گفتگو با دوستان 16 | چگونه در مدار مناسب قرار بگیرم؟ - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)

306 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شکوه فیروزی گفته:
    مدت عضویت: 920 روز

    به نام الله یکتا

    درود بر استاد عزیز,بانو شایسته ی گرامی و دوستان هم فرکانسم

    *وقتی در مدار مناسب قرار میگیریم,در زمان مناسب با آدمها و شرایط مناسب برخورد میکنیم.

    این آگاهی,پدیده ی همزمانی را برایم تایید میکند که چقدر منظم ,وقتی جایگاه فرکانسی ما تغییر میکند جهان به این تغییر جایگاه,به شکل ایده ها و شرایط و اشخاص جدید پاسخ میدهد.

    برداشت من از جهان ,از زمانی که با قانون آشنا شده ام یک ساختمان است که طبقات زیادی داشته و در هر طبقه افرادی هستند که مشغول به فعالیتی خاص و دارای حال و هوای ویژه ی خود هستند. مثلا در طبقه ی اول,افراد مشغول غم و ناله و اشک و شیون و در طبقه ی دوم مشغول رقص و پایکوبی و در طبقه ی سوم مشغول کار و فعالیت. و همینطور تا بینهایت این طبقات ادامه داشته و هر چه طبقات بالاتر میرود جمع و اتفاقات بهتری وجود دارد.

    همیشه با خودم میگویم که اگر بخواهم شادباشم نمیتوانم در طبقه ی افراد غمگین (مدار غم) باشم. بنابر این باید طبقه (مدار) را عوض کنم تا بتوانم شادی را تجربه کنم.وقتی طبقه ی بالاتر بروم(مدار بالاتر)در جای مناسب قرار گرفته و آنجا دیگر نیازی نیست که دیگران را مجبور به شادی و خنده کنم چون در واقع,آن افراد ,خودشان در مدار شادی هستند.

    سپاس از استاد عزیز و دوستانی که تجربیات بینظیر خود را برای ما به اشتراک گذاشتند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    فاطمه علیشاهی گفته:
    مدت عضویت: 1930 روز

    سلامی به گرمی آفتاب و خنکی نسیم به همه ی عزیزان دلم در این خانواده زیبا وپایدار😍😍

    استاد هر لحظه صحبت های شما تکان هنده هستش و آدم درکسری از ثانیه می تونه پیغام خدا رو از طرف شما دریافت کنه.

    بحث زیبای مدارها من عاااااشق این بحثم وخیلی سعی میکنم خودم رو در مدارهای درست وعالی قرار بدم مدار زیبای روابط…مدار زیبای سلامتی….مدار زیبای ثروت…

    واینکه توجه به اصل وکنار زدن فرعیات خودش بهترین نوع کنترل ذهن می باشه اینکه به ام الکتاب توجه کنی و اوخرمتشابهات رو ریشه یابی نکنی.

    اینکه تمام آگاهی ها رو با جون ودل بپذیری وبدون چون وچرا بهشون عمل کنی واجازه بدی نتایج اتفاق بیفته با طی شدن روند تکامل که خودش مادر تمام باورهاست و روند تکامل همه به قول استاد عززززیزم روند زمانی نیست که ما خیلی زیاد باید زمان و وقت بزاریم بلکه روند،روند فرکانسی هستش که به میزان پذیرش وعمل به آگاهی ها بستگی داره و به همان نسبت هم طی میشه و بالاتر میره🌷🌷

    سپاسس فراوان از استاد عزیز ومریم مهربانم بابت تمام آگاهی هایی که بهمون میدین.🍀🍀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2146 روز

    استاد عزیزم

    دوستان خوبم سلام

    الان برای فایل قبل کامنتم نوشتم و اومدم اینجا

    این فایل رو س بار گوش دادم

    و خدارو شکر

    جواب ب من بود

    الان موسم امتحانات پایان سال

    و دیگه والدین هم افتادن تو هول و ولا که معلم برای بچه هاشون بگیرن

    نمونه اش استاد خوشنویسیم که برای پسرش معلم ریاضی کرفته

    ( پسرش سال اول رشته ریاضی ( کلاس دهم) ولی نه فیزیک، ن شیمی نه هندسه و نه ریاضیش خوبه)

    ی خانم دیگه هم دیدم که برای پسرش دنبال معلم برای تدریس درس گسسته بود

    نرخ جلسه ای این ها رو برای مقطع دبیرستان نمیدونم

    ولی برای دوره متوسطه اول شنیدم که تا حلسه ای 500 تومن میرسه

    و اون کسی که داشت در این مورد صحبت میکرد با یک‌حالت نکوهش میکفت که

    این معلم ها پولکی هستن

    و من تدریس میکنم ساعتی 50 یا 70 ( این اقا نیاز مالی ندارن)

    صحبت میکرد و گفت که یکی از هم دوره دکتراش ( ک الان با تدریس خصوصی ب قول این اقا پول پارو‌میکنه)

    تمام هزینه تحصیلش رو از کلاسهای خصوصی مدارس با قیمت بالا دراورد

    و من سریع بردم تو منطقم‌که ببین چقدررر مشتری هست که حاضرن پول خوب بدن برای مهارتی

    ولی من بخاطر باور خرابم مشتری های داغون سراغم میان

    و

    وقتی اون اقا گفت این معلم ها پولکی هستن ، سریع جمله یکی از دوستان که برام کامنت کذاشته بود تو ذهنم بولد شد

    چون منم ترس از قیمت دادن و زود جواب مشتری دادن و شماره کارت فرستادن داشتم که

    نکنه بگن خانم خلفیان چ مدرس پولکی

    اخ که چقدررر این واژه پولکی بد تو ذهن ما جا گرفته از بچگی

    در حالیکه که همه دارن سگ دو میزنن که ب همون پوله برسن

    و اون دوست ب من کفت

    پولکی یعنی کسی که پول رو‌دوست داره

    و براش احترام و ارزش قایل

    و این جمله دوست

    رفت تو ذهنم

    و از پارسال

    ب محضی ک زبان اموزم شماره کارت

    یا هزینه رو میپرسه تعارف الکی نمیکنم سریع جواب میدم

    توی کامنتهای قبلم‌نوشتم‌از افزایش نرخ کارم در سال حدید

    ک یدونه از زبان اموزام وقتی نرخ رو بهش اعلام‌ کردم گفت اطلاع میده و دو هفته اس که خبری ازش نشد

    به دلم خدا انداخت که از دوستم نرخ زبان مدرسه رو بپرسم

    گفت رنج 300 نا 500 تومن جلسه ای

    و من دیدم که ای خدااا

    من چقدر پایین میگم ( باور کمبود)

    و

    شروع کردم ب پرسیدن

    قیمت کلاسها

    تا برای ذهنم ب قول استاد منطق بیارم که باباااا

    هستن ادمهایی که دارن تدریس میکنن

    همون مهارت من.ر و

    و دارن ثروت خلق میکنن

    کلی مشتری درجه یک و دست ب نقد دارن

    تو این چند روز که از نرخها مطلع شدم

    دنبال ی راهی بودم که مشتری ها من پیدا کنن

    ولی ب قول استاد من باید ب جای زور فیزیکی

    روی خودم

    باورهام و مهارتهام کار کنم

    لیست قیمتهام اماده کنم

    و لاجرم من ب مدار مشتری بهتر هدایت میشم

    کی؟

    نمیدونم بستگی ب تعهد و عملکرد من داره

    ولی اینکه بخوام زور بزنم

    و فکر کنم هر جا میرم از ی دری برسونم ک من ندریس زبان میکنم و بیاین ب بچه هاتون درس بدم

    بیام بیرون

    و خدا خودش مشتری ها. رو برام میفرسته

    دقیقا این دوتا شاکردی که دارم

    من ی قدم برای داشتنشون بر نداشتم

    و خدا ب سمت من هدایت کرد

    خدایا شکرت برای اکاهی امروزم

    اهدنا الصراط المستقیم

    صراط الذین انعمت علیهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1218 روز

      سلام خانوم صمدی عزیز

      خده رو بی نهایت شاکرم که سرالیعجاب

      ذهن من از صب که بلند شدم دنبال ایدهای بود که بتونم کسب کارم رو گسترش بدم و همش از خداوند هدایت میخواستم و مطمئن بودم پاسخ میده ،این فایل من چند بار گوش داده بودم و دیروز باز نشانه امروز من بود و مثل همیشه در حالی که فکر میکردم دارم با دقت گوشش میدم خیلی سر سری ازش گذاشتم ولی صفحه رو نبسته بودم و امروز شروع کردم به خوندن کامنتها که چشمم به صورت زیبای شما افتاد رو پروفایلتون و تصمیم گرفتم کامنت شما رو بخونم

      متن کامنت شما دقیقا همون چیزی بود که مربوط میشد به من و اینم چیزی نیست جز هدایت الله که باعث شد کلیدهای توی ذهنم باز بشه و گذشته خودمو بیاد بیارم که وقتی روی باورهای خودم کار کردم چه اتفاقات زیبایی برای من افتاد چه آدمهای فوق العاده ای اومدن توی کسب کارم و چه نتایج بزرگی رقم زدم ،ولی خیلی زود فراموشم شد

      واقعا این جمله استاد که تمام اتفاقات زندگی ما حاصل افکار و فرکانسهای ماست باید میلیونها بار تکرار کنیم و باورش کنیم نه اینکه فقط تکرار کنیم

      من یادمه توی قدم اول 12 قدم نشستم باورهامو نوشتم در مورد مشتریام و جالب اینجاست به یک روز نرسید 5 هنرجو باهام تماس میگرفتن یا میومدن سراغم که آموزششون بدم و من میفهمیدم این نتایج از کجاست ولی خیلی زود فراموشم شد و باز میگفتم مشکل کجاست

      مشکل فقط یه چیزه و اونم عدم درک اینکه من خالق هر لحظه زندگی خودم هستم و باید بتونم ذهنمو طوری تربیت کنم که در جهت خواستهام فرکانس بفرستم همونجوری که قبلا فرستادم بصورت آگاهانه ،و با دیدن اولین نشانها تایید کنم و ادامه بدم کل داستان همینه

      همونجوری که قبلا خداوند آدمها رو دور من جمع کرد که بهم منفعت برسونن بازم اینکارو میکنه و این قانون جهان وظیفه خداوند توی مسیری که هستم منو پشتیانی کنه

      انگار دارم بهتر درک میکنم سیستمی بودن خداوند که خداوند فقط گیرنده فرکانس ماست و همونم بهمون تحویل میده نه بیشتر نه کمتر و اگر این قانون پس هر جا من نتونستم نتیجه مطلوب بگیرم میشینم روی خودم کار میکنم روی فرکانسی که دارم ارسال میکنم

      بی نهایت سپاسگزارتم خانوم صمدی عزیز

      بی نهایت سپاسگزار خداوندیم که با قوانین ثابتش بهم این شجاعت میده پامو جای سفتی بزارم و تردید و دو دلی از ذهنم بیرون کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نگار گفته:
        مدت عضویت: 2146 روز

        اقا محمد عزیز سلام

        خوشحالم که کامنت من برای شما راهنما بود

        دوباره کامنت خودم خوندم

        و نوشته بودم که اون شاگردم بعد از افزایش نرخ

        کلاس کنسل کرد

        من ب خدا فقط گفتم خدایا میدونم اگر رزق من باشه

        این شاگرد برمیگرده

        و خدایا خودت دل ادمها رو برای من نرم کن و برام مشتری های دست ب نقد بفرست

        بخدا صب ساعت ١١ داشتم مشق های خوشنویسیم رو انجام میدادم مادر زبان اموزم تماس گرفت

        و حال و احوال و گفت چون موسم امتحان و امتحان پسرش نهایی

        میخوان که بعد از امتحانات کلاس شروع بشه و اصلا در مورد افزایش قیمت چیزی نگفت ( قبلا چونه میزد)

        و خودش گفت

        که ما بخاطر امتحانات کلاسهای فوق برنامه کسرا رو میخواستیم کنسل

        کنیم

        ولی کسرا همه کلاسها رو میره جز کلاس شما ( اینم بخاطر فرکانس خودم قطعااا)

        و خانم گفت که ی جای دیکه پسرش برده برای کلاس مکالمه

        سه جلسه پسرش رفته و گفته نمیخوام برم

        کلاس خوب نیس و فقط به خنده و حرف الکی میگذره

        و میخوام برگردم به کلاس خودم با خانم خلفیان ( یعنی من)

        این یعنی همون درخواست نرم شدن دل مشتری که از خدا خواستم و از زبان اون پسر ب پدر و مادرش گفته شد

        و درنظر دارن کسرا کلاس رو ادامه بده

        ( البته من باز هم ب خدا میسپارم که بهترینها رو در مسیر من قرار بده)

        و من فقططط اعتبار مهارتم و نرم شدن دل مشتری هام رو بخدا میدم

        اون لحظه که مادر شاگردم داشت میگلت

        زمان تعیین سطح پسرش خیلی خوب جواب داده

        و از من تشکر کرد بابت اموزشم

        من همون لحظه تو دلم از خدا تشکر کردم

        خدا توانایی تدریس رو در من قرار داده و ب زبانم بهترین کلمات رو جاری میکنه که زبان اموز درک میکنه ب اسانی

        خدایا شکرت

        و من بازم ادامه میدم

        و میدونم که برای افزایش نرخهام هم باید تکامل رو طی کنم

        و گفته خدا

        اجیب الدعوه الداع اذا دعان فستجیب لی

        شما در خواست داشتی پاسخ رو در کامنت پیدا کردین

        پس باز هم در خواستهاتون رو اگاهانه بفرستین چون خداوند حتما پاسخ میده

        درپناه خدا باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          محمد کرمی گفته:
          مدت عضویت: 1218 روز

          سلام صدی خانوم عزیز

          خوشحال شدم که جواب فرکانسهای مثبت شما بصورت دست خداوند شد و مامور رسوندن رزق بی حساب برای شما

          دیروز به درک بهتری از مفهوم فرکانس رسیدم و دوسدارم با شما به اشتراک بگذارم

          ما شاگردهای استاد عباس منش چون در برهه ای از زندگیمون به تضادی خوردیم و تضادهای ما معمولا با شخص دیگه تقریبا متفاوت ،پس درخواست هدایت کردیم و به نحوی متفاوت با استاد آشنا شدیم

          موضوع آشنایی هر کدوم از ماها با استاد متفاوت ولی در کل نتیجمون که وصل شدن به استاد بود کاملا یکسان و این هم دلیلش فقط یک چیز ،فرکانس استاد عباس منش و باوری که ساخته بود برای خودش که جهان مثل پیامبر افراد درست رو در زمانی که آمادش باشن به سمتش هدایت میکنه

          نتیجه این باورشم ماهای هستیم که الان اینجا توی سایت حضور داریم و اکثرا متعهد به تغییر زندگی خودمون در روند مثبتش هستیم

          صدی عزیز همین موضوع و درکش که استاد باوری ساختن و تونستن در عمل اجراش کنن خیلی جای تعقل داره و برای منی که شاگردش هستم باید منطقی بشه که این جهان به باورها و فرکانسهای ما جواب میده دقیقا مثل آیینه

          واقعا این جمله استاد که توی یکی از دورهاشون میگه که من این جمله که جهان اطراف ما فقط و فقط آینه درون ماست و فرکانسهای ماست رو هر لحظه فراموش میکنم و انگلر یه جمله جدید میشونم رو باید با طلا بنویسیم و بزاریم بالای سرمون تا هیچ وقت غره نشیم که قانون بلدیم

          با اینکه من مدتهاست دارم روی خودم کار میکنم و ظاهرش اینکه باید همه چی تغییر کنه ولی خیلی وقتا فراموشم میشه که قانون جهان واکنش به فرکانسهای منه و اگر الان شرایطم بد پیش میره فقط بخاطر ارسال فرکانسهای نامناسب خود منه

          جریان از این قراره که دیروز بصورت کاملا یه هویی یه مخاطب که من بدهکارش بودم توی ذهنم خیلی سریع مرور شد و بیادم اومد و میتونم به جرات بگم در حد ثانیه نبود ،و خیلی زود هم فراموشم شد این موضوع

          این شخص شاید بالای 6 ماه هیچ گونه تماسی باهاش نداشتم ،دقیقا چند ساعت بعد تماسشو روی گوشیم دیدم و با تعجب بهش نگاه کردم و سعی کردم حالمو خوب نگه دارم و جوابشو بدم و شکر خدا هم بخیر گذشت تا حدودی

          میخوام بگم متوجه شدم من بخاطر شرایط الانم و مداری که توش هستم دارم فرکانس این موضوعات میفرستم و قطعا وقتی مفرکانس من بدهکاری باشه نتیجشم پیدا شدن طلبکارا توی زندگیمن ،و اینو من خلقش کردم

          حالا چی میشه که من فرکانس چیزی که دوسدارم بفرستم ،مثل ثروت ،روابط خوب،آزادی در هر شرایطی ،ارتباطات با آدمهای مناسب

          و جواب قطعا یه جملست ،اینکه از این فرکانسها وارد زندگی من میشه بدون شک

          پس من باید متعهد تر باشم به ارسال فرکانس خواستهام ،با تجسم کرون ،با باورهای خوب ساختن و با خودم حرف زدن در موردشون ،با خوندن کامنتهای خوب دوستان ،دقت به نوات مثبت و جهت دهی کانون توجهم ،اگر من مشتاق عوص شدن زندگیم هستم باید این کارو بکنم و راهی جز این ندارم ،چون این جهان و این خداوند یک سیستم و دلش برای من نمیسوزه بلکه فقط پاسخ میده

          دوست عزیزم ممنونم ازت که با نقطه آبی کنار پرفایلم باعث شدی این آگاهی اینجا مرور کنم تا حک بشه توی ذهنم و بتونم اجراش کنم

          سپاسگزارتم صدی عزیز و زیبا و منتظر خوندن موفقیتهات هستم

          در پناه الله یکتا که هرآنچه داریم از اوست میسپارمت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 693 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    146. روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا

    چگونه در مدار مناسب قرار بگیریم ؟؟؟

    تغییر

    وقتی اول سال 1403 فایل هدف گذاری رو دیدم ، گفتم من هدفمو تغییر میذارم

    و از وقتی هدفم رو مشخص کردم از فروردین ماه به یک باره خیلی چیزا تغییر کرد

    مهم ترینش این بود که من بیشتر قدم هام رو برداشتم و عملگرا تر شدم و ایمانم رو در عمل به خدا نشون دادم

    خیلی بیشتر هدایت های خدا رو دریافت کردم و حس میکردم گفتگوی بینمونو

    رد پای امروزم 7 خرداد ، قبل اینکه بیدار بشم خواب میدیدم ،یه جای پر از نور و زیبایی میدیدم و یه نوری شبیه به خورشید بود ولی پر نور تر بود انقدر پر نور که من تو خوابم گفتم چقدر زیباست و زود گوشیمو باز کردم تا عکس بگیرم

    تو خوابم دیدم یه ققنوس که خوشرنگ و طلایی و زیبا بود به سمت نور حرکت کرد و وقتی خواستم عکس بگیرم از همون منبع نور که بود دیدم یه ققنوس دیگه داره بوجود میاد و پرواز میکنه

    نمیدونم چجوری خوابم رو توصیف کنم خیلی زیبا بودن و واضح با اینکه از دور میدیدمشون بی نهایت زیبا بودن و پر نور

    و صبح یهویی با صدای زنگ بیدار شدم و خواهرم گفت حاضر شدی ؟ گفتم نه تازه بیدار شدم زنگ زدی

    و بعد زود حاضر شدم و وقتی میخواستم برم خدا به خاطرم آورد باید متر رو ببرم با خودم تا دیوار مدرسه رو متر کنم برای قیمت دادن نقاشی

    بعد که حاضر شدم خواستم یه قاشق عسل بخورم مترو گذاشتم رو میز و فراموش کردم بردارم

    وقتی میخواستم برم از خونه بیرون یهویی باز به یادم اومد دستبندمو نبستم برگشتم تا بردارم که چشمم به متر افتاد گفتم خدایا ممنونم

    هم یادم آوردی که دستبندمو بردارم و هم متر رو نشونم دادی تا بردارم

    و وقتی رفتیم تو راه دیدیم یه عالمه کبوتر سفید و خاکستری و رنگی رنگی تو آسمون پرواز میکردن

    انقدر زیبا پرواز میکردن که محو تماشاشون شدم یهویی متوجه شدم همه این کبوترا به شکل dna در حال پروازن

    به خواهرم گفتم ببین ببین دارم مثل دی ان آ حرکت میکنن چقدر جالبه و گفتم خدایا حمد و ستایش مخصوص تو هست

    و گوشیم حافظه اش پر بود و از خواهرم خواستم تا فیلم بگیره از پروازشون

    انقدر دقیق و با نظم داشتن حول محور خاصی شکل دب ان آ پرواز میکردن که بسیار زیبا بود

    اونموقع من یاد خوابم افتادم که تو خوابم هم محو تماشای دو تا ققنوس شده بودم که اول یدونه بود و بعد دومی خود به خود بوجود اومد

    نمیدونم چه چیزی میخواسته به من بگه از این خوابم ولی گفتم خدایا هر آنچه خیر از تو به من برسه من بهش محتاجم

    و بعد وقتی رسیدیم مدرسه ، بچه ها نیومده بودن و رفتیم مدرسه نزدیک دیگه ،که وسایلامونو پهن کردیم

    یه خانم یه جاکلیدی ازم خرید و 4 تا گیره سر که مادرم اونا رو داده بود براش بفروشم

    بعد گفت به خواهرم کش مو هات چنده

    گفت 20 تمن

    گفت کمتر بده دو تا بردارم

    بعد گفت دوتا رنگشو بده

    کش موها 6 تا رنگ بودن و یه بسته کلا 20 بود

    بعد گفت 2 تا بده و من تو دلم گفتم متوجه نشد 6 تاش 20 تمنه ،فکر کرد دو تاش 20 تمنه

    ولی ساکت شدم و نگفتم که همه اش 20 هست نه یکی بعد میخواست واریز کنه خواهرم گفت شما مثل اینکه درست متوجه نشدین من کلشو گفتم 20 تمن

    گفت عه پس کلشو بده

    من اون لحظه فهمیدم که به خودم ظلم کردم ، اون لحظه حریص بودم و میخواستم که برای دو تا دونه کش 20 بده و چیزی نگفتم

    کش موهارو خواهرم میفروخت

    خیلی حس بدی داشتم یه لحظه گفتم خدایا ببخش نباید این فکرو میکردم که میگفتم متوجه نشد ، منم نگم بذار 20 تمن بده برای دو تا کش به جای 6 تا کش

    خودمم فهمیدم چه کار ناپسندی کردم و بلافاصله عذر خواهی کردم

    نمیدونم چی بگم ولی یه وقتایی به خدا میگم خدای من تو چقدر بخشنده ای ، وقتی من بارها دارم تلاش میکنم تا تغییر بدم شخصیتم رو و یه وقتایی درست عمل نمیکنم ولی تو میبخشی منو

    حتی وقتی پی به اشتباهم بردم و گفتم ببخشید

    حس کردم گفته شد بخشیدمت ولی سعیتو بکن دیگه تکرار نشه

    بعد بهم گفت فردا اگر میای من ازت آینه دستی بگیرم خیلی قشنگن کارات

    بعد اونموقع متوجه نشدم چرا نتونستم حرف بزنم و بگم باشه فردا میام

    ولی بعد که به رفتارام فکر کردم متوجه شدم که خدا پس گردنی بهم زد که نتونم حرف بزنم و بگم فردا بیا

    هر وقت یادم بیاد میگم خدا هر موقع دیدی دارم مسیرمو درست نمیرم پس گردنی رو بهم بزن تا متوجه رفتارام باشم

    بعد ما برگشتیم و رفتیم تو پارک صبحانه مونو خوردیم و رفتیم مدرسه و به مدیر گفتم و متر کردیم تقریبا دو ساعتی طول کشید متر کردنمون

    خیلی گرم بود و خواهرمم خداروشکر بهم کمک کرد تو متر کردن دیوارا ، بعد نجوایی بهم میگفت این همه داری متر میکنی زحمت میکشی ، نتیجه نده زحمتات میره

    بعد گفتم نه اصلا هم اینجوری نیست به من گفته شده بیام و به این مدرسه بگم که نقاشی بکشم رو دیواراش ،اگر بشه خوشحال میشم و اگرم نشد صد در صد یه خیریتی در این کار هست

    چون قبلا تجربه داشتم میتونستم کنترل کنم ذهنم رو که دیده بودم بعدش درای بیشتری به روم باز شده

    الان خیلی راحت تر میتونم آروم کنم خودمو

    بعد اینکه متر کردیم و رفتیم قرار شد فردا قیمت بدم به مدیر مدرسه

    خیلی روز خوبی بود ، خوشحالم از اینکه روزام همه متفاوت تر از روز قبلم هست و تلاش میکنم تا تغییر کنم و پیشرفت کنم

    بی نهایت خدارو سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 775 روز

    146مین گام درمدار روزشمارزندگی الهی شکرت.

    به نام خدا وسلام به خدا.

    سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم.

    الهی‌ توراسپاسگذارم که به ما ثروت فراوان بخشیدی.

    سلامتی ، رابطه ی عالی، آزادی زمانی،مکانی ونی نی قدرتمندوثروتمندوسالم بخشیدی ای کریم سپاسگذارم.

    این فایل روبرای اولین بارشنیدم.

    چون من که ازبرنامه های زنده ی شما هیچ اطلاع ندارم وتوی همین تمرین روزشمارالان پی گیری بیشتر دارم.

    راستش وقتی صحبتهای فرزانه خانم رو شنیدم خودتون میدونیدکه ذهن هم عجولِ ،هم سریع وظیفه ی خودشوانجام میده بدترین کارش مقایسه،وقضاوت است. که کل وجودانسان رافلج میکنه!!!!!!!

    منم دستشو خوندم سریع ستاره قطبی رواجراکردم. ولی بدون هیچ میلی انگاراجباری بود!!!!!!!!

    سحری بیدارشدم احساس خوبی داشتم.

    خوابی که دیده بودم یادم آمدوبرای خودم مرورکردم.

    خواب دیدم عزیزدلم باذوق وخنده گفت:همین الان ازرسانه آقای رئیس اعلام کرد.کدام رئیس؟ نمیدونیم!!!

    که ساخت اتوبان جدید روازنزدیکترین جایی که به خانه ما است اجراکنن.

    ولی این خبربرای من طبیعی بود!!!!!!!

    آره باخنده جواب دادم این دستور رو من به (استاد)یاهمون رئیس دستوردادم!!!!!!!!

    من درعین صحبت باعزیزدلم همزمان کوههارومیدیدم که خیلی ثعب العبوربود!!!ولی چون من درخواست داده بودم این اتوبان بایداجرامیشد.

    به خاطر کسب و کار و درآمدآسان وراحتِ خانواده ی مابود.این خواب نشانه س.

    بعدگفتم:لیلاخانم راه خودت رو بروافسارخودتو دست این چموشخان نده تاکی عجله ومقایسه!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟

    نمازصبح روخوندم قرآن خوندم آخرنمازمُهرِ نمازم رو، روی قلب وسینم گذاشتم.

    گفتم:خدایامُهرِ کَری،کور،لالی روازروی قلبم برداراشکهام هم روی صورتم جاری بود.

    یک آن صدای گرم و دلنشین خدابیامرزپدرم روشنیدم!!

    داشت میگفت:لیلاباباجان باچادرسفیدولباس عروس سفیدازخونه میری!!!!!!!!!

    فقط ازاون خونه باکفن بیابیرون!!!!!!!!!!.

    من نمیدونم این جمله دراون زمانِ خودش چه چیزی رومیخواست بفهمونه!؟؟؟؟؟

    به قول استادقرآن زمان پیغمبربرای اون زمون حرف وپیامی داشته .

    برای مردم هرزمان پیام خودشوداره!!!!!!!!

    من اون زمان باخودم میگفتم:بابام میگه یعنی حرف برگشتن بدون شوهرت رونزنی! وآبروی خانوادگی ماروببری!!!!!بروزندگی کن تاتوی همون خونه وزندگی باشوهروبچه هات ادامه بده بعدشم مرگ وکفن میکنن وبه قبرمیری!!!!!!!!خخخخخخخخخخخ

    ولی امروزیک زنگی توگوشم به صدادراومدکه لیلاجان بالباس عروس که موردنظرتِ برو، وانجام وظیفه کن برای خانه وخانواده خانمی کن ودرلحظه زندگی کن،بااحساس خوب وتسلیم وتمکین خداباش.وازهرچی که داری خداراسپاسگذار باش.

    حالاپیام پدرم روبه یاد اوردم که 36سالِ پیش به من چی گفت؟؟!!

    یعنی همه ی پدرمادرهااین نصیحت یاپیام روبه بچه هاشون میگفتن!بخصوص به دختراشون!!!!!!

    درهمین لحظه که با خدا صحبت می کردم انگاردوباره خدامرا احیاء کرد.

    ودوباره خودموجمع کردم .وازخودم پرسیدم که الان چه حالی داری!!!!؟؟؟

    گفتم :احساس عالی دارم. ورفتم جلوآینه یک قِر دادم گفتم حیف نکرده بااین همه خرج ومخارج بالا که استفاده میکنیم مدام به قول قدیمیهانونمون روباخونمون تَر کنیم(خیس)کنیم بعدبخوریم!!!!!!!!!!!!! ول کن باباهرکی هرچی داره نازشصتش براخودشِ!!!!تومسیرت چیزدیگریه پس به مسیرخودت ادامه بده.وخوشحالی کن که همفرکانسهات به نتیجه رسیدن تواین مسیرخاک وخون هم بوده که من ندیدم فقط نتیجه روهمه اعلام میکنن اینهادلگرمی ماس.

    الهی سپاسگذارم ازاین همه نتیجه های عالی.دمتون گرم.

    امروزبعدازنمازظهررفتم پیاده روی هواخیلی عالی بود.

    یک خانم رودیدم غذا گرفته بودمسیرمستقیم میومد.

    سلام کردم پرسیدم :مستقیم میری؟!جواب داد.نه!انگارخیلی نگران بود!!!!بازگفت:چرامستقیم میرم!!!!!!!

    چکاردارین بامن؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

    گفتم ازمعجزات زندگیم میخوام برات بگم.کمی آرومترشدولی گوشش نامحرم بودبعدازچندتا کلمه خداحافظی کردم.

    به مسیرم ادامه دادم دیدم یک خانم جلوداره میره گفتم سریع برم بهش برسم!!!!

    ولی داشتم میرسیدم کناردرخت توت که همیشه پاش آب میریزم ودعای خیربرای اهل عالم میکنم.

    گفتم برم یاوایستم دعاکنم؟!

    بعدبرم برای این خانم پیام بازرگانی رواجراکردم.

    ولی به من الهام شدکه تونبایددنبال رزق و روزی باشی.

    اون حاج خانم گوشهاش اگه محرم باشه خدا، اونو به تو معرفی میکنه¡¡¡!!!!

    استادمن زیردرخت واستادم ودعاکردم داشتم به مسیرم ادامه میدادم که دیدم اون خانم آهسته راه میره وبعدهم روی نیمکت کنارخیابون نشست رسیدم لبخندزدم به معجزات الهی. واون حاج خانم هم می‌خندید. چون بطری آب معدنی دستش بودهرچه تقلامیکردبازکنه نمیتونست!!

    کنارش نشستم وسلام کردم گفت خداخیرت بده همین سربطری روبرام بازکن. خندیدم گفتم میخواست خودموبه شمابرسونم وبراتون صحبت کنم انگارخدامنومامورکرده سرِبطری آب روبراتون بازکنم وشروع کردم به اجرای پیام بازرگانی معلوم بودکه واقعا گوشهاش محرمِ کمی باهم نشستیم وبعدبه پیاده روی ادامه دادیم تامسیرمون ازهم جداشدوخیلی روزپرخیروبرکتی برام شده عاشقتونم.برای همه ثروت وسلامتی آرزومیکنم یاحق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    آتنا شکیب گفته:
    مدت عضویت: 238 روز

    به نام خداوند مهربون که بی نهایت بخشنده ست

    خدای مهربونم من هر چه دارم از آن توست

    و من در مقابل تو هیچم خدایا تو هستی همه کاره

    سلام خدمت استاد مهربون و خانم شایسته نازنین

    سلام به همه دوستان عزیز سایت

    خدا رو بی نهایت شاکرم من را هدایت کرد در مسیر درست و در این سایت الهی قرار بگیریم

    و این نشون میده که من چون از خداوند کمک خواستم تغییر کنم خداوند مرا در مدار استاد و فایل های استاد قرار داد ، حالا درک میکنم منظور از اینکه هر روز در دفترم مینویسم خدایا منو در مسیر درست زمان درست و افراد درست قرار بده یعنی چی ؟ متوجه شدم مدار درست افراد مناسب همین سایت بود که منو هدایت کرد

    پس حالا درک میکنم خداوند همواره در حال هدایت من هست ، خداوندا ازت بی نهایت سپاسگزارم

    چه زمانی تصمیم به تغییر میگرید ؟

    افراد در این تغییرات به چهار گروه تقسیم می شوند گروه اول :که تغییرات رو اعمال نمیکنند چه در زمینه مسائل مالی،روابط عاطفی،سلامتی و پیغام های خداوند رو نمی شنوند نشونه ها رو نمی بینند تا همه چیز رو از دست میدهند در بدترین حالت ممکن ودر بدترین وضعیت از دنیا میروند

    گروه دوم: با دیدن نشونه ها تغییر نمیکنند و تغییری درمسائلی که براشون پیش اومده ایجاد نمیکنند.

    رفتارهاشون رو تغییر نمیدهند تادرلحظات آخر، تا لب مرگ ،به قهقرا میروند و بعد تصمیم به تغییر میگیرند که خیلی سخته تغییر و تلاش زیادی میخواد

    گروه سوم:با دیدن اولین نشونه ها تو مسائل مالی،مسائل روابط عاطفی،مسائل سلامتی دست به تغییر میزنند

    گروه چهارم : افرادی که قبل از اینکه نشانه ها بیاد به تضادی بخورند خودشون رو در مسائل مالی و روابط عاطفی و سلامتی و معنویت بهبود میدهند وهر روز و هر روز به فکر بهبود دائمی و مستمر هستند

    خدایا چقد دوست دارم در گروه چهارم قرار بگیریم

    من خودم به شخصه باید تضادی در من شکل بگیره و اوضاع بهم فشار بیاره تا تغییر کنم تا بفهمم ایراد کار چیه و بگم خدایا بسته دیگه تسلیم تو هستم تو به من بگو

    من ترمزی که در خودم پیدا کردم اینه که نباید بزارم جهان تکونم بده بلکه خودم تغییر کنم و به یک جا عادت نکنم و من مدام روی بهبود خودم و فرکانس هام کار کنم درست مثل غذا خوردن به قدری کار کنم تا این باورها در من قوی بشه ، توهم باورهام عوض شد نداشته باشم بلکه مثل استاد باورها در خودم منطقی کنم تا ذهنم مطابق باورهام عمل کنه نه شرطی شدگی های قبلم

    ولی باز خدا رو شاکرم آگاه تر شدم به اعمال و رفتارهام که سریع نشونه ها رو میگیریم که سریع باید اعمال و رفتارهامو تغییر بدم چون نباید یک مورد مدام تکرار شه برام ، خدا رو شاکرم که جواب خیلی سؤال‌هامو در این سایت میگیرم ،

    چقد این نکته در این فایل ارزشمند هست :

    « اگر ما در مسیر درست قرار بگیرم، خداوند کارها را برای من انجام می دهد همانطور که برای ابراهیم، موسی و محمد انجام داد»

    پروردگارا مرا در مسیر درست قرار بده

    نکته ای مهم : اگر من روی باورهام و افکارم و توانایی در مهارت هام کار کنم لاجرم اتفاقات خوب برام میافته

    من الان متوجه شدم باید روی مهارت هام کار کنم علاوه بر باورها و افکار

    و نکته دیگه این هست که پیشرفت گام به گام برام اتفاق میافته

    وقتی نتایج دوستان عزیز فرزانه جان و همسرشون در این فایل گوش کردم معلوم شد واقعا این قوانین و صحبت های استاد باور کردند و عمل کردند و ایمان داشتن و هی نتایج کوچک و باورشون قوی و به نتایج دلخواه بزرگ شون رسیدن

    واقعا تحسینشون میکنم که برای بهبود زندگیشون در عمل کار کردند و فقط گوش کننده نبودند عمل کردند و طبق قوانین هم اتفاقات خوب براشون افتاد و در بیرون هم زندگیشون تغییر کرد،

    مرسی استاد عزیز بابت این فایل ها که به راحتی به عنوان هدیه برای ما در نظر گرفتید تا ما بتونیم ظرف وجودمون رشد بدهیم و پیشرفت کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1477 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان خوبم

    ردپای من درفایل146

    جهان مایک جهان فرکانسیه

    دقیقاچندروزه فایل هایی که ازاستادگوش میدم درموردمداروهدایت هست وخداوندواضح داره میگه تودرمسیردرست هستی ودرزمان مناسب به تمام خواست هات میرسی مثل شغلی که عاشقش هستی ادم های بهترشرایط بهترایده های بهتراونم چه زمانی وقتی که درمدارمناسبش قراربگیری

    وقتی احساستوخوب نگه داری روباورات کارکنی ذهنتوکنترل کنی فایل هاروگوش بدی وعمل کنی بهشون اون وقت هررورمدارت قدم به قدم بالاترمیره ودرمدارثروت بیشتروروابط بهترووووقرارمیگیری

    خداوندکارهاروبرات انجام میده توسمت خودت روفقط درست انجام بده

    خوداون مشتری ثروتمندخودت اون بیزینس خوداون همسری که میخوای به راحتی واردزندگیت میشه ونیازی نیست که تلاش زیادی بکنی توفقط بایددرفرکانس ومدارمناسب قراربگیری

    واون شرایط دراون مدارقراردارندوکافیه توبه اون هابرخوردکنی

    من روی خودم کارمیکنم جهان من روهدایت میکنه به همین راحتی

    توتوانایی هات ومهارت هاتوافزایش بده

    باورات رودرست کن بعد

    مشتری های عالی به سمت توهدایت میشن ازجایی که فکرشونمیکنی

    دقیقانزدیک خونه ماشایدبگم10تاساندوچ فروشی نزدیک هم هستنداماهمیشه یکیشون ازهمه بیشترفروش داره بااین که یک مغازه معمولی وبسیارکوچیک هست وکیفیت خوبی هم داره ومغازه های دیگه بزرگ ترولوکس ترهستند

    واین نشون میده اصل ازفرع روکه باورهای درست مشتری هاروبه سمت توهدایت میکنه

    اساس جهان هدایت هدایت الله هست

    خدایاشکرت که همیشه من رودرزمان ومکان مناسب قرارمیدی

    خدایاشکرت به خاطرسلامنیم

    خدایاشکرت به خاطرارامشی که دارم

    خدایاشکرت به خاطرافزایش درامدم که هرروزبیشتروبیشترمیشه

    خدایاشکرت که باشماهستم

    شادوموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    افسانه فولادفر گفته:
    مدت عضویت: 2312 روز

    سلام استاد جان عزیزم

    استاد جان این فایل ها رو ادامه بدید اینقدر که روی من تاثیر میزاره بچه ها که ازنتایجشون میگن ناخودآگاه اشکم جاری میشه و میگم افسانه ببین میشه ببین عمل کنی و ادامه بدی میشه

    وای چقدر خوشحالم

    استاد عاشقتونممممم♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    حسام الدین ریانی گفته:
    مدت عضویت: 1888 روز

    سلام بر یگانه معمار هستی

    سلام بر استاد نازنین و‌همسر بزرگوارشون

    امشب دلم میخواست کامنت بزارم امدم کلید مرا به سمت نشانه ها هدایت کن رو زدم و امدم اینجا

    خوب فایل که عالی بود و پر از نکات مثبت و عالی

    خواستم بنویسم دوستانم من از برج ۴ پارسال ١٢ قدم رو گرفتم و شروع کردم خیلی خیلی عالی بود ولی وقتی به تهش رسیدم و چکاپ فرکانسی دوستانم رو دیدم متوجه شدم شاید خیلی تعهدی و عملی عمل نکردم نمیدونو شایدم سال اول سالی هست که شما پاشنه اشیلات میشناسی بیشتر و برا بهبودشون نقشه میکشی برای سال جدید البته من بیش از ٢ سال با استاد اشنا هستم و جای کار دارم البته تا اخر عمر این بهبود رو میبینم ولی لذت بخشه

    یکم دلم گرفته بود امدم اینجا بیام و کامنت بزارم شاید یه هم اندیشی پیش بیاد

    خدا رو هزاران مرتبه شکر الانم ثروت ١ رو تهیه کردم و دارم توام باهم کار میکنم

    به قول استاد نازنینم که میگن همین که از قبل سپاسگذارتریم همین که مفهوم هدایت الهام تضاد بهبود و رشد شخصیتی و هزارن نکاتی که در چندین دفتر نوشتم دارم کار میکنم

    خیلیا با من امدن از خانواده یا دوستان ولی دوام نیاوردن و همون سیستم قدیمی رو پی گرفتن درسته نتیجه های عددی درشتی ندارم یا اینکه ٢٠۶ هم هنوز به لند کروز تبدیل نشده ولی به شدت سپاسگذارم و فقط دارم رو خودم کار میکنم تا تکامله طی بشه و با ترفندای استاد هدایتا و ایده های که ما رو وارد مدار ثروت میکنه بشم قطعا میدونم میرسم چه جوریشم به قول استادم من چه میدونم اون وطیفه من نیست

    دیگه برا روابطم باور لیاقت و ارزشمندیم ایجاد کردم دوره عزت نفس و ١٢ قدم و ثروت گرفتن دارم می ترکونمشون انشالا

    ویژگی های عالی همسر اینده رو نوشتم و تجسم میکنم که باهم داریم کلی خاطره میسازیم در مورد بعضی از فشار های غریضیم دارم از استحاله استفاده میکنم موفق بودم

    در مورد ثروت درامدم حدودا ٢ برابر شده از پارسال میدونم بهتر میشم شک ندارم و نگران اینده نیستم

    و دارم رو اهرم رنج و لذت کار میکنم

    پاشنه اشیلام به شدت بهبود دادم میبوسم دستات استاد

    و امیدوارم استاد این پیام رو بخونه امید که در مداری قرار بگیرم که با استاد صحبت کنم قول شرف دادم و متعد شدم رو ی خودم کار کنم

    کلی دارن همه مسخرم میکنن این همه دوره خریدی ادم این جوری پول دار نمیشه اخه میدونین همه فکر میمنن استاد مساوی با پول اخه دلم میخود بهشون بگم یکی از هزاران نتیجه که میاد ثروت البته الان کلان زیپ دهنم کشیدم اولا اماتور بازی در میاوردم ولی طبیعی بود اصلاح کردم تا حدود و فلان کلی تنهایی کسی دورت نیست نه دوست دختری نه کسی گفتم من رو خودم کار میکنم ادم های مناسبن میام نگران نیستم همین الانشم میان بعضی از خانما عالیم هستن البته کلی دوست عالیم دارم فقط از راه دور نزدیک تر بشم نشات انرژی داره البته متعهد شدم و امیدوارم ادامه داشته باشه تا به کسی که دوست دارم و نوشتم برسم

    دوست دارم استاد امیدوارم این کامنت من بخونی

    و امیدوارم این تکامل با بهبود دارن و ایجاد باور های متناسب با خواسته هام شکل بگیره این خواسته هام زودتر بیان کمی لذت ببریم بیشتر . از قبل از اون زندگی که نا اگاهانه میکردیم و تا این زندگی هوشمندانه الان

    استاد دوست دارم انشالا تا اخر امسال باز میام کامنت میزارم و از نتیجه هام میگم

    در پناه الله یکتا. حسام الدین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    رها حسن پور گفته:
    مدت عضویت: 1355 روز

    خدایاا شکررررت عاشقتم

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی خودم باید بگم چقد من لذت بردم ازین فایل من واقعا ذهنم درگیر این مسئله بود که پولمو از بانک در بیارم روانشناسی ثروت 1 بخرم یا ن(منم 5 تومن دارم و کل داراییمه) قبل گوش کردن این فایل از خداوند بزرگ هدایت خواستم و اینجوری جوابم رو داد خدایا عاشقتم❤️ استاد خیلی خوبه که هستید مرسی بابت انرژی و وقتی که میذارید😍💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: