https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-26 03:55:022022-12-12 06:54:43تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
710نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
در این فایل استاد به این نکته اشاره میکنه که مسئولیت تمام جنبه های زندگیمون روبپذیریم و هیچ عامل بیرونی ای رو مقصر شکست ها و اتفاقات نادلخواه زندگیمون ندونیم، و بگیم من باید چیکار کنم که شرایط بهتر بشه نه اینکه چه عامل بیرونی ای باید تغییر کنه و شرایط بهتر بشه.
شخص من در موارد زیادی پدر و مادر و خانواده رومقصر شرایط نادلخواه زندگیم میدونستم و میدونم و میگم این افراد خیلی من رو ترسوندن و خیلی باورهای نامناسب به من دادن خیلی عزت نفسم نهادینه شده گرفتن به دلیل این نوع فکر نتایج زندگیم بهتر نمیشه چون من نمیتونم خانوادم رو تغییر بدم بنابراین چون عوامل بیرونی رو مقصر میدونم شرایط زندگیم تغییر نمیکنه
به خاطر دارم تصمیم گرفتم در حوزه ی مالی مسئولیت زندگیم رو خودم بپذیرم و شروع کردم به بهبود دادن خودم و نتیجه این کار ایجاد شدن ورودی مالی برای من شد در صورتی که تا زمانی که توقع داشتم بقیه این مورد رو برام حل کنن و مسئول اونها هستن هیچ اتفاقی نمی افتاد.
در این مورد من یک داستانی برام اتفاق افتاد که خدا رو شکر تونستم از قانون آگاهانه به نفع خودم استفاده کنم.
داستان از این قراره که اولای مهاجرتم به تهران تو خوابگاه زندگی میکردم و اونجام همه جور قشر آدمی با همه خصوصیات اخلاقی بود دیگه.
یه دختری بود که خوشگل بود ولی بشدت حسود و تفرقه انداز پشت سر گو خیلی آدم دورویی بود.ولی هم بخاطر خوشگلیش هم قدیمی بودن تو اون خوابگاه جایگاه خاصی داشت و اتفاقا ما با هم هم اتاقی بودیم اولاشم خیلی دوست شدیم رابطه عالی بود ولی من میدیدم رفتارهاش رو با بقیه و دستم اومده بود چطور شخصیتی داره.
تا اینکه سر یه ماجرایی با من چپ افتاد تا جایی که میتونم بگم خیلی شرایط رو برای من سخت و غیر قابل تحمل کرده بود خوب دلم میخواست باهاش بجنگم و مقابله به مثل کنم اما خدا رو شکر منطقم به احساسم غلبه کرد و اومدم از قانون استفاده کردم بخودم گفتم ببین تو تنها کاری که باید بکنی اینکه تمرکزت رو کامل از روی این آدم برداری و بگذاری روی خودت و اهدافت جهان بقیه کارها رو برات انجام میده و صبح میرفتم کتابخونه تا عصر و روی فایلهام کار میکردم و کوچکترین صحبتی با کسی در این مورد هرگز نکردم تا اینکه شرایطی پیش اومد چند روزی رفتم سفر تو سفر که بودم دوستام زنگ زدند و ظاهراً کل اون اتاق با این خانوم به مشکل برخورده بود و کاری کرده بودند که از اون خوابگاه کلا بره.این ماجرا درس بزرگی بمن داد زمانی که من تصمیم گرفتم نجنگم بحث نکنم و کوچکترین قدرتی به این فرکانس ندم و تمرکزم رو کامل از روش برداشتم جهان کاری کرد که بدون کوچکترین دخالت من اون کلا حذف بشه به همین راحتی جهان این کارو انجام میده از اون زمان این ماجرا رو سرلوحه قرار دادم و هزاران بار بخودم گفتم که چطور باید از قانون تمرکز به نفع خودم استفاده کنم.من باید تمرکزم رو بگذارم روی تغیر چیزی که میتونم نه چیزی که کوچکترین توانایی در تغییرش ندارم این کار وقت تلف کردن و انرژی هدر دادنه آدم عاقل حداقل منی که با قانون آشنا شدم این کارو نباید بکنه بی خردی و بی عقلیه.
خدارو شکر ک من هم هدایت شدم ب مسیر درست مسیر استاد عباسمنش و بچه های خوبش
تا قبل از آشنایی با استاد همیشه هر اتفاقی واسم میفتاد اون رو نسبت میدادم ب بیرون
قبلنا من هر جایی هر حرفی میزدم . و تمام حرفها قطعا تیرهای آماده بر علیه خودم بود
و وقتی اتفاقی می افتاد دعوا و بحثی پیش می اومد اونو نسبت میدادم ب اینکه اگر پدر یا بزرگترین داشتم این اتفاقات نمی افتاد
از روزی ک شاه کلید دستم اومد یا حرف نزن یا خوب ببین و بگو اوضاع آروم .و من اون آرامشی رو ک میخام بهش رسیدم
از حاشیه فاصله و آگاهانه هر جا میبینم احتمالن قرار بره ب سمت دیگه سریع با ی توجه آگاهانه ب چیز مثبت ذهنم و زبانم با هم ساکت میشن
و اینکه در سابق خیلی .واسه رسیدن ب شغلی تلاش میکردم و حسابی مایه میگذاشتم . ن تنها استخدام نشدم فرداد بسته نشد . هر روز حاشیه بود با شرکت تو کلاسهای استاد شجاع شدم ک برم دنبال هر کاری دوست دارم
الن اون رضایت رو دارم . مشتری هنرم هست . وقت خالی ندارم . هر روز هم دارم قدمهای تکاملی رو طی میکنم از روزی ک مسولیت کارام رو دستم گرفتم
دنبال بهبود م
و شرایط استخدام خارج از اختیارات من بود
پس من راهمو عوض کردم و آلن راضیم
بووووووووس ب صورت ماهت استاد گرانمایه و باارزش
ب امید دیدار ..
ب امید روزی ک من بغلتون کنم و بگم استاد اون بودم این شدم ..با دست پر بیام ب دیدنتون
چه همزمانی زیبایی بین این قسمت ازروزشمارتحول زندگی من (وحتی قسمت قبل) باجلسه14دوره بی نظیراحساس لیاقت…
پیام این فایل وجلسه14مشترکه واینه که بیاییم
مسئولیت همه مسائل زندگیمون روقبول کنیم
وکسی رومقصرزندگیمونندونیم وفقط روی خودمون
کارکنیم تاشرایط به نفع ماتغییرکنه .
امااین تمرین مستمرمیخوادتادرناخودآگاهمون
رسوخکنه وجزورفتارمون بشه وتبدیل به یکعادت
بشه.چون تازمانیکه برامون عادت نشه ممکنه این
قانون مهم رو فراموش کنیم وبه شیوه قبل عمل
کنیم.واقعیت اینهکهماهیچکنترلی برافرادوشرایط
بیرون ازخودمون نداریم وتنهاکاری که درتوانمون
هست اینه که روی خودمون کارکنیم وخودمون
روبهترکنیم .امازیبایی جهان اینه کهماروی خودمون
کارمیکنیم ولی خداوند افرادوشرایط اطرافمون رو
بامن جدیدهماهنگ میکنه ویک پازل زیبا برامون
میچینه که فقط ازعهده خودش برمیاد .این
قانونجهانه که هیچخطایی نمیکنه.قوانین جهان
بسیاردقیق وساده ودرهم تنیده هستند.یعنی این
قانون پذیرش مسئولیت زندگی خودمون وغرنزدن
وگلایه نکردن باعث میشه احساسمون بدنشه
واحساس خوب هم که مساوی اتفاقات خوبه واین
همون تنظیمفرکانسها وارسال فرکانس مناسب به
اندازه مناسب است وهمچنین توجه نکردن
برمواردمنفی ونازیباییها.چقدراین قوانین ساده وقابل
اجراهستند اما ما کهمیخواهیم قانون رااجراکنیم
ایمان وپشتکارمان رازمانی نشان می دهیم که در
معرض ورودی های نامناسب
قرارمیگیریم.مابایدمرتبا درحال پاکسازی
ذهنمانازورودیهای نامناسب باشیم وتمامگفتگوهای
ذهنیمان رابراساس قانون هماهنگکنیم .
تمرینی کهبه ذهنمن میرسداینست که مرتباباخودم تکرارکنم که من خالق زندگی خودم هستم .فقط وفقط خودم هستم که زندگی خودم راخلق میکنم وهیچکس بیرون ازمن حتی افرادخانواده امهم هیچ تاثیری درخلق شرایط زندگی من ندارندوخداونداین قدرت رابهمن داده است وهمه چیز رابه تسخیرمن درآورده است من هدف تعیین میکنم ودرخواست هایم رامشخص میکتم وخداونداجرامیکند .قدرت فقط درانحصارمن وخدای من است نه هیچکس دیکر.
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد سلام خیلی جاها در گذشته دنبال مقسر در بیرون میگشتم وتمام عوامل بیرونی رو عوامل میدیدم که قدرت در زندگیم میدیدم با فایل ها و هدایت های دوره های شما بود که یاد گرفتم که من سازنده وتنها کسی هستم که میتونه تو زندگیم نقش ایفا کنه البته استاد این دونستن حتما لازم هست تا با تکرار به جریان حقیقی زندگیم تبدیل بشه اما واقعیت اینه تونستم راحت اشتباه هام و بپزیرم به جای نگاه کردن به بیرون به صورت آگاهانه سراغ افکارم برم و تو خودم علت و عامل وبخوام پیدا کنم به ترس هام رسیدم و ریشه رو تو توحید دیدم توحیدی که قدرت از جهان میگیره و به خودم و خدام میده این برام اصلی ترین خواسته و موضوعی شده که این روزها به صورت تمرکزی دنبالش هستم تاوقتی که هنوز حال خوبم از عوامل بیرونی بهتر یا بدتر میشه من همیشه رو خط موجی شکل خواهم بود روزهای خوبم نشونه های بهتری میبینم روزهای بدم وتضاد های بیشتری میبینم دفتر ها از باور به خدا تسلیم بودن تنها قدرت در دست خداست نوشتم ولی هم چنان تغییر تو عوامل بیرونی من و به نوسان در میاره وموجب میشه نتایج اصلی آرامش اطمینان ایمان توکل که پیه اصلی رضایت و احساس خوب ودر کل خوشبختی از خودم جهانم شرایط که هر روز دارم بهبود قدم قدم و تکامل شو میبینم گاهی کم گاهی زیاد گاهی معکوس پیش بره نمیدونم دقیقا کی که اصلاً حتی دیگه زمانش هم مهم نیست وفقط مهم برام نتیجه مهم شده نتیجه که از درون وجودم میخوام نتیجه که برام بندگی کردنه میخوام این و بگم مگه خدا رو قبول ندارم مگه باور ندارم خدا از رگ گردن بهم نزدیک تره مگه ابراهیم اعتماد به ندای درون وجودش و به اوج نرسوند پس سامان چیه چیه که بودن نبودن رفتن موندن زیاد کم این ور اون ور چقدر مهم هست که با این که میخوای بدونی حقیقت اصل جهان یعنی وجود تنها نیروی برتر بالا تر در وجودم چرا ناراحت چرا ترس چرا شک چرا سامان؟ لذت از زندگی زنده بودن همین معجزه که هر روز تو لحظه ای که بیدار میشم هست و نمیبینم درک نمیکنم استاد دارم حرکت میکنم دیگه انقد مهم نیست چقدر میخواد زمان ببره که مهم اینه خدای وجودم و پیدا کنم خدای که هدایتی شد شما استاد استعفا دادین سر کار نرفتین و همان روز اون انفجار اتفاق افتاد همون خدای که این جواب و پاسخ داده به شما که چرا من اون روز اون جا نبودم و شد رسالت شما هدف شما از گفتن ازش نشان دادنش گسترشش در وجود خودتون که سر ریزش شده این فایل های خدای این مسیر خدای این خوانواده خدای خارج از نعمت ها الهی این آرامش این حضور پررنگ خدا من هم هر روز با همین معجزه که یک روز آک با زیبای و هدیه میگیرم چرا با عشق بازی با خدا نگذرونم چرا حال خوبم که نشونه بندگی منه نشونه باور وایمان منه نشونه نزدیکی منه با بادی بودن و رفتنی کم یا زیادی وووو ضعیف بشه. میدونین همین لحظه تو ارتفاع دو هزار متری تو کوهستان هستم کوهستان سر سبزی که برگ های درخت های پاییزی بیشتر ش ریخته اما هنوز بعضی درخت ها برگ های رنگی داره که معجزه هستن معجزه بدون اجازه خدا نیفتادن معجزه اعتماد کردن که حکمت بزرگی هست که چرا برگ ها میریزن و اعتمادی که بهار دوباره سبز میشن رشد میکونند و گسترش میدن خود شون و جهان شون و ابر ها کف دره مثل دریای از ابر شده و هوای خاکستری که برف اومد تو ارتفاع بالاتر از من و همه این تصویر به انتهای افق میرسه که آسمون اون قسمت رنگ قرمز غروب و داره و چراغ های شهر تو این تمیزی مثل ستاره ها میدرخشن . این جا فقط منم این زیبای این جلوه گری این زیبای چقدر میارزه این که مسجد اون پایین داره اذان پخش میکنه چقد می ارزه اگه نتونم تواین همه زیبای خدارو ببینم نتونم بندگی کنم پس چی ارزش داره تمام قدرت ها جمع میشدن میتونستن قطره ای از این زیبای رو خلق کنند. خدا هدایتم کنه بفهمم درک کنم تو وجودم این ریشه رو محکم کنم انشالله استاد عاشقانه دوست دارم وبی نهایت سپاسگذارم دوستان تک تک تونو دوست دارم وافتخار میکنم تو خوانواده خدا باهم هستیم
شرایط بیرونی هیچ گاه بر وفق مراد ما نبوده و همه ی ما در طول زندگی خود با تضادهای زیادی مواجهه می شویم. افراد موفق و ثروتمند تمرکز خود را بر روی خواسته های خود گذاشته و سعی می کنند سمت خود را عالی انجام داده و اگر شکست خوردند می دانند که اشکال در باورهای آن ها است و به جای تغییر شرایط بیرون زاویه ی نگاه خود را تغییر داده و جهان نیز آن ها را به مکان و شرایط بهتر هدایت خواهد کرد. افراد شاکی همیشه در تمام شرایط معترض بوده و در پی اصلاح و تغییر شرایط بیرونی هستند. نسبت دادن موفقیت به عوامل بیرونی شرک محسوب شده و قدرت خلق زندگی دلخواه را از ما گرفته و چون غیر قابل تغییر هستند هیچ گاه نخواهیم توانست به اهداف خود دست یابیم. اگر می خواهیم نتایج متفاوت بگیریم باید به شیوه ای متفاوت از عموم جامعه رفتار کنیم.جهان بیرون آینه ی درون ماست .
– ما پیش از این تمام اتفاقات زندگی خود را به عوامل بیرونی خصوصا شانس و تقدیر ، پارتی و…..نسبت داده و برای همین واکنش گرا عمل کرده و هیچ هدفی در زندگی خود نداشتیم و دائما با تضادهای گوناگون مواجه می شدیم اما اکنون بسیار بهتر از قبل عمل می کنیم هر چند که اکنون نیز که با ناخواسته ای مواجه می شویم ناراحت شده و واکنش نشان می دهیم اما مدت زمان آن بسیار کوتاهتر از قبل شده و سریع تر می توانیم با به یاد آوردن قوانین و صحبت کردن با خودمان گفتگوهای ذهنی خود را به سمت مثبت جهت دهی کنیم. حذف افراد منفی، تلویزیون و شبکه های اجتماعی برای ما بسیار کمک کننده بوده، همچنین دیدن سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا نیز در کنترل ذهن و تمرکز بر زیبایی ها بسیار در رسیدن به احساس خوب به ما کمک کرده است.
این فایل در صورتی توسط من پلی شد که یجورایی تمرکزم رو این بود که خب من فلان چیزو که نمیتونم تغییر بدم
پس چجوری نتیجه میخواد برای من تغییر کنه …
و خب ….
این شد نتیجه این سوال که هدایت شدم به ای صفحه ی زیبا که درست و دقیق جواب سوالم داده شه ….
که بله
تو چرا تمرکزتو گذاشته رو چیزایی که نمیتونی تغییرشون بدی ؟؟؟؟
تو چرا انقد رو خودت کار نمیکنی که 4 تا گل بزنی که پنالتی ام اگه گرفت داور بازم واسه تو تاثیری نداشته باشه ؟؟؟
خو حالا شما این جمله طلایی رو تعمیم بده به همه ی قسمتای زندگی به روابط به ثروت و ….
من تو روابط این داستان و خیلی تجربه کردم که انقدر خوب بودم و انقد تمرکزم رو کاری که خودم انجام میدم بوده و فقط به شورو اشتیاق و خواسته خودم توجه کردم که اصلا همه جوره نتیجه به نفع من بوده با وجود یه عالمه رقبا که اصا رقبا رقیب حساب نمیشدن در مقابل من انقد که قله رو فتح کرده بودم با هدایت پروردگار
و واقعیت اینه که اصلا رقیبی وجود نداره
رقیبی وجود نداره و تو خودت باید رقیب خودت باشی و هستی
تویی که باید از دیروز خودت بهتر عمل کنی
تویی که مسئول رسیدن به خواسته های خودت هستی و رویاهایی که در سر میپرورونی رو باید به حقیقت تبدیل کنی
با کمک خدا و کنترل ذهنت
کنترل ذهنت!
چون این ذهن میتونه وقتی افسارو دستش بگیره تورو به قهقرا ببره
ولی اگه تو این کنترل و دستت بگیری میتونی خودتو به خیلی جاها برسونی
به اونجایی که دوسشون داری
و در اونجا احساس ارامش داری
و ی پله رفتی بالاتر
خدایا کمکمون کن ..
کمکمون کن که بتونیم همیشه با ندایی که توی قلبمون قرار داری همراه باشیم
و از پس نجواهای این ذهن بربیایم و براش فکت بیاریم به قول استاد
و قوانین و بهتر بشناسیم
و به این جهان و نوع کارکردش آگاه بشیم
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این فایل
این هدایت های زیبا به من یاداوری میکنه که جهان به سادگی به تو میده
سپاس گذار خداوند هستم که در مسیر قرار بگیری مهره پشت مهره هر کدام در زمان مناسب و مکان مناسب قرار می گیرد.
این مصادف شده بود با آگاهی های جلسه 14احساس لیاقت که چه اندازه مسئولیت پذیری هستی
——-
واقعا این بزرگ ترین درس از قانون نظام هستی است
زمانی که اتفاق روخ داد مقصر را واگذار به برون کردیم چه پشت گردنی های محکمی خوردیم
زمانی ام که قبول کردیم واقعا چه نتایج برای ما رقم خورد
من دو مثال واضیح دارم
همین ترک سکریت بود.
من بالای 12سال سکریت استفاده کردم
و بالای ده بار یا بیشتر از این ترک کردم پس دو باره کشیدم
خلاصه هربار ترک می کردم دوباره شروع می کردم خودم پاک پاک معصوم شرایط خلاصه بیرون مقصر صد درصد به دلایل مختلف
تا اینکه آشنا شدم به گفتگو با دوستان همین مه سپیده جان گفت بر خورد برم که سیگار می شکی
من نشستم گفتم ضیا تو به حد بی عرضه و بی غیرت استی که کوچک ترین فشار زمین و زمان را مقصر می دانی و شورع میکنی به خود تخریبی واقعا مگر احمق بیشتر از این داریم
نه
من قبول کردم با جان دل مقصر صد درصد خودم هستم
خلاصه بعد از جلسه 14 و چندین درس مرتبط با این موضوع کامنت های عزیزان باعث شد استوار تر و مستحکم تر بی مانم
سلام به دوستان گرامی
روزشمار تحول زندگی من قسمت 122
در این فایل استاد به این نکته اشاره میکنه که مسئولیت تمام جنبه های زندگیمون روبپذیریم و هیچ عامل بیرونی ای رو مقصر شکست ها و اتفاقات نادلخواه زندگیمون ندونیم، و بگیم من باید چیکار کنم که شرایط بهتر بشه نه اینکه چه عامل بیرونی ای باید تغییر کنه و شرایط بهتر بشه.
شخص من در موارد زیادی پدر و مادر و خانواده رومقصر شرایط نادلخواه زندگیم میدونستم و میدونم و میگم این افراد خیلی من رو ترسوندن و خیلی باورهای نامناسب به من دادن خیلی عزت نفسم نهادینه شده گرفتن به دلیل این نوع فکر نتایج زندگیم بهتر نمیشه چون من نمیتونم خانوادم رو تغییر بدم بنابراین چون عوامل بیرونی رو مقصر میدونم شرایط زندگیم تغییر نمیکنه
به خاطر دارم تصمیم گرفتم در حوزه ی مالی مسئولیت زندگیم رو خودم بپذیرم و شروع کردم به بهبود دادن خودم و نتیجه این کار ایجاد شدن ورودی مالی برای من شد در صورتی که تا زمانی که توقع داشتم بقیه این مورد رو برام حل کنن و مسئول اونها هستن هیچ اتفاقی نمی افتاد.
عاشقتونم.
سلام به همه دوستان عزیزم
در این مورد من یک داستانی برام اتفاق افتاد که خدا رو شکر تونستم از قانون آگاهانه به نفع خودم استفاده کنم.
داستان از این قراره که اولای مهاجرتم به تهران تو خوابگاه زندگی میکردم و اونجام همه جور قشر آدمی با همه خصوصیات اخلاقی بود دیگه.
یه دختری بود که خوشگل بود ولی بشدت حسود و تفرقه انداز پشت سر گو خیلی آدم دورویی بود.ولی هم بخاطر خوشگلیش هم قدیمی بودن تو اون خوابگاه جایگاه خاصی داشت و اتفاقا ما با هم هم اتاقی بودیم اولاشم خیلی دوست شدیم رابطه عالی بود ولی من میدیدم رفتارهاش رو با بقیه و دستم اومده بود چطور شخصیتی داره.
تا اینکه سر یه ماجرایی با من چپ افتاد تا جایی که میتونم بگم خیلی شرایط رو برای من سخت و غیر قابل تحمل کرده بود خوب دلم میخواست باهاش بجنگم و مقابله به مثل کنم اما خدا رو شکر منطقم به احساسم غلبه کرد و اومدم از قانون استفاده کردم بخودم گفتم ببین تو تنها کاری که باید بکنی اینکه تمرکزت رو کامل از روی این آدم برداری و بگذاری روی خودت و اهدافت جهان بقیه کارها رو برات انجام میده و صبح میرفتم کتابخونه تا عصر و روی فایلهام کار میکردم و کوچکترین صحبتی با کسی در این مورد هرگز نکردم تا اینکه شرایطی پیش اومد چند روزی رفتم سفر تو سفر که بودم دوستام زنگ زدند و ظاهراً کل اون اتاق با این خانوم به مشکل برخورده بود و کاری کرده بودند که از اون خوابگاه کلا بره.این ماجرا درس بزرگی بمن داد زمانی که من تصمیم گرفتم نجنگم بحث نکنم و کوچکترین قدرتی به این فرکانس ندم و تمرکزم رو کامل از روش برداشتم جهان کاری کرد که بدون کوچکترین دخالت من اون کلا حذف بشه به همین راحتی جهان این کارو انجام میده از اون زمان این ماجرا رو سرلوحه قرار دادم و هزاران بار بخودم گفتم که چطور باید از قانون تمرکز به نفع خودم استفاده کنم.من باید تمرکزم رو بگذارم روی تغیر چیزی که میتونم نه چیزی که کوچکترین توانایی در تغییرش ندارم این کار وقت تلف کردن و انرژی هدر دادنه آدم عاقل حداقل منی که با قانون آشنا شدم این کارو نباید بکنه بی خردی و بی عقلیه.
سلام ب استاد عزیز
خدارو شکر ک من هم هدایت شدم ب مسیر درست مسیر استاد عباسمنش و بچه های خوبش
تا قبل از آشنایی با استاد همیشه هر اتفاقی واسم میفتاد اون رو نسبت میدادم ب بیرون
قبلنا من هر جایی هر حرفی میزدم . و تمام حرفها قطعا تیرهای آماده بر علیه خودم بود
و وقتی اتفاقی می افتاد دعوا و بحثی پیش می اومد اونو نسبت میدادم ب اینکه اگر پدر یا بزرگترین داشتم این اتفاقات نمی افتاد
از روزی ک شاه کلید دستم اومد یا حرف نزن یا خوب ببین و بگو اوضاع آروم .و من اون آرامشی رو ک میخام بهش رسیدم
از حاشیه فاصله و آگاهانه هر جا میبینم احتمالن قرار بره ب سمت دیگه سریع با ی توجه آگاهانه ب چیز مثبت ذهنم و زبانم با هم ساکت میشن
و اینکه در سابق خیلی .واسه رسیدن ب شغلی تلاش میکردم و حسابی مایه میگذاشتم . ن تنها استخدام نشدم فرداد بسته نشد . هر روز حاشیه بود با شرکت تو کلاسهای استاد شجاع شدم ک برم دنبال هر کاری دوست دارم
الن اون رضایت رو دارم . مشتری هنرم هست . وقت خالی ندارم . هر روز هم دارم قدمهای تکاملی رو طی میکنم از روزی ک مسولیت کارام رو دستم گرفتم
دنبال بهبود م
و شرایط استخدام خارج از اختیارات من بود
پس من راهمو عوض کردم و آلن راضیم
بووووووووس ب صورت ماهت استاد گرانمایه و باارزش
ب امید دیدار ..
ب امید روزی ک من بغلتون کنم و بگم استاد اون بودم این شدم ..با دست پر بیام ب دیدنتون
بوووووووووووووس ب صوررررت قشنگت
به نام خدا
سلام به استادعزیزم وتمامی اعضای این سایت بی نظیر
چه همزمانی زیبایی بین این قسمت ازروزشمارتحول زندگی من (وحتی قسمت قبل) باجلسه14دوره بی نظیراحساس لیاقت…
پیام این فایل وجلسه14مشترکه واینه که بیاییم
مسئولیت همه مسائل زندگیمون روقبول کنیم
وکسی رومقصرزندگیمونندونیم وفقط روی خودمون
کارکنیم تاشرایط به نفع ماتغییرکنه .
امااین تمرین مستمرمیخوادتادرناخودآگاهمون
رسوخکنه وجزورفتارمون بشه وتبدیل به یکعادت
بشه.چون تازمانیکه برامون عادت نشه ممکنه این
قانون مهم رو فراموش کنیم وبه شیوه قبل عمل
کنیم.واقعیت اینهکهماهیچکنترلی برافرادوشرایط
بیرون ازخودمون نداریم وتنهاکاری که درتوانمون
هست اینه که روی خودمون کارکنیم وخودمون
روبهترکنیم .امازیبایی جهان اینه کهماروی خودمون
کارمیکنیم ولی خداوند افرادوشرایط اطرافمون رو
بامن جدیدهماهنگ میکنه ویک پازل زیبا برامون
میچینه که فقط ازعهده خودش برمیاد .این
قانونجهانه که هیچخطایی نمیکنه.قوانین جهان
بسیاردقیق وساده ودرهم تنیده هستند.یعنی این
قانون پذیرش مسئولیت زندگی خودمون وغرنزدن
وگلایه نکردن باعث میشه احساسمون بدنشه
واحساس خوب هم که مساوی اتفاقات خوبه واین
همون تنظیمفرکانسها وارسال فرکانس مناسب به
اندازه مناسب است وهمچنین توجه نکردن
برمواردمنفی ونازیباییها.چقدراین قوانین ساده وقابل
اجراهستند اما ما کهمیخواهیم قانون رااجراکنیم
ایمان وپشتکارمان رازمانی نشان می دهیم که در
معرض ورودی های نامناسب
قرارمیگیریم.مابایدمرتبا درحال پاکسازی
ذهنمانازورودیهای نامناسب باشیم وتمامگفتگوهای
ذهنیمان رابراساس قانون هماهنگکنیم .
تمرینی کهبه ذهنمن میرسداینست که مرتباباخودم تکرارکنم که من خالق زندگی خودم هستم .فقط وفقط خودم هستم که زندگی خودم راخلق میکنم وهیچکس بیرون ازمن حتی افرادخانواده امهم هیچ تاثیری درخلق شرایط زندگی من ندارندوخداونداین قدرت رابهمن داده است وهمه چیز رابه تسخیرمن درآورده است من هدف تعیین میکنم ودرخواست هایم رامشخص میکتم وخداونداجرامیکند .قدرت فقط درانحصارمن وخدای من است نه هیچکس دیکر.
سلام به همه ی دوستان هم فرکانسی و استاد عزیزم که بسیار ارزشمند هست برای ما
تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
من از اواخر سال 400تمرکز لیزری گذاشتم برای بهبود خودم و اعتماد به نفسم
و نتایج تا الان که براتون می نویسم فوق العاده بود
اما تا ماه قبل و از دست دادن سینمای ذهنم با حواشی
کلا ی پس گردنی جهان زد
اما میخواستم بگم پاشنه آشیل من که شاید پاشنه آشیل خیلی از دوستان باشه اینکه میخوایم به بقیه کمک کنیم
راهنمایی کنیم یاری برسانیم در صورتی که این سمی ترین فکر برای من و نمی دونم شاید برای شما هم باشه
که باعث میشه سینمای ذهن مون از دست مون خارج و دیگران جولان بدن و انرژی ما رو و روان ما رو مستهلک کنن
و باعث از دست دادن انرژی درونی مون بشه
مشکل اساسی اینه از لحاظ ذهنی با دیگران اختلاط ایجاد نکنم و تمرکز مو بذارم برای خودم و زندگی خودم
از کسانی که میان سینمای ذهن شما رو آلوده می کنن تشکر کنید که بهتون میگن تو کجا داری انرژی از دست میدی
و چ نشتی انرژی رو باید ببندی
دوستان گلم تمرکز تون رو به هیچ عنوان بیرون از خودتون ندارید
تمرکز بر قلب و احساس درون خودتون باشه
و اگر کسی،کاری،چیزی،بارونی، مشتری،و… باعث آزردگی ما بشه
1-ما توی ذهن مون بهش قدرت دادیم و باید قدرت رو ازش پس بگیریم
2-به ما نشون میده کجا رو باید درست کنیم
3-نشون میده که ما می تونیم این نشتی انرژی رو ببندیم
الآن که این نوشته رو می نویسم بعد از تجربه چندین سال ضربه خوردن از این پاشنه آشیل هست
و به امید یکتای مهربان تمرکز لیزری برای رفع این مشکل و بهبود هر چه بیشتر شخصیت و اعتماد به نفس ما
در ضمن بچه ها استاد توی تموم فایل ها می گه کنترل ذهن مهمترین مهارت ه و هدایتش
و تا جایی که در این مهارت فوق العاده بشیم زندگی مون بهتر و بهتر میشه
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد سلام خیلی جاها در گذشته دنبال مقسر در بیرون میگشتم وتمام عوامل بیرونی رو عوامل میدیدم که قدرت در زندگیم میدیدم با فایل ها و هدایت های دوره های شما بود که یاد گرفتم که من سازنده وتنها کسی هستم که میتونه تو زندگیم نقش ایفا کنه البته استاد این دونستن حتما لازم هست تا با تکرار به جریان حقیقی زندگیم تبدیل بشه اما واقعیت اینه تونستم راحت اشتباه هام و بپزیرم به جای نگاه کردن به بیرون به صورت آگاهانه سراغ افکارم برم و تو خودم علت و عامل وبخوام پیدا کنم به ترس هام رسیدم و ریشه رو تو توحید دیدم توحیدی که قدرت از جهان میگیره و به خودم و خدام میده این برام اصلی ترین خواسته و موضوعی شده که این روزها به صورت تمرکزی دنبالش هستم تاوقتی که هنوز حال خوبم از عوامل بیرونی بهتر یا بدتر میشه من همیشه رو خط موجی شکل خواهم بود روزهای خوبم نشونه های بهتری میبینم روزهای بدم وتضاد های بیشتری میبینم دفتر ها از باور به خدا تسلیم بودن تنها قدرت در دست خداست نوشتم ولی هم چنان تغییر تو عوامل بیرونی من و به نوسان در میاره وموجب میشه نتایج اصلی آرامش اطمینان ایمان توکل که پیه اصلی رضایت و احساس خوب ودر کل خوشبختی از خودم جهانم شرایط که هر روز دارم بهبود قدم قدم و تکامل شو میبینم گاهی کم گاهی زیاد گاهی معکوس پیش بره نمیدونم دقیقا کی که اصلاً حتی دیگه زمانش هم مهم نیست وفقط مهم برام نتیجه مهم شده نتیجه که از درون وجودم میخوام نتیجه که برام بندگی کردنه میخوام این و بگم مگه خدا رو قبول ندارم مگه باور ندارم خدا از رگ گردن بهم نزدیک تره مگه ابراهیم اعتماد به ندای درون وجودش و به اوج نرسوند پس سامان چیه چیه که بودن نبودن رفتن موندن زیاد کم این ور اون ور چقدر مهم هست که با این که میخوای بدونی حقیقت اصل جهان یعنی وجود تنها نیروی برتر بالا تر در وجودم چرا ناراحت چرا ترس چرا شک چرا سامان؟ لذت از زندگی زنده بودن همین معجزه که هر روز تو لحظه ای که بیدار میشم هست و نمیبینم درک نمیکنم استاد دارم حرکت میکنم دیگه انقد مهم نیست چقدر میخواد زمان ببره که مهم اینه خدای وجودم و پیدا کنم خدای که هدایتی شد شما استاد استعفا دادین سر کار نرفتین و همان روز اون انفجار اتفاق افتاد همون خدای که این جواب و پاسخ داده به شما که چرا من اون روز اون جا نبودم و شد رسالت شما هدف شما از گفتن ازش نشان دادنش گسترشش در وجود خودتون که سر ریزش شده این فایل های خدای این مسیر خدای این خوانواده خدای خارج از نعمت ها الهی این آرامش این حضور پررنگ خدا من هم هر روز با همین معجزه که یک روز آک با زیبای و هدیه میگیرم چرا با عشق بازی با خدا نگذرونم چرا حال خوبم که نشونه بندگی منه نشونه باور وایمان منه نشونه نزدیکی منه با بادی بودن و رفتنی کم یا زیادی وووو ضعیف بشه. میدونین همین لحظه تو ارتفاع دو هزار متری تو کوهستان هستم کوهستان سر سبزی که برگ های درخت های پاییزی بیشتر ش ریخته اما هنوز بعضی درخت ها برگ های رنگی داره که معجزه هستن معجزه بدون اجازه خدا نیفتادن معجزه اعتماد کردن که حکمت بزرگی هست که چرا برگ ها میریزن و اعتمادی که بهار دوباره سبز میشن رشد میکونند و گسترش میدن خود شون و جهان شون و ابر ها کف دره مثل دریای از ابر شده و هوای خاکستری که برف اومد تو ارتفاع بالاتر از من و همه این تصویر به انتهای افق میرسه که آسمون اون قسمت رنگ قرمز غروب و داره و چراغ های شهر تو این تمیزی مثل ستاره ها میدرخشن . این جا فقط منم این زیبای این جلوه گری این زیبای چقدر میارزه این که مسجد اون پایین داره اذان پخش میکنه چقد می ارزه اگه نتونم تواین همه زیبای خدارو ببینم نتونم بندگی کنم پس چی ارزش داره تمام قدرت ها جمع میشدن میتونستن قطره ای از این زیبای رو خلق کنند. خدا هدایتم کنه بفهمم درک کنم تو وجودم این ریشه رو محکم کنم انشالله استاد عاشقانه دوست دارم وبی نهایت سپاسگذارم دوستان تک تک تونو دوست دارم وافتخار میکنم تو خوانواده خدا باهم هستیم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
شرایط بیرونی هیچ گاه بر وفق مراد ما نبوده و همه ی ما در طول زندگی خود با تضادهای زیادی مواجهه می شویم. افراد موفق و ثروتمند تمرکز خود را بر روی خواسته های خود گذاشته و سعی می کنند سمت خود را عالی انجام داده و اگر شکست خوردند می دانند که اشکال در باورهای آن ها است و به جای تغییر شرایط بیرون زاویه ی نگاه خود را تغییر داده و جهان نیز آن ها را به مکان و شرایط بهتر هدایت خواهد کرد. افراد شاکی همیشه در تمام شرایط معترض بوده و در پی اصلاح و تغییر شرایط بیرونی هستند. نسبت دادن موفقیت به عوامل بیرونی شرک محسوب شده و قدرت خلق زندگی دلخواه را از ما گرفته و چون غیر قابل تغییر هستند هیچ گاه نخواهیم توانست به اهداف خود دست یابیم. اگر می خواهیم نتایج متفاوت بگیریم باید به شیوه ای متفاوت از عموم جامعه رفتار کنیم.جهان بیرون آینه ی درون ماست .
– ما پیش از این تمام اتفاقات زندگی خود را به عوامل بیرونی خصوصا شانس و تقدیر ، پارتی و…..نسبت داده و برای همین واکنش گرا عمل کرده و هیچ هدفی در زندگی خود نداشتیم و دائما با تضادهای گوناگون مواجه می شدیم اما اکنون بسیار بهتر از قبل عمل می کنیم هر چند که اکنون نیز که با ناخواسته ای مواجه می شویم ناراحت شده و واکنش نشان می دهیم اما مدت زمان آن بسیار کوتاهتر از قبل شده و سریع تر می توانیم با به یاد آوردن قوانین و صحبت کردن با خودمان گفتگوهای ذهنی خود را به سمت مثبت جهت دهی کنیم. حذف افراد منفی، تلویزیون و شبکه های اجتماعی برای ما بسیار کمک کننده بوده، همچنین دیدن سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا نیز در کنترل ذهن و تمرکز بر زیبایی ها بسیار در رسیدن به احساس خوب به ما کمک کرده است.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
فایلی ارزشمند و فوق العاده عالی را شنیدم
آنچه که اکنون یاد گرفتم این بود که باید تمام تمرکز خودم را بگذارم روی داشته های خودم
وقتی می توانم خودم را تغییر بدهم چرا دنبال تغییر دادن شرایط بیرونی هستم
بجای اینکار تلاش خودم را بگذارم روی باورهای درونی خودم تا آنها را تغییر بدهم و بی شک من آنوقت موفقترین خواهم بود
یاد بگیرم که هیچ عامل بیرونی نمی تواند زندگی من را رقم بزند و این فقط من هستم که با افکار و باورهای خودم می توانم زندگی خودم را بسازم
من خالق شرایط و زندگی خودم هستم
من می توانم براحتی و آسانی با تمرکز روی خودم و داشته های خودم یک زندگی را که آرزوی خودم است را برای خودم بسازم
صحبت های استاد در این فایل واقعا ارزشمند است و هر چه بیشتر روی خودم کار کنم بی شک من پیروزتر خواهم بود
فقط و فقط باید یادم باشد که این من خودم هستم که مسئول شرایط زندگی خودم هستم
ولاغیر
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
این فایل در صورتی توسط من پلی شد که یجورایی تمرکزم رو این بود که خب من فلان چیزو که نمیتونم تغییر بدم
پس چجوری نتیجه میخواد برای من تغییر کنه …
و خب ….
این شد نتیجه این سوال که هدایت شدم به ای صفحه ی زیبا که درست و دقیق جواب سوالم داده شه ….
که بله
تو چرا تمرکزتو گذاشته رو چیزایی که نمیتونی تغییرشون بدی ؟؟؟؟
تو چرا انقد رو خودت کار نمیکنی که 4 تا گل بزنی که پنالتی ام اگه گرفت داور بازم واسه تو تاثیری نداشته باشه ؟؟؟
خو حالا شما این جمله طلایی رو تعمیم بده به همه ی قسمتای زندگی به روابط به ثروت و ….
من تو روابط این داستان و خیلی تجربه کردم که انقدر خوب بودم و انقد تمرکزم رو کاری که خودم انجام میدم بوده و فقط به شورو اشتیاق و خواسته خودم توجه کردم که اصلا همه جوره نتیجه به نفع من بوده با وجود یه عالمه رقبا که اصا رقبا رقیب حساب نمیشدن در مقابل من انقد که قله رو فتح کرده بودم با هدایت پروردگار
و واقعیت اینه که اصلا رقیبی وجود نداره
رقیبی وجود نداره و تو خودت باید رقیب خودت باشی و هستی
تویی که باید از دیروز خودت بهتر عمل کنی
تویی که مسئول رسیدن به خواسته های خودت هستی و رویاهایی که در سر میپرورونی رو باید به حقیقت تبدیل کنی
با کمک خدا و کنترل ذهنت
کنترل ذهنت!
چون این ذهن میتونه وقتی افسارو دستش بگیره تورو به قهقرا ببره
ولی اگه تو این کنترل و دستت بگیری میتونی خودتو به خیلی جاها برسونی
به اونجایی که دوسشون داری
و در اونجا احساس ارامش داری
و ی پله رفتی بالاتر
خدایا کمکمون کن ..
کمکمون کن که بتونیم همیشه با ندایی که توی قلبمون قرار داری همراه باشیم
و از پس نجواهای این ذهن بربیایم و براش فکت بیاریم به قول استاد
و قوانین و بهتر بشناسیم
و به این جهان و نوع کارکردش آگاه بشیم
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این فایل
این هدایت های زیبا به من یاداوری میکنه که جهان به سادگی به تو میده
اگه تو بخوای
و قدم برداری
و باور داشته باشی که میشود
این ی قانون سادس
که تکرارش در ما باعث ایجاد یه باور بزرگ میشه
که میشود
که میشود
که پس هر اتفاقی ممکن است
و هر خواسته ای اجابت پذیرر
فقط ما باید باور کنیم
یواش یواش قدم قدم با همین اتفاقات و نتیجه ها
با همین فکتها
خدای من شکر
بریم سراغ فایل بعد و هدایت بعدی ؛)
دوستون دارم؛)
بنام خداوند بخشنده مهرابان
سلام عاشقانه خدمت این خانوداه عظیم عباسمنش
سپاس گذار خداوند هستم که در مسیر قرار بگیری مهره پشت مهره هر کدام در زمان مناسب و مکان مناسب قرار می گیرد.
این مصادف شده بود با آگاهی های جلسه 14احساس لیاقت که چه اندازه مسئولیت پذیری هستی
——-
واقعا این بزرگ ترین درس از قانون نظام هستی است
زمانی که اتفاق روخ داد مقصر را واگذار به برون کردیم چه پشت گردنی های محکمی خوردیم
زمانی ام که قبول کردیم واقعا چه نتایج برای ما رقم خورد
من دو مثال واضیح دارم
همین ترک سکریت بود.
من بالای 12سال سکریت استفاده کردم
و بالای ده بار یا بیشتر از این ترک کردم پس دو باره کشیدم
خلاصه هربار ترک می کردم دوباره شروع می کردم خودم پاک پاک معصوم شرایط خلاصه بیرون مقصر صد درصد به دلایل مختلف
تا اینکه آشنا شدم به گفتگو با دوستان همین مه سپیده جان گفت بر خورد برم که سیگار می شکی
من نشستم گفتم ضیا تو به حد بی عرضه و بی غیرت استی که کوچک ترین فشار زمین و زمان را مقصر می دانی و شورع میکنی به خود تخریبی واقعا مگر احمق بیشتر از این داریم
نه
من قبول کردم با جان دل مقصر صد درصد خودم هستم
خلاصه بعد از جلسه 14 و چندین درس مرتبط با این موضوع کامنت های عزیزان باعث شد استوار تر و مستحکم تر بی مانم