گفتگو با دوستان 43 | نقش احساس خوب در تغییر شرایط - صفحه 10
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/11/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-11-09 06:58:292024-04-27 07:57:25گفتگو با دوستان 43 | نقش احساس خوب در تغییر شرایطشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ویسرلی امری
سلام بر استاد موحد ومریم جان شایسته بانو
وهزاران درود بر یاران وشاکردان مکتب الله جل جلاله
استاد عزیزم بابت این فایل بسیار سپاسگزارم که تاکید مومد شما راجع به تمرکز بر نکات مثبت است
ویاد آوری اینکه ذهن ما کارخانه تولید فکر هست شبانه.روز درحال تولید افکار وباور میباشد ،وزمانی که افکار وباور های نامناسب ومنفی رو بعنوانورودی ذهن بپذیریم قطعا خروجی به مراتب
ناجالب تر و سمی تر از ورودی خواهد بود واینجاست که باید طلب باری ومدد کنم که بار الها
از هر خیری که از سمت تو باشد سخت نیازمندم و سرتسلیم فرود بیاریم به درگاه حق تعالی و درخواست هدایت کنیم که قدرت اایتناهی رب العالمین به کمک مون بیاد قدرت نجواهای ذهنی رو کاهش بدیم تا بتونیم افسار ذهن چموش رو بدست بگیریم وهمانطور که شما خیلی بهتر از ما عمل کردید شکر گزار بسیار بسیار بسیار شیوه کارآمد وتاثیر گذار واظهار تسلیم وبندگی به درگاه
خدای عزوجل میباشد .من هم با این شیوه ونوشتن ویادآوری داشته ها نعمت های خدای مهربان به آرامش ذهنی فکری می رسم ومدام از خداوند عالم سپاسگزاری میکنم قطعا تجربیات شما ودوستان موحد هم شاهد این موضوع است که چقدر به آرامش درونی کمک میکنه افکارمون رو تحت کنترل ما درمیاره..
امیدوارم به لطف پروردگار بتونم بتدریج وبه سادگی وآسانی در مسیر توحید ثابت قدم واستوارباشم.
درپناه رب مهربان شاد وموحد وسلامت باشید .
به نام خالقی که قدرت خودش رو به ما داد تا زندگیمون رو اونطور که دوست داریم بسازی
سلام به همه دوستان همراه مخصوصا استاد عزیز و خانم شایسته
اول از همه خدایا شکرت که من در این مسیر هستم و راه درست رسیدن به خواسته هام و زندگی دلخواهم و تجربه این زیبایی ها و فرصت بودن در این دنیای خوب رو به من دادی و راه حل ها رو هم به من هر لحظه یاد میدی .
چقدر خدا برنامه ریزیش قشنگه که من رو امروز به این فایل خوب هدایت کرده و فرصت این رو به من داده تا از آگاهیهاش استفاده کنم و در مسیر هدایت به خواسته هام قرار بگیرم ، چون دقیقا شرایط مهرک عزیز و من مثل هم هست و خیلی شرایطمون نزدیک به همه که البته اینا همش به خاطر قانونمندیه جهانه و دوره دوازده قدم رو انجام میدم که من رو هدایت کرده به این مسیر زیبا و استفاده از تمرین های اون که کانون توجه من رو هدایت کرده به اون چیزی که میخام من هم از فرصت استفاده میکنم و قانون رو مرور میکنم که ما خالق شرایط و زندگی خودمون هستیم با ورودیهای ذهنمون و کانون توجهمون و زندگیمون همونطور رقم می خوره که تنها خودمون بخوایم و هیچ عامل دیگه ای در این کار تاثیر گذار نیست و برای عوض کردن توجهمون باید افکار غالبمون همون باورهامون رو کم کم عوض کنیم و این کار به ظاهر راحت رو جزیی از زندگیمون قرار بدیم ، با داشتن احساس خوب که در نتیجه نهایی هم هست و طی کردن تکامل برای رسیدن به خواسته ، و صددرصد طی کردن این مسیر به همون اندازه انرژی میبره که باورهامون ساخته شدن.
نکته ای که من ازین نشانه گرفتم تمرین کردن لحظه ای برای مونیتورینگ ورودی ها و احساس هست چون برای عوض کردن باورها باید احساس خوب داشته باشیم که مثل قطب نمای ماست.
حالا می پردازیم به ارسال بهترین فرکانس
خدایا شکرت برای این دنیا و خلق اون و این قانون راحت و لذت بخش
خدایا شکرت برای هدایت من به این راه زیبا و تجربه بهترین چیزها
خدایا شکرت برای وجود استاد و خانم شایسته مهربان
خدایا شکرت برای همراه بودن با این دستان مهربانت
خدایا شکرت برای فرصت تکرار این زیباییها
و خدایا هزاران بار شکرت.
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
ممنون استاد عزیز هستم که این فایل های ارزشمند را برای ما اینگونه گرد آوری می کنند و با گوش دادن به این فایل ها واقعا حس و حال من خوب و عالی می شود
حس و حال خوب من
افکار من
ترس های من
درگیری هایی که من در ذهن خودم دارم
مشکلاتی که در ذهن خودم دنبال می کنم
همگی اینها جریان زندگی من را می سازد
هر چه من حال خوب داشته باشم بی شک جهان هم اتفاقات خوب را برای من فراهم می کند
واقعا کنترل کردن ذهن خیلی مهم است و هر چه بیشتر بتوانم روی خودم کار کنم بی شک من موفق تر و پیروزتر خواهم بود
همه چیز برای من از زمانی شروع شد که قدم در راه تغییر گذاشتم و خواستم که برای خودم بهترین ها را داشته باشم
تغییرات برای من زمانی شروع شد که باورهای خودم را شروع به تغییر دادن کردم
خواستم روی خودم کار کنم
نتایج آرام آرام در من شکل گرفت
همه چیز به بهترین شکل و حال ممکن در حال انجام شدن است
واقعا می توانم روی خودم و باورهای خودم کار کنم و در نهایت به آرامش درونی رسیدم
همین آرامش برای من واقعا اتفاقات خوبی را رقم زد و توانستم در کسب و کار خودم هم موفق بشوم
این را درک کرده ام که همه چیز برای من دست یافتنی است
همه چیز را من می توانم به دست بیاورم
خداوند را ممنون هستم که من را به راحتی و آسانی هدایت می کند
خداوند را ممنون هستم که به من راه و رسم رفاقت کردن با خود را به من یاد داده است
از او کمک بگیرم من موفق خواهم بود
خداوند همیشه برای من بهترین ها را رقم خواهد شد
سپاس از خدای مهربان و هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
یارب العالمین
سلام به دوزوج خوشبخت بهشتی
سلام به همه دوستان عزیزم
خداروشکر هدایت شدم به این فایل زیبا
استادعزیزبه یک اصل اشاره میکنه که افکار وباورهای ماست که کل اتفاقات زندگی مارو رقم میزنه، واین اصل چقدر فرار هست، و روزی میلیونها بار بخودم بگم باز کمه، چون ذهن خودم رو خوب میشناسم که اگر به تضادی بخوره سریع میخواد عوامل بیرونی رو مقصر بدونه و این تعهد که من هستم دارم با افکار و باورها وکانون توجهم اتفاقات زندگیم رو رقم میزنم، باعث میشه به یه احساس آرامش برسم، اینکه اگر من دارم با فرکانسام اتفاقات رو چه توجهت مثبت و چه تو جهت منفی خلق میکنم، پس میام روی یسری باورهای درست کار میکنم، ادامه میدم، ادامه میدم، ناامید نمیشم چون باورهای مخرب من یکشبه بوجود نیومده که انتظار داشته باشم با چند وقت کار کردن زندگیم از این رو به اون رو شه، اینم باز برمیگرده به کمالگرایی که انتظارات خیلی بزرگ داشتن به نسبت باورهای تکاملیمون، باعث میشه تو مسیر دلسرد شیم، باعث میشه شکرگزار نتایج کوچک نباشیم و باعث توقف ما تو مسیر درست باشه، من باید شکرگزار اتفاقات وشرایطی که با کارکردن روی باورهام میگیرم باشم، وگرنه با عدم تایید وتحسینشون باعث میشه که کارکردنم ادامه دار نباشه، ذهن کارش اینکه تو مسیر ناامیدی و ترس و غم نگهم داره من باید جهتش بدم و جهت دادنش دیدن نتایج و تحسینشون حتی به کوچکترینشون هست که بهش الگو و منطق مناسب بدم تا روند باورهای درست نتیجه بخش تر و لذتبخشتر باشن.
احساس غالب ما هست که اتفاقات عظیم زندگیمون رو رقم میزنه پس باید مسیرهایی رو برم که در طی روز احساسم بهتر باشه، همین بودن در این سایت الهی خودش فوق العاده انرژی و ارتعاش رو بالا میبره، یاداوری موفقیتهای گذشته که اونم باعث میشه توجه بر موفقیت باشه، توجه بر داشته و شکرگزاری که اونم فوق العاده ارتعاشمون رو بشدت بالا میبره، ورودیهای مناسب بدی، خروجی مناسب تحویل میگیری، پس تو تعاملاتم باید خیلی جدی تر باشم، رسانه های تصویری که فوق العاده مخرب هست که خداروشکر از این رسانه های مخرب اومدم بیرون.
چقدر گفتگو با دوستان فوق العاده اس و وقتی میشنوم میبینم که اکثر ماها تقریبا یجور باورهای مخرب داریم، همینطورکه دوست عزیزمون اشاره کردن که قبلا ایشون تمرکزشون روی خواسته ها بود و اونچیزایکه داشتن رو شکرگزار نبودن واقعا همینطوره منم دقیقا تو برهه هایی از زندگیم هی تجربه اش میکنم که رسیدن به نتیجه برام مهم میشه که باعث میشه کمتر داشته هامو ببینم واینکه استاد هزاران بار فریاد میزنه آقا جان با احساس خوبکه میتونید به خواسته هاتون برسید، تنها راه پر کردن این فاصله فرکانسی، تنها راهش احساس خوب هست
اولین قدم اینکه بپذیریم هر جایکه هستیم توسط باورها و افکار ما ایجاد شده، بقول استاد عزیز این شرایط الله بختکی بوجود نیومده، پس پذیرش شرایط کنونی و اقدام بسمت بهبودگرایی اصل این قانون
دومین قدم به صلح رسیدن با خود هست که به احساس بهتر برسیم. با تمرکز و شکرگزاری بخاطر داشته هامون.
استاد عزیز بینهایت ازتون سپاسگزارم بابت آگاهیهای خالصی که به اشتراک میزارید.
بنام خدا ،
سلام استاد عزیزم وهمه دوستان عزیزم که باحرفاشون همیشه بهم تلنگر زدن،راجب تغییر شخصیت وحرفهای دوست عزیز باید بگم که من هم دقیقاً قادر به دیدن زیبایی ونعمتها نبودم ،واین تغییر بنیادین من توی شخصیتمه وشده جزئی اززندگیم ،من دارم تلاش میکنم روزهامو بادیدن نکات مثبت بگذرونم ،چون ذهنم مدام تمرکزش روی منفی فوکوس میکنه چون یک عمر اینجوری عادت کرده ،من هم خواسته م مهاجرت به ترکیه س واقعا دوسش دارم ،وقتی این دوست عزیزازتجربه ش میگه من حس خوبی گرفتم ومن تنها کاری که باید بکنم اینه که تمرکزمو اززیبایی برندارم ،من خیلی چیزهارو بعید میدونم چون نگاهم محدوده وفقط این لحظه رو میبینه صحبت های مهرک عزیز بهم این نویدرو داد که میشه فقط کافیه بخوای ،من میپذیرم چیزی که الان توزندگیمه عالیه ،وخداروشکر دراین شرایط حسم خوبه ،آرومم،عالی ام ،سلامتی دارم من به خاطر خیلی چیزها خداروباید شکر کنم یکیش همینه که اینجا هستم دارم این حرفها رو گوش میدم ،ازاینکه تواین مسیرم ،ازداشتن دوستهای خوبم ،ازحس فوقالعاده عالی الانم ،آرامشم،خدایا شکرت که داره کلی اتفاق خوب توزندگیم میفته ومن فقط باید ببینمشون ممنون از مهرک عزیز ،استاد وهمه دوستان
به نام رب یگانه فرمانروای کیهان کسی که قدرت آسمان ها و زمین در دستان اوووست
درود و سلام استاد نازنینم و درود و سلام بر دوستان ارزشمندم و جناب مهرک عزیز
مهرک جان بسیار تحسینتون میکنم
استااد جانم من از هر ثانیه صحبت های شما خیلییی لذت میبرم و اخیرا جوری شده که برای گذر کردن از یک دقیقه صحبت هاتون باید فایل رو استپ کنم تا بتونم هضمش کنم و بتونم ادامه بدم و خووب میدونم که این نشونه رشد منه و من تا به کنوون بارها و بارها اینو در شنیدن فایل های شما تجربه کردم.خیلییی بابتش از پروردگارم سپاسگزارم.
دقیقاا خاطرمه این تجربه رو برای دوره عزت نفس هر باااره دارم.بار اولی که گوش کردم کجا و باار دوم و باارهای بعد.
در مورد دوره کشف قوانین زندگی همینطور
در مورد کتاباتون همینطور
در مورد فایل های رایگانتون همینطور
من نمیدونم برای باار چندمه در دفعات و زمان های متعدد به لطف خدا به این فایل هدایت شدم و اولین باری که شنیدمش خاطرمه روزای اولی بود که ما هم به ترکیه مهاجرت کرده بودیم و من ذوووق مرگ ترین بوودم خووشحاال ترین بوودم.
میدونید استااد من به لطف آموزش های شما تمام تلاشم رو کردم تا هیچ زمان بدنبال تایید دیگران نباشم و برای دل خودم و طبق سبک شخصی خودم زندگی کنم امااا نمییدونید وقتی تایید خدا قوت گفتن و رضاایت و تحسین استااادت رو میشنوی خیلیییی لذت بخشه.حس میکردم با من حرف میزنید.
چقدر من خوشحال شدم که سلیقه ی محل زندگیم با شما یکیه.البته که منم اگه بخوام جای دیگه ای جز این بهشتی که پروردگارم برام مسخرش کرد تا درش زندگی کنم گزینه ی بعدی تو ذهنم باشه انتخابم آمریکا و ایالت فلوریداست.
تاکیدات و صحبت های شما مثل استاد زبان دوره پریپریشن ما قلب و ذهن آدم رو باز میکنه.سپاااسگزارتووونم.
با تمااام قلبم.به قوول جناب مهرک کلمات نمیتونه لوب مطلب رو بیان کنه و ایمان دارم فرکانسم رو و حسم رو دریافت میکنید.
دقیقاااا ماهم تجربه ی مهرک جان رو داشتیم و براحتی مهاجرت کردیم و دستان خدا از زمین و آسمان برای انجام ماموریتشون برای خدمت رسانی به ما اومدن.
دقیقااا من رسیدم به جایی که گفتم ببین دیگه ته خووشبختی همینه و گفتم خدایا یعنی بازم میتونم بیشترشو بخوامو داشته باشم؟
خواسته های جدید و بیشتر و بزرگتر اوومدن و من بیشتر رشد کردم و احساااس میکنم دقیقا دارم یک رشد فرکانسی رو تجربه میکنم.دقیقاااا حسش میکنم.آرامشم بیشترههه الهاماتو بازم واضحتر دارم درک مییکنم احساس میکنم شناختم نسبت به خودم بیشتر شده شجاعتم بازم بیشتر شده ازینکه خودمو باازم تجربه کنم یه حس اشتیاق به زندگی شدیدی در من ایجااد شده یعنییی اشتیاااقه بوود یه لول آپ رو دارم به وضوح تجربه میکنم و بابتش با تماااام وجوودم از پروردگار عالم سپاسگزاارم.
و اینکهههه من به طرق مختلف دارم تایید خرید دوره الهی 12 قدم رو میشنوم و دایم میام در موردش اقدام کنم باز میگم حالا صبر کن یه بار دیگه دوره کشف قوانین رو گوش کنم و ایندفعه کامنت هم بنویسم.نمیدونم من چرااا تو محصولات کامنت نمیگذارم :)))) بعد میرم 12 قدم رو شروع میکنم.از وقتی شروع به مرورش کردم اصلا از یه بعد دیگه دارم درکش میکنم.
اماااا فکر کنم به زوودی همسفر بشم با دوره 12 قدم امااا بازم عجله نداارم.من دارم از یکایک لحظات زندگیم لذت میبرم و ازین رشد و تکامل و سیر زندگی لحظه به لحظم سر خوشم.
استاد من تو زمینه کاریم میشه گفت دیگه بعد از مدت هااا دارم کم کم شروع میکنم که مسیر خودم رو برم یعنی هنوز با همسرم هم فکری میکنم اما تقریبا سه روزه که استارت مرور و یادآوری کار خودمم زدم و الان میبینم این فاصله باااید میفتااد و من اصلا مطالب و درک موضوعات به حدی برام عمیق تر شدهه و به وضوح دیدم اون روزایی که نگران بودم از عقب افتادنم یا عجلممم برای ورودم به این کار تماامش برای رشد من بوده.در واقع این کار چیزیه که من دارم از صفر استارتش میزنم.یه زمینه کاریه دیگه هم که به لطف رشد درونیم و بیشتر باور کردن خودم براحتی توسط دستان پروردگار بهم الهام شد رو فعلا گذاشتم کنار تا در فرصت مناسب بتونم روش انرژی بذارم.به این علت که میخوام با تمرکز لیزری بعد از انجام یک مهم به مهم دیگه بپردازم.عجله براش ندارم چون هدف لذت بردن از مسیر هست.
من دارم میفهمم وقتی گفتید که رشد کنید ایده های ساده بهتون گفته میشه و میبنید که شدنیه و اصلا حس خواستن و اجرایی کردن این ایده اومد که بهم بگه ببین تو اینو هیییچ وقت در درون خودت حتی اگه دیده بودی اما باور نکرده بودی که میتونی انجامش بدی.هر زمااان به ذهنت رسید خلافش بود که نه نمیییشه بیخیاال و حتی جرات نکردی که یکم بهش پر و بال بدییی.چی شد یهو الان میبینی آره مییشه اتفاقااا عاالیم مییییشه و میفهمم که بابااا من بااازم لول آپ شدم و واااای عشششق میییکنم.
خدااای من
من به یه درجه دیگه ای از صبر رسیدم به یه درجه دیگه ای از عجله نکردن رسیدم به یه درجه دیگه ای از عملگرا بودن رسیدم به یه درجه دیگه ای از درک روند تکاملی رسیدم به یه درجه دیگه از آرامش و باور داشتن فراوانی رسیدم به یه درجه دیگه از خودشناسی رسیییدم و من سپاااسگزار پروردگااارم بابت دونه دونشون.
من اصن تازه فهمییییدم که چقققدر خفنممم انگازی تازه بیشتر میفهمم چه لعبتییییم انگار بیشتر عااشق خودم شدم.وااای فکر کنین من 35 ساله دارم تو این بدن زندگی میییکنم و هر روز تو آیینه دیدمش مگه میییشه آخه این کشفیات جدییید.پوووف رسما من الان جاذبه رو درک نمیکنم :)))))))))))
میدونید اگه منه قبلیم چندین ماه پیش وارد این کار میشد چیزی جز ضرر تجربه نمیکردم.چون اساس این کار نداشتن عجله نداشتن نگرانی داشتن آرامش و به دور بودن از طمع و حس انتقامه و من باورم نمیشد که انقدر این مدت تمااام مسایلی که پشت سر میگذارم و دونه دونه حلشون میکنیم با عشق جانم داره هر روز من رو رشد میده و من چقددر بزرگ تر شدم.
خیلیی خوشحالم خیلیییی سپاسگارترم و خیلییی راضیم.
استااد من حرفاتونو میشنیدم حتییی تکرارشون میکردم اما درکشون نمیکردم.دقیقاااا مراحلی که توی دوره کشف قوانین میگفتید رو بدون اینکه بدونم داشتم طی میکردم.
حتییی باید نت های دوره عزت نفسمم مرور کنم.دیروز که مجددا خوندمشون حس میکردم یه قدرت عجیبی تو این جملاته که خاطرمه بارهای اول به گوشم فقط حرفای قشنگ و امیدوار کننده میومدن و اما الان یه دنیا تفاوت دارن برام.
واای میدونید یه حس شوقه ابتدای مسیر رو دارم.یه حس سرخوشی از ایمان تجربه ی اتفاقات جدید مثل اردوهای دوران بچگیمون که شب از ذوقشون خواب نمیرفتیم.
استاد جانم خواستم که بهتون بگم بدونییید که دووستون دارمااا و سپااسگزارتووونم.
سپاسگزار پروردگارم برای خلقم برای دادن این فرصت زندگی بهم و تمام رزق و نعمت های وسیعی که در وسعت بی انتها در اختیارم قرار داده.
در پناااه حق باااشید
●اولین قدم برای تغییر ،پذیرش شرایط فعلی هست اینکه بپذیریم هرچیز که الان تو زندگیمون وجود داره توسط خودمون به وجود اومده از بعد سلامتی روابط کار اعتبار و ثروت و هر ان چیزی که هست اینها شانسی نیومده الابختکی نیومده به زور نیومده یا توسط کسی دیگه حالا خوب یا بد توسط خودمون فقط و فقط ایجاد شده!
●دومین قدم اینه که با شرایط فعلی به صلح برسیم
چیجوری؟با تمرکز روی داشته هامون و سپاسگزاری برای چیزهایی که داریم
○اگر نتونیم یک روزنه ای حداقل پیدا کنیم برای اینکه به احساس خوب برسیم نمیتونیم زندگیمون رو تغییر بدیم
باید چیزیو پیدا کنیم برای سپاسگزاری برای اینکه حداقل احساسمون یکم بهتر شه
○سپاسگزاری باید قلبی باشه و برای چیزهایی سپاسگزاری کنیم که راحت بپذیریم سپاسگزاریم بابت بودنشون چون مهم احساس ماست نه عمل ما
نکته مهم:معجزات درهمون روزهایی که شروع به تغییر میکنیم اتفاق می افتد و فاصله ای که میایم تغییر افکارمونو شروع میکنیم و اتفاقات خوب میفته واقعن کمه!
○فقط ممکنه بعد مدتی اتفاقات جالب برامون بدیهی بشه و اون سوپرایز بودن و اثربخشیشو از دست بده
اما نباید بزاریم این اتفاق بیفته و باید همیشه یادمون باشه ما داریم با افکارمون زندگیمون رو خلق میکنیم
استاد در ارتباط با مهاجرت که توضیح دادین خیلی با شما هم نظرم و منم از تهه قلبم کسایی رو که مهاجرت میکنن تحسین میکنم چون دقیقا فکر میکنم که خیلی شجاع و با شهامت و البته فوق العاده باایمانن که اینکارو میکنن و چه قدر ازاد و مستقلن واقعن بهشون افتخار میکنم از جمله خود شما
چون مهاجرت دقیقن ینی کندن از هرچیزی که داری ینی ازاد بودن وابسته نبودن و ایمان به چیزی که نمیبینی اما حسش میکنی ینی خداوند این خیلی کار بزرگیه از نظر من و از تهه قلبم برای خودم میخامش دوست دارم مهاجرت کنم و از شما یاد گرفتم قدم ب قدم باید به خواسته ها رسید براهمینم در قدم اولم خواستم اینه از شهری که الان توشم فقط برم یک شهر دیگه و من الان دانشجویم ارزوم اینه که برای ارشد تهران قبول شم بااینکه تاحالا یکبار رفتم اما خیلی بهم حس خوبی داد اصلا تهرانم نشد دوست دارم زندگی در یک شهر دیگرو اول تجربه کنم و بعد قطعا کشور دیگه !مثل شما دوست دارم کشورای زیادیو برم و ببینم و بعد انتخاب کنم که دوست دارم کجازندگی کنم و چون تجربه زیادی در سفر کردن ندارم براهمینم الان خیلی واضح نیست خواستم فقط میدونم دلم میخاد مهاجرت کنم
دلیل خواستمم اینه که به نظرم ادمو خیلی بزرگ میکنه و کلی تجربیات جدید بهت میده و کلن ب نظرم یک در جدیدی به روت بازمیشه یک زندگی کاملا متفاوت با قبل
چون این خواسترو دارم از خدا میخام که ایمان قوی ای تو وجودم شکل بده و منو دقیقن همینجوری معجزه آسا هدایتم کنه به سمت خواستم مثل مهرک شما و همه کسایی که کاملا معجزه آسا به خواسته هاشون رسیدن
1_الهی شکر در دورهای از تاریخ زندگی میکنم که شما وجود دارین و این سایتو این محتواهای باارزش
همیشه دعاتون میکنم استاد
خداخیرتون بده
که هیچ وقت تکراری نمیشه حرفاتون اگه بعضی صحبتا و فایلها رو حتی هزاربار گوش بدیم بازم چیزهای جدید ازش دریافت میکنیم
2_نصفه شب از خواب پریدم و با حال بد گفتم خدایا واقعاً یعنی هیچ کسی نیست که باهاش حرف بزنم و منو درک کنه؟
و ازون موقع ها بود که تو اگه گنج هم توی خونه داشته باشی از شدت حال بد حتی فکرت بهش نمیرسه و یادت میره بری سراغش
(من بخاطر درگیری های فکری و موقعیت زندگی که این مدت داشتم از تمرینها دور بودم و خیلی وقت بود همه چی دوباره چپه شده بود) و الان فهمیدم چرا..
خداروشکر که چیزاهای خوب رو توی روزهایی که حالم خوب بوده یه جا ذخیره کرده بودم و یه هو یادم افتاد برم سراغشون
توی فایلهای صوتی ذخیره شده تنها چیزی که تو اون لحظه نظرم رو جلب کرد فایلهای شما بود و دوتا از فایلهایی که بیشترین دفعات پلی شدن رو داشته و قابلیت اینو داره یک صبح تا عصر بذارمشون روی ریپیت و هی گوش بدم رو پیدا کردم
همون که درباره احساس خوب و اتفاقات خوبه و اون یکی که موسی به خدا میگه من دیگه نمیدونم! تو میدونی، من تسلیمم..
اون فایل حضرت موسی همیشه اششششک منو در میاره و خیلی دوستش دارم
خصوصا وقتی همه درها رو به روم بسته میبینم با جود تلاشهای فراوانی که کردم
خلاصه بعد اون اومدم تو سایت و کلیک کردم روی نشانه امروزم و این صفحه اومد!!
واو!
چطوری این قسمت انقدر همیشه با نیاز و فرکانس لحظه ی من هماهنگه؟
دمتون گرم
البته دم خودم گرم و دم خدا گرم که وصلیم و ازین طریق یا به طرق مختلف باهام حرف میزنه!
و مرسی از شما برای ایجاد این امکان که شدین یک وسیله و مجرا برای انتقال الهامات خدا به ما
برکتتون روزافزون
22آقا منم اتفاقا خیییلی داستانم شبیه آقای مهرک بود و خیلی توی همین حال و هوام و لبخند میزدم وقتی حرف میزد و میدیدم عین من بوده یه جاهایی
با این تفاوت که از روز اول مهاجرتم به استانبول زیبا همه چی خوب بود و فقط
توی این یکی دوهفته اخیر که حال روحیم خوب نیست و همه منفی جات روسرم ریخته و اینا، اقامتم دچار مشکل شده و گفتن باید برگردی ایران و تا مدتها ممنوع الورد میشی… خیلی فکرای مختلفی تو ذهنمه… و ناراحت بودم
3_من یادم رفته بود شکرگزاری رو و تمرکز به چیزهای مثبت… توی اوج حال بد رو
و مرسی برای این یادآوری چون من معجزه ش رو بارها دیدم و باید انجامش میدادم
و باعث شد درجا شروع کنم به شیفت کردن مرکز توجهم روی خوبیها
چرا یادمون میره؟
مایی که چندساله با این تکنیکها زندگی کردیم و بارها نتیجه و معجزه دیدیم چرا باز با یه اتفاق بد چپه میشیم؟
البته جای شکرش باقیه که دیگه حداقل الان سریع میتونم حالمو خوب کنم و چیزی که 4ماه حالمو بد نگه میداشت تبدیل شده به 4 روز و دوروز..
بعضی چیزهای دیگه هم هست که ریزتره
مقایسه میکنم و میبینم اگه قبلا فلان مدل اتفاق 4ساعت حالمو بد میکرد الان 4دقیقه حالمو بدمیکنه
سریعتر میتونم مودَم رو عوض کنم
3_داشتم به خانوادم میگفتم تمام ریتم زندگیم و برنامهریزی هام به هم میخوره اگه بیام ایران و اصلا آمادگیش رو ندارم. ولی بابام دیروز به من گفت اینجوری فکر نکن!
تو دیگه اون آدم قبلی نیستی هممون از دور اینو فهمیدیم که چقدر تغییر کردی
اگه بیای ایران اون اتفاق های قبلی نخواهد افتاد (مثلا اینکه بیکار و بی پول نخواهی شد)
و اینو یادم انداخت که این چندوقت اخیر از همه دارم میشنوم که میگن فلانی! تو اصلا آدم قبلی نیستی
چیکار کردی؟
همش میشنوم که چه عزت نفسی داری
چه باعُرضه ای
چه توانمندی
چه باهوشی و چقدر قوی و قابل تحسینی
و باعث شد یه نظر برگردم و ببینم من چه راهی رو اومدم؟! مگه؟
چرا این حرفا رو میزنن؟
5_الان که شما توی این فایل پرسیدین چه تفاوت شخصیتی ای داشتی درین مدت، دقیییقا سوالی بود که داشتم از خودم میپرسیدم
و اینطور به خودم جواب دادم:
قبل مهاجرتم و قبل از دوره دوازده قدم و تمرینای عزت نفس و اینا…
همیشه آدمهایی بودن که جلوشون دست و پامو گم کنم ولی بعد یاد گرفتم قدرت رو ازونا بگیرم وبدم به خدا و خودم
مثلا حتی مادرم قدرت اینو داشت که منو از بعضی تصمیماتم منصرف کنه یا برای رسیدن به خواسته هاش در من احساس گناه و عذاب وژدان ایجاد کنه ولی من هرگز متوجه نمیشدم!
بعضی از آدمها برا من شده بودن خدای مقدس، بی اونکه بفهمم!
آخ آخ آخ
یاد اون حرفتون افتادم که گفتین شِرک در دل مؤمن عین راه رفتن مورچه روی سنگ سیاه در دل شبه
همینقدر نامحسوس و گُم!
یعنی بارها رسیدم به اینکه بعضی از چیزهایی که هیچ وقت بهشون شک هم نمیبریم، میتونن عامل اصلی و ترمز صلی باشن برامون برای نرسیدن به حال خوب و خواسته هامون.
وای تنم میلرزه از یادآوریش
استاد!
من به راحتی با تمرین و توجه میتونستم آدمهایی مثل اساتیدم روپیدا کنم و بفهمم آها! پس من فلانی رو تو ذهنم بُت کردم…
و بعدش درستش میکردم دیدگاهم رو
ولی درباره مامانم هرگز فکرمم بهش نمیرسید! به خودم اجازه نمیدادم دربارش فکر بد بکنم
ولی دقیقا همونجا بود که داشتم بزرگترین شرک ورزی رو میکردم!
که خدا و خودم رو دربرابر تقدس مادرانه کوچیک میدونستم و خییییلی طول کشید پیداش کنم!
هنوزم گاهی عذاب وژدان میاد سراغم که چرا جسارت کردم بهش و کوچیکش کردم تو ذهنم. ولی درست بود! واقعیت اینه که دربرابر خیلی از دستوراتش جرأت نافرمانی و سرپیچی نداشتم!
و
وقتی از چندجانب دیدگاهتو درست میکنی یه هو یه نتیجه عالی میده
یعنی کوچیک کردن یک بُت توی ذهنمون هم به افزایش عزت نفس ربط داره هم به ایمانمون به خدا و بقیه تمرینها…
دوره های شما مکمل همدیگه اند
سلامتی رو که درست میکنی ثروت میاد ثروت رو که درست میکنی روابط خوب و احساس خوب میاد اونو که درست میکنی بقیه ش حل میشه ووو
…
6_دیگه اینکه من با چندتا اتفاق عجیب تونستم به جایی برسم که هرزمان هرجای دنیا باشم بتونم سریع برم سرکار و پول نون همون روزمو جور بکنم (با کمک و لطف خدا)
مثلا یکیش این بود که شب اول مهاجرتم از فرودگاه که اومدم تکسیم تاکسی بگیرم، پولامو زدن توی راه و نصفه شب تو تکسیم ول شده بودم با یک عالم ترس و اولین بارمم بود میومدم استانبول اینترنت و سیمکارتم نداشتم و حتی پول برای موندن جایی رو هم نداشتم… و فقط معجزه های خدا و ایمان بخدا حل کرد همه چی رو
یعنی مهاجره بدون سرمایه و پول قبلی!
و اینکه چطور امدادهای خدا به دادم رسید و از همون اول رفتم سرکار و گفتم به من روزمزد پول بدین و اینا… بعد شبا توی محل کارم میخوابیدم و کرایه نمیدادم تا چندماه…..
خودش داستان مفصل و جالبیه (شاید بعدا براوت تعریف کنم)
و اینکه ایمانم چقدر قوی تر شده که توی اوج سختی ها دلم گرمه به لطف خدا مطمئنم معجزه وجود داره
پس مینویسم و درخواست میکنم و میسپارم بهش و حالمو خوب نگه میدارم با شکرگزاری و توجه به مثبت_جات
7_… من خیلی ممنونم
از خدا و از شما و از دوستانی که نتایجشون رو میگن و دل منو هم قویتر میکنن
و این نوشتنها حتی اگه سخت باشه خوبیش اینه بعدا که برمیگردیم و میخونیمشون
یاد راهی که پیموده شده میفتیم و میگیم
آاااااا… پسر! عجب مسیر قشنگ و جالبی رو اومدم ها!
پشت سرمونو که نگاه کنیم
از تک تک قدمهایی که برداشتیم برای ادامه راه پیش رومون میتونیم چیزی یادبگیریم و یادمون بیاد اون موقع ها چیکارا کردیم که همه. چی خوب پیش رفت و چیکارا نکردیم که همه چی چپه شد یه هو
و بازم مرسسسی خداجون
و استادگرامی ما
سلام دوست عزیز کامنتتونو خوندم خوندن کامنتا تو اوج ناامیدی سختی انگیزه میشه برات سوخت میشه موتورت روشن میشه خدای من این کامنتا چقدر انرژی مثبت دارن چقد حال خوب کن هستن هیج جای دنیا برام مثل اینحا حالمو خوب نمیکنه کافیه فقط یه کامنت بخونم نجوای ذهنی حذف میشع شیطان گم میشه انگیزه پیدا میشه امید میرسه خدای من چقد خوبه اینجا .واقعا لذت بردم از کامنتتون و از تغییرتون قویتر شدنتو شب اول مهاجرتتون لذت بردم اینکه چ طوری خدا تو لحظه اخر خودشو نشون میده وتنهات نمیذاره ..مرسی از کامنت پر محتواتون
بنام آنکه هرآنچه دارم از اوست
مهرک عزیز انشاله که هر کجای این دنیای زیبا هستی شاد ثروتمند سلامت باشی
قطعا دیدن شما و اینکه چطور مسیر طی کردین تا اینکه تونستین خالق شرایط خودتون باشید الگوی بسیار خوبی برای امثال ماها هستین
زندگی ما چیزی جدا از باورهای ما نیست و باورهای ما چیزی جز وردیهای ما نیست .این موضوع رو چیزی بود که خیلی طول کشید درکش کنم و رفته رفته هر روز هوشیار تر میشم نسبت بهش
هر وقت ذهن فکرمو پر کردن از چیزهای که میخوام خیلی سریع تونستم خالق زندگی خودم باشم در جهت مثبت و هر وقت کنترل وردیهای ذهنمو از دست دادم نتیجه برعکس شد کاملا
از خداوند طلب هدایت میکنم ما را در مسیری قرار بده که کل وجودمون بشه نور هدایت خداوند
من از وقتی استاد آشنا شدم باهاش بقول استاد شاخکای من آماده دیدن زیبای ها شد و انرژی که از دیدن زیبای ها بدست میاوردم کمبود و خلا یک عمر دیدن نازیبایها رو از وجودم پاک کرد
زیبای های امروز من در تاریخ 1403/01/22
1.صدای زیبای جیک جیک گنجکهای توی باغچه خونه مادرم و بیدار شدن از خواب شیرین
2.شنیدن صدای تپش قلبم و سپاسگزاری از خداوند برای موهبت زندگی
3.تجسم خواستهام در طول روز با لذت و قدرت رهای که شکر خدا همشون تیک خورد
4.دیدن پسرم کنارم و نگاه کردن به دریم بردم با همدیگه
5.پروانه خوشگلی که توی مسیر رفتن سر کار با
پسرم دیدیم و فیلم گرفتیم ازش هنگام شهد گلها رو خوردن
6.رسوندن دوستم به محل کارم و دیدن انتظار مشتریام قبل از باز شدن سالنم
7.دوستان فان و دوسداشتنی که کلی بهم برکت دادن
8.یه روز پر برکت که درخواستم توی ستاره قطبی بود
9.خوردن قهوه خوشمزه که کلی انرژی داد بهم
10.پسرم که باهام اومده بود و یه روز کامل توی محیط کار همراهم بود و کمک میکرد برای قرداد کاری که با هم بستیم
11.بارون زیبای که امروز بارید
12.رفتن به خیابون با پسرم و خواهر زادم و ps4بازی کردن
13. تسویه بدهیم که شکر خدا امروز یکیش تمام شد
14.خرید پیتزا به همراه خانوادم که خیلی حال داد
خدایا بی نهایت سپاسگزارتم برای قوانین ثابتت
خدای بی نهایت سپاسگزارتم برای موهبت زندگی که بهم عطا کردی
خدایا بی نهلیت سپاسگزارتم که چشم دل منو باز کردی و منو در مسیر هدایت قرار دادی
از شما ساتاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم برای وجود با ارزشتون در اقن سایت الهی
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
افکار ما اتفاقات زندگی ما را خلق می کنند و باورهای ما به زندگی ما جهت می دهند باید بر روی این قانون بسیار کار کرده و آن را باور کنیم. افکار ما است که زندگی ما را رقم می زند بر روی کانون توجه خود کار کنیم. به چه چیزی فکر می کنیم؟ چه مطالبی می خوانیم؟ چه افکاری را مرور می کنیم؟ چه احساسی در طول روز داریم؟ احساسات ما نمایانگر باورهای ما است زمانی که افکاری داشته باشیم که ترس و نگرانی ایجاد می کند نشان می دهد که ما در فرکانسی هستیم که به ناخواسته ها توجه داریم زمانی که احساس غالبی داریم نه اینکه یک زمان نگران شده یا می ترسیم جای نگرانی ندارد آن چیزی که زندگی ما را رقم می زند افکار و احساسات غالب ما است اگر در طول روز احساس خوبی داریم اتفاقات بهتر برای ما رخ خواهد داد کل داستان همین است باید این مهارت را تمرین کرده و مثال بزنیم زمانی که احساس خوب داشتیم اتفاقات به خوبی پیش خواهد رفت زمانی که می ترسیم همه چیز بد پیش می رود بر روی ورودی های ذهنی خود به شدت کار کنیم تمام آنچه به آن فکر می کنیم به خاطر ورودی های ما است . حرف ها و ورودی ها ساختار ذهنی ما را شکل می دهند
اگر بدانیم مغز ما مثل کارخانه ای ورودی ها را می گیرد و خروجی های معادل را تحویل می دهد خیلی مراقب هستیم که با چه کسانی صحبت کنیم؟ چه حرف هایی را بزنیم/ چه موضوعی را مطرح کنیم؟ چه چیزهایی را ببینیم؟و خیلی بیشتر مراقب هستیم هر لحظه به خود یادآور شویم که افکار و باورها توسط ورودی ها شکل می گیرد و باورها و فرکانس های ما است که اتفاقات زندگی ما را رقم می زند.
ورودی های خود را کنترل کرده و به خاطر داشته هایمان سپاسگزار باشیم اولین قدم پذیرش مسئولیت برای چیزهایی است که در زندگیمان است هر چیزی در زندگی ما هست هر چیزی که الان در زندگی ما است شانسی تصادفی و توسط افراد دیگر و به زور به وجود نیامده چیزی است که ما خلقش کرده ایم اولین قدم پذیرش شرایط فعلی است با خداوند و خودمان به صلح برسیم بر روی داشته ها و نعمت های خود تمرکز کنیم موارد بسیاری هست که می توانیم به خاطر آن شاکی باشیم ولی مسائلی هست که بابت آن می توانیم سپاسگزاری کنیم کسانی که ناسپاس هستند هیچ نکته ی مثبتی در زندگی خود پیدا نکرده و اگر نتوانیم روزنه ای برای سپاسگذاری و احساس کمی بهتر پیدا کنیم تا به احساس خوب برسیم نمی توانیم زندگی خود را تغییر دهیم صبح به محض بیدار شدن از خواب نعمت های روزانه خود را بنویسیم روابط سلامتی و هر چیزی که آن لحظه می توانیم. فرکانس کلاه سرش نمی رود ان لحظه در آن روز باید بتوانیم به چیزی توجه کنیم که احساس ما را کمی بهتر کند چیزهایی را پیدا کنیم که به خاطر بودنشان سپاسگزار باشیم در باره ی اتفاقات خوب رخ داده بنویسیم و این کار را تا پایان عمر تکرار کنیم.
به محض سپاسگزاری نشانه های آن را خواهیم دید اما ممکن است بعد از مدتی برای ما بدیهی شده و احساس سورپرایز شدن را از دست بدهد همیشه ذوق و شوق داشته باشیم و بدانیم با افکارمان اتفاقات را رقم می زنیم. مهاجرت کردن به هر مکانی صرف شجاعت و حرکتی که بتواند وارد محیط جدید شود که پر از ترس و ناشناخته است و روابط خانوادگی و دوستان …. و هیچ کمکی وجود ندارد نیست مهاجرت یعنی کندن از همه ی این ها . به تدریج خواسته های ما بزرگتر خواهد شد جهان مادی توسط ما هر روز گسترش می یابد ثروت نعمت سلامتی بیشترین چیزی است که در طبیعت جهان مادی است و هر چقدر بخواهیم خداوند نعمت و ثروت بیشتری به ما می دهد.
خدایا شکرت
عاشقتونیم