بررسی موردی یک دوست، بوسیله قوانین ثروت - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

504 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    به نام خداوند مهربانی ها

    سلام عرض می کنم خدمت استاد گرانقدرم خانم‌ شایسته مهربان و تمام دوستان عزیزم

    1- باید خودم رو تغییر بدهم و وقف بدهم با قانون ،‌ قانون هرگز به خاطر من تغییر نمی کنه

    الان چند وقتی هست که مصمم تر از قبل دارم اون کارهای درستی که می دونم باید انجام بدهم ولی سختمه انجام بدهم

    اون کارها رو انجام میدهم

    و

    البته اون کارهایی هم که میدونم نباید انجام بدهم ولی انجام میدهم رو تلاش می کنم که دیگه انجام

    + مثلاً کار کردن روی باورهای ثروت

    + تمرکز نکردن روی نکات منفی دیگران و تمرکز کردن روی نکات مثبتشون

    از یه سری جملات کلیدی و گفتگوهای ذهنی و کلامی مثبت هم استفاده می کنم

    مثلاً:

    + من یه عمریه دارم با تلاش طاقت فرسای فیزیکی کار می کنم

    خب ، نتیجه اصلاً مطلوب نیست!!

    حالا یک سال تعهد میدهم واقعاً تمام تلاشم رو می کنم برای موندن در احساس خوب و شاد بودن که پیش‌نیاز هر هدفی هستند و بعد هم تمرکز روی هدف اصلیم یعنی مولد ثروت شدن و رشد و گسترش جهان هستی هستش

    + زمانی که یه کسی باهام رفتار نا مناسبی می کنه ، آگاهانه به خودم میگم جهان بیرون آیینه درونه منه!!

    اگه هنوز هم آدم های نامناسب اطراف من هستند یعنی من هنوز یه وجه هایی از شخصیتم نامناسب هستش!!

    بعد آگاهانه به خودم یادآوری می کنم مواردی از چند روز یا چند هفته‌ی گذشته که یه آدمی که همیشه رفتارش نامناسب یا خیلی بی تفاوت بوده با من… آخرین بار یا این چند بار آخر رفتارش مناسب بود :) بهم محبت کرد :) بهم هدیه داد:) بهم لبخند زد یا حتی منو در آغوش گرفت

    این مثال ها رو میزنم و وقتی حالم بهتر میشه و از اون حس بده خشم و قربانی شدن و احساس گناهِ میام بیرون…

    به خودم میگم خبر خوب اینه که هر چقدر من آدم بهتری بشم آدم های اطرافم بهتر میشن:)

    2- اقدام عملی در راستای الهامات دریافتی

    چند روزه دارم سعی می کنم بیشتر به الهاماتم عمل کنم از کوچک ترین هاش که مثلاً میگه امشب با چایی و‌ خرما افطار کن

    حالا امشب با آب جوش و خرما

    یه شبی هم خیلی دقیق و واضح چون خونه شلوغ بود و من داشت بنا به دلایلی کنترل ذهنم شدید از دستم می رفت

    گفت همین الان پاشو برو بیرون

    گفتم آخه الان که دمه افطار هستم گفت برو یه شیشه آب معدنی هم با خودت ببر ، برو فلان سوپر مارکت از فلان مدل کلوچه ها هست خیلی دوست داری:) همه جا هم ندارن! برو اونجا کلوچه رو بخر برو تو فلان پارک بشین با آب و کلوچه افطار کن بعد برو خونه همه چی آرومه

    حتماً باورتون میشه که به طرز عجیبی اون شب با اینکه تا آخر شب من تو اتاقم بودم مهمونامون با پدر‌ و‌ مادرم همش داشتن می خندیدن

    امروز صبح هم ساعت 11 زدم از خونه بیرون برای نونوایی تافتون

    حسم گفت برو سر راه ساعت کاری نونوایی رو بپرس

    « چون تو ماه رمضون ساعت هاشون تغییر می کنه و من اطلاع نداشتم »

    و بعد برو سراغ فلان کار مهمی که یکی دو روزه به خاطر بادهای شدید نمیرفتی

    این کار بازدید از یک منطقه هست که پر از ساخت و ساز و زمین خاکیه، این دو روز هم انصافاً باد تو قم شدید بود یعنی بیشینه‌ی اون به 40 کیلومتر هم در یه ساعت هایی رسید

    این کار مرتبط به باور سازی هستش ، کلی ساختمان نوساز و در حال ساخت در اون منطقه است

    یه ایده‌ی خلاقانه و ساده است که چند روزه دارم انجام میدهم

    برای باور به فراوانی در کسب و کار خودم که املاک هستش

    البته که انصافاً دارم یه سری نکات خیلی جالب هم در بیزنس خودم یاد میگیرم و یه سری سازه ها و نقشه های جدید می بینم که هم به دانش شخصی ام در کارم کمک‌ می کنه و هم اعتماد به نفسم رو فوق العاده می بره بالا

    خلاصه که به قول خانم شایسته سوده و سوده سود…

    حالا نکته اینجاست

    چند تا اتفاق افتاد که انگار خدا کار و زندگیش رو ول کرده بود اومده بود در خدمت من که آقا تو بندگی کردی به حرف من عمل کردی حالا من هم در خدمتم

    همون جمله ای که استاد در این فایل گفت که وقتی شما تصمیم میگیری جهان کُرنش می کنه در برابر شما

    + به طرز جادویی دوتا ماشین در دو کورس سوار شدم و رسیدم اونجا « حالا جزئیاتش خیلی زیاده ببخشید که نمیگم الان اذان گفتند دیگه می خواهم برم زودتر سر سفره:) »

    + به طرز خیلی جادویی تری آب و هوا دقیقاً تو همون موقعی که من اونجا بودم خوب شد یعنی اون باد شدید حدود بیست و خورده ای کیلومتر شد یه باد خیلی ملایم بهاری

    و‌ همونجوری هم بود تا زمانی که من برگشتم خونه

    وقتی من اومدم خونه دوباره باد و خاک شدید شد

    من تقریباً دو ساعت و نیم بیرون بودم!!

    + هدایت شدم به یه نونوایی تافتون خیلی خوب تو همون محله

    اون ساختمان نوساز بود و اون نونوایی اولین شغلی بود که تو اون مغازه دایر شده بود

    به شدت مغازه تمیز و منظم و مرتب بود و خیلی بهم حس خوبی داد

    به شدت بزرگ و دلباز بود

    نونوایی ها اغلب کوچیک هستند

    سقفشم فکر کنم 4 یا 5 متری بود که باز همین موضوع هم به دلباز بودن‌ اون مغازه کمک شایانی می کرد

    هم‌ نون بربری داشت هم تافتون من نون تافتون گرفتم کیفیتش هم از اون نونوایی قبلیه بهتره

    هم خود صاحب کسب و کار که یه حاج علی آقا نامی بود هم دوتا شاگردش خیلی خوش برخورد و تمیز و با ادب بودن

    در مسیر برگشتم راحت ماشین گیرم اومد

    می بینید چقدر این خدا مهربون و قدرتمنده ؟؟

    و چقدر از قدرت خودش به ما بخشیده برای خلق زندگیمون به اون صورتی که دلمون می خواهد؟!

    می بینید چقدر ستودنیه؟؟

    یه بخش دومی هم این ویدیو داشت

    2- درست کاری و صداقت و شفاف بودن در تمام قسمت های زندگی

    دوستان مثال زیاد دارم از خودم بزنم ولی چون فرصت نیست ان شا الله در آینده در کامنت های بعدی می‌نویسم

    خدا رو صدهزار مرتبه شکر من خیلی وقته که آگاهانه در مسیر درست قرار گرفتم کلی کار های درست انجام دادم ، اون هم در زمانی که می توانستم و دستم باز بوده که دزدی کنم یا کلاه برداری کنم یا خیانت در امانت و…

    + همیشه باورم این بود من خودم یه روزی صاحب کسب و کار میشم حالا تو این مثال ، یه دفتر املاک میزنم

    خب من باید حسابدار و منشی و کارشناس و راننده و آبدارچی استخدام کنم

    باورم اینه که من باااااید خودم آدم درستی بوده باشم که موقع استخدام در جلسه مصاحبه وقتی تمام‌ گفتگو های کاری انجام میشه در نهایت پایان جلسه بگم

    من خودم از راه صداقت و درستی و پاکی به اینجا رسیدم

    من حقوقتون رو به موقع پرداخت می کنم ، این آپشن ها رو در اختیارتون قرار میدهم ،‌ اگه شما درست کارتون رو‌ انجام بدهید من بسیار آدم سپاسگزار و قدردانی هستم و…

    و از شما هم توقع دارم که به عنوان کارمند یا مثلاً کارشناس وظیفه خودتون رو به نحو احسنت انجام بدهید و صداقت و درستی و وفای به عهد رو پیش زمینه تمام کارهاتون قرار بدهید

    باورم اینه که باید خودم الگوی اون چیزی باشم که می خواهم افراد باشن یعنی دقیقاً مثل استاد برای کارمند هام یک‌ رُل‌ مُدل باشم

    و امروز پس از چند بار گوش‌ دادن به این صحبت ها یه چراغ تو ذهنم روشن شد!!

    + استاد گفت اگر شما به شیوه نادرست بخواهی یه چیزی رو به دست بیاری داری این باور رو به خودت تحمیل می کنی که من لیاقت به دست آوردن این کالا یا این خدمات رو به شیوه درست ندارم

    من آدم بی لیاقتی ام!!

    استاد من عاشقتم ، مرسی

    + امروز بیشتر مصمم شدم برای موندن در مسیر درست

    هر کجا هستید در پناه خداوند مهربانی ها باشید

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2667 روز

    به نام خدای مهربان

    درود و احترام

    روز 66/ بررسی موردی یک دوست، بوسیله قوانین ثروت

    من واقعا همه ی تلاشم رو کردم ولی همونطور که توی کشف قوانین زندگی گفتم متوجه شدم دلیل عدم موفقیت مالیم برمیگرده به عدم لیاقت،، دلیل مهاجرت نکردنم هم برمیگرده به عدم لیاقت ،، دلیل اینکه کارها خیلی دیر و سخت پیش میره باز برمیگرده به عدم لیاقت ..

    به یه درکی هم جدیدا رسیدم که من به این دلیل نمستونم از لحاظ مالی موفق شم که نمیتونم توی ذهنم یک فضایی رو مجسم کنم که دازم خیلی خوب زندگی میکنم و در رفاه هستم و یه جوایی نمیتونم به خدا به شکل ثزوت نگاه کنم ،، و چون این باور عدم لیاقت زو دازم ،من همش باورم این بودن که یه خاظر تاثیر عوامل بیرونیه که موفقیت مالی ندارم .. ولی دلیل اصلیش همون باور عدم لیاقته که توی ذهنم خیلی ریشه زده

    همه کارهام خیلی سخت پیش میزه ..

    ایده های ناکارامد بهم گفته میشه

    ایده هام اصلا جواب نمیدن

    یا اصلا هیچ ایده ای ندارم

    ولی واقعا تمام تلاشم زو در عرصه ی ورزش انجام دادم ولی هنوز موفقیت مالی نداشتم !!!

    خسته شدم واقعا !!! این باور عدم لیاقت واقعا کار رو بزای من سخت کرده … مدت هاست میخوام مهاجرت کنم و هر بار خیلی سخت پیش میره و موفق نمیشم و این همه محدودیت واقعا اذیتم میکنه در شهرستان !!

    نمیخوام درد و دل کنم فقط دارم بلاهای باور عدم لیاقت رو توضیح میدم !!!

    چون کسی که احساس لیاقت داره هم خدا رو میخواد و هم خرما رو !!

    و کسی که اخساس لیاقت ندازه به عوامل بیزونی قدرت میده و نمیتونه بر خدا توکل کنه ،،، اگر هم توکل کنه بر خدا ،، کاراش مثل من بدون پول پیش میره !!!

    خب اینم از رد پای من از روز 66,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    حمید جاوید گفته:
    مدت عضویت: 3329 روز

    با سلام به شما دوستان عزیز و استادی که با زبان خدا از آن چیزی می گوید که سوال من و بسیاری از دوستانه.

    دیروز که فایل قانون اصلی رو دانلود کردم (تو دانشگاه) و گوش دادم خیلی احساس خوبی داشتم و قبل از اینکه فایل دانلود بشه، داشتم نظر یکی از بچه هارو میخوندم که میگفت از خداوند سوال کنید که چطور میشه به فلان خواسته حالا در خصوص باورهای مالی رسید و ما چه محدودیتی داریم که سد راهمون شده. من همون موقع این سوال رو از خدا پرسیدم و بعد مشغول یسری کارام شدم. گذشت و نزدیک سرویس ظهر شد که برم خونه و اگه بهش نمیرسیدم باید 3 ساعت دیگه منتظظر میشدم. بعد همون حس درونی گفت اگم نرسیدی خب نرسیدی بجاش بیا فلان کار رو انجام بده و یا برو پیش فلانی و بشین صحبت کن و…

    گفتم اره راس میگی نشدم، نشد.

    خلاصه وسایل رو جمع کردم رفتم و دیدم سرویس رفت بود. خواستم برگردم که باز ی حسی بهم گفت تو ارزش زمانت بیشتر از اینه که بخوای برای اینکه پول تاکسی ندی 3 ساعت از وقتتو بذاری و فلان…..

    رو این حساب رفتم و سوار تاکسی شدم و با حس عالی رفتم خونه. تو راه خونه همینجوری اومدم کامال رو چک کردم دیدم این فایل تازه آپلود شده. خندم گرفت، گفتم بیا اون حس اولی گفت واسا، ببین همون سوالی که کردی خدا داشت جوابشو آماده می کرد و بهت گفت واسا ولی رفت. ولی از اونجایی که یجواری برای وقتم هم ارزش قائل شدم خواستم خودم رو تو احساس خوب نگه دارم و بهه خودم گفتم اشکالی نداره. عوض فراد میرم دانشگاه و فایل رو دانلود می کنم. مهم اینه من برای خودم ارزش قائل شدم. و اینکه با این الهاماتی که هی میشه دارم بهتر درک میکنم که کی باید به الهامی که بهمون میشه توجه کرد و همون لحظه بهش عمل کرد.

    استاد ممنون به خاطر این فایل فوق العاده. امیدورام الهامی که بهم شده و میخواد کم کم من رو به درآمد برسونه و مقدمات کارهای بعدی رو برای کسب ثروت فراهم کنه منتهی بشه به حضورم تو سمینار شما.

    مشتاقانه منتظرم صداتوی خداوند رو از کلام شما بشنوم و اونم از نزدیک. امیدورام که همزمانی استقلال مالیم با حضور شما یکی بشه. امیدوارم، امیدوارم، امیدورام

    مثل رد (مورگان فریمن) تو فیلم رستگاری در شاوشنگ امیدوارم که اقیانوس به همون آبی رنگی باشه که تو تصوراتمه، امیدوارم یروزی دست شما رو تو ساحل اقیانوس بی نهیات خوشبختی از نزدیک فشار بدم و ازتون تشکر کنم وبهتون بگم که تو این نزدیک به ی سالی که از تولدم میگذره چ رخداد های عالی رو برای خودم رقم زدم و چقدر اعتماد به نفسم بالا رفته. امیدوارم با شما از نزدیک صحبت کنم، چون شما دستی از دستان خداوند هستین

    امیدورام……………………..

    راستی من خیلی خوشبختم که تو دوره فوق العاده شبه ثروت 3 (توجه بر نکات مثبت) حضور دارم و میتونم هر بار با دیدنشون به احساس عالی برسم

    به خاطر همه چیز از شما سپاسگزارم

    در پناه حق شاد، سالم، پیروز، موفق، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید (:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    میلاد میرابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 4039 روز

    سلام خدمت آقای عباس منش و دوستان عضو سایت.

    فعلا مدت زیادی نیست که از بسته های روانشناسی ثروت یک و دو و سه که قبلا گفتم دارم استفاده میکنم.

    اما در همین مدت کم میخواستم بگم که “عجیب” ، “شدید” و “عمیق” احساس “آرامش”دارم.

    با اینکه اولین نتیجه است خیلی دوست دارم به بقیه دوستان بگم نتیجه رو تا ایمان همه اعضای سایت تقویت بشه.

    با نتایج بهتر میام و تک تک نتایج رو با دوستان به اشتراک خواهم گذاشت.

    دوستون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سید علی قلمکاریان اصفهانی گفته:
    مدت عضویت: 3842 روز

    سلام بر بنده ی خوب خدا استاد عباس منش عزیز …

    من تا به حال در سایت شما کامنت نگذاشتم ، اما بادیدن این فایل فقط اومدم بگم انجام اقدام عملی برای ایده ی جدید که به انسان میرسد واقعا اثر گذار است و این را در زندگی به شخصه دیدم . ضمنا از تاکید استاد عباس منشش برای عدم رضایت از کپی محصول بسیار سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مجید مهجور گفته:
    مدت عضویت: 3332 روز

    استاد عزیزم جناب عباسمنش

    درود بیکران بر شما

    بینهایت بابت این فایل اخیر که پر از درس بود برای من و به یه سری از اشتباهاتم پی بردم از شما سپاسگزارم

    و بینهایت خوشحالم که خبر آمدن به ایران را از شما شنیدم….

    امیدوارم که بدانید مشتاقانه منتظر دیدن شما از نزدیک هستیم مخصوصا یه سری از اعضای سایت عباسمنش که زمانی با شما آشنا شدند که در خارج تشریف داشتید و دارید…..و چه خوب میشد که مدت بیشتری در ایران بمانید و در شهرهای ایران برنامه ای بذارید برای تجدید دیدار …..

    همواره شاد باشید و بدرخشید….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    حمیدرضا گفته:
    مدت عضویت: 2905 روز

    سلام خدمت تمام دوستان و استاد عزیز

    میخواستم بخوابم که تلگرام رو باز کردم و نظر یه دوستی رو راجب این فایل دیدم و منم یه چیزی درونم گفت که نظر بزارم زیاد اهل نوشتن نیستم مخصوصا الان که دارم با گوشی این نظر رو می‌فرستم ولی دوست داشتم همین الان همین ساعت به چیزی که بهم گفته شده عمل کنم نظر این دوستمون رو که توی تلگرام دیدم با خودم گفتم به قول استاد چقدر همه ما شبیه به همیم منم وقتی این فایل اومد گوشش نکردم تا امشب که درحال کار بودم و یادم افتاد نشستم گوش کردم و برای اولین بار بود که این فایل دقیقا زمانی که بهش نیاز داشتم به دستم رسید دقیقا زمانیکه راه رو اشتباه می‌رفتم و به شیوه قبل عمل میکردم و خیلی تاثیر گذار بودو منو به فکر فرو برد من چهار ساله که از فایل های رایگان استفاده میکنم و روند پیشرفت من تا به الان به نظر خودم خوب بوده ولی اون چیزی نبود که بقیه ازش نتیجه گرفتن و همیشه سوالم این بود که چرا؟ و این فایل جوابمو داد

    البته از لحاظ پیشرفت خدارو شکر از خیلی از هم سن و سال های خودم جلوترم به لطف آگاهی هایی که بهم داده شد ولی بازم اون چیزی نبود که میخواستم

    کار من تماما به این صورته که بر پایه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    لیلی عاصی گفته:
    مدت عضویت: 2852 روز

    سلام استاد و بسیار ممنون از شما و گروهتون

    استاد من بیشتر مجذوب داستان زندگی شما در این فایل شدم و اینکه چطور با اون همه مشکلات جنگیدید و به پیش رفتید و چطور با اون همه بدهی و … به اینجا رسیدید . برای من که مثل معجزه میمونه …

    میدونم دوست ندارید بگید ولی ای کاش ادامش رو هم میگفتید . قطعا لیاقت داشتید و دارید که به چنین موفقیت هایی برسید . امیدوارم خدا به ما هم کمک کنه تا از منطقه امن مون بیاییم بیرون و نترسیم و به پیش بریم .

    خدایا ما رو به راه راست هدایت کن .

    بی نهایت سپاس سیدعزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    نوشین حقیقت جهرمی گفته:
    مدت عضویت: 3449 روز

    با سلام و یک دنیا عشق به استاد عزیزم و اعضای خانواده سعادتمند عباس منش

    استاد عباس منش عزیزم نهایت سپاسگزاری و تشکر من در قالب کلمات نمیگنجه. عاشق حرفاتونم که در نهایت صداقت بیان میکنیدو عاشق نگاهتونم که میشه درش عشق رو دید. چه موضوع خوبی رو مطرح کردید و چقدر لازم بود برام. این که باید ایده ها رو سریع عملی کرد چه شاه کلید خوبیه برای باز شدن درهای پیش رومون.

    خداوند رو هر روز شاکرم که هر روز و هر لحظه بینش من رو وسیع تر میکنه، دید من رو قشنگ تر میکنه و چشم من رو بینا تر میکنه برای دیدن زیبایی های دنیاش. برای درک بهتر قوانین بی تغییرش و سرشار شدن از عشق خودش.

    استاد عزیزم ممنونم از شما که دستی هستید از دستان خداوند برای رسوندن عشق بی حد و حسابش به ما.

    دنیا دنیا سعادت گوارای وجودتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3407 روز

    سلام

    تجربه شخصی خودم رامی گویم :قبلنها در کلاسهایی شرکت داشتم با دوستم البته، ولی بیشتر کلاسها رامن می رفتم و ایشان یکی دوبارمهمان با من بود و یا بعضی از کلاسها را شرکت میکردو هزینه اش را هم میداد، جزواتی درآن کلاسها پخش می شد،من جزواتی همه کلاسهارا برای دوستم کپی کردم و بهش دادم با اینکه در این کلاسها میگفتن که این کار را نکنید و هر کسی باید خودش شرکت کنه، من آن موقع در این حال وهوا ها نبودم و واقعا فکر می کردم که مگه چیه و چه اشکالی داره و کار خودم را می کر دم، اولا آن دوستم اصلا قدر جزوه هارا نمی دانست و هرگز هم استفاده نکرد و خودم هم نتونستم از کلاسها استفاده کنم و هزینه ای بی جا را پرداختم و دوستی ما نیز به هم خورد به طور کلی، اینجا نتیجه می گیرم که پشت این دوره ها و کلاسهاو جزوه ها باورهای قوی وجود دارد و اینکه وقتی کسی الکی چیزی را بدست بیاورد الکی هم از دستش می دهد چون بهایی برای آن پراخت نکرده است وقدر آن را نمیداند، مادری که فرزندش را به دنیا می آورد با سختیهای زیادی آن رادر شکم خود مواظبت کرده است و آن را به دنیا آورده است که برایش بسیار با ارزش است ، اگر چیزی را باارزش می دانیم پس بهایش را نیز پرداخت می کنیم .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: