گفتگو با دوستان 34 | نگاه گذرا به کلیّت زندگی - صفحه 5

145 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا مرادی همت گفته:
    مدت عضویت: 1051 روز

    بنام فرمانروای جهانیان

    سلام به روی ماه استاد عزیزم

    خداروشکر برای وجود نازنین و بزرگوارتون ، استاد بینهایت دوستت دارم

    گاهی وقتها که در مورد شما فکر میکنم میگم خدایا چقدر این آدم وسیع چقدر خودش و وسعت داده خدایا چقدر عمیق درک کردین اصل رو و چقدر ساده و شیوا آموزشش میدین

    خدایا به حق بزرگیت به حق این صدای بادی که بین درخت ها پیچیده ما رو عمیق کن به آگاهی مون وسعت بده تا آگاهانه با تو یکی بشیم

    این فایل امروز نشانه من بود ، وقتی حرفهای احمد عزیز و شنیدم که دقیقا در زمان مناسب حرف مناسب از استاد شنیده قلبم لرزید اخه چقدر هدایت جذابه چقدر این قوانین بینظیر هستن

    خدایا قربونت برم مهربونم عاشقتم

    من مثل اون چوپانی ام که میخواست موهای خدا رو شونه کنه براش بهترین گوسفند شو قربونی کنه

    خیلی حس خوبی بهم میده وقتی با زبون بچه گونه یا مثل یک معشوقه با خدا حرف میزنم

    ای صاحب آسمان ها و زمین ای دانا به نهان ها دوستت دارم

    بعدش حرف های نعیم عزیز و که شنیدم و توضیحات استاد عزیزم

    خداروشکر من سالهاست که با موضوع مرگ در صلح هستم ،9 سال پیش که مادرم در سن 53 سالگی از دنیا رفت به خواهرم گفتم مرگ هم جزیی از زندگی و خودم تمام کارهای رو انجام دادم از تحویل مادرم از تهران و انتقالش به کرج و همه کارهاش و این درحالی بود که 10 روز قبلش طلاق گرفته بودم با یه بچه یک ساله و خداوند یک آرامش عمیقی بهم داده بود ، خدایا اخه من هرجای زندگی مو که نگاه میکنم عشق تو جاری بوده

    دقیقا آدم اولش هیجان زده اس و دوست داره همش حرف بزنه و راهکار به بقیه بده که استاد ماهرانه توضیح دادن که این مرحله هم جز تکاملِ ، خداروشکر که از این مرحله گذشتم و باخودم حرف میزنم و یکی از خواهرام که اونم در این مسیر و با هم در مورد فایل ها و دریافت هامون صحبت میکنیم

    با توجه به توضیحات استاد در دوره ها وقتی به نتایجم نگاه میکنم به خودم افتخار میکنم که درست دارم عمل میکنم خدایا شکرت ،خدایا سپاسگزارم خدایا عاشقتم

    بعد گفتم چه درسی برام داره این فایل چرا نشانه امروزم بوده که هدایت شدم به خوندن کامنت زهرا مستانی عزیز

    چقدر این کامنت بینظیر بود ، چقدر زیبا توصیف کرده بود آگاهی رو ،شب باید دوباره این کامنت و بخونم تا بهتر فهمش کنم واقعا بعضی از کامنت ها برابر با صد تا کتاب از بهترین نویسنده هاست

    خدای من چه خیر و برکتی در این سایت جاری ،خدایا عاشقتم که من و با سر انداختی تو کندو عسل و هرچی میخورم تمامی نداره که هیچ بیشتر لذت هم میبرم

    خدایا سپاسگزارم برای این فضای بینظیر و روحانی خدایا سپاسگزارم برای وجود تک تک اعضای این خانواده بینظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1674 روز

    ب نام الله مهربان و هدایتگر ب سمت زیبایی شادی ثروت سلامتی و حال خوب

    سلام ب استاد عزیز در این کلاب زیبا

    =نگاهتون ب مرگ چقد منطقی بود نکته ای من همیشهد باهاش کلنجار میرفتم و از زبان شما خداوندب گوش من رسوند و چقد نگاهم عوض شده و اماده مرگ شدم در هر لحظه و پذیرفتم مرگ جزو طبیعت زندگی

    =قانون تکامل در هر موضوعی درکش مثل قانون رشد جهان و جهان هم در تکامل و باید با تکامل همه کارارو انجام بدیم

    =تنها منبع انرژی در جهان خداست و هر کسی ب خدا توکل کنه اون براش کافیه و هیچ چشم زخمیه و چیزی وجود قدرت نداره

    =هیچ وقت ما نمیتونیم ب خود شناسی کامل برسیم و بگیم صددرصد ب خود شناسی کامل رسیدیم

    = ب جای اینکه عوامل بیرونی دخیل بدونیم در زندگیمون باید عوامل درونی و خودمونو دخیل بدونیم در تمام زندگیمون

    خدا زمانه خدا مکانه خدا همه چیزه

    سپاسگذارم برای این فایل زیبا و با ارزش

    آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب وهدایت الله دارم براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    ژاله نقوی علائی گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    نشانه امروز من

    این فایل را با جان و دل گوش دادم و چند مورد جالب در آن دیدم ، هرچند که سراسر فایل های استاد آگاهی های ناب است ولی این ظرف آگاهی ماست که ظرفیت پذیرش و شنیدن را دارد یا ندارد

    مطلب اول :

    دوستی که درباره موضوع مرگ صحبت کردن و اینکه تغییر نگاه ایشان به مرگ توانسته بود تحمل فوت پدرشون رو براشون راحت کنه

    جمله استاد : مرگ زندگی دوباره هست

    در فایل دیگری شنیده بودم استاد می گفتند مرگ جسم مادی یعنی ما به همون جا می ریم که ازش اومدیم

    مثله اینکه همه ما از خونه هامون اومدیم مهمونی ، بعضی ها یک روز می مونن و می رن خونه بعضی یک ساعت می مونن ، بعضی ها چند دقیقه ، یکی ناهار می خوره و می ره ، یکی فقط یک شکلات می خوره و می ره

    آیا ما دلمون می سوزه و می شینیم گریه زاری می کنیم که فلانی فقط یک شکلات خورد و رفت

    نه همه می ریم خونه ، چه دیر چه زود همه بر می گردیم به خونه خودمون

    من خودم از وقتی این نگاه رو به مرگ پیدا کردم ، آرامش بیشتری رو درباره پدر و مادرم و فرزندانم احساس می کنم

    (این فایل فکر کنم یکی از مصاحبه های استاد بود که دوستی درباره پلاسکو و کشته شدگان اون حادثه پرسیده بودند)

    ………………………………….

    مورد بعدی صحبت های آقای نعیم درباره اینکه در ابتدای امر ، فقط حرف می زد و برای دیگران روی منبر می رفت

    این پاشنه آشیل من هم هست و احساس می کنم برای همین است که امروز این فایل را به عنوان نشانه خداوند برایم تعیین نمود

    من در طول ۲ سال گذشته که در محضر استاد بوده ام نتایج عالی مالی و معنوی فراوان گرفته ام ولی هر بار به یکباره نتایجم کم رنگ می شد و انگار اشتیاقم به کار کردن روی خودم هم کم می شد و به تبع آن نتایجم هم از بین می رفت

    تا وقتی فهمیدم که دقیقا زمانی رو به سقوط می رم که برای دیگران روی منبر می رم و از نتایجم می گم و می گم باید اینجوری باشین ، باید اینجوری باشین ، من اینجوری ، من اون جوری

    و این شروع سقوطه و بعد که ته دره رو تجربه می کنم کلی با سختی دوباره خودم رو می کشم بالا و بازهم این دور باطل

    و از همه مهمتر ، قضاوت هست

    قضاوت

    قضاوت

    قضاوت

    وای که به قول امام صادق که فرمود : هر گاه کسی رو قضاوت کنی ، اینقدر زنده می مانی تا به آن مسیله دچار شوی و به قول خودمونی جای اون فرد بودن رو تجربه کنی

    استاد جانم و همراهان عزیزم ، قضاوت نتایج رو نابود می کنه

    و من در همین جا و همین لحظه به خودم قول می دم هرگز کسی رو قضاوت نکنم

    با این نگاه که هر کس در مسیر دارمای خویش است و هر کس قسمتی از ژاله س

    همه یکی هستیم ، همه من هستند ، همه خداییم

    قضاوت نکن

    قضاوت ارزیابی مداوم هر چیز به خوب و بد است

    این ارزیابی ها ، طبقه بندی ها ، تقسیم بندی ها به خوب و بد ، گفتگوهای درونی تو را به شدت آشفته می کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    علیرضا پزشکی گفته:
    مدت عضویت: 951 روز

    سلام استاد عباسمنش

    تمام دوره هاتون را خریدم وحدوداً شش ماه است گوش میدهم تا حدودی باورهایم تغییر کرده و خیلی مشتاقم بطور عمیق باورهایم تغییر کندومسیر شما را طی کنم خدا را شاکرم که شما را در مسیر من قراردادو آرزوی سلامتی و طول عمربرای شما دارم.ضمناً عسلویه هستم پتروشیمی کار میکنم و نماینده گمرگی وهمچنین گمرک بندر عباس هم فعالیت دارم.سپاس استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      علیرضا پزشکی گفته:
      مدت عضویت: 951 روز

      سلام استاد عباسمنش

      در رابطه باتمرین جلسه دوم کشف قوانین زندگی در مورد باگ های موضوعی که من دارم اینکه مهاجرت به امریکا است که چند تا باگ پیدا کردم مثلا مشکل شغلم وزبان و بدهی وهزینه ها می باشد ومیخواستم باورهای درست و منطقی در این زمینه راهنمایی کنیدزیرا که در ایران شغل خوبی دارم حقوق خوبی دارم خونه چند تا دارم و میترسم نتوانم همین وضعیت را آنجا داشته باشم ضمنا این وضعیت را از صفر شروع کردم وقانون تکامل را طی کردم و زمان زیادی گذشت تا به این وضعیت رسیدم.همچنین علاقمند به زندگی در کشور ی آزاد و انگلیسی زبان با آب و هوای گرم هستم.ممنونم استاد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1810 روز

    سلام

    با افتخار و تحسین به دوستانی که اینقدر خوب حرف میزنن و از نتیجه ها و تجربیاشون میگن

    چند مورد دلم میخواد راجع بهش صحبت کنم یکی راجع به موضوع مرگ قبلا هم تو چنتا کامنتم بهش اشاره هایی کردم

    اینو بگم من تجربه مرگ عزیزانم و داشتم پدرم خواهر بزرگترم مادربزرگ ها و پدربزرگ هام و سال گذشته هم عموم خیلی نمیخوام باز کنم و راجع بهش بگم فقط اینو بگم با اینکه تجربه ش و داشتم اما وقتی صحبتهای استاد راجع به مرگ فرزندشون و نگاهشون به مرگ و گفتن آرامش عجیبی به من دست داد که صد پله آسونتر گرفتم چون قبلشم نمیدونم چه نیرویی در من بود به نسبت همسن و سال هام و با اینکه اون زمان خیلی تو‌ این مسیر نبودم اما خیلی برام عذاب آور نبود با اینکه خوب پدرم و خیلی بهش وابسته بودم خواهرم جوان بود و عموم همون عمویی بود که دوسش داشتم حالا بگذریم من درسهام و نگرفته بودم که اتفاقات تکراری پشت هم میفتاد و اینقدر تو سوگواری میموندم که طبق قانون احساس بد اتفاقات بد نه اینکه شیون و ناله و زاری کنم حتی بهشت زهرا یا مسجد هم نمیرفتم برای خاکسپاری عموم هم نرفتم اما در خلوت غصه شون و میخوردم خیلی هرچند مرگ عموم تو دوره ای بود که من خیلی جدی داشتم رو سایت کار میکردم و شاید کلن یک روز خیلی ناراحت بودم یروزم کمتر 🙈

    خودمو با این موضوع که من تجربه های تلخ تر داشتم با اونا کنار اومدم و دیدگاه استاد و یاداوری میکردم خیلی بهم کمک کرد

    موضوع بعدی صحبتهای دوست عزیزمون نعیم بود که راجع به همش کلی میشه صحبت کرد ساعتها

    وااای اون قسمت که گفتی تاریکی منبع نداره نوره که منبع داره وای منقلب شدم چون خودم قبلا تو فایل چشم زخم یا بررسی دعای کمیل بود دقیق یادم نمیاد کدوم فایل استاد راجع به همین موضوع صحبت کردن همونجا هم یادمه کلی رفتم تو فکر استاد مثال هم اوردن گفتن نمیری کلید برق و بزنی تاریک بشه همه جا اما وقتی تاریکه میری کلید و میزنی روشن میشه الان مجدد اشاره کردین یادم افتاد 🤦🏻‍♀️ واقعا همین موضوع ها رو عمیق بشیم بهش کلی برد کردیم اینکه گفتین فک میکردم دیگه الان خیلی فهمیدم و مغرور شدم واقعا همه مون این مسیر و رفتیم انگار خیلی هم بابتش بها میدیم حالا چه مالی چه زمانی چه روحی تا متوجه بشیم اشتباهه و واقعا یکی از تسلیم بودنا و مسیر درست و پیدا کردن اینه که خودمون مسئولیتمون و بعهده بگیریم چه مثبت چه منفی

    واقعا حسین عباسمنش باعث شد ما اکاهانه زندگی کنیم وای عمیقا حسم خوب شد استاد تشکر واژه ای کمیه برای شما اصلا کلمات چیده نمیشن برای سپاسگزاری از شما شما زندگی رو یادمون دادین ❤️ خیلی حال داد صحبتهای نعیم انگار تشکر و به طرز ویژه ای بهمون یاد داد اشکم دراومد واقعا هیچ کجای دنیا قانون تکامل و بهمون یاد ندادن استاد جونم 😘

    واقعا هم خود تکامل هم یک شبه یا یک ماهه یا حتی چند ماهه درکش نمیکنی باید بگذره تا بهش برسی

    ا استاد این مثاله که من گفتم و دوباره زدین اینو قبلا تو همون فایله که گفتم گفتین من یادم بود الان دوباره اشاره کردید واقعا خیلی خوب جا میندازه برای آدم واقعا این چشم زخم و این چرندیات که وای عضب و بلا بود و اسفند دود کن و … اینا چقدر قبلا آدم و میترسوند

    دقیقا اینکه آدم تا مطمئن نشه حرف نزنه این و من سعی کردم خیلی بهش عمل کنم

    ممنونم استاد قشنگم ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1841 روز

    به نام مهربان پروردگار باسخاوتِ هدایت گرم

    من بادرسهایی که از آگاهی هاوفایلهای استاد گرفتم

    تونستم ذهنمو کنترل کنم و با مرگ پدر بزرگ و دو مادربزرگم دراین بیماری همه گیر ،خیلی خوب کناربیام

    من هم مثل دوستمون که فرمودن راجب پسرشون نمیتونستن به نبودنش فکر کنن

    راجب همسرم و پسرم اصلا نمیتونستم تصورشم کنم

    حالا مطمئنم با کارکردن روی خودم بالاخره آنقدر توحیدی میشم که بتونم با وجود این اتفاق ها هم باز به زندگیم ادامه بدم

    بالاخره این یک واقعیت هست ،یا باید داغ ببینیم یا داغ بدیم

    امیدوارم آنقدر توحیدی بشم که زمانی که میمیرم ،درآرامش کامل به آغوش خداوند بشتابم و بقول استاد زمانی که فرشته مرگ میاد ازش استقبال کنم وبگم خوب زندگی کردم و حالام با لذت این دنیارو ترک میکنم

    واگرهم عزیزانم زودتر ازمن راهی این سفر زیباشدن ،انقدر بزرگ شده باشم که بتونم مثل استاد تو چند ساعت خودمو جمو جور کنم

    الهی ،اگاهی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم وشجاعتی تا تغییر دهم انچه را که میتوانم وبینشی تا تفاوت این دو را احساس کنم.

    دوستتون دارم

    عشق برای همه بچه‌های سرزمین عباسمنش ❤️💚❤️❤️💚💚❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      مریم دستجردی گفته:
      مدت عضویت: 1828 روز

      به نام خالق زیبایی ها سلام

      دوست عزیزم متشکرم برای به اشتراک گزاری آنچه که درک کردید و متشکرم برای دعای پایانی دعایی که پر از آگاهی و درس در آن است و خدا می‌داند با براورده شدنش چه درهایی از نعمت و فراوانی و آرامش که بزرگ ترین نعمت رب العالمین است وارد زندگی هایمان می‌شود. خدایا متشکرم برای این لحظه .

      به امید پذیرش . شجاعت و بینش روز افزون در زندگیتون در پناه الله رحمن و رحیم . یاحق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    همای سعادت گفته:
    مدت عضویت: 2306 روز

    سلام استاد عزیز ومریم جون

    سلام خدمت دوستان قشنگم که تک تکتون رو ندیده دوست دارم

    امروز صبح یه عالمه حرف اومد توی ذهنم که دوست داشتم در قالب کامنت بنویسمشون

    تمام صفحه های باز گوشیمو نگاه کردم که ببینم موضوعش مربوط به کدوم فایله هیچکدومش مربوط نبود

    اومدم بگم ولش کن هروقت موضوع فایلشو گوش دادم. مینویسم

    بعدش یه حسی بهم گفت خب برو تو قسمت یاد داشت هات بنویس بعدش که فایل مربوطشو گوش دادی کامنتو اینجا کپی کن

    چقدر جالب که موضوعی که میخواستم بگم دقیقا مربوط به حرفای دوست خوبمون نعیم‌بود

    منم فرزند طلاق بودم ولی خوشبختانه به هم برگشتن

    ولی منم بخاطر رفتارای پدر مادرم همیشه اونارو مقصر میدونستم

    هرجا کم میاوردم میگفتم منو زود عروس کردن بدبختم کردن

    همش میگفتم بخاطر کارای اونا الان تو این شرایطم وهزارتا گله دیگه

    وقتی با درسای استاد اشنا شدم فهمیدم نه بابا هرانچه برمن گذشته بخاطر خودم بوده

    والان بی نهایت خوشحالم که قانون‌خدا ثابته

    یه روز درخواست من بدبختی ومصبیت بوده داده

    الانم که درخواستم عوض شده بازم میده

    چی از این بهتر اخه؟

    بریم‌سراغ پیامی که تو یادداشت هام‌نوشته بودم تا کپی کنم اینجا

    من هرچی به روزایی که بر من گذشته نگاه میکنم میبینم واقعا ودقیقا همین بوده

    من قبل از ۱۴سالگی چون یه دختر مذهبی بودم همیشه دعا میکردم که خدایا دلم‌میخواد طعم شیرین عبادتت را بچشم

    در حد فهم همون زمانم دریافت کردم حدود یک سال تا یک سال ونیم تو فرکانس عالی بودم

    یعنی همونی که دوست میداشتم

    شبا نماز شب میخوندم و‌حسم خوب بود روزا عبادت میکردم در حالیکه تو همسن های من اصلا این داستانا نبود وهمه دنبال سرگرمی واینا بودن ومن بخاطر باورای محدودی که‌اموخته بودم بعد از یه مدتی که احساس میکردم خوشبخت ترین ادم جهان هستم وشدیدا با خودم درصلح بودم

    حس کردم که خدا از من رو برگردونده که یه مدته من فقط خوشی دیدم چون باورم این بود خدا کسایی که بیشتر دوسشون داره را بیشتر بهشون بلا میده

    وشروع کردم به جذب بلا😂

    گفتم خدا جون نمیخوام ازت دورباشم عزیزم لطفا یه امتحانی چیزی که منو به تو نزدیک کنه شامل حالم کن

    خدای منم که همیشه هدایت گره براش فرقی نمیکنه تو کدوم وری میخوای بری و‌هداییت میکنه

    چون یه مدت طولانی توی فرکانس خوب بودم ازدواج که کردم توی سن پونزده سالگی خدایی وپیر وپیغمبری همسرم بسیار بامن هم فرکانس بود وبا اینکه هشت سال از من بزرگتر بود خیلی فهمیده بود وما شدیدا باهم اوکی بودیم

    اما من چون تقاضای بلا کرده بودم به مدت پنج سال با یکی از اعضای خانواده همسرم شدیدا به مساله میخوردیم و من وهمسرم واقعا اذیت میشدیم و درد میکشیدیم

    اما همش امتحان الهی بود😂😂😂

    بعد ازاون همسرم رفت سربازی و ما هرچی ساخته بودیم دوباره صفر شد و وضع مالی خراب شد اما همیشه همسرم میگفت غصه نخوریا من دستم تو جیب خداست و باورتون نمیشه به شکل معجزه اسایی پول وارد زندگیمون میشد

    خدا خونه های گرون ولاکچری رو با قیمت یه خونه پیزوری بهمون میداد اجاره کنیم

    همیشه بساط کباب و جوجه و اینا تو خونمون بود و هزاران نعمت دیگه

    سال ۹۶زمانیکه دوباره همه چیز اروم شده بود باورهای محدود کننده من شروع شدن به الارم دادن که تو انقد درخواست رهایی از اون بنده خدارو کردی وحالا خدا کاری سرت میاره حسرت اون روزارو بخوری

    نمیدونم این باور احمقانه دیگه کجا بود بعدها کشفش کردم

    شهریور سال ۹۶ وقتی که دیگه درمونده درمونده شده بودم و به خدا پناه بردم خدا یه مسیری رو جلو پام گذاشت و بعد از یه مدتی با استاد اشنا شدم

    اولین باری که فایلاشونو دیدم انقد فرکانسم پایین بود که نپذیرفتم

    رفتم سراغ یکی از شاگرداشون

    فرکانس که اومد بالا دوباره برگشتم

    والان به جایی رسیدم که هرکسی میگه عباسمنش فلانه گوش نکن

    تو دلم میگمش برو ده سال دیگه میفهمی غباسمنش کیه اونوقت با سر برمیگردی پیش استاد

    مثل روز برام روشنه که هرچه بر من گذشته را خودم خلق کردم

    دونه دونشو‌باجان ودل میپذیرم

    استاد یه حرفی زدی قند تو دلم اب شد

    گفتی رفت وبرگشتنتم تکامل بوده نعیم جان

    چقدر خوشحال شدم

    اخه منم یه مدت از مسیر دور شدم

    وزمانیکه برگشتم از شدت عذاب وجدان که چرا باید از این مسیر دور میشدم سه ماه افسردگی شدید گرفتم که بیماری جسمانی هم همراهش شد

    وبه لطف خدای قشنگ دوباره خودمو غرق در اگاهی های شما کردم

    میدونم پیامم خیلی طولانی شد

    ولی اینجا نگم‌کجا برم حرفامو بزنم

    اینجا خانه امن منه

    این روزا تمام ویژنم اینه دستاورد خلق کنم بیاین ایران یا بیام پیش شما تو فرکانس بالا حرف بزنیم ولذت ببریم استاد عزیزم

    بخدا که هیچ شباهتی به ادم قبلیم ندارم

    چقدر حرفای این قسمت اگاهی بخش بود

    چقدر عاشق این کلامم که هرجا نور الهی نباشه ظلمت شیطان میاد

    من‌حافظ قران بودم و هیچی ازش نمیفهمیدم

    الان سوره هایی که حفظمو میخونم میگم‌الله‌اکبر اینا کجا بوده من نمیفهمیدم

    نمونه این حرف تاریکی ونور الهی هم تو ایه الکرسی هست

    خود خدا میگه هرکسی رو‌هدایت کنم از ظلمات میارمش تو نور وهرکسی از غیر از من تبعیت کرد از نور میره تو ظلمت

    خدامیدونه من چند بار ایه الکرسی را خونده بودم

    ولی درک الانم هزاران بار فرق داره

    قبلا قران میخوندم که خونده باشم که بگم من ی جز رو تو بیست دقه میخونم وهمه تحسینم کنن

    الان قرانو که باز میکنم دیگه زمانو نمیفهمم

    چقدر قشنگه

    اصلا باورم نمیشه این همون قرانی وهمون کلماتی هست که من چندین سال خوندمشون

    خدایا چطور از تو سپاسگذاری کنم

    خدایا واقعا من لیاقت نور الهی توروداشتم

    بخدا از روزی که‌یادم میاد دنبال خدا بودم

    همش به هرچیزی که فکر میکردم منو به خدا نزدیک میکنه عمل میکردم

    حالا نااگاه بودم راهو غلط میرفتم

    امروز استادم گفت اینم جزوی از راهت بوده انقدر خوشخال شدم

    من از هفت سالگی نماز وروزه و میگرفتم

    نماز واقعه میخوندم

    نماز غفیله و هرچی میگفتن راه نزدیک شدن به خداست

    من همیشه هرکسی را میدیدم بهش کمک میکردم

    با اینکه خیلی بچه بودم

    وقتی بعد از ازدواج به مساله خوردم

    همش میگفتم من تحمل میکنم

    من سکوت میکنم وخدا به من پاداش میده

    ولی بالاخره پیداش کردم

    اون سری که‌دور شده بودم طعم خدای واقعی رو چشیده بودم واسه همین نمیتونستم دیگه بدون اون زندگی کنم

    بهش گفتم یه بار دیگه تو برگرد تو قلبم من دیگه تااخر عمرم نگهت میدارم😂😂

    دورش بگردم اونم برگشت

    ومن‌الان غرق تو ارامش وجودشم

    به تمام کائنات قسم از حس داشتنش هیچی زیباتر ا

    ارامش بخش تر

    و بهتر نیست

    خدایا توروداشتن‌یعنی همه چیز داشتن

    راستی چند روز پیش از طریق پیام یکی از دوستای سایت این پیامو دریافت کردم

    نوشته بودن وقتی یه امتحان مهم داری پشت فرمون

    و موقع ظرف شستن که درس نمیخونی

    میشینی پشت میز وبا تمرکز درس میخونی

    حالا چطور برای مطالب به این مهمی وقت نمیذاری

    و این رفت توی ذهنم گفتم دقیقا همینه

    من‌همیشه فایل توی گوشمه ولی باید هر فایلی گوش میدم با تمرکز وبنویسم و…

    واین کارو شروع کردم وخدا میدونه چقدر تاثیراتش چندبرابر شد

    درسته الان باید چند ساعت زودتر بیداربشم

    درسته باید بیشتر توخونه بمونم

    درسته کل فضای مجازی و کل تلویزیون وهرچی هست. رو کنار گذاشتم

    اما انقد حسم خوبه که خدا میدونه

    من‌این زندگی را با هیچی عوض نمیکنم

    من اصلا این دنیارو بخاطر این حسش دوست دارم

    عشق بازی با خدای خودم

    مرسی از اینکه اینهمه زمان گذاشتین کامنتمو خوندین

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1863 روز

    سلام استاد عزیزم.

    استاد واقعا فایل شما به نام ما بی انتها هستیم یه تحولی رو در درون همه بنظرم بوجود اورده. من تا حالا نشنیده بودم اینطور دیدگاهی رو راجب مرگ اینکه ما دوباره متولد میشیم و این دنیا یه مهمونی کوتاه هست. استاد الان دو روز هست که پیوسته دارم قران میخونم شاید ایات زیادی هم نخونده باشم اما همین قدر که خوندم متوجه اهمیت معاد شدم متوجه اهمیتی شدم که خداوند برای آخرت قائل هست…تا الان چند تا آیه دیدم که میگفت مال و فرزندان برای آزمایش شما هستند و یا اینکه ما شما را با ترس و کم شدن مال و حتی زیاد شدن مال و کم شدن ثمره یا نتایج حالا تو هر حوزه ای آزمایش میکنیم و شما به سمت ما برمیگردین. و در ادامه میگفت پیامبر به پایداران بشارت بده همان هایی که وقتی بهشون سختی میرسه میگن ما از سوی خدا هستیم و به سوی او برمیگردیم و در ادامه میگه خداوند بهشون توجه میکنه رحمت بهشون میده و اینان همان راه یافتگان اند..

    مثلا تو یه آیه دیگه میگه از صبر و صلاه یاری بجویید که کاری سخت است مگر بر خاشعان همان هایی که گمان میکنند خداوند را ملاقات می‌کنند و بازگشت کننده به سمت او هستند.

    استاد من تا این لحظه بهترین درکی که از تکامل داشتم این بود که شما گفتین تکامل یعنی مقایسه کردن خودت با خودت..همین یک جمله باعث شد من خیلی آروم تر بشم و تا جایی که میتونم.خودم رو با کسی مقایسه نکنم .

    استاد خیلی قشنگه دو روز پیش آزمون دادم و ناخوداگاه خودم و با دوستم مقایسه میکردم که خیلی وقت پیش این آزمون و داده بود و موفق شده بود میدونید چطور آروم شدم؟

    رفتم سراغ قرآن.:(بهم گفت که هرگز حسرت نخورید نسبت به کس دیگه که به شما برتری داره، از فضل خدا بخواهید☺️) اون شب چند تا ایه دیگه هم خوندم و نتیجش شد دید باز تری که خداوند بهم داد و انگار پرده رو از جلوی چشمام برداشت و من دیدم که نسبت به خود قبلیم تو این آزمون بهتر شدم و این یعنی تکاملمو دارم طی میکنم و با قلب پاک تری که خداوند بهم داد دوستم و کسانی رو که اون آزمون و موفق شدن تحسبن کردم و تو دلم ذوق کردم براشون و بعد آروم شدم. اعتماد به نفسم بالاتر رفت و دیدم توانایی هامو دیدم که تو همین آزمون من چقدر نکات مثبتی داشتم و چقدر پیشرفت کردم. به قول استاد درک این روند تکامل به آدم کمک میکنه آروم باشه و سرعت رشدش برای خودش منطقی و لذت بخش بشه.

    آیه دیگه ای که التیام بخشید روحمو آیه ۴ سوره حدید بود که خداوند در اون آیه میگه من آسمان ها و زمیم را در ۶ روز افریدم. با خودم فکر کردم دیدم خدایی که دیگه نهایت قدرته نگفته من با یه بشکن زدن این دنیا رو آفریدم اونم ۶ روز صبر کرده و از بدو تولد این دنیا بر اساس تکامل ساخته شده.پس من نباید انتظار داشته باشم به محض درخواست کردن خواستم بهم برسه اون خواسته باید مسیرشو طی کنه اگر که راهی مونده باید طی بشه. الان که دارم فکر میکنم بنظرم اگر ما سریع به خواسته هامون میرسیدیم اصلا روح و وجود ما ساخته نمیشد اصلا ما گسترش پیدا نمیکردیم و از هم تفکیک نمیشدیم و بنظرم اون وقت دیگه آخرت یجورایی بی معنی میشد.

    استاد عزیزم من از شما بی نهایت ممنونم که این موضوع به ما یاد دادید که انرژی نذار برای تغییر زندگی بقیه و با نتایج حرف بزن…استاد من بعد ۲سال تازه دارم در عمل به این حرف شما میرسم. الان دقیقا یک ماه میشه که تصمیم گرفتم سکوت کنم و در صرف انرژیم خسیس باشم. یکی از افرادی که بشدت براش انرژی میذاشتم و آب از آب تکون نمیخورد مامانم بود. تصمیم گرفتم رابطه خوبی رو باهاش برقرار کنم این خواسته من از اول زندگیمه اما نوسان زیاد داشتم و هیچوقت اونطور که میخواستم نشده. لازمه ارتباط خوب با مامانم این بود که هر روز چند دقیقه وقت بذارم و باهاش وقت بگذرونم و برای این کار باید دو تا عمل انجام میشد یکی سیو کردن انرژی و دوم اعراض از ناخواسته ها. چون مامان من ادمی هست که ناخواسته های زیادی رو میگه و من همیشه سر این موضوع باهاش بحث داشتم..استاد باورتون نمیشه این یک ماه که انرژیمو الکی تلف نکردم چنان صلح درونی دارم و چنان رابطه عالی رو با مامانم برقرار کردم که نظیر نداره. روزی چند دیقه مهربونی میکنم و سعی میکنم آروم باشم و بحث نکنم و اعراض کنم.😂😍استاد اصلا توی این یک ماه انگاری مامانم عوض شده و اون کسی که همیشه از چیزایی میگفت که من دوست نداشتم الان دیگه همش پیش من شاده خوشحاله و از چیزای خوب میگه😍😍😍خدایا شکررررت..واقعا الان که دارم بهش فکر میکنم اون تایمی مه برای مادرم میذارم یک تایم تمرین تقوا هست که من خودم و کنترل کنم بحث نکنم داد و هوار نکنم و اعراض کنم.. الهی شکرت. الهی شکرت الهی شکرت😍😍

    استاد من دو سال هست با شمام اما یک ساله که جدی پیگیر هستم شاید تا همین چند ماه پیش اصرار خودنمایی داشتم و دوست داشتم در موضوعات مختلف با گفتن این قوانین و روش درست برتری خودم و به اون جمع یا شخص ثابت کنم چقدر مغرور میشدم به خودم خدایا من و ببخش اما الان خیلی افتاده شدم الان آرومم الان اصلا نه می‌خوام نه حوصله بحث کردن و خودنمایی رو دارم الان دوست دارم سکوت کنم و بعد با نتیجه ی محسوس سرم و بالا کنم و حرف بزنم. استاد چقدر لذت بخشه چقدر لذت بخشه این نتایج.

    من اصلا قصد کامنت گذاشتن نداشتم میگفتم من چی بگم حرفی ندارم اما الان خودش داره میاد و اصلا یه چیزایی رو مینویسم که خودم متاثر میشم از این نتایج

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1262 روز

    به نام خدا💕

    با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

    خیلی سعی در تغییر خودم دارم و گوشه هایی از این سعی رو در زندگیم دیدم ،در شرایط عادی احساس خوبی دارم و در شرایط کمی غیر عادی هم میتونم خودم رو کنترل کنم و خودم رو به احساس خوب نزدیک کنم ولی در شرایط حساس و نگران کننده وقتی به آزمون دعوت میشم خیلی کمتر میتونم خودم رو کنترل کنم البته خدا رو شاکرم که زودتر از قبل ها به مسیر برمیگردم و سعی میکنم که از احساس بد دورتر بشم چون میدونم که احساس بد برابر است با اتفاقات بد، امیدوارم با کمک خدا بتونم دوره تکامل رو بهتر و سریعتر طی کنم الهی آمین🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مسعود مطهران گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    سلام استاد بزرگوار عباسمنش.اول بگم چند روز بود میخواستم به چای کلمه استاد به شما بگم عموی عزیزم ولی جواب خودم رو گرفتم که در قسمت قبل فرمودین با کلمه استاد راحت تر هستین و به همین خاطر دوست دارم به شما بگم استاد عزیز دوست داشتنی.استاد من در 95 روزی که با شما که به صورت کاملا معجزه اسا اشناشدم یاد ندارم روزی باشه صبح رو باصدای شما شروع نکنم و روزی نیست به محض نشستن پشت لپ تاب سایت رو بالا نیارم و از فایل های هدیه استفاده نکنم.به صورت کاملا اتفاقی توسط دکمه من رو به سوی نشانه هایم هدایت کن بعد از به وجود اومدن یک تضاد با قسمت گفتگو با دوستان اشنا شدم و با اینکه هرروز این گزینه جلوی چشمم بود ولی نمیدیدم و به همین خاطر نشستم اول قسمت اول دیدم و چقدر نکته مهم یادگرفتم که به نظرم اولین نکته مهم تمرین رنج و لذت بود که دوستمون از مشهد کامل گفتن و چقدر خوب که شما ازشون خواستین این اموزش رو کامل توضیح بدن و تا اونجایی که فهمیدن این یکی از تمرین های روانشناسی ثروت 1 هست و اصلا نگفتین خوب حالا اگر میخواین این تمرین رو بدونید باید برید دوره رو تهیه کنید که به نظرم این برمیگرده به باروهای محکم شماکه عبایی ندارین اگر مطلبی که در دوره های شما گفته شده در فایل های هدیه هم گفته بشه.

    چقدر جالبه چون میخواستم بگم استاد چقدر قشنگ میشه روند تکامل رو حتی در فایل های شما حس کرد چون در قسمت های اول همین مجموعه گفتگو با دوستان بعضی اوقات بعضی از افراد رو بالا میاوردین به موضاعات خارج از موضوع هدف شما هم اشاره می کردن اونم به خاطر هیجانی که بود و رفته رفته این هیجان در قسمت های بعد بیشتر کنترل میشه و دیگه انتظار شما فقط از افراد این نیست که در مورد موضوع صحبت کنن بلکه کیفیت و محلی که صحبت میکنن هم میخواین اروم باشه که تمرکز داشته باشن.

    واقعا نمیشه نگفت شما دستانی هستین از دستان خدا.استاد من قبل از اشنایی با شما هم نماز میخوندم و حتی بعضی اوقات قران ولی فکر میردم این وظیفس و از زمانی که با شما اشنا شدم فکرم میکنم بار 4 باشه که الان دارم ترجمه قران رو میخونم و هر دفعه دیدم و دانشم بیشتر میشه که بازم همون طی کردن روند تکامل هست.استاد من خیلی شب ها برای نماز شب هم بیدار میشم و اون شبی که نماز شب رو میخونم چقدر ارامش پیدا میکنم که تونستم خودم رو بیشتر تسلیم خدا کنم.خدا در قران به پیامبر گفته ما به تو به همین خاطر مقام محمود رو دادیم.خیلی در مورد مقام محمود تحقیق کردم ولی چیز خاصی متوجه نشدم.خدا میدونه تک تک کلمه هایی که مینویسم خودش داره میاد و دوست دارم فقط بنویسم.چون در لایو چند شب پیش فرمودین نوشتن معجزه میکنه وخدا به قلم سوگند خورده.استاد خیلی طولانی شد و امیدوارم رد پایی از خودم در این فایل گذاشته باشم که مفید بوده باشه و همچنان منتظر اون نشونه هستم از طرف خدا

    در پناه الله یکتا شاد باشین وثروتمند در دنیا واخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: