فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 122
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-19.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2015-07-06 00:00:002020-10-19 00:15:46فقط روی خدا حساب باز کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام بر استاد عباسمنش دست خدا…
استاد عزیزم این روزها به لطف خدا دارم روی خودم کار میکنم و الحمدلله تضادها کمتر شده و به لطف خدا شهامت خرج کردنم بیشتر شده، امروز برای اولین بار توی شهرمون پاپایا دیدم و منم که قبلا تستش نکرده بودم، گفتم باید بخرم، رفتیم با همسرم خریدیم و وقتی قیمت رو گفت یکم داشتم توی ذهنم حلاجی میکردم که بخرم یا نه. یه دونه برداشتم حدودا اندازه انبه بود شد 134 هزار تومان.
نجوا میگفت بیخیال بابا حالا که اومدی فهمیدی کیلو چنده، دیگه بیخیال.
ولی گفتم نه، باید بخرم،،، منم تا حالا نخورده بودم و نجوا هم بود، ولی گفتم چنان میخورم که حال کنم. اگه خوشم اومد، بیشتر لذت میبرم و خداروشکر میکنم، اگرم خوشم نیومد به قول استاد ( توی فایل تنها راه رسیدن به مادیات گذر از مادیات است) بهش رسیدم و آگاهانه ازش رد شدم، و این رو انجام دادم و اتفاقا مزه اش هم معمولی بود، ولی خیلی خواص داشت… من گفتم خداروشکر هدایت شدم به خوردن این میوه ی پرخواص و الحمدلله که داشتم و خریدم و ان شاء الله صد برابر مبلغش میاد به حسابم.
مدتی قبل که شروع کرده بودم به اینکه روی قانون فراوانی کار کنم و خدایی تلاشم رو کردم که حسم خوب باشه، نشونه های فراوانی رو بیشتر میبینم و الحمدلله همسرم که قبلا مثل خودم با یه خرید گرون حال دوتامون بد میشد، اونم داره به لطف خدا همراه میشه و با هم شکر میکنیم…
خیلی حالم خوبه…
این روزها چیزایی رو خریدم و خوردم ( بیشتر خوردنی رو دارم کار میکنم، چون به خاطر همون باور استاد که میگفت پول داشتم مثلا یه غذای خوب بخورم، ولی میرفتم با یه کیک خودمو سیر میکردم) که قبلا اگه میخوردم، ته دلم به خودم صدتا فحش میدادم و حالم فوق العاده افتضاح میشد که تو چه کردی فلان فلان شده… ولی الان خداروشکر میکنم و آگاهانه ازش رد میشم.
چندشب پیش با همسرجان رفتیم فلافل زدیم و سیر شدیم و ناگهان از کنار یه کنتاکی رد میشدیم زدم کنار و رفتم خریدم و خوردیم. خانومم گفت مگه سیر نیستی چرا میخری، گفتم دلم حسابی کشیده و قبلا خدا میدونه چقدر آرزو داشتم بخورم ولی همش خودمو با آش و فلافل سیر میکردم. خوردیم و با مزه ی اون کنتاکی حاااااااال کردیم و با سس رَنچ عالی شده بود که فقط اونجا با این سس میاره که پیشنهاد میکنیم بزنید بر بدن و یکبار با این هم بخورید. خیلی حال داد…
چقدر سپاسگزاری کردیم و رفتیم خونه…
اینا رو خواستم برای ردپای خودم بنویسم و به خودم یادآوری کنم که تنها راه گذر از مادیات رسیدن به مادیات… و اینقدر باید اینکار ها رو انجام بدم که به لطف خدا فراوانی بیاد سمت من…
قربون خدا برم با هدایت هاش….
دیروز اتفاقی هدایت شدم به خوندن قرآن( اینم تکامل میخواد، چون این مدت حدود دوماه اصلا حس نداشتم برم قرآن بخونم) و یک تفسیری آقای بازرگان زیر سوره ی حمد نوشته بود که چقدر باهاش حال کردم و خداروشکر کردم بابت این نکته ی طلایی….
نوشته بود اگه کسی ازت آدرس بپرسه و تو راه رو بهش نشون بدی، تو در واقع راهنماییش کردی، ولی اگر دستشو بگیری و ببریش مقصدش این یعنی اینکه تو هدایتش کردی…
بعد از حدود یکسال کار کردن روی خودم اون شب چشم وگوشم رو خدا باز کرد که معنی هدایت رو بفهمم….
خدایا شکرت که برای بنده هات سنگ تموم گذاشتی و همه رو هدایت میکنی. چه اونی که بخواد به راه نادرست بره و چه اونی که بخواد به راه درست بره….
و هدایتش میکنی ( تا مقصد میبریش)
و چقدر از اون شب تا الان حسم خوبه و حال میکنم با خدای خودم… خداروشکر میکنم بابت قراردادن دستانش خودش برای هدایت ما ( بردن به مقصد)…
عمدا توی پرانتز مینویسم تا بفهمم و هربار کامنتو خوندم یادآوری بشه برام که خدا قرار نیست راهنماییم کنه، قراره هدایتم کنه… آی عشق کردم آی عشق کردم…
راستی امروز بزرگترین تابوی ذهنم رو شکستم و یه انرژی زای ردبول خوردم( ردبول قهوه ای نه اون آبی رنگه) اونم ان شاء الله به زودی تست میکنم. همیشه ی خدا نگاهش میکردم و میگفتم آخه چرا من باید برای این یه ذره خدا تومن پول بدم ( خدا تومن رو خیلی ها شنیدن و یعنی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی پول از دید یه شخصی که فقیر ذهنی هست) و خوردم و حال کردم با مزه اش و خداروشکر کردم که هم تونستم چنین ترس بزرگی رو بشکنم و برای اولین بار بزنم بر بدن ( درصورتی که قبلا خودمو میکشم نمیتونستم خودمو قانع کنم برای خریدش… خداروشکر)
سر یه جریانی که برای اسباب کشی داشتم این چند روز خیلی تضادها پیش اومده بود و من حالم رو خوب نگه داشته بودم و همش با خدای خودم حرف میزدم. از یه خونه ی کولر دار و بزرگ و شیک اومدیم توی یه خونه ی بدون کولر و کمی شیک… این چند روز به اندازه ی کل عمرم با یک کامنتی از آقا ابراهیم ( کارمند قراردادی شرکت فولاد خوزستان) که نوشته بود یکی نوشته ( تو شکر گذار نیستی!) و بعدش نوشته بود که پاشنه آشیلشو پیدا کرده. و خدایی که همون لحظه باهام حرف زد و گفت پدرام عزیزم؛ تو هم شکرگذار نیستی……………………………! و از اون لحظه تا الان خیلی دارم روی شکر گذاری کار میکنم و بعد از خوندن کامنت های ابراهیم جان همون لحظه گفتم الان دیگه( پای در راه بنهم و هیچ مپرسم ، خود راه بگویدتم که چون باید کنم) . ( و از این به بعد شروع میکنم به کامنت نوشتن( که اینم تکامل میخواد، تا وقتی حس نداری الکی ننویس، کم کم هدایت میشی و اشتیاق سوزان پیدا میکنی) مینویسم و خودش میگه چی باید بنویسم) اگه چیزی هم نداشتی برای نوشتن، شکر گذاری بنویس مثل ابراهیم( کارمند قراردادی شرکت فولاد خوزستان) …! خداروشکر….
