گفتگو با دوستان 34 | نگاه گذرا به کلیّت زندگی - صفحه 1

145 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1688 روز

    بنام خدا

    سلام به دوستان و استادعزیزم⚘

    میخوام در مورد نتایجم بافایلهای رایگان وکتابها در طی دویست و خورده ای روزی که بااستاد وقوانین اشناشدم بگم.

    اینبار درمورد ارزش تضاد میخوام بگم

    از وقتیکه خودمو شناختم دچار استرس و اضطراب بودم به دلایل مختلف…فااایلها گوش کردم کتااابها خوندم مدیتیشنها انجام دادم …چه جستجوهایی که در سایتهاو جاهای مختلف نکردم..چه مشاوره هایی که نرفتم..

    من توزندگیم خیلی کم پیش میومدکه آرامش داشته باشم اونم فقط وقتایی بودکه با یک فرد رابطه خیلی صمیمی داشتم و به طرز عجیبی وابسته میشدم طوریکه حیات من به اون فرد وابسته بود..وقتی اون فرد میرفت یکی دیگه رو جایگزین میکردم.وقتاییکه کسی درکنارم نبود احساس پوچی میکردم……

    هزاااران بار هربار به دلایل مختلف به دکتر مراجعه میکردم ..هربار بیماری جدید و البت عجیب وغریب که تاحالااسمشو کسی نشنیده بود !

    من بافایلهای ارامش در پرتو اگاهی جانی دوباره گرفتم . اونجاکه استاد گفت جسم تو بزرگترین داروخانه جهانه…من بااااور کردم و شفاگرفتم…….

    ازمهمتریناش معده دردعصبیم بود که شکرخدابهبودکامل پیداکرد …چه قرصها که نمیخوردم…هممممه رو ریختم اشغالی ….

    افسردگی و حملات پانیک داشتم چنددوره دارو مصرف کردم….نهایتاهممممه رو ریختم دور…..

    چند بار برای تغییر روحیه ام باشگاه رفتم اما باز جواب نداد انگار داشتم خودمو گول میزدم همه میگفتن باید سرخودتو بایه چیزی گرم کنی

    شنیده بودم یه انجمنی برای معتادان گمنام هست که ادما میرن و اونجا نتایجشونو از دوره هامیگن ..من همیشه دوسداشتم همچین محفلی برای ادمای عادی هم وجودداشت که دورهم جمع میشدن و باهم تبادل اطلاعات میکردن

    تااینکه بااستاد عزیزم و سایت گرانبها اشناشدم ….شبااانه روزی اینجاهستم وفقط خوراک خوب به ذهنم میدم

    جالب اینجاس که فکرمیکردم هیچ راه حلی برای مسائلم وجودنداره و دیگه کامل بریده بودم …و بالاخره خداپاسخ داد جهان پاسخ داد پاسخ درخواستهامو دادم … ارزش تضادهامو فهمیدم وحالابرام شده گاز ..ترمزهابرداشته شد…ارامش به تنم برگشت ومیخونم و گاز میدم ..باورمیکنم و حرکت میکنم

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    مرضیه شاه نظری گفته:
    مدت عضویت: 1459 روز

    عالی بود. ممنون از استاد عزیز و دو بزرگواری که از تجاربشون گفتن بسیار موثر و مفید بود.

    از دل این صحبت ها ی سوالی برای من بنده پیش آمده است ممنون میشم استاد عزیز یا دوستانی که اطلاع دارند پاسخ دهند و رفع ابهام نمایید.

    استاد داخل این فایل گفتند:

    من خوشم نمیاد کسی مثلاً با اطمینان بگه من اگر در این مسابقه شرکت کنم، قهرمان این مسابقه میشم و درستش اینه که ما بگیم من فکر می‌کنم اگر در این مسابقه شرکت کنم قهرمان میشم.

    من همیشه فکر می‌کردم که درستش اینه که اعتماد به نفسمون بالا ببریم و روی توانایی هام تمرکز کنیم و بگیم من با اطمینان و ایمان کامل خودم رو پیروز آن هدف(مثلا قهرمان مسابقه) بدونم و با ایمان و اطمینان کامل بگویم برای مثال من حتماً در این مسابقه قهرمان خواهم شد.

    میدونم این قسمت از سخنان استاد اشتباه متوجه شدم برای همین میخوام که کمک کنید رفع ابهام شود چون خیلی دچار تناقض ذهنی شدم.

    استاد عزیز خیلی دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی

    سلام به استاد عزیزم

    صحبتهای دوست عزیزمون که در مورد نحو اشناییشون با استاد توضیح دادند که با فایلی که در مورد مرگ استاد صحبت کرده بودند و چقدر این دیدگاه متفاوت از چیزهایی بود که تا به حال شنیده بودند و گفتند تو شرایطی که پدرشون دچار بیماری سختی بودند و نگران حال پدرشون بودند چقدر این دیدگاه زیبا که مرگ هم تولدی دیگرست به درک بهتر ایشون و خیلی از افراد کمک کرد تا بپذیریم که مرگ پایان انسان نیست ما بی انتها و ابدی هستیم و از این دنیا به دنیای دیگه ای میریم و تولد و اغاز دیگه ای رو تجربه میکنیم و همه ما روزی این دنیا رو ترک میکنیم و این دیدگاه به دوستمون کمک کرد تا مرگ پدرشون رو با ارامش بیشتری بپذیرند و این نگاه به استاد عزیزمون هم در زمان مرگ فرزندشون خیلی کمک کرد و تونستند حتی به نزدیکانشون هم کمک کند واقعا خدارو سپاسگزارم که استاد رو هدایت کرد به تهیه این فایل ارزشمند که به افراد زیادی کمک کرد و زندگی در طبیعت پذیرش این موضوع یعنی مرگ رو برای انسان راحتر میکنه وقتی مرگ و تولد رو تو مرغها و ماهی ها و همه موجودات و خزان طبیعت وباز سرسبزی طبیعت رو در فصل بهار میبینی میپذیری که این بخشی از بازی زندگی هست

    صحبتهای زیبا و تاثیر گذار از اقا نعیم که ساکن قم هستند و با دوره روانشناسی ثروت ۱ که به صورت قانونی هم تهیه کردند رو خودشون کار کردند و به احساس ارامش و شناخت خداوند و خودشناسی و احساس خوب و زندگی اگاهانه رسیدند و مسولیت صددرصدی اتفاقات چه خوب چه بد زندگی رو با چشم باز پذیرفتند و به فهم درست از ثروت رسیدند و نتایج مالی هم متعاقبا داشتند و هیچ بهانه ای از قبیل محل زندگی و یا فرزند طلاق بودن و یا رنج هایی که در گذشته داشتند رو نپذیرفتند و این حد از تغییر در شخصیت و عملکرد ایشون نتایج رو رقم زده

    دیدگاه ایشون در مورد سیستمی بودن خداوند بعد از مطالعه کردن کتابهایی که تو سایت هست چقدر به ارامش ایشون و درک این موضوع که خداوند یه قانونه که حتی در مورد پیامبران هم این قانون ثابت عمل میکنه و اینکه تاریکی منبع نداره نوره که منبع داره شیطان جایی هست که خدا نیست

    این موضوع که در ابتدای مسیر چقدر با هیجان داشتن دوره رو کار میکردند و فقط به نتایج مثبت توجه میکردند اما عمل گرا نبودند و بیشتر دوست داشتند که این مباحث رو به دیگران توضیح بدند و در برهه ای از زمان هم مسیر رو گم کردند و از اساتید دیگه ای که وعده رسیدن به خواسته ها رو در مدت زمان کوتاهی میدند استفاده میکردند و کاملا متوجه شدند که خودشون رو گم کردند بعد از ۳ سال باز هدایت شدند به دوره ثروت و اینبار با درک عمیقتری مطالب رو درک کردند و با منطق و فکر و تامل جدیدی دوره رو فهمیدند و این روند تکاملی طی شده و ارام ارام به خودشناسی و خداشناسی و درک قوانین هستی رسیدند و تونستند دیگران رو ببخشند و مشکلات رو گردن کس دیگه ای نندازند و و توحید عملی رو بهتر با دیدن زندگی استاد درک کنند

    چقدر زیبا اقا نعیم در مورد موضوع مرگ بعد از گوش دادن به اون فایل توضیح دادید که الان به صورت تکاملی تازه تونستید در مورد این موضوع حرف بزنید در حالی که قبلا اصلا نمیتونستید تصور کنید که در زمانی که استاد فرزندشون رو از دست دادند چجوری تونستند بعد از ۳ ساعت ذهنشون رو کنترل کنند و به نعمتهای دیگه ای که دارند و به پسر دیگشون فکر کنند و شکرگزار نعمتهای دیگشون باشند الان در مرحله ای هستید که یه پله بالاتر رفتید و میتونید حداقل راجعبش حرف بزنید اما نمیدونید در زمان قرار گرفتن در چنین شرایطی چه عکس العملی رو نشون بدید این درک شما رو رو از قانون تکامل و خودشناسی نشون میده نه اینکه تو حرف بگید که من میتونم مثل استاد عمل کنم و این درک قانون چقدر انسان رو به ارامش میرسونه و توقع بیجا رو از خودمون دور میکنه و ما نمیایم خودمون رو با دیگرانی که دارند عالی عمل میکنند مقایسه کنیم و احساس ضعف کنیم

    قانون در خواست رو هم با عزت نفس از استاد داشتید در مورد استفاده از پلتفرم اموزشی که دارید و با شناختی که از تمرکزی کار کردن استاد رو سایت و توحید عملی استاد دیدید باز هم با عزت نفس درخواستتون رو دادید و کاملا هر انتخابی که استاد داشته باشند رو پذیرفتید و بهشون حق میدید قانون درخواست بدون در نظر گرفتن جواب مثبت یا منفی طرف مقابل رو عالی اجرا کردید

    توضیحات استاد درباره صحبتهای اقا نعیم: قانون تکامل اون اصلی هست که استاد گفتند خیلی بهش اعتقاد دارند وروش کار میکنند و وقتی این قانون رو درک کردند نتایج از خودم از شرایطم از شناخت خداوند منطقی تر شد این بزرگترین قانونی هست که ما در طبیعت به صورت واضح میبینیم درختان حیوانات و …هیچ چیز یک شبه عوض نمیشه و رعایت این قانون تکامل میتونه مارو به سرعت بیشتر هم برسونه و قانون تکامل در تغییر شخصیت و عملکردهامون هم به صورت کاملا تکاملی ایجاد میشه و گنجایش ظرف ما هم تکاملی بزرگتر میشه در ابتدا فایلها رو جور دیگه ای میفهمیم و با هر بار گوش دادن بهتر وبهتر درک میکنیم و مدار ما بالاتر میره و میتونیم تو عملکردهامون هم بیاریم اینکه ما میایم با دیگران در مورد این موضوعات صحبت میکنیم و انرژی میزاریم مسیر رو به اشتباه میکشونه و استاد توضیح دادند که در محیط و شرایطی بزرگ شدند که با چشم دیدند که حرف زدن تنها برای دیگران که بخوای زندگیشون رو تغییر بدی چقدر مسیر اشتباهی هست نتایج ما صحبت میکنه و افرادی که در مدار شنیدن و درک این اگاهی ها باشند خودشون میان تو این مسیر از بی نهایت طریق

    و شناخت منبع نور خوشبختی و سعادت خداوند و تاریکی سردی و بدبختی و رنج شیطان و باورهایی که میگه چشم زخم وجود داره وان یکاد اویزون کنیم که چشم نخوریم و و یا کسی میتونه تو زندگی یه شخص دیگه تاثیر بزاره و اون شخص رو خوشبخت و یا بدبخت کنه همه باورهای نادرستی هست که وقتی به شناخت صحیح و درست از خداوند میرسی درک میکنی که هیچ نیرو وقدرتی به جز خدای متعال نیست و پیامبران با تمام تهدیداتی که از جانب فرعون و نمرود میشدند میگفتند که هر تلاش و کاری که میتونید انجام بدید با اینکه اونها میگفتند ما رب هستیم پیامبران میگفتند ما هم کار خودمون رو میکنم و ما هم مثل شما منتظر میمانیم تا معلوم شود حقیقت کدام است

    نکته مهمی که استاد بارها گفتند اینه که نیایم ادعا کنیم که من میتونم فلان دستاورد رو داشته باشم یا در مواقع لزوم فلان واکنش درست رو انجام بدم من تنها میتونم زمانی این حرف رو بزنم که اون عملکرد رو در زمان مناسب داشته باشم یا اون دستاورد مالی ویا موفقیتی رو کسب کرده باشم و شناخت بهتر وبیشتر از خودمون کمک میکنه که ما درک کنیم که بهتر و بهتر شدن خودمون نیاز به تکامل داره و من قبول کنم که اول به درک این اگاهی باید برسم و بعد ارام ارام در عملکردهام بیارم و بعد هر بار بهتر وبهتر بشم و این شناخت از خود انتهایی نداره چون ما در وجودمون اقیانوسی بی انتهاست و ما نمیتونیم خودمون رو به صورت صددرصدی بشناسیم بنابراین باید ادعا نکنیم و فقط حرفهای خوب بزنیم باید در عملکردهامون خودمون رو بهتر وبهتر بشناسیم

    استاد و مریم عزیزم من عاشقتونمممم ❤ ❤❤❤خدایا عاشقتم که عاشقمی ❤ ❤ ❤❤❤ سِودا ❤ ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    امیر حسین ترابی گفته:
    مدت عضویت: 2112 روز

    خسلام به همه به استاد عزیز ومریم خانم وبچهایی که صحبتهاشون رو شنیدم باز پر نکته وپر محتوا خدا رو شکر

    خدا رو شکر برای نگاه منطقی وتکاملی ورسیدن به درکی که دیگه دست از عجله ی رسیدن به خواستها دست برداری واونوقت حتی دیگه میفهمی لازم نیست انرژیت رو بزاری برای فهمونئن قانون به عزیزانت

    درک وتامل روی مفهوم روشنایی وتاریکی چقدر روی توکل وسر سپردگی به خدا اثر داره

    وچقدر جالب که دوستان هر دو درباره مرگ وترس مرگ بیشترین تاثیر رو گرفتن واین هماهنگی خیلی جالب بود

    الان وقتی برای بار دوم داشتم فایل رو میشنیدم اومدم یه قسمتهایی رو رد کنم بره چون تو ذهنم اومد که اینا رو که شنیدی میدونی ولی یه لحظه به خودم اومدم گفتم مگه تو تمتم این صحبتها رو به درک وتامل وعملی رسیدی که همین الان اگه تو شرایطش باشی با همه ی وجود عمل کنی وحتی بتونی اونو به کسانی هم که نیاز به این اگاهی دارن یادشون بدی دیم که واقعا نه من نمیتونم الان تو شرایط خاص اصلا اینا رو بتونم عمل کنموبعدش یاد دیگران هم بدم حتی اصلا نمیتونم الان کامل در حد فکر وذهن تسلط کامل روی این مطالب داشته باشم

    پس به خودم گفتم شنیدن ودونستن اصلا کافی نیست چون همه ی انسانها تقریبا راه موفقیت رو شنیدن ولی ولی تا زمانی که کامل نتونتستن اجراش کنن هنوز خوب یادش نگرفتن

    پس هزار بار هم لازم شد باید تکرار بشه تا به خود مطلب برسی بعد دیگه لازم نیست این مطلب رو از زبون کس دیگری بارها بشنوی

    پس حواسم به نجواهای ریز وزیزکانه باشه که خیلی وقته همین بلدم بلدم ها جلوی حرکتهای مداوم وپیرفتهای بیشتر وبیشترم رو گرفته

    به امید استاد شدن واقعی همه ی مشتاقان این راه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    سانیکا گفته:
    مدت عضویت: 1518 روز

    به نام خدا …

    سلام به استاد عزیزم

    امیداوارم این دفعه دیگه دیدگاهنو برای اولین بار بتونم ارسال کنم خیلی وقته تایپ میکنم یچیزی درونم نمیزاره ارسال کنم

    من سانازم از قم

    استاد من هنوز موفق نشدم هیچ دوره ای از شمارو خریداری کنم و بزرگترین هدفم همین خریداری همه دوره هاس

    ولی تا حایی ک بتونم هر روز روزی دوساعت و فایلای رایگان و گوش میدم و نهایت تمرکزم میزارم ک بفهمم و درک کنم

    بخوام بگم دستاورد بزرگی داشتم نه هنوز ولی خودم نگاهم خیلی تغییر کرده و واقعا میفهمم دارم تکامل و طی میکنم

    شروع کردم تفسیر قران و خیلی دقیق و با تامل خوندن

    به خودم گفتم وقتی استاد میگه من با قران رسیدم پس منم میتونم

    البته بگم معجزاتی درون زندگیم رخ داده بزرگترینش تا به امروز اینه ک من دیگه نگران هیچی نیستم به خدا توکل میکنم

    ولی یدونش خیلی جالب بود

    براتون میگم

    قطعا تو ایران همه میدونن که ایران خودرو و سایپا باید ماشین مورد نظر ثبت نام کنی اگه به اسمت در بیاد میتونی بخری

    البته بگم من از نظر مالی مشکلی ندارم و ماشین هم داریم و اصلا اصلا منو همسرم ب این جور داراییها قانع نیستیم

    یک شب در منزل پدری بحث ماشین بود ک دونفر از اشناها هم بودن گفتن اسم ما در نیومده و اینجور حرفا …

    همسرم رو به من کرد و گفت تو ک اصلا شانس نداری من چند بار نوشتم برات ببینم شانس داری یا نه

    که در نیومد گفتم چرا ب من نگفتی گفت مثلا میگفتم چی میشد

    همون شب موقع برگشت ب خونه گفتم برای خدا کاری نداره من مطمئنم ک اسمم در میاد

    حالا من خبر نداشتم که همسرم دوباره ثبت نام کرده منو ،فردا بعد از ظهر یهو همسرم داد زد گفت وای اسمت درومده گفتم چی گفت اسمت سورن پلاس دراومده من انقدددددددددددددددد خوشحال شدم خدا خودش میدونه ک برای ماشین اصلا خوشحال نبودم فقط اینکه خواستم اجابت شده بود و اینکه جالبیش این بود چند ساعت از ساعت مجاز برای واریزی وج نقد گذاشته بود انگار سه روز پیش جوابا اومده بود و همسرم چون هر بار درنیومده بود دیگه نگاه نکرده بود

    دیگه نمیتونستیم ماشین و بگیریم با اینکه پولمونم نقد بود و واقعانم برامون مهم نبود اصلا… فقط من از اعماق وجودم خوشحال بودم من هیج وقت هیچ کجا هیچ قرعه ای ب اسمم درنیومده بود

    ‌و در ادامه بگم ک همسرم من خیلی افکار خرابی داشت همیشه میگفت ما تو این دنیا بازیگریم همه چیز دست خداس

    ما انقد مریض میشدیم نوبتی بیمارستان بستری میشدیم که همیشه میگفتن شما تو چشم هستید و اینا .. تا اینکه یواش یواش دیدم همسرم هم کلا هشتگ شمارو تو اینستا فالو دارو چند بار فایلای صوتی فرستادم گفت گوش دادم و یخورده تغییر کرده ولی هنوز یسری مقاومتها داره ک میدونم درست میشه داره دوره تکامل و طی میکنه

    خلاصه اینکه استاد ب لطف الله یکتا وشما ک دست بزرگ خداوندید من و همسرم افکارمون عوض شده البته اینو میدونم من بیشتر چون همسرم هنوز انگار ک نمیخواد از محصولات شما استفاده کنه میگه با همینا میشه به همه چیز رسید

    با اینکه واقعا مشکل مالی نداریم اصلا و هزینه کردن برای محصولات واقعا براش ناچیزه.. ،

    منم چون شما گفتیید اصرار نکنید هیجی نمیگم فقط از خدا خواستم ک خودم ب درامد برسم و براش تلاش کردم تنها راهی ب دلم افتاد اینکه پروانه نظام مهندسیم و بگیرم ،همین ۱۵ مرداد امتحانشو پشت سر گذاشتم و امیدوارم ک قبول میشم و (نگم براتون ک سر جلسه چقد زیبا ب سمت جواب سوال هدایت میشدم فک کنم بدونید ک جز امتحانای دشواری تو ایران ک کمتر کسی قبول میشه) و خیلی زود ب درآمد میرسم البته چون پروسه طولانی داره بازم حرکت میکنم برای اینکه خیلی زود ب درامد برسم چون من واقعا تشنه یادگیری هستم مخصوصا اینکه پای اموزه های شما بشینم

    من همیشه ب درونم گوش میدم استاد اینو از شما یاد گرفتم ک قلب جایگاه خدوانده و همیشه نتیجه مثبت گرفتم حالا ب نتایج بیشتری رسیدم قطعا کامنتای پر بار تری میزارم براتون

    فقط خواستم ب عنوان عضو در سایت حضورمو اعلام کنم ک با فایلای رایگانم میشه دستاورد داشت 💛 استاد همش میخوام پایان بدم ب تایپم همش یادم میفته ع اینم بگم اونم بگم ولی یروز میشینم کامل جریان زندگیمو براتون تعریف میکنم و از حضور خداوند سرتا سر زندگیم حرف میزنم قطعا تا اون موقع من به خواسته های بیشتری رسیدم و شما بیشتر لذت میبرید 💛💛💛

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  6. -
    مینو گفته:
    مدت عضویت: 1501 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    بسیار سپاسگزارم از بابت اجرای این گفتگو تا من و عزیزانی که در فضای کلاب هاوس نیستیم بتونیم استفاده کنیم

    استاد جان وقتی داشتم به صحبتهای نعیم عزیز اونجایی که گفت فرزند طلاق هست و پدر و مادرش رو همیشه مقصر می دونسته گوش می دادم یه موضوعی تو ذهنم اومد که تصمیم گرفتم بیام بنویسم

    در واقع یکی از استفاده های من از آگاهیهایی بود که شما توی فایلهای رایگان در اختیارمون گذاشتید و این بود که در فایل مربوط به ظلم کردن گفتید هیچ کس نمی تونه به دیگری ظلم کنه و کلا آگاهیهای اون فایل تا حد زیادی احساس گناه در من رو کاهش داد و احساس آرامش خاصی در وجود من شکل گرفت منتها من آدمی بودم که همیشه پدر و مادرم رو در خیلی از ناکامیهای خودم و خواهر و برادرام مقصر می دونستم و توی ذهنم بارها باهاشون جر و بحث می کردم و خودمون رو مظلوم جلوه می دادم که اگر پدر و مادر اینجوری نمی کردن اگر فلان حرف رو نمی زدن اگر فلان اقدام رو انجام می دادن الان مسیر زندگی ما چقدر متفاوت شده بود خلاصه همیشه اونا رو بی کفایت می دونستم تو ذهنم البته در ظاهر باهاشون بی احترام نبودم آگاهیهای شما خیلی روی من اثر کرد ولی نمی تونستم در مورد پدر و مادرم به این درک برسم که مقصر اونا نبودن تا اینکه یه مسئله ای تو زندگیم اتفاق افتاد و چند روزی آرامشم رو بهم زد

    و اون این بود که دخترم چند سال بود که صورتش مدام جوش میزد چونکه قیافه خوشگلی داره مدام بهش می گفتم عزیزم این طبیعیه خودش خوب میشه نگران نباش

    پارسال دخترم کنکور داشت و صورتش علاوه بر جوش لکه های قرمز هم میزد و زیبایی صورتش رو تحت شعاع قرار داده بود و چون کنکورش براش مهم بود و برای من هم همینطوراهمیت نمی دادم تا حواسش از رو درس منحرف نشه و هیچوقت از این عقلم استفاده نکردم که بابا جان سلامتی و زیبایی یک انسان مخصوصا دختر خیلی مهمتر از کنکورش هست حالا دو روز هم درس نخونه چی میشه بلند شو دخترت رو بیر دکتر ببین چشه تازه این بیخیالی من بعد از کنکورش هم ادامه داشت با وجود اینکه یه رتبه عالی بدست آورد و باید از بابت درسش خبالم دیگه راحت شده باشه و طبیعی بود که به امورات دیگه اش رسیدگی بشه باز یکسال تمام گذشت و من بر و بر به دخترم نگاه می کردم و انگار کور بودم و این همه لکه قرمز و جوش رو صورتش رو نمیدیدم درست تیرماه امسال بود انگار یکی من رو از خواب بیدار کرده باشه با نگرانی تمام بردمش تهران کلینیک پوست و وقتی دکتر پرسید از کی ابنجوری شدی و آیا تا به حال برای درمان مراجعه کردی انگار تمام دنیا رو سرم خراب شد با تمام وجود احساس شرمندگی کردم هم از دخترم که بارها می گفت مامان چرا به فکر نیستی برا جوشای صورتم و هم از پدر و مادرم که چقدر اونا رو مقصر ناکامیهای خودم و خواهر و برادرام می دونستم

    این درحالیه که وضع آرامش و سطح زندگی من نسبت به اون موقع پدر و مادرم بسیار بالاتره

    می خوام بگم وقتی با این مسئله مواجه شدم اون وقت تونستم بفهمم که پدر و مادرم اصلا مقصر نبودن و الان که دارم این متن رو می نویسم چشام پر اشکه

    و این آگاهی از طرف دیگه ای باز به من آرامش داد و این هست که من کلا آدم بی خیالی نیستم یه پسر دارم که هر وقت هر مسئله براش پیش میاد من

    بلافاصله اقدام می کنم و به خوبی و خوشی مسئله اش حل میشه تو این مدت خیلی رفتارم رو با دخترم بررسی می کردم که چرا برا دخترم اینجوری نیستم و شما همیشه میگید که آدما بازتاب رفتارهای خودشون رو می بینن و کسی به اونا ظلم نمیکنه خودشون به خودشون ظلم میکنن و تو قرآن هم اومده که انسان به خودش ظلم میکنه و نتیجه بررسی های رفتارم با دخترم و پسرم بهم نشون داد که پسرم هر کاری ازش می خوام فورا برام انجام میده و اگه همون زمان نتونه زمانی رو تعیین میکنه و انجام میده کار های خودش رو هم سر وقت انجام میده ولی دخترم کاری ازش بخوام برام انجام بده کفرم رو در میاره در انجام کارهای خودش هم همینجوریه

    اون وقت بود که به خودم آرامش دادم و گفتم تو اصلا بی خیال و بی کفایت نیستی این نتیجه فرکانسهاییه که دخترت ایجاد کرده و اگه در حق پسرت بهتر رفتار میکنی اون هم نتیجه فرکانسهای او هست وقتی تو با دونفر دو رفتار متفاوت داری پس مقصر تو نیستی خود اونا هستن که این شرایط رو برا خودشون رقم میزنن

    و وقتی به این درک رسیدم احساس ناراحتی من کلا بر طرف شد و با آرامش کامل هر روز برا دخترم دعا میکنم که مشکل پوستی اش برطرف بشه و از کاربرای عزیزی که این متن رو می خونن خاضعانه می خوام که دخترم رو دعا کنن بسیار سپاسگزارشون هستم

    استاد عزیز بسیار بسیار ازتون ممنون و سپاسگزارم برای این آگاهیهای نابی که در اختیارمون میذارید

    دوستون دارم و خدا نگهدارتون باشه❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    آسیه قدمگاهی گفته:
    مدت عضویت: 1687 روز

    سلام استاد عزیز،خیلی اتفاقی و به پیشنهاد خواهرم بعد مدت ها دوباره اومدم تو سایت، دنبال فایل حجاب.

    اما این فایل دیدم و جا خوردم،منم چند وقتی هست احساس میکنم خودمو خدارو گم کردم،منم فقط حرف میزنم،منم از عباسمنش چیزهایی که یاد گرفتم و گم کردم،شدم ایمان بی عمل،حتی شاید ایمانمم گم کردم،مدت ها بود میگفتم خدا به هرچه در جهت گسترش جهان باشه کمک میکنه و از این بیماری کرونا دور شده بودم و به همه هم همینو میگفتم،نترسین و باور سلامتی داشته باشین و…. اما تو اتفاقی که واسه پدربزرگ همسرم افتاد و فوت شدن و کل خانواده کرونا گرفتن،منم ترس برم داشت،بعد از ماه ها دوباره الکل به دست و وسواسی شدم،و الان که دارم این متن مینویسم،خودم مبتلا شدم و نزدیکانم…

    استاد منم شده بودم اون حرف چرت،ایمانی که عمل نیاورد واسم.

    خیلی خوشحالم که دوباره اومدم تو سایت و این خودش کلی حس خوب بهم داد و از همه مهمتر این فایل و صحبت های آقای نعیم،و باز مهمتر از اون اینکه شما گفتین این هم جزئی از قانون تکاملِ.

    استاد ازتون ممنونم،خدارو شکر میکنم که با شما آشنا شدم.

    دست خدا همراهتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    زیبارو گفته:
    مدت عضویت: 1589 روز

    سلام استاد ودوستان. امیدوارم حال دلتون عالی باشه. اقا نعیم بسیار خوب گفتند واقعا لذت بردم از جملشون که گفتند تاریکی منبع نداره و اون روشنایی که منبع هست. وخداوند منبع تمام زیبایی هاست و منبع تمام نور وروشنایی هاست.

    چن ماهی هست که دارم روی خودم کار میکنم دو سه روز پیش تضادی که دارم یکم احساسمو بد کرد گفتم خدایا من که دارم تلاشمو میکنم نشانه میبینم و لی چرا اتفاقی که میخوام نمیفته. یعنی یکم ناراحت شده بودم و دیگه تمرین نمیکردم از خدا نشونه خواستم گفتم خدایا بگو چه ترمزی هست که نمیذاره اون اتفاق بیفته. دوسه روز بعدش تو خواب یه سوره برای من پخش شد انگار یه نفر داشت برای من سوره رو قرائت میکرد این بود: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ

    چن بار پشت سر هم پخش شد انگار دقیقا این ایه

    فرداش که بیدار شدم رفتم سراغ قران دیدم سوره علق هست. ومعنیشو نگاه کردم. تو گوگل هم سرچ کردم و دیدم داره به افرینش انسان اشاره میکنه که انسان یه نطفه بوده. احساس کردم خداوند میخواد تکامل به من بگه که حتی انسان هم در طی زمان قدم به قدم تکاملی در رحم مادرش شکل گرفته و به نوزاد کامل تبدیل شده در طی نه ماه. به خودم اومدم یکم گفتم باید ناامید نشی حتی یه نوزاد هم طی نه ماه شکل میگیره چطور انتظار داری طی شش ماه که روی خودت کار کردی همه چیز گلو بلبل بشه.. حتی دیروز توی پارک بودم یه درختی قبلا خیلی برگاش سبز بود دقت کردم دیدم برگاش کم کم داره رنگش عوض میشه یاد قانون تکامل افتادم که حتی یه درخت هم تکاملی برگاش زرد میشه و تو پاییز میریزه. پس قانون تکامل نباید یادمون بره و شیطان هم دقیقا بیشتر از این روزنه نفوذ میکنه و دوس داریم همه چی سریع عوض بشه و ناامید میشیم.. ممنونم از دوستان که اگاهیشونو به اشتراک میذارن. سپاسگذارم از وجودتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    قاسم درویش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1801 روز

    سلام.

    یکی از موضوعاتی که این روزها خیلی ها بهش توجه می کنند بحث طلسم و چشم زخم است.

    حتی بارها از اطرافیان شنیده ام که اگر تو زندگی ت بجای رسیدی به کسی نگو، چون چشمت می زنن و بدبختت می کنن و یا بدتر از اون میرن طلسم ت می کنند، تا نه تنها دیگه نتونی موفق بشی بلکه شیرازه زندگیتو ازهم میپاشن. بعد واسه اینکه تفکرشون رو اثبات کنن چندتا هم مثال میارن، مگه ندیدی پسر فلانی چقدر خوش تیپ و خوش استایل بود، مردم همچنین چشش زدن الان معتاد شده یه گوشه ای افتاده. یا اینکه دختر عمه ات با یه مرد ثروتمند ازدواج کرد هنوز به یه هفته نرسیده بود که کارشون به جدایی کشید. همه میگن طلسم جدایی براش بسته بودن.

    دوستان عزیز

    اگر تمام جادوگران، دعا نویس ها، رمالان و… جمع شوند تا شما رو طلسم کنند یا چشم بزنن، به ضرس قاطع می گم این قدرت و توانایی رو ندارند که کوچکترین تاثیری در شما ایجاد کنن اگر موحد باشید، اگر به منبع اصلی خود متصل باشید، اگر تنها قدرت مطلق را الله بدانید، اگر شاد باشید و به او وصل باشید، اگر هرگز هیچگونه ترس و هراسی به خود راه ندهید و اگر شرک نورزید، هرگز و هرگز کوچکترین خللی در روند زندگی تان ایجاد نمی کنند. چرا چون هر زمان این میاید به در بسته میخورد چون شما موحد هستید، به در بسته میخورد چون شما به ذات الهی خود متصل هستید، به در بسته میخورد چون شما هیچگونه ترس و هراسی ندارید، به در بسته میخورد چون شما تنها نیروی تاثیر گذار را از منبع نور می دانید.

    در پناه الله مهربان😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    مژده محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1634 روز

    سلام به استاد عزیز وهمه ی عباسمنشی ها

    افتخار میکنم که شاگرد استادی هستم که آقا نعیم از شاگرداشون هست.

    وقتی یکی از دانش آموزان این کلاس آقا نعیم هستن پس استاد کیه وچه مقامی داره بهترین مطالبی که تا حالا شنیده بودم از نعیم شنیدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: