گفتگو با دوستان 43 | نقش احساس خوب در تغییر شرایط - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

192 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1567 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به همه عزیزانم

    چقدر منتظر این فایل بودم استاد یک دنیا ممنون

    به نظرم این فایلهای گفتگو با دوستان خیلی میتونه تاثیر گذار باشه چون دوستان از تجربیات و تمرینهای خودشون میگن و من یاد میگیرم دوستانی که مثل من هستن از کجا به کجا رسیدن و خیلی میتونم باهاشون همزاد پنداری کنم

    ممنون از دوستان عزیزم که میان و تجربه هاشون رو میگن و ممنون ازاستاد مهربونم که همیشه بهترینها رو برای شاگردانشون میخوان استاد بینهایت ممنون

    باورهای غالب من چیه؟؟ من چطوری روزهامو میگذرون ؟؟خوب و با احساس خوب یا با ترسها و نگرانیها و اتفاقات ناخواسته؟؟

    الان با خودم فکر میکنم میبینم خدارو شکر روزهایی بوده ناخواسته ها در زندگی من خیلی کم بوده و یا اصلا نبوده و خدارو شکر با هدایتهای خدا و با داشتن استاد مهربونم که مسیر من رو روشن میکنه خیلی کم شده این ناخواسته ها

    و تغییری که در من ایجاد شده این بوده که قبلا پول که خرج میشد حالم بد میشد و احساس بی پولی اذیتم میکرد ولی الان این حس خیلیییی در من کم شده و اگر گاهی این حس بهم دست میده سعی میکنم حال خودم با گفتن خدایا شکرت که پول داشتم تا بتونم این خریدو داشته باشم و خدایا شکرت که دهها برابر این پول رو به دست میارم خوب کنم

    و حتی گاهی وقتی پولی به من میرسه و کلی خوشحال میشم اونو به کس دیگه هم میدم و دوست دارم اونها هم با من شاد باشن و شادیمو قسمت میکنم و این یک حس ثروتمند بودن و حس خوبی به من میده یا یک چیزی برای بچه هام میخرم و کلی خودم ذوق میکنم که تونستم اینو بخرم و خدارو شکر میکنم

    (شکر گزار بودن و دیدن داشته)

    استاد منم اصلا با ورودیها اشنادنبودم و هیج توجهی بهش نداشتم ولی الان از شما یاد گرفتم و حواسم به ورودیهام هست وقتی بیرون میرم سعی میکنم زیباییها رو بیینم و لذت ببرم امشب برون رفتم و اسمون صاف بود و ماه ستارها خیلی زیبا بودن این اولین بار که با دیدن این آسمون دلم میخواست فریاد بزنم و بگم خدای مهربونم شکررررررت

    نوع نگاه رو تغییر دادن نکته دیگه این فایل بارزش هست که با همین دو نکته مهم دوست عزیزم به کجاها رسیدن و منم میدونم به موفقیت ها میرسم و معجزه اتفاق میفته منم به خواسته ها میرسم با همین فایلهای هدیه استادم مهربونم فقط👈 استمرار استمرار استمرار👉

    با رسیدن به خواسته ها خواسته های جدید شکل میگیره مثل دوست عزیزم من ارزوی بهترینها و موفقیت بیشتر برای دوست عزیز دارم

    مهرک عزیزم من با شنیدن صحبتهای شما در این فایل به این نتیجه رسیدم برای خودم ارزش قایل باشم و من یک فرد با ارزش هستم با هر موقعیتی که دارم این گفته هیشه استادمون هم هست نمیدونم این حس از کجا اومد اما من اینو از صحبتهاتون درک کردم

    من پذیرفتم که هر چیزی که الان در زندگی من هست خودم بوجود اوردم

    من میتونم با تمرکز به داشته ها به صلح برسم .

    همیشه از خودم میپرسیدم چطوری با خودم به صلح برسم ؟و امروز اینو یاد گرفتم که راهش شکرگزاری بابت داشته هاس.

    ممنون استاد عزیزم

    من خدارو شکر میکنم به خاطر بینهایت نعمت و چیزهایی که دارم خدایا بینهایت بینهایت شکرت

    استاد یکی از سپاسگزاریهای من وجود شما و وجود این سایت و این فایلهای هدیه س که میدونم زندگی من بهشتی تر از این خواهد شد

    من باید حواسم باشه که اتفاقات ممکن برام طبیعی بشه و من توجهی بهش نکنم و کم کم برام بدیهی بشه و باید مراقب باشم. اما استاد با این فایلها و زیباییهایی که شما هر لحظه و به روز روی سایت میگذارید اجازه طبیعی شدن این داشته هارو به ما نمیدین😉ممنون استاد

    سپاسگزار باشم درمورد اتفاقت خوبی که در طول روز برا میفته

    خدایا شکرت به خاطر پیام زیبای خواهرم

    خدایا شکرت به خاطر تماس تلفنی مادرم

    خدایا شکرت به خاطر رقفتم به سوپری و خرید کردنم

    خدایا شکرت به خاطر پولی که داشتم تا خرید کنم

    خدایا شکرت به خاطر برخورد خوب فروشنده

    خدایا شکرت به خاطر گوشی که دارم تا این همه زیباییها رو ببینم

    خدایا شکرت به خاطر اینترنتی که دارم تا این فایل رو بشنوم و روش بهشتی زندگی کردن رو یاد بگیرم

    خدایا شکرت به خاطر گوشهام تا صحبتهای موفقیت دوستان رو بشنوم

    خدایا شکرت به خاطر نکته های خوبی که استادم میگن و من درک میکنم

    خدایا شکرت به خاطر این همه فایل هدیه استاد که زندگی من رو هر روز قدم به قدم به بهشت و رویاهام و ارزوهام نزدیکتر میکنه

    خدایا شکرت به خاطر چشمانم که بتونم ببینم این همه زیباییها رو

    خدایا شکرت به خاطر انگشتانم که میتونم تایپ کنم هر انچه در دلم هست حسم هست و تشکر کنم از استاد خوبم

    خدایا شکرت بابت تمام نعمتهایی که دادی و خواهی داد خدایا شکرت

    استاد باز هم تشکر بینهایت

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2198 روز

      با سلام خدمت دوست عزیزم آسمان عزیز

      چقدر از این کامنت زیبای سپاسگزاری تون ممنونم .. امروز واقعا برام روز سپاسگزاری است.. و چقدر نکته های خوبی رو بهم یادآوری کردید..

      امروز صبح خواهرم برام یک سلام صبح بخیر پاییزی فرستاده بود ولی شما به من یادآوری کردید که سپاسگزار این موضوع باشم.. وقتی این سپاسگزاری ها رو با صدای بلند بلند خوندم گفتم حتما باید از شما هم سپاسگذاری کنم برای اینکه کلی مطلب ها و نکته های سپاسگذاری رو بهم یادآوری کردید .. خدارو شکر میکنم که در این سایت حضور دارم و چنین دوستان بینظیری که با عشق هدایتم میکنند رو دارم و دستی از دستان پر توان الهی هستند خدارو شکرت

      🙏🙏👏👏👏

      آسمان عزیز ممنون و سپاسگزارم و بهترینع بهترین ها رو برای شما دوست عزیز و برای همه مون آرزو مندم

      شاد و موفق باشی

      🙏🙏🙏🙋‍♀️😍😍🤣👏👏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        آسمان گفته:
        مدت عضویت: 1567 روز

        به نام الله

        سلام دوست عزیزم

        من هم سپاسگزار شما دوست خوبم هستم به خاطر وقت و انرژی که گذاشتین بابت سپاسگزاری از من

        و خدای مهربونم رو هزاران بار شکر بابت وجود دوستان خوب و باارزشی مثل شما

        با ارزوی بهترینها برای شما عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سحرکیاستی گفته:
    مدت عضویت: 2702 روز

    سلام به استادم و دوستان گلم و به دوست عزیزمون که انقد زیبا صحبت کردن و‌من بی نهایت تحسینتون کردم که انقد از نظر شخصیت عالی و فوق العاده شدین اونم با فایلهای رایگان واقعا عالی و بی نظیره …

    من چند روزه که دنبال اینم تا در طول روز احساسم بیشتر خوب کنم و هرروز هم دارم تلاش میکنم تا کارهای که بهم احساس خوبی میده رو بیشتر انجام بدم ..حتی امروز صبح باز در مورد همین داشتم با خدا حرف میزدم که عاشق نشانه های خدا هستم و این فایل زیبا رو نشانه امروز من قرار داد..چقد احساس خوبی گرفتم و چقد نکته داشت و واقعا انگیزه گرفتم حتی یه تصمیم و‌تمرینی که برای خودم قرار دادم ،،باید یاد بگیرم هر لحظه سپاسگزار باشم به قول کامنت جواد عزیز حتی بخاطر اون نسیم خنکی که میزنه به صورتت و خوشحال میشی باید سپاسگزار بود …تصمیم گرفتم به اطرافم نگاه کنم و هی سپاسگزار باشم بخاطر هر چیزی که اطرافم هرچیزی وفقط سپاسگزاری رو مختص به نوشتن و تایم صبح نباشه ..هرچند میدونم اوایل سخته ولی بخاطر دوره قانون سلامتی که یکی از نتایج بی نظیرش تمرکز عالی ..این کار الان برام راحتر شده و واقعا تمرکزم خیلی خیلی بهتر شده…

    برای این دوست عزیزم بهترینها رو آرزو میکنم،چون واقعا صحبتهاش بهم انگیزه و انرژی داد که وقتی این دوستمون تونسته پس منم میتونم فقط کافی قدم بردارم و عمل کنم ..

    استاد من عاشقتم که انقد عالی هستی واقعا از ته قلبم دوستون دارم شما نجات دهنده من در زندگی هستین…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1333 روز

    به نام خداوند مهربان وهدایتگر

    سلام به همه دوستان ثروتمندم

    صحبت های آقا محرک خیلی تاثیر گذار و انگیزه بخش بود بویژه که وقتی گفت نتایج خودش را از فایلهای رایگان گرفته و بعد از 2 سال استفاده از آنها دوره 12 قدم را شروع کرده خوب کسی مهاجرت می کنه حتما روی باورهای توحیدی خودش خوب کار کرده چون مهاجرت یعنی نشان دادن ایمان ، یعنی توکل ، و غلبه به ترس ، کنترل ورودهای ذهن، وجه مشترک تمام انسانها ی موفق دنیا ، کنترل ورودهای ذهن است یعنی اجازه ندهیم نجوای ذهن فعالیت کنه و این با کنترل ورودهای ذهن امکان پذیر است.

    خلاصه اینکه این فایل کلی درس برای ما داره ، چون ما که تصمیم به تغییر شخصیت گرفتیم بهتره که خیلی تلاش کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    جواد صنمی گفته:
    مدت عضویت: 1946 روز

    سلام به استاد عزیزم

    و به دوستان گلم

    صبح وقتی این فایل رو گوش کردم خیلی خیلی خوشحال شدم بابت مهرک عزیز که از همین‌جا بهش تبریک میگم بابت این اتفاق های خوبی که برای خودش رقم زده و تونسته ذهنش رو کنترل کنه تا به اهدافی که میخواد برسه و بعد هم مهاجرت کنه و چقدر این فایل بهم انگیزه و امید بیشتری داد تا روی خودم بیشتر و بیشتر کار کنم و به خواسته هام برسم البته که الآنم تمام سعی خودم رو میکنم که ورودی های ذهنم رو کنترل کنم که سخته واقعا ولی شدنیه من هم تقریبا یک ماهی به خودم تعهد دادم که تمام ورودی های ذهنم رو کنترل کنم و خیلی اتفاق های جالب و خوبی تا الان برام افتاده و خیلی سعی میکنم همین اتفاق های به ظاهر ساده و کوچیک رو به خودم یادآوری کنم تا یاد بگیرم درک بیشتر این قوانین رو و چقدر قشنگ توضیح دادی مهرک عزیزم و من از تو و امثال تو الگو میگیرم برای پیشرفت خودم

    استاد عزیزم از وقتی که با برنامه های شما آشنا شدم خیلی امیدم به خدا بیشتر شده و خیلی توی کارم جسارت بیشتری پیداکردم و پا روی خیلی از ترس‌هایی گذاشتم که همیشه اذیتم میکردن و دارم از شما یاد میگیرم که همیشه تشنه یادگیری باشم و حالا تو هر مسئله ای و خداروشکر میکنم که توی این سایت پر برکت و عالی هستم و لطف خدا شامل حال من شد تا با شما آشنا بشم که من هرچی دارم از لطف خدا هست و آموزه های شما

    خدا جونم دوست دارم

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    فریبا فاضلی گفته:
    مدت عضویت: 2113 روز

    به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی💜❤️💛

    همه ستایش ها ویژه خداست که آنچه در آسمان ها و در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست، و او حکیم و آگاه است.

    سلام به دو انسان بهشتی و سلام به خانواده صمیمی عباس منش👌💐

    خداروشکر از این قسمت گفتگو با دوستان چقد آموزنده بود صحبت های جذاب ودلنشین آقا مهرک ونتایج عالی که گرفتن بخاطر اون چند ماهی که شکر گزاری شون رو بخوبی انجام دادنددرحالی که قبلش به داشته هاشون توجهی نداشتند وبیشتر به ناخواسته هاتوجه میکردند، واقعا برام درس داشت وصحبتهای بی نظیر استاد که اولین قدم در اتفاقات زندگیمون

    روی ورودی های ذهنمون بزاریم چون ورودیها تبدیل به باور وباور تبدیل به افکار وافکار غالب ،اتفاقات زندگیمون رو رقم میزنه

    و این که بپذیریم خودمون مسئول شرایط فعلی مون هستیم این پذیرفتن حرف اوله ودوم اینکه به احساس خوب ،به صلح با خودمون وخدای خودمون برسیم واون با شکر گزاربودن وسپاسگزاری بوجود میاد حتی

    پیدا کردن یه نکته مثبت وسپاسگزار بودن در هنگام مشکلات هست تا به احساس خوب برسیم با تمرکز برروی چیزهای خوب ،بالاخره در طول روز اتفاق های خوبی برامون میفته از اونا سپاسگزاری کنیم نه این که بخواهیم سر خودمون و کائنات رو با سپاسگزاری دروغین گول بزنیم ،بلکه سپاسگزاری کنیم از اتفاقاتی که حالمون باهاش خوبه . ویا دفاتر سررسیدی که پر کردین از شکرگزاری ویا اینکه کاری کنیم که دیدن زیبایی ها وداشته ها مون برامون عادی نشه .

    واینکه جهان مادی روز بروز گسترش پیدا میکنه با خواسته های ما واین روند طبیعی ما وجهان هست ،اینکه ما بیشتر بخواهیم وجهان گسترش پیدا کنه جزو لاینفک این بازی روز گار هست .خدایا شکر بخاطر این آگاهی ها

    ممنون وسپاسگزارم . مثل همیشه عالی بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1244 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    افکار ما اتفاقات زندگی ما را خلق می کنند و باورهای ما به زندگی ما جهت می دهند باید بر روی این قانون بسیار کار کرده و آن را باور کنیم. افکار ما است که زندگی ما را رقم می زند بر روی کانون توجه خود کار کنیم. به چه چیزی فکر می کنیم؟ چه مطالبی می خوانیم؟ چه افکاری را مرور می کنیم؟ چه احساسی در طول روز داریم؟ احساسات ما نمایانگر باورهای ما است زمانی که افکاری داشته باشیم که ترس و نگرانی ایجاد می کند نشان می دهد که ما در فرکانسی هستیم که به ناخواسته ها توجه داریم زمانی که احساس غالبی داریم نه اینکه یک زمان نگران شده یا می ترسیم جای نگرانی ندارد آن چیزی که زندگی ما را رقم می زند افکار و احساسات غالب ما است اگر در طول روز احساس خوبی داریم اتفاقات بهتر برای ما رخ خواهد داد کل داستان همین است باید این مهارت را تمرین کرده و مثال بزنیم زمانی که احساس خوب داشتیم اتفاقات به خوبی پیش خواهد رفت زمانی که می ترسیم همه چیز بد پیش می رود بر روی ورودی های ذهنی خود به شدت کار کنیم تمام آنچه به آن فکر می کنیم به خاطر ورودی های ما است . حرف ها و ورودی ها ساختار ذهنی ما را شکل می دهند

    اگر بدانیم مغز ما مثل کارخانه ای ورودی ها را می گیرد و خروجی های معادل را تحویل می دهد خیلی مراقب هستیم که با چه کسانی صحبت کنیم؟ چه حرف هایی را بزنیم/ چه موضوعی را مطرح کنیم؟ چه چیزهایی را ببینیم؟و خیلی بیشتر مراقب هستیم هر لحظه به خود یادآور شویم که افکار و باورها توسط ورودی ها شکل می گیرد و باورها و فرکانس های ما است که اتفاقات زندگی ما را رقم می زند.

    ورودی های خود را کنترل کرده و به خاطر داشته هایمان سپاسگزار باشیم اولین قدم پذیرش مسئولیت برای چیزهایی است که در زندگیمان است هر چیزی در زندگی ما هست هر چیزی که الان در زندگی ما است شانسی تصادفی و توسط افراد دیگر و به زور به وجود نیامده چیزی است که ما خلقش کرده ایم اولین قدم پذیرش شرایط فعلی است با خداوند و خودمان به صلح برسیم بر روی داشته ها و نعمت های خود تمرکز کنیم موارد بسیاری هست که می توانیم به خاطر آن شاکی باشیم ولی مسائلی هست که بابت آن می توانیم سپاسگزاری کنیم کسانی که ناسپاس هستند هیچ نکته ی مثبتی در زندگی خود پیدا نکرده و اگر نتوانیم روزنه ای برای سپاسگذاری و احساس کمی بهتر پیدا کنیم تا به احساس خوب برسیم نمی توانیم زندگی خود را تغییر دهیم صبح به محض بیدار شدن از خواب نعمت های روزانه خود را بنویسیم روابط سلامتی و هر چیزی که آن لحظه می توانیم. فرکانس کلاه سرش نمی رود ان لحظه در آن روز باید بتوانیم به چیزی توجه کنیم که احساس ما را کمی بهتر کند چیزهایی را پیدا کنیم که به خاطر بودنشان سپاسگزار باشیم در باره ی اتفاقات خوب رخ داده بنویسیم و این کار را تا پایان عمر تکرار کنیم.

    به محض سپاسگزاری نشانه های آن را خواهیم دید اما ممکن است بعد از مدتی برای ما بدیهی شده و احساس سورپرایز شدن را از دست بدهد همیشه ذوق و شوق داشته باشیم و بدانیم با افکارمان اتفاقات را رقم می زنیم. مهاجرت کردن به هر مکانی صرف شجاعت و حرکتی که بتواند وارد محیط جدید شود که پر از ترس و ناشناخته است و روابط خانوادگی و دوستان …. و هیچ کمکی وجود ندارد نیست مهاجرت یعنی کندن از همه ی این ها . به تدریج خواسته های ما بزرگتر خواهد شد جهان مادی توسط ما هر روز گسترش می یابد ثروت نعمت سلامتی بیشترین چیزی است که در طبیعت جهان مادی است و هر چقدر بخواهیم خداوند نعمت و ثروت بیشتری به ما می دهد.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    آرام گیان گفته:
    مدت عضویت: 1050 روز

    1_الهی شکر در دوره‌ای از تاریخ زندگی میکنم که شما وجود دارین و این سایتو این محتواهای باارزش

    همیشه دعاتون میکنم استاد

    خداخیرتون بده

    که هیچ وقت تکراری نمیشه حرفاتون اگه بعضی صحبتا و فایلها رو حتی هزاربار گوش بدیم بازم چیزهای جدید ازش دریافت میکنیم

    2_نصفه شب از خواب پریدم و با حال بد گفتم خدایا واقعاً یعنی هیچ کسی نیست که باهاش حرف بزنم و منو درک کنه؟

    و ازون موقع ها بود که تو اگه گنج هم توی خونه داشته باشی از شدت حال بد حتی فکرت بهش نمیرسه و یادت میره بری سراغش

    (من بخاطر درگیری های فکری و موقعیت زندگی که این مدت داشتم از تمرینها دور بودم و خیلی وقت بود همه چی دوباره چپه شده بود) و الان فهمیدم چرا..

    خداروشکر که چیزاهای خوب رو توی روزهایی که حالم خوب بوده یه جا ذخیره کرده بودم و یه هو یادم افتاد برم سراغشون

    توی فایلهای صوتی ذخیره شده تنها چیزی که تو اون لحظه نظرم رو جلب کرد فایلهای شما بود و دوتا از فایلهایی که بیشترین دفعات پلی شدن رو داشته و قابلیت اینو داره یک صبح تا عصر بذارمشون روی ریپیت و هی گوش بدم رو پیدا کردم

    همون که درباره احساس خوب و اتفاقات خوبه و اون یکی که موسی به خدا میگه من دیگه نمیدونم! تو میدونی، من تسلیمم..

    اون فایل حضرت موسی همیشه اششششک منو در میاره و خیلی دوستش دارم

    خصوصا وقتی همه درها رو به روم بسته میبینم با جود تلاشهای فراوانی که کردم

    خلاصه بعد اون اومدم تو سایت و کلیک کردم روی نشانه امروزم و این صفحه اومد!!

    واو!

    چطوری این قسمت انقدر همیشه با نیاز و فرکانس لحظه ی من هماهنگه؟

    دمتون گرم

    البته دم خودم گرم و دم خدا گرم که وصلیم و ازین طریق یا به طرق مختلف باهام حرف میزنه!

    و مرسی از شما برای ایجاد این امکان که شدین یک وسیله و مجرا برای انتقال الهامات خدا به ما

    برکتتون روزافزون

    22آقا منم اتفاقا خیییلی داستانم شبیه آقای مهرک بود و خیلی توی همین حال و هوام و لبخند میزدم وقتی حرف میزد و میدیدم عین من بوده یه جاهایی

    با این تفاوت که از روز اول مهاجرتم به استانبول زیبا همه چی خوب بود و فقط

    توی این یکی دوهفته اخیر که حال روحیم خوب نیست و همه منفی جات روسرم ریخته و اینا، اقامتم دچار مشکل شده و گفتن باید برگردی ایران و تا مدتها ممنوع الورد میشی… خیلی فکرای مختلفی تو ذهنمه… و ناراحت بودم

    3_من یادم رفته بود شکرگزاری رو و تمرکز به چیزهای مثبت… توی اوج حال بد رو

    و مرسی برای این یادآوری چون من معجزه ش رو بارها دیدم و باید انجامش میدادم

    و باعث شد درجا شروع کنم به شیفت کردن مرکز توجهم روی خوبیها

    چرا یادمون میره؟

    مایی که چندساله با این تکنیکها زندگی کردیم و بارها نتیجه و معجزه دیدیم چرا باز با یه اتفاق بد چپه میشیم؟

    البته جای شکرش باقیه که دیگه حداقل الان سریع میتونم حالمو خوب کنم و چیزی که 4ماه حالمو بد نگه میداشت تبدیل شده به 4 روز و دوروز..

    بعضی چیزهای دیگه هم هست که ریزتره

    مقایسه میکنم و میبینم اگه قبلا فلان مدل اتفاق 4ساعت حالمو بد میکرد الان 4دقیقه حالمو بدمیکنه

    سریعتر میتونم مودَم رو عوض کنم

    3_داشتم به خانوادم میگفتم تمام ریتم زندگیم و برنامه‌ریزی هام به هم میخوره اگه بیام ایران و اصلا آمادگیش رو ندارم. ولی بابام دیروز به من گفت اینجوری فکر نکن!

    تو دیگه اون آدم قبلی نیستی هممون از دور اینو فهمیدیم که چقدر تغییر کردی

    اگه بیای ایران اون اتفاق های قبلی نخواهد افتاد (مثلا اینکه بیکار و بی پول نخواهی شد)

    و اینو یادم انداخت که این چندوقت اخیر از همه دارم میشنوم که میگن فلانی! تو اصلا آدم قبلی نیستی

    چیکار کردی؟

    همش میشنوم که چه عزت نفسی داری

    چه باعُرضه ای

    چه توانمندی

    چه باهوشی و چقدر قوی و قابل تحسینی

    و باعث شد یه نظر برگردم و ببینم من چه راهی رو اومدم؟! مگه؟

    چرا این حرفا رو میزنن؟

    5_الان که شما توی این فایل پرسیدین چه تفاوت شخصیتی ای داشتی درین مدت، دقیییقا سوالی بود که داشتم از خودم میپرسیدم

    و اینطور به خودم جواب دادم:

    قبل مهاجرتم و قبل از دوره دوازده قدم و تمرینای عزت نفس و اینا…

    همیشه آدمهایی بودن که جلوشون دست و پامو گم کنم ولی بعد یاد گرفتم قدرت رو ازونا بگیرم وبدم به خدا و خودم

    مثلا حتی مادرم قدرت اینو داشت که منو از بعضی تصمیماتم منصرف کنه یا برای رسیدن به خواسته هاش در من احساس گناه و عذاب وژدان ایجاد کنه ولی من هرگز متوجه نمیشدم!

    بعضی از آدمها برا من شده بودن خدای مقدس، بی اونکه بفهمم!

    آخ آخ آخ

    یاد اون حرفتون افتادم که گفتین شِرک در دل مؤمن عین راه رفتن مورچه روی سنگ سیاه در دل شبه

    همینقدر نامحسوس و گُم!

    یعنی بارها رسیدم به اینکه بعضی از چیزهایی که هیچ وقت بهشون شک هم نمیبریم، میتونن عامل اصلی و ترمز صلی باشن برامون برای نرسیدن به حال خوب و خواسته هامون.

    وای تنم میلرزه از یادآوریش

    استاد!

    من به راحتی با تمرین و توجه میتونستم آدمهایی مثل اساتیدم روپیدا کنم و بفهمم آها! پس من فلانی رو تو ذهنم بُت کردم…

    و بعدش درستش میکردم دیدگاهم رو

    ولی درباره مامانم هرگز فکرمم بهش نمیرسید! به خودم اجازه نمیدادم دربارش فکر بد بکنم

    ولی دقیقا همونجا بود که داشتم بزرگترین شرک ورزی رو میکردم!

    که خدا و خودم رو دربرابر تقدس مادرانه کوچیک میدونستم و خییییلی طول کشید پیداش کنم!

    هنوزم گاهی عذاب وژدان میاد سراغم که چرا جسارت کردم بهش و کوچیکش کردم تو ذهنم. ولی درست بود! واقعیت اینه که دربرابر خیلی از دستوراتش جرأت نافرمانی و سرپیچی نداشتم!

    و

    وقتی از چندجانب دیدگاهتو درست میکنی یه هو یه نتیجه عالی میده

    یعنی کوچیک کردن یک بُت توی ذهنمون هم به افزایش عزت نفس ربط داره هم به ایمانمون به خدا و بقیه تمرینها…

    دوره های شما مکمل همدیگه اند

    سلامتی رو که درست میکنی ثروت میاد ثروت رو که درست میکنی روابط خوب و احساس خوب میاد اونو که درست میکنی بقیه ش حل میشه ووو

    6_دیگه اینکه من با چندتا اتفاق عجیب تونستم به جایی برسم که هرزمان هرجای دنیا باشم بتونم سریع برم سرکار و پول نون همون روزمو جور بکنم (با کمک و لطف خدا)

    مثلا یکیش این بود که شب اول مهاجرتم از فرودگاه که اومدم تکسیم تاکسی بگیرم، پولامو زدن توی راه و نصفه شب تو تکسیم ول شده بودم با یک عالم ترس و اولین بارمم بود میومدم استانبول اینترنت و سیمکارتم نداشتم و حتی پول برای موندن جایی رو هم نداشتم… و فقط معجزه های خدا و ایمان بخدا حل کرد همه چی رو

    یعنی مهاجره بدون سرمایه و پول قبلی!

    و اینکه چطور امدادهای خدا به دادم رسید و از همون اول رفتم سرکار و گفتم به من روزمزد پول بدین و اینا… بعد شبا توی محل کارم میخوابیدم و کرایه نمیدادم تا چندماه…..

    خودش داستان مفصل و جالبیه (شاید بعدا براوت تعریف کنم)

    و اینکه ایمانم چقدر قوی تر شده که توی اوج سختی ها دلم گرمه به لطف خدا مطمئنم معجزه وجود داره

    پس مینویسم و درخواست میکنم و میسپارم بهش و حالمو خوب نگه میدارم با شکرگزاری و توجه به مثبت_جات

    7_… من خیلی ممنونم

    از خدا و از شما و از دوستانی که نتایجشون رو میگن و دل منو هم قویتر میکنن

    و این نوشتنها حتی اگه سخت باشه خوبیش اینه بعدا که برمیگردیم و میخونیمشون

    یاد راهی که پیموده شده میفتیم و میگیم

    آاااااا… پسر! عجب مسیر قشنگ و جالبی رو اومدم ها!

    پشت سرمونو که نگاه کنیم

    از تک تک قدمهایی که برداشتیم برای ادامه راه پیش رومون میتونیم چیزی یادبگیریم و یادمون بیاد اون موقع ها چیکارا کردیم که همه. چی خوب پیش رفت و چیکارا نکردیم که همه چی چپه شد یه هو

    و بازم مرسسسی خداجون

    و استادگرامی ما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      Kazemi NEDA گفته:
      مدت عضویت: 2849 روز

      سلام دوست عزیز کامنتتونو خوندم خوندن کامنتا تو اوج ناامیدی سختی انگیزه میشه برات سوخت میشه موتورت روشن میشه خدای من این کامنتا چقدر انرژی مثبت دارن چقد حال خوب کن هستن هیج جای دنیا برام مثل اینحا حالمو خوب نمیکنه کافیه فقط یه کامنت بخونم نجوای ذهنی حذف میشع شیطان گم میشه انگیزه پیدا میشه امید میرسه خدای من چقد خوبه اینجا .واقعا لذت بردم از کامنتتون و از تغییرتون قویتر شدنتو شب اول مهاجرتتون لذت بردم اینکه چ طوری خدا تو لحظه اخر خودشو نشون میده وتنهات نمیذاره ..مرسی از کامنت پر محتواتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    منصوره حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2244 روز

    سلام سلام

    چقدر …. واقعا این فایل های گفتگو با دوستان فوق العاده س. بی اغراق بخوام بگم کلی تو پیشرفت سایت تاثیر گزار بوده. این که ببینیم دوستانی هستن که در شرایط ما یا با مشکلات بیشتر حتی به کجاها رسیدن واقعا تاثیر گزاره. مهرک عزیز از سپاسگزاری گفت

    منم دیدم اونطور که باید سپاس گزار نیستم .چقدر استاد زیبا به دوستانی که حتی اونا رو از نزدیک ندیدن، میگن عاشقتم ، قربونت برم . چقدر وجود یک انسان مملو از عشق باشه که اینطور صحبت بکنه . یا دوستان صحبت میکنن بغض میکنن میگن استاد عاشقتونیم آرزو داریم شما و خانم شایسته عزیز رو از نزدیک ببینیم. اینا نشانه یک قلب پر از عشق و سپاسگزاری هست. خدایا بهم قلبی مالامال از عشق عطا فرما. ❤️

    صحبت های مهرک عزیز منو یاد یک جوک انداخت،، یارو می‌ره مکه اونجا نه طواف انجام میده نه قربانی میکنه نه موهاشو میزنه ، تازه نمازم نمی خونه . میگن بابا این چه وضعشه آخه تو قبلا نماز خون بودی الان اومدی خونه خدا همونم ترک کردی که. جواب میده ، نه بابا ما از شهرمون که راه افتادیم گفتن اونجا همه چی به عهده کاروانه …😂🤣

    حالا این حکایت حال خیلی هامونه ها. مهرک و همسرشون میگن ما مستقل نبودیم ، با فایل های رایگان و کنترل ذهن و سپاسگزاری مستقل شدیم ، بعد شش ماه که ورودی هامونو کنترل کردیم مهاجرت کردیم . و این واقعا یک جهاد اکبر و کنترل ذهن خیلی خوب میخواد .

    بعد اینکه مستقل شدن و مهاجرت کردن تازه یک دوره خریدن یعنی از اون قبل تر فقط با فایل های رایگان کار کردن، . چقدر معلومه که خوب و متعهدانه کار کردن. واقعا این صحبت ها بهم یاد آوری کرد. منصوره جانوم صد تا دوره بخر ، اصلا برو همسایه استاد بشو هر روز ببین شون ، آقا جان استاد نمی تواند ذهن شما رو کنترل کند، تامام.

    این فایل ها این دوره ها تمام صحبت های استاد می تونه راه و روش صحیح رو به ما یا. بده ، مبشرا و نذیرا ولی دیگه استاد نمی تونن ذهن ما رو کنترل کنن . نمی تونن ورودی های ما رو کنترل کنن. وقتی متعهد باشیم با فایل های رایگان هم می شود به اهداف و آرزو ها رسید ولی وقتی با تعهد و جدیت کار نکنیم و فقط به عنوان آرامش گرفتن فایل ها رو هر روز گوش بدیم پیشرفت چندانی نمی کنیم. فقط چند درجه بهتر میشیم. و دیگه جای تعجب ندارد که چرا ما مثل فلانی و فلانی به ثروت و روابط خوب و… نرسیدیم

    استاد خیلی سپاسگزارم ازتون بخاطر این فایل ها واقعا خیلی ذهن ما رو باز می‌کنه. من اوایل کامنت میخوندم می دیدم افرادی مثل آقای عطار روشن یا خانم شب خیز و آقای فلاح به جاهای خوبی رسیدن خدا رو شکر ، ولی من با خودم میگفتم من که آمادگی تولید محتوا و حرف زدن برای بقیه رو ندارم. من اصلا تا زمانی که اونطور که باید خودم پیشرفت نکنم ،حاضر نیستم دوره بزارم و پول بگیرم چون فایده ندارن ، فکر میکردم تنها راه سریع ثروتمند شدن همینه. ولی بعد این فایل های گفتگو با دوستان، دیدم خیلی راه برای ثروتمند شدن هست . و آدم هایی که به اصطلاح جامعه گرگ نیستن و مثل خودم صاف و ساده ن و تلاش کردن از راه درست به ثروت برسن هم می تونن موفق و خیلی ثروتمند باشن . سپاسگزاری بزرگ منو بپذیرید. ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    سمانه امینی گفته:
    مدت عضویت: 958 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و مریم جان

    صحبت استاد درباره به احساس خوب رسیدن را باید هر روز به خودم یاد آور شوم؛

    باید بتوانم در شرایط فعلی به صلح برسم با خودم و با خدای خودمان و سعی کنم به احساس خوب برسم چه طوری؟

    ،و در نهایت در من حس سپاسگزاری ایجاد شود

    انیشتین جمله زیبایی داره میگه که:

    (فقط دو راه برای زندگی کردن وجود دارد،یکی این است که هیچ چیزی معجزه نیست.

    راه دیگر این است که انگار همه چیز معجزه است)

    هر موقع سریال زندگی در بهشت رو میبینم که استاد و مریم جان با چه شوق و ذوقی نگاه به آسمان می‌کنند نگاه به غروب می‌کنند ،درخت ها،پرنده ها،و…..انگار اولین روز هست که اومدن آمریکا انگار اولین بار هست که می‌بینندچنین زیبایی ها را و سپاسگزارند به خودم میگم این جنس از توجه یعنی نعمت ها رو بدیهی و معمولی نبینم!!نگذارم هیچ زیبایی از زیرِ ذره‌بین چشمانم رد شود

    خدایا سپاسگزارم بابت درک این آگاهی ها

    خدایا سپاسگزارم بابت انگشتانم که می‌توانم تایپ کنم و از احساسم بگویم

    خدایا سپاسگزارتم که من را قدم به قدم هدایت میکنی برای رشد یافتنم برای تکاملم

    استاد بی نهایت ازتون سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 696 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 28 مهر رو با عشق مینویسم

    نمیدونستم رد پامو کجا و تو کدوم فایل بذارم از خدا پرسیدم هدایتم کرد به این فایل چقدر جالب که وقتی اومدم این فایل تو دقیقه 16 مکث داشت و قبلا گوش داده بودم و پلی کردم دیدم میگفتن که دوره 12 قدم رو خریدن چقدر قشنگه این همه هماهنگی

    که منم تازه 1 آبان با هدایت خدا قدم اول رو خریدم

    و این فایل بهم گفت که شنبه حتما دفتر بخر و دوره رو جدی شروع کن

    استاد : گرونه میتونی بخریش طیبه ؟؟؟؟؟ خیلی گرونه

    طیبه : میخرمش ،حتی اگر گرون هم باشه میخرمش

    وای خدای من ، امروز چه کردی برای من ؟

    سپاسگزارم ازت

    علاوه بر اینکه هر روزم بهشته ، امروز جزء بهشتی ترین و خاص ترین روزهای زندگی من هست ، که میرم تجریش و در پاساژی که پر از نقاشی و رنگ و قلمو و انسان های زیبا رو و انسان های مودب و با احترام و بسیار بسیار جذاب و خداگونه هست

    میرم و لذت میبرم از نقاشی و یادگیری

    که یکی از افرادی که از حرفاش میشه فهمید که باور قلبی داره به خدا ،استاد رنگ روغنم هست

    چون درسته زبانی یه سری چیزا رو میگه ، ولی قشنگ معلومه که باورش به اینه که فراوانی هست و خدا میرسونه

    امروزم رو با عشق بنویسم که یادم باشه همه این رنگارو خدا برام گرفت تو دو هفته، من حتی رنگ فوق آرتیست گرفتم

    رنگی که فقط استادم و استادای رنگ روغن داشتن

    و هنرجوها رنگ روغن آرتیست داشتن و استادم گفته بود از آرتیست تهیه کنید چون فوق آرتیست گرونه برای اول کارتون

    طیبه ای که پول رنگ معمولی رنگ روغن وینزور که 214 هزار تمن بود رو نداشت یا تا تقریبا دو ماه قبل که استادم گفت همه باید رنگاشونو تکمیل بخرن و رنگ روغن آرتیست وینزور بگیرن ،که تمرین رنگی برای رنگ شناسی رو شروع میکنیم و میریم تو مبحث رنگ و تابلوهای رنگی که هر کدوم از رنگای آرتیست از 340 شروع میشد تا 1 میلیون و 250

    ، اصلا رنگ روغن چیه !

    پول یه قلمو که 70 تمن بود

    پول یه بوم که 100 تمن بود

    پول هیچیو نداشتم ، هیچی که میگم یعنی هیچیا

    هیچی هیچی

    و یا از داداشم میگرفتم و یا مادرم ازم نقاشیامو میگرفت و من با پول اونا میخریدم ،یه جورایی میخواست بهم کمک کنه

    که یه روزی به خودم اومدم گفتم نه دیگه از مامان هم نباید پول بگیری و وقتی خدا تاکید کرد که باید در کنار صحبت کردن با من باورهای قوی رو تکرار کنی

    و از روزی که شروع کردم به تکرار باورهای قوی و قدرتمند کننده درمورد همه جنبه ها به خصوص ثروت

    به یک باره نتایج رو از همون روز اول دیدم و چند روز بعدش خدا بهم ایده بافت گل سر رو داد که بهم گفت بلدی قلاب بافی انجام بدی ،شروع کن و بباف و بفروش

    و من تو دو هفته کل رنگامو گرفتم که هیچ ، پول شهریه کلاسمم دوماهش رو کنار گذاشتم

    منی که حتی پول شهریه کلاسمو هم نداشتم و با استادم صحبت میکردم تا کمی دیر بدم و استادم میدید که من ندارم و خبر داشت که نقاشیامو میفروشم و کلاس میبردم ،ازم نقاشی آینه دستی یا جاکلیدی میخرید و حساب میکرد به شهریه کلاس

    همه این اتفاقات از9 دی ماه که من هدایت شدم تا نقاشی رو بعد 7 سال تو همون کلاس استادم ادامه بدم ،رخ داد

    یه جورایی از صفر

    البته پرانتز باز کنم

    من هیچ وقت صفر نبودم از خیلی جهات

    خونه داریم و ماشین داشتیم و خانواده خوب دارم و خواهر و برادر و مادر بسیار بسیار عشقی دارم و کلی تو اتاقم وسیله نقاشی دارم که ارزشمندیشون بی نهایته

    کلی بدنم سلامته و خانواده سالمی دارم از نظر روحی و جسمی

    و بی نهایت ثروت دیگه

    ولی طبق باورهای محدود خودم ، از نظر مالی صفر شده بودم و هرچی هم درآمد داشتم میدادم رنگ و چیزای دیگه میخریدم

    حالا بخوام از 9 دی تا الان بشمرم تقریبا 10 ماه شد

    که من به کمک خدا و هدایت هاش و قدم هایی که باز خدا کمکم کرد تا بردارم ،از صفر به جایی رسیدم که امروز برای اولین بار رنگ فوق آرتیست خریدم

    که یدونه رنگش گرونتر از رنگای آرتیستش بود و مثلا رنگ آرتیست سری یک 340 هست ولی این فوق آرتیست 980 بود

    تفاوتش خیلی زیاده برای طیبه 10 ماه پیش

    و امروز با عشق سریع خریدمش

    و ته ته وجودم و اعماق قلبم بر این باور بودم که بگیرم رنگ رو و میدونم که خدا دوباره بی نهایت به حسابم واریز میکنه

    وای خدایا چقدر ازت سپاسگزاری کنم نمیتونم این همه محبتتو جبران کنم

    ولی حس میکنم و بهم گفته میشه ،اگر میخوای محبتمو جبران کنی ،هرچی رو که یاد میگیری سریع بهش عمل کن و قدم بردار و حرکت کن و تسلیم من باش و تا جایی که میتونی کنترل کن ورودی های ذهنت رو، آزاد و رها باش از همه چیز و فقط من رو در همه جا ببین و یاد کن همیشه و هر لحظه ،

    و به قوانین من عمل کن

    هرچی که فکرشو میکنی که تو رو به من نزدیک میکنه سعی کن انجامش بدی

    من وقتی میبینم که تو داری عمل میکنی انقدر برات ذوق میکنم انقدر افتخار میکنم به اینکه بنده ای مثل تو دارم طیبه ،که بی نهایت می افزایم برات با هر قدمی که برمیداری ، ظرف وجودتو بزرگ میکنم

    طیبه تو فقط ادامه بده و منو با ادامه دادنت خوشحال میکنی

    متواضع باش درمقابل من و اینو همیشه یادت باشه که تو هیچی نیستی طیبه و همه کاراتو منم که انجام میدم

    آفرین بر تو طیبه

    ادامه بده عشق دلم ،عزیز دلم ،دوستت دارم بنده من

    الان که دارم مینویسم دوباره گریم گرفت

    گریه ام به خاطر قدرت خداست ، به خاطر عظمتی که داره و میتونه برام همه کار انجام بده ،به خاطر باحال و ماچ ماچی بودنشه ،به خاطر بی نهایت مهربونیشه

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم

    آخه چقدر خدا میتونه این همه بی نهایت از همه نظر عشق باشه

    چقدر این یکسال رو با خدایی که درست ساختمش دارم لحظات عاشقانه ای رو سپری میکنم که هر لحظه داره منو بیشتر و بیشتر عاشق تر و عاشق تر میکنه

    کی داره این حرفارو مینویسه؟! برگشتم دوباره از اول حرفایی که نوشتم رو بخونم گریم گرفت دوباره

    هیچی نیستم هیچی

    هی داره با همه محبتاش عاشق تر و آروم ترم میکنه

    امروز صبح من بیدار شدم و سریع دو تا جدولم مونده بود رنگاشونو ساختم و رنگ کردم داخل مربع های یک و نیم در یک و نیم رو تا کل جدولمو تکمیل ببرم سر کلاس ،

    خواهرم که بیدار شد شنیدم از آشپزخونه صدا میاد دیدم برای من بیدار شد تا سریع ناهار بذاره که من بخورم و بعد برم سر کلاس

    همه این محبتارو قدر دانی کردم ازش و از خدا سپاسگزاری کردم

    بوم 60 در 70 که 9 تا جدول رنگ شناسیمو کار کرده بودم برداشتم و یه دستم هم کیف دستی کوچیک و بوم 20 در 30 چرخه رنگ شناسی رو که کشیده بودم برداشتم تا برم تجریش

    وقتی میرفتم ،گفتم خب خدا تابلومو تمیز کار کردی الانم باید تمیز ببری تا تجریش و بیاری

    وقتی رفتم رسیدم تجریش کل مسیر حواسم بود که خدا قشنگ داره تابلومو مدیریت میکنه که سالم برسه سر کلاس تو اون جمعیت زیاد مترو

    وقتی رسیدم ، کلاس قبل ما ، تموم شده بود و استاد که منو دید گفت طیبه بیا ببینم چجوری کار کردی ؟

    وقتی نشون دادم بومم رو تحسین کرد گفت چقدر تمیز کار کردی و داشت لذت میبرد

    استادم وقتی هنرجویی رو میبینه که داره خوب تلاش میکنه ،با ذوق بیشتر باهاش صحبت میکنه و بیشتر دوست داره یادش بده و یه جورایی به نسبت بقیه هنر جوها پیگیر تره نسبت به تلاش و پیشرفت مهارتش و تحسین میکنه

    الان که نوشتم این رفتار استادم رو نوشته های بالاتر بهم یادآوری شد که خدا بهم گفت

    من وقتی میبینم که تو داری عمل میکنی انقدر برات ذوق میکنم انقدر افتخار میکنم به اینکه بنده ای مثل تو دارم طیبه ،که بی نهایت می افزایم برات با هر قدمی که برمیداری

    طیبه تو فقط ادامه بده و منو با ادامه دادنت خوشحال میکنی

    یاد حرف استاد عباس منش افتادم

    میگفت که وقتی داری تلاش میونی تا تغییر بدی شخصیتت رو ،خدا به فرشته هاش میگه ،ببینید این بنده منو

    چجوری داره از قدرت هایی که بهش دادم استفاده میکنه

    حقشه که بیشتر بهش بدم

    چقدر این جملات رو دوست دارم

    و چقدر مشتاق تر میشم تا سعیمو بیشتر کنم برای عمل کردن به قوانین و میدونم که تا جایی که عمل کنم ،همون قدر هم نتیجه میگیرم .

    وقتی استادم بوممو به دستش گرفته بود گفت هرچی رنگ تو طبیعت هست رو طیبه ساخته ،فقط به سمت تیره هاشو نساختی که باید رنگاتو جوری مدیریت میکردی که هم تو جدول ده در ده روشنات بود و هم تیره هات

    گفتم استاد چون استاد طراتی بهم گفت آروم آروم رنگاتو به تیرگی ببر منم همین کارو کردم

    گفتم خب استاد این که کاری نداره یه بوم دیگه میخرم و تیره هارو انجام میدم

    گفت نه طیبه بی خیال تا اینجا هم خیلی عالی ‌کار کردی

    آفرین و به هنرجوهای کلاس قبلمون گفت که خوب کار کرده

    بومم یهویی از دستش افتاد و چند بار گفتم استاد خیسه گفت نه دیدم هیچی نمیشه و خدا مراقبت کرد از بومم و بعد که از کلاس رفت تا ناهارشو بخوره و برگرده کلاس ما شروع بشه

    ما با بچه های کلاس صحبت کردیم و بعد استاد اومد گفت یه آقایی اومده که رنگای فوق آرتیست میفروشه و رنگاش خیلی جنسش عالیه

    بهترین رنگ روغنی هست که درجه یکه و اوله بین تمام رنگا و رنگ انگلیس هست

    گفت اگر کسی از رنگای آرتیستش مونده و نخریده ،میتونه فوق آرتیست بخره

    و گفت دوتا هم رنگ باید بخرین یکی صورتی و یکی رنگ پوست چهره که وقتی رسیدیم به چهره باید بخرین تا استفاده کنیم

    و دلیلشم گفت که چون هرچقدر با رنگای اصلی بخواین رنگ پوست دربیارین نمیتونین بسازین یا تیره در میارین یا روشن

    ولی این مارک اومده دقیقا رنگ پوست رو درآورده و کار مارو راحت کرده

    و ادامه داد که همه این رنگا دست ساز هستن و هیچ کارخونه ای نساخته ،همه کار دسته

    و چقدر جالب بود برای من که این همه رنگ رو دستی میسازن و با این کیفیت بالا هست

    حتی با کیفیت تر از رنگای دیگه خارجی

    وقتی اون آقا اومد تا رنگارو بچینه روی میز و ما بخریم فقط 3 تا موجود داشت و یکیشو من خریدم و دوتاشو همکلاسیام

    و من به استادم گفتم استاد من رنگ فیروزه ایمو نگرفتم

    استادم گفت طیبه گرونه ها !!!!

    من خندیدم فکر میکردم یک میلیون میشه گفتم میخرم استاد

    بعد که رنگ رو داد سری 5 بود و پرسیدم قیمتش چند

    گفت 2 میلیون 600

    اون لحظه پول داشتما ولی سریع گذاشتم رو میز گفتم نه ممنون فعلا یه رنگ بگیرم تا بعد

    استادم برگشت دوباره گفت خیلی گرونه

    من اون لحظه داشتم به خدا میگفتم که من اینم بخرم ؟؟

    و حس کردم که آره بخر ولی نخریدم

    چون اونروز 2 تا رنگ خریده بودم

    بعد که فروشنده رنگ وسایلاشو جمع کرد و رفت گفتم کاش میخریدمش

    کلاسمون که شروع شد و آخر کلاس استادم تمرینای جدولامونو دید دوباره گفت طیبه عالی کار کرده فقط چند تا ایراد جزئی داره و گفت همگی وایستین تا عکس بگیرم و استوری بذارم

    وقتی عکس گرفت گفت طیبه ولی کاش اون فیروزه ای رو تو برنداشتی من برمیداشتم

    انگار یه پیام بود که چرا برنداشتی ،باید میخریدی

    بعد که کلاس تموم شد و برگشتم خونه یعنی خدا بی نهایت مراقب تابلوی من بود که خیس بود خراب نشه و صحیح و سالم آوردمش خونه

    وقتی رسیدم خونه و آدرس پیج فروشنده رنگ رو از اینستاگرام دیدم ،دیدم همشهریم هست و فامیلیش خیلی آشنا بود که یه دوستی داشتم موقع دبیرستان همکلاسیم بود هم فامیلی این فروشنده رنگ

    پیام دادم که بپرسم فردا هم میاد کلاس استادم که منم وقتی میرم ورکشاپ رایگان ازش رنگ فیروزه ای رو با یه رنگ پوست بخرم

    که گفت میاد و همه این ها کار خداست که برای من همه کارارو انجام میده

    و من ازش پرسیدم که دختری به چنین اسمی میشناسید که گفت دختر عموم هست

    یه چیزی برام جالب بود ،من تو این چند ماه فکر کنم یه دو سه باری یاد این دوستم میفتادم و میگفتم یادش بخیر چه روزای خوبی تو مدرسه داشتیم و جهان جوری رقم زد که من از طریق پسر عموش که رنگ میفروخت از حالش خبر دار بشم و بهش بگم سلاممو بهش برسونه

    خدایا شکرت

    برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش از خدا میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1315 روز

      به نام هدایت الله

      سلام خدمت استاد خواهر عزیزم طیبه دوست ارزشمند و توحیدی وفعال سایت

      از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان انرژی خوبت رو من از نوشتن شما می‌توانم حس کنم ولذت ببرم

      آنقدر خوب بودی دختر که کامنت خوبی برای رد پا برای خودت به جا گذاشتی امیدوارم همیشه بدرخشید و بهترین نتایج را در زندگی خود داشته باشید

      در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        طیبه گفته:
        مدت عضویت: 696 روز

        به نام ربّ

        سلام آقای روحی

        سپاسگزارم از شما

        من امروز منتظر بودم پیامی بیاد و هی میگفتم خدا میخوام باهام صحبت کنی

        و یه پیام رو ظهر دریافت کردم و الانم پیام شما

        وقتی دیدم برام پاسخ اومده ،خوشحال شدم

        چون دبگه برام باور شده که از پاسخ دوستان ،خدا ریز به ریز داره هدایتم میکنه

        و همیشه سعی دارم پیاماشونو ریز ریز و با دقت بخونم .

        وقتی پیام شما رو خوندم، سپاسگزاری کردم بابت تحسینی که شدم و به خدا گفتم

        خب ؟؟؟

        چی میخوای بهم بگی من چیزی دریافت نکردم

        یعنی فقط میخواستی تحسینم کنی ؟؟؟؟ نشونه نمیدی بهم برای ادامه مسیرم؟؟؟

        چون دیگه هر لحظه چشمم دنبال نشونه های خداست و متمرکز تر شدم و هر لحظه سعی میکنم حواسم باشه

        یه لحظه برگشتم به رد پای خودم که ببینم چی نوشتم و دیدم برای 28 مهر ماه بود

        گفتم وای ببین برای دو ماه پیش هست و شروع کردم به خوندن و خودمم کنجکاو شدم که ببینم چی نوشتم

        وقتی اول نوشته مو خوندم دیدم نوشتم دوره 12 قدم

        و اینو نوشتم که :

        و این فایل بهم گفت که شنبه حتما دفتر بخر و دوره رو جدی شروع کن

        وای خدای من چقدر دقیق و ریز به ریز داره هدایت میکنه

        امروز جمعه هست و فردا شنبه

        ببین طیبه ،چقدر دقیق و ریز به ریز داری هدایت میشی

        ببین تو دقیقا از دیروز شب رو نخوابیدی و نوشتی درمورد فایل جلسه 11 عشق و مودت که برانگیختگی روابط بود و نشستم و نوشتم

        و امروز هم میخواستم بیدار بمونم و بنویسم ،چون جدیدا یاد گرفتم که چجوری باید از خودم سوال بمرسم و جواب بدم تا بفهمم که چه باورای محدودی دارم

        حتی امروز من تو فکرم بود دوره 12 قدم رو از اول شروع کنم

        چون وقتی 3 دی عشق و مودت و 14 دی عزت نفس رو گرفتم یک ماه داشتم فقط به این دوره ها گوش میدادم و تمریناتش رو اجرا میکردم

        و نرسیده بودم دوره 12 قدم رو ببینم و 2 قدمش رو که یه بار گوش داده بودم

        تا اینکه الان نشونه دریافت کردم که باید شروع کنم و دقیق و ریز به ریز بنویسم

        خدایا شکرت حتی خدا خوب بلده که حتی از رد پاهایی که خودم نوشتم هم از بین اون نوشته ها هدایتم کنه

        این مورد رو بارها من دریافت کردم که دوستان برای من پاسخ دادن و مثل امروز پرسیدم که نشونه ای ندادی به من

        و برگشتم رد پای خودم دیدم نشونه تو نوشته های من هست

        و از شما بی نهایت سپاسگزارم که برای من نوشتین تا درمسیر هدایت من نقش بسیار اساسی داشته باشین

        و چفدر عجیب تر که امروز 12 بهمن هست و دوره 12 قدم رو گفت شروع کن و من چشم میگم و از امشب که نمیخوابم از اول دوره رو گوش میدم و مینویسم

        سپاسگزارم و از خدا برای شما بهترین ها و نور و شادی و سلامتی و آرامش و عشق و ثروت و نعمت و زیبایی ،میخوام که عطا کنه

        الان با این نشونه به وضوح خدا بهم گفت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: