بررسی موردی یک دوست، بوسیله قوانین ثروت - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/12/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-12-09 12:50:582024-06-27 06:34:01بررسی موردی یک دوست، بوسیله قوانین ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد عزیزم سلام
چقدر خوشحالم که باز هم فایلی از شما میبینم که همچون مشعلی پر نور راهنمای من در ادامه مسیر بسوی خوشبختی و سعادت و موفقیت مسیری که هیچگاه پایانی برای آن نیست در مورد این موضوع که به زیبایی طی این فایل توضیح دادید و برای آن مثالی عینی آوردید و اشاره فرمودید مشکل خودم بود استاد من شروع هر کاری را به تاخیر میانداختم و با خودم فکر میکردم کل وظیفه ام را به انجام رسانده ام و این موضوع مهم را از یاد برده بودم که بعد از تغییر باورها باید حرکت کرد باید اقدام کرد و باید در عمل نشان داد ایمان را ایمان به نتیجه ای که میخواهی محقق شود اما بظاهر اثری از آن نمیبینی و چقدر زیبا بیادم آوردی که تا حرکتی نباشد تا اولین قدم را بر نداری قدمهای بعدی بتو گفته نمیشوند پس امید داشته باش و حرکت کن
نهایتا بیصبرانه منتظر دیدار شما استاد خوب و عزیزم از نزدیک هستم
در پناه خدای یکتا شاد و پیروز و سعادتمند و ثروتمند باشید
به نام اوکه همیشه هست….
#روزشمار۶۶
#عمل به الهامات
۱- من یک چیزی میگم وافراد یک چیز دیگر میشنوند……وبرداشت دیگه ای دارند……
۲-ادم ها کلا یکجوری دارن فکر می کنند وهمه چیز سعی دارند، به همون شکلی کهخودشون دوست دارن باشه در بیارن…..
۳-ادم ها به جای این که سعی کنند قوانین آن جوری که هست درک کنند، دوست دارن قوانین و هر چیزی رو ، به شکلی درک کنند که علاقه دارند باشه…..
۴- با زور نمیشه آدم ها روتغییر داد ، آدم ها باید خودشون بخواهند که تغییر کنند…
۵-در مورد موفقیت مالی، روی باورهاش کار می کرد و ایده بهش الهام میشد، ولی کاری نمی کرد، و بعد از دو ، سه روز کاملا ولش می کرد، وهیچکاری برای آن ایدهانجامنمیداد، هیچ اقدام عملی برای آن ایده انجام نمیداد.
۶-وقتی شما روی باورهاتون کار می کنید، یک سری اقدامات عملی به شما الهام میشه، کوچک، بزرگ، یک راهی باید پیش بری….
۷-ایده ها رواز بی نهایت جا خدا می توانه الهام کنه….
۸-مهم اینه که اقدام کنم به آن چیزی که به من گفته شده، من می رفتم در کلاس های دیگه و استادهایی که نمی شناختم سخنرانی می کردم و به شدت هم می ترسیدم…ولی هر بار اعتماد به نفسم بالاتر می رفت و هر بار استرسم کمتر میشد….. ودر ۲ هفته در ۳۰ کلاس، سخنرانی برگزار کردم….و خدا هم بهم کمک کرد، وقتی تصمیم میگری جهان کرنش میکنه برای شما، وقتی تصمیم میگری وپاش وایمیسی وحرکت می کنی جهان تعظیم می کنه در برابر شما….جهان مسخ میشه در برابر شما….
۹-وقتی یکچیزی به شما الهام میشه باید همون موقعه انجامش بدی…..
۱۰-جهان سرعت دوست داره، وقتی یک ایده ای به شما گفته میشه، و قتی یک الهامی از درون به شما گفته میشه، وقتی فرصتی فراهم میشه انجامش بده، این کل کاری که باید انجام بدی….
۱۱-حتی بعضی ایده ها که گفته میشد و انجام میدادم ان جوابی که می خواستم بهمنمیداد ولی در واقع پلی بود برای مراحل بعدی…..دری بود برای مراحلی که شش ماه بعد یا یک سال بعد بهش بر می خوردم.
۱۲-باید عمل کنیم به ایده هامون……آدم ها دوست دارن هیچکاری نکنند ، آن عمل رو هم خدا براشون انجام بده….
۱۳-اگر قرار باشه تو کاری نکنی ایده ای بهت الهام نمیشد، اگر ایده ای بهت الهام میشه، یعنی قرار یککاری انجام بدی…وگرنه بهت الهامنمیشد…..
۱۴- جهان کاری نداره که شما چی دوست دارید، جهان روش خودش داره، قواعد خودش داره، مثل قوانین کشورهاست،وقتی کشوری داشتن مواد مخدر جرمه، اصلا مهم نیست که تودوست داری مواد مخدر مصرف کنی، برای قانون اینچیزها مهم نیست، جهان می خنده به شما اگر بگی دوست دارم قوانین این جور باشه…..
۱۵-اگر روی باورهات کار کنی با توجه به مداری که توش هستی، از مدار صفر میای توی یک…..و ایده های در حول حوش همون مدار بهت داده میشه…نه ایده ای برای مدار ۱۰۰۰ ، وقتی به مدار ۱۰۰۰ برسی ایده های در حول همون مدار بهت گفته میشه.
۱۶- ادمی که در مدار ،۳هزار دلاره، ایده هایی بهش داده میشه برای ماهی ۴ هزار دلاره….بعد که آن ساخت ، بعد ایده بهش داده میشه برای ۱۰هزار دلار……۷ هزار دلار بعد ۱۵ هزار دلار…..
ولی مسئله این جاست که این ادمی که بیشترینپولی که ساخته ماهی دو هزار دلار بوده ، الان میگه من روی باورهام کار می کنم می خوام ماهی ۲ میلیون دلار بسازم….مشکل اینجاست، بعد فقط دنبال ایده هایی میره که می خواد از همون اول براش دومیلیون بسازه، نمیاد آن ایده هایی که برای مدار خودش اجرا کنه و قدم به قدم بره برای مدارهای بعدی….
بعد چون آن ایدهای میلیونی هم بهش گفته نمیشه بعد هی منتظر می مونه…..بعد همون پولی هم که داره از دست میده و مجبور بره کارگری کنه برای ماهی هزار دلار…..چون اعتماد به نفسش میاد پایین……
۱۷-چون نمی توانه آن چیزی که دوست داره مثلا ماهی دومیلیوندلار به وجود بیاره،و هیچاتفاقی هم نمی افته، یواش یواش اعتماد به نفسش از دست میده، مجبور از پله پایین تر شروع کنه…..
۱۸-توی این دام نیافتید که دوست دارید چه چیزهایی رو بشنوید، به این فکر کنید که قانون چی میگه….خودتون با قانون وقف بدید….
۱۹- من راضی نیستم کسی از محصولات ما استفاده کرده باشه و بهاش در سایت پرداخت نکرده باشه…
۲۰- من بهای اینجا بودن پرداخت کردم، من لباس نداشتم، پول نداشتم کفش بخرم، من تمام پولی که داشتم کتاب می خریدم.
۲۱-من بهای تمام موفقیتم پرداخت کردم، هیچوقت نخواستم از راه نامناسب وکلاه برداری به هدفم برسم، اگر الان اینجا هستم،اگر سرم بالاست، اگر نمی ترسم از هیچی….به خاطر این که درست و صادقانه کار کردم….
۲۲-کسی که از راه نامناسب ودزدی می خواد یکچیزی رو به دست بیاره اولین باوری که به خودش میده اینه که، من لیاقت داشتن این کالا رو از راه درست وحلال ندارم، من ادم ارزشمندی نیستم.
۲۳-جهان به فرکانس های شما پاسخمیده، اگر شما ضربه به کسی بزنی، بهخودت ضربه زدی، فکر نکن به آن ضربه زدی، اگر شما کار نادرست بکنی خودت جواب نادرستش میبینی، وقتی کسی از راه نادرست می خواد به چیزی برسه اولین باور این که میگه من آدم ارزشمندی نیستم، من آدم لایقی نیستم،
۲۴-من برای این که خودم برای خودم ارزش قائل باشم، خودم برای خودم مهم باشم، کاری به بقیه نداشتم، هر چیزی رو می خواستم به دست بیارم ، به این فکر می کردمچه بهایی باید بپردازم… چون شما باید برای رسیدن به هر چیزی باید بها بپردازی و بها همزمانه، هم پوله، هم انرژیه، هم قدرت ارادست….خیلی کارها باید بکنی….
۲۵- هیچجایی به هیچکسی هیچ مجوزی داده نشده که کسی محصولات ما رو بفروشه…. هر چیزی باشه فقط در سایت ما به فروش میرسه….
۲۶- اگر می خوای پیشرفت کنی باید بهاش پرداخت کنی.
۲۷- اگر موفقیت پایدار می خوای ، ( سلامتی پایدار، روابط پایدار، ثروت پایدار) باید اروم آروم و از راه درست پیش بری…
و باید صبر داشته باشی و وردی هات کنترل کنی…وروی باورهات کار کنی، جا پاهات سفت میشه…و آروم آروم پیشرفت می کنی و میری سراغ یکپله بالاتر……
۲۸- خیلی ها درک نمی کنند، که چه اتفاقاتی دیگه براشون نمی افته، پولی که برای دکتر نمیدن…..چقدر سرشونکلاه گذاشته میشد….خیلی ها این ها رو جز ثروت نمی بینند….
۲۹- رابطه خوب ثروته، سلامتی ثروته، دوست خوب ثروته….
سلام
سلام خدمت همه عزیزان همراه😍😘💕💖
حقیقتاً استاد را تحسین میکنم برای دید و نگرش عالی شان که به ناهماهنگیها و ناراستی هایی که با قانون و اصل جهان در تضاد است، سریع و قوی میپردازند. چه در قالب محصول و چه در قالب فایلهای دانلودی. و چقدر هم این عمل را شجاعانه و سخاوتمندانه انجام می دهند و بهمحض برخورد با مسئلهای آن را در قالب فایل در اختیار ما میگذارند.
کتاب کیمیاگر، کتاب مورد علاقه من است و بارها آن را مطالعه کردهام ولی باید اعتراف کنم که قسمتی از آن را که استاد در توضیحات متن این فایل، ذکر کرده است، بارها خواندهام ولی منظور عینیاش را درک نمیکردم. عجیب است که پاسخ آن هم در این فایل داده شد و وقتی که کمی فکر کردم یادم آمد که من در کودکی، در تصورات ذهنم، صحنه و جایگاهی که با افراد خوش و بش میکردم و ارتباطات خوبی را داشتم تصور میکردم. چند سال پیش وقتی در مغازه خدماتی (ترهبار) کار می کردم این آرزویم را محقق شده دیدم و این برایم شگفتانگیز بود چون تقریباً بالای ۸۰ درصد آن شرایطی که در کودکی تصور میکردم را عیناً در واقعیت تجربه کردم(حتی موقعیت مکانی موجود در تصوراتم که در آن دوران کودکی اصلاً نمیدانستم وجود دارد). الان فهمیدم که آرزویم ارتباطات خوب و شایسته با افراد بود و در مسیر دسترسی به آن به شغلی خدماتی جذب شدم که توانستم در آن به این خواستهام برسم. تازه به مفهوم گفته استاد رسیدهام اما هنوز ذهن منطقی مقاومت می کند چون قالبهای کهنه ذهن سخت تر از اینهاست که با یکبار شنیدن و دیدن تغییر کند، اما از وقتی که با استاد و عهد و پیمانش برای تغییر قالبهای کهنه ذهنی و ندای امید بخش او آشنا شدم، متعهد شدم تا درک خالصتری از دیدگاه درست او داشته باشم، یاد شعر حافظ میافتم که میگوید:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
در بسیاری موارد یادم می آید که مسائل و موضوعات را آن طور که خوشم میآمد، میدیدم. یادم میآید که پندها و نصایح دوستان و اطرافیان را به خاطر همین قالبهای ذهنی خودم نمیشنیدم و به مشکل برمیخوردم یا فرصتی را از دست می دادم. جالب اینکه وقتی آنها نکته ای که به من تذکر داده بودند را به من یادآوری می کردند، حتی من مقاومت داشتم که نه چنین تذکری را به من ندادهاید! ! ! حتی امروز هم موردی ریز از این موضوع برایم پیش آمده است. یعنی در آن لحظه ذهن مشغول برداشت شخصی خود بود و به موضوع گفتهشده زیاد بها نمیداد و درست درکش نمیکرد. وواااوو چه همزمانی یی!!! الان فهمیدم که یکی از پاشنههای آشیل ریز و پنهان شخصیتی ام، همین موضوع هست و چچچققددررر ریشه ای هست و نا ملموس در درونم.😨
درمورد نتایج و تأثیرات محصولات و فایلهای رایگان استاد باید بگویم تقریباً در این یک سالی که من بر روی خودم کار میکنم هیچ اتفاق غیرمنتظره ناخوشایندی را جذب نکردم و شرایط سلامتیام در اغلب اوقات خوب و مساعد بوده و همچنین شرایط مالیام با اینکه چند ماهی است که کاری ندارم خوب است و خدا با دستانش مرا حمایت و شگفتزده میکند. البته در مورد ایدههایی که به من الهام می شود، خدا رو شکر میکنم که نسبتا بهخوبی به آنها عمل می کنم. امیدوارم و در این راه با شرایط نادلخواه مقابله نمیکنم و نمیجنگم بلکه سعی می کنم درکم را از قانون بیشتر کنم و آگاهیهایم را افزایش دهم. روند رشد درونی ام را که در این یکسال بررسی میکنم، بسیار خوب می بینم و اینکه هیچ ربطی به شخصیت یکسال پیشم ندارند و باورهایم بهسرعت درحال رشد و تغییر است، البته میدانم که این روند آهسته و پیوسته است و هیچ نهایتی ندارد. بینهایت خدا را سپاسگزارم که در مسیر رشد و تعالی، مرا با بهترین ها همراه کرده است. متشکرم😘
شاد و پیروز باشید✌😊
بنام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز و دوستان هم فرکانسی
شصت و ششمین ردپای من، خدایا شکرت
این فایل برای من نشانه ای بود تا به ایده ای که بهم الهام شده رو به تعویق نندازم و عملیش کنم، من هم میگم چشم و انجامش میدم😍 خدایا شکرت
بها پرداختن جدا از اینکه نتایج فوق العاده ای رو به همراه داره، آرامشی داره وصف ناپذیر
اینکه با خیال راحت دارین از اون محصول استفاده میکنین حسش عالیه
و همچنین اعتماد به نفس میده بهتون، اینکه خودتون اون محصول رو خریداری کرده باشین و بهای کاملش رو خودتون پرداخت کرده باشین اعتماد به نفس عجیبی میده بهتون😍
ما به قول استاد برا غذایی که قراره بخوریم کلی وسواس به خرج میدیم و بهترین هارو انتخاب میکنیم اما همونجور که بدنمون نیاز به تغذیه کردن از بهترین مواد غذایی رو داره تا سالم بمونه، ذهن و فکر ما هم نیاز داره که بهترین ورودی ها بهش داده بشه و با بهترین ورودی ها تغذیه بشه پس باید برای اونا هم وسواس به خرج بدیم
زمان بذاریم، بهاش رو پرداخت کنیم و ورودی هامون رو کنترل کنیم، باور های درست بسازیم تا نتایج فوق العاده بگیریم
چقدر خوشحالم که این آگاهی هارو دریافت میکنم و یکی از اعضای این خانواده ی صمیمی هستم
خدایا شکرت
درود بر استاد عزیزم قلبا بهتون ایمان اوردم شش ماه. میشه عضو سایتم اما تومدارشما انگار نبودم اما دوماه میشه هر روز حداقل یه فایل روگوش میدم تو این یکی دوهفته اخیر چندتا اتفاق خوب افتاد که از دید من خیلی جالب بود و بخاطر استفاده از قوانین بود
اتفاقات شاید سطحی بود اما برای من چون تازه داشتم از قانون استفاده میکردم جالب بود
رفتیم با همسرم برای خونه جدیدمون مبلمان بخریم و از مبلمانی که انتخاب کردیم خیلی خوشم اومد اما سر قیمتش با فروشنده اول توافق نداشتیم بعد گفتم حتما خدا چیز بهتری میخواد بعد دقیقا بعد چنددقیقه نه تنها فروشنده همون قیمت پیشنهادی مارو قبول کرد علاوه بر اون گیفت هم به ما داد
اتفاق بعدی این بود یه وقت ازسالن زیبایی گرفته بودم وقتی رفتم دیدم که انگار وقت من رو اشتباهی به کس دیگه ای داده بودن سریع قانون رو برای خودم یادآوری کردم و همون چند دقیقه بعد یه سالن دیگه طبقه بالای همونجا پیدا کردم وکارش هم عالی تر بود وکارم سریع و بهتر انجام شد
به نام الله که هدایتگر منه و همیشه راهنماییم میکنه
سلام به استادم که با دقت رفتار بقیه رو مورد ببرسی قرار میده و باورهای مخرب رو پیدا میکنه و به ما هم میگه
خداراشکر که تا حالا هر ایده بهم شده عمل کردم و اجرا شد و نتیجه هم گرفتم
من نمیدونم از این شغلی که الان ایجاد کردم که با ایدها و امکاناتی که داشتم اجرا کردم به کجا کشیده میشه اما اینو میدونم که با قوانین هر چیزی قابل دسترسیه و هر چه باورهای بهتری بسازیم ایدها بهتر میشه و در مدار بالاتر و بهتر قرار میگیریم که نیاز داره به تکامل و صبر همراه با ایمان که جواب میده
نه اینکه ایده بیاد و ما هیچ کاری نکنیم یا اینکه تکامل طی نکنیم و خودمون رو مقایسه کنیم با دیگران و به همون نتیجه ای که بقیه رسیدن ما هم برسیم در زمان کم
اصلا قانون اینتوری عمل نمیکنه این همون جاییه که استاد گفت بعضی ها میخان قانون به شکل فکر ما در بیاد و این غلطه ما باید افکارو باورهامون رو به شکل قانون در بیاریم و با قانون هممدار بشیم
زندگی یک تجربه است که باید تک تک لحظاتش رو لمس کنیم و با احساس خوب لذت ببریم
نه اینکه مثل یه مسابقه همیشه بدوایم و به هیچ چیزی نرسیم
برای موفقیت باید بها پرداخت کرد مثل پول زمان تفریحات زود گذر قطع دوستان منفی .ترک جلسات منفی تموم کردن زمانهایی که توی شبکه های اجتماعی میگشتیم و همه چیز هایی که نمیذاره ما به خواستمون برسیم
خداراشکر بیشتر این هزینه هارو دادم مثل جمع شدن تلوزیون کاملا به مدت یک سال و تا اخر عمر.
اومدن بیرون از کارخونه و نبودن با افراد و مکانهای نامناسب و نشنیدن حرفها و درد ودل ها بقیه
گذشتن از حقوق اخر ماه و بیمه
حذف دوستان منفی
حذف مهمونی های زود گذر و وقت تلف کن
پرداخت بها برای ایجاد شغل مورد علاقم
طی کردن تکامل و صبر کردن همراه با ایمان توی کارم که مشتری کم هست و به لطف الله داره بهتر میشه
خدارا هزاران بار شکر میکنم که این شجاعت رو بهم داده تا بتونم این کارهارو انجام بدم و یک فضای خیلی ارام ساکت توی خونه ایجاد کنم و هر لحظه رو باورهام کار کنم و به موفقیت برسم
در پناه الله یکتا شادو ثروتمند باشید
به نام الله مهربان
سلام به هم سفرای عزیزم تو دوره تحول زندگی
باز هم خدا هدایتم کرد برای یه رد پای دیگه
این رد پاها یعنی نور
ما هممون از نوریم توی این کالبد جسمی
استاد داره این نورو روشن و روشن تر میکنه
خیلی زیبا استاد توضیح میدن که ادم ها دوست دارن قانونو اونجور که ذهنشون دوست داره در بیارن در حالی که ما باید با قانون یکی بشیم
مثل شما استاد عزیز که سالهای ساله که با قوانینی که درکش کردین زندگی کنین
قانون چی میگه تمرکز رو زیبایی ها
کنترل ورودی های ذهن
تمرکز رو نعمت هایی که بی انتهاس و
لذت بردن از مسیر،نه فقط رسیدن به مقصد
از خدا میخوام که بتونم مرد عمل باشم و مثل شما قانونو خوب درک بکنم توی تمام جنبه های زندگیم استاد
و به مقداری که عمل کردن و بقول معروف
به محض برداشتن من از رو ترمز اتفاقا رخ میده
استاد من همیشه دوست داشتم توی طبیعت هدایت بشم و شب هایی رو اونجا سپری کنم
باورتون نمیشه توی همین فصل تحول زندگی من
لحظه هاییو سپری کردم توی بهشتی که باور نکردی بود واقعا بهشت بودم اونم کنار عزیز دلم که واقعا خواسته من بود کسی بود که انگار توی وجودم چه از لحاظ رفتاری چه طاهری انگار نقاشی کرده بودمش از قبل و به خدا گفته بودمش
وای خیلی حس خوبی دارم که اینجا استادی و دارم که اینقدر زیبا به اصل چسبیده و هیچ فرعی رو دنبال نمیکنه
قطب نمای اون احساسشه که خدا توی وجودش جاری کرده تا به امثال من و این خانواده برسونه
دوستون دارم توی این مسیر عشق هستم و خدارو هزاران بار شکر میکنم
به نام خدایی که همواره معجزه می آفریند
سلام به همگی
“موضوع این است که آدم ها دوست دارند همه چیز را به شکل قالب های ذهنی ای که ساخته اند، دربیاورند.
آنها به جای درک قوانین به همان شکلی که هست و هماهنگ شدن با آن، دوست دارند قوانین به گونه ای تغییر کند که قالب های ذهنی شان را به هم نریزد یا مجبور به ایجاد هیچ تغییری در جهان بینی شان نشوند”
با خوندن متن این فایل و توضیحی که میخوام بهتون بدم، فقط از خدا میخوام که کمکم کنه که درکم نسبت به قوانینش بیشتر بشه، کمک کنه تا شخصیتم بنیادین عوض بشه و همواره هدایتم به راه راست، راه کسانی که به آنها نعمت های زیبا و بی انتها داده و نه کسانی که بر آنها غضب کرده و نه گمراهان!
داستان از این قراره که یکی از کسبه محلمون که میشه گفت دوستمه و از اعضای جدید سایت هست، چن وقت پیش که داشتیم صحبت میکردیم(این بنده خدا جدیدا با دختر خانمی که از اعضای همین سایت هس آشنا شده) گفت که دوره عشق و مودت رو از طریق دوستان همین خانم به 2 نفرشون داده شده و میخوان 2 نفری روش کار کنن.
منم با شنیدن چنین حرفی گفتم اینطوری درست نیست باید پولش رو بدین و بعد ازش استفاده کنین، حتی گفتم تو خود دوره هم استاد زیر نویس نوشته!
اما جوابی که از ایشون دریافت کردم واقعا برام عجیب بود! ایشون گفت عیبی نداره، استاد فعلا دوره رو به ما قرض میده بعد که استفاده کردیم و نتیجه گرفتیم پولش رو پرداخت میکنیم!!
استاد اون شب هنگ بودم، هنگ!!!
بر اساس آموزش های شما درست ترین کاری که کردم این بود که، باهاش بحث نکردم!! حتی اومدم همین فایلو رو براش بفرستم ولی گفتم موقعی که حرف منو قبول نکرده و این همه توضیحات شما رو که اول فایل ها میگین من راضی نیستم رو، دیده و ازش رد شده، دیگه باید بیزاریم جهان بهش بازخورد بده.
این بنده خدا با شناختی که ازش دارم و یه مدت پیشش کار کردم، انسان درست کاری هست و تو کارش هم همیشه سعی میکنه بهترین جنس رو به مشتری بده ولی اینجا به قول شما خواس با الگوهای ذهنی خودش پیش بره.
یعنی اگه این اتفاق نمیوفتاد و چنین موضوعی رو به چشم خودم اونم با فردی که روش شناخت دارم، نمی دیدم، به هیچ وجه صحبت هاتون رو تو این فایل درک نمیکردم.
خدا رو شکر که من این موضوع رو به درستی درک کردم. چون خیلی قبلتر همین بنده خدا وقتی صحبت از کتاب رویاهایی که رویا نیستند شد، گفت بده منم بخونم، گفتم اول باید بری تمام فصل هاشو تو سایت بخری تا بتونم بهت بدمش.
خدایا کمک کن که همواره بپرستم و از تو یاری بجویم و در همه چیز و همه کس وجود خودت را ببینم
و مرا هدایت کن به راه راست، راه کسانی که به آنها نعمت های زیبا و بی انتها دادی و نه کسانی که بر آنها غضب کردی و نه گمراهان
خدایا شکرت
I will succeed no matter what
این جهان کوه هست و فعل ما ندا
سوی ما آید ندا ها را صدا
به نام خدایی که رحمتش بی نهایت هست
سلام استاد عزیزم و مریم بانوی نازنین
و سلام به دوستان نازنین شب همگی تون بخیر و شادی باشه
یعنی اگه بگم خدا هر لحظه جواب مونو میده باورش سخته حتی برای خودم که خدا این همه اتفاق رو برام رقم زده یعنی سخت نیس ولی باور کامل که ساخته شده باشه هم نیست.
حالا معجزه رو بگم امشب که اومدیم شهرستان من دفتر شکرگذاریمو یادم رفت بردارم ، میخاستم شکر گذاری رو شروع کنم گفتم خب دفتر نیوردم چیکار کنم یادم اومد یه دفترچه مامانم داشته خب میرم اونو میگیرم که دیدم اون نمیشه گفتم خب الان چیکار کنم نجوای شیطون اومد گفت خب دیگ تلاشتو کردی نشد برو بخواب بابا حالا یه شکرگذاری کلی بگو و بخواب گفتم نه نه من باید چیکار کنم؟؟ خب میتونم داخل سایت بنویسم ولی خب دقیقا کجا رو نمیدونستم . رفتم از خواهرم پرسیدم کجا بنویسم تو خودت کجا مینویسی گفت روی نشانه ات بنویس یا هم خدا خودش میگه دیگ سخت نگیر بهونه اوردم گفتم من اگه نشانه بزنم جدیده و باید بشینم و نگاش کنم بعد بنویسم گفت نه میتونی بنویسی مقاله رو بخون و بنویس.
اومدم توی رختخواب سایت استاد رو باز کردم زدم روی نشانه تا بارگیری بشه به خدا گفتم یه فایلی رو بیار تا بتونم اتفاقی که امروز برام رقم زدی رو بنویسم
واللله اکبررررر
هدایت شدم به این فایل زیبا همون اول استاد عزیز نوشتن که آدم ها 2 دسته ان همین کلمه برام کافی بود که به خودم بگم دیدی خدا توی هرشرایطی حواسش بهت هست چرا باز دفعه بعدی شک داری اره چرا؟
خب بریم سراغ معجزه ای که امروز خدا بهم نشون داد تا متوجه بشم مسیرم درسته .
امروز مثل همیشه مشتری جدیدی که خدا واسه خواهرم فرستاده بود اومد اما با این تفاوت که یه ساعت شد دیدم نرفته خب دوساعت شد دیدم نرفته برام جالب بود رفتم داخل مزون خواهرم (البته اینم بگم من چند روزی از خدای مهربون میخاستم یه دوستی داشته باشم که با استاد باشه یا حداقل درکی از قانون داشته باشه حالا با هر استادی آدم معمولی نباشه ). وارد که شدم دیدم نشستن دارن با هم دیگه حرف میزنن یکم که به حرفاشون گوش کردم دیدم میگه منم هدایت شدم ،منم جواب سوالمو گرفتم ، خدا به منم گفت ، خدا منو هم هدایت کرد ، فهمیدم که اع این دوست عزیزمونم داره روی خودش کار میکنه و وقت میزاره روی خودشناسی خودش خیلی خوشحال شدم گفتم خدایا چقد ما رو دوست داشتی که این ادم رو وارد زندگیمون کردی مرسی که اینقد حواست بهمون هست خدایا شکرت …
یه معجزه قشنگ دیگه هم که برام رخ داد این بود که ظهر که داشتیم برمیگشتیم خونه از سرکار رفتیم و خوراکی خریدیم و من حسابم یکم موجودیش اومد پایین ولی خدا رو شکر با وارد شدن در دوره هم جهت دیگ استرس ندارم دیگ نگرانی ای نیس میگم خدا خودش درست میکنه خیلی اتفاقات رو رقم زده برا اطرافیانم رقم زده ( مثل چک 6 میلیونی خواهرم که حتی 100 تومن تو حسابش نداشت و حتی نمیدونس 6 تومنه فک میکرد یه مبلغ دیگس )و برا خودم پس میشه نگرانی معنایی نداره آبمیوه تو بخور و لذت ببر
رسیدیم خونه و جاتون خالی ناهار خوردیم یه قرمه سبزی فوق العاده درست به خوشمزگی قرمه سبزی که مریم جون عزیز در سریال سفر به دور آمریکا قسمت 66 که توی پارکینگ لات که اسمشو الان یادم نمیاد درست کردن و خدا رو شکر یه ساعت تونستم بخوابم توی خواب و بیداری بودم که خدا سوپرایزم کرد صدای عموم رو داشتم میشنیدم که میگفت برای زهرا کفش خریدم خوشگله خدا کنه اندازه پاش باشه
سریع توی ذهنم اومد تو که پول نداری کرایه خونه رو پرداخت کردی ( خدا رو شکر میکنم که توانایی پرداخت کرایه خونه رو به زهرای 18 ساله داده و نمیدونین چقد عزت نفسمو ساخته این اتفاق )و قبض خواهرتو که اونم هنوز پولی نیومدع که بخواد بهت بده ولی من گفتم هیس تو قرار نیس با ذهنت تصمیم بگیری ببین چقد کفشات خوشگلع و سعی کردم با نکات مثبت کفشام جلوی ذهنم رو بگیرم که خداروشکر تونستم و رفتم و به خواهرم گفتم پولمو بده من نیاز دارم و اصلا توقع نداشتم اینطوری باهام برخورد کنه میتونم بگم 180 درجه تغییر رو دیدم و گفت باشه شنبه میدم رمز دوم ندارم شماره کارت بفرس شنبه میزنم برات خواهری که همیشه با هم دعوا داشتیم و فکرشو نمیکردم حتی پولمو بده ( دقیق مثل فایل استاد اگه اشتباع نکنم دوره عزت نفسه که یه نفر میخاد سهمشو از زمین پدریش بگیره و برادراش بهش نمیدادن و کار کردن رو خودش و تغییر خودش شرایط رو برای خودش آسون کرده ) و اومدم بخوابم خواهر دیگم گفت پول زدن برام شماره کارت بده میخام پولی که دستم داشتی رو برات بدم
و اونجا بود که به خدا گفتم چیکار داری میکنی باهام خدایا شکرت
و خلاصه که من به خدای عزیزم گفته بودم این ماه کفش و کیف میخام کیف رو ک اونطوری برام رقم زد و کفشواصلا توقع نداشتم اینجوری سوپرایزم کنه انگار که من هیچ کاری نمیکنم خدا خودش همه رو انجام میده از همه ی دستاش بهم کمک میرسونه چه اشنا چه خانواده چه غریبه و من خدا رو شکر میکنم و ازش میخام کمکم کنه توی این مسیر درست بمونم و خارج نشم.
هرشب به خودم میگم امشب دیگه بهترین شب زندگیمه ولی خدا فرداش جوری زندگیمو میسازه که بعضی وقتا فک میکنم خوابم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
سلااااام استاد عزیز بازهم مثل همیشه ممنونم بابت فایل قشنگتون
چ خبر خوبی اینکه میخواین بیاین ایران خیلی خوشحال شدم بی صبرانه منتظرم از نزدیک ببینمتون
ماشالله چقد تی شرتهای رنگارنگ و قشنگی دارین?