گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها - صفحه 21
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/12/abasmanesh-15.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-12-25 05:31:312024-04-27 08:15:02گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام رب جهانیان
سلام
روز شمار 149
ماندن در احساس خوب
کنترل ذهن
الله اکبر این فایل از هر جنبه و منظری که بهش نگاه میکنی مملو از آگاهی است.
ببینید استاد عرشیانفر با اینکه خودش استاد هست.
با کلی شاگرد
اما موقع صحبت با استاد عباسمنش خودشو شاگرد اون معرفی میکنه با افتخار اینجا مهمه با افتخار.
و جالبه این آگاهی ها همه یه جورایی به هم وصل هستند.
مثلا تو فایل های قبلی سفر نامه به موضوع
توجه به مسیر رسیدن به خواسته داشته باشیم که مهم تر از خود خواسته است.
چون با آگاهی از اینکه این مسیر نتیجه اش میشود این .
تو میتوانی با داشتن فرمول هر معادله ای رو بزاری داخلش و حلش کنی.
و استاد عرشیانفر انگار این موضوع رو کاملا درک کرده.
و میدونه این مسیر و این استاد اونو رسوندن به این جایی که الان هست.
پس بدون ترس و نگرانی از افکار دیگران خودشو شاگرد استاد عباسمنش میدونه.
و این برای من خیلی درس داره
که میثم یادت باشه به هر جایی که رسیدی
یادت باشه چطوری از چه مسیری از کدام استاد و مهمتر از همه لطف بی پایان خداوند بود
که همیشه هوای بنده هاشو داره.
خدایا بابت همه چی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.
یارب العالمین
سلام به دوزوج خوشبخت بهشتی
سلام به همه دوستان عزیزم
گفتگوی دو استاد عزیز
احساس خوب=اتفاقات خوب
واقعا وقتی به این درک از ایمان برسیم که افکار ماهست که اتفاقات رو رقم میزنه، دیگه با هر دلیل و منطقی بخوایم تو احساس بد بمونیم، فقط بیشتر وبیشتر از جنس و اساس اون موضوع رو جذب میکنیم، من خودم وقتی حسم بد میشه، نمیگم خیلی عالی عمل میکنم ولی بخودم میگم حمید باهر منطقی دستت رو به آتیش بزنی، سوختی پسر، هر طوریه یه راه درو پیدا کن، این جهان سیستمش طوریکه، فقط احساساتت رو میگیره و مثل آینه داره بهت برمیگردونه، نه دلسوزی میکنه نه ترحم داره، فقط وفقط بازتاب فرکانسای من رو بخودم میده.
واقعا بهترین منطقیکه میشه از این قانون اورد،اینکه آقا چطوره ما روزایکه حسمون عالیه، زندگی سرشار از اتفاقات عالی وهمزمانی و بیشتر حسهای عالیه،و روزایکه باخودمون درصلح نیستیم و هی جذب ناخواسته بیشتر هست، وقتی این منطقارو میارم، ذهنم بیشتر قانع میشکه، کمتر وکمتر درحس بد بمونه.
منطق قرآنیش، نجوا تنها، فقط از سوی شیطان است که مومنان رو غمگین کند
سوال طلایی، من بابت چه چیزهایی از خداوند مهربانم سپاسگزارم؟ چون شکرگزاری بالاترین فرکانس و نزدیک به خداونده، چون فقط باشکرگزاری میشه به احساس عالی معنوی رسید.
الهی صدهزارمرتبه شکرت بابت این آگاهیهای ناب
به نام خالق شادیها
خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد خوش قلب و همه دوستان همفرکانسی
شب قشنگتون بخیر و شادی باشه
استاد عزیزم ازتون بسیار تشکر میکنم بخاطر این لایو عالی
چه قدر نکات اموزنده و زیبا داشت
چه قدر درس و اگاهیهای مهم و حیاتی داشت
چه قدر هم فرکانسش نشاط اور و سرزنده بود
چه موضوعات اصل و پایهای رو بیان کردین
احساس خوب، اتفاقات خوب، سپاسگزاری، توجه به داشته ها و نعمتها، لذت از لحظه به لحظه زندگی
موضوعاتی که هر روز یاداوری کنیم و به احساس بهتر و بهتر برسیم
استاد عرشیانفر رو تحسین میکنم بابت اون خنده و خوشحالی از ته دلشون، بابت تعریف اون داستان قبض برق :)
استادجان مثال های شما واقعا شگفت انگیز هستن و شما توی مثال زدن خیلی مهارت دارین
احساس بد، احساس ناامیدی مثل اینه که دستمون رو بکنیم تو اتیش
احساس غم احساس ناراحتی و اندوه مثل پریز برق میمونه
با هر بهونه و با هر دلیلی
خدایا شکرت
استاد عزیزم خیلی ازتون تشکر میکنم بابت تلاشها و زحماتی که برا تک تک ما میکشین
این اگاهیها رو با ذوق و شوق با ما به اشتراک میزارید
با عشق و علاقه، کمک میکنین جهان رو جای بهتر و زیباتری کنین
خداوند بهتون طول عمر با عزت بدهد
به نام خداوند بخشنده هدایتگرم
عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 149
آقای ابراهیمی از صمیم قلب سپاسگزار شما هستم بابت راهنمایی و رفع اشکالی که چند روز بود نمیتونستم تو روز شمار باشم لطف خداوند شامل حالم شد و هدایتم کرد تا به شما ایمیل بزنم و رفع مشکل شود خداوند و هزاران میلیارد بار شکر میکنم جایی قرار گرفتم که هیچ مشکلی نیست که حل نشود چقدر عالی راهنمایی کردید و به راحتی من تونستم ایراد گوشیمو حل کنم شما چقدر عالی راهنمایی کردید ممنونم
خداوند و هزاران میلیارد بار شکر میکنم که به این آگاهی رسیدم که هر اتفاقی برام رخ میده نگران نباشم و سعی کنم و حال خودمو خوب نگه دارم و مطمئنم که ایده و راهکار بهم گفته میشه که این اتفاق افتاد و من تونستم با رفع مشکل بتونم به روز شمار وارد بشم و چقدر فایل مناسبی برام بود و روز خوبی برام رقم خورد من دیروز که نمیتونستم وارد روز شمار بشم فقط به این فکر میکردم که چکار کنم تا امروزم برام لذت بخش تر بشه ایده برام اومد که همسرم و بردارم باهم بریم دور دور و چقدر عکسای قشنگی گرفتیم از خودمون و طبیعت زیبایی که پوشیده از گلهای شقایق بود چقدر حالم و خوب نگه داشتم کلا دیروزم و تو توجه به نکات مثبت زندگی و اطرافم گذروندم و شب وقتی که تو غرفم نشسته بودم و داشتم گوشیمو به روز رسانی میکردم به جیمیلم که رسیدم و دیدم که پاسخ سوالم و آقای ابراهیمی داده همون موقع اقدام کردم و رفع اشکال کردم و به روز شمار وارد شدم و این فایل زیبا رو دیدم و چقدر همزمانی شد و در زمان مناسبش من شنونده این فایل بودم و الان کامنت شو در آرامش کامل تو غرفم نشستم مینویسم و موندن در احساس خوب و برای خودم نهادینه کردم و استمرار در این موضوع دارم و میدونم که این حال خوبه که زندگی منو به سمت زیباییهای بیشتر هدایت میکنه و سعی من در اینه که در طول روز توجه ام به زیبایی های اطرافم باشه من که ذهنم همیشه درگیره افکار هست پس میام با آگاهی این ذهنو معطوف میکنم به سمت خوبی ها زیباییها قشنگی ها حرفای خوب تکرار جملات انگیزه بخش تکرار جملات تاکیدی که یاد گرفتم با خودم و خدای خودم در رابطه با موفقیتم حرف بزنم و خودمو ارزشمند و لایق همصحبتی با خدای خودم بدونم من تجربه کردم زمانی که از قانون آگاهی نداشتم وقتی مسیرم درست بوده و همیشه سعیم بر این بوده که از جملات خوب استفاده کنم و قضاوت و غیبت نکنم و تحسین کنم تاکید میکنم زمانی که من از قانون آگاهی نداشتم خداوند منو از جایی که بودم برداشته و جایی که باید میبودم قرار داده در صورتی که اون وقت من اصلا آگاهی از این قانون خداوند و نداشتم الان که فکر میکنم پی به این قانون میبرم که این خداونده که همه چیز و در جای مناسبش قرار میده پس نباید نگران چیزی باشم چون باورم به خداوند بینهایت تغییر کرده به سمت زیباییها و احساس خوب چقدر روز شمار زیبایی رو گذروندم خدایا سپاسگزارم
رد پای امروزم
به نام خدای مهربان
با سلام خدمت استاد گرامی و مریم بانو و استاد عرشیان فر و خانواده بزرگ و صمیمی عباسمنش
فایل زیبای الهی صحبت دو یار قدیمی و صمیمی (استاد عباسمنش و استاد عرشیان فر)
استاد عرشیان فر چه زیبا دعای لحظه تحویل سال رو زمزمه کردند
یا مقلب القلوب و الابصار، یا….
حول حالنا الی احسن الحال.
احساس خیلی قشنگی بود برای چند ثانیه خودم رو سرسفره هفت سین دیدم و من هم این دعا رو زمزمه کردم.
قانون: احساس خوب = اتفاق خوب
استاد عباسمنش در این فایل گفتند که :
هیچ وقت، هیچ وقت، هیچ انسانی درجهان نمیتواند همیشه احساس خودش را خوب نگهدارد، هیچ پیامبری نتونسته و هیچ انسانی نخواهد توانست. باید برای داشتن احساس خوب تمرین کنیم
هر روز صبح که از خواب بیدار میشیم نعمتها مونو بشمریم، از خودمون بپرسیم بخاطر چه چیزهایی سپاسگزار خداوندم،
خداوند در قرآن میفرماید اگر که سپاسگزار باشید شما را می افزاییم
ارتباط بین شکرگزاری و رزق و ارتباط بین شکرگزاری و سلامتی بخاطر احساس خوبست یکی از قدرتمندترین ابزار کنترل ذهن شکرگزاریه.چون شکرگزاری احساس انسان را خوب میکند.
طبق قانون بدون تغییر خداوند، اگر ما احساسمون خوب بمونه، و ما در زمانهای بیشتری احساس بهتری داشته باشیم ما در مداری قرار میگیریم که اتفاقات خوب بیشتری برامون رخ میدهد،
خدایا سپاسگزارم که در مسیر آگاهی و رشد و پیشرفت هستم
خدایا سپاسگزارم که در سایت الهی عباسمنش عضو هستم
خدایا سپاسگزارم که منو به این کره خاکی آوردی و جهان را مسخر من کردی
خدایا سپاسگزارم که منو خالق بی چون و چرای زندگیم کردی
خدایا سپاسگزارم که هر لحظه منو هدایت میکنی، با من حرف میزنی
خدایا سپاسگزارم بخاطر نعمتهایی که به من دادی
خدایا ازت میخوام و دوست دارم که کمکم کنی که بتونم قانون کیهانی را درک و در زندگیم اجرا کنم
ایاک نعبد و ایاک نستعین، اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم ولاالضالین.
خدایا ازت میخوام و دوست دارم که آسان شوم برای آسانیها و تو کارهایم را انجام بده، و در زمان مناسب در مکان مناسب باشم.
خدایا ازت میخوام و دوست دارم که منو به مسیر، شرایط، اتفاقات، ایده ها و انسانهایی هدایت بکنی که از تک تک لحظات زندگیم لذت ببرم با تمام وجود…
خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت
استاد عزیز و مریم بانو و خانواده بزرگ و صمیمی عباسمنش در پناه الله یکتا شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
به نام خدا
سلام استاد و مریم جان
سلام آقای عرشیانفر
چه عالی صحبتهای 2استاد بزرگوار که هر دو از قانون میگن
کنترل ذهن چیزی که خیلی ها مسخره میکنن و نمیدونن همین یه کار ید طولانی میخواد
استاد درست میگید وقتی اتفاق افتاد بیایم و ذهن رو جایی ببریم
یه اخلاقی من دارم تا قبل اتفاق تذکر میدم ولی وقتی اگه از اتفاقی که دوست ندارم افتاد دیگه حرفی نمیزنم و سرزنش یا بحث ندارم
این خوبه
ولی می دونید میخوام یه تعهد بدم بخودم و دیگه درمورد اتفاق ناخوشایند حتی قبل هم نگم
حالا چی میشه که نگیم تمرکز نداریم و هرگز پیش نمیاد
خوشحالم اینو فهمیدم و امید دارم بتونم اجرا کنم به لطف الهی
بیشتر از خدا یاری میخوام و هدایت
و میدونم اتفاقات همیشه عالی هستند
شادموفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت در پناه خدای یکتا
سلام دوستان عزیزم
بدرستی که احساس خوب اتفاق های خوب رو درپی دارد
برنامه روزانه من هم به همین صورته…اول 7 صبح تا10 ظهر فایل های رایگان یا غیر رو گوش میدم
10 تا 11 ذکر میگم برای ثروتمند شدن..
11 تا 11.30ورزش
11.30 تا 12 صبحانه مفصل شاهنشاهی جای همتون خالی..
12تا 12.30 یک چرت خواب12.30 تا 13 عقل کل و نظرات
13 تا 15 فکر کردن و شکر گذاری
15 تا 17 فایل
17.30 تا 19 نوشتن و نظر دادن
19. تا 20 وعده شب و ارتباط با خانواده..
20 تا 12 روی مهارت کار کردن
این هم برنامه روتین بنده
خیلی حال دلم عالیه و خدا را ستایش میکنم استاد و مریم بانو ممنونم دوستان خوب در سایت ممنونم
حال خوب، نداشته کینه از کسی ، حس خوب، حال خوب، روحیه خوب، و کلا با بقیه در صلح بودن این بزرگترین موفقیت است. اون احساس همه چیز میتواند برای من بیاورد.
زیبا ترین هدیه که خداوند میتواند بدهد و من باید درخواست کنم زیبا ترین حال است. این چیست؟
حال خوب اتفاقات خوب خوش چانسی و حال بد اتفاقات بد بلا، جنجال می اورد. خوب رد پای از این الگو در زنده گی من:
• حس خوب داشتم در یادگیری زبان, موارد متوجه شدم که اشتباه جدی بوده.
• موقع حس خوب داشتم جنس خوب خرید کردم
• موقع که حس خوب داشتم، اشتباه کمتر کردم یا اگر کردم زود متوجه شدم
چه کار میتوانم انجام دهم که حسم خوب شود. و از کدام کار باید دوری کنم تا حسم خوب و ویا خوبتر شود؟
استاد گفت در کتاب قران امده که گفته غمگین نباش، و یک مورد امده گفته نجوا از سمت شیطان است برای غمگین کردن.
حالا اگر من غمگین باشم بخاطر هر بخاطر صحتم بخاطر بی پولی بخاطر هر چی نتیجه منفی و منفی تر میشه و بلا سرم می اید. و اگر این احساس خوب نباش اتفاقات ناجوری می افتد
و اینوکه استاد گفت ادم های که بی خیال هستند اتفاقات خوبی برشان می افتد و چانس می اورند ایا درست است؟ بلی
حالا مثال اش میگم و من باید تمرین کنم که بی خیال باشم در مقابل اتفاقات که می اقتد و درس بیگیرم ازش
خیلی ها خیلی خیلی نامرد هستند به شمول خودم که در شرایط خوب هم غور میزنند و یا غور نمی زنند در ذهن خود نارحت هستند که مثال من.
البته این هم سال رفتن در مسیر نادرست باعث شده وضعیت سلامتی من دچار مشکل کنه و مشکلاتی مالی هم بی اثر نیست. مهم تر از همه سلامتی . من غور نمی زنم. ناله نمی کنم با کسی راجع بهش صحبت نمی کنم ولی در ذهنم نارحت هستم.
اگر احساس مثلا سرحد بین منفی 100 و 0 و مثبت صد ارزش دهی کنی احساس من اکثر بین منفی 10 تا مثبت 5 بوده و فرض کنیم از استاد اکثرا مثبت 50 تا 60 باشد فرض کنیم قرار چیزی میبینم و درک میکنم.
خوب من اون احساس خوب میخواهم!
فکر کنم نداشتم پول و مهارت و صحت و احساس خود ارزشی است که من را نابود میکند و احساس من خراب میکند. باید یک راه پیدا کنم برای بهبود هر یک.
خدایا من را هدایت کن خدایا من را کمک کن که بتوانم خودم بهبود ببخشم.
• مهارت شبکه
• ازمون زبان
• قانون استخوان و عضلات باید بدانم که چه هستند.
خدایا از تو هدایت میخواهم
در قسمت صحت فعلا زیر صفرم
و از لحاظ مالی در لبه صفر یعنی از صفر یک کمی بالا تر
میخواهم برم بالا و من متعهد هستم که برم بالا و خودم بهبود ببخشم
فعلا مهم ترین کاری های که باید بکنم و میتوانم
این همه مدت در مسیر اشتباه رفتم همه اش درسی بود که گرفتم. درست قیمیتی بود ولی خیلی ارزشمند
تمرکز روی خودم و مهارت های میگذارم. تا اینکه بگم این همه سال من این اشتباهات کردم و نتیجه نگرفتم
با تمام وجود کار میکنم، تمرکزم را از دست نمی دهم. البته کوشش کوش میکنم.
احساس ام خوب نگه می دارم با مرور باور های خوب که استاد همیشه گفته.
احساس بد مانند بردن دستم پیش اتش است اگر ببرم میسوزد.
این قدر دیر یک جای تاریک بودم محیط کاملا تاریک و دآغ و زیر دستم هم یک اتش روشن بود نمی دانستم چرا من اینجا هستم و چرا سوخته روان هستم و چشمانم هم بسته. حالا تازه فهمیدم خودم خودم را به این جا تاریک و داغ اوردم و حالا وقت اش دستم از اتش گوشه کنم. و بعد خودم از این اتاق داغ و تاریک بکشم بیرون. اول دستم از اتش پس کنم. اون باور های که من خیلی وقت، انرژی ، پول فامیل، عمر را هدر دادم و حالا هیچ چیزی بدست نیاورم بگذارم کنار. مقایسه کردن هم همینطور.
در عوض احساس خوب پرورش دهم.
با مرور اون باورها و جملات و افکار باعث میشه اتش تیز و تیز و تیز تر بشه
و این کار اسان نیست و خیلی مهم است که بتوانم احساس ام خوب کنم و نگهدارم. این کار نیاز به تمرین مداوم دارد و مرحله به مرحله پیشرفت کردن داره.
مثالا قبالا اگر بازار چیزی میخریدم و مشکل می داشت یا طرف کم می داد تا اخر روز عصبانی بودم اخر چرا اینقدر ادم کثیف باشه یا اخر من چرا اینقدر خر باشم.
امروز هم طرف در خرید میوه. چیزی را کم داده بود ولی این بار خدا را شکر توانستم بعد 10 دقیقه احساس ام خوب کنم.برای من یک استپ اول است ولی ممکن است که برای خیلی ها عادی باشد.
و دور بعد همیشه باید چیزی که میخرم باید خودم چک کنم. این خیلی درس مهم است که هر چه طرف گفت قبول نکنم در هر موردی. اگر درس اش درست بیگیریم د اینده خیلی کمک خواهد کرد همین خرید میوه.
تمرین که استاد گفت: هر روز از خواب برخیستم نعمت های خودم بشمارم و بنویسم و سپاس گذاری کنم. و بعد بگویم چه کنم کاری نکنم که احساس خوب باشد و چه بکنم
خوب همین حالا اگر همین تمرین را انجام دهم:
خدایا شکرت بابت این که یک مقداری چشمانم باز کردی که این فایل استاد دارم کار میکنم و میخورم.
• بابت میوه های خوش مزه که خریدم
• بابت مبایل خوب و عالی و پر سرعت
• بابت این برنامه نوت که در اون می نویسم
• بابت دستانم
• بایت توانایی تغییرم
• بابت کمپیوتر که در دسرس دارم
• بابت انترنتم
• بابت موس خوبی که دارم
• بابت روابط خوبی با فامیلم
• بابت اخلاق خوبی که دارم و با همه روابط عالی دارم
خدایا شکرت
کاری های که باید بکنم
تمرکزی کار کردن روی مهارت زبانم
قبلا در یک فایل دیگر نوت مشخص کرده بودم که هر روز کدام کارها را بکنم و نکنم او را باید همین حالا یک مرور کنم.
احساس خوب + در خواست کمک از خداوند برای هدایت + تمرکز روی خود و هدف = نتیجه فوق العاده
این معادله زنده گی هم یادم باشد
به نام خدای بزرگ و منزه و مهربان
سلام و درود خدمت استاد عزیزم
خانم شایسته پرتلاش و مهربان
و تک تک دوستان ارزشمندم
تکرار این فایل بعد از 3 برای من ، باعث شد تا مسیر رشد و بهبود و طی کردن سیر تکاملی خودم رو ببینم و ایمانم رو تقویت کنم.
درک من از قوانین با یک روز پیش تفاوت داره ، چه برسه به حدود سه سال پیش!
این جمله استاد در این فایل برای من یک شاه کلید هست :
ماندن در احساس بد با هر عنوانی رو ، مترادف کنم با دست بردن در آتش یا دست زدن بر پریز برق
اوایل شروع کار در این مسیر ، انصافا درک مناسبی از داشتن احساس خوب نداشتم.
و فکر می کردم که احساس خوب فقط باید در یک مسافرت خاص یا مهمانی خاص به وجود بیاد یا یک عروسی یا یک جشن یا هر چیز دیگه.
یا مثلا احساس خوب زمانی میتونه برای من ایجاد بشه که با دوستان صمیمی خودم دور هم باشیم.
و همیشه احساس خوب رو متصل به یک شرایط خاص یا آدم خاص می دونستم.
و اون اوایل اصلا و ابدا حرف استاد رو درک نمی کردم که منظور استاد دقیقا از احساس خوب چه نوع احساسی هست.
فقط بر این باور بودم که زمانی که احساس بدی ندارم مثلا خشمگین و اندوهگین و مضطرب و ناراحت نیستم ، یعنی احساس خوب دارم!!!
با حضور بیشتر در مسیر و نشتی انرژی به دلیل صحبت کردن در مورد قوانین با بقیه ، نتایج بد کم رنگ نمی شد و در مقابل نتایج خوبی هم به وجود نمیومد و این موضوع باعث شد که من خیلی سختی بکشم و سیر تکامل من زیاد بشه!
ولی قشنگ یادمه که یک نکته رو از استاد خوب فهمیده بودم ، که رسیدن به احساس خوب باید با اتکا به نگاه خودم و وصل شدن به درونم به وجود بیاد .
احساس خوب پایدار نباید به شرایط خاص و آدم خاص وصل باشه !
و شروع کردم به حرف استاد عمل کردن.
به شدت سعی کردم بر روی دیدن گلها ، درختان سرسبز ، آسمان ابری زیبا ، طلوع و غروب خورشید یا هر موضوعی که یک زیبایی رو به همراه داشته باشه ، آگاهانه تمرکز کنم.
هر وقت یک انسان زیبا رو می دیم چه زن چه مرد چه پیر چه جوان ، تحسین می کرد و لذت می بردم از زیبایی و آراستگی اون فرد.
اگر فردی موفقی رو می دیدم سعی می کردم تحسین کنم و روی تقویت باورهام و فراوانی ها تمرکز کنم و تکرار کنم که اگر برای کسی شده برای من هم میشه.
واقعا در اوایل بسیار کار سختی بود
انجام میدادم ولی احساس خاصی در درونم شکل نمی گرفت.
خیلی وقت ها هم می رفتم سراغ مقایسه کردن و بیشتر وقت ها هم به حسادت ختم میشد!!
و به دلیل اینکه راجع به استاد و دوره ها این قوانین با هر کسی سفره دل رو باز می کردم ، به دلیل خلق نشدن نتایج از طرف مقابل کلی کنایه می شنیدم و ایمانم ضعیف می شد..
یادم نمیره ، 4 سال پیش که برای یکسال رفتم اصفهان و بیکار شده بودم به عنوان راننده یک کارخانه مشغول به کار شدم .
خیلی نگاه و حرف بقیه برام سنگین بود
که من که حدود 15 سال تو ماهان ایر بودم و کلی آموزش به پرسنل شهرهای مختلف و امکانات و … اومدم و راننده یک کارخانه شدم!
اون موقع ها در اوج دعواها و بحث ها و درگیری ها وحشتناک با همسرم بودم
و به دلیل شکل گرفتن یک رابطه کوتاه به یک خانم دیگه ، با دست خودم اوضاع رو به جهنم واقعی تبدیل کرده بودم.
و اون یکسالی که در اصفهان بودم برای من کلی درس و تجربه و رشد رو به همراه داشت.
، همیشه با چند تا مهندس که تو مسیر مورچه خورت اصفهان با هم می رفتیم ، با اون لهجه شیرین و دل نشین اصفهانی می گفتند : بایرامی ، پس چی چی میگه آقای عباسمنش ؟
پس چرا هیچ اتفاق خوبی برات رخ نداده ؟
چرا ماهان رو ول کردی اومدی اصفهان راننده شدی ؟
واقعا هیچ جوابی نداشتم و بیشتر اوقات در حال خوردن چک و لگد های جهان بودم.
به شدت انرژیم افت می کرد و کلی حالم گرفته می شد.
ولی در درونم به این اصل رسیده بوده که استاد اشتباه نمی گه و این حرفها کاملا درسته.
من یک ایرادی دارم و باید دنبال ایراد بگردم.
بسیار بسیار تضاد سخت و سنگینی هست وقتی بلندگو بقیه می شی و از قوانین دم می زنی و هیچ نتیجه ای در دست نداری!!!
یعنی ترمز از این بدتر تو این مسیر نداریم!
استاد تاکید می کرد ولی من گوشم بدهکار نبود
گذشت و گذشت و ناخودآگاه سعی کردم ساکت تر بشم و زیپ دهنم رو ببندم.
و شروع کردم زیبایی ها رو در اصفهان دیدن و تحسین کردن.
برام جالب بود که وقتی من از زیبایی های شهر اصفهان صحبت می کردم ، خانواده همسرم و فامیل ها بعضی وقت ها تعجب می کردند ، و می گفتند : کدوم زیبایی ؟ کردم تمیزی؟
یا مثلا آدم هایی سر راهم قرار می گرفتند که برخوردهای بسیار عالی با من داشتند ولی اطرافیان من از این نوع نگاه من تعجب می کردند.
مگه میشه تو اصفهان این همه آدم خوب و منصف و صادق وجود داشته باشه و همش سر راه تو قرار بگیره؟
من که سعی کردم بودم کمتر حرف بزنم ، فهمیدم که موضوع از کجا داره آب میخوره…
من آگاهانه به زیبایی های خیابان های اصفهان دقت می کردم
به گلکاری های بی نظیرش
من یک خلوتگاه داشتم تو معادن سنگ لاشتر ، نیم ساعت بیرون اصفهان و به قدری از این بیابون تعریف می کردم که بقیه باز هم متعجب که بابا ، لاشتر چه زیبایی داره جز کامیون حمل سنگ و بیابون بی آب و علف؟؟
ولی برای من لاشتر به یک غار حرا تبدیل شده بود
سکوت و آرامش بالای تپه ها که دیگه صدای کامیون های حمل سنگ در اونجا شنیده نمی شده ، برای من به یک خلوتگاه بی نظیر تبدیل شده بود
جایی که من برای اولین بار وارد دل تاریکی شدم و ترسی که تا 41 سالگی همراه من مونده بود، اونجا از بین رفت
جایی که من ترس از سگ رو برای همیشه از بین بردم و با نوازش کردن سگ های اون منطقه ، وارد دل این موضوع شدم و حل شد.
من تو لاشتر غروب هایی رو می دیدم که کسی نمی دید
من اونجا موجودیتی رو حس می کردم که کسی حرفم رو و منظورم رو نمی فهمید.
من تو همون کوهها گریه ها کردم و مشق توحیدی من از اونجا شروع شد
سفر به درونم در بین تپه های کوههای لاشتر شروع شد
به سجده افتادن و هق هق کردن های من از اونجا شروع شد
من زیبایی هایی رو می دیم که کسی درکش نمی کرد.
آره
بیابان هم برای من زیبا شده بود ، چه برسه به ابرهای سفید آسمان و گل های زیبای اطراف زاینده رود
همه چیز برای من داشت عوض می شد
من سعی کردم باور کنم که همه انسانها پاک و صادق و درستکار و مهربان و نازنین هستند
برعکس بقیه
و همین تمرکز کردن به یک گل ، یک شمشاد ، یک درخت ساده در کنار بلوارهای سپاهانشهر اصفهان ، یک بچه سالم و زیبا ، یک پرنده زیبا ، غروب زیبای سپاهانشهر و ساده ترین چیزها برای من ، زیبا شده بود.
من از استادم آموخته بودم که باید در هر شرایطی که هستم ، شروع کنم
فقط شروع کنم
و کم کم این تمرکز ها و تحسین کردن به زیبایی ها باعث شکل گیری یک احساس خوب بسیار ضعیف در وجودم شد.
تازه فهمیدم که وقتی استاد میگه احساس خوب یعنی چی !!
احساس خوب نداشتن احساس بد نیست ، بلکه اول نداشتن احساس بد ، به داشتن احساس خنثی و بعد کم کم خلق کردن احساس خوب که به تبدیل بشه به لبخند
تبدیل بشه به امید به آینده
تبدیل بشه به جسم سالم تر
تبدیل بشه به خواب بهتر
تبدیل بشه به دعواهای کمتر
احساس خوب باید تبدیل می شد به واکنش سریع نشون ندادن به اتفاقات بد!
احساس خوب باید تبدیل می شد به ایمان و توکل و حرکت
احساس خوب باید تبدیل میشد به رفتار و گفتارمناسب
احساس خوب باید تبدیل میشد به ادب و احترام به هر انسانی با هر نوع اعتقاد و نگرشی
احساس خوب باید تبدیل میشد به اعراض از زشتی ها و بدی ها
احساس خوب باید تبدیل میشد به شکرگزاری واقعی تر و بندگی واقعی خداوند
احساس خوب باید تبدیل میشد به توحید و دوری از شرک
احساس خوب باید تبدیل میشد به خارج شدن از اینستاگرام و فضای مجازی
احساس خوب من باید تبدیل میشد به تمرکز کردن روی بهبود خودم و بستن زیپ دهانم!
احساس خوب باید تبدیل میشد به خودباوری و عزت نفس
احساس خوب باید تبدیل میشد به احساس لیاقت ارزشمندی
احساس خوب باید تبدیل میشد به دیدن زیبایی های همسر و فرزندانم
احساس خوب باید تبدیل میشد به کمتر شدن بدهی ها
احساس خوب باید تبدیل میشد به کنار گذاشتن وام با هر عنوانی!
احساس خوب باید تبدیل میشد به ادامه مسیر آموزش با استادم
و خدا به من رحم کرد و من در مسیر موندم
به زیبایی های بیشتری توجه کردم و جهان من رو وارد مدار زیباتر کرد
گلهای زیبای بیشتر می دیدم
انسانهای نازنین بیشتری رو در اصفهان ملاقات می کردم و همه متعجب می شدند که چطوریه ، این بابا کلا 1 سال تو اصفهان زندگی کرد و این همه آدم خوب سر راهش قرار گرفتند ؟
و به لطف خدا من برگشتم تهران
بدهی ها صفر شد
روابط بهتر شد
ایمانم قوی تر شد
به شکلی معجزه وار مدیر فنی یک آژانس بسیار حرفه ای شدم
وارد دوره عزت نفس و کشف قوانین شدم
مجدا زیبا بین تر شدم
یک درخت یا یک شمشاد یا یک تکه ابر سفید حالم رو خوب می کرد
در زمان درگیری های ایران ، اعراض کردم
به قول استاد یک اتفاق به ظاهر بد در اون درگیرها که همه به دنبال تغییر حکومت بودند ، من وارد یک مسیر الهی شدم
نان و صبحانه رو ناخواسته به دلیل بحث شدید با همکارم در فرودگاه ، ترک کردم
و با الهام گرفتن از استاد وارد مسیر بی نهایت عالی درک اصول تندرستی شدم و این اتفاق به ظاهر بد ، برای من نقطه عطف شد چون من سعی کردم به اون شخص نگاه مثبت داشته باشم و این اتفاق رو هدایت خداوند بدونم.
به کمک فایل قرآنی قدم چهارم ، این باور رو تقویت کردم که الخیر فی وماقع
دوره 12 قدم رو مجددا شروع کردم و تازه اصل داستان ستاره قطبی رو اون موقع درک کردم
هر روز صبح تمرین وتمرین و تمرین
شکرگزاری و تمرکز بر زیبایی ها
از درب منزل دنبال گل و سبزه و پرنده بودم تا برسم به اتوبان آزادگان و دیدن زیبایی های اطراف اون
و تحسین برج های زیبا بلوار کوهک و شکرگزاری برای ساخت وسازهای عالی و فراوانی ثروت و نعمت
بعدش دیدن زیبایی های جاده مخصوص و گلهای زیبا و درختان بسیار زیبای مسیر تا فرودگاه
بعد دیدن takeoff هواپیماها و تحسین قوانین بدون تغییر خداوند و ایمنی آسمان تهران
و بعد هدفون تو گوشم و تمرکز بر روی دوره ها و فایل های استاد ، در حالیکه 4 نفر دیگه تو اتاق ساعت ها و روزها و ماهها بحث سیاسی و بروز نفرت و کینه و فحش و ناسزا و تکرار اخبارها و حوادث بودند.
از لحاظ فیزیکی نزدیک اونا بودم ، ولی روحم تو سریال های استاد و تحسین سفرها و زیبایی های بی نظیر بود.
و دوره کشف قوانین و جلسه چهارم و نهم و سیزدهم …
الله اکبر از این فایل های بی نظیر استاد که اهمیت درک قانون و خالق بودن و زیبابین بودن من رو چندین برابر کرد
و من سعی کردم زیبا بین تر آرام تر و رها تر باشم
و دوره احساس لیاقت به لطف خدا شروع شد
نعمت و ثروت و موهبت ها بر من جاری شد
ایمان و توکل و رهایی من بیشتر شد
روابط با همسرم بی نهایت بهتر شد و از قبل هم
امید و شور و انگیزه من به شدت افزایش پیدا کرد
و من از اون شرایط 4 سال پیش تبدیل شده بودم به یک مدرس حوزه سلامتی و تندرستی
من در حال آماده کردن دوره خودم بودم
و بعد در اواخر سال دوره دوم احساس لیاقت شروع شد
و به سمت و پست جدید و ارتقا شغلی عالی بعد از 12 سال
و بعد افزایش 120 درصدی حقوقم نسبت به سال قبل و ….
.
.
همه این هدایت ها و دریافت نعمت ها و نتایج عالی ، از همون دیدن زیبایی های به ظاهر ساده در اصفهان شروع شد
همه این لطف و موهبت و شرایط عالی ، از تمرکز آگاهانه بر زیبایی ها برای رسیدن به احسن الحال شروع شد
دلیل سپردن امور و تقسیم کار با خداوند ، از دیدن و توجه کردن به ابرهای سفید ساده و پرند های زیبا شروع شد
تمام این معجزات الهی و توفیق حضور در محضر استاد عزیزم ، باور کردن قلبی به آموزش های استاد و اهمیت توجه آگاهانه به زیبایی ها و داشته ها شروع شد.
غر نزدن و گلایه نکردن و ساکت شدن ، باعث شد احساس خوب من تقویت بشه
وارد دل بحث ها و صحبت های بقیه نشده ، منجر به تقویت احساس خوب در من شد
و این مسیر تا روز آخر عمرم ادامه خواهد داشت
من تازه مسیر رو درک کردم
من تازه اصل موضوع رو فهمیدم و دلیل این همه تغییرات و بهبودها رو بهتر از قبل درک کردم
و تازه کار اصلی و حرکت اصلی من به سمت خواسته های بزرگ تر و چالش های بعدی شروع شده
و این مسیر بی نهایت زیبا برای همیشه ادامه خواهد داشت
استاد عزیزم ، برای تک تک بهبودها و نتایج و دستاوردها و خوشبختی های زندگیم که از عمل کردن متعهدانه به آموزش های بی نظیر شما به دست آمد ، بی نهایت تشکر و قدردانی می کنم.
زیبابین شدن و داشتن احساس خوب رو درمحضر شما و در کلاس توحیدی شما فرا گرفتم و انشاالله به لطف الله در سال 1403 با نتایج بسیار بزرگ و محقق شدن اهدافم هم خودم لذت و خوشبختی بیکران رو تجربه خواهم کرد و هم جهان رو گسترش خواهم داد و هم دل شما استاد عزیمز رو شاد خواهم کرد.
با آرزوی سلامتی و تندرستی و خوشبختی و موفقیت روزافزون برای شما استاد عزیزم و همه دوستان نازنین و ارزشمندم و همچنین خانم شایسته عزیز و محترم.
خدانگهدار.
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسسسسسگزارم
سلام عزیزان جان
فایل روز149
خدایا شکرت برای فایل گفتگو با دوستان
بسیار سپاسگزارم از استاد عزیزم . استاد عرشیا نفر عزیز
چقدر این فایلهای گفتگو با دوستان عالیه
خدایا شکرت برای سوالات عالی که جناب عرشیا نفر پرسیدن و استاد کامل توضیح میدهد
خدایا شکرت که در مدار شنیدن این آگاهی ها هستم
الله و اکبرررر از دیروز که این فایل رو بار ها گوش دادم کلیییییی حال خوب اتفاقات خوب برام افتاده
که دیروز هم در روزشمار زندگی ردپام رو گذاشتم
خدایا شکرت برای تضادی که دو شب پیش داشتم مهمان موقع تا صبح با کنترل ذهن در اول روز تا آخر روزم کلی خیر و برکت و رزق بیحساب خداوند بزندگی ام وارد شد و هر لحظه فقط میگم خدایا همه کاره ام تویی و من هیچ نمیدانم
بخدا یعنی همین کنترل ذهن برای تضادی که بهش میگم موهبت الهی دیگه سرشار بود از تغییرات عالی که درخودم دیدم
با این موهبت احساس کردم که مدارم یه پله بالاتر رفته
وقتی به خودم نگاه کردم که من چه نتیجهای میگیرم از این تضاد
دیدم که من هیچ قدرتی در تغییر کسی حتی عزیزترین افراد نزدیکم هم ندارم پس بهتره فقط تمرکزم را روی خودم معطوف کنم الله و اکبررر
همین یه جمله استاد منو کلی بزرگ کرد بخدا آگاهانه دهانم را بستم و توجه و تمرکزم را از روی تضاد برداشتم و تمام وجودم تمام زندگی ام سرشار شد از برکت الهی هر قدم راه رفتم خیر و برکت و زیبایی فقط دیدم و شکر گذاری کردم
محبتهای عزیزانم
احساس ارزشمندی و لیاقت هم صحبتی با خدا را قشنگ احساس کردم
خودم را لایق دیدم که خداوند هر لحظه داره منو هدایت میکنه الله و اکبرررر
قشنگ برام واضح بود که با کنترل ذهنم خود خدا داره منو هدایت میکنه هر کجا رفتم خدا منو برد من اصلا بلد نبودم
هر حرفی زدم هر نگاهی کردم همش خدا را دیدم
هر کلامی شنیدم فقط خدا را لمس کردم با تمام وجودم
حتی در تحسین کردن بچه ها که تمرینات ورزشی را انجام دادن هم خدا را دیدم
متوجه درونم شدم که من چقدر با احساس خوب دارم بچه ها را تشویق میکنم اصلا حس مقایسه یا حسادت یا به زور و ظاهری خدا را شاهد میگیرم که نبود
یه لحظه استپ کردم دیدم من چقدر ارامترمقدر آسان تر شده ام
انگار یخ های درونم اون سیمانهاژ چسبیده داشتن کنده میشد
چنان احساس خوب و حس پرواز داشتم اینقدر که حالم خوب بود بلطف خداوند احساس میکردم رو ابر ها هستم خداروشکر
واقعاً استاد عزیزم همینطور ه که شما با مثال عالی بهمون یاد میدهیم که وقتی احساس تون خوب نیست یعنی به هر دلیلی دارین دستتون رو میکنین تو آتیش به هر حال دست شما میسوزه
خدایا کمکم کن هر لحظه بیادم بمونه که اگه احساس بد اومد سراغم بگم دارم میسوزم تو آتیش و سریع دستمو بیارم بیرون
خدایا شکرت که با عشق و احساس خوب میفهمم که به اصلم نزدیک تر هستم .هماهنگم با خدای خودم
الهی صد هزار مرتبه شکر ت
در شرایطی که همه چی خوبه که هیچی احساس خوب داریم
ما در زمانی ایمان قوی تری داریم که در شرایط سخت باید احساس خودمون رو خوب نگه داریم
در اوایل خب طبیعی که که مدت کمتری در احساس خوب باشیم وقتی آگاهانه داریم عمل میکنیم خب ذهن و شیطان هم دارن زور خودشون رو میزنن
ما هستیم که باید زمان زیادی را در احساس بهتر بمانیم و رفته رفته و تکاملی وقتی این روند را ادامه دهیم خیلی کم دیگه پیش میاد که ما در شرایط سخت احساس مون رو بد کنیم دیگه اینقدر عضله ذهن باید تقویت کنیم که ذهن هم خودش بیاد دنبال زیبایی های بیشتری در هماهنگی با قلب در میاد .
خدایا شکرت که اتفاقات عالی پشت سر هم داره برام رخ میده
نشانه ها را بهتر درک میکنم ایده های الهامی خداوند را بهتر دریافت میکنم از آنجایی که روی احساس لیاقتم یه ذره کار کرده ام
چون خداوند هر لحظه داره با ما صحبت میکنه و من لایق دریافت الهامات الهی هستم
باید در این زمینه خیلی خیلی بیشتر کار کنم تا بیشتر در معرض هدایت الله قرار بگیرم چون من صرفا به این جهان مادی آمده ام ارزشمندم وسلاااام.
خدایا شکرت که استمرارم را بیشتر کرده ای که خالق خوبی برای زندگی ام باشم
تمام اتفاقات زندگی ام بر اساس باورها و فرکانس های خودم بوجودمی آید
خدایا مرا از شکر گذاران واقعی ات قرار بده من نمیدانم من تسلیمممم من نمیدانم
هر لحظه مرا سپاسگزارتر کن
خدایا شکرت که این روزها زیبای های بیشتر را میبینم قبلا هم بودند این همه زیبایی ولی من در مدارش نبودم
و خداوند برمن منت گذاشت و در مسیر درست الهی هدایتم کرده
خدایا شکرت که همه کاره ام تویی همه جوره هوامو داری بینهایت سپاسگزارم
خدایا شکرت که جهان در لحظه به باورها و فرکانس های من پاسخ میدهد این یک کلید است که در لحظه میتونیم شرایط را به نفع خودمان کنیم
خدایا شکرت که داری بهم یاد میدی که در شرایط سخت ذهنم را کنترل کنم و دنبال راهحل باشم و خداوند هر لحظه مرا هدایت میکند .
و درسها ی ارزشمند بیشتری را در شرایط سخت یاد میگیرم
خدایا شکرت که قدرت در دستان توست
فقط روی تو حساب باز کرده ام
هیچ عاملی بیرون از من نیست
خدایا شجاعت بیشتری بهم بده که تو به شجاعان پاداش میدهی
خدایا شکرت که هدایتم کردی که فقط روی بهبود شخصیت خودم کار کنم جهان بقیه کارها را انجام میدهد .
کنترل ذهن=با موفقیت در تمام جنبه های زندگی
خدایا شکرت که بخت اعتماد و باور و ایمان و توکل و امید دارم
خدایا شکرت که همه کاره ام تویی من تسلیمم هیچی نمیدانم.
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم