ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی - صفحه 62
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-15 05:22:082024-11-24 13:52:03ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای هدایتگر و مهربان
خدایا صد هزاران مرتبه شکر بخاطر این آگاهی ها این مسیر که هدایت کردی بخاطر وجود مبارک استاد که یاد تو را در دلهای ما بیشتر و بیشتر می سازد
امروز که داشتم از سر کار بر می گشتم یک لحظه این سوال را از خودم کردم که چرا باید به خداوند اعتماد کنم توکل کنم و کارها را به او بسپارم جواب های که برای این سوال به خودم یاد آوری کردم خیلی احساس ام را خوب کرد اولین جوابی که به ذهن آمد اینکه الا بذکر الله تطمئن القلوب تنها با یاد خداوند دلها آرام می گیرد همین که فقد خداوند را یاد می کنیم چقدر قلب ما آرامش می گیرد پس چرا همیشه خدا را یاد نکنیم دوم وقتی گذشته ام را مرور کردم هر زمانیکه کارها را به خداوند سپردم از او کمک خواستم کارها به طرز معجزه آسایی خوب پیش رفته ایده ها گفته شده دستان خداوند به کمک ام آمده برعکس هر وقت به خداوند توکل نکردم و روی عقل خودم حساب کردم واقعا رنج کشیدم گره ها بیشتر شده و اینها دلایل بسیار قوی هستند که باید همیشه کارها را به او بسپارم از او کمک بخواهم واقعا که انسان فراموشکار است مدت ها بود که کاملا فراموش کرده بودم این مسئله را شیطان از یادم برده بود به همین دلیل تصمیم گرفتم که این شعر زیبا را چاپ کنم و روی دیوار اتاقم بزنم تا همیشه یادم باشد
هرلحظه که آرامم در کارگه تقدیر آرامتر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
نگاه ما به خداوند تعین می کند که چه نتیجه یی از این نیرو می گیریم باور های مناسب نسبت به خداوند باعث میشه از نعمت های بیشتری بهرمند شویم.
خداوند قادر مطلق است عالم مطلق است قدرت خلق زندگی ام را به خودم داده خداوند هدایتگر من است خداوند لذت می برد از اینکه من زندگی زیبای داشته باشم چون به گسترش جهان کمک می کنم خداوند می خواهد که من ثروتمند باشم خداوند هر لحظه مرا از بینهایت طریق به سمت خواسته هایم هدایت می کند چقدر این باورها زیباست قدرتمند است احساس آرامش می دهد وقتی به صورت واقعی باور داشته باشیم خدایا کمک ام کن این باورهای ارزشمند را هر روز بیشتر در وجودم نهادینه بسازم
نتیجه این باورها احساس آرامش احساس اطمنان، امنیت می شود همین آرامش کمک میکند به فرکانس خداوند نزدیکتر شویم کی به فرکانس خداوند نزدیک؟ وقتی قلب ما آرام، آرامش داریم ترس های ما کمتر، احساس سپاس گزاری داریم برعکس عجله و نگرانی ترس می آورد عجله باعث می شود از خواسته های مان دور شویم موقعی به خواسته های ما نزدیک که آرامش داریم.
خداوند همواره در حال هدایت ماست انا علینا للهدا چه موقع هدایت را دریافت موقعی که خداوند را باور توکل کنیم کل کار ما این است که ذهن خود را آرام کنیم جهان برپایه هدایت کار وقتی در مدار هدایت قرار هدایت می شویم این باورها را باید بارها و بارها تکرار کنیم آن وقت می بینیم که چطور هدایت، درها باز می شود مثل موسی وقتی تسلیم خداوند شد چقدر کارها خوب پیش رفت برایش
خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم ما را به راه راست راه کسانیکه به آنها نعمت داده ای هدایت کن
سلام به استاد عزیزم
من وقتی فایل جدید میذارید کلی ذوق میکنم واغلب میام گوش میدم
حس تازگی مطالبتون حس عالی بهم میده
واینکه این مطلب دقیقا همون مطلبی که من جدیدا دارم روش کار میکنم
همون تمرین ستاره قطبی که صبح ها خواسته مو از خدا میخوام بعد روزم رو شروع میکنم
من کارمندم و امسال در خواست انتقال دائم دادم
چون به رییس قبلی تو محل قبلی در مورد ضامن بانک شدنم جواب رد داده بودم
میخواستم بدون اینکه برم بهش رو بندازم که کارم رو راه بندازه از خدا خواستم که خودش کارم رو انجام بده واین خواسته رو هم نوشتم
باورتون نمیشه تو کمتر از یک ماه بدون کوچکترین زحمتی وحتی دیدن اون شخص انتقالیم تایید شد خداروشکر
ایمانم به اینکه خداوند میخواد ما همه چیز رو راحت بدست بیاریم زیادتر شد فهمیدم باید روی باورم به خدا باید کار کنم این فایل هم این نکته رو بهم متذکر شد خدا میخواد
عزت نفس مون هم حفظ بشه ومنت کسی رو نکشیم
خدا ما رو آفریده تا راحت زندگی کنیم
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدایی که هرچه دارم ازآن اوست
سلام خدمت استادعباسمنش وخانم شایسته وتمامی دوستان مسیرزیبای توحیدویکتاپرستی
یادم میادچندسال پیش به یه تضادخیلی بزرگ برخورده بودم احساس میکردم به بن بست رسیدم احساس میکردم دست وپام بسته س وتوی زندان افتادم وهیچ راه فراری نیست وپناه برده بودم به خداوندویامجیب المضطر اجب المضطرروزمزمه میکردم وباهاش حرف میزدم وشاکی بودم که چراحرفامونمیشنوه وبهم کمک نمیکنه میگفتم مگه نگفتی که من اجابت میکنم من پس چرابااینکه وضعیتمومیبینی کاری نمیکنی کمکم نمیکنی که ازاین اسارت دربیام گذشت ویه روزمن رفته بودم بیرون ویه ندایی درونم خیلی واضح بهم میگفت برگردخونه برگردخونه ومن برگشتم وطی اتفاقاتی که اونروزافتادمن به طرزمعجزه وارکه البته هممون میدونیم هدایتی ازاون تضادبزرگ نجات پیداکردم براحتی تاکیدمیکنم براحتی
واین خداست که حتی جواب بنده ی مشرکش روهم میده وبعدش دستشومیگیره میاره سرکلاس توحیدوبااین فایل بازم بهش یادآوری میکنه من هستم
الله اکبر
صدای من بالاترین صداهاست من قادرمطلقم
من پاکی مطلقم
من عشق مطلقم
من درست سروقتش معجزه هامیکنم
من دستتومیگیرم
من پناه مطلقم
من فرمانروای مطلقم
من به توای بنده ام امیدوارم
من امیدمطلقم
من سمیع وبصیرم
من رزق مطلقم
من مصورم
فقط به من روبیارکه من بهترین تنهاترین حامی توام هم دراین جهان هم درآخرت
منوبیاربه تک تک لحظه هات من هدایتگرشکست ناپذیرتوام
خدایاصدهزاران مرتبه شکربرای تمام هدایت هاوحمایت هات وبرای این مسیرزیبا برای حضوراستادی که بیشترازخودمون مشتاق که ماروزبروزپیشرفت کنیم استادسپاسگزارحضورپربرکتتون هستم .
سلام
آسان شویم بر آسانیها
اشاره دارد به پذیرش نظم طبیعی جهان و هماهنگ شدن با آن، بدون مقاومت در برابر آنچه که فراتر از توان ماست. در این راستا، مفهوم «مسببالاسباب» نیز به این نکته اشاره میکند که همه پدیدهها و اتفاقات جهان تحت هدایت و اراده خداوند هستند. اگر ما به این باور برسیم که هر چیزی در زندگی طبق مشیت الهی پیش میرود، نه تنها مشکلات بلکه اتفاقات روزمره نیز به عنوان بخشی از یک نظم بزرگتر قابل پذیرش خواهند بود.
درواقع، هنگامی که به این درک برسیم که همه اسباب و علل، از جمله سختیها و چالشها، تحت اراده خداوند قرار دارند، دیگر نیازی به مقاومت در برابر آنها نخواهیم داشت. پدیده های، مانند باران، درمان یا فرزندآوری، اسباب ظاهری هستند که در حقیقت از سوی خداوند هدایت میشوند، در زندگی نیز باید بپذیریم که هیچ چیزی بدون حکمت و برنامه از پیش تعیین شده در جریان نیست. مشکلات و چالشها نیز جزئی از این نظم هستند و ما باید با ایمان به مشیت الهی به آنها نگاه کنیم.
بنابراین، به جای جنگیدن با آنچه که در مسیر زندگی به سراغ ما میآید، با آرامش و پذیرش در مسیر مشیت الهی حرکت کنیم، زیرا در نهایت همه چیز تحت هدایت خداوند است و اگر با این نظم هماهنگ شویم، زندگی بهطور طبیعی برایمان آسانتر خواهد شد.
مثال
ویل اسمیت، بازیگر معروف آمریکایی، نمونهای از فردی است که با پذیرش باور \”آسان شویم بر آسانیها\” و «مسببالاسباب» توانسته به موفقیتهای بزرگی دست یابد. او در دوران جوانی با مشکلات زیادی روبرو بود و با وجود مشکلات مالی و شخصی، تصمیم گرفت که هرگز از تلاش دست نکشد. در یکی از سخنرانیهای معروفش، ویل اسمیت اشاره کرد که راز موفقیت او نه تنها تلاش بیوقفه، بلکه پذیرش مشکلات و سختیها بهعنوان بخشی از مسیر رشدش بوده است. او میگوید: \”سختیها به شما میآموزند که چه کسی هستید و چه چیزی میخواهید.\” این نوع نگرش باعث شد که او در هر مرحله از زندگی خود، مشکلات را نه بهعنوان مانع بلکه بهعنوان فرصتهایی برای یادگیری و پیشرفت ببیند.
ویل اسمیت بهطور مداوم بر این باور بود که تمام رویدادهای زندگی، از جمله شکستها و چالشها، بخشی از یک طرح بزرگتر هستند که هدایت خداوند بر آن حاکم است. او با پذیرش این مشیت الهی و همراستایی با آن، توانست در عرصههای مختلف حرفهای به موفقیتهای جهانی دست یابد.
مفهوم این داستان را میتوان در آیه هود 88 درک کرد
«وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ»
«و موفقیتم جز به خداوند نیست.»
این آیه به ما یادآوری میکند که هر موفقیت و توفیقی که انسان به آن دست پیدا میکند، در حقیقت به اراده و مشیت خداوند بستگی دارد. هیچ فردی نمیتواند به تنهایی به موفقیت برسد؛ بلکه تمامی توفیقات از سوی خداوند و تحت هدایت و مشیت الهی است. در واقع، این آیه بر این نکته تأکید دارد که همه چیز در زندگی تحت اراده خداوند پیش میرود و انسان باید به او توکل کند و از تلاش برای رسیدن به اهدافش دست برندارد.
شعر: ”چو دریا به آرامش برسد، کشتیها بهراحتی روان میشوند،
در تلاطم دریا، هیچ کشتی به مقصد نمیرسد.”
این بیت شعر به معنای پذیرش مشکلات و سختیها بهعنوان بخش ضروری از زندگی است. همانطور که کشتیها برای رسیدن به مقصد باید در شرایط آرام حرکت کنند، ما نیز برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ باید در برابر سختیها با آرامش و ایمان به خداوند حرکت کنیم. تمام موانع و چالشها، حتی زمانی که بهنظر میرسد که بهطور طبیعی اتفاق میافتند، در حقیقت تحت هدایت و مشیت الهی هستند و اگر ما با پذیرش آنها حرکت کنیم، به مقصد خواهیم رسید.
ویل اسمیت در زندگی خود موانع زیادی را پشت سر گذاشت، اما او همیشه به این باور داشت که هر اتفاقی در زندگیاش تحت اراده خداوند است و باید در مسیر آن حرکت کند. او از مشکلات و چالشها بهعنوان فرصتهای رشد استفاده کرد و از آنها برای رسیدن به اهداف بزرگتر بهره برد. مانند کشتیهایی که در آرامش دریا بهراحتی حرکت میکنند، ویل اسمیت نیز با پذیرش و ایمان به مشیت الهی، توانست به موفقیتهای جهانی دست یابد.
مثال
اپرا وینفری، یکی از برجستهترین زنان موفق در جهان، نمونهای عالی از کسی است که با باور به ”آسان شویم بر آسانیها” و اعتماد به خداوند بهعنوان «مسببالاسباب» توانسته است بر مشکلات زندگی غلبه کرده و به جایگاه بزرگی دست یابد. اپرا در خانوادهای فقیر و با شرایط بسیار سخت متولد شد و در دوران کودکی با سختیهای زیادی از جمله سوءاستفاده و فقر روبرو بود.
او با پذیرش این سختیها بهعنوان بخشی از مسیر رشد و ایمان به اینکه خداوند به او راه درست را نشان میدهد، تصمیم گرفت به جای قربانی شدن، خالق مسیر زندگی خود باشد. اپرا میگوید: ”من فهمیدم که خداوند همیشه برای ما بهترینها را میخواهد، حتی اگر آن لحظه سختیها قابل درک نباشند. تنها وظیفه ما این است که به هدایت او اعتماد کنیم و با آرامش در مسیر حرکت کنیم.” این باور به او کمک کرد که در حرفه خود به بالاترین سطح برسد و تأثیری جهانی بر میلیونها نفر داشته باشد.
ایه الشرح، 6 این مفهوم را در زندگی اپرا وینفری روشن تر بیان میکند
«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا»
«پس بیگمان با هر سختی آسانی است.»
این آیه به ما اطمینان میدهد که سختیها و مشکلات هیچگاه دائمی نیستند و در پی هر چالشی، آسانی و راحتی خواهد آمد. این وعده الهی نهتنها به انسان آرامش میبخشد، بلکه به او امید میدهد که پس از هر دوره دشوار، برکت و خیر نهفتهای در راه است. برای کسانی که مانند اپرا وینفری در مسیر خود ایمان دارند، این آیه نشاندهنده آن است که هر سختی، مقدمهای برای رسیدن به موفقیتهای بزرگتر است.
شعر:
”هر که در سختی صبوری کند،
روزگار بر او نیکویی کند.”
این بیت تأکید میکند که تحمل مشکلات و صبوری در برابر سختیها، در نهایت به موفقیت و خوشبختی منجر میشود. همانطور که کسی که با آرامش و ایمان به خداوند در مسیر زندگی پیش میرود، به برکت و آرامش دست مییابد.
اپرا با پذیرش سختیهای زندگی و اعتماد به مشیت الهی توانست مسیر موفقیت را پیدا کند. او بهجای مقاومت یا تسلیم در برابر مشکلات، آنها را بخشی از اراده خداوند و فرصتی برای رشد دید. همانطور که آیه و شعر اشاره دارند، او در سختترین شرایط زندگی صبور بود و همین صبوری باعث شد که آسانی و موفقیت را تجربه کند. امروز اپرا نمادی از قدرت، امید، و اعتماد به هدایت الهی برای میلیونها زن در سراسر جهان است.
مثال
ابن سینا، دانشمند، فیلسوف، و پزشک برجسته قرن چهارم هجری، نمونهای الهامبخش از کسی است که با باور به نظم الهی و ”مسببالاسباب” توانست به موفقیتهای بینظیری دست یابد. ابن سینا در دوران خود با چالشهای فراوانی مواجه بود، از جمله ناملایمات سیاسی، سفرهای مداوم، و محدودیت منابع علمی. اما او با ایمان به اینکه همه چیز تحت اراده و حکمت خداوند است، مسیر خود را با آرامش و نظم ادامه داد.
ابن سینا در نوشتههای فلسفی خود به مفهوم علت اولی یا ”مسببالاسباب” آسان شدن ب آسانی ها اشاره میکند، به این معنا که خداوند منشأ تمامی علل در جهان است و هر چیزی به مشیت او رخ میدهد. او در کتاب ”شفا” تأکید میکند که هماهنگی با قوانین الهی، کلید فهم عمیقتر جهان و رسیدن به حقیقت است.
آیه (زمر، 62) نشانه ای از مفهوم داستان آسان شدن بر آسانی های زندگی ابن سینا است
«اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ»
«خداوند خالق همه چیز است و بر هر چیزی ناظر و کارساز است.»
این آیه به این نکته اشاره دارد که خداوند علت اصلی همه چیز در جهان است. همه چیز، از قوانین طبیعت گرفته تا دستاوردهای انسانی، به اراده و حکمت الهی بستگی دارد. این دیدگاه به فیلسوفانی چون ابن سینا کمک کرد که با آرامش و پذیرش نظم الهی به مطالعه و پژوهش ادامه دهند.
شعر:
”جهان چو خط و خال و چشم و ابروست،
که هر چیزی به جای خویش نیکوست.”
سعدی
این بیت بیانگر آن است که همه چیز در جهان، هرچند در نگاه نخست پراکنده یا بیمعنا به نظر برسد، در جایگاه خود دارای حکمت و زیبایی است. این هماهنگی نشاندهنده وجود یک نظم الهی است که انسان باید به آن اعتماد کند.
ابن سینا با باور به حکمت الهی و پذیرش اینکه همه چیز به اراده خداوند رخ میدهد، توانست با آرامش به مطالعه عمیق طبیعت و فلسفه بپردازد. او به جای جنگیدن با محدودیتها، آنها را بخشی از مشیت الهی دانست و از این راه به دستاوردهای عظیمی رسید. همانطور که آیه و شعر اشاره دارند، ابن سینا نظم موجود در جهان را درک کرد و با هماهنگی با این نظم، هم در علوم طبیعی و هم در فلسفه به نقطهای رسید که امروز او را یکی از بزرگترین اندیشمندان تاریخ میشناسیم.
مثال
مهتاب کرامتی، بازیگر برجسته ایرانی و سفیر حسن نیت یونیسف، نمونهای از هنرپیشهای است که با پذیرش مفهوم ”مسببالاسباب” در زندگی و کارش به موفقیتهای چشمگیری دست یافت. او در مصاحبهها و فعالیتهای اجتماعی خود تأکید کرده است که سختیها و چالشها بخشی از مسیر رشد او بودهاند و با باور به اینکه هر اتفاقی به حکمت خداوند و برنامهای بزرگتر تعلق دارد، توانسته است آرامش و موفقیت را تجربه کند.
مهتاب کرامتی در مواجهه با دشواریهای دوران حرفهای و شخصیاش، به جای جنگیدن با چالشها، آنها را به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری پذیرفت. او معتقد است که هر قدم در زندگی، چه در حوزه بازیگری و چه در فعالیتهای انساندوستانه، بخشی از نقشهای الهی است که او را به هدفهای بزرگتر هدایت میکند. این باور به او کمک کرده است که در شرایط سخت آرامش خود را حفظ کرده و برای تغییرات مثبت در جامعه تلاش کند.
آیه (بقره، 216) روایت است از مفهوم زندگی کرامتی
«وَعَسَىٰ أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ»
«چه بسا چیزی را ناپسند شمارید، در حالی که خیر شما در آن است.»
این آیه به روشنی توضیح میدهد که سختیها و مشکلات زندگی، هرچند در نگاه نخست ناخوشایند به نظر برسند، میتوانند بخشی از نقشه الهی برای رشد و بهبود انسان باشند. باور به این اصل، فرد را به پذیرش و آرامش در برابر چالشها هدایت میکند.
شعر:
”برگ درختان سبز در نظر هوشیار،
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار.”
سعدی
این بیت بیانگر این است که تمام اتفاقات و جزئیات زندگی، حتی موارد به ظاهر بیاهمیت، نشانهای از حکمت الهی و مسببالاسباب بودن خداوند هستند. انسان هوشمند باید این حکمت را درک کند و با آن هماهنگ شود.
مهتاب کرامتی با باور به اینکه خداوند مسببالاسباب است، مشکلات را بخشی از مسیر رشد خود دید. او در فعالیتهای اجتماعی خود، از جمله همکاری با یونیسف، بر کمک به دیگران تمرکز کرد و توانست تأثیر مثبتی بر جامعه بگذارد. این باور به اراده الهی، باعث شد که او در مسیر زندگی با آرامش و اعتماد پیش رود. همانطور که آیه و شعر اشاره دارند، او سختیها را به عنوان فرصتی برای درک حکمت خداوند و گام برداشتن در مسیر بهتر پذیرفت.
مثال
کریستیانو رونالدو، ستاره فوتبال جهان و یکی از موفقترین ورزشکاران تاریخ، نمونهای از کسی است که با پذیرش مفهوم ”مسببالاسباب” و تلاش هماهنگ با آن به موفقیتهای بینظیری دست یافت. رونالدو بارها در مصاحبههایش بر اهمیت ایمان، تلاش، و پذیرش چالشهای زندگی تأکید کرده است. او معتقد است که موفقیت او نه فقط به دلیل کار سخت و استعداد، بلکه به دلیل وجود یک نیروی برتر بوده که مسیر او را هدایت کرده است.
رونالدو در دوران کودکی با فقر، از دست دادن پدر در سنین جوانی، و دوری از خانواده برای ادامه مسیر فوتبال مواجه شد. با این حال، او همواره بر این باور بود که این چالشها بخشی از برنامهای بزرگتر هستند که او را به مقصدی بهتر هدایت میکنند. او به اراده خداوند به عنوان نیرویی که اسباب و علل را هماهنگ میکند باور دارد و این را دلیل آرامش و انگیزه او برای ادامه مسیر دانسته است.
«إِنَّ مَعَ ٱلْعُسْرِ یُسْرًا»
(شرح، 6)
«همانا با سختی آسانی است.»
این آیه به مؤمنان نوید میدهد که سختیها و مشکلات، در دل خود آسانی و خیر نهفته دارند. پذیرش این حقیقت، انسان را به صبر، امید و تلاش بیشتر در مواجهه با مشکلات ترغیب میکند.
شعر:
”صبر و ظفر هر دو دوستان قدیماند،
بر اثر صبر نوبت ظفر آید.”
سعدی
این بیت به ارتباط مستقیم میان صبر در برابر مشکلات و دستیابی به موفقیت و پیروزی اشاره دارد. با صبر و پذیرش نظم الهی، آسانی و نتیجه مطلوب به دست خواهد آمد.
رونالدو با اعتقاد به مسببالاسباب بودن خداوند و اینکه چالشها بخشی از مسیر تکامل او هستند، مسیر دشوار کودکی و نوجوانی را با صبر و تلاش پشت سر گذاشت. او به سختیها نه به عنوان مانع، بلکه به عنوان پلی برای رشد نگاه کرد. همانطور که آیه و بیت شعر اشاره میکنند، او توانست با پذیرش این اصل الهی و هماهنگ شدن با آن، به یکی از بزرگترین فوتبالیستهای تاریخ تبدیل شود.
مثال
امیلیا ارهارت (Amelia Earhart)، یکی از مشهورترین خلبانان زن امریکا در تاریخ هوانوردی، با پذیرش مفهوم «مسببالاسباب» که آسان شد بر آسانی ها و ایمان به اینکه چالشها و فرصتها بخشی از یک نظم بزرگتر هستند، به موفقیتهای برجستهای دست یافت. او اولین زنی بود که به تنهایی پرواز بر فراز اقیانوس اطلس را انجام داد و الهامبخش میلیونها زن در سراسر جهان شد.
امیلیا بارها در سخنانش تأکید کرد که قدرت درونی و هدایت خداوند را در سختترین لحظات حس کرده است. او به رغم محدودیتهای اجتماعی و فنی زمان خود، باور داشت که موانع تنها ابزاری برای هدایت او به سمت اهداف بزرگتر هستند. امیلیا خطرات پروازهای خود را بهعنوان بخشی از مسیر زندگی پذیرفته بود و آنها را فرصتی برای اثبات اعتماد به نفس و قدرت الهی میدانست.
«وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»
(طلاق، 3)
«و هر کس بر خدا توکل کند، خدا برای او کافی است.»
این آیه به مؤمنان یادآور میشود که با توکل به خداوند، هیچ چالشی نمیتواند مانع رسیدن به هدف شود. خداوند کسی را که به او اعتماد کند، به سمت بهترینها هدایت میکند.
شعر:
”تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست،
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش.”
حافظ
این بیت به اهمیت توکل در کنار تلاش اشاره دارد. حتی اگر انسان دارای دانش و هنر باشد، تنها با توکل به نیروی برتر میتواند به اهداف بزرگ دست یابد.
امیلیا ارهارت، با ایمان به قدرتی فراتر از خود، نه تنها بر محدودیتها و موانع اجتماعی پیروز شد، بلکه توانست در تاریخ بهعنوان زنی جسور و پیشگام در هوانوردی ثبت شود. همانطور که آیه و شعر بیان میکنند، توکل به خداوند و پذیرش نقش او بهعنوان «مسببالاسباب» به امیلیا کمک کرد تا در سختترین شرایط، راه خود را پیدا کند و الهامبخش دیگران شود.
مثال
پروفسور مریم میرزاخانی، ریاضیدان برجسته ایرانی و اولین زن برنده مدال فیلدز، نمونهای الهامبخش از پذیرش مفهوم «مسببالاسباب» در موفقیتهایش بود. او در طول زندگیاش همواره به حکمت پشت چالشها و فرصتها اعتقاد داشت و سختیهای مسیر را بخشی از یک هدف بزرگتر میدانست.
مریم میرزاخانی در مصاحبههای مختلف به فروتنی و باور به اینکه زندگی فراتر از تلاشهای فردی ماست اشاره کرده بود. او با سختکوشی، اما در عین حال پذیرش محدودیتهای انسانی، بر اهمیت هدایت الهی در موفقیتهایش تأکید میکرد. مریم بارها به این موضوع اشاره داشت که مسیر زندگیاش، از جمله مهاجرت، تحصیل در دانشگاههای معتبر، و فتح قلههای علمی، همگی در چارچوب یک نظم بزرگتر و مشیت الهی قابل درک است.
«وَعَسَىٰٓ أَن تَکْرَهُوا۟ شَیْـًٔا وَهُوَ خَیْرٌۭ لَّکُمْ ۖ وَعَسَىٰٓ أَن تُحِبُّوا۟ شَیْـًۭٔا وَهُوَ شَرٌّۭ لَّکُمْ ۗ وَٱللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»
(بقره، 216)
«چه بسا چیزی را ناخوشایند بدانید، در حالی که خیر شما در آن است، و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید، در حالی که شر شما در آن است، و خدا میداند و شما نمیدانید.»
این آیه نشان میدهد که انسانها باید به حکمت خداوند در پس وقایع زندگی ایمان داشته باشند، حتی اگر در لحظه دلیل آن را درک نکنند.
شعر:
”برگ درختان سبز پیش خداوند هوش،
هر ورقش دفتریست معرفت کردگار.”
سعدی
این بیت اشاره به آن دارد که تمام وقایع و جزئیات زندگی، حتی سختیها، نشانههایی از قدرت و حکمت الهی هستند که انسان باید با ایمان و پذیرش به آنها نگاه کند.
پروفسور مریم میرزاخانی با باور به اینکه چالشها و فرصتها ابزارهایی در دست خداوند برای هدایت او به سمت تعالی هستند، توانست با آرامش و تمرکز بر مسیرش، به بزرگترین افتخارات علمی دست یابد. همانگونه که آیه و شعر به اهمیت پذیرش حکمت الهی تأکید دارند، مریم نیز با توکل بر «مسببالاسباب» آسان شد بر آسانی ها که توانست تأثیری ماندگار در دنیای علم بگذارد و الهامبخش نسلهای آینده شود.
مثال
آیومی هاماساکی (Ayumi Hamasaki)، یکی از برجستهترین خوانندگان و ترانهسرایان ژاپنی، نمونهای از هنرمندانی است که با پذیرش سختیهای زندگی و ایمان به مفهوم «مسببالاسباب»، به موفقیت جهانی دست یافته است. او که به «ملکه پاپ ژاپن» معروف است، در طول زندگی حرفهای خود با مشکلات زیادی، از جمله ناشنوایی در یک گوش، روبهرو شد اما توانست با ایمان و تلاش، این مشکلات را به فرصت تبدیل کند.
آیومی هاماساکی در یکی از مصاحبههایش گفت که ناشنواییاش در ابتدا او را به شدت ناامید کرد. با این حال، او به این باور رسید که این چالش بخشی از مسیر زندگیاش است و خداوند به او قدرت میدهد تا راهی برای ادامه پیدا کند. او این بحران را هدیهای از جانب خداوند دید تا بتواند ارتباط عمیقتری با موسیقی و طرفدارانش برقرار کند. به باور او، ناشنوایی باعث شد تا به درون خود رجوع کند و با اعتماد به هدایت الهی، به خلق آثار تأثیرگذار بپردازد.
«وَعَسَىٰٓ أَن تَکْرَهُوا۟ شَیْـًٔا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ…»
(سوره بقره، آیه 216)
«و چه بسا چیزی را ناخوشایند بدانید، در حالی که خیر شما در آن است.»
این آیه به این موضوع اشاره دارد که سختیها و مشکلاتی که در زندگی رخ میدهند، ممکن است از نگاه انسان ناخوشایند به نظر برسند، اما در حقیقت، حامل خیری بزرگتر و حکمتی الهی هستند.
شعر:
”آن که جان داد و بستاند کرم اوست،
گر جفا کرد و گر لطف اوست.”
مولانا
این بیت نشان میدهد که تمام وقایع زندگی، چه به ظاهر سخت و چه آسان، در نهایت از رحمت خداوند سرچشمه میگیرند و حامل خیر و رشد برای انسان هستند.
آیومی با پذیرش این که ناشنواییاش بخشی از مشیت الهی بوده، توانست با ایمان به خداوند و قدرت درونی خود، به موفقیتی بزرگتر دست یابد. همانطور که آیه و شعر تأکید دارند، سختیها میتوانند دریچهای به سوی خیر و پیشرفت باشند. آیومی با درک این حقیقت، نه تنها بر مشکلاتش غلبه کرد، بلکه آثار موسیقاییاش الهامبخش میلیونها نفر در سراسر جهان شد.
مثال
هاروکی موراکامی (Haruki Murakami)، یکی از مشهورترین نویسندگان مستقل ژاپنی، از جوانی در مشاغل آزاد شروع به کار کرد. او ابتدا بهعنوان صاحب یک کافه کوچک در توکیو فعالیت میکرد و بعدها تصمیم گرفت به نویسندگی روی آورد. پذیرش فلسفه «مسببالاسباب» و هماهنگی با جریان طبیعی زندگی از عوامل موفقیت او بود.
موراکامی در مصاحبهای اشاره کرده است که زمانی که کارش را بهعنوان یک نویسنده شروع کرد، نمیدانست آیا میتواند موفق شود یا نه. او گفت:
”من هرگز تلاش نکردم جریان زندگی را تغییر دهم. بهجای آن، به این فکر کردم که اگر بهترین کارم را انجام دهم، نتیجه به دست خداوند است.”
او به قدرتی بالاتر ایمان داشت و معتقد بود که اگر مسیرش درست باشد، اتفاقات مثبت نیز بهطور طبیعی رخ میدهند.
«وَمَن یَتَّقِ ٱللَّهَ یَجْعَل لَّهُۥ مَخْرَجًۭا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ»
(سوره طلاق، آیات 2 و 3)
«و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند برای او راه نجاتی فراهم میسازد و از جایی که گمان نمیبرد به او روزی میدهد.»
این آیه نشان میدهد که ایمان و توکل به خداوند باعث میشود انسان از موانع عبور کند و از جایی که انتظار ندارد به او برکت و روزی برسد.
شعر:
”بر در او گر به جان میروی، کار بساز،
آنکه گشاید گره، دست خداست.”
این بیت تأکید دارد که اگر انسان به خداوند تکیه کند و تلاش خود را انجام دهد، خداوند گرهها را باز کرده و آسانی را در مسیر او قرار میدهد.
موراکامی با اعتماد به اینکه نتیجه تلاشهایش در دستان خداوند است، از نگرانی درباره شکست دوری کرد و بر کیفیت کار خود تمرکز کرد. همانطور که آیه و شعر نشان میدهند، ایمان به خدا و پذیرش مسببالاسباب او را در مسیر موفقیت نگه داشت. با همین نگرش، آسان شد بر آسنی ها که از یک کافهدار ساده به یکی از نویسندگان جهانی و صاحبسبک تبدیل شد.
نتیجهگیری منطقی
پذیرش مفهوم «مسببالاسباب» و باور به این که هر پدیده و اتفاق در زندگی تحت اراده و هدایت خداوند است، به فرد این امکان را میدهد که آسان شود بر آسانی ها که با آرامش و اطمینان خاطر با چالشها و تغییرات زندگی مواجه شود. این باور باعث میشود که انسان از مبارزه و مقاومت بیجا با سختیها دست بکشد و به جای آن، مسیر طبیعی و الهی زندگی را بپذیرد.
همه افراد موفقی که ذکر شدند از هنرمندان و ورزشکاران تا نویسندگان و پزشکان با پذیرفتن این مفهوم توانستند از فشارهای روانی و استرسهای ناشی از نگرانیهای غیرضروری رهایی یابند و بر تلاش خود متمرکز شوند. آنها درک کردند که موفقیت یا شکست و آنچه در زندگی اتفاق میافتد، بخشی از یک طرح بزرگتر است که باید با ایمان و اعتماد به آن حرکت کرد.
در نتیجه، این پذیرش نه تنها به افراد کمک میکند تا با مشکلات زندگی به طور منطقی و با آرامش روبهرو شوند، بلکه آنها را قادر میسازد تا از سختیها درس بگیرند و در نهایت به هدفهای خود برسند. با ایمان به مشیت الهی، انسانها میتوانند به راحتی با زندگی هماهنگ شوند و موفقیتهای بزرگی کسب کنند.
سلام:
دوست عزیزم و هم فرکانسی دوست داشتنی من:
بی نهایت سپاس گذارتان هستم از این کامنت معنوی که برای من و دیگر دوستان این سایت معنوی نوشتید. واقعا اون لحظاتی که این کامنت را می نوشتید، فرکانس تان خوب بوده است. تحسین تان می کنم.
این هدایت الهی بوده برای شما و هم چنان هدایت الهی بود برای من که بیایم کامنت خوب شما را بخوانم. تشکر.
موفق باشید و همیشه آسانی شوید برای آسانی ها.
سلام بر استادان گرامی پروفسور توحیدی جناب آقای سید حسین عباس منش و بانو مریم شایسته عزیز
سلام بر دوستان هم سایتی و هم خانواده در این سایت به وسعت جهان
این فایل اینقدر ارزشش داره که من برای بار چندم گوشش دادم و کامنتهای بسیاری از دوستان رو مطالعه کردم و اینبار با دقت و کلمه به کلمه یاداشت برداری کردم در دفترم که حدود22صفحه یا همون11برگ از دفتر سررسیدم مربوط به آموزشهای اجرای توحید عملی رو برام منقش به کلمات جادویی استاد کرده و بعدش هم در لب تاپم تایپش کردم که شد7صفحه سایزA4 و گفتم حیفه که این یادداشت ها رو فقط خودم داشته باشم حالا که وقت گذاشتم پس کامنت کنم که دوستانی خواستند استفاده کنند شاید کسی خواست که نوشته های صحبتهای استاد رو داشته باشه اونم چه صحبتهایی فقط حدود 200بار کلمه خداوند رو بر زبان گوهر بارشان بیان نمودند که در زیر صحبتهای ایشان رو نوشتم:
به نام خدای مهربان
ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی
سوال: چه میشود بعضی مواقع زندگی نرم و روان پیش میرود؟
بعضی مواقع خیلی سخت پیش میرود؟
بعضی افراد هستند که در اکثر مواقع شرایط خوبی براشون پیش میآید
بعضی افراد هستند که در اکثر مواقع شرایط براشون خیلی سخت پیش میرود، همیشه باید مشکلات زیادی حل کنند، همیشه درمانده هستند چطور در مسیر زندگی پیش بروند.
نگاهی که ما به خداوند داریم، باوری که ما نسبت به خداوند داریم، یعنی اونجوری که ما خداوند رو باور میکنیم به همان شکل دریافتش میکنیم اون نگاهی که ما به خداوند داریم باعث میشود که ارتباط ما متفاوت باشد با خداوند.
مثال: خورشید همیشه میتابد فرض کنید شما در غار هستید و نور دریافت نمیکنید وقتی نور دریافت نمیکنید به این معنی نیست که خورشید نیست به این معنی که شما در فرکانس مناسب نیستید یا اگر لباس ضخیم پوشیده باشید بدنتون نور دریافت نمیکند یا اگر تو زیرزمین باشید بدنتون نور دریافت نمیکند
خداوند نیرو و انرژی است که جهان را خلق کرده و جهان را هدایت میکند، رهبری میکند، اگر ما باورهای مناسب نسبت به خداوند داشته باشیم بیشتر از نعمتهای خداوند بهرهمند میشویم بیشتر از هدایتهای خداوند بهرهمند میشویم
یکسری باورها رو با هم مرور کنیم ببینیم که چطور میتواند باورهای ما را نسبت به خداوند عوض کند.
باورهای مناسب: خداوند قادر مطلق است، خداوند عالم مطلق است، خداوند خالق مطلق است و خداوند قدرت خلق زندگی خودم روبه خودم داده است.
به نسبتی که من به خداوند قدرت میدهم و به نسبتی که من میدونم خداوند به مسائل من آشناست، خداوند خواستههای مرا میداند، خداوند راه رسیدن من به خواستههام را میداند و خداوند هر لحظه هدایت میکند به بینهایت طریق هدایت میکند هر چقدر که من این باورها رو باور کنم اینها رو تکرار کنم به همان نسبت آرامتر میشوم.
اگر باورم این باشد که خداوند هدایت کننده من است، خداوند میخواهد که نعمتهای بیشتری به من بدهد، خداوند لذت میبرد از اینکه من زندگی زیبایی داشته باشم، خداوند میخواهد که نعمت و فراوانی در زندگی من بیشتر باشد، خداوند برای ما فزونی میخواهد.خداوند همواره در حال هدایت کردن من به مسیر درست است، خداوند همواره به بینهایت طریق راه حلها رو به من میگوید، مسیر را به من میگوید، هر چقدر که من این باورها رو داشته باشم و تکرار کنم و بیاد بیاورم، نتیجه احساسی در قلب من احساس آرامش بیشتر است، احساس اطمینان بیشتر است، احساس امنیت بیشتر است، احساس درکم از جهان به شکل بهتری است، هر چقدر که این باورها تکرار کنم و بیاد بیاورم، اون آرامش من باعث میشود که همفرکانس بشویم با فرکانس خداوند.
خداوند همواره ما را هدایت میکند ولی افرادی هدایت خداوند را درک میکنند که نزدیک باشند به فرکانس خداوند.
کی ما نزدیک هستیم به فرکانس خداوند؟ موقعی که ما قلبمان آرام است، موقعی که حالمون خوب است، موقعی که آرامش ذهنی داریم، موقعی که ترسها و نگرانیها در وجودمون کمتر است، موقعی که احساس سپاسگزای، احساس اشتیقاق در قلبمون بیشتر است.
وقتی که در زمانهای طولانی به این شکل بتوانیم به آرامش برسیم با ایجاد باور مناسب نسبت به خداوند ما هدایت میشویم به مسیرهای درست، قدمها به ما گفته میشود، در زندگیمان بارها بوده که از خداوند خواستیم که هدایت کند، عجلهای نداشته باشیم، چون عجله نگرانی میآورد، عجله ترس میآورد، وقتی که عجله داری یا استرس داری که زودتر باید به این خواستم برسم، شما دور میشوید، موقعی ما دسترسی داریم به فرکانس خداوند که در آرامش باشیم، موقعی که نگرانی نداشته باشیم، موقعی که امیدوار باشیم.
چجوری میشه این آرامش و امید رو در خودمون ایجاد میکنیم؟ موقعی که ما باورهای خوبی نسبت به خداوند داریم، باور داشته باشیم که خداوند خواستههای ما رو میداند، نیاز نیست که فریاد بزنیم، نیاز نیست که گریه کنیم، نیاز نیست که صدبار بگیم، نیاز نیست که هی بخواهیم بیادش بیاوریم، نیاز نیست که هی بخواهیم بیادش بیاوریم، خدا خواستههای ما رو میداند، وقتی خواستهای تو قلب متبلور میشود، هر خواستهای باشد، در هر زمینهای، مالی باشد، عاطفی باشد، در زمینه سلامت باشد، در زمینه شغلی باشد، خداوند آگاهه به خواستههای ما. خداوند آگاهه به نیازهای ما، خداوند بهتر از خودمون میداند که ما چه نیازهایی داریم و خداوند میخواهد که خواستههای ما را اجابت کند چون به این شکل جهان گسترش پیدا میکند، خداوند پشتیبان نیازهای ماست، چون میلیاردها سال است که خداوند دارد نیازهای بشر را اجابت میکند، به طبیعت نگاه کنید، به کره زمین نگاه کنید، به حیوانات نگاه کنید، به گیاهان نگاه کنید، چطوره داره نیازهای ما برطرف میشود، میلیاردها ساله که خداوند داره نیازهای ما رو برطرف میکند، خداوند میخواهد این کار را انجام دهد، خداوند همواره در حال هدایت کردن ماست.
إِنَّ عَلَیۡنَا لَلۡهُدَىٰ خداوند میفرماید ما بر خودمان مقرر کردیم که شما رو هدایت کنیم، میگوید وقتی که شما به زمین هبوط میکنید هرکسی که از هدایت من تبعیت کند نه غمگین میشود و نه ترسی بر اوست، این هدایت همیشه هست، چی میشود که ما هدایت رو دریافت میکنیم؟، اینکه ما باور داشته باشیم خداوند دارد هدایت میکند، موقعی که ما توکل کنیم به خداوند، کی ما داریم توکل میکنیم به خداوند؟ موقعی که ما آرامش داریم، موقعی که ما خیالمون راحته که خداوند حواسش بهمون هست، اون داره هدایت میکند، ما نیاز داریم که این باورها رو ایجاد کنیم، خداوند قادر مطلق است هر کاری میتواند انجام دهد، تا به حال همیشه انجام داده برای کل کیهان، خداوند همواره دارد هدایت میکند، خداوند منبع رزق است، خداوند منبع رشده، منبع سلامتیه، منبع ثروته، منبع آرامشه.
و وقتی که ما این باورها رو ایجاد کنیم، وقتی که باور میکنیم، کی میشه که باور میکنیم؟ موقعی که حالمون خوب است، اگر باورمون واقعی باشد و باور داشته باشیم و خداوند رو به عنوان منبع رزق، منبع آرامش، منبع سلامتی، منبع هدایت باور کرده باشیم و باور کرده باشیم که خداوند همواره میخواهد به ما نعمت بیشتری بدهد، همواره میخواهد منو هدایت کنه، این به ما کمک میکند که آرامش داشته باشیم، این به ما کمک میکند که با قلبی مطمئن حرکت کنیم و وقتی که تو این فرکانس قرار میگیریم، که این وظیفه ماست که بتونیم از این زاویه به خداوند نگاه کنیم وقتی که بتونیم این کار رو انجام بدهیم در مسیر هدایتها قرار میگیریم، به ما گفته میشود، قدمها به ما گفته میشود به بینهایت طریق، نه اینکه خداوند باهامون حرف بزند، با قلبمون، ایدههایی که به ما گفته میشود، آدمهایی که میآیند، شرایطی که پیش میآید، مسیرها قدم به قدم برای رسیدن به خواستهها به ما گفته میشود.
کل کاری که ما باید انجام بدهیم این است که بتوانیم ذهنمان را آرام کنیم، بتوانیم تقوی داشته باشیم، بتوانیم کنترل ذهن داشته باشیم و اگر این باورها رو در مورد خداوند ایجاد کنیم که خداوند آگاهه به مسائل ما، خداوند به نیازهای ما آگاهه، خداوند عالمه، خداوند قادر مطلقه برای اینکه برطرف کنه نیازهای ما رو، خداوند بیشتر از ما میخواهد که ما خوشبخت باشیم، ما سعادتمند باشیم، ما سلامت باشیم، ما ثروتمند باشیم، اگر ما اجازه بدهیم
خداوند بیشتر از ما میخواهد که ما را هدایت کند، جهان بر پایه هدایت کار میکند، کل جهان اینجور کار میکند، خداوند همواره داره هدایت میکند، ما باید در مداری قرار بگیریم که هدایتها رو دریافت کنیم و کل کاری که ما باید انجام بدهیم این است که این باورها را تکرار کنیم و بعد میبینیم که خداوند چطور دارد هدایت میکند، میبینیم که چطور مسیرها رو باز میکند، میبینیم که چطور قدمها رو برمیدارد.
تاب آوری؛ یعنی اگر شرایط سختی برخوردی در جا نزن، ادامه بده و حرکت کن و کم نیار، اگر به مشکلی برخوردی سعی کن قویتر باشی و نشکنی، محکمتر باشی و بری تو دل مسائل و مسائل رو حل کن.
نکته: خوبه که آدم وقتی به یک مسئلهای برمیخورد، نشکند و بتواند ادامه بدهد و افسرده نشود و یک روحیه قدرتمند و جنگجو در خودش ایجاد کند که حرکت کند. این مسئله ایراد دارد!! میتواند مسائل خیلی آسون پیش برود، میتواند همه چیز نرم و روان باشد، میتوانی بجای اینکه تمرکز کنی وقتی به مشکل خوردی، کم نیاری، هدایت بشوی به مسائل قبل از اینکه سخت شود، قبل از اینکه اوضاع پیچیده شود، چرا اینجوری فکر نمکینم؟!؟ که اوضاع میتواند خیلی نرم و راحت پیش برود، میتوانی در مسیر خداوند قدم برداری و همه چیز رو برات بوجود میآورد، همان کاری که برای حضرت ابراهیم انجام داد، همان کاری که برای حضرت موسی انجام داد، همان کاری که برای مادر موسی انجام داد، همان کاری که برای پیامبر اسلام انجام داد، میتواند اینجوری پیش برود، میتواند همه چیز خیلی نرم و روان باشد، میتواند خیلی آسون مسیرها طی شود، میتواند آدمهای مناسب بیاد، مثل داستان حضرت موسی؛: از وقتی که تسلیم خداوند شد، چقدر مسیر براش آسون شد، چقدر هدایت شد، چقدر کارها خوب انجام شد، وقتی که مادر موسی تسلیم شد چقدر کارها رو به بهترین شکل براش انجام داد، مسائلش چقدر راحت حل شد.
بجای کارکردن روی تابآوری، بیام روی باوری که به قدرت خداوند و هدایت خداوند باور داشته باشم، کار کنم، بجای اینکه مسائل رو دعوت کنم که بخواهم حلشون کنم، بیام شکل فکرکردن شکل باورم رو تغییر بدهم که خداوند مرا هدایت کند به مسیرهای درست، خداوند مرا آسان کند برای آسانیها.
خداوند میخواهد همیشه شرایط خوب باشد، خداوند همیشه دارد هدایت میکند، هر جا که کار دارد سخت میرود به خاطر ترسهامون است، به خاطر افکاری است که به خورد ما دادهاند، به خاطر برنامههایی که دیدیم، به خاطر حرفهایی که شنیدیم، یکسری ترسها و نگرانیها ایجاد شده و این دارد فرکانس میفرستد به جهان و جهان هم به فرکانس ما پاسخ میدهد و از همون جنس فرکانس وارد زندگی ما میکند، اگر من بتوانم ذهنم را کنترل کنم، اگر من بتوانم خداوند را باور کنم، اگر بتوانم هدایتها را دریافت کنم، من از همون اول در مسیر آسانیها قرار میگیرم، اگر بتوانم ورودیهای ذهنم را کنترل کنم، اگر بتوانم بجای اینکه تو فضای مجازی هر چرندیاتی رو ببینم، بیام تمرکز کنم روی نعمتهایی که خداوند به من داده است، بیام تمرکز کنم روی قدرتی که خداوند به من داده است، بیام تمرکز کنم روی علمی که خداوند دارد و من میتونم بهش دسترسی داشته باشم و اون موقع میبینیم که شرایط خیلی آسون پیش میرود، من دسترسی دارم به هدایت خداوند، من لایق دریافت الهامات الهی هستم و خداوند میخواهد که مرا هدایت کند و همه را هدایت کند و نتیجه احساسی این نگاه باید بشود؛ آرامش.
اگر من در شرایط سختی هستم و نتونم احساسم رو کنترل کنم، احساسم مدام بدتر میشود، نگرانیها بیشتر میشود، افکار منفی بیشتر میشود و این فرکانس منفی باعث شرایط و آدمهایی میشود که اینها را قویتر میکند و به این احساس منفی شدت بیشتری میدهد، اگر بتوانم ذهنم را کنترل کنم و ایمان بیاورم به خداوندی که دارد هدایت میکند ایمان بیاورم به خداوندی که قادر مطلق است، ایمان بیاورم به رب و توکل کنم، من به آرامش میرسم.
وقتی به آرامش برسیم اونوقت که آماده میشویم برای دریافت الهامات، اونوقت که آدمها میاد، شرایط میاد، ایدهها میاد، گفته میشود قدم بعدی چجوری باید باشد.
وقتی ما تو فرکانس خوب هستیم میزان هدایتها خیلی بیشتر و بیشتر میشود
وقتی ما تو فرکانس نگرانی هستیم، افسرده هستیم، ناراحت هستیم، عصبانیت هستیم، افسردگی هستیم، ما داریم خودمون رو با دست خودمون دور میکنیم از الهامات خداوند، از دریافت نعمتهای خداوند، نعمتها بینهایت باشد و بینهایت طریق وارد زندگی ما بشوند، ما خودمون داریم خودمون رو دور میکنیم.
نگاهمون رو به خداوند عوض کنیم، خداوند هر لحظه هدایتمون میکند، خداوند منبع رزق و آرامش، بیایم تمرکز کنیم روی سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمتهایی که بهمون داده است، به خاطر سلامتی که خداوند بهمون داده است، چطور میشود سپاسگزار نعمت سلامتی بود؟!؟ چطور امکان دارد سپاسگزار فقط نعمتهای خداوند باشیم؟! یعنی فقط سپاسگزار نعمت سلامتی نمیتوانیم باشیم چه برسد به بقیه نعمتها…
اگر بتوانیم این باورها در ذهنمون ایجاد کنیم و گسترش بدهیم، اگر بتوانیم اینها را تکرار کنیم، اونوقت ما آسان میشویم برای نعمتها، اونوقت همه چیز به ما گفته میشود، هماهنگی و زمانبندی خداوند رو دریافت میکنیم
خودمون لیاقت داشتن ثروت و نعمت بدانیم، خداوند بارها ما رو هدایت کرده که نعمتها رو بدست بیاوریم، برای اینکه سلامتی داشته باشیم، همه اتفاقات رو به شکل نشانه ببینیم، اگر سوالی داشتیم پاسخ داده شود.
اصلاً چی میشود که ما همواره آسان باشیم برای آسانیها؟ چی میشود که ما همواره در حال دریافت نعمتها باشیم؟ موقعی که ما نگاهمون رو به خداوند عوض کنیم، موقعی که ما باور داشته باشیم خداوند همواره به ما نزدیک است، همواره با ما هست، از رگ گردن به ما نزدیکتر است، همیشه با ما هست، همیشه داره گوش میکند، همیشه میبیند، همیشه هدایت میکند، عالم مطلق است، قادر مطلق است، وهاب است، رحمان و رحیم است.
وقتی که این باورها رو ایجاد کنیم، اگر درست ایجاد کرده باشیم و زیاد تکرار کرده باشیم، اتفاقی که میافتد این است که ما به آرامش میرسیم، و وقتی به آرامش میرسیم، میبینیم که زندگی چقدر نرم و روان میشود میبینیم که شرایط زندگی خوب میشود یکی زنگ میزند یکی کتابی هدیه میدهد یک برنامهای رو میبینیم یک کامنتی رو میخونیم و یکسری جوابها به ما داده میشود و این کمک میکند همینجور تو مسیر درست قرار بگیریم ما نیاز داریم که روی باورهای مناسبی که در مورد خداوند داریم همیشه کار کنیم.
خداوند رو چجور میبینیم؟ آیا باور داریم وقتی درخواستی داریم داره جواب میدهد، اگر باور داشته باشیم جوابها رو دریافت میکنیم، ولی خیلی قبول نداریم و باور نداریم خدا به ما نزدیک است، باور نداریم خدا میتونه پاسخ بدهد، خدا میخواهد پاسخ دهد ما لایق پاسخ خداوند هستیم لایق نعمتهای خداوند هستیم.
خداوند همواره به ما پاسخ میدهد، این رو بارها و بارها به خودمون بگوییم، خداوند همواره ما رو هدایت میکند خداوند از ما بیشتر میخواهد که ما خوشبخت، سلامت و ثروتمند باشیم، روابط خوب داشته باشیم فقط ما باید خودمون رو آماده کنیم.
مثال: یک موج رادیویی است که دارد در جهان پخش میشود یک فرکانسی هست بنام فرکانس خداوند یک فرکانسی بسیار بسیار بالا که در جهان پخش میشود ما به عنوان گیرنده فرکانس خداوند موقعی میتونیم دریافتش کنیم که تنظیم کنیم خودمون رو روی اون طول موج، فرکانس موج خداوند هست مثل فرکانسهای رادیویی که دیده نمیشوند و اگر خودمون روی موج خداوند تنظیم کنیم دریافت میکنیم.
خداوند در قلب ما با ما صحبت میکند به ما میگوید چه مسیری رو برویم، به ما آرامش میدهد، کمک میکند، هدایت میکند، ایده ها رو می آورد ایده های الهی رو می آورد.
انیشتین میگوید: وقتی کارها ساده انجام میشود یعنی خداوند دارد انجام میدهد. نشان دهنده اینکه خداوند داره کارها رو انجام میدهد، این است که کارها به شکل حیرت انگیزی ساده انجام میشود، به شکل باور نکردنی روان انجام میشود، خودبخود انجام میشود، پیش میاد برامون، وقتی کارها رو خدا انجام میده، کارها خیلی روان میشود، وقتی خودمون کارها رو انجام میدهیم، هربار یک داستانی وسط کار پیش میاد، هربار یک مسئله ای پیش میاد، کارها بسیار سخت پیش میرود.
وقتی که دیدیم تو زندگیمون یکسری مسائل هست و داره کارها سخت پیش میرود، یادمون باشه ما خودمون رو داریم از مدار خداوند جدا میکنیم، وقتی که کارها داره سخت پیش میرود اگر ما برگردیم به فرکانس خداوند و فرکانسمون و بیاریم تو مدار خداوند کارها خیلی راحت انجام میشود.
کی ما وارد فرکانس خداوند میشویم؟ وارد فرکانس دریافت هدایتها میشویم؟ دریافت نعمتها میشویم؟ موقعی که ما به آرامش میرسیم. چطور میشه به آرامش میرسیم؟ موقعی که افکار مناسب داریم ما، باروهای مناسب داریم.
یکی از مهمترین باورها این است که چه نگاهی به خداوند داریم؟! آیا خداوند رو همواره حاضر میبینیم؟ آیا خداوند رو وهاب میبینیم؟ آیا خداوند رو رحمان می بینیم ؟ آیا اگر اشتباهی می کنیم خودمون رو سرزنش می کینم؟ یا که نه سریع می پذیریم که خداوند منو بخشیده است نیاااززی به سرزنش کردن نیست سریع احساسمون رو خوب می کنیم آیا اگر یکجایی شرایط به شدت سخت پیش می رود ما به شدت بهم می ریزیم؟! یا نه می گوییم حتما یک خیری توش هست، حتما یک مسیر بهتری خدا می خواهد به من بدهد، اَلخِیرُفی ما وَقَع رو به خودمون یادآوری کنیم.
چطور ذهن خودمون رو آروم می کنیم؟ وقتی این کارها رو انجام می دهیم، می بینیم که خداوند داره همه کارها رو انجام می دهد، خداوند هدایت می کند، خداوند مسیرها رو به ما می گوید، خداوند ایده ها رو به ما می گوید، خداوند آدمها، موقعیتها و شرایط رو وارد زندگیمون می کند و هدایت می کند به سمت مسیر درست.
وقتی ما توی مدار قرار می گیریم، وقتی که ما به آرامش می رسیم، می بینیم که خداوند کارها رو انجام می دهد، ایده ها رو می گوید، هدایتمون می کند، آدمها و شرایط و موقعیت ها رو برامون بوجود می آورد و ما رو تو مسیر درست قرار می دهد و دروازه ای از نعمتها رو برقرار می کند، وقتی ما آرامش و اون احساس سپاسگزاری داشته باشیم، وقتی سپاسگزاری می کینم، تمرکز می کینم روی نعمتها و به همون نسبتها ما احساس خوب داریم، احساس آرامش داریم، احساس رضایت داریم از زندگی، بجای تمرکز روی چیزهایی که نداریم، بجای اینکه همش مقایسه کنیم خودمون رو با دیگران ببینیم چه افکاری احساس ما رو بد می کند؟ اون افکار رو تغییر بدهیم وقتی که خودمون رو مقایسه می کنیم با دیگران احساسمون بد می شود وقتی اخبار رو گوش می کنیم و نگران می شویم ما داریم خودمون رو از مسیر هدایتهای خداوند دور می کنیم.
اگر ما بدونیم سیستم چطور کار می کند؟ و اگر بداینم خداوند همواره با ما هست و از ما بیشتر می خواهد که ما را هدایت کند واز ما بیشتر می خواهد که به ما نعمت، سعادت، خوشبختی، ثروت و سلامت بدهد، اونوقت بیشتر اعتماد می کنیم به خداوند، اونوقت بیشتر اجازه می دهیم که خداوند ما رو هدایت کند بجای اینکه روی این کار کنم که من کم نیاورم، مشکلات بیاد من ضد ضربه ام، من حرکت می کنم، من ادامه می دهم، بعضی از افراد هستند که فکر می کنند هر چقدر جنگجوتر باشند، مقاومت بیشتر داشته باشند، موفقیتهای بیشتری کسب می کنند. زیربار مشکلات خرد میشوند و تعداد کمی با تمام مصیبتهایی که سرشون میاد، کوتاه نمی آیند و به یکسری نتایج می رسند، ولی وقتی زندگیشون رو نگاه میکنی آیا ارزش داشت؟! که این همه سختی و زجر بکشی؟؟! آیا راه دیگری نبود؟ که به نتایج عالی برسی؟ ولی مسیری که هم مسیر لذت بخش وساده ای باشد هست، ولی راه های ساده تر و آسون تر هست؛(مثل زندگی استادعباسمنش)
وقتی که با این قوانین آشنا شد، زندگی به مراتب آسانتر شد و هر چقدر خدا رو بیشتر باور کرد نتایج بهتری گرفت و زندگی نرم و روان شد، سپاسگزار روانی زندگی باشیم.
بقیه مردم تقلا می کنند و شب و روزشون رو بهم می دوزند، ولی خداوند می تواند کمک کند، اگر ما باور داشته باشیم، وقتی باور داشته باشی که باید رنج بکشی و باور نا برده رنج، گنج میسر نمی شود، واین باورِ بنیادین است، ما خودمون رو هدایت می کنیم به سمت سختی کشیدن و ما می رویم تو فرکانسی که مسایل و مشکلات بوجود بیاد، و مجبوریم خودمونو قوی تر کنیم که از سد این مشکلات بگذریم! و بعدش خوشحال باشیم که من مسایل رو حل کردم!!!
من دوست دارم خوشحال باشم که خداوند مسائل مرا حل می کند تفکر هوشمندانه، باور هوشمندانه که بگم ادعام این باشد که خداوند مسائل مرا حل کرده است من کسی هستم که آسان شدم برای آسانی ها، من میخواهم خیلی راحت و آسان به خواسته هام برسم، برای ما نباید مهم باشد که نگاه دیگران چیست؟ بقیه در مورد ما چه فکری می کنند؟ چه نگاهی دارند؟ که بخواهیم به اونها چیزی رو ثابت کنیم!! اصلاً بقیه وجود ندارند، من هستم، نگاهی ایجاد کنم که شرایط برای من آسون پیش برود تو مسیری حرکت کنم که آخرش بگم خدایا شکرت تو همه کارها رو کردی.
باورهای توحیدی من، به من کمک کرد که تو؛ کار و زندگی مرا بدست بگیری و هدایتم کنی و مسیر رو باز کنی و من لذت ببرم، من روی شونه های خداوند بشینم و خداوند در این مسیر مرا ببرد، خدا مرا از روی سختی ها رد کند، خدا مرا از روی کوهها و دره ها و دشتها رد کند، من اون بالا نشسته باشم و واسه خودم سوت بزنم و حال کنم و باهاش عشق بازی کنم واون کارهای منو انجام بدهد.
چرا همچین دنیایی برای خودم نسازم؟ چرا همچین باورهایی برای خودم درست نکنم؟ و به نسبتی که تونستم باور کنم به همان نسبت خداوند کارها رو انجام داده است، و من بندگی خداوند رو بکنم و من با بندگی خداوند اجازه بدهم که خداوند اربابی اش را بکند، با تسلیم بودن خودم، با اعتماد کردن خودم به خداوند، با توکل کردن به خداوند، اجازه بدهم خداوند کار خودش رو انجام بدهد، کارهای خداوند این است که : نعمت بیشتری بدهد، سلامتی بیشتری بدهد، سعادت بیشتری بدهد، رزق بییشتری بدهد، آرامش بیشتری بدهد، اجازه بدهم خداوند کارهاش رو انجام بدهد، اگر من این نگاه رو در خودم تقویت کنم، این مسیر ساده و ساده تر می شود، ولی در کتابها و فیلمها موقعیت این است که کسی جنگیده و جنگیده و نتیجه گرفته است.
چرا باید بجنگم؟ چرا زندگی من ناراحتی، غم و غصه مشکلات باشد، که وقتی بهش برسم باز هم مرا راضی نمی کند.
اجازه بدهم خیلی راحت و آسان همه چیز به موقع انجام بشود، بدون جنگیدن، چرا بدنم سالم نباشد که بگم و بجنگم با بیماری، اجازه بدهم انرژی خداوند در بدن من حرکت کند و مسئله ای پیش نیاد که بخواهد درمان شود، اجازه بدهم بدنم در مسیر درست باشد که الهام بهم بگه کی ورزش کنم؟ چه بخورم ؟ کی پیاده روی کنم؟ چرا از جنگ و تقلا در مورد مسائل مالی بگم!؟
من باید بگم از لحظه ای که قانون خداوند رو پذیرفتم ایده هایی رو آورد کارهایی که اوضاع بهتر و بهتر بشود برام، من باید اینجوری فکر کنم من باید خدا رو اینجوری باور کنم
خداوند نمی خواهد ما زجر بکشیم، اگر ما داریم زجر می کشیم، ما داریم ایجادش می کنیم، ما داریم خودمون رو دور می کنیم از فرکانس خداوند، ما با باورهای اشتباه داریم مسیر رو غلط می رویم، ما داریم خودمون کار را برای خودمون سخت می کنیم، من اگر ایمانم رو قوی کنم و این باورهای مناسب رو بیشتر و بیشتر کنم، به خدا زندگی خیلی می تواند راحت تر باشد که حتی از زندگی استاد هم راحت تر می تواند باشد، ساده تر می تواند باشد در همه زمینه ها، مقاومتها در هر زمینه باید از بین برود که نیازی به سختی نباشد.
الگوی زجر کشیدن و سختی کنار بذارید و اجازه بدهید که خداوند کار را انجام دهد، اگر سختی می کشیم ایراد هست، به خداوند اجازه دهیم کار رو انجام دهد در همه زمینه ها، کارها راحت هست اگر کار را به خداوند بسپاریم.
اگر ما خداوند را باور کنیم، عجله نکنیم، مقایسه نکنیم، هر چیزی که، فکری که، احساس بد به ما می دهد، بفهمیم که با ادامه اون فکر، داریم از فرکانس خداوند دور می شویم و دور شدن از فرکانس خداوند، به معنای دریافت کمتر الهامات است، به معنای دریافت کمتر نعمتهاست، به معنای آرامش کمتر است، اون موقع حواسمون هست که جور دیگری فکر کنیم به جهان، جور دیگری فکر کنیم به خداوند، خداوند همه راه حل ها رو دارد و خداوند می خواهد که همه راه حلها را به ما بدهد، نیاز نیست که زجر بکشیم، نیاز نیست زجر بکشیم تا لایق شویم، چرا این فکر رو می کنیم؟ می توانیم بدون زجر کشیدن لایق دریافت نعمتهای خداوند باشیم، باور لیاقت رو درست کنیم.
شما خودتون رو ارزشمند بدانید، به صورت درونی نه به خاطر یک عامل بیرونی، نه به خاطر چهره یا به خاطر لباس یا به خاطر شرایط مالی یا مدرک یا خانوده ای که داری که اگر نداشته باشی احساس لیاقت نکنی.
احساس لیاقت رو درونی کنید و تاثیر عوامل بیرونی بر احساس لیاقت رو کمتر کن و از درون احساس لیاقت کن که می بینی نعمتها چقدر راحت بهت داده میشود.
ما نیاز داریم که باورهامون رو در مورد خداوند تغییر بدهیم، ما نیاز داریم که خداوند رو باور کنیم که بهمون نزدیک است و به درخواستهای ما پاسخ می دهد و به خواسته های ما آگاه است. خودش می داند، نیاز نیست تکرار کنیم و راهحلها خیلی ساده است هیچ عجلهای نکنیم و اجازه بدهیم قدم به قدم به ما بگوید، ما فقط باید روی آرامش خودمون کار کنیم، روی افکاری کار کنیم که به ما آرامش میدهد، روی سپاسگزاری کار کنیم و بقیه کارها رو خدا انجام میدهد، آدمها رو می آورد، ایدهها می آیند، موقعیتها رو می آورد، شرایط رو میآورد و کارها انجام میشود هر چقدر که ما نعمت دریافت میکنیم باز هم خواستههامون بیشتر میشود خداوند لذت میبرد از اینکه خواستههای بیشتری داشته باشیم.
این باور رو درست کنیم که خداوند میخواهد ما قانع باشیم، یاد دعای حضرت سلیمان بیفتیم که به خداوند میگوید به من مُلکی عطا کن که تا به حال به کسی ندادهای و بعد از من هم به کسی نخواهی داد، خداوند لذت میبرد که ازش خواستههای زیادی داشته باشیم ولی به اندازه ظرفمون به ما داده می شود، اگر خواستههای زیاد داری ظرفت رو بزرگ کن، قلبت رو بزرگ کن، اجازه بده خداوند کارها رو انجام بدهد، هیچ ایرادی نیست که شما همه چیزهای خوب دنیا رو بخواهید، ولی موقعی دریافتش میکنید که آماده باشید، ظرفتون بزرگ باشد، باران میبارد، به اندازه ظرفت میتوانی باران را دریافت کنی، به اندزه ظرفت میتوانی باران را دریافت و جمع آوری کنی.
باران بینهایت دارد میبارد، نعمتهای خداوند بینهایت است و وقتی در مسیر درست قرار میگیریم، کارها خیلی راحت و آسان انجام میشود، به همان نسبت قبل، به همان نسبت که میبینیم کارها درست انجام می شود، ایمانمان قویتر میشود، از اینکه میتوانید بقیه کارها هم خیلی ساده انجام شود، این روند تکاملی در زندگی استاد بارها اتفاق افتاده است، خیلی آسانتر شده پس باور درست شده که می شود، اصلاً در شکل آدمهایی که وارد زندگیتون می شود، می فهمید که دارید تغییر می کنید، هربار آدمهای با کیفیت تر وارد زندگیمون می شود، هربار آدمها به عنوان دوستان و رفیقان، هم به عنوان نیروها و کارمندهایی که بهتر و بهتر و با کیفیت تر می شوند و ساده تر کار انجام می شود، وقتی این اتفاق می افتد خیلی کمک می کند که باورهامون تقویت شود، اولش یک ذره کارها آسونتر می شود، چون یک ذره تغییر میکنیم، ولی باید این را تکرار کنیم؛ که دیدی من یک ذره تغییر کردم، چقدر آسونتر، چقدر خداوند داره هدایت می کند، بیام بیشتر تغییر کنم، بیام بیشتر در فرکانس خداوند، فرکانس آرامش قرار بگیرم و اجازه بدهیم خداوند هدایت کند و بیشتر تبعیت کنم از خداوند، بیشتر باور کنم که من لایق دریافت الهامات خداوند هستم و اجازه بدهم خداوند با من صحبت کند و بیشتر بگویم اهدنا صراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم خدایا مرا به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن، هر روز بهش بگویم که خدایا من تنها تو را بندگی می کنم و تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
هر روز بگویم بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدواندی که بخشنده و مهربان است، هر روز به خودم یادآوری کنم ویژگیهای خداوند رو، هر روز به خودم یادآوری کنم که خداوند مسخر کرده زمین و آسمان را برای من، خداوند قدرت خلق کردن رو به من داده است.
هر روز بندگی خداوند را بکنم، بیشتر روی خداوند توکل کنم، به جای غیرخداوند و اجازه بدهم خداوند کارها رو انجام دهد، هر روز روی ایمانم بیشتر کار کنم، بجای اینکه اجازه بدهم ترسهای شیطانی روی ذهن من رسوخ کند، نگرانی رو کم کنم، حرفهای دیگران و شبکه های اجتماعی رو دنبال نکنم.
ترامپ آدمی است که دوست دارد بجنگد، به خواستههای زیادی هم رسیده است، ولی آدمهایی هستند که به خواستههای بسیار زیادی رسیدن بدون جنگیدن، در بحث مالی ترامپ جزئ ثروتمندترین افراد جهان نیست، خیلی از افراد هستند که بسیار بسیار از ترامپ ثروتمندتر هستند، در سن خیلی کمتربه ثروت رسیدند، ترامپ بارها و بارها ورشکست شده است و کلی دادگاه و دردسر و مشکلات که مردم هم بگویند دیدی ادامه داد و تونست به خواستش برسد، این را ویژگی مثبت می دانند!!
آیا نمیشد به این همه موفقیت برسد بدون اینکه اینقدر اذیت شود و سختی و دردسر بکشد! چرا می شود.
دوست دارم زندگی من نرم و آرام باشد که روی شونه های خدا باشم و خدا داره کارها رو انجام میدهد، کسی که ارتباط با خداوند دارد، نیاز به توجه غیرخدا ندارد، اگر به بقیه نیازی دارد یک چیزی تو ذهن خالی است، انسان از درون باید پرباشد، نیازی به دیدگاه بقیه ندارد، این دیدگاه باعث آرامش می شود نیازی به تایید دیگران ندارد.
سوال کنم از خودم: چرا اینقدر زندگیم سخت پیش می رود؟ چه نگاهی به خداوند دارم؟ چه باورهایی نسبت به خداوند دارم؟ چه چیزهایی رو پذیرفتم؟
باید بتوانیم ذهنمون رو کنترل کنیم، خیلی مهم است که ورودیهای ذهن را کنترل کنید، کار به بقیه هم نداشته باشید، وقت را برای چیزهای شبکه های اجتماعی و دیگران تلف نکنید، خودمون را از فضای مجازی خارج کنیم و عملا تو مسیر مناسب قرار می گیری.
اگر ورودی ها را کنترل کنی خروجی کنترل می شود
چیزی را که دریافت میکنیم را ارسال میکنیم و چیزی را که ارسال میکنیم، جهان به شکل شرایط و افراد وارد زندگیمون میکند، به شکل ایدهها وارد زندگیمون میکند، وقتی که ما احساس خوب داریم، ایدههای الهی به ما الهام میشود، وقتی که احساس بد داریم، ایدههای شیطانی به ما گفته می شود.
فقط زمانی که آرامش داریم می توانیم با خداوند ارتباط برقرار کنیم
سلام، سلام و بازهم سلام بر هم فرکانسی دوست داشتنی من:
خدای هدایت گرم را بی نهایت سپاس گذارم که هدایتم نمود که کامنت خوب شما را بخونم و حالم را خوب کنم و فرکانسم را به فرکانس خدایم نزدیک نمایم.
مرسی، دمتون گرم با این کامنت معنوی تان. دستتون درد نکنه.
واقعا! لذت بردم و تحسین تون نمودم. این کامنت حالم را خوب کرد.
خدایا! شکرت.
تشکر دوست عزیزم.
موفق باشید و همیشه آسان شوید بر آسانی ها.
سلام و صد سلام بر دوست عزیز هم فرکانسی جناب آقای جلیل احمد محمدی
خیلی خیلی سپاسگزارم بابت اینکه وقت ارزشمند خودتون رو گذاشتید و کامنت منو اومدید
خدا رو صد هزار مرتبه شکرگزارم و سپاسگزارم که با خوندن کامنت من که البته تمام صحبتهای استاد گرامی بود حال دلتون خوب شد و فرکاتستون خوب، منم اون تیکه آبی پروفایلم رو دیدم سریع باز کردم که پاسخ شما دوست عزیزم رو و منم با خوندن کامنت شما سپاسگزار خدایم شدم و این سپاسگزاری هم باعث آرامش میشه، ممنون که باعث آرامش شدید
میدونین چی شد ، میخوام اینجا واسه خودم ثبت کنم که بدونم کی کار اشتباه میکنم کی درست ؟!
الان یهویی رفتم و موجودی حسابمو چک کردم، چقدررر حس کردم که نجوای شیطان بود چقدر حس بد گرفتم از این کار که چرا حساب کتاب و سپردم به خودم چقدر دو دو تا چهارتا کردم ، چقدر بد میشه اینجوری که انقدر صاحب این دنیا رو کوچبک و کم فرض میکنم و خودم و توی مدیریت کردن این سیستم دخیل و شریک دونستم ، این جهان صاحب داره مالک داره ، عاشق داره ،
مگه غیر اینه که خداوند عاشق منه ؟
مگه غیر اینه که میگه تو فقط کافیه شکرگذار باشی و کارایی که انجام میدی با عشق باشه همین و بس ، بقیش و بسپار به من عزیزم ، تو فقظ عاشق باش ،
خدای من منم عاشق توام عاشق خودمم ، من لایق بالاترین ارزش ها هستم ، از تو ممنونم و سپاسگذارتم هزاربار که الان تونستم این موضوع و درککنم ،
خدایا درک کردن و فهمیدن مسائل و واسم آسان کن ،
کمکم کن آسان بشم برای آسانی ها ، و راحت به تمام نعمت های خوب برسم ،
خدایا هدایتم کن به راه راست ، راه آنان که بهشون نعمت بخشیدی نه آنان که گمراه شدند …
همین و بس …
در پناه خداوند شاد و سپاسگذار و امیدوار باشیم
سلام و درود
استاد عزیز همیشه گفتین بالاترین فرکانس ،فرکانس شکر گزاری هست
من از خداوند یکتا بینهایت سپاسگزارم که چنین استاد بینظیر را در مسیر زندگیم قرار داده و هر فایلی که ازتون میشونم جای هزاران، هزاران بار شکر گزاری را داره و چگونه میتونم فقط شکر گزار وجود چنین استاد عالی از طرف خداوند در مسیر زندگی خودم باشم واصلا نعمات دیگر هیچ، فقط همین وجود مبارک شما و هدایت الهی به ما توسط شما استاد ارجمند چگونه میتونم شکر گزار باشم
خداوند مهربانم سپاس سپاس سپاس
استاد هر فایلی را انگار باید بارها بارها گوش داد تا هر دفعه بیشتر آگاهیها را دریافت کنم و تمام فایلهای این سایت و این فایل بینظیر کتابهای صوتی ارزشمندو طلا و جواهره که باید با تمرکز گوش داد و بارها بارها گوش داد و عمل کرد
خداوندا هدایتم کن و کمکم کن هدایت الهیت را دریافت کنم
خداوندا به خاطر استاد عباسمنش عزیز و استاد مریم بانوی مهربان و دوستان این مسیر واین سایت مسیر الهی و تمامی امکانات این سایت بینهایت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
خداوندا توحیدت را بر قلبمان جاری نما
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و سلام به همه دوستان هم فرکانسی ام
چقدر این فایل استاد پر از نکته و درس بود و هر بار که این نکات تکرار میکردن چقدر احساس خوبی به آدم میداد چقدر باورهامون قوی تر و بهتر میکرد. با توجه به خواسته ای که استاد اخر فایل از ما خواستن که براش بنویسیم
اگه بخوام در مورد باورهایم نسبت به خداوند بگم من توی این سه سالی که با فایل های استاد آشنا شدم خیلی باورهای خوب و اسانی نسبت به خداوند پیدا کردم چقدر احساسم نسبت بخدا بهتر بهتر شده چقدر احساس نزدیکی به خداوند دارم چقدر عمل کردن به اصولی که خداوند از ما خواسته تا بهش نزدیک بشیم باهاش حرف بزنیم مثل نماز خواندن و روزه گرفتن برایم اسان تر شده یادمه قبل از اشناییم با استاد چقدر احساس بدی در مورد خداوند داشتم در مورد اینکه چقدر خداوند سخت گیر و جدی هست چقدر اصول سختی برای ما تعیین کرده وقتی نماز میخوندم چقدر وسواس داشتم چقدر تو نماز خواندن دقت داشتم که کلمات درست بگویم تلفظ خوبی داشته باشم اگه یه کلمه اشتباه میگفتم نمازم قطع میکردم دوباره از سر میخوندم زیاد شک میکردم تو نماز بارها و بارها میخوندم تو وضو و غسل هم همینطور وسواس داشتم و چندبار تکرار میکردم خلاصه موقع انجام این امور ارامش نداشتم و احساس خوبی نداشتم اما الان نه. از وقتی باور کردم که خداوند رحمان و رحیم که خداوند غفور و بخشنده خداوند علیم و قادره خداوند از نیت من خبر داره و قبول میکنه از من خداوند میخاد که من فقط باهاش حرف بزنم دردودل کنم خیلی احساس خوبی دارم و اعمالی رو که انجام میدم مثل نماز خواندن احساس خیلی خوبی دارم و اگه یه اشتباهی بکنم یا یه موردی سهوا اشتباه انجام بدم دیگه تکرارش نمیکنم و ادامه میدم شک و وسواس از خودم دور میکنم و کار خودم انجام میدم
الان فهمیدم که اگه یه جاهایی داره سخت پیش میره به این معنی هست که از فرکانس خداوند دور شدم و به الهامات خداوند دسترسی ندارم چون ارامش ندارم چون عجله دارم میکنم چون چسبیدم به اون خواسته چون ترس و استرس دارم اما یه جاهایی که وقتی دیدم نمیتونم اون مسئله رو حلش کنم و گیج شدم میسپارم به خداوند و بی خیال میشم یهو چند دقیقه بعدش یا چند ساعت بعدش یه الهامی بهم گفته میشه و عمل میکنم بهش بعدش اون مسئله برای من اسان میشه و احساس خیلی خوبی پیدا میکنم.
من واقعا این باور دارم که الهامات خداوند هرلحظه داره به ما گفته میشه ولی زمانی می توانم به راحتی این الهامات دریافت کنم که احساس ارامش داشته باشم باور داشته باشم که خداوند خودش کارها رو برام اسان میکنه ولی بوقتش هر موقع خودش صلاح بداند من فقط به سمت اون خواسته حرکت میکنم خودش کارا را درست میکنه برام
خیلی استاد تو این فایل نکات را چندین بار تکرار کردند من خودم هرباری این فایل گوش کردم نکات کلیدی توش دراوردم و احساس خوبی داشتم احساس نزدیک شدن به فرکانس خداوند احساس امید احساس خوشبختی احساس ارامش پیشنهاد میکنم بهتون این فایل چندین بار گوش کنید و بنویسید یجایی برای خودتون و بنویسید این نوشتن خیلی مهمه باعث میشه این نکات تو ذهن تون زودتر حک بشه و بیشتر عمل بشه بهشون استاد هم خیلی توی نوشتن نکات فایل ها تاکید میکنن هر باری.
در مورد تمرین ستاره قطبی و سپاسگزاری که استاد توی دوره دوازده قدم تمرین و تکرار کردند و تقریبا توی همه فایل هاشون در مورد سپاسگزاری می گویند واقعا همه چیزه واقعا کارها رو برامون راحت میکنه یعنی اگه به طور جدی و واقعی انجام بشه نتایج خیلی خوبی خواهی داشت و احساس ارامش و اسان شدن زیاد میشه که من خودم هر روز این تمرین ها رو سعی میکنم انجام بدم و هربار که انجام میدم بعدش اتفاقات خیلی خوبی میفته و خیلی احساس خوبی دارم.
خدایا شکرت که هر روز نعمت ها و ثروت های زیادی وارد زندگیم میشه خدایا شکرت که دست های نجات دهنده ای مثل استاد عباس منش توی زندگیم هست که با حرف هاش من بلند میکنه و نمیزاره سقوط کنم نمیزاره تو مشکلاتم غرق بشم خدایا شکرت و ازت ممنونم که این امکان به ما دادی که قادریم خالق شرایط زندگی خودمون باشیم و زندگی مون هرطوری که میخایم رقم بزنیم خدایا برای همه نعمت هایی که توی زندگیم هست برای وجود همه عزیزان کنارم ازت خیلی خیلی ممنونم یاحق
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستانم در این سایت الهی
یه روز قبل از این فایل خداوند بهم گف تو این چند روز خیلی تو فکری رها نیستی، ی شب بهم گفت بیا و با خودت صادق باش تو این چندسالی ک تو این مسیر بودی چه اتفاقات خوبی برات افتاده و چه اتفاقات بدی
اول شروع کردم خوبا نوشتم ک یه روزای ارزوم بودن از جمله مهاجرت کردنم ب شهر،رابطه عالی ک با پدر و مادرم دارم،از سلامتیم ک تو این چندسال فقط یکبار سرما خوردم،از صورتم ک چقدر زیباتر شدم و هزاران هزارررر خواسته ای دیگه ک من ب جرت میتونم بگم کار خاصی براشون نکردم بخدا فقط فایل گوش میدادم و رو باورام کار میکردم و لذتتت میبردم تنهای با خدای خودم میخندیدم و میرقصیدمم
زمانی ک گف حالا بیا بنویس چه اتفاق بدی تو این مدت برات افتاده خدا شاهده هیچی نداشتم بنویسم دیدم هر اتفاق ب ظاهر بدی ک هم افتاده برا رشد و قوی تر شدنم بوده
همون شب من 4 صفحه از دستاوردام نوشتم،4 صفحه از نکات مثبت خودم نوشتم منی ک قبلا ب زور میتونستم تمرکزم بزارم روی نکات مثبتم حالا ب جای رسیدم ک میتونممم چندین ساعت فقط بنویسم از زیبای هاممم و داشته هام،این نوشتن من اون شب باعث شد ب ی احساس فوق العاده برسم ک نتیجه اش شد دریافت الهامات پرانرژی تر از جمله هدایت شدم ب خواندن سوره نملل وقتی ک از قدرت و ثروت سلیمان میگف خداوند بهم میگف طاهره ب این دقت کردی ک طرف سلیمان ملکه صبا چقدر زود ب خدا ایمان اورد؟؟؟؟ بنظرت دلیلش چیه ؟؟؟ اما تو داستان بقیه پیامبرا اکثرا ایمان نمیاوردن و مورد عذاب شدید قرار میگرفتن. چرا موقعی ک ملکه صبا قدرت سلیمان دید ب راحتی ب خدای سلیمان ایمان اورد و گف من ب خودم ظلم کردم؟؟ اصلا خداوند چرا ایقد ب سلیمان ثروت و قدرت داد؟؟ مگه سلیمان چه چیزی برتر داشت جز ایمان و احساس لیاقت داشتن؟
تا اینکه شما این فایل گذاشتین و چقدر مربوط بود ب رهای و شکرگزاری برای داشته هام ک نتیجه اش شد احساس فوق العاده و این الهامت.
من این کامنت فردای همون روزی ک این فایل امد نوشتم اما ب دلایلی تازه تونستم منتشرش کنم.
خداوند باهمه ما داره حرف میزنه کافیه گوشامونو تیز کنیم کافیه مغزمونو از حرفای بی خود خالی کنیم.
سلام استادعزیزم خداراسپاسگذارم که باشما اشنا شدم ومن حدود 4سال هست که فایلهای رایگان شمارا گوش میدم وزندگی من رومتحول کردی با گفته هاتون وتاثیرات شگفت انگیزی گرفتم ومن یک ادم مثبت اندیشی شدم وحالم خیلی خوب هست و یکی ازارزوهام دیدن شما ازنزدیک هست وصحبت کردن باشما وایمان دارم که این اتفاق می افتد عاشقتونم وازخداوند سلامتی،خیر،برکت خواستارم