گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت - صفحه 2

296 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مینو گفته:
    مدت عضویت: 1946 روز

    سلام استاد

    خیلی ممنون که کامنتای لایک شده کمتر شدن و شاخ و برگ های انرژی بر رو حذف کردید

    و امتیاز هم نمیدید . من البته اینجور متوجه شدم اگر درست باشه

    قویتر شدن ، روز بروز بهتر شدن ،رشد روز افزون ، شکست ناپذیر شدن ، همه اینا … درسهای بزرگه و یاداوره اصل بقای اصلح برای من ِ

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زلیخا جهانگیری⁦ گفته:
    مدت عضویت: 2255 روز

    سلام استاد بزگوار

    و خانم شایسته بزرگوار

    که زندگی رو هم برای خودتون و هم ما اینقدر زیبا و با کیفیت کردید.

    چقدر بی نظیر بود این قسمت. استاد ممنونم ازتون که از بچه ها می خواید نتایجشون و تجربه هاشون رو بگن، درسته خیلی از حرفاشون هم ارزشمند و خوبه ولی ممکنه طبق قانون نباشه، ممکنه اشتباه درک کرده باشن و اشتباه انتقال بدن، و در طی این بیست قسمت، من در صحبت دوستان خیلی باورهای اشتباه یا برداشت های اشتباه رو میدیدم و بهتره که اونها انتقال پیدا نکنه، و تنها کسی که ازش باید و نباید و قوانین جهان رو بیاموزیم فقط خودتون باشید که 15 ساله توی این کار هستید و جز به جز تجربه کردید و درست و غلط رو شناختید.

    متشکرم از دوستانی که میان از نتایجشون اینقدر عالی صحبت می کنن. قسمتی که منصوره جان، نقاشی کار می کرد در ایران و الان ایتالیا بود، یکی از بهترین قسمت ها بود، از این جهت که فقط با نگاه قانون سرنوشت خودش رو تعریف کرد و توضیحات بی نظیر استاد، ارزش اون قسمت رو دوچندان کرد برای من.

    من شروع کردم، با برنامه پریمیر، فایل های گفتگو با دوستان رو تدوین می کنم و فقط توضیحات شمارو بصورت خالص و ناب میخوام داشته باشم، چون خیلی حرفاهای طلایی گفته شده، میخوام پشت سرهم داشته باشم و استفاده کنم.

    از شکیبای عزیزم ممنونم اینقدر متین و شیرین صحبت می کرد، شکیبا جان ممنونم که درآمدت رو به رقم گفتی و این چقدر برای من باورسازی داشت، چقدر کیف کردم واقعا از کارت شکیبا جان، چون خودم کسب و کارم رو یکسالی هست شروع کردم تقریبا، و به قول استاد یه جاهایی حرکتم آرام شد و بیشتر خواستم صبر کنم، هفت ماهی در این حالت بودم، دیدم نه بابا، صبر جایز نیست، فقط حرکت، اونهم با نهایت توان. با اینکه قبلا استخدام جایی بودم و خوب پول می ساختم، الان توی کسب و کار خودم تقریبا میشه گفت صفر هستم. دوست دارم روزی برسم به 16 میلیون که یکی از آرزوهای منه و تحسینت می کنم عزیزم که روزی به جایی که آرزوی خیلی هاست رسیدی.

    البته همین هفت ماهی که من در عالم سستی و انتظار گذروندم و هم سال 99 که شما گفتی مغرور شدی، بخشی از مسیرمون بود، که بی بروبرگشت بفهمیم چطوری میشه رشد کرد و پول ساخت. یعنی اون هفت ماه اینقدر منو آگاه کرد که اگه صدتا فایل گوش میدادم، اینقدر درونی درک نمی کردم که جهان چطوری کار می کنه. تا یکی دوماه پیش همه اش خودمو سرزنش می کردم، و حسرت می خوردم چرا اون هفت ماه کم کار کردم، اگه اون هفت ماه رو هم به همین شدت الان رفته بودم، الان نتایجم خیلی بزرگ بود، اما در طی همین گفتگو با دوستان و تفکر خودم و الهامات خداوند، فهمیدم اون هفت ماه، بخشی از مسیرم بوده تا من درس بگیرم، یجوری درس بگیرم که برای همیشه توی ذهنم بمونه، و دیگه فراموش نکنم، بعد از اون هفت ماه من خیلی چیزها درک کردم و فهمیدم که در این مقوله نمی گنجه توضیح بدم. فقط بگم با تمام وجودم با خودم اوکی شدم و دیگه ناراحت اون روزها نیستم. همه چی بخشی از مسیره رشد ماست.

    استاد بزرگوار، با اون مثالی که در مورد آینه زدید و یادآوری عبارت کن فیکون که در یکی از فایل ها توضیح دادید، کاملا موضوع برام روشن شد، و منی که قبلا ناراحت بودم از نتایج کمم، الان مثل روز برام روشن شد که دقیقا چطوریه داستان. میدونستم به خودم ربط داره و الان با این توضیحات عالی، درک بی نظیرتری گرفتم. توی اون فایل هم شما گفتید: رسیدن به خواسته های ما باید همونطوری باشه که تصمیم می گیریم دستمون رو بیاریم بالا و همون لحظه انجام میدیم یا همون لحظه اجابت میشه، یعنی حتی یک ثانیه فاصله نیست بین لحظه ی فکر کردن و لحظه ی اجابت، همان لحظه هستش. و شما گفتید خداوند و قوانین جهان به همین صورت اجابت می کنه خواسته هارو و اگر اجابت نمیشه به خاطر تمام اون ترمزهایی هستش که توی ذهنمون شکل گرفته.

    بعد از شنیدن و یادداشت کردن این گفته های ارزشمند در مورد کارکرد جهان و آینه و صبر کردن، استپ کردم فایل رو و تمام جنبه های زندگیم رو از دوسال پیش تا امروز مرور کردم، قطعا خیلی هاش یادم نیومده و اونهایی که به خاطرآوردم دیدم، بابا، چقدر تفاوت، چقدر نتیجه، چقدر رشد…و دیدم اتفاقا خیلی هم نتیجه گرفتم. و دقیقا به اندازه ای که تغییر کردم نتیجه گرفتم.

    واقعا متشکرم ازتون برای این گفتگوهای ناب الهیی….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  3. -
    روح اله عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 3980 روز

    صحبت های دوستان گاهی از مسیر درست خارج می شود و شروع به صحبت کردن در مورد مسائلی می کنند که جزو برنامه نیست. هدف استاد از انتخاب این تاپیک این است که افراد از شرایطی که قبل از آشنایی با استاد عباس منش داشتند و روند تغییرات خود از زمانی که با این سایت آشنا شدند صحبت کنند. اما بعضی از دوستان می آیند و در مورد قوانین جهان و نتایج افراد دیگر صحبت می کنند. یا درد دل می کنند و در مورد اتفاقات بدی که برایشان رخ داده صحبت می کنند تا دلسوزی جذب کنند. یا اصلا تغییری نکرده اند و همان شرایط قبلی را دارند و در مورد شرایط گذشته شان صحبت می کنند. یا در مورد نتایجی که از آموزش های استاد عباسمنش صحبت می کنند بدون اینکه بگویند این نتایج شامل چه چیزهایی بوده؟ از چه زمانی شروع شده؟ قبل از آشنایی با استاد بوده یا بعد از آن. قبل از اینکه تغییرات را شروع کنند چه شرایطی داشتند و چه تجربیاتی از باورهایی که داشتند گرفته اند و باورهای جدیدی که ساخته اند چه تغییرات جدیدی در زندگی شان ایجاد کرده است.

    به نظر من باید گروه تحقیقاتی یک فرمت و ساختار برای این گفتگوها مشخص کند. می شود این ساختار را با یک مثال مشخص کرد. مثلا فردی مثل من قبل از آشنایی با استاد عباسمنش و تا سال ها بعد از آن اعتماد به نفس خیلی پایینی داشتم. مدام از طرف دیگران سرزنش و تحقیر می شدم و مورد آزار و اذیت قرار می گرفتم. اما بعد از اینکه شروع به کار کردن روی عزت نفسم کردم دیگر کسی من را تحقیر نمی کند. حتی اگر اتفاق بیفتد که به دلیلی کسی من را مسخره کند تاثیری روی من نمی گذارد. دیگر کسی من را اذیت نمی کند و مزاحم من نمی شود. مشتری هایم کارم را تحسین می کنند و مبالغ بالایی که قبلا فکرش را هم نمی کردم را به من پرداخت می کنند.

    البته من نمی خواهم زیاد در مورد خودم صحبت کنم. به این دلیل که می خواهم موضوع برای دوستان مشخص شود. ما خیلی از مواقع صحبت های استاد عباسمنش را می شنویم. اما همان طور که ایشان می گویند برداشتی که خودمان دوست داریم و مطابق با باورهای قبلی مان است را می کنیم. استاد در طول این چند جلسه گفتگو کاملا توضیح داده که به چه شکل باید اتفاقاتی که برایمان رخ داده را توضیح دهیم. اما دوستان اغلب احساساتی می شوند و نمی توانند طبق ساختار مورد نظر صحبت کنند. سوال استاد این است که آیا قبل از اینکه شرایط تان بسیار سخت شود تغییر کردید یا در زمانی که شرایط تان خوب بود شروع به تغییر کردید؟ مفهوم این سوال این است که ما قبل از آشنایی با گروه یا بعد از آن تا زمانی که با جدیت و تعهد شروع به کار کردن روی باورهایمان کردیم چه شرایطی داشتیم و از وقتی شروع به کار کردن روی آموزش های استاد کردیم چه تغییراتی برایمان رخ داد.

    حتی دوستانی که فکر می کنند توانایی کنترل احساسات شان را ندارند صحبتی که می خواهند بکنند را بنویسند و کامل بررسی کنند تا موقع بیان آن دچار فراموشی و خارج شدن از مبحث نشوند. چون من خودم هم می دانم که صحبت کردن با استاد عباسمنش برای ما شاگردان این مکتب کار هیجان انگیزی است و کنترل احساسات مان سخت است. البته اینکه فرد تا چه حد بتواند کنترل احساسات اش را به دست بگیرد به عزت نفسش هم بر می گردد. اما وجود نوشته و داشتن یک کلیت و فرم ذهنی درباره صحبت هایی که می خواهیم بکنیم کمک می کند که مفید تر و موثر تر صحبت کنیم.

    راستش خودم هم برای روزی که نتایج بزرگی بگیرم و در کلاب هاوس در مورد آنها صحبت کنم لحظه شماری می کنم. امیدوارم چنین روزی نزدیک باشد ……..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 71 رای:
    • -
      امین گفته:
      مدت عضویت: 1837 روز

      سلام بر برادر عزیزم آقا روح الله عزیز و نازنین

      روح الله جان من همیشه یه صداقت مثال زدنی تو کلام شما میبنم

      و همیشه تحسین میکنم شمارو و این یکرنگی و بی آلایشی و رک گویی و خلوص شما رو

      حتی یادمه یه جای هم دیدم خیلی محترمانه درباره تخفیف یکی از دوره ها نظرت رو بیان کردی

      و این نمیشه الا با کارکردن رو عزت نفس

      یعنی همونی که دلت میگه رو بگی

      یعنی دقیقا همون چیزی که استاد منظورشون از عزت نفسه

      یعنی خودت بودن

      فیلم بازی نکردن

      و من اینو در شما میبینم برادر عزیزم هر بار و تحسینش میکنم البته

      و ایمان دارم که یکی از بچه هایی هستی که میای تو کلاب هاوس

      و با گفتن از نتایجت

      اشک شوق رو از چشمای هممون جاری میکنی

      الهی آمین

      بهترین ها رو برات از الله یکتا آرزومند

      برادر نازنین و یک رنگم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      رستگارپناه گفته:
      مدت عضویت: 2409 روز

      بنام خداوند مهربان وبا سلام به استاد عزیزم

      خدمت دوست عزیزم اقای عبد

      ا لهی بخاطر این توصیه بسیار خوبی که دادند وبا تشکر از استاد بخاطر فراهم

      کردن این گفتگوهای بسیار عالی از خداوند سپاسگذارم که من ودوستان عزیز را دراین مسیر لذت بخش که پراز نعمت برکت فراوانی است هدایت کند که تا ابد ادامه بدهیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    امین گفته:
    مدت عضویت: 1837 روز

    به نام الله یکتا

    سلام بر استاد عزیز شیرین تر از عسلم و مریم بانوی نازنین و همه بچه های این گلستان الهی

    با یک حال عالی و احساس بسیار خوب به امید الله برای یک فایل نورانی دیگه میخوام بنویسم

    استاد عزیز و نازنینم من دوره ۱۲ قدم رو داشتم با سرعت نور گوش میدادم

    ولی وقتی تا قدم چهارم اومدم

    شروع کردم به دوره کردن و دوره کردن و دوره کردن این ۴ قدم و خدا میدونه چه الماس هایی کشف کردم

    یه چیزایی پیدا کردم تو صحبت های شما که اصلا میخوام برم فریاد بزنم تو کوه و دشت از لذت ناب حاصل از دریافت این آگاهی ها

    و خیلی خیلی حال خوبی دارم این روزها الحمدلله …

    و همزمانی دوره کردن عمیق این ۴ قدم با این فایل گفتگو با دوستان

    دیگه یه معجونی شده که فقط لذتش رو خودم میدونم و خدای خودم

    المنت الله که در میکده باز است

    زان رو که مرا بر در اون روی نیاز است …

    استاد نازنینم این تاپیک بی نظیر گفتگوی دوستان رو

    حاصل اون جوشش آگاهی ها در وجود بی نظیر و الهی شما میدونم

    که مثل یه آتشفشان از فرط انرژی میخواد منفجر باشه

    و این در و گوهرها رو حالا به هر شکلی برای ما به ارمغان میاره

    و دلیل دیگش رو اون احساس شوق و نیاز و اون حس غیر قابل تعریف ما به شما و آگاهی هاتون

    میدونم

    ممنونم از شکیبای عزیز و توضیحات بی نظیر شما برای این قسمت در باره تغییر و فراموشی …

    من سالها پیش یه فیلمی دیدم

    همیشه توی ذهنم این فیلم رو نگه داشته بودم بی اختیار

    از اون فیلم هایی که آدم میبینه و همیشه به یادشه

    و حالا احساس میکنم

    دیدن اون فیلم خیلی خیلی میتونه به من کمک کنه تو امروزی که دارم رو قانون و خودم کار میکنم و درک این داستان فراموشی قانون و لزوم تکرار هر لحظه اون با خودم

    خلاصه اون فیلم این بود :

    یه دختری بود که با یه پسر آشنا شدن و کلی از هم خوششون اومد و کلی باهم حرف زدن و قرارهای عاشقانه گذاشتن

    و فردا وقتی اون پسر رفت سر قرار دید که دختره نیومد

    و وقتی رفت دنبالش که ببینه چرا نیومده و دلیلش چی بوده

    دید که اون دختر اصلا انگار دیروز رو کاملا فراموش کرده و اونو اصلا یادش نمیاد

    خلاصه وقتی تحقیق کرد متوجه شد که این دختر اینطوریه که وقتی میخوابه و بیدار میشه همه اتفاقات زندگیشو فراموش میکنه

    و همیشه این سکانس پایانی طلایی تو یادمه

    که اون پسر و دختر بالاخره با هم با عشق ازدواج کردن و بچه دار شدن

    و راه حلی که پیدا کرده بودن این بود

    که یک ویدیو ضبط کرده بودن از خود دختره که به خودش میگفت که فلانی تو این داستان رو داری و تو این آدم هستی و اینم شوهرته و …

    و دختر داستان با دیدن اون ویدیو همه چی یادش میومد و روزش رو با عشق با خانوادش شروع میکرد …

    و حالا من امین هر بار که شما در باره فراموشی و لزوم تکرار هر روزه و هر لجظه قانون صحبت میکنید

    این فیلم و اون دختر فراموشکار رو رو به خودم یادآوری میکنم

    یعنی همیشه به خودم میگم

    امین مثل اون دختره تو هر بار چشماتو باز میکنی باید این آگاهی ها رو به خودت یادآوری کنی

    و من چند ماهه که یهو از رختخوابم بلند نشدم …

    و هر روز با خودم تکرار میکنم که من تو چه راهی هستم و چه هدفی دارم

    و وقتی هم که دیگه بیدار میشم به لطف الله یکتا و نور وجودی استاد

    اینقدر میشنوم و میشنوم و میشنوم شمارو

    که این قانون بشه شخصیت من

    و تو اون حال هم با دیدن الگویی مثل استاد

    که به نظره من شما معلم شماره یک قانون هستین تو تمام دنیا در عصر امروز ما

    وقتی میبینم استاد من میگن :

    بچه ها من از همه شماها بیشت تمرین میکنم و رو خودم کار میکنم

    وقتی میبینم استاد میگن بچه ها هر کی من رو از دور ببینه فکر میکنه من دیوانه ام اینقدر که دارم با خودم حرف میزنم

    وقتی استاد رو میبینم که میگن بچه ها من مدام دارم فایل های خودم رو میشنوم

    وقتی یه بانوی نازننین مثل مریم بانو رو میبینم با اینکه استاد میگن بچه ها ایشون از من بیشتر با خودش تو صلحه

    ولی وقتی تعهد مریم بانو رو میبینم که حتی استاد دارن با یک نفر تلفنی حرف میزنن ایشون دارن ازشون قانون رو یاد میگیرن

    دیگه هیچ توجهی به حرف اطرافیانم ندارم

    که میگن بابا تو چقدر شب و روزت شده عباس منش ….

    و با الگو قراد دادن استاد و مریم بانو و تشبیه خودم به دخترک داستان اون فیلم

    به خودم میگم امین حتی یک لحظه هم نباید غاقل شی

    البته که پیش میاد یه وقتایی از مسیر خارج میشم

    ولی به محض شنیدن آلارم وجودیم

    سریع انگار که نشسته باشم توی یه ماشین اتومات

    با دستم به صورت فیزیکی دندرو از حالت عقب میارم رو وسط و بعدش میزارم تو حال حرکت

    و میگم بسم الله …..

    به قول حضرت مولانا :

    یار دوست دارد این آشفتگی

    کوشش بیهوه به از خفتگی

    اندرین ره میتراش و میخراش

    تا دم آخر دمی غافل مباش…..

    استاد عزیزم

    چقدرررررررر

    لذت بردم و آموختم از مثال آینه

    استاد وقتی شما داشتید میگفتید من ۳ ماهه تلویزیون رو روشن نکردم

    یه لحظه فکر کردم و دیدم منم تو این مدت هیچ فیلم و سریال جدیدی ندیدم به جز زندگی در بهشت و دیدن مستند هایی در باره طبیعت

    هیچ سایت خبری رو ندیدم

    با اینکه قبلن فکر میکردم کارم در ارتباط با اخبار و قیمت دلار و اینها باشه

    ولی چند وقته که هیچ سایت خبری رو باز نکردم و یه جورایی اصلا نمیدونم چه خبره

    و به لطف الله چون یه کار عالی دارم که میتونم از تو خونم انجام بدم

    هیچ خبری از هیچ جا ندارم

    حالامن امینی بودم که به یگانگی خدا قسم

    هر چند دقیقه یکبار سایت های خبری مختلف رو تو روز رفرش میکردم

    و قبل از همه اطرافیان از اخبار مطع میشدم

    و جالبه تو بچگی همیشه با اخبار دیدن پدرم مشکل داشتم

    و به قول استاد از هر چیزی بیشتر بدتون میاد تو پدر و مادرتون خودتون بیشتر از اون ها تو زندگیتون انجامش میدید

    چون بهش توجه کردید و ازش تصویر گرفتید تو ذهنتون ..

    ولی به لطف الله یکتا

    استاد چند ماهه که از این داستان پاکم

    و البته که دیدم نتایجش رو تو زندگیم

    به قول حضرت سعدی :

    چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست

    که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست

    دگر به روی کسم دیده بر نمی‌باشد

    خلیل من همه بت‌های آزری بشکست…

    و از این بی خبری دارم لذتتتتتتتتتتتت میبرم

    ابراهیم من با آشنایی با شما یکی یکی داره بت های وجودیم شکسته میشه و به جاش گل های رنگارنگ زیبا بیرون میاد

    استاد من عاشق آرامش بودم تو زندگی و واقعا پر از استرس بودم به سبب اتفاقات زندگیم در گذشته

    و از زمانی که دارم رو حرف های شما کار میکنم و قبولشون کردم

    روز به روز دارم آرامتر میشم و زندگیم روانتر به لطف الله یکتا

    نمیگم تضاد نیست …

    اتفاقا شاید یه تضاد های جدی تر هم این مدت اومد تو زندگیم

    ولی …..

    من آرام ترم

    من تسلیم ترم

    من بنده ترم

    احساس میکنم از اون تضاد ها بزرگترم

    بازم به قول حضرت سعدی جان :

    در قفس طلبد هر کجا گرفتاریست

    من از کمند تو تا زنده‌ام نخواهم جست

    غلام دولت آنم که پای بند یکیست

    به جانبی متعلق شد از هزار برست

    مطیع امر توام گر دلم بخواهی سوخت

    اسیر حکم توام گر تنم بخواهی خست

    استاد به لطف الله

    من از همون روزای اول که با شما آشنا شدم

    هیچ مقاومتی در برابر حرفاتون نداشتم

    اگرچه شخصیتم فرسنگ ها با اونی که شما میگفتید فاصله داشت

    ولی گفتم امین استاد داره درست میگه

    قلبم میگفت امین داره درست میگه

    و از لحظه ای که شروع کردم دارم لذت میبرم از این مسیر

    و دارم به شکل یه بازی بهش نگاه میکنم

    و وقتی یه تعهدی به خودم میدم که یه چیزی رو تو شخصیتم تغییر بدم

    و میبینم عه …

    یه تضادی اومد که منو میخواد مجبور کنه که اون رفتار غلط گذشته رو انجام بدم

    اون جمله طلایی که از شما شنیدم رو با خودم زمزمه میکنم

    in God We Trust

    میگم خدایا من نمیخوام برگردم به اون امین قبل

    تو خودت کمکم کن

    و به صورت معجزه آسایی تا همین لحظه

    حتی شده تو لحظه های آخر

    زمانی که من ایمانم رو نشون دادم

    که امکان نداره دیگه رفتار گذشترو انجام بدم

    با یکی از دستاش اومده سراغم

    و کارم رو به راحتی و آسونی انجام داده

    واسه همینه که دارم هر روز بیشتر عاشقش میشم

    واسه همینه که هر روز دارم بیشتر از خودم و کشف توانایی هام لذت میبرم

    واسه اینه که استاد عزیزم گرفتار شما و آگاهی های نابتون شدم

    و از شنید یه فایل تکراری حتی شده ۱۰ بار تو روز گوش بدم

    سیر نمیشم و همچنان لذت میرم

    در قفس طلبد هر کجا گرفتاریست

    من از کمند تو تا زنده‌ام نخواهم جست

    نماز شام قیامت به هوش بازآید

    کسی که خورده بود می ز بامداد الست

    نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول

    معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست

    برادران و بزرگان نصیحتم مکنید

    که اختیار من از دست رفت و تیر از شست

    استاد من واقعا بی اختیارم در برابر این دریای بی کران آگاهی های شما

    که خودتون رو وصل کردید به اون چشمه لایزال آگاهی های الهی

    و ما رو هر بار به هر طریقی مست این آگاهی ها میکنید

    بسیار بسیار بسیار

    لذت بردم و آموختم از این فایل الهی و اون مثال بی نظیر آینه

    وصدای استاد شجریان و شعر مولانا تو گوشم طنین انداز میشه که

    آینه ای

    رنگ تو عکس کسیست

    تو ز همه رنگ جدا بوده ای

    بی‌تو مرا رنج و بلا بند کرد

    باش که تو بنده بلا بوده‌ای

    رنگ رخ خوب تو آخر گواست

    در حرم لطف خدا بوده‌ای

    استاد من ایمان دارم این آگاهی رو شما در حرم لطف خدا شنیدید و میشنوید

    و مارو دارید با این آگاهی ها

    هر روز مست تر

    هر روز شیداتر

    و هر روز آرامتر میکنید

    خدارو شکر میکنم

    برای بودن شما

    برای شنیدن شما

    برای شاگردی شما

    سپاسگزارم و سپاسگزارم و سپاسگزارم

    برای این فایل الهی و بی نظیر

    خدایا شکرت برای توفیق شنیدن و نوشتن برای این فایل الهی

    خدایا عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 197 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2410 روز

      سلام به اقا امین ناب و پراز عشققق خانواده ی نازنینم

      یعنی وقتی دست به قلم میشین احساس میکنمم توی این دنیا نیستین احساس میکنممم اونقدر غرق خودش و عشق نابش میشین که تنها وتنهاااا اگاهی های نابش بهتون الهام میشه و شما بینهایت با تمام عشقققق فقط تایپ میکنین اونقدر که هربار پرواز میکنین وبا نوشتنتون تک تکمون رو به پرواز در میارین روزی نشده که کامنت ناب شما رو بخونم و اشکام جاری نشه و نترکه چقدر زیبا گفتین چقدر من عاشق این عشق نابتونمممم چقدر چقدر بینهایت بینهایت تحسینتتون میکنمم من عاشقق اینم که بگم چقدررتحسینتتون میگنم جقدر بینهایت این عشق نابتون این اتصال تون این درکک عمیقتون رو چقدر بینهایت بینهایت تحسینتتون میکنم چقدر تحسینتون میکنم چقدر زیبا بود اون قسمت آخر فیلمی که تعریف کردین چقدر زیبا گفتین که باهرلحظه کار کردن الان دیگه از تضادها بزرگتر دارم میشم منو یاد کامنت ناببب و بینهایتتتت شگفت انگیز رهای نازنینم انداخت که چقدر زیبا گفت اونجا که وقتی تضادی میاد هر چیزی تنها این بهم میگه بهم الهام میکنه که الله اکبرررر😭😭 که خداا بزرگترر است تنهااا قدرتت اوستتت تنهها اوووست که هرلحظه هدایتم میکند وبهم الهام میکند عاشقتونمم عاشققتونمم چقدر تحسینتون میکنمم چقدر بینهایتتت بینهایت این اتصال نابتون رو بینهایت تحسینتتوت میکنمم چقدر بینهاست تحسینتتون میگنمم عاشقتونم من

      الهی که هرلحظه غرق بینهایت نعمت ها غرق عشق وارامش و نعمت و برکت ثروت باشین الهی که جریانی ازبینهاستت نعمت و برگت و ثروت و سلامتی عشق ارامش جاری ترین جاری ترین باشه برلحظه لحظه اتتتون

      بهترین های بهترینننن هارو برایتان میخواهمم از یگانه قدرت جهانن که همه چیزاونه تنها قدرت اونهه همه اوستت تنها او کافی ترین کافی ترینن است هرلحظه هدایتمون میکنه به سمت درک بهتربهترش واقعا خداروهزاران بازشکر میکنم که هرلحظه هرلحظه هدایتمون میکنهه به سمت درک عمیق تررو رشد بیشتر حرکت بهتر مان هرلحظه هدایتمون میکنه

      عاشقتونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        امین گفته:
        مدت عضویت: 1837 روز

        سلام بر پرنسس زیبا و مهربان این باغ الهی

        سلام بر یکی از مهربانترین و با احساس ترین گل های این باغ

        و بازهم سپاس از لطفا بیکران و بی نهایت شما که این مهربانی قطعا از وصل شدن به اون منبع اصلی و لایزال حضرت مهربانترین مهربانان سرچشمه میگیره

        من آرزوم اینه هر لحظتون شاد تر و ثروتمند تر و سلامت تر از لحظه قبل باشید

        بانو

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      علیرضا گفته:
      مدت عضویت: 2631 روز

      سلام امین عزیز و دوست همفرکانسی

      چقدر لذت بردم از کامنت شما و تحسین میکنم شما رو بخاطر درکی از قوانین دارین اون داستانی که مثال زدین دیدم درسته بعضی از موقعها در طول روز داریم داریم باورهامون کار میکنیم و فردا از خواب بیدار میشیم اگه فردا ب هر دلیل وقفه بیفته یا اینکه تنبیلی کنیم و این قانون رو در هر لحظه از زندگیم بکار نگیریم و یادآوری نکنیم بخودمون نتایج ضعیف تر میشه بخاطر همین باید تعهد جدی داشته باشیم ک این فایلها رو گوش کنیم و البته با تمرین و عمل و استمرار تا اخرین لحظه عمرمون

      سپاسگزارم دوست عزیز ک با هر بار خوندن کامنتت شما به احساس خوب میرسم

      انشاءالله موفق و شاد و سلامت وثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        امین گفته:
        مدت عضویت: 1837 روز

        سلام و درود بر علیرضای عزیز

        نعمت خوب خداوند در این گلستان الهی

        سپاسگزارم از لطف شما به نوشته من

        و خیلی خیلی خوشجالم اگر باعث ایجاد حالی خوب در شما شده

        خدایا شکر

        همه چیز همین حال خوش و احساس خوبه

        چون نشون میده تو مسیر و جاده درستیم

        علیرضا جان امیدوارم با مدد خداوند اینقدر آگاهی های استاد رو تکرار و تکرار کنیم

        تا به جانمون بشینه

        الهی آمین

        بهترین ها رو از الله یکتا برای شما خواستارم

        برادر عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      حمید گفته:
      مدت عضویت: 2317 روز

      سلام امین جان دوست هم فرکانسی عزیزم..

      خداوندروشاکرهستم که همه مایعنی بچهای این خانواده عزیز تومدارو فرکانسهای هستیم که اینوکه الان من بگم که چقدصحبتهای زیبای شما دقیقا حرف دل من هم هست وانگار زبان حال منو توضیح میدادید چیزعجیب وغریبی نباشه براتون ومن واقعا خداروشاکرم ازاینکه خاستم که منو درمسیرهدایت کنه واجابت کردو اول اینکه استادعزیزی که واقعا قلبم میگه که صحبتهاش کلام حقه وبعدش این بچهای نازنینی که همگی ازباغ بهشتی خداوند هستند رودرمسیرمن بندش قرار داد..

      ومن میبینم این هم فرکانسی هم نفس بودن این نعمتهای بهشت روکه حتی هنوز چهرهای همدیگروندید واینگونه معجزه وار فرکانسهاشو قلبهاشون وحتی حرفهاشو دقیقا عین همه..

      ب امیددیدار همه قلبهای مثل هم..

      وبازهم ازشما امین عزیز سپاسگزارم بابت این کلامهای زیبایت..

      عشقی عزیزم..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        امین گفته:
        مدت عضویت: 1837 روز

        سلام بر حمید رضای عزیز و ارزشمند

        دقیقا این همدلی ما رو تو این باغ زیبا دور هم جمع کرده

        و میتوینم اون هم فرکانسی در بهشت رو از این باغ الهی دریبایم

        به قول حضرت مولانا

        جان گرگان و سگان هر یک جداست

        متحد جانهای شیران خداست

        دوست عزیز و خوش فرکانسم

        ممنونم برای لطف و محبت شما

        انشالله هممون روز به روز از بهتر و بهتر شدن وجود خودمون و همدیگه

        در این باغ الهی

        بیشتر و بیشتر و بیشتر

        لذت ببریم

        الهی آمین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ام البنین بیگدلی فر گفته:
      مدت عضویت: 3074 روز

      سلام آقا امین عزیز

      کامنتتون مثل همیشه عالى و زیباست .

      ممنون از اینکه آن فیلم رو تعریف کردید ، من هم آن فیلم رو دیده بودم و با توضیحات شما واسم یاد آورى شد.

      خیلى جالب گفتید “که همیشه به خودم میگم

      امین تو هم مثل آن دختره هر بار چشماتو باز میکنى باید این آگاهى ها رو به خودت یادآورى کنى

      و هر روز با خودم تکرار میکنم که تو چه راهى هستم و چه هدفى دارم”

      بعد خوندن این جمله منم تصمیم گرفتم که از روش شما استفاده کنم و هر روز یهو از رختخواب بلند نشم و این آگاهى ها رو به خودم یادآورى کنم و تکرار کنم.

      ممنونم از کامنت زیباتون.

      بهترینها رو براتون آرزو میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    بنیامین حسن سیرت گفته:
    مدت عضویت: 3879 روز

    سلام؛بسیار سپاسگزارم

    مثل همیشه لذت بردم .

    متاسفانه مدتی درگیر کرونا شده بودم و ذهن و روحم دچار دگرگونی عجیبی شده بود که خدا رو شکر به زندگی برگشتم .آمدم به جمع شما خوبان تا بهتر بشم و ان شاالله از همین لحظه پرقدرت مجدد شروع میکنم.براتون دعای خیر میکنم برای منم دعا کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    A گفته:
    مدت عضویت: 2082 روز

    استاد گل کاشتی گل کاشتی

    مرسی

    استاد نمیدونی چقد خوشحال میشم وقتایی ک یه جمله ای رو بارها ازتون شنیدم و بد برداشت کردم و تو یه فایل جدید از یه زاویه جدید توضحیش میدید و بعد میگم عهههههه پس منظور این بوده پس من قبلا اشتباه متوجه شده بودم … اصا اون لحظه میگم وای وای چقد میتونم مسیرم و دوباره بهتر کنم😍😍😍

    … استاد من بارها از شما شنیده بودم ک اگ نتایج تغییر نمیکنه یعنی تو رو باورات کار نکردی

    و من خیلی میخورد تو برجکم اصا کل اون ایمان و امیدم محو میشد … میگفتم پس دیگ باید چکار کنم .. من نمیتونم .. من بلد نیستم ، لابد بقیه بلدن …

    ولی الان ک توضیح دادید دیدم ک منظورتون این بوده ک به اندازه ای ک رو باورات کار کردی نتیجه میگیری و باید اونارو ببینی و تحسین کنی تا باورات و تثبیت کنی و ادامه بدی برای رسیدن به ایمان بیشتر و به دنبالش نتایج بزرگتر… ( و اینم یه نکته ظریفی هست ک بهش رسیدم… دوستان وقتی هنوز تازه باوری ینی تازه کاری تو تغییر باورات… حتی نتایج کوچیک هم به سختی میبینی مثلا اگ یه پول جذب کنی خوشحال میشی ولی اگ مثلا مادرت یه لیوان چای برات بریزه اینو نمیبینی … یا اگ یه پرنده رو ببینی اصا بهش دقت نمیکنی ک این نتیجه تغییره باوراته … ولی هرچی جلو میری درکت بالاتر میره و میفهمی ک خدا داره باهات حرف میزنه با تک تک اتفاقات زندگیت … اگ ب اونجا رسیدی بدون خیلی پیشرفت کردی … اگ ریز شدی تو اتفاقات و هرچیز کوچیک و قد سرسوزنی رو دیدی و تحسین کردی بدون ک خیلی لطیف شدی … عارفای ما از یه نسیم سود میبردن از یه اواز پرنده دیوانه میشدن و میفهمیدن ک در مدار خوبی هستن ک اینارو تجربه میکنن بیخود نیست انقدر بزرگ هستن و محبوب شدن …اونا خیلی روح لطیفی داشتن خیلی خوب دقت میکردن ب نشانه ها)

    بعد متوجه شدم ک اتفاقا من کاملا تو مسیر بودم چون زندگیم پر از نتایج کوچولو هست ولی متأسفانه خیلی جدیشون نمیگرفتم ! فک میکردم یا من بلد نیستم رو باورام کار کنم و دارم اشتباه میزنم یا احتمال دوم اینه ک من دارم باورام و خوب عوض میکنم ولی چون دلیلِ اصلی باور نیست ، نتایجی هم در کار نیست …

    خلاصه کج فهمی کج فهمی 😁🤷🏻‍♀️… ک اونم میگم خداروشکر هر لحظه خدا بهتون میگه چی بیاید بگید جلوی دوربین …

    من خیلی خوشحالم ک اینجام

    امروز داشتم دوره عزت نفسم و ادیت میکردم یه معجونی ساختم از دوره … ک بیا و ببین

    تازه داره روم اثر میزاره تکونم میده … استاد شما میگید ک اگر تلاش میکنی ولی نتیجه نمیگیری مهم نیست … اعتماد بنفس یعنی بنازی به خودت ک تلاش کردی حتی اگر نتیجه نگرفته باشی بازم ب تلاشت افتخار کنی و ادامه بدی … اصا این جمله انقلابیه … بابا اگ آدما به تلاشی ک میکنن اعتبار بدن نه به نتیجه ک دیگ دنیا تو مشتشونه … چون من ادم نتیجه گرایی بودم … خودمو سرکوب میکردم نادانسته و مایوس میشدم از خودم… خب چمیدونستم ک تلاش مهم تر از نتیجه است… الان اصا دو سه ساعته ک دارم با خودم حال میکنم چون برای اولین بار واقعا بیخیالِ نتایج بدست نیومده و اومده زندگیم شدم و دارم فقط تحسین میکنم اراده و تلاشایی ک تو کل زندگیم کردم … بعضیاش نتیجه داده بعضیاش نتیجه اش کم بوده نبوده… ولی خب الان فهمیدم ک دیوانه وار عاشق خودمم … چون من واقعا انرژی میزارم برای هرچیزی ک میخوامش… من ب خودم افتخار میکنم ک اولین ساعتایی ک فایل میاد دانلودش میکنم ادیتش میکنم و چندبار گوشش میکنم و … من ب این تلاشم میبالم … من از اینک امروز با اومدن بابام یکم انرژی تو سلام کردنم بود خوشحالم اصا جلوی در قیافش دیدنی بود چقد ذوق کرد یهو تعجب کرد ک این مهساست ک انقد بلند و با اعتماد بنفس سلام میکنه بماند ک بعدش همش بهم محبت میکرد … نمیدونم باور میکنید یا نه ولی برای ساختن این عزت نفسی ک بتونه با انرژی سلام کنه و نترسه ک مسخره بشه من تلاش کردم … مهم نیست خیلیم پرفکت نبوده ولی هروز داره بهتر میشه چون دارم هروز آب و دون میدم به عزت نفسم… دوستان عزت نفس بهترین دوره ایه ک میتونی رو خودت کار کنی … هرچقدر میرم جلو بیشتر ازش خوشم میاد… بیخود نیست ک یکساله پیش یه شب ک دراز کشیده بودم به خدای خودم گفتم بهم بگه ایراد و پاشنه آشیلم تو چیه و یهو چشام خواب رفت و دیدم وسط فلوریدای سرسبزم و استاد عباسمنش جلوی درختای سبز وایساده بود و رو کرد بهم و گفت بیا این بدرد تو میخوره و تو دستش یه تابلوی بزرگ بود ک روش بزرگ و پر رنگ نوشته بود عزت نفس … و بعد پریدم از اون رویا و دیوانه شدم … خدا چقدر قشنگ میدونست چی بدردم میخوره چقدر خوبه بهش اعتماد کنیم ازش بپرسیم کجا بیشتر کار کنم؟ تو بگو تو امر بفرما و من گوش ب فرمانم… بنازم خدای ساده و بی شیله پیله رو … بنازم خدایی ک همه چیزش ساده اس… الهاماتش ساده است … زبونش ساده است… وصل شدن بهش ساده است… درخواست کردن ازش ساده است… ما ادما پیچیده تر از خداییم بخدا … انقد پیچیده و سخت کردیم همه چیزو ک فک میکنیم برای ب خدا رسیدن باید عالم باشیم سر ب کوه و بیابون بزاریم تا باهامون یکم حرف بزنه!!! خدایی ک با یه کلیک تو سایت میشه تو تک تک کامنت ها کلامش رو خوند … چقدر ساده و در دسترسه بخدا…دمش گرم دمتون گرم دم همه گرم

    این حرفا حالمو خیلی خوب میکنه بخدا

    یوقتایی خیلی تو سایت فعالم و یوقتایی میگم بابا بزار نتیجه بگیری بعد برو تو سایت … ولی الان دیگ خودمو لایق میدونم ک بیام کامنت بزارم و چیزایی ک تو ذهنم میگذره رو بگم …هروز ب هر اگاهی تازه ای ک میرسم بیام بنویسم… چون من دیگ نتیجه گرایی و میخوام کنار بزارم … چون کامنت من از کامنت بچهایی ک ازدواج خوب کردن ثروت خوب ساختن پایینتر یا بالاتر نیست … بابا این درک و اگاهی ک ادم بهش میرسه از خونه و ماشین و رابطه خوب بالاتره … چقد ادم ارامش میگیره چقد راحتر زندگی میکنه چقد سلامته چقد اصطکاکش با محیط بیرون کمتره چقد رها تره …اینا همش با ارزشه بخدا … ارزش واقعی تو این اگاهی هاست… اگر خونه و ماشین و همسر عالی رو همین امروز بهم بدن ولی من اگاهی و درک درست و خودباوری نداشته باشم بخدا لذتی ازشون نمیبرم…ماشینمو میگیرم برای فخرفروشی برای اینک بقیه فک کنن منم کسی هستم … ولی این خودباوری و درک ک باشه از اون ماشین برای رفاه و حس خوبم سود میبرم… بدونِ درک و اگاهی اون همسر و داشته باشم هروز میترسم ک ازم دور شه فلان شه … خب اصا لذتی از این چیزا نمیبرم… پس اگاهی خیلی خیلی مهمتره پس اگر کلی اگاهی داری کلی بهبود دادی شخصیتتو کلی ارامش داری خیلی ارزشمنده …من تلاش میکنم تلاش میکنم پس ارزشمندم پس کامنتم ارزشمنده پس انرژیم تو این سایت ارزشمنده … من نمیخوام برم تو غار و بعد ک نتیجه گرفتم بیام بیرون… من میخوام عاشق خودم باشم تو مسیر… تو هر ایستگاهی از اگاهی ک میرسم مینویسمش چون میدونم اینارو خدا میگه و اینا بدرد همه میخوره… فارغ از اینک خودم چه نتیجه ای گرفتم ک البته ایمان دارم نتیجه لاجرم میاد… عزت نفس عزت نفس عزت نفس والسلام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 68 رای:
    • -
      خدایا عاشقتم گفته:
      مدت عضویت: 1688 روز

      سلام و درود خدا بر شما و استاد عزیز و مریم بانو و همچنین دوستان گل عباسمنشی

      دوست عزیز واقعا از خوندن کامنت شما بسیار لذت بردم و بسیار انرژی گرفتم

      حرفاتون کاملا درسته و صحت داره.خدایا شکرت

      خداروشکر ک چقد خوب به این درک رسیدی و قانون رو درک کردی

      بیخود نیست که استاد انقد تاکید میکنن که برید کامنتا رو بخونید و آگاهی هایی که تو کامنتا هست تو هیچ کتاب و جاهای دیگه ای نیست از بس که دوستان به روشهای مختلف با خدا وصل شدن و قانون رو درک میکنن بصورت تکاملی

      من هم شما هم بقیه دوستان رو تحسین میکنم و برای هممون آرزوی سلامتی.موفقیت و آگاهی بیشتر و بیشتر میکنم و امیدوارم روز ب روز تعدادمون بیشتر شه.منم دارم شبانه روز فایلهای استاد رو با عشق گوش میدم و نگاه میکنم و رو خودم کار میکنم و مطمئنم بهترین نتایج رو میگیرم یقین دارم

      البته به قول شما مهم همین تلاش کردن و از مسیر لذت بردن هست بعدش دیگه نتایج تو زندگیمون سرازیر میشه و عادی میشه

      خدایا👑 بازم بینهایت سپاسگزارم

      خواهر گلم بازم از شما تشکر میکنم🙏🌹🙏و شما رو تحسین میکنم و براتون آرزوی بهترینا رو دارم

      خدا یار و نگهدار همگی شما دوستان🌹🙏🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3818 روز

      اعتماد بنفس یعنی بنازی به خودت که تلاش کردی حتی اگر نتیجه نگرفته باشی بازم به تلاشت افتخار کنی و ادامه بدی

      سلام عزیز دلم ..

      سه خرداد ۱۴۰۰ عجب روزی شد!

      با؟

      حضور شما

      با کامنت شما

      با تمام وجود ارزشمندت در این خانواده گرم و صمیمی خداروشکر ..

      چقدررر زیبا درک کردی

      وقدر زیبا نوشتی

      تحسین برانگیز وجود ارزشمندت

      نوشته ی پرانرژیت

      عشق بی قیدوشرطت

      چقدر خودتی اصلا

      این توحیدی فکر کردن و رفتار کردنت افرین افرین

      من سراسر لذت بردم واقعا ..

      خداروشکرررر

      دوست دارم عزیزدلم

      خداروشکر واسه وجود ارزشمند استاد جان

      شکر واسه قوانین ثابت الهی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سعیده سلطانی گفته:
      مدت عضویت: 1945 روز

      سلام مهسا جان

      عزیزم از بابت کامنت زیبات بی نهایت سپاسگزارم خدا با تک تک کلمات شما با من حرف زد از اینکه به نتیجه وابسته نباشم و مهم تلاش ما است و حتی نتایج کوچولویی که نوشته بودید دیدن و تحسین اشون کردن چقدر این موارد تو زندگی من بی نهایت است من صبح ها روزم را با صدای بلبل هایی که تو حیات امون آواز می خوانند شروع می کنم و در نهایت در مورد عزت نفس که گفتید تیر نهایی را زدید آنقدر کامنت آتون را دوست داشتم که به خودم گفتم چند بار دیگه باید بخوانمش بازم سپاسگزارم ازت عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ملیحه نصیری گفته:
      مدت عضویت: 1791 روز

      سلام به مهسای عزیزم

      اول لطفا 1 عکس از صورت ماهت بزار ک ببینیمت

      دوم اینکه بینهااااااایت ازت سپاسگدارم بابت کامنت عااالی و زیبات

      و چقدررررررر عالی و درلحطه بود

      دقیقا چیزی ک من لازمش داشتم

      بینهااااااایت سپاسگدارم و تحسینت میکنم بابت درکی ک داری و برامون نوشتی ک ماهم بیشتر بفهمیم

      لدت بردم از اول کامنت ک نوشتی

      (((استاد من بارها از شما شنیده بودم ک اگ نتایج تغییر نمیکنه یعنی تو رو باورات کار نکردی

      و من خیلی میخورد تو برجکم اصا کل اون ایمان و امیدم محو میشد … میگفتم پس دیگ باید چکار کنم .. من نمیتونم .. من بلد نیستم ، لابد بقیه بلدن …

      ولی الان ک توضیح دادید دیدم ک منظورتون این بوده ک به اندازه ای ک رو باورات کار کردی نتیجه میگیری و باید اونارو ببینی و تحسین کنی تا باورات و تثبیت کنی و ادامه بدی برای رسیدن به ایمان بیشتر و به دنبالش نتایج بزرگتر…))

      دقیقا برا من بود

      و شنیدنش چقدر ارومم کرد

      واقعا کامنتت رو خوندم یادم افتاد ک چقدر بخودم افتخار میکنم تو مسیر موندم و ادامه میدم

      و مطمنم ک من باید درست بشم

      و چقدرررر سپاسگدار خداوندمم

      و چقدرررر سپاسگدار شماهستم ک با نوشتن این کامنت دلمو روشن کردی

      لطفا بیشتر برامون بنویس از اگاهی هات و درک کردنهات

      و مطمنم ک نتایجت هم دنبالش میان

      و ما بینهااااااایت خوشحال میشیم از خوندنشون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    حمید رجایی گفته:
    مدت عضویت: 2728 روز

    سلام بر دوستان عزیز خدا

    استاد عزیزم خیلی سپاسگزارم برای اجرای این ایده کلاب هوس.

    و اما موضوع بحث “تغییر، “چیزی که من همیشه ازش استقبال میکردم ولی در بعضی موضوعات ازش قافل بودم.

    توی شغل و حرفه‌ای که دارم یادم میاد از سال 90 که کسب و کار شخصی خودم رو استارت زدم به خاطر اشتیاق زیادی که داشتم و به خاطر تنوع طلبی و البته خلاقیتم هیچ وقت کار رو به صورتی که یاد گرفته بودم اجرا نمیکردم و همیشه سعی در بهبود کار و حرفه داشتم و همیشه اطلاعات و روش های کار جدید و یادگیری سیستم های جدید رو روش کار می‌کردم و کلا همیشه سعی در بهبود داشتم.

    و جالب این جاست که همه دوستان و همکارانی که داشتم همیشه بهم می‌گفتند چرا تو همیشه کار وسفارش داری در حالی که ما خیلی وقت ها بیکاریم و سفارش نداریم و این در صورتی بود که من اگه 24 ساعت هم کار می‌کردم بازم کار داشتم و اکثر مواقع هم تا آخر شب کار می‌کردم و سفارش هامو هندل میکردم و این در حالی بود که مدام برای سرعت بخشیدن به کارم همیشه بهبود میدادم و این روند تا جایی پیش رفت که خیلی از دوستان و همکارای من حتی باسابقه کاری بیشتر مجبور شدند شغل آزاد رو رها کنند و استخدام شرکت ها بشند برای حقوق ثابت وبرای من برعکس باعث می‌شد نیروی کار برای خودم بگیرم.

    چون من خودم به استقبال تغییر میرفتم.

    ولی جایی که دیدم دارم از لحاظ مالی تغییری نمیکنم با اینکه پول خوبی می‌ساختم ولی به قول استاد سطلم از سوراخ به رد بود از آبکش هم به رد بود و اصلا تهش باز بود و پیشرفتم خیلی که نه اصلا هیچ تغییری نداشت و خودش باعث شده بود که نذاره کسب و کار من از یه حدی رشد کنه. ولی خوب چند سال هی داشتم چک و لگد میخوردم از ضرر و زیان مالی و بد حسابی مشتریان و همیشه به این فکر بودم که چطور چطور تغییر بدم، تا این که با استاد عزیزم سید حسین عباسمنش اشنا شدم و دیدم بابا چه خبر و من دارم توی باتلاق دست و پامیزنم و هر چقدر هم درآمد بیشتر می‌شد ولی توی زندگیم خودشو نشون نمی‌داد و خیلی وقت ها هم برای این تغییر نمیکردم که ذهن منو گول میزد و دلم رو به چهار تا صفر خوش میکردم ولی میدیدم که خیلی راحت و سریع اون صفر ها هم خودشو از حساب پاک میکنه.

    استاد این فایل مخصوص خود خود من بود.

    من این چند روز دوچار همین روز مرگی شده بودم و سوال بود برام من که دارم روی خودم کار میکنم (البته کمی تند و کمی خسته ) چرا نتیجه اون جور دلخواه نمیشه و با اینکه روی روانشناسی ثروت 1کار میکنم چند روز نتایج فوق العاده و وردی خوب ومن فکر میکردم دیگه خوب شد دیگه اوضاع هر روز بهتر میشه و من هم بی حساب خرج میکردم ولی دوروز بعد دوباره حساب خالی..

    و هی به خودم میگفتم نتیجه نمیاد آیا من دارم درست روی خودم کار نمیکنم یا اینکه باید صبر کنم تا این باور ها کار خودش رو بکنه با اینکه دیدم در اکثر مواقع که احساسم خوبه وردی مالی بازم خودشو نشون میده ولی باز دوباره برمیگرده و هنوز نتونستم خودم رو به ثبات فرکانسی برسونم.

    و استاد این مثال آینه، این مثال آینه، این مثال آینه که شما الان زدید

    خیلیییییییییییییییییییییییی فوقالااااااااااااااده بود.

    و همون موقع یاد آهنگ سیاوش قمیشی افتادم که میگه

    “جهان مثل اینه است که خوبو بدش انعکاس وجود منه…”

    و من هم مثل شکیلای عزیزم فراموش کردم نتایجم رو و اصلا با بی رقبتی روی فایل و روی خودم کار می‌کردم و اصلا خیلی وقتا روی خودم کار نمیکردم.

    و به قول قرآن انسان ذاتش “کفوره ”

    ویا اینکه کلمه” انسان” که قرآن میگه از

    “نسیان “میاد از فراموشی و دوباره من فراموش کردم

    راهو و خیلی انگیزم کم شده و همیشه دنبال اینم که تداوم داشته باشم و مسیر رو ادامه بدم و مثلا ماه پیش یه جوری کار می‌کردم که از آخر شب تا دم صبح یه پشت کار می‌کردم و اصلا شاید چند ساعت خواب داشتم و با احساس خوب ولی آلان دوباره افول کردم و به خاطر باور مخرب کمال گرایی که دارم و جز پاشنه آشیل منه نمیتونم دائم ادامه بدم و همچنین هم نمیزاره من نتایجم رو ببینم.

    و باعث میشه که من خودم رو با بچه هایی که توی زمان کم نتایج فوق‌العاده گرفتند مقایسه کنم، در صورتی که من باید خودم رو با قبل خودم مقایسه کنم.

    استاد خیلی عاشقتونم سعی میکنم بهترین باشم و بهتون افتخار میکنم و مطمعا به جایی میرسم که شما به من افتخار کنید و میدونم بهترین تشکر از شما زمانی هست که من نتایج عالی گرفته باشم.

    در پناه رب شاد و ثروتمند و وجودتون لبریز از عشق الهی باشه.

    حمید رجایی بهترین نسخه خودم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  8. -
    معصومه گودرز گفته:
    مدت عضویت: 1677 روز

    سلام استاد جان و مریم نازنینم و بچه های عزیز سایت❤️😘❤️😘

    گفتم بهتون این سایت بهترین و زیباترین دفتری بود که من می تونستم تهیه کنم

    و امروز تک تک کلمات استاد رو باید یادداشت میکردم . باید می نوشتم تا با پوست و گوشت و استخوانم درکش کنم

    و نوشتم …

    ☘️☘️☘️☘️☘️☘️

    اونجایی که آدم به یک سری خواسته ها می رسد و بی خیال می شود نقطه مهمی برای بچه هایی است که وسط مسیر هستن. یک سری از بچه ها هستن که ابتدای مسیر هستن و با قوانین آشنایی ندارند و شروع می کنند و یک سری نتایج می گیرند. بعد که نتیجه می گیرند یک اتفاقی می افتد (برای منم افتاده، برای همه می افته)؛ ناخودآگاه آدم دچار یه حالتی میشه که مثلا به قول شکیبا غرور یا شاید روزمرگی که دیگه اون انگیزه رو نداره به خاطر اینکه تضادها گذشته . یعنی مثلا شکیبا که می گوید در اعتماد به نفس یا روابط با مسائل مالی و مسائل کاری مشکلاتی داشته، بعد کم کم روابط خوب میشه و اعتماد به نفس بیشتر میشه و مسائل کاری و مالی بهتر میشه و چون اون تضادها برطرف میشه یواش یواش آدم میرسه به اینکه من دیگه راه رو بلدم و دیگه لازم نیست روی خودم کار کنم.

    اینجا تفاوت زین الدین زیدان ها و آدم های دیگه … نه؛ تفاوت آدم های موفق با و آدم های سوپر موفق، مشخص میشه. که من خودم دوست دارم اینو برای خودم بگم چون یک تله ایه که برای همه ما هست. آدم اینطور مواقع باید یک قانون کلی رو بارها و بارها و بارها به یاد بیاره:

    🎯 در هر لحظه با فرکانس های این لحظه من داره لحظه بعد من خلق میشه

    🎯 در هر لحظه جهان اطراف من (یعنی آدمهای اطراف من، شرایط اطراف من، ایده های اطراف من، موقعیت های اطراف من، آنچه در حول و حوش من اتفاق می افته) داره با فرکانس های الان من خلق میشه

    بنابراین خیلی مهمه که در هرلحظه آگاه باشم که در چه مسیری حرکت میکنم و این اگر همیشگی باشد ما در مسیر درست می مونیم. من همیشه خودم رو در مسیر درست نگه داشتم، یه موقع هایی خیلی انگیزه داشتم، یه موقع هایی کمتر ولی تقریبا همیشه در مسیر بودم و یادم نمیاد که مسیرم برعکس شده باشه یا نتایج صفر شده باشه. از زمانی که شروع کردم به خاطر همین ویژگی که همیشه سعی میکنم بهتر بشم و سعی میکنم قبل از اینکه جهان چک و لقد بزنه خودم رو بهتر کنم (بازم تاکید می کنم سعی میکنم) اوضاع همیشه بهتر شده . یعنی من از زمانی که شرایط من به سمت مثبت شدن تغییر کردن من فقط به سمت مثبت تغییر کردم، یعنی یاد ندارم در هیچ قسمتی از زندگیم من عقبگرد داشته باشم یا شرایطم بد شده باشد. شرایط مالی یا عاطفی یا سلامت جسمانی یا آرامش و معنویت باشه. همیشه یا عالی بوده یا خیلی عالی و وقتی عالی هست من می فهمم که باید عالی تر بشه. به خاطر همین همیشه دارم به خودم میگم که باید حرکت کنم و باید حرکت کنم و باید افکار بهتر داشته باشم.

    همین تلویزیون که الان تو کادر هم دیده نمیشه چندماهه که اصلا روشن نشده حتی برای بازی کامپیوتری، یعنی سه ماهه ما اینقدر دنبال کارهای خودمون سایت بودیم و من و عزیزدلم اینقدر برای خودمون برنامه داشتیم که وقت نکردیم سه ماه تلویزیون رو روشن کنیم. وقت نکردیم اصلا. گفتم که ببین، زندگی ما اینقدر پربار و هدفمند هست و اینقدر وقت نداریم که سه ماه تلویزیون به هیچ دلیلی روشن نشده و این شانسی نیست و دلیلش اینه که ما هرروز یک کاری داریم. همین فایل های سریال زندگی در بهشت، فایل های کلاب هاوس، فایل های قانون آفرینش، تدوین جدید قانون آفرینش و بعد تدوین جدید محصولات دیگه مثل ثروت 2 که در برنامه داریم و همینطور تولید و آپدیت فایل ها ادامه دارد.

    یعنی در این حد سعی میکنیم همیشه در حوزه کاری خودمون ، در حوزه روابطمون، در حوزه کار کردن روی باورهای خودمون اینقدر کار کنیم که وقت نداشته باشیم کار دیگه ای انجام بدیم، این چیزیه که داره نتایج رو بزرگ و بزرگتر میکنه و وقتی که نتایج پیش میاد به جای اینکه مغرور بشیم به قول شکیبا یا دچار روزمرگی بشیم به خودمون بگیم ایول، ایول، قانون داره جواب میده پس حالا من با تعهد بیشتر از این قانون استفاده میکنم. و اگر سپاسگزاری داره جواب میده پس با تعهد بیشتر از سپاسگزاری استفاده کنم.

    و نکته مهم:

    ❌❌❌من قبلا هم گفتم و تو هم الان گفتی که خداوند سریع الحساب است. این نیست که صبر به این معنا باشه که ما یک سری تغییرات در خودمون بوجود می آوریم و نتایج بوجود نمیاد و ما باید صبر کنیم!! اصلا جهان اینطوری عمل نمیکند.❌❌❌

    ✅✅✅به محض اینکه ما تغییر می کنیم سرایط تغییر می کند اما ممکن است تغییرات به اندازه ای که ما آرزو داریم نباشه ولی به اندازه ای که ما تغییر می کنیم جهان تغییر میکنه!!! ✅✅✅

    بچه ها، این یه مورد رو فراموش نکنید، وقتی میرید جلوی آینه و دستت رو میبری بالا، آینه کی دستش رو میبره بالا؟ همون لحظه میبره بالا یا نه با دو ساعت تاخیر می بره بالا؟!! اگر پلک بزنی آینه کی پلک میزنه؟ اگر سرتو تکان بدی آینه کی ؟؟؟؟ جهان دقیقا همینطوری عمل میکنه. تو هرچقدر تغییر کنی جهان همونقدر تغییرات رو به تو نشون میده. کی؟؟؟؟ همون لحظه! همون لحظه!! منتها مشکل چیه؟ مشکل اینه که آدم ها اینقدر (——-) تغییر می کنند می خوان جهان اینقدر (———————————-) تغییر کنه . !!!! بعد چون به اون اندازه تغییر نمی کنه فکر میکنن جهان تغییر نمیکنه . اما جهان تغییر میکنه، همون لحظه به اندازه ای که تو فرکانس ها و باورهایت تغییر میکند. که البته تغییرات وقتی بزرگتر میشود در عملکرد تو و در شخصیت تو و در رفتار تو خودش رو بروز میدهد به همون اندازه و در لحظه جهان تغییراتش رو بهت نشون میده . جهان تو ، جهان اطراف تو … همون لحظه به همون اندازه

    و صبـــــــــــــــــر …

    منم رفتم و صبر پیشه کردم، هی صبر، هی صبر بازم صبر، تا تو قلب سنگت ریشه کردم … با اون قد و بالا …💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻.. نه!!!

    من میام تغییر میدم خودم رو و همون موقع نتیجه میبینم.

    ✅چرا من برخلاف بقیه بچه ها گول اینو نخوردم که آقا من تغییر کردم چرا جهان تغییر نکرده؟!

    ✅چون من از همون اول فهمیدم که من توانایی تغییر به یک مدار خیلی بالاتر از مدار فعلی ام رو ندارم. همون موقع همون موقع که من راننده تاکسی بودم و این فایل ها رو گوش میدادم مسافر بعدی از مسافر قبلی یه درجه بهتر بود. و من اینو میدیدم .

    حالا بله، اون مسافر یک میلیارد تومن پول رو تو زندگی من نیاورد ، منم به اندازه یک میلیارد تومن تغییر نکرده بودم!! ولی همونقدر که تغییر کرده بودم مسافرها دونه دونه بهتر میشدن و بله میدیدم که ماشین من نسبت به ماه گذشته خرج کمتری رو دستم گذاشته. درآمدم چقدر بوده الان یه ذره بهتر شده . تو روابط چقدر خوب بوده الان چقدر بهتر شده. به همون اندازه که من تغییر کردم. به خاطر همین من هیچوقت درگیر این داستان نشدم . من بعید می دونم که از وقتی که با قانون آشنا شدم یکبار به این شکلی که بقیه میگن فکر کرده باشم.

    من در مسائل مالی فقط تعجب کردم که اونم موقعی فهمیدم که اشتباه کردم که تعجب کردم که اومدم از دید مسائل مالی فرکانس ها رو بررسی کردم، و دیدم که آقا من از اساس و پایه در مورد مسائل مالی باورهای نادرستی دارم. من باورهام رو در مورد عزت نفس بهتر کردم نتایج عزت نفس رو دیدم من باورهام رو در مورد روابط بهتر کردم نتایج در روابط عاطفی بهتر شد. در مورد سلامتی بهتر کردم در مورد سلامتی نتایج بهتر شد . من در مورد مسائل مالی بصورت بنیادین همون باور قبلی رو دارم مثل باور کمبود و اینکه ثروتمندان میرن جهنم و فقرا میرن بهشت و نزد خدا محبوب نیستی و موضوعات دیگه ای که در دوره های روانشناسی ثروت گفتم .

    و اونجا انگار یک درچه ای در ذهن من در مورد مسائل مالی باز شد. تازه مسائل مالی من هم بهتر شده بود نه اینکه نشده باشه منتها با انتظارات من فاصله داشت ولی چون یکسری باورهای نادرست داشتم، این درآمد بالاتری که خیلی هم بالاتر از قبل بود هزینه های بیشتری رو هم داشت که البته بحث شراکت بود، بحث باورهای نادرست هم بود و وَوَوَ … یک لیست طولانی داره از مسائل اشتباهی که من داشتم. بعد با همون ایمان و اعتماد به نفسی که در مسائل دیگه ام و نتایج در بحث عزت نفس و روابط و سلامتی داشتم، گفتم قضیه رو گرفتم و از الان که میام روی باورهای مالیم کار میکنم نتایج بهتر میشه. از همون موقع یعنی از فردای اونروز که من اومدم رو باورهای مالیم کار کردم نتایج بهتر شد.

    در مورد مسائل مالی همیشه توقع ما خیلی بیشتر از اندازه ایست که کار میکنیم ! یعنی در مورد مسائل مالی همه ما یک توهمی داریم، مثل این که یه بیل میزنیم انتظار داریم یه ساختمون درست بشه . منم توقعم بیشتر بود اما واقعیت این بود که به اندازه ای که باورها داشت تغییر میکرد نتایج هم تغییر میکرد و بیشتر میشد. من چون بدهکار بودم می خواستم خیلی بیشتر بشه تا اون فشار بدهی هم از روی من برداشته بشه ولی واقعیت این بود که اگرچه چاه بدهکاری پر نمی شد اما درآمد داشت هرماه بالا میرفت.

    اینا رو هرروز به خودم میگفتم ، هی ذهنم چرت و پرت می گفت هی من درستش می کردم و یه جنگ و جدال همیشگی بین من و ذهنم بود و هست و خواهد بود که من همیشه باید درستش کنم.

    ✅✅واقعیت اینه که نتایج بهتر میشد اما من انتظار داشتم خیلیییی بهتر بشه اما نمیشد چون باورهای منم نمی تونست یکدفعه تغییر کنه . باورهام و عملکردم ! عملکردم رو هم نمی تونستم یکدفعه تغییر بدم.✅✅

    بعد باورهام درست شد و عملکردم این بود که شراکت رو گذاشتم کنار و کاملا مسئولیت کل کسب و کارم رو به عهده گرفتم که از همه مهمتر بود. چیزی که همیشه ازش فرار می کردم مثلا مسائلی که فکر میکردم برام دردسر داره . بعد گفتم نه آقا، همه رو با آغوش باز می گیرم و می پذیرم و حلشان میکنم. من باید بتوانم مسائلم رو حل کنم نباید ازشون فرار کنم. نباید آشغالم رو بزارم زیر مبل .

    و بعد همینطور نتایج بهتر و بهتر شد …

    بنابراین اونجا که بچه ها فکر میکنن من تغییر کردم و نتایج تغییر نکرد و منم رفتم و صبر پیشه کردم … و اینا … من باهاش مخالفم.

    ✅🎯✅به همان اندازه که تغییر می کنید در همان لحظه جهان دارد تغییرات را به شما نشان می دهد. در همان لحظه … اما چون تو نمی تونی یکدفعه تغییر کنی جهان هم یکدفعه نتایج را به تو نشان نمی دهد✅🎯✅

    _

    سپاسگزارم استاد عزیزم

    من تعهد می دم که هر روز و هر لحظه تلاش کنم خودم رو بهتر کنم و در مسیر باقی بمونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1708 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام میکنم به استاد عزیزم و دوستان خوبم

    خیلی خیلی سپاسگزارم از استاد عزیزم بخاطر این آگاهی های ارزشمندی که در اختیارمون قرار دادن

    خیلی به نکات اساسی و کلیدی اشاره کردن

    که خیلی از ماها ممکنه دچار این توهمات بشیم و باعث بشه که در وسط مسیر راهمون و گم کنیم و اون انگیزه ای که در شروع کار کردن رو خودمون داشتیم و از دست بدیم

    واقعا با تمام وجود حرفهای استاد و گوش دادم و نوشتم برای خودم تو دفترم که همیشه بخونم

    چون با نوشتن این آگاهی ها بیشتر برای من جا میفتن و همون جور که استاد عزیزم گفتن سعی میکنم که به هر آنچه که استاد میگن عمل هم بکنم نه فقط گوش بدم و یادداشت کنم

    خدایا صدهزار بار شکرت که در مدار شنیدن این آگاهی ها هستم

    یه قانون کلی رو باید بارها و بارها و بارها یادم باشه اینه که

    “جهان در هر لحظه داره با فرکانس های این لحظه ی من،لحظه ی بعد من داره خلق میشه”

    یعنی هیچ چیز زندگی من اتفاقی و شانسی رخ نمیده

    در هر لحظه من باید آگاه باشم که تو چه مسیری دارم حرکت میکنم

    چون در هر لحظه من با فرکانس های خودم دارم جهان اطراف مو(شرایط،افراد،موقعیت ها)خلق میکنم

    همیشه باید سعی کنیم که خودمون تو مسیر درست نگه داریم به اندازه ای که درک کنیم این قانون و میتونیم از آن استفاده کنیم

    اگه زندگی من برای من مهم باشه در هر لحظه نگاه میکنم که چه فرکانسی رو دارم به جهان ارسال میکنم چون این فرکانس های ارسالی منه که داره شرایط و اتفاقات زندگی منو رقم میزنه

    باید سعی کنم همیشه قبل از اینکه جهان بخواد با زور منو وادار به تغییر کنه خودم دنبال بهبود همیشگی در زندگیم باشم

    و این آگاهی ها چقدر داره به درک من نسبت به قانون کمک میکنه و خیلی چیزهای مهم داره برای من جا میفته خدایا شکرت

    در این فایل استاد موضوع صبر و بخوبی برای ما باز میکنه و خیلی خوب توضیح میده که

    “صبر به این معنا نیست که ما میایم یه سری تغییرات روخودمون انجام میدیم و باید صبر کنیم که نتایج اتفاق بیفته

    اصلا جهان اینطوری عمل نمیکند

    به محض اینکه تغییر میکنیم جهان هم تغییر میکند👉(نکته کلیدی)

    اما ممکنه تغییرات به اندازه ای که آرزومونه نباشه

    ولی به همون اندازه ای که تغییر کنیم جهان هم به همون اندازه تغییر میکنه

    پس دیگه توقع بیجا نباید هم از خودمون و هم از جهان داشته باشیم

    اگه درک کنم این موضوع رو که به همون اندازه ای که فرکانس هام داره تغییر میکنه باورهام داره تغییر میکنه که البته تغییرات وقتی بزرگتر میشه که در عملکرد در شخصیت و در رفتار من خودشو بروز میده به همون اندازه هم جهان اطرافم داره تغییر میکنه دیگه دچار این توهم و این فکر اشتباه نمیشم که چرا با اینکه دارم رو خودم کار میکنم و باورهام تغییر کرده ولی نتیجه ای رخ نداده؟؟🤔

    چون میدونم که من توانایی رسیدن به مدار خیلی بالا تر از مدار فعلیم ندارم من فقط به یه قدم یه پله بالا تر از مدارم دسترسی دارم

    برای اینکه بفهمیم که باورهامون تغییر کرده باید به عملکرد و رفتارمون نگاه کنیم

    اگه همون رفتار و همون واکنش و همون نگاهی رو به زندگی و تضادهایی که اتفاق میفته که قبلا داشتیم داریم (یعنی همون واکنش گرا بودن،همون احساساتی عمل کردن و همون عصبی شدن ودر احساس بد موندن)

    باید مطمئن باشیم که تغییری در خود ایجاد نکردیم و فقط خودمون و گول زدیم

    خدایا شکرت بابت این فایل بی نظیر دری از آگاهی ها به روی ما باز شد

    ممنونم استاد عزیزم که اینقدر قشنگ و دقیق قوانین و برای ما بازگو میکنید

    خیلی لذت بردم وکلی چیز یاد گرفتم

    خدایا شکرت🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1958 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی وزیبایی و عزتمندانه

    سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم

    سلام به شکیبای عزیزم که خیلی زیبا صحبت کردی و از تغییراتی که تو عزت نفسشون ایجاد کردند که تو شخصیت و رفتارشون و عملکردشان داشتند نتایج خوبی رو هم رقم زدند و همه این تغییرات رو با تعهد با تعهد با تعهدی که روی کار کردن رو خودشون و باورهاشون و تغییر عملکردشون ایجاد کردند نتایج هم به اندازه تغییر فرکانسهاشون ایجاد شد و همچنان هم در این مسیر با تعهد کار میکنند و ادامه میدند

    استاد جان در مورد دو موضوع خیلی مهم صحبت کردید مورد اول فرق افراد سوپر موفق مثل زین الدین زیدان با افراد موفق : افرادی که میاند تو مسیر درست و رو باورهاشون کار میکنند که در نتیجه عملکرد شون رفتار و شخصیتشون تغییر میکنه و نتایج خوبی هم میگیرند اما از یه جایی به بعد دچار روزمرگی میشند و حتی ممکنه اون انگیزه اولیه رو نسبت به اون موضع دیگه نداشته باشند چون تضاد رو بر طرف کردند و اون مسائل مالی و روابط عاطفی سلامتی جسمانی و ارامش رو ایجاد کردند و تضادها تا حد زیادی بر طرف شده و تو این زمان این افراد موفق دچار اشتباه میشند و میگند که من دیگه راه رو بلدم و دیگه رو خودشون وباورهاشون کار نمیکنند بنابراین نتایج و همه چی به صورت قبل خودش بر میگرده و باز اوضاع خراب میشه اینجا باید یه قانون کلی رو بااااااارها به خودمون یادآوری کنیم که فرکانس های هر لحظه من داره لحظه بعد من رو رقم میزنه جهان اطراف من با فرکانس های همون لحظه من آدمها و شرایط و ایده ها موقعیتها و هر آنچه که در حول وحوش من و اتفاقات آینده من هست رو می سازه افراد سوپر موفق مثل زین الدین و استاد عباس منش عزیزم اگاهانه این موضوع رو به خودشون یادآوری میکنند و هربار سعی میکنند که تو مسیر درست حرکت کنند ادامه بدند و تو مسیر درست و مثبت فقط ادامه بدند و عقب گرد نکنند و سعی کنند که شرایط حتی اگر عالی هست عالیترش کنند و مسیر رو باز هم بهتر کنند نزارند که با تضاد و چک ولگد جهان مجبور به تغییر بشند در شرایط ایده آل باز هم تغییرات رو ایجاد میکنند و شرایط رو باز هم بهتر میکنند و هیچ سکون وایستایی ندارند چون قانون جهان رو خوب میدونند و میدونند که همه چی در حرکت میتونه بهتر بشه و نقطه کمالی نیست هر چقدر شرایط عالی باشه میتونه عالیتر هم بشه در همه زمینه ها مسائل مالی و روابط عاطفی سلامتی جسمانی و ارامش و معنویت میتونه همه چی عالی تر بشه

    استاد جان گفتید که الان ۳ ماه که اصلا تلویزیون نگاه نکردید چون اصلا وقت نکردید شما هر روز دارید رو سایت و رو تدوین و اپدیت فایلها و برنامه کلاب هاوس هم کار میکنید و هر روز در مورد قوانین صحبت میکنید و استانداردهای بالایی در همه زمینه ها دارید و در همه زمینه ها در حال بهبود دائمی و مستمر هستید و خوشبختانه این روزها من هم دارم با تعهد بیشتر رو خودم کار میکنم و نتایج هم به اندازه تغییر باورها و عملکردم میاد و این روند رو به امید خدا همچنان ادامه میدم

    مورد دوم معنای واقعی صبر و اشتباهاتی که ما در مورد این واژه داریم صبر به معنی حرکت تو مسیر درست با توکل به خدا و عمل به الهامات و ایده هایی که با شرایط کنونی ما هماهنگ هست و نتایج هم در این مسیر الهی میاد

    اگر من با تعهد بیشتر از قانون استفاده کنم به اندازه ای که تغییرات تو عملکرد و رفتار و شخصیت من به وجود میاد به همون اندازه نتایج هم میاد واز اونجایی که من توانایی ایجاد این تغییرات بزرگ در باورها و عملکردم رو در ابتدا مسیرم ندارم نتایج هم خیلی بزرگ نیست چون روند کار کردن رو باورها هم تکاملی رخ میده من باید این تغییرات کوچیک رو ببینم و تائید و تحسین کنم و درک کنم که این تغییرات در باورها و عملکرد من هست که این نتایج رو ایجاد کرده و باید ادامه بدم

    بعضی وقتها ما اشتباه میکنیم و یه مقدار رو خودمون کار کردیم و میگیم من خیلی رو خودم کار کردم اما نتایج نمیاد در حالی که جهان همون لحظه همون لحظه به اندازه تغییراتی که ما در خودمون ایجاد کردیم تغییرات رو در اطراف ما هم ایجاد میکنه اما گاهی ما دچار توهم میشیم و میگیم نه این تغییرات کوچیک هست باید تغییرات و نتایج بزرگتر باشه در حالی که من تغییرات تو رفتارها و عملکردم و شخصیتم خیلی بزرگ نبوده اما انتظار تغییرات بزرگی رو دارم و خودم رو گول میزنم که نه من صبر میکنم نتایج بزرگ هم بیاد در حالی که جهان همون لحظه به اندازه تغییراتی که ایجاد کردم تغییرات رو در اطراف من هم ایجاد میکنه من توانایی تغییر به مدار خیلی بالاتر رو در ابتدا مسیر ندارم بنابراین نتایج خیلی بزرگ هم رخ نمیده نتایج هست اما کوچیک هست مثال اینه رو استاد خیلی زیبا زدید که قشنگ مشخص کرد که مدار ما به اندازه ای که بالا میره همون لحظه تغییرات هم در اطراف ما رخ میده

    تغییرات مالی من به اندازه تغییر باورها و عملکردم رخ میده و هر بار میتونه به شرط ادامه دادن من با تعهد بیشتر تو این مسیر بهتر بشه تغییرات در روابط و عزت نفس و سلامتی و معنویت هم کاملا تکاملی رخ میده اما چون باورهای محدود کننده مالی خیلی تو ذهن ریشه ای تر هست نیاز به کار کردن بیشتر رو خودم هست تا باورها به صورت بنیادین در من تغییر کنه به خصوص اگر با مسئله مالی مثل بدهکاری روبرو باشم این عجله برای رسیدن به ثروت برای حل مسائل مالی من ممکنه باعث بشه این تغییرات و نتایج کوچیک مالی رو نبینم ولی اگر با ایمان و یقین قلبی باورهای بنیادین خودم رو در زمینه مالی تغییر بدم نتایج هم میاد من نباید انتظار داشته باشم که یک بیل بزنم و ساختمون ساخته بشه من دارم تغییر میکنم نتایج هم به اندازه تغییر باورهام همون لحظه رخ داده و کافیه من نتایج رو ببینم و خرج های پیش بینی نکرده ای که الان کمتر شده رو هم ببینم و جنگ و جدال ذهنی خودم رو کم کنم و به ذهنم بگم هر چقدر من باورهام بهتر میشه نتایج هم بهتر میشه

    استاد سپاسگزارم که این گفتگو پر از آگاهی رو به صورت رایگان در اختیار ما میزارید

    خدایا عاشقتم که عاشقمی ❤❤❤سِودا❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: