گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها - صفحه 8

292 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2838 روز

    به نام تنها دلیل آرامش در ذهن و زندگی کسی نیست جز نیروی الهی

    سلام به تمام پیروان عشق و زندگی

    چندروزه که با یکی از تضادهای زندگی روبرو شده ام و واقعا کنترل ذهن شده مهمترین کار در زندگی حال حاضرم و این قسمت هایی که استاد میگی اصلا مهم نیست چقدر دلیل داریم برا اینکه حالمون بد باشه بدون استثنا اتفاقات بدی هم برامون میفته و اصلا مهم نیست که چه دلایل منطقی رو داشته باشیم و بگیم خب ما حق داریم اینجور حال و احساس مون خوب نباشه ،

    خب من اینجا بهتر میرسم به مفهوم قرآنی که خداوند در سوره حمد که اولین سوره و کلید قرآن هست داره خودش بهمون راهکار میده که بچه ها من بهتون میگم چجوری از قوانین و آگاهی های زندگی استفاده کنید

    خدایی که خودش سوال رو میده خودشم جواب رو میده و حتی به بنده هاش میگه بنظر من ابنجوری جواب سوال هارو پاسخ بدین خب پس چرا ما خیلی اوقات ازش استفاده نمیکنیم که بتونیم زندگی دلخواه رو بسازیم،،

    وقتی استاد میگه ما از وجود اتفاقات خوب فقط جشن و شادی میگیریم اما این اتفاقات بظاهر نامناسب و تضادهاست که باعث میشه ما بشینیم درست فکر کنیم و راه چاره ای پیدا کنیم که به خودمون بگیم باید چکار کنیم تا بتونیم مساله فعلی رو حل کنیم،

    خودمن بخاطر الان که تضاد فعلی در زندگیم بوجود اومده با احساس و تعهد بیشتری پایبند عمل به قوانین ثابت الهی هستم چونکه اینجور مواقع انسان درست و حسابی ثبات قوانین بدون تغییری که با هیچکس هم شوخی نداره رو بهتر درک میکنه و درس ها می آموزه و متعهدتر و جدی تر میگیره روند کارکردن رو خودش رو ،،

    من وقتی میبینم که گذشته ها بخاطر بلا سرم اومده و من چقدر ناراحت بودم و همش گله و شکایت به خدا میکردم چرا من چرا اینجور شد چرا اینجور نشد و…..

    امابخاطر شکایت ها و غم های من قوانین شکسته و زیر پا گذاشته نشد و خداوند همیشه قوانینش بدون تغییر بوده

    و وقتی من الان برعکس خیلی از اون غم و غصه ها بهتر و بزرگتر شده ام و تغییر کردم و اتفاقا دارم به خودم میگم خدایا اگه اون بلاها و اتفاقات بظاهر بد برام نمیفتاد من اینقدر رشد و پیشرفت نمیکردم و اینقدر چشمام باز نمیشدن و آگاه تر نمیشدم

    بقول شما استاد ما حالا لازم نیست بگیم خب مثلا فلانی چندمیلیارد سرمایه ازم برد منم آروم باشم بیاییم اول ببینیم اگر گوشی مون افتاد زمین یه خورده از گوشه اش شکست ببینیم چقدر میتونیم آرامش خودمونو حفظ کنیم اگر تونستیم معلوم میشه که داریم رو خودمون کار میکنیم و داریم خودمون رو در عملکرد واقعی نشون میدیم اگر نه که پس هنوز بطور واقعی از درون ساخته نشدیم ،،

    من خیلی اوقات شده به خودم میگفتم منم میتونم در فلان جور شرایط سخت میتونم آرامش داشته باشم اما وقتی تو موقعیت های حتی کوچکتر قرار میگرفتم اونجا عملکرد واقعی ذهن خودمو میدیدم و درک میکردم که چقدر ساخته شدم و من نسبت به قبل که خیلی قوی تر شده ام و تغییر کردم اما هنوز نیازمند بیشتر کار کردن رو دارم چونکه از خودم بیش از اینها انتظار دارم و یه آدم جاه طلبی هستم در تمام موارد زندگیم به کمتراز بهترین قانع نمیشم اما واقعا مرد عمل و یه تعهد و پشتکار میخواد،،

    خوشحالم از اینکه آقای محمد عرشیانفر مکالمه ای با استاد داره که اینقدر بدون غرور مانند خیلی ها نیست و با افتخار داره با استادش صحبت میکنه و همینم باعث رشد و پیشرفتش شده،،

    استاد منی که در حاضر در موقعیت یکی از تضادهای زندگیم هستم خیلی بهتر و شنواترم برا گوش سپردن به جملات و آگاهی های شما مخصوصا حرف از آرامش در شرایط سخت رو میگی مانند ادیسون که در یکی از بدترین اتفاقات زندگیش اما نشسته داشته به نکات زیبا و مثبت اون آتش سوزی آزمایشگاهش توجه میکرده خدای من اگه ما بتونیم فقط همین یه مهارت و توانایی رو در خودمون ایجاد کنیم و بهش عمل کنیم میدونید میتونیم از فرش به عرش برسیم واقعا این کار کوچکی نیست هرکسی حاضر به پرداخت بها رو براش داشته باشه،،

    چندتا از ما اینجور حاضر میشیم چنین بهایی رو بپردازیم و اینقدر دریا دل و امیدوار باشیم

    بارها شده گفتیم آره خیلی خوبه اما در موقعیتش که شده بهم ریختیم و چقدر بدبین شدیم به اوضاع اما خبر خوب اینجاست با کارکردن و ادامه دادن در این مسیر هی قویتر و قدرتمندتر شدیم

    مانند خود من قبلا مثلا بخاطر پاره شدن لباسی ازم یا خراب شدن موتورم بهم میریختم و الان چقدر اتفاقات بزرگتراز اونا هم منو زیاد درگیر نمیکنه ولی مشکلات کمی بزرگتراز دیگه یه خورده درگیرم میکنه طبیعی هم هست که باید بیشتر کارکنم و خودمو بالا بکشم،،

    مثلا وقتی ایلان ماسک میخواست بعداز اون همه موشکی که فرستاد ولی منفجر شدن اما بازم اومد بعدی رو ساخت و فرستاد فضا اگر اونم منفجر میشد کاملا ورشکست میشد و خیلی ضرر میکرد اما بازم با احساس ایمان و امیدواری روبه جلو حرکت کرد و باور داشت که میشه و میتونه موفق بشه چقدر این داره به من درس میده که تاالان یه عالمه ایده رو در کار خودم بکار گرفتم اما نتایج دلخواهم رو نگرفته ام اما باید بتزم با امید و ایمان حرکت کنم و بازم راهکارها و ایده های دیگه رو بکار بگیرم تا به هدفم برسم،،

    حتی همینارو که الان تایپ کردم باعث شد که چقدر خودم احساس بهتر و امیدوارتری رو درخودم ایجاد کنم،،

    بدرود تا قسمت بعد فعلا خدانگهدارتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    نرگس کیانیان گفته:
    مدت عضویت: 2198 روز

    سلام با ی حال عالی با ی حس خوب به استادترین استاد دنیا

    چقدر حالم با این فایل عالی شد و دلم گفت بنویسم باخدا حرف بزنم و نوشتم و باز هم اون حس بهم گفت بیا اون نوشته رو اینجا بنویس ردپاتو بزار ومنم گفتم چشم

    باید پارو نزد وا داد

    باید دل رو به دریا داد

    خودش میبردت هرجا دلش خواست

    بهر جا برد بدان ساحل همانجاست

    تو خدای هادی و هدایتگرمنی تو داری بامن چکار میکنی چقدر قشنگ داری بامن حرف میزنی داری رشدم میدی بهم میگی بابا اصل اینه بچسب بهش و عمل کن هی بهتر شو تا کم کم ببینی زندگیت ۱۸۰ درجه عوض شده خودت تغییر کردی شخصیتت رشد کرده قوی شدی باورهات تقویت شده با ادمهای عادی دورو برت فرق کردی تو بابد بهتربشی هرروز تو باید پاشنه آشیلهارو درست کنی حلش کنی و بعد رشد کنی

    کنترل ذهن باهروسیله ای کاری که میتونی باید کنترل ذهن رو عملا انجام بدی این اصله و خدا میگه اگه تو ذهنتو کنترل کنی من برات راه خروج میشم من از راهی که توحتی فکرم نمیکنی روزی میدم من برات آسون میکنم من کل شی قدیرم من قدرت دارم من هرکاری میتونم انجام بدم تو کنترل کن ذهنتو حالتو خوب کن بدون حال بد مثل آتیش تورومیسوزونه باهردلیلومنطقی که داری برای حال بدت اینو باور کن کنترل کن حالتو ذهنتو من ورقو برمیگردونم به نفعت میکنم تو منو باورم کن من فرکانسهای بدتم میپوشونم چون توکل به من کافیه فهو حسبه

    من برات بسم همه کاری میکنم تو لذت ببر تو خودتو رشد بده تو کیف کن من برات درستش میکنم 😔😔😔😔مگه داریم خدای به این مهربونی مگه میشه دل نداد به همچین خدایی مگه میشه شک کرد به قدرتش؟ تو بی نظیری تو فرمانروایی تنها رب تو هستی قادرمطلق من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سید علی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1983 روز

    به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیزم و همه هم فرکانسی های گل ام بسیار از مصاحبت دو استاد پر از انرژی مثبت لذت بردم . مخصوصا که در شرایطی بودم که تازه دیروز به یک تضاد شغلی برخورد کرده بودم و احساسات منفی کم کم داشت بر من غالب می شد و با گوش دادن به این گفتگو باز هم به سرعت خودم رو جمع وجو کردم و اینجا بود که فهمیدم در این دو سالی که با استا د عباس منش هستم چه مقدار متفاوت از گذشته شده ام و اینکه در یک اپارتمان عالی رو به دریا در طبقه چهارم در سواحل خرز زندگی عالی ای دارم با خانواده ام . اما زود به خودم یاد اوری کردم که علی این تضاد رو بگذار کنار و به این همه زیبایی نگاه کن .و اگر من در این شرایط جامعه در این مکان زیبا زندگی می کنم پس باید بدانم که همواره در این دو سال من مسیر احساس خوب مساوی است یا اتفاقات خوب را در پیش گرفته بودم .و باید همین مسیر را ادامه بدهم .مقداری هم حالم بد بود نسبت به شما بد گفتم تو ذهنم .که همین جا از شما پوزش می طلبم .الان که حالم بهتر شده و این فایل هم باز حالم رو بهتر کرد باز هم فهمیدم که همه چیز همون احساس خوب برابر است با اتفاقات خوبه . ازخداوند و استاد عزیزم و تمام دوستان سایت برای همچین سایت و مکان فوق العاده ای سپاسگذارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علی Ali گفته:
    مدت عضویت: 3460 روز

    احساس بد مساوی است با اتفاقات بد.

    استاد:

    احساس بد دقیقا مثل آتش میمونه.

    من هر موقع احساسم بد میشه به خودم میگم اصلا مهم نیست تو چقدر دلیل داری برای اینکه ناراحت باشی.

    اصلا مهم نیست شما چقدر دلیل دارید برای اینکه دستتون رو بکنید توی آتش! قانون اینکه که اگر دستتون رو بکنید توی آتش، دستتون میسوزه.

    حتی اگر یک میلیارد دلیل هم داشته باشی مثلا بگی موبایلم افتاده تو آتش دستمو کردم توش درش بیارم. محبور بودم دستم رو بکنم توی توش .فلانی زورم کردم من دستم دستم رو بکنم توی اتیش….

    اصلا مهم نیست دلیلت چیه!

    مهم اینه که اگر دستت رو توی آتش بردی.. دستت میسوزه. حالا با دلیل یا بی دلیل. این قانونشه.

    وقتی انسان این موضوع را به این شکل قانون مند در ذهنش درست کند، اتفاقی که میوفته اینه که خیلی محتاط تر میشه برای اینکه اجازه بده احساسش بد شه یا اجازه بده افکار منفی توی ذهنش بیاد. خیلی مراقب تره روی ورودی هایش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    آراد بازوند گفته:
    مدت عضویت: 1672 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و دوستداشتنی

    خدایا شکرت که هر روز با شگفتی های بیکران مرا با لدت های جدیدی آشنا میکنی

    خداوندا از تو سپاس گدارم که ابزارها و شرایط و انسانهای بسیار زیادی را برای من قرار داده ای که برای هر لحطه هزاران هزاران دلیل برای سپاس گذاری داشته باشم…

    خدای عزیز و توانای من از تو متشکرم که تمام هستی از توست و روابط بی نظیر بین تمام اجزا از توست همان جایی که قوانین بدون تغییرت که همان تدبیر و تصمیم و مشیت توست همواره جاریست…

    پس وقتی که همه اجزا از تو هستند و همگی گوش به فرمان تو و همواره و بدون تغییر و تبدیل بر مدارقانون چه جای نگرانیست چه جای غم و اندوه ست؟

    وقتی خدای چون تو سازنده و پردازنده جهان هستی می باشی چرا باید نگران و مشوش باشم؟

    خدای من شکر میکنم تمام نعماتت

    شکر میکنم تمام هدایتت

    شکر میکنم تغییر شب و روز را

    شکر مکنم نفس کشیدن را

    شکر میکنم به خاطر زمانی که تاکنون به من داده ای تا در این جهان سراسر قانونت زندگی کنم و از جهانی یکسر نعمت بهره ها ببرم…

    خدایا ممنونم بابت داشتن جسمی سرشار از سلول و سلولی سرشار از اجزا و مواد آلی و معدنی که علی رغم اینکه همگی از یک سلول تخم به وجود آمده اند ولی هر گروه از سلول ها کار ویژه ای انجام میدهند که در نهایت هر اندام کار ویژه ای و در نهایت کل بدن کار هماهنگ کار ویژه ای انجام میدهد ..

    به راستی چگونه میشود که بتوان همه نعماتت را شکر کرد چگونه میشود جز اینکه

    به معنای واقعی کلمه به ناتوانی خود اعتراف کنم و سخن شیخ اجل را بارها و بارها تکرار کنم:

    بنده همان به که ز تقصیر خویش

    عذر به درگاه خدای آورد

    ورنه سزاور خداوندیش

    کس نتواند که به جای آورد…

    بسیار جای خوشبختی دارد وقتی که خدای وهاب را خدای امرزنده را خدای هدایتگر را خدای بخشنده را و …. خدای بنده نواز را همواره در کنار خویش نه! بلکه در درون خویش احساس میکنم خدای که به من شادی سلامتی عشق و ثروت عطا میکند و همواره مرا به سمت خود که همان سلامتی ( هماهنگی کامل و جامع سلول ها) ثروت ( همه نعمات مادی و خوردنی و پوشیدنی وداشتنی و …) و در نهایت آرامشی بی نظیر هدایت میکند… خدای از تو سپاس گذارم که نعمت هایت پی در پی و بدون مکث در رودخانه زندگیم جریان دارد

    خدایا ممنونم که بدون کوچکترین خطایی مرا به سمت بهترین ها هدایت میکنی شکرت ای پروردگار عزیز من شکر

    ای بهترین و زیباترین خالق آسمانها و زمین

    با درود خدمت استاد عباس منش عزیز که دست خدا هستند برای راهنمایی و هدایت امثال بنده

    استاد عزیز بارها در زندگیم مطالبی که شما عنوان میکنید رو تجربه کردم ولی انچه که برایم جالب است نگرش شما و تحلیل منطقی و زیبای شماست مخصوصا جایی که هر گونه تصادف و شانس را به طور کامل رد میکنید و به جای ان قانون را اموزش داده و راه های استفاده از انهارا به بنده و خانواده عباس منش میاموزید . از شما ای دست هدایتگر خداوند متشکرم پاینده باشید و برقرار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    زینب حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1397 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز

    نمیدونم چندمین ردپای من در این بهشت زمینیه

    دلم میخواست این کامنت رو بنویسم تا بعدا که نتایج بزرگتری گرفتم این کامنت رو ببینم و مراحل رشد خودم رو ببینم از کجا رسیدم به کجا

    قبل از اینکه هدایت بشم به این لایو درگیر یه مساله بودم و ذهنم هی در حال نجوا کردن بود گفتم باید بالاخره تصمیمم رو بگیرم تا دیگه ذهنم درگیر نجواها نشه و ارامش رو از من نگیره و دچار احساس بد نشم وانرژی من بی خودی هدر نره احساسم رو خوب کردم و گفتم هرچی برای من پیش میاد خیره و ان کاری که باید انجام میدادم با ارامش تموم کردم بلافاصله اینستا رو که باز کردم دیدم لایو مشترک استاد عباسمنش با استاد عرشیانفر خدارو شکر کردم با کنترل ذهنم تونستم بهترین نتیجه رو بگیرم دقیقا دو ساعت نشستم و لایو رو گوش کردم و دقیقا نکاتی گفته شد که من بهش عمل کردم احساس خوب اتفاقهای خوب کنترل ذهن البته تکاملی که داره طی میشه و من تونستم مدیریت کنم تضادی که برام پیش اومده بود و ترسمو بزارم کنار و بهترین نتبجه رو برای خودم خلق کنم خدارو شکرت خدارو شکرت شاید از وقتی با استاد اشناشدم نتیجه های خیلی بزرگی برام رقم نخورده همش میگفتم چرا من مثل بقیه نتیجه هایی که میخوام نمیگیرم ولی مدتی هست که فقط به لذت بردن از مسیر و حال خوبم فکر میکنم اصلا دنبال اینکه کی به نتیجه میرسم نیستم هرروز بیشتر دارم با خودم به صلح میرسم خدارو شکر میکنم ارامش دارم ارامش دارم یه موقع هایی میگم نکنه این ارامش الکیه راهه اشتباهه باید همش درگیر اطرافیانت باشی کنترلش کنی ولی ارامش امروزمو با قبل مقایسه میکنم میگم خودشه این راه درسته قبلا فقط دنبال تایید دیگران بودم ولی الان فقط به فکر تغییر خودم و حال خوبم هستم وبا جدیت بیشتر ورودیهام رو کنترل میکنم و مطمینم زمانش که برسه

    یکی یکی به خواسته هام میرسم

    خدایا شکرت خدایا شکرت که من خالق زندگی خودم هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    احمد محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1938 روز

    سلام به اساتید بزرگ و عاشق

    چه صحبت های جذابی

    من یاد گرفتم که مطلقا این افکارما هستن این گفتگوهای ذهنی ماهستن این احساس ما هسن این ارتعاشات یا فرکانس های ما هستن که دارن تمام اتفاق های مارو رقم میزنن بدون شک،

    حالا قران به ما میگه که بالاترین سطح از فرکانسی که میتونی ارسال کنی تا اتفاقات زندگیتو رقم بزنی بدون شک،سپاسگذاری از منبعی هست که دارید فرکانس براش ارسال میکنید که اونم منبع انرژی یعنی خداست،حالا چه موقع بهترین موقعش هست، شب قبل از خواب وصبح موقع بیدار شدن از خودمون بپرسیم ما به خاطر چه چیزهای سپاسگذاریم،من خودم این تمرین رو کردم و بارها فهمیدم که با این کار داره اتفاقات طوری رقم میخوره که خدا طبق قانون بدون تغیرش اصلا اجازه نمیده که اتفاقهای بیفته مه حال تو رو بد کنه،پس من شروع کردم به غیر از قبل و بعد خواب تو رو روز هم سپاسگذاری کردم،و دیدم مه داره بهتر میشه و الان فهمیدم که تو قران نوشته شما اگر سپاسکذار باشید من شمارو می افزایم یعنی ضرفیت شما رو بیشتر میکنم،

    در مورد شریک استاد میگید مخالفم،منم واقعا شیش دونگ کل زندگیم رو بر پایه حرفای شما بستم،اما الان جذیدا یکبار صبح از خواب بیدار شدم گفتم خدایا به من یک ایده بده،ظهر یکی از دوستام گفت بریم زمین بابام رو ببینیم،وقتی دیدم کفتم این زمین به این بزرگ لب اتوبان چرا کسب و کار توش راه نندازیم کفت اگرهستی بکو یا علی با هم راش میندازیم،من از اونجای که پولی نداشتم کفتم من نه اهل وامم نه قرض اما 2/3میلیونی که دارم راه اندازی میکنیم در همین حدپول دارم اونم کفت خب با پولی که داریم شروع میکنیم،اما شما به من یاد دادید دلیل اینکه ادم شریک میگیره اینکه باور نداره که فرصت هانعمت ها بی نهایت هستن،یا میگه من که به تنهای نمیتونم ثروتمند شم باید یک سرمایه اولیه باش،واقعا من رو این باورها کار کردم،اما الان که موقعیت پیش امذه نمیدونم چکار کنم واقعا از خداوند طلب هدایت میخوام که کمکم کن،استاد به خودم میگم این الهام با شرایط کنونی حال حاظر من قابل اجراست اما مشکلم فقط با این هست که شریک وجود داره،از یک طرفم میگم من از خدا ایده خواستم خداهم ایدشو بهم داده،این زمین 10سال هست که خالی بود،فقط من انگار باید میومدم تا بسم الله بگم،هنوزم نمیدونم چه کاری راه بندازم با دوستم،حتی برای این هم میگم خدا یا تو بهم بگو،استاد اکر ممکن جواب منو بدید،متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سیده فاطمه قالیبافان گفته:
    مدت عضویت: 1789 روز

    # اولین کامنت از میامی # کریسمس 2021 # 25 دسامبر# رد پا

    سلام استاد جون و سلام به همه ی دوستای خوبم و مرسی خدا جون

    من این فایل رو الان گوش کردم امروز تعطیله و من تو ازمایشگاهم و …..استاد بازم بهم نشونه داد فایلتون.

    اوضاع ام خدا رو شکر خوبه و امروز دو ماه مهاجرت کردم و از وقتی اومدم فقط ادما میگن چه طور اومدی چطور خونه به این خوبی پیدا کردی حتی خود امریکایی ها میپرسن ازم چطور سوشال سیکورتی راحت گرفتی چطور زبانت خوبه چطور چطور. چطور ……

    استاد من احاطه شدم با سوالات افراد که فقط ی نگاه به من میکنن و میگن اخه چطور تو تونستی و من میگم خدا انجام داد و …. و بیشترشون بازم باورشون نمیشه ولی بعضیا هم باورشون میشه و میگن خیلی خوش شانسی.. حالا من نتوستم بگم شانس کجا بود منو اورد خدا وگرنه من نمیتونستم خودم…..

    استاد امروز خیلی دلم گرفته ولی شما بهم نشونه دادید که احساس خوب اصل و اگه بتونم به قول شما گل رو زدم

    مهاجرت من اسون شروع شد از همه نظر ولی از نظر مالی هنوز هیچی نتونستم پیشرفت کنم و بعضی وقتا میترسم از اینده چون همه میگن نمیشه ولی ی حسی بهم میگه واسه من میشه باید تکاملم رو طی کنم باید صبر کنم

    من خیلی این روزا برا خودم نشونه میذارم و خدا کمتر از یک ساعت نشونه رو جواب میده .. مثلا من گفتم خدا امروز کریسمسه هیچ کس به جز من تو ساختمون ازمایشگاه نیست و من اینجا غریبم و این ساختمون 9 طبقه خالیه . به من ی شیرینی بده وقتی اومدم دیدم رو سکوی راهرو ی جعبه فلزی گل گلی بود پر شیرینی . دیروز نبود ولی امروز بود… دیروز گفتم من خودکار طوسی میخوام تو خیابون دیدم یکی افتاده بود همون رنگی که میخواستم. چند روز قبل پیاده رفتم منطقه داون تاون حساب بانکی باز کنم ی ساختمون بود خیلی به نظرم باکلاس اومد گفتم من بعدا فاندد بشم میام اینجا رستورانش شاید باورتون نشه ولی فرداش ی دختری که از ایران میشناختم بهم زنگ زد گفت با بابام دارم میاییم دنبالت بریم ی غذایی بخوریم و دقیقا من رو برد همون ساختمون و من رو مهمون کرد.

    استاد میخوام بگم همه چی به نفع اینه که خدا میگه من هستم و روزی تو رو میدم و نترس .هر روز که از حسابم خرج میکنم میگم به خودم بهت روزی میده نترس کم نمیاری..من در مرحله اثبات ایمانم و سعی میکنم حالمو خوب نگه دارم و چند ماه بعد از همین موسسه که یک هست به قول خودشون نشدنیه میخوام درخواست پول کنم و دارم با خودم کار میکنم و ادامه میدم و میدونم که در ها باز میشه. نمیدونم اگر خدا هدایتم نمیکرد به این سایت و فایل های شما نبود من چطور میتونستم ادامه بدم و شاید اصلا اینجا نبودم . ازتون ممنونم و امیدوارم سر بلند از این مرحله بیرون بیام

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1274 روز

      سلام و درود به شما

      از درگاه جان جانان رب العالمین جان عزیز بهترین نعمت ها و فراوانی ثروت و سلامتی و شادکامی براتون درخواست میکنم.

      چه کامنت بی نظیری بود، چقدر حس زیبایی داشت. بهتون تبریک میگم بخاطر شجاعت تون. و قطعا جهان هستی بهترین پاسخها رو به شجاعان میده.

      در پاسخ به جملاتی که توی کامنتتون نوشته بودین فقط یه بین شعر از حافظ به قلبم الهام شد؛

      «بر در شاهم، گدایی نکته ای در کار کرد ؛ گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود»

      این خداست که شما رو دعوت می‌کنه رستوران ، این خداست که بهتون خودکار هدیه میده، این خداست که بهتون شیرینی میده، این خداست که سوشال سکیوریتی میده بهتون.

      هر جا هستیم روی دستان خودشیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    علی بابامرادی گفته:
    مدت عضویت: 1969 روز

    سلام می کنم خدمت استاد عزیزم و همه عزیزان خوش فرکانس و هم مسیرم

    بسیار لذت بردم از این گفتگوی زیبا و سازنده که واقعا برای شخص من یک هدایت و الهام بود.

    آن بزرگواری که در طرف مقابل استاد عباس منش عزیز حضور داشت برای مدتها استاد بنده بود و در کلاسهای ایشان شرکت می کردم که الحق و والانصاف از ایشان نکته ها آموختم و بعد از آن بود که به مسیر و آموزه های استاد عباس منش هدایت شدم ، هدایتی که واقعا الهامی بود و به عینه می دیدم که دستانی توانمند در حال هدایت من به این سو هستند. به هر حال بسیار زیبا بود که این دو بزرگوار به نکاتی اشاره کردند و موضوعاتی را برگزیده بودند که به نظر من کلیت و اصل ماجراست و همین حس خوب به مثابه جاده آسفالته تمیز و یکدستی است که دست من و تو را میگیرد و با باورهای زیبایی که میتوانیم در خود ایجاد کنیم و قدمهای عملی که برمی داریم به سوی اهداف به ظاهر دور از انتظار می رساند.

    خدای مهربان و هدایت کننده را بسیار سپاسگزارم که چنین اساتید با ایمان و موحدی را در سر راهم قرار داد تا به سوی خودش هدایت شوم و سعادت دنیا و آخرت را طلب کنم

    و همین طور تشکر از اساتید خودم می کنم که دستانی پر مهر از سوی خداوند قادر و متعال هستند خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    شهین شجاعی گفته:
    مدت عضویت: 1424 روز

    سلام استاد عزیزم ومریم جان مهربان

    داشتم تو دفترم چیزایی که چندماهه پیش نوشتمو میخوندم که یه متنی دیدم ودوست داشتم توکامنتا بنویسمش.این نوشته ربطی به این فایل نداره کامنته مربوط به فایلو گذاشتم اینم دلی نوشتم براتون میزارم

    زندگی مثل بازیه شطرنجه وما مهره های شطرنجیم وخدا بازیکن شطرنج

    از اونجاییکه خدا بهترین وعالیترین بازیکنه وما بهش ایمان وباور مطلق داریم خودمونو به دستای اون میسپریم واون هم هدفش فقط موفقیت وبرده،برای همین هر حرکتی که میکنه مهره هارو به سمت موفقیت میبره

    درسته که خدا به ما قدرت انتخاب واختیار داده وما میتونیم هر حرکتی که دوست داریمو انتخاب کنیم اما از اونجاییکه من میدونم خدا بهترین بازیکن دنیاست، تمام حرکات و اختیاراتمو به اون سپردم .اگه خودم تنهایی بازی کنم به احتمال خیلی زیاد کیش ومات بشم اصلا معلوم نیست چی بشه ولی من به خدا توکل کردم از اون میخوام منو به بهترین خونه های بازی هدایت کنه(قانون توکل)

    واونم منو خونه به خونه جلو میبره قرار نیست از اول بازی یهو با دوتا حرکت مشکلاتو کیش ومات کنم وبرنده بشم،آروم اروم جلو میرم (قانون تکامل)

    من هیچ وقت تو بازی درجا نمیزنم یا حذف نمیشم چونکه خدا حرکت دهنده ی منه

    مشکلات بیماریها وناراحتیها نمیتونن سد راهه من بشن ومنو از حرکت بازدارن چون هیچ کدوم از اونها قدرتی ندارن قدرت از آن خداست واونه که منو جلو میبره

    یه وقت سربازم و یه خونه یه خونه جلو میرم یه وقت اسبم وبه صورت ال جلو میرم یه وقتم فیل هستمو ضربدری میرم یه وقتم میرسه که وزیزم وهرجا وهرچندتا خونه خواستم جلو میرم ده تا خونه میپرم جلو ویه شبه ره صدساله رو میرم .الکی که نیست وزیره

    من هرکدوم از اینا که باشم لذت میبرم (قانون عشق ولذت)وفقط میرم جلو تا جاییکه برنده ی بازی بشم وتمام اتفاقای منفی رو کیش ومات کنم

    وچقدر زیباست این بازی شطرنج زندگی وایمان وتوکل به خدا ولذت بردن از بازی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: