مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس‌منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس‌منش2017-12-01 12:52:312022-11-30 17:58:08مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلااااااااااااااااااام….
استاد هنوز گوشش نکردم ولی خیلی زیاد نیاز داشتم به یه فایل از شما که انرژی بگیرم برای برنامه های جدیدم، تو این یه سال که باهاتون آشنا شدم ، هم روابط عاطفیم فوق العاده شدن هم اعتماد به نفسم هم پیشرفت تو کارم … با اینکه هنوز دانشجوام اما یه بیزینس خوبم راه انداختم که بخش خیلی بزرگ از این روحیه مثبت برا رسیدن به آرزوها و اهدافمو مدیون شمامممممممممممممممممممممممممممم…. استاد امیدوارم هر کاری میکنین هرجا هستین زندگیتون پر از شادی و اتفاقات خوب باشه….
یا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفآءٌ
بنام فرمانروای قدرتمند هستی ،خالق عشق و زیبایی،رب هادی،خدای فراوانی و ثروت
سلام سلام سلام
چقد خوبه کامنت نوشتن و کامنت خوندن واقعا ی موهبت برای من
خییلی ب تنظیم فرکانسم کمک میکنه
الهی صدهزار مرتبه شکرت
این فایلو چند روز پیش دانلود کردم ولی امروز هدایت شدم ب گوش دادنش
گفتم عجب فایلیه چطور تاحالا در مدارش قرار نگرفتم
الان اومدم کامنتهای پرامتیاز و بخونم دیدم ک قبلا امتیاز دادم
گزینه دیدگاه های خودم و زدم ،دیدم دوتا ردپا دارم مربوط ب شهریور و پاییز 1402 هست
الهی شکرت بخاطر مسیری ک هدایتم کردی چقد قشنگ هرروز داری هدایتم میکنی
امروز دستم و گرفتی آوردی اینجا ک بهم یادآوری کنی مسیری ک اومدم تا اینجا رو
علاقه ام رو
حس قشنگ درلحظه بودن رو
هدایتم ب زیبایی های بیشتر و بزرگتر رو
هدایتم ب تغییراتی کردم
خدایا شکرت گ از طریق کامنت خودم باهام حرف زدی گفتی زکی من ،تو فقط لذت ببر از زندگیت ،شاد باش
تمرکزت رو زیبایی ها باشه
ب من اعتماد کن و قدم بردار
غمت نباشه ،فقط روی من حساب کن
امشب داشتم تو ذهنم مرور میکردم
خواسته های اخیرم رو ک ب راحتی محقق شد و هدایت خداوند رو ک خیلی واضح متوجه میشدم قانون چقد خوب داره کار میکنه و ب فرکانس من پاسخ میده
دوشب پیش خونه خواهرم بودیم ک خواهر زاده ام ک سربازیش چند ماهه تموم شده و توخونه اس از کنارم رد شد ،دیدم ک خندید
گفتم امیر حسین ب چی میخندی
چند قدم ازم دور شده بود ک برگشت
گفت تو ک لیسانس حسابداری داری چرا نمیری سرکار، استخدامی شرکت نمیکنی واسه خودت بری توبانک کار کنی
شغل خوب درآمد ثابت ،بیمه،خاستگار خوب ،ازدواج کنی
منتظر اسب سفیدی
بیکار نشستی توخونه اگه توی این 4 سال خیاطی هم میکردی ب جایی میرسیدی
خواهرم هم تایید کرد راس میگه چرا تلاش نمیکنی و..
ذهنمم سمت اونا رو گرفت و حسم بد شد
از دید اونا درسته حرفشون
ولی من علاقه ای ب حسابداری ندارم
نمیدونم چرا خیاطی رو ک با ذوق شروع کردم چرا اون آتش اشتیاق فروکش کرد
ولی میدونم بخاطر باور های محدود کننده ام بود،ک باید خیلی سختی و زجر بکشم زمان بزارم،انرژی بزارم
هزینه بکنم ک بتونم ی کم پول بسازم
باور و منطق قدرتمند کننده ای ک بهش هدایت شدم
دلیل منطق و باوری ک خدا میده:
اینکه برای ثروتمند شدن نباید هزینه زیادی کنی،زیاد وقت بزاری ،زجر بکشی ،سلامتی و بخطر بندازی
امکانات زیاد نمیخواد
من از فضل خودم بهترین نعمتها رو راحت بهت میبخشم ،آسمون و زمین ،تمام ذرات هستی مسخر توعه
#########################
ادامه ی کامنتم صبح روز بعد دارم مینویسم
الهی صدهزار مرتبه شکرت رب العالمین
من خیلی نتیجه گرفتم کوچیک و بزرگ تا حالا ولی از لحاظ مالی ک ورودی داشته باشم ن
نجواها داره میگه چ فایده این همه داری وقت میزاری کو نتیجه
اگه بخوام با خودم رو راست باشم ،زیادم رو افکارم کار نمیکنم ،فکر میکنم ک دارم کار میکنم وگرنه قانون بدون برو برگرد همیشه پاسخ میده
جهان همیشه ب فرکانسم پاسخ داده و میده ب میزانی ک روی خودم کار میکنم خیلی زود نتیجه میگیرم ولی استمرار رو ندارم شل کن سفت کن
واقعا دیگه خسته شدم نمیتونم اینجور ادامه بدم
یا باید با تمام وجود توی مسیر باشم یا ول کنم این مسیر رو ک جز گمراهی هیچی تهش نیست
چند روز پیش ک روز 4،5 بود ک از جراحی دندون عقلم می‌گذشت خییلی درد داشتم
خیییلی تو عمرم همچین دردی و تجربه نکرده بودم میگفتم کاش نیست و نابود بشم تا این درد از بین بره با کمک مسکن ی کم میخوابیدم اشکم در میومد از زور درد
خیلی سخت بود کنترل ذهن ولی تمام تلاشم و میکردم ک ی کم خودم و آروم کنم ب خودم گفتم زکی توی این 33 سال و خورده ای ک زندگی کردی هیچ وقت همچین دردی و نکشیدی همیشه سالم بودی خداروشکر کن
چقد راحت غذا میخوردی،آب میخوردی
مزه ی غذا رو میچشیدی
عطر غذا رو بو میکشیدی و لذت میبردی
چقد بزاق دهانت توی این همه سال غذا رو برات نرم کرد زبونت چقد خوب با فک پایینت هماهنگ بود و ب جویدن غذا کمک میکرد ک راحت قورتش بدی
چقد راحت خیار و زیر دندونت خورد میکردی بدون اینکه حواست باشه از چ نعمتی داری استفاده میکنی
دندون های سالم و قشنگت من تو کمتر از یک هفته شایدم یک هفته دوتا دندون عقل سمت چپ و کشیدم وهمون قسمت ب اندازه یک تخم مرغ ورم کرد خخخخخ
از صورتم عکس گرفتم ک قانون تکامل و همیشه بیادم بیاره و نعمت دندون های قشنگم رو
الهی صدهزار مرتبه شکرت
شب اول جراحی دندونم چنان لرزی گرفتم از زور درد ک فردا یا پس فرداش بود ک دیدم سمت چپ بینیم از داخل داره ورم میکنه و درد خیلی زیادی داره
افکار منفی ،نجواها هجوم آورد بهم ک ببین زکیه خدا هیچم دوست نداره ببین چقد بدبختی این همه درد بهت داده
باخودم هی میگفتم اشکال نداره درست میشه بدن من قوی هست ولی هی دردم بیشتر میشد و ورم بینیم هم بیشتر
و درد قسمت جراحی هم ب کنار
باخودم گفتم زکی الان موقعش هست ک کنترل ذهن کنی ها حواست باشه
اومدم سرچ کردم دلیل زخم شدن داخل بینی چیه،دیدم کلی عکس اومد بالا توضیحات و ک خوندم نوشته بود ک علتش ی ویروس هست ی جا هم نوشته بود ک
علتش سرطان هست
آقا منو میگی مردم ،ذهنم گفت کارت تمومه
ترس تمام وجودم و گرفت و افکار منفی و نجواها هجوم آورد ب مغزم
ک آره یادته دختر عموت هم اینجور بود مجبور شد بینیش و عمل کنه و..
گفتم ن اصلا اینطور نیست
مال من چیز دیگه اس ربطی ب این نداره خودش خوب میشه من تب و لرز کردم تبخال زدم خودش خوب میشه
و سریع رفتم تو تلگرام کتاب شفا ک خواهرم عید برام فرستاده بود و 4 تا فایل اول و دانلود کرده بودم و شروع کردم ب گوش دادن
بعد یکی دوساعت حالم بهتر شد و با خودم میگفتم ن ن ن این درست نیست
انکار میکنم این فکر رو
و هدایت شدم ب فایل آرامش در پرتو آگاهی درمورد سلامتی ک 98٪ از اتم های بدن ما هرسال نو میشه عوض میشه و بدن خیلی راحت از پس همه چی برمیاد
نمیدونم چقد گوشش دادم
ک ب آرامش رسیدم
گفتم خدایا من تسلیم هستم ،من ب هرخیری از سمت تو محتاجم و فقیر
خودت هدایتم کن تو ب راحتی از پس هر مسئله ای برمیایی خودت حلش کن برام درستش کن
هراتفاقی بیفته ب نفع منه
خلاصه فردا صبح خواهرم گفت میخوام برم بانک همرام میایی
اول گفتم ن ،بعد حسم گفت برو از داروخونه میناگر ک نزدیک بانکه بپرس ببین راه حلی براش دارن همچین چیزی داشتن تا حالا
ک خداروشکر کار تو بانک ب راحتی انجام شد ی نوزاد خوشکل 6 ماهه هم اونجا بود ک کلی ب من عشق داد با خنده های شیرین و چشم های پاکش
و تونستم دست خدا بشم برای یکی از بنده هاش ک پول براش کارت ب کارت کنم در صورتی ک پسری ک قبل من پشت عابر بود گفت خرابه
تو دلم گفتم خدایا خودت کارم و انجام بده
هم خودم راحت پول کشیدم و هم کار اون بنده خدارو هم انجام دادم خداروشکر
ک پسره برگشت گفت کارتو انجام داد گفتم آره الهی صدهزار مرتبه شکرت
ک بعدش رفتم داروخونه ی آقای مسنی بود با روپوش سفید فک کنم خود دکتر بود
مشکلم و بهش گفتم سریع گفت فلان پماد خوبه برات،رفت آوردش گفت دو روز بزنی آن شالله خوب میشه
گفتم خدایا صدهزار مرتبه شکرت ک هدایتم کردی و پاسخ درخواستم و دادی
با ی پماد 37 تومنی
الان روز دوم هست ک دارم ازش استفاده میکنم خداروشکر خییییلی بهتر شدم دردم تقریبا از بین رفته
ورم صورتم کامل خوابیده
میتونم راحت غذا بخورم
لقمه ام رو راحت بجوم
خیار با صدای قرچ قرچ بخورم و عطرش و بو کنم و لذت ببرم
الهی صدهزار مرتبه شکرت ک سربلند بیرون اومدم از این امتحان
عاشقتممم
امروز روز 4رمی هست ک فعالیت یو تیوپم و شروع کردم فیلم هایی ک حسم خوبه باهاش و میزارم و خداروشکر بازدید میخوره
بالاترین بازدید 494تا خورد
ی کامنت هم اومد رو همین ویدئو چقد ایمان من قوی تر شد ک خدا داره کارها رو انجام میده
خدایا من عمل کردم ب الهامت بقیه ش باخودت بازدید و فیلم های قشنگ و درآمدی ک با ادامه مسیر براحتی میتونم ازش بسازم
الهی صدهزار مرتبه شکرت
دیروز گفتم خدایا خودت هدایتم کن ب ی فیلم قشنگ برای یوتیوپ ک بگیرم
عصری خواهرم زنگ زد گفت شوهرم با بچه ها میخوان برن باغچه ب زکیه بگو میره باهاشون خودم سر کارم
ذهنم سریع گفت ول کن بخواب
بعد گفتم این هدایته باید بری
بعد ک رفتیم خیییلی خوش گذشت کلی توت چیدیم آب دار و رسیده شیرین و فوق العاده
چقد درختهای مرکبات میوه های کوشولو کوشولو شکوفه های فراوان داده بودن خداااای من خدااای من
هر درخت شاید هزاران هزار شکوفه داشت ک داشتن تغییر شکل میدادن ب میوه خیییلی زیبا بودن خییلی پرانرژی و عالی بود فضا
خلاصه کلی فیلم گرفتم کیف کردم ،لذت بردم رسیدم ب درخت سیب و زرد آلو هرکدوم نزدیک 5،6 تا میوه کوچولو گرفته بود خداای من چقد قربون صدقه شون رفتم و ذوق کردم براشون
ی دور زدم بین درختها
ک دیدم دامادمون داره آب میپاشه با ابزار مناسبش رو درختا
گفتم این آبه گفت آره خاک روشون هست میخوام بشورم شون
ک رسید ب ی درختچه یک متری تقریبا منم کنارش بودم
گفت ببین ی لونه اینجاست فک کنم میخواستن اینجا لونه درست کنن
.ک ی کم سرش و با دست باز کرد گفت ااااا رووووله این جوجه داخلش هست
گفتم ببینم
خداااای من وقتی نگاش کردم ی لونه ی ظریف با پرهای نرم بود ک داخلش 4 تا جوجه ی فسقلی ک دهنشون باز بود ،لود ک هی تکون میخوردن
ک سریع ازش فیلم گرفتم
گفتم ببین زکی چطور خدا برات ی فیلم خوشگل اوکی کرد
الهی صدهزار مرتبه شکرت رب العالمین
عظمتت و شکر
مادر جوجه ها ی برگ بالاسرشون گزاشته بود و روی رونه رو بسته بود ک گرما اذیتشون نکنه
الله اکبر
چطور اینقد دقیق هدایت میکنی پرنده ها و کل موجودات رو
و ی پیغام دیکه ک دریافت کردم این بود ک
جهان هرروز در حال گسترش و رشده
تولد این جوجه ها از یک مادر و بعد همین جوجه ها مادر میشن و بعد…
و این درخت میوه ها هرکدوم یک بذر بودن شدن نهال و درختچه و درخت
و هرکدوم هزاران هزار میوه میده
بذر میشه باز و باز هی ادامه داره
تولید مث آدم ها هم
رسیدن آدم ها ب خواسته هاشون
این برکت الهی ،آب مایع حیاط و سرسبزی چقد نعمت بزرگیه و همه ی میوه های گوناگون از یک آب با یک رنگ و شکل پدید میاد
واین عظمت الله است
خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت فضل بی انتهات الهی شکرت بخاطر همین لحظه ک حسم فوق العاده شد بابت ب یاد آوردن این زیبایی ها و داشته ها
بیاد بیارید
بارها تو قرآن اشاره کرده خداوند ک بیاد بیارید نعمتهایی ک بهتون دادم
بیاد بیارید فضل و رحمتم رو
خلقت انسان رو
عهدی ک باهات بستم ک از شیطان پیروی نکن ک دشمن آشکاری است برای شما
تمام تلاشش و میکنه ک از مسیر صراط مستقیم خارجت کنه
هیچ قدرتی نداره تو زندگی تو
کن تو رو خالق زندگیت قرار دادم و هرآنچه در آسمانها و زمینه رو مسخر تو کردم
از روح خودم درتو دیدم
ب تو کرامت بخشیدم ،آیا تعقل میکنی
آیا سپاسگزار هستی
آیا حواست هست ک فقط باید بندگی من رو بکنی
آیا میدونی ک فقط باید از خودم بخوایی درخواست کنی روی من حساب کنی
ب میزانی ک باورم کنی بهم قدرت بدی ث روم حساب کنی اسانت میکنم برای آسانی ها
هرچی ک بخوایی بهت میدم
تو فقط بندگی من رو بکن
سمت خودت رو انجام بده من سمت خودم و عالی انجام میدم
الهی صدهزار مرتبه شکرت ک بهم فرصت صلاه دیکه دادی
سپاسگزارم بخاطر سلول ب سلول تنم
ممنونم بخاطر سلامتی ک دارم
الهی شکرت بابت قلب بزرگی ک بهم بخشیدی
خدایا ایمانم و قوی تر کن ب ادامه مسیر و ثابت قدمم کن تا گاه مرگ و تسلیم بمیران من رو
عاشقتمممم
سلام
استاد خیلی ممنون بابت این فایل…
منو خیلی به فکر واداشت- من مدت13 ساله که شروع به کار روی خودم کردم و این قانون رو همیشه در همه جا میگفتند و شاید من اهمیت نمیدادم ولی باز باعث شد تلنگری باشه وحداقل چند روز به این فکر کنم که “الان، چه چیز خوبی وجود داره تا روی اون تمرکز کنم”
خیلی خوب شد که فکرمو به سمت گفتگوهای درونی و جهت دهی بهشون، راهنمایی کردید و از این بابت سپاسگزارم.
گرچه الان از اون ایمانی که در شاید بیشتر از 95 درصد از فایل هاتون صحبت میکنید هنوز چیزی عایدم نشده! چون هنوز نتونستم خدارو درک کنم فقط میدونم چیزی باهوشتر و بزرگتر از الان من وجود داره.
و میخوام یک تجربه رو در اختیار دوستان عزیز قرار بدم:
بنده دانشجو هستم و سال قبل یکی از واحدهای درسی ام رو چون فکر میکردم(گفتگوهای درونی و باورهاو فرکانسها) نمیتونم از پسش بر بیام و دوستام از من جلوترن و بایستی درس A رو خوب بلد باشم تا از عهده درس فعلی بر بیام…
ولی امسال که این درس رو برداشتم فکر میکنم(گفتگوهای درونی و باورهاو فرکانسها) خیلی خوب از پس این درس بربیام در حالی که حتی درس A رو که احساس میکردم پیشنیازه درس فعلی باشه جز 10 صفحه از 400 صفحه مطالعه نکردم.
که این نشوندهنده فقط باور و فکر و اندیشه و نگرش من در مورد این درسه
چون استاد همون استاده-درس همون درسه-جزوه و کتاب هم همون قبلیهاست. که فقط هم کلاسیام تغییر کردن و باور و میزان اعتماد به نفس که کاملا یک چیز ذهنیه.
باز هم ممنون بابت فایلی که در اختیار بنده قرار دادید
مطمینا با هر بار دیدنش چیزهای جدیدی یاد خواهم گرفت
الان، چه چیز خوبی وجود داره تا روی اون تمرکز کنم؟
فرصت زندگی کردن که داریم
میتونیم نفس بکشیم، میتونیم راه بریم، میتونیم با چشمانمون زیبایی های جهان رو ببینیم، میتونیم با گوش هامون آگاهی های خوب و نگاه زیباتر رو بشنویم، میتونیم با ذهنمون فرکانس های بهتری ارسال کنیم و خالق بهتری برای زندگیمون باشیم، شکر خدا هر روز نعمت های زیادی داره وارد زندگیمون میشه، هر روز غذاهای بهتر و خوشمزه تر، هر روز سلامتی بیشتر، هر روز نکات مثبت بیشتر، هر روز کسب و کارهای جدید میبینم، هر روز میبینم چقدر انسان ها تونستن از عشقشون پول های خوب بسازن نمونش که دیشب دیدم یک یوتوبر بود به نام نینجا که اسم کانالش در یوتیوب ردبول گیمینگ هست فقط برو ببین چه پیشرفتی کرده! هر روز میبینم خانه های جدید داره ساخته میشه، هر روز تکنولوژی داره پیشرفت میکنه، هر روز امکانات رفاهی و تفریحی داره بیشتر میشه، هر روز افراد بیشتری دارن ثروتمند میشن، هر روز کاربران این سایت رو میبینم که دارن پیشرفت میکنن و خالق بهتری برای زندگیشون میشن، هر روز قانون داره توسط افراد این سایت تایید میشه که «با استفاده از قانون میشه از هر شرایطی به هر خواسته ای که میخوایم برسیم» مثلا رضا عطار روشن رو برید کامنت هاش رو بخونید و ببنید از چه شرایطی تونسته به اینجایی که الان هست برسه، چه چیز خوبی وجود داره تا روی اون تمرکز کنم؟ رابطه عالی تری که با خانوادم ساختم، تصاویری که برای تجسم رابطه دلخواه ساختم و هر روز دارم روی اون و باورهاش کار میکنم داره جواب میده، مقاومت هایی دارم در ذهنم که شناساییشون میکنم و برشون میدارم و دوباره کلی همه چیز بهتر میشه، یکی از اونها غرور بود که واقعا پوستم و کند اما تونستم شروع کنم به زیر پا گذاشتنش و یک عالمه اوضاع بهتر شد، محله فوق العاده ای که توش زندگی میکنم یک عالمه انسان فوق العاده داره، انسان هایی شاد، اهل بگو بخند و مثبت اندیش، همسایه های فوق العاده آرام، کودکان فوق العاده زیبا، خواهر و برادر هایی رو میبینم که چقدر روابط عالی با هم دارن و قانون دوباره برام تایید میشه، همسایه های فوق العاده خوش فکر و طی این مدت که در این محله هستیم واقعا فقط خوبی ازشون دیدم، بسیاری از خانواده هایی که اینجا زندگی میکنن از نظر مالی عالی هستن، ماشین های خوب دارن، برخی از اونها چند تا خونه کنار هم خریدن و با هم یکی کردن، اینها همش نشونه فراوانی جهانه که میشود به هر خواسته ای رسید، الان، چه چیز خوبی وجود داره تا روی اون تمرکز کنم؟ یک محیط آماده کردم تا دارت رو بهش متصل کنم و هر روز عصر در خنکی هوا بریم بازی کنیم، دوچرخه هام رو تعمیر درست و حسابی کردم و هر روز میرم باهاشون میگردم البته الان بیشتر شب ها میرم که هوا خنک تر میشه، چند تا درخت توت خفن تو محلمون هست که به طرز شگفت انگیری توت هاش تموم نمیشن دو ماهه هر روز داریم میریم میخوریم و باز هم توت داره، تازه یک درخت شاه توت هم کنارش هست که داره میوه هاش میرسه…. و تازه چقدر این توت ها خواص و فایده برای بدن دارن، سیستم ایمنی بدن رو تقویت میکنن، بینایی رو تقویت میکنن، سلامت قلب رو بهبود میبخشن، سیستم گوارشی رو صفا میدن :)) باعث شادابی پوست و مو میشن هزار تا فایده داره این توت..
عرض سلام استاد گرامی.بنده مدتی بود که خود باخته بودمو اعتماد به نفس از من صلب شده بود.دیدگاهم،عقایدم همش برگشته بود به سمت منفی و به همون اندازه هم ضربه خوردم.الان به چیزی جز شدن و موفقیت فکر نمیکنم،الان توی کارهامو فکرهام یا وجود نداره،فقط به این فکر میکنم که این کار میشه و باید بشه،افکارم محکوم به شدن هستش و راه دیگه ای براش نذاشتم.خدا خیرتون بده،شما پیامبر نیستید اما پیام آور نجواهای مثبت هستید که یاد دادید فعل خواستن رو به درستی صرف کنیم.خدا پشت و پناهت باشه مرد.
مرسی برادرم، قدرتمند ادامه بدید، شما منحصر به فرد در هستی هستید، خدا با شماست، خدا عاشق شماست و شما شایسته ی بهترین های هستی هستید، خداوند بی قضاوت در هر لحظه کنار شماست، فرکانس لحظه هاتون رو تنظیم کنید و مقتدر و با صلابت ادامه بدین، خداوند هادی، حامی و حافظ و نگهدارتون
سلام به استاد عزیزم و هم دانشگاهیهای عزیزم خیلی خیلی خوشحالم که در دانشگاه عباس منش درس می خوانم ممنونم استاد جان از این فایل ناب چندین بارگوش کردم خیلی احساس خوبی دارم وامید وار به آینده خودم که عالی میشه 🌷🙏
سلام استاد جون و مریم عزیزم
من بهار هستم
این اولین کامنت من روی سایت هست ، من یه اتفاق خیلی جالب در رابطه با موضوع این فایل برام افتاد که دوست داشتم بنویسم و با دوستانم و شما به اشتراک بذارم
امروز من خیلی روزم رو پر انرژی و شاد شروع کردم و کار های خیلی مفیدی انجام دادم چند تا از فایل های شما رو نگاه کردم و گوش کردم تمریناتم رو خیلی بهتر از روزهای دیگه انجام دادم و خلاصه خیلی حالم خوب بود و همش توی ذهنم داشتم فرکانس مثبت می فرستادم و از زیبایی های اطرافم نهایت لذت رو میبردم تقریبا ظهر بود که متوجه یک موضوع ناراحت کننده شدم و من توی اون موضوع هنوز نتونستم باورهام رو درست کنم پاشنه آشیل من هست
وقتی اون موضوع رو فهمیدم کاملا بهم ریختم انقدر عصبی و ناراحت شدم که دیگه هیچ اثری از اون حس خوب چند دقیقه قبل پیدا نبود خیلی احساس بدی داشتم با همسرم خوب رفتار نمی کردم توی ذهنم پر شده بود از حرف های منفی از نجوا حسم خیلی بد و ناراحت کننده بود و این موضوع تا ۴ ساعت بعد از شروع اون احساس بد ادامه داشت
دیگه خسته شدم از این حس بد با خودم گفتم باید حسم رو خوب کنم و بعد از اینکه حسم خوب شد باید روی این باور غلط که پاشنه آشیلم هست کار کنم و از بین ببرمش و باور درست سر جای اون بذارم یه حسی بهم میگفت تنها جایی که میتونی این درگیری ذهنی رو حل کنی سایت استاد هست
من هدایت شدم سمت سایت و روی دکمه نشانه امروز من کلیک کردم و من وارد این صفحه شدم واااای استاد وایی که چقدر حرفاتون آرومم کرد نمیدونید انقدر قشنگ اون حس خوب صبح دوباره بهم دست داد که الان حالم حتی خیلی بهتر از صبح هست
استاد یعنی قشنگ به چشم دیدم : من در جزیره کیش زندگی میکنم و میزم کنار پنجره هست و همیشه در هر لحظه از پشت این شیشه یا دارم طوطی میبینم یا دارم بلبل های کوچولو خوشگل میبینم که به هرکس که چند ساله ساکن جزیره هست میگم من طوطی و بلبل میبینم باورش نمیشه میگه مگه توی جزیره اصلا طوطی هست ؟
من خیلی تعجب میکردم از این موضوع و این موضوع رو به همسرم دیروز گفتم و جواب همسرم این بود که یعنی این آدما به چی فکر میکنند که این همه زیبایی رو نمی بینند؟
و جواب من در برابر این سوالش این بود : نمیدونم!
ولی الان به اون جواب رسیدم به همون چیزی که من توی اون ۴ ساعت فکر میکردم استاد من که همیشه طوطی و بلبل میدیدم توی این ۴ ساعت حتی گنجشک هم دیگه نمی دیدم با خودم میگفتم یعنی این پرنده ها کجا رفتن؟
چشمم روی تمام زیبایی ها بسته شده بود و این برای من یه تجربه شد که همیشه با تمام وجودم فرکانس های مثبت ارسال کنم
خدایا شکرت
سلام استاد عزیز
سلام به همه دوستان خوب در گروه عباس من
سلام به شما دوست عزیزی که این کامنت رو می خونی
خداوند را شاکرم که در این مسیر قرار گرفتم
من کسی بودم که همه چیز در زندگی خودم داشتم و دارم
باغ
خانه
ماشین
دوستان خوب
روابط خوب و عاشقانه
اما تمام طول زندگی ام فقط به فکر بازپرداخت بدهی های خودم بودم
و هرچه می گذشت من بیشتر کار می کردم بیشتر و بیشتر تا جاییکه روزهایی می شد که ۱۴ ساعت کار می کردم اما در نهایت هر روز بدهی های من افزایش می یافت
فشار بر من بیشتر می شد
قرض می کردم تا قرض قبلی خودم را پرداخت کنم و برای پرداخت قرض الان باز قرض و وام. و وام
یک روز واقعا عاصی شده بودم هم از خانه فشار بر رویم بود و هم از سمت کارفرما
هرچه فشار بیشتر می آورد من سخت تر کار می کردم و عایدی من کمتر می شد
تا روزی از سر ناچاری دنبال راه فرار بودم
دست به هرکاری می زدم و دچار هر نوع ضرر و زبانی می شدم
از خدا و همه ناامید شده بودم
واقعا معنی فشار را حس می کردم
یک شب نشستم و شروع به نوشتن کردم و از خدا خواستم که کمک ام کند
چرا که حق من فقر نبود
حق من ثروت و دارایی بود
و الان که دارم این مطالب رو می نویسم
واقعا معنی فرکانس و باور رو می فهمم
و می دانم که تمام اشتباهات از من بوده
وممنون خدای خودم هستم که با استاد عزیز آشنا شدم
دوستان واقعا جهان ما جهان فرکانس و باور است
باور داشته باشیم به ارزشمند بودن خودمان
باور داشته باشیم به سعادتمند بودن و ثروتمند بودن خودمان
استاد حرف قشنگی می زنند
خداوند از ثروتمند بودن ما
آسایش ما
احساس خوشحالی می کند
ممنون از همه دوستان عزیز
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همگی
برگ پنجاهم از سفرنامه تحول زندگی من
ما به هرچیزی که باور داشته باشیم وارد زندگی امان می شود
وقتی ما به این جمله ایمان بیاوریم انوقت تعهد می دهیم و مسیولیت تمام اتفاقات را می پذیریم
باور فکری است که هزاران بار تکرار شده و ما برای اینکه بتوانیم باور های قدرتمند کننده را جایگزین باور های محدود کننده بکنیم باید بتوانیم ورودی های ذهنمان را کنترل کنیم
در معرض اخبار های منفی نباشیم با افرادی وقت بگذرانیم که به ما احساس بهتری می دهند ما شاد تر می شویم و می توانیم باور های بهتری را در کنارشان بسازیم
تا زمانی که ما در این راه باشیم نتایج بهتری میگیریم و با دیدن این نتایج ذهن ما راحت تر می تواند منطقش را کنار بگذارد و باور جدید را نهادینه کند
مهم ترین کاری که ما باید انجام دهیم این است که باور کنیم تمام اتفاقات زندگی امان را خودمان رقم می زنیم
یاحق
ورعی
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد من
خیلی عالی بود استاد دیشب داشتم فکر میکردم در مورد فرق باور با فرکانس چیه میخواستم تثبیتش کنم تو ذهنم ،
رفتم تو عقل کل سرچ کردم که زیاد نفهمیدمش البته من قانون آفرینش بخش اول رو گرفتم و دارم کار میکنم رو خودم جلسه دوم و هنوز درکش نکرده بودم امروز ظهر نمیدونم اومدم یه قسمت از زندگی در بهشت رو ببینم وقتی دیدمش میخواستم که کامنت بزارم نمیدونم چجوری شد فایل مصاحبه استاد با دوستان بالا اومد که صحبت های شما با عرشیا بود
من دیگه بر نگشتم اینو یه نشونه دیدم زدم روش و گوش دادم (شب قبلش جاتون خالی استخر رفتم و کلی خوش گذشت و همونجا زیر آب روی آب تجسم میکردم با خودم حرف میزدم قوانین رو به خودم گوشزد میکردم تکرار میکردم به خودم انرژی مثبت میدادم)
اصلا فایل کلا انرژی برام کلی نکته برداری کردم که چجوری قبل از اینکه مجبور بشم چیزی یاد بگیرم خودم برم تو حیطیه مارین یاد بگیرم
یا اینکه چجوری باید تکامل رو برای خودت راحت و آسون کنی تکامل به معنی زمان نیست تکامل به معنی اینکه من هدف داشته باشم باور هاشو بسازم ایده که اومد حرکت کنم و انجامش بدم تا تجربه م بیشتر بشه و از هرتجربه چیزهای بهتر یاد بگیرم و این روند ادامه بدم قرار نیست زمانبر باشه من میتونم با تمرکز شبانه روزی رو هدفم و اجرا ایده ها تجربه ی بیشتر در زمان کمتر به اهدافش برسم
این یه قسمت داستان بود قسمت بعدی جالب تر بود که بالای فایل ویدیو یه یه فایلی بود که همین فایله که جواب سوال دیشبم بود
خیلی عالی اونجا که استاد میگه (فکر فرکانس افکار همه یک معنی رو میدن ) خیلی خوشحال شاد شدم از این فایل رو گوش کردم
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم استاد
در پناه خدا…
بنام تغییر دهنده حال ما به بهترین حال
سلام خدمت استاد عزیزم
چقدر خوشحال هستم وقتی خودم را در کنار شما احساس میکنم. خودم رادر پرادایس میبینم. شما و مریم خانم آتیش کرده‌اید و پیاز چال میل میکنید و من در کنار آتیش کمی می لرزم و دستانم را به هم می‌مانم و می‌نشینم و به حرف های شما گوش میکنم و شما را نگاه میکنم.
یا شما تنیس روی میز بازی میکنید ومن …
یا شما شاخ و برگ های هرز را می زنید و من هم کمک میکنم.
استاد!
خیلی دلم می‌خواست من هم یک باغ بزرگ وزیبا داشتم که خانه زیبا و پراز دار ودرخت مخصوصا پر تاک های انگور به صورت خیلی حرفه‌ای و محوطه‌ای گل کاری شده و خانه‌ای لوکس وتمیز وبزرگ که شما با اتوبوس خودتون با مریم خانم می‌آمدید و من باز هم از وجود شما لذت میبردم.
بگذریم.
این خاطره را روزی تصویر میگیرم و فایل درست میکنم ولذت خواهم برد.
ولی اکنون؛
استاد!
ما هرلحظه با افکارمان در حال ارسال فرکانس‌های به جهان هستیم.
س-من چگونه می‌توانیم فرکانس‌های خودم را کنترل کنم؟
س-من چگونه افکارم را در اختیار بگیرم؟
س-من چگونه ورودی‌های مغزم را کنترل کنم؟
جواب من به ای سوال ها با توجه به فایلهای که تا الان شنیدم ونتیجه این 27روز سفرنامه ام را مینویسم.
استاد!
من باید آگاهانه بر ورودی‌های مغزم و کانون توجه ام کنترل داشته باشم.
یعنی چه؟
یعنی این که،
من باید آگاهانه چیز های را ببینم و بشنوم.
من باید آگاهانه چیزهای را لمس کنم و بنویسم.
من باید آگاهانه چیزهای را احساس کنم.
که به من عشق و زیبای بیشتری نشان می‌دهد.
که به من روابط بهتری می‌دهد.
که به من فراوانی و پول وثروت بیشتری نشان می‌دهد.
که به من ارتباط با خدا را بهتر وبهتر ایجاد می‌کند.
که به من سلامتی و ایمان بیشتری می‌دهد.
که به من شادی وامیدواری بیشتری می‌دهد.
به من هرلحظه احساس بهتری می‌دهد.
که به من شجاعت بیشتری می‌دهد.
که از من ترس و اضطراب و غم را دور تر می‌کند. یعنی،چیزهای که قبلاً هم میدیدم باید با زاویه دید بهتری آگاهانه ببینم تا احساس بهتری داشته باشم ، حتی اگر کمتر از 1درصد باشد باید آگاهانه تغییر را و احساس خوب را درک کنم.
چون من ناگزیر هستم هر روز با تعدادی افراد برخورد کنم که تعدادی هم جدید هستند؛ که آنه احساسی را به من منتقل میکنند. من باید آگاهانه به دنبال نکته خوب باشم و احساسم را خوب نگهدارم دارم.
من هر روز مناظر ودیدنیهای مختلف را ببینم. من باید از دیدن آنها احساس خوب و زیبادر خودم ایجاد کنم.
من هر روز با خانواده‌ام برخورد میکنم که باید حداقل یک نکته خوب از آنه بگیرم و احساسم را خوب نگهدارم دارم.
من هر روز صدای اذان را می‌شنوم و باید آگاهانه هر روز از ارتباط با خداوند ایجاد کنم واحساس خوب داشته باشم تا ایمانم به لذت بینجامد و ارتباطم محکمتر شود.
من هر روز تعدادبیشتری از افراد سالم را میبینم و از دیدن سلامتی و شادی لذت ببرم.
خلاصه،
وقتی اینها را میبینم و از خداوند بابت درک همه اینها شکر گزاری کنم ،باز هم احساس بهتری در من ایجاد میشود.
استاد!
من تلاش میکنم تا از نجواهای شیطانی در پناه خداوند آرام گیرم.
خوشحالم که خداوند شما واین همه دوستان خوب را در مسیر سفرم قراردادهاست.
استاد!
من 27روز است که دانش‌آموز این راه هستم.
خیلی دوست دارم شما بهتر درک کنم تا بهتر بفهمم خداوند چگونه فکر میکنند؟
این ردپای 27مین روز سفرنامه تحول زندگی من است.