آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-07 20:50:572024-12-10 22:32:30آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
پروردگارا این عزت مرا بس که من بنده توام
و این افتخار مرا کافی که تو پروردگار منی
امان از این فایل استاد جانِ جانا که قشنگ یاد گذشته تا امروز خودم انداختم .
دقیقا من هم همین شخصیت قرص مسکن رو داشتم و دارم متاسفانه و چه خوب که با دیدن سیلی های محکم تلاش های اشتباهم برای تغییر زندگی دیگران و دلسوزی های اشتباه ام و دیدن این فایل تصمیمم رو گرفتم که دیگه به غیر خودم برای هیچ کس دلسوزی مادرانه نداشته باشم و اگر هم خواستم به کسی کمک کنم فقط در حد معرفی سایت شما یا فایل های شما باشه اونم به کسی که به قول خودتون بعد از تغییر من و شرایط زندگیم در ابعاد مختلف خودش بیاد و ازم درخواست راهنمایی کنه .
من این تجربه تلخ اذیت کننده دلسوزیه مادرانه رو از کودکی و نوجوانی تا الان به همراه داشتم و همیشه هم چوبش رو خوردم ولی باز گفتم گناه دارن و ای که دستت میرسد کاری بکن – پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار و و و و
مثلا: دوران نوجوانی دوستی داشتم که به لحاظ مالی و خانوادگی در شرایط خوبی نبود و من تا همین چند سال قبل که دیگه سیلی بارون شده بودم از خودش و دلسوزی های اشتباهه شرک آمیزم تصمیم گرفتم مس دندون خراب بکنم و بندازمش دور و ارتباطم رو باهاش به صفر برسونم و قبل این تصمیم مفید من زمانم زمانم زمانم زمانم – پولم – اعتبارم در جمع هایی که همراهم بود – اعصابم رو پای اصلاح شرایط زندگی این آدم گذاشتم و تهش چیزی جز اینکه برگرده به شرایط خود خواسته اش به همراه نداشت.
و یا مثلا: در دوران دانشگاه که آگاهیم کم بود و میخواستم فضای فرهنگی دانشگاه رو ارتقاء بدم و باز هم متاسفانه زمان از همه چیز ارزشمند ترم رو گذاشتم و تهشم احمدی که بوده همون که بوده هیچی به هیچی جز اینکه زمانم هدر بره – خودم رو در یه سری محدودیت های اشتباه غلط قرار بدم هیچی به همراه نداشت.
یا مثلا یه رفیقی داشتم که به معنای واقعی مس برادرم بهش حسم بودم و همیشه از خودم زدم برای بودن باهاش – چون به لحاظ باوری در مدار کم درامدی بود تفکر و باورش تلاشمو میکردم با برنامه شما آشناش کنم – تایمی که طلاق گرفت از خودم استراحتم . خانواده ام . پولم . آسایشم میزدم که اونو از فازی که بود خارج کنم ولی تو این کیس هم چیزی جز آسیب دیدن وقت من و افکار من برام به همراه نداشت و عقب افتادن خودم از زندگیم و مسیر مو پیشرفتم
تا 20 صفحه A4 پشتو رو میتونم مثال بزنم از اشتباهاتم درباره دلسوزی در خصوص تغییر زندگی و شرایط دیگران و …
بعد دیدن این فایل به خودم تعهد دادم که دیگه هیچ وقت هیچ وقت دلسوزی برای کسی نداشته باشم و تمرکزم رو روی تغییر زندگی خودم بزارم تا خودم تغییر کنم و با بهبود زندگی خودم اوضاع جهان پیرامونمم تغییر میکنه و خدا رو شکر تا امروزم که چند روزی از دیدن این فایل میگذره با اینکه چند بار وسوسه شدم در ارسال فایل هاتون یا گفتگو با افراد در خصوص مسائل زندگیشون تونستم احساساتم رو کنترل کنم و سکوت کنم و وقتم رو صرف حل مسائل زندگی خودم کنم.
با سلام به خانواده صمیمی استاد عباسمنش
سلام استاد
امشب بعد از دیدن اینکه حال خواهرم خوب نیست پیشنهاد دادم که عضو سایت عباسمنش بشو فقط کامنت بخون
این درحالی بود که قبلا بهش گفتم آهنگ هایی که گوش میدی رو باید پاک کنی
این درحالی بود که وقتی راجع به تکامل و وام نگرفتن حرف زدم فقط گفتن اونجوری هیچکس به جایی نمیرسه
درمورد دوستان و آشناهای و حتی اعضای خانواده ام تونستم تا حدود زیادی این مسئله به من ربطی نداره رو اجرا کنم اما همین که پای سارا یا مامان وسط میاد انگار ی همزاد پنداری برخواسته از احساس قربانی بودن و ضعیف بودن تمام وجودم رو میگیره و وقتی کنار مفهوم قوی ها زنده میمونن و اثرگذار میشن و اصل بقای اصلح احساس میکنم که واقعا دیگه دارن میافتن باید دست شون بگیرم و من باید بگم که نسب به قبل قدم 6 خیلی بهترشدم و الان میتونم خیلی راحت بگم به من چه و وقتی کسی که خیلی عزیزه برام راجع به بقیه صحبتی میکنه میگم به من چه و به توچه و اینقدر تکرارش کردم که الان حس خیلی خوبی به این کلمه دارم
باور اصیل استاد:
همهی انسان ها و موجودات به یک اندازه به هدایت الهی و مدار نعمت ها دسترسی دارند و اگر یک نفر تصمیم گرفته است که برای زندگی اش هیچ تصمیمی نگیرد و همچون برگی در باد حرکت کند بازهم تصمیم خودش است و با اختیار انتخاب کرده است که در مدار داستان های والضالین باشد…
استاد هم طبق قانون تکامل این مسیر را طی نموده است و اکنون به این درک رسیده است که اگر تاثیری از صحبت هایش در دیگران به جا می ماند انتخاب خود آن افراد است و علاوه برآن باور توحیدی دیگر استاد که مانترای دوست داشتنی شماست گویای مالکیت این ویژگی تاثیرگزاری است
که می گوید؛
هر آنچه دارم ازآن خداست و من دربرابرخداوند خاضع و خاشعم
و مهم ترین و ارزشمند ترین دلیل که امروز چنین میان جوامع مختلف و انسان های متعدد سربلند هستند همین است که می داند عدم ما وجود ماست تازمانی که ما خود را دربرابر خداوند هیچ بدانیم خداوند تمام نعمت ها و همه ی نیازهای ما را به راحتی و آسانی برآورده می کند و مارا درمدار آسانی ها قرار می دهد و خلاصه آسان میشویم برای آسانی ها…
هر چقدر که بتوانیم همین جمله را درک کنیم که
هرآنچه دارم از آنِ توست ای تنها فرمانروای قدرتمند کیهان تورا میپرستم و تنها از تو یاری می جویم…
خدایاشکرت که خداوند درحال آماده کردن من برای دریافت نعمت ها و آگاهی ها است…
خدایاشکرت بخاطر اینکه استاد آگاهی ها را دریافت میکند و خدایاشکرت که استاد عمل می کند خدایاشکرت که ما درحال درک توحید هستیم…
خدایاشکرت که مسئول تبلیغات سایت عباسمنش خداست و قوانین جهان
خدایاشکرت که مخاطبان این سایت نتیجه می گیرند
خدایاشکرت که به استادی هدایت شدم که همیشه آماده است و عملگرا
خدایاشکرت که خداوند هدایتگر و حامی ما و کسب و کارهایمان است
خدایا میخواهم من هم آماده شوم و تمرکزم را بگذارم روی خودم و در مسیر بمانم و خواسته هایم اجابت شوند
خدایاشکرت که شخصیت استاد باعث شده است که به این نتایج دست پیدا کند
و همیشه به همین اصول عمل کرده است
خدایاشکرت که استاد اعتقاد دارد وقتی من آماده شوم و در مسیر باشم مخاطبان آماده با مدار تکاملی استاد به سایت هدایت می شوند
و سپاسگزارم خدای مهربانم که هر کس خودش فقط می تواند به صورت مستقیم با تو در ارتباط باشد و هرکس در این مسیر مداخله کند فقط خود و سرمایه و انرژی اش را هدر می دهد و چقدر عالیست که جهان در عین رشد کردن ،افت هم میکند و این پویایی مقدس واقعا قابل تحسین است…
خداروشکر که ما تنها چیزهایی را میشنویم که آماده آن هستیم…
واقعا سپاسگزارم که بعد از مدت ها نصیحت نکردن امشب بعد از یک توصیه کوتاه خداوند مرابه این فایل هدایت کرد…
واقعا شکرگزارم که خداوند درهر شرایطی به ما اثبات می کند که کارهارا قوانین انجام می دهد حتی اگر فکر می کنیم ما داریم کارها را انجام میدهیم خداوند اخبار کارها را به شخص دیگری می دهد زیرا می خواهد به ما بگوید که از این رفتار فاصله بگیر
واقعا ممنونم استادِ استادان
با تشکر از خانواده صمیمی عباسمنش
سلام به استاد الهی من و دوستان خوب سایت و مریم نازنین عزیز
چقدر خوبه که وقتی به چیزی توجه میکنی میاد سمتت مطمعنا بچه های دیگه هم حتما اینو خواهند گفت که تو این افکارا بودن که شما این فایلو گذاشتین چون منم چندوقتی میشه که دارم سعی میکنم این نگاهمو از رو دیگران بردارم چون پاشنه اشیله نیاز به کار کرده زیاد داره خب بریم سراغ تجربیاتم و چیزهایی که میخوام بنویسم
خب قطع به یقین منم از این قاعله مستثنی نیستم حتی با وجود اینکه توی سایت هستم بازم یه وقتایی از دستم در میره که برم تو زندگی بقیه به قول دوستمون اسپایدر من شم:) ولی خیلی دارمو تلاش میکنم که اگاهانه کنترل کنم تمام مدتی که شما داشتین فایلو میگفتین من یاد مامانم میفتادم و همینطور خودم مثالهای که زدین واقعا درسته استاد مامان منم همیشه میخواد ناجی بقیه باشه انقدر به داداش من کمک کرده که داداشم تمام مشکلات و دردسراشو میاره میریزه رو سر مامان من و فقط براش دردسر داره منم قبل حضورم تو سایت وحشتناک این مدلی بودم سنگ صبور درد دل بقیه که تایید بگیرم مثلا همیشه خدا برا داداشم گریه میکردم میگفتم گناه داره برا بابام گریه میکردم میگفتم گناه داره توی دوستا من همیشه پایه درد دل هاشون بودم تو فامیل و….اون موقع ها که اصلا نمیفهمیدم چون فکر میکردم زندگی یعنی همین دیگه وقتی داداشم ازدواج کرد بهش گفتیم فلانی رو نگیر گوش نداد و بعد چندماه جدا شدن دوباره رفت سمتش ازدواج کنن گفتیم نرو گوش نداد و بچه دار شد گفتیم بنداز گفت نههههه شما دل ندارید و الان لحظه به لحظه پشیمونه از تک تک حرفایی که گوش نداده
خواستیم مامانمو تغییر بدیم گفتیم اقا انقدر برا داداش ما دل نسوزون گفت نه گناه داره پدر نداره من هم پدرشم هم مادرش غذا از دهن ما میزد میداد به اون انقدر اینکارو کرد که حالا حتی دوس نداره جواب تلفن داداشمو بده اولا ماهم خیلی این مدلی بودیم اما با وجود این سایت مقدس رو خودمون کار کردیم و نجات دادیم خودمون رو از این چرخه هرچند که به بی احساسی بعدها متهم شدیم :) همه فامیل دوست ازما شکارن میگن نداو نرگس اصلا احساس ندارن مامانم همیشه دوس داره ما باهاشون لینک بزنیم اما ما همیشه میگیم که خودمون مهم تریم دیدن اونا یاداوری خاطرات تلخ گذشته هس
و اما درباره خودم من سالیان سال از زندگیم بیکار بودم و خونه نشین و هیچ جا نمیرفتم چقدر خواهرم سعی کرد منو با خودش ببره اینور اونور قبول نمیکردم میگفتن برو سرکار نمیرفتم چقدر بهم میگفت مفت خور برو سرکار اما من گوش نمیدادم و به مرور افسرده شدم و کسی که منو نجات داد خودم بودم خودم بلند شدم هیچ فرد بیرونی منو نجات نداد نمیتونست اینکارو بکنه حالا الان جوری شده بهم میگن از کارت مرخصی بگیر بریم فلان جا گوش نمیدم :)
کاملا درست میگید استاد منم وقتی تمرکز گذاشتم رو خودم اتفاقا بین بقیه حتی همونایی که یه روز باهات درد دل میکردن انگار خاص ترم میشی چون واقعا افراد فقط میخوان شنیده بشن اصلا منتظر نظر تو نیستن و منم از صدقه سری دوره فوق العاده احساس لیاقت دارم سعی میکنم هی نگاهمو بدوزم به خودم حداقل اینجوری ارامش دارم هرچند که کار سختیه ولی خیلی قشنگه وقتی هم که نگاهمودوختم به دیگران این من بودم که اخر سر له شدم چقدر فایل پرباری بود تازه فقط با یکبار شنیدن این همه گذشته رو یاد من اورد من از شما و خدای مهربونم تشکر میکنم بابت شنیدن این اگاهی های خالص و ناب عاشقتونم
به نام خدا
سلام استاد عزیزم و مریم بانوی جان
استاد چقدر این فایل به موقع بود برای من و چقدر نکته ها داره که این فایل هم مثل فایلهای قبلی ارزش هزاران بار گوش دادن رو داره
استاد اینکه شما میگید این جریان ادامه داره واقعا توی یه دوره از زندگی منم همین بود و شده بودم به قولی سنگ صبور همه و هر لحظه بیشتر جذب میکردم از این جنس ارتباطات رو اما استاد واقعا دوره 12 قدم شما برای من معجزه کرد و توی دوره 12 قدم 50 درصد از این انرژی جذب افراد به قولی بد اقبال کم شد و بعد با دوره احساس لیاقت تقریبا تونستم 99 درصد کم کنم از این افراد و قبل از دوره 12 قدم طوری بود که تلفن من ثانیه ای زنگ میخورد و آلام بعد از 5 سال که از قدم 12 قدم میگذره و طی کردن دوره احساس لیاقت و الان که توی دوره ثروت هستم الان کاملا تلفن من انگار اصلا کسی شماره اش رو برای این کار که همون درددل هست نداره و در واقع این جنس آدمها حضورشون تو زندگی من صفر شده خداروشکر و خود من هم دارم روی این کار میکنم که هر لحظه به خودم میگم من که خدا نیستم من نباید برای هیچ کسی حتی خودم دل بسوزونم یکسره استاد دارم این باور رو تقویت میکنم که هر کسی در جایگاهی که هست جایگاه درستش هست و خودش این زندگی رو خلق کرده و این عین عدالت خداست
استاد واقعا تا موقعی که خودمون برای وجودمون ارزش قائل نباشیم هیچ جای دنیا به وجودمون ارزش نمیدن و حتی به کمک هایی که از روی دلسوزی انجام میشه هیچ ارزشی نمیدن
استاد مرسی بابت این فایل ناب
سلام و عرض ادب
چقدر کامنت های دوستان زیبا و آموزنده ست.. باید روزانه چندتا بخونم.. چون دقیقا این مشکل سالهای من بوده و تجربیات دوستان خیلی بهم آموزش های خوبی میده..
اما دلم نیامد خودم هم رد پا نذارم برای خودم.. یادم باشه و بیام مجدد کامنت خودم ببینم و پیشرفتم رو متوجه بشم..
این روز ها چند ماهی هست که از تغییر دیگران دست کشیدم اما گاهی مثل همین دیروز کمی از دستم در میره و میخوام به پدر و مادرم کمک کنم تا قوانین رو بفهمند و همین تلاش کم و گاهانه هم موجب میشه من انرژی زیادی از دست بدم..
از طرفی مشتریانی دارم که اگر قوانین رو عمل کنند اوضاع بهتری خواهند داشت و برای اونها هم توصیه هایی می کنم که بازهم انرژی بیشتری از من حیف میشود.. سوال مهمی که باید از خودم بپرسم اینه که آیا خودم کامل اینهایی که میگم رو رعایت میکنم؟ باید بهش بیشتر فکر کنم..
حتی ایده رسید که هرچی توصیه به دیگران دارم رو به خودم بگم با صدای بلند.. استاد همیشه گفتند در فایل های دیگر که با خودتون صحبت کنید.. اما کمتر شده این کار رو در عمل انجام بدم.. حتما در برنامه ام میذارم از امروز 5 دقیقه با صدای بلند همونجور که دیگران رو قبلا هدایت میکردم، حالا خودم رو با عشق نصیحت کنم و قوانین رو به یاد خودم بیارم..
ممنون از استاد عزیزم و خانم شایسته که به بهترین زمان ممکن این فایل را گذاشتند
واقعا خدایا شکرت که من امروز صبح ازت هدایت خواستم که فلانی و فلانی رو چطور با چه ادبیاتی آگاه شون کنم و تو به این سرعت پاسخ دادی که باید رهاشون کنم و به من ربطی نداره.. مگه من چه قدرتی دارم؟ تا وقتی قدرت مطلق تویی ما چه کاره ایم..
سلام و درود فراوان بر استاد جان و مریم جان و هم فرکانسی های ارزشمند
خداوند هر لحظه ما رو هدایت میکند
از اول آبان تصمیم گرفتم که متعهد رو خودم کار کنم و بعد از خواندن کتاب معجزه شکرگذاری ،شکر گذاری رو یاد گرفته بودم کنار خونمون یه باغ هست هر روز میرم اونجا تا خداوند رو بهتر درک کنم و شکر گذاری عمیقتری داشته باشم اولین روزی که متعهد شدم روی خودم کار کنم با خداوند عهد کردم که بین خودم و او کسی رو قرار ندم و درباره ی آگاهی ها با کسی صحبت نکنم حتی خواهرم که هر دو در یک مسیر هستیم و با هم روی خودمون کار میکنیم. هر روز با خودم و خدای خودم تجدید عهد میکردم تکرار میکردم که تنها راه خوشبختی و رضایت و تجربه احساس خوب صلاه و توجه به خداوند هست
آذر ماه فراموش کردم که هر روز یاد آوری کنم و تجدید عهد کنم و تکرار کنم که هیچ کس رو بین خودم و خداوند- در افکارم -قرار ندهم همین باعث شد من دوباره به تنظیمات قبل برگردم و خودم رو منجی بقیه تصور کنم .در زمان پیاده روی که قانون رو مرور میکردم خودم رو تصور میکنم که برای اقوام در حال توضیح قوانین هستم و از توضیحات خودم بسیار خوش حال و راضی بودم با این که خودم میدونستم که کارم اشتباهه و به خودم میگفتم باز رفت بالا منبر یا سرمو تکون می دادم که افکارم پراکنده بشه ولی به قدری توجه دیگران برام لذتبخش بود قوانین بدون نقص هستند که نمیتونستم دست از این افکار بردارم امروز هدایت شدم به این فایل و متوجه شدم چقدر انرژی که با آگاهی های استاد و شکر گذاری به دست آورده بودم به راحتی هدر دادم و چقدر از زمانی که میتونستم به رویا هام فکر کنم رو هدر دادم من منجی بودن رو تکرار میکنم تا زمانی که برام شیرینه اگر بدونم چه طوری داره ظرفم رو سوراخ میکنه و وقتی میبینم داره منو از رویا هام دور میکنه دیگه برام تلخ میشه من زمانی شروع کردم به توضیح آگاهی ها برای دیگران که عهد خودم با خداوند رو هر روز تکرار نکردم و ذهنم رو با آدمهای دیگه پر کردم چقدر راهت از مسیر دور میشیم و چه زیبا خداوند هدایت میکند هر لحظه از هزاران طریق
خداوندا صد هزار بار شکرت چه طور میتوانم شکر گذارت باشم
شاید هدایت من به خاطر سوره حمد هست که
هر روز تکرار میکنم هر روز گفتم. اهدنا الصراط المستقیم
اجابت کرد دعای اجابت کننده را زمانی که آگاه نبودم
استاد جان هزاران هزار بار شکر که کلام خداوند را جاری میسازی سپاس فراوان
به نام خدا
سلام عرض میکنم خدمت استاد و اعضای سایت
وقتی انسان بفهمه و درک کنه که قادر به تغییر کسی جز خودش نیست اونجا میشه نقطه عطف زندگیش ، جایی که دیگه به جای تمرکز رو مسائل ناخواسته دیگران که باعث میشه از مدار فعلی خارج بشیم و وارد همون مداری بشیم که اون اشخاص هستن توجه و تمرکزمون رو بزاریم رو خواسته هامون و انرژیمون رو صرف به دست آوردن اهدافمون کنیم و در این حالت اون زندگی که رویاشو داریم به دست میاریم من خودم بارها در گذشته سعی در تغییر افکار بقیه داشتم و حتی اون باورهایی رو که در گذشته میخاستم به دیگران تحمیل کنم اون باورها هم اشتباه بودن چون در گذشته من از قانون آگاهی نداشتم و اون باورها ، باورهایی بودن که تحت تاثیر فرهنگ ، خانواده ، دوستان و در کل جامعه بهشون رسیده بودم و شاید 90 درصد باورهای اشتباه بودن که من تعصب بیخودی روشون داشتم و اکثر اوقات من انرژیم رو میزاشتم که دیگران رو با حرفا و افکارم تغییر بدم و درک نمیکردم فرکانس چیه مدار چیه و حتی در مورد باورهای مذهبیم هم با دیگران اختلاف نظر داشتم و همیشه هم منطقم این بود که حق با منه نظر من درسته افکار و باورهای من درسته و یادمه در همین مورد با یه جبهه مخالف بحث کردم ولی در برابر سوالهایی که ازم پرسیده شد جواب قاطعانه و استدلالی نداشتم و فقط تعصب های کورکورانه و تقلیدی در من شکل گرفته بود و اون طرف با اینکه به نظر من ناحق داشت صحبت میکرد ولی من در اینجا به دلیل عدم آگاهی از اون موضوع فقط حرص میخوردم و اون مسئله باعث شد که در مورد اون موضوع من ماهها رفتم مطلب خوندم که دفعه بعد بتونم از باورهام دفاع کنم و در کل حرفی برای اثبات عقایدم داشته باشم ولی بعدها شاید یکی دو سال گذشت که فهمیدم بزرگترین اشتباه من و هر انسان دیگه ای اینه که بخواد برای تغییر کسی خودشو به زحمت بندازه که برای بحث کردن با کسی از زمان و انرژی خودش مایه بزاره که بخواد کسی رو متقاعد کنه اصلا مگه رشد و پیشرفت من در تمام مراحل زندگی بستگی به تغییر و باورهای دیگران داره که من بخوام تو این راه تلاشی بکنم من خودمم تو مدارهای درستی نبودم که سعی در تغییر افراد داشتم خداوند به عنوان خالق و پروردگار جهانیان که صاحب اختیار همه ماست اونم به زور کسی رو تغییر نمیده هر کسی خودش باید تصمیم بگیره که میخاد تغییر کنه یا نه ، من فقط میتونم و توانایی تغییر خودم رو دارم خداوند حتی تو دین هم کسی رو اجبار نکرده لا اکراه فی الدین وگرنه اگه میخواست قدرتشو داشت و داره و با یه اراده کن فیکون میکنه ولی قدرت اختیار داده به همه که هر کسی هر جور دلش میخاد باشه حالا میخاد ایمان داشته باشن یا نداشته باشن واسه خدا فرقی نمیکنه و در آخر به سود و زیان خودشونه ، اصلا قشنگی دنیا به همین تفاوت هاست جهان با متنوع بودن گسترش پیدا میکنه اگه همه مثل هم فکر کنن همه مثل هم انتخاب کنن و دوس داشته باشن دیگه گسترشی وجود نداره و دیگه چیزی به اسم تغییر وجود نداشت
تغییر خیلی خوبه ولی وقتی خودمون تصمیم بگیریم نه اینکه کسی بخواد مارو مجبور کنه .
خداروشکر میکنم بابت این آگاهی ها که هر روز باعث میشه یه قدم رو به جلو حرکت کنم
خدارو شکر میکنم که سعی در تغییر کسی ندارم و همه توجهم رو خواسته های خودمه
خدایا اگه من الان در این سایت هستم و دارم از آگاهی های ناب برای تغییر خودم استفاده میکنم به این معنی نیس که خودم دارم کاری انجام میدم و مغرور بشم چون به قول استاد امتیاز تمام کارها به خودت میرسه خدایا
خدایا همه مارو به راهی هدایت کن که فقط انرژی مون رو واسه رسیدن به خواسته هامون بزاریم و به همه اهدافمون جامه عمل بپوشانیم الهی آمین.
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته جانم و تمامی دوستان گلم
الهه ام
چقدر هماهنگی واقعا خداوند رو سپاس میگم که در زمان مناسب این اگاهی هارو برام تکرار کردواز شما و مریم جانم هم متشکرم که عاشقانه بیادمون میارید که اصل چیه
من خیلی زود متوجه شدم که نباید دیگران رو تغییر داد ولی انگار این دیگران شامل همسر و بچه در من نمیشه و تا همین دیروز باهاش سرو کار داشتم
من تو این چند ماه همیشه دلم میخواست هرترمز هرباور جدیدی که پیدا کردم رو به حسینم انتقال بدم که ببین اگه تا الان به اینجا نرسیدی مشکل این بوده و همین ها باعث شده که رابطه دوستانه ما کمی مخدوش بشه و علتش این بود که من فقط دوست داشتم حسین هم تغییر کنه و اوضاع فرق میکنه اگه باهم تغییر کنیم تا یکدونمون و همینم باعث میشد من فقط ترمز هارو پیدا کنم و اصولی نیام روشون کار کنم چون منتظر بودم با حسین شروع کنیم اما دیروز حسین خیلی حرف قشنگی به من زد قبل اینکه بدونیم فایل جدید اومده گفت منو تو ممکنه ترمز هایی داشته باشیم که مثل هم باشند اما من ذهنم و عملکردش با تو فرق میکنه ممکنه من استدلالی بیارم تو قبول نکنی ممکنه توهم استدلالی بیاری من قبول نکنم و باعث دلخوریمون بشه بزار هر کدوم که کار کردیم و نتیجه گرفتیم میاییم درموردش باهم صحبت میکنیم و منم واقعا قبول داشتم حرفشو و الان که استاد میگن همون بحث مداره که شاید من تو مدار پایین تر یا بالاتر از حسین باشم و نتونیم درست صحبت های همدیگه رو بفهمیم و دچار سوءتفاهم میشه و رابطمون خراب میشه و این همزمانی هارو واقعا دوست دارم و خداوند رو سپاس میگم که با این نشانه ها تایید میکنه که راه درست اینه تو فقط تمرکزت روی خودت باشه کسی که در مدار تو باشه باهات هماهنگ میشه حتی اگه اون فرد همسر و فرزندت باشن
به نام خداوند بخشنده ی مهربانم
سلام
استاد عزیزم من از شما سپاسگزارم ، خانم شایسته عزیزم من از شما سپاسگزارم.
بی نهایت بی نهایت خوش حال و سپاسگزارم برای شنیدن این اگاهی ها ، درسته قبلا بارها از زبان شما شنیدم و مثل یه قانون مهم می دونستم
ولی ولی
چندین روزه درگیر شده بودم نه برای اینکه خودم و بالا بدونم ، نه
چون همسر و دخترم به شدت مشکل روحی داشتن
و هر دو خودشون خواستن که من راهنماییشون کنم
طوری که همسرم از شدت حال بد نصف شب منو بیدار میکرد و با کلی اسرار که من ارومش کنم با حرفام
با اینکه همسرم خودش تو این مسیره و فایل ها رو گوش میده
ولی واقعا استاد امروز فهمیدم البته دوباره ، که چقدر خدا منو دوست داره و نمیخواد ذره ای از مسیر خارج بشم .
خلاصه من از خوابم میزدم و شروع میکردم از فایل های شما گفتن به کسی که خودش بارها گوش داده
قوانین و تکرار میکردم به کسی که خودش قوانین و از بره
ولی ذره ای عمل تو کارش نیست و روز به روز داشت گمراه تر میشد
میدونم اشتباه کردم و اینم میدونم هرکسی جای من بود این کارو میکرد چون منم قوانین و یادم رفته بود.
بعد از این حرفا میخوام اینو بگم
استاد به خدا شما راست میگی
حتی اگه حرفای من به نفعش تموم شد و روش تاثیر گذاشت بازم به نفع من نشد
دیشب وقتی اومد گفت که یکی از شبکه های اجتماعیشو پاک کرده ، انگار که به من لطف کرده بود
با یه حالتی گفت به ارزوت رسیدی ، که انگار ذره ای تو زندگی من تاثیر داشته باشه
جالب اینجاست من بازم اون موقع نفهمیدم که داره چه توهینی به من میکنه
وقتی من روی مبل دیگه ای بودم و تو سایت میچرخیدم یک ان خواستم نقش ناجی و بازی کنم و رفتم پیشش بشینم و بهش محبت کنم
میدونین با چی برخورد کردم
گفت چرا اومدی پیشم جای من تنگ شد .
اونجا بود که گفتم ای وای بر من
برگشتم سر جام و گفتم خدایا شکرت
گفتم خدا چقدر خوب شد که بهم گفتی تو کاریت نباشه
اونجا فهمیدم چه ضربه ای به خودم زدم
با اینکه تاثیر گذاشته بودم ولی خودم از مسیر داشتم دور میشدم .
استاد همون لحظه وارد سایت شدم و این فایل و دیدم
اشکم در اومد
گفتم خدایی که این قدر نزدیکه به بنده هاش ، خدایی که همیشه به موقع میرسه ، خدایی که از اشکار و نهان دل ما باخبره ، خدایی که برامون کافیه
بابا من چی کاره ام
به من چه که حال کی بده حال کی خوبه
بابا اون خدا مال همس فقط مال من نیست که
به من چه
حالا برسیم به دخترم
بعد از کلی راه و چاه نشون دادن به دختر ١۴ سالم
از دوست صمیمیش جدا شد و انگار نه انگار که من کلی باهاش حرف زده باشم چندین روز با گریه گذروند
متوجه شدم چقدر شخصیت وابسته و ضعیفی داره
و منه مادر ، منه دلسوز
چون قانون و میدونم باید بهش کمک کنم
بازم باید به خودم بگم
اخه به توچه ، بچته ، خب اونم همون خدا رو داره
شروع کردم ساعتها باهاش حرف زدن
ولی خدا شاهده تهش بهم چی گفت
گفت ادمای دور و برم همه بدن ، یکیش تو مامان همیشه داداشم و بیشتر دوست داشتی .
اونجا بود گفتم دوباره
بسه دیگه
چندین روز انرژیم رفت
چندین روز ارامشم رفت
چندین روز خودم از مسیر دور شدم
بسه دیگه
به خدا من قانون و از حفظم ، من بارها شنیده بودم از شما که نکن این کارو
ولی امان از این دلسوزی بیجا
ولی میدونین درس بزرگی گرفتم
با شنیدن این فایل هم مهر تاییدی زدین به درسی که گرفتم
من عاشق خودمم
من دیگه اجازه نمیدم ذره ای کسی بخواد منو از مسیر دور کنه
درسته اشتباه کردم ولی درس گرفتم اونم چه درسی
این چند روز واقعا قدر انرژیمو دونستم
و استاد چه قشنگ گفتین تو مصرف انرژیتون خسیس باشین
منم میخوام خسیس بشم
منم میخوام قدر انرژیمو بدونم
و اینو بدونین ، من هر لخظه و هر ثانیه شکرگزار خداوندم که شما رو دارم ، این سایت و دارم
من هر لحظه بیشتر شکرگزارم که مثل دیگران نگران نیستم و نمیترسم
مثل دیگران تو حال بد نمیمونم و سریع ختی به یک ساعت هم نمیکشع حسم خوب میشع
خوش حالم که خدا این همه عاشق منه
خوش حالم ، خیلی خوشحالم که هدایت شدم به این سایت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا کرور کرور شکرت
استاد امیدوارم بتونم شاگرد خوبی براتون باشم
بتونم عمل کنم به حرفاتون
چون فکر میکنم فقط در این صورت میتونم سپاسگزار واقعیتون باشم
براتون از خدا سلامتی و شادی و ارامش روز افزون میخوام .
به نام خدای مهربانم
سلام
این دومین کامنت من تو این فایله
کامنت قبلی نوشتم که من میخواستم زندگی دخترم و حال دخترمو خوب کنم.
دخترم که ١۴ سالشه به خاطر شخصیتش ضعیفش هر روز بیشتر غرق میشد تو وابستگی به دوستش.
طوری که سر مسئله ای خیلی بیخودی رابطش با دوستش بهم خورد
و دختر من شد یه ادم افسرده
حالا منه دلسوز چندین روز شروع کردم از قانون گفتن و عزت نفس و ….
از دیروز که این فایل و گوش کردم و قبلش کلی درس از این قضیه گرفتم که دیگه به من ربطی نداره
هر وقت زمانش برسه خدا هدایتش میکنه
و دیگه به طور کامل خودمو کشیدم کنار
خدا میدونه چقدر این چند روز از لذتی که هر لحظه از زندگیم میبردم دور شده بودم .
باور نمیشه
یکی از دوستای مشترک دخترم و دوستش
بین این دو داوری کرده و باهم اشتیشون داده
یعنی انگار نه انگار اتفاقی افتاده و همه چیو فراموش کردن
بارم حرفای گوهر بار استاد عزیزم
من چندین روز خودم و کشتم و خیلی واضح و دقیق براش صحبت کردم
ولی با یه حرف دوستش سریع تحت تاثیر قرار گرفتن
دقیقااااااااا زمانش برسه طرف خودش راهشو پیدا میکنه
نیازی نیست من کاری بکنم
ختی اگه عزیز ترین ادم زندگیم باشه
خدایا شکرت
خدایا شکرت که کاری میکنی ایمان من به قانون جهان بیشتر بشه و بهتر قوانین و درک کنم
خدایا شکرت با دادن این درس و اگاهی بزرگ ظرف منو بزرگتر کردی برای دریافت نعمتهای بیشترت
خدایا شکرت که مسیر و برام هموار کردی تا بیشتر رشد کنم
خدایا شکرت که کمکم کردی ارامشم پایدار باشه
خدایا شکرت که هستی و دارمت
خدایا عااااااااشقتم