گفتگو با دوستان 11 | رمز رضایت از زندگی - صفحه 9

203 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1172 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    فایل های مصاحبه دوستان با استاد واقعا برای من عالی و کارساز بوده است

    هم برای ذهن منطقی من موفقیت های دوستان بسیار الگو ساز بوده است

    هم اینکه وقتی استاد صحبت های تکمیلی عالی را بر روی صحبت های دوستان می کند واقعا خودش در حد یک دوره فوق العاده است

    همیشه در کار خودم خیلی دچار مکشل می شدم

    هم از لحاظ زمانی و هم از زمان مالی

    آنقدر در این شغل خودم ماندم که واقعا دیگر هیچ نداشتم و بدهی و بدهی های من زیاد و زیاد تر می شد

    آنقدر جهان هستی به من فشار آورد که بالاخره توانستم بر ترس های خودم غلبه کنم و از شغل 17 ساله خودم بیایم بیرون

    شروع به دیدن فایل های دانلودی استاد مخصوصا فایل های باورهای ثروت ساز کردم

    آنقدر این فایل ها برای من عالی و فوق العاده بود که بالاخره توانستم با غلبه بر ترس های ذهنی خودم اکنون صاحب کسب و کار خودم هستم

    در شغلی مشغول به کار هستم که به آن علاقه فراوان دارم

    جوری اکنون کار می کنم که دارای آزادی زمانی و مکانی هستم

    درآمدم اکنون دو برابر حقوق سال قبل خودم است

    اکثر بدهی های خودم را تسویه کردم و مقدار خیلی اندکی از آن باقی مانده است

    فرصت برای کار کردن روی خودم خیلی بیشتر از قبل دارم

    جهان هم به این تغییر من پاسخ مثبت داد

    خوشحالم که بالاخره توانستم بر ترس ها و ترمزهای ذهنی خودم فایق بشوم و براحتی بتوانم اکنون آقای خودم باشم

    خدای خودم ممنون هستم که من را به این راه عالی هدایت کرد و هر روز که می گذرد زندگی من شیرین تر از قبل می شود

    در روابط

    در جنبه مالی

    در بین دوستان و خانواده خودم

    هر کاری که می خواهم انجام بدهم به آسانی برای من هموار می شود

    در زمینه سلامتی

    رابطه خوب خودم با خدای خودم

    توحید و ایمان و اعتمادی به خدای خودم پیدا کرده ام

    توانایی کنترل کردن ذهن خودم

    دیدن زیبایی های اطراف خودم

    همه و همه را مدیون آموزش های استاد عزیز هستم

    سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1145 روز

    سلام ودرود به استاد عزیزم ومریم جون عزیزم.

    چند روزی بود که احساس بدم رو کنترل میکردم بالاخره دیروز به هم ریختم که کامنت قبلیم راجع به احساس دیروزم بود.

    خیلی جالبه بعد از ارسال دیدگاهه دیروزم ،یه کم احساس سبکی کردم .وقتی ارسال شد و رفت .اومدم با خودم فکر کردم وبه خودم گفتم ناهید امشب روز زن و روز مادر ! واقعن تو باید الان تو این حس وحال باشی ؟!

    خوب می‌فهمیدم که ضعیف عمل کردم .

    والان جایگاهم اینجا و این حس وحال نیست.

    میدونستم دارم سر چیزی که تغییرش فعلن دست من نیست خود آزاری میکنم.

    کاملا واضح وآشکار بود افکارم رفته بود سمت منفی ها وکمبودها.

    مثل بچه ها دنبال بهونه می‌گشتم که خودمو توجیه کنم .

    غافل از اینکه جهان با کسی سر این داستان شوخی نداره.

    خیلی قدرتمندانه اومدم افکارمو جهت دهی کردم سمت مثبت‌های زندگیم .

    به خودم گفتم اگه خودتو دوست داری اگه برای خودت ارزش قائل هستی باید قدرت وتوانایی درست کردن احساست را داشته باشی واگرنه هیچی از قوانین جهان سر در نیووردی !!!

    دنبال بهانه واستدلال هم نگرد که فایده نداره.

    وقتی میدونی برای جهان هیچ توجیهی قابل قبول نیست وتو با احساس بدت اتفاقات بدتری رو جذب میکنی وواقعن هم همین طور بود ،اونروز همین جوری برام می‌بارید.

    چرا ذهنتو از همون ابتدا که شروع می‌کنه به نجوا ،نتونستی کنترل کنی که به اینجا کشیده بشه .

    من همون ناهیدم .احساساتم همون احساسات بود.

    همسرم همون همسر بود.

    اتفاق جدیدی رخ نداده بود.

    چرا تونسته بودم این یه سال اخیر انقد عالی عمل کنم ولی دیروز انقد بد عمل کردم .

    خلاصه این یاد آوری ها رو به خودم کردم .

    خودمو سرزنش نکردم اما به خودم حق این اشتباه را هم ندادم .

    همین که فهمیدم .گفتم الان چکاری انجام بدم بهتره؟!

    به همسرم زنگ زدم و گفتم بیا خونه .

    تا برسه خونه تمام قوانین بخصوص مباحث دوره ی کشف قوانین رو مرور کردم .

    چون این دوره رو نزدیک به 6ماهه فک کنم دارم کار میکنم وهرروز کدنویسی میکنم .

    اول اینکه به خودم گفتم تو قدرت خلق اتفاق جدید را داری که باید در چنین مواقعی آگاهانه اینکارو بکنی .

    برای احساس بدت دنبال بهانه وعوامل بیرونی نگرد که تو خودت باور کردی همه چی تو درون توعه!

    تمرکزتو بزار روی خواسته هات نه روی ناخواسته ها!

    این یه تضاد بود و تو باید بتونی از پسش بر بیایی!

    فرکانسهاتو تغییر بده !

    خوشبختی رو تو مقصد نبین .قرار بود از مسیر لذت ببری.

    وقتی میبینی حالت خوب نیست باید کاری کنی که حالت خوب بشه !

    سعی کن از اتفاقات، پیش فرضهای مثبت داشته باشی .

    یادت رفته وظیفه ی تو تسلیم بودن وداشتن ایمان بود.و وظیفه ی خدا رسوندن تو به خواسته هات .

    یادت رفته قرار بود تو صبوری کنی وفقط تماشاگر این زندگی باشی وهرجایی سهمی داشتی انجام‌بدی وبقیه رو بسپاری به خدای قادر وتوانات .

    همه ی اینا رو تو دفترم نوشتم .دیدم حس وحالم‌خیلی بهتر شد.

    ووقتی همسرم از در وارد شد ناخود آگاه به آغوش کشیدمش وازش عذر خواهی کردم .

    بنده خدا قلبش داشت از جا کنده میشد.اصلا انتظار چنین واکنشی از سمت من نداشت.

    دیدم آروم گرفت .

    آخه وقتایی که من باش خوب نباشم متاسفانه به خاطر وابستگیش ،چهرش زود پژور وداغون میشه .

    همون لحظه انقد از خدا سپاسگزاری کردم .حتی عذر خواهی کردم .

    متوجه شدم تو اون هفته تمرکزمو برده بودم به نقاط ضعف همسرم .وریز ریز جم شده بود تا دیروز که حالمو بد کرده بود.

    در حالیکه همسرم نقاط مثبت‌ زیادی داره .

    شب با آرامش خابیدم .

    گفتم خدایا چ قدرتی به ما آدمها دادی .

    واقعن با یه انتخاب ساده میتونیم حالمونو به بهترین شکل ممکن یا بدترین شکل ممکن در بیاریم.

    من به عینه دیروز در لحظه اینو تجربه کردم .

    خوشحال شدم که تونستم مقاومت خودمو نسبت به همسرم بشکنم چون گفتم دیگه دوست ندارم خودمو اذیت کنم واین در حالی بود که اگه به رفتار دیروزم ادامه میدادم حالم خیلی بدتر میشد.

    خوشحالم که به این درک رسیدم که نباید اجازه بدم احساس لیاقت من زیر سوال بره .

    اینکه متکی به کسی نیستم .این خودمم که در چنین شرایطی هایی باید حال خودمو از درون خوب کنم .

    امروز عالی بودم .

    روز خیلی خوبی رو گذروندم .

    همه چی عالی عالی بود .

    خدایا سپاس سپاس به خاطر اینکه در کنارمون هستی .

    سپاس به خاطر وجود استاد عزیزم .

    که حس ارزشمندی واحساس لیاقت را از درون بهمون یاد داد.

    خدایا واقعن ممنونم ازت که انقدی بزرگمون کردی که در اوضاع نا به سامان ،بتونیم حال خودمونو خوب بکنیم .

    تازه متوجه شدم یه ضعف بزرگی در درون خودمه که هرز گاهی باعث ایجاد چنین حسی میشه .

    استاد پیشم نیست اما باورتون میشه تو ذهنم استاد را تجسم کردم و بهش قول دادم حتمن رو این ضعفم کار کنم تا برای همیشه از بین بره.

    استاد تنها کسیه که تو خلوتم باهاش حرف میزنم .

    تمام قولهامو بعد از خدا به استاد میدم .

    احساس میکنم دینی به گردنم داره ومن باید درست اداش کنم .میدونید چون دانشجوی استاد هستم دلم میخاد الگوی مناسبی برای دیگران باشم ووقتی عملکردخوبی نداشته باشم یه جورایی نمیگم عذاب وجدان اما حالم بد میشه .

    حالا همین احساسم باعث میشه حواسمو بیشتر و بهتر جم‌کنم .این چیزیه که برای من ارزش داره .شاید به حال استاد فرقی نکنه اما برای من مهمه !

    بازم از همه ی کائنات سپاسگزارم که همگی دست به دست هم دادن و عامل حال خوبی من شدن .

    استاد جونم مرسی مرسی که هستی .

    مریم جونم بانوی خوبو و مهربون ودوست داشتنی، روز شما هم مبارک .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  3. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1367 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز 129

    کامنت دوست عزیزم آسو بینهایت زیبا بود و لذت بردم از خواندنش من اگه خودم بخوام بگم که جزء کدوم دسته افراد تغییر یافته هستم باید بگم جزئ دسته سوم طوری شد که دیگه خسته شده بودم و وایسادم و نگاه به زندگیم کردم و برام به سوال بود که چرا منی که اینقدر فکر پیشرفت هستم باید همش با چالش‌ها دست و پنجه نرم کنم چرا یعنی همه اینجورین زندگی قبل من مثل یو یو بودم و از وقتی که قانون و فهمیدم الان زندگیم روال آروم و داره طی می‌کنه دارم زخم بسترهامو ترمیم میکنم دارم زمین مو برای کشت آماده میکنم دارم زه کشی و بستر سازی میکنم دارم کود به زمینه میدم دارم تفویتش میکنم دیگه فرارو نشیب ندارم و آرام و با اطمینان دارم کار میکنم و صبوری میکنم این زمینی که من برای خودم داشتم توش علف‌های هرز ریشه دوانده بودن که دارم پاک سازی میکنم دارم زمین زندگیمو با عشق آماده میکنم 13/11/1402 من پنجاه ساله میشم و بابت این خداوند و هزاران بار شکر میکنم که تجربه ای کسب کردم و تمام راههای نرفترو رفتم و چیزی عایدم نشده و بعد این همه تقلا متوجه شدم که همه چیز در آرامش وجود داره و بوجود میاد در حال خوب در احساس خوب در سکوت که سکوت صدای خداونده خداوند در آرامش قرار داره و الهامات و ایده ها در آرامش گفته میشه چیزی که تجربش کردم و نتیجه گرفتم من چقدر خوشحال شدم و هستم وقتی کسی رو میبینم که تو سن پایین قانون و می‌فهمه و عمل می‌کنه و خدا می‌دونه اگه تو مسیر باشه چقدر اتفاقات خوب براش رخ خواهد داد و منی که تو این سن قانون و فهمیدم با این آگاهی که من تمام راه ها رو رفتم تا به این راه هدایت شدم این خودش جای سپاسگزاری داره چون من نوعی دیگه تسلیمم و خیلی عالی سپردم چون می‌دونم که اونه که کارامو انجام میده چون دست خودم که بود نتیجه رو دیده بودم حالا سپردم به کسی که منو به وجود آورده و مطمئنم و ایمان دارم که به بهترین شکل ممکن کارشو بلد انجام بده چقدر روز خوبی برام بود رد پای امروزم ….

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    بنفشه گفته:
    مدت عضویت: 1183 روز

    با سلام گرم و درود بی پایان خدمت همه عزیزانم در سایت عباس منش

    واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم از اینهمه قدرت و جسارت دوستان که چقدر ایمانشان ستودنی بود در راستای اقدام برای تغییر قبل از اینکه جهان اونا را وادار به تغییر کنه .

    من با وجود کلی چک و لقد از دنیا هنوزم که هنوزه اقرار میکنم شهامت تغییر رو ندارم و همیشه با وجودیکه از هر جنبه ای خواه مالی خواه عاطفی بشدت دچار تکرار چرخه معیوب میشم نمیدونم چرا نمیتونم شهامت بخرج بدم و حرکت کنم برای پایان دادن به ناخواسته هام و هنوز ترس های عمیقی تو وجودم ریشه دار هستش .

    واقعا نمیدونم چرا عادت کردم به دور باطل ،انگار پوست کلفت شدم و خییلی وقتها از دست خودم خسته میشم و خودم رو سرزنش میکنم که چرا همش چسبیدم به یک نقطه امن ذهنم و باورهام بشدت ایراد دارن و من کاری برای حل این مشکل انجام نمیدم

    بزرگترین مشکلم و در واقع پاشنه آشیلم وابستگیه ،بشدت رضایت آدمهای اطرافم برام مهمه و تو گرفتن تصمیمات اصلی و مهم زندگیم از بقیه نظر خواهی میکنم با وجودیکه میدونم هرکسی با توجه به عقل و منطق و باورهای خودش راهکار میده و راهکار هر کسی بدرد زندگی خودش میخوره و شاید برای دیگران ممکنه فایده نداشته باشه و جواب نده.

    تنها جسارتی که تو عمرم بخرج دادم با وجودیکه تو یه شهر کوچیک بودم و معمولا همه مثل فکر میکردن بعنوان یه دختر مجرد بخاطر بیزینسم که داشت روز به روز آب میرفت یکروز تصمیم گرفتم که برم به یه شهر بزرگتر و اونجا خودم رو محک بزنم شاید که حال و روز کسب و کارم بهتر بشه و تقریبا همه مخالف این حرکت من بودن و شروع به سرزنش کردن که چطور جرات میکنی بری یه شهر غریب و اونجا معلوم نیست چه اتفاقاتی برات بیفته و مرد نیستی که یهو بلند شی بری ولی من اصلا گوشم بدهکار حرف اونا نبود و فرداش مغازه رو جم کردم رفتم و سه سال تو شهر جدید فعالیت کردم که قبلا هم خدمت دوستان ماجرای شکست کسب و کارم رو بخاطر باورهای نادرستم درباره پول و ثروت عنوان کردم که بازم چرخه آب رفتن بیزینسم تکرار شد و فقط اینو متوجه شدم که آخر عاقبت این روند کاری ام ره به ترکستان داره و بهتره کلا مغازه و بیزینسم رو تعطیل کنم و خداییش کم آوردم و گفتم تا بیشتر از این مقروض نشدم و بیشتر از این استرس نکشم عطایش رو به لقایش بخشیدم و تسلیم شکست شدم چون عملا تو اون زمان هیچ راهکاری برای بهتر کردن اوضاع کسب و کارم به ذهنم نمی رسید و هر روز بدتر از روز قبل گرفتارتر میشدم .و البته بزرگترین ضربه افت اعتماد بنفسم رو از کسب و کارم خوردم طوری که هنوزم که هنوزه رگه های بی اعتماد بنفسی ام تو وجودم هست در حالیکه قبل شروع کسب و کارم که بشدت عاشقش هم بودم خیلی پر دل و جرات بودم و اعتماد بنفس و شهامت و جسارتم زبانزد خاص و عام بود

    باز خدارا شکر میکنم که وارد این سایت شدم و خیلی قلبم باز شده از وقتی که با مبحث باورها آشنا شدم و از اینکه میشه هر زمان از هرجایی که هستیم میشه تغییر کرد و این خیلی بهم امید و انگیزه داده و تازه دارم خودم رو پیدا میکنم

    بازم از همه شما عزیزان سپاسگزارم که با بیان نظراتتان چراغ راهم شدین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    فرحناز بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 1827 روز

    سلام میکنم ب استادجان و مربم جان عزیزم و همراهان فعالمون

    این فایل هدایتی بود برام برای اینک منی ک اینقد میخوام تغییرکنم چ مقاومتی دارم ک مانع من میشه ک من ب مدارهای بالاتربرسم و آرامش و لذت بیشتری روتجربه کنم

    واین درحالیه ک من درگروه سوم هستم و مشت ولگدها خیلی محسوس هست و داره اذیتم میکنه ..هرچی تلاش میکنم نتیجه ی کمی میگیرم البته خداروشکر میکنم چون نتایجی گرفتم ک قبلا نبود واقعا دوندگی بیشتر و آسایش کمتر داشتم الان ب مدارهای بالاتر ازقبل رسیدم .. از اول سال تا الان ک اوایل دی ماه هست شاید دوبار سرماخورده باشم ولی بقیه اعضای خانواده م سرماخوردن و من ب لطف خدا سالم بودم خداروشکر یااینک کار بانکیم روند آسونی داشت و کارم سریع راه میفتاد و نتایج دیگ بعد ورود من ب دوره عالی دوازده قدم هستن خداروشکرمیکنم 🫀ولی دوباره احساس میکنم استپم چن وقته

    و اینک استاد یادمه گفته بودن ک ما باید لذت ببریم و صبرداشته باشیم و صبرباتحمل متضاد هم هستن

    من نمیدونم چجوری فقط میدونم بااید تغییر کنم و شخصیت جدیدم رو ب خودم و کائنات نشون بدم ب لطف خدا🫀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سید عظیم بساطیان گفته:
    مدت عضویت: 815 روز

    بنام فرمانروایی کل کیهان ”

    سلام بر استاد گرامی و خانم شایسته

    و دوستان بی نظیرم ”

    بعضی از سوالات به اصطلاح خودمونی خیلی رو مخن، و من آدمی هستم باید براش منطق بیارم و قانعش کنم”

    قبل از آشنایی با قوانین خیلی سوالات تو ذهنم بود .که از هر کسی می پرسیدم

    جواب سر بالا میگرفتم ”

    الان متوجه شدم اون افراد قانون رو درک نکرده بودن”

    ما همیشه طبق تجربه و خطا تصمیم گرفتیم و چون عمر ما کفاف نمیده،

    دوستان ما بر سر زندگی مون داریم معامله میکنم ”

    و نمشه هر راهی رو رفت ”

    و اینقدر عمر نداریم تجربه ها رو دوبار تکرار کنیم ”

    بنظرم بهترین و ساده ترین راه اینه که که در زندگی افراد موفق جواب داده،

    اونی که اثبات شده ”

    اون قوانینی که خداوند مقتدر در کتاب آسمانیش قرآن بیان کرده ”

    ما باید اول به شادی برسیم ”

    و انگیزه پیدا کنیم و سخت کوش باشیم و بعد نتایج ظاهر میشه ”

    بعضی ها برعکس متوجه شدن که اول سخت کوشی کنیم بعد انگیزه پیدا میکنی و نتایج ظاهر میشه و شاد میشی؟

    نه دوست من اول باید حالت شاد باشه ،

    احساس خوب داشته باشی ” بعد نتایج ظاهر میشه و خودشونو نشون میدن”

    بعضی میگن چطور حال خودمو خوب نگه دارم در اوج تضادها، سیل اومده و کتاب ها م روی آب شناور ه ، ورشکست شدم؟،

    من چند روز دیگه کنکور دارم، چطور حالمو خوب کنم، کلی کتاب نخونده دارم ” کل زندگیم در خطره، وسایلمو سیل برد ”

    با خانواده درگیرم ” گوشیمو دزد برد، و هزاران مشکل دیگه.

    انتظار داری ما مثل مردم سوئد باشیم .

    مثل مردم آمریکا و استراالیا باشیم ”

    توی این جامعه مگه میشه ”

    مگه میشه طلب کار پشت دره من لبخند بزنم ”

    استاد من روی این موضوع و این سوالات خیلی فکر کردم چون تضادهایی در زندگی خودم بود ، و براش خیلی اذیت شدم ”

    و همیشه دنبال جواب بودم ” وقتی قانون رو فهمیدم جواب خیلی راحته ”

    یکی از دوستان میگفت زمانی که سرپل ذهاب استان کرمانشاه زلزله شده بود رفتم اونجا ”

    میگفت یه سری از خانواده ها خیلی آرامش عجیبی داشتن و وقتی ازشون سوال میکردم میگفتن”

    از نو خونمون رو می سازیم اشکال نداره،

    روحیه مون که خراب نشده ”

    عزیز از دست دادیم ولی زندگی جریان داره ”

    و عجیب اونجا بود کسانی که شاد بودن ثروت بیشتری رو جذب میکردن و بیشتر ماشین ها ی حامل بار ، بار بیشتری رو اونجا خالی میکردن ”

    و خیلی جالبتر این بود کارشون زودتر راه می افتاد ”

    و بیشتر بهشون کمک میشد”

    و زودتر به هدفشون می رسیدن ”

    اونا زمان من از قانون چیزی نمی فهمیدم ”

    اونا سپاسگزار بودن ”

    و رها بودن ” این قانون رو باید همیشه مرور کرد …

    یکی از دوستان میگفت من ده ساله با قانون آشنایی دارم پس چرا نتیجه نگرفتنم ” گفتم دوست من رها نیستی ”

    چرا من ازدواج نمیکنم ”

    چرا برای من همیشه افراد متاهل میاد ”

    چرا برای من همیشه افراد معتاد میاد ”

    چرا برای من همیشه افراد خلافکار میاد ”

    چرا من به نتیجه نمی رسم ”

    دوستان مرحله اول اینکه بپذیری تمام اتفاقات زندگیت توسط خودت رقم میخوره و مقصر خودتی؟

    یه عده خیلی زرنگن تقصیر رو میندازن گردن خدا ” و شونه خالی میکنن ”

    که تو این بلا رو سرم آوردی ”

    خدایا امتحاناتت بسه؟

    سیل بسه؟

    زلزله بسه ”

    ناکامی بسه ” میدونی؟

    یک جمله طلایی بهت میگم”

    لحظه ی عدم مقاومت اوج رسیدن به تمام خواسته هام بود ” شما نباید مقاومت کنی ” و بگی مقصر خودمم”

    بعضی ها میگن ماشین از پشت سر بهم زد .بازم مقصر خودمم”

    این دیگه من مقصر نیستم ”

    یه لحظه خوب فکر کنی در خلوت، متوجه میشی در ضمیر ناخودآگاه خودت ترسیدی، تجسم کردی، شرک ورزیدی”

    تو حالت بد شد و جذبش کردی؟

    وارن بافت رو همه میشناسن ”

    گفت من در حالیکه سهام شرکت مال چند نفره من تمام اتفاقات رو میندازم به گردن خودم ” و فقط و فقط دنبال راه حل میگردم ”

    همینه که همیشه موفق هستن ”

    آقا اتفاق افتاده حالا بیام ببینم جاذبه ی زمین بوده، تقصیر جو زمین بوده ، نه ”

    اوکی من مقصرم”

    برای ما دوستان تضادها وجود داره،

    خداوند نمیاد گام آخر رو بهمون بگه ”

    اون چوب رو بهمون داده و در اختیار ما گذاشته نمیاد مبل و میز رو بهمون بده ”

    ما با چوب و با خالق بودن و افکار مون میاآیم مبل و میز راحتی برای خودمون درست میکنم ” این بهترین مثالی بود که تونستم بزنم ”

    و تضادی که برات پیش اومده قطعا توانایی حلشم بهت میده ”

    تو از مشکلاتت بزرگتری ” اینو مطمئن باش ”

    خیلی خلاصه نوشتم ”

    خالق زندگی خودتون باشید ” دوستان

    زیبا اندیشم “

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    فروزان❄️ گفته:
    مدت عضویت: 1889 روز

    سلام گرم من خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربون

    این فایل موقعی که رو سایت قرار گرفت بارها و بارها گوشش دادم

    گاهی هم رندم فایل های دانلودی رو گوش میدم

    ولی اینکه دوباره به عنوان فایل های روزشمار تحول رو سایت تکرار میشه،عالیه

    چون الان دیدگاه و بینشم تغییر کرده

    خصوصا این روزها که مشغول دوره ی بینظیر و ارزشمند احساس لیاقتم و کلی دیدگاهم تغییر کرده

    استاد چه قدر قشنگ شما گفتید من تازه تو دوره ی احساس لیاقت به این نتیجه رسیدم

    که من ی بار به دنیا اومدم،خداوند منو برای این زندگی ارزشمند خلق کرده

    پس باید اول در خدمت خودم باشم

    باید دنبال علایقم برم

    باید جوری زندگی کنم که لحظه ی مرگم نگم نه به من فرصت بدید من کلی کارها دارم که دوست داشتم انجام بدم و ندادم

    من اینروزا عمیقا به این درک رسیدم

    که من ارزشمندم

    همین که به دنیا اومدم

    همین که وجود دارم ارزشمندم

    من لیاقت اینو دارم که جوریکه دوست دارم و فکر میکنم درسته زندگی کنم

    نه جوریکه اطرافیان انتظار دارن

    من دلم نمیخواد لحظه ی مرگم مدیون خودم باشم

    و بگم حیف که جوریکه دوست داشتم زندگی نکردم

    من نمیخوام موقع مرگم حسرت اینو داشته باشم که چرا دنبال علایقم نرفتم

    چرا تجربشون نکردم

    چرا از خودم دریغ کردم اون زندگی رو که براش به دنیا اومدم ودوست داشتم

    از صمیم‌قلبم برای تک تک بچه ها ارزو میکنم زندگیی رو زندگی کنن که دوست دارن

    حسرتی به دلشون نزارن

    من اون زمان باوجودیکه کلی این فایل رو گوش دادمه بودم اینقدر عمیق درکش نکرده بودم

    الان باپوست وخونم میفهمش

    ازتون بینهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    الهام سیاوشی فرد گفته:
    مدت عضویت: 803 روز

    به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم

    سلام خدا جونم

    سلام استاد عزیزم ومریم نازنینم

    سلام دوستان معنوی ام

    سلام دوستان در حال تغییر

    خدایا شکرت که مرا به مسیر تغییر هدایت کردی

    خدایا از تو بینهایت سپاسگزارم

    خدایا تو مرا هدایت کردی نمیدونم کی و کجا خواستم تغییر کنم که تو منو اینقدر زیبا هدایت کردی به این مکان زیبا و الهی که هدایتم کردی

    خدایا شکرت

    استاد منم جز دسته ام که چک و لقد خوردم از روابط از سلامتی از معنویت از ثروت از هرررررر چیزی من چک و لقد خوردم چون از خود واقعی دور بودم و فکر میکردم چون بقیه همینن پس طبیعی هست که منو اینجوری باشم

    الله و اکبرررر

    شرک

    خدای من سپاسسسسسگزارم

    چه کردی با من با خود وجودم

    خدایا از وقتی دارم به آگاهی و شناخت خود م و خودت میرسم ازت خواسته ام که جوری زندگی کنم که به وقت مرگم آماده باش و در عشق رسیدن بخدا باشم

    جوری برگردم به پایگاه اصلی ام که سربلند و رستگار باشم

    اگر غیر از این باشد که حقمه در جهنم ابدی باشم

    خدایا تو که الان داری عجز وناتوانی ام را میبینی که حتی توان کوچکترین تضاد را با درد ندارم چطور باید توان عذاب را داشته باشم بقول حضرت علی

    چطور طاقت دوری تو رو در جهنم داشته باشم

    من فقط روی زیبای تو رو نیازمندم خداجونم

    منو می‌شناسی انسانم و ناسپاس و کفور

    ولی میخوام وجه مثبتم را در جهان نمایان کنم

    خدایا از دیروز که این رو چند بار گوش دادم دیدی که چقدر حالم دگرگونه فهمیدم که دارم خدارا میشناسم بقدر فهم و درک و شعور ام

    من در مسیر درست الهی هستم

    من لایق بهترینها هستم

    من بخودی خود ارزشمند من لایق رشد و پیشرفتم و

    هیچ عاملی بیرون از من نیست

    فقط نیاز به توجه بیشتر خداوند دارم راه کار مسائلم را میداند و من در راستای خدا هماهنگ هستم و خودش الهامات را بهم میگه مسیر پرستم را بهم میگه

    استاد هنوز به عشق واقعی نرسیدم ولی در مسیری که قدم گذاشته ام و روی خودم کار میکنم و در هنرهای مینا کاری و فیروزه کوبی خیلی حالم خوبه وقتی میشینم روی کارم بخدا که زمان و تشنگی و گرسنگی را نمی‌فهمم

    پس همین مسیر درسته افرررررین الهام بهت افتخار میکنم من با عشق ومتعهد تر این مسیر را ادامه میدهم مطمئن هستم که خدا پاداشم را میدهد و در مسیر رسیدن به عشق الهی ام مرا راهنمایی میکند

    من عاشق کار کردن هستم هم روی خودم و هم روی هنرهایم وقتی دارم لذت میبرم از چیزی که خلق میکنم وارزش می‌آفرینم همه چی داره برام اوکی میشه

    من خالق زندگی خودم هستم

    درسته لبه پرتگاه نبودم وخدا از طریق بینهایت دستش مرا تا اینجا آورده و همه اوضاع و شرایط وسیله ای بوده برای رساندن موهبت های الهی به من و کن الان دیگه آگاهانه تمام اوضاع و شرایط را

    وسیله ای عالی از طرف خداوند میبینم که براحتی موهبت های الهی به من برسد

    وقتی در آموزشگاه هنری کلی در عشق اطرافیان و محبت دوستان قرار می‌گیرم وقتی مربی کلی طرح زیبا رو با عشق و شور در چهره اش بهم نشون میده

    وقتی همه بهم توجه و محبت خاصی از جنس الهی داره

    یعنی مسیر م درسته

    به خودم میگم الهام جون عزیز دردانه خداوند توخود پای در راه بنه و هیچ مپرس که خود راه بگویدت که چون باید کرد

    وااااای خدای من سپاسسسسسگزارم

    همانطور که امیر عزیز عاطفی عزیز و سبحان عزیز و استاد عزیزم رو بهره مندکرده ای مرا هم بهره مند کرده ای

    همین که در سن 32سالگی منو به تغییر و درک جهان قرار داده ای یعنی من در زمان درست و مکان درست و شرایط درست در این سن اماده تغییر بوده ام در این سن آماده دریافت نعمتهای خدادادی شده ام

    من الان آگاهی های لازم رو کسب کرده ام یقینا انتخابم با خدا واحدم در این زمان بوده پس خودمو مقایسه نکنم چون من واقعی در این سن به شناخت رسیده ام که در توحید و آگاهی قرار بگیرم

    برای همه عزیزان در هر سنی که با قانون بدن تغییر خداوند رسیده اند آرزوی شناخت و به صلح رسیدن میکنم .

    فرعون لحظه مرگش اومد توبه کرد که دیگه راه فرار نداشت موقعی تسلیم شد که در لحظه مرگ بود خیلی سرکش و مغرور بود

    ولی من وتک تک عزیزانیکه در راه درست هدایت شده ایم و توبه کرده ایم وخودمان را پذیرفته و بخشیده ایم خداوند پاداش عظیم را به ما داده

    خدا مارا لایق بندگی کردن دیده

    خدایا من خودم را شایسته بندگی کردن تو میدانم و توباید مرا هدایت و حمایت کنی

    من هیچی نمیدانم تو. از تمام اسرار غیبی آگاهی

    تو تمام نعمت هایت را مسخر من کرده ای

    پی وظیفه توست که هادی ام باشی چراغ راهم باشی صفر تا صد زندگی ام را به دستان قدرتمند تو میسپارم

    من نمیدانم تو باید مرا در مسیر درستم‌ هدایت کنی و ذهن وقلبم را هماهنگ سازی

    خدایا تو که دیدی با وجود کلی ترس واهی که حتی بخوام برم به کارگاه هنری هم ترسیدم ولی تو آنجا هم حمایتم مردی ومن الان با لذت میرم و مسیرم درسته چون هر قدم مرا به تو نزدیک میکند .پس از این لحظه به بعد هم باتوست

    دیدی که دیشب روی ظرفم تا ساعت 2با عشق بدون خواب آلودگی نشستم و کارم را تمام کردم وبوسیدمش گفتم خدایا همه کاره توبودی من فقط وسیله ای بودم تا زیبایی تورا به نمایش بزارم

    چقدر باهم عشق بازی کردیم سپاسسسسسگزارم

    خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین موقعیت قرار دارم

    روز زن به تمام زنان دنیا مادران عزیز دردانه های خداوند. تایید شده از طرف خداوند را تبریک عرض میکنم .

    هرروز روز بهبود و بهتر شدن ماست

    هر روزمان پیروز و مبارک

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    سید عظیم بساطیان گفته:
    مدت عضویت: 815 روز

    بنام فرمانروای کل کیهان ”

    سلام استاد عزیز ”

    سلام رفقای جان”

    در اوج، قدرتمند ترینی”

    این زندگی نیست که آسان تر میشود، این تویی که هرروز از بهانه هایت بزرگتر میشوی ”

    فقط قدرت است که می تواند جلوی قدرت بایستد. با تمام قدرت جلوی بهانه هایت به ایست.

    ویک بار برای همیشه خالق تمام روهایت باش ”

    خالق تمام رویاهایت باش ”

    تا کجا می توانی پیش بروی و بگویی خسته نشدم ”

    تا کجا ادامه میدهی واز تسلیم شدن صحبت نمی کنی ؟

    تا کجا می توانی بلند پرواز باشی ”

    و جسارت داری تا جهانی رو به تسخیر رویاهایت بگشایی؟

    واقعا لیاقتت همین بود ؟

    قلب های شکسته لایق تو نیستن ”

    خدایت رو باور کن ”

    دومین ها و آخرین ها

    و ترد شدن ها سهم تو نیستند؟

    خدایت را باور کن؟

    فقر و بیماری تقدیر تو نیست ”

    شکست و نابودی سهم تو نیست؟

    خدایت را باور کن؟ !

    هرگز نپذیر، هرگز نپذیر تو تسخیر نشدنی و محدود نشدنی هستی ؟

    نپذیرهرگز ، هر گز نپذیر تو همین هستی ؟ تو همین هستی؟ !

    خالق تمام رویاهایت باش ”

    قسم به تک تک حسرهایت، قسم به لحظه لحظه های موفقیت و شکست هایت تو تجهیز شده ای ؟ و خوب میدانی جهانی ست هدف هایت؟

    تمام شکست هایت طوطیای چشمانت،

    تک تک ستاره های کهکشان نشانه هدف هایت؟

    خورشید و ستارگان پیش به فرمانت؟

    یک رویا و صد میلیون آرزو پشتیبان اقتدارت؟

    ببین خدا تنهاست؟

    من فهمیدم همیشه راهی هست،

    چون یک نیاز سوزان و یک قلب قدرتمند برای مسخ کردن تمام زندگیت کافیست؟

    اگر ادامه بدهی حتما میرسی ؟

    اگر می خواهی ادامه بدهی ، فقط این رابدان، دردهای که تا الان تجربه کردی شاید دردناک بودن، اما درد های گذشته ات در مقابل درد شکست هیچ است ”

    اشک هایت را پاک کن ، و پاها ی لرزانت رو مخفی کن ”

    گو ش هایت رو از نمیدانم ها خالی کن؟

    و دستانت رو مشت کن. و قفل ذهنت رو باز کن ”

    که قلبت آماده ی کهکشانی شدن است ”

    ای انسان؟

    برای اسطوره شدن، آماده ایی؟

    برای رد شدن تمام نگاهها به هنرمندیت آماده ای؟

    برای ثابت کردن خودت به خودت آماده ایی؟

    برای شکست دادن ها و رکورد های جدید آماده ای؟

    اگر آماده ایی پس لبخند بزن ؟

    چون هیچ چیز مانند لبخند تو رو قدر تمند نمی کند ؟

    سالها در این راه تلاش کردی؟

    به پای زندگی ات؟

    اینبار را کوتاه نیا؟ اینبار را کوتاه نیا؟

    و بدان هیچ چیز به اندازه ی سکوت و خاموشی ات باعث افزایش قدرتت نیست.

    در سکوت تصمیم بگیر و به تصمیم هایت عمل کن.

    و بدان خدایی هست ”

    اقتداری هست ”

    قانونی هست ”

    ایمانی هست ”

    از آدمهای اشتباهه زندگی ات چه به ارمغان آوردی؟

    غیراز اینکه شانس بیلیونر شدن رو از تو گرفتن؟

    هرگز و هرگز سر خم نکن ”

    هر گز و هرگز ترس به خودت راه نده.

    چون من هیچ چیز برای از دست دادن ندارم ”

    تو بالنی شده ایی که هیچ توشه ای با خود نداری؟

    نقطه ای میشود در اوج آسمان ”

    واینو فراموش نکن که انسان ها در سکوت قدرت مند هستن”

    اینبار رو با تمام قوا یت حرکت کن .

    اینبار رگ بهانه هایت رو بزن ؟

    اینبار کوتاه نیا، چون خدایی هست.

    قانونی هست ”

    ایمانی هست ”

    وآماده شو برای گسترش دنیا یت ”

    .

    وجود تون سرشار از شادی ”

    وجودتون مملو از آرامش “

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      محبوبه سما گفته:
      مدت عضویت: 1370 روز

      سلام به دوست عزیزم

      چند باری میشه به صورت تصادفی کامنتاتو خوندم و کلی لذت بردم خواستم ازت تشکر کنم بسیار قلم زیبایی در نوشتن داری و اینکه در همه کامنتات که خوندم خواننده رو مخاطب قرار میدی و تماما هم از قانون و قدرتی که هر کدوممون به عنوان یک انسان داریم صحبت میکنی و همه بهونه هایی رو که میاریم تا تغییر نکنیم رو بهش اشاره میکنی خیلی خوبه

      ازت تشکر میکنم و امیدوارم همیشه موفق و با قلم زیبات باز هم کامنت بذاری تا بیشتر لذت ببریم و تلنگری باشه برامون که دنبال بهونه نگردیم ما همیشه خالق زندگی خودمون هستیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سید عظیم بساطیان گفته:
        مدت عضویت: 815 روز

        بنام الله مهربان ”

        سلام دارم خدمت خواهر بی نظیرم ”

        محبوبه ی سما”

        حال دلت عالی و متعالی ”

        مرسی که برام نوشتی ”

        به بنده لطف دارید ”

        خدا وند رو شاکرم برای وجود شما ”

        دنیایی به زیبایی آنچه خود دوست داری رو برات آرزو مندم ”

        ماه باشی و مثل ماه بدرخشید ”

        ما هم شما رو دوست داریم ”

        لطفتون مستدام ”

        و

        همیشه باش ”

        درپناه رب العالمین باشی “

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سحر احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2574 روز

    سلام

    به استاد عزیز و همه دوستان این سایت

    خدارو شکر.هروقت حالم خوب نیست میام اینجا یک فایل میخونم یا چندتا کامنت میخونم حالم عوض میشود .

    این فایل نشانه من است. من باید تغییر کنم؟ نمیدونم چی رو باید تغییر بدهم؟ من در شغل موردعلاقه در یک سازمان دولتی کار میکنم من کارم دوست دارم اما محیط کاری کم کم دارد نا مناسب میشود هنوز هم خوب است اما آدمهای اومدن و اتفاقات اومده که میدونم باید تغییر کنم اما نمیدونم چه تغییری باید داشته باشم؟ من باید بروم سازمان دیگر؟ نمیدونم چیکار کنم؟ شغل عوض کنم؟ خدایا تو که این نشانه را فرستادی بقیه اش بگو. من باید تغییر کنم مدتهاست میدونم اما میترسم از تغییر. میترسم بروم جای دیگر و اوضاع بدتر شود. هنوز جرات فکر کردن ندارم. اصلا من تغییر برام سخت است تا مجبور نباشم تغییر نمیکنم .منتظر یک نشانه برای واضح تر شدن هستم. خدا بفرست . بهم جراتش هم بده.

    با آرزوی شادی برای همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: