اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دیدن الگوهای مناسب به ما کمک می کند حرکت کنیم و انگیزه ی ما را برای پیشرفت و رشد بیشتر خواهد کرد. تمایل طبیعی انسان به حرکت نکردن است اینکه هیچ کاری نکنیم و تنها پای تلویزیون نشسته و نگاه کنیم و زندگی را بگذرانیم . اما آن کسی که ورودی های خود را کنترل کرده و سوار بر ذهن خود است ان را جهت دهی می کند و تمایل طبیعی ذهن را در خصوص هیچ کاری نکردن تغییر می دهد زمانی که بسیاری از مسائل و تضادهای ما حل شود به خود می گوییم ما خانه درآمد رابطه ای داریم و … و دیگر هیچ انگیزه و تلاشی برای پیشرفت نخواهیم داشت و این عامل ممکن است تله ای برای حرکت نکردن باشد که البته کاملا طبیعی است زمانی که به تضادی برخورد می کنیم به خاطر تضادها حرکت کرده و به خواسته های خود می رسیم و سپس به این نتیجه خواهیم رسید که همین شرایط بسیار خوب و نقطه ای است که بد نیست زمان کوتاهی در آن باشیم اما ادامه نمی دهیم از این جا به بعد باید اگاهانه برای خود خواسته داشته حرکت کرده و الگوها را پیدا کنیم.
افراد می توانند همیشه ذهن خود را گرسنه نگه دارنند برای موفقیت و مدیریت ذهن قوی برای حرکت کردن نیاز به پیدا کردن انگیزه ی مناسب است اگر حرکت نکنیم جهان ایستا نیست و ما را مجبور به رشد خواهد کرد هر کسی رشد نکند به قدری ضربه خواهد خورد که یا رشد کند و یا زیر چرخ دنده های جهان خرد شود طبیعی است که انگیزه های ما کم شود بعد از اینکه به هدفی رسیدیم و اینکه انگیزه ی خود را تا این زمان هم چنان حفظ کنیم کار دشواری است و نیاز به تلاش دارد چون زمانی که به این شرایط و نتیجه و به حد آمال و آرزوهای خود میرسیم این نقطه نیاز به سعی و تلاش برای حرکت دارد و اصلا تلاش راحتی نیست و نیاز به ذهن قوی دارد که با وجود این همه نتیجه و شرایط عالی باز هم باید حرکت کنیم .
همیشه استانداردهای بالاتری برای خود در نظر بگیریم. طبیعی است زمانی که موفقیتی کسب می کنیم کمی بی انگیزه شویم اما اگر به خودمان بیاییم و هدف گزاری کنیم و قبل از اینکه به هدفی برسیم هدف بعدی را مشخص کنیم آن زمان به موفقیت پایدار دست خواهیم یافت و با تضادی مواجهه نمی شویم در ابتدا هدفی انتخاب کرده و با تمام وجود یعنی پرداخت بها که مهمترین ان تمرکز است به سمت آن حرکت کرده و زمانی که به آن رسیدیم در این زمان قبل از اینکه به آن دست یابیم هدف بعدی را انتخاب کنیم. این مورد باعث می شود همیشه در حال حرکت باشیم و به کمک اهرم رنج و لذت می توانیم مسیر خود را بهبود داده و به الگوهای خوب توجه کنیم تا انگیزه برای حرکت و پیشرفت پیدا کنیم . برخی افراد همواره به افرادی بدبخت و پایین تر از سطح خود توجه کرده که این تفکر خطرناکی است اگر ما به افراد سطح پایین خود توجه کنیم البته در برخی لحظات که ذهن ما از کنترل خارج شده و در حد احساس کمی بهتر و خاموش کردن نجواها است مناسب بوده اما اگر فرآیندی همیشگی باشد ما هم جزئی از افراد بدبخت خواهیم شد و انگیزه برای پیشرفت نخواهیم داشت و این مورد نیز خطرناک است که خود را با افرادی بسیار بالاتر از فاصله ی فرکانسی خود مقایسه کرده و او را به عنوان الگو قرار دهیم که باعث حسرت خوردن و ناامیدی و دست نیافتن به هدف می شود به حد وسط نزدیک شویم که به آن حسادت خوب می گوییم . حسادت ما باید منجر به این شود که موفقیت دیگران را تحسین کنیم نه این که بر علیه او صحبت کرده یا برچسبی نامناسب به او بزنیم مانند کلاه بردار دزد و.. حسادتی که باعث می شود بگوییم او به این موفقیت دست یافته من نیز دوست دارم این خواسته را داشته باشم شاید اسم ان حسادت نباشد اما حسادتی که باعث می شود به طرف مقابل نگاه کنیم و انگیزه گرفته و خواسته هایی را به دست بیاوریم به شرطی که به جای تخریب او را تحسین کنیم و حسادت مولد باعث می شود ما قدم برداریم همه چیز به خودشناسی ما باز می گردد . اگر غرور ما به ما ضربه می زند جوری آن را تغییر داده تا مولد شود . اگر به خاطر غرور بسیاری از کارها را انجام نمی دهیم مجبور می شویم در آینده کارهای بدتری انجام دهیم غرور باید باعث حرکت و پیشرفت بیشتر شود اگر غرور ما به ما ضربه می زند فروتنی را در ذهن خود ایجاد کرده تا به ما کمک کند. غرور حسادت خشم ترس و غم… در همه ی افراد وجود دارد پس دچار توهم نشویم همه ی ما احساسات بشری داریم این احساسات بشری می تواند کمک کننده باشد ترس می تواند هم کمک کننده و هم ضربه زننده باشد ما ترس های بنیادی داریم کودک از لحظه ی تولد از صدای بلند و ارتفاع می ترسد این ترس باعث بقا او خواهد شد اگر دعوا و داد و بیداد کنیم بچه گریه خواهد کرد. غم و افسردگی باعث می شود ما مسیر درست را برویم و تبدیل به احسنت شود چقدر خوب است که ترس و غم و… خود را شناخته و در جهت بهبود خود و نه ضربه زدن از آن استفاده کنیم.
سلام استاد نازیین و همیشه در صحنه من برای پیش رفتن به سمن جلو
این فایل نشانه امروز من بود و چقدر درست خداوند منو هدایت کرد به سمت سخنانی که لازم دارم و از خداوند هدایت میخوام کمکم کنه تا بتونم با نوشتن در اینجا مطالبشو بیشتر درک و اجرا کنم
چند وقتی بود که من بعد از رسیدن به اهدافم خودمو گم کرده بودم و نمیدونستم مسیرمو چطور باید ادامه بدم تا به مقصود خودم برسم .
من چون از لحاظ مالی بشدت دچار تضاد شده بودم خیلی دلم میخواست اینقدر پیشرفت کنم که جبران تمام کمبودهای این چند وقته بشه .با دیدن یکی از شاگردای خودم و اینقدر چقدر تونسته از لحاظ شهرت درامد و جایگاه اجتماعی پیشرفت کنه انگیزه بسیار بالای گرفتم برای حرکت و در یک زمان تقریبا یکماه مسیری این دوست من رفته بود خیلی راحت طی کردم ولی بازم از لحاظ مالی پیشرفتی نداشتم
بشدت گیج بودم و دنبال دلیل .تا اینکه به نتایجی رسیدم که اینجا میخوام بنویسم
1-من روزی که دوستمو در همچین موقعیتی دیدم حس کردم که باید به شهرت این دوستم برسم و اعتبار کسب کنم که بیشتر بخاطر کمبود و جلب توجه بود و من در توهم این بودم که بعد از شهرت میتونم به درامد زیاد برسم و خیلی راحت تونستم هم شهرت بدست بیارم و جلب توجه کنم ولی غافل از اینکه همون دوست من باورهای مالی افتضاحی داره و من از آموزشهای استاد فهمیدم که دارم راه کج میرم
2-من برای کمبودهای مالیم بشدت عجول بودم که باعث میشد منو در مداری قرار بده که راه درست تشخیص ندم و هدایتهای خدا رو نبینم و پلهای که صدها قدم از من فاصله داشت بخوام طی کنم
روزی که فهمیدم با این روش نمیتونم به درامد دلخواهم برسم و از طرفی غرور کاذب من اجازه نمیدادبهم به شغل سابق خودم برگردم و حس میکردم که در جایگاه من نیست و به غرورم بر میخوره تصمیم به تسلیم شدن گرفتم و الان چند وقتی که مسیر جدید از خداوند هدایت خواستم و در حال انجامشم
امروز با این فایل فهمیدم که اهرم رنج و لذت باید برای خودم بسازم و استاد عزیز باز هم با جملات بی نظریشون باعث آگاه شدن من شدن و میخوام که برای خودم اهرج رنج لذت بنویسم و به خودم تعهد بدم که در این مسیر رشد با تمام وجودم مثل اهداف گذشتم قدم بر دارم
الان که به اهدافی که در گذشته فکر میکنم که چطور بدستش آوردم میفهمم که فقط انگیزه با باور درست میخواد و هر لحظه ای با اجرای ایدهام به اهدافم نزدیک میشدم داشتم از زندگی لذت میبردم
از روابطم با افراد جدید گرفته که همیشه برام معظل بود تا ترسهای که یه عمر با خودم حمل میکردم خوشبختی ازم دور میکرد و مهنر از همه نزدیکی که به خدا پیدا کردم و هر لحظه کنار خودم میبنمش
و چه اهرم لذتی مثل رفتن به دنیای ناشناختها که همش لذت و خوشبختی
من از همین الان اهرم رنج لذت آماده میکنم بسمت اهدافم با تمام وجودم حرکت میکنم
یادمه داخل یکی از فایل هاتون گفتین که این مسیری که ما واردش شدیم،مسیری هست که اگر ازش دور بشیم سریع متوجه میشیم.
برای من این اتفاق افتاده،زمانی که داشتم روی خودم کار میکردم تا با وارد شدن به مکان جدید روابط خوبی رو بسازم،این اتفاق افتاد.روابط دوستانه فوق العاده ایجاد کردم،یکی از کارهایی که کردم برای ساختن این روابط توجه به خوبی ها بود.
اما زمانی که این روابط به موفقیت رسید،من تمرین کردن رو رها کردم،غیبت رو وارد روابطم کردم،و احساسم بد شد
این فایل نشانه امروزه منه چی از این فایل فهمیدم؟اینکه زینب جان زمانی که به یک موفقیت نسبی میرسی تمرین کردن برای بهتر شدن رو رها نکن عزیزم
میتونی با کنترل افکارت این روابط رو حتی بهترم بکنی،پس سعی کن هرروز یه قدم برداری واسه بهتر شدن.
تو این روزها احساس میکردم که نیاز به هدایت دارم چون هیچ فایلی بهم حس خوبی نمیداد و یجور احساس سردرگمی داشتم.
و متوجه شدم اینجور احساسات باعث تسلیم تر شدن بیشتر میشه.چون حس می کنی ذهنت خاموش شده و هیچ ایده ای نداری.
خلاصه بعدش نشانه رو زدم و هدایت شدم به این فایل.
با خواندن کامنت دوست عزیزمون استاپ می کردم و فکر میکردم و همینطوری حس میکردم الهاماتی دارم دریافت میکنم که منو سرشار از ذوق و شوق کرده بود و یه حس شعف درونی رو تجربه میکردم برای لحظاتی… اخ که چقدرررر حس الهی و مقدسی هست…
یعنی با خواندن هر پاراگرافی استاپ میکردم و فکر میکردم و الهامات جاری میشد.واقعا رفته رفته الهامات داره بهتر درکشون میکنم خدا رو شکر.
حالا الهاماتی که ترمزهام رو بهم شناسند:
1:
سن و سال هیچ ربطی به موفقیت نداره؛
من چند ماهی میشه که علاقم رو از زیر خاک درآوردم و پیداش کردم که اونم هدایت الله بودش.اما بخاطر باورهای سمی همیشه در این مدت دچار تردید بودم برای جدی گرفتنش و یجورایی هم از زیرش در میرفتم.
یکی از اون باورها باور زمان و سن و سال بود که واسه من دیر شده.منی که الان 30_31 سالمه و تازه میخوام در مسابقات شرکت کنم دیگه دیره و….
(علاقم حوزه دوچرخه سواری هست که خیلی به رقابت های ورزشی علاقه دارم و از بچگی اینجوری بودم).خداوند بهم اولین ترمز رو شناسند که ببین موفقیت هیچ ربطی به سن ندارم.اخه این ترمز باعث شده بود که حتی از جدی گرفتنش ترس هم داشته باشم و حتی موقع انجامش کلی نجوا بیاد و از کاری که دوسش دارم زده هم بشم و کلی نجوای دیگه که میگفت واسه تفریح انجامش بده فقط نه سطح حرفه ای و منو سوق میداد که برو دنبال کار دیگه ای و قیدش رو بزن…
2:
اهرم رنج و لذت:
وقتی که داریم می بینیم که هیچ کاری در راستایی بهبود انجام نمی دیم به خودمون بگیم:
ببین اگه تغییر نکنی و قدم بر نداری همین چیزهایی که داری هم بعد از یه مدت از دست میدی و اگر قدم بر داری و بری جلو لذت های بیشتر و نعمت های بیشتری از اینی که داری وارد زندگیت میشه.
پس حرکت کن
از دو اهرم رنج و لذت برای شروع کردن و ادامه دادن استفاده می کنیم که بسیار مسیر رو لذت بخش میکنه.
یعنی وقتی که برای من ادامه دادن و حرکت کردن نه تنها ترسی نباشه بلکه خیلی هم لذت بخش باشه دیگه کار تمومه و روبه جلوووو میرم چون ذهنم داره لذت میبره و اشتیاقم بیشتر و بیشتر میشه.
( خیلی جا داره این اهرم رو کار کنم و باید هر روز کار کنم که بیشتر جا بیوفته و به نظرم باید همیشگی باشه).
3:
سرزنش نکردن خودم و در صلح بودن با خودم:
به قول دوست عزیزم؛
یاد گرفتم که تمایل طبیعی انسان به سکون هست واین چیز طبیعی هست.اگر در زندگی مدت کوتاهی دچارش شدم فکر نکنم که یک بیماری هست.
(تجربیات زیادی داشتم که بخاطر عدم درک ماهیت انسان بودنم کلی به خودم سخت می گرفتم و خودمو سرکوب میکردم به هر نحوی و با خودم رفیق نبودم اما الان خیلی کمتر شده انصافا و بیشتر خودمو دوست دارم خدا رو شکررر)
4:
کنترل ذهن:
اخ که چقدرررر کج فهمی داشتم از این کنترل ذهن.
من تا حالا فکر میکردم که کنترل ذهن یعنی اینکه فقط حس خوب داشته باشی و گاهی هم از زیر مسئولیت های زندگیم فرار میکردم با این دید که جسم بد نشه و از مسیر خارج نشم و…
یعنی اصلا فکر نمیکردم که:
اهرم رنج و لذت
هدف داشتن و حرکت کردن واسش
پول ساختن
روابط عاطفی
ورزش کردن
تفریح کردن
و در کل امورات زندگی که هر کردم از ما داریم، همگی باید در سایه کنترل ذهن انجام بشن.
یعنی وقتی من هدفی دارم ،باید واسش حرکت کنم و از قدم های کوچک و پیوسته شروع کنم و پیش برم و این پروسه همش نیاز به کنترل ذهن داره.
یعنی نیاز به مدیریت ذهن داره.
یعنی فکر میکردم کنترل ذهن یعنی:
بشینی و حس خوب داشته باشی!!!!!!!!!!
من اینجوری شنیده بودم چون دوست داشتم اینجوری بشنوم و حس خوبی بهم میداد چون حرکت کردن کلا واسم رنج آور شده بود (اونم واسه اینکه سالهای سال در مسیری حرکت کردم که هیچ علاقه ای بهش نداشتم)
و دیگه میلی به حرکت نداشتم یعنی انرژی نداشتم و زندگی واسم تلخ شده بود چون در مسیر خودم نبودم و در مسیر آدمای دیگه داشتم قدم میزدم.
من گمراهی بودم که بازم الله خدایان کرد و از گمراهی ها نجاتم داد.
این مسیر همیشه نیاز به هدایت گری داره و اگر فکر کنم که دیگه فهمیدم و تموم شد اشتباه کردم.
فهمیدم که در هرجای مسیر که باشم بازم به الله فقیرم…
خدایا
تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم
ما را به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به آنها نعمت دادی
نه غضب شدگان و نه گمراهان
5:
الگو برداری از افراد:
امشب شنیدم که پسر عموم که از خودم کوچیکتره خونه و ماشین خریده.
با خودم گفتم اگر اون تونسته منم میتونم من که کارنامه بسیار موفق تری نسبت بهش دارم.
من که بارها از طرف اون مورد تحسین قرار گرفتم.
من که سالها الگو واسش بودم…
حالا چی شده که از بعد مالی اون نتایج کسب کرده؟؟؟
فقط بخاطر اینکه در مسیر علاقش پیش رفت و باورهای مالی بهتری داشت.
6:
آیه 23 مؤمنون:
دیشب این آیه هم جز الهاماتم بود.
معنی آیه:
ما هیچ نفسی را تکلیف نمی کنیم جز طاقت و توانایی او…
در همون حین داشتم سعی میکردم معنی آیه رو بفهمم که یهویی یاد کتاب آموزشی افتادم که چند ماه پیش داشتم مطالعه میکردم.
این کتاب در حوزه ورزشی خودم بود که داشتم میخوندمش و برنامه های برای ورزشکارانی که قصد دارن برای رقابت ها آماده بشن ارائه داده بود.
این کتاب برنامه تمرینیش طوری بود که با شرایط فعلی من قابل اجرا بود و میتونستم شروعش کنم اما بخاطر باورهای سمی شدیدی که من داشتم مانع بودن.
با این آیه متوجه شدم که الهامات درست دقیقا با شرایط فعلی ما قابل اجرا هستند.
یکی از اون باورهای مخرب کمالگرایی بود که شدیداً داشتنش و دارم.
من انتظار داشتم همون اول کاری مثل ورزشکاران حرفه ای دیگه در عشقم درآمد داشته باشم و کار و عشقم یکی باشه اما چون بهش نمی رسیدم ادامه ندادم و فکر میکردم مسیرم اشتباهه. درصورتی که میتونستم کار کنم و درآمد داشته باشم و تمریناتم هم داشته باشم و کم کم شرایط بهبود پیدا میکنه و عوض میشه…
از طرفی هم باور کمبود زمان بشدت منو گمراه میکرد و عجولم کرده بود طوری که نمی تونستم تمرکز کنم.
امیدوارم بتونم اینها رو عملی کنم و در زندگیم اجرا کنم و تغییر بیشتری خلق کنم. باید در راستای این آگاهی ها زندگی رو ادامه بدم و هر روز مرورشون کنم.اخ که چقدرررر این آگاهی ها بهم آرامش دادن و دلم قرص شد درحالی که هنوز هیچ چیزی تغییر نکرده و تازه داره از درون شروع میشه…
با سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوب ثابتقدم
چقدر قشنگ آقا محسن سوال خیلی خوبی مطرح کرد که همه ما در گیر این مسئله کما بیش هستیم چون به قول استاد تمایل ما به گرایش کاری نکردن است چون کنترل رو از دست میدهیم چون به جایی که می رسیم از نظر مالی و باید سعی کنیم الگوی خوبی را پیدا کنیمانگیزه برای ما بیشتر می شود و این نیاز داره به تمرین و کنترل ذهن چون جهان مجبور میکنه تا رشد کنی و اگر رشد نکنی خورد میشی زیر دست و پای جهان
و این نگرش راحت نیست چون مقاومت زیادی از خودت باز نشان میدهی
اگر تمرکز کنی رو هدف خودمون با شدت و قوی اگر بهش نزدیک شدی هدف بعدی را انتخاب کنید تا همیشه حرکت درما شکل بگیره
و تفکر خطرناک اینکه پرهیز کنیم از افرادی که با اختلاف از ما بالاتر از حد فاصل فرکانسی ما از اون زیادتر است و حس میکنیم و امید نداریم و جایگاهی که او رسیده ما جور دیگر نگاه کنیم
حسودی که باعث میشه انگیزه بگیریم و به دست آوریم تا حرکت کنیم به خواسته هایمان به نظرمن چیزی خیلی خوبی است به شرطی که خودمان را در مقابل توانایی های خودمان به جایگاه خوبی برسیم
با توجه به روند پیشرفت دوست خوبمون محسن عزیز که در سن خیلی کم نتایج فوق العاده خوبی گرفته وباز هم روی خودش کار میکنه و هر روز دنبال یه ورژن بهتر و بروزتر از خودش میگرده این واقعااااا جای تشویق و تحسین داره …..
این نگاه برای من میتونه الگویی باشه که در هر جایگاهی که هستی باز هم باید برای بهتر شدن قدم برداریم ،حرکت کنیم جهان همیشه در حال حرکته یا باید باهاش همراه شد یا زیر چرخ های جهان له میشی….. هیچ چیز ایستا نیست …
استاد عزیزمون هم نمونه ی بارزی از این الگو هستند و با اینکه در زندگیشون به هر آنچه میخواستن رسیدن باز هم هر روز دنبال اهداف جدید میرن واین حرکت و پیشرفت وهر روز بهتر و بهتر شدن به وضوح در زندگی ایشون قابل لمسه …
باید برای پیشرفت و بهتر شدن هر بار خودم رو با روزهای قبل خودم مقایسه کنم هر بار با رسیدن به یک هدف دنبال برنامه ریزی و هدف جدید باشم در این میان هر موفقیت کوچیکی که کسب میکنم کلی انگیزه و اعتماد به نفس منو تقویت میکنه و همین باعث میشه با جدیت بیشتر روی خودم کار کنم با تمرکز و احساس خوب هر بار بیشتر از قبل پیشرفت کنم گاهی اوقات میشه با نگاه کردن به کسانی که در راه از مون سبقت گرفتن و الان در جایی هستند که نگاه کردن به زندگی شون حس رقابت یا حسادت منو برانگیخته میکنه به جای غصه خوردن واحساس بد یا سرکوب اون فرد ازش ایده گرفت و به این درک رسید که اگه اون شخص تونسته پس من هم میتونم وبا جدیت بیشتر تلاش کرد… تشویق وتحسین افراد موفق هم بسیار تاثیر گذاره وذهن رو در راستای بدست آوردن ثروت و موفقیت های بزرگ تربیت میکنه دیدن آدمهای موفق انگیزه ای بسیار قوی در افراد برای حرکت کردن ایجاد میکنه
وجمله ی استاد عزیز از زبان شیرین مریم جون عزیزم که غرور میتونه در راستای خدمت و باورهای قدرتمند کننده ما باشه تا ما رو به پیشرفت برسونه نه باورهای محدود کننده که باعث بشه حرکت نکنیم …
و هر برچسب بدی مثل حسادت ،غرور ،تکبر،ترس ،و….میشه باعث حرکت، پیشرفت ،و شکوفا شدن در فرد باشه
یا اینکه باعث بشه هیچ وقت نتونیم بر این احساسات غلبه کنیم وباعث ضربه زدن به خود بشیم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
دیدن الگوهای مناسب به ما کمک می کند حرکت کنیم و انگیزه ی ما را برای پیشرفت و رشد بیشتر خواهد کرد. تمایل طبیعی انسان به حرکت نکردن است اینکه هیچ کاری نکنیم و تنها پای تلویزیون نشسته و نگاه کنیم و زندگی را بگذرانیم . اما آن کسی که ورودی های خود را کنترل کرده و سوار بر ذهن خود است ان را جهت دهی می کند و تمایل طبیعی ذهن را در خصوص هیچ کاری نکردن تغییر می دهد زمانی که بسیاری از مسائل و تضادهای ما حل شود به خود می گوییم ما خانه درآمد رابطه ای داریم و … و دیگر هیچ انگیزه و تلاشی برای پیشرفت نخواهیم داشت و این عامل ممکن است تله ای برای حرکت نکردن باشد که البته کاملا طبیعی است زمانی که به تضادی برخورد می کنیم به خاطر تضادها حرکت کرده و به خواسته های خود می رسیم و سپس به این نتیجه خواهیم رسید که همین شرایط بسیار خوب و نقطه ای است که بد نیست زمان کوتاهی در آن باشیم اما ادامه نمی دهیم از این جا به بعد باید اگاهانه برای خود خواسته داشته حرکت کرده و الگوها را پیدا کنیم.
افراد می توانند همیشه ذهن خود را گرسنه نگه دارنند برای موفقیت و مدیریت ذهن قوی برای حرکت کردن نیاز به پیدا کردن انگیزه ی مناسب است اگر حرکت نکنیم جهان ایستا نیست و ما را مجبور به رشد خواهد کرد هر کسی رشد نکند به قدری ضربه خواهد خورد که یا رشد کند و یا زیر چرخ دنده های جهان خرد شود طبیعی است که انگیزه های ما کم شود بعد از اینکه به هدفی رسیدیم و اینکه انگیزه ی خود را تا این زمان هم چنان حفظ کنیم کار دشواری است و نیاز به تلاش دارد چون زمانی که به این شرایط و نتیجه و به حد آمال و آرزوهای خود میرسیم این نقطه نیاز به سعی و تلاش برای حرکت دارد و اصلا تلاش راحتی نیست و نیاز به ذهن قوی دارد که با وجود این همه نتیجه و شرایط عالی باز هم باید حرکت کنیم .
همیشه استانداردهای بالاتری برای خود در نظر بگیریم. طبیعی است زمانی که موفقیتی کسب می کنیم کمی بی انگیزه شویم اما اگر به خودمان بیاییم و هدف گزاری کنیم و قبل از اینکه به هدفی برسیم هدف بعدی را مشخص کنیم آن زمان به موفقیت پایدار دست خواهیم یافت و با تضادی مواجهه نمی شویم در ابتدا هدفی انتخاب کرده و با تمام وجود یعنی پرداخت بها که مهمترین ان تمرکز است به سمت آن حرکت کرده و زمانی که به آن رسیدیم در این زمان قبل از اینکه به آن دست یابیم هدف بعدی را انتخاب کنیم. این مورد باعث می شود همیشه در حال حرکت باشیم و به کمک اهرم رنج و لذت می توانیم مسیر خود را بهبود داده و به الگوهای خوب توجه کنیم تا انگیزه برای حرکت و پیشرفت پیدا کنیم . برخی افراد همواره به افرادی بدبخت و پایین تر از سطح خود توجه کرده که این تفکر خطرناکی است اگر ما به افراد سطح پایین خود توجه کنیم البته در برخی لحظات که ذهن ما از کنترل خارج شده و در حد احساس کمی بهتر و خاموش کردن نجواها است مناسب بوده اما اگر فرآیندی همیشگی باشد ما هم جزئی از افراد بدبخت خواهیم شد و انگیزه برای پیشرفت نخواهیم داشت و این مورد نیز خطرناک است که خود را با افرادی بسیار بالاتر از فاصله ی فرکانسی خود مقایسه کرده و او را به عنوان الگو قرار دهیم که باعث حسرت خوردن و ناامیدی و دست نیافتن به هدف می شود به حد وسط نزدیک شویم که به آن حسادت خوب می گوییم . حسادت ما باید منجر به این شود که موفقیت دیگران را تحسین کنیم نه این که بر علیه او صحبت کرده یا برچسبی نامناسب به او بزنیم مانند کلاه بردار دزد و.. حسادتی که باعث می شود بگوییم او به این موفقیت دست یافته من نیز دوست دارم این خواسته را داشته باشم شاید اسم ان حسادت نباشد اما حسادتی که باعث می شود به طرف مقابل نگاه کنیم و انگیزه گرفته و خواسته هایی را به دست بیاوریم به شرطی که به جای تخریب او را تحسین کنیم و حسادت مولد باعث می شود ما قدم برداریم همه چیز به خودشناسی ما باز می گردد . اگر غرور ما به ما ضربه می زند جوری آن را تغییر داده تا مولد شود . اگر به خاطر غرور بسیاری از کارها را انجام نمی دهیم مجبور می شویم در آینده کارهای بدتری انجام دهیم غرور باید باعث حرکت و پیشرفت بیشتر شود اگر غرور ما به ما ضربه می زند فروتنی را در ذهن خود ایجاد کرده تا به ما کمک کند. غرور حسادت خشم ترس و غم… در همه ی افراد وجود دارد پس دچار توهم نشویم همه ی ما احساسات بشری داریم این احساسات بشری می تواند کمک کننده باشد ترس می تواند هم کمک کننده و هم ضربه زننده باشد ما ترس های بنیادی داریم کودک از لحظه ی تولد از صدای بلند و ارتفاع می ترسد این ترس باعث بقا او خواهد شد اگر دعوا و داد و بیداد کنیم بچه گریه خواهد کرد. غم و افسردگی باعث می شود ما مسیر درست را برویم و تبدیل به احسنت شود چقدر خوب است که ترس و غم و… خود را شناخته و در جهت بهبود خود و نه ضربه زدن از آن استفاده کنیم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام استاد عزیزم و مریم جونم امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشید
استاد عزیزم منم گاهی توی این تله افتادم قبلاً بیشتر و الان ک دارم حسابی روی خودم کار میکنم ،این تله هست اما زمان کمتری توش میمونم
ولی قبلاً زمان بیشتری میموندم در این تله
سپاس گذارم از دوست خوبم ک با سوالشون باعث شد این صحبت های فوق العاده رو بهم بگن و هوشیار تر باشم
استاد گفتین ک این تله مربوط ب اهرم رنج و لذت هست
و تمایل طبیعی انسان اینه ک ب یه سری اهدافش رسید استوپ کنه
ولی در واقع این ثابت موندن نیست
خیلی ریز داری دنده عقب میری
و مث قورباغه ای ک حالیش نیست با شعله کم پخته میشه و میمیره
ولی گفتین راهش اینه یه هدف تعیین کن و هرآنچه توان داری بزار هر آنچه تمرکز داری بزار و هرآنچه بها هست رو باید بدی
و یه کوچولو مونده برسی ب هدفت ،هدف بعدی رو تعیین کن
این تنها راهه ک آهسته و پیوسته ادامه بدی و یه سیر صعودی داشته باشی
چقدر زیباست این مسیر
ک تعهد میخواد ک اراده قوی میخواد
ک ادامه بدی ،پیشرفت در تمام زمینه ها ادامه داره
خدایا شکرت
و چقدر زیبا گفتین ک باید غرور و حسادت مولد داشته باشیم
بله منم حسودم و مغرور
از این ب بعد روی خودم کار میکنم ک برام مولد باشه
پویا باشه
سپاس گذارم مریم عزیزم کداین نکته کلیدی رو بسط دادین
عاشقتونم استاد و این نکات رو آویزه گوشم میکنم
ک همواره هدف داشته باشم
و آهسته و پیوسته حرکت کنم
عاشقتم استاد و مریم عزیزم
سپاس گزاری خداوندم ک منو ب مسیر درست همواره هدایت میکنه
سلام استاد نازیین و همیشه در صحنه من برای پیش رفتن به سمن جلو
این فایل نشانه امروز من بود و چقدر درست خداوند منو هدایت کرد به سمت سخنانی که لازم دارم و از خداوند هدایت میخوام کمکم کنه تا بتونم با نوشتن در اینجا مطالبشو بیشتر درک و اجرا کنم
چند وقتی بود که من بعد از رسیدن به اهدافم خودمو گم کرده بودم و نمیدونستم مسیرمو چطور باید ادامه بدم تا به مقصود خودم برسم .
من چون از لحاظ مالی بشدت دچار تضاد شده بودم خیلی دلم میخواست اینقدر پیشرفت کنم که جبران تمام کمبودهای این چند وقته بشه .با دیدن یکی از شاگردای خودم و اینقدر چقدر تونسته از لحاظ شهرت درامد و جایگاه اجتماعی پیشرفت کنه انگیزه بسیار بالای گرفتم برای حرکت و در یک زمان تقریبا یکماه مسیری این دوست من رفته بود خیلی راحت طی کردم ولی بازم از لحاظ مالی پیشرفتی نداشتم
بشدت گیج بودم و دنبال دلیل .تا اینکه به نتایجی رسیدم که اینجا میخوام بنویسم
1-من روزی که دوستمو در همچین موقعیتی دیدم حس کردم که باید به شهرت این دوستم برسم و اعتبار کسب کنم که بیشتر بخاطر کمبود و جلب توجه بود و من در توهم این بودم که بعد از شهرت میتونم به درامد زیاد برسم و خیلی راحت تونستم هم شهرت بدست بیارم و جلب توجه کنم ولی غافل از اینکه همون دوست من باورهای مالی افتضاحی داره و من از آموزشهای استاد فهمیدم که دارم راه کج میرم
2-من برای کمبودهای مالیم بشدت عجول بودم که باعث میشد منو در مداری قرار بده که راه درست تشخیص ندم و هدایتهای خدا رو نبینم و پلهای که صدها قدم از من فاصله داشت بخوام طی کنم
روزی که فهمیدم با این روش نمیتونم به درامد دلخواهم برسم و از طرفی غرور کاذب من اجازه نمیدادبهم به شغل سابق خودم برگردم و حس میکردم که در جایگاه من نیست و به غرورم بر میخوره تصمیم به تسلیم شدن گرفتم و الان چند وقتی که مسیر جدید از خداوند هدایت خواستم و در حال انجامشم
امروز با این فایل فهمیدم که اهرم رنج و لذت باید برای خودم بسازم و استاد عزیز باز هم با جملات بی نظریشون باعث آگاه شدن من شدن و میخوام که برای خودم اهرج رنج لذت بنویسم و به خودم تعهد بدم که در این مسیر رشد با تمام وجودم مثل اهداف گذشتم قدم بر دارم
الان که به اهدافی که در گذشته فکر میکنم که چطور بدستش آوردم میفهمم که فقط انگیزه با باور درست میخواد و هر لحظه ای با اجرای ایدهام به اهدافم نزدیک میشدم داشتم از زندگی لذت میبردم
از روابطم با افراد جدید گرفته که همیشه برام معظل بود تا ترسهای که یه عمر با خودم حمل میکردم خوشبختی ازم دور میکرد و مهنر از همه نزدیکی که به خدا پیدا کردم و هر لحظه کنار خودم میبنمش
و چه اهرم لذتی مثل رفتن به دنیای ناشناختها که همش لذت و خوشبختی
من از همین الان اهرم رنج لذت آماده میکنم بسمت اهدافم با تمام وجودم حرکت میکنم
سلام به استاد عزیزم
یادمه داخل یکی از فایل هاتون گفتین که این مسیری که ما واردش شدیم،مسیری هست که اگر ازش دور بشیم سریع متوجه میشیم.
برای من این اتفاق افتاده،زمانی که داشتم روی خودم کار میکردم تا با وارد شدن به مکان جدید روابط خوبی رو بسازم،این اتفاق افتاد.روابط دوستانه فوق العاده ایجاد کردم،یکی از کارهایی که کردم برای ساختن این روابط توجه به خوبی ها بود.
اما زمانی که این روابط به موفقیت رسید،من تمرین کردن رو رها کردم،غیبت رو وارد روابطم کردم،و احساسم بد شد
این فایل نشانه امروزه منه چی از این فایل فهمیدم؟اینکه زینب جان زمانی که به یک موفقیت نسبی میرسی تمرین کردن برای بهتر شدن رو رها نکن عزیزم
میتونی با کنترل افکارت این روابط رو حتی بهترم بکنی،پس سعی کن هرروز یه قدم برداری واسه بهتر شدن.
واسه دیدن خوبی ها،خداروشکر.
به نام خداوند تغییرات
محسن عزیزم خیلی قشنگ صحبت کرد از نتیجه های عالی خودش گفت در سن 22 سالگی خونه ماشین و….
ی انگیزه ی خیلی خوبی برای ما هست چون این مدل افراد واقعا اطراف ما نیستن و ما این افراد رو میبینم لذت میبریم خدایا شکرت
در مورد تغییر نکردن استاد توضیحات بسیار کاملی داد منم چند نکته بگم:
1دوستان و اطرافیان مناسب
2انگیزه های مناسب
3حفظ کردن تصویر آخر از هدف
4اهداف مناسب
5مثل رانندگی اگر جایی خسته شدیم بزنیم بغل استراحت کنیم نه آنقدر ادامه بدیم تا چپ کنیم
البته برای هر کس متفاوت و باید اولویت بندی کنه که چجوری خودشو گشنه نگه داره و اهدافشو جذاب نگه داره
همیشه به سمت مثبت بره قدم های کوچک اما مستمر
خیلی نکته ی جذابی بود که خودمون رو با فردی خیلی بالا تر از خودمون مقایسه نکنیم و اصلا خودمون رو با فردی که پایین تر هست مقایسه نکنیم
حسادت خوبه برای این که خودمون رو به جلو هل بدیم در حد نیاز
بنام خدای هدایتگر
سلام بر تمامی عزیزان خانواده بزرگ دوست داشتنی ام
این فایل نشانه دیشب من بود
تو این روزها احساس میکردم که نیاز به هدایت دارم چون هیچ فایلی بهم حس خوبی نمیداد و یجور احساس سردرگمی داشتم.
و متوجه شدم اینجور احساسات باعث تسلیم تر شدن بیشتر میشه.چون حس می کنی ذهنت خاموش شده و هیچ ایده ای نداری.
خلاصه بعدش نشانه رو زدم و هدایت شدم به این فایل.
با خواندن کامنت دوست عزیزمون استاپ می کردم و فکر میکردم و همینطوری حس میکردم الهاماتی دارم دریافت میکنم که منو سرشار از ذوق و شوق کرده بود و یه حس شعف درونی رو تجربه میکردم برای لحظاتی… اخ که چقدرررر حس الهی و مقدسی هست…
یعنی با خواندن هر پاراگرافی استاپ میکردم و فکر میکردم و الهامات جاری میشد.واقعا رفته رفته الهامات داره بهتر درکشون میکنم خدا رو شکر.
حالا الهاماتی که ترمزهام رو بهم شناسند:
1:
سن و سال هیچ ربطی به موفقیت نداره؛
من چند ماهی میشه که علاقم رو از زیر خاک درآوردم و پیداش کردم که اونم هدایت الله بودش.اما بخاطر باورهای سمی همیشه در این مدت دچار تردید بودم برای جدی گرفتنش و یجورایی هم از زیرش در میرفتم.
یکی از اون باورها باور زمان و سن و سال بود که واسه من دیر شده.منی که الان 30_31 سالمه و تازه میخوام در مسابقات شرکت کنم دیگه دیره و….
(علاقم حوزه دوچرخه سواری هست که خیلی به رقابت های ورزشی علاقه دارم و از بچگی اینجوری بودم).خداوند بهم اولین ترمز رو شناسند که ببین موفقیت هیچ ربطی به سن ندارم.اخه این ترمز باعث شده بود که حتی از جدی گرفتنش ترس هم داشته باشم و حتی موقع انجامش کلی نجوا بیاد و از کاری که دوسش دارم زده هم بشم و کلی نجوای دیگه که میگفت واسه تفریح انجامش بده فقط نه سطح حرفه ای و منو سوق میداد که برو دنبال کار دیگه ای و قیدش رو بزن…
2:
اهرم رنج و لذت:
وقتی که داریم می بینیم که هیچ کاری در راستایی بهبود انجام نمی دیم به خودمون بگیم:
ببین اگه تغییر نکنی و قدم بر نداری همین چیزهایی که داری هم بعد از یه مدت از دست میدی و اگر قدم بر داری و بری جلو لذت های بیشتر و نعمت های بیشتری از اینی که داری وارد زندگیت میشه.
پس حرکت کن
از دو اهرم رنج و لذت برای شروع کردن و ادامه دادن استفاده می کنیم که بسیار مسیر رو لذت بخش میکنه.
یعنی وقتی که برای من ادامه دادن و حرکت کردن نه تنها ترسی نباشه بلکه خیلی هم لذت بخش باشه دیگه کار تمومه و روبه جلوووو میرم چون ذهنم داره لذت میبره و اشتیاقم بیشتر و بیشتر میشه.
( خیلی جا داره این اهرم رو کار کنم و باید هر روز کار کنم که بیشتر جا بیوفته و به نظرم باید همیشگی باشه).
3:
سرزنش نکردن خودم و در صلح بودن با خودم:
به قول دوست عزیزم؛
یاد گرفتم که تمایل طبیعی انسان به سکون هست واین چیز طبیعی هست.اگر در زندگی مدت کوتاهی دچارش شدم فکر نکنم که یک بیماری هست.
(تجربیات زیادی داشتم که بخاطر عدم درک ماهیت انسان بودنم کلی به خودم سخت می گرفتم و خودمو سرکوب میکردم به هر نحوی و با خودم رفیق نبودم اما الان خیلی کمتر شده انصافا و بیشتر خودمو دوست دارم خدا رو شکررر)
4:
کنترل ذهن:
اخ که چقدرررر کج فهمی داشتم از این کنترل ذهن.
من تا حالا فکر میکردم که کنترل ذهن یعنی اینکه فقط حس خوب داشته باشی و گاهی هم از زیر مسئولیت های زندگیم فرار میکردم با این دید که جسم بد نشه و از مسیر خارج نشم و…
یعنی اصلا فکر نمیکردم که:
اهرم رنج و لذت
هدف داشتن و حرکت کردن واسش
پول ساختن
روابط عاطفی
ورزش کردن
تفریح کردن
و در کل امورات زندگی که هر کردم از ما داریم، همگی باید در سایه کنترل ذهن انجام بشن.
یعنی وقتی من هدفی دارم ،باید واسش حرکت کنم و از قدم های کوچک و پیوسته شروع کنم و پیش برم و این پروسه همش نیاز به کنترل ذهن داره.
یعنی نیاز به مدیریت ذهن داره.
یعنی فکر میکردم کنترل ذهن یعنی:
بشینی و حس خوب داشته باشی!!!!!!!!!!
من اینجوری شنیده بودم چون دوست داشتم اینجوری بشنوم و حس خوبی بهم میداد چون حرکت کردن کلا واسم رنج آور شده بود (اونم واسه اینکه سالهای سال در مسیری حرکت کردم که هیچ علاقه ای بهش نداشتم)
و دیگه میلی به حرکت نداشتم یعنی انرژی نداشتم و زندگی واسم تلخ شده بود چون در مسیر خودم نبودم و در مسیر آدمای دیگه داشتم قدم میزدم.
من گمراهی بودم که بازم الله خدایان کرد و از گمراهی ها نجاتم داد.
این مسیر همیشه نیاز به هدایت گری داره و اگر فکر کنم که دیگه فهمیدم و تموم شد اشتباه کردم.
فهمیدم که در هرجای مسیر که باشم بازم به الله فقیرم…
خدایا
تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم
ما را به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به آنها نعمت دادی
نه غضب شدگان و نه گمراهان
5:
الگو برداری از افراد:
امشب شنیدم که پسر عموم که از خودم کوچیکتره خونه و ماشین خریده.
با خودم گفتم اگر اون تونسته منم میتونم من که کارنامه بسیار موفق تری نسبت بهش دارم.
من که بارها از طرف اون مورد تحسین قرار گرفتم.
من که سالها الگو واسش بودم…
حالا چی شده که از بعد مالی اون نتایج کسب کرده؟؟؟
فقط بخاطر اینکه در مسیر علاقش پیش رفت و باورهای مالی بهتری داشت.
6:
آیه 23 مؤمنون:
دیشب این آیه هم جز الهاماتم بود.
معنی آیه:
ما هیچ نفسی را تکلیف نمی کنیم جز طاقت و توانایی او…
در همون حین داشتم سعی میکردم معنی آیه رو بفهمم که یهویی یاد کتاب آموزشی افتادم که چند ماه پیش داشتم مطالعه میکردم.
این کتاب در حوزه ورزشی خودم بود که داشتم میخوندمش و برنامه های برای ورزشکارانی که قصد دارن برای رقابت ها آماده بشن ارائه داده بود.
این کتاب برنامه تمرینیش طوری بود که با شرایط فعلی من قابل اجرا بود و میتونستم شروعش کنم اما بخاطر باورهای سمی شدیدی که من داشتم مانع بودن.
با این آیه متوجه شدم که الهامات درست دقیقا با شرایط فعلی ما قابل اجرا هستند.
یکی از اون باورهای مخرب کمالگرایی بود که شدیداً داشتنش و دارم.
من انتظار داشتم همون اول کاری مثل ورزشکاران حرفه ای دیگه در عشقم درآمد داشته باشم و کار و عشقم یکی باشه اما چون بهش نمی رسیدم ادامه ندادم و فکر میکردم مسیرم اشتباهه. درصورتی که میتونستم کار کنم و درآمد داشته باشم و تمریناتم هم داشته باشم و کم کم شرایط بهبود پیدا میکنه و عوض میشه…
از طرفی هم باور کمبود زمان بشدت منو گمراه میکرد و عجولم کرده بود طوری که نمی تونستم تمرکز کنم.
امیدوارم بتونم اینها رو عملی کنم و در زندگیم اجرا کنم و تغییر بیشتری خلق کنم. باید در راستای این آگاهی ها زندگی رو ادامه بدم و هر روز مرورشون کنم.اخ که چقدرررر این آگاهی ها بهم آرامش دادن و دلم قرص شد درحالی که هنوز هیچ چیزی تغییر نکرده و تازه داره از درون شروع میشه…
خدا رو شکر بخاطر هدایت های الله
در پناه الله باشیم
به نام خدای بزرگ عالم
این فایل امروز جزو “نشانه ی امروز من” بود و وقتی ویدیو شروع شد اصلا شگفت زده شدم
من دو روز پیش در عقل کل سوالی پرسیدم و چند روزی هست که دنبال جوابی بودم که دقیقا در این ویدیو به من گفته شد !!!!
جوری که خداوند ما رو هدایت میکنه واقعا شگفت انگیزه ، جوری که بلده همه چیز رو جور کنه و بزاره جلوت
من زیاد به نشانه ی امروز سر نمیزدم ، ولی امروز خیلی یهویی به ذهنم رسید که برم ببینم نشانه ی امروز من چی میتونه باشه !
که وقتی ویدیو شروع شد اتفافا استاد همون اولای ویدیو جواب من رو داد !!!
و من واقعا از این پروردگار مهربونممممم سپاسگزارممممم
عاشقتم خدای من !!!!
الهی همتون توی زندگیتون پر از این هدایت ها باشه و زندگیتون سراسر شادی باشه
در پناه الله
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوب ثابتقدم
چقدر قشنگ آقا محسن سوال خیلی خوبی مطرح کرد که همه ما در گیر این مسئله کما بیش هستیم چون به قول استاد تمایل ما به گرایش کاری نکردن است چون کنترل رو از دست میدهیم چون به جایی که می رسیم از نظر مالی و باید سعی کنیم الگوی خوبی را پیدا کنیمانگیزه برای ما بیشتر می شود و این نیاز داره به تمرین و کنترل ذهن چون جهان مجبور میکنه تا رشد کنی و اگر رشد نکنی خورد میشی زیر دست و پای جهان
و این نگرش راحت نیست چون مقاومت زیادی از خودت باز نشان میدهی
اگر تمرکز کنی رو هدف خودمون با شدت و قوی اگر بهش نزدیک شدی هدف بعدی را انتخاب کنید تا همیشه حرکت درما شکل بگیره
و تفکر خطرناک اینکه پرهیز کنیم از افرادی که با اختلاف از ما بالاتر از حد فاصل فرکانسی ما از اون زیادتر است و حس میکنیم و امید نداریم و جایگاهی که او رسیده ما جور دیگر نگاه کنیم
حسودی که باعث میشه انگیزه بگیریم و به دست آوریم تا حرکت کنیم به خواسته هایمان به نظرمن چیزی خیلی خوبی است به شرطی که خودمان را در مقابل توانایی های خودمان به جایگاه خوبی برسیم
خیلی ممنون استاد بابت صحبتهای خیلی قشنگتون
در پناه الله یکتا شاد سلامت باشید انشالله
به نام الله هدایتگرم
سلام به استاد عزیز مریم جان عشقم ودوستای خوبم
با توجه به روند پیشرفت دوست خوبمون محسن عزیز که در سن خیلی کم نتایج فوق العاده خوبی گرفته وباز هم روی خودش کار میکنه و هر روز دنبال یه ورژن بهتر و بروزتر از خودش میگرده این واقعااااا جای تشویق و تحسین داره …..
این نگاه برای من میتونه الگویی باشه که در هر جایگاهی که هستی باز هم باید برای بهتر شدن قدم برداریم ،حرکت کنیم جهان همیشه در حال حرکته یا باید باهاش همراه شد یا زیر چرخ های جهان له میشی….. هیچ چیز ایستا نیست …
استاد عزیزمون هم نمونه ی بارزی از این الگو هستند و با اینکه در زندگیشون به هر آنچه میخواستن رسیدن باز هم هر روز دنبال اهداف جدید میرن واین حرکت و پیشرفت وهر روز بهتر و بهتر شدن به وضوح در زندگی ایشون قابل لمسه …
باید برای پیشرفت و بهتر شدن هر بار خودم رو با روزهای قبل خودم مقایسه کنم هر بار با رسیدن به یک هدف دنبال برنامه ریزی و هدف جدید باشم در این میان هر موفقیت کوچیکی که کسب میکنم کلی انگیزه و اعتماد به نفس منو تقویت میکنه و همین باعث میشه با جدیت بیشتر روی خودم کار کنم با تمرکز و احساس خوب هر بار بیشتر از قبل پیشرفت کنم گاهی اوقات میشه با نگاه کردن به کسانی که در راه از مون سبقت گرفتن و الان در جایی هستند که نگاه کردن به زندگی شون حس رقابت یا حسادت منو برانگیخته میکنه به جای غصه خوردن واحساس بد یا سرکوب اون فرد ازش ایده گرفت و به این درک رسید که اگه اون شخص تونسته پس من هم میتونم وبا جدیت بیشتر تلاش کرد… تشویق وتحسین افراد موفق هم بسیار تاثیر گذاره وذهن رو در راستای بدست آوردن ثروت و موفقیت های بزرگ تربیت میکنه دیدن آدمهای موفق انگیزه ای بسیار قوی در افراد برای حرکت کردن ایجاد میکنه
وجمله ی استاد عزیز از زبان شیرین مریم جون عزیزم که غرور میتونه در راستای خدمت و باورهای قدرتمند کننده ما باشه تا ما رو به پیشرفت برسونه نه باورهای محدود کننده که باعث بشه حرکت نکنیم …
و هر برچسب بدی مثل حسادت ،غرور ،تکبر،ترس ،و….میشه باعث حرکت، پیشرفت ،و شکوفا شدن در فرد باشه
یا اینکه باعث بشه هیچ وقت نتونیم بر این احساسات غلبه کنیم وباعث ضربه زدن به خود بشیم
در آخر تشکر میکنم از استاد بزرگوار
مریم جووووووووووووون عزیزم
و دوستای نازنینم
برای همه آرزوی بهترین ها رو دارم
در پناه الله
ب نام الله مهربان و هدایتگر
ب سمت خواسته ها ب آسانی
سلام ب استاد ومریم عزیز
=تمایل انسان ب حرکت نکردنه بعد از گرفتن نتایج موفقعیت حرکت نمیکنه
=با الگو گرفتن از افراد موفق میشه یاد گرفت و حرکت کرد و انگیزه گرفت
=در جهان باید حرکت کرد و جهان مجبورت میکنه حرکت کنی
=با هدف گزاری کردن همیشه در حال حرکت هستین
=همیشه ب افراد موفق نگاه کنیم ب افراد بدبخت نگاه نکنیم
=انگیزه بگیرم از داشتن نعمت های افراد و بگیم باید منم داشته باشم
بشرم و از این احساسات کمک میگیرم برای پیشرفتم
حرکت کردن خود شما بزرگترین الگو بشریت هست اینقد موفقیعیت بازم فعالیت و حرکت واقعن قابل تحسین هستین
فایل زیبایی بود خیلی زیبا بود
آرزوی
سلامتی ثروت شادی حال خوب و هدایت الله براتون دارم