https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-07-17 06:29:212024-04-23 07:41:15گفتگو با دوستان 29 | قانون تکامل و “پایداری نتایج”
108نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به همه عباس منشی های عزیز خدا رو شکر که در سال 1402 با سایت عباس منش آشنا شدم و زندگیم دگرگون شد کلی اتفاقات خوب افتاده برام خدایا شکر که خیلی آرام تر شدم البته بقول استاد هنوز خیلی جا داره تا رو خودم کار کنم ، اما الان مسلط تر و آرومتر نسبت به خودم هستم و اینو دیروز واقعا از اونجایی حس کردم که منو همکارم هردو با یه سمت (کارشناس ارشد حسابداری ) دنبال کار بهتر می گردیم و هر جای خوبی که پیدا کنیم به همدیگه می گیم و دیروز از یه جای خوب به اون زنگ زدن و گفتن که از اول سال بعد بیاد و مشغول کار بشه و این تو شرایطی بود که مدیر مالیمونم به خاطر بچه دار شدن تو بستن حساب ها نبود و اگه این همکارم میرفت شرایط نادلخواه پیش میومد ولی من ذهنمو کنترل کردم و گفتم که اشکال نداره هر تضادی پیش میاد برای پیشرفت منه و برای همکارم آرزوی موفقیت کردم و گفتم قطعا خدا برای من کار بهتری مطابق خواسته هام جور میکنه . و خیلی جالب بود که اگه قبلا بود اصلا برخوردم اینطوری نبود. و خداروشکر که در این حد تکاملم رو طی کردم . مورد دوم آزمونی بود که جمعه داشتم و مطالعه ی کلی داشتم و این آزمون کلی شرکت کننده داشت ولی من گفتم خدایا من که تا اونجا که می تونستم خوندم و خدارو شکر می کردم که می خوام برم سر آزمون و سوالا طوری هست که من به اندازه قبولی میزنم و واقعا حسم خوب بود و چون فایل های احساس لیاقت رو گوش داده بودم به جای مترو ، اسنپ گرفتم و خدا رو شکر کردم که انقدر امکانات هست و من به راحتی می تونم برم سرجلسه و چقدر آقایی که منو رسوند خوش برخورد بود و برام دعای خیر کرد . و بااینکه یه خورده دیر شده بود و من باید ساعت 3 میرسیدم و بازم خدا رو شکر کردم که خیلی مراقب های مهربون و خوش برخوردی هستن اونجا و من براحتی می تونم برم سر جلسه. و خیلی جالب بود که این باعث شده بود من به هر کدوم از مراقبا که میرسیدم قبل از همه منو راهنمایی می کردن و همه جوره کمکم،می کردن که به راحتی و زود صندلیم رو پیدا کنم انگار همه وظیفه داشتن که بهم،کمک کنن و من،به راحتی رسیدم به صندلیم و حوزه ی امتحانیم و جالب تر این بود که من دلم چایی می خواست و وقتی چایی آوردن واسه مراقبا گفت 2 تا چایی اضافه داریم کسی می خواد و من دستم رو بالا بردم و اونم خیلی با احترام آورد و چایی و با قند برام گذاشت و این اولین بار بود تو یه آزمونی که انقدر مراقب مهربونی داشتیم که اونو هم به خاطر تغییرات و کنترل ذهنم می دونم و حالام که دارم می نویسم حسم به آزمونه خیلی خوبه و میگم خداروشکر که قبول میشم و هر لحظه اون لحظه اعلام نتایج و دیدن اسم خودم رو تو قبول شده ها و حال خوبم رو در اون لحظه تصور می کنم و مطمئنم اون روز قطعا میام تو سایت و مجدد این حس خوب رو با بچه ها در میون میذارم .
خدایا شکرت بابت همه ی این اتفاقات عالی و موضوع بعدی مرخصی ام هست که الان خیلی راحت می تونم هر موقع بخوام مرخصی بزنم و براحتی تایید بشه و برم و از لحظات خوب لذت ببرم و این از وقتی اتفاق افتاد که من بیشتر با خودم تکرار می کنم که چقدر زیادن آدمایی که تایم کاریشون مثل استاد دسته خودشونه و لذت میبرن از زندگی و یه موضوع جالب که یادم افتاد اینکه من روز قبل از آزمون رو مرخصی می خواستم تا بشینم درس بخونم و خیلی راحت مدیرمون موافقت کرد و چون خونمون به خاطر ساخت ساختمون بغلی خیلی سرو صدا بود و من قبلا همش غر میزدم بابت این موضوع ، ولی اون روز وقتی دوباره سرو صدا شد وسیله هامو جمع کردم و با خودم گفتم میرم کتابخونه تو محله ای که دوس دارم اونجا خونه داشته باشیم با اینکه اصلا نمی دونستم اونجا کجا کتابخونه عمومی فعال برای مطالعه داره ولی بازم خدارو شکر کردم که یه کتابخونه خوب با ویو عالی و ساکت می تونم براحتی پیدا کنم و همین طور که با خوشحالی 1 ساعت راه رو تا اون محله طی می کردم خدارو بابت اینکه اونجا کتابخونه های خوب داره و جای خوش آب و هوایی هست شکر می کردم و زدم اینترنت و دوتا کتابخونه رو آورد برام وقتی اولی رو رفتم گفت خانم اینجا دیگه جمع شده ولی میتونی کتابخونه ی اونیکی پارک رو بری و من رفتم اون کتابخونه و متصدی اش جلو در بود و داشت با یکی صحبت می کرد و وقتی من گفتم می تونم از کتابخونه استفاده کنم خیلی محترمانه گفت بله حتما و من براحتی رفتم و واقعا به همون زیبایی و سکوتی بود که می خواستم خدایا شکرت که انقدر مهربونی و جالب تر اونجا بود که بعد از من یه آقایی اومد تو و گفت میشه اینجا نشست و مطالعه کرد منم گفتم میشه ولی نمی دونم چطور میشه کتاب امانت گرفت، گفت : من فقط جای ساکت می خوام و کتابا رو دست نمیزنم و نشست و کمی بعد متصدی اومد داخل و به آقایی که نشسته بود گفت شما باید عضو کتابخونه باشی تا بتونی استفاده کنی و ایشونم گفتن من عضویت کلی کتابخانه های عمومی رو دارم و این در حالی بود که اصلا به من حرفی نزد و این رو از کنترل ذهن و احساس خوب مساوی اتفاقات خوب می دونم .البته منم حق عضویت و درخواست صدور کارت عضویت رو دادم تا دفعات بعد خواستم برم راحت باشم و کلی از زیبایی های اون محله و آدماش شکر گزاری کردم و مطمئنم که بزودی میام و خبر خرید خونه دلخواهم رو تو سایت می نویسم براتون .خدایا شکرت برای این همه زیبایی و حال خوب .
این سریال گفتگوی استاد با دوستان را خیلی دوست دارم
چون هم از تجارب دوستانی که در این راه موفق شده اند می توانم استفاده کنم
استاد هم خیلی عالی صحبت های دوستان را تکمیل می کند و این یک الگوی عالی و زیبا برای این ذهن منطقی من خواهد بود
یک درس بسیار مهم در این فایل یاد گرفتم
هرگز با دیگران بحث نکنم
وقتی که می دانم راه و روش من صحیح است همان راه را بروم
و بی شک من موفق خواهم بود
نکته زیبای دیگر هرگز دنبال جلب توجه برای دیگران نباشم
هرگز دنبال این نباشم که بخواهم برای خودم فالور جمع کنم
یادم باشد وقتی که به خدای مهربان خودم تکیه کنم واز او هدایت بخواهم بی شک او من را به موفق ترین موفقیت ها خواهد رساند
نکته زیبای دیگر اینکه باید روند تکاملی خودم را طی کنم
باید روی خودم و باورهای خودم کار کنم
باید بتوانم خودم را جوری هدایت کنم که به راحتی و آسانی بتوانم به رشد و پیشرفت برسم آنهم با طی کردن روند تکاملی در خودم که این روند تداوم داشته باشد و همیشگی و پایدار باشد
ابراهیم عزیز سوال پرسیدن که استاد چرا هر کی رو خودش کار کنه همه میان سمتش ؟؟این قانونه چیه …
من میخوام در جوابشون ی سری توضیحات بدم که باعث پیشرفت خودم هم بشه
دوست عزیزم
اول ازتون ممنونم بابت این سوالای زیبایی که از استاد میپرسید همیشه و همه جا
و از خداوند بزرگ هم سپاسگزارم که من رو هدایت میکنه به سمت شما خوبان
در جواب این سوال باید بگم که این قانون همون قانونیه که بر اساس توحید هستش
اساس این قانون : عدم شرک ورزیدن و این که جهان میخواهد که شما همیشه و همیشه در حال پیشرفت باشی و با پیشرفت خودت جهان رو گسترش بدی
اساس این قانون تمرکز روی خودت و اینکه کاری نداشته باشی که در اطرافت چه اتفاقاتی داره میوفته هستش که همین نشانه ی ایمان و سپاسگزاری و بودن در راه هدایت هست
آقا ابراهیم عزیزم
همه ی اینها همون داستان بنده خوب خدا بودن و در عوضش پاداش گرفتن هستش همونطور که در قران بارها بهش اشاره شده
این نتیجه همون نتیجه ای که خدا برات رقم خواهد زد با قوانینش
این همون نتیجه ایه که جهان برات به ارمغان میاره
چرا ؟؟؟
چون تو کار درست و انجام دادی
کار درست چیه ؟؟
موحد بودن
تمرکز رو خودمون
در هر لحظه و هر لحظه
فارغ از اینکه در جهان داره چه اتفاقی میوفته
کار درست چیه؟؟
به غیر چشم ندوختن و اطمینان به این که خدا نتیجرو رقم میزنه با اون قوانینی که قرار داده
همه و همه بر میگرده به باور های توحیدیمون
این باور ها واقعا زیر ساز همه چیزن در جهان هستی
برای ما ادما بررسی و تحقیق در مورد باور های درست خیلی مهم هستش
این باورها همون باورهایی که میشه روش هر چیزی که دلت میخوادو ساخت
امیدوارم هممون در وهله اول به ساخت این باورها تو زندگیمون اهمیت بدیم
چون این باورها باعث میشه راه درست و بتونی همیشه از نادرست تشخیص بدی
و بتونی خیلی زود قدم های درست و برداری و بعدش به صورت تصاعدی پیشرفت کنی
:)
خدایا شکرت به خاطر این قوانین زیبا و دوست داشتنی که مارو به خواسته هامون نزدیک و نزدیک تر میکنه
و مهم تر از همه مارو به اصلمون نزدیک میکنه و حالمونو خوب میکنه
استادجانم، چقدر خدارو شاکرم که شاگرد شما هستم، فقط خداوند میدونه، خودم والبته یه مدتی هست خانوادم میدونند، که اگر من امروز شکر الله توی زندگیم وکارم دارم هر روز پیشرفت میکنم با تلاش کمتر و آرامش بیشتر، فقط وفقط به خاطر اینه که از تجربه های شما که در قالب اینهمه اگاهی های ناب هست رو ، تا جایی که تونستم وبتونم دارم توی زندگیم ازشون استفاده بهشون عمل میکنم…
روایت زندگی تک تک ما، مثل همون تشبیه قشنگ شماست که انگاری توی جنگلی گم شده بودیم(زندگی) که یه هلیکوپتر نجات رسید(خداوند) و مارو پیدا کرد و از اون بالا مسیرو بهمون نشون داد و ما تونستیم ،راه خروج از اون جنگل عظیم و ترسناک رو پیدا کنیم اونم به راحتی…
خداوند شمارو برای من انتخاب کرد، تا از طریق آگاهیها وتجربه های ناب شما، مسیر راحت زندگیمو پیدا کنم…
منیکه همش توی تمام امورات زندگیم لقمه رو دور سرم میچرخوندم وبعد میذاشتم دهنم، حالا بافاصله یک وجبی از دهان ودستم روبرو هستم دستمو میارم جلوی دهانم ، لقمه وارد دهانم میشه و میخورمش خیلی راحت….
یعنی دیگه توی امورات زندگیم بیراهه نمیرم، مسیرهای سخت رو امتحان نمی کنم وحتی واردشون نمیشم…
چون من یه نقشه گنج دارم، که از سیدحسین عباسمنش گرفتم، که اگه دقیقا از روی همون نقشه اقدام کنم، براحتی میرسم به گنج!!!
مگه یه آدم توی زندگیش جز آرامش وامنیت و رضای خداوند چی میخواد؟؟ آدمیکه در آرامش وامنیت هست و ازدرون شاد وخوشحاله ، بدون شک یه پکیج کامل از سعادت وخوشبختی رو می تونه داشته باشه، که شامل سلامتی روحی و روانی و جسمی و جنسیش میشه، ومال واموالیکه براش خیر وبرکت به همراه میاره و حلال وپاک وآماده هست و نام نیک و یکتاپرستی وتوحیدی بودنی که از روی ایمان وتوکلش به رب العالمین هست…
من وقتی کار مورد علاقمو، 6 ماه پیش شروع کردم، سعی کردم بازم میگم سعی کردم قدم به قدم با طی کردن تکامل به سمت جلو حرکت کنم…
راستش وقتی یاد سی تا کلاس رایگانی که فقط توی دانشگاه برقرار کرده بودید میفتم و هربار توفایلی میشنوم یا تو کامنتی میخونم، یاد خودم میفتم، 30 تا مدل رایگان، 30 تا مدل زدم تا خودم رو محک بزنم، تا ببینم چقدر توانایی تو شروع کارم دارم، هزینه از جیب، عشق دردل، و اشتیاق درجسم وجان که حرکتم میداد هر روز برم سالن و 7و8 وگاهی 10 ساعت سرپا بمونم ومدل هایی که فقط از طریق فضای مجازی آموخته بودم رو روی مشتری به صورت زنده پیاده کنم، مثل داستان خوندن کتابها و خوندن قرآن شما، اونجا که تصمیم گرفتید از دریافت اطلاعات بیاین بیرون و در عمل اونهارو پیاده کنید…
واون مدلهایی که زدم شکر خدا الان داره برام هربار مشتریهای بیشتری و ورودی مالی بیشتری میاره، اگرچه منبع درآمد اصلیم ازجای دیگست، اما میدونم که منم مثل شما که این مراحل رو سپری کردید و اون زمان از لطفی که خداوند براتون داشت و اون شرایط حقوق گرفتن بدون سرکار رفتن توکشتی و کار با تاکسی و خرید اون زمین و 15 برابر شدنش تو مدت کم و…بعد تهران و……تا رسیدن به درآمد اصلی ازکاریکه عاشقش بودید و هدف خودتون توی زندگی میدونستید…میدونم که منم بزودی ان شالله رزق و روزیم توی کارمورد علاقه ام بیشتر وبیشتر میشه، و تمرکزی فقط دل میدم به همین کارو درآمدم فقط میاد تواین مسیر دلخواه وکاردلخواهم به امید خدا…
نه اینکه اینا توحرف باشه و بخوام حالا توی لیست عملکردهام بذارم نه دارم مدتها بهشون عمل میکنم وکلی نتیجه گرفتم از شون تواین چندسال…
همین ورودی مالی که الان دارم از مسیر دیگه، حلال وپاک و اماده که لطف خداست، باعث شده اون خواسته ی من که در مورد رفتن در کار مورد علاقه ام بود، به ثمر بشینه …
اصلا آقاااااا، من هرجا به هر کدوم از آگاهیهایی که شما استاد قشنگم که بهم دادید عمل کردم فقط خیر دیدم و خیر دیدم و خیر ولاغیر….
وچی از این شیرینتر که تو یه خانواده همه بشینن دور هم و از درسهای عباسمنش صحبت کنند و از ایمانش و از راهکارهای نابشو وتجربه های کاربردیش….
چی باعث شد خانوادمم بیان تو این مسیر؟
آرامش و شادی و حس خوشبختی و ایمان و توحیدی که در من دیدند توی این یکی دوسال با تمام سختی ها و مشکلاتی که امدند ورفتند و هربار یه ورژن قویتراز من ساختند و یه آدم با توکلتر با ایمانتر ویکتاپرست تر، که به لطف الله شکر الله مهربان، زندگیش داره در خیر وخوشی سپری میشه….
همینکه خانوادمم به لطف الله می تونند حداقل چند شبانه روزدور هم جمع بشند و بدون بحث،و دعوا و دلخوری و تشنج، برای ماییکه نمی تونستیم حتی چند ساعت کنار همدیگه وکنار پدرو مادرمون و بچه هامون و …در صلح وصفا باشیم، حالا به لطف الله انقدر در صلح و آرامش در کنار هم قرار میگیریم و انقدر سعی میکنیم توجه کنیم به داشته ها ونعمتها و اونچه که خداوند از روی لطف ورحمتش بهمون داده حتی در حد یه آشی که درست می کنیم و با لذت وشکرگزاری دور هم میخوریم، برای تک تک ما نعمت بزرگ ودستاورد بزرگی محسوب میشه…
برعکس گذشته که تمام تلاشمون رو میکردیم همه چیز توی مهمونی هامون پرفکت وبی نقص و کامل باشه وتو چشم بیاد،و نهایتا با بحث ودلخوری یکی خراب میشد و از بین میرفت و کوفتمون میشد همیشه دور همییامون،حالا سعی می کنیم اگه یه نیمرو هم بودبا عشق بخوریم و شاکر باشیم و بگیم وبخندیم و ازوجود هم لذت ببریم…
بماند که چه درهایی ازنعمت های بیشتروبزرگترداره وارد زندگی تک تک ما میشه هر بار…
تازه مادرم فقط به آگاهیهای که از من میگیره عمل میکنه وگوشی اندروید نداره و فایلهای استاد رو خیلی کم می بینه و خواهرام وبرادرم و پسرم که منو الگو قراردادن مدتهاست تو همه چیز…
تازه وارد سایت و کانال تلگرام و این مسیر شدن، و پدرم که از در صلح بودن ما به لطف الله داره در صلح بودن باخودش و در صلح بودن در کنار ما رو تجربه میکنه….
این چیزهایی که میگم، برای خانواده ای اتفاق افتاده که 40 سال و….. نمی تونستند حتی یه صبح تا شب در صلح وصفا و بدون ناراحتی رو در کنار هم بگذرونند!!!
الهی هزاران بار شکر، که نتایج نشون میده مسیر صد درصد درست هست و باید باید باید همیشه ادامه اش داد…
ان شالله که به لطف الله مهربان هم منو خانوادم و هم هرکسی وارد این مسیر شده توی این مسیر همیشه ثابت قدم باشه…
استاد قشنگم مریم دوستداشتنی ام، ایمانی از جنس ایمان شما، ودرآغوش گرفتن وبوسیدنتون و تشکر وقدرانی فیس توفیس از شما رو،،، از خداوندخواستارم…
به جای بحث کردن یا قانع کردن دیگران که خلاف باورهای ما را دارند و هدر دادن انرژی و زمان خود است آنها را تشویق کرده که کارهایی را که فکر می کنند درست است انجام داده زیرا بسیاری از افراد حتما باید با عمل کردن به کارهای نا درستی که فکر می کنند درست است به زمین خورده و شکست بخورند. توضیحات ما هیچ اثری در آنها نخواهد داشت . بیشتر افرادی که برای تبلیغات محصولات خود و یا خدمات هزینه ای گزاف می پردازند برای این است که جلب توجه کرده و دوست دارند یک شبه دیده شوند.
عامل دیگر نیز عجول و طمع کار بودن آنها است که می خواهند قانون تکامل را دور زده و زودتر به هدف خود برسند.اما کسانی که به سرعت موفق می شوند به سرعت نیز نابود خواهند شد.
برای داشتن موفقیت پایدار و مداوم باید قانون تکامل را رعایت کرده، باورهای خود را اصلاح کنیم تا به آن دست یابیم.
با سلام به استاد عزیزم مریمخانموتکتکبچههای سایت
موضوع مغایرت تبلیغات با قانون جهان
وقتی ما پول برای تبلیغ میدیم در اصل داریم تلاش میکنیم زور میزنیم هزینه میکنیم که دیده بشیم
ممکنه این هزینه ابتدا خیلی خیلی کم باشه ولی چون ارام ارام باور میکنیم که این راه موثر هست ادامه میدیم بار دوم بار سوم اگهی کوچک اگهی بزرگتر تبلیغ بیشتر هزینه بیشتر از یک جایی اگر طرف اگاهیش را کسب نکنه و باورهاش بیشتر روی تبلیغات میخ کوب بشه که بله این تبلیغات هست که داره فروش منا زیاد میکنه از اونجا به بعد وارد داستان شرک میشه و توکلش میره روی تبلیغات و اسیر تبلیغ میشه از اونجایی کههمه چیز درونی است و تبلیغ یک موضوع بیرونی هست و اگر شما توکل و امیدت به موضوع بیرونی گذاشته بشه چونتحتکنترل شما نیست که چهتعدادی اگهی شما را ببینند یا نبینند و علاقه مند به خرید بشوند یا نشوند
ممکنه همونتبلیغ ضد تبلیغ بشه و یا کلا جواب نده و قطعا به شکست می انجامه
طبق قانون ماخودمون خالق صفر تا صد کل اوضاع و احوال زندگیمونهستیم وقطعا فروش و کسب درامد هم قسمتی از این شرایطی هست که ما ازدرونخودمونوباورهامون باید تغییرش بدیم
درسته که باور به اینکه تبلیغات برای من فروش بیشتر ایجاد میکنه تا یک جایی جواب میده ولی زمانی که این باور مخرب اثر میزاره رو باور کلیدی و اصلی توحیدی از اونجا به بعد جواب نمیده دیگه یعنی همه چیز طرف میشه وابستگی به تبلیغاتش
این موضوع با تکامل رابطه مستقیم داره چون با زور پول و زور زدن در اصل طرف مدار خودش را میخواهد تغییر بدهد این تغییر مدار باید روند تکاملی نرم خودش را داشته باشه که تبلیغات پولی افراطی این روند را بر هم میزنه در نهایت باعث بر همخوردناحساس شخص میشه و شکست حاصل اونه وقتیروند بصورت نرموتکاملی انجام میشه احساس شخص در صورت شکست های کوچک اصلا بهم نمیریزه و حتی باعثتقویت احساس خوبش میشه با تداوم میتونه مسیر را ادامه بده چون هزینه ای برای این دیده شدنش نمیده داره مسیرش میره ومیگه توکل بخدا خدا برام میرسونه ( همین دوکلمه عظیم باوری هست )
به میزانی که باورهای توحیدی ما زیاد بشه احساس ارامش بیشتری داریم وبه میزانی که باورهای توحیدی ما کم بشه احساس ارامش از بین میره تبلیغات از عواملی هست که باعث کم شدن باور توحیدی میشه چون ارام ارام باور شخص را به سمت پولدادن = دیده شدن بیشتر = مشتری بیشتر سوق میده مثل یک باطلاق
همه ما تجربه داریم کالاهایی که زیادی تبلیغ کردن حالمون بهم خورده و گفتیم اینا نمیخواهیم یا کاغذهای تبلیغاتی کهنخوانده انداختیمشون یا پیامک های تبلیغاتی که باز نکرده دیلیت کردیم استاد نشون دادن صندوق پست در خونشون را که چقدر از این اگهی ها میاد توش و یا خود من در ایمیل و پیامک هام و یا تماس های خنده دار تبلیغاتی که بلافاصله قطعشونمیکنیم قطعا این عملکرد ما باعث احساس بد در اگهی دهنده میشه و هرچقدر اون بیشتر زور بزنه احساسش بدتر میشه واز هدفش دورتر میشه بسته به اینکه چقدر در این باطلاق گیر کرده باشه
و از یک زاویه دیگر که موضوع تبلیغات را بخواهیم با قانون برسی کنیم تمرکز شخص اگهی دهنده بر نتیجه است و عدم لذت بردن از مسیر که ما بهش میگیم تکامل
شخص اگهی دهنده تمرکزش میزاره روی هدف در اصل اون داره هدفش میبینه و از اونجایی که به هدفش نرسیده احساسش بد میشه و طبق قانون باید احساس بدش بیشتر بشه ونتیجه نمیگیره ولی اگر بجای بجای تمرکز روی هدف تمرکز بزاره روی تک تک لحظات مسیر و لذت ببره و در اصل هدفش را همین الان ببینه که بهش رسیده همین فروش یکمشتری امروز خدایا شکرت بابت همین یک فروش احساسش خوب میشه و سپاسگزار همینی که الان داره باشه فارق از اینکه کارخانه اش بزرگ شده یا نه ماشین دلخواهش خریده یا نه خونه اش بزرگکرده یا نه و ….. حالش خوب میشهوطبق قانون باید احساس خوبش بیشتر وبیشتر بشه و فروشش بیشتر میشه چون فروش بیشتر احساس خوب بیشتر براش رقممیزنه اتفاقا ارزوهای بک گراند ذهنیش خیلی زودتر حاصل میشه
داشتن نگرش لذت بردن از لحظه تنها با داشتن باورهای قوی توحیدی ممکنه در غیر این صورت نمیتونه ادامه بده
باید حتما باورهای توحیدی داشته باشه چرا ؟؟ چون ذهن منطقی نمیزاره شما لذت ببرید ذهن منطقی میگه تا کی میخوای صبر کنی ؟ میخواهی پیر بشی ؟ میخوای برای پیریت خونه ات بسازی ؟ برای گورت ماشین مدل بالا میخواهی و صد ها نجوای دیگر و اگر از اینادمها هم اطراف شخص باشن که ایننجواها بیشتر و بیشتر میشه خفه کننده تمام این نجواها باورهای عظیمتوحیدیهست من شخصا برای تک تکاین نجواها باورهای توحیدی را هدایت شدم بهش و سعی کردمدرککنم انشا الله
بالاترین نجوا در مورد زمان هست که به لطف الله اون هم هدایت شدم بهش و حتی نتیجه هم گرفتم نتیجه اینکه با کارت ملیمکه عکس 6 سال پیشمهست میرم بانک کارمند بانک با تعجب میگه چطور ممکنه این عکس شما باشه !؟؟؟؟؟؟ ومن فقط میخندم و میگمخودم هستم میگه چطور ممکنه کسی جوان شده باشه !؟؟؟
بله دوست عزیزم به نجواهای ذهن منطقی اهمیتندهفقط روی باورها باید کار کرد و عالی ترین باورها باورهایی که در قران هست قران یکگنج بزرگه یک کلید طلایی ثروتو خوشبختی محض
و یک موضوع دیگه اینکه نباید معرفی خدمات یا محصولمون را با تبلیغ اشتباه بگیریم من شخصا محصولات جدیدم را در اینستاگرامم معرفی میکنم (مجانی ) صفر تا صد عکاسی خودم انجام میدهم و دو سایت بسیار عالی دارم که کلکسیونی از محصولاتم خودم در سایت میزارم ومعرفی میکنم
و بجای تبلیغات باورهای عالی میسازم با هدایت الله چند نمونه برای شما ذکر میکنم
محصولات من بسیار ارزشمنده بسیار ارزشمنده چون حاصل صداقت ودرستی و ایمان من به خداونده وهر کجا میره صدها مشتری جدید را برای من جذب میکنه چون عطر محصولات من در جهان میپیچه الهی شکر
خداوند از بینهایت طریق به اسانی و راحتی محصولات منا به جهان معرفی میکنه الهی شکر
دستان خداوند برای من به راحتی تبلیغ میکنند ومحصولات من را به همدیگر معرفی میکنند الهی شکر
محصولات من بقدری ارزشمند هست که افراد ارزشمند وعالی را جذب میکنه الهی شکر
محصولان من بقدری خاص و عالی هست که هر تولید کننده ای برای تولید بهترین وخاص ترین محصولاتش از محصولات من استفاده میکنه الهی شکر
ممنونم از استاد عزیزکهدستی از دستان خداوند بود وبا اکاهی های نابشون قرانرا برای من جذاب ودلنشین تر کرد عاشق قران هستم
چیزی که امروز توی این فایل خیلی برای من رنگی بود موضوع تکامل و چگونگی رسیدن به اهداف
از اونجایی که من آدمی هستم با نیم کره راستم بیشتر تصمیم میگیرم خیلی از اهدافمو بزرگ و دور از دسترس تعیین میکنم و خیلی وقتها بخاطر همین موضوع نتونستم بهش برسم یه به وسطاش میرسیدم و نامید میشدم
پاشنیه آشیل خودمو توی رسیدن به اهداف تا حدود زیادی متوجه شدم ..من باید از اهداف کوچیکتر شروع کنم و هر روز یک قدم برای رسیدن به اون هدف بزرگه بردارم اینجوری هم مسیر رسیدن به اهدافم لذت بخش تر میشه و هم وقتی به هدفم رسیدم تکامل خودمو طی کردم و همونجور که استاد بارها گفتن که زمانی آدم به خواستش میرسه که بتونه باور کنه اون خواسته رو داره قبل از رسیدن بهش
یعنی منی که میخوام سخنران بشم اگر توی کل زندگیم حتی کی بار هم جلوی جمع سخنرانی نکردم حتی اگه شب تا صب هم تجسم کنم و جملات تاکیدی بگم نمیتونم به خواستم برسم بلکه مثل استاد که وقتی این خواسته توی وجودش شکل گرفت از ایدهای کوچیک شروع کرد مثلا از دانشگاه بندرعباس شروع کرد به برگزاری سمنیارهای در حوزه علاقه خودش اون هم بصورت رایگان و پله پله تکامل خودشو طی کرد تا رسید به تالار تفاهم تهران و برگزاری سمینارهای بزرگ
استاد زمانی تونست سمینار بزرگ برگزار کنه که توی کارنامه خودش برگزاری سمینارهای کوچیک ثبت کرده بود و همون نتایج کوچیک اینقدر بارها و بارها تکرار کرد برای خودش که تونست اونا رو پله کنه برای موفقیتهای بعدیش
این تکامل پاشنه آشیل همه ماست ،فکر نکنم کسی باشه که دوس نداشته باشه یه ماه میلیاردر بشه ولی این کار طبق قانون تکامل امکان پذیر نیست
ما میتونیم سریع به خواستهامون برسیم ولی به شرط اینکه هدف خودمونو به صورت واضح بشاسیم ،و به تیکهای کوچیک تقسیمش کنیم و از اجرای ایدهای عملی در راستای الهامات که با ایجاد باورهای درست در ما شکل میگیره لذت ببریم و به هدف نچسبیم (یعنی عجله نکنیم و ایمان داشته باشیم طبق قانون بدون تغییر خداوند وقتی من هدفی دارم و درخواستشو به جهان دادم ،این جهان بدون شک هدف من همدن لحظه بهم داده و اجابت کرده منو ولی در صورتی من دریافت میکنم خواسته خودمو که اولا ایدهای عملیمو اجرا کنم و بزارم تکاملم طی بشه و آماده بشم برای دریافتش و خیالم راحت باشه که بهش میرسم )
تمام مشکل ما چسبیدن بع هدفه و فکر میکنیم اگر این هدفو بهش برسیم دیگه خوشبختیم در حالی که این مسیر رسیدن به هدف که باعث خوشحالی و لذت ..
این تجربه شخصی خودمه
من خیلی دوسداشتم که سمینار برگزار کنم و هر شب تجسم میکردم و حسابی براش ایدهامو اجرا کردم ولی وقتی داشتم برگزارش میکردم و انجامش دادم انگار هیچ احساس خاصی نداشتم ،یعنی خوشحال بودم ولی احساس خیلی خاصی نداشتم ،برعوس اون موقع که فکر میکردم اگه جور بشه من به همه چی میرسم هیچ اتفاق خاصی پیش نیومد
یعنی میخوام بگم دیگه سعی میکنم وقتی خواسته ای دارم برنامه بچینم براش و ایدهامو اجرا کنم ولی رسیدن بهش میسپلرم دست خدا و این جهان و فقط لذت میبرم و رهاترم نسبت به قبل
این رهاتر بودن من الان برام معنی پیدا کرده ،قبلا اصلا درکش نمیکردم ولی الان معنیش یه چیز دیگه شد برام
سپاسگزار الله یکتا هستم که این آگاهی ها رو به واسطه استاد عزیزمون بهم انتقال داده ..
استاد عزیزم هر کجا هستین در پناه الله یکتا شاد و سربلند پیروز باشین
حضور استاد در دانشگاه آزاد بندرعباس و سخنرانی برای 30 تا کلاس درس فقط بخاطر 2 علت بود.
یکی شور واشتیاق سوزان استاد به مباحث موفقیت و قرآنی و دومی توانایی غلبه بر ترس هست.
یکی از عوامل مهم موفقیت استاد غلبه بر ترس است و بهایش را پرداخت کرده مخصوصا زمانی یک هفته بیرون از شهر قم رفت و در یکی از باغ های نزدیک قبرستان چادر زد و هم کتابش را نوشت و هم بطور مستقیم بر ترسش غلبه کرد و ایمانش را به خدا ثابت کرد و خداوند هدایتگر هم بعنوان پاداش هدایت کرد به فلوریدا آمریکا.
جسارت استاد بی نظیر هست براش خیلی سخته از چیزی بترسه .
آگاه باشید که قطعاً بر اولیاى خدا، نه ترسى است و نه اندوهگین مى شوند.
آنان که ایمان آورده اند و شیوه ى آنان پرهیزکارى است.
اکثریت مردم عجول هستن و تلاش می کنند یک شبه پولدار بشن ، یک شبه ره صد ساله را برن ، یک شبه بدنی مثل آرنولد ی داشته باشن بههر قیمتی که شده با هر هزینه ای گه شده و البته موفق میشه ولی پس ارز مدتی زود به سقوط می کنند و با مخ به زمین می خورن
اینطور افراد را نمیشه قانع کرد و هدایت کرد بهتر بگیم راه نادرست خودت را برو چون توی مدار صحبت های ما نیستن.
سلام به همه عباس منشی های عزیز خدا رو شکر که در سال 1402 با سایت عباس منش آشنا شدم و زندگیم دگرگون شد کلی اتفاقات خوب افتاده برام خدایا شکر که خیلی آرام تر شدم البته بقول استاد هنوز خیلی جا داره تا رو خودم کار کنم ، اما الان مسلط تر و آرومتر نسبت به خودم هستم و اینو دیروز واقعا از اونجایی حس کردم که منو همکارم هردو با یه سمت (کارشناس ارشد حسابداری ) دنبال کار بهتر می گردیم و هر جای خوبی که پیدا کنیم به همدیگه می گیم و دیروز از یه جای خوب به اون زنگ زدن و گفتن که از اول سال بعد بیاد و مشغول کار بشه و این تو شرایطی بود که مدیر مالیمونم به خاطر بچه دار شدن تو بستن حساب ها نبود و اگه این همکارم میرفت شرایط نادلخواه پیش میومد ولی من ذهنمو کنترل کردم و گفتم که اشکال نداره هر تضادی پیش میاد برای پیشرفت منه و برای همکارم آرزوی موفقیت کردم و گفتم قطعا خدا برای من کار بهتری مطابق خواسته هام جور میکنه . و خیلی جالب بود که اگه قبلا بود اصلا برخوردم اینطوری نبود. و خداروشکر که در این حد تکاملم رو طی کردم . مورد دوم آزمونی بود که جمعه داشتم و مطالعه ی کلی داشتم و این آزمون کلی شرکت کننده داشت ولی من گفتم خدایا من که تا اونجا که می تونستم خوندم و خدارو شکر می کردم که می خوام برم سر آزمون و سوالا طوری هست که من به اندازه قبولی میزنم و واقعا حسم خوب بود و چون فایل های احساس لیاقت رو گوش داده بودم به جای مترو ، اسنپ گرفتم و خدا رو شکر کردم که انقدر امکانات هست و من به راحتی می تونم برم سرجلسه و چقدر آقایی که منو رسوند خوش برخورد بود و برام دعای خیر کرد . و بااینکه یه خورده دیر شده بود و من باید ساعت 3 میرسیدم و بازم خدا رو شکر کردم که خیلی مراقب های مهربون و خوش برخوردی هستن اونجا و من براحتی می تونم برم سر جلسه. و خیلی جالب بود که این باعث شده بود من به هر کدوم از مراقبا که میرسیدم قبل از همه منو راهنمایی می کردن و همه جوره کمکم،می کردن که به راحتی و زود صندلیم رو پیدا کنم انگار همه وظیفه داشتن که بهم،کمک کنن و من،به راحتی رسیدم به صندلیم و حوزه ی امتحانیم و جالب تر این بود که من دلم چایی می خواست و وقتی چایی آوردن واسه مراقبا گفت 2 تا چایی اضافه داریم کسی می خواد و من دستم رو بالا بردم و اونم خیلی با احترام آورد و چایی و با قند برام گذاشت و این اولین بار بود تو یه آزمونی که انقدر مراقب مهربونی داشتیم که اونو هم به خاطر تغییرات و کنترل ذهنم می دونم و حالام که دارم می نویسم حسم به آزمونه خیلی خوبه و میگم خداروشکر که قبول میشم و هر لحظه اون لحظه اعلام نتایج و دیدن اسم خودم رو تو قبول شده ها و حال خوبم رو در اون لحظه تصور می کنم و مطمئنم اون روز قطعا میام تو سایت و مجدد این حس خوب رو با بچه ها در میون میذارم .
خدایا شکرت بابت همه ی این اتفاقات عالی و موضوع بعدی مرخصی ام هست که الان خیلی راحت می تونم هر موقع بخوام مرخصی بزنم و براحتی تایید بشه و برم و از لحظات خوب لذت ببرم و این از وقتی اتفاق افتاد که من بیشتر با خودم تکرار می کنم که چقدر زیادن آدمایی که تایم کاریشون مثل استاد دسته خودشونه و لذت میبرن از زندگی و یه موضوع جالب که یادم افتاد اینکه من روز قبل از آزمون رو مرخصی می خواستم تا بشینم درس بخونم و خیلی راحت مدیرمون موافقت کرد و چون خونمون به خاطر ساخت ساختمون بغلی خیلی سرو صدا بود و من قبلا همش غر میزدم بابت این موضوع ، ولی اون روز وقتی دوباره سرو صدا شد وسیله هامو جمع کردم و با خودم گفتم میرم کتابخونه تو محله ای که دوس دارم اونجا خونه داشته باشیم با اینکه اصلا نمی دونستم اونجا کجا کتابخونه عمومی فعال برای مطالعه داره ولی بازم خدارو شکر کردم که یه کتابخونه خوب با ویو عالی و ساکت می تونم براحتی پیدا کنم و همین طور که با خوشحالی 1 ساعت راه رو تا اون محله طی می کردم خدارو بابت اینکه اونجا کتابخونه های خوب داره و جای خوش آب و هوایی هست شکر می کردم و زدم اینترنت و دوتا کتابخونه رو آورد برام وقتی اولی رو رفتم گفت خانم اینجا دیگه جمع شده ولی میتونی کتابخونه ی اونیکی پارک رو بری و من رفتم اون کتابخونه و متصدی اش جلو در بود و داشت با یکی صحبت می کرد و وقتی من گفتم می تونم از کتابخونه استفاده کنم خیلی محترمانه گفت بله حتما و من براحتی رفتم و واقعا به همون زیبایی و سکوتی بود که می خواستم خدایا شکرت که انقدر مهربونی و جالب تر اونجا بود که بعد از من یه آقایی اومد تو و گفت میشه اینجا نشست و مطالعه کرد منم گفتم میشه ولی نمی دونم چطور میشه کتاب امانت گرفت، گفت : من فقط جای ساکت می خوام و کتابا رو دست نمیزنم و نشست و کمی بعد متصدی اومد داخل و به آقایی که نشسته بود گفت شما باید عضو کتابخونه باشی تا بتونی استفاده کنی و ایشونم گفتن من عضویت کلی کتابخانه های عمومی رو دارم و این در حالی بود که اصلا به من حرفی نزد و این رو از کنترل ذهن و احساس خوب مساوی اتفاقات خوب می دونم .البته منم حق عضویت و درخواست صدور کارت عضویت رو دادم تا دفعات بعد خواستم برم راحت باشم و کلی از زیبایی های اون محله و آدماش شکر گزاری کردم و مطمئنم که بزودی میام و خبر خرید خونه دلخواهم رو تو سایت می نویسم براتون .خدایا شکرت برای این همه زیبایی و حال خوب .
سلام به استاد مهربان
سلام به دوستان خوب خودم
این سریال گفتگوی استاد با دوستان را خیلی دوست دارم
چون هم از تجارب دوستانی که در این راه موفق شده اند می توانم استفاده کنم
استاد هم خیلی عالی صحبت های دوستان را تکمیل می کند و این یک الگوی عالی و زیبا برای این ذهن منطقی من خواهد بود
یک درس بسیار مهم در این فایل یاد گرفتم
هرگز با دیگران بحث نکنم
وقتی که می دانم راه و روش من صحیح است همان راه را بروم
و بی شک من موفق خواهم بود
نکته زیبای دیگر هرگز دنبال جلب توجه برای دیگران نباشم
هرگز دنبال این نباشم که بخواهم برای خودم فالور جمع کنم
یادم باشد وقتی که به خدای مهربان خودم تکیه کنم واز او هدایت بخواهم بی شک او من را به موفق ترین موفقیت ها خواهد رساند
نکته زیبای دیگر اینکه باید روند تکاملی خودم را طی کنم
باید روی خودم و باورهای خودم کار کنم
باید بتوانم خودم را جوری هدایت کنم که به راحتی و آسانی بتوانم به رشد و پیشرفت برسم آنهم با طی کردن روند تکاملی در خودم که این روند تداوم داشته باشد و همیشگی و پایدار باشد
ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل ارزشمند و عالی
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام استاد عزیزم و مریم عزیزم
افرین استاد لذت بردم از جواب فوق العاده تون
عالی بود
خدایی این بهترین جواب بود و چقدر رشد شما و درخت زندگی شما ک طبق قوانین رشد کرده ،ریشه های عمیقی داره خداییی
این حرف های عمیق شما و جواب های فوق العاده تون
عالیه
خداروشکر من دنبال جلب توجه های بیش از حد نبودم و نیستم
نمیگم جلب توجه نمیخوام ،اتفاقا گاهی مچ خودم رو میگیرم ک فلان کار رو برای جلب توجه دارم انجام میدم و سریع ب خودم نهیب میزنم
و اینک استاد خداروشکر من از اونایی بودم ک توی یه رابطه له له شدم تا ب خودم اومدم و الان بسیار قوی ام و دم خدا گرم ک لهم کرد و قوی تر سرپا شدم
الان توپ تکونم نمیده توی این زمینه
بسیار قوی هستم از نظر روابط احساسی و خودم رو اولویت قرار میدم و اون دختر ضعیف واقعا مرد و دوباره متولد شد خدایا شکرت
و توی سلامتی من اصلا چک و لگدی نخوردم چون مواظب این لاین بودم و الانم ک توی قانون سلامتی ام و خیالم تخت تخته
و توی ثروتمند راستش چک و لگد خوردم و رو ب رشد خداروشکر
و الان بسیار احساس فوق العاده ای دارم
و شنیدن این حرفتون باری از روی دوش ام بر داشت ک بدرک ک اطرافیان زندگی شون چطوریه
خیلیا باید باید له بشون تا تغییر کنند
خلاص
پس اتمام حجت شد
من خودم روی خودم کار کنم ،تغییر صحیح من توی مسیر درست خودش یه شعاع دایره آدم های اطرافم رو تغییر خواهد داد
خدایا شکرت
من میخوام موفق شم پولدار شم احساس بی نظیر تر از الان داشته باشم میخوام مهاجرت کنم
یه زندگی فوق العاده میخوام
خدای مهربونم شکرت
ابراهیم عزیز سوال پرسیدن که استاد چرا هر کی رو خودش کار کنه همه میان سمتش ؟؟این قانونه چیه …
من میخوام در جوابشون ی سری توضیحات بدم که باعث پیشرفت خودم هم بشه
دوست عزیزم
اول ازتون ممنونم بابت این سوالای زیبایی که از استاد میپرسید همیشه و همه جا
و از خداوند بزرگ هم سپاسگزارم که من رو هدایت میکنه به سمت شما خوبان
در جواب این سوال باید بگم که این قانون همون قانونیه که بر اساس توحید هستش
اساس این قانون : عدم شرک ورزیدن و این که جهان میخواهد که شما همیشه و همیشه در حال پیشرفت باشی و با پیشرفت خودت جهان رو گسترش بدی
اساس این قانون تمرکز روی خودت و اینکه کاری نداشته باشی که در اطرافت چه اتفاقاتی داره میوفته هستش که همین نشانه ی ایمان و سپاسگزاری و بودن در راه هدایت هست
آقا ابراهیم عزیزم
همه ی اینها همون داستان بنده خوب خدا بودن و در عوضش پاداش گرفتن هستش همونطور که در قران بارها بهش اشاره شده
این نتیجه همون نتیجه ای که خدا برات رقم خواهد زد با قوانینش
این همون نتیجه ایه که جهان برات به ارمغان میاره
چرا ؟؟؟
چون تو کار درست و انجام دادی
کار درست چیه ؟؟
موحد بودن
تمرکز رو خودمون
در هر لحظه و هر لحظه
فارغ از اینکه در جهان داره چه اتفاقی میوفته
کار درست چیه؟؟
به غیر چشم ندوختن و اطمینان به این که خدا نتیجرو رقم میزنه با اون قوانینی که قرار داده
همه و همه بر میگرده به باور های توحیدیمون
این باور ها واقعا زیر ساز همه چیزن در جهان هستی
برای ما ادما بررسی و تحقیق در مورد باور های درست خیلی مهم هستش
این باورها همون باورهایی که میشه روش هر چیزی که دلت میخوادو ساخت
امیدوارم هممون در وهله اول به ساخت این باورها تو زندگیمون اهمیت بدیم
چون این باورها باعث میشه راه درست و بتونی همیشه از نادرست تشخیص بدی
و بتونی خیلی زود قدم های درست و برداری و بعدش به صورت تصاعدی پیشرفت کنی
:)
خدایا شکرت به خاطر این قوانین زیبا و دوست داشتنی که مارو به خواسته هامون نزدیک و نزدیک تر میکنه
و مهم تر از همه مارو به اصلمون نزدیک میکنه و حالمونو خوب میکنه
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
استادجانم، چقدر خدارو شاکرم که شاگرد شما هستم، فقط خداوند میدونه، خودم والبته یه مدتی هست خانوادم میدونند، که اگر من امروز شکر الله توی زندگیم وکارم دارم هر روز پیشرفت میکنم با تلاش کمتر و آرامش بیشتر، فقط وفقط به خاطر اینه که از تجربه های شما که در قالب اینهمه اگاهی های ناب هست رو ، تا جایی که تونستم وبتونم دارم توی زندگیم ازشون استفاده بهشون عمل میکنم…
روایت زندگی تک تک ما، مثل همون تشبیه قشنگ شماست که انگاری توی جنگلی گم شده بودیم(زندگی) که یه هلیکوپتر نجات رسید(خداوند) و مارو پیدا کرد و از اون بالا مسیرو بهمون نشون داد و ما تونستیم ،راه خروج از اون جنگل عظیم و ترسناک رو پیدا کنیم اونم به راحتی…
خداوند شمارو برای من انتخاب کرد، تا از طریق آگاهیها وتجربه های ناب شما، مسیر راحت زندگیمو پیدا کنم…
منیکه همش توی تمام امورات زندگیم لقمه رو دور سرم میچرخوندم وبعد میذاشتم دهنم، حالا بافاصله یک وجبی از دهان ودستم روبرو هستم دستمو میارم جلوی دهانم ، لقمه وارد دهانم میشه و میخورمش خیلی راحت….
یعنی دیگه توی امورات زندگیم بیراهه نمیرم، مسیرهای سخت رو امتحان نمی کنم وحتی واردشون نمیشم…
چون من یه نقشه گنج دارم، که از سیدحسین عباسمنش گرفتم، که اگه دقیقا از روی همون نقشه اقدام کنم، براحتی میرسم به گنج!!!
مگه یه آدم توی زندگیش جز آرامش وامنیت و رضای خداوند چی میخواد؟؟ آدمیکه در آرامش وامنیت هست و ازدرون شاد وخوشحاله ، بدون شک یه پکیج کامل از سعادت وخوشبختی رو می تونه داشته باشه، که شامل سلامتی روحی و روانی و جسمی و جنسیش میشه، ومال واموالیکه براش خیر وبرکت به همراه میاره و حلال وپاک وآماده هست و نام نیک و یکتاپرستی وتوحیدی بودنی که از روی ایمان وتوکلش به رب العالمین هست…
من وقتی کار مورد علاقمو، 6 ماه پیش شروع کردم، سعی کردم بازم میگم سعی کردم قدم به قدم با طی کردن تکامل به سمت جلو حرکت کنم…
راستش وقتی یاد سی تا کلاس رایگانی که فقط توی دانشگاه برقرار کرده بودید میفتم و هربار توفایلی میشنوم یا تو کامنتی میخونم، یاد خودم میفتم، 30 تا مدل رایگان، 30 تا مدل زدم تا خودم رو محک بزنم، تا ببینم چقدر توانایی تو شروع کارم دارم، هزینه از جیب، عشق دردل، و اشتیاق درجسم وجان که حرکتم میداد هر روز برم سالن و 7و8 وگاهی 10 ساعت سرپا بمونم ومدل هایی که فقط از طریق فضای مجازی آموخته بودم رو روی مشتری به صورت زنده پیاده کنم، مثل داستان خوندن کتابها و خوندن قرآن شما، اونجا که تصمیم گرفتید از دریافت اطلاعات بیاین بیرون و در عمل اونهارو پیاده کنید…
واون مدلهایی که زدم شکر خدا الان داره برام هربار مشتریهای بیشتری و ورودی مالی بیشتری میاره، اگرچه منبع درآمد اصلیم ازجای دیگست، اما میدونم که منم مثل شما که این مراحل رو سپری کردید و اون زمان از لطفی که خداوند براتون داشت و اون شرایط حقوق گرفتن بدون سرکار رفتن توکشتی و کار با تاکسی و خرید اون زمین و 15 برابر شدنش تو مدت کم و…بعد تهران و……تا رسیدن به درآمد اصلی ازکاریکه عاشقش بودید و هدف خودتون توی زندگی میدونستید…میدونم که منم بزودی ان شالله رزق و روزیم توی کارمورد علاقه ام بیشتر وبیشتر میشه، و تمرکزی فقط دل میدم به همین کارو درآمدم فقط میاد تواین مسیر دلخواه وکاردلخواهم به امید خدا…
نه اینکه اینا توحرف باشه و بخوام حالا توی لیست عملکردهام بذارم نه دارم مدتها بهشون عمل میکنم وکلی نتیجه گرفتم از شون تواین چندسال…
همین ورودی مالی که الان دارم از مسیر دیگه، حلال وپاک و اماده که لطف خداست، باعث شده اون خواسته ی من که در مورد رفتن در کار مورد علاقه ام بود، به ثمر بشینه …
اصلا آقاااااا، من هرجا به هر کدوم از آگاهیهایی که شما استاد قشنگم که بهم دادید عمل کردم فقط خیر دیدم و خیر دیدم و خیر ولاغیر….
وچی از این شیرینتر که تو یه خانواده همه بشینن دور هم و از درسهای عباسمنش صحبت کنند و از ایمانش و از راهکارهای نابشو وتجربه های کاربردیش….
چی باعث شد خانوادمم بیان تو این مسیر؟
آرامش و شادی و حس خوشبختی و ایمان و توحیدی که در من دیدند توی این یکی دوسال با تمام سختی ها و مشکلاتی که امدند ورفتند و هربار یه ورژن قویتراز من ساختند و یه آدم با توکلتر با ایمانتر ویکتاپرست تر، که به لطف الله شکر الله مهربان، زندگیش داره در خیر وخوشی سپری میشه….
همینکه خانوادمم به لطف الله می تونند حداقل چند شبانه روزدور هم جمع بشند و بدون بحث،و دعوا و دلخوری و تشنج، برای ماییکه نمی تونستیم حتی چند ساعت کنار همدیگه وکنار پدرو مادرمون و بچه هامون و …در صلح وصفا باشیم، حالا به لطف الله انقدر در صلح و آرامش در کنار هم قرار میگیریم و انقدر سعی میکنیم توجه کنیم به داشته ها ونعمتها و اونچه که خداوند از روی لطف ورحمتش بهمون داده حتی در حد یه آشی که درست می کنیم و با لذت وشکرگزاری دور هم میخوریم، برای تک تک ما نعمت بزرگ ودستاورد بزرگی محسوب میشه…
برعکس گذشته که تمام تلاشمون رو میکردیم همه چیز توی مهمونی هامون پرفکت وبی نقص و کامل باشه وتو چشم بیاد،و نهایتا با بحث ودلخوری یکی خراب میشد و از بین میرفت و کوفتمون میشد همیشه دور همییامون،حالا سعی می کنیم اگه یه نیمرو هم بودبا عشق بخوریم و شاکر باشیم و بگیم وبخندیم و ازوجود هم لذت ببریم…
بماند که چه درهایی ازنعمت های بیشتروبزرگترداره وارد زندگی تک تک ما میشه هر بار…
تازه مادرم فقط به آگاهیهای که از من میگیره عمل میکنه وگوشی اندروید نداره و فایلهای استاد رو خیلی کم می بینه و خواهرام وبرادرم و پسرم که منو الگو قراردادن مدتهاست تو همه چیز…
تازه وارد سایت و کانال تلگرام و این مسیر شدن، و پدرم که از در صلح بودن ما به لطف الله داره در صلح بودن باخودش و در صلح بودن در کنار ما رو تجربه میکنه….
این چیزهایی که میگم، برای خانواده ای اتفاق افتاده که 40 سال و….. نمی تونستند حتی یه صبح تا شب در صلح وصفا و بدون ناراحتی رو در کنار هم بگذرونند!!!
الهی هزاران بار شکر، که نتایج نشون میده مسیر صد درصد درست هست و باید باید باید همیشه ادامه اش داد…
ان شالله که به لطف الله مهربان هم منو خانوادم و هم هرکسی وارد این مسیر شده توی این مسیر همیشه ثابت قدم باشه…
استاد قشنگم مریم دوستداشتنی ام، ایمانی از جنس ایمان شما، ودرآغوش گرفتن وبوسیدنتون و تشکر وقدرانی فیس توفیس از شما رو،،، از خداوندخواستارم…
خیلی دوستتون دارم
سلام و درود به شما! مینای عزیز دوستداشتنی…..
دوست عزیزم نتایجتونو توی نشانه روزم در قدم 12 دهم خوندم لذت بردم..
بهتون تبریک میگم که این مسیر رو به لطف خداوند داریید پیش میبریید…
واقعا”هیچ دنیایی به زیبایی این بهشت نیست…
که هر چقدر به خودشناسی میرسی ..بیشتر میدونی در برابر خداوند ناتوان و ضعیفی!
اینروزا دارم سر سپردگی کامل در برابر خداوند رو بیشتر درک میکنم.
هر چقدر بیشتر درکش میکنم بیشتر احساس میکنم .باید تسلیمش باشم..و بیشتر متوکلتر باشم تا کارها انجام بشه…
به محض اینکه،”روی ذهنم حساب باز میکنم.اون لحظه کارم “متوقف میشه…
وقتی ازش درخاست میکنم فورا کن فیکون میشه…
یجورایی اینروزا ..احساس میکنم …خیلی باید بهش وابسته باشم…
و دقیقا با باورهای اکثریت مردم.منافات داره …
بهمین خاطره..خداوند گفته..
ای کسانیکه که ایمان اورده ایید خدا را بسیار یاد کنید…
واقعا تو مسیر درست پایدار ماندن.مخصوصا ایتروزا که دارم قدم های بیزنسیم را برمیدارم…باید خیلی خیلی در برابرش، متواضع.و طبق الهاماتم پیش برم….
هر عجله ایی باعث میشه کارم بسختی،پیش بره..
در لحظه که بهش وصل میشم فورا کن فیکون میشه…دقیقا معجزه…
معجزه..همینه …وقتی که باورش کنی.کارایی برات انجام میده که اصلا ،خودتم باورش نمیکردی اینقدر به سادگی انجام بشه…
این نوع باور این نوع تفکره…که تو رو با اکثریت،” جامعه …متفاوت میکنه
دقیقا اینروزا. …دارم این پکیچ رو با تکامل درک میکنم..
هر چقدر درکش میکنم.بیشتر بهش عمل میکنم..
نمیدونم شما دوست عزیزم تو چه مداری بسر میبری.فقط:میخاستم ..بهتون تبریک بگم…
که همجوره زندگیتون در تمام زوایا “تعقییر کرده…
این ؛ خدای رب العالمین ..داره چکارهایی رو انجام میده..هر چقدر بهش وابسته میشیم.بیشتر احساس میکنم بهش:نیازمندم.
دوست عزیز هم مدارم.روزهای خوبی رو براتون ارزومندم.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
به جای بحث کردن یا قانع کردن دیگران که خلاف باورهای ما را دارند و هدر دادن انرژی و زمان خود است آنها را تشویق کرده که کارهایی را که فکر می کنند درست است انجام داده زیرا بسیاری از افراد حتما باید با عمل کردن به کارهای نا درستی که فکر می کنند درست است به زمین خورده و شکست بخورند. توضیحات ما هیچ اثری در آنها نخواهد داشت . بیشتر افرادی که برای تبلیغات محصولات خود و یا خدمات هزینه ای گزاف می پردازند برای این است که جلب توجه کرده و دوست دارند یک شبه دیده شوند.
عامل دیگر نیز عجول و طمع کار بودن آنها است که می خواهند قانون تکامل را دور زده و زودتر به هدف خود برسند.اما کسانی که به سرعت موفق می شوند به سرعت نیز نابود خواهند شد.
برای داشتن موفقیت پایدار و مداوم باید قانون تکامل را رعایت کرده، باورهای خود را اصلاح کنیم تا به آن دست یابیم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
با سلام به استاد عزیزم مریمخانموتکتکبچههای سایت
موضوع مغایرت تبلیغات با قانون جهان
وقتی ما پول برای تبلیغ میدیم در اصل داریم تلاش میکنیم زور میزنیم هزینه میکنیم که دیده بشیم
ممکنه این هزینه ابتدا خیلی خیلی کم باشه ولی چون ارام ارام باور میکنیم که این راه موثر هست ادامه میدیم بار دوم بار سوم اگهی کوچک اگهی بزرگتر تبلیغ بیشتر هزینه بیشتر از یک جایی اگر طرف اگاهیش را کسب نکنه و باورهاش بیشتر روی تبلیغات میخ کوب بشه که بله این تبلیغات هست که داره فروش منا زیاد میکنه از اونجا به بعد وارد داستان شرک میشه و توکلش میره روی تبلیغات و اسیر تبلیغ میشه از اونجایی کههمه چیز درونی است و تبلیغ یک موضوع بیرونی هست و اگر شما توکل و امیدت به موضوع بیرونی گذاشته بشه چونتحتکنترل شما نیست که چهتعدادی اگهی شما را ببینند یا نبینند و علاقه مند به خرید بشوند یا نشوند
ممکنه همونتبلیغ ضد تبلیغ بشه و یا کلا جواب نده و قطعا به شکست می انجامه
طبق قانون ماخودمون خالق صفر تا صد کل اوضاع و احوال زندگیمونهستیم وقطعا فروش و کسب درامد هم قسمتی از این شرایطی هست که ما ازدرونخودمونوباورهامون باید تغییرش بدیم
درسته که باور به اینکه تبلیغات برای من فروش بیشتر ایجاد میکنه تا یک جایی جواب میده ولی زمانی که این باور مخرب اثر میزاره رو باور کلیدی و اصلی توحیدی از اونجا به بعد جواب نمیده دیگه یعنی همه چیز طرف میشه وابستگی به تبلیغاتش
این موضوع با تکامل رابطه مستقیم داره چون با زور پول و زور زدن در اصل طرف مدار خودش را میخواهد تغییر بدهد این تغییر مدار باید روند تکاملی نرم خودش را داشته باشه که تبلیغات پولی افراطی این روند را بر هم میزنه در نهایت باعث بر همخوردناحساس شخص میشه و شکست حاصل اونه وقتیروند بصورت نرموتکاملی انجام میشه احساس شخص در صورت شکست های کوچک اصلا بهم نمیریزه و حتی باعثتقویت احساس خوبش میشه با تداوم میتونه مسیر را ادامه بده چون هزینه ای برای این دیده شدنش نمیده داره مسیرش میره ومیگه توکل بخدا خدا برام میرسونه ( همین دوکلمه عظیم باوری هست )
به میزانی که باورهای توحیدی ما زیاد بشه احساس ارامش بیشتری داریم وبه میزانی که باورهای توحیدی ما کم بشه احساس ارامش از بین میره تبلیغات از عواملی هست که باعث کم شدن باور توحیدی میشه چون ارام ارام باور شخص را به سمت پولدادن = دیده شدن بیشتر = مشتری بیشتر سوق میده مثل یک باطلاق
همه ما تجربه داریم کالاهایی که زیادی تبلیغ کردن حالمون بهم خورده و گفتیم اینا نمیخواهیم یا کاغذهای تبلیغاتی کهنخوانده انداختیمشون یا پیامک های تبلیغاتی که باز نکرده دیلیت کردیم استاد نشون دادن صندوق پست در خونشون را که چقدر از این اگهی ها میاد توش و یا خود من در ایمیل و پیامک هام و یا تماس های خنده دار تبلیغاتی که بلافاصله قطعشونمیکنیم قطعا این عملکرد ما باعث احساس بد در اگهی دهنده میشه و هرچقدر اون بیشتر زور بزنه احساسش بدتر میشه واز هدفش دورتر میشه بسته به اینکه چقدر در این باطلاق گیر کرده باشه
و از یک زاویه دیگر که موضوع تبلیغات را بخواهیم با قانون برسی کنیم تمرکز شخص اگهی دهنده بر نتیجه است و عدم لذت بردن از مسیر که ما بهش میگیم تکامل
شخص اگهی دهنده تمرکزش میزاره روی هدف در اصل اون داره هدفش میبینه و از اونجایی که به هدفش نرسیده احساسش بد میشه و طبق قانون باید احساس بدش بیشتر بشه ونتیجه نمیگیره ولی اگر بجای بجای تمرکز روی هدف تمرکز بزاره روی تک تک لحظات مسیر و لذت ببره و در اصل هدفش را همین الان ببینه که بهش رسیده همین فروش یکمشتری امروز خدایا شکرت بابت همین یک فروش احساسش خوب میشه و سپاسگزار همینی که الان داره باشه فارق از اینکه کارخانه اش بزرگ شده یا نه ماشین دلخواهش خریده یا نه خونه اش بزرگکرده یا نه و ….. حالش خوب میشهوطبق قانون باید احساس خوبش بیشتر وبیشتر بشه و فروشش بیشتر میشه چون فروش بیشتر احساس خوب بیشتر براش رقممیزنه اتفاقا ارزوهای بک گراند ذهنیش خیلی زودتر حاصل میشه
داشتن نگرش لذت بردن از لحظه تنها با داشتن باورهای قوی توحیدی ممکنه در غیر این صورت نمیتونه ادامه بده
باید حتما باورهای توحیدی داشته باشه چرا ؟؟ چون ذهن منطقی نمیزاره شما لذت ببرید ذهن منطقی میگه تا کی میخوای صبر کنی ؟ میخواهی پیر بشی ؟ میخوای برای پیریت خونه ات بسازی ؟ برای گورت ماشین مدل بالا میخواهی و صد ها نجوای دیگر و اگر از اینادمها هم اطراف شخص باشن که ایننجواها بیشتر و بیشتر میشه خفه کننده تمام این نجواها باورهای عظیمتوحیدیهست من شخصا برای تک تکاین نجواها باورهای توحیدی را هدایت شدم بهش و سعی کردمدرککنم انشا الله
بالاترین نجوا در مورد زمان هست که به لطف الله اون هم هدایت شدم بهش و حتی نتیجه هم گرفتم نتیجه اینکه با کارت ملیمکه عکس 6 سال پیشمهست میرم بانک کارمند بانک با تعجب میگه چطور ممکنه این عکس شما باشه !؟؟؟؟؟؟ ومن فقط میخندم و میگمخودم هستم میگه چطور ممکنه کسی جوان شده باشه !؟؟؟
بله دوست عزیزم به نجواهای ذهن منطقی اهمیتندهفقط روی باورها باید کار کرد و عالی ترین باورها باورهایی که در قران هست قران یکگنج بزرگه یک کلید طلایی ثروتو خوشبختی محض
و یک موضوع دیگه اینکه نباید معرفی خدمات یا محصولمون را با تبلیغ اشتباه بگیریم من شخصا محصولات جدیدم را در اینستاگرامم معرفی میکنم (مجانی ) صفر تا صد عکاسی خودم انجام میدهم و دو سایت بسیار عالی دارم که کلکسیونی از محصولاتم خودم در سایت میزارم ومعرفی میکنم
و بجای تبلیغات باورهای عالی میسازم با هدایت الله چند نمونه برای شما ذکر میکنم
محصولات من بسیار ارزشمنده بسیار ارزشمنده چون حاصل صداقت ودرستی و ایمان من به خداونده وهر کجا میره صدها مشتری جدید را برای من جذب میکنه چون عطر محصولات من در جهان میپیچه الهی شکر
خداوند از بینهایت طریق به اسانی و راحتی محصولات منا به جهان معرفی میکنه الهی شکر
دستان خداوند برای من به راحتی تبلیغ میکنند ومحصولات من را به همدیگر معرفی میکنند الهی شکر
محصولات من بقدری ارزشمند هست که افراد ارزشمند وعالی را جذب میکنه الهی شکر
محصولان من بقدری خاص و عالی هست که هر تولید کننده ای برای تولید بهترین وخاص ترین محصولاتش از محصولات من استفاده میکنه الهی شکر
ممنونم از استاد عزیزکهدستی از دستان خداوند بود وبا اکاهی های نابشون قرانرا برای من جذاب ودلنشین تر کرد عاشق قران هستم
موفق باشید در پناه رب العالمین
وحید ربانی
با سلام
درک من ازین فایل نشانه این است که باید قانون تکامل را رعایت کردباید این قانون را درک کرد
عدم رعایت این قانون با سر به زمین خوردن است
معروف شدن به هر صورتی یعنی خلاف قانون تکامل
در مورد کارهامون رفتارهایمان فکر کنیم
نگذاریم حتمن شکست بخوریم تا درک کنیم
قانون باور
زندگی ما را باور می سازد
باورها فرکانس دارند
جهان به فرکانسهای ما پاسخ می دهد
سلام خدمت استاد عزیز و دوسداشتنی
چیزی که امروز توی این فایل خیلی برای من رنگی بود موضوع تکامل و چگونگی رسیدن به اهداف
از اونجایی که من آدمی هستم با نیم کره راستم بیشتر تصمیم میگیرم خیلی از اهدافمو بزرگ و دور از دسترس تعیین میکنم و خیلی وقتها بخاطر همین موضوع نتونستم بهش برسم یه به وسطاش میرسیدم و نامید میشدم
پاشنیه آشیل خودمو توی رسیدن به اهداف تا حدود زیادی متوجه شدم ..من باید از اهداف کوچیکتر شروع کنم و هر روز یک قدم برای رسیدن به اون هدف بزرگه بردارم اینجوری هم مسیر رسیدن به اهدافم لذت بخش تر میشه و هم وقتی به هدفم رسیدم تکامل خودمو طی کردم و همونجور که استاد بارها گفتن که زمانی آدم به خواستش میرسه که بتونه باور کنه اون خواسته رو داره قبل از رسیدن بهش
یعنی منی که میخوام سخنران بشم اگر توی کل زندگیم حتی کی بار هم جلوی جمع سخنرانی نکردم حتی اگه شب تا صب هم تجسم کنم و جملات تاکیدی بگم نمیتونم به خواستم برسم بلکه مثل استاد که وقتی این خواسته توی وجودش شکل گرفت از ایدهای کوچیک شروع کرد مثلا از دانشگاه بندرعباس شروع کرد به برگزاری سمنیارهای در حوزه علاقه خودش اون هم بصورت رایگان و پله پله تکامل خودشو طی کرد تا رسید به تالار تفاهم تهران و برگزاری سمینارهای بزرگ
استاد زمانی تونست سمینار بزرگ برگزار کنه که توی کارنامه خودش برگزاری سمینارهای کوچیک ثبت کرده بود و همون نتایج کوچیک اینقدر بارها و بارها تکرار کرد برای خودش که تونست اونا رو پله کنه برای موفقیتهای بعدیش
این تکامل پاشنه آشیل همه ماست ،فکر نکنم کسی باشه که دوس نداشته باشه یه ماه میلیاردر بشه ولی این کار طبق قانون تکامل امکان پذیر نیست
ما میتونیم سریع به خواستهامون برسیم ولی به شرط اینکه هدف خودمونو به صورت واضح بشاسیم ،و به تیکهای کوچیک تقسیمش کنیم و از اجرای ایدهای عملی در راستای الهامات که با ایجاد باورهای درست در ما شکل میگیره لذت ببریم و به هدف نچسبیم (یعنی عجله نکنیم و ایمان داشته باشیم طبق قانون بدون تغییر خداوند وقتی من هدفی دارم و درخواستشو به جهان دادم ،این جهان بدون شک هدف من همدن لحظه بهم داده و اجابت کرده منو ولی در صورتی من دریافت میکنم خواسته خودمو که اولا ایدهای عملیمو اجرا کنم و بزارم تکاملم طی بشه و آماده بشم برای دریافتش و خیالم راحت باشه که بهش میرسم )
تمام مشکل ما چسبیدن بع هدفه و فکر میکنیم اگر این هدفو بهش برسیم دیگه خوشبختیم در حالی که این مسیر رسیدن به هدف که باعث خوشحالی و لذت ..
این تجربه شخصی خودمه
من خیلی دوسداشتم که سمینار برگزار کنم و هر شب تجسم میکردم و حسابی براش ایدهامو اجرا کردم ولی وقتی داشتم برگزارش میکردم و انجامش دادم انگار هیچ احساس خاصی نداشتم ،یعنی خوشحال بودم ولی احساس خیلی خاصی نداشتم ،برعوس اون موقع که فکر میکردم اگه جور بشه من به همه چی میرسم هیچ اتفاق خاصی پیش نیومد
یعنی میخوام بگم دیگه سعی میکنم وقتی خواسته ای دارم برنامه بچینم براش و ایدهامو اجرا کنم ولی رسیدن بهش میسپلرم دست خدا و این جهان و فقط لذت میبرم و رهاترم نسبت به قبل
این رهاتر بودن من الان برام معنی پیدا کرده ،قبلا اصلا درکش نمیکردم ولی الان معنیش یه چیز دیگه شد برام
سپاسگزار الله یکتا هستم که این آگاهی ها رو به واسطه استاد عزیزمون بهم انتقال داده ..
استاد عزیزم هر کجا هستین در پناه الله یکتا شاد و سربلند پیروز باشین
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته مهربان
سلام به همه دوستان ثروتمندم
موضوع، تبلیغات
حضور استاد در دانشگاه آزاد بندرعباس و سخنرانی برای 30 تا کلاس درس فقط بخاطر 2 علت بود.
یکی شور واشتیاق سوزان استاد به مباحث موفقیت و قرآنی و دومی توانایی غلبه بر ترس هست.
یکی از عوامل مهم موفقیت استاد غلبه بر ترس است و بهایش را پرداخت کرده مخصوصا زمانی یک هفته بیرون از شهر قم رفت و در یکی از باغ های نزدیک قبرستان چادر زد و هم کتابش را نوشت و هم بطور مستقیم بر ترسش غلبه کرد و ایمانش را به خدا ثابت کرد و خداوند هدایتگر هم بعنوان پاداش هدایت کرد به فلوریدا آمریکا.
جسارت استاد بی نظیر هست براش خیلی سخته از چیزی بترسه .
استاد مصداق واقعی آیه ذیل هست :
أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ (62)
الَّذِینَ آمَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ (63)
آگاه باشید که قطعاً بر اولیاى خدا، نه ترسى است و نه اندوهگین مى شوند.
آنان که ایمان آورده اند و شیوه ى آنان پرهیزکارى است.
اکثریت مردم عجول هستن و تلاش می کنند یک شبه پولدار بشن ، یک شبه ره صد ساله را برن ، یک شبه بدنی مثل آرنولد ی داشته باشن بههر قیمتی که شده با هر هزینه ای گه شده و البته موفق میشه ولی پس ارز مدتی زود به سقوط می کنند و با مخ به زمین می خورن
اینطور افراد را نمیشه قانع کرد و هدایت کرد بهتر بگیم راه نادرست خودت را برو چون توی مدار صحبت های ما نیستن.