چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟ - صفحه 22
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-12 08:58:212024-12-14 05:19:53چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
کامنت یازدهم
27 آذر 1403
عمل به تعهد اول:
امروز برای پیشرفت مالی و رشد کسب و کارم، به ذهنم افتاد که برم پروفایلم رو ویرایش کنم و در مورد خودم توضیحاتی بدم.
امروز قرار بود برم آگهی ها رو نصب کنم ولی یه ترمز بزرگ توی مغزم هست که باعث میشه نتونم باور کنم این کار جواب میده. اونم اینه که من باور نمیکنم توی سه روز، بتونم ده تا دانش آموز جذب کنم. مخصوصا که مدارس تا آخر هفته تعطیل هستن و عملا کسی نیست که آگهی های من رو ببینه.
65 هزار تومنی که فکر میکنم جایگزین نمیشه رو دادم برای چاپ آگهی ها. چرا این مبلغ کم، انقدر توی ذهن من بزرگه؟ من چه به سر خودم آوردم؟
منی که بی پروا خرج میکردم و میدونستم پول همیشه هست و همیشه هم بود، چرا اینجوری شدم؟
چرا انقدر مثل بی نواها دارم زندگی میکنم؟
نمیتونم باور کنم.
این من نیستم!
من قبلا خیلی بهتر بودم.
انقدر با بی پولی و نداری ساختم که اینجوری شدم.
به جای اینکه بایستم و شرایط رو تغییر بدم، با شرایط ساختم.
خدایا اینا چیه تو مغز من؟
خدایا چرا فکر میکنم تو نمیتونی طی سه روز ده نفر رو به من معرفی کنی؟
چرا فکر میکنم تو نمیتونی 65 هزار تومن رو برام جایگزین کنی؟
آخه این حجم از احساس بی لیاقتی از کجا اومده؟
تقصیر خودمه که اجازه دادم باهام اینجوری رفتار بشه.
تقصیر خودمه که اجازه دادم کسی منو لایق ندونه. چون اول از همه خودم بودم که خودم رو لایق نمیدونستم.
فکر میکردم وقتی همه میگن من دختر بسازی هستم، دارن ازم تعریف میکنن. در حالی که در تمام این مدت با ساختنم، فقط احساس لیاقتم رو ویران کردم. حالا جوری شده که خودم هم باورم شده من لایق نیستم.
خدایا
من از قدم های کوچیک شروع میکنم.
فردا میرم این آگهی ها رو میچسبونم.
من نمیدونم چطور، اما تو همون خدایی هستی که وقتی استاد من، روز جمعه، توی گرمای تابستون بندرعباس، به حس قلبش گوش کرد و رفت دنبال کارهای مسافرتش، تو درها رو به روش باز کردی و کارش رو در غیرممکن ترین حالت انجام دادی و مسافرتش رو ردیف کردی.
منم قدم برمیدارم. مدارس تا آخر هفته تعطیلن. هنوز از ده نفر، یک نفر هم ثبت نام نکرده و من سه روز آینده باید کلاسم رو شروع کنم، اما به تو اعتماد میکنم و در غیر ممکن ترین حالت ممکن پیش میرم.
خدایا آینده برای من مبهم و تاره. هیچی نمیبینم و هیچی نمیدونم. فقط به تو تکیه کردم. کمکم کن.
عمل به تعهد دوم:
روی وبسایت عباسمنش دات کام یک کامنت گذاشتم و روند رشد کاریم رو گزارش دادم.
عمل به تعهد سوم:
از زندگیم مثل هر روز لذت بردم. فایل ها رو با آرامش خاطر دیدم. الان هم سپاسگزاری هام رو مینویسم:
پروردگارا سپاسگزارم که کمکم کردی امروز فایل جدید رو کامل ببینم.
سپاسگزارم که کمکم کردی به راحتی فرزند نازنینم رو تر و خشک کنم و از پسش به سادگی بربیام.
سپاسگزارم که تا چند روز غذا توی یخچال داریم و نیازی نیست من غذا بپزم.
سپاسگزارم که انسان های اطرافم، همگی تکه ای از وجود تو هستن و همگی بسیار پاک و نیک هستند.
خداوندا شکرت که همسر و دختر فوق العاده ای دارم.
پروردگارا شکرت به خاطر تمام وسایل برقی خونه ام.
سپاسگزارم به خاطر گرمای خونه ام وسط پاییز سرد.
پروردگارا سپاسگزارم
سپاسگزارم
سپاسگزارم
به نام خدای مهربانم .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم و همه دوستانم در این سایت بهشتی .
الهی شکرت یک ردپای دیگه در یک روز زیبای دیگه خداوند بهم فرصت زندگی کردن داد باشم و نقش خودم را
به خوبی اجرا کنم
همه انسانها به قول قمیشی شعر زیبای نقاب دقیقا توضیح داده که ما ادمها چون در معرض انسانهایی هستیم
که در جامعه نقاب دارن و در واقع دارن نقش چیزی که نیستن را درمیارن ولی نمیدونن به خودم میگم اگر بدانم
که نقش من محمد حضورم در این جهان دلیلی داشته من باید در جایگاه خودم عشق و علاقه خودم قرار بگیرم
تا کارها روان انجام بشن وقتی کارها اکثریت کلی روان نیستن یعنی به احتمال خیلی زیاد من سر جای خودم
نیستم نقش خودمو ندارم که خوب بازی نمیکنم
اگر کسی در جای خودش قرار بگیره نشونش اینه که کارش ساده تر روانتر عالی تر انجام میشه ولی ادمی که سر جای
خودش نیست کارهاش گره میخوره پیش نمیره همش گمراهی است و چالش و سردرگمی
ولی اگر به لطف خدای مهربونم من نقش خودم رسالت خودم را بدانم
از کجا بتونم رسالتم چی هست ؟
وقتی من حالم خوبه و دارم به عشق و علاقم حال میکنم به خودشناسی بیشتر سعی کنم برسم
یعنی من خودمم نقاب ندارم نقش آدم دیگه برای من نیست پا تو کفش کسی دیگه نزارم که نمیتونم راه برم
اینه که من باید بدونم عشق و علاقم چیه و به این سبک زندگی را در لحظه های بیشتری زندگی کنم
از خدا میخام همه ما ادمها را به عشق و علاقه واقعیمون هدایت کنه تمام پازلها کامل بشه در جهان زیباتری
را تجربه کنیم و لذت ببریم با گسترش جهان خدا هم خوشحالتر هست وقتی هر کدوم از ماها داریم نقش اصلی
خودمون را بازی میکنیم
الهی شکرت .
استاد عزیزم شما و همه اعضای این خانواده صمیمی و عاشق را به خدای بزرگم میسپرم .
خدا نگهدارتون
به نام خدای زیبایها
خدایا شکرت به ما قدرت خلق کردن دادی
خدایا شکرت ما رو از این آگاهی ها بهرمند کردی
نتیجه هر اتفاقی که در زندگی منه نتیجه باورهای منه
اگه بتونیم ذهنمون کنترل کنیم در هر شرایطی باید جوری به مسائل نگاه کنیم که احساسمون کنترل کنیم باید راه حل پیدا کنیم
چون خالق زندگی خودمون هستیم
هر وقت رها کردم به خدا سپردم کارها خوب پیش رفت خوش بین بودم
هر وقت بدبین بودم نتوستم کنترل ذهن کنم منم منم کردم کارها پیچیده شده خوب پیش نرفته
اون خدای بی همتا خدای یکتا خودش حواسش هست
خدایا ممنونم منو دیدی پیدا کردی معبودم هزاران بارشکرت
تو خودت وعده فزونی دادی
کافیه فرکانس خوب ارتعاش خوب بفرستم
خدا درون منه بیرون من نیست دیگران نقشی در زندگی ما ندارن
رنجش از دیگران ذهن رو آشغال میکنه جای برای پیشرفت و رشد نمیمونه
باید بتونی قدم اول برداری
اون وقت نتایج متفاوت میگیری
باید شجاع باشی سدها رو بشکنی ترسها چیزی جز توهم نیستن
خدا پسر خاله کسی نیست پارتی بازی هم نمیکنه همه رو دوست داره فقط من باید باورم درست بشه
خدایا سپاسگزارم دیگه ازت نمیترسم دیگه نمیگم خنده بده دیگه نمیگم خدا کجاست دیگه نمیگم خدا کی دوست داره کی دوست نداره خدایا هزاران مرتبه شکرت
باور دارم موفقیت شانسی نیست یک شبه کسی پولدار نشده یک شبه باورها عوض نشده
قدرت فقط دست خداست
چرا خودمو قربانی کنم چرا با تضادها زود از مسیر خارج بشم
باید راه حل پیدا کنم حتما خیریتی توی تضاد ها هست
کمالگرایی کم کنم به درونم برم مظلوم نمایی نکنم
کائنات به فضولها چیز خوب نمیده
به الله اعتماد کنم تصمیم بگیرم تو برزخ نمونم همیشه همه چیز به نفع منه هیچ چیز اتفاقی اتفاق نمیافته
بیرون زتو نیست هر آنچه درعالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
بیرون آینه درون من است
سکوت خیلی بهم کم میکنه تا آرامش داشته باشم
در پناه خداوند باشید
با سلام خدمت همه دوستان هم فرکانسی و استاد عزیز
سپاس گذار خداوندی هستم که داره هر روز درکم رو نسبت به هدایتهایی که میکند بهتر و بیشتر میکند و سپاس گذار استادی هستم که بسیار ارزشمند و دوست داشتنی هست
من بعد دیدن این فایل یع دوش مشتی گرفتم و خداروشکر کردم بخاطر همه نعمتهایی که بهم دادی خیلی شرایط زندگیم بهتر شده و جریان خداوند رو بهتر و بهتر درک میکنم و این درکم هم از هدایتهای خودش هست به قول بچه های NAمن هیچی نیستم تو میدونی خودت هدایتم کن چون که تو آگاهی تو رزاقی تو وهابی تو توانمندی تو قدرتمندی و تو بینهایتی و….
زیر دوش حمام که بودم یاد فیلم فرار از زندان شائوشنگ افتادم و یاد اونحایی که به دوستش گفت که امید چیز خوبی هست
اون انسان تو زندان خیلی کارهای مثبت انجام داد به زندانی ها درس میداد کتابخونه زندان رو بازسازی کرد میشد اونجا موسیقی گوش داد و حتی به زندان بان ها مشاوره مالی میداد و کمک شون میکرد و دوستان خیای خوبی داشت و تونست با اینکه تو شرایط سختی بود ذهنش رو کنترل کنه و خوش بین باشه و امیدش رو از دست نده و زندگی کنه و لذت ببره
و این باور رو داشت که میشه که از این زندان فرار کرد چون این تصویر رو داشت که بیرون از زندان هست و این کار رو تو ذهنش تونست بسازه و ساخت و هر چیزی در ذهن ساخته شود صد در صد به واقعیت تبدیل میشه این جمله استاد در قدم ها شنیده بودم
نکاتی که از دیدن این فایل خیلی عالی فهمیدم
کل قانون جهان هستی رو استاد تو این فایل گفتید و من از خداوند میخوام که کمکم کنه که
سپاس گذار نعمتها باشم چون که باعث میشه نعمتها هر روز بزرگ و بزرگتر بشع از هر چیزی که دارم شروع به سپاس گذاری کنم از پدر و مادرم از خانواده ام از شهرم از استاد عزیزم از همه و همه شکر نعمت نعمتت افزون کند
تو دوره 12قدم مهم ترین تمرین ستاره قطبی توجه ما به اتفاقات مثبت مون هست که از صب درخواست میکنیم از خداوند که چه اتفاقاتی برامون رخ بده و شب نگاه میکنیم که چه اتفاقاتی در روز مون رخ داده و تایید میکنیم قانون جهان هستی رو که من هر روز باید به خودم بگویم که من هستم که تمام اتفاقات زندگیم رو رقم میزنم با کانون توجه ام و فرکانس های ارسالی ام
تمرکز بر نکات مثبت انسان های به هر چیزی توجه کنیم از اون رفتار و ویژگی بیشتر وارد زندگی مون میشه
باید اعتراف کنم که قبلا همیشه تمرکزم بر روی نکات منفی آدم هایی بود که براشون کار میکردم و اصلا روابط خوبی هم با هیچکدوم نداشتم نه من اکثریت انسان ها تمرکزشون بر رو نکات منفی همدیگه هست و تجربه ای که من داشتم چند ماه یع جا کار میکردم و بعدش از اونجا میومدم بیرون میرفتم یع جای دیگه بعدش بعد یع مدتی باز از اونجا میرفتم یع جای دیگه چون من فکر میکردم اونجا ایراد داره ولی بعدش فهمیدم که من ایراد دارم من باید تغییر کنم به قول یع مدیر فروشی داشتیم میگفت همه جا آسمون آبیع تو باید تغییر کنی تو باید تمرکزت رو بزاری روی خودت روی اعتماد به نفس ات رو احساس خوبت رو ارزشمندی خودت برو یع رستوران خوب غذای خوب بخور به خودت برس
خداروشکر که همراه شما دوستان عزیزهستم
هر کجا هستید به مسیرتون ادامه بدید چندین سال پیش تو یع سمینار دکتر آزمندیان بودم این جمله مهم رو بهم یاد داد
گغت که مهم نیس که الان چه وضعیتی داری و چه زندگی داری مهم اینع که چه هدفی داری و میخوای چه کارهایی رو انجام بده یعنی اگه تو بدترین شرایط هستی میتونی زندگیت رو تغییر بدی و بهتر بشی و قدم بعدی رو برداری و به خاطر اون قدمی که بر میداری صد درجه باورهات نسبت به خودت بهتر میشه به قول استاد اینا رو به خودم میگم
همه تون رو دوست دارم چون خودم رو دوست دارم
از خداوند بی نهایتها رو برای همتون خواستارم
سلام استاد عزیزم و تیم پر قدرت عالیی بود این فایل مثل همیشه دقیقا همونی که باید باشه رسا شیوا واضح و کاربردی.
استاد کتاب (مدار) را کی انشالله منتشر میکنین.
عاشقانه منتظر انتشارش هستم و اولین نفر خودمم که میخرمش انشالله دوستون دارم
به نام خدای مهربان
سلام و درود خدمت استاد جان استاد عباس منش فرهیخته
این فایل رو یکبار که باید حداقل صد بار گوش کنی و ببینی
چقدر استاد این فایل برای من درس داشت
چقدر من بدبین بودم خودم نمیدونستم
واقعا این فایل امروز روزی من بود
چقدر زیبا و عالی تحلیل کردین
و چه درسی بهمون داد جف بزوس
بخاطر همین طرز تفکر و ذهنیتی که داره شده دومین فرد ثروتمند جهان
چقدر مطالعه و خوندن دیدگاه این افراد میتونه الگوی عالی برای ما باشه
متاسفانه در زندگی خیلی درگیر بدبینی شدیم
و واقعا فکر میکردیم نظر ما درسته
چقدر در مورد افراد و موقیعت های مختلف
بدبین بودیم و همونجوری که شما گفتین
انتظار هم داریم اتفاقات خوب برامون بیفته
البته این نوع نگاه
همش برمیگرده به باورهای که با اونا بزرگ شدیم
و تا اون جهاد اکبر که گفتین فاصله داریم
اما با کار کردن روی ذهن و توجه به نکات مثبت
و اینکه آگاهانه نکات مثبت رو ببینیم
میشه اما سخته ولی
تلاشمون رو باید کنیم
خیلی خوشحال شدم و لذت بردم
به گوش دادن این فایل
و به من امشب درس بزرگی داد
و سعی میکنم به صورت آگاهانه
تمرکزم بزارم روی نکات مثبت افراد
موقعیت ها و شرایط
تمرین تمرین تمرین میکنم تا
خوشبینی رو تمرین کنم
تا شکرگزاری هامو بیشتر بنویسم
تا از همه افرادی که به من خدمتی انجام دادن
چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم
در ذهنم ازشون تشکر کنم
و این شکرگزاری از افراد موقعیتهای گذشته
و داشته های امروز در بهتر شدن خوشبینی
خیلی بهم کمک میکنه
و باز هم این فایل رو توصیه میکنم بارها و بارها گوش کنید
چون با هر بار گوش کردن نکات جدیدی رو ازش در میاریم
ممنون و سپاسگزارم از شما استاد عزیز
و خداروشکر میکنم که این فایل برای من بود
سلام به استاد عزیزم و دوستان همفرکانسی خودم
بدبینی یا خوشبینی …… مسئله این است
راستش من ادم بدبینی نیستم اصلا بد بین نیستم و متاسفانه به قول استاد از اونطرف بوم افتادم
نسبت به همه انسان ها حس خوب دارم و به همه از همون ابتدا اعتماد صد در صد میکنم که این هم به اندازه همان بدبینی مضر و خطر ناک هست
شاید حتی خطر ناکتر چون تو حالت بدبینی اجازه نمیدهی کسی وارد زندگی ات بشه ولی با این احساس خوشبینی بدون شناخت از طرفین من تمام زندگی ام رو در اختیار اطرافیانم گذاشتم و خوب نتیجه هم بدون اینکه تجربه ایی تعریف کنم مشخصه
البته من نسبت به افراد خوشبین ولی نسبت به شرایط بیرونی تقریبا احساس بدبینی توی وجودم بیشتر قالبه
مثلا اگر کار من درست از اب در نیومد چی ؟
نکنه صحبت کنم و سوتی بدم ….
نکنه ایده ایی که میدم مسخره باشه …
نکنه این کاری که انجام میدم اشتباه باشه ….
نکنه حالا که فلان شخص اومده سمت من هدفی داره نکنه میخاد جایگاه منو خراب کنه …
ولی با این وجود به لطف استاد و کمک خدا خیلی سریع ازش میگذرم و شروع میکنم برعکس این جملات رو بکار ببرم و واقعا نتیجه بر میگرده و من همیشه از این روش جواب گرفتم
خوشبینی توی مسائل بیرونی همیشه جوابه ولی توی روابط خوشبینی باید با چاشنی اگاهی همراه باشه
خوشبین باش ولی اعتماد بدون شناخت نداشته باش
بنام خدا
خوشبینی
بنظر خودم میومد ک ادم خوش بینی هستم
ولی با این فایل فهمیدم که
اون طوری که فکر میکردم نیست
دقیقاااا ی سری الگوهای خراب ذهنی دارم
مثلا
اون زمان که توی پیج اینستام تبلیغات هم انجام میدادم
اگر کسی توی دایرکت ب من ابراز محبت میکرد
و از طرح های پیجم تعریف میکرد ( چندبار اون شخص اینکار رو انجام میداد)
خوشحال میشدم اولش
ولی سریع ی چیزی تو ذهنم میومد که
حالا این طرف میخواد پیجش دلی استوری یا تگ کنم
یا فلان پستش لایک کنم
و ی احساس معذب بودن داشتم
٢) شنیده بودم و الگوش رو دیده بودم (یکی شون از افراد درجه یک خانواده پدریم یکیش مرد همسایمون بود که خیلی باهاشون رفت و امد داشتیم ( ورودی های خراب) )
که با داشتن زن و بچه
هرز میپرید
و بعد هم زن دوم گرفت پنهانی
الگو شد که مردها بعد از ازدواج که خرشون از پل گذشت و ب دختر مورد علاقشون رسیدن
تازه دوباره یادشون میوفته برن دنبال رفیق بازی و دوران دوست دختر داشتن و هرز پریدن
این الگو ها هنوز تو وجودم هست
و با اینکه منطق میارم برای ذهنم
که ببین فلانی
ادم سالمی
فلان دوستم و شوهرش از دوره نوجونوی باهم هستن و هنوزم عاشق هم هستن و متعهد
ولی باز ی چی تو ذهنم میگه
این درسته ولی
اون مدلی ( هرز پر) بیشترن
یا درمورد املاکی ها:
از بینهایت ادم شنیدم که اینا کارشون درست نیست و …
و سالها قبل از یکیشون بد ضرر کردیم
( البته فرکانس ما خراب بود)
و ی زمین پرت رو ب دو برابر قیمت ی زمین توی محله داخل شهر ب ما انداخت
یا اگه مثلا پسرم ی کم دیرتر از زمان همیشگی میومد خونه
دلم هزار راه میرفت و میرفتم تو بالکن و خیابون نگاه میکردم تا برسه
ی دلیل اصلی که بنظرم باعث خیلی از بدبینی هام هست اینه که :
من اون جسارت اینکه راحت حرفم بزنم ندارم
و همش نگران قضاوت دیگرانم
مثلا روم نمیشد راحت بطرف بگم
برات رایگان استوری نمیکنم
چرا؟؟
چون حالا انفالو میکنه ( شرک)
میگه چ زن پولکی ( کمبود عزت نفس) ( احساس عدم لیاقت)
چون ممکنه حرف زشت ب من بزنه ( دوست دارم همیشه مورد تایید و احترام باشم)
و خیلی از جاها از ترس اینکه مبادا طرف ی درخواستی کنه ازم که نتونم نه بگم
محبتم دریغ میکردم یعنی دوست داشتم محبت کنم
چیزی که برام زحمت نداشت و حس خوب همراه داشت
ولی از ترس سواستفاده بعدش
و عدم توانایی در نه گفتن
اون کار رو انجام نمیدادم
یا اون حرف رو نمیزدم
درمورد پسرم
دلیلش اعتماد کامل نداشتن ب خداست و اذعان میکنم که ب کمک فایلهای استاد خیلیییی بهتر شدم
بانام خداوند بخشنده مهربان
سلام و عرض ارادت و هزاران درود حضور استاد عباس منش عزیز خانم شایسته نازنین و کلیه دوستان عزیزم در سایت عباسمنش
از زمانی که خداوند دوستم داشت و از سال 98 منو به این مسیر الهی هدایت کرد زندگی من در تمامی حوزهها متحول شده از جمله در حوزه سلامتی، آرامش، روابط و حتی مالی زندگیم دگرگون شده و هر روز به لطف خدای رحمان این تغییر ملموستروقابل احساس اما دراین 5 سال علیرغم کارکردن روی خودم به طورمستمر یکجای کارم هنوز حسابی لنگ میزنه و تبدیل به پاشنه آشیل من شده و آن هم این است که من همیشه دارم در آینده زندگی میکنم و قدرت در لحظه زندگی کردن را هنوزبدست نیاورده ام البته این بدین معنا نیست که اسیرافکارمنفی وبدبینی مفرط باشم اماکمی نگران هستم کلاً ذهنم در آینده است وبه کارهای که بایددراینده انجام دهم زیاد فکرمیکنم وبیشتر هم مثبت فکرمیکنم وانتظارات مثبت دارم اما رها وآرام هم نیستم آنطوری که دوست دارم باشم نیستم
به طور مثال امروزم را با چند کار که اولویت بندی کرده ام آغاز میکنم و شروع میکنم اما ذهنم اون لحظه آخرکارو به اتمام کار فکرمیکنه
برای اینکه بهترمنظورم رابرسانم مثالی می اورم
میخواهم یک سفر یکی دو روزه به اطراف شهرمان یا به یکی از شهرهای نزدیک داشته باشم هنوز نرفتم ذهنم داره به موقع برگشت فکر میکنه به عبارتی هنوز نرفتهام دارم برمیگردم و برگشته ام
بعضی مواقع که در آینده دارم زندگی میکنم احساس نگرانی، ترس و اضطراب چاشنی آن میشود این روش ذهن که بیشتر اوقات در آینده است نگرانم کرده ودنبال راهکاری هستم برای درلحظه زندگی کردن ودرلحظه حال بودن چند روزی هست روی این موضوع تمرکز کردم که چطور میتونم بیشترزمان در حال زندگی کنم نه در گذشته و نه در آینده
در همین راستا عزمم راجزم کرده وازتمام ظرفیتهای موجود اعم از دوره ها وفایلهای رایگان استاددر سایت ودیگرمنابع مناسب ودیگرپتانسیل هااستفاده کنم تاتوکل برخدای رحمان” درلحظه زندگی کردن ودرلحظه حال بودن “روزبه روز بهتربشم وخودموبهبودبدم جالب اینجااست اززمانی که تصمیم گرفتم دراین رابطه روی خودم بیشتر کارکنم به طور عجیب و شگفتانگیزی همزمانی های جالبی برام رخ داده و خداوند رحمان بوسیله دستان نازنینش به کمک من آمده است
به چند مورد آن اشاره میکنم
1_ به طورعجیب وجالب هدایت شدم به کتاب ” تمرین نیروی حال” نوشته ” اکهارت تله” که درحال مطالعه آن هستم وفکرمیکنم که کتاب خوبی است ومیتونه کمکم کنه
2_ همزمان که ذهنم درگیر این موضوع بود فایل جدید استاد عباس منش عزیز با عنوان “چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم” روی سایت آمد زمانی که فایل را چندین مرتبه گوش کردم و کامنتهای دوستان را مطالعه کردم برداشت من از مفهوم کلی فایل این بود که در راستای خواسته من است که باید خوشبین باشم به زندگی ودرلحظه زندگی کنم وازمسیرلذت ببرم نکته ای که شایدهزاران بار اززبان استاددرفایلهای گوناگون شنیده ایم که میگویند:
” بابا لذت ببرازمسیر واززندگی دوروز زنده ای حال کن منتظراتفاق خاصی نباش”
اماکوگوش شنوا
نتیجه گرفتم برای لذت بردن ودرلحظه زندگی کردن باید توحیدی تر باشم و همه امور زندگیم را بسپارم دست خداوند روی شونههای خدا بشینم تاخداهمه کارها را برام انجام بده
“خدایاتنهاتورامی پرستم وتنهاازتویاری می جویم”
این فایل و کامنتهای دوستان در این چند روزه خیلی به من کمک کرده است
3_من ذاتاآدم پرتحرک ،کاری وورزشکاری هستم از بچگی از نوجوانی دارم کارکشاورزی میکنم ودرکنارش ورزش هم میکردم و میکنم ورزش فوتبال، فوتسال ، دو،پیادهروی یک سر و گردن از همه هم سن و سالهای خودم بالاترم و حاضرم با هر کس مسابقه دو 100 متر بزارم خوشبختانه علیرغم 35 سال کارکارمندی همچنان تحرک و ورزش کردن جز برنامههای روزانه و ازاصول تغییر ناپذیر من است
چندسالی است یکی از داداشهای گلم میره ورزش “کونگ فو توا ” چندین بار به من گفت شما هم بیاد اما ذهن من مقاومت داشت که نه اونجا فضا بسته است و محیط خیلی بهداشتی نیست و از طرفی بچه هایی که انجا میآیند
به جای ورزش کردن بیشتر دنبال مسائل روزوحاشیه ای هستند یه جورایی خودم را قانع میکردم که به بهانه کنترل ذهن و کنترل ورودیهام از حضور در جمع خودداری کنم اماسرانجام سه هفته پیش تصمیم گرفتم برم سالن و تمرین کنم در اولین جلسه که رفتم به طور عجیبی از فضا خوشم آمد متوجه شدم که تعداد زیاد نیست جو و فضای سالن هم خیلی مثبت است حتی بچهها در حد یک کلمه و یک جمله هم با هم حق صحبت کردن را ندارند مربی به شدت با صحبت کردن با هم مخالف است و واکنش نشون میده و تمریناتی که انجام میده خیلی اصولی و عالیست و همراه با کنترل ذهن است بعضی از حرکات و تمرینات همزمان چند عضو بدن درگیر میشه که برای کنترل ذهن و تمرکز و در لحظه بودن خیلی کمک میکنه
شکر خدا دراین مدت کوتاه متوجه شدم هم از نظر جسمانی و تقویت عضلات و کنترل ذهن وارام ورهابودن خیلی پیشرفت داشتم
4_موضوع بعدی که خیلی برام جالب بود همین شب گذشته داشتم کامنتهای دوستان در همین فایل را میخوندم که یکی از دوستان گلم در پایان کامنتش به فایل “کنترل ذهن” استاد اشاره کرده بود که براش خیلی تاثیرگذار بوده رفتم سرچ کردم به دوفایل بی نظیر استاد
” پس کی به خواستههامون میرسیم”
” راهکارهای عملی برای کنترل ذهن” در سایت برخوردم این دو فایل ارزشمند را بلافاصله دانلود و گوش دادم و متوجه شدم از سلسله فایلهای استاد بودند در سال 96 که با مطرح کردن یک سوال درهرفایل مسابقهای را برای دوستان در سایت طراحی میکردند
اقانگم براتون روی فایل” پس کی به خواستههامون می رسیم” 3700 کامنت آمده این واقعاً شگفت انگیز بود برام که روی یک فایل دانلودی این حجم کامنت امده باشه و شروع کردم به خواندن کامنتها بر اساس امتیاز
رسیدم به کامنت دوست عزیزمون “مرضیه مرضیه” به گفته خودشون کل کامنتهای فایل روخونده بود وبااستفاده ازکامنتهای دوستان 148 راهکار برای کنترل ذهن و در لحظه زندگی کردن و کنترل باورهای منفی درکامنتش آورده بود
باتشکرازمرضیه عزیز وهمه دوستان نازنین
من به این باور رسیدم وایمانم قوی ترشدکه اگرمن یک قدم برای بهبودم بردارم خداوند و جهان صدها قدم برای من برمیدارد و دقیقاً در راستای همین هدفم “تمرکز کردن وکانون توجه ام برای در لحظه زندگی کردن ودرلحظه بودن” میبینم خداوند از هر طرف دستان نازنینش را برای کمک کردن به من میفرسته
دراینجایادجمله تاکیدی استاد درجلسه 4قدم نهم افتادم
” جهان سرشارازانسانهای نازنینی است که ازهرجهت برای رسیدن من به اهدافم کمک میکنند”
دارم تمرین میکنم تامچ ذهنم رابگیریم وهروقت ببینم درآینده هستم بدون اینکه عصبانی بشم تمام تمرکزم راروی کاری میزارم که درحال انجام آن هستم
به طورمثال:
اگردرحال غذاخوردن هستم سعی میکنم لقمه های غذا وگوشت رازیردندانهایم حس کنم به صدای قاشق وچنگال که به بشقاب میخوره گوش کنم
اگرازپله ها درحال پایین رفتن یابالا رفتن هستم سعی میکنم به پله هانگاه کنم
اگرمطلبی رامیخونم فقط توجه ام به واژه ها،کلمات وجملات زیبایش باشه
اگرفیلم یاکلیپی زیبایی می بینم تمرکز وتوجه ام فقط به زبیایهای محیط وگفتاروقیافه بازیگریابازیگران باشد
اگراهنگ یاقطعه موسیقی گوش میکنم تمام تمرکز وتوجه ام به صدای گوش نواز سازهها ونتهای موسیقی باشد
اگر داخل خونه هستم به صداهای گوش نواز یخچال، پکیچ ،اجاق گاز گوش کنم
اگربیرون ازخونه هستم به صداهای گوش نوازپرندگان، باد،ماشینهاوادماگوش کنم
اگررانندگی میکنم نفس عمیق بکشم وتمام تمرکزم به رانندگی باشد
اگردوش میگرم تمرکزوتوجه ام به صدای شرشراب باشه وصدای گوش نوازتهویه
اگرشب بیرون هستم تمرکزوتوجه ام به نورزیبای چراغها باشه
اگرروزبیرون هستم تمرکزوکانون توجه ام فقط برروی برگهای زرد وقرمز پاییزی درختان وگلهای فصلی ودرختان زیبای کاج وسروباشه
تمام تمرکز وکانون توجه ام برروی زیبایی ها،نعمتها،سلامتی،داشته هام باشه
ازهمه مهمتر دائم واژه زیبا وشگفت انگیز
” خدایاشکرت” راتکرارمیکنم
واقعا نمیدونم شاید من همیشه درآینده زندگی میکنم بستگی به این باور عامه مردم استان کرمان خصوصا مارفسنجونیا داره که همیشه درآینده زندگی میکنند وان هم اینه که همیشه هرکاری میخوان انجام بدن مثل عروسی، خونه خریدن ،مسافرت میگن بعدازپسایعنی بعدازبرداشت محصول پسته که معمولاً از25شهریورتا20 آبان میباشدرفسنجونیا یه جوکی دارند که میگه
” یه نفرکه آدم نامیزونی بوده بهش میگن تو کی میخوای آدم بشی میگه بعدازپسا”
تشکرفراوان دارم ازاستادعباسمنش عزیزخانم شایسته نازنین سایرعوامل سایت
وهمه سروران گرامی درخانواده توحیدی عباسمنش که باکامنتهای بی نظیر وفوق العاده شون باعث درک بهتر موضوعات ومطالب شده ونتایج ارزشمندشون باعث قوی ترشدن ایمانمون میشود
ازدرگاه خداوند رحمان برای همه شما نازنینها بهترینهارا ارزو دارم.
خدایا شکرت که در این مسیر الهی هستم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
سلام اقای ابراهیمی
کامنت شما رو خوندم و لذت بردم از اینکه با عشق پاشنه اشیلی که داشتین و سعی کردین برطرفش کنین
چون دقیقا منم تو این زمینه مشکل داشتم
مشکلم این بود که مدام به خواسته هام در اینده فکر میکردم ،انقدر که هر بار تو ذهنم میگفتم پس کی به خواسته هام میرسم ،غافل از اینکه خودم و لحظه ی حال رو کامل فراموش کردم ،و به جایی رسیده بودم تو این زمینه که کم کم هیچ درامدی نداشتم ،اومدم دوره شیوه حل مسائل رو جلسه اول و دوم رو با دقت گوش دادم
وایراد بزرگم رو متوجه شدم
متوجه شدم که خیلی خیلی از نعمت بزرگ سپاسگزاری فاصله کردم ،در حدی بود که وجودم پر شده بود از کمبود
از طرفی هم که بیشتر دقت کردم چون تو این مدت خیلی فایل های استاد رو گوش میکردم ،از هر جهت زندگیم پراز نعمت شده بود همیشه یخچالم پراز مواد غذایی بود ،بدهی نداشتم
ولی چون مدام به خواسته های اینده ام فکر میکردم ،همیشه پراز نگرانی و استرس شده بودم
با خودم گفتم به کجا چنین شتابان
چرا نعمت هات رو نمیبینی ،چرا داشته هات رو نمیبینی ،چرا حال الانت رو با گذشته مقایسه نمیکنی ،از اینکه چقدر نعمت و سلامتی و ثروت و ارامش کل زندگیم رو احاطه کرده
فقط تو ذهنم در حال بدو بدو کردن بودم
فقط داشتم صفرها و اعداد ارقامی حسابم رو مقایسه میکردم با دیگران
بانام خدواند هدایتگر
باسلام وعرض ارادت حضور شماسرکارخانم فاطمه کدخدا نازنین
بسیارسپاسگزارخداوندهستم که کامنتم موردتوجه وعنایت
شمابانوی محترم قرارگرفته
امیدوارم بالطف الله مهربان وبااموزه های استادنازنین هرچه بیشترپاشنه های اشیلمون وباورها وترموزهای مخفی مون روکشف کنیم وباقدرت این مسبرالهی روادامه دهیم که قطعا تنها مسیرخوشبختی میباشد
باعرض پوزش ازتاخیر درجواب ابراز محبت شما
امیدوارم همیشه درپناه الله یکتاشاد سلامت وثروتمندباشید
امین یارب العالمین
تو مرا عشق بیاموز که خود سراسر عشقی ، نوری ، لبخندی و مرا دیوانه کن
سپاس که مرا شکر گزاری آموختی چرا که شکر آگاهانه نشانه ای بسیار عالی از خوشبین بودنه
سپاس که به من اجازه تجربه ی جسم دادی ، جسمی که از وقتی خودم را شناختم بسیار ارتباط عاطفی خوبی رو باهاش برقرار کردم و از تمام قسمتهای بدنم همیشه کیف کردم و لذت بردم و هزار بار شکر که همیشه برای خودم کافی بودم و تحسین برانگیز
سپاس که لذت زندگی را به من دادی ، همین زندگی که در اون غرقم مثل ماهی در آب ، و هیچوقت توان این را نخواهم داشت که برای تمامیت اون تو را شاکر باشم ولی باز هم سر تعظیمم و سجده ی شکر درونیم را به پاس ارادت بندگی بپذیر
سپاس که لذت خواب راحت در رختخواب راحت در فصول مختلف سال را در دنیای مادیت تجربه کردم ، وقتی سردم میشود ، پاهایم را در شکمم جمع میکنم و سرم را زیر پتو میبرم و کیف میکنم و یا وقتی گرمم میشود آزاد و رها با روکشی نازک در مسیر نسیم دراز میکشم
سپاس که لذت مادر بودن را به من چشاندی و مرا کامل و کاملتر کردی ، هر روز از کودکانم آموختم و خودم را بالا کشیدم ، بهم فهماندی که آنها به منبع نزدیک ترند و دلیل خنده های بی قید و شرطشون و دلیل گریه های بدون ترسشون همینه که پاکند و تو به عنوان مادر باید بیاموزی و رها کنی خودت را از گرد و خاکهای درون
سپاس که لذت دوش گرفتن را تجربه کردم ، لذت آب ، وقتی روی بدنم میریزد و سراسر نور میشوم و این من هستم که حتی توان سپاسگزاری واقعی از این قطرات فوق العاده مثبت ندارم مگر اینکه آگاهانه با حس خوب از اعماق قلبم تو را سپاس گویم
سپاس که لذت حضور در محضرت را دارم و در این مسیر بی انتها مرا ثابت قدم بدار و امیدم را به خودت گره کور بزن ، گرهی که همیشگی بشه و از حالت سینوسی و شل و سفتی در بیاد ، بَه که چه حظّی میبرند آنان که تو در درون جستند و یافتند و مستقر شدند .
نوش باد آنان با آگاهی هر لحظه در حال نیوشیدن جام شراب تواَند .
عیب کار از جعبه تقسیم نیست
سیم سیاردل ما سیم نیست
این خدا این هم هزاران طول موج
دیش احساسات ما تنظیم نیست
سلام زهره ی قشنگم با اون عکس پروفایل بهشتیت.
عالی نوشتی،بی نظیری،دمت گرم خانوم!
ازت سپاسگزارم برای عشق بازی های قشنگت
…
میگما!یک سوال!
چندوقت پیش توی نوشته هات خوندم اسم چندتا از بچه ها رو نوشتی و براشون دعای خیر عاشقانه داااشتی!
بِبیییین!
یا منم بازی!
یا بازی خراب!
یا بیا بگو اسم منم وسط دعاهای قشنگت بود،یا زودی بروبنویس تا بازی رو خراب نکردم:)
از کله شقی هام که خبر داری؟!یهو دیدی کپسول آموکسیسیلین خالی کردم تو بخاری سایت،اینجارم بردم روی هوا:)))خلااااصه از ما گفتن!
و دیگه اینکه،خیلی دوووست دارم،بی قیدوشرط!
خودت و عشقت و دخترهای قشنگت رو در پناه نور میسپارم رفیق.
سلام سعیده جون
دستاااام بالا لطفا امنیت سایت رو به هم نزن ، پر جنب و جوش کلاس
بزار برم نوشته هام و نگاه کنم ، الان برمیگردم
.
.
.
.
.
.
.
ده دقیقه گشتم سعیده جون
یکی از نوشته هام و پیدا کردم که نمیدونم توی سایت ارسالش کردم یا نه
اما یه چیز خیلی عجیبه و اون اینکه : ( شکلک با چشمهای قلنبه )
نمیدونم چرا وسط اینهمه اسم ، نام شما سه مرتبه نوشته شده و داره میدرخشه ؟؟
خودم تعجب کردم ، شما رو نمیدونم ، باور کن اینها همش از فرکانسهای خودته گلم ،
این و بگم و کل نوشتم و برات بفرستم دقیق و دست نخورده !
توی دفترم اسم شما رو بیشتر از بقیه نوشتم مخصوصا زمانی کیش بودی .
انگاری هر اتفاقی برای شما می افتاد چند روز بعدش برای من روی میداد و من خیلی جالب دیگه میدونستم پلن بعدی من چیه !
الان هم با بعضی از بچه های سایت ارتباط هایی دارم که فقط درون منه و اصلا فیزیکی نیست .
امیدوارم اتفاقات درونی و واقعی برامون رخ بده مثل بیگ بنگ اول آفریتش که هنوز بعد از سیزده و هشت دهم میلیارد سال در حال خودگُستّریست و ما هم جدای از این جهان نیستیم .
متن دقیق یکی از نوشته هام به اسمت نگاه کن جانا :
زیبای من ، ای سکوت همواره جاری در تلاطم روزگارم ، شکر به درگاهت ،
تو مرا همچون خودت خالق قرار دادی شکر به بودنت .
وقتی از جایگاه یک خالق قدرتمند و با لیاقت به خودم و زندگیم نگاه میکنم : هم شاکر تر میشوم و هم امیدوارتر
من همان زهره ای هستم که توانستم خلق کنم هجرتم را
من همان زهره ای هستم که توانستم خلق کنم سه فرشته ی نازنینی را که در صحت و سلامتی کامل و الان مثل چهار خواهر و دوست پایه به لحظات روزگار لبخند میزنیم و شاکریم
من همان زهره ای هستم که عزیز دلم را خلق کردم ، مردی از جنس نور و مهربانی
من همان زهره ای هستم که خلق کردم آرامش را و شکر گزاری را
من همان زهره ای هستم که خلق کردم بیزینس جدیدم را و قدم گذاشتم به دنیای زیبای خارج از محیط کارمندی را
من همان زهره ای هستم که خلق کردم مدرسه ی خوب و عالی دخترکانم را
من همان زهره ای هستم که خلق کردم پاره کردن زنجیر پوسیده ی وابستگی و دلبستگی را
من همان زهره ای هستم که خلق میکنم مشتری های قدردان و دست به نقد و آسان گیر را
من همان زهره ای هستم که خلق کردم ماشین مهربانم را
من همان زهره ای هستم که خلق کردم واحد 200متری کلید نخورده در برجی زیبا را
من همان زهره ای هستم که خلق کردم افراد دور و برم را نورهایی از جنس خدا : شهرزاد ، افلاطون نوروزی ، رضا عطار روشن ، میلاد آمای ، زهرا مهدوی فر ، سعیده شهریاری ، بهار بختیاری ، سارا مرادی همت ، حسن کفاش دوست ، سعیده رضایی ، علی بردبار ، سعیده شهریاری ، عادل مولانی ، نسرین سیفی ، مرضیه ، سعیده شهریاری ، سید مهدی جزایری و ….
من همان زهره ای هستم که خلق کردم کیفیت خلوت سحرم را
من همان زهره ای هستم که هستم و همواره در تلاشم تا به او آگاه باشم
و چقدر عاشقانه خودم را دوست دارم الهی شکر
به نام خدای عشق و دوست داشتن
به نام خداوند بخشنده و مهربانم
خدایا تو را شکر میگویم که امروز هم داری منو هدایت میکنی به سمته انسانهای خوب و آگاه مثل این دوست زیبا و خوش بینم زهره جانم
خدایا من امروز لایق نعمت و ثروت بی کرانت هستم
دوست عزیزم خواهر مهربونم ممنونم از کامنت پر از عشق و توحیدی
لذت بردم از شکرگزاریت از خداوند مهربان
سپاس ازاینکه لذت زندگی به من دادی
سپاس که امروز به من فرصت دادی تا بچه هامو ببینم و از خندیدن و صحبت کردنشون لذت ببرم
کامنتت خیلی به من انرژی داد که باید از چیزهای ریز هم که دیده نمیشوند و یادمون میره به این اندازه زیبا شکر خداوند رو بجا بیاریم
خدایا شکرت برای داشتن این بهشت زیبا و ماندن در آن در طی روز
که باعث کنترل ذهن و داشتن احساسه خوب میشود
یاحق دوستتون دارم
سلام جانا
وقت بخیر
سپاس از اینکه آگاهانه نوشتی از لذتهای زندگیه قشنگت و باز هم آگاهانه به داشته هات نگاه کردی و آگاهانه شاکر بودی .
شکر که هستیم
بودن واژه ایست که هر چقدر براش شکر کنیم به انتهاش نمیرسیم
کبری جان :
باید بود تا احساس کرد
باید بود تا شکر کرد
و چون او هست من بود شده ام
پس چون او هست :
امید هست
صبر هست
تسلیم هست
و نتیجه این میشود که من و او در هم تنیده ایم
و یکی هستیم .
شکر که هستم
شکر
عزیزی برام بانو
و ممنون که نوشتی قشنگم