آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 13

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محبوبه گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    سلام و درود

    خداوندا هر آنچه دارم از تو دارم

    در مورد اینکه این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

    انگار به مرور زمان و در مسیر تکامل قرار گرفتن کم کم متوجه میشم من وظیفه ام فقط و فقط اینه که تمرکزی روی خودم کار کنم بدون توجه و آموزش دادن و نصیحت به دیگران

    وقتی دست از آموزش و نصیحت دیگران بر میداریم و خودت را ناتوان میبینی در تغییر دیگران و صد در صد توانا میبینی در تغییر خودت ،ارامش خاصی داری و این آرامش در مسیر تغییر بهت خیلی کمک میکند البته در مسیر شرایطی پیش میاد که اطرافیانت را درگیر مسایل میبینی و تا بخواهم بهش فایلی و …را معرفی کنم تلنگری به خودم میزنم که بیفایده هست و توعاجزی از تغییر اون شخص،و وظیفه ات این هست که روی خودت تمرکز کنی و فقط روی خودت کار کنی نتیجه اش میشه تا وقت پیدا کنم میام سایت استاد عباسمنش و آموزش میبینم و سعی در اجرا قوانین دارم و وقتم را به پای تلفن و شنیدن حرفهای بیهوده و وقت گذرانی صرف نمیکنم ووقتم را برای هزاران صحبت‌ها و آموزشهای بدون نتیجه هزینه نمیکنم

    در مسیر تکامل و دریافت آرامش حاصل از آگاهیهای این فایل که قبلاً هم استاد بهمون گوشزد کردند هستم

    خدا رو هزاران مرتبه شکر که مرا یاری داد تا در مسیر آگاهی و دریافت این آموزشها قرار گیرم و از خداوند میخواهم یاریم دهد در مسیر اجرای قوانین جهان هستی و پیش به سوی دریافت موفقیت‌های عالی در تمام جنبه های زندگیم

    در پناه خداوند یکتا شاد و سعادتمند باشید

    خداوند توحیدت را بر قلبمان جاری نما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مارال بابایی گفته:
    مدت عضویت: 246 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان که هر چه داریم از اوست

    سلام خدای عزیزم

    سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته و دوستان عزیز

    استاد چقدر این تیشرت زیبا بهتون میاد و شمارو زیباتر کرده

    چقدر این فایل زبان گویای من در چند سال اخیر بود ، ولی من در مورد برادرم این طوری بودم که دوست داشتم زندگیش رو تغییر بدم و هر بار که میدیدمش در مورد این مسائل باهاش صحبت می‌کردم و جالبه که هر بار هم برادرم منو قانع می‌کرد که اینا همه حرفای قشنگه بابا فکر نون باش خربزه آبه و…

    همش تو پیجای سیاسی بود از زمین و زمان گله داشت .از دولت گله داشت.مریض بود

    از بابام گله داشت و جالبه که رفتاراش هم شبیه بابام شده پس انداز نمیکنه ، زیادی ولخرجه، هرچی هم کار می‌کرد همش بدهکار

    و منم تو خیالاتم همش فکر میکردم که باید برم و نجاتش بدم حالا یا فکرشو عوض کنم یا یه پولی بدست بیارم کمکش کنم مغازه رونق بده، دراین حد تو درو دیوار بودم. گاهی فایل‌های استاد تو اینستا رو واسش می‌فرستادم . ولی هر دفعه حرفای اون بیشتر قانعم می‌کرد و گاهی مسخره میشدم از جانبخش

    بعدش یه مدت کلا رها کردم و ازونجایی که آدم زیاد رفت و آمدی نیستم و بیشتر از خلوت لذت میبرم دیر به دیر میدیدمش و تصمیم گرفتم ولش کنم خدا خودش هدایتش میکنه

    و من این موضوع رو رها کردم و جالبه که خودم بیشتر پیشرفت کردم هدایت شدم به خانه تکانی ذهن و هر روز ساعتها توی سایت بودم و بعدش با ساختن ایمیل جدید به طور کامل عضو خانواده عباسمنش شدم خدارو شکر

    و خدا کمکم کرد وارد دوره قانون آفرینش شدم ،

    چند وقت پیش که رفتم مغازه که ببینمش اصلا ازش گله و شکایت نشنیدم و روحیش رو بهتر از قبل احساس کردم .

    اونجا بود که حرف استاد تو ذهنم چرخید که شما خودتونو تغییر بدین جهان اطرافتون تغیر پیدا میکنه، ما نخواهیم واسه کسی خدایی کنیم چون با این کار به جهان ا سال میکنیم که خدا نمیتونه و نمیدونه من بیشتر میدونم .

    هر کسی توی فرکانسش باشه از بینهایت راه بهش گفته میشه ، جالبه که وقتی میخوایم به کسی کمک کنیم و بیاریم تو این فضا کل حواسمون میره روی دیگران تا خودمون که آیا اون چیزی که من از این مطلب درک کردم اونم درک کرد یا نه و خودمونو فراموش می‌کنیم.

    واین شرک هست نقطه مقابل ایمان

    ازتون بینهایت سپاسگزارم استاد عزیز و از خانم شایسته هم سپاسگزارم که پیشنهاد دادن این فایل پر از نکته رو ضبط کنید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    آرزو جانی زاده گفته:
    مدت عضویت: 431 روز

    سلام دوباره به شما استاد عزیزم امروز صبح که رفته بودم پیاده روی یه لحظه فکر کردم بیام سایت و چک کنم ببینم فایل جدید اومده یانه و بعد فایل جدید و با تصویر زیبای شمادیدم چقدر خوشحال شدم داشتم جلسه سوم دوره اعتمادبنفسو گوش میکردم گفتم بعد اینکه تموم شدحتما بیام این فایل جدید و گوش کنم و از این آگاهی و نعمتی که خداوند بهم داده استفاده کنم کلا چندوقته که هر موقعی که این فکر اومده که برو سایت و ببین فایل جدید اومده وقتی که اومدمو و چک کردم دیدم که یه فایل بسیار ارزشمندی روی سایت قرارگرفته خیلی از شما استاد عزیز سپاسگذارم

    درموردصحبتایی که کردید استاد دقیقا برای منم همین طور شده مثلا تقریبا دوسال پیش بودکه متوجه شدم که دوره عزت نفس و چندین دوره دیگه ای که خریده بودم ازشما بود استاد از یه منبع دیگه ای به صورت غیرقانونی بوده و چقدر جالب بود که همون روزی که متوجه و انگار که آماده شده بودم دوره دوازده قدمو من نداشتم و فایلهای رایگان و که دیدم و یه فایل از گفت گو استادبادوستان که بچه ها میومدن و ازنتایجشون میگفتن و چقدر خوشحال بودن و مدام دوره دوازده قدم توی این فایلها گفته میشد بعد این خواسته درمن شکل گرفت که منم می‌خوام این دوره رو بخرم بعدکه بایکی از بچه ها صحبت کردید وایشون خیلی ناراحت بودن و که فایلها رو ازشمانخریدن و میخواستن که شما ببخشیدایشونو بعداشماگفتید که من نمی‌دونم چطور میشه که بچه ها متوجه نمیشن این منابع از سایت مانیست بعدا منم گفتم آره دیگه باید حواسمان باشه و تو ذهنم شروع کردم به قضاوت این دوستمون بعد یه لحظه این فکرها اومد که چرا یه سری ها میگن پولشو نداریم این فایلها که خیلی با قیمت پایینی هست پس چرا میگن گرون بود و ما نتونستیم بخریم یه لحظه گفتم بزار برم تو سایت ببینم حتما اونجام قیمت زدن دیگه اون موقع من از تلگرام دوره شما رو خریده بودم تو سایت بودم اما خریدم از تلگرام بود وفکرمیکردم که حتما از شما خریدم بعدکه چک کردمو حتی با خانوم فرهادی صحبت کردم دیدم که نه از شما خرید نکردم سریع با اینکه یه مقدار سختم بود اما اومدمو پاک کردم کل دوره های که از شما داشتم و شروع کردم به گوش دادن فایلهای رایگان که واقعا اصلا هیچ فرقی با دوره ها به نظرم نداره و بسیار ارزشمنده میخواستم به این برسم که بعد از اون داستان من بارها میشد که میرفتم با مامانم که باهم درواقع دوره رو خریده و شروع کرده بودیم نصیحت میکردم که مامان بیا باهم این دوره استاد و بخریم و استادراضی نیست این درست نیست و نتیجه خاصی که می‌خوایم وارد زندگیمون نمیشه اصلا باورتون نمیشه چقدر من صحبت کردم با مامانم اما اصلا حتی یه ذره ام تاثیری نداشت و کلا فکرش اینه که اصلا اینطور نیست که من نتیجه میگیرم ومیخواست به راه خودش بره بعدم که دیدم نه نمی‌خواد چقدر ذهن من وقتی یه مشکلی ازش حل نمیشه ساعتها درگیر میشه دیگه ولش کردم گفتم که اصلا چیکار دارم که طرف میخواد از راه درستش استفاده کنه یا نه من بهتره که روی خودم تمرکز داشته باشم یا اینکه توی کامنت های قبلی گفتم که ما چندسال پیش بود که از پدرمون به دلایلی جداشدیم و مادرمن منو خواهرامو که چهارتا دختر بودیم و مهاجرت کردیم اومدیم به کرج و کلا دیگه فقط خودمون بودیم و خدای خودمون و هیچ حمایتی از طرف پدرم و هیچ کدوم از فامیل از ما نشد یه جورایی اونقدر بهمون فشار آورده بودن حرفها پشت سرمون گفتن که کلا قطع کردیم رفت و آمد و مادرم خودش شروع کرد به کارکردن و همین طور ما هم کار میکردیم که بتونیم خرج خودمون ودربیاریم دقیقا از اون زمان به بعد بود که مادرم حمایت بسیار زیاد و بیش از اندازه ای و به ما میکرد اونقدر یه جاهای زیاده روی میکرد که ما مثلا کمبودی و حس نکنیم و خودشو به آبو آتیش میزد به خاطر ما مثلا که دیگه واقعا یه جاهای من خیلی ناراحت میشدم از اینکه داره خودشو فدای بچه هاش می‌کنه بارها پیشنهادهای ازدواج خوبی بهش میشد اما قبول نمی‌کرد و بارها و بارها واقعا باهاش صحبت میکردم که مامان این کارشما اشتباه باید اینجوری باشی و اونطوری باشی چرا انقد خودتو اذیت میکنی اما اصلا حرفای منو نمیشنید بارها می‌دیدم که حتی خواهرام رفتار خوبی وباهاش ندارن و تازه بی احترامی میکنن بهش یا انتظار بی جا دارن ازش اما اون اصلاگوشش بدهکار نبود و کارخودشو میکرد یعنی حتی فکرش اینه که بی احترامی بشه بهش میگه اشکالی نداره درعوض می‌دونم که بچه ام خوشبخت میشه من باید کمکش کنم و دستشو بگیرم سعی می‌کنه که یه جاهایی کنترل کنه و روی ذهنش و باوراش کار کنه و تا جایی هم تونسته خدارو شکر اما هنوزم خیلی باید کارکنه منم از یه جایی که دیدم خیلی دارم فشار میارم به خودم بارها میشد که سردرد و معده درد میشدم به خاطر اینکه مدام درحال بحث کردن با خانواده ام که نه شما باید اینطوری باشیدو دارید اشتباه میکنید بودم هنوزم این ویژگی و عادت بحث کردن و دارم اما خدارو شکر خیلی کمتر شده و اینم متوجه شدم که هرچی که دارم به مامانم گیر میدم میگم چرا اینجوریه خودمم دقیقا همونا رو تو وجودم دارم و متوجه نیستم مخصوصا در مقابل افرادی به غیر از خانواده ام یعنی ذهنم هنوزم در مقابل خانواده خودم مقاومت داره که نه تو وظیفه اته باید نصیحتشون کنی نجاتشون بدی اما من هر زمانی که استاد اومدم روی خودم کار کردم به خدا قسم که هم آرامش درونیم خیلی زیادتر شده هم الهامات و بیشتر دریافت کردم و هم اینکه بیشتر رشد کردم تو زندگیم اینم متوجه شدم که به شدت آدمیم که دوست دارم نشون بدم که خیلی میدونم و از بقیه بالاترم از لحاظ آگاهی مثلا همین دیروز خواهر همسرم روضه حضرت زهرا رو داشت که خانوما فقط شرکت کرده بودن سالی یه بار این بنده خدا این مراسم و داره خیلی وقته که اینجور مراسمات و خیلی خیلی کم به ندرت میرم دیگه تو رودربایستی بیوفتیم که بخوام شرکت کنم که اونم برمیگرده به خودم میدونم بعد دیروز که رفتم شنیدم که اون خانوم مداح داشت می‌گفت که میدونید چرا غروبا آسمون چرا انقدر دلگیر میشه به خاطر اینکه امام زمان ما ناراحته داره گریه می‌کنه به خاطرگناهای ما و داره اشک می ریزه و از خدا طلب بخشش گناهان مارو داره خوب انقدرچرت و پرت بود این حرف که من واقعا نمیتونم بگم که هیچ حسی درمن ایجاد نشد یه لحظه هم خنده ام گرفت و هم عصبانی و هم ناراحت شدم چندتا احساس مختلف داشتم دوباره مثلا شنیدم یه بنده خدایی گفتش که ما باید از خدا گدایی کنیم چون ما گدای در خونه خداییم و اینکه تو گدایی وقتی که اینا رو شنیدم خوب فکر کردم که من واقعا محتاجم و فقیرم به هرخیری که از سمت خداوند به من برسه واما این خانوم یه جور دیگه ای این موضوع رو داشت می‌گفت که این احساس به آدم دست میداد که ما آدمای بی ارزشی هستیم همون موقع سعی کردم که ذهنمو کنترل کنم توجهی نکنم متوجه شدم که دقیقا اینجور مواقع متوجه میشم که چقدر تغییر مردم از احساسم که چقدر حرف کسی واسه ام مهمه اگر حسن خیلی بد بشه پس تغییر چندانی نکردم که توذهنم دارم با طرف بحث میکنم که تو چرا اینجوری فکر می‌کنی کی گفته که اینجوریه و چرا همچین حرفایی به مردم میزنی و گمراهشون میکنی دوباره یه نگاه کردم دیدم که اکثرا دارن گریه میکنن با حرفایی اون خانوم مداح و خودشونو کاملا یه احساس گناه احساس قربانی شدن احساس نمی‌دونم اینکه چقدر به حضرت زهرا به امام حسین ظلم شده و زیارت عاشورا و.. کلا فضا این بود با خودم فکر کردم گفتم اصلا فرض کن که تو بری مثلا نصیحتم کنی این آدما رو چه تاثیری می‌زاره روی این آدم چی عایدم میشه پس بهتره حالا که توی این مراسم اومدم بهتره که روی نکات مثبت تمرکز بزارم و شروع کردم به خوندن کامنت دوستانم در دوره عزت نفس و از خدا خواستم که بهم کمک کنه بعد دیدم که چقدر راحت خدا دستمو گرفت اصلا یه انرژی خوبی و در درونم حس کردم وبعدشم خودمو سرگرم کارهای دیگه ای کردم اینو خیلی خوب دارم کار میکنم فقط میگم که هنوزم در مقابل همسرم و یا خانواده ام این مقاومتها هست احساسم بد میشه به خدا این فایل استاد دقیقا برای من بودالان میفهمم که بچه ها چی میگن که این فایل وصف حال الانشون بوده که دیروز با مادرم من داشتم صحبت میکردم و اون شروع به گله کردن از شغلش کرد ومن میخواستم نصیحتش کنم اما جلوی خودمو گرفتم کلی غر زدن ناله شکایت بعدش که حس کردم داره احساسم بد میشه شروع کردم از یه چیز دیگه ای باهاش صحبت کردن و مسیر صحبت و سعی کردم که عوض کنم و دقیقا و دقیقا استاد همینطوره هر موقع که اومدم شروع کردم به نصیحت کردن کسی به خدا تا چندین روز متوالی ذهنم درگیر مشکل اون شخص بوده حتی تا همین پارسال اونقدر با خواهرم سر زندگیش که کلی مشکل داره با همسرش بحث میکردم که زندگیشو درست کنه که اصلا من نابود شدم کلی مریض شدمو خوردم به درودیوارحتی خواهرم به از کلی تلاشی که من کردم که زندگیشو درست کنم چون ما دوتا خواهر با دوتا برادر ازدواج کردیم و یه جورایی زندگیمون و درگرو همدیگه می‌دیدم که اگر زندگی اون خراب بشه دیگه زندگی منم خراب شده دیگه ببینید که چقدر با باورای من داغون بود نتیجه این طرز فکر و کلی بحث کردن که دیگه همسرمم درگیرشده بود و کلی اونم بحث میکرد این شده که خواهر خودم یه تهمتی به همسرم زد که اصلا من تا مدتها انگار همین جوری مات و مبهوت شده بودم که اصلا چی شد ببین این عوض تشکرش بودو… بعد از اون که اون طوری سرم به سنگ خورد دیگه واقعا بعد از سالها درس عبرت شد واسه ام به هیچ عنوان کاری بازندگیش ندارم و هر اتفاقی که واسش افتاده یه جاهایی هم خیلی سختم بوده که دخالت نصیحت نکنم اما از خدا خواستم که دستمو بگیره هدایتم کنه و خودش لطف کرده دستمو گرفته می‌خوام بگم که واقعا این یکی از مهم ترین پاشنه های آشیل به نظرم همه ی ماست که هی می‌خوایم به بقیه بگیم که چیکار کنن و چیکار نکنن که راهنمای بقیه باشیم که تنها راهشم به نظرم کار کردن روی این باوره که هرکسی خودش زمانی که آماده چیزی باشه دریافت می‌کنه و همه‌ی ما خدا روتو وجودمون داریم که بهترین هدایت گرم خود خداوندم و نه هیچ کس دیگه ای

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2639 روز

    بنام خداوند رزاق و هدایتگرم

    خدایا هر آنچه ک دارم همه از آن توست

    درود بر استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز و دوستان گل

    خدایا تو هدایتم کردی به این فایل که بشنوم و جواب سوالی بود که پرسیده بودم و در گمراهی بسر می‌بردم خدا جوونم عاشقتم که از کلام استاد عزیز بهم گفتی بهم که کجای کارم ایراد داره

    استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز سپاسگزارم ازت که این فایل رو آماده کردین که جوابمو بگیرم و باور دارم الان زمانش بود ک اون انرژی آزاد بشه یکی دوره ها بود فک کنم گفته بودی اگه دور برتون آدمهای بدبخت و بیچاره و داغون هستن بدون که خودت نامناسب و داغونی ک جذب کردی و دیدم چرا وقتی دارم کار میکنم روی خودم چرا میبینم توی محیط کارم ادمهای نامناسبن و هر دفعه جا و مکان رو تغییر میدم بازم هستن و تا اینکه جلسه 10 دوره دستیابی عملی آرزوها رو دیدم و کامنت هاش خوندم و از خدا هدایت خواستم که کمکم و هدایتم کنه الان فهمیدم چرا دوربرم دارن از این افراد میان و سوال میپرسن ک به عنوان مسکن حالشون خوب کنم وبهشون کمک کنم چون اونا میرفتن میگفتن فلانی صحبت میکنه آروم میشی و من داشتم جذب میکردم و این باور من شده بود که اگه کسی اومد طرف من کمک خواست از طرف خداست و من کمکش میکنم و چقدر انرژی میزاشتم و اون رودخانه ایی که استاد عزیز گفتید همونا روذبیشتر میمودن و دوربرم بیشتر شده بود از این آدمها و چقدر این انرژی که باید صرف خودم و باورهام بکنم صرف دیگران میکردم و چقدر به همسرم در مورد این قانون صحبت می‌کردم و ی جایی انرژیم میومد پایین و بخاطر مقاومت هایی ک میشد و دیدم به خودم ظلم کردم و چه فرکانس هایی فرستادم اما همش از خدا کمک میخواستم که آدم‌های مناسب و مشتریهای ثروتمند دوربرم جمع بشن اما برعکس این اتفاق میفتاد چون من فرکانسی که می‌فرستادم خدا جواب میداد نه در گفتن من

    جایی بود که تسلیمش شدم و خودش هدایتم کرد که این فایل رو ببینم که من توانایی تغییر هیچ کس رو ندارم من توانایی تغییر زندگی خودم رو دارم

    چون منم که دارم خلق میکنم و هر کسی این توانایی زندگی خودش رو داره که خلق کنه و من وقتی میام دیگران رو تغییر بدم یعنی دخالت در کار خداوند یعنی خودم میخوام خدایی کنم و دیدم چقدر ضربه اش رو خوردم و آمدم پایین چقدر انرژیم صرف شد ودر این مورد خسیس نبودم و مراقب این انرژیم نبودم و هدر میدادم و میدیم آخرشب دیگه اون انرژی رو ندارم

    چون اون احساس ارزشمندی رو نداشتم و این باور بوده ک میخواستم از من تعریف بشه که فلانی خیلی مثبته و ی مسکن خوبیه و چقدر آدمهای که مشکل داشتن میومدن سروقت من خدایا منو هدایت کن و بدون هدایت تو هیچم خدایا میخوام اینجا تعهد بدم هر کسی اومد فقط سکوت کنم و بگم من نمیدونم و برم اون محل رو ترک کنم و به جهان اعلام کنم که من ارزشمندم و آدمهای مناسب رو بسمتم بیاره و میخوام این انرژی رو صرف خودم بکنم

    و دیدم ی موقع هایی وقتی داشتم به مشکلات بقیه راه حل میدادم ی جورایی همون مشکلات رو وارد زندگیم میشد و اصلا توجهی نمیکردم که بابا داری ضربه میزنی به خودت

    چرا اصلا این سوال رو از خودم نپرسیدم که هر کسی توی ی مداری داره سپری میکنه و اونا خودش خدا دارن و هدایت میشن تو مسیر درست اگه ی کسی چالشی داره خدا داره بهش کمک میکنه در برخوردن به اون تضاد رشد کنه و هدایت بشه به مسیر درست و تو میایی خدایی میکنی که اون رو از پیله بیرون بیاری و دیدی چطور ضربه خوردی و دیدی همون چیزی که ادعا کردی با توجه به اون چالش نتونستی از پسش بربیای چون جای اون نیستی و میری تو قضاوت و میبینی چرا جلوی رشدت گرفته شده فقط خودت مقصری و خودت مسئول هستی و این آدما خودت جذب کردی اسپایدرمن شده بودی منجی که تشویق بشی

    خدایا ازت ممنونم که هدایتم کردی که از این انرژی درست استفاده کنم و ایمان دارم بعد از این و با تعهدی که میدم خیلی کدهای دیگه برام باز میشه

    اینجانب علیرضا تعهد میدم که سعی کنم که انرژی برای تغییر دیگران نزارم و خودم رو ناتوان بدونم در تغییر دیگران و خودم رو توانا بودنم برای تغییر خودم

    و این سایت خیلی مقدسه که استاد عزیز اول فایل گفتن که بیشتر اسم خدا زده شده و نوشته شده و دیدم هر وقت یکم احساسم بد شده سایت رو باز میکنم حالم خوب میشه

    و اینو بخودم میگم که اهرمی بشه برای من و مترادف کنم اگه کسی رو بخوام تغییر بدم یعنی از مدار خداوند خارج شدن که خودش شرکه و تا آخر عمرم سعی کنم که کسی رو تغییر ندم و این همه استاد توی فایلهای رایگان و دوره ها که بابا نخواین این صحبت‌ها رو برای کسی بازگو کنید روی خودتون کار کنید با نتایج صحبت کنید اگه کسی خیلی اصرار کرد که چطور نتیجه گرفتی بعد بگو ی سایت هست اونجا بهت کمک میشه تمام شد و رفت

    و درسی ک استاد عزیزم دادن و باید آویزه گوشم کنم وقتی گفتین خیلی ها میگن که حاضرن یکساعت 70ت میلیون حتی بیشتر بدن که مشاوره بدین و چون قانون رو درک کردین که اگه کسی آماده باشه برای دریافت این آگاهی‌ها خداوند از بی نهایت طریق هدایتش میکنه و بمن گفتین که به پول کار نمیکنید حتی اگه مبالغ بالاتر هم بدن انجام نمیدین چون برای خودتون خیلی ارزش قائل هستین که اون انرژی رو صرف خودتون میکنید و دیدیم که نه تبلیغات دارین و نه تقلا میکنید برای اینکه بخواین تو شبکه های اجتماعی فعالیت کنید مثل خیلی از اساتید کوچ میکنن و مشاوره میدن و این تفاوت هست ک شما در مسیری هستین که رها هستین و سپردین بخدا و کارها رو انجام میده و باید بخودم بگم ی محصولی بفروشیم آیا همین قدر توحیدی رفتار میکنم یا میخوام فقط بفروشم که اون عدد بحسابم بیاد

    این فایل خودش ی دوره هست بخدا

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    در پناه خداوند یکتا باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    سولماز گفته:
    مدت عضویت: 1141 روز

    سلام و درودبه استاد عزیز و آگاه من

    یکی از بهترین دستان خداوند در زندگی من

    دریافتی های من از این فایل بینظیر:

    ما قادر به تغییر دیگران نیستیم

    قانون جهان هستی میگه:

    «به هر آنچه توجه کنی از اساس همان وارد زندگیمان میشود»

    ما وقتی سعی میکنیم مشکلات دیگران را حل کنیم یا به درد دل آنها گوش کنیم یا حتی سعی میکنیم انرژی خودمان را برای حل مساعل آنها بگذاریم

    به تمام مشکلات آنها توجه میکنیم و خودمان را درگیر مشکلات آنها میکنیم و در نتیجه طبق قانون جهان هستی

    «ما در زندگی خودمان با مشکلات بیشتری مواجه میشویم»

    و من دقیقا با اینطور انسانها در زندگی خودم به چشم خودم دیدم که روانشناسان زیادی در واقع هر روانشناسی که دیدم و برخوردی داشتم که ادعای درس خواندن در این موارد را داشتند و همیشه داوطلب حل مساعل دیگران با علم ناقصی که در کتابهاخواندندرا دارند و همیشه دنبال

    ایراد گرفتن از رفتار دیگران هستند

    دقیقا این افراد

    در زندگی خودشان غرق مشکلات هستند

    غرق مساعل زناشویی

    پر ازاختلالات عصبی و….

    و من با این سوال بزرگ توی ذهنم مواجه میشم که چرا شغل روانشناسی باید باشه که کارهایی که رفتاری که خودشان انجام ندادند و نمیدهند به مراجعه کنندگان خودشان القا میکنند که ایراد تو اینه و اونه!!؟؟

    و به این نتیجه میرسم که این نشان دهنده ناآگاهی ما از قوانیین جهانه فقط نا آگاهیم

    ما اگه آگاه باشیم که::

    «از لحاظ توحیدی ما در جایگاهی نیستیم که بتوانیم کسی را تغییر دهیم و این شرکه اگه ما بخواییم کسی رو تغییر دهیم به زور به اسرار خودمان این شرک مطلقه»

    اگه ما آگاه باشیم که:

    همه ی ما همه موجودات به یک اندازه دسترسی داریم به هدایت های خداوندبه نعمت های پروردگار

    و اگه کسی کمتر از نعمت ها در زندگی خود استفاده میکنه

    و اگه از هدایت خداوند بهره نمیبره

    به خاطر افکار خودشه

    به خاطر باور های خودشه

    به خاطر تصمیماته خودشه

    به خاطر جهل و نا آگاهی خودش

    و به خاطر مقاوتهایی که در مقابل تغییر افکارش

    مقاومت به این که علمی که در دانشگاه و کتابهای روانشناسی یاد گرفته شاید درست نباشه

    شاید ایراد توی اونهاس این که شک کنه به اونها و این که علم کامل نیست

    و خودش رو محدود کرده به همون آموزشهای دانشگاهی در نتیجه:

    از قوانین جهان هستی از آگاهی هایی که بهش کمک میکنه دور شده و خودش رو از خداوند از نعمت ها از هدایت ها دور کرده

    «ما ناتوانیم در تغییر دیگران اما

    100در 100 توانا هستیم در تغییر خودمان »

    ما اگه فکر کنیم که دیگران رو میتوانیم تغییر دهیم یعنی میخواهیم نقش خداوند را انجام دهیم و این خیلیی خطرناکه و شرکه

    هر کس که آماده تغییر باشه و واقعا بخواد که تغییر کنه به اسرار و زور هیچ کس احتیاج نداره خداوند راه و مسیر و بهش نشون میده

    از هزاران راه و مسیر هدایتش میکنه

    به هزاران آموزش

    و استاد هدایتش میکنه

    به شرطی که :

    بخواد و آماده باشه

    ما هم اگه خودمان کارمان را درست انجام دهیم طبق قوانین عمل کنیم خداوند آدمهای درست رو سر راه ما میزاره.

    در کسب و کار مشتریهای فراوان به سمت ما هدایت میکنه و آدم های درست و بی مشکل رو سر راهمون میزاره

    بدون تبلیغات

    بدون اسرار به این که فالو کنید

    به اشتراک بزارید منو

    «ما تنها مطالبی رو میشنویم که آماده دریافت و شنیدن باشیم »

    شاید مطلبی یا آگاهی رو سالهای پیش شنیده باشیم اما انگار نشنیدیم چون آماده نبودیم به این خاطر باید این آگاهی ها رو فایل ها رو همیشه صد ها بار هزاران بار بشنویم تا هر بار آگاهی رو دریافت کنیم که به رشد ما کمک کند به تغییر ما کمک کند.

    امید که این آگاهی هارو در زندگی خودم استفاده کنم و دریافت کنم هر لحظه هدایت پروردگارم را

    پایدار و سلامت و در مدار باشید️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مجید عزیزی پیردوستی گفته:
    مدت عضویت: 1502 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به بانو شایسته ی مهربان

    سلام به خانواده ی بهشتیم

    قبل از اینکه وارد این جلسه ی ارزشمند بشم به دلم افتاد که بیام و کامنتی بنویسم و خداوند هدایتم می‌کنه

    هر زمانی که فایل جدیدی روی صفحه قرار میگیره هدایتی بوده از طرف خداوند بر قلب مهربان استاد عباسمنش عزیز و اگاهی که در فایل گفته شده درخواستی بوده که بچه‌های سایت به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به جهان فرستادن و به این صورت این فایل ها گفته شده و در سایت بارگذاری میشه و بعدش هم زمانی به وجود میاد و فردی که این درخواست داشته شب از خواب بیدار میشه و به دلش میفته تا بره تو سایت و میبینه که یه فایل جدید اومده و دقیقا اون چیزی بوده که لازم داشته و یا اول صبح به دلش میفته که یک نشونه از سایت بگیره یا بیاد سایت چک کنه و میبینه به به فایل جدید اومده و دقیقا اون چیزی هست که لازم داشته بشنوه ،بارها واسه خودم پیش اومده و واسه همه پیش اومده .

    واقعا من کجا هستم اینجا کجاست ؟؟

    آیا صدای منادی را که پیغام می‌رسونه خوب میشنوم و خوب عمل میکنم ؟؟

    چقدر دنبال تغییر بیرونم هستم؟؟

    چقدر تا به حال تونستم تمرکزم رو خودم بذارم؟؟

    چقدر می‌خوام برای بیرون از خودم دلسوزی کنم ؟؟

    چقدر توکل دارم ؟؟

    یه بار واسه همیشه تمرکزم رو خودم بذارم ببینم چی میشه ،به هر حال بقیه همه خدایی دارن و من خدای دیگران نیستم و تنها خدای زندگی خودم هستم .

    قربون قلب پاکت برم استاد عزیزم ،شکی ندارم که میام می‌بینمت ،تازه در سن 33 سالگی به علاقه ای که از بچگی داشتم رسیدم و دارم روش کار میکنم و جواب میگیرم من عاشق استفاده کردن از صدام هستم و خیلی مهارت بالای در خلق صداهای مختلف از صدای بهشتیم دارم و عاشق تلاوت قرآن هستم و همیشه در صف با تقلید از صدای عبدالباسط قرآن میخوندم با هدایت الله میام پرادایس و واستون با صدای بهشتیم قرآن تلاوت میکنم ،میخوام یار شما باشم برای گسترش جهان می‌خوام در کنار شما باشم برای گسترش جهان ،میخوام سلمان فارسی باشم در کنار شما ،استاد جانم میام پیدات میکنم

    تو تمرین ستاره قطبی امروز از خدا خواستم که یه کامنتی بنویسم و قبل از دیدن فایل اینا را نوشتم وقتی با حال خوب ازش درخواست کردم خودش هم داره جواب میده و میدونم که میشه و من می‌خوام در کنار شما کار کنم به هر حال این هم یک خواستست ،((چون خودتون بارها گفتین بزرگ فکر کنید ))

    این قسمت آخر اینجا نوشتم و می‌خوام در گوشیم ذخیره کنم تا بخونم و به خودم تعهد بدم که سمت خودم انجام بدم تا زمانی که به آمریکا اومدم و اومدن پیشتون بهتون نشونش بدم و میدونم که میشه

    الهی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    شاهین حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 1380 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین

    و همه ی دوستان عزیزم در این مسیر توحیدی

    سپاسگذار خداوندی هستم که امروز هم بهم فرصت داد که در این مسیر توحیدی قدم بردارم

    اگاهی های این فایل یکی از مهم ترین ضعف های شخصیتی خود من بوده و هنوز هم هست

    که خیلی بهتر شده

    هربار که یه ذره رشد کردم این نوع تفکر اومده سراغم که به دیگران بگم زندگیتون رو عوض کنید های فلان وبهمان

    البته ریشه چندین باور بد هم دخیل بود

    از احساس بی لیاقتی وغرور ومنم منم کردن و اینکه دیگران نمیفهمن و من میفهمم و تغییر زندگی دیگران که کاری غیر ممکنه

    یک ماه پیش یک اهرم بسیار سفت و سخت براش نوشتم وهروز تا الان دارم میخونمش وخیلی بهتر شدم

    اینکه ما میتونیم زندگی دیگران رو تغییر بدیم حالا اون شخص پدر باشه مادر باشه بچه خود ادم باشه

    نمیشه اصلا نمیشه امکان نداره تحت هیچ شرایطی

    این یه شرک بزرگه که

    از عدم توحید میاد اینکه خدا خدایی کردن بلد نیست بذار من جای اون باشم بذار من بهش بگم

    و من هروقت خودم درگیر این شدم که البته همیشه درگیرش بودم متاسفانه به دلیل توجه کردن به شرایط بد دیگران و احسا عدم ارزشمندیم و جای خدا بودن

    با کله خوردم زمین با کله

    اصلا اقا من چیکار دارم که نخود هر اشی بشم

    میخوام به دیگران پیام خوب زندگی کردن بدم

    خودم زندگی خودمو درست کنم خودم موفق بشم

    خودم نسخه بهتری از خودم بسازم دیگران اگر بخوان خودشون میبینن و میپرسن حالا اگه اونموقع هم اسرار کردن در حد اینکه سایت رو بهشون معرفی کنم میگم

    واقعا چند درصد از ما عاشق چش و ابروی استاد عباس منش هستیم

    خود استاد هم خوب اینو میدونه بخاطر اینه که میگه رو هیچ کس هیچ کس حساب نمیکنم و اگر فردا همه ی شما ها برید برام مهم نیست

    چون همین الان اگه استاد نتایج مالیشو به مانشون نمیداد چند نفر از ما باورش نداشتیم

    ومطمآ فردا طقی به توقی هم بخوره هیچکس هیچکسو یادش نمیاد .

    پس من نباید احمق باشم و خودمو تو این دام بیندازم

    واسه همین من یه اهرم سفت وسخت برا خودم نوشتم و محکم باخودم صحبت کردم که همیشه

    یادم باشه تو چه مسیریم چون حسابی ازش ضربه خوردم این تفکر در من ریشه ابا اجدادیه

    اهرم

    (میدونی رنج اینکه توهم بزنی و بگی بلدی چقدر زیاده چهارتا حرف قشنگ یاد گرفتن و عمل نکردن میشه مثل ادم بی عمل مثل این میمونه که کلی زمان بذاری و اخرش هیچی اخرش بدون نتیجه میدونی چرا نتیجه نمیده چون توهم استادی زدی چون مسکن دریافت میکنی باید عمل کنی و به دیگران کاری نداشته باشی دیگرانی وجود ندارند بخوای به اونا ثابت کنی که بلدی و میفهمی کسی که برای خودش ارزش قائله خودشو نخود هر آشی نمیکنه پدرتو ببین توهم میزنه بلده اما توزندگیش هیچ عملی به دانسته هاش نمیکنه وفقط برای دیگران میگه

    ببین شاهین اگه میخوای بدبخت بشی اگه میخوای تا اخر عمر بی پول باشی تا اخر عمر زجه بزنی که چیزی بلدی واحساس غرور کنی در مقابل دیگران و مقابل ربت مقابل تنها فرمانروای عالم با کله میری تو چاه اینکه تو تصوراتت تو ذهنت اینو بسازی و نشستی داری به دیگران میگی چجوری عمل کنند داری با سرعت نور از خدا از نعمت ها از الهامات واز همه چی دور میشی با سرعت باد میفهمی یعنی چی با سرعت باد

    میدونی چرا تا یکم حالت خوب میشه دوباره میری پایین تا یه کوچولو نتیجه میگری دست وپاتو گم میکنی و دوباره صفر میشی

    چون توهم میزنی که میفهمی وبلدی ومغرور میشی وذهنت فریبت میده واز خدا و اموزش هات دورت میکنه و دوباره مثل سگ به زمینت میزنه وصدای استخونات رو میشنوی یعنی انقدر احمقی انقدر خر باید باشی

    هروقت خواستی حرف بزنی از نتایجت حرف بزن چه نتیجه ای گرفتی نه قشنگ حرف زدن

    که فکر کنی استادی وبخوای به بقیه یاد بدی چجوری فکر کنند یاثابت کنی تو خیلی میفهمی و دوباره برگردی سر خونه اولت تو فقط باید خفه شی واجازه بدی خداوند کارهارو انجام بده

    تا کی میخوای کتک بخوری بگی من بلدم تسلیم باش تو تا اخر عمرت به خدا محتاجی وهیچ وقت به استادی در مقابل رب نمیرسی متواضع باش تو هیچی نمیفهمی هیچی …….

    تواضع اصول اصلی زندگیست این اصله)

    درپناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محبوبه گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    سلام و درود

    هزاران سلام به استاد عزیزو مریم بانو و دوستان

    مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید

    در مورد خلافش که بسیار نمونه دارم و بابت دلسوزی برای اطرافیان و عزیزانم وقتی می‌دیدم همه اش در مورد جنبه های مختلف زندگیش شکوه و شکایت داره و می‌دونستم اگر روشش را تغییر بده چرخ زندگیش روان میشه شروع میکردم به صحبت کردن و کم کم مسکن شدن حرفهای من ،وسالها میگذره ولی تغییری در اون شخص ها نمی‌بینی و کم کم متوجه می‌شوم که انگار نه انگار .و با اینکه متوجه میشم فایده ندارد ولی در شرایط و حال بد عزیزانم قرار میگیرم فراموش میکنم و جوگیر میشم و شروع میکنم به نصیحت کردن و انرژیم را هدر دادن و گوش مفت شدن برای درد دلهای اونها و بدون هیچ گونه نتیجه مفید

    انگار کم کم دارم یاد میگیرم که سکوت کنم و توجه و انرژی ام را برای اینکه خودم را با قانون وفق بدهم و روی خودم کار کنم بزارم

    و اگر میخواهم توحیدی باشم باید دست از نصیحت بردارم و همه به یک اندازه به خداوند و هدایت خداوند دسترسی دارند و اگرکسی در شرایط بدی هست خودش از مدار الهی خارج شده ما هرگز توانایی تغییر زندگی دیگران را به هیچ وجه نداریم

    و چقدرمن ناتوانم در تغییر زندگی دیگران و چقدر توانا هستم در تغییر زندگی خودم و خسیس باشم در مصرف کردن انرژیم برای دیگران

    تنها افرادی تغییر میکنند که آماده باشند و در مسیر رشد و آگاهی قرار بگیرند

    و استاد در مورد تبلیغات تون واقعا در مورد خود من که با شما آشنا شدم و دستان خداوند کاملا درک کردم از بین چندین استاد به سمت استادی جذب بشی که خودشه و دیگه زندگیش را برات به نمایش گذاشته و سایتی هست انگار به خانه و زندگی و مسافرت‌ها و …استاد عباسمنش دعوت میشی

    و هرکسی راحت این خودتون بودن شما را درک میکنند و به شکلهای مختلف هدایت به سایت میشند و تبلیغ شما توسط خدا انجام میشه حداقل برا خود من ثابت شده هست که با مطالب آموزشهای استاد دیگه ای بودم ولی در کانالشون از صحبتهای شما گذاشته بودند و باعث شدند من به سمت سایت شما هدایت بشم و کلا استاد و محل آموزش دیدن من و در مسیر هدایت قرار گرفتن فقط و فقط فایل های شما و سایت شماست از خداوند میخواهم توحیدی آموزش ببینم و زندگیم را تغییر دهم در همه ی جنبه های آن به امید خداوند یکتا و خودم باشم با آموزشها برای خودم و تغییر خودم

    و چقدر جالب آموزشهایی که به دیگران میدهیم و یه روزی بهت میاد میگه فلانی اینو بهم گفت و تغییر کردم و متوجه شدم در صورتی که من هزاران بار وقت گذاشتم و بهش گفتم و این بهمون میگه که تا زمان تغییر اون شخص نرسه و نخواهد تغییر کند تلاش ما هیچ فایده ای ندارد

    در پناه خداوند یکتا شاد و سعادتمند باشید

    خداوند توحیدت را بر قلبمان جاری نما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 662 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان هم فرکانسی ومهربانم

    خداروشکر ک یک روز دیگر فرصت بودن دراین جمع توحیدی بهم داده شد

    چندروزه هربار کامنت میذارم ب این موضوع ک شما درفایل گفتید پی میبرم

    ک این سایت مقدس ترین مکان ممکن است

    چندبار خودم در کامنتهام نوشتم خدای من اینجا کجاست

    ک کسی که بخات روحش رو پاک کنه فقط باید بیات اینجا سریع سطح انرژی مثبتش میات بالا

    یکروزه بخدا

    ازحجم کامنتهای توحیدی

    جاییکه بیشترین نام ویاد خدا دراین جا برده میشه

    همش خدا همش توکل همش تسلیم او بودن وپناه بردن ب او

    خدایا شکرت من هم یکی از اعضای این سایت مقدس هستم …

    چقد این فایل همزمان بود با چیزی ک من دیروز باهاش ب تضاد خوردم

    من چندروزه مستمر داشتم روی خودم کار می‌کردم وحالم خیلی خوب شده بود سپاسگذاری هام ب موقه انجام می‌دادم وحجم اتفاقات مثبت هرروز بیشتر وحال من بهتر میشد همه افراد نامناسب دور شدن

    یک مهمان از راه دور آمده بود ومن تصمیم گرفتم یک ناهار ایشون رو دعوت کنم و به مادرشوهرم گفتم شما هم همراش بیا

    از جاییکه هوا خیلی خیلی سرد شد این دوتا خانم تا شب موندن

    این مهمان انسان آرامی هست

    ولی از جاییکه نکته ضعف من مادرشوهرم هست و بودن یکروزه باهمدیگه سطح انرژیم رو واقعا پایین میاره وباعث ایجاد حس بد من نسبت ب اون میشه شاید صدها بار این اتفاق افتاده

    ب همین دلیل الان 2ساله رابطه نزدیکی باهم نداریم وماهی یکبار شاید همو ببینیم و بخاطر کار کردن مدام روی خودم این بودن همیشگی باهم وروزانه تبدیل شد ب هفته ای یکبار دوهفته ای یکبار بعد شد سه هفته ای یکبار

    الانم شده ماهی یکبار یا حتی 40 روز یکبار

    من میگم خدایا شکرت این نشونه تغییر من هست

    از جاییکه این بنده خدا خیلی منو نصیحت میکنه من حس خوبی بهش ندارم

    یا میخات سفره دلشو پهن کنه وفقط حرف نیست اشک میریزه وگریه میکنه ک من چقد. مظلومم ک همسرم و فلانی بهم ظلم کردن اینهمه سال

    و هم میخات منو نصیحت کنه

    ومن هربار ک نصیحت کرده بشدت حالم بد شده ک آخه این بنده از نظر سلامتی ثروت روابط داغونه وهمیشه غمگین وافسرده هستش چطور فکر میکنه میتونه ب من نصیحت کنه ؟؟؟خب من ب عملکرد اون طرف ب نتایج اون نگاه میکنم بقول شما حرفو ک همه میزنن

    درمورد گوش شنوا بودن

    اوایل آشنایی من باشما من این مدلی بودم هرفایلی می‌شنیدم ب خودش یا ب هرکس از خانوادم خانواده همسرم دوستان می‌رسیدم همه رو نصیحت میکردم وتبدیل شده بودم ب یک قرص مسکن

    اینقد چک ولگد وحال بدی خوردم ب جایی رسیدم رابطمو باهمه قطع کردم

    وبرای خودم یک چهله گذاشتم توی اون 40 روز من ب کسی تلفن نکردم جایی نرفتم وهیچکدومشون ندیدم چقد در الهامات بازشد و خدا گف حتی توی خواب ک این روابط رو ب حداقل برسون و بشدت کمرنگشون کن بااینکه من میترسیدم قضاوت بشم طردبشم مورد انتقاد قرار بگیرم وهمه هم بشدت ناراحت شدن اما هیچ حرفی ب من نزدن انگار خدا دهن همه رو بسته بود ک من کارمو بکنم

    ومن اینکارو کردم 40 روزم با موفقیت سرشد

    چقدر پشت بندش اتفاقات عالی برام رقم خورد وچقدر مدار من بالارفت

    الان همه میدونن توی این 3سال من سنگ صبورشون نیستم من خوشم نمیات از گریه هاشون و شکایت هاشون

    اما بازهم خیلی کم این اتفاق ک میفته بعدا طرف بشدت پشیمون میشه ومیات میگه ببخشید این حرفارو زدم میدونم ک خوشت نمیات وقتتو گرفتم یا حرفی درمورد موضوعی یا کسی زدم معذرت خواهی میکنه

    اما بازهم ک این مهمانها ک اومدن چون زیاد از 12ظهر تا 11شب موندن باعث شد باز این اتفاق بیفته و من ک چندین روزه سطح انرژیم خیلی بالا بود توجهم روی نکات منفی رفت وفست شدم واقعیتش افت کردم یکروزه دیروز تقریبا نمیتونستم سپاسگذاری کنم

    ک دیشب سایتو باز کردم این فایل رو دیدم گفتم یک پیامی خدا برام داره وگوش کردم وخوابم برد حالا چشمامو باز کردم اومدم بنویسم

    چقد تاثیر داره اینکه دور باشی از افراد نامناسب

    هرروز توی تمرین ستاره قطبی مینویسم خدایا دوست دارم امروز افراد نامناسب رو ازم دور کنی براحتی

    و این اتفاق میفته تیک میخوره این خاستم سه ساله این درخواستو همیشه میکنم حتی توی خیابون برای خرید ک میرم پارک ک میرم یا تلفن ک میشه همزمانی ها رقم میخوره واون لحظه ای ک نامناسب نیس یا فرد حرف نامناسبی میزنه من نیستم توی اون مدار

    من این باور مخرب رو توی فایل الگوهای تکرار شونده پیدا کردم

    وخیلی بهترشد

    اما هنوز ته ذهنم دلسوزی دارم ک افراد نزدیکم زمانیکه کم میارن با گریه بهم میگن ببین چقد ب من ظلم شده اما من در ظاهر آدم دلسوزی نیستم و مستقیم ب طرف میگم مقصر خودتی خودت اجازه دادی بهت ظلم بشه اما میدونم اعماق ذهنم دلسوزم وگرنه همونجور ک اون باورها تغییر کرد این هم تغییر می‌کرد و افراد دنبال این نبودن بهشون ترحم کنم اونم واسه چیزای خیلی علکی ک من خندم میگیره

    تو دوره عزت نفس فهمیدم خودم هم نیاز ب ترحم دارم باید خیلی روش کار کنم

    موضوع بعدی ک طرف ب هیچ جایی در زندگیش نرسیده مثلا توی کسب وکارم هیچ سررشته ای نداره میات میگه نه خب اون جوری ک تو داری انجام میدی نیست اونجوری انجام بدی ازون روش استفاده کنی بنظرم بهتره

    بعد من از داخل دارم منفجر میشم اما احترامش نگه میدارم میگم خب حالا این بزرگتر از من هست خدایی چی بهش بگم ساکت میشم میگم سکوت بهترین گزینه هست

    بعد میشینم فکر میکنم میگم استاد توی دوره عزت نفس گف اگه کارتو افرادیکه ب هیچ جایی در زندگیشون نرسیدن تایید نکردن خوشحال باشید بدونید مسیر درسته

    دیروز برام سوال بود که اینو بهم گف ومن علکی بهم ریختم بابا مگه خودش تجربه داره طرف میگه چیزی میدونه

    اصلا میتونه یک چیز ساده ای ازین کار و انجام بده ک تو بخای انتقادشو بپذیری

    گاهی اوقات این نصیحت وانتقادات دلسوزانه هم نیس از روی حسادته بنظرمن ک مورد انتقاد قرارت بدن ک فکر نکنی تو هم کسی هستی واسه خودت یا میتونی ب موفقیت برسی تو هم مثل ما هم میشی

    بخدا استاد

    درمورد خاسته های قبلی هم چقد این فرد وافراد دیگه بهم گفتن نمیشه یا اگر هم بشه برای افراد خاصی میشه وتو فکر نکن ک میشه بابا سخته خدا ب هرکسی ک خودش دوست داشته باشه میده همون آیه ک خودشون اشتباه ترجمه کردن ان الله یهدی من یشاء

    اما من مثل همین موضوع کسب وکار شخصیم ک دنبال راهش هستم اون موقه ها دنبال راه هاش بودم وروی خودم کار می‌کردم الهامات اومد درها بازشد وقتی بهش رسیدم گفتن خب مبارکه اما خب حتما خدا بهت نظر کرده الانم بهش رسیدی

    همش ب خودم میگم اینها سوخت جت هست برای تو وقتی میدونی شخصی نمیخات تو موفق بشی میات میگه دلخوش نباش ک نمیشه یا برای اوناییکه شده با بدبختی شده

    وخودش ب هیچ جا نرسیده هیچ قدمی برنداشته هیچ غلطی نکرده بفهم این حرفا پوچ وبی ارزش هست فقط ازین سوخت جت استفاده کن برای سرعت بیشتر

    من بابت وجود این افراد همیشه سپاسگذارم میگم خدایا شکرت این افراد درسته دورشون کردی دیر ب دیر ملاقاتشون میکنم اما برخورد دیرب دیر بااین افراد باعث انگیزه درمن میشه بیشتر برم جلو و خدایی واقعا اینطور بوده دراین سه سال من صدها قدم برداشتم واون افراد همون جاییکه بودن هستن بازهم فکر میکنن میتونن نصیحتم کنن ک من خندم میگیره درعین حال. از درون حس بدی نسبت ب طرف تو دلم رخ میده

    ازین فایل نتیجه میگیرم سرم توی زندگی خودم وکارم باشه

    نه نصیحت کنم نه همسر نه فرزند نه خانوادش ن خانوادم ن هیچکس

    همش ب خودم میگم فاطمه اگه زرنگی وقت بذار واسه پیشرفتت بتو چه تنها ب این دنیا اومدی تنها ازین دنیا هم میری بعضی موقع ها منم باز اشتباه میکنم دلسوزی میکنم یا ب حرف طرف گوش می‌کنم یا یکبار نصیحت میکنم

    بعد خیلی پشیمون میشم میگم من هنوز جای کار دارم روی این باور مخرب ک میتونم دیگران رو اصلاح کنم خب ب من چه و دوباره ک میام توی مسیر دوباره خوب عمل میکنم میگم ب من هیچ ربطی نداره دیگران چ ظلمی ب خودشون میکنن اگه زرنگم مراقب باشم من ب خودم ظلم نکنم

    اون شخص میات دلش پره خالی میکنه بعدش کلی حرف ک بهش میزنی عمل نمیکنه یا میخات کلکل کنه ک اصلا تو درست نمیگی ومن درست میگم حق با منه خب این هیچ فایده ای نداره تازه انرژیتو ریختی دور بیخود وبی جهت حیف این انرژی نیس جای نامناسب تمام بشه انرژی بذار روی افزایش مهارتهات روی بهبود شخصیتت وتغییر باورهات هرروز یک قدم بردار

    چقد در اطرافم دارم افرادیکه تمام زندگیشون وقف نصیحت عزیزانشون کردن نمونش مادر خودم داعم میگه این غذا نخور اون غذا بخور اینقد این حرفهارو تکرار میکنه ک طرف مقابل با عصبانیت برمیگرده بهش میگه بتو چه

    واقعا مادرم همیشه از لحاظ جسمی هم مریض هست نمیدونم چرا فکر میکنه مناسب راهکار دادن ونصیحت کردن بقیه هستش واسه سلامتی

    بنظرمن بزرگترین دلیلی ک باعث شده این افراد یا 99 درصد افراد موفق نشن توی سلامتی ثروت روابط اینکه انرژیشون جای نامناسب هدر رفته اگه دورادور ازین اتفاقات مثل دیروز برام بیفته سریع با کمک خدا وشما واین فایلهای مقدس میام توی مسیر زیبا دوباره و بیخیال حرفای اون افراد میشم

    خیلی سپاسگذارم خیلی ممنونم چقد نوشتن کامنت خواندن کامنتها ب همه ی ما کمک میکنه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    حسن گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1351 روز

    بسم ربّ وهابم

    سلام استاد عباسمنش عزیز و سلام استاد شایسته نازنین و سلام دوستان ارزشمندم

    استاد چقدر این کلاهی که سرتون کردین با این تیشرتی که پوشیدین بهتون میاد واقعاً خیلی قشنگ شدین ، عکسی هم که برای این فایل گذاشتین خیلی زیباست ، عاشقتونم

    استاد گفتین که توی این سایت شاید بیشتر از هر مسجد و هر کلیسا و هر مکانی برای عبادت خدا از نام خدا در کامنت ها استفاده شده و از ربّ العالمین نوشته شده

    شاید علتش این باشه که حالا که فهمیدیم اصل خداونده حالا که فهمیدیم خداست که همه کاره همه چیزه حالا که فهمیدیم خداست که فقط توانایی هر کاری رو داره و خدا با این قدرت بی انتهاش گفته که من با تو هستم هر جا که باشید ، آدمو دیونه میکنه

    ببینید تو رو خدا که خودِ ربّ العالمین توی این آیه از سوره واقعه چی میگه:

    نَحْنُ خَلَقْنَاکُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ

    ((ما شما را آفریدیم، پس چرا باور نمی کنید؟))

    چرا تایید نمیکنی!!!

    چرا نمیخوای قبول کنی اونه که فقط قدرت داره

    اونه که میتونی روش همه جوره حساب کنی تا ابد

    چون خداست که پایداره ، خداست که همیشه برات میمونه ، اونه که همه کار میتونه برات کنه

    أَفَرَأَیْتُمْ مَا تُمْنُونَ

    ((آیا آنچه را مى‌ریزید دیده‌اید؟))

    أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ

    ((آیا شما آن را خلق مى‌کنید یا ما آفریننده‌ایم؟))

    داره در مورد خلق انسان یا هر موجودی که فقط و تنها فقط از پس خودش بر میاد صحبت میکنه ، ما که توانایی خلق یک مگس رو هم نداریم ، اونه که قدرت داره

    حالا همین خدا با این قدرت و آگاهی بی انتهاش توی آیه 186 سوره بقره گفته که من اینقدر به تو نزدیک هستم که هر درخواستی از من ، از کس دیگه ای نه هااا گفته از من از ربّ جهانیان درخواست کنی برات اجابت میکنه برات انجامش میده

    ((وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ))

    داشتم به این فکر می کردم واقعاً من بابت این غذاهایی که هر روز داره به من میرسه و من میخورم هیچ کاری برای داشتنشون نکردم ، نه رفتم سر زمین کشاورزی که بکارمشون ، نه پختمشون ، هیچ کاری مطلقاً نکردم در حالیکه هر روز خداوند داره اینا رو به من میده

    به قول خودش:

    أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ

    ((آیا چیزى را که مى‌کارید دیده‌اید؟))

    أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ

    ((آیا شما آن را می‌رویانید یا ما می‌رویانیم؟!))

    خدا میخواد بگه تو حتی قدرت رشد دادن یک گیاهی که کاشتی رو هم نداری بلکه من هستم که اینکارو میتونم برات انجام بدم یعنی خدا همه جوره داره میگه که پشتت به کی گرمه ، چه کسی داره باهات حرف میزنه چه کسی با چه قدرتی میتونه کار و زندگیتو دست بگیره

    یا اینکه ببینید چقدر قشنگ خدا داره در مورد آبی هم که مینوشی بهت میگه:

    أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ

    ((آیا آبى را که مى‌نوشید دیده‌اید؟))

    أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ

    ((آیا شما آن را از ابر فرو مى‌فرستید یا ما فرو فرستنده‌ایم؟))

    از خلق یک آدم یا هر موجود دیگه گرفته تا به وجود آوردن آسمان ها و زمین و همانند اون ها تا رویش گیاهان و تا آبی که روی زمین همیشه هست ، همه ی اینارو و بالاتر و بیشتر از اینارو خدا داره میگه من خلق کردم و منم که دارم کل جهان رو میگردونم

    خیلی با اون آیه 32 سوره نساء حال کردم که خدا میگه به جای اینکه به مال و اموال دیگران نگاه کنی ، نگاهت به منی که این قدرت ها رو دارم و هر آن چیزی که به ذهنم هم خطور نمیکنه به وجود آورده باشه به جای اینکه حسرت ثروت دیگران رو بخوری از فراوانی خدا بخواهید

    اونه که سر منشأ همه نعمت هاست

    أَفَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ

    ((آیا آن آتشى را که مى‌افروزید دیده‌اید؟))

    أَأَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ

    ((آیا شما درختش را به وجود آورده اید یا ما به وجود آوردنده ایم؟))

    یعنی خدا داره میگه همه آنچه که میتونی ببینی و نبینی رو منم که به وجودش اوردم ، وقتی نامحدود چیز رو به وجود آوردم دیگه اجابت کردن خواسته هامون برای ربّ العالمین به قول سعیده خانم شهریاری تیله بازی هم نیست:))

    خدا داره میگه من این همه چیز رو در جهان به وجود آوردم ببین این قدرتی که من دارم ببین این علم و آگاهی بی انتهایی که من دارم تا بفهمی که چه کسی رو توی وجودت توی قلبت توی لحظه به لحظه زندگیت باید داشته باشی

    فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ

    ((پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی))

    چون فقط خداست که قدرت داره ، اونه که ربّ العالمینه

    فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ

    ((پس قسم به جایگاه ستارگان))

    وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ

    ((و اگر بدانید بی تردید این سوگندی بس بزرگ است))

    اینارو برای خودم نوشتم تا به قول استاد بدونم جایگاه من چیه و جایگاه خدا چیه تا درک کنم که با چه قدرتی طرف حساب هستم

    می بینید!

    خدا همه جوره داره میگه که پس نگاهت به من باشه ، به خدایی که تنها مالک و خالق و قدرت یکتای جهانیان هستش

    اگر بفهمم این قسمی که خودِ ربّ العالمین خورده چقدر بزرگه ، اینکه چقدر مهمه که درک کنم قدرت خدارو خدایی که بر خودش واجب کرده هدایت کردن مارو

    ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: