https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-16 08:02:582024-04-27 07:31:36گفتگو با دوستان 36 | تمرکز تقسیم نشده
176نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من هر چی بگم هر ویژگی نابی در مورد شما بگم کم گفتم و هر چقدر در مورد این فایل بینظیر و هدایتهاش و الهاماتش بگم کم گفتم
به همه دوستانم که عباسمنشی هستن بلافاصله پیام دادم که این فایل رو حتما گوش بدن
من فقط اشک ریختم بخاطر این همه آگاهی، این همه الهاماتی که دریافت کردم، اینکه وقتی تو مسیر درست هستم خدا هر لحظه هدایتم میکنه و نمیزاره قدم اشتباه بردارم
خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا عاشقتم و عاشق بنده های دوست داشتنی و بینظیرت هستم، عاشق پیامبر زمانه ام هستم که هر لحظه دستم رو میگیره و منو تو مسیر درست نگه میداره
دلم میخواد این آگاهیها رو فریاد بزنم به همه عالم بگم، بگم که وقتی میخوای تغییر کنی چطوری خداوند هدایتت میکنه و چقدر زیبا مراقبت هست
تشکر میکنم از پریسای عزیز و تبریک میگم بهش بخاطر نتایج قشنگش، بخاطر درک درستش از قوانین، بخاطر آرامشی که بدست اورده، بخاطر روابط قشنگش، چقدر این جمله اش رو دوست داشتم که گفتن وقتی روی خودم کار میکنم نیازی به زور زدن نیست، سر میخورم میرم جلو و اینکه طبیعیه که ارامش داشته باشیم، ثروت داشته باشیم،
گفتین که نگاه توحیدی استاد متفاوته و این یکی از نکاتی هست که تمام افرادی که با استاد عزیز آشنا میشن میفهمن من حتی دوستانی دارم که با اساتید دیگه کار میکنن ولی خودشون گفتن بهم توحیدی ترین استاد در حوزه قانون جذب استاد عباسمنش هستن و همیشه باعث افتخارم هست که با استاد کار میکنم چون قراره من هم توحیدی بشم
استاد عزیزم درباره صحبتهاتون و نکاتی که گفتین ایتقدر درس گرفتم امروز که نمیدونم کدومش رو بگم، 5 صفحه فقط نوشتم و اینقدر این فایل برام درس داشت و عاشقش شدم که قلبم از هیجان و شادی داره میزنه بیرون
نکات:
ثروت فقط عدد بانکی نیست
حس رضایت درونی، شادی درونی، حس اعتماد بنفس، سلامتی، ارامش و احساس خوب و اینها چیزهایی نیست که با پول به دست بیاد
استاد تو این یکسال و 3 ماه که با شما کار میکنم یکی از لذتبخش ترین نتایجم حس شادی و آرامش درونی بوده، حس رضایت، و اینو از شما یاد گرفتم، وقتی تو طبیعت میرم اینقدر احساسم عالی میشه و ارتباط قشنگی با خالقم میگیرم که اشکم در میاد و از شوق گریه میکنم، شوق از درک این همه زیبایی و لطافت و ارامش، گفتین نماد خوشبختی ثروت نیست، بله دقیفا من تو این یکسال نتایج مالی خاصی دریافت نکردم ولی حس رضایت دارم چون قبلا شاد نبودم، آرامش نداشتم ولی الان از درون شادم، ارامش دارم، از زندگیم و خانوادم و شرایطم راضی هستم و مطمئنم با همین حسم خداوند منو به سمت شرایط بهتر هدایت میکنه
استاد گفتین عشق تو قلبتون اضافه شده بود، آگاهی و لطافت در روح و قلبتون اضافه شده بود
چقدر این نکته رو دوست داشتم و باهاش اشک ریختم چون من هم کاملا این احساس رو درک کردم و بهش رسیدم و این احساس زیبا رو با دنیا عوض نمیکنم
من هم وقتی به ارامش رسیدم، روابطم، سلامتیم، ارتباطم با خودم و خدای خودم عالی شد، دقیقا تازه به جایی رسیدم که هزینه هام کم شده و اینو یه شروع عالی میبینم برای دریافت پول بیشتر و نتایج تو زمینه ثروت مالی
استاد عزیزم وقتی گفتین تو بندرعباس از خوشحالی زارزارگریه میکردین ولی هنوز چیزی از لحاظ مالی بهتون اضافه نشده بود یاد خودم افتادم که تو این یکسال بارها تو خلوت خودم بخاطر احساس قشنگم گریه کردم و خوشحال بودم حتی زمانی که پولی تو حسابم نبود و حتی نیاز داشتم به پول ولی ناراحتش نبودم و بعد خیلی زیبا و بدون حتی درخواست از کسی پول تو حسابم اومده چون درخواستم رو فقط به خداوند میگم نه اطرافیانم، شما به من این نگاه توحیدی رو یاد دادین و تمرینش کردم و بارها جواب گرفتم
نکته بعدی:
معیار خوشبختی آرامشه، شادی درونی هست
و اینکه وقتی در مورد این مسائل کار میکنیم و ذهنمون ارام میشه، اون ذهن آروم میتواند ایده های پول ساز را ایجاد کند، هدایت میشیم به مکانهای بهتر، به انسانهای بهتر، هدایت میشیم به مسیرهای پر از نعمت و ثروت، قدم اول اینه
واااااای خدای من همین چند جمله کافیه برامون تا درس بگیریم، تا زور نزنیم، تا وقتیکه به آرامش نرسیدیم، تا با خودمون آشتی نکردیم، تا حس خوب نگرفتیم، تا اصلاح نشدیم اینقدر پافشاری نکنیم برای رسیدن به خواسته هامون، برای اینکه هدایت الله رو ببینیم
از نوروز 1400 خدا رو شکر میکنم به صورت جدی تر دارم کار میکنم و چقدر هدایت شدم، به مسیرهای درست، به ادم هایی که اصلا نمیشناختم ولی کمکم کردن، به ایده هایی که هیچ وقت بهش توجه نکرده بودم ولی وقتی به آرامش رسیدم دیدمشون و به سمتشون هدایت شدم، الهامات رو متوجه شدم و درک کردم، تشخیص درست از غلط
استاد گفتین، نتایج رو ببینیم به شکل عزت نفس، روابط درست، سلامتی، و اینا چیزابیه که با پول نمیشه خرید و من خدا رو شکر میکنم که بدست اوردمشون و میتونم با قدرت و جسارت بگم من خوشبختم چون لایقش بودم چون اومدم به این دنیا که خوشبخت باشم، شاد باشم و از دنیا لذت ببرم، من بارها تو کامنتهام نوشتم من فقط تو حوزه مالی هنوز نتایج چشمگیری نداشتم ولی تو بقیه حوزه ها نتایج بینظیری داشتم، استاد امروز با صحبتهاتون کلی امید و انگیزه بهم دادین، کلی درس گرفتم، کلی عشق دریافت کردم و اینا رو با دنیای پول عوض نمیکنم
من تو این لحظه خوشبخت ترین انسانم که خدای من، من رو به سمت این آگاهیها هدایت کرد
نکته بعدی:
اونایی که پول ندارن فکر میکنن همه چیز رو میشه با پول حل کرد
اون چیزی که مسائل رو حل میکنه اون روح بزرگتره، اون ذهن کاملتره، آرامشی که تو وجود ادم ایجاد میشه با تغییر باورها، با تغییر نگرش، و فرمودین:من اون رو ایجاد کردم و واقعا روحم لطیف شد، واقعا عشق رو و خداوند رو در قطره های باران میدیدم
استاد فقط اشک ریختم با حرفاتون، چوو با تمام وجودم درکشون میکنم، من از زمانی که ارتباطم با طبیعت و خداوند زیبا شده بارها با باران رحمت خداوند اشک ریختم، من قبلا صدای کلاغ رو دوست نداشتم چون یک باور غلط هم به مایاد داده بودن که صداش شومه و خبر خوب نداره ولی با درسهای شما یاد گرفتم همه چی رو زیبا ببینم و وقتی صبح ها دیدن طلوع آفتاب میرم لب دریا به محض شنیدن صدای کلاغها و پرنده ها بهشون سلام میکنم و کلی عشق بهشون میدم که منو لایق دونستن باهام حرف بزنن و هم کلام من بشن،
وااااای شعر سهراب دیوونم کرد و نتونستم جلوی اشکامو بگیرم
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید
من هم همه هستی رو زیبا میبینم و بارها این جمله رو به اطرافیانم گفتم و نتیجه اش رو تو زندگیم دیدم
استاد عزیزم در مورد پول از زمانی که احساس زیبا پیدا کردم و صلح با خودم و خداوند رو بیشتر کردم خداوند هدایتم کرد به سمت علایقم و راه داره برام باز میشه و ایده ها داره به سمتم میاد
و نکته ای که زیاد بهش توجه نکرده بودم جلب توجه و روی دیگران رو کم کردن بود و این درس امروزم بود که نیازی نیست موفقیتهام و دیگران ببینن و حتما روی این موضوع کار میکنم
اقا لقمان عزیز بهتون تبریک میگم بابت این احساس زیباتون، بابت موفقیتهاتون و کمکی که به ما کردین بخاطر سوالتون
اصل تمرکز
واااای خدایا چقدر زیبا هدایت شدم، چقدر زیبا جلوی اشتباهات منو میگیری که حتی یک قدم اشتباه برندارم، که بعدا پشیمون بشم یا انرژیم رو جایی بزارم که از هدف اصلیم دور بشم، خدایا چطوری شکر تو رو به جا بیارم،
نکته
اگه میخوای موفق بشی فقط توی یک مسیر باید حرکت کنی و اون رو ادامه بدی و سراغ چیز دیگه ای نری
استاد من دو ماه قبل به سمت یک ایده زیبا و قشنگ هدایت شدم که جز علایقم هست و پیگیر شدم و قدم های اولیه رو برداشتم ولی بخاطر شرایط پاندمیک بیماری یکم کارم به تعویق افتاده ولی هر روز دارم در موردش مطالعه میکنم و اطلاعات میگیرم تا اینکه دیروز یکدفعه یه ایده دیگه به ذهنم رسید و یکم اونو پیگیری کردم و داشتم میرفتم به اون سمت که امروز با گوش دادن این فایل زیبا و آگاهیهاش متوجه شدم باید تمرکزم رو یه جا بزارم تا نتیجه دلخواهم بدست بیاد
چقددددددر خداوند زیبا دستم رو گرفت و هدایتم کرد
انگار کلام خداوند از زبان شما جاری شد و بهم گفت وایستا کجا داری میری، برگرد و بچسب به علاقه ات و ایده زیبایی که هدایتت کردم
استاد نمیدونم چطوری و با چه زبونی ازتون تشکر کنم
نکته اخر
انرژی جایی میره که تمرکز تو هست
خدایا مرسی که مراقبم هستی، مرسی که استادم رو بهم دادی تا از کلام نورانیشون حرفها و کلام تو رو دریافت کنم و مسیر درست رو برم
اتفاقا امروز نوشتم که ایده جدید رو پیگیری کنم و بعد با گوش دادن این فایل الهی متوجه شدم باید تمرکزم رو کجا بزارم
استاد عاشقتونم و عاشق مریم جان که هوای استادمون رو دارن، اون نوشابه گوارای وجود پر از عشقتون، الهی که خداوند به شما و مریم جان سلامتی و عشق. بیشتر بده، و هر آن چیزی که از خداوند میخواید
ببخشید کامنتم طولانی شد و نمیتونستم ننویسم حرفهای دلم بود امیدوارم همه دوستانم موفق باشن
چقدر درس داشت ودر واقع یاداوری داشت این صحبتهای عالی
چقدر لذت بخشه شنیدن نتایج دوستان شنیدن پیشرفت ها وارامش افراد چقدر حال ادم خوب میشه چقدر باورهای درست محکم تر وامکان شدن ها قوی تر میشه
قانون اینه که هرجا تمرکزت هست انرژیت هم همونجامیره
ممنون از تاکید به نکته دقیق و اصلی خلق خواسته ها
وقتی مسیرم رو مرور میکنم میبینم هر وقت تمرکز لیزری روی یه خواسته داشتم واز جنبه های توحیدی وباورسازی های درست روی اون کار کردم چقدر اسان واسان اسان خداوند اونو برام انجام داده
نمیدونم چی باید بگم درمورد این قسمت که چطور منو بفکرفرو برد و دقیقا به چیزهایی که ازدیروز درموردش فکرمیکردم سوق داد،استاد عزیزم ،سوال مهمی که دوست عزیز م لقمان جان ،توی این قسمت کلاب هاوس گفتن سوال منم بود وبا وجود اینکه جوابشو میدونستم ولی شنیدنش اززبون شما ،به من انرژی و حس مقبولیت بیشتری داد.
اما چیزی که برام سوال بزرگی شده که خواهشم از استاد دوستان اینه که اگه دیدگاهی دارن ویا مثل من هستن به من هم بگن .
داستانی که میگم حدود چهارده ماه پیش توی فامیلامون اتفاق افتاد
که دوتا خواهرازنزدیکانمون که خیلی به هم نزدیک بودن ولی ازنظر مالی داشت تفاوتشون زیاد میشد
،بینشون به دلایل مختلف داشت بهم میخورد،
ازاونجایی که من و همسرم خیلی تو اختلافات فامیل مورد میانجیگری قرار میگیریم ،نهایت سعیمونو کردیم که این اختلاف حل بشه وبرای من مثل روز روشن بود که ادامه این تنش باعث ازارروحی روانی خیلیها وازجمله خانواده خودم خواهد شد،پس خیلی سعی در صلح داشتم وبلاخره جنگ خانوادگی درگرفت وبارها جلسه دورهمی وحرف وحدیث و اعصاب خوردی .و…..اتفاق افتاد .وچون فامیل بهم متصل وتودرتو هم بودیم ،باوجوداینکه دیگه من سعی داشتم ازاین موضوع اعراض کنم،ولی نمیشد وهرروز یکجور به این مطلب وصل میشدیم
چقدرطرف حق رو گرفتیم وچقدر قاضی مدادرانه برسیشون کردیم وحق رو به این دادیم وبه اون یکی عتابو عقاب کردیم ،واون موقع من فایلهای رایگان رو گوش میکردم
خلاصه کم کم اونقدرازتکراراین غیبتها وقضاوتها خسته وفرسوده شدم که دیگه دردورهمیها بهشون تذکرمیدا دم اگه میخواهید ازاین موضوع صحبت کنید من نمیام
وهمینجوری گذشت تا دیروزیکی ازطرفین دعوا یه یادآوری کوچک درمورد مطلب دعوا کرد توضیح داده عقبه و داستان شکل گیری این بحث چی بود،
قبلا همش غصه می خوردم که چرابایددوتاخواهربه چنین جایی برسن ،ومگه ازخواهرنزدیکترم داریم ؟ویهو متوجه شدم که من مدتهاست باتوجه به قوانین اینو فهمیدم که اینا هرکدوم در زمان لطف کردن به هم برای خودشون قانون انتظارروگذاشتن وبرای هرکاری که برای طرف مقابل میکردن ،میخواستن که اون طرف براشون بندگی کنه،وفرکانسهایی که دایم ارسال کردن اونها و ازهم دور ومتنفرکرد.
ومن مدتها بود که باخودم میگفتم اینها نتیجه ارسال فرکانسهای متفاوت ودرحال بد موندن همه ما بوده
اما حرف وسوال من اینجاست که باتمام این حرفهایی که زدم ،من مدتهاست که ازاین روانپزشکیها اعراض میکنم،دیروز ودر مابین صحبتهای یکی ازاون طرفین دعوا ،من حس کردم توی اون جمع نیستم ومثل فیلمهایی که یک روح رو درجمعی نشون میدن که کسی اونو نمیبینه،وهرچه دادمیزنه کسی نمیشنوه!!!!!! اون روح من بودم ،همش ازخودم میپرسیدم اصلا این کسانی که دوروبرمن هستن جنسشون یه چیز دیگه ایه،
منظورم یک فاصله خیلی زیاد مثل دوتا جنس کاملا متفاوت که هیچ ربطی بهم ندارن یا نمیتونن اتصال ایجاد کننده
حس غریبگی ومجرد بودن وتنهایی به من دست داد،ولی خودم رو بالاتر میدیدم
میدونم که تفاوت فرکانسی زیاد شده والان کلا باوجود اینکه بسیارخاکی تر وبی ادعاتردرهرچیزی هستم ولی میفهمم که جایگاه من بالاتره
سوالم اینه که آیا این حسم اشکال داره ومن دارم خودخواه میشم ؟ایا باید تو این حالت ادامه بدم؟
خیلی حرف دل ازشناختهای جدیدم رو بصورت فایل اینستاگرامی تو پیجم گذاشته بودم وخیلی بازخوردهای خوبی هم داشت ولی حالا قطعشون کردم ،به نظرتون من دارم احساس فهمیدگی ودانایی کاذب میکنم؟
اگه مخصوصا استادم ویا دوستان عزیز م جواب بدن خیلی سپاسگزارمیشم.
درکی که من از اطرافیانم دارم اینکه اونا فقط دارن خود منو به خودم نشون میدن با رفتارشون شاید یه زمانی ما اون رفتار رو داشتیم ولی نمدونیم اما اگر کمی بهش فکر کنیم میبینیم بله من هم دقیقا خودم اون رفتار رو داشتم و جهان داره خودم رو به خودم نشون میده و فرکانس من باعث میشه اینجور آدم ها رو جذب خودم کنم
ما هیچ توانایی در تغییر عوامل بیرونی نداریم فقط و فقط قدرت تغییر خودمون رو داریم وقتی ما تغییر میکنیم جهان هم به همون اندازه ای که من تغییر میکنم برام تغییر میکنه و قشنگ تر میشه
ذهنم سالم تر میشه
هر موقع که نجواها میاد که فلانی این رفتارش باید تغییر کنه این جمله شده ملکه ذهنم که من فقط میتونم خودم رو تغییر بدم و هر کسی که هست و هر رفتاری داره الان جای مناسبشه یعنی جایی که لایقشه
یعنی همون جایی هست که باید باشه و خواسته ی خودشه
اگر ما ورودی هامون رو کنترل کنیم و از افراد اعراض کنیم خودشون خود به خود حذف میشن از زندگیمون
سلام به خدای فراوانی ها که عاشق اینه که ما ثروتمند و شاد باشیم به اسانی و راحتی ، فقط بندگی خودشو انجام بدیم و از مسیر لذت ببریم 🙂🙋♀️💃🏽💰🙂 🏄♀️🏊♀️
سلام به استاد جان و عزیز دلشون که بهترین الگوی من هستید 💚🙂
و سلام به دوستان هم فرکانسی خوبم
🌱استاد جان این گفتگوی شما با دوستان همیشه منو دیوانه میکنه و به وجد میاره
😍😍😍 مخصوصا اگر اولین ورودی من در ابتدای روز باشه ، با اینکه یک دور گوش دادمشون ، اما انگار دوباره گوش دادنش از یک جنس دیگه ای هستش ، این همه تغییر مدار و فرکانس فقط از فایل های دانلودی شما 😍😍😍😍😍
🌱استاد جان شما همیشه خودِ خودتون بودید و حرفاتون به دل آدم میشینه ، نه فقط بر دل، بلکه آگاهی نابی رو نصیب آدم میکنه 😍 😍 😍 😍 😍
خدای خوووبم ممنون از این هدایت ناب الهیت… 💚😇💫
خدای خوبم ممنون از حمایت و هدایت الهی و همیشگیت…. 💚😇💫
🌱استاد جان الان بهتر متوجه میشم جنس حرفاتونو.. که الان من به انداره آگاهی الانم موضوعات درک و اقدام و عمل میکنم ، وسال بعد بعدترش از الان خودم تعحب میکنم که من اون موقع کجا بودم و الان کجا هستم….
🌱استاد جان این تغییر مدار و فرکانسی که به شکل روابط خوب ، آرامش ، سلامتی و عزت نفس میاد ااااااااتقدرررررررر اررررزشمنده که قیمت نداره
🌱یک ساله که دیدن طلوع و غروب خورشید ، شده عادته هر روزهی من، بهانه نه، بلکه وظیفه ای شده برای شکرگذاری صحرا 😍🙏💚🌈🌦️☃️☔⚡🌊🔥
🌱اشک ریختن های به پهنای صورت
🌱بودن اون حس آرامش در تمام وجودم🧘♀️💚🧘♀️
🌱قدردانم به خاطر تمام روابط عالی ، دوستان عااالی ، نگاه زیبایی که دارم و پولهایی که به حسابم میاد 💚💰🌏🏝️🏜️🏖️🛵🛴🚲
🌱اصلا نمیتونم که طور دیگه ای باشم ، در شرایطیه که در ایران که آدما عادت دارن به غُر زدن و نالیدن 🤫🤐🤫🤐🤫🤐
🌱استاد ادم هایی اومدن به زندگیم و بسیار آدمایی رفتن از زندگیم اونم به اسانی و راحتی
🌱استاد جان اتفاقاتی که داره در زندگیم میوفته ، نشونه هایی دریافت کردم ، دستانی از راه رسیدن که میدونم باور میکنید 💚😇🤗
که اگر برای هر کس تعریف کنم ، قطعا میگه مگه میشه؟!
مگه داریم؟!
و من میگم بله میشه و داریم 🌈😍💫🌱
این همه احساس خوب و خوشبختی رو من با هیچ چیز نمیتونم بیان کنم….
🌱این جمله ناب شما رو من چی بگم آخه
(( آن جیزی که مسائل رو حل میکنه ، اون روح بزرگتره ، اون ذهن کاملتر و درست تره ، اون آرامشی که در وجودمون ایجاد میشه با تغییر باورها))
🌱اون هماهنگی بیشتر و جسم و روحم رو با چه زبانی بگم…..
میدونم که این مسیر همچنان ادامه داره 💚💚
🌱(( خوشبختی یک معیار درونیه و اون رو اگر ایجاد کنیم ، هدایت میشیم ))
و یادآوری اون قانون مهم ((تمرکز لیزری)) روی چیزی که دوست داریم وعلاقه داریم و انرژی ما جایی میره که تمرکزمون روش هست….
و خدا رو هزارن مرتبه شکر میکنم که درمسیر درست هستم و با افتخار جز ۱% جامعه هستم که باعث شده حالم خوب باشه و منو به خواسته هام برسونه….
از نظر من ثروت عدد بانکی نیست ولی در کنار موفقیتهای دیگر باید ثروت هم باشد چون این هم نوعی موفقیت است. احساس خوب داشتن موفقیتی بزرگی است که ربطی به ثروت ندارد. اگر احساس ناخوب داشته باشیم ولی ثروت داشته باشیم آن به درد ما نمی خوره و اگر هم رضایت داری حالت خوبه ولی باورهای درست نداری و ثروت هم نداری به نظر من آن هم خوب نیست با هم خوب است ولی این هم هست که وقتی باورهای خوب و احساس خوبی داری پس ثروت هم هست و می اید و بیشتر میشود پس اساس آن احساس خوب است.
احساس خوب= اتفاقات خوب
موفقیت یعنی روابط خوب و سلامتی و آرامش و عزت نفس ووو است که پول هم جزئی از آن هست و ان موقعی است که احساس خوب داری و آرامش داری و ثروت هم می آید.
در هر شرایطی احساس خوب داشته باشیم و آن را بیشتر کنیم و حفظش کنیم.
اول و آخر هر موفقیتی احساس خوب داشتن است. نتیجه وقتی می آید که احساس خوبی داریم و گرنه نمی آید و فرض کنیم که ثروت و موفقیت وووو داریم ولی احساس خوب نداریم این فایده ندارد.
با تغییر نگرش و باورها است که موفقیت به سمت ما می آید.
از تضادها با آرامش استفاده کنیم برای موفقیتهای بیشتر
چه تغییراتی باید داشته باشم تا ثروت در زندگی من بیشتر شود
پول ساختن عالیه ولی خوشبختی یک معیار درونی است و یک احساس خوب بودن است
روی اصول و اساس کارکنیم وحاشیه ها را بزاریم کنار
از لحظات زندگی استفاده کنیم یعنی احساس خوب داشتن
اصل تمرکز روی هر موضوعی که تمرکز کنیم از آن بیشتر دریافت میکنیم و نتیجه بیشتری میگیریم.
تمرکزمان روی یک مسیر باشد آن طوری هدف ما مشخص است و تمام انرژی ما آنجاست
باورخوب : من اینقدر سرمایه دارم که هر کاری می خواهم میتوانم آن را راحت اجرایی اش کنم. من این قدر سرمایه دارم که نیازم فقط به خودم و سرمایه خودم هست.
به کاری که علاقه داری تمرکزی کارکن اگر دو کار هم داشته باشی تمرکز ما روی دو جا است.
یه سوالی برام پیش اومده تو موضوع تمرکز و اونم اینکه ما می تونیم کلی مثال ببینیم که یک نفر تو زمینه های مختلف داره کار میکنه و داخل اون زمینه ها هم موفق است مثلا ایلان ماسک الان چندین شرکت بزرگ داره و هر کدومشون داره تو بالاترین سطح کار می کنه و هر کدومشون تو دنیای متفاوتی هست یکیش تو ماشینه یکیش تو هوا و فضاست و کلی موضوعات مختلف پس چطور میشه که این فرد میتونه تو زمینه های مختلف تمرکز داشته باشه و موفق هم بشه؟ اگه بحث علایق هم باشه هر کسی میتونه به موضوعات مختلف علاقمند باشه پس میتونه تو همه ی اونها موفق بشه؟
من اول از خودم میگویم من الان دارم توی دوتا نوع کارمیکنم و علت هم دارد بخاطر وضع جسمانی ام که به هم خورد مجبورم فعلا از حوزه کاری خودم یک کم فاصله بگیرم ولی هنوز دارمش و در کاری دیگرهم دارم کار می کنم.
یعنی واقعا من نمی توانم سرم را بخارانم، یعنی اگر تمرکزرا روی یکی بزارم خیلی خلاقیتم بیشتر میشه و بیشتر پروژه های جدیدی خواهم داشت و روی آن کار کنم . یک کارم را حدود 25 ساله دارم و یک کاری جدید هم شروع کردم و به هر دو هم علاقه دارم. ولی واقعیتم این است که اگر روی یکی از انها کار کنم تمرکزم بیشتر است پس خلاقیت ام بیشتر است پس توجه من بیشتر روی آن است پس بیشتر می توانم لذت ببرم و بیشتر می توانم پول در بیاورم.
من خودم واقعا عاشق کارهای ایلان ماسک هستم و هر روز کارهایش را میبینم هر روز از لحاظ کاری در جریان کارهایش هستم که امروز چه کار کرده حتی چند روز پیش موشکی را به فضا می خواست بفرسته که نرفت وو و دوباره روز بعد شروع کردند به کار روی آن و رفع ایراداتش یعنی تا این حد هر روز خبر دارم که داره چه کارمیکنه چون عاشق کارش هستم واقعا تمرکزش فوق العاده است.
حالا همین آدم را در نظر می گیریم ایشان کارهایش یک جورایی توی یک مدار است و غیر از این ایشون که داشتم زندگی هر روزه اش را می خواندم معذرت می خواهم حتی ایمیلهایش را در سرویس بهداشتی باشد؛ می خواند و اینکه هر روز چه ساعتی بلند میشود و بچه هایش را به مدرسه می برد و ناهار خوردنش موقعی است که در کارخانه اش دارد راه می رود یا دارد یک کاری را انجام میدهم یعنی حتی یک لحظه پرت هم ندارد.
این آدم شاید از این همه کار لذت می برد ولی میتواند به نظرمن خیلی خیلی راحتتر زندگی کنه و با این خلاقیتی که بکار می بره می تونه کمتر کار کنه ولی دنیای این آدم این طوریه و این را هم دوست داره .
یعنی از صبح اول وقت سر پروژه هایش هست یکی یکی و خودش کامل مدیریت می کنه و مثلا روزها دوشنبه و چهارشنبه سر پروژه یا کارخانه دیگرش است وووو
این آدم شاید کار فیزیکی و این طوری را خیلی دوست داره که زمانی من خودم هم دوست داشتم و به قدری کار فیزیکی ام زیاد بود که وقت نداشتم ناهار بخورم وووو که ان کار اشتباه بود.
ببینید اوایل کار ایلان ماسک روی پروژه های کامپیوتری مانند؛ کار میکرد مثل پی پل ولی ان را گذاشت کنار و الان توی قسمتهای دیگر هست که همه به هم بیس و پایه واحدی را دارند.
برای چی کلا میگن زن مدیر خانه است و مرد مدیر بیرون , به درست و غلطیش کار ندارم؛ منظورم این است که تمرکز نمیشه روی دو مورد باشه باید کامل روی یک مورد باشه.
وقتی تمرکز روی یک مورد است خلاقیت بیشتری داریم و موفق می شویم.
یکی از ثروتمندان که می شناسم؛ در زمینه حسابداری خیلی فعالیت کرد و توی بورس هم هست بسیار عالی کار کرد از اوایلی که هیچی نداشت.
بعد از زمینه های دیگر خانه اش نمیتواندکار کند یعنی قاطی می کند الان ده ها شرکت دارد وووو ولی خانه دارد می سازد صدای کارگر ووو در میاید چون نمیتونه به آن هم برسه آخر این را سپرد دست کسی دیگر .
منم به چیزهای زیادی علاقه دارم مثلا کارهای دستی خانه و کارهای سایت و ورزش و نوشتن و کتاب نوشتن و …. رفت وآمدبا دوستان هم فرکانسی ام و بیرون رفتن در طبیعت به صورت بیشتر و چند تا کشور را دوست دارم بروم دوست دارم برای مهاجرت باید یک اقداماتی را انجام بدهم ؛ کار روی افکارم و نویسندگی و خانه خریدن و ووو بعضی ای اینها خیلی از هم فاصله داره اگر بروم دنبال کارهای مهاجرت ام خیلی دوست دارم ولی بسته به الویتهایم آنرا نمیتوانم انجام بدهم یا کارهای دستی توی خونه را دوست دارم ولی چطوری هم بشینم روی کتابم کار کن هر روی مقاله و هم روی کارهای دستی و هم روی ورزش .
پس می آیم به صورت الویتی کار می کنم ان چیزی که برایم الویت داره روی آن کارمیکنم این وسطها وقتی هم شد می روم توی پارک در این حد از طبیعت استفاده میکنم تا با موفقیت بیشتر تمرکزم را کمی روی قسمتهای دیگر هم بزارم.
ولی با همه این کارها علاقه اصلی من ورزش است و خود ورزش هم خیلی زمانبر است و واقعا وقتی خاص را باید برای آن گذاشت پس الویت بندی می کنم و روی همه آنها کار نمی کنم.
بحث الویت بندی خیلی مهم است و اینکه به چندچیز علاقه دارم کدام را از همه بیشتر دوست دارم و اصلا هم ازمقایسه استفاده نکنید مقایسه کار را خراب میکند.
ایلان ماسک را فقط موفقیتهایش را ببینید و باورهایی که برای موفقیت دارد و درست است یعنی دیگر ثروتمندان هم دارند و مشترک است .
حتماتوی 5 تا علاقه مندی ما به یکی از انها بیشتر علاقه داریم و علاقه اصلی ما آن است پس روی آن کار کنیم و روی آن انرژی بزاریم.
یه موضوعی که تو مقایسه کردن گفتید توضیح بیشترش این میتونه باشه که هر کسی باید سبک شخصی خودش رو از تو الگوهاش دربیاره ولی نباید سعی کنیم که شبیه بقیه بشیم باید با توجه به الگوها یک ورژن منحصر به فرد از خودمون دربیاریم با توجه به نوع علایق و سلیقه خودمون. چون خیلی وقتها ما دچار این اشتباه میشیم که فقط میخوایم طوطی وار شبیه کسی بشیم.یعنی خودمون رو به ورطه فراموشی میسپاریم و میخوایم یکی دیگه بشیم ولی غافل از اینکه ما با خودمون بودن میتونیم لذت بیشتر رو تجربه کنیم
بله مثلاامروز کارهای ایلان ماسک را نگاه می کردم ایشان یک کارهایی با ناس داره انجام میده و آقای جف بزوس ناراحت شده ووو می خواهند شکایت کنندووو منظورم این است که ما کل قضیه راداریم نگاه میکنیم این طرف ثروتمنده و خیلی کارها را هم داره انجام میده و خیلی هم ظاهرا راضی است ما قسمتی که برای ما و به نفع ماست را استفاده میکنیم اینکه ایشان داره یک کارایی می کنه و یک کارایی را می دونه که میشه که همیشه همه گفتندنمی شه و از راهی داره استفاده میکنه که کسی استفاده نکرده ووو حالا به قسمت کارای جسمانی آن وو کاری نداریم این قسمت باورهایش و نظم و تمرکزی که داره برای ما خوب است و پس از آن استفاده می کنیم.
من همیشه یک قانون برای خودم دارم هر کاری میکنم باید این سه تا شرط را داشته باشه اول به نفع خودم باشه دوم به ضرر کسی نباشه و سوم طبق قوانین باشه
حالا به چند مورد علاقه مندم و همه را دوست دارم می آیم می بینم کدام به نفع من است وبقیه اش را بعدا انجام میدهم مثلا من به بازرگانی علاقه دارم به خط هم علاقه دارم الان بازرگانی برای من واجب تر است پس آن را شروع میکنم بعد از اینکه به حدی خوبی رسیدم به خط هم می پردازم؛ بعد این کار من ضرر برای کسی که نداره و طبق قانون هم که ثروت به اندازه کافی برای همه است و من باید حرکت کنم و از خدا هم که برکت است پس بسم لله شروع میکنم در حین آن خیلی چیزها را باید یاد بگیرم چون علاقه دارم این کار را هم راحت انجام میدهم و هم روی باورهایم کارمیکنم و هم باورهای خوبی را که دارم با شجاعت عمل میکنم. بعدا که سر و سامان بهتری گرفتم می روم سراغ خط یا گشت وگذار بهتر در طبیعت ووووو
به هر حال حتما در بین علائق یک نفر یک علاقه اش بیشتر است و اگر همه را بنویسد می گوید این برایم مهم تر است حتی خود ایلان ماسک هم باید این طوری باشد
در جایی می خواندم که می گفت من هر کاری را که دارم انجام می دهم برای همه مردم جهان است برای راحتی کل دنیا دارم انجام میدهم و هدفم راحتی همه مردم است.
یه موضوعی که گفتید و منو به فکر فرو برد در رابطه با اون سه شرط بود و من یه لحظه به خودم نگاه کردم که ببینم چجوری تصمیماتم رو میگیرم دیدم من اصلا تصمیم نمی گیرم من همیشه یه قانون رو با خودم مرور می کنم و این شعر رو به یادم میارم:
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
یعنی به یه اصلی دارم هر روز بیشتر پایبند میشم و اونم اینکه من فقط یه کار رو باید خیلی خیلی خوب انجام بدم و اونم اینکه حال خودم رو خوب نگه داشته باشم در هر شرایطی با توجه به زیبایی،مثل دیدن درخت زیبا یا من که تو شمال هستم دیدن دریای آروم و همه رو از خداوند می بینم که این توجه کردن شکرگذاری رو هم با خودش داره چون در عین توجه کردن داری از خداوند سپاسگزاری میکنی و اتفاقی که میافته اینکه تو آروم هستی و وصل میشی به منبع الهی و اونوقته که الهامات میاد در راستای اهدافت و دیگه نیاز به تصمیم گرفتن نیست تو وقتی به الهامات عمل می کنی و دیگه از پله تصمیم گیری عبور می کنی و وارد مرحله عمل میشی و اونوقته که نتایج میاد چون اون الهام از سمت خداوند بوده و نتیجه اش هم با خودشه و دیگه نیاز به فکر کردن در مورد عوامل بیرونی نیست.
یک موردی را خدمتتون بگم این سه شرط را من دارم عمل می کنم ولی دقیقاطبق گفته های استاد نیست یعنی این جمع بندی جمع بندی خودم است ولی هر سه نوع را استاد به طور جداگانه مطرح کرده اندو من خودم به جمع بندی آنها اکتفا کردم.
یک موردی من از وقتی واردعمل شدم نتایج رادارم یکی یکی می گیرم. من فکر میکنم توی قسمت عمل کردن مشکلی دارید دریافت الهامات درسته ولی باید باعمل باشه اگر شما بنشینید و فقط روی باورهاتون کار کنید که همان منتظر بودن الهامات است که کاری انجام نمی شه درسته خدا داره الهام میکنه و خودش داره کارا راانجام می ده و .. ولی می دانیدباور ما به حدی رسیده است که بیابیم تقسیم کار را با خدا انجام بدهیم بعد یک درصد ما و 90 درصد خدا. این هم خوبه ولی باورهای ما به این حد است؟ ایمان و توکل ما به این حد است؟ هر کسی از خودش خبر داره از درون خودش مطلعه.
خود من هنوز ایمانم به حدی نرسیده است که حتی 70 درصد کارها را هم بدم کامل به خدا. شما هر چه بیشتر روی خودتون کار کنید خود من همین طور؛ الهامات را واضح تر دریافت میکنیم .
اینکه بنشینیم و فقط خدا کارها را انجام بده خوبه ولی ما به ان مرحله رسیدیم ؟ ایمان ما به آن حد رسیده است؟
هر کاری را که می خواهیم انجام بدهیم اول از خودمان بپرسیم چرا دارم این کار را میکنم واقعا و درست برای خودمان حلاجی اش کنیم و و اقعا علت هر تصمیم و هر کارمان را برای خود روشن کنیم یعنی از درونمان بکشیم بیرون و بعد به ته کاری که داریم انجام میدهیم نگاه کنیم ته این کار شما را به کجا می رسانه؟ ته این کار چی میشه؟
این طوری می توانیم تصمیمات بهتری بگیریم. و ببینیم خودمان به خودمان چند چندیم دیگه خودمان به درون خودمان که نمی خواهیم دروغ بگوییم . قراره خودمان راه را پیدا کنیم و بریم جلو لازم هم نیست به کسی بگیم.
خودکاوی کنید خودتان رااز خودتان بکشید بیرون چرا دارید این کار را میکنید. چرا پیشرفت نمی کنید و اگر همین طوری ادامه بدهید آخرش چی میشه ؟
منتظر نباشید همین الان همین کاری که به ذهنتون میرسه را انجام بدهید بعدالهامات که همیشه هست بعد بهتر دریافتش میکنید بیشتر می فهمیدش .
وقتی نشسته باشیم وهیچ کاری هم نکنیم درک ما به اندازه قبلی است پس الهامات هم به همان اندازه دریافت میکنیم و کم کم آن را هم درک نمی کنیم باید دست به کار بشویم توکل کنیم و راه بیفتیم خدا هم الهاماتش را که به ما می رساند بیشتر درکش میکنیم و بیشتر پیشرفت میکنیم .
عمل کردن جز ثابت همه کارهاست. حالا اینکه بهتر عمل کنیم بر می گرده به توکل ما که هرچه بیشتر باشد بهتر الهامات را دریافت میکنیم و بهتر هم نتیجه می گیریم.
ازخدا برکت از من حرکت. همه اینها را به هم وصل کنید و بعد ببینید کجایی کارتان مشکل داره؟
اگر با همین رویه نتیجه نگرفتید یعنی کارتان و باورهایتان اشتباه بوده است پی باید درستش کنید هر جور که فکر کردید اشتباه بوده است به همین راحتی
الان بعد از چند وقت داشتم این کامنت رو میخوندم یه سری موضوعات اومد تو ذهنم گفتم بیان کنم
من هر چی بیشتر پیش میریم بیش تر بازی رو میفهمم که چطوره قوانین
من چندتا چیز رو دیگه بهش یقین دارم:
اولیش اینکه من باید اولین و مهم ترین کاری که انجام بدم اینکه حالم رو خوب نگه داشته باشم این اصل و اولین موضوعه که اگه نباشه اون راه نیست بی راهه. وقتی که حالت خوب باشه هدایت میشی. به چه سمتی؟ به سمت چیزهایی که میخوای. من دارم اینایی که میگم تجربه خودمه. یعنی دارم لمسش میکنم که هدایت میشیم به سمت خواسته هامون و هر چه شور و اشتیاق ما بیشتر باشه و مقاومت ما کمتر نتیجه بهتره.
حالا یه موضوع مهم تر در مورد هدایت و اونم اینکه منی که دارم از اول قرآن رو با دقت میخونم و میشکافمش به این موضوع میرسیم که ما باید ایمان داشته باشیم. همین یه تیکه کلی حرف داره. تو قران همیشه بحث ایمان و هدایت با هم هستند.یعنی تو اگه ایمان داشته باشی هدایت میشی. موضوع اصلی اینکه ما باید هر روز ایمانمون رو قوی تر کنیم اگه دنبال هدایت بیشتر و نتیجه بیشتر هستیم.
این اصله:من هر چه ایمانم رو قوی تر کنم هدایتهای بیشتری میشم و.و.و. انسان شجاع تری میشم برای عمل به هدایتها. پس ما تا میتونیم باید ایمانمون رو قوی کنیم اونوقت انقدر شجاعت پیدا میکنیم که عمل کنیم.
بحث تکامل رو من میتونم اینجا بیشتر درک کنم که تکامل ما وجه اصلیش در ایمانه یعنی وقتی باورت باشه که با ایمان میتونی به خواسته هات برسی هر چه ایمانت بیشتر بشه میتونی بیشتر به خواسته هات اول هدایت بشی و بعد با عمل بهشون بهش برسی.
من اینا رو از روی نتایج خودم میگم که توی 2 سالی که شروع کردم و از اول هم خیلی شل و سفت کن دراوردم تونستم به خیلی از خواسته های معنوی و مالی برسم یعنی احساس خوب،ایمان به خداوند و اینکه همه چیز رو از خودش بخوام. و تو بحث مالی تونستم فروش میلیاردی رو تجربه کنم. تو بهترین و گرونترین نقطه و تو قلب شهر خونه 160 متری بخرم و چندتا ملک بخرم وووو که هیچ کدومشون به سختی نبود و همه به بهترین شکلش اتفاق افتاد و همش از روی هدایت خداوند بود . پس وقتی من این نتایج رو میبینم بخودم میگم که اره درسته تو حالت خوب باشه، ایمانت بهتر بشه خداوند خودش بدون عجله هدایتت میکنه
درست می فرمایید هر کسی هر طور که احساسش خوب است همانطوری باید عمل کند چون هر کدام از ما در یک مدار هستیم در یک فرکانس هستیم، پس شاید من یاهر کسی دیگر از فلانی بالاتر یا پایین تر باشد از نظر ظرف وجودی و فرکانس منظورم است. پس چیزی که احساس و حال آن را خوب میکند شاید برای من و کسی دیگر خوب نباشد.
چون لذت بردن از زندگی برای هر کسی یک معنایی دارد. مثلا من جاهای تاریخی می روم لذت می برم که نگو اصلا حوصله پاساژ ماساژ ندارم همیشه وقتی می خواهم خریدکنم می دانم چی می خواهم صاف می روم می خرم و می آیم. ولی خواهرم اصلا این طور نیست یعنی با هم می رویم بیرون عاشق پاساژ و خرید کریستال ولباس و … است اگر مسافرت برویم جاهای تاریخی می رویم ولی میگه مثلا که چی طرف این کلیسا را ساخته ساخته که ساخته ولی من دارم لذت می برم که طرف با چه ذوقی داشته این نقاشیهارا انجام می داده است و …
که البته اینها لذتهای مادی هستند که لذت درونی چیزی دیگری است.
در مورد بحث ایمان حرفتان را قبول دارم
در مورد بعضی وقتها من خودم برعکس عمل می کنم به نظر من بعضی جاها و بعضی احوالات که داریم برعکس عمل کنیم حالمان خوب میشود مثلا من خودم از سگ خیلی می ترسیدم که الان هم هست ولی خیلی خیلی کمتر شده است. خیلی تمرین کردم تجسم و نوشتن و … الان به جایی رسیدم که قشنگ نزدیکم است و نازش می کنم قبلا اگر آن طرف خیابان هم بودم من وحشت می کردم و شاید جیغ می کشیدم ونسبت به قبلم خیلی خیلی بهترم و دارم بهتر و بهتر می شوم و یکسره نشانه هایش هم دارم و …
حالا به جای اینکه اول حالم خوب باشه بعد باایمان بروم سراغ سگ وقتی سگ را می بینم خودم را مجبور میکنم که باید بروم نازش کنم و با این کار ایمانم را و شجاعتم را نشان میدم و بعد که نازش کردم حس خوبی دارم حس اعتماد به نفس دارم و خیلی حالم خوبه .
یا مثلا بعضی وقتها آدمها میدانن که این کار خوبه و پول داره ولی می ترسن ولی اول که برن دنبال پول درسته شاید سختی داشته باشه ولی بعد احساس خوب دارن و حالشون خوب میشه و حس اعتماد به نفس و عزت نفس و دوست داشتن به خود را دارند.
واقعا لذت بردم از انرژی خوبی که در متن زیبای شما دیدم.
ولی هر چی از ایمان بگم بازم کمه. خودم دارم روزی هزار بار به خودم در مورد ایمان و اینکه عجله نیازی نیست میگم. ولی هر روز و هر لحظه که درکش کنی بازم کمه. چون خیلی سریع اتفاقات و همین اتفاق نیفتادن چیزی که خواسته ماست میتونه ورق رو برگردونه و ایمان در ما کمرنگ بشه که اینجاست میتونیم بفهمیم که چقدر قدرت داریم در کنترل ذهن. واقعا اگه کار نکنیم رو خودمون خیلی سریع حالمون دگرگون میشه.
ببینید من اینا رو به خودم میگم که:
مسعود جان،عزیز من عجله نکن. شاید تو به هدایت خداوند عمل کردی و تو اون زمانی که توقع داشتی اون اتفاق نیفتاد ولی این به این معنی نیست که قرار نیست اتفاقی بیافته.باید به خودت بگی این یک پله از مسیره و یقینا و قطعا اتفاق بزرگتری رو خدا قراره برات رقم بزنه. اینو درک کن عزیز من. این تیکه مرزه. مرز بین ایمان داشتن و نداشتن که بتونی اینو قبول کنی و ادامه بدی یا اینکه ایمانت رو از دست میدی و بی خیال میشی. چون وقتی هدایت از سمت خداونده پس نباید شکی بهش داشته باشیم. ببین خیلی حرفه بین اینکه من میام حرفهای قشنگ میزنم و اونجایی که موقع عمل میرسه. خدایا خودت کمک کن که ایمانم رو حفظ کنم.
الانی که من دارم مینویسم تو چنین وضعیتی هستم. یعنی به هدایت خداوند عمل کردم و الان میخواستم نتیجه اش رو ببینم ولی هنوزه اون چیزی که من میخواستم اتفاق نیفتاده. دقت کن مسعود داری میگی اون چیزی که من میخواستم.ولی خدا میگه بیا پیش خودم پسر جونم، تو لذتت رو ببر و تو مسیر من باش اون چیزی که من برات رقم میزنم خیلی بیشتــــــــر میارزه تو فقط اعتماد کن و حالت رو خوب نگه داشته باش بقیه اش با من پسرک من.
خدایا خودت همه ما رو تو مسیر نگه داشته باش و هر روز لذت بیشتر رو نصیب ما کن و این هنر رو به ما بده که به خواسته هامون نچسبیم و رها باشیم
البته می دانم که هر کسی خودش بهتر می دانه که کجای ایمان قرار گرفته است ولی اگر این مورد چندبار تکرار شده است شاید بایدکاری را انجام دهید البته واقعا حس درونی شما را نمی دانم.
دیروز داشتم فایلهای استاد را می دیدم آخرین قسمت زندگی در بهشت، بنده خدایی که می گه که تو دیگه آخرش هستی از این فایلها میشه یک روز یک دقیقه گوش نکنی و خلاصه گفتم من حاضرم هیچی نخورم ولی این فایلها را از من نگیری و حاضرم روزها در اتاق در بسته باشم با همین فایلها این برایم بسه….
یک چیزی گفت که من را خیلی توی فکر برد و گفت تو چرا اینقدر گیر دادی به این استاد؛ همه دارندهمین ها را می گویند که، گفتم چون هر چی که داره می گه خودش هم رسیده به خاطر همین بیشتر قبولش دارم، گفت خوب خیلی های دیگر هم رسیدن وووووو
تا شب حرفش توی سرم می چرخید این را نمی توانستم به آن طرف بگم چون این کلمه را نمی شناخت بعد به خودم گفتم واقعا چرا این سایت این قدر پیشرفت داره وبقیه ندارن؟
بعددقیقا دیدم که این به خاطر باورهاست راست میگه استادان دیگر هم به طورکلی دارند همین اینها را می گویند آن هم به روشی دیگر، ولی من گیر اساسی دادم فقط توی این سایت باشم بعددیدم باورهای استاد است که مرا اینجا چسبانده و نمی توانم ازش جدا بشوم.
چندین نفر دیگر هم دیدم که دارند حرفای استاد را می زنن که مطمئنم شاگرد استاد بودند و زبان شیرینی هم دارند و آدم دوست داره حرفهایشان را گوش دهد از ثروت خود هم نشان می دهند و مثلا در استخر خانه اشان شنا می کنند آخرهفته ویلایشان می روند و کاملا مشخص است که واقعامال خودشان است و …. ولی من ازاین سایت حاضر نیستم بیرون بیام و دیروز تا شب می گفتم واقعا چرا؟ واقعا تاثیر باورها را کاملا درک میکردم و یکسره می گفتم ببین باورها چه میکنند هر چه باورها قویتر باشه نتیجه هم بهتره
در مورد ایمان هم همین طور است هر چه ایمان قویتر باشه پس ترس کمتر است و محومی شود، هدایتها را بیشتر دریافت می کنیم و موفق تر هم میشویم صبر میخواهدوتداوم عمل و به نظر من اگر مدتی کم نشد بایدراهمان راعوض کنیم تا به هدف برسیم هدف را عوض نکنیم راهمان را عوض کنیم.
در مورد خودم یکسره این را به خودم می گویم که قضاوت نکن 2 تسلیم باش 3 شاهد باش . فقط نگاه کن البته برای دیگران و نیازی به حرف زدن نیست و نیاز به فکر کردن کار بقیه نیست ولی به خودم فکر کنم تصمیمات خوب بگیرم و عمل کنم و بدانم که تسلیم باشم بالاخره جواب را میگیرم و خیلی وقتها هم شده مثل الان که دارم یکسره راههایم راعوض می کنم تا به جوابی که می خواهم برسم. قضاوت نکردن هم خیلی خیلی تمرین میکنم از همه بدتر اینکه اطرافیان بیشترشون این طور هستند و این کار را برایم یک ذره سختتر کرده است ولی می شود چون نشد نمیتوانم ندارم نداریم.
سپاس از خداوند بی همتا گه من و محرم دونست که این اگاهی های ناب رو بشنوم با گوش جان
سپاس از شما استاد عزیزم که دوباره بهم یاداوری کردید که پول زیاد باعث خوشبختی نمیشه بلکه خوشبختی باعث میشه پول زیاد وارد زندگیمون میشه سپاس برای اینکه یادم اوردید که من هم کلی دست اورد دارم مثل سلامتی که سالهاست بابتش هیچ پولی خرج نمیکنم برای تعمیر وسایل خونه سالهاست پولی خرج نمیکنم چون چیزی خراب نمیشه برای لباس خریدنم دیگه
چیزای بلا استفاده نمیخرم هرچیزی رو به قیمت واقعیش میخرم و کاربردی
خدا رو شکر میکنم یادم اوردید همیشه قلبا احساس رضایت دارم از زندگیم واز اتفاقهای به ظاهر نا زیبا راحت تر از قبل میگذرم و صبورتر شدم
ممنون و سپاس که یادم اوردید از لحظه های ناب بدست اوردن این اگاهی های ناب باید لذت ببرم ممنون و سپاس که یاداوری کردید باید تمرکزم و رو یه چیز بزارم ممنون و سپاس که یاداوری کردید
اگه پول زیادی بدست نیاوردم هنوز به این معنی نیست که راه و اشتباه رفتم و این یعنی ادامه بدم و استمرار بورزم
خدارو شکر از این فایلی که امروز گوش کردم خداوند هدایتم کنه به این اگاهی ها عمل کنم چون بی عمل به این اگاهی ها بدردم نمیخوره
استاد این فایل عین یه محصول غیر رایگانه انقدر که اگاهی های ازشمند درش وجود داره از شما سپاس برای این سخاوتمندیتون و جهان همینگونه باشما سخاوت دارد در پناه خداوند باشید
چقدر لذت بردم استاد که هر لحظه قانون داره کار می کنه دوستان قبلی کیفیت صداشون خوب نبود و شما ناراضی بودید ازاین وضعیت و اختار هم دادید و من مطمینم تو اون لحظه بی دلیل نبود که روم رو بستید و دوباره استارت کردید توجهتون رو کنترل کردید و به قول شما یقین داشتید که نتیجه میده و این دوستان فوقالعاده اومدن و صحبت کردن و استاد روزا جون رو نگووو چقدر عشق کردم
وقتی آدم میشنوه که دوست کردمون میگه هیچی نداشتم و باتری رو گاز می گرفتم که بیشتر کار کنه اما رویا هامو تصور میکردم و حالا خونه های آنچنانی و ماشینهای آنچنانی داره و از زبان استاد میشنوه که بیای پرادایس برای ما کار کنی
و همینه دیگه کجا دانند حال ما سبکساران ساحل ها
آره استاد من خودم خیلی ویژگی. های خوب دارم اما نجوا می خواد بگه که تو باید فلان کار رو بکنی که به آرامش برسی در صورتی که همین لحظه باید با نهایت وجود لذت برد عشق کرد به قول شما اگه چند روز آخر عمرت باشه چجوری زندگی می کنی ؟
آیا میگی به اون برسم یا همینی که هست رو با تمام وجود زندگی می کنی؟
خدارو شکر ازاین مسیر ازاین همه دوستای خفن واقعا چطور میشه این آگاهی ها رو این هدایت خداوند رو این بودن در هر لحظه رو با چیزی غیر از کار کردن روی خودمون برای دیدگاه بهتر کنترل ذهن و ساخت وجود خدایی داشت آره همینه خدا گونه زندگی کردن واقعا چقدر باید غرق شد استاد
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
وای از این عشق شما و خانوم شایسته چقدر کیف کردم اون شعری که با هم خوندید من قربونتون بشم
من نمی دانم
که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است
کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست
واژه باید خود باد
واژه باید خود باران باشد
چتر ها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید
عشق را زیر باران باید جست.
و این حقیقتی که در روح منه و نه در آنچه میبینم
اینکه نگاه آسمون می کنی و متفاوت با قبل و اشک ازاین همه زیبایی سرازیر میشه و متحرک میشه انگار یه لایه سیاه بود قبلاً که الان برداشته شده
خیلییی این حس خوبه عاشق گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
خدا رو شاکرم برای این کشور فوق العاده و این همه تنوع گویش ها و انسان ها پاک با ایمان عاشق واقعا لذت می برم این شجاعت شما این جهاد اکبر من هم دوست دارم مثل شما باشم نترسم ایمان داشته باشم عاشق زندگیم باشم همونجوریکه هست و امید داشته باشم
کجا دانند حال ما سبکساران ساحل ها
خدا رو شکر برای این فرهنگ ادبیات غنی و شاعر های عاشق و بی نظیر مثل سعدی ، مولانا ،حافظ وسهراب سپهری چقدر نگاهش به زندگی زیبا بوده بله
بخش اول گفتگو با پریسای عزیز که گفتند به آرامش و خوشبختی رسیدند،
دوست داشتم درمورد این آرامش صحبت کنم،
که استاد این آرامش ذهن این صلح و هماهنگی که فرمودید،تمام این حرف ها و تجربه هایی که درمورد آرامش زدید الان من در موقعیتی هستم که دارم با تمام وجودم این آرامش و صلح با خودم رو تجربه میکنم استاد نمیدونید که بخدا حاضر نیستم این آرامشم رو با هیچی تو دنیا عوض کنم،بخدا همینکه موقع غروب خورشید میرم بیرون و این نسیم خنک میزنه به صورتم دیوانه میشم تمام وجودم سرشار از عشق و آرامش میشه نمیدونید اون لحظه فارغ میشم از زمان و مکان از گذشته و آیند از همه ی آدمها فقط دارم اون نسیم و حال خوب رو تجربه میکنم نمیدونید که چقدر وجودم پر میشه از حس سپاسگزاری،بخدا که دیوانه میشم حس میکنم با تمام وجودم که الان در آغوش خداوندم بخدا که استاد اینارونمیشه با هیچی عوض کرد من قبلا زندگیم خوب بود تقریبا یعنی از لحاظ مالی و موفق بودن اینا اما بخدا که آرامش نداشتم آرامش ذهن همه چیز رو درهم برهم میدیدم فکر میکردم همه چیز در هرج و مرجه، هیچ کس جای درستش نیست من باید عوضشون کنم من باید یه کاری انجام بدم،اطرافیان و خانوادم رو مسئول این حالم میدونستم ولی بخدا استاد الان به جایی رسیدم که من در همون خونواده و شرایط هستم ولی بخدا آرامشی که دارم روابط عالی که الان دارم حال خوبی که الان دارم بخدا که با هیچی عوض نمیشه کرد این عزت نفس این خوشبختی رو،حتی الان اگه یک تضاد یا برخوردی به ظاهر بدی از طرف دیگران باهام بشه مسئولیتش رو میپذیرم و سعی میکنم در درون خودم و ذهن خودم فرکانس مناسبش رو کار کنم و میدونم که فقط فقط من مسئول شرایط زندگی خودم حال خودم و آدمهایی که برخورد میکنم هستم و نه هیچ کس دیگر و خیلی خیلی خداروشکر این مسئولیت پذیری باعث آرامش و حال خوبم شده،فقط دوست داشتم همینو بگم که بخدا آرامش ذهن داشتن برای من توی این دنیا از هر چیزی با ارزش تر و مهمتره و خداروشکر که تمرکزی هم دارم روی این موضوع کار میکنم،
و بسیار ممنون شما هستم برای این فایلهای بینظیر و محصولات بینظیرتون.
سلام استاد عزیزم .استاد فقط یه خواهش که دارم ازتون اینه دوره های زندگی در بهشت رو آماده بدین ترو خدا بابا من عادت مرده بودم هر روز صب ببینم حس حالم عالیه شه از اون همه زیبای دروسته اینجاهم پر از زیبایی ولی تکمیل اون پروژتون دیدن شما خانوم شایسته بروانی خانوم مرغی یه حس خوبی بهم میداد ممنون میشم ازتون اون دورتونو ادامه بدید خیلی خیلی سپاس گذارم ازتون .
سلام استاد عزیزم سلام فرشته هدایت من
من هر چی بگم هر ویژگی نابی در مورد شما بگم کم گفتم و هر چقدر در مورد این فایل بینظیر و هدایتهاش و الهاماتش بگم کم گفتم
به همه دوستانم که عباسمنشی هستن بلافاصله پیام دادم که این فایل رو حتما گوش بدن
من فقط اشک ریختم بخاطر این همه آگاهی، این همه الهاماتی که دریافت کردم، اینکه وقتی تو مسیر درست هستم خدا هر لحظه هدایتم میکنه و نمیزاره قدم اشتباه بردارم
خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا عاشقتم و عاشق بنده های دوست داشتنی و بینظیرت هستم، عاشق پیامبر زمانه ام هستم که هر لحظه دستم رو میگیره و منو تو مسیر درست نگه میداره
دلم میخواد این آگاهیها رو فریاد بزنم به همه عالم بگم، بگم که وقتی میخوای تغییر کنی چطوری خداوند هدایتت میکنه و چقدر زیبا مراقبت هست
تشکر میکنم از پریسای عزیز و تبریک میگم بهش بخاطر نتایج قشنگش، بخاطر درک درستش از قوانین، بخاطر آرامشی که بدست اورده، بخاطر روابط قشنگش، چقدر این جمله اش رو دوست داشتم که گفتن وقتی روی خودم کار میکنم نیازی به زور زدن نیست، سر میخورم میرم جلو و اینکه طبیعیه که ارامش داشته باشیم، ثروت داشته باشیم،
گفتین که نگاه توحیدی استاد متفاوته و این یکی از نکاتی هست که تمام افرادی که با استاد عزیز آشنا میشن میفهمن من حتی دوستانی دارم که با اساتید دیگه کار میکنن ولی خودشون گفتن بهم توحیدی ترین استاد در حوزه قانون جذب استاد عباسمنش هستن و همیشه باعث افتخارم هست که با استاد کار میکنم چون قراره من هم توحیدی بشم
استاد عزیزم درباره صحبتهاتون و نکاتی که گفتین ایتقدر درس گرفتم امروز که نمیدونم کدومش رو بگم، 5 صفحه فقط نوشتم و اینقدر این فایل برام درس داشت و عاشقش شدم که قلبم از هیجان و شادی داره میزنه بیرون
نکات:
ثروت فقط عدد بانکی نیست
حس رضایت درونی، شادی درونی، حس اعتماد بنفس، سلامتی، ارامش و احساس خوب و اینها چیزهایی نیست که با پول به دست بیاد
استاد تو این یکسال و 3 ماه که با شما کار میکنم یکی از لذتبخش ترین نتایجم حس شادی و آرامش درونی بوده، حس رضایت، و اینو از شما یاد گرفتم، وقتی تو طبیعت میرم اینقدر احساسم عالی میشه و ارتباط قشنگی با خالقم میگیرم که اشکم در میاد و از شوق گریه میکنم، شوق از درک این همه زیبایی و لطافت و ارامش، گفتین نماد خوشبختی ثروت نیست، بله دقیفا من تو این یکسال نتایج مالی خاصی دریافت نکردم ولی حس رضایت دارم چون قبلا شاد نبودم، آرامش نداشتم ولی الان از درون شادم، ارامش دارم، از زندگیم و خانوادم و شرایطم راضی هستم و مطمئنم با همین حسم خداوند منو به سمت شرایط بهتر هدایت میکنه
استاد گفتین عشق تو قلبتون اضافه شده بود، آگاهی و لطافت در روح و قلبتون اضافه شده بود
چقدر این نکته رو دوست داشتم و باهاش اشک ریختم چون من هم کاملا این احساس رو درک کردم و بهش رسیدم و این احساس زیبا رو با دنیا عوض نمیکنم
من هم وقتی به ارامش رسیدم، روابطم، سلامتیم، ارتباطم با خودم و خدای خودم عالی شد، دقیقا تازه به جایی رسیدم که هزینه هام کم شده و اینو یه شروع عالی میبینم برای دریافت پول بیشتر و نتایج تو زمینه ثروت مالی
استاد عزیزم وقتی گفتین تو بندرعباس از خوشحالی زارزارگریه میکردین ولی هنوز چیزی از لحاظ مالی بهتون اضافه نشده بود یاد خودم افتادم که تو این یکسال بارها تو خلوت خودم بخاطر احساس قشنگم گریه کردم و خوشحال بودم حتی زمانی که پولی تو حسابم نبود و حتی نیاز داشتم به پول ولی ناراحتش نبودم و بعد خیلی زیبا و بدون حتی درخواست از کسی پول تو حسابم اومده چون درخواستم رو فقط به خداوند میگم نه اطرافیانم، شما به من این نگاه توحیدی رو یاد دادین و تمرینش کردم و بارها جواب گرفتم
نکته بعدی:
معیار خوشبختی آرامشه، شادی درونی هست
و اینکه وقتی در مورد این مسائل کار میکنیم و ذهنمون ارام میشه، اون ذهن آروم میتواند ایده های پول ساز را ایجاد کند، هدایت میشیم به مکانهای بهتر، به انسانهای بهتر، هدایت میشیم به مسیرهای پر از نعمت و ثروت، قدم اول اینه
واااااای خدای من همین چند جمله کافیه برامون تا درس بگیریم، تا زور نزنیم، تا وقتیکه به آرامش نرسیدیم، تا با خودمون آشتی نکردیم، تا حس خوب نگرفتیم، تا اصلاح نشدیم اینقدر پافشاری نکنیم برای رسیدن به خواسته هامون، برای اینکه هدایت الله رو ببینیم
از نوروز 1400 خدا رو شکر میکنم به صورت جدی تر دارم کار میکنم و چقدر هدایت شدم، به مسیرهای درست، به ادم هایی که اصلا نمیشناختم ولی کمکم کردن، به ایده هایی که هیچ وقت بهش توجه نکرده بودم ولی وقتی به آرامش رسیدم دیدمشون و به سمتشون هدایت شدم، الهامات رو متوجه شدم و درک کردم، تشخیص درست از غلط
استاد گفتین، نتایج رو ببینیم به شکل عزت نفس، روابط درست، سلامتی، و اینا چیزابیه که با پول نمیشه خرید و من خدا رو شکر میکنم که بدست اوردمشون و میتونم با قدرت و جسارت بگم من خوشبختم چون لایقش بودم چون اومدم به این دنیا که خوشبخت باشم، شاد باشم و از دنیا لذت ببرم، من بارها تو کامنتهام نوشتم من فقط تو حوزه مالی هنوز نتایج چشمگیری نداشتم ولی تو بقیه حوزه ها نتایج بینظیری داشتم، استاد امروز با صحبتهاتون کلی امید و انگیزه بهم دادین، کلی درس گرفتم، کلی عشق دریافت کردم و اینا رو با دنیای پول عوض نمیکنم
من تو این لحظه خوشبخت ترین انسانم که خدای من، من رو به سمت این آگاهیها هدایت کرد
نکته بعدی:
اونایی که پول ندارن فکر میکنن همه چیز رو میشه با پول حل کرد
اون چیزی که مسائل رو حل میکنه اون روح بزرگتره، اون ذهن کاملتره، آرامشی که تو وجود ادم ایجاد میشه با تغییر باورها، با تغییر نگرش، و فرمودین:من اون رو ایجاد کردم و واقعا روحم لطیف شد، واقعا عشق رو و خداوند رو در قطره های باران میدیدم
استاد فقط اشک ریختم با حرفاتون، چوو با تمام وجودم درکشون میکنم، من از زمانی که ارتباطم با طبیعت و خداوند زیبا شده بارها با باران رحمت خداوند اشک ریختم، من قبلا صدای کلاغ رو دوست نداشتم چون یک باور غلط هم به مایاد داده بودن که صداش شومه و خبر خوب نداره ولی با درسهای شما یاد گرفتم همه چی رو زیبا ببینم و وقتی صبح ها دیدن طلوع آفتاب میرم لب دریا به محض شنیدن صدای کلاغها و پرنده ها بهشون سلام میکنم و کلی عشق بهشون میدم که منو لایق دونستن باهام حرف بزنن و هم کلام من بشن،
وااااای شعر سهراب دیوونم کرد و نتونستم جلوی اشکامو بگیرم
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید
من هم همه هستی رو زیبا میبینم و بارها این جمله رو به اطرافیانم گفتم و نتیجه اش رو تو زندگیم دیدم
استاد عزیزم در مورد پول از زمانی که احساس زیبا پیدا کردم و صلح با خودم و خداوند رو بیشتر کردم خداوند هدایتم کرد به سمت علایقم و راه داره برام باز میشه و ایده ها داره به سمتم میاد
و نکته ای که زیاد بهش توجه نکرده بودم جلب توجه و روی دیگران رو کم کردن بود و این درس امروزم بود که نیازی نیست موفقیتهام و دیگران ببینن و حتما روی این موضوع کار میکنم
اقا لقمان عزیز بهتون تبریک میگم بابت این احساس زیباتون، بابت موفقیتهاتون و کمکی که به ما کردین بخاطر سوالتون
اصل تمرکز
واااای خدایا چقدر زیبا هدایت شدم، چقدر زیبا جلوی اشتباهات منو میگیری که حتی یک قدم اشتباه برندارم، که بعدا پشیمون بشم یا انرژیم رو جایی بزارم که از هدف اصلیم دور بشم، خدایا چطوری شکر تو رو به جا بیارم،
نکته
اگه میخوای موفق بشی فقط توی یک مسیر باید حرکت کنی و اون رو ادامه بدی و سراغ چیز دیگه ای نری
خدایا مگه میشه اگه اینو به آدم های اطرافم بگن بخدا باور نمیکنن
استاد من دو ماه قبل به سمت یک ایده زیبا و قشنگ هدایت شدم که جز علایقم هست و پیگیر شدم و قدم های اولیه رو برداشتم ولی بخاطر شرایط پاندمیک بیماری یکم کارم به تعویق افتاده ولی هر روز دارم در موردش مطالعه میکنم و اطلاعات میگیرم تا اینکه دیروز یکدفعه یه ایده دیگه به ذهنم رسید و یکم اونو پیگیری کردم و داشتم میرفتم به اون سمت که امروز با گوش دادن این فایل زیبا و آگاهیهاش متوجه شدم باید تمرکزم رو یه جا بزارم تا نتیجه دلخواهم بدست بیاد
چقددددددر خداوند زیبا دستم رو گرفت و هدایتم کرد
انگار کلام خداوند از زبان شما جاری شد و بهم گفت وایستا کجا داری میری، برگرد و بچسب به علاقه ات و ایده زیبایی که هدایتت کردم
استاد نمیدونم چطوری و با چه زبونی ازتون تشکر کنم
نکته اخر
انرژی جایی میره که تمرکز تو هست
خدایا مرسی که مراقبم هستی، مرسی که استادم رو بهم دادی تا از کلام نورانیشون حرفها و کلام تو رو دریافت کنم و مسیر درست رو برم
اتفاقا امروز نوشتم که ایده جدید رو پیگیری کنم و بعد با گوش دادن این فایل الهی متوجه شدم باید تمرکزم رو کجا بزارم
استاد عاشقتونم و عاشق مریم جان که هوای استادمون رو دارن، اون نوشابه گوارای وجود پر از عشقتون، الهی که خداوند به شما و مریم جان سلامتی و عشق. بیشتر بده، و هر آن چیزی که از خداوند میخواید
ببخشید کامنتم طولانی شد و نمیتونستم ننویسم حرفهای دلم بود امیدوارم همه دوستانم موفق باشن
شاد باشید ❤️
بسم الله الرحمن رحیم
عرض سلام خدمت همه دوستان دارم
خداوند رو سپاسگزارم بابت این همه هماهنگی و هدایت
روز گذشته این سوال تو ذهنم بود که از بین چند موضوعی که این روزا درموردشون دارم کار میکنم کدومو ادامه بدم و آیا میشه همزمان همه موضوعارو داشته باشم
خدارو شاکرم منو به این فایل هدایت کرد و باعث شد اون هدایت خدایی رو دریافت کنم
و این جمله استاد که گفت”انرژی به سمتی میره که تمرکز تو اونجاس میره”واقعا منو هیجان زده کرد و منو به فکر فرو برد
دیدم چه مثبت و چه منفی هر آنجایی که تمرکز من رفته واقعا اونجا غوغا کردم
و مثل تمرکز نور خورشید در ذره بین عمل کردم
سپاسگزارم از خدا که تحت هر شرایطی منو هدایت میکنه
از خداوند منان سلامتی ، ثروت و احساس خوشبختی برای تک تکتون میخام.
سلام استاد عزیز ومریم عزیز خسته نباشید وخدا قوت
چقدر درس داشت ودر واقع یاداوری داشت این صحبتهای عالی
چقدر لذت بخشه شنیدن نتایج دوستان شنیدن پیشرفت ها وارامش افراد چقدر حال ادم خوب میشه چقدر باورهای درست محکم تر وامکان شدن ها قوی تر میشه
قانون اینه که هرجا تمرکزت هست انرژیت هم همونجامیره
ممنون از تاکید به نکته دقیق و اصلی خلق خواسته ها
وقتی مسیرم رو مرور میکنم میبینم هر وقت تمرکز لیزری روی یه خواسته داشتم واز جنبه های توحیدی وباورسازی های درست روی اون کار کردم چقدر اسان واسان اسان خداوند اونو برام انجام داده
خدایا صد هزار مرتبه شکر
سلام بر استاد عزیزم وشایسته ی جانم
نمیدونم چی باید بگم درمورد این قسمت که چطور منو بفکرفرو برد و دقیقا به چیزهایی که ازدیروز درموردش فکرمیکردم سوق داد،استاد عزیزم ،سوال مهمی که دوست عزیز م لقمان جان ،توی این قسمت کلاب هاوس گفتن سوال منم بود وبا وجود اینکه جوابشو میدونستم ولی شنیدنش اززبون شما ،به من انرژی و حس مقبولیت بیشتری داد.
اما چیزی که برام سوال بزرگی شده که خواهشم از استاد دوستان اینه که اگه دیدگاهی دارن ویا مثل من هستن به من هم بگن .
داستانی که میگم حدود چهارده ماه پیش توی فامیلامون اتفاق افتاد
که دوتا خواهرازنزدیکانمون که خیلی به هم نزدیک بودن ولی ازنظر مالی داشت تفاوتشون زیاد میشد
،بینشون به دلایل مختلف داشت بهم میخورد،
ازاونجایی که من و همسرم خیلی تو اختلافات فامیل مورد میانجیگری قرار میگیریم ،نهایت سعیمونو کردیم که این اختلاف حل بشه وبرای من مثل روز روشن بود که ادامه این تنش باعث ازارروحی روانی خیلیها وازجمله خانواده خودم خواهد شد،پس خیلی سعی در صلح داشتم وبلاخره جنگ خانوادگی درگرفت وبارها جلسه دورهمی وحرف وحدیث و اعصاب خوردی .و…..اتفاق افتاد .وچون فامیل بهم متصل وتودرتو هم بودیم ،باوجوداینکه دیگه من سعی داشتم ازاین موضوع اعراض کنم،ولی نمیشد وهرروز یکجور به این مطلب وصل میشدیم
چقدرطرف حق رو گرفتیم وچقدر قاضی مدادرانه برسیشون کردیم وحق رو به این دادیم وبه اون یکی عتابو عقاب کردیم ،واون موقع من فایلهای رایگان رو گوش میکردم
خلاصه کم کم اونقدرازتکراراین غیبتها وقضاوتها خسته وفرسوده شدم که دیگه دردورهمیها بهشون تذکرمیدا دم اگه میخواهید ازاین موضوع صحبت کنید من نمیام
وهمینجوری گذشت تا دیروزیکی ازطرفین دعوا یه یادآوری کوچک درمورد مطلب دعوا کرد توضیح داده عقبه و داستان شکل گیری این بحث چی بود،
قبلا همش غصه می خوردم که چرابایددوتاخواهربه چنین جایی برسن ،ومگه ازخواهرنزدیکترم داریم ؟ویهو متوجه شدم که من مدتهاست باتوجه به قوانین اینو فهمیدم که اینا هرکدوم در زمان لطف کردن به هم برای خودشون قانون انتظارروگذاشتن وبرای هرکاری که برای طرف مقابل میکردن ،میخواستن که اون طرف براشون بندگی کنه،وفرکانسهایی که دایم ارسال کردن اونها و ازهم دور ومتنفرکرد.
ومن مدتها بود که باخودم میگفتم اینها نتیجه ارسال فرکانسهای متفاوت ودرحال بد موندن همه ما بوده
اما حرف وسوال من اینجاست که باتمام این حرفهایی که زدم ،من مدتهاست که ازاین روانپزشکیها اعراض میکنم،دیروز ودر مابین صحبتهای یکی ازاون طرفین دعوا ،من حس کردم توی اون جمع نیستم ومثل فیلمهایی که یک روح رو درجمعی نشون میدن که کسی اونو نمیبینه،وهرچه دادمیزنه کسی نمیشنوه!!!!!! اون روح من بودم ،همش ازخودم میپرسیدم اصلا این کسانی که دوروبرمن هستن جنسشون یه چیز دیگه ایه،
چقدر دوریم ازهم،چقدرفاصله داریم،چقدراحساس غریبگی کردم،
منظورم این نیست که من بهترم یانه
منظورم یک فاصله خیلی زیاد مثل دوتا جنس کاملا متفاوت که هیچ ربطی بهم ندارن یا نمیتونن اتصال ایجاد کننده
حس غریبگی ومجرد بودن وتنهایی به من دست داد،ولی خودم رو بالاتر میدیدم
میدونم که تفاوت فرکانسی زیاد شده والان کلا باوجود اینکه بسیارخاکی تر وبی ادعاتردرهرچیزی هستم ولی میفهمم که جایگاه من بالاتره
سوالم اینه که آیا این حسم اشکال داره ومن دارم خودخواه میشم ؟ایا باید تو این حالت ادامه بدم؟
خیلی حرف دل ازشناختهای جدیدم رو بصورت فایل اینستاگرامی تو پیجم گذاشته بودم وخیلی بازخوردهای خوبی هم داشت ولی حالا قطعشون کردم ،به نظرتون من دارم احساس فهمیدگی ودانایی کاذب میکنم؟
اگه مخصوصا استادم ویا دوستان عزیز م جواب بدن خیلی سپاسگزارمیشم.
عاشق همتونم
سلام دوست عزیزم
درکی که من از اطرافیانم دارم اینکه اونا فقط دارن خود منو به خودم نشون میدن با رفتارشون شاید یه زمانی ما اون رفتار رو داشتیم ولی نمدونیم اما اگر کمی بهش فکر کنیم میبینیم بله من هم دقیقا خودم اون رفتار رو داشتم و جهان داره خودم رو به خودم نشون میده و فرکانس من باعث میشه اینجور آدم ها رو جذب خودم کنم
ما هیچ توانایی در تغییر عوامل بیرونی نداریم فقط و فقط قدرت تغییر خودمون رو داریم وقتی ما تغییر میکنیم جهان هم به همون اندازه ای که من تغییر میکنم برام تغییر میکنه و قشنگ تر میشه
ذهنم سالم تر میشه
هر موقع که نجواها میاد که فلانی این رفتارش باید تغییر کنه این جمله شده ملکه ذهنم که من فقط میتونم خودم رو تغییر بدم و هر کسی که هست و هر رفتاری داره الان جای مناسبشه یعنی جایی که لایقشه
یعنی همون جایی هست که باید باشه و خواسته ی خودشه
اگر ما ورودی هامون رو کنترل کنیم و از افراد اعراض کنیم خودشون خود به خود حذف میشن از زندگیمون
در پناه خدا باشید
سلام به خدای فراوانی ها که عاشق اینه که ما ثروتمند و شاد باشیم به اسانی و راحتی ، فقط بندگی خودشو انجام بدیم و از مسیر لذت ببریم 🙂🙋♀️💃🏽💰🙂 🏄♀️🏊♀️
سلام به استاد جان و عزیز دلشون که بهترین الگوی من هستید 💚🙂
و سلام به دوستان هم فرکانسی خوبم
🌱استاد جان این گفتگوی شما با دوستان همیشه منو دیوانه میکنه و به وجد میاره
😍😍😍 مخصوصا اگر اولین ورودی من در ابتدای روز باشه ، با اینکه یک دور گوش دادمشون ، اما انگار دوباره گوش دادنش از یک جنس دیگه ای هستش ، این همه تغییر مدار و فرکانس فقط از فایل های دانلودی شما 😍😍😍😍😍
🌱استاد جان شما همیشه خودِ خودتون بودید و حرفاتون به دل آدم میشینه ، نه فقط بر دل، بلکه آگاهی نابی رو نصیب آدم میکنه 😍 😍 😍 😍 😍
خدای خوووبم ممنون از این هدایت ناب الهیت… 💚😇💫
خدای خوبم ممنون از حمایت و هدایت الهی و همیشگیت…. 💚😇💫
🌱استاد جان الان بهتر متوجه میشم جنس حرفاتونو.. که الان من به انداره آگاهی الانم موضوعات درک و اقدام و عمل میکنم ، وسال بعد بعدترش از الان خودم تعحب میکنم که من اون موقع کجا بودم و الان کجا هستم….
🌱استاد جان این تغییر مدار و فرکانسی که به شکل روابط خوب ، آرامش ، سلامتی و عزت نفس میاد ااااااااتقدرررررررر اررررزشمنده که قیمت نداره
🌱یک ساله که دیدن طلوع و غروب خورشید ، شده عادته هر روزهی من، بهانه نه، بلکه وظیفه ای شده برای شکرگذاری صحرا 😍🙏💚🌈🌦️☃️☔⚡🌊🔥
🌱اشک ریختن های به پهنای صورت
🌱بودن اون حس آرامش در تمام وجودم🧘♀️💚🧘♀️
🌱قدردانم به خاطر تمام روابط عالی ، دوستان عااالی ، نگاه زیبایی که دارم و پولهایی که به حسابم میاد 💚💰🌏🏝️🏜️🏖️🛵🛴🚲
🌱اصلا نمیتونم که طور دیگه ای باشم ، در شرایطیه که در ایران که آدما عادت دارن به غُر زدن و نالیدن 🤫🤐🤫🤐🤫🤐
🌱استاد ادم هایی اومدن به زندگیم و بسیار آدمایی رفتن از زندگیم اونم به اسانی و راحتی
🌱استاد جان اتفاقاتی که داره در زندگیم میوفته ، نشونه هایی دریافت کردم ، دستانی از راه رسیدن که میدونم باور میکنید 💚😇🤗
که اگر برای هر کس تعریف کنم ، قطعا میگه مگه میشه؟!
مگه داریم؟!
و من میگم بله میشه و داریم 🌈😍💫🌱
این همه احساس خوب و خوشبختی رو من با هیچ چیز نمیتونم بیان کنم….
🌱این جمله ناب شما رو من چی بگم آخه
(( آن جیزی که مسائل رو حل میکنه ، اون روح بزرگتره ، اون ذهن کاملتر و درست تره ، اون آرامشی که در وجودمون ایجاد میشه با تغییر باورها))
🌱اون هماهنگی بیشتر و جسم و روحم رو با چه زبانی بگم…..
میدونم که این مسیر همچنان ادامه داره 💚💚
🌱(( خوشبختی یک معیار درونیه و اون رو اگر ایجاد کنیم ، هدایت میشیم ))
و یادآوری اون قانون مهم ((تمرکز لیزری)) روی چیزی که دوست داریم وعلاقه داریم و انرژی ما جایی میره که تمرکزمون روش هست….
و خدا رو هزارن مرتبه شکر میکنم که درمسیر درست هستم و با افتخار جز ۱% جامعه هستم که باعث شده حالم خوب باشه و منو به خواسته هام برسونه….
دوستون دارم
صحرا دختر طبیعت 🙋♀️ 🙂 ➕ 🌻
۲۵ مُرداد ۱۴۰۰
سلام
از نظر من ثروت عدد بانکی نیست ولی در کنار موفقیتهای دیگر باید ثروت هم باشد چون این هم نوعی موفقیت است. احساس خوب داشتن موفقیتی بزرگی است که ربطی به ثروت ندارد. اگر احساس ناخوب داشته باشیم ولی ثروت داشته باشیم آن به درد ما نمی خوره و اگر هم رضایت داری حالت خوبه ولی باورهای درست نداری و ثروت هم نداری به نظر من آن هم خوب نیست با هم خوب است ولی این هم هست که وقتی باورهای خوب و احساس خوبی داری پس ثروت هم هست و می اید و بیشتر میشود پس اساس آن احساس خوب است.
احساس خوب= اتفاقات خوب
موفقیت یعنی روابط خوب و سلامتی و آرامش و عزت نفس ووو است که پول هم جزئی از آن هست و ان موقعی است که احساس خوب داری و آرامش داری و ثروت هم می آید.
در هر شرایطی احساس خوب داشته باشیم و آن را بیشتر کنیم و حفظش کنیم.
اول و آخر هر موفقیتی احساس خوب داشتن است. نتیجه وقتی می آید که احساس خوبی داریم و گرنه نمی آید و فرض کنیم که ثروت و موفقیت وووو داریم ولی احساس خوب نداریم این فایده ندارد.
با تغییر نگرش و باورها است که موفقیت به سمت ما می آید.
از تضادها با آرامش استفاده کنیم برای موفقیتهای بیشتر
چه تغییراتی باید داشته باشم تا ثروت در زندگی من بیشتر شود
پول ساختن عالیه ولی خوشبختی یک معیار درونی است و یک احساس خوب بودن است
روی اصول و اساس کارکنیم وحاشیه ها را بزاریم کنار
از لحظات زندگی استفاده کنیم یعنی احساس خوب داشتن
اصل تمرکز روی هر موضوعی که تمرکز کنیم از آن بیشتر دریافت میکنیم و نتیجه بیشتری میگیریم.
تمرکزمان روی یک مسیر باشد آن طوری هدف ما مشخص است و تمام انرژی ما آنجاست
باورخوب : من اینقدر سرمایه دارم که هر کاری می خواهم میتوانم آن را راحت اجرایی اش کنم. من این قدر سرمایه دارم که نیازم فقط به خودم و سرمایه خودم هست.
به کاری که علاقه داری تمرکزی کارکن اگر دو کار هم داشته باشی تمرکز ما روی دو جا است.
Just do it now
سلام
یه سوالی برام پیش اومده تو موضوع تمرکز و اونم اینکه ما می تونیم کلی مثال ببینیم که یک نفر تو زمینه های مختلف داره کار میکنه و داخل اون زمینه ها هم موفق است مثلا ایلان ماسک الان چندین شرکت بزرگ داره و هر کدومشون داره تو بالاترین سطح کار می کنه و هر کدومشون تو دنیای متفاوتی هست یکیش تو ماشینه یکیش تو هوا و فضاست و کلی موضوعات مختلف پس چطور میشه که این فرد میتونه تو زمینه های مختلف تمرکز داشته باشه و موفق هم بشه؟ اگه بحث علایق هم باشه هر کسی میتونه به موضوعات مختلف علاقمند باشه پس میتونه تو همه ی اونها موفق بشه؟
سلام
من اول از خودم میگویم من الان دارم توی دوتا نوع کارمیکنم و علت هم دارد بخاطر وضع جسمانی ام که به هم خورد مجبورم فعلا از حوزه کاری خودم یک کم فاصله بگیرم ولی هنوز دارمش و در کاری دیگرهم دارم کار می کنم.
یعنی واقعا من نمی توانم سرم را بخارانم، یعنی اگر تمرکزرا روی یکی بزارم خیلی خلاقیتم بیشتر میشه و بیشتر پروژه های جدیدی خواهم داشت و روی آن کار کنم . یک کارم را حدود 25 ساله دارم و یک کاری جدید هم شروع کردم و به هر دو هم علاقه دارم. ولی واقعیتم این است که اگر روی یکی از انها کار کنم تمرکزم بیشتر است پس خلاقیت ام بیشتر است پس توجه من بیشتر روی آن است پس بیشتر می توانم لذت ببرم و بیشتر می توانم پول در بیاورم.
من خودم واقعا عاشق کارهای ایلان ماسک هستم و هر روز کارهایش را میبینم هر روز از لحاظ کاری در جریان کارهایش هستم که امروز چه کار کرده حتی چند روز پیش موشکی را به فضا می خواست بفرسته که نرفت وو و دوباره روز بعد شروع کردند به کار روی آن و رفع ایراداتش یعنی تا این حد هر روز خبر دارم که داره چه کارمیکنه چون عاشق کارش هستم واقعا تمرکزش فوق العاده است.
حالا همین آدم را در نظر می گیریم ایشان کارهایش یک جورایی توی یک مدار است و غیر از این ایشون که داشتم زندگی هر روزه اش را می خواندم معذرت می خواهم حتی ایمیلهایش را در سرویس بهداشتی باشد؛ می خواند و اینکه هر روز چه ساعتی بلند میشود و بچه هایش را به مدرسه می برد و ناهار خوردنش موقعی است که در کارخانه اش دارد راه می رود یا دارد یک کاری را انجام میدهم یعنی حتی یک لحظه پرت هم ندارد.
این آدم شاید از این همه کار لذت می برد ولی میتواند به نظرمن خیلی خیلی راحتتر زندگی کنه و با این خلاقیتی که بکار می بره می تونه کمتر کار کنه ولی دنیای این آدم این طوریه و این را هم دوست داره .
یعنی از صبح اول وقت سر پروژه هایش هست یکی یکی و خودش کامل مدیریت می کنه و مثلا روزها دوشنبه و چهارشنبه سر پروژه یا کارخانه دیگرش است وووو
این آدم شاید کار فیزیکی و این طوری را خیلی دوست داره که زمانی من خودم هم دوست داشتم و به قدری کار فیزیکی ام زیاد بود که وقت نداشتم ناهار بخورم وووو که ان کار اشتباه بود.
ببینید اوایل کار ایلان ماسک روی پروژه های کامپیوتری مانند؛ کار میکرد مثل پی پل ولی ان را گذاشت کنار و الان توی قسمتهای دیگر هست که همه به هم بیس و پایه واحدی را دارند.
برای چی کلا میگن زن مدیر خانه است و مرد مدیر بیرون , به درست و غلطیش کار ندارم؛ منظورم این است که تمرکز نمیشه روی دو مورد باشه باید کامل روی یک مورد باشه.
وقتی تمرکز روی یک مورد است خلاقیت بیشتری داریم و موفق می شویم.
یکی از ثروتمندان که می شناسم؛ در زمینه حسابداری خیلی فعالیت کرد و توی بورس هم هست بسیار عالی کار کرد از اوایلی که هیچی نداشت.
بعد از زمینه های دیگر خانه اش نمیتواندکار کند یعنی قاطی می کند الان ده ها شرکت دارد وووو ولی خانه دارد می سازد صدای کارگر ووو در میاید چون نمیتونه به آن هم برسه آخر این را سپرد دست کسی دیگر .
منم به چیزهای زیادی علاقه دارم مثلا کارهای دستی خانه و کارهای سایت و ورزش و نوشتن و کتاب نوشتن و …. رفت وآمدبا دوستان هم فرکانسی ام و بیرون رفتن در طبیعت به صورت بیشتر و چند تا کشور را دوست دارم بروم دوست دارم برای مهاجرت باید یک اقداماتی را انجام بدهم ؛ کار روی افکارم و نویسندگی و خانه خریدن و ووو بعضی ای اینها خیلی از هم فاصله داره اگر بروم دنبال کارهای مهاجرت ام خیلی دوست دارم ولی بسته به الویتهایم آنرا نمیتوانم انجام بدهم یا کارهای دستی توی خونه را دوست دارم ولی چطوری هم بشینم روی کتابم کار کن هر روی مقاله و هم روی کارهای دستی و هم روی ورزش .
پس می آیم به صورت الویتی کار می کنم ان چیزی که برایم الویت داره روی آن کارمیکنم این وسطها وقتی هم شد می روم توی پارک در این حد از طبیعت استفاده میکنم تا با موفقیت بیشتر تمرکزم را کمی روی قسمتهای دیگر هم بزارم.
ولی با همه این کارها علاقه اصلی من ورزش است و خود ورزش هم خیلی زمانبر است و واقعا وقتی خاص را باید برای آن گذاشت پس الویت بندی می کنم و روی همه آنها کار نمی کنم.
بحث الویت بندی خیلی مهم است و اینکه به چندچیز علاقه دارم کدام را از همه بیشتر دوست دارم و اصلا هم ازمقایسه استفاده نکنید مقایسه کار را خراب میکند.
ایلان ماسک را فقط موفقیتهایش را ببینید و باورهایی که برای موفقیت دارد و درست است یعنی دیگر ثروتمندان هم دارند و مشترک است .
حتماتوی 5 تا علاقه مندی ما به یکی از انها بیشتر علاقه داریم و علاقه اصلی ما آن است پس روی آن کار کنیم و روی آن انرژی بزاریم.
just do it now
ممنون از نقطه نظر شما
یه موضوعی که تو مقایسه کردن گفتید توضیح بیشترش این میتونه باشه که هر کسی باید سبک شخصی خودش رو از تو الگوهاش دربیاره ولی نباید سعی کنیم که شبیه بقیه بشیم باید با توجه به الگوها یک ورژن منحصر به فرد از خودمون دربیاریم با توجه به نوع علایق و سلیقه خودمون. چون خیلی وقتها ما دچار این اشتباه میشیم که فقط میخوایم طوطی وار شبیه کسی بشیم.یعنی خودمون رو به ورطه فراموشی میسپاریم و میخوایم یکی دیگه بشیم ولی غافل از اینکه ما با خودمون بودن میتونیم لذت بیشتر رو تجربه کنیم
سلام
بله مثلاامروز کارهای ایلان ماسک را نگاه می کردم ایشان یک کارهایی با ناس داره انجام میده و آقای جف بزوس ناراحت شده ووو می خواهند شکایت کنندووو منظورم این است که ما کل قضیه راداریم نگاه میکنیم این طرف ثروتمنده و خیلی کارها را هم داره انجام میده و خیلی هم ظاهرا راضی است ما قسمتی که برای ما و به نفع ماست را استفاده میکنیم اینکه ایشان داره یک کارایی می کنه و یک کارایی را می دونه که میشه که همیشه همه گفتندنمی شه و از راهی داره استفاده میکنه که کسی استفاده نکرده ووو حالا به قسمت کارای جسمانی آن وو کاری نداریم این قسمت باورهایش و نظم و تمرکزی که داره برای ما خوب است و پس از آن استفاده می کنیم.
من همیشه یک قانون برای خودم دارم هر کاری میکنم باید این سه تا شرط را داشته باشه اول به نفع خودم باشه دوم به ضرر کسی نباشه و سوم طبق قوانین باشه
حالا به چند مورد علاقه مندم و همه را دوست دارم می آیم می بینم کدام به نفع من است وبقیه اش را بعدا انجام میدهم مثلا من به بازرگانی علاقه دارم به خط هم علاقه دارم الان بازرگانی برای من واجب تر است پس آن را شروع میکنم بعد از اینکه به حدی خوبی رسیدم به خط هم می پردازم؛ بعد این کار من ضرر برای کسی که نداره و طبق قانون هم که ثروت به اندازه کافی برای همه است و من باید حرکت کنم و از خدا هم که برکت است پس بسم لله شروع میکنم در حین آن خیلی چیزها را باید یاد بگیرم چون علاقه دارم این کار را هم راحت انجام میدهم و هم روی باورهایم کارمیکنم و هم باورهای خوبی را که دارم با شجاعت عمل میکنم. بعدا که سر و سامان بهتری گرفتم می روم سراغ خط یا گشت وگذار بهتر در طبیعت ووووو
به هر حال حتما در بین علائق یک نفر یک علاقه اش بیشتر است و اگر همه را بنویسد می گوید این برایم مهم تر است حتی خود ایلان ماسک هم باید این طوری باشد
در جایی می خواندم که می گفت من هر کاری را که دارم انجام می دهم برای همه مردم جهان است برای راحتی کل دنیا دارم انجام میدهم و هدفم راحتی همه مردم است.
JUST DO IT NOW
سلام
یه موضوعی که گفتید و منو به فکر فرو برد در رابطه با اون سه شرط بود و من یه لحظه به خودم نگاه کردم که ببینم چجوری تصمیماتم رو میگیرم دیدم من اصلا تصمیم نمی گیرم من همیشه یه قانون رو با خودم مرور می کنم و این شعر رو به یادم میارم:
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
یعنی به یه اصلی دارم هر روز بیشتر پایبند میشم و اونم اینکه من فقط یه کار رو باید خیلی خیلی خوب انجام بدم و اونم اینکه حال خودم رو خوب نگه داشته باشم در هر شرایطی با توجه به زیبایی،مثل دیدن درخت زیبا یا من که تو شمال هستم دیدن دریای آروم و همه رو از خداوند می بینم که این توجه کردن شکرگذاری رو هم با خودش داره چون در عین توجه کردن داری از خداوند سپاسگزاری میکنی و اتفاقی که میافته اینکه تو آروم هستی و وصل میشی به منبع الهی و اونوقته که الهامات میاد در راستای اهدافت و دیگه نیاز به تصمیم گرفتن نیست تو وقتی به الهامات عمل می کنی و دیگه از پله تصمیم گیری عبور می کنی و وارد مرحله عمل میشی و اونوقته که نتایج میاد چون اون الهام از سمت خداوند بوده و نتیجه اش هم با خودشه و دیگه نیاز به فکر کردن در مورد عوامل بیرونی نیست.
سلام
یک موردی را خدمتتون بگم این سه شرط را من دارم عمل می کنم ولی دقیقاطبق گفته های استاد نیست یعنی این جمع بندی جمع بندی خودم است ولی هر سه نوع را استاد به طور جداگانه مطرح کرده اندو من خودم به جمع بندی آنها اکتفا کردم.
یک موردی من از وقتی واردعمل شدم نتایج رادارم یکی یکی می گیرم. من فکر میکنم توی قسمت عمل کردن مشکلی دارید دریافت الهامات درسته ولی باید باعمل باشه اگر شما بنشینید و فقط روی باورهاتون کار کنید که همان منتظر بودن الهامات است که کاری انجام نمی شه درسته خدا داره الهام میکنه و خودش داره کارا راانجام می ده و .. ولی می دانیدباور ما به حدی رسیده است که بیابیم تقسیم کار را با خدا انجام بدهیم بعد یک درصد ما و 90 درصد خدا. این هم خوبه ولی باورهای ما به این حد است؟ ایمان و توکل ما به این حد است؟ هر کسی از خودش خبر داره از درون خودش مطلعه.
خود من هنوز ایمانم به حدی نرسیده است که حتی 70 درصد کارها را هم بدم کامل به خدا. شما هر چه بیشتر روی خودتون کار کنید خود من همین طور؛ الهامات را واضح تر دریافت میکنیم .
اینکه بنشینیم و فقط خدا کارها را انجام بده خوبه ولی ما به ان مرحله رسیدیم ؟ ایمان ما به آن حد رسیده است؟
هر کاری را که می خواهیم انجام بدهیم اول از خودمان بپرسیم چرا دارم این کار را میکنم واقعا و درست برای خودمان حلاجی اش کنیم و و اقعا علت هر تصمیم و هر کارمان را برای خود روشن کنیم یعنی از درونمان بکشیم بیرون و بعد به ته کاری که داریم انجام میدهیم نگاه کنیم ته این کار شما را به کجا می رسانه؟ ته این کار چی میشه؟
این طوری می توانیم تصمیمات بهتری بگیریم. و ببینیم خودمان به خودمان چند چندیم دیگه خودمان به درون خودمان که نمی خواهیم دروغ بگوییم . قراره خودمان راه را پیدا کنیم و بریم جلو لازم هم نیست به کسی بگیم.
خودکاوی کنید خودتان رااز خودتان بکشید بیرون چرا دارید این کار را میکنید. چرا پیشرفت نمی کنید و اگر همین طوری ادامه بدهید آخرش چی میشه ؟
منتظر نباشید همین الان همین کاری که به ذهنتون میرسه را انجام بدهید بعدالهامات که همیشه هست بعد بهتر دریافتش میکنید بیشتر می فهمیدش .
وقتی نشسته باشیم وهیچ کاری هم نکنیم درک ما به اندازه قبلی است پس الهامات هم به همان اندازه دریافت میکنیم و کم کم آن را هم درک نمی کنیم باید دست به کار بشویم توکل کنیم و راه بیفتیم خدا هم الهاماتش را که به ما می رساند بیشتر درکش میکنیم و بیشتر پیشرفت میکنیم .
عمل کردن جز ثابت همه کارهاست. حالا اینکه بهتر عمل کنیم بر می گرده به توکل ما که هرچه بیشتر باشد بهتر الهامات را دریافت میکنیم و بهتر هم نتیجه می گیریم.
ازخدا برکت از من حرکت. همه اینها را به هم وصل کنید و بعد ببینید کجایی کارتان مشکل داره؟
اگر با همین رویه نتیجه نگرفتید یعنی کارتان و باورهایتان اشتباه بوده است پی باید درستش کنید هر جور که فکر کردید اشتباه بوده است به همین راحتی
وقتی می گویند راه حل در خود مشکل است یعنی همین.
اگر دوره کشف قوانین را تهیه کنید عالیه
موفق باشید
just to it now
سلام
الان بعد از چند وقت داشتم این کامنت رو میخوندم یه سری موضوعات اومد تو ذهنم گفتم بیان کنم
من هر چی بیشتر پیش میریم بیش تر بازی رو میفهمم که چطوره قوانین
من چندتا چیز رو دیگه بهش یقین دارم:
اولیش اینکه من باید اولین و مهم ترین کاری که انجام بدم اینکه حالم رو خوب نگه داشته باشم این اصل و اولین موضوعه که اگه نباشه اون راه نیست بی راهه. وقتی که حالت خوب باشه هدایت میشی. به چه سمتی؟ به سمت چیزهایی که میخوای. من دارم اینایی که میگم تجربه خودمه. یعنی دارم لمسش میکنم که هدایت میشیم به سمت خواسته هامون و هر چه شور و اشتیاق ما بیشتر باشه و مقاومت ما کمتر نتیجه بهتره.
حالا یه موضوع مهم تر در مورد هدایت و اونم اینکه منی که دارم از اول قرآن رو با دقت میخونم و میشکافمش به این موضوع میرسیم که ما باید ایمان داشته باشیم. همین یه تیکه کلی حرف داره. تو قران همیشه بحث ایمان و هدایت با هم هستند.یعنی تو اگه ایمان داشته باشی هدایت میشی. موضوع اصلی اینکه ما باید هر روز ایمانمون رو قوی تر کنیم اگه دنبال هدایت بیشتر و نتیجه بیشتر هستیم.
این اصله:من هر چه ایمانم رو قوی تر کنم هدایتهای بیشتری میشم و.و.و. انسان شجاع تری میشم برای عمل به هدایتها. پس ما تا میتونیم باید ایمانمون رو قوی کنیم اونوقت انقدر شجاعت پیدا میکنیم که عمل کنیم.
بحث تکامل رو من میتونم اینجا بیشتر درک کنم که تکامل ما وجه اصلیش در ایمانه یعنی وقتی باورت باشه که با ایمان میتونی به خواسته هات برسی هر چه ایمانت بیشتر بشه میتونی بیشتر به خواسته هات اول هدایت بشی و بعد با عمل بهشون بهش برسی.
من اینا رو از روی نتایج خودم میگم که توی 2 سالی که شروع کردم و از اول هم خیلی شل و سفت کن دراوردم تونستم به خیلی از خواسته های معنوی و مالی برسم یعنی احساس خوب،ایمان به خداوند و اینکه همه چیز رو از خودش بخوام. و تو بحث مالی تونستم فروش میلیاردی رو تجربه کنم. تو بهترین و گرونترین نقطه و تو قلب شهر خونه 160 متری بخرم و چندتا ملک بخرم وووو که هیچ کدومشون به سختی نبود و همه به بهترین شکلش اتفاق افتاد و همش از روی هدایت خداوند بود . پس وقتی من این نتایج رو میبینم بخودم میگم که اره درسته تو حالت خوب باشه، ایمانت بهتر بشه خداوند خودش بدون عجله هدایتت میکنه
سلام جناب آقای نوریان
درست می فرمایید هر کسی هر طور که احساسش خوب است همانطوری باید عمل کند چون هر کدام از ما در یک مدار هستیم در یک فرکانس هستیم، پس شاید من یاهر کسی دیگر از فلانی بالاتر یا پایین تر باشد از نظر ظرف وجودی و فرکانس منظورم است. پس چیزی که احساس و حال آن را خوب میکند شاید برای من و کسی دیگر خوب نباشد.
چون لذت بردن از زندگی برای هر کسی یک معنایی دارد. مثلا من جاهای تاریخی می روم لذت می برم که نگو اصلا حوصله پاساژ ماساژ ندارم همیشه وقتی می خواهم خریدکنم می دانم چی می خواهم صاف می روم می خرم و می آیم. ولی خواهرم اصلا این طور نیست یعنی با هم می رویم بیرون عاشق پاساژ و خرید کریستال ولباس و … است اگر مسافرت برویم جاهای تاریخی می رویم ولی میگه مثلا که چی طرف این کلیسا را ساخته ساخته که ساخته ولی من دارم لذت می برم که طرف با چه ذوقی داشته این نقاشیهارا انجام می داده است و …
که البته اینها لذتهای مادی هستند که لذت درونی چیزی دیگری است.
در مورد بحث ایمان حرفتان را قبول دارم
در مورد بعضی وقتها من خودم برعکس عمل می کنم به نظر من بعضی جاها و بعضی احوالات که داریم برعکس عمل کنیم حالمان خوب میشود مثلا من خودم از سگ خیلی می ترسیدم که الان هم هست ولی خیلی خیلی کمتر شده است. خیلی تمرین کردم تجسم و نوشتن و … الان به جایی رسیدم که قشنگ نزدیکم است و نازش می کنم قبلا اگر آن طرف خیابان هم بودم من وحشت می کردم و شاید جیغ می کشیدم ونسبت به قبلم خیلی خیلی بهترم و دارم بهتر و بهتر می شوم و یکسره نشانه هایش هم دارم و …
حالا به جای اینکه اول حالم خوب باشه بعد باایمان بروم سراغ سگ وقتی سگ را می بینم خودم را مجبور میکنم که باید بروم نازش کنم و با این کار ایمانم را و شجاعتم را نشان میدم و بعد که نازش کردم حس خوبی دارم حس اعتماد به نفس دارم و خیلی حالم خوبه .
یا مثلا بعضی وقتها آدمها میدانن که این کار خوبه و پول داره ولی می ترسن ولی اول که برن دنبال پول درسته شاید سختی داشته باشه ولی بعد احساس خوب دارن و حالشون خوب میشه و حس اعتماد به نفس و عزت نفس و دوست داشتن به خود را دارند.
موفق باشید
سلام دوست عزیز من خانم راداکبری
واقعا لذت بردم از انرژی خوبی که در متن زیبای شما دیدم.
ولی هر چی از ایمان بگم بازم کمه. خودم دارم روزی هزار بار به خودم در مورد ایمان و اینکه عجله نیازی نیست میگم. ولی هر روز و هر لحظه که درکش کنی بازم کمه. چون خیلی سریع اتفاقات و همین اتفاق نیفتادن چیزی که خواسته ماست میتونه ورق رو برگردونه و ایمان در ما کمرنگ بشه که اینجاست میتونیم بفهمیم که چقدر قدرت داریم در کنترل ذهن. واقعا اگه کار نکنیم رو خودمون خیلی سریع حالمون دگرگون میشه.
ببینید من اینا رو به خودم میگم که:
مسعود جان،عزیز من عجله نکن. شاید تو به هدایت خداوند عمل کردی و تو اون زمانی که توقع داشتی اون اتفاق نیفتاد ولی این به این معنی نیست که قرار نیست اتفاقی بیافته.باید به خودت بگی این یک پله از مسیره و یقینا و قطعا اتفاق بزرگتری رو خدا قراره برات رقم بزنه. اینو درک کن عزیز من. این تیکه مرزه. مرز بین ایمان داشتن و نداشتن که بتونی اینو قبول کنی و ادامه بدی یا اینکه ایمانت رو از دست میدی و بی خیال میشی. چون وقتی هدایت از سمت خداونده پس نباید شکی بهش داشته باشیم. ببین خیلی حرفه بین اینکه من میام حرفهای قشنگ میزنم و اونجایی که موقع عمل میرسه. خدایا خودت کمک کن که ایمانم رو حفظ کنم.
الانی که من دارم مینویسم تو چنین وضعیتی هستم. یعنی به هدایت خداوند عمل کردم و الان میخواستم نتیجه اش رو ببینم ولی هنوزه اون چیزی که من میخواستم اتفاق نیفتاده. دقت کن مسعود داری میگی اون چیزی که من میخواستم.ولی خدا میگه بیا پیش خودم پسر جونم، تو لذتت رو ببر و تو مسیر من باش اون چیزی که من برات رقم میزنم خیلی بیشتــــــــر میارزه تو فقط اعتماد کن و حالت رو خوب نگه داشته باش بقیه اش با من پسرک من.
خدایا خودت همه ما رو تو مسیر نگه داشته باش و هر روز لذت بیشتر رو نصیب ما کن و این هنر رو به ما بده که به خواسته هامون نچسبیم و رها باشیم
سلام
البته می دانم که هر کسی خودش بهتر می دانه که کجای ایمان قرار گرفته است ولی اگر این مورد چندبار تکرار شده است شاید بایدکاری را انجام دهید البته واقعا حس درونی شما را نمی دانم.
دیروز داشتم فایلهای استاد را می دیدم آخرین قسمت زندگی در بهشت، بنده خدایی که می گه که تو دیگه آخرش هستی از این فایلها میشه یک روز یک دقیقه گوش نکنی و خلاصه گفتم من حاضرم هیچی نخورم ولی این فایلها را از من نگیری و حاضرم روزها در اتاق در بسته باشم با همین فایلها این برایم بسه….
یک چیزی گفت که من را خیلی توی فکر برد و گفت تو چرا اینقدر گیر دادی به این استاد؛ همه دارندهمین ها را می گویند که، گفتم چون هر چی که داره می گه خودش هم رسیده به خاطر همین بیشتر قبولش دارم، گفت خوب خیلی های دیگر هم رسیدن وووووو
تا شب حرفش توی سرم می چرخید این را نمی توانستم به آن طرف بگم چون این کلمه را نمی شناخت بعد به خودم گفتم واقعا چرا این سایت این قدر پیشرفت داره وبقیه ندارن؟
بعددقیقا دیدم که این به خاطر باورهاست راست میگه استادان دیگر هم به طورکلی دارند همین اینها را می گویند آن هم به روشی دیگر، ولی من گیر اساسی دادم فقط توی این سایت باشم بعددیدم باورهای استاد است که مرا اینجا چسبانده و نمی توانم ازش جدا بشوم.
چندین نفر دیگر هم دیدم که دارند حرفای استاد را می زنن که مطمئنم شاگرد استاد بودند و زبان شیرینی هم دارند و آدم دوست داره حرفهایشان را گوش دهد از ثروت خود هم نشان می دهند و مثلا در استخر خانه اشان شنا می کنند آخرهفته ویلایشان می روند و کاملا مشخص است که واقعامال خودشان است و …. ولی من ازاین سایت حاضر نیستم بیرون بیام و دیروز تا شب می گفتم واقعا چرا؟ واقعا تاثیر باورها را کاملا درک میکردم و یکسره می گفتم ببین باورها چه میکنند هر چه باورها قویتر باشه نتیجه هم بهتره
در مورد ایمان هم همین طور است هر چه ایمان قویتر باشه پس ترس کمتر است و محومی شود، هدایتها را بیشتر دریافت می کنیم و موفق تر هم میشویم صبر میخواهدوتداوم عمل و به نظر من اگر مدتی کم نشد بایدراهمان راعوض کنیم تا به هدف برسیم هدف را عوض نکنیم راهمان را عوض کنیم.
در مورد خودم یکسره این را به خودم می گویم که قضاوت نکن 2 تسلیم باش 3 شاهد باش . فقط نگاه کن البته برای دیگران و نیازی به حرف زدن نیست و نیاز به فکر کردن کار بقیه نیست ولی به خودم فکر کنم تصمیمات خوب بگیرم و عمل کنم و بدانم که تسلیم باشم بالاخره جواب را میگیرم و خیلی وقتها هم شده مثل الان که دارم یکسره راههایم راعوض می کنم تا به جوابی که می خواهم برسم. قضاوت نکردن هم خیلی خیلی تمرین میکنم از همه بدتر اینکه اطرافیان بیشترشون این طور هستند و این کار را برایم یک ذره سختتر کرده است ولی می شود چون نشد نمیتوانم ندارم نداریم.
موفق باشید
سلام به همگی
سپاس از خداوند بی همتا گه من و محرم دونست که این اگاهی های ناب رو بشنوم با گوش جان
سپاس از شما استاد عزیزم که دوباره بهم یاداوری کردید که پول زیاد باعث خوشبختی نمیشه بلکه خوشبختی باعث میشه پول زیاد وارد زندگیمون میشه سپاس برای اینکه یادم اوردید که من هم کلی دست اورد دارم مثل سلامتی که سالهاست بابتش هیچ پولی خرج نمیکنم برای تعمیر وسایل خونه سالهاست پولی خرج نمیکنم چون چیزی خراب نمیشه برای لباس خریدنم دیگه
چیزای بلا استفاده نمیخرم هرچیزی رو به قیمت واقعیش میخرم و کاربردی
خدا رو شکر میکنم یادم اوردید همیشه قلبا احساس رضایت دارم از زندگیم واز اتفاقهای به ظاهر نا زیبا راحت تر از قبل میگذرم و صبورتر شدم
ممنون و سپاس که یادم اوردید از لحظه های ناب بدست اوردن این اگاهی های ناب باید لذت ببرم ممنون و سپاس که یاداوری کردید باید تمرکزم و رو یه چیز بزارم ممنون و سپاس که یاداوری کردید
اگه پول زیادی بدست نیاوردم هنوز به این معنی نیست که راه و اشتباه رفتم و این یعنی ادامه بدم و استمرار بورزم
خدارو شکر از این فایلی که امروز گوش کردم خداوند هدایتم کنه به این اگاهی ها عمل کنم چون بی عمل به این اگاهی ها بدردم نمیخوره
استاد این فایل عین یه محصول غیر رایگانه انقدر که اگاهی های ازشمند درش وجود داره از شما سپاس برای این سخاوتمندیتون و جهان همینگونه باشما سخاوت دارد در پناه خداوند باشید
خدا شکر خدا شکر
چقدر لذت بردم استاد که هر لحظه قانون داره کار می کنه دوستان قبلی کیفیت صداشون خوب نبود و شما ناراضی بودید ازاین وضعیت و اختار هم دادید و من مطمینم تو اون لحظه بی دلیل نبود که روم رو بستید و دوباره استارت کردید توجهتون رو کنترل کردید و به قول شما یقین داشتید که نتیجه میده و این دوستان فوقالعاده اومدن و صحبت کردن و استاد روزا جون رو نگووو چقدر عشق کردم
وقتی آدم میشنوه که دوست کردمون میگه هیچی نداشتم و باتری رو گاز می گرفتم که بیشتر کار کنه اما رویا هامو تصور میکردم و حالا خونه های آنچنانی و ماشینهای آنچنانی داره و از زبان استاد میشنوه که بیای پرادایس برای ما کار کنی
و همینه دیگه کجا دانند حال ما سبکساران ساحل ها
آره استاد من خودم خیلی ویژگی. های خوب دارم اما نجوا می خواد بگه که تو باید فلان کار رو بکنی که به آرامش برسی در صورتی که همین لحظه باید با نهایت وجود لذت برد عشق کرد به قول شما اگه چند روز آخر عمرت باشه چجوری زندگی می کنی ؟
آیا میگی به اون برسم یا همینی که هست رو با تمام وجود زندگی می کنی؟
خدارو شکر ازاین مسیر ازاین همه دوستای خفن واقعا چطور میشه این آگاهی ها رو این هدایت خداوند رو این بودن در هر لحظه رو با چیزی غیر از کار کردن روی خودمون برای دیدگاه بهتر کنترل ذهن و ساخت وجود خدایی داشت آره همینه خدا گونه زندگی کردن واقعا چقدر باید غرق شد استاد
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
وای از این عشق شما و خانوم شایسته چقدر کیف کردم اون شعری که با هم خوندید من قربونتون بشم
من نمی دانم
که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است
کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست
واژه باید خود باد
واژه باید خود باران باشد
چتر ها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید
عشق را زیر باران باید جست.
و این حقیقتی که در روح منه و نه در آنچه میبینم
اینکه نگاه آسمون می کنی و متفاوت با قبل و اشک ازاین همه زیبایی سرازیر میشه و متحرک میشه انگار یه لایه سیاه بود قبلاً که الان برداشته شده
خیلییی این حس خوبه عاشق گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
خدا رو شاکرم برای این کشور فوق العاده و این همه تنوع گویش ها و انسان ها پاک با ایمان عاشق واقعا لذت می برم این شجاعت شما این جهاد اکبر من هم دوست دارم مثل شما باشم نترسم ایمان داشته باشم عاشق زندگیم باشم همونجوریکه هست و امید داشته باشم
کجا دانند حال ما سبکساران ساحل ها
خدا رو شکر برای این فرهنگ ادبیات غنی و شاعر های عاشق و بی نظیر مثل سعدی ، مولانا ،حافظ وسهراب سپهری چقدر نگاهش به زندگی زیبا بوده بله
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید
😭😭😭😭
سلام
بخش اول گفتگو با پریسای عزیز که گفتند به آرامش و خوشبختی رسیدند،
دوست داشتم درمورد این آرامش صحبت کنم،
که استاد این آرامش ذهن این صلح و هماهنگی که فرمودید،تمام این حرف ها و تجربه هایی که درمورد آرامش زدید الان من در موقعیتی هستم که دارم با تمام وجودم این آرامش و صلح با خودم رو تجربه میکنم استاد نمیدونید که بخدا حاضر نیستم این آرامشم رو با هیچی تو دنیا عوض کنم،بخدا همینکه موقع غروب خورشید میرم بیرون و این نسیم خنک میزنه به صورتم دیوانه میشم تمام وجودم سرشار از عشق و آرامش میشه نمیدونید اون لحظه فارغ میشم از زمان و مکان از گذشته و آیند از همه ی آدمها فقط دارم اون نسیم و حال خوب رو تجربه میکنم نمیدونید که چقدر وجودم پر میشه از حس سپاسگزاری،بخدا که دیوانه میشم حس میکنم با تمام وجودم که الان در آغوش خداوندم بخدا که استاد اینارونمیشه با هیچی عوض کرد من قبلا زندگیم خوب بود تقریبا یعنی از لحاظ مالی و موفق بودن اینا اما بخدا که آرامش نداشتم آرامش ذهن همه چیز رو درهم برهم میدیدم فکر میکردم همه چیز در هرج و مرجه، هیچ کس جای درستش نیست من باید عوضشون کنم من باید یه کاری انجام بدم،اطرافیان و خانوادم رو مسئول این حالم میدونستم ولی بخدا استاد الان به جایی رسیدم که من در همون خونواده و شرایط هستم ولی بخدا آرامشی که دارم روابط عالی که الان دارم حال خوبی که الان دارم بخدا که با هیچی عوض نمیشه کرد این عزت نفس این خوشبختی رو،حتی الان اگه یک تضاد یا برخوردی به ظاهر بدی از طرف دیگران باهام بشه مسئولیتش رو میپذیرم و سعی میکنم در درون خودم و ذهن خودم فرکانس مناسبش رو کار کنم و میدونم که فقط فقط من مسئول شرایط زندگی خودم حال خودم و آدمهایی که برخورد میکنم هستم و نه هیچ کس دیگر و خیلی خیلی خداروشکر این مسئولیت پذیری باعث آرامش و حال خوبم شده،فقط دوست داشتم همینو بگم که بخدا آرامش ذهن داشتن برای من توی این دنیا از هر چیزی با ارزش تر و مهمتره و خداروشکر که تمرکزی هم دارم روی این موضوع کار میکنم،
و بسیار ممنون شما هستم برای این فایلهای بینظیر و محصولات بینظیرتون.
سلام استاد عزیزم .استاد فقط یه خواهش که دارم ازتون اینه دوره های زندگی در بهشت رو آماده بدین ترو خدا بابا من عادت مرده بودم هر روز صب ببینم حس حالم عالیه شه از اون همه زیبای دروسته اینجاهم پر از زیبایی ولی تکمیل اون پروژتون دیدن شما خانوم شایسته بروانی خانوم مرغی یه حس خوبی بهم میداد ممنون میشم ازتون اون دورتونو ادامه بدید خیلی خیلی سپاس گذارم ازتون .
موفق و همیشه بدرخشید .