گفتگو با دوستان 31 | توانایی تشخیص دلیل نتایج - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

148 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 779 روز

    181مین گام روزشمارزندگی الهی شکرت که به این طبقه رسیدم خداقوت لیلاجان.

    به نام خدا وسلام به خدا.

    سلام به استادومریم جون.

    الهی سپاسگذارم بابت سلامتی خانواده وفرشته ی نازنینم.

    سلام دوستان متشکرم که هروزبرام پیشرفت هاتون رو منتشرمیکنین خیلی لذت میبرم خدابه همه ی دانشجویان واستادمون قوت بده،آمین.

    جمعه شب براتون نوشتم که ازبلندی توی شب به شهرزیبای بجنوردنگاه میکردم.

    خیلی خوش به حالم بودومثل بچه‌ها ذوق میزدم ازبس که من دوست دارم ازبلندی همه جاروتماشاکنم خیلی زیبابود.

    شب سوئیت گرفتیم: پسرم ساندویچ گرفت جاتون پرازعشق وصفاخوردیم ویک تخت 2نفره داشت رفتم روتخت خوابیدم بچه ها پائین خوابیدن وخیلی ساکت وعالی صبح بیدارشدیم چایی خوردیم راه افتادیم سمت پروژه ای که پسرم برنده شده بود.

    رسیدیم پروژه بچه ها بامهندس قرارملاقات داشتن ومنم توی ماشین بودم جاتون پرازمحبت،صبحانه نون پنیروگردو ،میخوردم باعشق به اطرافم نگاه میکردم اینقدرزیبابود.

    دورتا دورشهر راکوه گرفته بود،توی مسیریک عالمه عشایرکه چادربرپاکرده بودنددیدیم وذوق میکردم.

    کاربچه هام انجام شدرفتیم بش قار داش خیلی قشنگ بود. زیباییها، آبشار،حضوردخترهای جوان ونوجوان وسنین مختلف اردوی مدرسه بودن آهنگهای کردی داشتن وباهم میرقصیدن وصدای شادیشون توی محیط راپُر کرده بودخدایافقط زیبایی میدیدم.

    من کلاً احساساتی هستم الان که کامنت مینویسم خودم راتوی اون محیط احساس میکنم ازخوشحالی اشک میریزم.

    خداهمچین برنامه هارو برام چیده بود که دقیقاً اذان ظهر بش قار داش بودیم نمازخواندم وراه افتادیم.

    ناهاربه شهرزیبای فاروج کباب نوشجان کردیم .

    قوچان بستنی خوردم کیف کردم.چون بستنی خیلی دوست دارم.

    کل مسیر رفت وبرگشت 80٪آهنگهای باب دل من بودومیرقصیدیم وشور ، وشادی داشتیم عجب سفرِ به حالی.

    وبه سمت مشهدراه افتادیم وقبل از رسیدن به خانه توی مسیر پسرم منوسرراه خانه ی خواهرم پیاده کرد.به دیدن خواهرم وشوهرش که تقریبا ازپاافتاده است رفتم .

    وگفتم :خدایابه سادگی به خانه ی خواهرم آمدم وبه راحتی منوببرخانه.

    عصربه پسر سومی تماس گرفتم که ازسرکارخواستی بری خانه بیامنوببرالهی شکرعزیزدلم باپسرم اومدن دنبالم وبه راحتی به خانه رسیدم.

    امروز صبح دوتاپسربزرگم سفرکاری به شهرستان خاف وسنگان داشتن .

    من دیر،وقت بیدارشدم.

    گفتم: خدایانمازظهربخونم میخوام برم پیاده روی کمکم کن کجابرم!!؟؟

    2گزینه یکی پارخورشیدیکی پارک وکیل آباد.

    گفت گزینه ی 2پارک وکیل آباد.

    چندمرتبه به بچه هام تماس گرفتم یادردست رس نبودن یاگوش خاموش است!!!!!!!

    امکان نداره گوشی پسردومی ام خاموش باشه!!!!!خدایاچراجواب نمیدن!؟؟

    نمازخواندم رفتم ایستگاه خط سوارشدم پسربزرگم تماس گرفت.

    گفت: مامان تماس گرفتی برقهاقطع بوده آنتن نداشتیم گفتم خدایاشکرت صدای بچه م رو شنیدم..

    دوباره نیم ساعت بعدکه رسیدم پارک وکیل آبادتماس گرفت مامان توی بیزینس جدیدبرنده شدم گفتم خدایاشکرت چون پسربزرگم اولین باره که توی بیزینس تنهاشرکت کرده و برنده ی کارشده.خوشحال بود.

    وگفت: خبرخوشحال کننده دادم.

    گفتم: موفقی ،قدم اول رو شما برداشتی حتماً به صلاح شماس که این پروژه رو با رهبریت الهی، درمشیت الهی به انجام برسونی. حالالوازم کارجورشد انجام میدی وگرنه بهترازاون کاربرای شماهست.

    چون بچه های من اصلاً هیچ تبلیغی توکارشون ندارن.

    فقط توبیزینسهاشرکت میکنن وقیمت میدن تااعلام نتایج صبرمیکنن وبقیه ی کارها باخودِ خداس.

    البته از قدم اول تمام کارهاشون باخداست.

    الخیروفی ماوقع هراتفاقی تودنیامیفته همش به نفع ماست.

    ومنم امروز،دورِ پارک وکیل آباد رو ، دور زدم تاپارک بانوان که برای اولین باربودمیرفتم بیشترجاهاشو سر زدم ازدرب سمت طرقبه واردشدم اردرب سمت وکیل آبادبیرون آمدم وتاخانه پیاده به مسیرخودم ادامه دادم وتوی مسیریکم شله گرفتم برای ناهارخودم ساعت4/30بعدازظهرخانه رسیدم وبااحساس عالی برای خانواده شام درست کردم.

    همگی لذت بردن الهی شکرت که خودم رو باخانواده ام روی شانه های خدا احساس میکنم.

    عاشقتونم استادازجمعه که یک سفر24ساعته بابچه هام داشتم خیلی لذت بردم کریدیتش اول خدابعدشمامرسی.

    برای همه آرزوی سعادت وخوشبختی دارم یاحق.

    امیدوارم ردپای عالی نوشته باشم.

    دوست دارم بازهم احساس خوبم رو به خداابلاغ کنم سپاسگذارم که من را در سفر24ساعته آنقدبرکت زیبای دیدن دادی وعالیترین پذیرای راداشتی سرم رابه سجده می‌گذارم ومیگم عاشقتم خیلی خدایی منم خوب بنده ای برات هستم الهی شکرت بابت وجودهردوتامون باکل امکانات رفاهی وآسایش فیزیکی ومتافیزیکی بوس به کله ی خدا ایموجی چشمک وبوس وخنده به خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا خدایاعاشقتم، دوست دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    الیاس یوسفیان گفته:
    مدت عضویت: 1193 روز

    سلام خدمت استاد نازنین وکاردرست وخانواده عزیزمون ماهمیشه میخوایم یه اکسیر پیدا کنیم ودنبال یه چکیده هستیم وبه نظر من شدنی نیس چون اگه قانون تکامل هس باید اروم حرکت کرد وبه باور رسید من دارم ازیه باوری صحبت میکنم که خیلی قوی باشه. به مولا علی گفتن دیگه بسه یارانتون زیادهستن وبیاییدقیام کنیم ایشون گفتن من سه چهار یاربیشتر ندارم ونمیشه بعد روبه غلامشون کردن قنبر وگفتند برو داخل تنور روشن وپراتیش قنبر به سرعت به حرف ایشان کرد ورفت وبعدازمدتی گفتن بیا بیرون واومد بیرون صحیح وسالم وهیچ اتفاقی نیافتاده بود حضرت گفتن من منظورم اینقدر باورهس ایا چند نفر هستند که اینقدر باورشون قوی باشه منم منظورم این هست که دوستان عزیز حرکت وباور همه چیز هس به نظر من خدانگهدارتون سعادتمند بشیم هممون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 1794 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم شایسته خوشبختی

    من امروز هم اومدم و روز شمار تحول رو گوش کردم امروز فصل جدید بود و حسم این بود که باید همین فایل رو گوش بدم نه ادامه فصل 6

    و عاشق خدام که چقدر زیبا هدایت میکند. الان من در حال توسعه کسب و کارم هستم و تردید داشتم برای تبلیغات و دایم به خودم میگفتم استاد تبلیغ نکرده ولی کلاسهای آموزشی پی در پی من را وسوسه می کرد . ولی هنوز ثبت نام نکرده بودم که امروز هدایت شدم به این فایل و استاد گفت ایمان به محصولی که ارایه میدهی و تلاش برای بهتر شدن آن باعث می شود مردم بخرند و تبلیغ تو را انجام دهند. استاد نازنینم و مریم خردمند از شما سپاسگزارم.

    خدایا سپاس بخاطر همزمانی من با استاد و مریم عزیز .استاد نفست گرم تو حلق خداوند هستی و کلامت به جان میشینه و نشانه ایمان ابراهیمی.

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    یاسر حسینی گفته:
    مدت عضویت: 985 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم سلام به همه سپاسگزاره خداوندم ازاین همه اگاهی واقعاممنونم این نکته ای که میگن استادتوانایی شناخت اصل ازفرع برای من یه میونبربوداینکه ازچیزی حرف بزنیم که مثبت باشه احساسمون خوب باشع توجه برخواسته ها باشه اصل همینه هم نشینی چیزی که مارورشدبده چه دراصل همینه اصل زندگی رشده ایا ماهرروز درفکرکلام واحساسمون اصل روجلومیریم ؟؟باافرادمنفی وتوجه به نکات منفی وخلاصش چیزی که برای مانفع نداره میشه فرع چیزی که مارورشدنده ومنفی باشه ،،یه اگاهی ناب بودبرای من که متوجه این باشم ،ونکته بعدواقعا منم همیشه قلبم میگه ومن همیشه باتبلیغات مخالفم ودلیلشم نمیدونستم که این فایل واقعا بهم کمک کردمه چرامخالف تبلیغات بودم وقلبم تاییدنمیکرد که تواین فایل جوابموگرفتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    به نام هدایت الله

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم

    خداروشکر میکنم امروز هم با فایل ارزشمند چقدر لذت بخش است و هر لحظه شاکر خداوند هستم اصل اینکه کیفیت کارمون رو بالا ببریم مشتری رو خدا برامون می‌رسونه طرف خودت رو انجام بده خدا طرف خودش رو بلده بی نهایت مشتری هست برای محصولی که تولید کنم و بی نهایت مشتری هست برای خدمتی که انجام بدهیم و ما باید روی خودمون کار کنیم مشتری رو خدا می‌رسونه

    وتبلیغات چیزی که همه با اطمینان ازش به عنوان اصل استفاده میکنند در واقع یک دام هست و گفته میشه که تا تبلیغ نکنید کسی شمارو نمیشناسهاینکه تو باید کارِت رو، توانمندی‌هات رو، ارزشی که خلق کردی و تاثیری که گذاشتی رو درباره ش حرف بزنی، نشون بدی و معرفی کنی. اینکه خودت تبلیغ خودت رو بکنی هیچ اشکالی که نداره هیچ ، اتفاقا نشانه عزت نفس و اعتماد به نفسه و این چیزیه که در جلسه اول عزت نفس درباره ش صحبت کردن استاد جان در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1335 روز

    به نام خداوند مهربان وهدایتگر

    سلام

    وقت همگی بخیر وشادی

    در مورد تبلیغات کردن ، استاد اطلاعات و اصل قانون را بخوبی آموزش دادن ، در یکی از فایل های رایگان به نام اصول اساسی کسب وکار و مثال پدیده شاندیز را مثال زدن که آقای محسن پهلون مدیر پدیده شاندیز که کار تبلیغات را در ایران انجام داد و اعلام کرده بود که کلا بازی تبلیغات را خوب درک کرده و برای فروش حتما باید تبلیغات بالای کرد ولی نتیجه چی شد ؟ این شخص الان در زندان به سر می بره و با ملی بدهی که هنوز پرداخت نکرده .

    پس نتیجه می گیریم به اصل و قانون هرچیزی باید مسلط بشییم و گول تبلیغات را نخوریم بهتره تمرکز و انرژی را برای بهبود کیفیت محصول و خدمات بگذاریم و اجازه بدهیم خود خداوند برای ما تبلیغات کنه و البته این هم بر می گرده به ایمان ما و تخصص ما که البته باید تکامل خود را طی کرده باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2161 روز

    من در بعضی بیزینس ها می بینم و قلبم تایید می کنه که این جواب نمیده و مسیر اون مسیری نیست که باید باشه

    مثلا یه بیزینس را دیدم که هیچ مشتری ندارد و مغازه که چه عرض کنم فروشگاه چند طبقه ولی فارغ از چند تا مشتری

    بعد یه دفعه برای تغییر فصل میاد

    تخفیف می‌زاره و می تونه مشتری را جذب خودش کنه

    ولی من با این سیستم کار کردن

    اصلا موافق نیستم

    چرا ؟ چون باید مشتری همیشه در مغازه فروشگاه و یا هر جا زیاد باشه

    و این روش درستی نیست

    و چرا من از اول قیمت هایم را

    درست نگم یا اینکه

    اونقدر روی محصولات و کالاهای

    خودم بزارم که هیچ کس حاضر نباشه از اون خرید کنه

    و بعد بیام تخفیف بزارم

    .

    شریک … چرا باید بیزینس شریک داشته باشه ؟ چون من خودمو قبول ندارم . من خودمو ضعیف می بینم .

    من خودمو لایق ران کردن بیزینسی

    که از خودم هست را نمی دونم

    بعد میگم خب لااقل یکی دیگه باشه تا تقصیر ها رو گردن اون بندازم.

    من دخترم ادمین پیجم بود بهش گفتم لفت بده و داد

    چون هر چی پیش می اومد من به او می گفتم و اون هم به من

    دوباره امروز بهش می گفتم فلان کار را بکن و گفت نه من هم به راحتی قبول کردم حالا دارم خودم آموزش هایش را می بینم

    حالا بر فرض هم نتونستم خیلی عالی و حرفه ای در بیارم

    مگه چی میشه ؟

    هیچی نمیشه . اینو مطمئنم

    می تونم بازم آموزش ببینم و تکمیل ترش کنم . زیباترش کنم بعد بزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2611 روز

    سلام

    نشانه ی امروز من

    قبل از اینکه این فایل رو گوش کنم و اصلا بدونم نشانه ی امروز من چی هستش .. نوشته ی دوست عزیزمون رو خوندم در مورد تبلیغات هستش..

    جالبه امروز صبح داشتم راجب این موضوع صحبت میکردم که نه بقیه به من میگن تبلیغات کن ولی من قلبم به من میگه تبلیغات رو ول کن روی بالا بردن کیفیت کارت کار کن و سطح دانش و تواناییت رو زیاد کن ..و به من گفت اگر دارم توی اینستاگرام کار میکنم به جای اینکه برم پیج اینو و اون رو نگاه کنم یا این و اون رو لایک کنم تا پیج من رو ببینن و هی همش وقتم رو با این کارا تلف کنم بیام اون هزینه و انرژی رو بذارم توی تحقیق و پژوهش.. کیفیت که خوب باشه مخاطب خوذش جذب پیج من میشه من لازم نیست بدوئم دنبال فالورر گرفتن …و همش داشتم با خودم حرف میزدم و قلبم من رو راهنمایی میکرد که تبلیغ و لایک کردن ووووو این داستانا رو ول کن و علمت و تواناییت رو بالا ببر.. و هر روز ایده های جدید رو تست کنم ..

    و الان میبینم که فایل نشانه من دز مورد این موضوع هستش انگار .. من هنوز گوشش ندادم ولی از نوشته ی دوستمون حدس زدم این باشه..

    خدایا شکرت ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    لیلا شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1178 روز

    ب نام خدای مهرباان !سلام استادعزیزم ومریم نازنینم واقاابراهیم‌ عزیزوهمه دوستای گلم دراین سایت توحیدی !استاد همیشه تحسینتون میکنم واقعا ی ایمان و ی تعهد فولادی میخواد دراین مسیر توحیدی موندن شما چقدر شجاع وباایمان بودید ک تونستید ازپس همه وسوسه های شیطان وهزار جوره تبلیغات و راههای فرعی ک هرسری ب طریقی انسان رو ب بیراه میکشه بربیایید وبر ترس خودتون غلبه کردید وباشجاعت پیش رفتید شما ب ما راههای میانبر وساده تر نشون میدید ک ب جای خرج کردن وقت تلف کردن در تبلیغات وغیره متمرکزشیم رو خودمون وتواناییهامون و اعتمادکنیم ب خدا وایمانمون ب خدابیشتر کنیم !جز تحسین نمیتونم چیزی بگم ازخداوند مهربان میخوام همونطور ک ب شما کمک کرده ک دراین مسیر توحیدی محکم استوار باشید ب منم کمک کنه بتونم دراین مسیر بمونم ومحکم استوار ادامه بدم و دراین دنیا وهم آخرت سعادتمندباشم…استادجاااانم بهشت نعمتاش گوارای وجودتون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    زهره برزه کار گفته:
    مدت عضویت: 881 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد جان و مریم بانوی عزیزم

    امروز این و فایل گوش کردم و خواستم از تجربه هام بگم دقیقا هم همینجوره استاد ما باید به تکامل برسیم تا به بهترین شکل زندگی کنیم من خیلی طول کشید تا بفهمم تکامل یعنی چی اینکه میگین ما یه رستوران بزنیم و درخواست کلی مشتری داشته باشیم ولی اگه نتونیم غذا بهش برس.نیم و مواد کافی نداشته باشیم مشتری دیگه نمیاد باعث میشه به بقیه هم بگه نیایین و اما ما درخواست به اندازه داشته باشیم و بتونیم مدیریت کنیم به این میگن تکامل اروم اروم کارهامونو انجام بدیم و اما تجربه های خودمو بگم تو یه سالن کار میکردم و باهم دوست شدیم کلی مشتری داشت استاد و گفتن میخوان جابه جا شن من اون سالن و اجاره کردم کلی مشتری داشتم اما من کار بلد نبودم همه چی بلد نبودم پرسنل داشتم سالن داشتم مشتری داشتم همونجوری شما استاد عزیزم میفرمایید من کارهاایی ا.نا میخواستن بلد نبودم مدیریت کردن چون تکاملم حفظ نکرده بودم اول باید کلاس هام میرفتم بعد چندتا مدل میزدم بعد کار میکردم و چقدر خوشحالم حس میکنم دوباره به زندگی برگشتم خدایا شکرت به کارم به درامدم نمیدونم چند روز بود تو سایت نبودم حس میکنم امروز دوباره متولد شدم امروز دوباره به زندگیم برگشتم کار کنم زندگی کنم خودم بسازم زندگیمو با افکار خودم نخوام از رو پله یک برم پله صد کم کم حالم خوب کنم کم کم زندگیمو قشنگ کنم کم کم برم به سمت موفقیت استاد قشنگم ممنونم که هروز به ما یاد اوری میکنی بیاییم این فایل هارو گوش بدیم زندگی کنیم خدایا شکرت استاد واقعا ازت ممنونم خیلی زمان از ضبط این فایل میگذره ولی شما اومدین دوباره گذاشتین که اره هر چقدر ما گوش بدیم تمرین کنیم باز نیاز داریم بهش خدایا شکرت دوستت دارم استاد قشنگم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: