ما خالق شرایط خودمان هستیم - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)

1303 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیرحسین سادات گفته:
    مدت عضویت: 1945 روز

    به نام الله یکتا

    با سلام به سید حسین و همه دوستان سایت عباسمنش

    در جریان هستید که خیلی دوستتون دارم 🥰

    بریم که یه دیدگاه خوشگل داشته باشیم

    خدایا شکرت

    ما خالق زندگی خودمون هستیم ، این قدرت در ما وجود دارد که شرایطمون رو خودمون رقم بزنیم ؛

    شرایط برای ما تصمیم نمیگیره و ما نباید تابع اون ها باشیم ، ما قدرت خلق داریم و اگه که باب میلمون نیست ، باید شرایط دلخواه رو خلق کنیم.

    یه نگاه به پیشرفت های بشر کنید ؛ به نظرتون اگه انسان تابع شرایط بود ، این همه صنعت و تکنولوژی و تمدن پیشرفت میکرد؟؟

    ما تو کویر مزرعه ساختیم ؛ تو مناطق غیر مسکونی ، شهرهایی بی نظیر ساختیم.

    ما گیاهان و حیوانات رو با دستورزی ژنتیکی ، به ورزی کردیم ؛ و… .

    همه این ها حاکی ازین هستش که انسان نیروی خلق داره .

    برای اینکه شروع به خلق زندگی کنیم ، ابتدا باید بدونیم که خواهان چه شرایطی هستیم و اون را با نیروهامون و استفاده از قوانین کیهان خلق کنیم ؛

    ما با آگاهی به قوانین و ایمان به خداوند می تونیم شرایط دلخواهمون رو خلق کنیم ؛

    طبق قوانین ما با افکار و باور هایمان ، فرکانس هایی به جهان هستی ارسال میکنیم که جهان این فرکانس را دریافت و تبدیل به شرایط و اتفاقات زندگی ما می کند؛ از آنجا که ما با باور هایمان این فرکانس هارا ارسال کرده اییم ، با تغییر و قدرت مند کردن آن می توانیم ، شرایط همسو با باورهایمان دریافت نماییم ؛ برای قدرتمند کردن باورها نیز باید ورودی هایمان را کنترل و آن هارا بهبود ورزیده و تمرکز خود را روی نکات مثبت گذاریم .

    باید حرکت کنیم ، اگه منتظریم که شرایط مساعد باشه تا ما کاری کنیم ، باید بدونیم هیچ وقت شرایط مساعد نمیشه تا حرکت کنی ؛ باید حرکت کنی تا شرایطتت مساعد بشه .

    وقتی با باور های درست و ایمان به خداوند و هدایت او حرکت کنیم ، اون موقعس که دستان خدارو حس میکنیم ؛ چون ما برای گسترش خودمون قدم برداشتیم و این گسترش در ما موجب گسترش جهان نیز می شود .

    پس جهان را مشتاق از خود خواهیم یافت ؛زیرا قوانین جهان برای گسترش آن تعبیه شده و تو همسوی این جریان گسترش هستی شده ایی.

    اولین باوری که برای خوشبختی هر فرد نیاز دارد این است که باور کند خودش خالق زندگی خودش بوده و آن را رقم می زند .

    همه لایق خوشبختی اند فقط بایستی باورهای خود را قوی کنند ، تا سطل بزرگتری در برابر باران نعمت ها در جهان داشته باشند ؛

    تا زندگی را زندگی کنند.

    باید بدانیم ارزوها هرچند بزرگ در نزد ما ، براورده شدنش برای خداوند کاری اسان است .

    فقط باید بگوید باش .

    انسان اگه باورهای قوی ایی داشته باشه ، قانون های کشوری و منطقه ایی برای رسیدن او به خواسته هایش عوض می شود.

    زیرا کسی که به خواسته های ما پاسخ می دهد تنها قدرت برتر جهان است .

    از خدا سپاسگزارم که لایق این همه آگاهی ناب هستم تا بتوانم زندگی ایی عالی برای خودم بسازم، خدایا مرسی

    سید حسین عزیزم ، به زودی میام امریکا ماچت میکنم😝😘

    برای همه طلب سرور ، سلامت و سعادت دارم

    دوستتون دارم

    در پناه حق😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    پارسا گفته:
    مدت عضویت: 1755 روز

    به نام خدایی که عشق آفرید

    سلام خدمت استاد عزیز و تمام اعضای خانواده

    برگ 14 سفرنامه : این سفر بسیار به من کمک میکنه که گذشته و شرایط قبلی ام رو یادم بیاد و بابت لحظه ی حال سپاسگزار باشم . خیلی عجیبه که چه قدر زود فراموش کردم من خالق زندگیم هستم . شرایطی بسیار بهتر از یک سال گذشته برای خودم خلق کردم ، ولی به خاطر اینکه به اهداف بسیار بزرگی که دارم نرسیدم ، بی میل شدم و حسم بد شد. عجیبه که داشته هام رو ندیدم ، عجیبه که داشته هام رو سپاس نگفتم ، خیلی عجیبه .این رو میدونم که این سفر یک تعهد غیر قابل مذاکره میخواد و ایمان ، میدونم که این سفر تکامل میخواد و صبر ، و میدونم که من اومدم تا تمام رویاهام و فراتر از آن رو خلق کنم . من همینجا به خودم تعهد میدم تا وقتی که تمام رویاهام رو خلق نکردم ، دست از زندگی کردن بر ندارم و ادامه بدم . کلا با حرکت نکردن و منتظر کسی موندن حال نمیکنم . امیدوارم که خدا من رو هدایت کنه .

    در پناه پروردگار هدایت کننده ، عاشق باشین 💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    Narges گفته:
    مدت عضویت: 1902 روز

    🌱به نام خداوند بخشنده مهربان🌱

    روز چهاردهم🌼

    نکات کلیدی این فایل:

    🔴 منتظر نباش که شرایط بیرونی تغییر کنه و بعد حرکت کنی.

    🔴تو خودت حرکت کن ، ایمان داشته باش ، بعد جهان تو رو هدایت می کنه.

    🔴اگه در مدار درستی باشی اتفاقات خوب برات می افته ، با افراد درستی رو به رو میشی. احساست خوبه

    🔴ببین چی از این زندگی می خوای؟ هدفت رو دنبال کن ؟ هدفت چیه؟

    🔴 باور کن که تمام شرایط زندگیت دست خودته.

    🔴باور کن که خالق شرایط زندگیت هستی.

    🔴باور کن که اگه به خدا وصل باشی ، اگه به منبع وصل باشی اونوقت به خواستت می رسی

    🔴این خواسته هایی که تو داری و فکر می کنی بزرگن بدون که تویی که اینجوری فکر می کنی . برای خدا خواسته هایی که تو داری خیلی کوچیکن.براش کاری نداره که اونا رو برآورده کنه.

    🔴احساس خوب = اتفاقات خوب

    پس سعی کنیم که روی چیز های مثبت تمرکز کنیم که چیز های مثبت هم وارد زندگیمون بشه.

    🔴باور داشته باش که می تونی به هر چیزی که می خوای برسی

    🔴 تابع شرایط نباش ، خالقش باش

    🔴اگه ادمای اطرافت بدن و منفی ، از زندگیت حذفشون کن

    🔴 وقتی به یه خواسته می رسی ذهنت باز تر میشه و خواسته ها ی بیشتری در وجودت شکل می گیره.

    🔴جهان از رشد و پیشرفت شما استقبال می کنه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    امیر پیروز گفته:
    مدت عضویت: 1411 روز

    سلام به استاد عزیزم امیدوارم سرحاله سرحال باشی

    واقعاً این فایل فراموش نشدنی برای من خیلی خیلی الان کاربردیه.

    چرا که می‌خوام مهاجرت کنم،

    و استاد من هم ، والا مثل بقیه بچه‌های سایت دیوانه آمریکا شدم.

    ولی من همش یه صدای داره بهم میگه ، البته نمیگه فریاد میزنه ایتالیا.

    چرا که کاملا هم با شرایطم اوکیه

    ولی من همش میخوام خودمو گول بزنم و سنگ بزرگتر وردارم.

    و اقدام کنم واسه آمریکا و از طرفی خیلیا میگن ایتالیا کار کمه نژادپرستان و…

    ولی استاد من الان با خودم تکرار میکنم که من از ایتالیا آمریکا میسازم آمریکا چیه بهشت میسازم این منم که شرایط رو به خودم جذب میکنم خواه بد یا خوب این منم که انسان ها رو مکان ها رو تجربیات را به خودم جذب میکنم. نه محیط اطراف من.

    کی گفته اگه من بیام آمریکا نتیجه اون میشه مثله استادم.

    استاد با تغییر دیدگاه در ثانیه تونسته اینطور تجربیاتی رو داشته باشه.

    و منم میتوانم به همین شکل بهترین ها رو برای خودم رقم بزنم در هر مکانی مثل ایتالیا

    ممنون استاد از فایل عالیتون خیلی خیلی عالیی بود مرسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    عصمت جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1779 روز

    سلام استاد عزیزم

    این فایل نشانه دیروز من بود که میخوام نظرم رو بنویسم. استاد وقتی حرفاتون رو شنیدم انگار دری از آگاهیای جدید ب روم باز شد..

    شرایط برای ما تصمیم نمیگیره و ما ب دنیا نیومدیم ک خودمون رو با شرایط ب وجود اومد وفق بدیم. ما هیچ وقت تابع شرایط نبودیم. ما دنیارو اونجور ک خواستیم، ساختیم. تغییرات ب وجود آوردیم تو کره زمین. تو ژنتیک گیاهان، حیوونا، واکسن ساختیم و خیلی چیزای دیگه اینا نشون میده ک ما هیچ وقت تابع شرایط نبودیم اگه شرایط نامناسبی برامون ب وجود اومد و دیدیم دوسش نداریم تغییرش دادیم اونجوری ک خودمون میخواستیم تغییرش دادیم و نپذیرفتیم گ جبری وجود داره. ما خالق جهان هستیم و خالق زندگی خودمون. ما باید شرایط رو اونجوری ک مبخوایم بسازیم و بگیم چی رو مبخوایم و خلق کنیم. نه اینکه بگیم شرایط اینه پس خودمون رو باهاش وفق بدیم.نه!

    اگه باورهامونو عوض کنیم سطلمون بزرگ تر میشه و باران رحمت الهی رو بیش تر دریافت میکنیم.

    رویاهامون برای بعد از بازنشستگی نباشه. تو سن جوانی ب رویاهامون برسیم…جهان هستی آمادست و خوشحال میشه برای رشد ما و مارو کمک و هدایت میکنه تا ب رشد برسیم. اگر ما درمدار درست قرار بگیریم افراد، شرایط و اتفاقات درست ب سمتمون هدایت میشن و نیاز نیس کار خاصی انجام بدیم. استاد هم قدم ب قدم ب سمت اون چیزی ک میخواستن هدایت شدن

    و کوه نکندن فقط روی خودشون کار کردن..روی هماهنگ کردن خودشون با پروردگار و قرار گرفتن در مدار درست و جهان خود ب خود بقیشو براشون درست کرد.

    استاد همه چیو خلق کردن هرچی ک میخواستن.حتی مدرسه بچشون ک کجا باشه

    هر ماشین موتوری ک میخواستن

    باید پای خواسته هامون بایستیم و بدونیم همه چی ایجاد میشه. مثل شکل کره زمین ک چقدر فرق کرده

    ما خواسته هامونو گفتیم و خلق کردیم.محدودیت ها فقط در ذهن ما هست. فقط در ذهن ما

    ما شرایط را میتونیم تغییر بدیم. همه چی تغییر میکنه. همه چی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    زهرا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1044 روز

    با یاد و نام خدای عزیزم

    سلام استاد گرامی و دوستان عزیز

    سفر روز چهاردهم

    فایل روز چهاردهم رو گوش کردم عالی بود باورهای من رو برای خلق بیشتر زندگیم قوی تر کرد

    امروز که روز چهاردهم از تحول زندگیم هست در مکانی بودم که عده ای خانم که به شدت انسان های مذهبی هستند حضور داشتند وقتی ایشون صحبت میکردند و از وضعیت بد جامعه و از اینکه چقدر فساد و بی بند و باری در جامعه زیاد شده و ما چقدر باید مواظب خودمون و فرزندانمون باشیم و مساعل دیگه واقعا من به فدای حالم بد شد که اصلا وسط مجلس بلند شدم رفتم حیاط ی مقدار قدم زدم و برگشتم همش دوست داشتم از اون خانم سوال کنم که مگه نه اینکه قرآن در مورد غمگین نبودن نترسیدن با ما صحبت کرده پس چرا شما انقدر ترس رو به وجود ما میندازین باور کنید طوری صحبت کرد که من الان که دارم تایپ میکنم حالم خوب نیست و خانم هایی که اونجا بودن هم از شرایط ناله میکردن من گم شده بودم با خودم میگفتم پس اینا که انقدر ادعای خدا شناسی میکنن چرا میترسن چرا نگرانن

    چند بار به زبون اومد که از خانم سخنران سوال کنم که در مورد آیاتی که در قرآن در مورد غمگین نبودن و نترسیدن اومده صحبت کنن ولی بازم گفتم زهرا دنبال چی هستی میخوای چی رو بفهمی کافیه که خودت باور داری به اون چیزهایی که الان میدونی ولی آخر سر نتونستم خودم رو نگه دارم و در تنهایی و خصوصی از خانم سخنران پرسیدن ببخشید میشه در مورد ایاک نعبدو و ایاک نستعین برام توضیح بدین و در مورد آیه لاتخف و لاتحزن که خدا فرموده نترس و نگران نباش من هستم و ایشون اصلا من متوجه نشدم چی گفتن اصلا به هیچ عنوان جوابی برای من نداشتن و اصلا چیزهایی که هیچ ربطی به جواب من نداشت

    اول خیلی ناراحت شدم که حالم بد شد چون با صحبت های ایشون البته من اصلا نفی نمیکنم کسی رو چون اونا هم انسانهای محترمی هستند و لی از طرف دیگه خوشهالم از اینکه خدا رو ی جور دیگه شناختم ی جور واقعی که وقتی بهش فکر میکنم وجودم پز از آرامش میشه مسیری که نه ترسی دارم نه نگرانی و بابت هیچ چیز نگران نیستم ی مورد دیگه ایشون میگفتن خدا اصلا کسی رو که دوست داشته باشه بهش ثروت نمیده در حدی میده که نیاز به دیگران نداشته باشه خیلی کم

    ولی خدایی که من شناختم توسط استاد عزیزم خدایی هست که به من میگه برای چی نگرانی برای فرزندت برای روزیت …….من هستم نترس و نگران نباش

    خدایی که من شناختم وجودم رو پر از عشق کرده پر از آرامش طوری که دیگه از هیچ چیز نگرانی ندارم استرس ندارم اخه وقتی قدرتش رو باور دارم و میدونم این من هستم که خالق زندگی خودم هستم با حرفهام با باورهام چرا باید استرس داشته باشم که چی میخواد پیش بیاد همه چیز رو سپردم به خودش فرزندم همسرم و تسلیم خودش هستم

    و چقدر خوشهالم که به این مسیر هدایت شدم چقدر خوشهالم که خداوند عشقش رو تو وجودم نهادینه کرده که نه میترسم ونه نگرانم چقدر خوشهالم که باورهام در مورد خدا عوض شده و دیگه اون چیزهایی که اولا قبول داشتم الان اصلا قبول ندارم

    چقدر خوشهالم چقدر من بندهای عزیز کرده ی خدا هستم که خداوند من رو به راه درست هدایت کرده انقدر خوشهالم که باورم در مورد خدا عوض شده که واقعا نمیدونم چطوری ازش سپاسگزاری کنم استاد عزیزم ازت سپاسگزارم دوستان عزیزم از شما هم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1040 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین

    و دوستان عزیزم

    روز چهاردهم

    ما خالق شرایط خود هستیم

    یادمه اوایل که با این مباحث آشنا شدم چقدر نسبت به این جمله مقاومت داشتم و فک میکردم کفر اگه اینو باور کنم

    ما یه خالق داریم اونم خداست یعنی چی که ما خالق شرایط خودمونیم سرنوشت ما از قبل تعیین شده وما باید شرایطی که توش هستیم رو بپذیریم ولی باور محدود کننده ی دیگه که نمیزاشت این جمله رو درک کنم اما یواش یواش که پیش رفتم بیشتر درک کردم وقتی تو کتاب ها می‌خواندیم که انسان تفاوتش با دیگران موجودات اینه که قدرت انتخاب داره قدرت تفکر داره درکم بهتر میشد

    وقتی می‌دیدم خدا توی قرآنش گفت فتبارک الحسن الخالقین ایمانم به این جمله بیشتر میشد

    اره من خالق شرایط خودم هستم این قدرت تفکر و تخیل و احساس الکی توی وجودم نیس همون‌طور که خدا میگه این جهان رو به بازیچه نیافریدیم

    تا قبل این موضوع ها فک میکردم من به این دنیا اومدم تا عذاب بکشم و هر چی بیشتر اینجا عذاب بکشم اون دنیا میرم بهشت ولی غافل از اینکه اینجا لذت میبرم اونور شرایط بدتر

    پس من که خدا بهم این قدرت رو داده چرا ازش استفاده نکنم ،من اگر خودمو باور کنم در واقع خدا رو باور کردم فقط کافیه ایمانم رو نشون بدم اونوقت خدا به هر خواسته ی من میگه موجود شو

    من فک میکردم باید شرایط رو قبول کنم ولی با گوش کردن این فایل به درک از این قوانین اضافه شد و فهمیدم که شرایط رو خودم باید اونجوری که میخام بسازم محدودیت ها رو قبول نکنم

    من هنوز خیلی مقاومت نسبت به مهاجرت دارم و باید رو خودم کار کنم و می‌دونم خدای مهربونم تو این مسیر هدایتم می‌کنه همون‌طور که تو خواسته های قبلی جوری که به ذهن خودمم نمی‌رسید هدایت کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1769 روز

    بنام او

    قدرتی ک مراخلق کرد، این قدرت را ب من داد تا زندگی ام را خودم بسازم

    سلااام سلاااام ب تک تک اعضای خانواده ی عزیزم، مریم نازنین و استاد استادهااا

    روز 14سفرنامه

    خیلی خوشحالم و خداروشکر میکنم بابت این روندی ک شروع کردم

    امروز متوجه ی سری تغییرات شدم درمورد خودم

    اینکه من قبلا ک کسی می اومد خونه مون، وقتایی ک بیخبر وسرزده بود

    و من آرایش نداشتم، (ن آرایش آنچنانی منظورم از آرایش ی رژ ملایم و ی خط چشم ک با سرمه هست)

    حسم بد میشد، ی فکری می اومد تو ذهنم ک اصن خودم خوشگل نیستم با آرایشه ک زیبا میشم

    و این فکر حس منو بد میکرد نمیتونستم تو لحظه باشم و ب چیز بهتری فک کنم

    و الان 14روزه ک حتی دیگه اون ی کم آرایشم انجام نمیدم

    دیشب عمه جان وشوهر ودخترش اومدن خونه مون و اونم سرزده

    و من هیچ ارایشی نداشتم رو پوستم، چقد حس خوبی داشتم

    و خودم و ارزشمند و زیبا حس میکردم

    اتفاقا برعکس همیشه کلی هم بهم خوش گذشت

    عصری خودمو تو آینه نگاه میکردم

    حس کردم زیباتر شدم

    چون قبلا ک توآینه نگاه میکردم خودمو بدون آرایش، حس میکردم خیلی بی روح و رنگ پریده هستم

    ولی اینبار فرق داشت حسم متفاوت و زیبا بود

    چون خود خود خودم بودم

    همونجوری ک خدا صورتم و زیبا خلق کرده بدون هیچ عوامل بیرونی

    امروز صبح هدایت شدم بکامنت هاب فایل قبلی سفرنامه

    ک دیشب نتونستم بخونم

    چقد کامنت ها فوق العاده بود خداروشکر کامنت برتر دوم بود فک کنم درمورد دلسوزی بیجا نوشته بودن اینکه دوسال بعد ازدواجشون خونه خریده بودن

    و بعد فک میکردن ک انصاف نیست ک خیلی ها 10ساله ازدواج کردن هنوز صاحب خونه نشدن

    و چقد خوب میشد اگه بقیه هم خونه میداشتن حالا ما جوونیم وقت داریم ولی اونا سنی ازشون گذشته خونه داشتن حق ما نیست حق اوناست

    ک گویا بعد ی مدت خونه شونو از, دست میدن همین بنده خدا

    چرا چون دلسوزی بیجا کرده بودن

    چوت خودشونو لایق ندوستن

    ب عدالت خدا شک کرده بودن

    من این کامنتو ک خوندم متوجه باورها وافکار محدود کننده خودم افتادم

    چند سال پیش ک من ی خاستگارداشتم ،ک خیلی زود همه چی جدی شد و میخواستیم دیگه نامزد کنیم

    (من دوتا خواهر از خودم بزرگتر داشتم) و هی تو ذهنم این فکر میومد ک حق اوناست ک ازدواج کنن من کوچیکترم

    درست نیست و ناراحت بودم از این موضوع ک اونا غصه نخورن

    گناه دارن

    و حتی تو شب نامزدیم حواسم بود بهشون و اصلا نتونستم لذت ببرم از شب نامزدیم ک بهترین شب زندگی هر دختری هست

    خلاصه بخاطر حس دلسوزی

    وعدم احساس لیاقت

    و فرکانسی ک فرستادم

    نامزدی ما یک هفته طول نکشید و بهم خورد ک البته ابن خودش یک تضاد بود برام

    و خداروشکر میکنم بابتش ک منو با این مسیر آشنا کرد

    پس من با افکار و باورهام میتونم زندگیمو بسازم

    خداروشکر میکنم بابت فهمیدن این ترمزها وهدایتم بهش

    امروز هدایت شدم ب باورهایی ک از خدا درخواست کرده بودم

    باورهای قدرتمند کننده و هدایت شدم ب ی فایل فوق العاده و کامنت های فوق العاده درمورد ثروت و ترمز های ثروت خداروشکر

    و ی موضوع مهمی و متوجه شدم

    اینکه خداوند یک سیستمه ک فقط ب فرکانس هایی ک من میفرستم پاسخ میده وهیچ احساسی نداره

    اگه من فرکانس فراوانی بفرستم ثروت و نعمت وارد زندگیم میشه

    اگه فرکانس فقر بفرستم، ب مدار فقر و بی پولی هدایت میشم

    عاشقتونمممم

    م

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    فرزانه در مسیر آگاهی گفته:
    مدت عضویت: 1271 روز

    رد پای من در روز چهاردهم سفرنامه

    ما خالق شرایط خودمان هستیم

    سلام به استاد سراسر عشق و مریم خانوم عزیز

    استاد واقعا من بینهایت لذت میبرم از توحید شما و همیشه سعی کردم کمی شبیه تر به شما با مسائل برخورد کنم و از زاویه نگاه روحم به چالش ها نگاه کنم.

    من دیروزو دیشبم با حال بد و سردرد شدید گذشت و نجواهای شیطان که مدام توی گوشم و ذهنم منو بی تاب کرده بود فایل روز یازدهم سفرنامه یادم بود که کار شیطان نجواهایی هستش که ما رو غمگین کنه با اینکه خیلیییی سخت بود حس میکردم قدرتش از من خیلی بیشتره ولی سریع موقعیتمو عوض کردم و مدام با صدای بلند شروع کردم به صحبت کردن از خواسته هام و چیزایی ک توی زندگیم دارمو واسشون شکرگزارم…

    هرچقدر من تندتر می‌گفتم اون نجوا بلندتر میشد کمی حالم بهتر شد و اون نجوا بااینکه هنوز بود ولی سعی کردم بهش توجه نکنم کاغذ برداشتم و شروع کردم ب نوشتن هرانچه باعث شادی من توی زندگیمه،بعد مجدد خواسته هامو نوشتم و همینجوری ادامه دادم در نهایت اون نجواها خیلیییی ضعیف شد اونقد ک باید تمرکز میکردم ک می‌شنیدم، درسته که نتونستم سردردمو کنترل کنم و مجبور شدم امپول مسکن بزنم ولی خوشحال بودم که حداقل تونستم کمی بهتر از همیشه عمل کنم و موفق شدم نجواهای شیطانو تقریبا ازبین ببرم

    دیروز بااینکه حالم بد بود اومدم فایل سیزدهم سفرنامه رو دیدم ولی نتونستم کامنت بزارم ولی همین تعهدی که بخودم دادم که هرروز یک قدم برای اگاهی و رشد خودم بردارم،همین ترسی که سعی میکنم تا جایی که میتونم تبدیل ب ایمانش کنم رو دوست دارم و بابتش هزاران بار از خداوندی که ب این سفرنامه هدایتم کرد و از شما استاد جانم و مریم نازنین که این ایده رو استارت زدن سپاسگزارم

    من تونستم شرایطمو بهتر کنم تونستم توی اون شرایط بد و در ترس نمونم و اونو همون‌جوری که دوس دارم تغییر بدم هرچقدر کم ولی باز هم برای من نشونه است که افسانه به سمت انسان بهتری بودن هدایت شدی و ذره ذره داری تغییر می‌کنی.

    در پناه الله یکتا شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سماء گفته:
    مدت عضویت: 3528 روز

    بنام خداوند بی نهایت زیبایی

    سلام دوستای خوبم

    روز چهاردهم سفر عشق

    خیلی جالبه…یکی داشت بهم میگفت شرایط همینه و باید بپذیریم و من اعصابم خورد شد عصبانی شده بودم و دایم غر زدم که چرا باید این شرایط رو تحمل کنم. یکم که اروم شدم اومدم سراغ فایل های روز شمارم و این فایل بود

    وای که بی نهایت بود بی نهایت زیبایی..هیچی قشنگتر از این نبود که اگر اجداد ما میخواستن بترسن و ایمانشون ضعیف بود الان ما هیچکدوم این امکانات رو نداشتیم. حتی اگر دوره قبلی زندگی یعنی زمان مادربزرگامونو نگاه کنیم میبینیم چقدر زندگی ما راحتتر شده و این فقط بخاطر اینه پدر و مادر ماها نخواستن مثل پدر مادراشون زندگی کنن پس زندگی ماها پیشرفته تر شده چون نخواستن به چیزی که دارن قانع باشن. منم نمیخوام قانع باشم من دست خداوند روی زمین هستم برای گسترش جهان و برنامه خداوند گسترش و پیشرفت جهان هست و من یه اهرمی از این برنامه هستم پس باید برای پیشرفت برنامه ریزی کنم و ایمکان داشته باشم که خداوند حامی و هدایتگر من هست و منو یاری ممیکنه تا به خواسته هام برسم من نمیخوام محدودیت داشته باشم من میدونم خداوند توانایی تغییر شرایط رو در من افریده و برای بهبود شرایط از من مشتاقتره و در این مسیر منو به بهترین شکل هدایت میکنه. من ایمان دارم که خداوند میخواد من به زندگی دلخواهم برسم پس برای رسیدن به این زندگی ایدهها افراد و هر چیزی که نیاز دارم رو برام قرار میده تا من اونچیزی که دوست دارم رو تجربه کنم. بقول استاد این وعده خداوند است و چه کسی وفادارتر از خداوند به وعده ی خویش است؟

    خدایا ازت ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: