گفتگو با دوستان 52 | اتصال به الهامات الهی - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/12/abasmanesh-15.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-12-29 05:46:082024-04-30 02:32:59گفتگو با دوستان 52 | اتصال به الهامات الهیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان و بزرگ
به نام خدای که همه چیز میشود همه کس را
خدای که میگه باش و موجود میشود
خدای که مدبر تمام هستی هست
خدای که قدرت تمام کیهان در اختیار اوست
خدای که بهترین روزی دهنده گان
خدای که جان و جهان من هست
خدای که از رگ گردن نزدیکتر هست
خدای که عاشق هست
خدای که وهاب هست
خدای که غنی هست
خدای که شکور هست
خدای که ودود هست
خدای من کروررر کروررررر شکرت برای همه چیز
خدایاا کمکم کن که با قلبم بنویسم و در عمل انجام بدهم
خدایااا به اراده تو ، نه اراده من
خدایا به وقت تو ، نه به وقت من
خدایا به طریق تو ، نه به طریق من
پاکیزه عزیزم میدانی که طرف حساب من در نوشتن همیشه خودت هستی و برای تو مینویسم هر رد پایم را در این مکان بهشتی
میدانی تمام این زنده گی را روی چی چیزی بنا کنی ؟
روی اعتماد عمیق قلبی به خدا
اینکه هر روز حس اعتماد را تمرین کنی
اعتماد عمیق به خدا
اگر از خدا درخواست میکنی این نشان میدهد
که اعتماد داری که او اجابت میکند
آدم از کسی میخواهد که اعتماد دارد که حرفش را در زمین نمیکذارد حتما کاری میکند حتما حرفش را قبول میکند
همه این زنده گی از یک اعتماد قوی به خدا میاید
اگر خواسته هایت را مینوسی اعتماد داری خدا میخواند خدا میشنود خدا اجابت میکند
اگر قلبت در هر حالت آرام هست یعنی به یک انرژی قدرتمند ایمان داری
ایمان داری که اون هست
ایمان داری ک اون کارش را بلد هست
ایمان داری که حواسش به تو هست
ایمان داری که تنهایت نمیگذارد
میدانی وقتی اعتماد میکنی تمام سلول هایت ارامش را احساس میکند
زهنت آرام میشود
اون طوفان درونت آرام میگیرد
و تو صدای خدا را میشنوی
که میگه من با تو هستم هر جا که باشی
من حمایتت میکنم نترس
همه چیز در دست من هست
دست من بالای دست همه هست
من تورا قضاوت نمیکنم من عاشقتم
پاکی عزیزم امشب صدای خدا را شنیدی !
چقدررر صدای خدا زیباست
دیدی چقدررر خدا شوخ طبع هست
میبینی وقتی با خدا باشی نیاز به هچکس نداری
دیدی وقتی خدا یارت باشه قلبت آرام هست
دیدی وقتی خدا همرایت حرف بزند احساست عالی هست گفتگو های زهنی ات ارام هست و تو فقط صدای قلبت را میشنوی
دیدی خدا حواسش به تو هست
اعتماد کن به یگانه خالق این جهان
و من اعتماد میکنم همچون نوزادی در رحم که به خداوند اعتماد میکند
هنر زنده گی کردن هنر اعتماد کردن هست
حتی اگر بدترین اتفاق هم بیفتد تو بتوانی خودت را آرام بسازی و بگی من به حکمت خدا ایمان دارم
هر چی شوه خیر هست به نفع من هست
وقتی که ظاهر شرایط باب میل تو نباشد ولی تو آرام بیگری اعتماد کنی که خدا هست
و اون حواسش به من هست
بهتر و بیشتر از من میداند و من اعتماد میکنم به جریان زنده گیم
خدایاا میبینی تو چقدرررر بزرگی چقدرر حواست به من هست
دقیقا امروز که من خیلیی ناراحت بودم و گریه کردم این فایل را برای من نشانه امروزم قرار دادی
و گفتی به من اعتماد کن
گفتی اگر چیزی که میخواهی هنوز دستت نیست به من اعتماد کن بیشترش را برایت میدهم
گفتی اکر هنوز شرایط اونی نیست که میخواهی به من اعتماد کن درستش میسازم
گفتی اگر دلت گرفت به من اعتماد کن من دوای دردت میشوم
گفتی اگر تنها ماندی به من اعتماد کن که من کنارت هستم
گفتی اگر کاری از دستت بر نیامد به من اعتماد کن که منم کارساز
گفتی اگر حالت خوب نبود به من اعتماد کن که منم آرامش دهنده قلب ها
گفتی اگر نتوانستی زنده گی ات را مدیریت کنی به من اعتماد کن که منم مدیر جهان و کهیان
خودت از حال دلم با خبری خدایا !!!!!!
من خودم را با عشق به تو میسپارم
خدایااااااااااااا با قلبم مینویسم میدانی که من به تو اعتماد دارم
خودت امیدم را نا امید نکن
دوستتت دارم خدا
دوستت دارم پاکیزیم
بی نهایت بالایت افتخار میکنم تو در هر حال خوب و قوی هستی
میبوسمت عزیزم لبخند
چهارشنبه ؛/
پنج جدی ؛)
سلام به استاد عزیزم ومریم جون وسلام به خانواده عباس منشی ممنونم از خدا که هدایت کرد منو به این فایل وقتی کامنت ها رو خوندم حسم گفت منم تجربه خودم رو بنویسم من متاسفانه در فروردین سال ۹۹ تنها پسرم رو که ۱۹ ساله بود از دست دادم وقبل از فوت یک هفته توی کما بود من توی اون یک هفته هرموقع خانواده یا دوستان تلفن میزدن با من حرف میزدن همیشه این حرف به زبانم جاری میشد که میگفتم راضی هستم به رضای خدا ویادم نمیره وقتی با خدا پشت در ای سی یو حرف میزدم میگفتم خدایا تسلیم هستم به رضای تو انگاری این رو خدا خودش به زبانم جاری میکرد وبعد فوت پسرم روز خاکسپاری اینقدر حال بدی داشتم که هی میگفتم خدایا تو تنهایی منو ندیدی وخدارو چند بار متهم به ندیدن کردم وروز چهلم همسرم به خاطر اینکه اطرافیانش روی مغزش کار کرده بودن بحث ودعوا شد وتوی اون حادثه من قرنیه چشم پاره شد وبینایی ام دچار مشکل شد وتازه بعد عمل جراحی فهمیدم که بعد دوباره باید جراحی بشم وپیوند قرنیه بشم من سر وپا خشم بودم وکینه وهمسرم وخانومش رو توی مرگ پسرم مقصر میدو نستم چون من سالها قبل از همسرم جداشدم توی اون شرایط تنها هم بودم خیلی خیلی شرایط روحی بدی داشتم ولی خدارو شکر دقیقا چند روز بعد از چهلم پسرم یک شب یک حسی بهم گفت بشینم وبنویسم نمی دونم چی شد که اون شب نوشتم واول از همه یک لیست نوشتم از کسانی که دلخور بودم وبهم بد کرده بودن وهمه رو از ته دلم بخشیدم وبراشون دعا کردم واز خدا خواستم من رو ببخشه که توی روز خاکسپاری خدارو متهم به ندیدن کردم واون شب انگار خودکارم خودش می نوشت بعد از بخشیدن یک ارامش عجیبی سراسر وجودم رو گرفت وبعد از چند روز یک فایل از استاد به طور معجزه اسا بهم رسید که درباره مرگ بود انگار مخصوص من بود وخدارو شکر دیدم نسبت به مرگ عوض شد وخیلی ارام شدم وسعی کردم به خاطر دخترم مثل یک کوه استوار باشم واز روزی که ارامش خودم رو حفظ کردم واز خدا خواستم خودش منو ارام کنه انگار خدا منتظر بود قلب من از کینه ورنجش تهی بشه وخودش بیاد توی قلبم خدارو شکر که تونستم خودم رو کنترل کنم وخیلی زود از فرکانس بد خشم وکینه ورنجش بیام بیرون والان بعد دوسال هرموقع یادم میاد از تنها پسرم یک حسی توی قلبم میگه روح که نمی میره فاطمه اون امانت بوده ورفته جای که ازاون جا امده وفقط جسمش کنارت نیست روحش همیشه کنارت هست وبا این حس ارامش دوباره به قلبم برمیگرده خدارو شکر میکنم برای همه چی واز شما استاد عزیزم هم ممنونم که دست خدا شدید ودید منو نسبت به مرگ عوض کردید سپاسگزارم واز خدا می خوام که هر لحظه کمکم کنه بهتر وبهتر روی خودم کار کنم تا ورودی های ذهنم رو کنترل کنم تا هر لحظه در مسیر درست وحس خوب باشم درپناه الله شاد باشید وسلامت وثروت مند 🙏
سلام
آفرین به شما
واقعا تحسین میکنم شمارو
با این اتفاقات اگه تونستید حالتون رو خوب کنید ایمانتون خیلی قوی شده
موضوع نفرت و کینه توی ذهن من متاسفانه هست هنوز و یک ترمز شدید شده که اصلا هم نمیتونم رها کنم
تو دوره نوجوانی چندین نفر بودن تو زندگی من که با من رفتار های خیلی بدی داشتن و من وقتی با قانون آشنا شدم متوجه شدم که کینه اونا تو دلم هست و در همین چند سال گذشته همزمان که رو خودم کار میکردم و سعی میکردم ببخشم اونارو و قدرت رو بدم به خودم، به طرز عجیبی یک بلاهای بدی سر همون افراد اومد…یعنی تمام کسایی که با من رفتارهای خوبی نداشتن یجورایی تقاص پس دادن و من شاهد همشون بودم ….اما یک نفر هست که واقعا زور ذهنم نمیرسه بهش که ببخشمش و یجورایی ناتوانم در انجام اینکار…مدتی بهتر میشم و یادم میره اما بعد از مدتی دوباره مرور میشه برام و این رنج منو متوجه میکنه که امیرحسین هنوز اون فرد رو رها نکردی و خلاص نشدی ازش…و قسمتی از وجودم رو مسموم کرده…
واقعا این مورد برام سخته و وقتی این کامنت شمارو خوندم آفرین گفتم به شما و اون حس رهایی بعد از بخشش خیلی فوق العادست….امیدوارم هممون افراد رو به صورت کامل ببخشیم و رها کنیم…نه فقط سطحی و موقت…اون وقته که از زندان درون آزاد میشیم
سلام عرض ادب واحترام دوست مثبت اندیش من ممنونم از پاسخ شما وتحسین تون من هم شما رو تحسین میکنم که تا اینجا پیش رفتین انشالله اون یک نفر رو هم با تمام وجودت ببخش وبعد از اون رهایی وارامش قلبی استفاده کن ولذت اون حس رهایی رو تجربه کنید براتون عالی ترین هارو ارزو میکنم 🙏
به نام تنهاپروردگارجهان
خدایا شکرت
سلام به بهترین استاددرزندگی ام واستادعرشیانفرعزیزم وتمام دوستان خوبم درتمام سالهای زندگی ام.
این اشک هامجال نت برداری روازمن گرفتن،ماچقدربه خدااعتمادداریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا چقدرررررر؟؟؟؟؟؟
آخه من روم نمیشه بگم دارم!
ازکدوم اعتمادبگم
آخه ماچقدرمحکم قدم برمیداریم توزندگی خودمون؟؟؟
اصلاقدمی برمی داریم که بخوام راجع به محکم یاآروم بودنش بگم؟
ماچقدرجای کارداریم…
چقدرشرک وعدم توحیدتووجودمونه..
که حتی نفس هامونوسنگین میکشیم..
یادمون میره توروز یه نفس عمیق مشتی ،بااحساس شکرگزاری بکشیم…
بااین احساس که فرمانروای جهان حواسش به منه،
چقدرحرف هایی بودکه بایدمی شنیدم
،انگارهمش سیلی بودتوگوشم…
ویه حس خوب به خاطراینکه من مدتهاست دنبال راهی برای زندگی بهتر،ایمان بیشتربه پروردگارم هستم..
من فهمیدم تمام راز وحقیقت همینه ،
وقتی به اعتمادبه پروردگارت می رسی به همه چیزمی رسی.
حس خوب من،محصول کارخونه ی اعتمادمن است.
چقدرخوب که مادرمسیریم،چقدرخوبه که حس خوب داریم یعنی درمسیردرست هستیم،وآرامیم یعنی هدایت میشویم.
خدای من ،پروردگارم،مراببخش وهزاران مرتبه سپاسگزارم وازت میخواهم که کمکم کنی تا انسانی باشم که پرودگارش راخوب میشناسدوبهش اعتماددارد.
به نام خدای هدایت کننده و مهربان
سلام به همه عزیزانم
از صبح چندین بار این فایل گوش دادم و نوشتم و پاک کردم دوباره نوشتم و همینطور صحبتهای استاد نوشتم سوالات اقای عرشیانفر رو نوشتم فکر کردم که واقعا
من چقدر به خدا اعتماد دارم ؟
من تا کجا به خدا اعتماد دارم ؟
واقعا با شنیدن این سوالها با خودم فکر کردم و نمیدونم چقدر و تا کجا .
وقتی اقای عرشیانفر گفتن👇
🌼 من به حکمتش اعتماد دارم🌼
دیگه در مورد این نیازی به فکر کردم نداشتم سریع قبولش کردم و واقعا به حکمت خدا اعتماد دارم و مطمینم و یقین کامل دارم که هر اتفاقی که بیفته همون اتفاق خوبس چون خدا برای من خوب میخواد و خداوند همش خیره و در هر موردی همیشه به همسرم میگم حتما حکمتی داره حتما خیره و این واقعا باعث آرامش میشه پس من به خداوند اعتماد دارم اما تا کجا؟؟؟واقعا نمیدونم!؟
توی این چند فایل اخر در مورد این موضوع و صحبتهای استاد و مثالها یک چیزی خیلی واضح برام مشخص شد که
💖 اعتماد ایجاد میشه 💖.
به نظر من یکی از دلایل اصلی موفقیت استاد عملگرا بودنشونه. استاد به اونچیزی که بهشون گفته میشه عمل میکنن نه مثل من که میگم غذامو بخورم بعد ،بخوابم بعد،الان اصلا حوصله ندارم باشه بعد،حالا به بچه برسم بعد ،حالا باشه فردا ،….. و اینها همه باعث میشه که در لحظه نباشم .و تنبلی بدترین معضل زندگیمه.
استاد حتی وقتی از قانون چیزی نمیدونستن خوب درامد داشتن به نظر من چون
💞 خوب عمل میکردن💞 اما پولشون نمیموند چون باورهای خوبی نداشتن. استاد حتی در لحظات اخر سربازی خودشون رو خریدن که در اینده براشون این خرید مفید بوده. چرا؟؟ چون باز استاد به گفته درونی عمل کردن بدون دونستن قانون. فقط چون عملگرا بودن عمل کردن
میدونی چی میخوام بگم ؟میخوام بگم عمل به کوچکترین گفته های درونی به الهاماتی که گفته میشه و دیدن نتایج باعث ایجاد اعتماد به خداوند میشه و هر عمل یک نتیجه مثبت و یک درجه اعتماد بیشتر و ارامش بیشتر که میرسیم به موجی که خداوند باهات صحبت کنه و شهود برات واضح بشه و نهایتا ابراهیم شدن استاد شدن و شنیدن واضح صدای شهود ،و اونجاست که حرکت کردنها و قدم برداشتنها محکمتر و با باور بیشتره و این اعتماد حس خوب همراه داره ارامش و توکل بیشتر به همراه داره
🌼حس خوب من حاصل اعتماد من است🌼
و این حس خوب این ارامش این اعتماد ایجاد شده باعث میشه در شرایط سخت خداوند رو در کنارم احساس کنم و ارامتر و توکل بیشتری داشته در سخترین شرایط دیگه نیازی نیست زیاد تلاش کنم برای کنترل ذهنم و رسیدن به ارامش اونجا دیگه خداوند با من صحبت میکنه و من رو اروم میکنه و مثل استاد عزیزم که با فعالیت شدید بدنی مثل شنا کردن میخواست ذهنشو کنترل کنن و ارام شن اما حالا دیگه فقط با خدارو احساس کردن در کنارشون و شنیدن صدای خداوند که بهشون ارامش توکل میداد و صحبتهای خودشون رو بهشون یاد اوری کرد دیگه راحت ارام میشن و به مسیر زندگی ادامه میدن و خداوند هدایتها و الهامات رو برای این ادم بیشتر انجام میده چون این انسان خودش خدارو انتخاب کرده
💞 اصل ما هستیم💞
خداوند وقتی باهام صحبت میکنه که من اماده باشم
هروقت از لحاظ فرکانسی اماده باشم
وقتی ما اماده دریافت باشم دریافت میکنیم همه چی من هستم همه چی بستگی به من داره
من وقتی خوب عمل کنم الهامات بیشتر میشه یعنی بیشتر درک میکنم و باز عمل میکنم و با دیدن نتایج بیشتر اعتماد می کنم و دیگه همه چی زندگی من میشه خداوند و انجاست که یک انسان همراه همسر و بچه های کوچیکش بدون هیچ پشتوانه ای قدم میزاره در یک شهر غریب که اصلا هیچ کجا از اون رو بلد نیست و شروع میکنه و الان یکی از موفق ترین های جهان هستی هست و از همه مهمتر یک بنده خوب خداوند که عاشقانه هدایتش میکنه و باهاش حرف میزنه
من تحسین میکنم این حد از عملگرا بودن استادم رو
من تحسین میکنم این حد از درک قوانین جهان هستی استادم رو
من تحسین میکنم خودم رو برای انتخاب مناسب ترین و بهترین استاد موفقیت در جهان هستی
استاد از الان یک حس خوبی در مورد دوره ای که دارین تهیه میکنید دارم با ارزوی بهترینها برای شما استاد مهربان و مومن و دوست داشتنی در پناه خدا استادم
خدایا ما را هدایت کن به راه کسانی که به انان نعمت داده ، نه انان که غضب کرده ای و نه گمراهان
امین یا رب العالمین
در پناه خدای مهربانم باشید
استاد عزیزم سلام
چقدر با منطق و زیبا نکات رو در مورد پبامبران مطرح کردید و چقدر با این نگاه ما نزدیک تر هستیم به پیامبران و چقدر نگاهتون در مورد ابراهیم زیبا بود.
ما برای اینکه کار رو برای خودمون راحت کنیم، به ابراهیم به چشم یک اَبَر انسان و بُتی نگاه میکنیم که قابل دستیابی نیست (ابراهیمی که خودش بتها رو شکست!) و میگیم:
اونا پیامبر بودن و معلومه خیلی ایمانشون بالا بوده
و دیگه هیچ فکری نمیکنیم که ما چطوری میتونیم از داستان ابراهیم استفاده کنیم تا ایمانمون به الله بیشتر و بیشتر بشه. این نگاه شما که ابراهیم تکاملش رو طی کرد و باورهاش خیلی قویتر شده بود چقدر زیباتر و قابل دست یابی میکنه ابراهیم رو.
پیامبرانی که خودشون تاکید داشتن ما مثل خودتون هستیم و تنها وحی رو دریافت میکنیم.
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَىٰ إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا
و چقدر زیبا گفتید که پیامبر در غار حرا خودش رو برای دریافت آماده میکرد و چقدر به فکر فرو رفتم وقتی گفتید “خداوند پیامبران رو انتخاب نکرد، پیامبران خدا رو انتخاب کردند”
اینکه همیشه میگفتید قرآن منطق داره رو دارم بیشتر درک میکنم و خدا رو شکر از این بابت
سپاسگزارم ازتون، موفق باشید🌹
بنام الله رحمان
سلام استاد
سلام دوستان خوبم
خدا رو شکر میکنم که یک روز دیگه به من فرصت داد تا در این مسیر باشم
طه:12
إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى
منم ارباب تو! کفشت رو در بیار که تو در وادی مقدس طوی هستی.
فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ
خلع کن خودت رو از چیزی که باهاش راه میری
چیزی خیلی روش داری حساب میکنی
چیزی بهش تکیه دادی
ی جورایی میگه خلع سلاح کن خودتو
چند وقته که از خدا میخوام منو هدایت کنه به مسیری که با لذت زندگی کنم
با آرامش زندگی کنم
با اطمینان زندگی کنم
هدایتم کنه به مسیر و شرایطی که با اطمینان و احساس خوب پول بسازم و با اطمینان و احساس خوب پول خرج کنم
در کل با آرامش و لذت زندگی کنم
از تمام جنبههای زندگیم لذت ببرم
از پول ساختنم لذت ببرم
برای لذت و تفریح و آرامشم خرج کنم و از خرج کردنم لذت ببرم
از روابطم لذت ببرم
از استراحتم لذت ببرم
از تفریحم لذت ببرم
از اوقات فراقتم لذت ببرم
از ورزش کردنم لذت ببرم
میدونی…
میخوام با یک دل سیر از زندگی کام بگیرم
هی نگران نباشم از کم شدن موجودی کارتم.
هی نگران نباشم از فردا.
هی نگران نباشم از کمبود.
دیروز این آیه بهم گفته شد، که باید خلع سلاح بشم
سلاحی که فکر میکنم باهاش میتونم زندگیم رو بسازم
چیزی که روش حساب میکنم
بهش تکیه کردم
نمیخوام ناشکری کنمااااا
خدا رو شکر شرایطم خیلی بهتر از یک سال گذشته شده.
قانون سلامتی رو به راحتی دارم اجرا میکنم، باشگاه میرم، تو همین یک سال گذشته کلی مسافرت رفتم، تفریح کردم، لباس و کتونی خریدم، گوشیم رو عوض کردم، کلی هدیه دریافت کردم، اندامم خیلی خوب شده، بدنم عضلانی شده و هزاران اتفاق خوب رو تجربه کردم.
و الان میخوام که ی پله برم بالاتر
درآمدم بیشتر بشه و دیگه چکی و حساب دفتری کار نکنم و نقدی کار کنم.
هر چیزی که لازم دارم و نقدی بخرم.
و از خدا میخوام که هدایتم کنه و خدا هم مثل همیشه سنگ تموم میذاره و امروز هم با این فایل ی قدم دیگه هدایتم کرد.
این جمله استاد که تو این فایل میگه:
باید خودت رو از لحاظ فرکانسی آماده کنی
محمد آماده کرد خودشو و دریافت کرد
حالا برای اینکه اون چیزی که میخوام رو دریافت کنم، باید خودم رو از لحاظ فرکانسی آماده کنم.
باید در مورد شرایطی که میخوام تجربه کنم، احساس خوبی داشته باشم .
باید بتونم ذهنم رو کنترل کنم
ذهنم طبق عادت غبطه میخوره، حسادت میکنه، حسرت میخوره، شرایط اون شخص رو به عوامل بیرونی ربطش میده…
به خانواده، به سرمایه اولیه، به پارتی، به مدرک دانشگاهی، به شرایط سیاسی کشور، به خواست خدا و هزاران عامل دیگه که ذهنم زوم میکنه روی اونا و من رو از مسیر دریافت خارج میکنه.
ولی باید تلاش آگاهانه کنم و سعی کنم با تحسین کردن و تایید کردن خودم و آماده کنم برای دریافتش.
از خدا میخوام توانایی و شهامت بده تا خلع وابستگی کنم و از هرآنچه که تکیه کردم رها بشم و به خدا اعتماد کنم.
خدایا حمایتم کن بتونم بهت اعتماد کنم.
هدایتم کن به مثالها و افرادی که باورهام رو عوض کنم و با اطمینان و احساس خوب بهت اعتماد کنم.
ممنونم از خانم شایسته که انقدر خوب چیدمان میکنه،
سلامتی و طول عمر آرزو میکنم برای شما و استاد عزیز.
روز خوبی داشته باشید و در پناه الله باشید دوستان خوبم.
بنام خدای خلاق و توانا
با نام و یاد خدا مینویسم
سلام و درود به استاد عزیزم و استاد ارشیانفر بینظیر
یکی از زیباترین کارهایی ک از شما دوتا دیدم اینه ک برخلاف تمام کسایی ک وقتی شاگرد میره و مثل استاد شروع میکنه به کسب و کار استاد و شاگرده میشن رقیب هم
اما شما اتفاقن بسیار عالی باهم ارتباط میگیرید و علاوه بر اون میایید و لایو میزارید و باهم صحبت میکنید چقدر این کارتون قشنگه و تحسین برانگیز استاد عزیزم
واقعن تحسینتون میکنم قلب بزرگتون رو
این سلسله فایلها یک درس خیلی مهمی ک قبلا میدونستم اما الان بیشتر درکش کردم رو بهم داد
داشتن احساس خوب
استاد جانم چند روز پیش یک سوالی از آزاده عزیز پرسیدم و ایشون گفتن انشالله در دورهمی جوابم رو میدن
خوب چون مشخص نبود کی دوره همی برگذار بشه رفتم و از مریم جون این سوال رو پرسیدم
(مریم جون یکی از بچهای بینظیر سایته ک خیلی داره عالی کار میکنه و نتایج خوبی هم گرفته)
ازش پرسیدم…
مریم جون من الان احساسم خیلی خوبه و اتفاقات عالیی هم دارم رقم میزنم ولی تا احساسم خوبه ی نجوایی میاد سراغم ک یالا زود بشین تجسم کن بنویس خاسته هات رو فلان کن بهمان کن
بعد گفتم ولی خوب من خیلی با نوشتن اوکی نیستم تجسم هم کم میکنم ولی انصافن سپاسگزاری خیلی میکنم چون حالمم عالیه تمرکزم بشدت روی نکات و موارد مثبت زندگیمه
حالا ایا من بااین احساس خوبه میتونم ی اینده زیبا و عالی بسازم برای خودم؟یا باید بشینم تجسم کنم و بنویسم؟
.
درسته من خیلی ازین موارد نتیجه گرفتم و نمیگمم ک هیچوقت تجسم نمیکنم ولی خوب زیاد نیست
جواب مریم جون:
فرشته بخدا تو با همین داشتن احساس خوبت داری سرمایه گذاری میکنی برای اینده ات
درسته تجسم و نوشتن خوبه اما زتدگی در لحظه و سپاسگزاری و داشتن حال خوب همین کار داره هم الانتو میسازه هم ایندتو
دقیقا فرداش بود ک استاد فایل قسمت 49 رو گذاشتن
و من ک دیوونه شدم
و ازونروزه ک خیلی بیشتر رو احساسم تمرکز میکنم
اگه در شرایطی باشم که یکم سخته میگم خوب چی اینجا قشنگه یچی پیدا میکنم و میگم خدایا شکرت که این هست و بقیه موارد و میزنم میره
بخدا این احساس خوب داشتن شاید اولش ادم فکر کنه این خوش خیالی ها بیخوده اما بمرور میفهمه ک اتفاقات داره تغییر میکنه
شاید 100درصد نچرخیده باشه چون عوض شدن کامل این شرایط نیاز داره به ی تکامل
اما اولن دیدگاه من مثبتر شده دومن که شرایط بهتر شده جوری ک میشه راحتتر به احساس خوب برسم
استاد این سلسله فایلهاتون با استاد عرشیانفر عزیز رو من گوش نداده بودم
ولی با زحمات خانوم شایسته عزیز ک دارن میزارنش تو روزشمار واقعن باعث شده ک من مواظب احساسم باشم
و فارغ از شرایطی ک دارم توجهم رو بزارم و احساسم رو خوب کنم
و به اینده جوری نگاه کنم ک اتفاقات عالیی درراه است
بینهایت از زحمات شما سپاسگزارم
خداروشکر میکنم برای این روزهایی ک دارم روی تغییرم کار میکنم و به قول معصومه جانم فرشته فرکانس هامون خیلی قوی شده
چون احساسمون واقعن عالیه
خداروشکر میکنم
دوستتون دارم
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان نازنین
و سلام خدمت دوستان همفرکانسی نازنینم
امروز. دوتا از فایلهای استاد جان را که لایو با استاد عرشیانفرعزیز داشتن را با یاری الله یکتا دیدم در حالی که کمی کسالت دارم و در رخت خواب هستم از صبح حال روبراهی نداشتم و داشتم به نجواهای ذهنم گوش میدادم که ببین دیروز یا چند روز گذشته در چه فرکانسی بودی که امروز در بستر بیماری هستی ،مدام داشتم مرور میکردم و به خودم میگفتم تو از قوانین آگاهی چرا مراقبت نمیکنی بقول استاد در شرایط ناجالب ذهن صددرصد نجوا میکنه و حس آدمو میبره به سمت سرزنش عصبانیت و ……
وقتی در همین درگیری های ذهنی بودم ،ندایی از درون بهم گفت که اولا استاد گفتن در صورتی که الگوهای تکرار شونده برای شما اتفاق میافته مثلاً در مورد بیماری هر دوهفته یا ماهی یکبار بیمار میشی درمورد مثال من …. ولی اگر مثلاً هر شش ماه یا هرسالی یکبار این اتفاق بیوفته نباید ب خودمون سخت بگیریم ومراقب حسمون از این به بعد باشیم
و در جای دیگه یادمه اگر اشتباه نکنم سریال زندگی در بهشت بود که مریم را زنبور نیش زد و خیلی دردناک بود ولی نگاه زیبایی مریم جان این بوده که حتما این زهر برای بدنم لازم بوده و ضروری و من باید زهر وارد بدنم میشده تا من قوی بشم
سریع به خودم گفتم که پس این بیماری برای بدنم لازم بوده تا من قوی تربشم ، گلبولهای سفید بدنم فعالتر بشن ، و من قدر خودم را بیشتر بدونم ،ببینم چقدر بودنم حضورم حس خوبم برای خودم و خانواده ام ضروریه و چقدر اهمیت دارم چقدر دوست داشتنی هستم
اینها همه شهود و الهامات بود که من با تفکر و اعلام آمادگی دریافت کردم و فهمیدم که اینجا وظیفه من کنترل ذهن من هست سریع وارد سایت شدم و به ذهنم گفتم هرگز اجازه نمیدهم که حس بد به من بدی و باید ذهنم را کنترل کنم لایو استاد را دیدم و لذت بردم که درباره الهامات و شهود بود اینکه خداوند به هر کسی الهام نمیکنه مگر تو که اعلام آمادگی کنی پیامبر وقتی سوال مراجعه کننده. را به فردا موکول کرد،،،دریافت نکرد باید اعلام آمادگی کنی باید قلبت باز باشه تا دریافت کنی خداراشاکرم که در شرایط به ظاهر بد ،درسهای بزرگی نهفته است اونجایی که استاد پسرشون را از دست دادند اعتماد به حکمت خداوند هست که آرامش دهنده قلب ماست ،،، که استاد بعد از گذراندن حس پدرانه و کنترل ذهن ، دوساعت گریه و شنای طاقت فرسا که برای کنترل ذهن در شرایط بسیار سخت داشتن،یادم اومد که استاد گفته بودن فعالیت بدنی بسیار سخت عالی جواب میده که این هم یکی از درسهایی بود که در دوره دوازده قدم یاد گرفتم خدارابابت این آگاهی ها ی ناب سپاسگزارم و امیدوارم همه ما در فرکانس دریافت الهامات آگاهی ها قرار بگیریم و شهد شیرین هدایت را که خدا وند برای خودش واجب کرده را بچشیم
به نام الله مهربان
سلام استاد عزیزم
استاد چقدر تحسین می کنم شما را در این جهانی که همه به شدت با داد و فریاد و یا با قسم و آیه و با کلک بازی میخوان خودشون رو ثابت کنند اما هیچگاه توانش رو ندارند.
اما شما چقدر زیبا و تاثییر گذار صحبت می کنید و چقدر با آرامش و با عشق در مورد تمام مسائلی که درک کردید صحبت می کنید و لاجرن بر دل می نشید.
استاد جان از خداوند فرمانروا برای شما طول عمری با عضت ثروتی به غیرالحساب آرامشی ابدی و سلامتی جاودان آرزومند هستم .
من از شما سپاسگزارم از همه بچه های تیم شما سپاسگزارم خداوند حفظتون کنه.
به امید دیدار پر برکت شما در پردایس زیبا
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و دوستان همفرکانسم
با تمام وجودم این صحبت های استاد رو درک میکنم چون تجربه ای مشابه به آن را(وحی ) را دارم .
البته این تجربه بعد از 6 ماه ریلکس کردن شبانه همراه با ویس های قانون افرینش استاد بدست آمد .
روش ریلکس کردن و به آرامش و تمرکز رسیدن برای هرکس متفاوت است فقط کافیه که به اون آرامش مطلوب برسیم .
هرشب به مدت تقریبا 6 ماه به فایل های استاد با هندسفری گوش می دادم گاهی صبح که از خواب بیدار میشدم می دیدم فایل هنوز در حال پخش مجدد هست . اولین وحی واقعا تجربه شیرین کارگشا و به یاد ماندنی برای من شد .
هنوز که هنوزه اشکم میاد از بس شیرین و واضح بود من وحی را بصورت یه ندا شنیدم از طریق گوش سمت راستم هنوز گرمای اون وحی را در گوشم حس می کنم شاید باورتون نشه اما راهنمایی اون وحی باعث شد به طور باورنکردنی به خواسته خودم برسم که خودش داستان طولانی هست و برای هرکس تعریف میکنمم از تعجب شاخ درمیاره . حالت من حالت خلسه بود یعنی نه خواب بودم نه بیدار درست اولین زمانی که چشمام گرم شدند که خوابم عمیق بشه و چه تجربه شیرینی بود در زندگی من و چه تحولی را عمل به اون راهنمایی در زندگی من بوجود آورد . چندین بار بهم وحی شد دومین بار مربوط به سلامتی من بود که اونم از شیوه عجیب در حالت خلصه راهنمایی شدم و خیلی به یادماندنی شد و متوجه شدم چقدر سلامتی من مهم هست از نظر خدا . سومین و چهارمین بار نتیجه قرعه کشی بهم وحی شد و چقدر شیرینه که از قبل نتیجه بهت گفته میشه … و بارهای بعد فرشته ای که وحی رو میرسوند اسمش رو بهم گفت …. اسمش “نوری” بود . اونجا بود که فهمیدم درست مثل استر هیکس من توسط فرشته ها می تونم وحی را دریافت کنم و چقدر این فرشته ها مهربونن و چقدر راحت می شه با تمرکز بهشون دسترسی داشت . این نکته که استاد گفت هدایت انجام میشود در صورتیکه خودمان بخواهیم رو واقعا درک میکنم . ماباید با این فرشتگان که به نوعی نگهبانان ماهستند هم فرکانس بشیم . هم فرکانسی همانا و ارتباط با آنها همانا.
سلام عزیزم واقعا یه لحظه از خوندن کامنتت تعجب کردم نه از این که آدمی از هر راهی که باید هدایت هاش رو دریافت میکنه ولی تا به حال هدایت از طریق فرشته هارو نشنیده بودم کاشکی با جزئیات بیشتری توضیح میدادین ممنون میشم اگر با جزئیات همه موارد برامون بنویسین امیدوارم در فرکانسش قرار بگیرم و بخونم ممنونم از کامنت زیباتون