گفتگو با دوستان 62 | تمرکز بر دایره برتری ام - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند بخشنده و مهربان

بازم سلام به استاد عزیزم آزاده جان خانوم شایسته بچه های گل و دوست داشتنی

نمیدونم چه جوری بگم امروز داشتم روی باورهام کار میکردم البته تعهد دادم تا ابد باورهای مخرب رو پیدا کنم یکی از باورهای قشنگ که دارم میسازم همیشه میگم خدایا توی تمام کارها هدایتم کن حتی آب خوردن و دیدم بارها خدا بهم گفته مثلا همین قدر غذا کافیه یا مثلا بهم گفته بود طرز برنامه ریزی روزانه خودت رو عوض کن مثلا قبلا تمرکز روی چند تا چیز تو سایت عباس منش بود مثلا میرفتم از فایل به اون فایل بعد همون روز خدا بهم گفت علی تمرکز بزار روی یک چیز بعدش الان فقط گذاشتم مالی نتایج کم کم میاد از احساس خوب و پول همه چیز میاد بعدش اینو میخواستم بگم امروز میگفتم خدا تو تک تک کارها ریزترین کارها منو هدایت میکنه تو باغ بودم حس خوب طبیعت صدای پرندگان خیلی قشنگ بود با دفترم یک خودکار بعدش حین کار کردن و گوش کردن به فایل که خودم ظبط کردم مثلا راجب ثروت مهاجرت هرروز دارم کار میکنم بعدش یهو بهم الهام شد برو سایت فایل جدید گذاشته شده باور کنید اولش گفتم ذهنم داره دروغ میگه بعد دیدم دوباره تکرار میشه رفتم دیدم همون فایل قبلی هست بعد رفتم چک کردم دیدم زده کامنت صفر با خودم گفتم عه شاید فایل مشکل داشته پاک شده استاد دوباره گذاشته خدا بهم گفت چشم هاتو باز کنن خوب ببین دیدم نه فایل جدیده خلاصه‌ من اینو میخوام بگم وقتی تمرکز رو بزاری روی یک چیز هدایت میشی به اون موضوع مثلا چند روزه بهم الهام میشه این گفتگو رو ببینم و واقعا دارم عمل میکنم استاد ازهمون فایلها که گذاشتین راجب گذر از مادیات و سرمایه اصلی اون موضوع که راجب دلسوزی بود باتی شرت قشنگ و سفید که بود صحبت میکردید تا این موضوع امروز به خودم قول دادم وقتم باید ارزشمند باشه خداشاهده دارم عمل میکنم به آنچه که گفتین ریز تا درشت و هنوز تلاش میکنم عمل گرا تر باشم وگرنه چرخیدن تو سایت عباس منش و اینکه عمل نکنی بدرد نمیخوره به خودم میگم وقتت باید ارزشمند باشه خلاصه راجب این موضوع بگم

این فایل جدید هم نشانه داره هم حرکت ایمان کلی میتونه ذهنتو کد نویسی کنه اگه عمل کنی

من تحسین میکنم آزاده جان رو بابت این درستکاری این صداقت و پیشرفت و اونجایی که رفتن سر کار حتی با قبول کردن اون قوانین اونجا راستی یک زنگی زد در گوشم خیلی وقته استاد این تو ذهنم میگه ماها برای کار کردن به بقیه به قوانین اون کار عمل میکنیم اما به قوانین خدا کمتر مثلا ماها میریم سرکار اون شخص یکسری قوانین داره مثلا باید از ۸صبح تا ۴بعد از ظهر باید کار کنی و ما هم قبول میکنیم اما بیاییم قوانین خداوند رو اجرا کنیم در عمل که تازه بهتر نتیجه میده و کمتر کار میکنی حتی میتونی کسب و کار خودتو بزنی وقتی قوانین خدارو بلد باشی و مثلا آزاده جان که بهاشو دادن با لذت با عشق خب الان نتیجه هم مشخصه و چقدر من لذت بردم از اونجایی که گفتین برای بحث آرایش برای مشتریهاتون مثلا وقتی تموم میشد با خودتون میگفتین ای کاش اونجا رو بهتر میکردم یا مثل این مدل روی فیسشون انجام میدادم بارها دیدم مثلا استاد توی یک فایلی بود که میگفت من دوباره این فایل رو ادامه دادم چون استاد میگفت با خودم گفتم ای کاش این موضوع رو توضیح بدم که بچه ها خوب متوجه بشن و مثل خودم دیشب بع یکی از مشتریانم دقیقا همین حس رو داشتم خدا بهم گفت بهش پیام بده و دادم خوب توضیح دادم خدا شاهده میگفت عه من نمیدونستم که اینکارو باید انجام بدم میدونی گاهی وقتها باید یک کاری که میخوای انجام بدی یا باید درست انجام بدی یا ندی یا اگه هم میخوای انجام بدی درست دقیق انجام بدی حتی فروش محصول که استاد میگفتن خیلی من حساسم و سخت گیر به خودم میدونی وقتی در مسیر درست باشی خداوند کمکت میکنه وقتی قلبت پاک باشه ذهنت خداوند هدایت میکنه مثلا به قلبت میندازه اینکارو بهتر انجام بده و مهم ترین سرمایه یک انسان درستکاری صداقت متعهد باشی و پولی که دریافت میکنی حلال باشه همین جوری نباشه که مثلا کارمو انجام بدم سر سری فقط پول بگیرم مثلا اگه محصولات عباس مش خوب نباشه من دیگه نمیخرم این مثاله اما وقتی ببینم این شخص خیلی متعهد هست روی خودش کار کنه و نتایج قطعا من جذب این محصول میشم تازه استاد دورها رو اپدیت میکنن که بهتر نتیجه بده پول دونوع هست یکی تو میری به سمتش یکی اون میاد به سمتت مثل استاد و آزاده جان

حالا باید این سوال رو از خودت بپرسی من چه کار کنم پول بیاد به سمتم؟؟؟

جواب

روی خودم کار کنم باورهام

رشد شخصی مهارتم هامو بالا ببرم آموزش ببینم

راجب اون بیزینس تحقیق کنم مطالعه کنم اصلا چه جوریه هر روز فعال باشم توی اون کار متخصص باشم فعال باشم وگرنه زیر چرخ های جهان له میشی جهان در حال گسترش هست

من دارم تلاش میکنم که دوره های روانشانسی یک و دو و سه رو خریداری کنم یعنی حاضرم یک سال لباس نخرم ولی پول هامو جمع کنم این دوره ها رو بخرم بعدش هزاران لباس خونه ماشین میخرم مثلا خیلیا مشکل تو بیزینس دارن خب یا حاضریم پول هارو جمع کنیم دوره های روانشناسی ثروت ۱و دو و سه بخریم که میتونه کمک کنه قوانین کیهانی و من مطمعنم اون آگاهی از طرف خدا مثل بارش باریده در قلب و ذهن استاد و اموزش میده و اینکه آزاده جان گفتن به مشتری هاشون گفته بود مثل این مدل آرایش زیاد تاثیری نداره مثلا اگه بعضیا بودن فقط میگن بیخیال بزار سریع آرایش کنم پول جمع کنم اما همیشه باید کارت رو درست انجام بدی وقتی کارت رو انجام بدی درست مثلا پاسخگوی ۱۰مشتری در طول رو باشی بهتر از ازاینکه ۱۰۰مشتری داشته باشی اما بخوای سر سری رد کنی یا مثلا همینجوری بگی سریع بزنم تموم بشه بره یا گور بابای مشتری من دیدم این نوع رفتار این رفتار ها چه پیغامی به جهان خداوند میدی باعث میشه مشتری هاتو از دست بدی من یادمه تو شغل قبلی خودم مشتری میومد راجب غذا سوال میکرد خدا شاهده مثلا میگفت فسنجانتون چه جوریه من میگفتم حقیقتا خوب نیست زیاد چون فسنجان تو هر شهری به یک طرز پخت میشه تازه با اینکه توضیح دادم گفت اشکال نداره همون که میگی خوب نیست بده خوردن چه قدر تشکر میکردن اگه من میخواستم سرشون کلاه بزارم اعتماد بنفس من درستکاری من زیر سوال میرفت و به قول قران انسان‌ها به خودشون ظلم میکنن همیشه بهم میگفتن چه قدر راحت جواب درست رو میدی هرکی بود میگفت نه خوبه من گفتم من چیز درست رو میگم

چه قدر خوبه وقتی کارت رو درست انجام میدی شب راحت میخوابی

ولی اگه یک محصولی رو همینجوری الکی بدی به خودت ظلم میکنی همیشه پشت فرمان ماشین هنگام غذا همش میگی ای کاش اون محصول رو خوب توضیح میدادم ولی خیلی راحت با خودت میگی من کارم اینه یا میخوام اینکارو درست انجام بدم آیا حاضریم مثل آزاده جان زنگ بزنیم بع مشتری و بگیم برگرد من میخوام اینکارو درست کنم یه میگیم گور بابای مشتری ببخشید اما این چیزی هست که داره اجرا میشه در همین کشور خودمون خیلی وقته اعراض کردم از این رفتار اما کلا گفتم یادمه استاد همیشه میگفتن الان دم عید هست بزار این غذاها رو بدیم به شهرستانی ها اونا که چیزی نمیدونن دوستان این آگهی ها داره میاد من مینویسم خب بعدش میگفتن بزار این قدیمی ها رو بدیم به مشتری بره همون روزا باخودم میگفتم مشتری خود خداست آیا بع خدا باید محصول بد بفروشیم دیدم چه بلاها هایی سر همون آدم‌ها اومد به شکایت به صنف بازرسی واقعا جز این آدم‌ها نباشیم

من خودم که سنم پایین بود وقتی یه دورغ کوچک میگفتم میرفتم یه گوشه همش تو فکر بودم چرا اینو گفتم ؟

استاد من توی همون فایل که مهم ترین سرمایه بود میخواستم یه کارو انجام بدم دیدم من هنوز متخصص نیستم همون روز جمع کردم اون کارو گذاشتم تا متخصص بشم وگرنه هرگز همچین محصولی رو نمیفروشم چه قدر خوبه آزاده جان اینقدر درستکار با صداقت هستن و کارشون عالیه مشخصه از رضایت مشتری هاشون و اینه مشترهای عالی سراغشون اومده ببین همون باورهای توحیدی خانوم آزاده بوده و مثل استاد به خدا نمیخواد کارکنی پول رو باز زجر بدست بیاری باید بشینی روی باورهات کار کنی که من چه کار کنم پول به سمتم بیاد

ومهم ترین باور اینکه

من باید انسان درستکار باشم با صداقت و باور کنی وقتی من روی خودم کار کنم وقتی شب تا روز باعشق کارم رو انجام بدم وقتی محصولم رو با کیفیت کنم مشتری به سمتت میاد وقتی صد مشتری داری باید بگی من تمرکز میزارم روی اولین مشتری که خوب کارمو انجام بدم حول این نباشیم که حالا که ۱۰۰تا مشتری دارم باید سرسری کار رو تموم کنم بره نه باید همون یک مشتری رو خوب کارش انجام بدی

راستی استاد دیشب پدرم میگفت امروز مشتری بهم گفته بود برم سرکار بعدش تبلیغ دهن به دهن کرده بودن پدرم رو من همیشه مونده بودم پدر من جوری مشتری داره به قول خودش میگه نمیدونم چه کار کنم دیشب گفت همون مشتری که اومد بود به پدرم گفته بود این مبلغ که گفتین یه خورده بالاست بعد دیشب پدرم گفت با خنده بهش گفتم پرونده شما بایگانی شد یعنی میگفت من اونقدر کارم درسته که همون لحظه منو جذب نکردی افراد دیگه هستن باور کنید از در و دیوار برای پدر من پول میاد قرار داد عالی همیشه عاشق کارشه من دیدم همیشه کارش رو مرتب انجام میده و همه گفتن کسی مثل تو نیست

من دارم میفهمم که اقا اگه میخوای پول بیاد به سمتت فقط کارت رو درست انجام بده محصول داری محصول خوب بده به مشتری میوه فروشی هستی میوه خوب بده ارایشگری مدل های جدید متد های جدید رو یاد بگیر مثل آزاده جان که به مشتری خودش گفته بود بیا هرکی بود میگفت اگه زنگ بزنم نکنه مشتری شک کنه یا ناراحت باشه که مثلا چرا همون موقع خوب انجام نداده کارش رو ولی همین یک کار کوچک آزاده جان چنان درهایی از نعمت رو باز میکنه که شگفت زده میشی نتیجه هم مشخصه

واقعا استاد فهمیدم مهم ترین سرمایه من من

درستکاری

صداقت

متعهد بودن به کارم

اموزش دیدن

کسب مهارت

دوره دیدن

کتاب خوندن راجب اونم موضوع

این همون باورهای که امام علی میگه الرزق رزقان پول ۲نوع هست یکی ما میریم به سمتش یکی که اون میاد حالا چه کار کنم پول که انرژی بیاد دنبالم همین کاری بالا و کار کردن روی باورهای توحیدی

دیگه راحت پول میاد

بزار چند باور بسازم برای خودم

ردپا باشه !

من انسان درستکاری هستم

من کارهایم رو با صداقت انجام میدم

من اونقدر انسان درستکار و مهارت دیده هستم برای رسالتم که مشتری از پایین شهر بالا شهر جنوب شرق و همه جا جذب من میشن

من اونقدر کارم عالیه افراد ایرانی که از خارج هستن به سمت شغل من میان حالا اگه ذهنم نجوا کرد چه جوری مثل عباس منش خرید دوره هاش از ایران خارج افغانستان امریکا دوباره مثل آزاده جان وقتی میاد ایران صبح ساعت ۴ ریختن دم در که آرایش کنن چرا ؟؟چون کارش درسته ؟چرا چون باورهای توحیدی داره ؟چرا چون مهارت دیده ؟‌

من باور دارم پول انرژیه من بهش شکل میدم از همه طرف به سمت من بیاد

کارهای من اونقدر عالیه که اگه تو غار زندگی کنم مشتری هم برای تفریح میان هم برای کارهای من حالا اگه ذهنم نجوا کرد تو این موضوع یادمه یک مغازه بود وقتی جمع شد مشتریهاش میگفتن از بالای کوه باشی ما میاییم این همون درستکاریه

کسی میاد که تو درستکار باصداقت هستی

من اونقدر عالی انسان ارزشمندی هستم که خدا از طریق دهان به دهان منو میکنه چون من فوق العاده هستم

من پول به تبلیغات نمیدم به جاش سرمایه گزاری میکنم روی خودم من خودم تبلیغ خیلی خوبی از خدا هستم من پول به پوستر تبلیغاتی نمیدم قلب ذهن جسم روح من خودش تبلیغ درستکاریه منه من اونقدر انسان درستکاری هستم که وقتی میزنم بیرون از خونه مردم از کارهام سراغ میگیرن از محصولاتم

دوستتون دارم