https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-10 07:40:182024-04-23 07:52:16گفتگو با دوستان 33 | معجزه “تمرکز بر بهبود خودت”
195نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد عزیزم چقدر این مبحث مصاحبه با دوستان کولاک زوده
یعنی میشه بازم این داستان ادامه دار بشه و منم بتونم باهاتون حرف بزنم؟؟؟
و خدارو هزاران بار شکرت از هر جلسه این مبحث هزاران آگاهی دریافت میکنم
و چقدر به جونم نشست که گفتین اگر روی خودتون تمرکز کنین
و این مقوله چقدر به تنهایی میتونه باعث رشد شخص شه
اصلا کار کردن روی خود ادم وقتی خوب پیش بره انگاری جت هوا میشه
دقیقا به همین سرعت نتایج میاد
چند مدت پیش همش میگفتم خدایا ی نفر بفرست که اونم مث من تو این مسیر باشه و من بتونم باهاش در مورد قانون صحبت کنم
که امروز اصلا ی اتفاقی رخ بده در حد معجزه
که ی نفر تو اینستا بیاد استوری منو نگاه کنه پیام بده که دقیقا با توجه به فکرای این روز من دقیقا این ی نشانه باشه و اونوقت استاد دقیقا از شاگردای شما باشه
وااااای استاد
یعنی من دهنم عین اسب ابی باز مونده بود
اصلا چی بشه من بخوام از ی خرگوش عکس بگیرم استوری کنم
ی نفر از تهران استوری منو ببینه
ریپلای بزنه
طرف با اینکارش دقیقا من نشانه ای که میخواستم گرفتم
و طرف بگه شاگرد شماست
به والله که من کم اوردم
این دقیقا همون کار کردن رو خودم بود دیگه
گفتم برای روابط من اصلا هیچ تقلایی نمیکنم
هیچ
من فقط تمرکزی خودمو تغییر میدم
اطرافیان هم لاجرم تغییر میکنن
ی باربری هست که جنسامو برام میاره
ی مسئولی داره به شدت بد اخلاق که همه نیروهاش و مراجعه کنندش ازش شاکی
و من هر وقت میرفتم سلام میکردم جواب هم نمیداد
دقیقا دیروز که رفتم به شدت مهربان
به شدت خوش اخلاق
کلی با من سلام و احوال پرسی کرد
گفت تا جنستو پیدا کنن تو ماشین بزارن بیا داخل جلو کولر بیرون گرمه
یعنی این جملات که شنیدم شاخام قشنگ در اومدن
اخه تو این ی سال سرجمع دوبار جواب سلام منو نداده بود
چی شده مهربون شده اخه
گفتم ساناز وقتی تو مدارت عوض شه معجزه ها راه خودشونو بلدن
اگر تمرکزت روی کار خودت باشه به آرامش وعزت نفس بیشتری میرسی،دیدگاه آقا علیرضا که به زور کسی نخواهیم تغییر بدیم حتی پدرو مادر و خواهر و برادر و نزدیکامون،شما با تغییر و کنترل افکار و تمرکز روی خودت میتونی دیگران رو مسر به تغییر و واکنش رو به رشد داشته باشید،باید بدونیم کار خودمون رو عالی انجام بدیم و هرکس نتایج عملکرد خودشو میگیره،وقتی تمرکز روی غیر از خودت باشه نمیتونی نتایج دلخواه و مدنظرت رو بگیری،برای موفق شدن در زندگی باید روی خودمون تمرکز کنیم،تا پیشرفت کنیم روابط عالی داشته باشیم کسب موفقیت مالی داشته باشیم متوکل و پر امید باشیم،تا دیگران وادار بشن از ما بخوان که چه عاملی سبب رشد وپیشرفت شده تا با ما لینک بشن،
دیدگاه زهرا خانم،با فراگیری از آموزش ها که اوایل غیرمجاز بود و نتایج حاصل نشد اما با خرید دوره های دوازده قدم و ثروت 1و2و ..وعشق و مودت، نوشتن و خواندن آموزه ها تونست خانه مورد علاقه و حتی ماشین بخره،سلامتی کاملش بدست بیاره،اگه بهای چیزی رو پرداخت کنی مطمئنا جوابها و پاسخها رگباری پشت هم میاد و روابط عالی از راه میرسند تمام سرمایه گذاری ها بکل دگرگون میشه،
وقتی هدفی رو دنبال میکنی براش کسب مهارت میکنی و قدمهاتو محکم در مسیر هدف برمیداری و متعهد میشی به انجام کارها،پایه اعتماد بنفس قوی و قویتر میشه،و اونقدر تغییر کنیم شخصیت مون عالیتر بشه نتایج بصورت پایدار بهتر و بهتر میشه،
سپاسگزار و شکرگزار خداوند متعال بخاطر دریافت دانش امروز سایت استاد عباس منش و بانو شایسته.
چقدر خوندن کامنت هاتونو و شنیدن نتایجتون به من انرژی مضاعف برای حرکت میده. منم میخوام متعهدانه تر عمل کنم منم میخوام به نتایج فوق العاده توی همه ی زمینه ها برسم و فقط و فقط روی خودم کار کنم و اصلا کاری به کسی نداشته باشم و استاد نکته ی خیلی خوبی بود که این مدت من داشتم رعایت میکردم اصلا کاری به کسی ندارم و باید بگم الان ایده ی خوبی به ذهنم رسید که که یه دفتر بیارم و نکات مثبت خودم و توانایی هام و مهارت هام و بقیه و فراوانی ها و هدایت ها و… بنویسم این باعث میشه من هم عزت نفس و لیاقتم بیشتر بشه هم احساس خوبی داشته باشم و هم مدار و فرکانسم رو ببرم بالاتر و بهترش کنم.
خدایا شکرت برای این پیشرفت دوستای خوبم چقدر خوب بود نتایجتون کیف کردم و گفتم یعنی من هم میتونمممم پس؟
خیلی خوشحال شدم و انرژی گرفتم. و استاد جواب سوالمم رو هم گرفتم تمرکزم و اغکارو ذهنم برای خودم باشه نه تحت نظر و کنترل دیگران و فقط فقط فوکوس کنم روی خودم.
اول یک باور اشتباهم رو امروز با شنیدن این فایل اصلاح میکنم:
من همیشه فکر میکردم یا آقایون تمایل به تغییر ندارند و یا تعدادشون خیلی اندکه، و الان بعد از چند روز که در سایت هستم، میبینم که باورم اشتباه بوده و آقایون زیادی در حال تمرین برای تغییر و رشد هستند.
این حرفتون خیلی به دلم نشست:
انقـــدر باید نتیجه بگیری که اطرافیان بیان بپرسن چجوری تونستی.
پس تمرکز لیزری رو خودم بذارم. فقط من هستم و خدایم.
ممنونم از دوستان عزیزم که در این فایل از نتایجشون گفتند.
تصمیم گرفتم، برنامه ریزی کنم و روزی 7، 8 ساعت روی آموزه ها کار کنم.
نکته بعدی که برام درس بزرگیه. سپاسگزار کوچکترین نشانه ها و معجزات باشم.
سپاسگزارم از خدای حی خودم که نشونه زیر رو برام فرستاد.
شما در این فایل از تعهدی استوار صحبت کردید، من قبل از شنیدن این فایل تو دفترم نوشته بودم:
من متعهد میشم که روی خودم و زندگیم کار کنم، مرجان یا پای حرفت میمونی و خالق زندگیت هستی، یا فرصت سوزی میکنی و چیزی جز حسرت برات نمیمونه.
واقعا اینها رو همه نشونه میبینم و از صمیم قلبم باور دارم به هدایتم، به الله یکتایم و به قوانینی که استادِجان کشف کردند و به ما یاد میدند.
استاد مهربانم و مریم جان زیبا، ممنونم ازتون، در پناه الله یکتا سعادتمند باشید.
استاد چند ساله که با شما آشنام و سعی میکنم که به اصولی که شما میگین عمل کنم خوب خدارو شکر خیلی بهتر شدم نسبت به قبل اینکه نیاز مالی به کسی ندارم اینکه رابطم با خدا عالی شده اینکه از لحاظ سلامتی نسبت به هم سن و سالیام فشار خون دیابت بیماری قلبی و …رو ندارم و خیلی دارو خوردنم کم شده روابطم با اطرافیانم خیلی عالیه به جز یکی دو مورد که اونم مطمئنا به کمک خداوند و آموزشهای شما درست میشه و من رو خودم باید کار کنم بقیه ش به من ربطی نداره
اما چیزی که وادار کرد بیام و کامنت بذارم این گفتگو 33بود که وقتی گوش کردم دیدم چقد من پرت بودم من رو خودم کار میکردم و از بیشتر چیزای منفی دور بودم و سعی میکردم مراقب ورودیهام باشم ولی یه چیزی بود که نمیتونستم اونو کنترل نکنم اونم زندگی بچه هام بود و همیشه میگفتم من رو خودم کار میکنم ولی میخام بچه هام یاد بگیرن و زندگیشون عوض بشه و این که میخاستم زندگی اونا عوض بشه هم سرعت منو کند میکرد و هم مشکلات اونا بیشتر میشد همینطور که این چند روز درگیر چند مورد از مشکلاتشون بودم و بعد میگفتم منکه دارم رو خودم کار میکنم چرا زندگی بچه هام اینطوریه و وقتی این فایل رو گوش کردم متوجه شدم بابا زندگی بچه هام به من ربطی نداره اونا باید خودشون بخان زندگیشون رو تغییر بدن و رشد و پیشرفت کنن و حالشون خوب بشه و یه تصمیم گرفتم دیگه به زندگی اونا کاری نداشته باشم و از اونا بخام دیگه در مورد مشکلاتشون با من حرف نزنن ویا اینکه فرکانس بفرستم که اونا وقتی با من حرف میزنن که حالشون خوبه و میخان در مورد تغییرات و موفقیت هاشون حرف بزنن و میخام برم یه جایی که یه کم از اونا دور باشم تا اونا راه درست رو خودشون پیدا کنن و قوی بشن
استاد جونی عاشقتونم دستتون رو میبوسم که قوانین رو بارها بارها میگین ولی من وقتی اونا رو درک میکنم که تو مدار دریافت اونا باشم بازم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
دقیق حرف استاد یادم نیست ولی تو یه فایلی که نه چندین فایل گفتن که سعی کن یاد بگیری از حرف کسانی که میگن نمیتونی ،یا اینجا کار نکن و خیلی حرفای دیگه
انرژی بگیری و بگی تلاشمو بیشتر میکنم تا بهتر از الان بشم و سکوی پرتابی بشه برات تا قدم هات رو سریع تر برداری
امروز من از یه اتفاق دو تا درس یاد گرفتم اینکه خودم بودم که اون اتفاق رو با افکار و فرکانس هام رقم زدم و دوم اینکه یاد گرفتم هر وقت بگن اینجا کار نکن ،ناراحت نشم و مطمئن باشم که جای دیگه خدا روزیم رو بهم میده
صبح که من شروع به رنگ کردن تمرین رنگ روغنم کردم تا ظهر تموم شد و اصلا متوجه نشدم چجوری کار کردم
هی میگفتم خدا من هیچی نمیدونم تو نقاشیمو کار کن و بعد که تموم شد فقط به این فکر بودم که ببین وقتی از خدا کمک میخوای و اعلام میکنی هیچی نمیدونی ، دقیقا همون موقع نقاشیت فوق العاده میشه
ولی وقتی نقاشیتو وقتی شروع میکنی و از خدا کمک نمیخوای نقاشیت خوب نمیشه
و به خودم میگفتم بیشتر از خدا کمک بخواه و میگفتم خدایا هر وقت دیدی یادم رفته خودت یادم بنداز تا ازت کمک بخوام
بعد که تموم شد مادرم و خواهرم رفتن بازار و من شروع کردم به کشیدن نقاشی روی آینه و زیر لیوانی که ببرم بفروشم تو نمایشگاهی که جدیدا برگزار شده
تا غروب کار کردم و وقتی جریان اردک رو تو قسمت گفتگو با دوستان قسمت یک نوشتم بعد دوباره کار کردم و مادرم اینا وقتی اومدن گفت تو شهرک مراسمه برای رئیس جمهور و بیا ببریم اونجا نقاشیاتو بفروش
من اولش باز گفتم برم یا نرم ،نمیگن آورده مراسم بفروشه ؟ مثل هفته پیش بود که نجوای ذهنم میخواست مانعم بشه
ولی یاد اون هدایتی افتادم که خدا هدایتم کرد تا صحبت رئیس جمهورو بشنوم و دقیقا این حرفو که میگفت از دستفروشی و فقری که داشتم رسیدم به ریاست جمهوری
و به خودم گفتم طیبه باید بری و ایمانت رو به خدا نشون بدی
بعدشم تو الان مدارت رو داری طی میکنی پس آروم باش و به مسیرت ادامه بده
بعد که رفتیم ، با مادرم و خواهر زاده ام
اردک رو دفن کردیم و رفتیم
وقتی رسیدم باز تعلل میکردم که باز کنم یا نه ،مادرم سفره رو برداشت و باز کرد و منم چیدم و بعد رفت به مراسم
همین که نشسته بودیم یه دختر از در مراسم اومد و گفت میشه جمع کنید
من برخلاف دفه های قبل ، که میگفتم باشه و جمع میکردم
یهویی به زبونم جاری شد
چرا باید جمع کنم؟ گفت از مسئولای مراسم گفتن جمع کنید
گفتم میشه علتشو بگین چرا باید جمع کنم ؟
رفت تا علتشو بپرسه بیاد بهم بگه
وقتی اومد و گفت خندم گرفت
گفت که اینجا مراسم رئیس جمهوره جای اینجور کارا نیست
من باز گفتم باشه جمع میکنم ولی اگر اطلاع داشته باشین خود رئیس جمهور هم از دستفروشی شروع کرده و کاری که من میکنم کار ناپسندی نیست ، نقاشیامو میفروشم
بعد اومدم و گفتم خدا روزیمو جای دیگه میده و گفتم باشه شما با این رفتارتون باعث میشید من بیشتر تلاش کنم تا ایمانم رو به خدا نشون بدم و رفتم یکم دور تر از در اصلی مراسم وایسادم
وقتی پهن کردم ، خواهر زاده ام هم اسباب بازیاشو کنار نقاشیام گذاشت ، تا اونم اسباب بازیایی که یکم سالم بودن رو بفروشه
بعد دیدم یه دختر اومد و پرسید که قیمت چنده و یکم که حرف زد گفت آموزشم میدین ؟
گفتم بله و پرسید کجا و گفتم و گفت حتما میام مسجد تا ثبتنام کنم و شرکت کنم
تو اون لحظه یادم اومد و تحلیل های رفتارام رو شروع کردم
گفتم چرا رفتم نزدیک در اصلی بهم گفتن برو اینجا نمیشه ؟؟
و یادم اومد که باز این باور و داشتم که میگن چرا اینجا اومدی و خودم بودم که فرکانسش رو ارسال کردم
بعد که مراسم تموم شد داشتم جمع میکردم یه نفر کش مو ازم خرید و 15 هزار تمن داد
و خداروشکر کردم و برگشتم خونه با مادر و خواهر زاده ام
اولش خواستم بگم برو و من برگردم خونه ولی حس کردم که باید برسونمش ، گفته شد که تو باورت با باور خواهر زاده و خواهرت متفاوته پس ببر برسونش و برگرد
رفتم و وقتی رسیدم خونه داشتم به فایلایی که از اینستاگرام دانلود کرده بودم گوش میدادم که فیلمایی از آیه های قرآن بود ، و وقتی به این آیه رسیدم توجهمو جلب کرد
منزّه و پاک است آن که شبى بنده اش را از مسجدالحرام به مسجد اقصى که پیرامونش را برکت دادیم، سیر داد، تا از نشانه هاىِ خود را به او نشان دهیم؛ یقیناً او شنوا و داناست
به خودم گفتم یعنی ببین خدا داره همه کارارو انجام میده کافیه که تسلیمش باشی و همه ارده ات رو در دستانش قرار بدی
کتاب خود را بخوان، کافى است که امروز خودت بر خود حسابگر باشى
گفتم خدا چقدر عدالت داره ، چقدر قوانینش درست و به جاست
و اشک ریختم و این رو فکر کردم که انقدر خدا اختیار همه چیز رو در دست خودمون قرار داده که حتی کتاب عمل خودمونم میده به خودمون تا خودمون حساب رسی شو برعهده بگیریم
من همیشه از بچگی اینجوری فکر میکردم که خدا بررسی میکنه همه اعمالمونو و اطرافیان هم گفته بودن که خدا رسیدگی میکنه و من از بچگی تا الان 30 سال نرفتم قرآن رو بخونم که بفهمم چجوریه
و الان که دارم یاد میگیرم و میفهمم با هر بار درکم از قرآن اشک میریزم و به خودم میگم چرا من قبلا این همه سخن ارزشمند رو نخونده بودم
گفتم خدایا تو حتی انقدر بزرگ و عادلی که حتی حساب رسی رو به عهده خودمون میذاری تا خودمون به حساب خودمون برسیم
الان که دارم مینویسم یاد برنامه زندگی پس از زندگی افتادم که یکی از تجربه گرا میگفت که من تو اون دنیایی که بودم ، اعمالم رو که میدیدم خودم خودم رو مجازات میکردم
میگفت دستم پتک سنگی سنگینی میشد و خودم خودمو میزدم
اینا که یادآوری شد بهم گفتم پس خدا کاملا اختیار صفر تا صد همه چیو به خودمون داده و حتی دخالتی هم نمیکنه
و قوانینش که ثابته حتی موقع حسابرسی هم خودمون باید رسیدگی کنیم
آسمان ها ى هفتگانه و زمین و هر کس که در آنهاست، او را تسبیح مى گویند، وهیچ چیزى نیست مگر اینکه همراه با ستایش، تسبیح او مى گوید، ولى شما تسبیح آنها را نمى فهمید، یقیناً او بردبار و بسیار آمرزنده است
چند روز پیش یه تیکه فیلمی دیدم که یه آیه ای رو میخوند دقیق یادم نبود که میگفت حتی اگر بخواهید یا نخواهید تمام اعضای بدنتون و هرآنچا که هست حمد و ستایش میکنن پروردگار رو
یادم اومد که میگفتم ببین طیبه همه چیز هر لحظه ر حال ستایش و سپاسگزاریه ، چه حس خوبی داشت وقتی این آیه هارو میشنیدم و لذت بخش بود برام
و پاسى از شب را براى عبادت و بندگى بیدار باش که این افزون ویژۀ توست، امید است پروردگارت تو را به جایگاهى ستوده برانگیزد
گریه کردم این آیه رو بارها و بار ها چند روزیه که خدا به من ،به شکل های مختلف تکرار میکنه و میگه شب بیا باهم حرف بزنیم ولی من وقتی میخوابم و میخوام صبح قبل اذان بیدار بشم خواب میمونم و فرداش دوباره به یه شکلی خدا این نشونه رو بهم میده به طرق مختلف که شب بیا و عبادت کن بامن حرف بزن
من وقتی داشتم این سوره رو دیشب میخوندم تا ساعت 1:30 بیدار بودم و فکر میکردم و اشک میریختم
میگفتم خدا الان که دارم باهات حرف میزنم حساب میشه برای عبادت شب ؟؟
انگار یه جور باور محدودی داشتم که باید حتما ساعت قبل اذان باشه و اگر غیر از اون باشه حرف زدن با خدا قبول نیست
به خودم گفتم تو هر وقت تونستی حرف بزنه حرف بزن مهم خداست که میدونه باهاش حرف میزنی
خیلی حس خوبی داشتم وقتی آیات خدا رو میخوندم و فکر میکردم و ازش میخوام کمکم کنه تا عمل کنم به آگاهی های آیاتش
خیلی خیلی حس خوبیه وقتی باهاش حرف میزنم این بطرگترین ثروتیه که دارم و میدونم که بی نهایت کمکم میکنه تا در این مسیر ثابت قدم باشم
برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و آرامش و سلامتی و ثروت از خدا میخوام و سعادت در دنیا و آخرت باشه برای همه مون
خدایا می شود این همه عدالتت را دید و اشک و حس شکرگزاری نداشت؟!!
قانون یعنی برپایی عدالت
اختیار داشتن یعنی عدالت
خلق کردن زندگی خود یعنی عدالت
و چقدر زیباست درک این قدرت و نعمت بزرگ که از ابتدا با ما بوده است، حتی قبل از ورود به این جهان که به پشتوانه اش وارد این دنیای دوقطبی شدیم. با خیالی آسوده که در هر جا و هر خانواده و مذهب و کشوری که باشم می توانم به هر آنچه که می خواهم برسم چون خالق زندگی خودم هستم…
خدایا سالیان سال دنبال عدالتت بودم و همیشه برایم سوال بود این چه عدالتی ست و همیشه با تو سر جنگ داشتم، در طی این سال ها که تازه خودم و خودت را شناختم، هر روز از تمام عشق و موهبتی که به بندگانت داری، حس حضورت که همیشه همراهم هست، به حس شکرگزاری می رسم و اشک هایم سرازیر می شوند…
خدایا داشتن این استاد با چنین ایمانی که وجودش را فرا گرفته است برایم آرامشی همراه دارد که وصف نشدنی ست…
پروردگارم وقتی نتایج خودم ودوستانم را می بینم دوست دارم ساعت ها در راز و نیاز با خودت شکرگزار باشم و بگویم که دیوانه وار عاشقت هستم، اگرچه می دانم عشق تو به بندگانت در حدی ست که شاید اغلب ندانیم، اما وقتی ذره ای از وجودت را در درونم نهادی تا از رگ گردن هم به من نزدیک تر شوی، می توان حس کرد که چقدر عاشق بوده ای، عاشق خودت و بندگانت،، خدایا راز و رمزهایت همین قانونی ست که در قرآن بر اساس آن سخن گفتی تا همه را از این موهبت مطلع سازی، اما کسانی به درکش می رسند که در مدار صحیح باشند…
این صدای باد لا به لای شاخه های درختان با صدای پرندگان زیبا و زنبوری که الان مهمان اتاقم شد، آسمانی پاک با آبی خوش رنگش همراه با ابرهای سفیدش،، سایه ی شاخه و برگ های درختان در آفتابی که به اتاقم زده، و زمینی که من را در خود جای داده که با روحش یکی شوم، همه و همه تو را به من نشان می دهند،، خدایا داشتنت برای من همه چیز است، با داشتن تو من بر هر آنچه که خواستم رسیده ام و می رسم…
خدایا شکرت که امروز هدایت شدم سمت سایت و این فایل زیبا و فوق العاده از استاد و علیرضا عزیز و زهرا بینظیر رو گوش بدم و کلی نکته برداری کنم و درس یاد بگیرم از این دو عزیز
خیلی لذت بردم از صحبتهای علیرضا عزیز اونجایی که تصمیم گرفت فقط بیاد روی خودش کار کنه و کار به کار کسی و حتی همسرش هم نداشته باشه و فقط تمرکز گذاشت روی خودش و نکات مثبت همسرش خیلی لذت بردم و من از همین نکته کلی درس گرفتم
چون واقعا همین یه مورد یکی از پاشنههای اشیل من هست که میخواستم و دوست داشتم همسر من هم با من بیاد این مسیر رویایی رو با هم کار کنیم
و بارها چند بار بهش اسرار کردم و فایده هم نداشت
بنابراین و از همین امروز من متعهد میشم دیگه کار به کار کسی نداشته باشم و فقط زمان و تمرکزم میذارم روی خودم
علیرضا عزیز در مورد اینکه با اون مقدار درامد و سه فرزند خیلی خوب داره زندگی خودش رو مدیریت میکنه و علاوه بر این نسبت به بقیه اطرافیانش بیشتر وقت میذاره برای مسافرت و تفریح و خوش گذرانی کردن
این خیلی خوبه این چیزی هست که من خداشکر دارم خوب انجام میدم و همیشه نسبت به اطرافیانم بیشتر هدایت میشم به جاهای زیبا و قشنگتر و کلی لذت میبرم با اینکه درامد انچنانی فعلا ندارم
ولی هر کس از بیرون منو میبینه فکر میکنه من خدا تومن ورودی و درامد دارم که همیشه تو مسافرت هستم
حالا حساب کن من با کار کردن روی خودم و ادامه دادن این روند وقتی که درامدم چندین برابر افزایش پیدا کرد میتونم چقدر مسافرت های بهتر باکیفیتتر و عالیتر برم و هدایت بشوم
چون من عاشق مسافرت و تفریح و لذت بردن از نعمتهای خداوند هستم
خیلی لذت بردم از صحبتهای علیرضا عزیز و کلی درس یاد گرفتم و کلی تحسین کردم
و بعد خداشکر زهرا عزیز هدایت شد تا بیاد بالا صحبت کنه و از نتایج فوق العاده و بینظیر خودش بگه که چقدر تو این مدت تغییر کرده
خدایا شکرت از اینکه زهرا عزیز تو ابتدا کار هدایت شد که دوره رو بیاد با روش صحیح از سایت استاد عباس منش خرید کنه با اینکه کلی مشکلات مالی هم داشت و خیلی خوب تونست نجواهای شیطانی رو تو ذهنش خاموش کنه
و خیلی تحسین میکنم زهرا عزیز که واقعا اومده با تعهد و ایمان زیاد فایلهای استاد رو گوش داده و نکات مثبت رو تو دفترش پر کرده و متعهد شده که فقط تمرکز بذاره روی خودش تا تغییرات مثبت و اتفاقات خوب تو زندگی خودش ایجاد کنه این هم درس خوبی بود برای من
البته من از ابتدا شروع جلسه اول گفتگو استاد با دوستان فایلهای ابتدای بچهها رو گوش میدادم همه شون اکثرا به اتفاق دوره و فایل استاد رو سری سری گوش نمیکردند این چیزی بود که من قبلا متاسفانه انجام میدادم فایل استاد گوش میدادم ولی نه به اون دقت و اون ایمان واقعی
بنابراین از دوستان و بچههای که تو کلاپ هاوس اومدن صحبت کردن و موفقیت زیادی بدست اوردند
از همین روش الگو گرفتم که من هم بیام با تعهد و ایمان بیشتر تمرکز بذارم
بنابراین من تمام صحبتهای استاد و دوستان عزیز و همچنین دیگر فایلها سایت چه دانلوی و چه دوره همه رو میام نکات مثبت رو تو دفتر یادداشت میکنم و درکم رو در مورد هر موضوع مینویسم
و تازه متوجه میشم این روش چقدر خوبه و زمین تا اسمون با روش قبلی من فرق میکنه و تازه بهتر موضوعات رو دارم درک میکنم
قبلا فقط میشنیدم و حالم خوب بود ولی الان خیلی خیلی بهتر دارم درک میکنم و از ریشه دارم داستان رو متوجه میشم
واقعا از تمام دوستان و استاد عزیز و این برنامه خوب سپاسگزارم
و همچنین از خدای مهربان که اینقدر کارها رو داره خوب و عالی پیش میبره تا همه چی به نفع احسن داره بهتر بهتر میشه تا نتایج روز به روز بزرگتر بشه برای تمام ادمهایی که تو این مسیر زیبا و بهشتی هستند و دارن با متعهد و ایمان زیاد روی خودشون کار میکنند
خیلی از نتایج مثبت زهرا عزیز لذت بردم بابت استفاده کردن از دوره ۱۲ قدم و تو مدت کوتاهی از خونه مستجری رفت تو خونه خودش و بعد برای خودش ماشین خوب و با کیفیت خرید و بعد کلی هم پول پس انداز کرده خیلی لذت بردم
و همچنین از خدای خودم هم سپاسگزاری میکنم بابت اینکه چقدر سریع دعای منو مستجاب کرد
همین که
خدایا منو به راه راست هدایت کن به راه کسانی که به انها نعمت دادی
دوستان عزیز و استاد عباس منش دوست داشتنی انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید شاد ، سلامت ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
سلام خدمت استاد عزیز دلم و فرشته نازنین مریم جان شایسته و دوستان هم فرکانسی عزیزم
حدود ۸ سال هست که از طریق یوتیوب با استاد عزیز دلم آشنا شدم و با استاد سید حسین عباسمنش خدا را و خودم را شناختم وقتی صحبت های دوستان عزیزم رو شنیدم خیلی خوشحال شدم و دلم پر زد که بیام و یک خبر فوق العاده عالی رو بدم به استاد جانم و همه ی دوستان عزیزم و مریم جانم که قربونش بشم . من بیماری کلیه داشتم که ۱۰ سال درگیرش بودم و با شیمی درمانی و هر درمان دیگری جواب نداد تا اینکه کلیه هام دو سال پیش با آمدن این بیماری همه گیر کلیه های من تقریبا از کار افتادند و دکتر گفت تحت هیچ شرایطی دیگه برگشت ندارند چون بافت کلیه هات از بین رفته و برو حاضر شو واسه پیوند کلیه با رژیم غذایی بسیار محدود .۲ ماه به سختی افکارم رو کنترل کردم و یک شب که از مطب دکتر از اصفهان می آمدم شاهین شهر خیلی گریه کردم و با خودم گفتم چرا نگرانی ؟خدا هست اگر از این دنیا رفتی خدا که دخترت رو آفریده ، خودش از او مراقبت میکنه . راستش هزینه پیوند رو نداشتم .و از طرفی من در یک رابطه عاطفی بودم که این باعث شده بود شرک به خداوند داشته باشم رابطه داغون خیانت هایی که مدام تکرار میشد و من زجر میکشدم و برای هزینه های زندگی مدام طرف مقابل به من سرکوفت میزد و منو تحقیر میکرد واقعا گیر افتاده بودم از طرفی میترسیدم جدا شم و بی پولی چیکار کنم و از طرفی کلیه های از دست رفته . خلاصه حدود اول مهر سال ۹۹ با همه ی وجودم شروع کردم با فایلهای گنجینه ی ارزشمند رایگان استاد عباسمنش روی خودم کار کردم و کتاب قران رو میخوندم و بعد از ۸ ماه خیلی راحت پا روی ترسهام گذاشتم و خودم رو از اون خفت و خواری و زجر و کابوس نجات دادم و از او بعد از ۱۳ جدا شدم و دقیقا ۳ ماه بعدش رفتم چکاب پیش دکتر کلیه ام و دکتر از تعجب شوکه شده بود فقط با تعجب به آزمایش نگاه میکرد که اشتباه نشده ! آزمایشگاه معتبر رفتم ! و با لبخندی که با شوک همراه بود به من گفت کلیه هات به کار افتادند! یعنی جوری شوکه شدم که فقط با عجله از مطب دویدم بیرون که به دخترم خبر بدم . استاد عزیز دلم این معجزه خداوند با کمک فایلهای گنجینه ی رایگان شما اتفاق افتاد . فقط میتونم بگم خداوند به استاد عزیز دلم سید حسین عباسمنش و فرشته نازنین مریم جان وهمه ی دوستان هم فرکانسی ام سلامتی و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت عطا کند . انشالله. عاشقتونم منتظر خبر های عالی در مورد مسائل مالی ام هم باشید . خدا نگهدار
به نام خدای معجزه ها
یادگار 148
سلام استاد عزیزم و سلام مریم قشنگم
و سلام به همه همراهان این مسیر الهی
استاد عزیزم چقدر این مبحث مصاحبه با دوستان کولاک زوده
یعنی میشه بازم این داستان ادامه دار بشه و منم بتونم باهاتون حرف بزنم؟؟؟
و خدارو هزاران بار شکرت از هر جلسه این مبحث هزاران آگاهی دریافت میکنم
و چقدر به جونم نشست که گفتین اگر روی خودتون تمرکز کنین
و این مقوله چقدر به تنهایی میتونه باعث رشد شخص شه
اصلا کار کردن روی خود ادم وقتی خوب پیش بره انگاری جت هوا میشه
دقیقا به همین سرعت نتایج میاد
چند مدت پیش همش میگفتم خدایا ی نفر بفرست که اونم مث من تو این مسیر باشه و من بتونم باهاش در مورد قانون صحبت کنم
که امروز اصلا ی اتفاقی رخ بده در حد معجزه
که ی نفر تو اینستا بیاد استوری منو نگاه کنه پیام بده که دقیقا با توجه به فکرای این روز من دقیقا این ی نشانه باشه و اونوقت استاد دقیقا از شاگردای شما باشه
وااااای استاد
یعنی من دهنم عین اسب ابی باز مونده بود
اصلا چی بشه من بخوام از ی خرگوش عکس بگیرم استوری کنم
ی نفر از تهران استوری منو ببینه
ریپلای بزنه
طرف با اینکارش دقیقا من نشانه ای که میخواستم گرفتم
و طرف بگه شاگرد شماست
به والله که من کم اوردم
این دقیقا همون کار کردن رو خودم بود دیگه
گفتم برای روابط من اصلا هیچ تقلایی نمیکنم
هیچ
من فقط تمرکزی خودمو تغییر میدم
اطرافیان هم لاجرم تغییر میکنن
ی باربری هست که جنسامو برام میاره
ی مسئولی داره به شدت بد اخلاق که همه نیروهاش و مراجعه کنندش ازش شاکی
و من هر وقت میرفتم سلام میکردم جواب هم نمیداد
دقیقا دیروز که رفتم به شدت مهربان
به شدت خوش اخلاق
کلی با من سلام و احوال پرسی کرد
گفت تا جنستو پیدا کنن تو ماشین بزارن بیا داخل جلو کولر بیرون گرمه
یعنی این جملات که شنیدم شاخام قشنگ در اومدن
اخه تو این ی سال سرجمع دوبار جواب سلام منو نداده بود
چی شده مهربون شده اخه
گفتم ساناز وقتی تو مدارت عوض شه معجزه ها راه خودشونو بلدن
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکر
خدایا هزاران بار شکرت
148مین تحول روز من
موضوع فایل:معجزه تمرکز روی بهبود خودت
اگر تمرکزت روی کار خودت باشه به آرامش وعزت نفس بیشتری میرسی،دیدگاه آقا علیرضا که به زور کسی نخواهیم تغییر بدیم حتی پدرو مادر و خواهر و برادر و نزدیکامون،شما با تغییر و کنترل افکار و تمرکز روی خودت میتونی دیگران رو مسر به تغییر و واکنش رو به رشد داشته باشید،باید بدونیم کار خودمون رو عالی انجام بدیم و هرکس نتایج عملکرد خودشو میگیره،وقتی تمرکز روی غیر از خودت باشه نمیتونی نتایج دلخواه و مدنظرت رو بگیری،برای موفق شدن در زندگی باید روی خودمون تمرکز کنیم،تا پیشرفت کنیم روابط عالی داشته باشیم کسب موفقیت مالی داشته باشیم متوکل و پر امید باشیم،تا دیگران وادار بشن از ما بخوان که چه عاملی سبب رشد وپیشرفت شده تا با ما لینک بشن،
دیدگاه زهرا خانم،با فراگیری از آموزش ها که اوایل غیرمجاز بود و نتایج حاصل نشد اما با خرید دوره های دوازده قدم و ثروت 1و2و ..وعشق و مودت، نوشتن و خواندن آموزه ها تونست خانه مورد علاقه و حتی ماشین بخره،سلامتی کاملش بدست بیاره،اگه بهای چیزی رو پرداخت کنی مطمئنا جوابها و پاسخها رگباری پشت هم میاد و روابط عالی از راه میرسند تمام سرمایه گذاری ها بکل دگرگون میشه،
وقتی هدفی رو دنبال میکنی براش کسب مهارت میکنی و قدمهاتو محکم در مسیر هدف برمیداری و متعهد میشی به انجام کارها،پایه اعتماد بنفس قوی و قویتر میشه،و اونقدر تغییر کنیم شخصیت مون عالیتر بشه نتایج بصورت پایدار بهتر و بهتر میشه،
سپاسگزار و شکرگزار خداوند متعال بخاطر دریافت دانش امروز سایت استاد عباس منش و بانو شایسته.
به نام خدای مهربونم
سلام استاد و سلام مریم جونم
سلام دوستای خوب و متعهدم
چقدر خوندن کامنت هاتونو و شنیدن نتایجتون به من انرژی مضاعف برای حرکت میده. منم میخوام متعهدانه تر عمل کنم منم میخوام به نتایج فوق العاده توی همه ی زمینه ها برسم و فقط و فقط روی خودم کار کنم و اصلا کاری به کسی نداشته باشم و استاد نکته ی خیلی خوبی بود که این مدت من داشتم رعایت میکردم اصلا کاری به کسی ندارم و باید بگم الان ایده ی خوبی به ذهنم رسید که که یه دفتر بیارم و نکات مثبت خودم و توانایی هام و مهارت هام و بقیه و فراوانی ها و هدایت ها و… بنویسم این باعث میشه من هم عزت نفس و لیاقتم بیشتر بشه هم احساس خوبی داشته باشم و هم مدار و فرکانسم رو ببرم بالاتر و بهترش کنم.
خدایا شکرت برای این پیشرفت دوستای خوبم چقدر خوب بود نتایجتون کیف کردم و گفتم یعنی من هم میتونمممم پس؟
خیلی خوشحال شدم و انرژی گرفتم. و استاد جواب سوالمم رو هم گرفتم تمرکزم و اغکارو ذهنم برای خودم باشه نه تحت نظر و کنترل دیگران و فقط فقط فوکوس کنم روی خودم.
خیلییی دوستتون دارم
روز 148فصل پنجم
روز شمار تحول زندگی من
ملکه ذهنم بشه که
نکات مثبت اطرافیانتون بگید تو ذهنتون و راجع بهش سپاسگزاری کنید.
هیچ کسی و نخواهیم با این صحبت ها و آگاهی ها
تغییر بدیم
یکی از بزرگترین نشتی های انرژی : تمرکزی که برای تغییر خودمون باید بزاریم بخواهیم دیگران رو تغییر بدیم
اینقدر نتیجه بگیریم که دیگران خودشون مشتاق باشن از ما بپرسن چکار کردی که اینقدر موفق شدی
وقتی در مسیر درست قرار بگیری هزینه دارو خرابی و…
نمیدی
هزینه های غیر متقربه زندگیت کم میشه
من با حرفای زهرا ی عزیز اشک شوق ریختم
با تعهدی که داشت این نتیجه رو دید و
اعتماد به نفسش بالاتر و بالاتر رفته
چقدر تحسین برانگیز بود این فرشته ی مهربون
نکته مهم وقتی یکم تغییر دیدی حتی
نتایج به ظاهر کوچک رو بنویس.
جوری تغییر کنم که شخصیتم تغییر کنه اونوقت نتایج به صورت پایدار بهتر و بهتر میشه
متشکرم متشکرم متشکرم
گفتگو با دوستان 33.
روز اول (ادامه)
سلام استاد عزیزم و ممنونم برای این آگاهی های ناب.
اول یک باور اشتباهم رو امروز با شنیدن این فایل اصلاح میکنم:
من همیشه فکر میکردم یا آقایون تمایل به تغییر ندارند و یا تعدادشون خیلی اندکه، و الان بعد از چند روز که در سایت هستم، میبینم که باورم اشتباه بوده و آقایون زیادی در حال تمرین برای تغییر و رشد هستند.
این حرفتون خیلی به دلم نشست:
انقـــدر باید نتیجه بگیری که اطرافیان بیان بپرسن چجوری تونستی.
پس تمرکز لیزری رو خودم بذارم. فقط من هستم و خدایم.
ممنونم از دوستان عزیزم که در این فایل از نتایجشون گفتند.
تصمیم گرفتم، برنامه ریزی کنم و روزی 7، 8 ساعت روی آموزه ها کار کنم.
نکته بعدی که برام درس بزرگیه. سپاسگزار کوچکترین نشانه ها و معجزات باشم.
سپاسگزارم از خدای حی خودم که نشونه زیر رو برام فرستاد.
شما در این فایل از تعهدی استوار صحبت کردید، من قبل از شنیدن این فایل تو دفترم نوشته بودم:
من متعهد میشم که روی خودم و زندگیم کار کنم، مرجان یا پای حرفت میمونی و خالق زندگیت هستی، یا فرصت سوزی میکنی و چیزی جز حسرت برات نمیمونه.
واقعا اینها رو همه نشونه میبینم و از صمیم قلبم باور دارم به هدایتم، به الله یکتایم و به قوانینی که استادِجان کشف کردند و به ما یاد میدند.
استاد مهربانم و مریم جان زیبا، ممنونم ازتون، در پناه الله یکتا سعادتمند باشید.
به نام الله مهربان
سلام به استاد جان
و سلام مریم جونی
و سلام به دوستان هم فرکانسی خودم
استاد چند ساله که با شما آشنام و سعی میکنم که به اصولی که شما میگین عمل کنم خوب خدارو شکر خیلی بهتر شدم نسبت به قبل اینکه نیاز مالی به کسی ندارم اینکه رابطم با خدا عالی شده اینکه از لحاظ سلامتی نسبت به هم سن و سالیام فشار خون دیابت بیماری قلبی و …رو ندارم و خیلی دارو خوردنم کم شده روابطم با اطرافیانم خیلی عالیه به جز یکی دو مورد که اونم مطمئنا به کمک خداوند و آموزشهای شما درست میشه و من رو خودم باید کار کنم بقیه ش به من ربطی نداره
اما چیزی که وادار کرد بیام و کامنت بذارم این گفتگو 33بود که وقتی گوش کردم دیدم چقد من پرت بودم من رو خودم کار میکردم و از بیشتر چیزای منفی دور بودم و سعی میکردم مراقب ورودیهام باشم ولی یه چیزی بود که نمیتونستم اونو کنترل نکنم اونم زندگی بچه هام بود و همیشه میگفتم من رو خودم کار میکنم ولی میخام بچه هام یاد بگیرن و زندگیشون عوض بشه و این که میخاستم زندگی اونا عوض بشه هم سرعت منو کند میکرد و هم مشکلات اونا بیشتر میشد همینطور که این چند روز درگیر چند مورد از مشکلاتشون بودم و بعد میگفتم منکه دارم رو خودم کار میکنم چرا زندگی بچه هام اینطوریه و وقتی این فایل رو گوش کردم متوجه شدم بابا زندگی بچه هام به من ربطی نداره اونا باید خودشون بخان زندگیشون رو تغییر بدن و رشد و پیشرفت کنن و حالشون خوب بشه و یه تصمیم گرفتم دیگه به زندگی اونا کاری نداشته باشم و از اونا بخام دیگه در مورد مشکلاتشون با من حرف نزنن ویا اینکه فرکانس بفرستم که اونا وقتی با من حرف میزنن که حالشون خوبه و میخان در مورد تغییرات و موفقیت هاشون حرف بزنن و میخام برم یه جایی که یه کم از اونا دور باشم تا اونا راه درست رو خودشون پیدا کنن و قوی بشن
استاد جونی عاشقتونم دستتون رو میبوسم که قوانین رو بارها بارها میگین ولی من وقتی اونا رو درک میکنم که تو مدار دریافت اونا باشم بازم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
خداجونم شکرت که منو تو این مدار قرار دادی عاشقتم
در پناه الله یکتا باشین همگی
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
148. روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
رد پای 9 خردادم رو مینویسم
دقیق حرف استاد یادم نیست ولی تو یه فایلی که نه چندین فایل گفتن که سعی کن یاد بگیری از حرف کسانی که میگن نمیتونی ،یا اینجا کار نکن و خیلی حرفای دیگه
انرژی بگیری و بگی تلاشمو بیشتر میکنم تا بهتر از الان بشم و سکوی پرتابی بشه برات تا قدم هات رو سریع تر برداری
امروز من از یه اتفاق دو تا درس یاد گرفتم اینکه خودم بودم که اون اتفاق رو با افکار و فرکانس هام رقم زدم و دوم اینکه یاد گرفتم هر وقت بگن اینجا کار نکن ،ناراحت نشم و مطمئن باشم که جای دیگه خدا روزیم رو بهم میده
صبح که من شروع به رنگ کردن تمرین رنگ روغنم کردم تا ظهر تموم شد و اصلا متوجه نشدم چجوری کار کردم
هی میگفتم خدا من هیچی نمیدونم تو نقاشیمو کار کن و بعد که تموم شد فقط به این فکر بودم که ببین وقتی از خدا کمک میخوای و اعلام میکنی هیچی نمیدونی ، دقیقا همون موقع نقاشیت فوق العاده میشه
ولی وقتی نقاشیتو وقتی شروع میکنی و از خدا کمک نمیخوای نقاشیت خوب نمیشه
و به خودم میگفتم بیشتر از خدا کمک بخواه و میگفتم خدایا هر وقت دیدی یادم رفته خودت یادم بنداز تا ازت کمک بخوام
بعد که تموم شد مادرم و خواهرم رفتن بازار و من شروع کردم به کشیدن نقاشی روی آینه و زیر لیوانی که ببرم بفروشم تو نمایشگاهی که جدیدا برگزار شده
تا غروب کار کردم و وقتی جریان اردک رو تو قسمت گفتگو با دوستان قسمت یک نوشتم بعد دوباره کار کردم و مادرم اینا وقتی اومدن گفت تو شهرک مراسمه برای رئیس جمهور و بیا ببریم اونجا نقاشیاتو بفروش
من اولش باز گفتم برم یا نرم ،نمیگن آورده مراسم بفروشه ؟ مثل هفته پیش بود که نجوای ذهنم میخواست مانعم بشه
ولی یاد اون هدایتی افتادم که خدا هدایتم کرد تا صحبت رئیس جمهورو بشنوم و دقیقا این حرفو که میگفت از دستفروشی و فقری که داشتم رسیدم به ریاست جمهوری
و به خودم گفتم طیبه باید بری و ایمانت رو به خدا نشون بدی
بعدشم تو الان مدارت رو داری طی میکنی پس آروم باش و به مسیرت ادامه بده
بعد که رفتیم ، با مادرم و خواهر زاده ام
اردک رو دفن کردیم و رفتیم
وقتی رسیدم باز تعلل میکردم که باز کنم یا نه ،مادرم سفره رو برداشت و باز کرد و منم چیدم و بعد رفت به مراسم
همین که نشسته بودیم یه دختر از در مراسم اومد و گفت میشه جمع کنید
من برخلاف دفه های قبل ، که میگفتم باشه و جمع میکردم
یهویی به زبونم جاری شد
چرا باید جمع کنم؟ گفت از مسئولای مراسم گفتن جمع کنید
گفتم میشه علتشو بگین چرا باید جمع کنم ؟
رفت تا علتشو بپرسه بیاد بهم بگه
وقتی اومد و گفت خندم گرفت
گفت که اینجا مراسم رئیس جمهوره جای اینجور کارا نیست
من باز گفتم باشه جمع میکنم ولی اگر اطلاع داشته باشین خود رئیس جمهور هم از دستفروشی شروع کرده و کاری که من میکنم کار ناپسندی نیست ، نقاشیامو میفروشم
بعد اومدم و گفتم خدا روزیمو جای دیگه میده و گفتم باشه شما با این رفتارتون باعث میشید من بیشتر تلاش کنم تا ایمانم رو به خدا نشون بدم و رفتم یکم دور تر از در اصلی مراسم وایسادم
وقتی پهن کردم ، خواهر زاده ام هم اسباب بازیاشو کنار نقاشیام گذاشت ، تا اونم اسباب بازیایی که یکم سالم بودن رو بفروشه
بعد دیدم یه دختر اومد و پرسید که قیمت چنده و یکم که حرف زد گفت آموزشم میدین ؟
گفتم بله و پرسید کجا و گفتم و گفت حتما میام مسجد تا ثبتنام کنم و شرکت کنم
تو اون لحظه یادم اومد و تحلیل های رفتارام رو شروع کردم
گفتم چرا رفتم نزدیک در اصلی بهم گفتن برو اینجا نمیشه ؟؟
و یادم اومد که باز این باور و داشتم که میگن چرا اینجا اومدی و خودم بودم که فرکانسش رو ارسال کردم
بعد که مراسم تموم شد داشتم جمع میکردم یه نفر کش مو ازم خرید و 15 هزار تمن داد
و خداروشکر کردم و برگشتم خونه با مادر و خواهر زاده ام
وقتی بردم تا خواهر زاده مو برسونم خونه شون ،گفتم نزدیکه خودت برو
گفت میترسم ، گفتم نترس خدا همراهته و تنها نیستی
اولش خواستم بگم برو و من برگردم خونه ولی حس کردم که باید برسونمش ، گفته شد که تو باورت با باور خواهر زاده و خواهرت متفاوته پس ببر برسونش و برگرد
رفتم و وقتی رسیدم خونه داشتم به فایلایی که از اینستاگرام دانلود کرده بودم گوش میدادم که فیلمایی از آیه های قرآن بود ، و وقتی به این آیه رسیدم توجهمو جلب کرد
وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ کُلُّ أُوْلَـٰٓئِکَ کَانَ عَنۡهُ مَسۡـُٔولٗا
و از چیزى که به آن علم ندارى ، پیروى مکن؛ زیرا گوش و چشم و دل موردِ بازخواست اند
یه حسی کردم که باید سوره اسرا رو بخونم
از اپلیکیشن گوشیم نگاه کردم و شروع کردم به خوندن
به این آیه که رسیدم
سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِیٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَیۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِی بَٰرَکۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِیَهُۥ مِنۡ ءَایَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ
منزّه و پاک است آن که شبى بنده اش را از مسجدالحرام به مسجد اقصى که پیرامونش را برکت دادیم، سیر داد، تا از نشانه هاىِ خود را به او نشان دهیم؛ یقیناً او شنوا و داناست
به خودم گفتم یعنی ببین خدا داره همه کارارو انجام میده کافیه که تسلیمش باشی و همه ارده ات رو در دستانش قرار بدی
وقتی به این آیه رسیدم فقط اشک ریختم
وَکُلَّ إِنسَٰنٍ أَلۡزَمۡنَٰهُ طَـٰٓئِرَهُۥ فِی عُنُقِهِۦۖ وَنُخۡرِجُ لَهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِ کِتَٰبٗا یَلۡقَىٰهُ مَنشُورًا13
و عمل هر انسانى را براى همیشه ملازم او نموده ایم، و روز قیامت نوشته اى را براى او بیرون مى آوریم که آن را پیش رویش گشوده مى بیند
ٱقۡرَأۡ کِتَٰبَکَ کَفَىٰ بِنَفۡسِکَ ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکَ حَسِیبٗا14
کتاب خود را بخوان، کافى است که امروز خودت بر خود حسابگر باشى
گفتم خدا چقدر عدالت داره ، چقدر قوانینش درست و به جاست
و اشک ریختم و این رو فکر کردم که انقدر خدا اختیار همه چیز رو در دست خودمون قرار داده که حتی کتاب عمل خودمونم میده به خودمون تا خودمون حساب رسی شو برعهده بگیریم
من همیشه از بچگی اینجوری فکر میکردم که خدا بررسی میکنه همه اعمالمونو و اطرافیان هم گفته بودن که خدا رسیدگی میکنه و من از بچگی تا الان 30 سال نرفتم قرآن رو بخونم که بفهمم چجوریه
و الان که دارم یاد میگیرم و میفهمم با هر بار درکم از قرآن اشک میریزم و به خودم میگم چرا من قبلا این همه سخن ارزشمند رو نخونده بودم
گفتم خدایا تو حتی انقدر بزرگ و عادلی که حتی حساب رسی رو به عهده خودمون میذاری تا خودمون به حساب خودمون برسیم
الان که دارم مینویسم یاد برنامه زندگی پس از زندگی افتادم که یکی از تجربه گرا میگفت که من تو اون دنیایی که بودم ، اعمالم رو که میدیدم خودم خودم رو مجازات میکردم
میگفت دستم پتک سنگی سنگینی میشد و خودم خودمو میزدم
اینا که یادآوری شد بهم گفتم پس خدا کاملا اختیار صفر تا صد همه چیو به خودمون داده و حتی دخالتی هم نمیکنه
و قوانینش که ثابته حتی موقع حسابرسی هم خودمون باید رسیدگی کنیم
اینارو میگفتم و گریه میکردم
به این آیه که رسیدم
تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبۡعُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِیهِنَّۚ وَإِن مِّن شَیۡءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ وَلَٰکِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِیحَهُمۡۚ إِنَّهُۥ کَانَ حَلِیمًا غَفُورٗا44
آسمان ها ى هفتگانه و زمین و هر کس که در آنهاست، او را تسبیح مى گویند، وهیچ چیزى نیست مگر اینکه همراه با ستایش، تسبیح او مى گوید، ولى شما تسبیح آنها را نمى فهمید، یقیناً او بردبار و بسیار آمرزنده است
چند روز پیش یه تیکه فیلمی دیدم که یه آیه ای رو میخوند دقیق یادم نبود که میگفت حتی اگر بخواهید یا نخواهید تمام اعضای بدنتون و هرآنچا که هست حمد و ستایش میکنن پروردگار رو
یادم اومد که میگفتم ببین طیبه همه چیز هر لحظه ر حال ستایش و سپاسگزاریه ، چه حس خوبی داشت وقتی این آیه هارو میشنیدم و لذت بخش بود برام
از خدا میخوام کمکم کنه سپاسگزار تر باشم هر لحظه
وقتی ادامه دادم سوره رو
وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَتَهَجَّدۡ بِهِۦ نَافِلَهٗ لَّکَ عَسَىٰٓ أَن یَبۡعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامٗا مَّحۡمُودٗا79
و پاسى از شب را براى عبادت و بندگى بیدار باش که این افزون ویژۀ توست، امید است پروردگارت تو را به جایگاهى ستوده برانگیزد
گریه کردم این آیه رو بارها و بار ها چند روزیه که خدا به من ،به شکل های مختلف تکرار میکنه و میگه شب بیا باهم حرف بزنیم ولی من وقتی میخوابم و میخوام صبح قبل اذان بیدار بشم خواب میمونم و فرداش دوباره به یه شکلی خدا این نشونه رو بهم میده به طرق مختلف که شب بیا و عبادت کن بامن حرف بزن
من وقتی داشتم این سوره رو دیشب میخوندم تا ساعت 1:30 بیدار بودم و فکر میکردم و اشک میریختم
میگفتم خدا الان که دارم باهات حرف میزنم حساب میشه برای عبادت شب ؟؟
انگار یه جور باور محدودی داشتم که باید حتما ساعت قبل اذان باشه و اگر غیر از اون باشه حرف زدن با خدا قبول نیست
به خودم گفتم تو هر وقت تونستی حرف بزنه حرف بزن مهم خداست که میدونه باهاش حرف میزنی
خیلی حس خوبی داشتم وقتی آیات خدا رو میخوندم و فکر میکردم و ازش میخوام کمکم کنه تا عمل کنم به آگاهی های آیاتش
خیلی خیلی حس خوبیه وقتی باهاش حرف میزنم این بطرگترین ثروتیه که دارم و میدونم که بی نهایت کمکم میکنه تا در این مسیر ثابت قدم باشم
برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و آرامش و سلامتی و ثروت از خدا میخوام و سعادت در دنیا و آخرت باشه برای همه مون
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
درود به همه ی عزیزانم
نتایج دوستان
خدایا می شود این همه عدالتت را دید و اشک و حس شکرگزاری نداشت؟!!
قانون یعنی برپایی عدالت
اختیار داشتن یعنی عدالت
خلق کردن زندگی خود یعنی عدالت
و چقدر زیباست درک این قدرت و نعمت بزرگ که از ابتدا با ما بوده است، حتی قبل از ورود به این جهان که به پشتوانه اش وارد این دنیای دوقطبی شدیم. با خیالی آسوده که در هر جا و هر خانواده و مذهب و کشوری که باشم می توانم به هر آنچه که می خواهم برسم چون خالق زندگی خودم هستم…
خدایا سالیان سال دنبال عدالتت بودم و همیشه برایم سوال بود این چه عدالتی ست و همیشه با تو سر جنگ داشتم، در طی این سال ها که تازه خودم و خودت را شناختم، هر روز از تمام عشق و موهبتی که به بندگانت داری، حس حضورت که همیشه همراهم هست، به حس شکرگزاری می رسم و اشک هایم سرازیر می شوند…
خدایا داشتن این استاد با چنین ایمانی که وجودش را فرا گرفته است برایم آرامشی همراه دارد که وصف نشدنی ست…
پروردگارم وقتی نتایج خودم ودوستانم را می بینم دوست دارم ساعت ها در راز و نیاز با خودت شکرگزار باشم و بگویم که دیوانه وار عاشقت هستم، اگرچه می دانم عشق تو به بندگانت در حدی ست که شاید اغلب ندانیم، اما وقتی ذره ای از وجودت را در درونم نهادی تا از رگ گردن هم به من نزدیک تر شوی، می توان حس کرد که چقدر عاشق بوده ای، عاشق خودت و بندگانت،، خدایا راز و رمزهایت همین قانونی ست که در قرآن بر اساس آن سخن گفتی تا همه را از این موهبت مطلع سازی، اما کسانی به درکش می رسند که در مدار صحیح باشند…
این صدای باد لا به لای شاخه های درختان با صدای پرندگان زیبا و زنبوری که الان مهمان اتاقم شد، آسمانی پاک با آبی خوش رنگش همراه با ابرهای سفیدش،، سایه ی شاخه و برگ های درختان در آفتابی که به اتاقم زده، و زمینی که من را در خود جای داده که با روحش یکی شوم، همه و همه تو را به من نشان می دهند،، خدایا داشتنت برای من همه چیز است، با داشتن تو من بر هر آنچه که خواستم رسیده ام و می رسم…
خدایا بابت همه چیز سپاسگزارم🙏🏼♥️
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز
خدایا شکرت که امروز هدایت شدم سمت سایت و این فایل زیبا و فوق العاده از استاد و علیرضا عزیز و زهرا بینظیر رو گوش بدم و کلی نکته برداری کنم و درس یاد بگیرم از این دو عزیز
خیلی لذت بردم از صحبتهای علیرضا عزیز اونجایی که تصمیم گرفت فقط بیاد روی خودش کار کنه و کار به کار کسی و حتی همسرش هم نداشته باشه و فقط تمرکز گذاشت روی خودش و نکات مثبت همسرش خیلی لذت بردم و من از همین نکته کلی درس گرفتم
چون واقعا همین یه مورد یکی از پاشنههای اشیل من هست که میخواستم و دوست داشتم همسر من هم با من بیاد این مسیر رویایی رو با هم کار کنیم
و بارها چند بار بهش اسرار کردم و فایده هم نداشت
بنابراین و از همین امروز من متعهد میشم دیگه کار به کار کسی نداشته باشم و فقط زمان و تمرکزم میذارم روی خودم
علیرضا عزیز در مورد اینکه با اون مقدار درامد و سه فرزند خیلی خوب داره زندگی خودش رو مدیریت میکنه و علاوه بر این نسبت به بقیه اطرافیانش بیشتر وقت میذاره برای مسافرت و تفریح و خوش گذرانی کردن
این خیلی خوبه این چیزی هست که من خداشکر دارم خوب انجام میدم و همیشه نسبت به اطرافیانم بیشتر هدایت میشم به جاهای زیبا و قشنگتر و کلی لذت میبرم با اینکه درامد انچنانی فعلا ندارم
ولی هر کس از بیرون منو میبینه فکر میکنه من خدا تومن ورودی و درامد دارم که همیشه تو مسافرت هستم
حالا حساب کن من با کار کردن روی خودم و ادامه دادن این روند وقتی که درامدم چندین برابر افزایش پیدا کرد میتونم چقدر مسافرت های بهتر باکیفیتتر و عالیتر برم و هدایت بشوم
چون من عاشق مسافرت و تفریح و لذت بردن از نعمتهای خداوند هستم
خیلی لذت بردم از صحبتهای علیرضا عزیز و کلی درس یاد گرفتم و کلی تحسین کردم
و بعد خداشکر زهرا عزیز هدایت شد تا بیاد بالا صحبت کنه و از نتایج فوق العاده و بینظیر خودش بگه که چقدر تو این مدت تغییر کرده
خدایا شکرت از اینکه زهرا عزیز تو ابتدا کار هدایت شد که دوره رو بیاد با روش صحیح از سایت استاد عباس منش خرید کنه با اینکه کلی مشکلات مالی هم داشت و خیلی خوب تونست نجواهای شیطانی رو تو ذهنش خاموش کنه
و خیلی تحسین میکنم زهرا عزیز که واقعا اومده با تعهد و ایمان زیاد فایلهای استاد رو گوش داده و نکات مثبت رو تو دفترش پر کرده و متعهد شده که فقط تمرکز بذاره روی خودش تا تغییرات مثبت و اتفاقات خوب تو زندگی خودش ایجاد کنه این هم درس خوبی بود برای من
البته من از ابتدا شروع جلسه اول گفتگو استاد با دوستان فایلهای ابتدای بچهها رو گوش میدادم همه شون اکثرا به اتفاق دوره و فایل استاد رو سری سری گوش نمیکردند این چیزی بود که من قبلا متاسفانه انجام میدادم فایل استاد گوش میدادم ولی نه به اون دقت و اون ایمان واقعی
بنابراین از دوستان و بچههای که تو کلاپ هاوس اومدن صحبت کردن و موفقیت زیادی بدست اوردند
از همین روش الگو گرفتم که من هم بیام با تعهد و ایمان بیشتر تمرکز بذارم
بنابراین من تمام صحبتهای استاد و دوستان عزیز و همچنین دیگر فایلها سایت چه دانلوی و چه دوره همه رو میام نکات مثبت رو تو دفتر یادداشت میکنم و درکم رو در مورد هر موضوع مینویسم
و تازه متوجه میشم این روش چقدر خوبه و زمین تا اسمون با روش قبلی من فرق میکنه و تازه بهتر موضوعات رو دارم درک میکنم
قبلا فقط میشنیدم و حالم خوب بود ولی الان خیلی خیلی بهتر دارم درک میکنم و از ریشه دارم داستان رو متوجه میشم
واقعا از تمام دوستان و استاد عزیز و این برنامه خوب سپاسگزارم
و همچنین از خدای مهربان که اینقدر کارها رو داره خوب و عالی پیش میبره تا همه چی به نفع احسن داره بهتر بهتر میشه تا نتایج روز به روز بزرگتر بشه برای تمام ادمهایی که تو این مسیر زیبا و بهشتی هستند و دارن با متعهد و ایمان زیاد روی خودشون کار میکنند
خیلی از نتایج مثبت زهرا عزیز لذت بردم بابت استفاده کردن از دوره ۱۲ قدم و تو مدت کوتاهی از خونه مستجری رفت تو خونه خودش و بعد برای خودش ماشین خوب و با کیفیت خرید و بعد کلی هم پول پس انداز کرده خیلی لذت بردم
و همچنین از خدای خودم هم سپاسگزاری میکنم بابت اینکه چقدر سریع دعای منو مستجاب کرد
همین که
خدایا منو به راه راست هدایت کن به راه کسانی که به انها نعمت دادی
دوستان عزیز و استاد عباس منش دوست داشتنی انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید شاد ، سلامت ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
یاحق
🙏🌺
سلام خدمت استاد عزیز دلم و فرشته نازنین مریم جان شایسته و دوستان هم فرکانسی عزیزم
حدود ۸ سال هست که از طریق یوتیوب با استاد عزیز دلم آشنا شدم و با استاد سید حسین عباسمنش خدا را و خودم را شناختم وقتی صحبت های دوستان عزیزم رو شنیدم خیلی خوشحال شدم و دلم پر زد که بیام و یک خبر فوق العاده عالی رو بدم به استاد جانم و همه ی دوستان عزیزم و مریم جانم که قربونش بشم . من بیماری کلیه داشتم که ۱۰ سال درگیرش بودم و با شیمی درمانی و هر درمان دیگری جواب نداد تا اینکه کلیه هام دو سال پیش با آمدن این بیماری همه گیر کلیه های من تقریبا از کار افتادند و دکتر گفت تحت هیچ شرایطی دیگه برگشت ندارند چون بافت کلیه هات از بین رفته و برو حاضر شو واسه پیوند کلیه با رژیم غذایی بسیار محدود .۲ ماه به سختی افکارم رو کنترل کردم و یک شب که از مطب دکتر از اصفهان می آمدم شاهین شهر خیلی گریه کردم و با خودم گفتم چرا نگرانی ؟خدا هست اگر از این دنیا رفتی خدا که دخترت رو آفریده ، خودش از او مراقبت میکنه . راستش هزینه پیوند رو نداشتم .و از طرفی من در یک رابطه عاطفی بودم که این باعث شده بود شرک به خداوند داشته باشم رابطه داغون خیانت هایی که مدام تکرار میشد و من زجر میکشدم و برای هزینه های زندگی مدام طرف مقابل به من سرکوفت میزد و منو تحقیر میکرد واقعا گیر افتاده بودم از طرفی میترسیدم جدا شم و بی پولی چیکار کنم و از طرفی کلیه های از دست رفته . خلاصه حدود اول مهر سال ۹۹ با همه ی وجودم شروع کردم با فایلهای گنجینه ی ارزشمند رایگان استاد عباسمنش روی خودم کار کردم و کتاب قران رو میخوندم و بعد از ۸ ماه خیلی راحت پا روی ترسهام گذاشتم و خودم رو از اون خفت و خواری و زجر و کابوس نجات دادم و از او بعد از ۱۳ جدا شدم و دقیقا ۳ ماه بعدش رفتم چکاب پیش دکتر کلیه ام و دکتر از تعجب شوکه شده بود فقط با تعجب به آزمایش نگاه میکرد که اشتباه نشده ! آزمایشگاه معتبر رفتم ! و با لبخندی که با شوک همراه بود به من گفت کلیه هات به کار افتادند! یعنی جوری شوکه شدم که فقط با عجله از مطب دویدم بیرون که به دخترم خبر بدم . استاد عزیز دلم این معجزه خداوند با کمک فایلهای گنجینه ی رایگان شما اتفاق افتاد . فقط میتونم بگم خداوند به استاد عزیز دلم سید حسین عباسمنش و فرشته نازنین مریم جان وهمه ی دوستان هم فرکانسی ام سلامتی و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت عطا کند . انشالله. عاشقتونم منتظر خبر های عالی در مورد مسائل مالی ام هم باشید . خدا نگهدار