گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

292 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1955 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی

    سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیزم

    این گفتگویی که استاد با شاگردتون آقای عرشیانفر عزیز داشتید بسیار بسیار بسیار گفتگوی عاااااالی بود هرکسی که تو اون لایو بود واقعا از قبل به نوعی آماده دریافت این آگاهی ها بود لایو عجیییییییب شگفت انگیزی بود واقعا نوع صحبتها احساساتی که هردو استاد گرانقدر داشتید اصلا بینظیر بود استاد جان سخاوتمندانه این گفتگو رو تو سایت منتشر کردید بی نهایت سپاسگزارم

    استاد جانم این تحسین و قدردانی که هردو از هم داشتید آقای عرشیانفر در جایگاه شاگردی و شما در جایگاه استادی از هم تعریف و تحسین و قدر دانی کردید برام درس داشت این شخصیت تحسینگر و قدردانی و احساس مهم بودن به دیگران دادن یکی از اصول مهم رابطه درست هست

    استاد جان اینکه گفتید شاگردتون از درسهایی که از شما یاد گرفتند درعمل خوب اجرا کردند و نتایج خوبی گرفتند که خودشون گفتند چقدر به احساس خوب به صلح با خودشون رسیدند ارتباطشون با خدا عالیه سلامتن بدون هیچ غم و کینه ای هستند استاد شما گفتید این بهترین خبره و بزرگترین نتیجه هست که همه چیز خوب رو به همراه داره نشون میده این قانون چقدر مهمه وچقدر اصل و مهمه

    «یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الا أحسن الحال»

    این آیه ای هست که من از خیلی سالها پیش فقط از عید و تمام پروسه هایی که داره فقط عاشق تلاوت این آیه و معنی زیباش بودم و هستم

    زیباترین حال بهترین حال از نظر استاد جان چیه ؟

    استاد تعریف کردید که تاثیر قانون احساس خوب مساوی اتفاقات خوب و احساس بد مساوی اتفاقات بد رو چقدر قبل از آگاه بودن به قوانین الهی تو زندگیتون تجربه کرده بودید که به محض اینکه این قانون این اصل مهم رو برای اولین بار شنیدید بدون هیچ مقاومتی دربست قبول کردید و بعد هم تو قرآن دنبال این موضوع مهم گشتید و دیدید که ریشه کلمه حزن سی وچهار بار اومده و هربار با لای نفی اومده و مثالهای قرآنی رو در مورد پیامبران و مادر موسی هم پیدا کردید و به این اصل مهم به این قانون بدون تغییر خداوند که حتی در مورد پیامبران هم بدون هیچ تخفیف اجرا میشه و احساس خوب مساوی اتفاقات خوب واحساس بد مساوی اتفاقات بد حتی در مورد پیامبران هم کاملا دقیق اجرا شده چون این قانون بدون تغییر خداوند هست

    هرکسی که چه به صورت اگاهانه و یا نااگاهانه این قانون رو اجرا کنه نتیجه عمل به قانون احساس خوب اتفاقات خوبه و بالعکسش هم اتفاقات بد رو تجربه میکنه بارها دیدیم افرادی که خونسرد آروم و علی بیغم و بیخیال هستند افرادی هستند که به اصطلاح عوام خوش شانس هستند و اتفاقات خوبی رو تجربه میکنند چون ناآگاهانه دارند از قانون احساس خوب مساوی اتفاقات خوب پیروی میکنند

    ما اگر بیایم به صورت اگاهانه این قانون و اصل اساسی رو تو زندگی مون رعایت کنیم بتونیم مدت زمان بیشتری از روز رو در احساس خوب بمونیم زندگی برامون بهشت میشه اتفاقات خوب در همه زمینه ها رو تجربه میکنیم تو شرایطی که همه چیز در حالت خوبش هست قاعدتا داشتن احساس خوب کار راحتی هست گرچه خیلی از افراد تو شرایط خوب هم خیلی نامردانه غر میزنند ناسپاسی میکنند که خوب احساس خوبی هم ندارند و اتفاقات خوب رو هم تجربه نمیکنند

    اما تو شرایط سخت مالی یا سلامتی یا روابط تو اتفاقات به ظاهر بد وسخت خیلی مهمه که بتونی احساست رو خوب نگه داری ذهنت. رو کنترل کنی و برای اینکه بتونید تو شرایط سخت احساست رو خوب نگه داری باااااید یاد گرفته باشی که تو شرایط خوب زیباییها رو ببینی نعمتها رو ببینی تحسین کنی اونوقت تو شرایط سخت هم میتونی به صورت تکاملی به احساس خوب برسی اگر یه موضوعی قبلا یک هفته تو رو ناراحت میکرد با کنترل ذهن میتونی به یک روز دفعه بعد همون موضوع یک ساعت دفعه بعد ده دقیقه تو رو ناراحت میکنه پاداشها رو کسانی میگیرند که بتوانند تو شرایط سخت ذهنشون رو کنترل کنند وبه احساس خوب برسند

    استاد عاشقتم که خیلی صادقانه میگید من خودم تو این زمینه کنترل ذهن هیچ ادعایی ندارم چون این نیاز به ذهن قوی و تمرین داره و واقعا یه وقتایی از دست آدم در میره

    هیچ انسانی هیچ پیامبری نمیتونه و نتونسته در همه موارد احساسش رو خوب نگه داره مثال حضرت ابراهیم زمانی که فرشته ها آمدند و ترسی که بهش مستولی شد و فرشته ها بهش میگند نترس ……

    هر موضوع نگرانی کننده ای میتونه احساس تو رو بد کنه ولی به اندازه ای که قانون احساس خوب مساوی اتفاقات خوب و احساس بد مساوی اتفاقات بد رو باور میکنی و بهش عمل میکنی وبه موضوعات از زاویه ای نگاه میکنی که به احساس خوب در مدت زمان بیشتری در روز برسی با شروع صبح و روزت با شکرگزاری به قول خداوند إن شکرتم لایزیدنکم ارتباط بین شکر گزاری و وضعیت مالی و یا سلامتی رسیدن به احساس خوب هست شکرگزاری یکی از بزرگترین راههای رسیدن به احساس خوب هست ما باید اگاهانه دنبال چیزی بگردیم که به ما احساس خوب بده هرچقدر ما در احساس خوب بیشتری بمونیم به مدارهایی می ریم که اتفاقات خوب رو لاجرم تجربه میکنیم هیچ اتفاق خوب ویا بدی از قبل آماده نشده بلکه ما هرلحظه با احساسمون با فرکانسمون اتفاقات لحظه بعد رو رقم میزنیم

    از اونجا که ما نمی تونیم در همه موارد در بهترین و بالاترین احساس خوب باشیم پس اتفاقات زندگی ما هم نمیتونه در بالاترین کیفیت ممکن باشه این خاصیت و ویژگی دنیای مادی هست حتی در مورد پیامبرها هم در دنیای مادی اینگونه بوده ولی در دنیای پس از مرگ در بهشت تا فی خالدون همه چیز خوبه نه گرمه نه سرده نه تشنگی و نه گرسنگی همه چی عالیه و در جهنم هم تا فی خالدون در همه موارد بده

    اما تو دنیای مادی وظیفه ما اینه تلاش کنیم احساسمون رو خوب نگه داریم واصلااااااا کار راحتی نیست

    استاد جان اینگونه فکر میکنند و ماهم باااااید اینگونه فکر کنیم احساس بد وافکار بد رو مترادف کنیم با دست تو آتیش کردن یا تو پیریز برق کردن اصلا مهم نیست تو چقدر دلیل و منطقی دست تو آتیش میکنی به هر حال دستت تو آتیش می سوزه اگر قانون رو در این حد بپذیریم اتفاقی که میافته خیلی مراقبتر هستی که اخبار منفی نبینیم اتفاقات بد گذشته رو تو ذهنت نوشخار نمیکنی و نگران آینده نمیشی و احساسمون رو خوب نگه می داریم و اونوقت اتفاقات خوب از در و دیوار میافته

    همینکه اگاهانه تصمیم بگیریم تو شرایط بد یه راهی پیدا کنیم وبه موضوع طوری نگاه کنیم که به احساس خوب برسیم ورق بر میگرده مثال ادیسون و آتش سوزی ازمایشگاهش و کنترل ذهن ایشون تو اون شرایط و یا ایلان ماسک و کنترل ذهنش تو اون شرایط سخت اونها رو به این حد از نتیجه و موفقیت رسونده

    تو شرایط سخت خیلی درسها میشه گرفت تجربه به دست آورد و به عملکرد خودت فکر کنی و درس بگیری که تو مراحل بعدی زندگی کمکمون میکنه وگرنه تو شرایط خوب که عملا همه چی خوبه و اصلا تو به چیزی فکر نمیکنی بارها دیدیم افرادی که بعد از طلاق و گذروندن دوره سخت بعد از طلاق در رابطه بعدی با تجربیاتی که از رابطه اولش داشته تونسته تو رابطه جدیدش موفقتر باشه نه به این دلیل که لزوما در رابطه جدید با آدم بهتری هست بلکه خود اون فرد آدم بهتر وبا تجربه تری شده و با افکار درستی زندگی رو ادامه رو شروع میکنه و رشد کرده

    استاد جان عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    Sorur Yaghubi گفته:
    مدت عضویت: 2022 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان

    همین چند روز قبل داشتم به همین فایل فک میکردم که اسمش چی بود که روی گوشی هم داشته باشمش.. فقط لایو دیده بودم اونم نه از طریق پیج شما… این همون لایوی بود که من رو با شما استاد آشنا کرد و از اون زمان یک روز هم نشده که نباشم توی سایت ..

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    واقعا این قانون معجزه میکنه اگه درکش کنیم

    من مثال کسی بودم که هیچوقت مشکل خاصی نداشتم توی زندگی ، اما بقول شما انقدر نامرد بودم که ناسپاس باشم و شاکی از زمین و زمان .. و الان میفهمم که همون چالشهایی هم که بود بخاطر ناسپاسی و فاز مأیوسی خودم بود.. اما الان مدت هاس که من زیر و زبر شدم و اوضاع در بالای 95 درصد مواقع کاملا بر وفق مرادمه ، خیلی از اوقات 100 درصد راضیم از خودمو و همه چیز زندگیم ، خداروشکر

    کنترل ذهن سخت ترین کاره واقعا و اگه بگیم راحته شعاره

    اما نمیدونم روی چه حسابی من واقعا دلم میخواس یادش بگیرم ، شاید چون خسته شده بودم از اون همه نا آرامی درونم و اخبار چرت و پرتی که در مورد هر چیزی میشنیدم.. و تونستم یادش بگیرم ، نمیگم عالی عالیم اما بالای 85-90 درصد مواقع خوب ذهنم رو جهت دهی میکنم که راضیم چون زندگیم دلخواهمه و ارامش رو ساختم

    سپاسگزار استاد عزیزم و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    زهرا فرجی گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    سلام

    دوستای عزیزم نمی‌دونم داستانی که می‌خوام تعریف کنم به این قسمت ربط داشته باشه یا نه

    ولی هدایت شدم که بیام و بنویسم

    من ب قصد خونه مادرم و ی سفر ده روزه اومدم ب تهران

    آخه مادرم مهمونی داشت و منم مثل خواهرام باید میومدم و تو این مهمونی حاضر میشدم

    بعد از اتمام مهمونی من موندم پیش مادرم دوروز که گذشت بهم‌الهام شد که پاشو ی کاری کن بعد رویه بالشتی دیدم که خیلی چهره قشنگی نداشت از مادرم خواستم که اجازه بده تا رویه شو عوض کنم

    مادرم بهم گفت اگر میتونی کل رختخوابها رو وارسی کن و اگر ملافه ها کثیفن ، بشوریم

    خب کار سختی بود

    و واقعا کار ی نفر نبود

    از طرفی قیافه ملتمسانه مادرم منو وادار میکرد که درخواستش تا جاییکه میتونم انجام بدم

    استاد از وقتی ازآموزشهاتون سر لوحه زندگیم شده دلسوزی ممنوع شده

    بخاطر همین ب خدا گفتم خدایا خودت بیا پایین و کمک کن

    بعد از نظافت ملافه ها ، از ساعت 3 شروع کردم به دوختن و کشیدن

    و تا ساعت 9 تقریبا کارها تموم شد طوری که خواهرم اومد و دید که تموم شده شوکه شده بود

    می‌گفت واقعا چطوری اینهمه کار کردی

    گفتم واقعا نمی‌دونم چطور شد که این همه با سرعت اینهمه کار انجام شد

    و در تمام این مدت من با خدا صحبت میکردم ازش هدایت میخواستم

    چند روز بعد اومدم خونه برادرم

    همسایه سوم دو تا طاووس داشت

    از طبقه سوم میدیدمشون و باهاشون صحبت میکردم

    وقتی بالکن خونه برادرم ترک میکردم طاووس صدام میکرد تو ملاقات چهارم پنجم بهش گفتم من ازت پر می‌خوام

    بعد از یکساعت زنگ خونه بردارم نواخته شد

    پسر همسایه ی پر طاووس آورده بود و گفت خیلی طول می‌کشه که طاووس پر بندازه الان اومدم بیرون دیدم ی دونه پر انداخته

    مادرم گفت این خانم از بالا گفت من پر می‌خوام این پر مال اونه

    و الان این پر آوردم بهتون بدم

    باز رفتم دم بالکن و ازش تشکر کردم و براش عشق فرستادم

    امروز با برادرم و خانمشون تلویزیونشون که مدتها ست خاموش شده راه انداختیم

    ب خانمشون گفتم میتونید برید گوگل و سایت استاد دانلود کنید

    و چقدر ازین موضوع خوشحال شدم

    الآنم می‌خوایم بریم حضورا از طاوس تشکر کنم و بعدشم بریم تو بازار گشت و گذار

    بی نهایت ممنونم از خداوند و استادید بزرگوارم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  4. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2927 روز

    به نام خداوند جان آفرین

    حکیم سخن بر زبان آفرین

    سلام استاد گرامی

    سلام خانم شایسته مهربان

    سلام دوستان هم فرکانسی

    خدایا بابت بودن من در این سایت دوست داشتنی و داشتن این استاد گرامی و دوست داشتنی که من بسیار بسیار مدیون ایشون هستم تغییرات زندگی خودم و اگر ایشان نبودند معلوم نبود حال من در چه شرایطی بود

    خدایا شکرت بی نهایت بار

    من خودم به علت یک مشکل خانوداگی که برای برادرم ایجاد شده بود دیروز خیلی حالم خراب شد و من فکر می کردم که من احساسم بد نمی شود و می توانم بر احساسات خودم غلبه کنم و کنترل ذهن داشته باشمم . به نظر خودم هم اینکار را انجام داده بودم و فکر می کردم که خیلی خوب توانسته بودم خودم را کنترل کنم

    در ظاهر به این شکل بود اما در واقعیت چیز دیگری بود

    من امروز یک کاری بایست انجام می دادم که بسیار به تمرکز بالا در مدت زمان زیاد داشت و با کمال تعجب دیدم که نتیجه اصلا آن چیزی که من می خواستم نشد

    اولش که خیلی ناراحت شدم و از دست خودم عصبانی شدم

    اما با توجه به آموزه هایی که از استاد عزیزم آموخته ام به این نتیحه رسیدم که دلیل این تمرکز بسیار کم من برمی گردد به احساس بد دیروز من و من فکر می کردم که توانسته ام ذهن خودم را کنترل کنم اما در واقعیت این نبود

    قانون جهان به تصورات من کار ندارد

    ورودی نامناسب= احساس بد= اتفاق بد

    به همین سادگی بود به همین سادگی

    من دیروز در یک محیط با ورودی های نامناسب قرار گرفته بودم ( البته که ناخواسته بود) اما قانون به خواسته یا ناخواسته بودن و یا اینکه تو چه چیزی تصور می کنی کاری ندارد او کار خودش را انجام می دهد . همانگونه استاد در این فایل گفتند که اگر نتوانی ذهن خودت را کنترل کنی حتی اگر یعقوب پیامبر هم باشی برایت اتفاقات خوب نمی افتد.

    استاد جان من از شما سپاسگزارم که به این واضحی قوانین را به من یادآوری کردی

    دوستان بهتر از جانم هرچه که می آموزیم ما در زمان عمل است که مشخص می شود “چند مرده حلاج هستیم” و “یک من ماست مون چقدر کره دارد”

    در حرف زدن که همه خوبیم ولی به پای عمل که می رسد بسیار بسیار ناکارامد هستیم

    من فکر می کردم که خوب روی خودم کار کرده ام اما وقتی در بوته آزمایش قرار گرفتم دیدم که نه خیلی خیلی خیلی زیاد کار دارم

    اولین موضوع این است که بایست تلاش کنیم که در موارد و شرایطی که احساس مان را بد می کند قرار نگیریم

    و حال اگر مثل من که دیروز ناخواسته در این شرایط قرار گرفتم بایست تلاش کنم که در سریع ترین حال مممکن از حال بد به حال خوب تغییر حالت دهم

    قانون قانون است

    من احساس بدی بعد از آن جریان نداشتتم

    احساس خوبی هم نداشتم . ولی چربش احساس بد بر احساس خوب بیشتر بود

    و نتیجه این شد که آن کاری را که نیاز به تمرکز بالا داشت را نتوانستم خوب انجام دهم

    خدا رو شکر که این کار حالت آزمایشی داشت و نتیجه اش بسیار تاثیر گذار نبود

    ولی در س بسیار خوبی برای من داشت

    و آن اینکه سعی کنم حتی در ااحساس خنثی هم قرار نگیرم

    سعی کنم در هر شرایط در کوتاه ترین زمان ممکن به به احساس خوب برسم تا اتفاقات خوب وارد زندگی من شود.

    خدایا شکرت

    چقدر این فایل برای حال الان من خوب بود

    خدایا شکرت که در بهترین زمان ممکن در بهترین مکان ممکن قرار دارم

    خدایا بی نهایت شکرت

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

    💙💚💛🧡❤️♥️💜💙💚💛🧡❤️♥️💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    محبوبه صداقتی گفته:
    مدت عضویت: 1693 روز

    ❤️به نام خدای مهربونم

    به نام دوست‌ترین دوستم

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته‌ی مهربون.

    استاد می‌دونستید ما با هم دوستیم؟

    استاد من با شما و خانوم شایسته حس دوستی دارم و ما با هم دوستیم.

    دوستی خیلی مفهموم قشنگی داره. اینو روزی هزار بار با خودم تکرار می‌کنم.

    و شما و مریم خانوم بهترین دوستان من هستید.

    استاد جان، حالا فهمیدم همه چیز احساس خوبه. همه‌ی آموزش‌های شما اینه که ما و شما به احساس خوب برسیم.اصل اصل اصل ِ همه قوانین، اصلی ترین قانون دنیا اینه احساس خوب=اتفاقات خوب. همه آموزش‌های شما واسه رسیدن به احساس خوبه. ارزش تضاد اومده تا بهم کمک کنه موقع برخورد با تضاد با نگرش جدیدی (وضوح از طریق تضاد) آخرش به احساس خوب برسم. به صلح رسیدن با خود می خواد بگه با افزایش مهارت کنترل ذهن به احساس خوب برس. صلح با خود یعنی احساس آرامش در درون که همون احساس خوبه.

    هر دوره‌ و هر فایل شما هدفش اینه که احساس من خوب باشه و مدت بیشتری تو احساس خوب بمونم. که درک کنم این موضوع چقدر مهمه. پایه و اساس بهشتی که تو دنیا می تونم بسازم و تجربه کنم، احساس خوبه.

    این کامنت رو برای اینکه احساسم خوب باشه می نویسم. هر کی باشی، پیامبر خدا باشی یا یه انسان عادی، اگر احساست خوب نباشه، اتفاقات خوب رو تجربه نکنی. و اگر احساست خوب باشه دنیات بهشت میشه. برای همین خدا بار ها و بارها تو قرآن سعی کرده احساس بد رو از پیامبرش دور کنه. یوسف با اینکه به قعر چاه افتاده بود احساسش رو خوب نگه داشت، سپاسگزار بود و در مدار اتفاقاتی قرار گرفت هم جنس با احساس خوبش‌. احساس خوب بیشتر و باز اتفاقات خوب بیشتری رو تجربه کرد.

    اما حضرت یعقوب با اینکه پیامبر خدا بود، در نتونست وابستگی رو از خودش دور کنه. و در احساس بد و حزن موند و نتیجه اش این شد که سالیان طولانی از یوسف دور موند.

    و کی پسرش رو ملاقات کرد؟ وقتی که فهمید باید اسماعیلش رو قربانی کنه و وابستگی رو دور کنه و در احساس خوب بمونه. که احساس خوب نتیجه ی ایمانه‌‌.

    خیلی خیلی مهمه برای منطقی کردم این قانون برای ذهن، بریم و شواهد قرآنی رو مطالعه کنیم. ..خیلی خیلی مهمه قوی کردن منطق قوانین برای ذهن … داشتن الگو برای منطقی کردن قوانین خیلی مهمه.. من یک انسان خامد و بی حرکت بودم. خیلی کسل و بی هدف و به تضاد های بسیار بر می خوردم. هر روز و هر روز به اتفاقات ناخواسته ی بسیاری بر می خوردم. و برای هر کدوم ساعت ها گریه می کردم. اما ذهنم حزن رو تاب نداشت و به شیوه ی مخرب خودش که خیال پردازی یا احساس قربانی شدن بود، سعی می کرد اندوه رو بذاره کنار . ولی حال به ظاهر خوب این روش دوامی نداشت. و من دوباره با برخورد به تضاد همون رفتار قبلی رو انجام می دادم.

    از وقتی این قانون رو فهمیدم و با آگاهانه انجام دادنش، منطقش تو ذهنم ریشه های کوچکی دووند. برای اینکه این منطق قوی تر بشه من نیاز داشتم به یه سری الگو ها.

    الگوهایی که تو قرآن در موردشون صحبت شده، از مادر موسی، حضرت مریم، حضرت یعقوب، حضرت ابراهیم، پیامبر اسلام و …

    این موارد منطق این قانون رو در ذهنم قوی تر کردند و البته هدایت خداوند بود.

    پس با توانایی بیشتری تونستم قانون رو به کار ببرم نسبت به گذشته. و تجربه های بیشتر و بزرگتری رو نسبت به قبل از کنترل ذهن و موندن در احساس خوب داشته باشم. و نتایجی برام رقم خورد که اون نتایج اضافه شدند به الگوهایی که منطق این قانون رو برام قوی تر می کنند و در شرایط سخت بهشون مراجعه می کنم. ذهنم با مقاومت کمتری نسبت به قبل احساس خوب رو ایجاد می کنه و اونو ادامه می ده. چه در شرایط عادی و چه در شرایط برخورد با اتفاقات ناخواسته.

    احساس خوب همون ایمانه.

    احساس خوب میوه ی ایمانه‌.

    همون‌طور که بارزترین ویژگی مومن، اطمینان و آرامش قلبی اونه‌. یعنی میزان احساس خوبش‌.

    من به یک تضاد برخوردم. از خداوند نشانه ای برای هدایت خواستم. و خداوند فرمود:

    قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ.

    خداوند به قلبم گفت ایمان داشته باش و سکوت کن. سکوت در برابر نجواهای شیطان. سکوت یعنی کنترل ذهن. خداوند فرمود: ایمان ابراهیم بود که سبب ایجاد احساس خوب در اون شد، حتی در شرایطی که قرار بود در آتش سوزانده بشه، راه حق رو رفت و در احساس خوب موند. و نتیجه ی ایمان و احساس خوب این بود که ما به آتش فرمان دادیم.

    بر ابراهیم سرد و سلامت باش.

    و این هم نشانه ای که از من خواستی برای هدایتت. حالا از ابراهیم الگو بگیر، مومن باش. سکوت کن و سپاسگزار باش.

    پس خداوند به بهترین شکل اتفاقات رو برام رقم زد.

    گفتم خدا باز هم نشانه می خوام تا مومن تر باشم. و خداوند فرمود:«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ»

    و موسی را با نشانه های روشن خود فرستادیم که قوم خود را از تاریکی ها به روشنایی برون آر. و آن ها را به روز های خدایی یادآور شو. و مسلما در این بس نشانه هاست برای هر پیوسته شکیبای سپاسگزار.

    ایمان داشته باش و سکوت کن. سکوت یعنی کنترل ذهن. سکوت یعنی بها ندادن به نجواهای شیطان. سکوت یعنی تو‌ صبار شکور هستی. همون پیوسته شکیبای شکرگزار.

    ایام الله رو به یاد بیار، همون روز های خدایی. همان که به موسی گفتیم که یاد قومت بیار.

    تو هم روز های خدایی رو بیاد بیار. ایام الله یعنی همون نعمت هایی که به تو داده ایم. ایام الله میشه همون روزهایی که هدایت خواستی و هدایت شدی. ایام الله همون موعد هایی هست که ما به واسطه ی باور و ایمانت اجابتت کردیم. و بسیار سپاسگزار باش نسبت به اون ها، به یاد بیارشون و سپاسگزاری کن. تا از تاریکی ها تو رو به سمت نور ببریم.

    وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ أَنْجَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَیُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ ۚ وَفِی ذَٰلِکُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ

    و آنگاه که موسی به قومش گفت:« نعمت های خدا را بر خود به یاد آورید، آنگاه که شما را از فرعونیان نجات داد. به سختی عذابتان می دادند و پسرانتان را سر می بریدند. و دخترانتان را زنده نگه می داشتند‌. و در این آزمونی عظیم از پروردگارتان بود.»

    وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ

    و آنگاه که رب شما اعلام کرد. اگر شکرگزارید. حتما فزونی تان می بخشم و اگر ناسپاسی کنید، عذاب من بی تردید بسیار سخت است.

    به یاد آوردن ایام الله یعنی سپاسگزاری از نعمت های خداوند. و اگر سپاسگزار باشی نسبت به نعمت های من، حتما ظرف وجودت رو فزونی می بخشم. چرا که اون موقع با هماهنگی میان ذهن و روحت به احساس خوب رسیدی. و اگر ناسپاسی کنی، ناسپاسی یعنی احساس بد که نتیجه ی بی ایمانی هست. پس قانون می گه نتیجه اش، عذاب بسیار سختی هست چه در این دنیا و چه در آخرت.

    چرا که این قانونه که احساس خوب=اتفاقات خوبه.

    و این قانونه که خدا با افراد با ایمانه و پاسخ ایمانشون رو به نیکی و با پیش آوردن اتفاقات خوب می ده.

    و لاجرم نتیجه ی ایمان احساس خوبه.

    استاد در مورد ارتباط بین شکر و‌ رزق گفتید. ارتباط بین شکر و سلامتی و ثروت.

    مولفه ای که هنگام سپاسگزاری اتفاق می افته، احساس خوبه. و سپاسگزاری یکی از قدرتمندترین ابزارهای کنترل ذهنه.

    وقتی بابت چیزی شکرگزار باشی، احساست خوب میشه و در هماهنگ ترین حالت نسبت به فرکانس روحت هستی.

    این جمله رو تو کامنت یکی از دوستان خوندم و در تایید این حرف این جا می نویسم:« این روزا حالم عجیب خوبه و اوجش صبح و شب موقع سپاسگزاریه. »

    طبق قانون بدون تغییر خداوند اگر ما احساسمون خوب بمونه و ما در زمان های بیشتری احساس خوب داشته باشیم در مداری قرار می گیریم که اتفاقات خوب بیشتری برامون می افته که به خاطر افزایش ظرف وجود هنگام سپاسگزاریه ( لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ)

    هیچ اتفاق از پیش تعیین شده ای از جانب خداوند برای ما نیست. خداوند با قوانینی جهان رو رهبری می کنه که ما می تونیم اتفاقات یک ثانیه بعدمون رو هم تغییر بدیم با تغییر فرکانسمون.

    هیچ چیزی از قبل توسط خداوند یا کس دیگری آماده نشده.

    حوّل حالنا الی احسن الحال می گه خدایا هدایت مون کن که ما در احساس بهتری قرار بگیریم.

    نمی تونیم در بالاترین و بهترین احساس ممکن قرار بگیریم. و این به این به خاطر خاصیت دنیای مادی هست. که دو قطب داره. + و –

    و ما می تونیم یکی از این دو قطب رو انتخاب کنیم. و قطب منفی انگیزه و انرژی حرکت به قطب مثبت رو به ما می ده و با احساس خوب می تونیم به سمت قطب مثبت بریم. و از اون جنس اتفاقات رو تجربه کنیم.

    اما دنیای پس از مرگ تک قطبیه. یک قسمت مثبت مثبت و یک قسمت منفی منفی.

    ..

    احساس بد مترادف قرار دادن دست دادن توی آتیشه. اصلا مهم نیست چقدر دلیل داریم برای اینکه دستمون رو توی آتیش کنیم. اگر دستمون رو داخلش بذاریم می سوزیم. این قانون بدون تغییرِ احساس بد= اتفاقات بده.

    اینطور برای خودمون مثل ها و منطق های قوی برای عمل کردن به قوانین بسازیم. این موضوع خیلی خیلی خیلی مهمه. بی نهایت مهمه که برای خودمون مثال بزنیم. زیاد هم مثال بزنیم و منطق قوانین رو قوی تر کنیم در ذهنمون تا قوی باشیم در برابر نجوا ها.

    در تضاد ها و ناخواسته ها درس نهفته است.

    وقتی اوضاع خوبه کم پیش میاد که بپرسی خب چطور اوضاع رو بهتر کنم؟ ولی وقتی به تضاد بر می خوری، می شینی فکر می کنی و می گی چرا اینطور شد و اگر اعتماد به نفس داشته باشی، خودت می بخشی و می گی به کدوم جنبه ی شخصیت من افزوده شد. چه تجربه هایی کسب کردم و اینگونه احساست رو خوب می کنی. چون خیلی مهمه احساست خوب باشه.

    و چه بهتر و چه عالی میشه که جزء اون دسته ای باشی که وقتی اوضاع خوبه می گند چه کنیم که از این بهتر باشه. و این مهم ترین دلیلی هست که من دوره ی ارزش تضاد رو تهیه کردم.

    و خیلی مهمه بریم الگوهایی همچون ادیسون و ایلان ماسک، الگوهایی که در شرایط به ظاهر بد کنترل ذهن کردند و کارشون رو تصحیح کردند و قدم های بسیار بزرگ و تاریخی برداشتند رو پیدا کنیم. و راجع بهشون مطالعه کنیم.

    منتظر نباشیم اتفاق خوبی بیافته تا حالمون خوب باشه. منتظر نباشیم به فلان مقدار ثروت برسیم یا فلان شخص بهمون زنگ بزنه و کنارمون باشه تا حالمون خوب شه.

    با خودمون در صلح باشیم و با سپاسگزاری حالمون رو خوب کنیم تا در مدار اتفاقات خوب قرار بگیریم.

    یک فایل پر از درس.

    مچکرم استاد عزیزم.

    عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  6. -
    لایق بهترین ها گفته:
    مدت عضویت: 2114 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربانم

    من زهرا هستم.

    استاد عزیزم خیلی دوستون دارم. من هر وقت پروژه های درسیم خوب پیش بره به ذهنم جایزه میدم. چه جایزه ای؟ یکی از فایل های شما.

    استاد عزیزم، به تازگی دارم تلاش میکنم صدای هدایت خداوند رو تو زندگیم بلند تر کنم. و دارم شبیه شما میشم که حتی برای اینکه کدوم فایل رو ببینم میام تو سایت و نگاه میکنم به فایلها؛ خدای درونم بهم میگه این فایل و وقتی کلیک میکنم و شروع میکنم میبینم این دقیقا همون فایلیه که من نیاز دارم بهش. امروز هم این فایل رو دارم میبینم و این درحالیه که دیروز فایل قلبی که به سوی خداوند باز میشود رو دیدم و اونجا شما در مورد سوره شرح صحبت کردین. خدا بهم گفت که بارها رو از روی دوشت برداشتم. اون بار چی بود برای من؟ من مدتی هست که دارم سعی میکنم بفهمم چرا احساسم بده و کدوم یکی از احساسات بد رو دارم. با جلسه 8 و 9 دوره احساس لیاقت که مثالهای احساس گناه داشتن رو میزنید نشستم یکی یکی تمام مواردی که در این سی سال احساس گناه داشتم یا دریافت کردم رو نوشتم و جلوی همشون نوشتم اشکالی نداره؛ گناهی بر من نیست؛ تجربه کردم، من همیشه تلاشمو کردم که انسان درستی باشم و…. . این باری بود که من داشتم حملش میکردم. و وقتی خدا بار رو از روی دوشم برداشت تونستم نفس بکشم. استاد الان ساعت ده صبحه تو نیویورک دو ساعت پیش یک حسی بهم گفت این جمله رو بنویس روی کاغذ: آدم وقتی حسش بده؛ احتمال تصمیم اشتباه میره بالا براش.

    نوشتمش و بعد دو ساعت بعدش دارم فایلی رو گوش میدم در همین مورد. استاد، چقدر جهان جادوییه. واقعا همه چیز فرکانس داره. حتی یه پر هم فرکانس خاص خودشو داره. چه برسه به نعمت ها و زیباییها.

    من خیلی شخصیت های موفق رو دوست دارم و همیشه مینشستم سریال افسانه جومونگ رو میدیم و تحلیل میکردم که چرا همه چیز برای جومونگ داره خوب پیش میره و این برای حال آرامش هست و نگاه میکردم میدیدم وقتی ترسیده که نتونه زنشو ازش محافظت کنه همین اتفاق براش افتاده. از اونور نگاه میکردم میدیدم برادرش همیشه باخشم و عصبانیت و عجله تصمیم گیری میکنه و همیشه شکست میخورد حتی با قدرت و نیروهای بیشتر و از اونور همش هم تمرکزش روی جومونگ یعنی ناخواسته ها بوده. و شما تو یه فایلی میگین که اگر تمرکزت به هر بهانه ای بره روی دیگران از مسیر درست خارج میشی و من چقدر به شنیدن این جمله از شما نیاز داشتم. تا بجای اینکه بیام تو ذهنم نتایج و زقتارهای بقیه رو تحلیل کنم و برم به سمت مدارهای پایین و احساس قربانی بودن، درست مثل کودکان؛ با خودم حرف بزنم و هی بگم تو لایقی و تو کارت درسته و برنامه امروزت چیه خوشگله و بیا این کارو بکنیم و …. استاد من با کلامم، با حرف زدن با خودم دارم تمرکزم رو میارم روی خودم.

    استاد دیروز خدای درونم هدایتم کرد برو روی احساس قربانی بودن کار کن و امیدوارم بتونم مدار بالاتری رو تجربه کنم با شناسایی مواردی که این احساس رو در من به وجود آوردند.

    استاد بی نظیرم ممنونم ازتون و امیدوارم خیلللللی زود ببینمتون. مطمئنم برای پاییز زیبای نیویورک میاید آپ استیت و میبینمتون و این آرزوم هم تیک میخوره.

    استاد عزیزم چقدر کارتون درسته. در مورد احساس گناه وقتی گفتین برید کلمه جناح رو تو قران چک کنید من رفتم هر 29 بارشو چک کردیم و همش با حرف نفی اومده. برای حزن هم دارید میگید همش با لای نفی اومده. استاد من احساس غم و احساس گناه رو باید حرام کنم بر خودم. به قول شما مهم نیست چقدر دلیل منطقی داری برای اینکه حالت بد باشه، اگر احساست بد باشه اتفاقات بد رو تجربه میکنی. استاد، خیلی ممنونم ازت که اینقدر خوب همه قوانینو درک کردین و دارید بما آموزش میدین. خدایا شکرت.

    استاد راستی توی چند تا فایل آخر توحید عملی تاکید میکنید روی این نکته که در برابر خداوند متواضع باشید و من وقتی بهش فکر کردم که چطور این قضیه رو برای خودم درونی کنم اومدم دیدم وقتی تخت ملکه سبا رو در لحظه برای حضرت سلیمان ظاهر میکنند, حضرت سلیمان میگه این از فضل پروردگارم است. و یا یه جای دیگه میگه خدایا بمن توفیق بده که نعمتهایی که بمن و به اجداد من دادی رو بتونم شکرشو بجا بیارم. یعنی حتی اینکه سپاسگزاری کنه رو توفیق پروردگار میدونه. یا گفتین باید در برابر خدا بگید “من نمیدونم تو میدونی” من رفتم آیه هایی که خدا میگه الله یعلم و انتم لا تعلمون رو نگاه کردم تو قران استاد. استاد هرچی شما میگید حقیقت محضه و من باید همه حرفهاتون رو باور کنم و بیشتر عمل کنم. چقدر خوب همه چیو برای ما بیان میکنید. ممنونم ازتون استاد.

    چه مثال خوبی. باید احساس بد رو تو ذهنم شبیه آتش سوزان تصور کنم. استاد اتفاقات به ظاهر بد هزاران بار تو زندگیم افتادن و وقتی برمیگردم میفهمم همشون لطف و خیر بودند از طرف خداوند برای من. من اون لحظه حسم بد میشد ولی وقتی زمان گذشت خیریت همه مسایل زندگیم برام واضح شدند. یه جوری شده که من و همسرم هر روز داریم تکرار میکنیم باهم که هر اتفاقی بیفته به نفع ماست.

    استاد من هر روز دارم قانونو تست میکنم. دوست دارم اینقدر تست کنم تا ایمانم بشه اندازه شما. اندازه ای که بگم الان روزه و قانون فرکانس رو همین اندازه بهش ایمان داشته باشم.

    خدایا شکرت که این فایل رو به خودم هدیه دادم و کلی از قوانین رو مرور کردم با خودم.

    ممنونم ازتون استاد و خانم شایسته عزیزم

    در پناه خداوند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  7. -
    hamidyarahmadi گفته:
    مدت عضویت: 2562 روز

    درود بر مرد ایمان و عمل

    استاد من این لایو رو از صفحه عرشیانفر دیدم و خدارو شکر برای این همه آگاهی و کد های ارزنده که شما به اشتراک گذاشتید .

    استاد من دو ساعت و نیم محو درک شما از قوانین بودم نسبت به یک عزیزی که ادعای درک قوانین رو داشت .

    چقدر با صبر و متانت قوانین رو یادآوری می کردید .

    چقدر با منطق و درست قوانین رو یادآوری می کردید .

    چقدر عالللللللللللی تکامل و توضیح دادید در داستان ابراهیم …

    و چقدر دیگران محو این سطح فهم شما از قانون شدند …

    گفتید : احساس خوب = اتفاقات خوب و این قانون رو چقدر زیبا با آیات حزن در قران توضیح دادید .

    چقدر این جمله به من چسبید که :

    اینقدر ما نامرد هستیم که در شرایط خوب هم سپاسگزار نیستیم …

    چقدر خوب توضیح دادید که کلید این هست : هیچ انسانی نمی تواندهمیشه در تاپ احساس خوب باشد و ما باید بتوانیم در زمان های بیشتری حال خودمون رو خوب نگه داریم و برای تایید از ابراهیم و ترسش از فرستادگان گفتی …

    در پاسخ به حالت عصبی مخاطبت که پرسید ، چجوری ، چجوری ، چجوری باید بتوانیم این کار رو انجام بدهیم ؟

    با آرامش خاص خودت گفتی :

    با تمرین سپاسگزاری و اینکه صبح ها نعمت های زندگی رو بشماریم و سپاسگزار نعمت هاباشیم که سپاسگزاری قدرتمند ترین ابزار کنترل ذهن است .

    چه مثال عالی زدی برای فهمیدن مضرات احساس بد :

    ما باید احساس بد رو مترادف کنیم با آتش و برق …

    ما هیچ وقت به سیم لخت برق یا آتش دست نمیزنیم چون میدونم نتیجش چی هست و اصلا هم مهم نیست که چقدر دلیل داریم برای اینکه دست در آتش کنیم ، قانون اینه که میسوزیم …

    اگر بدونیم که این نوع تفکر مثل این میمونه که دستت و بکنی تو آتش …

    اونوقت کنترل میکنی که بیشتر در حال خوب باشی با ابزار سپاسگزاری و کنترل ورودی ها …

    در بحران ها باید تصمیم بگیری ، آگاهانه که بتونی حال بهتری داشته باشی ، که اگر بتونی گل و زدی …

    و بعد از ادیسون و ایلان ماسک گفتی و ذهن بینهایت قوی آنها …

    بینهایت آگاهی در این لایو بود و صدها بار باید دیده و شنیده شود ، یک دوره کامل 20 میلیونی بود …

    در ادامه چه خوب چگونگی دریافت شهود رو توضیح دادید :

    اگر شهود را به عنوان هدایت در مسیر بپذیریم …

    در عمل زمانی ما هدایت را دریافت می کنیم که بتوانیم احساس خود را کنترل کنیم ، در زمان خشم و غم و عصبانیت ، شیطان هست که با ما گفتگو میکند .

    شهود نمیتواند در احساس بد بیاید ، در آن زمان فقط شیطان می گوید ، شهود زمانی می گوید که ما احساسمون خوب باشد و قلبمون باز باشد .

    در ادامه تفاوت قلب و فواد و در قران گفتی …

    آگاهی این فایل بسیااااار زیااااااااد است و در چند صفحه جا نمی شود .

    نکته آخر که یک کلید عالی بود ، موج خدا رو اعلام کردی و اون چیزی نیست جز آرامش …

    وقتی تو آرام هستی خدا با تو سخن می گوید …

    و آرامش تنها با احساس خوب می آید .

    سپاسگزارم ای مرد با ایمان که وقتی در مقابل یک استاد دیگه قرار میگیری ، تابلو میشه تفاوت مداری که شما تو اون هستید.

    سپاس برای این کد های آگاهی ، که این چند خط گزیده ای بود از آن آگاهی ها …

    خدا را سپاس برای قرار گرفتن در این مدار و شنیدن این سخنان طلایی …

    امیدوارم در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  8. -
    منصوره علوی گفته:
    مدت عضویت: 1803 روز

    باسلام به استاد عزیزم

    این فایل بسیار عالی بود

    من هم از زمانیکه باآموزشهای شما آشنا شدم دقیقا رد پای قانون رو در خودم و زندگیم میبینم

    وبهترین تغییری که کردم و خودم رو تحسین میکنم همین قانون اتفاق خوب احساس خوب هست ودر عمل هم نتایج رو دارم می بینم

    مدتی یکی از عزیزانم به بیماری مبتلا شده وباید یه دوره درمان رو سپری کنه ومن خیلی راحت با این قضیه کناراومدم قبلاً اگر یکی از اعضای خانوادم سرما میخورد چندین روز درگیری میشدم و افکار نامناسب رهام نمی‌کرد وتا آخرش میرفتم ولی مدتیه با استفاده از قانون بدون تغییر خداوند میتونم ذهنم رو تا حدی کنترل کنم و نتیجه اش اینه که خانواده ام بهم میگن خیلی بیخیال شدی و من به خودم میگم راه درست اینه ادامه اش بده

    وهر وقت غمگین میشم مادر موسی رو بخاطر میارم که خداوند بهش گفت فرزندت رو به دریا بینداز واو این کارو کرد چون ایمان داشت

    و من هم از خداوند از این جنس ایمان رو می‌خوام

    ودلیل این نتایج برای من اینه که من زمانیکه مشکل ندارم در حال سپاسگزاری کردن و نوشتن نعمت‌هایی که خداوند به من داده هستم ودر مسیر پیاده روی همش تحسین میکنم زیباییها روتمرکزم روی. چیزهاییه که می‌خوام

    وهرزمان که به ناخواسته بر میخورم آگاهانه کنترل میکنم ذهنم رو به مسیری که می‌خوام

    خدایا هزاران بار شکر

    واین قانون رو خیلی خوب متوجه شدم که اگر می‌خواهیم تو مسیر درست قرار بگیریم بایدبایدباید در احساس خوب بمانیم واین قانون بدون تغییر است

    واونجاییکه که گفتین ما میتونم حال خودمون رو خوب نگه داریم ولی نمی‌تونیم در عالیترین حالت ممکن باشیم فقط در دنیای ابدی عالیترین حال وجود داره ومن وقتی این جمله رو شنیدم اشک از چشمام سرازیر شد وازخداوند بهترین حال ممکن رو برای خود م و شما استاد عزیزم و دوستان عزیزی که دارن این متنو میخونم درخواست کردم الهی آمین

    واگر می‌خواهیم قانون رو توی زندگیمون پیاده کنیم و عمل کنیم باید ببینیم چقدر این قوانین داره عملا تو زندگیمون اجرا میشه

    وهمینکه میتونم زمانیکه حالم بده ذهنمو کنترل کنم وبجای اینکه هزار دلیل برای حال بدم بیارم راهی پیدا کنم که چجوری به احساس خوب برسم که تو این زمینه خیلی خوب شدم ولی باید این تمرین رو تا زمانیکه زنده هستم ونفس میکشم انجام بدم وبا این کار هم خودم در سطح عالی فرکانسی برای دریافت نعمتها هستم وهم جهان جای زیباتری برای زندگی میشود

    واین متن رو با هدایت خداوند نوشتم و امیدوارم مفید واقع شود

    استاد عزیزم بینهایت سپاسگزارم از آموزشهای بینظیرتون

    در پناه خداوند شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  9. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 751 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام به استاد عزیزم ومریم جان.

    کلید:احساسات خوب=اتفاقات خوب.

    فایل:گفتگوی استاد با دوستان.

    خدارو شکر که امروز صبح هدایت شدم به این فایل وحس خوبی پیدا کردم.

    استاد چند بار این فایل رو شنیدم اما امروز مثالی که برای احساس بد زدید مثل اینکه تازه شنیدم. یا اگر شنیدم توجه نکردم واز یاد بردم.

    اتش وپریز برق

    اینکه همیشه تصور کنم اگه حسم بد بشه انگار دارم دستم رو توی اتش می کنم ومهم نیست دلیلم چیه به هر حال می سوزم .

    یه چیز جدید یه راه حل جدید برای کنترل ذهن

    اره دارم فکر می کنم هر لحظه فکر بد توی ذهنم اومد بگم دستت می سوزه دستت رو عقب بکش و فکر می کنم راه حل خوبی باشه برای کنترل ذهن.

    واستاد چقدر گفتگوهاتون با استاد عرشیانفر رو دوست دارم عاشق این فایلها هستم وهیچ وقت از گوش دادنشون سیر نشدم.

    تلاش برای حول حالنا شدن بهتر کردن حالم در هر لحظه مخصوصا زمان تضادها اون موقع هست که باید حالم رو خوب کنم.

    وسپاسگذار بودن برای نعمتها صبح که پا می شم وشب که می خوام بخوابم نامرد نباشم وببینم نعمتها رو وشکر گزار باشم.

    اره اینا کلیدهای امروز من هست.

    امروز تمام تلاشم رو می کنم که دستم رو توی آتش نکنم به امید خدای مهربان.

    استاد متشکرم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  10. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2750 روز

    به نام الله یکتا

    سلام

    استاد جانم سلام

    خانم شایسته عزیز سلام

    بچه ها سلام

    استاد جان من پنج شنبه شب ساعت 10 و نیم رسیدم خونه و بعد از بیست دقیقه رفتم چک کنم ببینم پیامی چیزی دارم یه دفعه دیدم نوتیفیکیشن اومده که شما لایو دارید، سریع رفتم و دیدم بله. آخجوووووووووووون

    خلاصه دراز کشیدم و گوشیو گرفتم و اون صحبت های بینظیر و فوق العاده رو گوش دادم و از تک تک جملات لذت میبردم، حدود 1 ساعت و نیم شد و اولش گفتم حیف که اولشو نبودم ولی گفتم طوری نیست عوضش یک ساعت و نیم آگاهی فوق العاده زندگی ساز و عالی شنیدم، کلی درس یاد گرفتم، کلی روحم صفا کرد، کلی حس خوبم بیشتر شد، چون میدونید خیلی حال جالبیه وقتی آدم به صورت لایو هدایت بشه به یه سمتی، حس میکنه که در فرکانس اون لحظه قرار گرفته که همینطور هم هست ولی جنسش فرق میکنه مثل حسی میمونه که آدم موقع رخ دادن یه اتفاقات از قبل هماهنگ نشده تجربه اش میکنه، احساس بهتری بهش دست میده میگه ایول خداروشکر که من در فرکانسی بودم که همین الان، دست اول، تر و تازه این آگاهی ها رو دارم به لطف هدایت الله میشنوم.

    بعدش دیدم سیو نشده ولی گفتم این صحبتا واقعا ارزش اینو داره که تبدیل به فایل بشه و باور نمیکردم شما این فایلو بذارید و چقدر خوشحال شدم که الان دیگه به اولشم رسیدم شکر خدا

    استاد جان واقعا تفاوت در نوع نگاه شما، خلوص صحبت های شما، سادگی در بیان شما و به اصل پرداختن شماست با بقیه، توی همین لایو من دیدم که شما چقدر میخواهید عمیق، قانونی، با تمرکز به اصل و صرف نظر از حاشیه ها با مثال های عینی و کاربردی یه مسئله رو توضیح بدید جوری که به راحتی قابل درک و فهم باشه و انسان به قول خودتون بتونه ازش تو زندگیش استفاده کنه حالا فلانی یه زمانی یه کاری کرده که خب چی حالا، اصل و قانون اون کاری که انجام شده رو باید درک کرد که بشه در زندگی الانمون ازش استفاده کنیم.

    و چه تنوع لذت بخشیه وقتی شما میایین تمپا که انگار کفتید اومدید که یه دوره ای رو ضبط کنید، ولی واقعا این تمپا، اون پرادایس، هرجا اصلا، وقتی شما درش قرار دارید ما میگیم اونجا بهشته و عجب بهشتاییم هستن. خدایاشکرت

    بینهایت ممنونم ازتون به خاطر این حجم از عشق، سخاوت و آگاهی که به ما هدیه میدید که صد در صد اول به خاطر حال دل خودتونه، به خاطر عشق خودتونه ولی ما بینهایت از شما سپاسگزاریم

    عاشقتونم

    دستتون در دست الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای: