زیبایی ها را ببینیم - صفحه 54
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-22.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2015-09-12 13:15:272020-08-22 01:48:58زیبایی ها را ببینیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
هو الرئوف
سلام.
قشنگی های یکشنبه جان، 5 فروردین 1403.
1- خیلی برام جالبه قرآن که گوش میدیم، نی نی فعالیت و تکون هاش خیلی بیشتر میشه.
خیلی خوشم میاد.
تا حالا خودمم اینطوری لذت نبرده بودم از شنیدنِ تلاوتِ قرآن…
2- امروز دو ستِ 30 دقیقه ای پیاده روی کردیم، عالی بود.
3- دیروز سه ستِ 15 دقیقه ای پیاده روی کردیم، در هوای فرح بخش.
4- صدای آوازِ گنجشک ها، کبوترها رو شنیدم، پروانه های سفید رو دیدم.
5- شوهر خواهرم اومد خونه مون واسه کمک به رنگ کردن دیوار پذیرایی مون.
6- سبزی خوردن خریدیم، من عاشق سبزی هستم.
به یاد افطاری، نون پنیر سبزی خوردم، خیلی مزه داد.
7- امروز یکی از کاغذهای روی دیوار جلبِ توجه کرد:
وعده ی خداوند حق است
کیف میکنم انقدر مستقیم خدا باهامون صحبت میکنه.
8- آسان شدم بر آسانی ها در مورد (گ).
9- دیشب دو تا پاسخ دریافت کردم، خیلی خوشحال شدم.
10- خوشحالم و سپاس گزارم که هر روز تو این صفحه مینویسم از قشنگی های روزانه ام.
11- تمرین خط با دست چپ رو انجام دادم.
12- هوا بسیار عالی هست و مطبوع.
13- چند تا درخت با شکوفه سفید و صورتی دیدم، الهی شکر.
خدایا شکرت برای همه ی نعمت هامون.
یا ارحم الراحمین
سلام.
قشنگی های شنبه جان، 4 فروردین 1403.
1- دیشب مهمان داشتیم، خوش گذشت.
برای نی نی کلی هدیه آوردن.
برای منم کاچی هدیه آوردن.
برامون یه بیت شعر با دست خط زیباشون نوشتن.
منم دو تا از پروانه های اوریگامیِ هنر دستم رو هدیه دادم بهشون.
2- امروز بارونِ بسیار زیبایی اومد عصر، افتاب بود و بارونی، پیاده روی کردم تو اون هوا و بارشِ باران و کلی دعا کردم برای خودم و دیگران.
3- امروز 3 بار پیاده رویِ عالی رفتم.
4- امشب ماهِ زیبا و ستاره های زیبا دیدم، آسمون صافِ صاف بود.
5- بعد از اذانِ مغرب رفتیم حلیم فروشی، آش شله قلمکار و حلیم نوش جان کردیم تو فضای باز بیرونِ مغازه.
خیلی لذت بردم، به همسرم گفتم بهمون افطاری بده، ما رو برد حلیم فروشی مون که کیفیت خوراکی هاش خیلی خوبه.
6- دیشب وسایل هفت سین رو جابجا کردم گذاشتم رو میز غذاخوری مون، خیلی عالی و خوشگل شد.
7- همسایه مون رو دم در دیدم، عید رو به هم تبریک گفتیم.
8- دایره آبی دیدم الان، خوشحال شدم.
9- امروز برنامه محفل (تلاوت قرآن- برنامه قبل از اذان مغرب ویژه ماه رمضان) رو دیدم با تلویبیون.
خودم که لذت بردم، نی نی هم کلی کیف کرد و تکون میخورد.
حسِ شنیدنِ تلاوت قران با صوت های بسیار زیبا، برام شگفت انگیز بود.
قبلاً شنیدنِ تلاوت قران منو یاد مراسم فوت مینداخت و دوست نداشتم، اما این چند وقت هر چی تلاوت گوش کردم به قلبم نشسته و کیف کردم.
دیشب با شنیدن سوره یاسین خوابیدم.
خواب خوب داشتم و صبح هم راحت بیدار شدم.
الهی شکر.
10- سپاس گزارم از اللهِ یکتا برای همه ی نعمت هامون.
11- پروانه دیدم امروز یه عالمه…
12- صبح صدای گنجشک ها رو که شنیدم کاملا به وجد اومدم.
13- امروز شنیدم هذا من فضل ربی
چقدر شنیدن از خدا و قرآن آرامش بخشه برای قلب.
14- دیشب رفتیم فروشگاه، همسرم برای خودش ادکلن هدیه گرفت.
منم برای خودم کیف و پیراهن خونگی هدیه خریدم.
15- خوشحالم با نی نیِ تو دلم و از تمام لحظاتی که تو دلمه لذت میبرم.
خدای مهربون و رزاقم، ازت سپاس گزارم.
یا ارحم اراحمین
سلام.
قشنگی های جمعه، 3 فروردین 1403.
1- خوابِ عالی.
خداوند منو نزدیک 7 صبح بیدار کرد که قرصم رو بخورم.
مرسی که حواست به ساعت خوردن قرصم هم هست.
2- هدایت شدم به فایلِ فقط روی خدا حساب کن و یه جمله ی جادویی:
خداوند از راهی که فکرشو نمیکنی، بهت میرسونه، بهت نعمت میده.
3- خریدهای عالیِ امروز: خرید میوه و سبزیجات، خرید شیرینی و شکلات، خرید وسایل رنگ دیوار، خرید پارچ و …
4- امشب میهمان داریم و خیلی ذوق دارم.
5- سپاس گزار خدا هستم برای هر دونه مهمانی که وارد خونه مون میشه.
6- امروز دو بار، پروانه سفید دیدم.
نشونه ی منه پروانه.
بار اول داشتم به همسرم میگفتم تو فایل استاد شنیدم خداوند از راهی که فکرشو نمیکنی، بهت میرسونه، بهت نعمت میده. و بلافاصله پروانه آشکار شد جلوی چشم هام.
بعدیشم کنار قنادی دیدم…
7- امروز پیراهن جدیدمو افتتاح کردم رفتیم خرید، خیلی خنک و لطیفه، هوا هم که عالی، بوی خوب می داد، کلی کیف کردم.
8- تمام مغازه هایی که رفتیم سلام و تبریک عید گفتم، انرژیِ آدم ها هم عالی بود.
اینکه خلوت بود و در آرامش خرید کردیم لذت بردم.
خوشحالم دیگه قبل عید تو شلوغی و بدو بدو نمیریم خرید، در آرامشِ خودِ عید، خرید میکنیم.
9- یکی از دوستهام بعد از مدتها بهم پیام داد. خوشحال شدم.
10- صبح همسرم خونه رو مرتب کرد، وسایل اضافی رو برد خارج از خونه و انباری، جاروبرقی کشید، خرید رفتیم.
خیلی سپاس گزارشم.
خونه مون مرتب شد کامل، حالم جا اومد از مرتب شدن خونه مون.
3 روز هست داره به خونه رسیدگی میکنه، دستش درد نکنه، خیر ببینه. خدا بهش ثروت و سلامتی فراوان بده.
11- یه سری جعبه اضافی از اسباب کشی مون داشتیم، بردیم گذاشتیم کنار سطل تا هر کی نیاز داره برداره، همون موقع یکی اومد برداشت، مابقیشو هم یکی از همسایه ها دید، دادیم به ایشون.
خوشحالم که به دست کسی که نیاز داشته رسیدن.
خدایا شکرت برای همه ی نعمت هات.
به نام خدای بزرگ و مهربون خدایاشکرت که ب این فایل هدایت شدم من چند روزی برای درگیر کار های عید بودم و نشد ک روی خودم کار کنم یا بهتره بگم خودم خیلی کم کاری میکردم امروز یکم حالم نسبت ب چند ماهی که روی خودم کار میکردم و احساسم عالی بود بد شده بود هدایت شدم ب کتا رویا هایی که رویا نیستند و توی فصل اول شماا داشتین در مورد همین هتلی که الان در موردش تو فایل گفتین میگفتن و گفته بودین ک خیلی جایی زیبایی بود وراهرو و پله هایی داشت ک انگار در دل طبیعت هستی و کتاب رویاهایی ک رویا نیستن رو همونجا باز نویسی کردینن بعد من ی دفه اومدم تو سایت و افاقی دستم خورد و این فایل باز شدد واقعا خدایا شکرتت که ب این همه زیبایی هدایت شدمم چقدررر فایل زیباییی بود چقدر استاد شما ارامش میدین ب ادم چقدر قیافه زیبا و مهربانی دارین چه طبیعتتت بکرییی بود چقدر درختاننن قشنگییی بود واقعا من حس کردم ک عکسه به قدری که این منظره فوق العده بود خدایا شکررتتت و اینکه این درس رو گرفتم ک وقتیی شروع میکنی ک روی خودت کار کنی خییییلللییی زودد نتایج میاددد خدایااا شکرتتت
حسبی الله
سلام.
قشنگی های پنجشنبه جان، 2 فروردین 1402.
1- صبح میخواستم به همسایه مون، حاج خانم، واحد 8، زنگ بزنم برای تبریک سال نو، تلفن رو گذاشتم بغلم، خود حاج خانم زنگ زد…
سورپرایز شدم، خیلی خوشحال شدم.
خیلی با محبته، دوستش دارم.
اوایل که اومدیم این خونه، یه بار کلید رو جا گذاشتیم داخل موندیم پشت در، عروس حاج خانم که واحد 6 هستن، متوجه شدن برامون یه پارچ اب خنک اوردن.
محبتشون برام بسیار ارزشمنده.
2- اتاق و خونه رو مرتب کردیم امروز هم، عالی شده، خوشحال شدم از نظمِ پیرامونم.
دستِ من و بابای نی نی درد نکنه برای فضای تمیز و مرتبی که ساختیم.
3- پرده اتاق خوابمون مدلش بلند بود که گوله شه بالا با مدل، چند مدته اویزون بود رو زمین و روی مخم بود، امروز ایده اومد و تصمیم گرفتم بلندیشو قیچی کنم تا بعدا سر فرصت بدم پس دوزی شه پایینش.
اضافیِ پایین پرده رو بریدم انقدر خوشحال شدم که حد نداره.
نفس راحت کشیدم.
آسان شدم بر آسانی ها.
4- رفتیم اتلیه برای گرفتن عکس های بارداری.
خانم خیلی خوش فرکانس و خوش اخلاقی هستن، گپ زدیم، خندیدیم و کلی عکس خوشگل گرفتیم.
خاطرات این دوران شیرینم برام به یادگار میمونه با این عکسهای قشنگی که گرفتیم.
5- نهار، کباب کوبیده خوشمزه خوردیم.
من عاشق کوبیده ام.
6- بیرون در خونه مون تو راه پله بوی قورمه سبزیِ عالی میومد، امشب خونه مامانم دعوتیم به صرفِ قورمه سبزی جان، آخ جون.
7- دیشب تو چالش بزرگی قرار گرفتم، هوشیار شدم به کنترل ذهن.
از خدا کمک خواستم، آرومم کرد و بهتر با این چالش متوجه شدم فقط روی خدا حساب کنم و وابسته نباشم.
8- ساعت 7 خدا بیدارم کرد واسه خوردنِ قرصم.
9- 7/5 صبح رفتم پیاده روی داخل مجتمع مون، خیلی لذت بردم، عالی بود.
10- به دوست عزیزم پیامک دادم، خوشحال شد، زنگ زد با هم صحبت کردیم، خوشحال شدم.
11- امروز تمرین اگاهانه داشتم خودمو مقایسه نکنم، سرزنش نکنم، حواسم باشه به گفتگوهای ذهنیم.
عالی بود، آفرین به سمانه جان.
12- گلهای صورتی خوشگل و چمن سبز عالی دیدم صبح تو پیاده روی داخل مجتمع.
13- دیروز در مسیر رفتن به خونه مادر شوهرم یه عالمه درخت دیدم که شکوفه های سفید و صورتی داشتن، خیلی قشنگ بودن. من عاشق شکوفه ها هستم.
14- دیروز صبح، تو آسمون یه عالمه ابرهای کپلی و باحال دیدم.
حقیقتا زیبا بودن، سورپرایز شدم از این قشنگی ها.
15- دیروز بارون قشنگی اومد عصر، خیلی خوشحال شدم.
16- به لطفِ الله، فروردینِ زیبا، ماه تولدِ نی نیِ قشنگمونه، الهی به امید تو.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
17- دیروز کمد نی نی رو تمیز کردیم، وسایلش رو گذاشتیم داخلش. لذت میبریم از ساخت عالی و تمیزِ کمد و تختش.
18- صبح تو پیاده روی به خدا گفتم زیبایی هات خیلی زیاده، نازیبایی های زندگی خیلی کمه.
به راحتی میشه از نازیبایی و چالش ها شیفت پیدا کرد به زیبایی ها.
هوا عالی بود و کلی قشنگی دیدم.
با اقای نگهبان محترم مجتمع سلام و احوالپرسی کردیم و تبریک سال نو.
برای خودمون و نی نی دعای خیر کرد، خوشحال شدم.
19- صبح کاملاً هدایتی رفتم پیاده روی، انگار خدا بهم بگه سمانه پاشو برو بیرون هم راه برو هم میخوام حالت رو خوب کنم.
20- دیشب چند باری که بیدار شدم از خواب تا پهلو به پهلو شم، یه صدای قوی تو ذهن و گوشم میگفت فقط روی خدا حساب کن …
انقدر آرومم کرد طیِ شب و خواب که حد نداره.
21- طیِ چالش دیشب اشکم سرازیر شد …
چالشم احساسی، مالی بود…
اما قشنگیش این بود تونستم در مدت زمان کمتری نسبت به قبل، مسلط شم به خودم…
درس ها رو بررسی کنم.
احساس مظلوم بودن و قربانی بودن نکنم.
مسیولیت زندگیمو به عهده بگیرم و وابسته نباشم.
دیشب نقطه ی عطفی بود بر ارتباط من و خدا، ارتباطم با خودم و پیرامون…
احساس دیشب، مثل چک و لگدی بود که لازم بود تجربه کنم تا بهتر متوجهِ خودم و افکار و احساساتم بشم…
از خدا کمک خواستم دیشب و زیبا دستمو گرفت.
هدایت شدم به نوشتن، به گوش کردن سوره یاسین، با صوتِ آقای حسین اصفهانیان، صدایی از بهشت…
هدایت شدم به نشانه ام در سایت، توحید عملیِ 4…
کاملا سورپرایز شدم، آشکار شد برام که برای بهبودم باید بچسبم به تمرینِ توحید.
هدایت شدم به آرامش، به دوری از احساس بد، به کنترل ذهن، به مقصر ندانستن دیگران و پذیرفتن مسیولیتِ انتخاب های زندگیم…
دیشب با همه ی سختی و تلخیش، داخلش مروارید بود…
کَنده شدم یه پله دیگه از شرک های درونم…
بهتر درک کردم من هیچکس رو در این جهان ندارم غیر از خدا و باید بِکَنَم از وابستگی و شرک ها و احساسِ قربانی بودنم.
بعد از پیاده روی صبح که اومدم خونه حالم بهتر بود و تونستم بهتر احساساتمو مدیریت کنم.
22- عاشقِ پیراهن بلندم و کُتِ قشنگش شدم که برای عید خریدم و میپوشم.
23- قبلا فکر میکردم برای اتلیه رفتن و عکاسی بارداری، باید برم آرایشگاه برای ابرو، براشینگ موهام، آرایش کنم و …
و سخت شد تو ذهنم…
از خدا خواسته بودم آسانم کنه بر آسانی ها…
ابروهامو خودم مرتب کردم با هدایت خدا.
موهای کوتاهِ قشنگمو همسرم برام سشوار کشید و دوتایی با برس براشینگ مرتبش کردیم، عالی شد.
یه کرم ساده و رژ لب هم زدم و تامام تامام…
اونجا هر بار که لباس عوض میکردم و خودم و موهامو جلوی اینه میدیدم ذوق میکردم و لذت میبردم از صورت قشنگم.
صورتِ تپلوی قشنگم تو عکس ها.
نی نی خوشگلِ تو دلم.
هر بار هر عکسی میگرفتن نشونمون میدادن و کلی ذوقِ خودم و عکسمون رو میکردم.
به عبارتی خودم دیدم چقدر خودمو دوست دارم و کیف میکردم.
به عبارتی متوجه شدم خداوند به قلبم آرامش و آسانی داد و از پروژه عکاسی خیلی لذت بردم، کلی هم خندیدیم.
24- خوشحالم امشب مهمونیِ افطاری/ عیدی، خونه مامانم دعوتیم همه ی خانواده و همدیگه رو میبینیم.
الهی شکرت.
25- خدا خیر بده همسرمو کلی کمکم کرده در تمیزی و نظمِ خونه، چون واقعا کلافه میشم از پراکندگی و شلوغی.
امروز در حد وسیعی اتاق خوابمون که شلخته شده بود، تمیز و سازماندهی شد، بسیار خوشحالم که جلوی چشم هام مرتبی و نظم میبینم.
26- برای کتابخونه مون کهدقبلا اتاق نی نی بود و موقت اومده بود اتاق خوابمون تا ببریمش انباری، یه جای خوب پیدا کردیم و گذاشتیمش.
قرار بود ببریمش انباری، ولی کنسل شد، خیلی هم بهتر شد اینطوری.
بازم آسان شدیم بر آسانی ها.
27- صوتِ قرآن بهم آرامش میده.
هم به من هم به نی نی.
28- دیروز یه اسمی شنیدم برای پیشنهادِ اسمِ نی نی، که امروز صبح یهو انگار بهم الهام شد به این اسم هدایت شدیم…
انتخاب اسم نی نی به عهده ی خداست…
صبح به خدا گفتم لطفا اگه اسم پیشنهادیت اینه، با نشونه بهم بگو تا مطمین شم و چشم رو بگم…
اسم پیشنهادی طبق خواسته ام، منو یاد خدا میندازه، قشنگ و خوش آهنگه، معنی زیبایی هم داره…
هر چی خدا بگه، چشم.
میخوام هیجانی برخورد نکنم، میخوام خدا بگه بگم چشم.
28- امروز با دوست عزیزم که جزو اقوامم هم هست صحبت کردیم، یاد خاطرات خوشمون افتادیم، یادی هم کرد از بابام که سالگردش نزدیکه (10 فروردین)، خوشحال شدم از محبتش.
روح بابا جانم شاد. سپاس گزارشم چه در زمانِ حیاتش چه بعد از رفتنش پیشِ خداوند 13 سالِ پیش.
29- دیشب که حالم بد بود دیگه حسِ نوشتن کامنت تو سایت رو نداشتم، امروز که حالم بهتر بود اومدم و نوشتم.
گفتم اشکال نداره، سخت نگیر به خودت.
رفتارِ باانعطاف با خودم رو دوست دارم.
امروز و دیروز بلند بلند با خودم صحبت میکردم با مهربونی و ملاطفت، عاشق خودمم که داره یاد میگیره بهتر با خودش رفتار کنه.
30- دیروز مجدد، جلسه 1 دوره احساس لیاقت رو گوش دادم.
استاد چطوری تشکر کنم ازتون برای دوره احساس لیاقت؟ نمیدونم.
اسم شما از تو خونه و خانواده ی من نمیوفته هیچوقت، چه خودم چه همسرم چه مادرم.
سپاس گزارتونم تا همیشه.
31- یه تماس تلفنی داشت همسرم صبح و یه چالشی که داشتیم مقداری نرم تر و آروم تر شد به لطفِ خدا.
میدونم باقیشو هم خود خدا هدایت میکنه.
آسانمون میکنه بر آسانی ها.
خدایا مرسی که دیشب بغلم کردی، آرومم کردی، منو به خودم آوردی و بهم آرامش دادی.
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام.
قشنگی های چهارشنبه اول فروردین 1403.
1- الهی شکر برای آغاز سال 1403، فرصتِ حیات و شروعی دوباره.
2- شروع سالِ نو با حسِ خوب و نشاط.
3- به عزیزانم پیامک دادم با عشق، یه عالمه عشق دریافت کردم.
4- شروعِ سال جدید، سه نفری (کلی ایموجی قلب).
5- ساعت 4 بیدار شدم، اومدم سایت، خوندم و نوشتم، کلی خوش گذشت بهم.
6- خوندن کامنتها باعث میشه بهتر متوجه شم خواسته ی خودم چیه.
7- سال جدید با قران و سوره اعلی، یاسین و ایه الکرسی شروع شده، به به.
8- صحیح و سلامت رفتیم عید دیدنی خونه مامان بزرگ و بابا بزرگ نی نی، و برگشتیم. خوش گذشت.
9- با همسرم به بخشی از خونه مون نظم دادیم.
اتاق نی نی تمیز و مرتب شد.
تخت خواب رو هم که مرتب کردم کلی انرژیم مثبت شد.
کلا پخش و پلا بودن روی مخم راه میره.
دارم کار میکنم رو خودم که تکاملی جلو برم، ولی خیلی سختمه صبر برای نظم دادن به خونه.
ولی دارم با خودم مدارا میکنم :)
10- دایره آبی دریافت کردم.
11- چالش ها میان که بگن روی چی ضعف دارم و باید کار کنم روش، روی چی باید تغییر ایجاد کنم.
اینو امشب دوباره باهاش مواجه شدم.
سمانه جان لطفا تمرکزت رو بذار روی خودِ نازنینت، تو فقط قادر به بهبود خودت هستی ولاغیر.
متوجه شدن همین نکته واسم منفعته.
خدایا مرسی واسه سال خوبی که گذروندم و سال خوبی که آغاز کردم.
به نام خداوندِ یگانه ی نازنینم
سلام.
قشنگی های سه شنبه 29 اسفند 1402
1- خوابِ خوبم، بیدار شدنم، نعمتِ حیات.
2- نی نیِ خوشگل و عزیز دلم تو دلم.
3- دیشب تخت و کمد نی نی کامل نصب شد، خیلی خیلی قشنگ شد، همونی که دوست داشتم، همه چیز عالی.
خدایا مرسی.
4- خدایا منو ببخش برای اینکه که گاهی شتاب دارم، تو تمرینم و بهتر شدم ولی تمامِ سعی مو میکنم شتاب رو بیارم پایین و پایین تر.
مرسی که یادم میاری دلیلِ حس نازیبام، شتابمه و روش کار میکنم و اوضاعم بهتر میشه.
5- خریدهای عالی.
6- مامانم یخچالش خراب شد، گفتم نگران نباش میان واسه تعمیر، خدا خودش حل میکنه، براش سرچ کردم شماره نمایندگی رو دراوردم، زنگ زد، شب اومدن، درست شد به لطف خدا.
اینکه شب عیده، تعمیرکار شاید نیاد و فلان، ترمزِ ذهنِ ماست، واسه خدا کاری نداره مسایل ما رو حل کنه.
باور داشتم حل میشه، بازم یه نشونه از طرف خدا برای توکلِ بیشتر به خودش و حساب کردن روی خودش فقط.
7- بارون اومد، نعمتِ خدا، دقیقا پیام و نشونه است که برکت میفرسته خدا واسمون.
8- سلامتیِ خودم و عزیزانم.
9- همسرم هم امروز گفت عید میخواد روی دوره لیاقت کار کنه، سورپرایز و خوشحال شدم از هم مسیری مون.
10- امشب رفتیم چند تا وسیله ی خوشگل برای نی نی خریدیم، قنداق سوییسی با یه طرح بانمک و جذاب، بالشت شیردهی با طرح فیل. خیلی قشنگن.
با هر خریدش کلی ذوق میکنم.
خانم فروشنده خیلی با ذوق بود. فرکانسش عالی بود.
خوشحالی و ذوقِ ما رو هم تحسین کرد :)
11- نشاط و حالِ خوبم با خودم و زندگیم.
12- سپاس گزارم برای سالِ عالیِ 1402.
13- لقمه ی نون لواش و پنیر و گردو و خیار با نعناع.
14- مامانم بهم سمنو و شکلات و پارچه و … داد.
(روزی های غیر حساب)
15- خونه مون به خاطر پروژه ی سرویس چوب نی نی پخش و پلا شده و رسیدگی میخواد.
سعی کردم امروز به خودم ارامش بدم که اشکالی نداره.
طیِ چند روز تعطیلی به خونه میرسیم، تمیزش میکنیم.
من نمیتونم یه سری کارها رو کنم و این روی ذهنم فشار میاورد.
مخصوصاً اینکه خونه تمیز و مرتب بود، حالا دمِ عید شلوغ پلوغ هست.
ولی به خودم ارامش دادم سمانه اشکالی نداره، تو الان الویتت استراحت و فشار نیاوردن به خودت و نی نی جون هست.
ریلکس باش، کوچولو کوچولو یه کارهایی که میتونی انجام بده. مابقیشو صبر کن باباییِ نی نی کمک میکنه.
بابایی تا امروز سر کار بود، ان شاالله تو تعطیلات رسیدگی میکنیم به قشنگ کردن خونه مون.
16- اتاق نی نی بوی چوب میده، بوی خوب میده.
ذوق داریم برای تخت و کمد خوشگلش.
17- همسرم برام جوراب بلندی که میخواستم رو خرید، ذوق کردم.
18- سفره هفت سین قشنگمون رو چیدم، عکس هم گرفتم ازش.
19- به درخواستِ همسرم، 27 فایلِ شگفت انگیز دوره احساس لیاقت رو ارسال کردم برای موبایل همسرم.
من هیچی نگفتم، خودش خواست که روی دوره کار کنه و فایلها رو گرفت ازم، خوشحالم.
20- خدایا شکر برای عید امسال من و همسرم و نی نی جون توی دلم.
21- برنامه ی عکاسیِ بارداری رو با هدایت و چیدمان خدا جانم رو ok کردم.
دلم میخواست یادگاری باشه از این ایامِ شیرینم.
فرکانسِ خانمِ آتلیه هم عالی بود.
22- چند وقت بود زیتون خوب میخواستم، امشب خریدیم.
23- خدایا ازت سپاس گزارم برای استاد جان، مریم جان، اقا ابراهیم، خانم فرهادی، خودِ سایت، اعضای سایت، فایلها، کامنتها، فرکانس مشترک بینِ همه مون، بهبودهام.
24- الهی شکرت برای همه ی روزی ها و برکت های فراوانِ خونه و زندگی مون.
25- دیشب همسرم یه چالشی رو تعریف کرد از محیط کارش، گفتم خیره…
و گفتم دقیقا وقتی چالش میاد، داریم هدایت میشیم به شرایطِ بهتر از الان…
اعتماد دارم به خدا، چون تجربه کردم و دیدم.
عاشق سمانه هستم که کم کم یاد گرفت بگه خیره و براش خیر هم میشه.
یاد گرفت کم کم واکنش خلق کردن رو به جای واکنش گرا بودن و میدونم هنوز جای کار زیاد داریم.
بهت افتخار میکنم سمانه جان برای تمرین هات، برای تلاشت، برای بهبودهات.
26- امروز همسرم یه کتونیِ قشنگ برای خودش خرید، تحسینش کردم.
خدایا سپاس گزارم برای سال 1402 و همه ی قشنگی هاش.
سال نو همگی مون با شادی، برکت، رزق و روزی فراوان، آرامش، سلامتی، حال و حس خوب، روابط خوب و همه ی خیرها.
به نام الله.
سلام.
قشنگی های دوشنبه، 28 اسفند 1402.
15- دقت کردم 24، 25، 26، 27 ام پول واریز شده به کارتم.
یعنی روزی غیر حساب، یعنی برکت، یعنی مدار ثروت، یعنی تیک خوردن ستاره قطبی ام.
16- داشتیم خونه مامانم پیشنهاد میدادیم طبقِ درخواستِ مامانم، که شام مهمونی عید/ افطاریِ مامانم چی باشه…
یهو متوجه شدیم آخر همین هفته است سال جدید…
انگار تو ذهنمون حالا مونده تا سال جدید و یهو به خود اومدیم…
زمان زود میگذره، به سرعتِ برق و باد.
غذای پیشنهادی شد غذای محبوبِ من، قورمه سبزی جون :)
17- دیروز دایره آبی رو دیدم ساعت 5 بعد از ظهر و حسابی خوشحال شدم.
2 پاسخ از دو دوست عزیز داشتم.
18- دیدم احساساتم نوسان داره دیروز، همسرم هم شیفته دیر میاد، از مامانم درخواست کردم اگه میتونه بیاد خونه مون، پذیرفت خوشحال شدم، بلافاصله بعدش هم رفتم تو سایت، دایره ابی رو دیدم…
به خودم مهربونی کردم، گفتم سخت نگیر به سمانه.
به قول کامنت دیروزِ خودت در این صفحه:
از احساساتت نترس، احساساتت رو در آغوش بگیر…
درسته داری روی خودت و استقلالت و عدم وابستگی و … کار میکنی، اما الان رو مرخصی بده به سمانه، به صدای درون و احساسش گوش بده…
همیشه که اینطوری نوسان احساس نداری.
اشکال نداره.
ما با همدیگه بهبودش میدیم سمانه جون.
19- سرویس چوب نی نی جون رو آوردن دیشب و مشغولِ نصب شدن، یه بخشی اش هم موند واسه امروز.
خیلی قشنگ و گوگولی شده.
اتاق خیلی عوض شد.
الهی شکرت.
20- کلی دیشب با مامانم گپ زدیم در مورد مسایل خودشناسی، فایلهای استاد، تغییراتمون، بهبودهامون، ایراداتمون و …
کارگاه خودشناسی داریم دوتایی :)
21- دو دست پیراهن بسیار خوشگل خریدم برای عید با کتونیِ سفید خوشگل.
خریدهام همونی هستن که دلم میخواد.
انگار از اول برای من دوخته شدن.
اتاق پرو و آینه ی بسیار عالی داشت.
تنوع لباس هاش عالی بود.
یه حُسن دیگه هم داشت، شال ست و مناسب با پیراهن رو هم تو ترکیبش گذاشته بود.
با خواهر مهربونم رفتم خرید.
22- استراحت و خواب خوب داشتم.
23- عاشقِ نی نیِ قند عسلِ تو دلم هستم.
24- خانم فروشنده لباس بسیار خوش انرژی بود، خودش خودجوش بهم تخفیف هم داد :)
25- هوا عالی بود امروز، نمِ بارون اومد، لذت بردم از زندگیِ در حالِ جریان تو خیابون.
26- همسایه ی نازنینمون رو دیدم تو محوطه، دیروز پریروز دلم براش تنگ شده بود، امروز دیدمش.
27- یه مسیله ای که تو گفتنش کمی سخت بودم، رو گفتم امروز.
28- گپ و گفت هام با مامان قشنگم.
مراقبت هاش، توجه هاش.
29- مامانم دیشب سبزه ی خوشگلی که برام گذاشته رو آورد برامون، خیلی زیباست.
الان جلوی چشم هامه.
30- فایل جدید هدفی متفاوت برای سال جدید اومد رو سایت امروز.
هدیه ای از استاد جان برای سال جدید.
سورپرایز و خوشحال شدم شدیداً.
عالی بود.
دوباره هدایت شدم به دوره ی فوق العاده ی احساس لیاقت
الهی شکر که دارم و میتونم کار کنم روش.
31- بیشتر متوجه شدم همسرم چقدر دقت داره و نکته سنجه، بهش افتخار میکنم.
32- به خودم و مهارت هام افتخار میکنم در بانکداریِ اینترنتی و تکنولوژی.
33- امروز با خواهرم که داشتیم وارد مجتمع میشدیم، یکی از نگهبانان محترم و مهربونمون اومد دم ماشین و سال خوبی برامون آرزو کرد و برای نی نی هم ارزوی خیر کرد.
خیلی خوشحال شدم.
34- گل های خوشگل بنفش دیدم تو مسیرِ خریدِ امروز.
35- یه عالمه کت و شلوار خوشگل و شیک دیدم تو فروشگاه، انقدر خوش سلیقه و خوش طرح و خوش پارچه بودن که کلی ذوق کردم و لذت بردم از این حجم سلیقه.
36- همسایه مون در رو برام باز نگهداشت.
37- فایل جدید رو تصویری هم دانلود کردم.
38- ممنونم از بسته اینترنت همراه اولم که با سرعت بالا فایل رو برام دانلود کرد.
خدایا من خیلی ازت ممنونم برای سالِ فوق العاده ای که سپری کردم.
سلام به استاد مهربان
سلام به دوستان خودم
دیدن زیبایی ها همان حلقه گم شده این زندگی من است
همیشه دنبال اخبار بودن
همیشه دنبال دیدن نازیبایی ها
همیشه دنبال کم و کاستی ها بودن
همه و همه نشان از این دارد که من از این راه و این قانون فوق العاده دور شده ام
یادم باشد که باید و باید همیشه روی خودم و باورهای خودم کار کنم و من خودم را به این سمت هدایت کنم که تمرکز کنم روی آنچه که می توان دید و از آن لذت برد
این را باید بدانم که هر چه بیشتر ببینم و لذت ببرم از آن بیشتر در زندگی من نمودار می شود و هر روز زیبایی های بیشتری را خواهم دید
تحسین کردن زیبایی ها
دیدن آنها
برای من خیلی ارزشمند است چرا که روند زندگی من را بهتر و آسان تر می کند
صحبت های استاد امروز برای من خیلی با ارزش بود و ممنون استاد عزیز هستم بخاطر این همه آگاهی
سپاس از خدای زییایی ها
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به خداوندِ ارحم الراحمین.
سلام به صبحِ زیبا.
سلام به همه.
زیبایی های یکشنبه جان، 27 اسفند 1402.
==============================
1- کامنتِ زیبایی خوندم از اقا یا خانم ش ظاهری الان.
در رابطه با تایید کلام استاد.
اینکه اگه از اول برگردن و بخوان شروع کنن، روی خودشناسیِ بهتر کار میکنن و لذت از زندگی در همین لحظه.
البته باید پر شد از همه چیز تا به آرامش رسید…
2- اتاق نی نی رو کامل تخلیه کرد همسرم، برای ورود و نصب تخت و کمد نی نی جون.
آخ جون.
3- نهارِ آماده داریم تو یخچال، غذاهای خوشمزه مامان هامون.
4- خواب خوبی داشتم دیشب تا صبح.
5- دیشب دیدم کامنتهام تایید شدن خوشحال شدم، گاهی چند روز طول میکشه، این بهم این پیام رو میده استاد عزیزم و مریم جان مشغولِ دوره ای هستن، چقدر هیجان انگیز میشه دوره ی سپاس گزاری باشه، یا کنترل ذهن…
6- دیشب هدایت شدم عقل کل و سوال خوندم و پاسخ تحلیلی- قلبی نوشتم…
قشنگ حس میکردم پاسخ داره از درونم میاد نه از ذهنم…
خودم خیلی لذت میبرم و استفاده میکنم از کامنت های قلبی.
7- خوشم میاد از اولِ صبح فرکانس و موجم رو تنظیم میکنم روی ستاره قطبی، سپاس گزاری، توجه به قشنگی ها و …
8- برای سفره هفت سین نوروز 1402، ظروف زیبا خریدم.
خوشحالم نوروز 1403 در میارمشون و استفاده شون میکنم.
سبزه ی عید هم که هنرِ دست مامانِ قشنگ و هنرمندمه.
9- صدای اوازِ گنجشک های قشنگ و کوچولوی ناز میاد.
10- الان چند هفته شده باباییِ نی نی، داره پیاده میره سر کار و برمیگرده خونه.
خوشحالم براش و این پیاده روی عالیه.
هر روز بهم زنگ میزنه و وقتی هوا عالیه بهم یاداوری میکنه برم بیرون قدم بزنم :)
11- از احساساتت نترس، احساساتت رو در آغوش بگیر…
یهویی اومد.
12- تکون های نی نی جونِ تو دلی.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
13- هیچ قدرتی بالاتر از خداوند وجود نداره.
14- روزی رسانِ همه ی مخلوقات خداست، خدا خیلی دست و دل بازه.
==============================
خدایا برای دونه به دونه این قشنگی ها که هر روز حس، درک و تجربه میکنم، ازت خیلی ممنونم، چون منبعشون خودتی.