گفتگو با دوستان 48 | "هدایت" و "تسلیم" - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

213 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 840 روز

    الهی! بر هر که داغ محبت خود نهادی، خرمن وجودش را به باد نیستی در دادی.

    الهی! همه آتش ها بی محبت تو سرد است و همه نعمتها بی لطف تو درد است.

    الهی! مخلصان به محبت تو می نازند و عاشقان به سوی تو می تازند. کار ایشان تو بسزکه دیگران نسازند، ایشان را تو نواز که دیگران ننوازند.

    الهی! محبت تو گلی است محنت و بلا خار آن، آن کدام دل است که نیست گرفتار آن.

    الهی! از هر دو جهان محبت تو گزیدم و جامه بلا بریدم و پرده عافیت دریدم.

    یارب ز شراب عشق سرمستم کن

    وز عشق خودت نیست کن و هستم کن

    از هرچه بجز عشق خودت تهی دستم کن

    یکباره به بند عشق پا بستم کن

    الهی! چون در تو نگرم از جمله تاجدارانم و تاج بر سر و چون در خودم نگرم از جملهخاکسارانم و خاک بر سر.

    الهی! مرا دل بهر تو در کار است وگرنه با دل چکار است، آخر چراغ مرده را چه مقداراست؟

    الهی! تا به تو آشنا شدم از خلق جدا شدم، در دو جهان شیدا شدم، نهان بودم و پیداشدم.

    نی از تو حیات جاودان می خواهم

    نی عیش و تنعم جهان می خواهم

    نی کام دل و راحت جان می خواهم

    هر چیز رضای توست آن می خواهم

    الهی! اگر مستم و اگر دیوانه ام از مقیمان این آستانه ام، آشنایی با خود ده که از کاینات بیگانه ام.

    الهی! در سر خمار تو داریم. در دل اسرار تو داریم و به زبان اشعار تو داریم. اگر گوییم ثنای تو گوییم و اگر جوییم رضای تو جوییم.

    الهی! بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود گواهم، خواست خواست توست. من چه خواهم؟

    گر درد دهد بما و گر راحت دوست

    از دوست هر آن چیز که آید نیکوست

    ما را نبود نظر به خوبی و بدی

    مقصود رضای او خشنودی اوست

    الهی! اگر خامم پخته ام کن و اگر پخته ام سوخته ام کن.

    الهی! دلی ده که شوق طاعت افزون کند و توفیق طاعتی ده که به بهشت رهنون کند.

    الهی! نفسی ده که حلقه بندگی تو گوش کند و جانی ده که زهر حکمت تو نوش کند.

    الهی! دانایی ده که در راه نیفتیم و بینایی ده که در چاه نیفتیم.

    الهی! دیده ده که جز تماشای ربوبیت نه بیند و دلی ده که غیر از مهر عبودیت تو.

    الهی! پایی ده که با آن کوی مهر تو پوییم و زبانی ده که با آن شکر آلای تو گوییم.

    الهی! در آتش حسرت آویختیم چون پروانه در چراغ، نه جان رنج دیده نه دل آلم داغ.

    الهی! در سر آب دارم، در دل آتش، در باطن ناز دارم، در باطن خواهش در دریایی نشستم که آن را اکران نیست، به جان من دردیست که آن را درمان نیست. دیده من بر چیزی آید که وصف آن به زبان نیست.

    الهی! ای کریمی که بخشنده عطایی و ای حکیمی که پوشنده خطایی و ای احدی که در ذات و صفات بی همتایی و ای خالقی که راهنمایی و ای قادری که خدایی را سزایی، به ذات لایزال خود و به صفات با کمال خود و به عزت جلال خود و به عظمت جمال خود که جان ما را صافی خود ده، دل ما را هوای خود ده، چشم ما را ضیاء خود ده و ما را آن ده که آن به.

    یا رب تو مرا انابتی روزی کن

    شایسته خویش طاعتی روزی کن

    زان پیش که فارغ شوم از کار جان

    اندر دو جهان فراغتی روزی کن

    الهی! ای بیننده نمازها، ای پذیرنده نیازها، ای داننده رازها و ای شنونده آوازها، ای مطلع بر حقایق و ای مهربان بر خلایق. عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر، عیب های ما مگیر که تو قوی و ما حقیر. اگر بگیری بر ما حجت نداریم و اگر بسوزی طاقت ندارم، از بنده خطا آید و ذلت و از تو عطا آید و رحمت.

    الهی! به حق آنکه تو را هیچ حاجت نیست رحمت کن بر آنکه او را هیچ حجت نیست.

    الهی! در دل ما جز محبت مکار و بر این جانها جز الطاف و مرحمت مدار و بر این کشت ها جز باران رحمت مبار.

    الهی! تو بر رحمت خود و من بر حاجت خویش، تو توانگری و من درویش.

    یارب زکرم به حال من رحمت ک

    بر این دل ناتوان من رحمت کن

    در سینه دردمند من راحت نه

    بر دیده اشکبار من رحمت کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 661 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خدای هدایتگرم

    به نام رب العالمین

    به نام یکتای بی‌همتا

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به مریم عزیزم

    سلام به همه روح‌های پاک خدا

    جمعه 28 اردیبهشت‌ماه 1403 خداوند مثل همیشه سورپرایزم کرد

    همینجوری توی حیات نشسته بودم که خداوند یکی از دستاشو فرستاد

    ثنا اومد سلام کرد بعد یهو گفت عههههه دوست پیدا کردم میای بریم کوچه گردی البته به شوخی منم گفتم آره دوست دارم جاهای جدیدو ببینم، دقیق یاد صحنه‌ای از فیلم راز افتادم که در مورد الهامات صحبت می‌کرد که جهان وقتی نشونه ها رو برات میفرسته دنبال کن و ایده ها رو عملی کن

    سریع تر از خود ثنا آماده شدم چون قبلش جوری به خودم رسیده بودم که انگار میخوام برم بیرون!

    رفتیم چندتا فروشگاه جدید

    اردیبهشت و شهر کتاب و ….

    هوااااا و شهر رویایی بودن انگار بهشت بود

    نخود سبز تازه برداشت شده خرید ثنا برای هردومون نزاشت من بخرم، مثل بچه‌ها توی راه خوردیم و لذت بردیم

    چقدر عروسک بامزه دیدیم توی فروشگاه ها

    لالایی زبان خودشون که به زبان کردی بود رو ثنا جان پلی کرد، در حالی که روی یه پله نشسته بودیم و گذر ماشین ها و آدم ها رو نگاه می‌کردیم به لالایی آرامشبخش گوش کردیم و خاطره قشنگی شد

    یه عاااالمه فراوانی

    یه عااااالمه زیبایی

    دیدنی های جدید

    خدایا شکرت

    توی راه برگشت چقد از خدا تشکر کردم، بهش گفتم بابا مشتی چقد هوامو داری! چقد مراقبمی! چقد حواست به همه چی زندگی من هست! مثل مامان بابای مهربون که میبینن بچه‌شون نیاز داره بره بیرون یه هوایی بخوره تا دیدی من نیازمه اجابتم کردی دمت گررررم

    تو این همه به فکرمی و در عوض من فراموشکار خوبیم….

    ولی تو بزرگی و کوچیکی منو می‌بخشی

    فراموشکاری هامو می‌بخشی

    تنها تویی بخشنده….

    الحمدالله رب العالمین

    شکرت

    خدایا شکرت زیااااااد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1157 روز

    بنام رب بسیار بخشنده و بی حساب رزاق من

    سلام‌استاد عزیزم که واقعا من اگه یه روز صداتونو نشنوم دلم‌میگیره همیشه سالم و سرحال باشی ایشالا در پناه رب

    باورهایی که از این فایل گرفتم و میخوام کار کنم روش

    خداوند تمام چیزها را می داند و من نمیدانم

    من باید هر چیزی را از خدا بخواهم و اجازه بدهم خدا هدایت کند

    الخیرو فی ماوقع، هر اتفاقی بیفته اتفاق خوبیه

    استاد من یه تجربه ای در این مورد دارم مینویسم

    من بعد که فوق لیسانس گرفتم به مدت چندین سال دنبال استخدام تو نهادهای دولتی بودم واقعا چند سال تمرکز گذاشتم نمیشد قبول میشدم تو آزمون میرفتم تو مصاحبه می افتادم ، یا یه کاری جور میشد من میخواستم از فرداش برم سرکار همه چی بهم میخورد بصورت عجیبی

    تا اینکه یه بار برای آموزش و پرورش آزمون ثبت نام کردم به خدای خودم گفتم خدای من من برای آخرین بار آزمون استخدامی شرکت میکنم و همه تلاشمو میکنم اگر قبول شدم میفهمم مسیرم اینه اگه قبول نشدم متوجه میشم یه مسیر دیگه باید برم و نگاهم این بود که خدایا من نمیدونم تو میدانی هدایتم کنم و من تسلیمم اون موقع با قوانین آشنا نبودم ولی درونم این نگاه بود بعد آزمون نتایج اومد من قبول نشدم علارغم درصدهای خوبی که زده بودم خدا شاهده ناراحت نشدم که هیچی یه حس و انرژی درونم فوران میکرد انگار که تایید کنه این نیست مسیرت پیرو همون سوالی که پرسیده بودی و من به خاطر این دریافت حس عالی داشتم حتی خانمم و دوستام تعجب میکردن قبول نشدی خوشحالی؟

    بعدش هدایت شدم به مهاجرت از اون شهر به تهران و کار آزاد شروع کردم از کارگری شروع کردم الان خدارو شکر کسب و کار خودمو دارم و کاملا راضیم و روزی نیست که نگم به خدا

    خدایا سپاسگزارم که اون موقع من استخدام نشدم چون اصلا با شخصیت من سازگار نیست

    خدایا سپاسگزارم کا من خواستم و اجازه دادم و چقدر خوب هدایتم کردی

    خدایا سپاسگزارم من نمی فهمیدم ولی تو دانای حکیم هستی و من خواستم و اجازه دادم و تو گفتی

    هر روز میگم این اتفاق تو زندگی من خیلی بولد هستش و چقدر لذت بخشه که خدا چقدر دقیق هدایتم کرد

    اره اگه بتونم تسلیم خدا باشم و با باور این که خدا می داند و من نمیدانم و با تسلیم شدن و خواستن از خدا اجازه بدم خدا دقیق هدایت میکند شاید سالها زمان ببره من متوجه بشم شایدم متوجه نشم چقدر خوب خداوند دستمو گرفته

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    الهام سیاوشی فرد گفته:
    مدت عضویت: 496 روز

    به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم

    سلام عزیزان جان

    روز198

    هدایت و تسلیم

    سوره مومنون

    فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ ﴿116﴾

    پس بزرگتر و برتر است خداوندی که فرمانروای حق است (از اینکه شما را بیهدف آفریده باشد) معبودی جز او نیست و او پروردگار عرش کریم است. (116)

    وَمَنْ یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ ﴿117﴾

    و هر کس معبود دیگری با خدا بخواند – و مسلما هیچ دلیلی بر آن نخواهد داشت – حساب او نزد پروردگار شما خواهد بود، مسلما کافران رستگار نخواهند شد. (117)

    وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿118﴾

    و بگو پروردگارا! مرا ببخش و مشمول رحمتت قرار ده، و تو بهترین رحم کنندگانی. (118)

    خدا یا شکرررررررررت برای پذیرفتن هدایت و تسلیم شدن در مقابل هدایت های خداوند

    خدایا هر آن چه دارم از آن توست

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان

    خدایا شکرت که تو دانای مطلق هستی و مرا همواره هدایت می‌کنی به راه راست به راه فهمیدن و اندیشیدن

    خدایا شکرت که دارم بلطف ورحمت و بزرگی ات یاد میگیرم و تسلیم میشوم و باورمیکنم که در درونم نیروی خیر حاکم بر جهان هستی وجود دارد و وقتیمن احساس خوب و آرامش دارم یعنی در مسیر توحید هستم

    چقدر لذت بخشه که بفهمی یک قدرتی برتر و بالاتر از تمام ذرات کیهان وجود دارد که همواره کل کیهان را اداره و مدیریت میکند.

    و جهانش همواره در حال رشد و پیشرفت است

    به سمت زیبای ها و نعمتها و ثروت‌هاو فراوانی های بی‌حساب

    خدایا شکرت که باور به فراوانی نعمت هایت در وجودم داره پررنگتر میشود

    خدا یا شکرررررررررت که در مسیر درست الهی ثابت قدم هستم

    خدایا شکرت که هرگز مرا فراموش نکرده ای

    و همواره حامی و هدایتگر م هستی به مسیر الهی

    خدایا شکرت که به هر خیری از جانب تو برسد فقیر ترینم

    خدایا شکرت که تسلیم تر هستم و با باور قدرتمند توحیدیالخیر فی ما وقع

    وجودم پر از آرامش الهی میشود.

    هر اتفاقی بیوفته همان اتفاق خوبست

    من به این باور ایمان دارم

    وقتی به شرایط و اتفاقات زندگی ام نگاه میکنم و خیر خداوند را در آنها قرار میدهم و سعی میکنم آگاهانه سمت خودم را درست انجام دهم

    در اکثر مواقع خیر خدا را میبینم و ایمانم و اعتمادم به خدا نیروی خیر حاکم بر جهان هستی بیشتر و بیشتر میشود.

    خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نمیدووووونم بدون تو هیچی نیستم

    یک لحظه هم مرا به حال خودم وامگذار

    خدایا شکرت کت در تمام اموراتم با خیال راحت و آسودگی خاطر مدیریت کارها و امورات را به دستان قدرتمند تو میسپارم و خودت عشق و محبت و مهربانی و فراوانی و رحمت و برکت و نور الهی ات را در زندگی ام بیشتر می‌کنی

    خدا یا شکرررررررررت برای مهربانی و بخشندگی و فضل بی حسابت

    خدایا شکرت

    استاد یه اتفاق که همین چند دقیقه پیش برام افتاد را حسم گفت اینجا بنویسم

    من طبق هدایت و تسلیم شدنم مشغول به خواندن قرآن بودم و دخترم تو اتاقش در خواب بود

    وقتی من قرآنم را خواندم و لامپی که روشن بود را خاموش کردم و دو قدم حرکت کردم تا بیام سمت دفترم در اتاقم

    به یکباره دخترم جلویم ظاهر شد و با یک صدایی منو ترسوند

    استاد لحظه اول که قشنگ ترسیدم و بگم در صدم ثانیه مرگ را احساس کردم در قلبم

    و همون لحظه انگار تسلیم خداوند شده بودم و در سکوت عمیقی بودم و اومدم تو اتاق و سجده شکر بجا آوردم

    که همین لحظه ممکن بود من از دنیا برم و عشق الهی بود که منو نجات داد و زندگی دوباره بهم بخشید .

    و استاد چقدر بلطف خداوند آرام بودم . و همین اتفاق چقدر منو آرامتر و بخشنده تر و فروتن کرد در مقابل خداوند و از این تسلیم شدن و آرامشم خیلی لذت بردم و شاد بودم که اگر هم میمردم تو احساس خوبی بودم و راضی بودم از دیدارم با اصلم با روح بزرگم .

    خدا یا شکرررررررررت

    من تسلیمم هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن تکاملم را بدرستی طی کنم و همواره بنده ی تسلیم و متواضع و فروتن تو باشم.

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1438 روز

    سلام با احترام فراوان به استاد عزیز استادی که توحید رو بهم آموزش می ده

    خدارو شاکر وسپاسگزارم این فرصت رو امروز داد که فایل اجرای توحیدی درعمل قسمت 48 گفت و گو دوستان با استاد گوش بدم.

    سلام به خانم المیرای عزیز

    ممنون سپاسگزارم که این تجربه خودتون رو در عمل به باور های توحیدی رو با ما به اشتراک گذاشتید و استاد عزیز برامون بیشتر توضیح دادن

    سپاس.

    مهمترین مسئله توحید قدرت فقط دست خدای من و من و هیچ کس و هیچ عاملی وهیچ محیطی هیچ تاثیری در زندگی من قدرت نداره.

    فقط منم خدای من که خلق می‌کنیم هر چیزی را که می خواهیم .

    من یک درصد بندگی خودم را انجام می‌دهم 99 درصد بقیه رو میسپارم دست خدا.

    خدایا خودت هدایتم کن، خودت نشانه ها رو در زندگیم نشانم بده همیشه دستان خداوند عین معجزه میرسن در زندگیمون .

    مهمترین بحث، بحث باور توحیدی بحث یکتاپرستی بحث باور به نیرویی که انرژی که زندگی ما را رهبری می‌کند اگر ما بهش اعتماد کنیم همیشه کارها را برامون انجام میدهد.

    باوری در خودمان ایجاد کنیم که که خداوند جواب سوال ها را داره خداوند مسیرها را میداند و ما کافیه بهش اعتماد کنیم و به ما کمک می کند .

    اگر روی باور هدایت و توکل کار کنیم. زندگی بی نهایت لذت بخش می شود .

    من از وقتی باورش کردم که مرا هدایت کند هدایت اجازه دادنی است باید اجازه بدهید درخواست کنیم و بپذیری که اون میتواند هدایتت کند می تواند ما را هدایت کند آن وقت که دریچه هایی از آگاهی، نشان دادن مسیر ها در زندگی ما رخ می دهد و درهای باز می شود ایده هایی گفته می شود.

    وقتی انسان توکل می کند به خداوند وقتی درخواست می کند می پذیرد و تسلیم خداونده آن ایده‌ها و هدایت ها می آید وقتی که خود انسان نمیاد با قطعیت همه چیز را مشخص کند.

    خیلی خوب میشه که ما این دیدگاه را در خودمان به وجود بیاوریم هر اتفاقی افتاد هر چند به ظاهر نا به دلخواه و نا جالب این دیدگاه را داشته باشیم که این همان اتفاق خوبه است.

    هرچی پیش بیاد همان خوب است به قول استاد هرچه پیش بیاد خوش بیاد

    من تسلیم هستم من تسلیم خداوندم من اجازه می دهم خداوند مرا هدایت کند

    وقتی که من ایمان دارم و تسلیم هستم خداوند مرا به جاهای خوب هدایت می کند الخیرو فی ما و هر اتفاق بیفتد همان اتفاق خوب است.

    باید اجازه بدهیم خداوند ما را هدایت کند هر اتفاقی افتاده اتفاق و اگر به ظاهر اتفاق جالب نبود

    بیایید نکات مثبت و نعمت هایی که در این اتفاق به ظاهر نا جالب نهفته است را پیدا کنیم.

    در کل انسان هرچقدر تسلیم تر باشد کمتر مقاومت می‌کنند کمتر مشخص می‌کند که همه چیز چطوری دقیق پیش بره. اگر اجازه بدهد خداوند هدایتشان کند خواسته هاش و مشخص میکند،چگونگی رسیدن به خواسته هاش وپرو می سپارد دست خداوند اجازه می دهد خداوندمسیر رسیدن به خواسته رو طی کند.حتی زمان رسیدن به خواسته هاشون می سپارد دست خداوند.

    همه ماها تجربه این را داشتیم وقتی چیزی

    رو در یک زمان می خواستید ولی بهش نرسیدید بعدها دریک زمان بهتر به همان خواسته رسیدید.

    به خدا گفتید خدایا ممنونم که آن چیز رو آن زمان میخواستم بهم ندادی الان فهمیدم که الان موقع شه این همان نگاه توحیدی و تسلیم بودن در برابر خداوند هست.

    بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

    اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ: ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است.

    اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ: بخشنده و بخشایشگر است.

    مَالِکِ یَوْمِ الدّینِ: (خداوندى که) صاحب روز جزا است.

    اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ: (پروردگارا) تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم.

    اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ: ما را به راه راست هدایت فرما!

    صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ: راه کسانى که آنان را مشمول نعمت خود ساختى،

    غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لا الضّآلّینَ: نه راه کسانى که بر آنان غضب کردى و نه گمراهان!

    درپناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    محمد جواد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 864 روز

    به نام الله یکتا

    هر اتفاقی بیافته همون خوبه است…

    باور همین جمله میتونه آرامشی رو در قلبم جاری کنه که هیچ طوفانی نتونه نابودش کنه چون خود اون طوفان هم به نفع من است،الله اکبر….

    هر تضاد یک پله است و باور کردن اینکه اون تضاد اومده تا من رو رشد بده چقدر لذت بخشه

    یکی از تضادهایی که من باهاش برخورد کردم باعث شد که من در کسب و کارم جنسهام رو مقطوع بفروشم درصورتی که تا قبلش حتی اگر مشتری چیزی نمی‌گفت من بهش تخفیف میدادم

    و این حس مقطوع کار کردن اولش بهم قدرت داد و الان عادی شده در کسب و کارم…

    یک تضاد دیگه این بود که برم در دل تاریکی شب تنهایی توی بیابون قدم بزنم و کل ترسهام ریخت خیلی اولش وحشتناک بود برای من اما جایی که ایمان هست ترس جایی نداره،خدا شاهده برای بار 5 هست که این تجربه رو داشتم که شب بزنم به کوه و دشت تنهایی و اینبار جایی رو انتخاب کردم که حتی جرائت فکر کردن بهش رو هم نداشتم چه برسه به انجامش، جایی برم پشت یک تپه در بیابون تنهایی ساعت 11 شب و انجامش دادم و الان اینقدر احساس قدرت میکنم که حد نداره،فکر کن بری توی یک منطقه وحشی که هم روباه و سگ داره و هم گرگ و تنهایی بری و بین بوته ها و خارها فقط با نور ماه حرکت کنی و نترسی از مار و عقرب و حشرات و جونورها و بگی من باید بر این ترسم از تاریکی در این منطقه غلبه کنم تا به خودم یادآور بشم که اگر ایمان دارم به الله اون محافظ من است و برگی بدون اذن او از درخت نمیافته….هر چند فقط باور و ایمان به اون منو تا اونجا برد وگرنه هیچ ادعایی ندارم که من تونستم خدای من هر لحظه بر شجاعتت افزود چرا که قبلش هم بهش گفتم که ایمانی بده تا انجامش بدم…

    بارها شده قبلا که چک داشتم و تا روز قبلش پول توی حساب نبوده و استرس داشتم اما همین که گفتم ولش کن اصلا من نمیتونم و ندارم و نهایتش چک برگشت میخوره و حسبام مسدود میشه در کمال ناباوری پول جور شده و چک پاس شده با عزت و همین بس که خداوند وکیل من باشد…

    اما همیشه یادمون میره این تسلیم بودن رو و هی خودمون میخوایم به زور همه چی رو کنترل کنیم و هی جهان با چک و لغتاش میگه ول کن و بده دست الله که اون برات درست کنه اون که اربابته

    خدایا همه ما رو ببخش و به راه راست هدایت کن و ایمانی بده که عمل بیاورد

    لا خوف علیهم و لاحزنون کن همه ی ما رو

    الهی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    خانم اکبرزاده گفته:
    مدت عضویت: 1025 روز

    به نام خدای رزاق،روزی رسان بی حساب

    سلام استاد عباسمنش عزیز

    سلام استاد شایسته عزیز

    قدرت در دستان خداوند هست .

    ● در زبان می‌گویم اما در باور هایم اگر حواسم نباشد باز یه مقداری از قدرت را به دیگران می دهم.باید که اعتماد و اعتقادم به رب را تقویت کنم.باور توکل را کار کنم.

    ● چقدر جالب خداوند بدون اجازه من ،من را هدایت نمی کند.

    خدایا از تو درخواست دارم که مرا هدایت کنی و حمایت کنی و حفاظت کنی.

    ○ همیشه دستان خداوند عین معجزه از راه می رسند ومرا در رسیدن به اهدافم یاری می رسانند.

    ○ هر چه پیش آید خوش آید.

    وقتی که اعتماد کنم به خداوند و آرامش دارم و وقتی تسلیم باشم و کمتر مشخص می کنم چگونگی خواسته و زمان رسیدن به آن به خداوند بسپارم . بعد ها می فهمیم

    که خیریه بزرگی در آن بوده که در زمان خاصی که برنامه ریزی ما نبوده وخداوند برنامه ریزی کرده اجابت شده.

    ○ وقتی نگران زمان شدم برای گرفتن مدرکم و اینکه نمی دانستم چه کنم. گفتم حسم را خوب نگه دارم و آمدم داخل سایت و چندین بخش را نتونستم بروم وانگار روح سایت مرا اینجا هدایت کرد تا جواب بگیرم و آرام شوم.

    سپاسگزارم استاد عزیز و سپاسگزارم المیرا دانشجو ی نازنین که با صحبت های نابت کنار استاد کلی آگاهی در یافت کردم.

    روی توحید بیشتر تمرکز کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    بنام تنها خالق هستی

    سلام به استاد عزیزم.که این فایلای گفتگو با دوستان رو در این سایت بهشتی گذاشتن.تا بیشتر قانون رو درک کنیم..

    استاد عزیزم.من با فایلای سفرنامتون دقیقا در زمان و مکان مناسب بهش هدایت شدم..

    و از اعماق جانم به این درک رسیدم.خداوند خودش در هر لحظه منو داره هدایت میکنه.!

    چقدر این فایل شعله های نجوای ذهن رو در درونم خاموش کرد..که نیاز داره روی این موضوع توحید. و هدایت و تسلیم بودن بیشتر کار کنم.

    چند روز پیش بود برای رسیدن به خواستهام.از خداوند هدایت میخاستم..من الهامات بسیار زیادی رو راجع به این موضوع خداوند بهم الهام کرد…از موقعه ایی که دارم رو خودم کار میکنم.نجواها رو خیلی خوب درک میکنم.سعی میکنم آرومشون کنم…

    حدودا یه دو هفته.هست تقریبا…یه طرفندی یاد گرفتم.میام یه نگرش از دید قرآن در اول صبح..راجع به قانون تو دفترم مینویسم..

    برفرض.روز توحید.روز تسلیم بودن.یا…..

    همون روز از خداوند خواستم میخام امروز هدایت نامگذاری کنم.خدایا خودت کمکم کن!

    و خداوند در عرض چند ساعت.بهم گفت برو فایل بعدی در فلان سفرنامه رو باز کن…

    و من هدایت شدم به این فایل…

    عطش درونمو برای رسیدن به خاسته ام خاموش کرد…یه حس رهایی پیدا کردم..

    یادمه قبل از اینکه من با شما آشنا بشم..یه تضاد بسیار بزرگی تو زندگیم بود..خیلی شدید شده بود..رابطم با اطرافیانم.سلامتیم.همه جیز ریخته بود رو همدیگه…

    آشوبی که مثل جنگلهای پردایس بود..که استاد عزیز و مریم جون آتیشش زدن…دقیقا درون منم همینجوری بود..حالم اصلا بجا نبود..پر از شرک.پر از نفرت.پر از آشوب..

    خیلی خیییییییییییییییییییلی زیاد

    تقلاهای بی فایده برای رسیدن به خواسته ام..

    تقلاهای زجر آور به درونم…….

    تقلاهای شیطانی که جز ناامیدی چیز دیگه ایی نبود…..

    و این گذشت..که خسته و ناامید شدم…

    ولی از درون چیزی بهم میگفت درست میشه..

    نمیدونستم چجور.چطوری.چی میشه..اثلا هیچ راهی راجع به این مسئله نداشتم..

    و روزها گذشت.و من تقلا میکردم..و من وارد مباحث قانون جذب شدم..بازم از درون خلا داشتم..و تکاملم گذشت تا اینکه این بهشت رو پیدا کردم..روزهای بسیار بسیار سختی بود..

    تمام اون تضادها باعث شد.که من اینجا باشم.یادمه روزهای اولی که وارد سایت شده بودم.با وجودی که از قانون نمیدونیتم..ولی چیزی بود که من شب روز مینوشتم.اینقدر مینوشتم.حرف میزدم با خودم که اصلا ساعت و زمان و مکان از دستم رفته بود…

    همین الانم همیجوریم..فقط به عملکرد خودم در هر لحظه بررسی میکنم.فقط قانون..هر جایی که دیدم.کم میارم.اون مکان برام مناسب نیست…فورا اعراض میکنم…و اصلا صحبت نمیکنم..نمیگم خیلی خوب عمل میکنم.ولی تا جایی که امکان پذیره انجام میدم…

    و الان که برمیگردم خودمو در گذشته نگاه میکنم.و طرز فکرای که داشتم…

    فقط از خداوند سپاسگزاری میکنم.چون من زندگی خوب رو در تمام ابعاد از خداوند میخاستم….

    همیشه میگفتم خدایا تو یه چیزی داری که من ازش بیخبرم…

    تا اینکه این تعداد روزم در این سایت نشون از بزرگ شدنم هست..من واقعا خوشحالم خیلی خوشحالم..که من با خداوند و قوانینش هماهنگ شدم…زندگی من در تمام ابعاد کلا متفاوت شد..من یه فاطمه جدید شدم.چیزی که هیچ وقت نمیتونستم فکرشو کنم!

    تا اینکه دیدم نجواهایم مدام بهم میگه.تو که ادعا میکنی با خداوند هماهنگ شدی چرا تو این تعداد روزت هنوز خواستت مشخص نیست..گفتم خدایا امروز روز هدایت گذاشتم تو کمکم کن..

    دقیقا این فایل آتش درونمو نصف خاموش کرد..دارم بقیه اتشها رو به کمک خداوند مثل فایل سریال زندگی دربهشت به یاری خودش کم کم خاموشش میکنم.بازم این هدایتم تکامل میخواد…

    دقیقا با این فایل.هدایت شدم به فایل سریال زندگی در بهشت..که مریم جون هدایت شدن به تخم مرغا در پشت همون انباری…

    که استاد عزیز گفتم نگاه کن هدایت اینها…که تو هیچ ایده ایی براشون نداری..اصلا به عقلتم نمیرسه..چشمان استاد حالت تعجب دراومد با دیدن این همه تخم مرغ…

    دقیقا این فایل با این فایل خداوند برام گذاشتن تو یه راستا…راسی بگم قبلا این فایل تو نشانها برام اومد.ولی اصلا درکی از هدایت نمیدونستم…

    تا فهمیدم درک توحید و یکتاپرستی رو زمان برد..الان در این مسیر.. به ما اجازه میده تا ما خواستمونو بسپاریم بخداوندی که هر لحظه ما رو هدایت میکنه…

    منم به امید الله ..به این نقطعه رسیدم که با تقلا مثل گذشته نمیتونم به خواسته ام برسم..

    سپردم به خودش و میدونم این خدای بزرگی که دست منو گرفت از تاریکی بسوی نور آورد..الانم بهم کمک میکنه تا من زمان و مکان مناسبش به خاستم برسم..

    من سرسپرده و تسلیم پروردگارم هستم..

    امروز صبح ایه یوسف برام نشانه اومد..

    خیلی زیبا قانون رو داره برای ما بیان میکنه..

    چون مژده رسان آمد آن پیراهن را بر صورت یعقوب افکند به ناگاه بینایی اش بازگشت!گفت آیا به شما نگفتم که من از سوی خداوند حقایقی میدانم که شما نمی دانید..

    دقیقا این مهری بر قلبم زد..باید از زمان و مکان خداوندم اعتماد داشته باشم..

    و بدونم این پروردگار من دوستداره خوشبختی رو از جان و دلم درک کنم.و من بهترینها رو در تمامی جنبه های زندگیم داشته باشم!

    من از خداوند زیباییم تشکر میکنم بابت تمام نعمتهایی که بهم داد..تا من به مرحله خودشناسی و خداشناسی بشم..

    چون همه چیز و موضوع اصلی که استاد رو به این خوشبختی ها کشوند…فقط بخاطر درک توحید و یکتاپرستی هست..

    استاد عزیزم.بهمون خدایی که منو به اینجا کشوند که من الان بیام این پیام رو بزارم.مدام هر لحظه دارم زندگی شما رو برای ذهنم یادآوری میکنم…که بدونه…رسیدن به خواستها..فقط از راه توحید انجام میشه!..

    هیچ دستی.هیچ نیرویی بیرون از من وجود نداره که منو به خاستم برسونه..

    فقط توحید توحید…و تا زنده هستم فقط توحیده…که منو هر روز زنده میکنه.و من هر روز مانند درخت پاک در قرآن..ریشه هامو مستحکم و با استقامت تر میکنه!…

    فقط باید در این راستا گام بردارم.تا اونجایی که امکان داره کنترل ذهن کنم.و جز نکات مثبت در زندگیم نبینم…واقعا این یه موضوعی نیست فقط با صحبت باشه….باید عمل بشه..که بازم اینم تکامل میخاد…

    خدایا سپاسگزارتم.بابت این قوانین بدون تغییرت..

    خدایا سپاسگزارم بابت این روز بابت این خوشبختی و سعادتمندی که بهم داده ایی

    خدایا سپاسگزارتم که مرا هدایت نموده ایی براه راست.راه کسانی که نعمت بخشیده ایی.

    راه گمراهان را از من دور نموده ایی!

    استاد عزیزم خیلی خیلی خیلی سپاسگزار هر ثانیه.از ردپای قانون بدون تغییر الهی هستم.که من هر روز طعم شیرینی بهشت رو میچشم!

    دیگه زمان و مکان رسیدن خاستمو فقط سپردم به خودش.دیگه من از ذهن استدلالیم زمانشو نمیتونم درک کنم…واقعا هیچ صحبتی در این مورد ندارم.

    استاد دوستدارم در پایان صحبتم این صحبت رو از فردی که بازم هدایت خداوند در یکی از سایت انوزشیم راجع به افراد موفق بود…خوندم..چقدر ابن افراد با خودشون در صلح اند..من اصلا تو وجود اطرافیانم مخصوصا باورهای ما ایرانیا نمیبینم..

    آقای کریستین دیور طراح لباس فرانسه..

    مشکلی نیست که مطمئن باشید و ترسیده باشید..بسیار دیر به این رشته آمدم.بعد از اینکه دیگران یه عمر آن را صرف آموختن آن کردند.من فقط غرایز خودم را داشتم که مرا هدایت کند.من همیشه از نشان دادن نادانی خودم می ترسیدم …یک بار کریستین دیور گفت..

    چقدر ایمان در دل این افراد موج میزنه..خدارو شکر میکنم استاد کل زندگیم شده نور الهی…

    که هر جا هدایت میشم.بصورت کاملا اتفاقی..ردپای قانون رو میبینم.

    دوستدارم ساعتها فقط راجع به قانون حرف بزنم.بازم سپاسگزار این خداوندم از طریق شما دوستان خوبی رو دارم ملاقات میکنم.خیلی دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  9. -
    فاطی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2327 روز

    بنام خدای هدایتگرم

    حقیقتا این فقد یه جمله نیس برام

    این حقیقت این روزای منه

    خدایی ک هدایتگرمه

    بغض قشنگ شکرگزاری دارم

    با لذت عجیبی کامنت میزارم مث لذت کامنت روز قبلم ک اونم فقد با هدایت خدا بود درست همون لحظه ک بهش اجازه میدی ، برات معجزه میکنه

    زبانت قاصر میشه از بیانش

    همین یشب قبل بود

    ک عاجزانه هدایت واضح خواستم

    گفتم یه قدم من باقی راه تو نشونم بده

    گفتم خواسته م اینه و انگار عاشقانه منتظرم نشسته بودی ک فقد صدات بزنم از سر توحید

    از وقتی هدف اولم تو زندگی شد توحید.

    گفته بودم ک به هر فایلی ک میرسم ،فقد هدایت خداست این مسیر از تعهد امسالمه ،

    اونه ک میگه الان اینو گوش کن.

    حتما تجربه کردید انگشتت ناخودآگاه روی یه فایل کلیک میخوره میبینی خدای قشنگم همینه

    جواب من همینه

    الان تصور کنید این موج زیبای هدایتم ک ادامه کامنت قبلیمه

    یا الله

    همون حس گفت بازم مص قبل ک برا هر روزت دو صفحه میشد شکرگزاریت بازم شروع کن،

    اون میخاد براش بنویسی

    چون عاشقته ،چون اونم لذت میبره

    تا حالا نشده کامنت بزارم و گریه م نگیره

    یا الله

    هزاران بار شکرت

    برا این شفافیت روحم،

    چقد شنیدن صدای شما و بچها لذت بخشه چقد انرژی ش بالاس چون از توحیده

    خدایا شکرت

    قبلا این فایلو شنیده بودم اما الان درک دیگه یی دارم

    الان میفهمم چی میگید استاد

    اینا رو تجربه کردم

    نمیدونم چجور میشه ازشما سپاسگزاری کرد

    برای این تکاملی ک برای ما به خواست خداوند برای ما بوجود آوردید

    همانطور ک خودتون گفتید این عشق بینهایت به زندگی شما و همه ما میرسه و همین بزرگترین پاداش زندگی در این دنیاس

    عاشقتونم خیلییییی تاااااا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1244 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    مهم ترین بحث:

    بحث توحید یکتا پرستی باور کردن نیرو و انرژی است که زندگی ما را رهبری می کند و اگر ما به او اعتماد کنیم:

    کارها را برای ما انجام می دهد

    خداوند جواب تمام سوالات و مسیرها را می داند: تنها کافی است به او اعتماد کنیم او به ما کمک می کند اگر بر روی باورهای خود در زمینه ی :

    هدایت و توکل کار کنیم زندگی برای ما بی نهایت لذت بخش خواهد شد

    هدایت: اجازه دادنی است خداوند هیچ کسی را به زور هدایت نمی کند باید درخواست کنیم اجازه دهیم بپذیریم و تسلیم و باور داشته باشیم که خداوند می تواند ما را کمک و هدایت کند تا دریچه ای از :

    آگاهی نشان دادن مسیر و ایده ها به روی ما باز شود

    هیچ گاه با قطعیت درباره ی موضوع و یا مسائله ای نظر ندهیم و بدانیم:

    اگر بتوانیم چنین دیدگاهی داشته باشیم زندگی لذت بخش تری خواهیم داشت و نتایج در پایان به نفع ما خواهد شد

    بسیاری از ما دوست داریم اتفاقات مورد نظر ما رخ دهد اما زمانی که به خداوند اعتماد می کنیم:

    درس هایی از اتفاقات می گیریم که باعث رشد و بزرگ شدن ما خواهد شد و بیشتر متوجه می شویم که اگر اتفاق به ظاهر بدی رخ نمی داد:

    ما رشد نمی کردیم بزرگ نمی شدیم و سپاسگزار نبودیم و

    به این باور می رسیم که: هر اتفاقی همان اتفاق خوب است من تسلیم خداوند هستم و اجازه می دهم خداوند مرا هدایت کند وقتی ایمان داریم و تسلیم هستیم:

    خداوند ما را به مسیر های درست هدایت می کند الخیر فی ما وقع

    هر اتفاقی رخ دهد: همان اتفاق خوب است

    هر چقدر تسلیم خداوند باشیم: کمتر مقاومت داریم کمتر مشخص می کنیم دقیقا چگونه باید همه چیز پیش رود و بیشتر اجازه می دهیم که خداوند ما را هدایت کند و خواسته های خود را مشخص کرده: چگونگی و زمان تحقق خواسته ها را به دست خداوند می سپاریم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: