گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

296 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعید اصغرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2290 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد گلِ گلابم و هم خانواده‌ایی های دوست داشتنیم

    از اول سال 98 که با استاد عباس منش آشنا شدم سال اول آشنایی نتایجم به نسبت مداری که آن زمان توش بودم خیلی پر رنگ بود و چه صبح و شبایی رو که فقط مشغول گوش کردن فایلا و خوندن کامنت های بچه ها می کردم، اون موقع بعضی از دوستان بودن که کلام دلنشینِ کامنت هاشون و اونجوری که به قانون عمل می کردن منو به وجد آورده بودن چه روزهایی که فقط کامنت های سایت رو میخوندم و همینطور اشکام از شدت حس خوب و آگاهی ها سرازیر می شدن. یکی از هم خانواده ایی های بسیار تاثیر گذار اون دوران خواهران کیانی‌فر، عادله خانم و شکیبا خانم بودند که از همین جا ازشون تشکر میکنم بخاطر تجربیات و نتایج ارزشمندی که در سایت به اشتراک گذاشتند.

    به ترتیب در مورد اگاهی های این فایل بی نظیر برداشت هام تجربیاتم و مثال‌هایی که دارم خواهم نوشت:

    1- اونجایی که شکیبای عزیز گفتن “وقتی شروع کردم به گوش کردنِ فایل های رایگان دیدم استاد دارند از یسری ویژگی ها حرف میزنند که از جایگاه فعلی من از نظر شخصیتی، رفتاری و فکری خیلی فاصله دارند و گفتم تغییرشون بدم، تغییرشون بدم وگرنه دارم از روی عادت و گرفتن حس خوب به این فایلا گوش میدم و آشغالا رو میریزم زیر مبلا”

    دقیقا همینه من سال اولی که با استاد آشنا شدم تک تک فایل های استاد رو بارها و بارها گوش کرده بودم دقیقا میدونستم کدوم حرف رو با چه لحنی استاد در چه فایلی گفتن شبا تا صبح تو سایت بودم کامنت می خوندم به سوالات عقل کل جواب میدادم … اما نتایج یک هزارم اون چیزی بود که انتظارشو داشتم که یکی از اشتباهاتم همین نکته بود که فایل هارو بیشتر از روی عادت و “حرفای قشنگین حالا گوش بدیم” گوش میدادم عملکردم رفتارم شخصیتم یک هزارم تغییر کرده بود نتایج هم به همون اندازه تغییر کرده بودند. ما خیلی بیشتر باید به خودمون حواسمون باشه اینکه ما اینجا چیکار میکنیم اگه قراره مثل یک کتاب داستان این حرفارو بشنویم چه فایده ایی داره؟ بقول شکیبای عزیز من هدف دارم که فایل هارو گوش میدم پس بیام و تغییر شخصیتی ایجاد کنم اگر واقعا میخوام به خواسته هام برسم

    همش تغییره همش تعهده همش موندن توی مسیره همش موندن توی مسیره

    من خودم خیلی نیاز دارم که این نکته رو برای خودم بولد کنم یکی از دلایلی که من نتونستم اونجوری که دلم میخواد به خواسته‌هام برسم همین موضوع بود. اصلا مهم نیست وضعیت ما چیه اصلا مهم نیست چقدر انجام این تمرینات سخته اصلا مهم نیست ذهنمون چی داره میگه اصلا مهم نیست بقیه چی میگن ما باید اونجوری که اگاهی هارو از زبان استاد میشنویم و درک میکنیم، بهشون عمل کنیم این جملات حرفایی بودن که من دقیقا قبل از انجام تمرین آگهی تبلیغاتی بخودم گفتم و رفتم به نحوه احسن انجامش دادم چیزی که سالها حتی نمی تونستم خوابشو ببینم و اونجا بود که من اینو فهمیدم که یک دیوار یک سد یک دره یک فاصله بسیار بزرگی هست بین چیزایی که از این آگاهی ها درک میکنیم و اون چیزی که خودمون هستیم خدای من اونجا بود که احساس کردم من بعد این همه مدت تو این مسیر بودن تازه در جهت پیشرفت و موفقیت فقط تونستم یک قدم بردارم چقدر خوبه این عمل کردن چقدر ذهنمون رو باز میکنه اصلا دنیا رو جور دیگه ایی می بینیم بقول استاد “ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است” و هر پیشرفتی هر موفقیتی پشت این عمل کردن هاست.

    2- نکته دوم بی نظیر کامنتم مربوط میشه به دو سه تا جمله استاد عزیزم: از اون موقع که این مسیرو شروع کردم، بخاطر این ویژگی که دارم که سعی میکنم همیشه بهتر باشم قبل اینکه جهان چک و لگد هارو بزنه خودمو بهتر کنم … یاد ندارم تو این 15 سال من عقبگرد داشته باشم یا شرایطم بد شده باشه همش یا خیلی عالی بوده یا عالی بوده

    این جمله استاد منو برد توی فکر ” بخاطر این ویژگی که دارم”

    اولا اینکه استاد از همون اول دقیقا چسبیدن به اصل و پایه و اساس و این زندگیو خیلی دقیق و منطقی و خیلی محکم ساختن و اومدن بالا

    دوما اینکه ما توی جهانی زندگی میکنیم که همه چیز هر لحظه در حال تغییر است و ما با قدرت ذهنمون میتونیم هرچیزیو خلق کنیم و نیازه که یسری موضوعات رو تغییر بدیم یا مثل استاد یسری ویژگی هایی رو در خودمون خلق کنیم که اصل اصل هستند

    این حرفارو برا خودم مینویسم خودم بیشتر از بقیه نیاز دارم تا بفهمم و عمل کنم اقاجان ما هم میتونیم این ویژگی ها رو در خودمون ایجاد کنیم استاد بهترین الگوی ما هستند در تمام جنبه ها تک تک کلماتی که از زبان استاد میاد ردپاهای استاد هستند که به ما باید هینت بدن بما نشانه بدن که حواست باشه کجا پاتو میذاری دقیقا پاهاتو بذار جای پاهای من و بیا. استاد چقدر موضوع مهمیه این که یک ویژگی در خودتون ایجاد کردین که همیشه شمارو از مسیرتون آگاه میکنه همیشه حواستون جمع هست حالا نمی خوام صفر و یکی به قضیه نگاه کنم بیشتر مواقع حواستون جمع بوده و در مسیر بودین در اون جاده آسفالت جنگی بودین و سوت زدین و حال کردین و سُر خوردین به سمت نعمت ها و ثروت ها این چیزیه که همه ما اعضای سایت عباس منش می تونیم در زندگی شما مشاهده کنیم.

    3- همیشه و در هر لحظه ما باید قانون کلی جهان رو به یاد بیاریم و هرچیزیو با اون بسنجیم قانونی که میگه جهان در هر لحظه داره با فرکانس های این لحظه من لحظه بعدی منو خلق میکنه. این ویژگی به یادآوری قانون هم جز ویژگی های اصل است که همه ما باید اینو در خودمون ایجاد کنیم با به یاد آوری این موضوعه که ما در هر حالتی باشیم میتونیم مسیرمون رو پیدا کنیم و برگردیم به مسیر خوشبختی زندگی. – در بدترین لحظات یاداوری این قانون میتونه بما امید بده که مهم نیست در گذشته چی شده مهم اینکه از اینجا به بعد میتونیم زندگیمون رو بسازیم – در عالی ترین لحظات یادآوری این قانون میتونه بما انگیزه حرکت بده که اگر بی حرکت بشی روی باورهات مهارت هات شخصیتت کار نکنی سقوط میکنیا میری پایین پس درسته الان در وضعیت عالی هستی بیا و لحظه بعدتو خیلی عالی تر بساز نذار زندگیت سینوسی بشه همیشه به روی تعالی و خوشبختی باش.

    استاد شما اگه در این حوزه فعالیت نمی کردین و توی هر حوزه ی دیگه ایی بودین کسایی که خدا هدایتشون میکرد به راه مستقیم حتما و حتما شما رو پیدا میکردن و الگوی زندگیشون قرار می دادند چه نعمت بزرگیه در این سایت بودن با شما همراه بودن خداروشکر میکنم که هدایت شدم به این فضای مقدس و رویایی از شمام سپاس گذارم استاد یکی یدونم بخاطر این زندگی زیبایی که برای خودتون ساختین الگوی ما شدین و هر لحظه بما این باور رو میدین که میشود امکان پذیره اون خواسته هایی که داریم امکان پذیره این شکل زندگی با این استاندارد های بالا، پس رد پاهای منو بگیر و بیا

    4- دوباره اون قسمتی که استاد گفتند “یروزایی میشد اصلا وقت نمی کردم برم به مرغ‌ها غذا بدم انقدر که سعی میکنیم در حوزه کاری خودمون در حوزه کار کردن روی باورهامون کار کنیم که وقت نداشته باشیم هیچ کار دیگه ایی انجام بدیم” دوباره این برای من خیلی درسا داره اینکه ما همیشه باید روی باورهامون در تمام حوزه ها، روی توانایی ها و مهارت هامون، روی حوزه کاریمون کار کنیم در یک کلام همیشه باید دنبال پیشرفت باشیم در تمام جنبه ها وقتی که دنبال پیشرفتیم یعنی دنبال اصلیم و جهان مارو با فرعیات سرگرم نمی کنه وقتی که آگاهانه میریم دنبال پیشرفت خیلی بیشتر حال میکنیم خیلی بیشتر و سریع تر تکاملمون رو طی میکنیم تا اینکه دنیا بخواد با تضادها با چک و لگدها مارو وادار به اینکار بکنه ما همیشه باید پیشرفت کنیم همیشه باید حرکت کنیم این به معنی زجر کشیدن نیستا

    اصلا قانون تکامل برای اینکه ما توی زندگیمون زجر و دردی نکشیم خیلی راحت از زندگیمون لذت ببریم و بریم و بریم و به همه چی برسیم من خودم اوایل بیشتر اینجوری بودم که وقتی این جمله رو می شنیدم یا تو کامنتا می خوندم که ما همیشه باید حرکت کنیم اگر حرکت نکنیم زیر چرخ های جهان له میشیم یا اینکه ما باید تغییر کنیم وقتی این جملات رو می شنیدم یا می خوندم یذره حسم بد میشد چون فکر میکردم این که نشد زندگی همش بدو بدو – ای بابا یعنی ما همیشه باید پوستمون کنده بشه؟ – تا میخواییم به موفقیتی برسیم باید دوباره کلی بدویم تا به قله بعدی برسیم که اگر اینکارو نکنیم یعنی با صورت میخوریم زمین؟ درحالی که اینجوری نیست تکامل برای اینکه ما لذت ببریم از زندگیمون سوت بزنیم و عشق کنیم بریم برسیم با یک بشکن هیچکس به عرش علا نمیرسه و با یک بشکن هیچکس از عرش به فرش کشیده نمیشه از طرفی احساس خوب وقتیه که ما داریم روی خودمون کار میکنیم این مدل فکر کردن این مدل عمل کردن احساس خوب واقعی ایجاد میکنه و طبق قانون احساس خوب = اتفاقات خوب و اتفاقات خوب یعنی انگیزه بیشتر برای تعهد، اتفاقات خوب یعنی انگیزه برای عمل کردن، اتفاقات خوب یعنی انگیزه برای در مسیر درست ماندن و همینجوری در مسیر درست بزرگ و بزرگتر میشیم.

    5- جهان مثل آینه عمل می کند: این موضوع رو باید همیشه یادمون باشه تا دچار توهم نشیم انتظار بیجا از خودمون و جهان نداشته باشیم چون این انتظارات بیجا هستند که مارو از مسیرمون سرد و ناامید می کنند وقتی ما این موضوع رو که جهان مثل آینه عمل میکند وحی منزل بدونیم و باورش کنیم بعدش مسیر برامون روشن میشه به حقیقت زندگیمون میرسیم چه حقیقتی؟ این حقیقت که جهان اطراف من بازتاب درون من و افکار منه وقتی که جهان اطراف من داغون و له و لوردست یعنی اینکه باورهام هم همینطوری هستند و اول باید باورها درست بشوند بعد این جهان داغون من آروم آروم شروع میکنه به درست شدن آروم آروم ساخته میشه. بهتره الان بیام یه نگاهی به زندگیم بندازم یه چکاپ فرکانسی بگیرم از خودم و زندگیم که اینجوری قشنگ مسیر برامون واضح میشه که این باور، این قسمت زندگیم، اینو اینو این باید تغییر کنند پس بیام و روشون کار کنم در واقع وقتی این جمله بیش از اندازه تکرار بشه و برامون منطقی بشه ذهن عادت میکنه اینجوری فکر کنه هر اتفاقی رو ببره از این فیلتر رد کنه که “جهان مثل یک آینه عمل می کند” و اینجوری براحتی میشه ترمز های ذهنی رو پیدا کرد

    “جهان کی تغییر میکنه؟ همون لحظه به اندازه ایی که تو فرکانس هات باورهات داره تغییر میکنه که البته تغییرات وقتی بزرگتر میشه که در عملکرد تو در شخصیت تو در رفتار تو خودشو بروز می دهد به همون اندازه در همون لحظه جهان تو تغییر می کند همون لحظه به همون اندازه” تموم شد و رفت

    خدا کمکم کن بیشتر و بهتر به قوانینت عمل کنم و همواره در مسیر تو باشم ایاک نعبد و ایاک نستعین

    با سپاس فراوان از استاد عباس منش و خانم کیانی فر

    براتون بهترین هارو در دنیا و آخرت آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    مهدی قربان گفته:
    مدت عضویت: 591 روز

    سلام به استاد عزیزم خدایا شکرت از اعماق وجودم از خداوندسپاس گزاری میکنم که عضو این گروه توحیدی هستم واز بابت از خداوند داره مرا آگاه میکنه دار مرا هم مدار میکنه با این فایل ها خدایا من هیچ وقت روی ذهنم حساب نمیکنم چون هچی نمی دانم هر چی که آگاهی هست مال تو است مرا درمدار این آگاهی ها قرار بده تا رو به خودت حرکت کنم چند وقته بود که ازجریان هدایت خداوند میگذره ومن اجازه دادم به دذهنم که این فضا رو برام ایجاد کنه و احساحس کردم خداوند نمی تونه از من محافظت کنه وهمین احساحس از اونجا شروع شد که درکی از این آگاهی ها نداشتم کلی باز خداوندبارتمام خیر و خوبیش به من کمک کرد ومرا درمسیر جریان این هدایت قرار داد واگر امروز هم دارم در این مسیر رشد وپیشرفت میکنم به خاطر اون ایمانی هست که در وجودم شکل گرفته نسبت به قدرت رب خداوند که بعد از عمری در ترس زندگی کردن معادلاتی رک درون من بهم زد وماده ای درون ذهن مشکل داد که. درتمام وجودم رو سر شار زیبای کرده خدایا شکرت دیگه مقاومت ذهنم اینقدر کم شده با اون ایمانی که در درونم نسبت به خداوند شکل گرفته وخوبی های خودم میبینم زبیایرو می بینم نشانه رو می بینم وسپاس گزارم میشوم شهامت وشجاعت که خداوند بهم بخشیده می بینم وسپاسگزارم می شوم این ها همش نعمت های خداوندهستند وارزش سپاسگزارم میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    سعيده حسینی اقبال گفته:
    مدت عضویت: 1135 روز

    سلام به استاد عزیز، خانم شایسته و تمام دوستان

    به محض اینکه شکیبا جان شروع کرد به حرف زدن اولین صدایی که از درونم شنیدم ااا مثل من هستن! تمام طول زندگیم فکر میکردم که زندگی عاشقانه وجود نداره دو سبک زندگی داریم 1- زن هایی که توی یک زندگی گیر افتادن که عشقی وجود نداره و چون بچه دارن میمونن و تمام آرزوهاش به خاطر این ازدواج به فنا میره ( مثل مامانم) این باعث شده که من حتی وقتی به اینده ام فکر میکنم نمیتونم به ازدواج فکر کنم من میتونم تصور کنم با یک مردی توی رابطه عاشقانه هستم ولی ذهنم از تصور یک ازدواج عاشقانه فرار میکنه، چون میخوام موفقیت و رسیدن به ازادی مالی و مکانی و زمانی خودم رو تصور کنم ولی تصورم اینه که اگر ازدواج کنم نمیتونم به اون خواسته هام برسم و اخرش مجبور میشم خودم رو محدود کنم و تا یک حدی میتونم اوج بگیرم و رشد کنم( مامانم به خاطر بچه هاش از کارش استعفا داد چون شرایط شغلی پدرم جوری بود که میخواست مامانم توی خونه بمونه ایشون هم قبول میکنن و همواره میگفت من به خاطر شما کارم رو ول کردم و موفقیت هام رو فدا کردم) کاملا مشخص هست که من ازدواج رو قاتل موفقیت و رشد میدونم! پس ناخوداگاه از این تعهد دارم فرار میکنم!؟!!

    2- زن هایی که توی زندگی بی نهایت فداکاری میکنن مرد خوبی توی زندگیشیون هستا ولی اونها هستن که با فداکاری بی اندازه شون و پشت سر گذاشتن کلی چالش و سختی تونستن به یک نقطه استیبل برسن حتی وقتی اون ازدواج با عشق بوده در نهایت بعد از ازدواج اون عشق نتونسته باعث درد و رنج و یک عالمه مشکلات توی رابطه نشه( تمام زندگی های به نسبت خوب فامیل ما این سبکی بوده…)

    این هم دوباره به من میگه اگر با عشق هم ازدواج کنم بعدش قراره با کلی مشکلات از هم اونقدر ناراحت و دلگیر بشیم که فقط چون ازدواج کردیم با هم میمونیم و اون عشق از بین میره!

    تا حالا جز این دو تا نوع زندگی چیزی ندیدم که بتونم باور کنم ازدواج میتونه هم با عشق باشه و هم میتونه با عشق ادامه پیدا کنه!!

    کاملا حس میکنم این ترمز رو دارم و به خاطر همین که پام روی گاز هست روی احساس لیاقت و روابطم کار میکنم ولی آدمهای جدید میان که نمیخوان متعهد باشن و رابطه هدفمندی نمیخوان چرا؟ چون من در درونم از رابطه هدفمند و ازدواج فرار میکنم چون اون رو یک زجر مطلق و قاتل عشق میدونم!

    در پناه خداوند ثروتمند، سعادتمند و سلامت باشید.

    هوالحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1056 روز

    روز 172 فصل ششم روز شمار تحول زندگی من:

    نکته ی مهمی که باید از این فایل دریافت میکردم استاد بسیار زیبا در قالب مثال آینه توضیح داد

    پس اگه من یک درصد تغییر کنم

    جهان پیرامون من یک درصد تغییر می‌کنه.

    اگه تکاملم رو طی کنم

    و مثلاً برسم به 50 درصد تغییر جهانم 50 درصد تغییر می‌کنه

    نکات کلیدی:

    برای گوش زد به خودم

    نتایج، فقط تا زمانی ادامه پیدا می کند که روی بهبود باورها و شخصیت خود کار می کنم؛ ( مغرور نشم دچار روزمرگی نشم نزنم به جاده خاکی)

    لحظه ی بعدی زندگی من، با فرکانس های اکنون ام خلق می شود. پس مهم است آگاه باشم در حال توجه به چه چیزی هستم؛

    (فارغ از هر گذشته ؛ اشتباهات ؛باورها و فرکانس های که تا الان داشتیم میتونیم آینده ای متفاوت تر از گذشته داشته باشیم)

    آینده یک دقیقه بعد یک ساعت بعد یک روز بعد یک ماه بعد یک سال بعد ده سال بعد

    به اندازه ای که شخصیت من تغییر می کند، جهان پیرامونم نیز تغییر می کند؛

    (که استاد بسیار زیبا با مثال آینه توضیحش داد)

    اگر مدتهاست که تجربیات شما تغییر خاصی نکرده است یعنی هنوز تغییرات مشهود در شخصیت شما رخ نداده است و شما همان فرد با همان باورها و رفتارهای قبلی هستی؛

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    علیرضا جلیل پور گفته:
    مدت عضویت: 1887 روز

    سلام خدمت مرد بزرگ.

    من این فایل از زمانی که تهیه شد تا الان میلیون ها باردیدم شاید بیشترین پر تکرارترین فایل که از شما دیدم این بوده خصوصا از دقیقه ۱۷ به بعدش .

    و دلم نیومد کامنت نزارم راجبه آگاهی توپولی که تو این فایل به من دادی،واقعا واقعا زیباترین قشنگ ترین و یکی از بهترین فایل های شماست. بخاطر اینکه الان تو عصری شده که شاید خیلی ها از قانون جذب به اصطلاح میدونن ،میدونن باید احساس خوبی داشته باشین خیلی ها عمل نمیکنن و فقط میشونن اونا هیچی، ما کاری بهشون نداریم، ولی اونایی که تعهد دارن و میخواهن زندگیشون عوض بشه و کار میکنن روی خودشون خیلی هاشون از جمله خودم که آقا ما باید روی خودمون کار کنیم و اگه نتیجه ای رخ نداد باید صبر کنیم بلاخره زحمت ها ی روزی نتیجه میده و اسمشم گذاشتیم تکامل !!!!!!!!!!!! و تو این فایل دینگ من خورد که حاج علی اگه روی خودت داری کار میکنی روی ورودی هات روی باورهات روی الگوهای ذهنیت داری کار میکنی در همان روز در همان لحظه جهان به احساسات و فرکانست واکنش میدهد،و این آگاهی از دهان مبارک شما به من داده شد.

    خب من اومدم چیکار کردم اومدم ی دفتر برداشتم و گفتم من به این مرد ایمان دارم و خالق درکنار این استاد شناختم و این استاد الان میگه اگه داری روی خودت کار میکنی جهان در همان لحظه به احساسات شما پاسخ میدهد مثل مثال آینه که فرمودید و من گفتم خب من که دارم روی خودم کار میکنم پس چرا نتایج نمیداد؟؟؟؟؟ و اومدم داخل اون دفتر هر روز که روی خودم کار میکردم اخرشب میشستم با تمام جزئیات فکرمیکردم خب امروز تو زندگی من چیزی عوض شده دراین روز فقط، طبق قانون که در همان لحظه پاسخ میگیری؟.؟؟؟؟؟؟؟!!! و دیدم میلیون ها چیز اتفاق تو زندگی من رخ داده در‌همان روز اتفاق های کوچیک یا بزرگ که من چون ی سری نتایج عظیم میخواستم و تمرکز روی اون ها بود اصلا هواسم به اینا نبوده که اقا من هر روز تو روابطم چیزی های دارم تجربه میکنم که قبلا نمیکردم هر روز داره بهتر میشه هر روز کسب کارم داره اروم اروم بهتر میشه هر روز ارامش من به میزان که روی خودم ‌کار کردم داره بهتر میشه چیزهای دارم تجربه میکنم که قبل این قوانین واسم رخ نمیداده ولی چون من نقطه پایان میدیدم میگفتم چرا نتایج هیچی نمیاد و خدا میدونه اگه این فایل نمیدیم شاید میزدم جاده خاکی و میگفتم قانون جواب نمیده… و از وقتی اون دفتر میخونم و مینویسم هر روز ایمانم قوی تر میشه که زندگی در دستای منه هر روز اون دفتر پر بار تر میشه و من آروم آروم شاهد پیشرفتم هستم.خلاصه جونم بهت بگه خیلی دوستدارم مرد بزرگ ازت ممنونم که همیشه کنار بچه هاتی و راه درست رو بهشون میگی خواه عمل کنن خواه عمل نکنن.

    عاشقتم هرجا هستی موفق تر شادتر باشی💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    بهزاد نورانی گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    سلاممممم. امیدوارم حالتون عالی باشه

    یک هفته پیش اتفاقی برای من افتاد که خیلی مربوط بود به این فایل

    من درامد بیشتر میخواستم و از لحاظ مالی از وضعیتم راضی نبودم و گفتم باید تغییر کنم بهونه هارو شناسایی کردم و باورهای خراب رو و شروع کردم به نوشتم نکات مهمه فایل ها و ویس ساختن و گوش دادنشون و بعد از چند روز یک ایده بهم الهام شد، مطمئنم بودم ایده از سمت خدای عزیزمه و انجامش دادم هر روز من کارم موزیکه و در کافه ها اجرا موسیقی انجام میدم. و ایده هه گفت این اهنگ هارو به این شکل اجرا کنی این موفیقت کسب میشه و من براش چند روز تمرین کردم و هر روز انرژی داشتم و نا خداگاه نمیتونستم تجسمش نکنم اون شرایط خوب رو و به یه هفته نشیدبا یک کافه خیییلی بزرگ و زیبا که واقعا تو شهر خودمون الان تکه قرار داد بستم و میرم اجرا و درامدم به راحتی رفت بالاتر و شرایطم بهتر شد و به قول استاد هرچقدر تغییر کنی بلافاصله جهانتم اندازه تو تغییر میکنه و امروز که داشتم از انگیزه میوفتم خدارو این فایل رو از طریق نشانه ای اشکار به من بده سایت که بی نظیره بهش هدایت شدم و چه حالمو تغییر داد و دوباره پا شدم برای این که شرایطم که خوب شد رو بهتر کنم و اگر امروز این هدایت رو دریافت نمیکردم دوباره همه چیز خراب میشد،یاد گرفتم باید همون روند رو قوی تر ادامه بدم،بهتر ورودی هامو کنترل کنم بهتر عمل کنم و نتیجه خودش بهتر میشه …

    خدارو شکر خدارو صد هزار مرتبه شکر. تشکر میکنم از شما که این متن رو میخونید،تشکر میکنم از استاد عزیزم،خانم شایسته مهربون وخدای هدایتگرم که راه رو یادآوری کرد بهم❤♥️⚘⚘⚘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    محدثه آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    سلام استاد عزیزم خدا قوت و مریم عزیزم

    خدایا شکرت برای نشانه امروزم چقدر برای من بود چقدر نیاز داشتم ب شنیدن این فایل از دیروز فکرم درگیر بود و خودم رو رها کردم فکرم و همه چی رو

    و دیشب برای فرار از این حس های سنگین ک گاهی سر یه موضوع پیش میاد تنها راهی ک دیدم خوابیدن بود

    و امروز صبح ک از خواب بیدار شدم تمام حس و حالم رو اول با نقاشی عالی کردم یه چهره بچه ک دارم میکشم رو ادامه کارم رو جلو بردم و چقدر اون 30 دقیقه ای ک زمان گذاشتم روی نقاشی ام دلچسب بود و چقدر بعد کارم چند دقیقه خیره شدم ب نقاشی ام و اصلا انرژی و حال خوب بود ک بهم تزریق میشد

    و بلافاصله بعد اون یه آهنگ شاد گذاشتم توی هدفون ام و رقصیدم و سپاس گزاری ام رو نوشتم و وقتی سپاس گزاری میکردم توی آسمون بودم از حال خوب و ستاره قطبی ام رو هم نوشتم و کلی حال‌ام عالی عالی شد

    ولی در حین اینک میومدم محل کارم یه کوچولو نشانه های دیروز و اون حسه بود میخواستم ادامه فایل نتایج دوستان ک تا فایل 16 گوش گرده بودم رو گوش کنم ولی یهویی دستم خورد روی نشانه امروز من و بله هدایت شدم ب شنیدم این فایل شگفت انگیز و شنیدن صدای دوست خوبم شکیبا جان ک چقدر زیبا و پر از آگاهی صحبت کرد واقعا ازت ممنونم شکیبا جان

    و استاد جونم وقتی این فایل رو گوش کردم و در حین گوش دادن فوق العاده احساس سبکی و رهایی میکردم و میکنم و توی دلم ب خودم گفتم آره راه این برای منه خدایا شکرت حتی وسط راه ک داشتم میومدم یه لحظه وایستادم و گفتم واااو چقد برا منه

    کیف کردم و تصمیم گرفتم فایل صوتی رو دانلود کنم و هر روز برای یه بار گوشش بدم ک فراموش نکنم این آگاهی های ناب رو

    راستش استاد بعد از اینک گفتین اگ داری روی خودت کار میکنی مث آینه تغییرات رو ب هر اندازه ک تغییر میکنی میبینی بعد ک خوب فک کردم دیدم آره اره من چقد پیشرفت کردم ولی چون کوچولو کوچولو بودن اصلا درنظرشون نگرفتم منتظر نتیجه بزرگ تری بودم

    برای همین دیدم ک چقدر درآمدم بالاتر رفته آدمهای زیاد منفی بودن دورم ک دیگ نیستن

    و چقد همین آدمایی ک هستن خوبن و چقد حال دلم باهاشون خوبه

    چقد باورهای مذهبی داغونم از بین رفته و چقد عاقل تر شدم و چقدر آرامش ام بهتر شده و چقدر ب لطف خدا و آگاهی های قانون سلامتی انرژی زیادی دارم کسل و خسته نیستم و از همه مهمتر دغدغه اینک غذا چی باید بخورم ک بهم آسیب نزنه از بین رفته و الان من قانون سلامتی رو دارم و اندام رویایی ک میخوام داره شکل میگیره و چقدر راحت و لذت بخشه و چقدر وقتی پیاده روی میکنم احساس سبکی دارم

    واقعا چطوری این همه پیشرفت رو ندیدم

    خداجونم شکرت ،دیگ استاد تیکه پازل گمشده‌ ام رو امروز نشونم دادین قطعا قراره از همین امروز پیشرفت های توپی داشته باشم ولی از کوچک کوچیک حواسم رو جمع میکنم مث شما و مسافر بعدی و تاکسی

    واقعا عمیقا منو ب فکر فرو برد

    دمت گرم استاد عزیزم و مریم عزیزم عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1251 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    وقتی به خواسته های خود می رسیم فراموش می کنیم که چه مسیری را طی کرده ایم و چرا به این نتایج دست یافته ایم نکته ی مهمی است که تمام افرادی که در میانه ی مسیر هستند باید به آن توجه کنند افرادی که در ابتدای مسیر هستند و با قوانین اشنا شده و نتیجه می گیرند اتفاقات خوب برای آن ها رخ خواهد داد و ناخودآگاه روزمرگی یا غرور یا حالتی پیش می آید که انگیزه خود را برای ادامه ی مسیر و کار کردن بر روی باورهایشان از دست می دهند به این دلیل که تضادها را پشت سر گذاشته یا با تضادهای کمتری مواجهه می شوند و به این نتیجه می رسند که راه را بلدم و لازم نیست روی ذهن خود کار کنم در این نقطه افراد موفق و ناموفق از هم تفکیک می شوند باید در چنین شرایطی قانون کلی را به یاد بیاوریم که جهان در هر لحظه با فرکانس های این لحظه ما خلق می شود در هر لحظه جهان اطراف ما افراد شرایط ایده ها موقعیت ها آن چیزی که در اطراف ما است و هر چیزی که در اتفاقات آینده ی ما به وسیله ی فرکانس های کنونی ما خلق می شود مهم است که آگاه باشیم در چه مسیری حرکت می کنیم اگر این مورد همیشگی باشد در مسیر درست هستیم زمانی بسیار انگیزه داشته و زمانی کمتر اما همیشه سعی کنیم که در مسیر درست باقی بمانیم سعی کنیم همیشه بهتر شویم و خود را بهبود دهیم اوضاع همیشه بهتر خواهد شد و هیچ گاه عقب گرد و پسرفتی نخواهیم داشت. همیشه شرایط برای ما عالی یا خیلی عالی است زمانی که شرایط عالی است متوجه می شویم که باید حرکت کرده و پیشرفت بیشتری داشته باشیم.

    اگر زندگی ما پر بار و هدفمند باشد فرصتی برای وقت تلف کردن نداریم باید هر روز هدفی برای خود تعیین کنیم و با تعهد به انجام آن بپردازیم. همیشه در تمام حوزه ها از روابط تا ثروت به قدری کار کنیم که فرصت اضافه نداشته باشیم این مسیری است که باید طی کنیم تا در روزمرگی و غرور گرفتار نشده و به خود بگوییم این قانون جواب می دهد و دفعات بعد با تعهد بیشتری به این مسیر پاسخ دهیم .

    صبر به معنای این نیست که باورهای خود را تغییر داده و هیچ نتیجه ای به وجود نخواهد امد و ما باید صبر کنیم جهان اینگونه عمل نمی کند به محض تغییر باورها شرایط ما تغییر می کند ممکن است به اندازه ی آرزوی ما نباشد اما به اندازه ای که ما تغییر می کنیم جهان تغییر می کند زمانی که جلوی آینه قرار می گیریم و دست خود را بالا می بریم آینه چه زمانی دست خودش را بالا می برد جهان اینگونه عمل می کند به میزانی که ما تغییر کنیم همان لحظه نتایج ما تغییر خواهد کرد مشکل اینجاست که ما کمی تغییر کرده و انتظار تغییرات بزرگتری داریم جهان تغییر می کند همان لحظه به اندازه ای که باورها و فرکانس های ما تغییر می کند که تغییرات در عملکرد رفتار و شخصیت ما خودش را بروز می دهد. جهان اطراف ما همان لحظه و به همان اندازه تغییر می کند و این نیست که من روی خودم کار کنم و صبر کنم تا تغییرات اتفاق بیافتد همان موقع شرایط تغییر خواهد کرد. از همان اول متوجه شویم که ما توانایی تغییر مدار یک دفعه و یک شبه را نداریم و باید به تدریج و قدم به قدم حرکت کنیم و قانون تکامل را همیشه به یاد داشته باشیم. اگر نتایج زندگی خود را بررسی کنیم بهتر به نتایج زندگی خود پی خواهیم برد به همان اندازه که تغییر می کنیم شرایط تغییر خواهد کرد درگیر این مسئله نباشیم که چرا ما تغییر کردیم و چیزی عوض نشده است به این شیوه فکر نکنیم چون کاملا مشخص است که شرایط تغییر می کند تنها در مسائل مالی ممکن است چنین اتفاقی رخ ندهد ما به صورت پایه و بنیادین باورهای نادرستی در زمینه ی ثروت داریم و همان باورها مانع ایجاد نتیجه خواهد شد باور کمبود اینکه از راه خداوند دور می شویم و… .

    با همان ایمان و اعتماد به نفسی که نسبت به نتایج دیگر داریم از همان لحظه که بر باورهای مالی خود کار می کنیم نتایج بیشتر خواهد شد چون توقع ما بیش از حد و همه ی ما توهم داریم انتظار داریم نتایج مالی ما یک شبه متحول شود ما یک بیل می زنیم و انتظار ساخته شدن ساختمان را داریم به اندازه ای که تغییر کنیم نتایج بهتر خواهد شد و درامد هر ماه ما بالاتر خواهد رفت. همیشه جنگ و جدالی در ذهن ماست که باید ان را کنترل کنیم نمی توانیم باورها و عملکرد را یک دفعه و یک شبه تغییر داد زمانی که باورهای خود را در زمینه ی مالی تغییر می دهیم نتایج تغییر خواهد کرد از مسائل خود فرار نکرده و تمام مسائل خود را حل کنیم تا نتایج بیشتر و بیشتر شود این که من بر روی باورهای خود کار کرده و نتایج تغییر نمی کند اشتباه است به اندازه ای که تغییر می کنیم در همان لحظه جهان به ما تغییرات را نشان می دهد اما چون ما یکدفعه نمی توانیم تغییر کنیم نتایج یک دفعه تغییر نخواهد کرد

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مینا منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1084 روز

    سلام و درود دوستان عزیز

    خدایا صدهزار مرتبه شد

    به همون اندازه که تو تغییر میکین جهان اطراف تو تغییر میکنه در همان لحظه لحظه

    یادمه شروع کرده بودم به شکرگذاری و مینوشتم و حالا کا دارم مرور میکنم همسرم کمتر غر میزد البته که کامل غر زدن رو کنار نزاشت چون منم کاملا شکرگذاری رو به جا نمی اوردم من تکامل رو طی کردم ایشان هم تکامل رو طی کردن و به این درجه از مهربونی رسیدن.

    استاد بخدا راست میگین با تغییر ما دیگران هم تغییر میکنن فقط باید درک کنیم مثلا آبجی من عددش 50 و همسرش 40 هست هرچی بهش میگم تو تغییر کن میشی60 و همسرت هم میشه 50 و نمیتونه بشه60 و چون همسرش 60 نمیشه میگه نه تغییر نکرده و باز از ادامه دادن این مسیر دست میکشه و من هم سعی میکنم بیخیال بشم تا راهنماییش کنم.

    واقعا استاد کاش بتونم این قضیه که میخوام خانواده م رو هم به این سمت هدایت کنم دست بکشم.باید یاد بگیرم سکوت کنم و دیگه هیچی بهشون نگم و خودمو درگیر نکنم.

    ای جان استاد آهنگ وسط لایو

    چقدر به موقع قشنگ و دلنواز.من خیلی آهنگ و شعر ها و ترانه ها رو دوست دارم و این لایو با یهویی خوندن تون برام چقدر دلنشین تر شد.

    در پناه حق خوشحال و ثروتمند باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    محجوبه گفته:
    مدت عضویت: 2140 روز

    سلام استاد جان میشه لطفا حتما نوشته منو تا اخر بخونین.🙌🙌🙌🙌🙌

    امروز این فایل دقیقا غذای ذهن من بود که خدا برام فرستاد.یه چند روزی حالم عالی نبود نمیگم خوب نبود میگم عالی نبود خلاصه تا اینکه این فایل رو گوش کردم.

    اول اینکه تشکر ویژه از شکیبای عزیز که باعث شدن استاد به خوبی توضیح بدن که وقتی سعی میکنی فرکانستو بالا ببری نباید صبر کنی صبر کنی تا جهان پاسخ بده این فکر درست نبود که منم داشتم چند وقتی سعی میکردم فرکانسمو بالاببرم فک میکردم باید چنننننند روز صبر کنم تا نتیجه بده و نمیدونم چرا ما همچین برداشتی کردیم.امروز که استاد گفت فرض کن جلو اینه واستادی دستتو میبری چه اتفاقی میفته؟ چنااان پتک محکمی تو سرم خورد گفتم واقعا؟پس چرا من فکر میکردم باید صبر کنی تا بعدا نتیجه ببینی.🙄🙄🙄

    شاید گاهی تنبیلیم برای افزایش فرکانس همین بوده که وااای چقد باید صبر کنم.استاد جان لطفا اگه ممکن بود باز هم در این مورد توضیح بدین و باز هم از مثال های زیبای خودتون برامون بزنین.

    خدایی که امروز منو هدایت کرد به این فایل همون خدایی هست که دو روزه صبح ساعت ۴ بیدارم میکنه و میگه پاشو قران بخون.و وقتی قران میخونم و صفحه ای رو باز میکنم بهم میگه به خدا توکل کن خدا برای بندگانش بس است یا میگه برای کسی که به خدا و روز قیامت ایمان داره خدا راه بیرون شدن از مشکلات و تنگناها رو نشون میده و یا اینکه میگه پاسی از شب رو پاشو و قران بخون.

    امروز بعد ظهر بعد از گوش کردن به این فایل پاشدم لباس پوشیدم رفتم دوچرخه سواری چون دم غروب بود و چه غروبی بود طلوعی دوباره در دل من….

    از کنار جاده با دوچرخه پا میزدم و تجسم میکردم و شکر میکردم و مبهوت عظمت بودم و گاهی تجسم میکردم که تو جاده ساحلی دارم با دوچرخه میرم و غروب رو نگاه میکنم و دارم شکر گذاری میکنم.

    و باز اشک شکر و شوق از چشمانم جاری میشد من دقیقا یک ساعت و نیم داشتم پا میزدم و اصلا نفهمیدم کی هوا تاریک شد.درست یک ساعت بعد از این حال خوب شوهرم اومد خونه بهش گفتم دلم دریا میخاد میتونم با دوستام برم شمال و در کمال ناباوری گفت تو ازادی ماشین رو بردار و هرجا دوس داری برو

    و به ۱۰ دقیقه نرسید برنامه مسافرت چیده شد

    و من ماندم و حیرت در قانون خداوند و تجسمِ مدامِ غروب و طلوع خورشید در کنار دریا….

    استاد جان این متن رو اینجا نوشتم که باز هم رد پایی از خودم به جای گذاشته باشم و یادم نشه این روزها رو و به بقیه بگم حال خوب حال خوب میاره همونجا همون روز شاید همون ساعت و شاید به خاست خدا همون لحظه.حال دلتون رو خوب کنین بعد به خدا ایمان داشته باشین بعد منتظر باشین که جوابتونو بده

    مطمئن باشین جواب میده.

    یک دنیا تشکر استاد عزیزم شما بهترین و قدرتمند ترین دست خداوند تو زمان ما هستین.

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: