زیبایی ها را ببینیم - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

1401 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2031 روز

    سلام.

    امشب سومین تولدِ یک سالگی حافظ رو در کنار مادرشوهر و خواهرشوهر عزیزم گرفتیم.

    عصر با هم رفتیم پارک.

    اسم پارک هم مثل قند عسلم، حافظ بود.

    دو سال پیش زمانی که پیاده روی منظم داشتم بارها و بارها میرفتم این پارک.

    خیلی بزرگ و باصفاست.

    همون پارکی که یه دفعه نشستم رو چمنا و کم کم تونستم یه هاپو رو نوازش کنم.

    یادمه چقدر هاپوی ارومی بود و کنار من روی چمن نشست و بعد خوابید.

    همون هاپویی که فرستاده شده بود تا با ارامش ترس منو از دست زدن به هاپو، برطرف کنه.

    یادش به خیر.

    حس فوق العاده ای داشتم اون لحظات.

    موقع پیاده روی تو پارک، حافظ تو بغل مادرشوهر و خواهر شوهرم بود کامل، و من نهایت لذت رو بردم از دیدن طبیعت زیبای پارک و پرنده ها و …‌

    خدایا شکرت که رفتن به پارک حافظ رو روزیِ امروزم کردی.

    خیلی خاطرات و لحظات شیرین تجربه کردم تو این پارک.

    هر گوشه رو که نگاه میکردم، لذت میبردم.

    انگار یه دوست عزیزی رو بعد از مدتها میدیدم.

    الحمدالله.

    حافظ جانم برای تولدش دوچرخه، لباس های قشنگ، پول نقد، اسباب بازی هدیه گرفت.

    الهی شکر برای همه شون.

    و مهمتر، محبتی که دریافت میکنه همیشه.

    الحمدالله.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2031 روز

    سلام.

    عکاسی اقا حافظ دیروز انجام شد.

    عکس ها خیلی قشنگ شدن.

    یه آلبوم قشنگ با طرح جلد فیل هم برداشتم.

    امروز عکس های قبلی رو گذاشتم داخلش.

    خیلی قشنگ هستن.

    الهی شکر.

    امروز یکی از همکارای قدیمم بهم تبریک گفت روز دختر رو.

    خیلی خوشحال شدم.

    خودمم به کلی از دوستهامو بچه هاشون تبریک گفتم.

    کلی حس خوب ارسال و دریافت کردم.

    الهی شکر.

    دیشب رفتیم خونه برادر همسرم.

    خیلی خوش گذشت.

    عمو و زن عمو با حافظ شادی میکردن.

    منم با مانی و سودا شادی کردم.

    مانی برای معلم زبانش هدیه روز معلم تهیه کرده بود، منم براش یه اریگامی قلب درست کردم و روشو قلب های رنگی کشیدم.

    مانی هم روش برای معلمش تبریک معلم نوشت.

    الهی شکرت.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2031 روز

    سلام.

    خدایا ازت مچکرم.

    خیلی مچکرم.

    برای همونی که میدونی.

    اینکه منتظر بودم براش، ولی تمام تلاشمو داشتم حسم خوب بمونه، نترسم، عجله نکنم و …

    امروز بهم نشونش دادی.

    ذوق کردم.

    اشک هام سرازیر شد.

    برام چند تا نشونه فرستاده بودی که اجابت میشه، نگران نباش.

    الهی

    الحمدالله

    امروز تونستم قسمت 13 دوره هم جهت با جریان خداوند رو چند بار بشنوم.

    کیف کردم.

    اینکه در مورد سیستمی بودن خداوند صحبت کردین فوق العاده بود.

    یه جایی لحن صداتون شگفت انگیز بود.

    وقتی با عشق از خداوند میگین، به شدت شنیدنِ صدا و صحبت هاتون به قلب من میشینه.

    ممنونم استاد جان.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2031 روز

    سلام‌.

    گاهی وقتی روزهام از پی هم میان و میرن، تو ذهنم میاد تو نتونستی استفاده کنی از ایامت بهتر.

    نتونستی خوب لذت ببری.

    تو روزهاتو از دست دادی و میدی.

    دقیقا بوی کمبود میاد از ذهنم.

    بوی حسرت.

    بوی مقایسه.

    بعد به خودم میگم نه، من دارم حس میکنم روزهامو.

    دارم ازشون استفاده میکنم.

    وقتی میخوام و زمان خوبی هست برای انجام کاری، تلاش میکنم و انجامش میدم.

    حسم هم خوب میشه حین اونکار و بعدش.

    چون میبینم که دارم تلاشم رو برای بهبود خودم و زندگیم انجام میدم.

    سمانه تو کافی هستی.

    همینی که هستی، به خاطر ذاتت کافی هستی.

    نه به خاطر هوش، مهارت ها، توانایی ها، استعداد و نکات مثبتت.

    اونا خوبن ولی دلیل کافی بودنت، ذاتِ خودته.

    خودِ سمانه جان صوفی، فارغ از داشته ها و نداشته هاش.

    سمانه بیا و اگه حس کردی کسی با رفتار یا کلامش بهت حس ناکافی بودن میده، خودت دست بجنبون و فرمون رو بگیر دست خودت.

    به خودت بگو که من به خاطر ذات وجودم، ارزشمندم، فارغ از داشته ها و نداشته هام.

    فارغ از کارهایی که انجام میدم یا دادم، و کارهایی که انجام نمیدم و ندادم.

    اونا منو تعریف نمیکنن.

    این روزها خیلی با خودم صحبت میکنم.

    خیلی به درونم سفر میکنم، تحلیل میکنم.

    گاهی فکر میکنم دیگری سد یا مانعِ منه برای بهبود و افزایش کیفیت زندگیم.

    بعد متوجه میشم نه.

    اون مانع یه صدا هست تو ذهن خودم.

    وقتی خودم قاطع و محکمم، صداها خیلی کم هستن و اصلا بهشون بهایی هم نمیدم.

    حتی اگه در واقعیت هم صدایی باشه به صورت ترمز برای من، نادیده اش میگیرم.

    مسیله استحکامِ من برای خودم هست.

    یه ویدیو دیدم که برام جالب بود.

    میگفت سعی کن قضاوت نکنی.

    بگو من از فلان حرف یا رفتار خوشم نمیاد.

    به اون ادم کار نداشته باش و قضاوتش نکن.

    شب ها، فرصت خوبی برای خلوت با درونمه.

    سکوتش کمکم میکنه راحت تر بگم و بنویسم و تحلیل کنم.

    امروز هم سرشار از قشنگی بود.

    حافظ جانم دندون در آورد.

    با خواهرم تماس تصویری داشتم.

    برای خونه کارهای مرتب سازی و چیدمان مرتب انجام دادم.

    به وضعیت آشپزخونه رسیدگی کردم.

    برای خودم احساس لیاقت رو تمرین کردم.

    دایره آبی داشتم و پیام از دوست نازنینم.

    کامنت خوندم و نوشتم.

    فایل 13 رو بارها شنیدم و لذت بردم.

    صدای پرندگان رو شنیدم.

    دو تا کار عقب افتاده رو انجام دادم.

    کمد رختخواب ها رو بیرون ریختم و مرتبشون کردم.

    اینستاگراممو پاک کردم، تبریک میگم به خودم برای امروز و پاکی از این فضا.

    استاد تو جلسه 13 گفتن، وقتی میبینی تاثیرات نامناسب فضای مجازی رو روی خودت، نبینشون.

    منم اینستاگرام رو حذف کردم.

    الهی شکر برای اقدام عملی.

    خوشحالم و سپاس گزار،

    برای تمام کارهایی که انجام دادم و میدم،

    و کارهایی که فکر میکنم به انجام دادن یا ندادنشون،

    به بهبودهام و تلاشی که براشون میکنم.

    من 100 نیستم،

    قبول میکنم کم کم، که کامل نیستم.

    تلاش میکنم که کافی بودن رو درک و زندگی کنم.

    دارم برای حالِ خوبم تلاش میکنم.

    دارم برای توجه به زیبایی ها و نکات مثبت روزانه ام تلاش میکنم.

    دارم برای بهبود شخصیتم، کنترل ذهن و افکارم، تلاش میکنم.

    سمانه جان ازت ممنونم.

    خدا جان مرسی که همیشه محافظ و پشتیبان و یار و یاور منی.

    ماچ بهت.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      Nafis گفته:
      مدت عضویت: 1191 روز

      سلام به روی مامان سمانه جان

      سلام به حافظ قند عسل (:

      الان من چه شکلی آخه اون دندان های تیزش را تو شکلک نشون بدهم (((“:

      الهی مبارک باشد

      (چه عکس خوشگلی هم انداختید سه تایی

      ایده قشنگی را اجرا کردید)

      اصلا عجله نکن، بچه ات را هم با بچه ای مقایسه نکن

      کلا مقایسه معضل اساسی است که الحمدالله بعد آگاهی های دوره لیاقت خیلی بهتر شدیم ، همگی دست جمع(:

      در مورد زمان هم همینطوره باور کمبود علاوه بر پول و روابط به زمان هم کار دارد .

      من که فکر میکردم تو روابط خوبم، یک مدتی وقتی بچه هام را می بوسیدم به ذهنم می اومد که از پیشم می رن تنها می شوم . از حسم فهمیدم دارد فکر مخربی تو سرم می چرخد . تغییرش دادم .

      همینکه الان می توانیم تشخیص بدهیم کدوم فکر خوبه، کدوم باید قطع بشود، کلی موفقیت است .

      در مورد زمان هم همینطوره

      در مورد همه چی همینطوره

      یک جایی گیر کرده بودم نمیدونستم باید خواسته را رها کنم یا به تصویر سازی و تجسم و… ادامه بدهم . تا بالاخره به این نتیجه رسیدم اون چیزی را انجام بدهم که اون لحظه بهم احساس بهتری می دهد

      تشکر می کنم ازتون بابت نوشتن کامنت های خودمونی

      اینجا تفرج گاه من است هر وقت بخواهم نفسی تازه کنم می آیم قسمت زیبایی ها را ببین و کامنت هات را می خوانم.

      ممنونم برای ابراز محبتت و نقطه آبی

      عشق ورزیدن به عزیزانمون به طبیعت به جهان همون عشق ورزیدن به خداست چون به خودمون حال خوشی می‌دهد . ومن واقعا احساس قلبیم را نوشتم ، ثئولانی را که دیدم یاد حافظ افتادم و اینکه چقدر بچه ها خودشونن.

      واقعا این همون کلمه ای که ما باید بهش برسیم در صورتیکه قبلا داشتیم جالب نیست دوباره می خواهیم بچه بشویم

      راستش من هیچوقت دوست نداشتم بزرگ بشوم (:

      بهترین حال را برات آرزو می کنم

      حال و هوایت پُرِ نور الهی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1397 روز

    سلام و درود

    بسیار منطقه زیبایی بود. بسیار زیبا و متنعم ، خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این زیبایی و سرسبزی و آب جاری . از درگاه خداوند درخواست زیبایی و فراوانی و ثروت میکنم.

    خیلی مناظر طبیعی لذت‌بخش هستن و هر ذهن منطقی رو وادار می‌کنه منطق ذهنی رو کنار بذاره و با حداکثر احساسش لذت ببره. خدا رو صد هزار مرتبه شکر. متشکرم استاد بخاطر این فایل.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2031 روز

    به نام خدا، که قشنگ ترینه، هدایتگر ترینه، مهربون ترینه، مطلق ترینه توی همه چیز.

    تحسین کردن” مهم‌ترین و قدرتمندترین ابزارِ برای تنظیم فرکانس هایمان و جهت دهی آگاهانه به کانون توجه مان برای خلق خواسته هاست.

    “تحسین کردن” ساده ترین راه برای هماهنگ شدن با خداوند و آوردن نعمت های بیشتر به زندگی است.

    زیرا نه آنچه که به آن فکر می کنی، بلکه چیزی که به آن توجه می کنی را به زندگی ات دعوت می کنی!!!

    مریم جانم، خانم شایسته جانم

    عاشقتم

    چقدر حالم با خوندن این عبارات خوب میشه.

    عاشقتم مریم جانم

    استاد جانم

    نمیتونم بگم چقدر عاشقِ این فایلم …

    چقدر کیف میکنم شما صحبت میکنین.

    چقدر قشنگ میگین و دوست داشتنی.

    خیلی به دلم میشینه تک تکِ فایلهاتون.

    عاشقتونم استاد، که انقدر عالی و جذاب آگاهی های ناب و قوانینِ بدون تغییر خداوند رو آموزش و انتقال میدین بهمون.

    این فایلِ کوچولوی 7 دقیقه و 55 ثانیه ایِ محشر که سرشار از آگاهی و حسِ خوبه، منو دیوانه ی خودش کرده.

    بمبِ انرژیِ منه.

    مرسی استاد جااااااانم.

    یه بار با همین فایل تو پیاده روی، دیوانه شدم از زیبایی هایی که دیدم و تجربه کردم.

    و یه عالمه اتفاق خوب برای خودم خلق کردم.

    این اواخر که مدتش از دستم در رفته دیگه، روی ابرهام…

    پام رو زمین نیست…

    برای اینکه هر روز قشنگی های بیشتر میبینم.

    حس هام لحظه به لحظه بهتر میشه.

    رابطه ام با خدا عاشقانه است.

    هدایت‌های خدا داره دیوانه ام میکنه.

    کنترل ذهنم داره بهتر میشه.

    درکم داره بهتر میشه به صحبت هاتون.

    از وقتی تمرکزمو گذاشتم روی توجه به زیبایی ها و نکات مثبت، تحسین، سپاس گزاری زندگیم عوض شده، یعنی حالم عوض شده، حسم عوض شده، لحظه به لحظه دارم تغییر میکنم، آروم تر میشم، بیشتر با خودم به صلح رسیدم و خودمو بیشتر دوست دارم، با بیرون از خودمم مهربون تر شدم…

    خودم هم از خودم شگفت زده شدم و میشم هر لحظه…

    امروز یهو متوجه شدم یکی از گوشواره هام نیست تو گوشم.

    چیکار کردم؟

    هیچی!

    همون لحظه کنار همسرم بودم، گفتم اِ گوشواره ام نیست…

    بعد بلافاصله گفتم خیره. پیدا میشه، حتی نمیدونستم خونه افتاده یا بیرون، اما گفتم خیره و پیدا میشه.

    کمی روی زمین رو دیدم، رفتم غذای همسرمو بذارم گرم شه که یهو همسرم گفت بیا پیدا شد…

    معجزه ی کنترل ذهن رو از نزدیک دیدم و لمس کردم.

    فاصله ی بین اینکه بفهمم گوشواره ام نیست تا پیدا شه 5 دقیقه بیشتر نبود…

    ولی من آروم بود، حتی تو دقایق اولی گفتم پیدا میشه، اگه نشد هم اشکال نداره…

    این منم؟

    خودم دیگه خودمو نمیشناسم.

    خدایا عاشقتم که همیشه کنارمی و هدایتم میکنی.

    که منو هدایت کردی به سایت و با استاد آشنام کردی.

    استاد این ورژنِ خفن از خودم رو با آگاهی های شما و عمل بهش دارم می‌سازم.

    برای خدا نوشتم که:

    خدایا شکرت که خلقِ زندگیم رو به دستِ خودم دادی…

    از وقتی بهتر درک میکنم صحبت‌های شما رو که دنبال پیدا کردن مثال عینی و الگو هستم تو زندگیِ خودم و پیرامونم از فایلهای شما.

    استاد چطوری بگم خیلی ازتون ممنونم؟

    نمیدونم، حقیقتا نمیدونم چطوری بگم:

    با تمامِ قلبم میگم:

    استاد ممنونتونم.

    این حالِ خوش از خدا و دستِ مهربونش، استاد عباس منش و مریم جون هست.

    یه کنترل ذهنِ باحال دیگه هم تجربه کردم…

    در رابطه با شلنگِ آبِ کولر خونه مون یه ناخواسته پیش اومد، همسرم ناراحت شد، من گفتم اشکال نداره، درست میشه…

    عصر کولرمون درست شد و خونه مون رو عالی خنک میکنه…

    چقدر خوشبختی نزدیکه، دسترسی بهش ساده است و من بلد نبودم…

    خوشحالم که الان دارم کم کم یاد میگیرم چطوری درست فکر کنم تا بتونم زندگی خوب و لذت بخش برای خودم خلق کنم.

    خدایا دوستت دارم

    خدا رو شکر برای همه چیز

    خدا رو شکر برای همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    وحید یونسی گفته:
    مدت عضویت: 852 روز

    به نام خدای مهربان به نام خدای زیباییها

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته

    و خدمت دوستان و رفقای هم مسیرم.

    استاد احساسی بگم اگه باید بگم شما چیکار کردی با ما؟احساس من وحید فوق العادست

    برای اینکه حرف قشنگی زدین البته تو فایلهای شما زیاد شنیدم و آویزه گوشم کردم

    احساس خوب =اتفاق خوب و (توانایی به دیدن زیباییها)

    قبلا دنبال هر اتفاقی میرفتم تصادف میشد زودی خودمو میرسوندم،خبر بد میشد ماتم می‌گرفتم….

    الان دیگه اون آدم اون وحید نیستم استاد ،شاید تو مسیرم قرار بگیرن و طبیعی هست که میگیرن ولی رااااحت می‌گذرم و به مسیر ادامه میدم.

    فوکوس من در روز رو به زیبایی هست و دیدن زیبایی‌های که میبینم.

    از درختای زیبا تا دیدن گل ،دریا،ابر،ستاره،ماه،زمین کشاورزی….

    هر وقت میبینم سپاسگزار خدا هستم که یه همچین حسی رو بهم داده تا بتونم حالمو خوب کنم ،بتونم این همه زیبایی هست و اینقدر لذت بخش هستم ببینم بجای دیدن نازیباییها.

    دو روز پیش به اتفاق دوست نازنینم برادر گلم که همیشه سپاسگزارم از خدا که همچین انسانی رو سر راه من قرار داده تا به این مسیر راهنمایی و دعوتم کنه آقا افلاطون داشتیم می‌رفتیم سر پروژه ساختمونش،استاد مسیر قشنگی هست ،نمیدونم دوستان جنگل ایزدشهر مازندران رفتین یا نه؟

    خیلی جااالب بود تو دل تابستون یه هوای عالیییی بود و ماهم طبق معمول 99٪حرفامون عباسمنشی شده بقول اطرافیامون …استاد وقتی که حرف میزنیم باهم رو هوام میخوام اینقدر که انرژی میگیرم از این همه زیبایی و کنترل کردن ذهنم به زیباییها و حرفای قشنگ شمارو که بازگو می‌کنیم میخوام زمین رو بکنم از انرژی زیادم،

    وقتی ساحل میشینم و زوج های که قدم میزنن و کنار هم شاد هستن لذت میبرم تحسین میکنم عشق میکنم .

    استاد من تو کودکی سن 13.14سالگی نجاری میکردم با پسر خالم و یک استاد عالی هست بخاطر اتفاقی که براش افتاد کاراشو فقط خونه بصورت کار دستی انجام میده کار میکردیم باهم،میفهمم اینو که تو یک کلبه به این زیبایی و جالب تر ساختن این بنای زیبا چقدر شمارو شگفت زده کرد،همین الان هم هر وقت چیزایی میبینم که انسان خلق میکنن تحسین میکنم وقتی اصلا تو دلم حس آرامش مثل آب جوش قل قل میخوره .

    استاد ودوستان و رفقای گل من، من ورودی جدید به این سایت و مسیر شما هستم،اگر کمی در نوشتن بنده ایرادی میبینین درک کنین چون هم استرس دارم هم ذوق برای نوشتن حس خودم.

    خیلی دوستتون دارم در پناه خدا باشین انشالله کلیییی اتفاق خوب برای تک تک شما رقم بخوره

    یا حق

    ارادتمند شما وحید یونسی️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    سید مهدی جزایری گفته:
    مدت عضویت: 2212 روز

    سری هشتم سپاسگزاری های مربوط به اعضاء و اندام بدن: مو

    1. خدایا شکرت بابت نعمت مو

    2. خدایا شکرت بابت خواص و کارکردهای موهای بدن، از جمله عایق بندی گرمایی، زیبایی ها، افزایش قابلیت لمس در سطحِ پوست، محافظت از پوست در مقابله اشعه مارواءبنفش خورشید، تعیین هویت جنسی، مشخص کننده ماهیت روحی و روانی و شخصیت، تنظیم دمای بدن، ….. و خدا می‌داند که چه خواص و فواید دیگری دارد

    3. خدایا شکرت بابت ساقه مو

    4. خدایا شکرت بابت ریشه مو

    5. خدایا شکرت بابت فولیکول مو

    6. خدایا شکرت بابت اجزای فولیکول مو: پستانک، ماتریکس، غلاف، برآمدگی

    7. خدایا شکرت بابت سلول‌های پروتئینیِ سازنده ی ریشه مو

    8. خدایا شکرت بابت رنگ موهای مان

    9. خدایا شکرت بابت سه بخش ساقه مو شامل مدولا، کورتکس و کوتیکول

    10. خدایا شکرت بابت موهای ضخیم ترمینال

    11. خدایا شکرت بابت موهای ناحیه شرمگاهی

    12. خدایا شکرت بابت موهای ولوس بدن (موهای کرکی یا پرزی)

    13. خدایا شکرت بابت موهای سرمان

    14. خدایا شکرت بابت موهای زیبای عشقم

    15. خدایا شکرت بابت موهای زیبای خودم

    16. خدایا شکرت بابت موهای زیبای مهداجان

    17. خدایا شکرت بابت موهای پرپشت و زیبای امیرحسین جان

    18. خدایا شکرت بابت موهای سینه ام

    19. خدایا شکرت بابت موهای دست هایم

    20. خدایا شکرت بابت موهای صورتم

    21. خدایا شکرت بابت موی ابروهای من

    22. خدایا شکرت بابت ابروهای مرتب و قشنگم

    23. خدایا شکرت بابت رنگدانه های مو

    24. خدایا شکرت بابت رشد بی وقفه موها

    25. خدایا شکرت بابت چرخه رشد و ریزش مو: رشد، پسرفت، استراحت.

    26. خدایا شکرت بابت مدل‌های متنوع و گوناگون اصلاح و پیرایش مو

    27. خدایا شکرت بابت تمام ابزار و وسایلی که به مو و اصلاح آن مربوط می‌شود. از جمله شانه، برس، قیچی، سشوار، تلویزیون، گیره مو، ماشین اصلاح، تیغ

    28. خدایا شکرت بابت پیاز مو

    29. خدایا شکرت بابت عضله نگهدارنده مو در پوست

    30. خدایا تو را سپاس بابت نعمت آینه

    31. خدایا تو را سپاس بابت میز آرایش

    32. خدایا تو را سپاس بابت وسایل آرایش و پیرایش که عشقم از آنها استفاده می‌کند

    33. خدایا تو را سپاس بابت مویرگ های خونی و عصبی در پیاز مو

    34. خدایا تو را سپاس بابت بخش پاپیلا و حفره در ریشه مو

    35. خدایا تو را سپاس بابت غده چربی پوست

    36. خدایا تو را سپاس بابت ملانوسیت های مو

    37. خدایا تو را سپاس بابت غلاف داخلی ریشه، غلاف خارجی ریشه، غلاف بافت همبند

    38. خدایا تو را سپاس بابت حباب مو

    39. خدایا تو را سپاس بابت غشاء شیشه مو

    40. خدایا تو را سپاس بابت ماهیچه راست کننده مو

    ادامه دارد……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2031 روز

    به نام خدا

    سلام.

    قشنگی های زندگیم، امروز، چهارشنبه 17 مرداد 1403.

    1- صبح با مامانم حافظ جانم رو بردیم ویزیت دکتر، الحمدالله خوب بود همه چیز.

    2- دکتر خوش اخلاق، منشیِ مطبِ بسیار خوش اخلاق، خدایا شکرت برای همه ی انسان هایی که حُسنِ خلق دارن.

    3- امروز از دلم رد شد تنها چیزی که مهمه و با خودم میبرم از این دنیا همین حسنِ خلق خواهد بود، و ازم همین حُسنِ خلق هم تو این دنیا به یادگار میمونه، چه خوبه که خوش اخلاق باشم در لحظاتِ بیشتر و بیشتری تو زندگیم.

    4- تو دفترِ سپاس گزاریِ خوشگلی که خواهر شوهر نازنینم همون روزهای اولی که زایمان کرده بودم بهم هدیه داد، نوشتم.

    چقدر قشنگ طراحی شده، و رنگی رنگی و شادابه.

    من عاشق لوازم التحریرم.

    همیشه دوست دارم بین لوازم التحریر باشم.

    حتی دوست دارم دفتر سپاس گزاری سبکِ خودمو طراحی کنم.

    5- دفتر، همیشه یکی از علاقه مندی های من بوده و هست، دفترهای سیمی، طراحی های جلدِ زیبا و فانتزی، شاد و رنگارنگ.

    یکی از بهترین طراحی ها رو برند ایمان داره که علاوه بر جلد زیبا، کیفیت کاغذ، داخل صفحات رو هم با کادر زیبا، تزیین کرده.

    یادمه از جوانی علاقه ی خاصی پیدا کردم به دفتر…

    این مدت هم که یه عالمه دفتر رنگ و وارنگ خریدم برای خودم برای نوشتن از زیبایی ها و درس های زندگیم.

    خدایا شکرت برای این خوشحالیِ زندگیم.

    6- امروز سورپرایز شدم و بسیار خوشحال.

    مادرشوهر و پدرشوهر عزیز و نازنینم اومدن خونه مون.

    دیدنشون شادم میکنه.

    عشق فراوان میدن بهمون، به حافظ جانم.

    تنشون سلامت، دلشون خوش.

    یه عالمه هدیه هم برامون آوردن خوراکی های مختلف و خوشمزه.

    روزی شون پر برکت، لبشون پر خنده.

    7- حافظ جونم حموم رفت امروز، خدایا شکرت برای نعمت حمام، آب، برق، کولر، خنکی، خانه، امنیت، سلامتی، آسایش.

    8- خدایا شکرت برای خانواده های مهربونمون.

    9- خدایا شکرت برای میوه های متنوع و خوشمزه ای که هر روز نوشِ جان می کنم، من عاشقِ میوه هستم، مخصوصا میوه های تابستونی.

    10- خدایا شکرت برای نهار بسیار خوشمزه ی امروز در کنار عزیزانم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2031 روز

    به نام خدایی که داره صبر و کنترل ذهن و دریافت پاداش هاشو یادم میده.

    سلام.

    مینویسم تا یادم بمونه چه عشقی دریافت کردم و میکنم این ایام از خانواده ی خودم و همسرم …

    بعدا که خوندم یادم بیاد گاهی تو اوجِ سختی دریچه های آسانی باز میشه، اگه بتونم روحیه ی خودمو حفظ کنم، آرامشمو حفظ کنم و به هم نریزم.

    هر چی بهتر کنترل ذهن کنم، برای من شرایط عوض میشه، میرم به سمتِ آسانی.

    1- مامانم برای تجدید قوا بعد از 40 روزگیِ حافظ رفت مسافرت به لطف خدا، منم اومدم خونه مادرشوهرم بمونم این مدت.

    خدا رو شکر برای کمک هاشون.

    خدا رو شکر برای حضور ارزشمندشون.

    خدا رو شکر برای توجه و مهربونی هاشون.

    2 -2 روز پیش خونه مادرشوهرم بستنی دایتی خوردم، خوشمزه بود، گفتم که لطفا بگیرن، بنده های خدا با پدرشوهرم رفتن پیداش نکردن.

    تلاششون برای خریدن بستنی برای من بسیار ارزشمند بود.

    شاید ظاهرش یه بستنی باشه، ولی برای من اندازه ی یه دنیا ارزشمنده توجهشون.

    3- با خواهرشوهرم کلی خندیدیم دیشب.

    حافظ دیشب کمی بی قراری داشت، من و مادر شوهر و خواهرشوهرم هر چی فکر میکردیم انجام دادیم برای حافظ، الحمدالله آروم شد و خوابید.

    برام ارزشمنده تو دل همه ی این تلاش ها و چالش ها ما شادی و خنده داریم و خوش میگذره.

    4- خواهرشوهرم بسیار مهربانه و با توجه.

    کلی نکات بچه داری میگه که همه شون جالبن.

    به نوزاد خیلی علاقه منده و با ارامش کار میکنه با نوزاد.

    من ازش الگو گرفتم و خیلی با ارامش کارهای حافظ رو انجام میدم.

    5- هوا گرم شده، تا بیان و کولر رو درست کنن پدرشوهرم دیشب رفت یه پنکه گرفت از همکارش تا حافظ گرمش نشه.

    چشم و ذهن من داره دونه به دونه این لحظات ناب رو ضبط میکنه و لذت میبره.

    6- یه وسیله ی کاربردی میخواستیم دو روز پیش، خواهرم به سرعت و با عشق برامون تهیه کرد.

    7- یکی از خواهرام دو روز هست واسم قلب پیامک میکنه.

    یکی دیگه هم پیام داد دیشب بهم.

    خدارو شکر برای خانواده ی مهربون و با توجهم.

    8- یه سری گفتگوهای ذهنیِ مقایسه ای میاد که به لطف خدا و دوره احساس لیاقت اگاه شدم بتونم کمی بهتر از قبل مهارشون کنم.

    9- آناناس و انبه ی خوشمزه نوش جان کردم.

    10- ذهنم اگه بخواد شیطنت کنه و زیبایی ها رو زیر سوال ببره، کنترل و مدیریتش میکنم.

    آفرین سمانه جون برای سپاس گزاری هات.

    11- کامنت خوندم و نوشتم دیروز.

    12- الان دارم کامنت مینویسم.

    13- بستنی سنتی خوشمزه ای که الان دارم نوشِ جان میکنم.

    14- اینکه هر روز میتونم دوش بگیرم و تازه شم، سپاس گزارم برای اب سرد و گرم، برق، حمام، تمیزی، طراوت و نشاط.

    15- مربای انجیر و کره خوشمزه ی صبحانه دیروز، عسل و کره حیوانیِ خوشمزه ی صبحانه ی امروز، با نان خشک محلی بسیار خوشمزه روستای پدرشوهرم.

    16- اینکه با خانواده ای وصلت کردم که شوخ طبع و طناز هستن.

    هم همسرم هم خانواده اش، در چالش ها هم همیشه چیزی به طنز میگن و ادم خنده اش میگیره.

    بارها شده حال روحی یا جسمی ام بد بوده، همسرم چیزی گفته که تو همون حال خنده ام گرفته.

    پدر شوهر و خواهرشوهرمم همینطور.

    بارها شده حتی با یه مریضی هم شوخی کردن و ما غش کردیم از خنده.

    این روزها که پیششون هستم خنده ام بیشتره، غش غش میخندم از دستشون.

    این نعمتیه که خدا بهم داده، الهی شکر.

    17- مادرشوهرم بعد از بازسازیِ خونه شون، کنار پنجره‌ اشپزخونه صندلی نیمکت طور ساختن، الان نشستم روی نیمکت رو به خیابون با نمای کوه ها و صدای ماشین ها، زندگی جریان داره، صدای اواز پرنده ها هم میاد، پایین هم درختها رو میبینم.

    به به، بسیار عالی.

    زندگی فقط همین لحظه است، نه قبل، نه بعدش.

    هر چی همین نکته رو بهتر درک کنم زندگیم شیرین تر و آسون تر میشه.

    18- الان در وضعیت پایدار هستم، الهی شکرت.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    خدایا ازت سپاس گزارم برای همه ی توجه هات.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فاطمه فضائلی گفته:
      مدت عضویت: 1363 روز

      سلام به سمانه ی عزیزم

      اصلا و اصلا نمیدونم چجوری اومدم تو این فایل و کامنتت را اولی دیدم, انگار تو یه شهر دیگه (این فایل) یه دوست قدیمی همشهری(دوره لیاقت) رو دیدیش و خوشحال شدی براش که نینی قشنگش به دنیا اومده و چه اسم قشنگیم داره. برای همین دوست داشتم برات بنویسم,

      انقدر ریز بینانه و خوشگل اتفاقات مثبتت رو مینویسی

      قدم نو رسیدنت مبارک دوست مهربونم, امیدوارم کنار خونوادت بهترین حال رو داشته باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 2031 روز

        سلام فاطمه جان.

        روز و روزگار بر تو خوش و پر طراوت باشه.

        ممنونم از محبت و توجهت به خودم و قند عسل عزیزم.

        هر تحسینی که میشنوم یا میخونم نسبت به خودم، جدیدا باعث یاداوری میشه برام که خودت هم باید به خودت عشق بدی، تحسین کنی خودتو، مهربون باشی با خودت و …

        همون اگاهی های دوره ی شریفِ احساس لیاقت.

        ممنونم که برام کامنت گذاشتی، خوشحال شدم.

        در پناه خدا باشی همیشه، همه مون باشیم.

        خدایا شکرت برای هر روزی که پس از روز گذشته میاد و زندگی جریان داره رو به جلو.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: