ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی - صفحه 68 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-15 05:22:082024-11-24 13:52:03ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استادعزیزم
خدایا منو آسان کن برای آسانی ها
خدایا تنها تورا بندگی میکنم و تنها از تو هدایت میخواهم
خداوند زمین و آسمان را مسخر من کرده
خداوند قادر مطلقه
خداوند همیشه درحال هدایت کردن منه
من لایق دریافت الهامات خداوند هستم
در مواقعی که احساس تنهایی داری یا کاری طبق میلت انجام نمیشه و احساس عجله داری و احساست بد میشه آنجاست که نشون میده ایمانت به خداوند ضعیفه.
چون اگر کارها رو به خداوند بسپاری و منتظر هدایت خداوند باشی اون بار از روی دوشت برداشته میشه و روی شانه خداوند قرار میگیری و حال و احساست در آن شرایط خوب هست و ظرف وجودت بزرگتر میشه و اونوقته که زندگی برات آسان میشه و نعمتها وارد زندگیت میشه
خدایاشکرت منو درمسیر هدایت قرار دادی و آگاهترم کردی
خدایاشکرت
سپاسگزارم از خداوند که شمارو در مسیرم قرار داد
سلام به استاد عزیزم
تشکر فراوان استاد بخاطر این فایل عالی
یجورایی الان توی شرایطی هستم که واقعا باید در مورد باورهام در مورد خداوند کار کنم….دلیلش هم اینه که خوب من در 90 درصد مواقع آدم بسیار صادقی هستم و همیشه راستشو میگم ولی اخیرا بخاطر شرکی که توی وجودم بوده به چند نفر دروغ هایی رو گفتم چون ترسیدم و اینو میدونم که ریشه دروغ گرفتن ترسه. ولی اگر بیام روی خودم کار کنم اگر بیام روی باورهام در مورد خداوند کار کنم و به یاد بیارم که بابا از چی میترسی همه قدرت ها دست اونه همه جواب ها دست اونه… خداوند تنها قدرت در زندگی منه و هیچکس حتی به اندازه یک مورچه نمیتونه هیچگونه تاثیری روی زندگی من بزاره پس چرا باید بترسم چرا باید دروغ بگم که یک سری مسائل رو پنهان کنم که نکنه یک سری افراد از شنیدن حقیقت ناراحت و عصبی بشن…..
خداوند قدرت مطلق و فرمانروای مطلق کیهانه. خدایا کمکم کن از کسی بجز تو حساب نبرم و از کسی بجز تو نترسم… کمکم کن که باور کنم که تنها قدرت موجود در هستی تویی و فقط تویی که همیشه با من بودی و هستی و فقط روی رابطه ام با تو حساب باز کنم…… آمین
در پناه خدا باشید…..
سلام بر استاد جان جانانم، سلام بر مریم بانو جانان، سلام بر تمام دوستان هم فرکانسی که خدا جون روزیمان کرده که در ابن سایت الهی وقت بگذرانیم و رو خودمون مار کنیم که از عمرمون در این دنیا لذت ببریم …..
استاد با این فایل گوش کردن ها از شما، توحیدی تر شده ام … خیلی بیشتر از قبل …. قبل ها که شیما فقط تو تضادهاش، اشکش لب مشکش بود و فقط دوست داشت حس قربانی شدن اش را فوران کنه …الان خیلی خیلی بهتر شده ، الان هم داره، ولی تلاشش بر کنترلش است…. چون میدونه که با هر کاری که حسش بد بشه، اتفاق های بدتر به سمتش میاد و تجربه های بدتر میکنه ….
اینکه چطور توکل کردم بر خدا که امسال که روغن زیتون بیشتری اورده ام برای فروش، آیا به فروش میره ؟؟؟؟!!!! سپردم به خودش…. با اینکه روغن ارزان تر هم بود، اما من با کیفیت ترین رو انتخاب کردم و توکل کردم به خدا … البته که من سال هاست که با رعایت قانون تکامل دارم، فروشم رو بیشتر میکنم و بدون تبلیغ، خدا حون دهان به دهان مشتری برام میاره … همین الان یکی از دوستان تعداد بسیار زیادی بطری روغن خواست …
آیا میشه، پدری که چند ماه میشد که اصلا زمان رو متوجه نمیشد و نماز خواندن رو که خیلی دوست داشت رو اصلا یادش نمیومد، حالا به من بگه که میخوام نماز بخوانم و همون خوابیده در تخت، براش، ذکرها را گفتم و تکرار کرد و بعد هم خسته شد و گفتم بابا جانم، تو فقط گوش کن ….
و امروز همین الان که دارم کامنت مینوسم، بابایی که تا همین پارسال با وجود بیماری، هر روز به من زنگ میزد و با صدای بشاش به من صبح بخیر میگفت و ماه ها بود که اصلا این مار را نمیتوانست انجام دهد، از خواهرم که الان پیشش است، خواسته بود که با من صحبت کنه و چند کلمه صحبت کرد و من فقط خدا رو سپاس گفتم ….
اینکه این اخیرا با تضاد رابطه عاطفی ام که برام دوباره بوجود امد، از اعماق وجودم فقط یه چیز خواستم که خدا جونم، من یه زندگی زناشویی با آرامش و بدون تنش را میخوام، خیلی خیلی راحت و بی دردسر ….. من شخصیتم خیلی خیلی ارام است و ارام بودن همسرم و یارم را میخواهم …. میخوام خدا …. من این رو میخوام …. من اضطراب داشتن در زندگی که ای بابا الان امکان داره همسرم عصبانی بشه را نمیخوام، اما ارامش و صبور بودن را میخوام و این رو راحت میکنم …. نه با اذیت شدن، نه با شکنجه شدن ….. چون به قدرت تو باور دارم …. تو به من نزدیکی ….. آگاه هستی به خواسته من …. پس به من زندگی بسیار ارام ارام بده ….اینجا دیگه، میطلبد که شیما بانو فقط فقط فقط رو خودش کار کنه …. فقط طرف خودم رو درست انجام بدم …. کنترل ذهن داشته باشم …..کنترل افکار با کنترل بیان را داشته باشم ….حواسم باشه که تو حاشیه هستم یا نه ….. حواسم باشه که بیاناتی در چه مورد و با چه افرادی دارم …..
فقط کافیه، خدا رو باور داشته باشیم ….
همانطور که در نوشته های پارسالم پیدا کردم که درخواست ارتقا ماشین و خرید زمین در شهرستان رودبار را داده بودم و براشون قدم برداشته بودم، الان خیلی راحت براورده شده … هر چیزی رو بخوام، اگر باور داشته باشمش، براورده میشه …. هر چیزی …. کافیه باور کنم … حتی یه رابطه پر از آرامش…..
تو بیماری پدر فهمیدم که حالا که کار به اینجا کشیده، حالا شیما باید از این موضوع درس بگیره … بفهمه که باید ظرفش بزرگ بشه … داره کلی چیزها یاد میگیره… میتونم شکر کنم که تا 40 سالکی که چه پدر نازنینی بالا سرم بوده و عین یه رفیق …. حالا هم شکر که دستاش گرمه هنوز و حسش میکنم …. خود خدا جون باید تصمیم بگیره که بابا شفا پیدا کنه، یا همینطوری پیشمون بمونن و یا سفر اسمانی اش را شروع کنه …. سخته …. اما من تسلیم خودش هستم ….
اینکه درخواست داده ام که کمکم کنه که در محیط کار بتونم از حاشیه ها دوری کنم، داره کمک میکنه و یواش یواش دارم از حاشیه ها دورتر میشم ….هنوز خیلی جا داره که بهتر بشم …. اما دارم میشم ….
خدا جون خیلی خیلی خوبی …
استاد جان، خیلی خیلی خوبی ….
خدا جون ….
چه زندگی برامون درست کرده ای …
معرکه است ….
عااالی است…
من باید به تو توکل داشته باشم و بس
باید تو رو باور کنم …
باید در حال خوب بمونم
اون وقت هدایت ها رو دریافت میکنم
و جسارت عمل به این الهامات رو پیدا میکنم و قدم برمیدارم و اما…..
دلم آرومه … چون خدا هست …
ممنون استاد جان
ممنون مریم بانو
ممنون دوستان از تمام کامنت هاتون
در پناه حق
شیما بانو
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام
نکات ارزشمند استاد:
وقتی ما سپاسگزار هستیم، تمرکز میکنیم روی نعمتها و احساس خوبی داریم و احساس رضایت داریم و روی زندگی به جای اینکه همهاش خودمان را مقایسه کنیم با دیگران و خودمان را از مسیر هدایتهای خداوند دور کنیم و اگر بدونیم که سیستم چطور کار میکند و بدانیم که خداوند از ما بیشتر میخواهد که ما به ثروت و سلامتی بیشتر بده بیشتر روی قانون و سیستم خداوند کار میکنیم.
هرچقدر جنگجو باشیم بیشتر توی بار مشکلات خورد میشویم و…
هرچقدر ایمان و باور قویتر شود زندگی روانتر میشود.
اگر ما باور داشته باشیم خداوند ما را هدایت میکند دیگران نباید برای ما مهم باشند ( بقیه وجود ندارد و من هستم.)
خداوند باورهای توحیدی استادکاری کرد که تو کارهای زندگی دست اورابگیرد و هدایتش کندو لذت ببرد و روی شانه خداوند بنشیند و لذت ببردو او را ازدریا و کوه و دشتها و …ردکند.
به نسبتی که بتوانیم باور کنیم خداوند کارهای ما را انجام میدهد با بندگی خودمان اجازه دهیم که خداوند کارهایش را انجام دهد کارهای خداوند مثل سلامتی بیشتر رزق بیشتر و….
اگر ما داریم زجر میکشیم یک ایرادی هست چون خداوند میخواهد ما راحتتر به خواستههایمان برسیم.
من یک داستان کوتاه و خلاصهای که سه هفته پیش برای من پیش آمد در مورد زجر کشیدن توضیح خواهم داد.
مدرسه دخترم که سوم ابتدایی هست تا سه هفته پیش نزدیک خانه خودمان بود. مدیر مدرسه امسال عوض شده ،پارسال و امسال هر دو معلم مسن بودند،من اوایل سال با خودم گفتم شاید خیریتی دارد که دخترم در اینجا پیشرفت خوبی داشته باشد و حتی من به اجبار مادرها و معلم، نماینده گروه شدم ،و از قضا معلم که خیلی حساس به پوشه کار و تمام فعالیتهای بچهها بود یک عالمه تکالیف و همچنین فعالیت به بچهها میداد و یک عالمه فعالیت هم به من مادر،…
طوری که من از ساعت 4:30 صبح تا 12 شب فقط مشغول تمام این فعالیتهای معلم بودم و هنوز تا تمام نشده بود یه عالمه فعالیتهای دیگه برای روزهای بعد میداد. حتی اجازه نفس خوردن را برای استراحت به من نمیداد.
من خیلی در اون مدت سعی میکردم روی سایت کارکنم. فقط در حین کارهای روزمره خانه میتوانستم فایل گوش بدهم حتی بعضی مواقع هم نمیتوانستم یک کامنت بخوانم از فرط خستگی. در این مدت من حتی گردگیری خانه را به کنار گذاشته بودم.
در اینجا ذکر کنم: من در روزهای اول مهر چهارم و پنجم بود که تقاضای جابجایی کلاس دخترم به مدیر و معاون دادم،و گفتند سیستم دست میخوره ما دیگه نمیتونیم کاری انجام بدیم در صورتی که من به شدت میدیدم از این کلاس به اون کلاس دانشآموزان را جابجا میکند…
من خلاصهای از این پیشامدها را دارم ذکر میکنم…
تقریبا هفتم آبان بود که دیگر نتوانستم این زجر را تحمل کنم،خیلی من رو از قانون دور کرده بود،حرفها و غیبتهایی که دیگران یا حتی خود من در مورد معلم و دیگران زده میشد فرکانس من را بسیار پایین آورده بود…
یک آن به خودم آمدم و گفتم،زندگی بر اساس سادگی و روانی و راحتی است.
منی که دو سال هست روی خودم کار میکنم و در سایت استاد عباس منش عزیز هستم یک عالمه فایل گوش کردهام و روی احساس لیاقت کار کردهام این همه کامنت بچهها عزیزرا خواندهام و دفترها پر کردم چطور نمیتوانم یک مشکل را حل کنم…
(پس اینجای کار یک ایرادی دارد) مگر خود من این دو سالی که دارم کد میزنم هر روز از خداوند سپاسگزاری نمیکنم برای بهترین مدرسهای که دخترانم در آن درس میخوانند و بهترین مدیر و معاون و معلم و خدمتگزار مدرسه و کل دانش آموزان مدرسه…
هدایتهای خداوند:
پس سمیرا جون بیدار باش که هدایتهای خداوند را دریافت کنی.
سریع گروهی را که زده بودم پاک کردم.
فردای آن روز اقدام به مدرسهای که در اردیبهشت ماه امسال رفته بودم واسم نوشته بودم و اما قرار بود در مرداد ماه با من تماس بگیرند و هیچ تماسی از آن طرف گرفته نشد و من هم خیریتی دانستم و دیگر هیچ اقدامی نکردم رفتم.
قبل از پا گذاشتن در مدرسه از خداوند خواستم که اگر خیر و صلاح مصلحت خودم و بچهام در این مدرسه هست بلافاصله سریع ثبت نام شود اگر که نه سریع مرا رد کنند…
و سپس صادقانه حرفهایم را به مدیر و معاون زدم و یک تست از فرزندم گرفتند و خیلی راحت در همان روز فرزندم را به کلاس بردند و خیلی راحت و سریع ثبت نام او انجام شد.
این را که میگم سریع به این دلیل که چند روز بعد از آمدن فرزند من در مدرسه که 3 کیلومتر تا خانه ما فاصله دارد دوست دیگرش برای ثبت نام آمده بود و مدیر او را قبول نکرده بود.
و بعد از این اتفاق شیرین،پیش خودم میگویم سمیرا خانم ،تو حتماً باید زجر بکشی تا اقدام به جابجایی مدرسه میکردی همه اینها خیریت و حکمتی پشتش است که فقط خداوند میداند و بس…
یاحق.
خدا وندا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به انها نعمت داری نه گمراهان
با سلام وسپاس فراوان به استاد بی نظیر و مریم خانم شایسته ستایش
و تمام هم فرکانسی های عزیز
سپاس گزار خداوندم که من رو در مسیر دریافت این اگاهی ها و درک قوانین جهان هستی قرار داده
استاد مدت هاست که من با تمام وجودم توی این سایت هستم و بعد از پنجاه سال زندگی با دریافت های نا مناسب و باور های مخرب درطول سالها.با قرار گرفتن در این جا و بهره بردن از دانش گاه دارم ادامه میدم.
گاهی خوش حال و گاهی نا امید از این که چرا من هم مثل بیشتر دانش جوهای شما نتیجه مالی خوبی نمیگیرم
این در صورتی هست که من تا قبل از اشنایی با شما هیچ کار ی که در امد داشته باشه رو انجام نداده بودم
اما به لطف خدا و اموزش های شما من توی خونه با امکانات کم کسب در امد می کنم و درسته مقدار قابل توجهی نیست اما از هیچ به وجود میاد و با دیدن این فایل الهی فقط اشک میریزم و از این همه هم زمانی خاسته ام که چرا نتایج من کمه و چند روز بود شرو کرده بودم فایل های اقای عطا روشن رو گوش می کردم که شما این فایل رو قرار دادین
و این بهترین هم زمانی بود
خدارا هزاران بار شکر به خاطر این هجم از ایمان و اگاهی
من با تمام وجودم اول ازخدای بزرگ و بعد هم از شما سپاس گزارم هستم و امیدوارم بتوانم از این دریای بی کران اگاهی ها بهره کافی را ببرم به امید روزی که از نتایج مالی فراوان بنویسم خدا نگهدار ه همه
.
میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
﷽
■گفت وگو با خدا
خدای مهربانم گاه فراموش میکنم حضورم را که حضورم از توست. فراموش میکنم ذهنم اسیر بازیهای دنیا میشود و مرا به گذشته و آینده میکشاند, فراموش میکنم تو تنها حقیقت مطلق جهانی و تو را تنها در اکنون میتوان یافت, هنگامی که ذهنم از شلوغیها ساکت میشود و به قلبم متصل میشوم, خدایا یاریم کن در این حضور مقدس, یاریم کن اجازه دهم هر چه باید رها شود رها کنم و خود را به دستان مهربان تو بسپارم همچون برگهای زیبای پاییزی در دستان باد که رهایی خویش را جشن گرفتهاند.خدایا خود را و زندگیام را به دست تو میسپارم آنچه خیر است و مصلحت تو در زندگیام جاری کن و بیاموز به من چگونه آرام و صبور نظارهگر لحظههایی باشم که تو در حال چینش آنی
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■ برگه ای از کتاب هدایت
■آیه6و7 سوره فاتحه :« اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ »
● ترجمه آیه:(خداوندا! ما را به) راه کسانى که آنها را مشمول نعمت خود ساختى، (هدایت کن) نه غضب شدگان و نه گمراهان!
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم. و خانم شایسته مهربانم سلاااامم.
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■ (یادداشت های شخصی) :
■ جملات کلیدی فایل :ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی از سلسله فایل های( اجرای توحید در عمل(پارت دوم):
●وقتی که ما توی اون مدار خداوند قرار میگیریم وقتی ما به آرامش میرسیم میبینیم که خداوند کارا رو انجام میده ایده ها رو میگه هدایتمون میکنه آدمها و شرایط و موقعیتها رو برامون به وجود میاره و ما راتو مسیر درست قرار میده و دروازهای از نعمتها را برقرار میکنیم .
●وقتی که ما سپاسگزار هستیم ما داریم تمرکز میکنیم روی نعمتها به همون نسبت ما احساس خوبی داریم احساس آرامش داریم احساس رضاداریم احساس رضایت داریم از زندگی به جای اینکه همش تمرکز کنیم روی چیزایی که نداریم به جای اینکه همش مقایسه کنیم خودمونو با دیگران ببینیم چه افکاری احساس ما را بد میکنه اون افکار رو تغییر بدیم وقتی که داریم خودمون رو مقایسه میکنیم بادیگران احساسمون بد میشه وقتی اخبارو گوش میکنیم و نگران میشیم ما داریم خودمون از مسیر هدایتهای خداوند دور میکنیم اگر ما بدونیم داره سیستم چطور کارو اگر بدونیم که خداوند همواره با ما هست و از ما بیشتر میخواهد که ما را هدایت کنه از ما بیشترمیخواهد که به ما نعمت و ثروت و سعادت و سعادتمندی بیشتری بده اون وقت بیشتر اعتماد میکنیم به خداونداون وقت بیشتر اجازه میدیم که خداوند ما را هدایت کنه به جای اینکه بیایم روی این کار کنیم که من کم نیارم مشکلات بیاید من ضد ضربم من ادامه میدم من حرکت میکنم من پیش میرم هیچکس نمیتونه منو شکست بده ،من فلان زندگی بعضیا اینجوریه بعضی از افراد هستند که فکر میکنند که هرچقدر جنگجوتر باشند هر چقدر بیشترمقاومت داشته باشند موفقیتهای بیشتری کسب میکنند بعضیاشون زیر بارمشکلات خورد میشن یه تعداد خیلی خیلی کم شونم که داستانهاشو تو کتابا نوشته با تمام مسائل و مصیبتهایی که بهش برخورد میکنندادامه میدن کوتاه نمیان و به سری نتایج میرسند ولی وقتی زندگیشون نگاه میکنی میگه آقااصلاً به فرض اینکه به این نتایج رسیده آیا واقعاً ارزش داشت که این همه سختی و زجربکشی آیا راه دیگهای نبود که نتایج عالی برسی ولی مسیرم مسیر لذت بخش و سادهای باشه و به نظر من هست.
●اغلب تو زندگیشون برای رسیدن به خواستههای خیلی خیلی کوچکترو شب و روزشونو دارن به هم می دوزند ولی خدامیتونه کمک کنه اگر ما باور داشته باشیم ببین وقتی که ما باورمون اینه که برای رسیدن به موفقیت باید زجر بکشی نابرده رنج گنج میسر نمیشود و این باور بنیادینه ما داریم هدایت میکنیم خودمونو به سمت سختی کشیدن میدونی چی میگم وقتی که این باورها هست که آقا اگر میخوای چیز با ارزشی رو به دست بیاری باید پوستت کنده بشه بینهایت اذیت بشی ما داریم خودمونوبه اون سمت هدایت می کنیم ما میریم توی فرکانسی که مسائل و مشکلات به وجود بیاد بعد مجبوریم که مثلاً خودمونوخیلی قویتر کنیم برای اینکه بتونیم از سد اون مسائل بگذریم و بعدشم خوشحال باشیم که مسائل من حل کردم من دوست دارم خوشحال باشم که خداوند مسائل حل میکنه یعنی من خیلی سال پیش به این نتیجه رسیدم که آقا این تفکر هوشمندانه این باور هوشمندانه که بیام بگم ادعام این باشه که آقا من کسی هستم که خداوند مسائل منو حل کرده من کسی هستم که آسان شدم برای آسانیها به جای اینکه بیام بگم من کسی هستم که کوتاه نیومدم من کسی هستم که با این همه بلاهایی که خواستم سرم بیارن بازم ادامه دادم .گیواپ نکردم تسلیم نشدم و بعد تونستم مثلاً به موفقیت رسیدم گفتم من نمیخوام من نمیخوام اون آدم باشم پدرم در بیادپوستم کنده بشه زجر بکشم بعد به یه نتیجه برسم بعد بیام به بقیه بگم که آقا دیدید من تونستم اصلاً نمیخوام چیزی رو به بقیه ثابت کنم اصلاًچیکار دارم که بقیه در مورد من چه فکری میکننداین خیلی کمک کرد به من که تو مسیر درست باشم اصلاًاصلا برای ما نباید مهم باشه که نگاه دیگران به ما چیه ،بقیه در مورد ما چه فکری میکنند چه نگاهی دارند،که بخوایم به اونا چیزی رو ثابت کنیم .
●من بیام یک نگاهی رو ایجاد کنم که شرایط آسان برای من پیش بره چرا من نیام تو مسیری حرکت کنم که آخر سر بیام بگم که خدایا شکرت تو همه کارا رو کردی باورهای توحیدی من کمک کرد به من که توکار زندگی منو دست بگیری و هدایتم کنه و مسیرو باز کنی و من لذت بردم من همیشه میگم من روی شونه خداوند بشینم خداوندمنو ببره تو این مسیر اون منو از روی سختیها رد کنه اون منو از روی کوهها و درهها و دشتها و بیابانها رد کنه من اون بالا نشسته باشم واسه خودم سوت بزنم حال کنم و باهش عشق بازی کن و اون کارا رو انجام بده چرا من اینجوری فکر نکنم چرا من این یه همچین دنیایی رو برای خودم نسازم چرا همچین باورهایی را ایجاد نکنم و به نسبتی که تونستم باور کنم به همون نسبت خداوند کارا رو انجام داده واین افتخار بزرگیه برای من که بتوانم بندگی خداوند را بکنم و خداونداجازه بدم به خداوند با بندگی کردن خودم اجازه بدم به خداوند که اربابشوبکنه با تسلیم بودن خودم با اعتماد کردن خودم به خداوند با توکل کردن به خدا و نه غیربه خدا اجازه بدم که خداوند کاراشو انجام بده کارهای خداوندی که نعمت بیشتری بده سلامتی بیشتری بده سعادت بیشتری بده رزق بیشتری بده آرامش بیشتری بده،اجازه بدم که خداوند کارشو انجام بده ،اگر که من بیام این نگاه رو در خودم تقویت کنم هی مسیر ساده و سادهتر میشه .
●برام مفهومی نداره بجنگم چرا من باید بجنگم اصلاًچرا چرا زندگی من جنگ جنگ درگیری خشونت ناراحتی غم غصه مشکلات باشه و بعدشم رسیدن به یه سری نتایجی که اصلاً در اون موقع حتی وقتی هم که بهش میرسی اصلاً تو رو راضی نمیکنه میگه آقا من پوستم کنده شد که برسم به این .
●چرا من آدمی نباشم که بگم نه من از همون موقع که پذیرفتم هدایت خداوندرو اصلاً خیلی راحت آدمایی آورد تو ی زندگیم و ایدههایی روآورد و کارایی رو کرد که همینجوری هر روز اوضاع بهتر و بهتر شد بدون اینکه اصلاً زجر کشیده باشم طول مسیر،چرا من اینجوری فکر نکنم چرا من خدا رو اینجوری باور نکنم خداوند نمیخواد مازجر بکشیم ،اگه ما داریم زجر میکشیم
●ما داریم ایجادش می کنیم ما داریم دور میکنیم خودمونو از فرکانس خداوندما با باورهای اشتباه داریم مسیر روغلط می ریم ،ما داریم کارو برای خودمون سخت میکنیم ما داریم کارو برای خودمون سخت میکنیم
●اگر من بتونم ایمانمو قوی کنم و این باورهایی توحیدی مو بیشتر وبیشتر کنم به خدا خیلی زندگی بازم از این میتونه راحتتر باشه.
●اصلاً خداوند نمیخواد ما زجراگه داریم زجر میکشیم اگه مسیر سخته اگه داریم اذیت میشیم یه ایرادی هستیه چیزی ایراد داره خداوند میخواد خیلی راحت ما رو به خواستههامون برسونه .
● اگر ماخداوند رو باور کنیم اگر ما همه اینا با همه دیگه خداوند درست باور کنیم عجله نکنیم مقایسه نکنیم هر چیزی که هر فکری که احساس بدی به ما میده روبفهمیم که داریم از با اون فکر با ادامه اون فکره داریم از فرکانس خداوند دورو میشیم، دور شدن از فرکانس خداوند به معنای دریافت کمتر الهامات به معنای دریافت کمتر نعمت ها به معنای آرامش کمتراون وقت حواسمون هست که آقا جور دیگهای فکر کنیم به جهان جور دیگهای فکر کنیم به خداوند ،
●خداوند همه راه حلها رو داره و خداوند میخواهد که همه راهحلا را به ما بده قرار نیست نیاز نیست که زجر بکشیم تا لایق شویم
●چرا فکر میکنیم که وقتی که زجرمیکشیم لایق دریافت نعمتهای خداوند میشیم میتونیم بدون زجر کشیدن نعمتها را دریافت کنیم اگرباور در مورد احساس لیاقت را تغییر بدیم ما توی دوره احساس لیاقت در مورد این موضوع صحبت کردیم کل دوره احساس لیاقت برای این بوده که آقاشما خودتو ارزشمند بدون به صورت درونی نه به خاطر یه عامل بیرونی نه .
● بیا این احساس لیاقت درونی کن واز عوامل بیرونی تاثیر عوامل بیرونی در احساس لیاقت کمتر کن و از درون احساس لیاقتو داشته باش و بعد میبینی که چقدر نعمتها راحت بهت داده میشه ما نیاز داریم که باورمون در مورد خداوند تغییر بدیم ما نیاز داریم که خداوند را باور کنیم که نزدیک بهمون و داره پاسخ میده به درخواستهای ماو آگاه به خواستههای ما ،نیاز نیست که صد بار بهش بگیم خودش می دونه و راه حل ها خیلی ساده است هیچ عجلهای نکنیم و اجازه بدیم که خداوند قدم به قدم به ما بگه ما فقط رو آرامش خودمون کار کنیم ما فقط روی افکاری کار کنیم که به ما آرامش بده ما فقط روی قسمت سپاسگزاری کار کنیم و بقیه کارا رو خدا انجام میده آدما رو میاره ایدهها رو میاره موقعیتها رو میاره شرایط رو میاره و کارا انجام میشه هرچند که هر چقدر که ما نعمت دریافت میکنیم بازم خواستههامون بیشتر میشه هیچ اشکالی هم نداره خداوند لذت میبره از اینکه خواستههای بیشتری داشته باشیم بچهها این باور درست کنیم تو ذهنمون که خداوند میخواد ما قانع باشیم به یاد دعای حضرت سلیمان بیفتید میگه به من ملکی عطا کن که به هیچکس قبل از من ندادی به بعد از منم ندی ،
●خداوند لذت میبره که ازش خواستههای زیاد داشته باشیم ولی به اندازه ظرفمون به ما داده میشه اگه خواسته زیاد داری ظرفتو بزرگ، قلب تو بزرگ کن اجازه بده که خداوند کارا رو انجام بده هیچ ایرادی نیست که شما همه چیزای خوب دنیا رو بخواهی موقعی دریافتش میکنید که آماده باشید ظرفتون بزرگ باشه بارون میباره به اندازه ظرفت میتونی بارون دریافت کنی بارون بینهایت داره میباره نعمتهای خداوند بینهایت وبعد وقتی که ما تو مسیر درست قرار میگیریم میبینیم کارها خیلی راحت و راحتتر انجام میشه به همون نسبت به همون نسبت که میبینیم کارها راحت انجام میشه ایمانمون قویتر میشه از اینکه میتواند بقیه کارها هم خیلی ساده انجام بشود ،بارها و بارها تو زندگی من این روند تکاملی خودمو دیدم که یه ذره باورام بهتر شده کارا خیلی آسونتر شده بعد باور کردم که پس میشود بعد با برام قویتر شده کارا آسونتر شده آدمای بهتر با کیفیتتر وارد زندگی من شدند اصلا تو شکل آدمایی که وارد زندگیتون میشن میفهمید که دارید تغییر می کنیدهر بار آدمهای با کیفیتتروارد زندگی تون میشن هر بارهم آدما به عنوان دوستان و رفیقان هم آدما به عنوان نیروها و کارمندهایی که بهتر و بهتر و با کیفیت ترو میشن و سادهتر کارا انجام میشه.وبعد این وقتی این اتفاقات میفته خیلی کمک میکنه که باورامو تقویت بشه ،ما از یه جایی شروع میکنیم بعد یه ذره کار آسونتر میشه ما یه ذره تغییرمی کنیم .ولی بعدش باید اینو به خودمون تکرار کنیم دیدی که من یه ذره تغییر کردم کارو چقدر آسونتر شد دیدی خداوند چقدر قشنگ داره هدایت می کنه بیام بیشتر تغییر کنم بیام بیشتر در فرکانس خداوند در فرکانس آرامش قراربگیرم و اجازه بدم که خداوند هدایت کنه دیدی من اونجاتبعیت کردم از هدایت خداوند چقدر کارا رو خدا راحت انجام داد بیام بیشتر تبعیت کنم از خداوند بیام بیشترباورهایی رو ایجاد کنم که من لایق دریافت الهامات خداوند هستم و اجازه بدم که خداوند با من صحبت کنه بیام بیشترهر روز و هر لحظه بگم « اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ »
● بیام هر روز اینو بهش بگم که منو به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت دادهای هدایت کن بیام هر روز اینو بهش بگم که خدایا من تنها تو را بندگی میکنم و تنها از تو کمک میبیام هر روز به خودم بگم بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوندی که بخشنده و مهربان است بیام هر روز به خودم یادآوری کنم ویژگیهای خداوندبیام هر روز به خودم یادآوری کنم که خداوندمسخر کرده زمین و آسمانها را برای من خداوند قدرت خلق کردن را به من داده بیام هر روز بندگی خداوند رو بکنم بیشتر روی خداوند توکل کنم به جای غیر خداونداجازه بدم که خداوند کارا رو کنه بیام هر روز رو ایمانم بیشتر کنم کار کنم به جای اینکه اجازه بدم ترسهای شیطانی تو ذهن من رسوخ کن نگرانیهایی که آقا وای آینده اینجوری میشه نیام بشینم حرفای دیگران شبکههای اجتماعی رو گوش کنم که همش در مورد نگرانیها این بیماری اومده نمیدونم این اتفاق میفته این تورم این فلان…..
●من دوست دارم زندگیم یه زندگی نرم و روان و آرومی باشه که روی شونه خداوند نشستم خداوند داره کارها را انجام میده خداوند داره هدایت میکنه اتفاقا کسی که ارتباط قویتری با خداوند داشته باشه نیاز به توجه غیر خداوند نداره.
●اون کسی که با ارتباط قشنگی با خداوند داره و اون آرامشو داره نیازی نداره به تایید شدن توسط غیر خداوند .
●اونجایی که اجازه دادیم که ذهنمونو آروم کردیم اونجایی که باورهای مناسبی در مورد خداوند ایجاد کردیم ببینیم چه کارهایی را انجام داده خداونداونجایی که اجازه داریم که ترسها و تهدیدها و نگرانیها تو ذهنمون رخنه کنندو احساسمونو بد کنن چقدر کارا سخت پیش رفته نگاه کنید به برهایی از زندگیتون که کجاها آسون پیشرفت کجا سخت پیشرفته تو هر زمینهای
●کلاً چند درصد کارا داره راحت تو زندگی پیش میره چند درصد کارا داره سخت پیش میره چند درصدتقلا میکنی برای رسیدن به یه خواسته چند درصد خواستهها خودشون برات به وجود میادحتی بدون اینکه اصلاً بخواهی بهشون فکر کنید اصلاً به وجود میاد بعد که به وجود میاد میگی چه جالب من دوست داشتم اینو تجربه کنم دوست دارم وارد این فضا بشیم.
●ورودیها رو اگر کنترل کنی خروجی ،کنترل میشه خروجی چیزی نیست جز ورودیهایی که داریم بهش می دهیم.فرکانس در واقع چیزی که ما داریم دریافت میکنیم رو داریم ارسال می کنیم و چیزی که داریم ارسال میکنیم رو جهان به شکل اتفاقات و شرایط و موقعیتها و افراد واردزندگی مون می کنه به شکل ایدهها وارد زندگی می کنه.
●وقتی که ما احساس خوبی داریم ایدههای الهی به ما الهام میشه وقتی احساس بدی داریم ایدهها همه شیطانیه همه شیطانیه وقتی تو احساس افسردگی و ناراحتی و خشم هرچی که بهم گفته میشه در طرف شیطان داره گفته میشه .خداوندفقط میتونه زمانی که ما آرامش داریم باما ارتباط برقرار کن یعنی ما فقط میتونیم زمانی که آرامش داریم به خداوندارتباط برقرارکنیم.در بقیه موارد داریم چرندیاتی که ذهنمون داره ایجاد میکنه شیطان داره ایجاد میکنه یا چیزایی که از قبل شنیدیم داره بلغور میشه توی مغز ما.
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■ سپاسگزاری:
● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیمبنشینم.
● از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم
꧁꧂در پناه الله مهربان شاد ،سلامت، ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید. ꧁꧂
خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم تو بال پروازم باش در مدار خود ارزشمندی بیشتر ودر مدار ثروت و موفقیت و آگاهی بیشتر قرار بگیرم.آمین یا رب العالمین.
سلام استاد بزرگوار و دوستان عزیزم
وقتی این فایل رو گوش کردم احساس کردم ی تیکه از قلبم کنده شد خدایا چقدر اگاهی چقدر بی نظیر بود این فایل
به نظرم این فایل به تنهایی فقط و فقط به تنهایی همین ی فایل میتونه زندگی ی آدم رو زیرو رو کنه
همین که اصلا ادم خودش بیاد ی ازمایشی روی خودش انجام بده که واقعا وقتی که گفتگو های ذهنیش فقط با خدا باشه اینکه وجودت پر از عطر و عشق به خدا باشه چقدر آرومی چقدر ترس ازت دور میشه خدایا ازت میخوام هدایتم کنی که در فرکانس خداوند قرار بگیرم خداوندا آسانمان کن برای آسانی ها
استاد واقعا نمیدونم بهت چی بگم فقط بهت افتخار میکنم انقدر انسان بی نظیری هستی
یا وهاب
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی عزیز و ارجمند.
از وقتی که مهمترین رابطه ی زندگی من،رابطه ی با خداوند شد،از وقتی که روز به روز ایمانم و باورهای توحیدی من قویتر شد،از وقتی که توانستم با تغییر نگاهم و افکارم و سپاس گذاری به حال و احساس خوب برسم،توانستم به فرکانس خداوند نزدیکتر بشم زندگی من پر از نعمت،آرامش،سلامتی ،وضعیت مالی بهتر،روابط زیباترو دریافت الهامات بیشتر ودر یک کلام چرخ زندگی من آسانتر میچرخد.
بابت این همه نتایج هزاران هزار بار خدا را شاکرم و از شما استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان کمال تشکر را دارم.
خدایا بابت توکلم و توسلم و هدایتم و آرامشم خیلی سپاسگذارم و بابت قدرتت ،وحدانیتت و ربوبیتت ممنون و متشکرم.
همگی تان در پناه ایزد منان باشید.
عاشق تمام همفرکانسی های عزیز هستم.
البقره
وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ
ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺭﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﻪ ﺍﻣﻮﺭﻱ [ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﻭ ﺳﺨﺖ ]ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻛﺮﺩ ، ﭘﺲ ﺍﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺭﺳﺎﻧﻴﺪ ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ [ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ ﻭﻟﻴﺎﻗﺖ ﺍﻭ ] ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩم ﭘﻴﺸﻮﺍ ﻭ ﺍﻣﺎم ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩم . ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﮔﻔﺖ : ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﺩﻣﺎﻧﻢ [ ﻧﻴﺰ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻧﻲ ﺑﺮﮔﺰﻳﻦ ] . [ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ]ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﭘﻴﻤﺎﻥ ﻣﻦ [ ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﻭ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﻲ ﺍﺳﺖ ] ﺑﻪ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﺪ .(١٢۴)
===========================
سلام به استاد عزیزم و سر کار خانم شایسته عزیزم و سلام به همهی دوستان عزیزم
نظر شخصیم این هست که استاد عزیزم، پیامبر زمانه ما هستن، چرا که؟!
هم خودم و هم از کامنت شما عزیزان فهمیدم چند روز قبل از این فایل به مشکلی خوردیم که استاد با این فایل جواب همگی ما رو دادند
وقتی استاد گفتن شما چه دیدی نسبت به خداوند دارید، فایل رو متوقف کردم و شروع کردم به نوشتن
استاد عزیزم از اینکه بخوام نتیجه رو بنویسم، خجالت میکشم اما میدونم اینجا جای این چیزا نیست و باید از خودم رد پا بزارم
فهمیدم که از نظر من خداوند خیلی سخت گیر هست
اگر هم خواسته ایی ازش داریم تا سر حد مرگ ما رو میبره اون وقت یک کم بهمون میده
انگار باهام سر لج داره
من خودم واسه زندگی خودم میخوام خدایی کنم، انگار بهتر میتونم مدیریت کنم
اینا رو که داخل دفترم نوشتم آزاد شدم، خودم رو شناختم
اینکه استاد میگن خودشناسی خیلی مهم هست، دقیقا درست میگن
حالا کاری که باید کنم به خودم بگم خداوند بیشتر از من میخواد که به ثروت، سلامتی، خوشبختی ووو برسم.
چه جمله ی بدی بهمون یاد دادن:نابرده رنج، گنج میسر نمیشود، اصلاااا شده ملکه ی ذهنم، فکر میکنم که اگر آسان به چیزی برسم، اون ارزش نداره و بالاخره از دستمون میره
با این فایل سیمان های ذهنم کمی ترک خورد و شروع به ریزش کرده
یاد گرفتم که:
آرامش داشته باشم
سپاسگزار باشم
خداوند رو به خودم نزدیک بدونم
بدونم که خداوند به تمام خواسته های من آگاه هست و نمیخواد هزار بار بگم
عجله نکنم
باور های مناسب داشته باشم
خودم رو لایق هدایت خداوند بدونم
ویژگی خداوند رو واسه خودم یادآوری کنم
بیشتر به خداوند توکل کنم
اجازه ندم که ترس به وجودم رخنه کنه
انشاالله که در پناه الله یکتا، شاد، سالم و ثروتمند باشید.
دوستدار شما :سیما
به نام الله مهربانم
سلام استاد بینظیرم
نمیدونم چطور وباچه کلماتی ازتون تشکر کنم برای این حرفایی که هر یه کلمه ش میلیاردها میارزه
استاد عزیزم من خیلی دوستون دارم
از حرفاتون آرامش میگیرم صداتون رودوسدارم باتمام وجود حس میکنم خودخدا داره باهام حرف میزنه
خدامیدونه چقد برای حرفاتون توی اثر فایلهاتون گریه کردم ازقدرت خدا از ایمان شما
از خداهدایت خواستم
دیگه نمیخوام نگران رسیدن به خواسته هام باشم
چون باوردارم خداخودش همه چیرو مدیریت میکنه وهواسش بهمن هست