فهمیدم که من توی این دوسال شکر اون خونه رو که به جا نیاوردم هیییییییچ، تازه اینقدر از صاحب خانه ی خوبش بد گفتم و از نقاط بد خونه ی عالی ام بد گفتم که دیگه خدا گفت از کفت بیرون کنم… ولی خدا رو شاهد میگیرم که ازن لحظه که اون کامنت رو خوندم و خدا باهام حرف زد، دیگه فهمیدم باید چقدر از جای جای زندگیم و خونه ی قبلیم و جدیدم ( از ته ته ته ته ته قلبم شکرگذاری و سپاسگزاری کنم و نه ادا دربیارم) اینجوری کم کم از رهن و اجاره، خدا منزل من رو تبدیل میکنه به رهن کامل و بعدش هم خونه دار میشم… باید ظرفم رو بزرگ کنم که خونه دارشدنم برام آرزوی دوری نباشه. خدایاشکرت بابت همه ی نعمت هات خداروشکر…
قبلنا که هیچ از قانون نمیدونستم هر صاحبخونه ای که میرفتم توی خونش و میگفت ان شاء الله بری توی خونه ی خودت، میگفتم خدا از دهنت بشنوه، ولی الان به طرز عجیبی دیگه این رو نمیشنوم و به جاش اینو میشنوم ( دوتاشون که یکیش فسخ شد که کاملا معجزه وار فسخ باعث برکت شد و یکیش هم که الان قرارداد بستیم، هر دوشون گفتن هر کس اومده توی خونه ی ما، سال بعدش خونه دار شده… من اینو که این دوبار شنیدم، دیگه نگفتم خدا از دهنت بشنوه، گفتم خدایا شکرت تو داری باهام حرف میزنی و میگی بنده ی من دیگه نگران نباش، قراره خونه دار بشی و این خواسته ات اجابت شد، فقط باید مدارت رو بیاری بالا تا دریافتش کنی…)
نقطه سر خط !
( همین الان یه لحظه یه شیطون اومد توی ذهنم گفت آفرین عجب کامنتی نوشتی، استاد بخونه حتما لایکش میکنه و کلی امتیاز هم میگیری) و این رو که شنیدم توی ذهنم، گفتم خداروشکر فهمیدم این صدای بسیار بسیار آشنای همیشگی رو… و الان فهمیدم این پاشنه ی آشیل من هست و باید روی این قضیه کار کنم که نظر دیگران برام مهم نباشه و فقط برای خدا بنویسم و خدا خودش از طرف من کلماتش رو به گوش اون بندگانش که باید بشنون میرسونه…
استاد عاشقتم و خداروشکر میکنم توی این مسیر زیبا هستم و حدود دو هفته پیش بدون درنگ با داشتن بدهی و با یک ندای شدید قلبم که گفت باید الان قدم 1 رو بخری….!!! من خریدم و خیلی خیلی عالی بود این کارم… تحسین میکنم خودم رو و خدای خودم رو… این دوره داره باورهای کهنه ی منو شخم میزنه… داره شخم میزنه و بذر عالی توش میکاره…
خیلی اولش ذهنم مقاومت کرد و میگفت آخه مرد حسابی تو چرا اینقدر خُل شدی، تو چرا اینکارو کردی. مگه بدهی نداری و باید آخر ماه تسویه کنی. تو که قسطاتو هنوز ندادی مگه عقل………. خوردی ( بووووووووووق)…..
خلاصه با مشت کوبیدم توی صورتش و گفتم مرتیکه الان میزنم حلیمت میکنم ( حلیمای نذری مادرخانم نازنینم بی نظیره) براتون از این حلیما آرزومندم… بعدش خداروشکر کردم و اون حس بد رو شوت کردم بیرون و رفتم سراغ فایل های دانلودی و یه چرخی زدم…
ناگهان چنان برقی پروووندم که نگو… برق سه فاز فشار قوی بود فکر کنم …
استاد یک حرفی زده بود و خشکم زد و به پهنای صورت اشک ریختم و خداروشکر کردم خیلی خیلی زیاد….
منتظری بگم چی بود؟ نمیگم ( خخخخخخ یه خنده ی شیطانی هم چاشنی این خخخخخخ بود)
استاد گفت اگر کسی محصول من رو میخره، یعنی آمادگی این رو از نظر مداری داشته…
حالا چرا این حرف رو میزنه استاد؟ و کجای این صحبت بود که منو برق گرفت؟
الا ادامشو میگم…..
قسمت دوم حرفاش بود که هوش از سَرُم پرونده دیگه…. ( این یه تیکه از آهنگ دُخت شیرازی با صدای امید حاجیلی) این تیکه اش خیلی باهاله که میگه هوش از سرُم پرونده دیگه…. دخت شیرازی، ناز و طنازی، چارقد گلی گلیتو……. ( یادم فت چی بود )
الان که اومدم ویرایش کنم اشتباهات تایپی رو یادم اومد بیقه اش( چارقد گل گلیتو چی میشه نندازید)
خلاصه دلم براتون بگه که ( قبلنا معنی این حرف رو نمیفهمیدم که میگفتم دلم براتون بگه که یعنی چی… ولی الان میفهمم منظور از دلم براتون بگه چیه ) خدایا شکرت بابت آگاهی های نابت…
استاد گفت :
من از خدا خواستم فقط کسانی محصولات من رو بخرن که لایق داشتن این محصول شدن و آمادگی خرید رو داشتن…
این جمله ی طلایی رو که خدا بهم گفت، حالا نمیدونم فایل بود یا کامنت ( نمیدونم)،،،، خیلی خداروشکر کردم و با یه ضربه ی دیگه به جسم بی جان ذهنِ نجواگرم که افتاده بود گوشه ی رینگ، یه مشت دیگه زدم و ناک اوتش کردم و همون لحظه از خدا تشکر کردم و حالم عالی عالی شد و عشق کردم عشق……
و الان بعد از اینکه یک دور به صورت گذرا گوش دادن و حال کردم ( همون مُسَکن که استاد میگن) شروع کردم به تمرین و آگاهانه کار کردن روی خودم با این دوره ی فوق العاده زیبای دوازده قدم…..
استاد اون لحظه که توی جلسه دو قدم یک داشتی ستاره ی قطبی رو توضیح میدادی، انگار توی بهشت بودم و لذت میبردم از اون حس عالی ای که صداش برای آشنا بود، انگار قبل از تولدم و اومدن به این دنیا شنیده بودمش… حس لذت بینهایت و سپاسگزاری از ته ته ته قلب داشتم که تا شندیمش فقط اشک میریختم و از حال خوبتون خوشحال شدم و از خدا خواستم چنین شکرگذاری ای رو نصیبم کنه و این یعنی همون سپاسگزاری واقعی از خدا و بعدش نتیجه ی رسیدن به خواسته رو سپردن به خود خود خودش ( الله )… همون خدایی که منو هدایت کرده به این مسیر زیبا…
الان دارم از زندگی لذت میبرم و توی دریای بی نظیر کامنت ها شنا میکنم….. ( البته توی واقعیت شنا بلد نیستم و به زودی میخوام به ترسم قلبه ( غلبه)…. چون اولش اشتباه نوشتمش نخواستم حذفش کنم و نترسم از قضاوت، آره من کلا فکر کردم اینجوری نوشته میشه و یه لحظه ذهنم گفت خخخخخخ تو چه اشتباه بدی کردی و چقدر ذهنت معیوبه و خواستم بکوبم تو صورتش که خودت غلط کردی، من خیلیم عالی هستم و همیشه املام عالی بوده و خداروشکر کردم…. خلاصه میخوام به ترسم غلبه کنم و به زودی زود که ان شاء الله جور میشه قطعا، برم و این تجربه ی شنا کردن رو هم که خدا برای همه خواسته تجربه کنم به لطف خودش…
راستی یه چیزی بگم؟!
ای پدرام تو اینا رو ننوشتی ، خدا نوشت…!
اینجاش که این رو نوشتم تلگری بود برای خودم…
که منی که حدودا بالای یکماهه توفیق نداشتم کامنت بنویسم، با کامنت یکی از بچه ها که نوشته حتما که نباید بذارم نتیجه عالی بگیرم بعد بیام کامنت بنویسم، از الانم و حس خوبم و نتایج کوچیکم مینویسم و قطعا نتایج بیشتر هم میاد….
حرف آخرم،،،،،، یه چیزی بهم این روزا الهام شده در خصوص یک حرکت باهال ( باحال)،( بازم اشتباه نوشتم و میذارمش بمونه به یادگار برای نابودی دشمنان اسلام حقیقی) بر روی کامنتها که ان شاء الله به وقتش که خدا هدایتم کنه برای انجامش، ازش رونمایی میکنم حتما…
خیلی خیلی خوشحالم که عضو خانواده بزرگ و صمیمی عباسمنش هستم.
اینم بعد از ویرایش ( بچه ها حتما به کامنت هاتون احترام بذارید و ویرایش کنید قبل از ارسال، این خودش یک احترام هست که استاد برای ما قائل شده و این حرف نمیدونم الان چرا دارم این حرف رو میزنم) قطعا استاد از خدا اینو خواسته و خدا از زبان من داره برای بقیه متذکر میشه که بیندیشند…. آخه من خیلی ریز بینم و وقتی یک متنی مینویسم حتما حتما سعی میکنم اصلاح کنم نوشته های اشتباه رو که طرف که میخونه حال کنه حال…. بهش اضافه کنم و ختم کلام!
پدرام فصیح زاده ؛ امروز 22 شهریور 14022 تعهد میکنه که با کار کردن روی خودش و تعهد بسیار زیادش ( با کمک خداش) به همه ی خواسته هاش ( اگه خواسته ای داری یعنی خدا برات گذاشته کنار) برسه…
چون خدا بیشتر از پدرام فصیح زاده میخواد که اون به خواسته هاش برسه…
دارم باورم میکنم که باور کنم به اینکه باور همه چیزه ( این چی بود دیگه)
یه یادی کنم از کامنتهای بسیار فوق العاده ی آقا احسان مقدم ( توی سایت ehsan moqadam) عزیزم که توی این چند روز که پوش پیشم کم بود و همه میگفتن خونه گیرت نمیاد و باید وام بگیری و حتما یه چیزی بفروشیم تا بتونیم خونه بگیرم، با کامنتهاش عشق میکردم یک هدایت عالی از طرف پروردگارم بود که نگران نباشم، اون همیشه هست و هوامو داره… و من تونستم ( خدا تونست) خونه ای رو پیدا کنم ( خدا پیدا کرد) که با یه معجزات باحال و همراه با پیدا کردن یه دوست مهربون که یه هدیه عالی به همسرم داد ( خدا هدیه داد)….
آی حال کردم با این حرکت کیش و ماتی خدا که تمام نجواهای ذهنیم رو کیش و مات کرد و من تونستم از این آزمون با نمره ی 10 از 20 بیرون بیام و خداییش من چیزی تو برگه ننوشتم ( خدا نوشت) و هم ا بهم 10 داد و بهم گفت آفرین، برو جلو من ازت 20 میخوام…. منم بهش قول دادم از این به بعد مثل دوران تحصیلم تلاش کنم برای 20 گرفتن… ولی نه 20 گرفتن برای گرفتن مدرک دکترا یا فوق دکترا…. 20 گرفتن برای گرفتن کارنامه ی تسلیم…. تسلیم در برابر خدایی که هدایت میکنه ما رو رسیدن به خواسته هامون و فقط یه چیز آزمون میخواد، تسلیم خودش باشیم و فقط خودش رو بپرستیم و از خودش یاری بجوییم….
راستی یادم رفته بود اینو بگم….
توی امتحانات نوبت اول و دوم و آخر در دانشگاه خدا شناسی، همه چیز آزاده ( تقلب، کمک رسوندن به بقیه ( سایت استاد خودش نشونه ی بارز همین قضیه هست) و مراقب هم فقط خداست…
اونم که قربونش برم با وجودیکه همه چیز رو آزاد کرده، جواب ها رو هم خودش مینویسه و میگه بنده ی من، همین که اومدی سر جلسه ی امتحان، قبول شدی….
فقط باید مدارش رو طی کنی تا کارنامه ی قبولیت رو بگیری…
( این رو تو ننوشتی پدرام، خدا نوشت)
بخدا قسم من الان خودم توی هنگ هستم و این جملات قلمبه سلمبه رو هیچ وقت نه تمرین کرده بودم و نه جایی خونده بودم…
الان فهمیدم و با گوشت و پوست و خون و استخونم فهمیدم که استاد میگه من از خدا میخوام و اونم بهم میگه چی بگم…. الان فهمیدم که حرف استاد راجع به این موضوع چقدر درسته ( تو وقتی روی خودت کار کنی، هر بار راحت تر صدای خدا رو میشنوی، هر بار راحت تر) و
منم گفتم خدایا من شروع میکنم، تو دیگه ادامه بده…
منم نوشتم سلام و اوست که تا الان نوشته و میخواهد کلام را ختم کند….!
ای پیامبر، تو سنگ ننداختی، خدا سنگ زد
ای پیامبر، خدا مردمو دور تو جمع کرد
ای پدرام برو بخواب که فردا قراره کلی اتفاقات عالی و پر از معجزه رو تجربه کنی و بیشتر شکر منو به جا بیاری….
من وقتی امروز برای 10 تا نعمتم شکر کنم، خدا کاری میکنه که فردا برای 10 + n نعمت شکر کنم. و این n هم بسته به مدار من بیشتر و بیشتر میشه و اینجوری من بزرگ تر میشم و میتونم ظرف بزرگتری رو زیر باران نعمت خدا نگه دارم… چون هم بزرگتر شدم و هم قدرتم بیشتر شده و هم رفتم پله بالاتر….
اینجاست که معنی لئن شکرتم لازیدنکم رو خدا بهم میفهمونه….
عاشقتم خدای جدید من…
عاشقتم خدای قدیم من که خودت بودی و الان من رو بینا کردی و پرده (حجاب) رو از جلوی چشمانم برداشتی که ببینمت و خدا همون خداست، من نمیدیدم….
شکر خدا را که در پناه خودشم…
گیتی از این خوبتر پناه ندارد…
خدایا شکرت که باید فقط و فقط روی خودش حساب باز کنم فقط و فقط روی یگانه خالق جهان هستی حساب می کنم و بس..
سلام به یگانه خالق جهان هستی که من را خالق اهداف و خواسته ها و آرزوهای مقدسم آفرید
سلام به سراسر نور و روشنایی و عشق الهی
سلام به سایت عزیزم
سلام به استادان بینظیرم
سلام به دوستان همراه همیشگی ام
سلام به آن چشمان قشنگ و زیبا و الهی ام که این شکرانه رو با قلبی روشن می خواند تا روح و ذهن الهی اش سرشار از نور و خیر و برکت الهی شود…
خدایا شکرت که سپاسگذاری امروز صبحم رو آمدم در این مکان مقدس نوشتم
خدایاااا شکرت که امروز هم صبح زود ساعت قبل از 4 صبح من رو از خواب شیرین و رویایی ام بیدارم کردی
خدایا شکرت که اول از همه اومدم چندتا از کامنت های دوستان الهی ام رو در این قسمت هدایتی و الهی ام خواندم
خدایاا شکرت که شب را براحتی خوابیدم و براحتی هم بیدارم کردی
خدایاااا شکرت که نشانه ی اول صبحگاهی ام رو بهم نشان دادی فقط و فقط روی خدا حساب کن
خدایاااا شکرت که تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم
خدایاااا شکرت که امروز هم قدرت خداوند من رو بسمت خودش هدایت کرد .
خدایا شکرت بخاطر این رختخواب گرم و نرم و اون بالشت های عزیز کوچیک و بزرگم که هر کدام برای آرامش و آسایش من هستند
خدایا شکرت بخاطر سقف وسیعی که با امنیت کامل الهی بالای سرم دارم و من را به آرامش و آسایش بیشتر و بیشتری میرساند
خدایاااا شکرت برای سحرگاهت که سعادت دیدنش را نصیبم کردی تا بتوانم انرژی فرکانس فوق العاده عالی ام رو دریافت و جذب کنم و بهترین فرکانس با ارتعاش عالی رو ارسال کنم
خدایاااا شکرت بخاطر شنیدن صدای بینظیر خروسی که از راه دور می شنوم و از اینکه اولین صدای طبیعت زیبایت رو به گوشم رساند ممنون و سپاسگذارم
خدایااااا شکرت بخاطر اینکه نعمت شکرگذار بودن رو نصیب و رزق و روزیم کردی
خدایاااا شکرت که امروز هم بهم یادآوری کردی که مبادا روی کسی جز تو حساب و کتابی کنم
خدایاااا شکرت که من قلبمو فقط و فقط به روی تمام هدایت های الهی تو باز کرده ام
خدایا شکرت از همین لحظه ای که می خوام پامو از روی رختخواب بر روی زمین الهی تو بگذارم هدایتم کن.. خدایا قدم به قدم های الهی منو بر روی زمین الهی خودت منور به نور الهی خودت کن
خدایا مسیر قدم به قدم هایم را پر نور و منور به خیر و برکت و شور و شوق زندگی ام را به نور الهی خودت کن
خدایا چشمان من رو بیناتر از هر زمانی کن خدایا شکرت که چشمان من چشمان بینا و تیزبین الهی است و تمام نشانه های پر رنگ الهی ام را بوضوع و به روشنی می بینم و می فهمم و آگاه می شوم و بی درنگ اطاعت می کنم
خدایاااا شکرت بخاطر سلامتی و تندرستی کامل جسم و جان و روح و ذهن مقدس الهی ام که به من عطا بخشیدی
خدایاااا شکرت که به تک تک اعضای بدنم قوت و قدرت و نیرو و انرژی مضاعفی بخشیدی
خدایاااا شکرت که من در هماهنگی کامل با جهان هستی هستم
خدایاااا شکرت که من در مدار عشق هستم
خدایاااا شکرت که من ارتعاش عشق هستم
خدایاااا شکرت که قدم به قدم های من منور به عشق الهی است
خدایاااا شکرت که قدم به قدم حرکت های الهی من پر از خیر و برکت و عشق الهی است
خدایاااا شکرت جهان تو سر شار از افراد عالی و مردمان فوق العاده خوب و عالی و نازنین و دوست داشتنی و با سخاوتمند و ثروتمند و مثبت اندیش و آزاد اندیشی است که از هر جهت به من کمک می کنند
خدایا شکرت که خداوند به جذب و دریافت های پولی و مالیم خیر و برکت بخشیده و من بهترین افراد را برای بهبودی مسایل پولی و مالی و کاری رو بسمت خودم می کشانم
خدایاااا شکرت که همیشه و همواره پول و ثروت توسط افراد فوق العاده عالی و با سخاوتمندی که فرشتگانی از طرف خداوند هستند که دستان قدرتمند و ثروتمند و بازوان بلند خداوند در زندگیم جریان پیدا کرده است به وفور بدستم می رسد..
خدایاااا شکرت که من احساس شادی و آرامش دارم
خدایاااا شکرت امروز هر کاری که انجام میدهم موفقیت آمیز و پر رونق و با خیر و برکت الهی است
خدایا خودت تمام کارها و امورات زندگیم رو برنامه ریزی کن که خودت بهترینع بهترین چیدمان برنامه ریز ها هستی…
خدایاااا خودت من را در زمان درست و مناسب و جادویی و در مکان درست و مناسب جادویی هدایت کن تا در همزمانی های درست و مناسب جادویی باشم برای دریافت و جذب اتفاق های فوق العاده عالی دریافت و جذب های پولی و مالی و مادی و معنوی ام
خدایاااا شکرت برای وفور و فراوانی پول و ثروت که بصورت مداوم و پیوسته با مقادیر زیاد و از منابع متعدد و از راه های منتظره و نامنتظره بسمت من جاری است
خدایاااا شکرت خداوند من رو دوست میدارد و قدر مرا میداند و من هم خودم رو دوست میدارم و قدر خودم را میدانم پس من پیش خداوند ارزشمند و محترم هستم
من باور دارم که دست من در دست خداونده و همواره روی دوش شانه های خداوند نشسته ام تا آسان شوم برای دریافت و جذب موهبت های الهی ام…
خدایاااا شکرت که فرمان زندگیم رو بسمت آن بهترینع. بهترین ها
می چرخانی
من با ارزش و دوست داشتنی و محترم و با عزت هستم
من لایق پول و ثروت های الهی هستم
خدایاااا شکرت که من دستم توی جیب خزانه ی بیکران الهی ست
خدایاااا شکرت من با ارزش و دوست داشتنی هستم و همیشه مورد عشق واقع می شوم
خدایاااا شکرت امروز یک شروع تازه و بینظیر رو به من هدیه داده ای ومن قدردان و خوشحال و سرشار از انرژی های مثبت آسمانی و زمینی الهی ام هستم
خدایا شکرت پروردگار دلسوز و مهربانم بخاطر آرامش درونی و بیرونی روز افزونم ممنون و سپاسگذارم
بخاطر روحیه ی عالی شادابم ممنون و سپاسگذارم
بخاطر آسایش و رفاه و امکانات روز افزونم ممنون و سپاسگذارم
خدایا شکرت بخاطر فرزندان عزیزم که عاشقانه منو دوست دارند و همیشه مورد عشق و عزت و احترام قرار دارم ممنون و سپاسگذارم
خدایاااا شکرت بخاطر خانواده و همسایگان نازنین و اطرافیان فوق العاده عالیم که از هر جهت خیر و برکت زندگیم هستند ممنون و سپاسگذارم
خدایاا شکرت بخاطر وفور و فراوانی پول و ثروت و نعمت و شادی و شادمانی و سلامتی و تندرستی کامل روز افزونم و نعمت و برکت و آرامش و آسایش و آسانی هایم ممنون و سپاسگذارم
خدایا شکرت که بر من احاطه شده است آسانی های نعمت هایت بر من رویا مهاجر سلطانی.
خدایاااا شکرت که آسان کرده ای آسانی های نعمت ها و موهبت هایت را بر من
خدایااااا بر من واجب شده است تا قبل از اینکه این جهان مادی ترا ترک کنم به تمام اهداف و خواسته ها و آرزوهای مقدس پولی و مالی و مادی و معنوی و زیبایی ها و دیدنی ها ی تمام این کره ی خاکی و روابط درست و مناسب عاشقانه ام با شخصیت دلبخواه الهی ام برسم تا این جهان ترا ببینم و لذت ببرم و آگاه بشوم و با لذت از این جهان هستی دل بکنم .. خدایا شکر گذارم شکر گذارم شکر گذارم
خدایا تنها ترا می پرستم و فقط و فقط روی تو و خدای این جهان هستی ام حساب می کنم و تنها از تو یاری می جوییم
خدایا شکرت که فقط و فقط روی خدا حساب می کنم و بس
خدایاااا سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم
بنام خداونده بخشنده و مهربانم….
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو عزیز
روز 17
دقیقاااااااااااااا استاد هر وقت به هرکس بغیر خدا قدرت دادیم و برای چیزی یا دریافت چیزی از شخصی باهاش رفیق شدیم اسیب جدی خودریدمممم دقیقاااا
من تجربش کردم استاد…
و از خدا میخوام که من رو در مسیرش ثابت قدم نگه داره و فقد فقد از خودش کمک بخوم والا غیرررررر….
به محتاج تو محتاجی حراممم استتتتتتتتت
الله اکبر از این جمله
چرا من نمخوام بفهمم این جمله رووووو…
اون ادمی که بزرگ میکنیم خودش محتاج رب خودش لنگ رب بعد من بیاممم به محتاجش محتاج بشممممممم
خدایا من رو ببخش و هر جا که به این مسیر رفتم یه الارم بزرگگگگگگ نشونم بده…..
تنها فقد رب فقد رب فرمانروای جهان هستیی رب هیچکس نمتونه من رو کمک کنه فقد فقد خداااااااااا
تویی که به من نعمت میدی به من عزت میدی فقدددد توووووووووووووووووووو
هیچکس هیچ قدرتی نداره هیچکسسسس….
کیه که وقتی خدا میبردت بالا بخواد بیاردت پایین
و کی وقتی خدا میبردت پایین بخواد بیارتت بالا…
خدایا شکرت یادم بیار که چه جاهای به تو تکیه کردم به چه جاخای رسوندیم
خدایا شکرت یادم بیاررر که چه جاهایی به تو توکل کردم تکیه کردم برام همچیز رو چیدی
خدایا شکرتتتتت یادم بیار که چه جاهایی گفتم خدارو دارم کارام چقدر قشنگ انجام شد….
خدایا شکرت یادم بیاررر که چقدر تو کمکم کردی الهی شکرتتتت رب من…
وقتی تو بهم میگی
لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
خدایا باور دارم که هیچ برگی از درخت بدون اذن تو نمیوفته
خدایا کیه که بخوای منو بکشی بالا بخواد بیار پایین…
یادم میاد که میگفتنم شرکت میخواد به من پول بده چنان با پتک زدم تو سرم که اشک میریختم چنان شرک بستم به ریسس شرکت که نابود شدم خدایاااااااا منو ببخش برای شرکهایی که بستم..
ازت درخواست دارم که من رو فقد وفقد در مسیر خودت قرار بدی…
خودت برام ردیف میکنی رب منننن خودت هزاران هزار دست داری که به من برسه الهی شکرت رب من
.
خدای بزرگ فرمانروای مطلق عشق من نور من صاحب من دست مارو بگیر و هدایتمون کن
خدایا من بلد نیستم تو یادم بده..مارو روی دوشت سوار کن
قدمهارو برامون بردار..خدایا اگر دستمون رو نگیری و هدایتمون نکنی ما قطعاااا گمراه میشیم…
خدایا از تو هر خیری به ما برس ما بازم فقیریم..
ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَیُّ ٱلۡقَیُّومُ
خدا یکتاست، خدایى جز او نیست زنده و نیروبخش است
هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
وست که شما را در رحم مادران به هر سان که خواسته باشد مىنگارد. نیست خدایى جز او که پیروزمند و حکیم است.
تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ ۖ وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ ۖ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ
ز شب مىکاهى و به روز مىافزایى و از روز مىکاهى و به شب مىافزایى. زنده را از مرده بیرون مىآورى و مرده را از زنده. و به هر که بخواهى بىحساب روزى مىدهى.
خدای خوبم من رو از هدایت شدگان قرار بده….
خدایا خدا جونم میخوام که به من کمک کنی من رو به راه راست به راه کسانی که به انها نعمت داده ای هدایتت کنی
الهی شکرت رب منسپاس رب نازنینم رو
در پناه رب شاد سلامت ثروتمند و عاقبت بخیر باشید……
خدایا سلام، شبت بخیر باشه.
میخوام به وعده ی شکرگزاری روزانه ام عمل کنم وبابت داشته هایم شکرگزاری تورا بجا بیاورم
1/خدایا شکرت که امروز با همسرم کنار همدیگه نهار خوردیم
2/خدایا شکرت که امروز در محل کارم فوقالعاده عالی کار کردم و لذت بردم از کیفیت کارم
3/خدایا شکرت که امروز ارتباط خیلی خوبی با همسرم داشتم
4/خدایا شکرت که وقتی اومدم اتاق محل کارم غذای خوشمزه بود و از خوردنش لذت بردم
5/خدایا از تو ممنون و شکرگزارم که باهات رفتم پیاده روی اشک شوق ریختم و کلی با همدیگه صحبت کردیم
6/خدایا شکرت که اعتماد به نفسم خیلی بیشتر شده تو اتاق محل کارم
7/خدایا هزاران مرتبه شکرت که امشب نمیرم بالا تو کابین و میگیرم راحت تا صبح میخوابم
8/خدایا از تو ممنون و شکرگزارم که کامنت های بینظیر دوستان قلبم رو شاد کرد و حالم رو خوب کرد
9/خدایا شکرت که هدایتم کردی به آیه ی قرآن و قلبم رو شاد کرد
10/خدایا هزاران مرتبه شکرت که با سرویس راحت اومدم محل کارم
11/خدایا هزاران مرتبه شکرت که با رفتار اشکان بهم فهموندی که روی کسی حساب نکنم
12/خدایا هزاران مرتبه شکرت که مهراب همکارم رو تحسین کردم و بابت لاغری اش بهش تبریک گفتم و این رو از این مسیر یاد گرفتم که اولاً در مورد سبک زندگی دیگران نظر ندهم، دوم اینکه موفقیت هاشون رو تحسین کنم
13/خدایا هزاران مرتبه شکرت که بقدری برای خودم ارزش قائلم که اومدم استراحت کنم و بخاطر اینکه کنار بقیه باشم خودم رو اذیت نکردم
14/خدایا هزاران مرتبه شکرت که بسیار مؤدب و با اعتماد به نفس تو بیسیم صبحت کردم
15/خدایا هزاران مرتبه شکرت که امشب از تو شکرگزاری نوشتم
16/خداوندا هزاران مرتبه شکرت که به راحتی تو محل کارم میتونم بخوابم و استراحت کنم
17/خداوندا هزاران مرتبه شکرت که کارم رو به تو سپردم و حرف قشنگی بهم زدی، اون اینکه :
آیا نتیجه ی تلاش و جنگیدن من با کار خدا نتیجه ی یکسانی داره
18/خدایا شکرت که احساسم خوبه و این احساس خوب ریشه در ارتباط با تو داره
19/خدایا هزاران مرتبه شکرت که پا گذاشتم روی ترسم و با ایمان به تو، رفتم تو تاریکی و ترس از وجود سگ نداشتم
20/خداوندا هزاران مرتبه شکرت که پتو دارم و سردم نمیشه وقتی تو اتاق محل کارم کولر روشنه
به نام توحید و به نام خدای مهربونم
سلام خدمت استاد موحدم که در مسیر یکتاپرستی به زیبایی طی طریق میکند و راه درست رو به ما هم نشون میدن .
در طول مسیر زیبای سفرنامه به هفدهمین روز رسیده ام و هر بار در سوالهای چالشی استاد و مریم جون که نیاز به کند و کاو درونی دارم به این نتیجه میرسم که نقطه عطف زندگیم زمانی بود که فقط روی خدا حساب کردم و قدم در راه زیبای مهاجرت به مقصدی نامعلوم در بین افرادی غیر همزبان ولی هموطن گذاشتم
و این باعث شد که شرک های درونم کم کم شناخته بشن و روی قدرت خدا حساب کنم و نتیجه شد : آشنایی با سایت استاد .
الان هم در مسیرم و در تلاشم که هر روزی گامهایم را هر چند کوچک اما مثبت بردارم .
تیر ماه امسال بعد از گوش کردن به فایل چگونه در آمد خود را در طول یک سال سه برابر افزایش دهم شروع به یادگیری یک هنر کردم و الان بعد از حدود سه ماه به مرحله کارآموزی رسیدم .
تعهدی غیر مذاکره دادم که در این راه یا باید موفق بشم یا باید حتما موفق بشم .
الان به جایی رسیدم که مشخص میشه روی چه کسی دارم حساب میکنم چون نیاز به مشتری دارم که به عنوان مدل ازشون استفاده کنم !!!
الان زمانی رسیده که خیلی بهتر از قبل میتونم خودم و محک بزنم که آیا برای یافتن مدل به این و اون التماس میکنی و میترسی و نگرانی یا اینکه خودت و آرام میکنی و با خدا گفتگو میکنی و میگی خدایا ای قدرتمند کون و مکان
من سهم خودم و درست انجام دادم و حالا نوبت توست که کارهات و انجام بدی و از اونجایی که تو خدایی هستی که به عهدت وفا میکنی پس من خیالم راحته که مشتری های عالی و دست به نقد برام میفرستی و در راه گسترش کسب و کارم کمکم میکنی
ای جانم به این صحنه ی با شکوه آزمایش
به یاد ابراهیم خلیل افتادم همون دوست خدا که استاد عاشقشه ، وقتی در منجنیق قرار گرفت که به سمت آتش پرتابش کنند حتما در دلش گلستان و شور و عشق و طرب و آرامش برپا بود و بعد در بیرون نتیجه اش مشخص شد .
خدایا دلم آرومه و مثل همیشه ریش و قیچی و دادم دستت
میدونم هوامو داری
چون فقط روی خودت حساب کردم
مرسی که عاشقمی
هو الرزاق
انک انت الوهاب.
به نام تنها قدرت مطلق جهان هستی.
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (186)
آن گاه که بندگانم درباره من از تو بپرسند:- من نزدیکم و هر که مرا بخواند دعایش را اجابت مىکنم. آنها باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راهشان را بیابند. (186)
جواب شان خداست اما رفتارشان چیز دیگری است. برای آنها وعده رئیس بانک، واقعی تر از وعده ی خداوندی است که می گوید: من نزدیکم و اجابت می کنم دعای هر فردی که من را اجابت نماید. اگر خداوند برایت کافی نیست، باید آن را از نو بشناسی و توحید و شرک را دوباره معنا کنی.
سپاسگزارم از خداوندی که حامی و هادی و حفاظت کننده من است در هر لحظه از زندگیم به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده است و نه گمراهان.
سپاسگزارم از استاد عباسمنش عزیزم که توحید را در عمل به من می آموزد.
سپاسگزارم از خانوم شایسته مهربان و قدرتمند که این مسیر را برای بهبود و رشد من فراهم کرد تا بتوانم هر روز قدم به سمت بهتر شدن بردارم.
سپاسگزارم از خانواده صمیمی عباسمنش که حامی من در درک بهتر قوانین هستند.
امروز روز هفدهم سفرم هست و 16 شهریور 1402
به نام تنها قدرت مطلق جهان هستی.
سلام خدای بزرگ و قدرتمند و ثروتمندم، سلام میکنم تا بگویم تسلیم تو هستم چون تو فرمانروا و صاحب اختیار جهان هستی. خدایا من در این مسیر قدم برداشتم چون میخواستم تغییر کنم چون از اینکه قدرت را به هرکسی دادن خسته و ناتوانم کرد چون میخواستم به قدرتی تکیه کنم که بالاتر از او نیست، چون میخواستم برای خودم دوستی قدرتمند و ثروتمند و عاشق و مهربان داشته باشم که بالاتر از او نباشد.
همیشه می شنیدم همنشینی با بزرگان تو را بزرگ میکند منم بزرگترین را انتخاب کردم.
خداوند وقتی اسمش را می آورم نمیتوانم بزرگتر از او را تصور کنم و حتی نمیتوانم از کسی جز او درخواست کنم.
چند روز پیش یکی از دوستانم به من گفت با اینکه من کاری به کار کسی ندارم و نمیخواهم کسی را متقاعد کنم چون مدام هنزفری در گوشم است گفت تو گمراه شدی از درگاه خداوند چون مانند آنها نماز نمی خوانم تلویزیون نمی بینم ورودی های ذهنم را کنترل میکنم و تنها صدا و تصویر و کامنت های سایت را میخوانم و می نویسم و قرآن میخوانم و پیاده روی میکنم.
در یک لحظه ناراحت شدم ولی چون میدانستم این تضادی است برای وضوح خواسته ام سپاسگزار شدم و تمرکزم رو بر روی لذت بردن گذاشتم البته نامه ای به خدا نوشتم و از او خواستم هدایتم کند چون زمانی است که فقط او را می پرستم و فقط از او یاری می جویم در پاسخ به نامه ام امروز به این فایل رسیدم .
فقط روی خدا حساب باز کن و اگر خدا برایت کافی نیست پس باید دوباره او را بشناسی.
سپاسگزارم و خوشحالم که فقط تو را می پرستم و فقط از تو یاری می جویم.
سپاسگزارم از وجود استادی که دست و صدا و تصویر خداوند در زندگیم است.
سپاسگزارم و خوشحالم از مسیری که اگاهانه انتخاب کردم تا هم عالی زندگی کنم و هم جهان اطرافم رو جای بهتری برای زندگی.
بی نهایت سپاسگزارم
اشرف مخلوقات خداوند امیرعلی
شهریور 1402
سلام و درود بر استاد همه چی تمام و همه چی دان ما عباس منشی ها
سلام و درود بر بانوی شایسته همه چی تمااااام و مهربان و دانا
استاد جانم هر وقت این فایل و گوش میدم عاشق تو و خدای تو میشم یعنی میشه منم قائم مقام خدا بر روی زمین بشم آبروی دین اعتبار دین یعنی میشه هر کی منو میبینه عاشق خدای من بشه یعنی میشه روزی منم به این توانایی که درونم هست دست پیدا کنم قدرتی که خالق مهربانم از ازل در من نهادینه کرده یعنی میشه منم با تکیه بر آن خالق مقتدرجهان هستی تمام بذرهای موفقیت درونم فعال سازم ،آن نبوغ خفته درونم و بیدارسازم،یعنی میشه خدایااااااا
استاد جانم بینهایت سپاس بابت این فایل فقط روی خدا حساب باز کن چقد قشنگ و زیبا ووعالی و روان توضیح دادین که چرا باید فقط بخدا توکل کنیم و اگه اینکارو نکنیم چه بلایی بر سرمون میاد خداجونم شکرت که دوباره امروز بعد مدتها چراغ این فایل و تو ذهنم روشن کردی بهم گفتی برو این فایل استادو گوش کن و بشین کامنتاش و بخون و دقیقا سریع دست بکار شدم اتفاقا این روزها داره اتفاقاتی در درونم رخ میده امروز قسمت چهارم توجه بر نکات مثبت و دیدم برنامم اینه هرشب موقع خواب یه قسمت وتماشا کنم و بعد بخوابم که خیلی هم لذت میده با این توجه بخواب برم و صبح با حال خوب بیدار بشم امروز فهمیدم که چه لطفی کرد خدا منو به این سایت هدایت کرد بعد مدتها شنیدم از استاد که دنیا داره میره سمت فروش اینترنتی و باید با جهان همسو شویم وگرنه زیر چرخ دنده های جهان محکوم به له شدنیم اگه قبلانا بود وحشت منو میگرفت ترس همه وجودم مینشست و دپرس میشدم امروز که اینو شنیدم اصلااااا یلحظه ذهن رفت بترسه گفتم استپ وایستا چرا میترسی مگه نمیگی باارزش ترین و مقدس ترین و باشکوه ترین موجود روی زمینی مگه نمیگی بخدا وصلی پس وقتی داری رو خودت کار میکنی ترس معنی نداره تو فقط روی خودت کار کن بقیه وظیفه خداست که چجوری ترو با جهان همسو کنه این درصورتیه که نه کامپیوتر بلدم نه از کار سایت سر درمیارم نه انگلیسی بلدم امروز گفتم اگه لازم باشه اون قسمت ذهنم که مربوط به یادگیری ایناست و خدا خودش برام فعالسازی اش میکنه و براحتی بوقتش همه چیو یادمیگیرم این شد که حالم خوب شد دیگه مقاومت نمیکنم دیگه از هیچی نمیترسم چون دارم تمرین میکنم دارم به قدرت او وصل میشم دارم روز بروز ایمانمو قوی تر میکنم خیلی حال داد وای خدایا همینکه اینجا هستیم یعنی در حال رشدیم در مسیر درست هستیم همسو با جهانیم خدایا ممنونم اگه اینجا نبودم وای چی میشد این حرفا رو اگه میشنیدم تمام دپرس میشدم معلوم نبود کی حالم خوب میشد الان خداروشکر وقتی خدا رو دارم وقتی دراین سایت الهی هستم دیگه هراسی ندارم
استاد جان میخوام الان روی این فایل حسابی زوم کنم و کامنتاش و بخونم و تمرین عزت نفس نوشتن کلمات تاکیدی مثبت انجام بدم و این فایل و روز شب گوش کنم تا تغییرات اساسی رخ بده خداروشکر امروز که بدلم اومد برم روی این فایل پس یعنی خدا بهم گفته خیلی این روزها تو فشاری و داری دست و پا میزنی و زیر چک ولگد دنیا داری کم میاری بیا بغل خودم نگران نباش منم گفتم چشم خدای قشنگم بروی چشم میام و با استاد باعشقم و کامنتهای دوستان باعشقم لذت میبرم تا تو همه چیو برام ردیف کنی
استاد جان هر وقت این فایل و گوش میدم کمی توحیدی تر میشم واقعا دیگه مثل قبلنا نیستم اصلا برام مهم نیست تو ادارات یا جایی آشنا داشته باشم اصلا دیگه نگران این نیستم که کسی بتونه اذیتم کنه دیگه مثل قبل خودمو به کسی ریسی بزرگی نمیچسبونم دیگه به هیچکسی نمیچسبم دیگه دل به پول پدرم یا کمک از طرف پدرم یا پدرزنم یا داداشم یا شرکتی که دارم باهاش کار میکنم دلخوش نمیکنم دیگه بدنبال تبلیغات کردن حتما باید توچشم باشم تا مشتری منو ببینه حتما باید جلوی مغازمو کاری کنم جلب توجه کنه دیگه به هیچکدوم از این چیزا فکر نمیکنم چون میدونم فقط با توکل بخدا و تغییر باورها میتونم انقلاب به پا کنم یعنی وقتی با خدا باشم وقتی به او توکل کنم او خودش برام تبلیغات ویروسی دهن به دهن میکنه از هرجا برام مشتری میاره دیگه فهمیدم فقط با خداباید باشم تا پادشاهی کنم خدایا شکرت بابت تمام فایلهای استاد خصوصا این فایل خدایا شکرت که داری با زبان استادباعشق با ما حرف میزنی خدایا یعنی میشه منم مبلغ توحیدی باشم با عملم یعنی میشه منم اعتبار توحیدی باشم خدایا شکررررررت
بابت درسهای هرروزه ای که دارم یاد میگیرم شکر
خدایا زندگی راحت زندگی باعشق زندگی معنوی زندگی لاکچری در آرامش درونی عالی رو میخوام تجارت جهانی عالی ازتو خدای مهربانم میخواهم برام تجارت بین الملی عالی شو
الهی شکررررررت
چقد حالم خوب شد این کامنت و نوشتم ذهنم مقاومت میکرد برای نوشتن همش میگه بزار موفق بشی بزار اول موفقیت و تجربه کن و بعد بیا اینجا بنویس تا کامنتت خوب بدرخشه تا دوستان با خوندن کامنتت حالشون تغییر کنه و بهت امتیاز بدن چند وقتی اینجوری جلو رفتم فقط به یسری کامنتها جواب میدادم الان تصمیم گرفتم اینقد بنویسم تا موفقیت خودش بیاد سمتم اینقدر مینویسم تا بشم زبان خدا برای تغییر حال خودم همه دوستا و عزیزام
دوستتان دارم بهترینهای عالم
سلام به همگی با آرزوی شادی و احساس خوب در تک تک لحظاتمان واما توحید و اما مفهوم قدرت و اما استادی که بی نظیره در بیان مطالب و یکه تازدر بحث توضیح توحید و اجرای توحید در عمل
توحید یک کلمس اما یک دنیاست تمام چیزیست که برایمان کافیست نوشتن توحید و خواندن توحید و حتی حرف زدن از توحید یک طرف اما چیزی که خوشبختی وسعادت ماراتضمین میکند چیزی که آرامشی ناب و خالص درما می آفریند که پایه و اساس تمام موفقیت هاست چرا که الهامات و هدایت های رب را به دنبال دارد درک توحید به معنای واقعی واجرای توحید در عمل است و خداروشاکرم بابت استادی که درمسیرم قرار داده تا قدم به قدم با مثال هایی ساده و زیبا و عالی و صحبت هایی که از جنسشان توحیدی بودن را به وضوح میتوان دید وشنید و لمس کرد آری چقدر متن مریم خانم عزیزم زیبا بود و چقدر دل گرم کننده بود که در بخش روزشمار تحول زندگی من روز هفدهم که همین فایله نوشته بودن که ساختن باورهای توحیدی و قدرتمند کننده کار پیچیده و دشواری نیس بلکه مرور همین نکات و قوانین و نوشتن و تمرین و یادآوری هرنکته ایست که از آن فایل می آموزی و چقدر الهام بخش بود برای ادامه مسیر و چقدر لذت بخشه مسیر ساختن این باورهای زیبا مسیری که انتها ندارد و خداوند به هر شکلی که میسازی دراین مسیر خودش را متجلی میسازد به شکل ثروت به شکل آرامش به شکل سلامتی در جسم و جان و روح وروان به شکل عشق در روابط و خداوندی را سپاس میگویم که قدرت خلق زندگیمو داده دست من و باورهای من چی شد؟؟؟؟؟خداوندی را سپاس میگویم که قدرت خلق زندگیمو داده دست خودم و باورهایی که میسازم !!!!توحید مگر غیر این است که همه را دستی از جانب خدای مهربان ببینم ؟؟؟مگر اختیار تک تک نفسهایمان به اراده الله نیست؟؟؟مگر آیه قرآن نیست که میگوید ما دلها نرم میکنیم برای شما ؟؟؟مگر آیه قرآن نیست که میگوید من نزدیکم !!!!من نزدیکم!!!!من نزدیکم!!!!!فقط نخون فقط نگذر هیچ کاره مهمی غیر از بودن در سایت هیچکدوممون نداریم پس من نزدیکم!!!من نزدیکم!!!! آرام باش نفس عمیق بکش آره دقیقا با توام که داری میخونی کامنتو من نزدیکم و اجابت میکنم درخواستتو !!!نگذر بافقط خوندن رد نشو فکر کن تامل کن تفکر کن هیچ کار مهم دیگری نداری بهت قول میدم نجواهای ذهنتو ساکت کن در این فضا باش و فکر کن بهت قول میدم هر لحظه ای که به توحید و مفهوم من نزدیکم فکر میکنی دید وسیع تری می یابی اگر رها باشی و بسپاری تا قلبت را باز کند هر لحظه ای که فکر میکنی ارزشش را دارد چون هر چه میخواهی در گرو درک و بنیادی کردن همین آیه از قرآنه من نزدیکم!!!! بنده ی من من نزدیکم و اجابت میکنم درخواستتو خم و راست نشو جلوی کسی با نهایت قدرت و با نهایت جسارت از خوده من بخواه تمام انسان را و موجودات را من آفریدم من به اسرار دل همه آگاهم من توانا به هر کاریم از من بخواه نه بنده ی من اول منو ببین چرا ؟؟؟؟چون خودت به آرامش میرسی خودت سعادت و خوشبختی را تجربه میکنی پس منو ببین منو یاد کن میدونی من چرا دیده نمیشم چون همه چیزم من تجلیه همه چیزم وانان کسانی هستند که هر لحظه به غیب ایمان می آورند از آنان باش که بتونی به غیب ایمان بیاری در هر لحظه بقیه کارات بامن میدونی چقد ساده توضیح دادم قوانینمو در قرآن میدونی که تنها کارت با یاد آوردن این آگاهی ها و باور توحیده؟؟چی میخوای؟؟؟ قدرت از آن منع کیست که جلوی اراده ی منو بگیره ؟؟؟؟کیست؟؟؟؟من همان آتش گلستان شده بر ابراهیمم به شرط ایمان و توحیدش من همان دریای شکافته شده بر موسی و قومش هستم به شرط ایمان و توحید و اعتمادش من نجات دهنده ی یونس از شکم ماهیم من همانم که یوسف را از قعره چاه به آن جایگاه رساندم من همانم که به سلیمان ملک بی نهایت و ثروت بی نهایت عطا کردم به شرط ایمانش به وهابیت و رزاقیت من من همانم به محمدی که بیسواد بود علم و معرفت قرآن آموختم باز هم میخواهی بگویی که بندگان من بیشتر از من قدرت دارند؟؟ بازهم میخوای به ترست ادامه بدی ؟؟؟ میدانم ایمان به غیب و اعتماد به نیرویی که نمیبینی کاره راحتی نیست با اینکه به هر طرف بنگری تجلیه منه شکلی از منه اما بزار در مورد قدرتم که به هرچه بخواهم تسلط دارم بگویم !!من همانم که کسی که ادعای خدایی میکرد را با پشه ای ناچیز جانش راستاندم من همانم که گهواره را از دریای پر تلاطم به سلامت به کاخ رساندم من همانم که تورا ازخاک بی جان و بعد از نطفه ای ضعیف آفریده و تنومند ساختم و شمارش تمام نفسهاتو دارم من همانم که خاک مرده را باباران زنده کرده و به شما و چهارپایانتان به وسیله نعمتهایم امکان زنده ماندن و حیات بخشیدم من همانم که حساب خلق را در یک لحظه میرسم الله اکبر من همانم که شمارش تمام موجودات آگاهم !!!!تفکر تفکر تفکر!!!!!من همانم که همه چیز را از آب آفریدم و آیا تفکر میکنی در آبی که هرروز مینوشی؟؟؟؟؟؟؟
اگر تمام چیزهایی که خواندی من بودم و یا کارهایی که خواندی را من انجام دادم پس باور کن تمام خواسته هایت اجابتش برای من امکان پذیر است و مشتاق اجابت خواسته های توام به شرط توحید به شرط ایمان به قدرتم و به شرط باور به توانایی هایی که در وجودت نهفته ام تو تنها موجودی هستی که از روحم درتو دمیدم و مثله من توانایی خلق داری پس باور کن و توکل کن و فقط در این مسیر بمان .
سلام دوست خوبم داش رضا
کامنتت بسیار عالی و لذت بخش بود خیلی لذت بردم هم خوب به زبان ساده خدارو بمن شناسوندی و با زبان خدا با من حرف زدی یلحظه رفتم تو برش واقعا فکر کردم خدا داره بامن حرف میزنه چقد قشنگ با زبان خدا بل ما حرف زدی دمتگررررررم خیلی روشن شدم خیلی دلم گرم شد خیلی خوشحالم که با آدمایی اینجا آشنا میشم دوست میشم داداش میشم که چقد با درک و شعور و منطق عالی هستن چقد خوش بحالم هست که دوستایی چون شما دارم خیلی لذت بردم رفیق منو بردی تو آغوش امن خدا ممنونم دوست باعشقم خدا بهت خیر بده داداشم موفق باشی واقعا کامنتت زیبا و با آگاهی ناب بود دمتگرررررررم زنده باشی شاد و سعادتمند
سلام عزیزه دلم
تو اولین نفری هستی که به کامنتم پاسخ داده و چقد خوشحال شدم و نشونه بود برام و اومدم و دوباره کامنتمو خوندم و چقد حس و حالم خوب شد چقد کامنتت بهم انرژی داد و خداروشکر چیزهایی که گفته شد و نوشتم واین انرژی خوب انتقال دادم
عاشقتم و آرزوی بهترینها رو برات دارم
سلااام ب خدای عزیزم
خالق آسمان ها وزمین
مالک آسمان ها وزمین
تنها منبع قدرت
تنها منشا ثروت
سپاس الله هی را ک تنها فرمانروای جهانیان است
سپاس الله را ک همه ی عزت ها ازآن اوست
سپاس خدایی را ک روزی رسان بی حسابم است
الحمدلله رب العالمین
سلااام ب استاد موحد ویکتا پرستم
سلام ب مریم بانوی نازنینم
سلاام ب دوستان بی نظیرم
الهی صدهزارررر بارشکرت
بابت حضورم دراین جمع توحیدی الهی
روز17سفرنامه
هیچ کس هیچ قدرتی تو زندگی من نداره
قدرت ازآن خداست
بگو آنچه درآسمان ها وزمین است
ازآن کیست؟ بگو ازآن خداست
رحمت و بخشش را برخود فرض کرده (واجب کرده)
ادعونی استجب لکم
اعملوا آل داوود شکرا وقلیل من عبادی الشکور
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کف ات بیرون کند
وفتی من تو ذهنم قدرتو دست بقیه بدم دست های خدا رو برای خودم میبندم
و خدا هم کنار میره ک همون بقیه ک بهشون قدرت دادم کارمو انجام بدن
تنها منبع رزق
و تنها منبع ثروت وقدرت خداست
خداوند همیشه با منه و دوست داره من خوشبخت باشم
ثروتمند باشم
موفق باشم
و همیشه هدایتم میکنه
خداست ک میتونه ب من ثروت بده
خداست ک میتونه ب من عزت بده
خداوند بی نهایت دست داره
میتونه ب من کمک کنه
الهی شکرت بابت این آگاهی ها
من چند ماهه اینستا رو پاک کردم رو گوشیم
امروز هدایت شدم از طریق لینک آموزشی خیاطی ب اینستا
حسم گفت ی سر ب پیجت بزن
(من یک ساله تقریبا ی پیج زدم ک نمونه کار خیاطیم و گذاشتم )
نگاهی ب کارهام انداختم و کلی حسم خوب شد
بعد متوجه شدم تو دایرکت ی پیام دارم ک ی خانمی درخواست داده ک براش لباس بدوزم
خداروشکر کردم بابت این نشونه ک خدا از جایی ک عقلم نمیرسه برام مشتری میرسونه
چون من باورم ابن بود ک مشتری نیست برای من
چرا چون الان تو روستا هستم ک محیط کوچیکی هست
و همین الانم ک داشتم کامنت مینوستم اجیم تماس گرفت
میدونید چی گفت
گفت ی دوست مجازی پیدا کردم ی دختریه ک اونم تو روستا زندگی میکنه و اونم تو خونه داره کار میکنه
و هم برای همسایه ها دوخت میکنه
هم برای تولیدی میاره خونه انجام میده
و درآمدشم ماهی 4تومنه ک اونم تازه شروع کرده
گفتم خدااای من این همه نشانه
ک بهم بگی بنده ی من
تو کاری ب هیچی نداشته باش فقط روی من حساب کن
منو باور کن
من از بینهایت طریق برات مشتری و روزی میفرستم
خیالت راحت
فقط ادامه بده
شروع کن
من هستمممم
خدایاشکرت
خدایا رب من
من میخوام ازاین ب بعد فقط روی خودت حساب کنم
خودتو باورکنم
ایمان بیارم
وعمل کنم ب ایده هایی ک ب ذهنم میاری
خدایا تنها تورا میپرستم وتنها از تو یاری میجویم
ماراب راه راست هدایت کن
راه کسانی ک ب اونها نعمت دادی
بنام خداوند مهربان
نشان 17
سالهاست که در غفلت وبی خبری به سرمیبریم
روزها،هفته ها ،ماه ها رو درپی هم میگذرانیم
که چه چیزی حاصل شود
همیشه سرت شلوغه وقت نداری دنبال برنامه های روزانه هستی کجابرم چکارکنم وچیزهای غیر ضروری
وشب خسته ونالان وبعد تکرار همین روند
تومدرسه اصول دین رو برامون توضیح دادن که 5 بود
دانستنش گنج بود اول اونها توحید بود ولی مثل یک سطر که باید حفظ باشیم هنگام پرسش بلد باشیم کافیه
بعدازدوره ابتدایی دیگه کاری به اصول دین نداشتن
ای کاش به جای مباحث خسته کننده که عده ای ازما حتی الان به خاطر نداریمشون
میپرسیدیم توحید که میگید یعنی چی ؟
به چه کاری میاد هرچند که مباحث دیگه هم همین بود
استاد عزیزم چه کردید بااین فایلتون که انقدر حالم دگرگونه
همش حرفاتون توسرم داره میچرخه توحید ،شرک ،مورچه برسنگ سیاه دردل تاریکی شب
مشرک بودم یک عمر
حرفاتون بیدارم کرد ،دگرگونم کرد
توحال خودم نیستم نمیدونم چی میگم
فقط مینوشتم ودوباره play میکردم خیلی سنگینه این درد که بدونی مشرک بودی ،شرک خفی داشتی
دنبال محبت بودی اونو تودیگران میافتی ،تنها بودی بازم دیگران ،برات مشکلی پیش میومد بازم دیگران ،خداکجای زندگیت بود ،التماس دعا ازدیگران ،
چراخودت رو لایق نمیدونستی که بخوای بگی فلانی توبه خدا نزدیکتری برای منم دعاکن
چرااخه فرق توبااون چی بود ،خودت رو دورازخدا تصور کردی واینطوری هرروزدر شرک فرورفتی
مومن واقعا کیه وخداوند مومنان رو چگونه خطاب میکنه درقرآن
کسانی که ایمان آورده اند وبه غیب ایمان داره نگاهش توحیدیه
خدایا باورت نداشتم قدرت روازتو گرفتم دادم به دیگران
سالها دوستی صمیمی باکسی روداشتی که اگر یک روز باهم حرف نمیزدید حالتون خراب میشد الان کجاس اون آدم تنها شدی رفت کلی خاطره ساختید کجان الان اون خاطره ها
چون به جای خدا اون توقلبت بود
خدایی که میگه من همینجام
نزدیکم توکجایی
آواره وسرگردان کوی چه کسی
دستانت رو به من بسپار چشمانت رو بازکن وببین که تنها نیستی هیچوقت نبودی من ازرگ گردن به تونزدیکترم کافیه باورم کنی وقلب وذهنت رو از هرآنچه غیرخداست پاک کنی
تسلیم باشی ،توکل کنی ،ایمان بیاری که من هستم
تواشرف مخلوقاتی توپاکی ،مقدسی ،باارزشی
خودت وخدای خودت رو باور کن
ودرآرامش زندگی کن
بی نهایت دوستتون دارم استادعزیزم
درپناه الله یکتا