گفتگو با دوستان 42 | مفهوم تغییر باور - صفحه 4

146 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نوروز طیب لی گفته:
    مدت عضویت: 2624 روز

    سلام استاد گرامی

    فقط میخام از شما تشکر کنم که با آگاهی دادن به من زندگی منو دگرگون کردین

    یک دنیا سپاسگزارم

    و خدارو شاکرم که منو همواره در بهترین زمان و در بهترین مکان قرار داده است

    خدایا سپاسگزارم ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🥰🥰🙂🥰🥰🥰🥰🥰🥰🙂

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علیرضا جلالی گفته:
    مدت عضویت: 2017 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار

    خداروشکر که بازهم هدایت شدم به یک فایل عالی و پرمحتوا دیگه

    چقدر این سرسپردگی به نظم کائنات و سیستمی که اسمش رو خدا مینامیم به انسان قوت قلب میده

    ایمان و عمل و یک جهاد اکبر برای تغییر

    احسنت استاد واقعا همه چیز تغییر هست و من اگر بتوانم تغییر کنم که این تغییر همانطور که گفتید یک اراده پولادین میخواهد که باید جهاد اکبر داشته باشیم آن وقت نتایج هم میاید و نتایج هم با آهنگ تغییر ما تغییر میکنند و کم کم بزرگتر میشوند پس نباید انتظار داشته باشیم با اندکی کار کردن روی خودمون تغییرات آنچنانی داشته باشیم اگرچه همون احساس آرامش و احساس خوبی که داریم خودشون نشونه بهترین تغییرات و بهترین نتایج ما در آینده خواهد بود .

    پس سعی کنیم به یک تعهد برسیم برای تغییرات دائمی و رو به جلو با انجام تمرین و هرآنچه که باعث بشه ما توی مدار باشیم و جدا نشویم از روند آموزش ها و کارکردن روی خودمان

    شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    امیرعباس رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1687 روز

    سلام بر استاد عزیز امیدوارم همیشه در حال پیشرفت باشید این بحث تغییر باور ها که خیلی از دوستان اشتباه میکنند از جمله خودم که به این اشتباه مرتکب شدم اینه که می خوایم یک هفته ای باور هامون تغییر کنه

    ولی باور های ما نیاز به زمان داره نیاز به کار کردن که یواش یواش بهتر بشه و ” وقتی شروع می کنیم به تغییر باور ها یک سری تجربه ها تو این پروسه به دست می اوریم که قابل توصیف نیست و به قول استاد همیشه در حال بهینه شدنه .

    یه نکته دیگه که وقتی ما یکی از باور هامون درسته میشه اکثر باور های نادرست ما پنهان میشه و دیگه نیازی نیست برای

    هرباور نادرست بشینیم یه باور جدید بسازیم پس میایم گلچینی از باور ها رو انتخاب می کنیم و روی اون ها وقت و انرژی

    می زاریم که اون ها هی قوی تر بشن و ما همیشه در هر زمینه ای موفق تر بشیم.

    درود بر استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1828 روز

    به نام رب سلام .

    ما در جهانی زندگی میکنیم که خاصیتش تولد و مرگ است و هیچ چیز جادوانه نیست . جهانی که کوچک ترین ذره ان ثابت نیست و در حال تغییر است ، جهانی که تمام اتفاقات ان بر پایه ی تولد و مرگ شکل میگیرد و همه چیز و همه کس حد معینی را برخوردار است از آن بوته ی گوجه گرفته که وقتی می کاری تا مدت معینی به تو محصول می دهد قبل از سرد شدن هوا و میتوانی بارها و بارها از آن در آن تایم مشخص برداشت کنی و تمام نمیشود اما وقتی فصل سرما آید خشک میشود و میمیرد تا دوباره در بهار ان را بکاری و متولد شود تا اتفاقات و شرایط زندگی ما که آغاز و پایانی دارد و آغاز و پایانش را به وسیله فرکانس هایمان تعیین میکنیم . پس به هیچ چیز در این جهان نباید وابسته شد در عین حال که از آن نهایت لذت را میبری و برای هیچ چیز نباید افسوس خورد چرا که پایان می یابد و آغاز نعمتی دیگر است و این است زیبایی این جهان .

    همه در این جهان بین صفر و یک هستیم و تنها رب یک است . هیچ کس صددرصد خوب و یا صد در صد بد نیست هیچ کس از گناه مبرا نیست اما میتوانیم تلاش کنیم که به رب نزدیک تر شویم شرک را در وجود خود کم رنگ تر کنیم و به سمت یک فرکانسمان تمایل کند باید به یاد داشته باشیم همه ما خاکستری هستیم حال مایل به سفید و یا سیاه پس هیچ وقت یک دیگر را قضاوت نکنیم.

    ارادالله زیر مجموعه مشیت الهی است.

    درواقع امده است تا درک بهتری از قوانین داشته باشیم بدانیم فرکانس ایمان صد در صد یک پاسخ دارد و آن آرامش است و فرکانس کفر صد در صد یک پاسخ دارد و آن عذاب الیم است . مشیت قوانین پروردگار را به طور کلی بیان میکند اما اراده می آید مشیت را کامل میکند قابل درک تر میکند . مشیت ها ویا همان سمت ها و قوانین رب تغییر ناپذیر است .

    و مهم ترین باور که باعث میشود با اعتماد بیشتر حرکت. کنیم همان تغییر ناپذیر بودن این قوانین است چرا که ن م میگوید چون نمی دانستی اشکال ندارد برایت زیر سیبیلی رد میکنم اما نه چون تو این مدلی هستی باید بدان عمل کنی حال که نکردی مجازات میشوی نه قانون کیهان مثل قوانین ما انسان ها نیست بلکه یک اصل است یک ضرورت است . اصلی که از ازل تا ابد هست و هیچ گونه تغییر در ان پیدا نخواهد شد حتی به اندازه ذرات ریز اتمی .

    یک شبه یک نهال تبدیل نشده به یک درخت که ما انتظار داشته باشیم یک شبه حال ما از این رو به اون رو شود البته که نشانه ها از وقتی که شروع کنیم روی خود کارکردن خود را نشان میدهد اما این به معنی دگرگونی اساسی در شخصیت ما نیست بلکه ساختن شخصیت جدید صبر جمیل می خواهد که در پی ان آرامش در دراز مدت و رسیدن به خواسته های بزرگ تر همراه است .

    درسته الان متوجه این باور در خودم شدم که هرچه ثروتمند تر باشی مشکلات و مسائل و نگرانی های بیشتری داری وقتی ثروتمند نیستی آرامش بیشتری داری و خیالت راحت تر و شب سرت راحت روی بالشت میزاری و این که اگه مالت بره چون چیزی نبوده نگرانش زیاد نمی شی ولی ثروتمند چون مالش زیاد غم و غصه بیشتری میخوره وای استاد امثال این حرف ها را بارها و بارها از پدرم و خانواده ام در صحبت هایشان شنیدن و بعدش شکر رب برای این که حالشان خوب است یا این که هیچ جور نمیشه ثروتمند شد مگر از راه اشتباه و مصداق هرجا کاخی هست خانه ای ویران شده هم همین طور استاد خانواده من به شدت مذهبی هستند اما نه به شدت تا حدودی و جالب است افرادی که پدرم با آنها سر و کار دارد انسان های پولدار تمام این حرف ها را زده و تایید کرده اند و ایشان بارها و بارها این باورها را در صحبت هایشان با همکارانشان بر زبان آورده تمام این چند سال همیشه سوال بود برایم چرا پدرم به حدی از موفقیت میرسد و بعد ان سقوط میکند به پله ای پایین تر حال علتش را میدانم و همین طور زندگی خود را بخاطر تمام این ورودی های اشتباه است .

    به میزانی که من تغییر کنم آرامش در من پایدار تر میشود و نتایج هم به همین میزان پایدار شده و وارد زندگی من میشوند .

    تنها اگر بتوانیم یک باور را تنها یک باور را در زندگی خود چون باور فراوانی ایده ها و فرصت ها و ثروت در زندگی تغییر دهیم دنیایی از نعمت و برکت وارد زندگی ما میشود و البته که همین باور هم یک شبه تغییر نمیکند چرا که یک شبه ایجاد نشده است. و نیاز به الگو های محکم دارد . باید برای ساختنش از حالت ایزوله ان را در بیاورم و با بمباران کردن خود به دیدن فراوانی و الگوهای درست و ایزوله کردن باور های محدود کننده به این باور فراوانی قدرت دهیم .

    استاد نمی دانم درست متوجه شدم یا نه درباره تغییر باور ها و هدایت شدن ما به مکان هایی برای تایید باور هایمان : همانطور که مابین صفر و یک هستیم این جهان مادی هم بین صفر و یک است و ما ان مقدار از نعمت ها را دریافت میکنیم و به آن مکان ها هدایت می شویم که باورهای ما را تایید کند همه جا فرصت هست هر جا فرصت باشه ثروت ولی همه جا فراوانی نیست اگر میخواهم فراوانی را در زندگی خود تجربه کنم در اطرافم تنها باید به دنبال آن باشم تا به جاهایی هدایت شوم که سرشار از فراوانی است و تاییدی برای ساخت این باور است .

    همه جا باران اما من در غار ان باران نمی بینم و میگم باران نمیاد برای این که بخوام باران ببینم باید از جام بلند شم و قدم بردارم و برم بیرون خوب پس اولین قدمی که من میتوانم برای دیدن باران بردارم درک قانون مندی جهان و فهمیدن ان قوانین و عمل به ان در زندگیم تا قدم به قدم به بیرون غار هدایت شوم و نعمت و فراوانی ( باران ) ببینم تا از ان مکانی که هستم به مکانی بهتر هدایت شوم در زندگی خود مثلا استاد از قم به بندرعباس هدایت شد اما ظرفشان کوچک بود پس وقتی بیشتر روی خود کار کردند و ظرفشان را بزرگ تر کردند به کار بهتر از قبل با مزایای مختلف هدایت شدند .

    که نشان ان آرامش پایدار تر و بیش تر است .

    در پناه الله شاد و پیروز و ثروتمند و سالم و خوشبخت باشید در دنیا و آخرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    زیبارو گفته:
    مدت عضویت: 1590 روز

    سلام استاد عزیزم و دوستان گلم. امیدوارم که حال دلتون عالی باشه. این فایل که شنیدم گفتم بیام از نتیجه ای که گرفتم بگم. تقریبا چن ماهی میشه که با قانون اشنا شدم. درحدی که تغییر کردم در همون اندازه نتیجه در هر موردی حاصل شده. یه ماه پیش صاحبخونه اومد وگفت که خونه رو تخلیه کنید. قبلنا وقتی اینجوری میشد و ب دلیل سختی اسباب کشی من عصبانی میشدم و به زمین و زمان بدوبیراه میگفتم. ولی ایندفعه که صابخونه گفت باید تخلیه کنید من اصلا واکنش نشون ندادم و پیش خودم گفتم حتما خدا میخواد منو ب جای بهتری هدایت کنه. چن تا املاکی رفتیم گفتن که خانم خونه پیدا نمیشه و خیلی گرونه همونجایی که هستید بشینید قیمتشم هرچقد گفت قبول کنید خونه ها خیلی گرونه برای اجاره ولی من به محض شنیدن این حرفا فورا با خودم تکرار میکردم اتفاقا کل شهرمون پر از خونه هست. و خداوند یه خونه ی عالی با قیمت مناسب به سمت من هدایت میکند. اینو تکرار میکردم مینوشتم و سعی میکردم احساسم خوب باشه. تقریبا نزدیک به سی تا املاکی رفتیم همشون رد کردن یا نداشتن یا قیمتش خیلی بالا بود. ولی ناامید نشدم وسعی کردم باور سازی رو ادامه بدم. سپاسگذاری کنم. هی نجوا میومد که ببین چقد فقیری الان مجبوری بری یه خونه بگیری که تمیز نباشه امکانات نداشته باشه. ولی گوش نمیکردم پامیشدم میرفتم پارک و بخاطر زیبایی ها شکرگذاری میکردم. بعضا احساسم بد میشد اشک میریختم ولی بازم زیبایی ها رو تحسین میکردم از ماشین های گرون قیمت تا خونه های شیک و… چن روزی گذشت همسرم گفت یه نفر میگه یه خونه ای هست بریم اونجا روببینیم من گفتم نمیام. گفت قیمتش هم فلان قدره. گفتم ولش کن من نمیام ده میلیون کم داریم. گفت من میرم ببینم اگه خوب بود تو هم میبرم. رفت اومد گفت خونه خوبه اون ده میلیونم پدرم خودش قرض داد اجاره نامه رو نوشتیم. منم اصلا هیچی نگفتم. با خودم گفتم خدا دوس داره من در ارامش باشم و مطمئنم بهترین خونه رو به سمت من هدایت میکنه. بعد اینکه کلید اومد دستم رفتم خونه رو دیدم به محض اینکه در باز کردم فقط یه لحظه محو شدم. کپ کردم.پنجره های خونه باز میشن به طبیعت و درخت.چقد فوق العاده بود.تو پنجمین مرتبه اپارتمان منم و کل شهر میتونم ببینم.ماه و اسمون که خیلی دوس دارم قشنگ شبا دیده میشه قبلا چن ماه پیش تو دفتر ارزوهام نوشته بودم یه خونه میخوام که ویوش درخت و رو به غروب خورشید باشه. نوساز باشه. کابینتاش تمیز باشه. سرویس بهداشتیش رو به پذیرایی نباشه. تراس داشته باشه. انگاری خدا به جای من اومده بود خونه رو پسند کرده بود. شبا که میخوابم ماه میاد درست از پنجره اتاقم دیده میشه کیف میکنم. از روزی که اومدم خونه جدید رهاتر شدم. سپاسگذار تر شدم. قبلا باید میرفتم پارک تا غروب ببینم یا درختارو ببینم ولی الان لم میدم رو مبل و از پنجره درخت ها رومیبینم و غروب خورشید تماشا میکنم. و روزی هزار بار تکرار میکنم قانون جواب میده به اندازه ای که روی خودم کارکنم و ذهنمو کنترل کنم. وقتی در مدار درست قرار بگیرم خدا همه ی بهترینا هارو به سمتم هدایت میکنه همانطور که این خونه رو ب سمتم هدایت کرد. سپاسگذارم خدایا

    ممنونم از استاد و بقیه دوستان. بهترین هارو براتون میخوام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  6. -
    حسین گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    سلام .به نام خداوند بخشنده مهربان .فایلی که به عنوان گفتگوی دوستان در سایت بارگزاری میشه یکی از محبوبترین فایلهای دانلودی است .بسیار آگاهی بخش و تاثیر گذار .این فایل هم که عالی بود ،علی الخصوص اینکه شبیه یک مصاحبه بود از جانب دوست عزیزی که میشه گفت تا حدودی بر خیلی از قوانین مسلط بود.موردی که برای من جالب بود اینکه افرادی که به مرور با دوره های استادپیش میروندیک ایدئولوژی مشخص و ثابتی را در پیش می گیرند .مثلا اگر من به طوراتفافی در خیابان با یکی از افراد سایت ،حتی آنهایی که فقط از فایلهای دانلو ی استفاده می کنند برحورد نمایم ،از جنس صحبتها و نوع تفکر. قشنگ میشه فهمید که دیدگاه و افکارش حول حوش چه محوری میچرخه.و هر چقدر این جور اتفاقات ،آشنایی با دیگر اساتید این حوزه را می بینم بهتر وبهتر وزن و جایگاه استاد عباسمنش برایم واضح تر میشه.و به نظرم کسانی که از اول با دوره های استاد عباسمنش بوده اند و الان تدریس می کنند بهتر اینست که رها نکنند و همین الان باز با دوره های استاد پیش بروند ..برای همگی آرزوی موفقیت و شادکامی در تمامی مراحل زندگی دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    امیرحسین عاشوری گفته:
    مدت عضویت: 1477 روز

    سلام استاد

    یه سوالی داخل ذهنمه که هیچ جا داخل سایتتون جوابشو پیدا نکردم یا اصلا این سوال اشتباهه والا نمیدونم فقط یه معمایی هست داخل ذهنم خب بریم توضیح بدم سوال خودمو

    استاد من شاید این اکانتم کم ستاره باشه چون اکانت قبلیم پریده و این اکانت جدیده من تمام فایل رایگان شمارو دیدیدم قبلا چندین بار چندین بار و فقط یک سوال دارم که جوابی براش پیدا نکردم فقط یکی فقط یکی

    داخل تمام دوراه های شما و فایل های دانلودی بحث سر عوض شدن شخصیت هست و شما در هر حوزه مثلا(پول و روابط و سلامتی و هدف و قرآن و همه چیز) دوتا موالفه مادر رو توضیح میدید بدون شک اونم ۱داشتن باور مناسب ۲داشتن یک عشق که برای زندگی به سمتش برید و بعقیه چیز های فرعی هم توضیح دادید کامل از قوانین گرفته تا همه چیز

    استاد در رابطه با باور مناسب که خب همه چیزو توضیح دادید و بستگی به خودمون داره و با اون کاری ندارم اما اما اما اما در رابطه باعشق واقعا خیلی سوال دارم

    مثلا :شما دوای درد همه چیزو یک شاخشو به داشتن عشق ربط دادید که واقعا درسته . مثلا میگید:برید دنبال کاری که عاشق هستید. و یا مثلا دنبال مسیر برید که عاشق هستید. استاد عشق چیه خداییی که انقدر مهمه نمیخام فلسفی صحبت کنم.

    آیا عشق چیزی هست که ما به وجود میاریم در دنیا مادی؟؟؟؟؟ یا از قبل در وجود ما بوده و باید اونو پیدا کنیم؟؟؟؟ یا اصلا پیدا کردن عشق زندگی یک هنر هست که باید یادبگیریم؟؟؟؟؟ یا از تضاد ها به وجود میاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یا اصلا به طور ذاتی انسان عاشق کاری میشه که براش زحمت و تلاش کرده؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مثلا فرص کنیم فردی از درس خوندن بدش میاد به طور کامل آیا اون فرد میتونه خودشو عاشق درس کنه؟؟؟؟؟؟ یا نه باید درس کنار بزاره؟؟؟؟

    کلا سوالم به طور جامع اینه :حالا که انقدر عشق مهمه. چطوری عاشق بشیم؟ یا اصلا این سوال اشتباهه؟

    اگه فایل درمورد این که چطور عاشق بشیم بود تو سایت. خیلی خوب میشد

    داخل این سوال منظورم از عشق فقط عشق زندگی هست نه عشق روابط بین آدم ها

    من حدودا ۱۸ سالمه و این بزرگ ترین سوال زندگیمه که داخل برهه ای این سوال مسخره داخل ذهنم دونستم چون جوابی نداشتم و سرگرم فعالیت ها کردم خودمو تا خودم ببینیم واقعیت چیه. اما الان از شما میخام پاسخ بدید به این سوال من حتی اگه داخل محصولی گفتید اونو معرفی کنید که بعید میدونم وجود داشته باشه همچین پاسخی

    اگه کسی هم میدونه لطفا با تجربیاتش پاسخ بده نه با خیالاتش

    ممنون از شما استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      کیمیا جهانی گفته:
      مدت عضویت: 2654 روز

      دوست عزیز سلام

      امیدوارم حالتون خوب باشه

      من جواب سوال شما رو بر اساس برداشتم از حرفهای استاد و تجربه ی خودم میگم.

      این عشقی که ازش صحبت میشه فعالیتی هست که شما بهش علاقه دارید و وقتی اون فعالیت رو انجام میدید گذر زمان رو احساس نمی کنید و حتی اگر بابتش پولی دریافت نکنید هم حاضرید اون رو انجام بدید.

      مثلاً فرض کنید من عاشق بسکتبال هستم و دائم راجع بهش صحبت میکنم و اگر کسی بخواد چیزی یا تکنیکی راجع به بسکتبال بهش یاد بدم با عشق اینکار رو انجام میدم و وقتی دارم بسکتبال بازی میکنم یا آموزش میدم، لذت میبرم، خسته نمیشم و حتی اگر دستمزدی دریافت نکنم هم حاضرم اون کار رو انجام بدم.

      برا اینکه خیلی براتون غیرقابل لمس نباشه من مثالی از خودم میزنم من زمانی که دانشجوی لیسانس بودم به رشته م علاقه نداشتم و هرچقدر خودم رو سعی میکردم متقاعد کنم که درس بخونم فایده نداشت اما در عوض عاشق زبان انگلیسی بودم اصلا تو دانشگاه درسهای خودم رو نمیخوندم اما کتابهای زبان رو دائم میخوندم شبها قبل از خواب لغت میخوندم و …. . بعد از اینکه فارغ التحصیل شدم و مدتی دنبال کار گشتم و البته کارآموزی رفتم دیگه مطمئن شدم من به این رشته علاااقه ندارم، عاقا زوری که نیست‌ !

      بعد اومدم شروع کردم واسه رشته ی آموزش زبان انگلیسی شروع کردم به درس خوندن برا کنکور‌. باورت نمیشه اما من نیازی نبود خودم رو متقاعد کنم یا عذاب بکشم برا درس خوندن یا بگم ای بابااااااا! بازم کتاب! بازم درس …!

      من با علاقه میخوندم به چیزهایی که میخوندم فکر میکردم و اصلا برام عذاب آور نبود. من به راحتی رتبه ی سه رقمی ‌‌‌‌‌کنکورشدم ‌‌بلافاصله بعدش مشغول تدریس شدم و خیلی لذت میبردم از کارم‌ و از شغلم. با اینکه هر دو رو همزمان انجام میدادم تو هر دوش موفق بودم و نسبت به همکلاسی هام که کار نمیکردن و فقط درس میخوندن نمره های بهتری با تلاش کمتر می‌گرفتم. به نظرم همه ی اینها به خاطر عشقی بود که به این رشته داشتم‌.

      در مورد اون قسمت از سؤالتون که این عشق از کجا میاد؟

      باید بگم نیاز نیست نگران این موضوع باشید شما یا میدونی چه کاری دوست داری همین الان یا نمیدونی!

      اگر میدونی که همون رو ادامه بده و برو سمتش و اولین قدم رو بردار براش‌.

      اگر هم نمیدونی، استاد فکر‌ میکنم توی دوره ی راهنمای عملی بود که گفتند برید به مدت مثلا یک ماه یه جایی تنهای تنها بمونید و فکر کنید

      توی طبیعت بدون گوشی و بدون هر عامل حواس پرتی دیگه فقط بشینید, بنویسید, و فکر کنید که به چه چیزی علاقه دارید و وقتی مطمئن شدید دیگه تعلل نکنید و به چیز دیگه ای فکر‌ نکنید و روی همون موضوع تمرکز کنید. البته با احترام به استاد عزیز من فکر میکنم شاید این موضوع برای همه امکان پذیر نباشه مثلا من خودم به عنوان یک دختر نمیتونم همچین چیزی رو با خانوادم مطرح کنم که میخوام مدتی رو تنها جایی بمونم و علاقه م رو پیدا کنم.

      اما از خودم و از خدای خودم پرسیدم و واقعاً جواب گرفتم گاهی اوقات همون لحظه جواب رو میگیرید گاهی وقتی دارید کتاب دیگه ای میخونید یا یکی از فایلهای استاد رو می‌بینید به ذهنتون میرسه ‌‌.

      امیدوارم که جواب سوالتون رو گرفته باشید ‌.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    حسین گرزدین گفته:
    مدت عضویت: 1901 روز

    اونقدر قسمت اول حرف ها عالی بود که نتونستم نیام این قسمتم گوش کنم .

    وقتی قوانین ثابت است تو خیالت راحته که نتیجه میده وقتی میدونی کلید بزنی چراغ روشن میشه مکه میشه آدم نگران بشه ک چراغ روشن نشه مگه میشه صد در صد ن ما میدونیم.

    تو با باروت با فرکانس تعیین میکنی ک چقدر به تو داده خواهد شد نه اینکه الان قوانین تغییر کرده خدا عوض شده ک تو دریاغففت بیشتری داری ن فقط تو ، شخصیتت یاورت تغییر کرده ک جهان برای تو تغییر کرده وگرنه همه چی از قبل بوده و هست.

    این جمله نعمت ها بینهایت و فرصت ها هر روز بیشتر میشه رو اگه بتونیم باور کنیم به قول استاد کن فیکون میکنه همه چی رو ولی هیچی یردفه ای نمیشه باید کار کرد باید بها داد باید صبر کرد صبری ک از ایمان میاد صبری ک میدونی نتیجه میده.

    چقدر از از این حرفتون که استاد نتایجتون گواهه همین حرفه خوشم میاد که میگین فارغ از کل دنیا و اتفاقات شما به سمتی میرین که باورهاتون در همون راستاستو لا غیر و خدایی که قوانینش ثابته و دوباره میخام سپاس گذارش باشم که این قوانین رو گذاشت که خیالمون از همه چی راحت باشه خدایا شکرتتتتتتتتت

    عالی هستین استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    امید هدایت گفته:
    مدت عضویت: 1679 روز

    سپاس بیکران بابت این آموزه ها و آگاهی های بی نظیر. هیچ چیز در این دنیا تصادفی نیست. خداوند بی همتا، با قوانین بی بدیل و بی نظیر و بی تغییر این قدرت را به تک تک انسانها داده است که خود کیفیت زندگی شان را رقم بزنند. چطور؟ با انتخاب افکار و باورهایی که دارند. مادام که از این قوانین قدرتمند به درستی استفاده کنیم، جریانی از ثروت و خیر و برکت و سلامتی و فراوانی را در زندگی خود جاری کرده ایم. خداوندا، کمک مان کن از این آگاهی های بینظیر در هر لحظه بهره مندشویم و شکرگزار و قدردان آن باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    حسین شاه بیکی گفته:
    مدت عضویت: 1442 روز

    سلام استاد عزیز .وخانم شایسته عزیز

    ازشما سپاسگزارم بابت این اگاهی هایی که برای ما ودوستان توضیح دادین.وچه زیبا خداوند وقوانین بدون تغییر خداوند رو به واسطه شما شناختم.وخداوند راشاکرم که مرا هدایت کرد که در مدار این اگاهی ها قراربگیرم .چون این خودش هدایت بزرگی است که درمسیر شنیدن ومهمتر از ان فهمیدن وعمل کردن قراربگیریم.برای خودم همیشه سوال بود که قران میگوید اگر خدا بخواهد.نعمت میدهد یا هدایت میکند.ولی باشنیدن این جملات زیبا وکامل از زبان شما که فرق بین خواست واراده خداوند را برایمان توضیح دادین.مطلب کاملا برایم باز شد وبه سوالاتم پاسخ داده شد.واینکه دریک جای دیگر از زبان شما شنیدم که اینکه خداوند بخواهد سرنوشت یک نفر را ازقبل تعییین کند وانسان محکوم به زندگی ازقبل مشخص باشد با عدل خداوند ناسازگار است.ذهنم ساکت میشه هزاران مرتبه خداراشکر میگویم.که خلقت زندگی ما انسانها به دست خودمان وباورهایمان رقم میخورد.

    یک مطلب دیگه ای روهم یاداوری کنم.چون بعضی وقتها شیطان انسان را وسوسه میکند که به قوانین شک کند.با اینکه خودم خیلی نتیجه گرفته ام

    ولی همیشه ایه ۷ سوره ابراهیم را به خودم یاداوری میکنم.ومیگویم خداوند که وعده الکی نمیدهد.وبا توضیحات زیبای شما که درمورد شکر گزاری دادین ذهنم را ارام میکنم وخیالم راحت میشود که اگر شکرگزاری کنم برمن ونعمتهایم افزوده میشود.بازهم ازشما وخانم شایسته عزیز سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: