https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/04/abasmanesh140.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-04-30 10:02:172024-03-06 07:45:26سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 140
177نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چهار روز که دارم میبینم فقط گوشه ای از زیبایی و فروانی رو در این جهان هستی
استاد از فراوانی و نمود های اون و کانون توجه داشت صحبت میکرد من این چهار روز که دارم فایل میبینم ی اتفاقاتی برام رخ داده چقد زیبا چقد راحت و چقد روان مشتری ها من پیدا میکنن تماس میگیرن و به راحتی ارتباط برقرار میکنم و کار و کسب من چه رونقی پیدا کرده الله اکبر
قانون خداوند بدون تغییر همینه خدا داره همجوره کارهایم انجام میده
ی تمومش رو بگم که امروز پنج صبح همسر من میخواست بره تهران بلیط اشتباه گرفته بود
همین که رسیدم ترمینال سریع ی اتوبوس در حال حرکت بود ی نفر جا داشت رو سریع اومی کردم در پنج دقیقه همه چی تموم شد اونم بهترین شرکت مسافری بخدا که صد بار خداروشکر کردم برای این اتفاق اینا اتفاقی نیست اینا بخاطر کانون توجه منه
که قانون خداوند هم بدون تغییر و تو به هرچیزی توجه کنی به همون سمت هدایت میشوی
نمود فراوانی تو زندگی من داره ریشه میزنه به واسطه همین دیدن و توجه کردن بهش
الله الکبر از این کشتی واقعا الله اکبر هر کس ندونه فکر میکنم هتل نه بابا این ی کشتی در حال حرکته
از کشتی استاد جان پیدا شدی ی حالی شدم گفتم کاش پیدا نشی بازم بگردیم از بس که خوش گذشت
خداروشکر چه لباسهایی خریده بودین خوشگل و راحت کیف کردم هم نوش جون خودت هم خانم شایسته
چه میکنه این کانون توجه الهی شکرت خدای من
خدایا شکرت واقعا شکر ی انرژی تو وجودم جاری شده از این کانون توجه که فقط دارم لذت میبرم الهی شکر
خیلی دوس دارم فقط بگم از این همه زیبایی طبیعت این جزایری که شما رفتی استاد از تمیزی خیابونا واقعا جادویی بود و دیوانه کننده
الله اکبر یا رب العالمین الله اکبر
الله الکبر از این آرامشی که تو وجود من جاری شده
واقعا جادویی خداوند مهربان شکرت
استاد جانم مرسی برای این سریال زیبا و بینظیر
انشالله دوره جدید که اومده روی سایت رو با قلبم بخرم و کیف کنم از این همه آگاهی و کیف کنم و هم مدار بشم با این جریان عشق و الهی و ثروت و نعمت
خدایا شکرت این بخاطر نشانه ای از کارکرد من از آگاهی های دوازده قدم بود که چونکه رو یکی از قایل های تجسم سازی دوازده قدم کار کردم و دیروز هدایت شدم کنار پسر خاله ام بهم گفت بیا مهاجرت کنیم به کشور ایسلند کشور خوب و مردم خوبی داره منم گفتم به امیدخدا هرزمان بتونیم چرا که نه خیلی هم خوب هرچه هدایت خدا خواست همون میشه و وقتی هم دیدم هلی کوپتر بلند شد و رو اون تابلو نوشته اسلند هلی کوپتر همون لحظه این احساس رو کردم که این تصویر نشانه خواسته های منه
و یکی دیگه از نشانه های تمریناتم در تجسم سازی امروز اینه که ظهری تو خواسته هایی که تو دفترم نوشتم یکیش نوشتن پژو 206 سفید بود که همین سرشب یکی از پسرخاله هام اومد بهم گفت بیا ماشین مارو یه نگاه بنداز ببین عیبش چیه که همونجا حرف از ماشین شد یهو اون گفت فلانی یه 206 سفید صفرکیلومتر خریده گفتم جدی و همون موقع خداروشکر کردم و گفتم ببین داره خواسته ها من بسمتم میاد و باورهای من داره کار میکنه
و اینکه خداوند قسم به قلم خورده واقعا هم همینه فقط نیازمنده که ما همیشه رو این موضوع کار کنیم و فقط یه بار یا دوبار ننویسیم بلکه هرروز بنویسیم و سعی کنیم با توجه و احساس خوبی باشه تا بصورت واقعی هم ما رو آروم آروم بسمت خواسته ها و اهدافمون هدایت کنه،،
من که بیشتر اوقات با نوشتن حالم خیلی عالی میشه و احساس میکنم قلبم داره مثل غنچه میشکفه🌺🤗🥰😘🕺
دوستان عزیز هرچی که از خدا میخواهید بنویسید مهم نیست که چقدر بزرگ یا کوچک باشند مهم اینکه فقط بنویسید و باهاشون زندگی کنید و اینگونه واقعا زندگی لذتبخشتری خواهید داشت،
خب یکی دیگه از نشانه های امروز که نوشتم از خواسته هام
ظهری تو دفترم نوشتم خدایا من همچین همسری با همچین ویژگی هایی میخوام و من فقط همینارو میدونم دیگه بقیه اش رو خودت میدونی که چگونه برام رقم بخوره راه و روشش دست تو هست من هیچی نمیدونم و تسلیمم فقط تو میدونی که چطور و از کجا و چه فردی بیاد تو زندگیم
سرشب یکی از اقوام باهام تماس گرفت و یه مکالمه ای با هم داشتیم در همین مورد تا همین حد اما مهم اینه که احساسش برا من از نشانه های هدایتی بود،
خدای من چقدر زود این قدرت ذهن شروع به کار کردن میکنه،،
مانند همینکه استاد شما نشستی تو این قسمت رستوران و میگی شما اگه حتی در حال رانندگی هم که باشید و نگاهتون بره یه سمت خاص ناخودآگاه فرمون ماشین هم میره به همون سمت خب این قانون تو همه چیز داره خودشو نشون میده که دستور از فرمانده اصلی به هر طرف که بره ناخودآگاه بقیه اعضا و عملکرد هم به همون سمت میره
واقعا کنترل ذهن کار راحتی نیست و به همین دلیلم هرکسی حاضر به کار کردن روش نیست و ازش کار نمیکشه و به همین دلیل هم در نهایت اکثر انسان ها اون زندگی و خوشبختی دلخواه رو ندارند
اما خبر خوب اینجاست وقتی که با روندتکامل رو ذهن کار بشه لذتبخشترین کار دنیا هم همینکاره،
«کنترل ذهن»
استاد وقتی شما میگی من همیشه از کسب و کارهای ثروتمند دیدن میکنم تا همیشه باورهام قوی و تقویت بشه برا اینکه ذهنم فراوانی رو باور کنه
من یاد خودم افتادم که خدایاشکرت منی که گذشته ها شاید از ثروتمند شدن یا موفقیت بعضی ها یه خورده حالم بد میشد البته بعضی وقتها اینجور میشدم اما چرا الان اینجور نیستم به این دلیله که من همیشه میخواهم با تمام وجودم به موفقیتهای دیگران نگاه کنم برا تقویت ذهنم و باورهای فراوانیم و به همین دلیل هم یه عالمه از باورهای حسادت در من از بین رفته و از بین رفتن این باورها هم از زوایای مختلف باید درستشون کرد،
مثلا صحبت از همین توجه به زیبایی ها یا برعکسش شد
چندوقت پیش یکی از آدمهای موفق یه عکس از خودش و همسرش گذاشته بود تو اینستا که خیلی ها زیرش نوشته بودن چرا خانمت حجابشو رعایت نکرده بعد اون بنده خدا گفت شما این همه زیبایی اینجا از طبیعت از عکس های عاشقانه منو همسرم و گل و گیاه رو ندیدین فقط همین عدم حجاب رو دیدین
آره واقعا خود منم خیلی هارو ذیدم که خیلی اوقات زیبایی هارو نمیبینند اما نازیبایی هارو خیلی زود میبینند و همچنین برعکسش یسری هارو هم میبینم که در هر مکان و موقعیتی میتونند نکات زیبا و لذتبخش رو پیدا کنند و من همیشه دوست دارم با همچین افرادی ارتباط داشته باشم که فقط از زیبایی ها و نکات لذتبخش حرف بزنند،،
واقعا همه چیز بستگی به نوع نگرش و زاویه دید داره
اینکه هلی کوپتر برا امروز گیرتون نیومد یسری نکات باارزش و مثبت داره
اینکه ببین این داره باورها و قانون فراوانی رو نشون میده
حالا برعکسش کشتی خلوته اینه که خداوند ما رو هدایت کرده تا در خلوتی راحتی و لذت بیشتری رو تجربه کنیم،،
⛰️🏞️ وقتی چشمم افتاد به اون کوه های پوشیده از گیاهان و سرسبزی انگار یه لحظه احساس کردم خدا میخواد یه حرفهای مهم از بهشت و سعادتمندی رو بهم بگه اصلا یه احساس عجیبی ست که فقط هرکسی خودش میفهمه وگرنه یه چیزی که بشه توضیحش داد نیست،،
خلاصه این درس ها تمومی نداره من به اندازه ای که یادم اومد نوشتم و همیشه آرزو میکنم که کامنتم به بقیه هم کمک کننده باشه از هر لحاظی چونکه خودم از کامنتهای بسیار مفید استفاده های بسیار خوب میبرم🥰😘🥰🤗
آقاااا.. عجب خوووشگله این جزیره ی کوآیی! رفتم سرچ کردم دیدم نیک نیمش garden island هست!
به به چقدر هم زیباااااست! چقدر زیباست! خدایااا چی ساختی!
چقدر لباس های قشنگی خریدین! خیلی خوشگلن! چقدر شورتک و شلوارکاتونو دوست داشتم! خیلی عالی و خوشگل بودن مبااارکه.
چقدر خوشم اومد و جالب بود که یه سری از ایالت ها کلااا پلاستیک نمیدن و فقط بگ کارتونی که اونم پولیه باز. تو ایران فقط بعضی از مردم خودشون رعایت میکنند و ساک خرید پایدار میخرند. هنوز اونقدر همه گیر نشده که مثلا کل فروشگاه ها همراه بشن.
چه آگاهی های خوبی رو مرور کردید. چقدر هم واقعا فراوانی مشتری و رونق کسب و کار هست اونجا! قیمتشون بالا بود اما صاحبان اون کسب و کارهام انقدر باورهای قوی ای داشتند که همچنان کلی خدماتشون طرفدار و خواستار داره به طوری که بعضیاشونو باید از چندین هفته یا چندین ماه قبل رزرو کرد! خدا رو شکر واقعا! فراوانی پوله.
چقدر این جمله عالی بود: شما به سمتی هدایت میشوی، که به آن توجه میکنی!
میخوام از خودم چندتا مثال بگم: من با اینکه تهران بودم اما همش سعی میکردم به تمیزی هوا توجه کنم و الان چند هفته ای هست که به دلایلی اومدم مشهد که هواش تمیز تره و من با حس بهتری میتونم توش ورزش کنم. موقع خرید میگفتم من همیشه بهترین جنس ها با بهترین قیمت ها نصیبم میشه و تو همون تهران، تو پاساژ های گرون ترین محله هام به کلی فروشگاه با قیمت های مناسب برخورد میکردم! دیگه مشهد هم باز ازین لحاظ بهتره.
دیگه اینکه توی تهران زیاد پیش میومد که احساس تنهایی کنم اما غر نمیزدم و توجهم رو روی تنهایی نمیذاشتم و الان اینجا کلی ادم دور و برم هست و هر وقت بخوام میتونم با آدمایی که دوست دارم وقت بگذرونم! تازه اونان که هی اصرار میکنند و منم که وقت ندارم یا ترجیح میدم به کارهای شخصی خودم بپردازم.
یا مثلا بارها شده وقتی توجهم رو روی یک موضوع خاص میذارم همش دور و برم از همون مورد میبینم. تو موارد کوچیک که خیلی خیلی زیاد هروز برام اتفاق میفته.
و اینجوری میشه که فکت های دنیای ما شکل میگیره دیگه.. من سعی کردم به اون چیزی که خودم دوست دارم توجه کنم و الان همون چیزی که خودم دوست داشتم فکت دنیای من شده و همش همونو میبینم نه چیزی که بقیه به عنوان فکت میشناسن!
همین مهاجرت و نقل مکان من به اینجا در نظر خیلی ها پسرفته. چون تو ذهنشون اینه که من از تهران اومدم یه شهرستان. اما مشهد هم شهر بزرگ و با امکاناتیه و من هیچوقت انتخاب نمیکنم که اونجوری منفی به این موضوع نگاه کنم و نمیذارم که برم توی نقش قربانی. به قول استاد، من هرر جایی برم، ذهنم و باورهام رو هم با خودم میبرم. هیچوقت هم هیچ جا بد مطلق یا خوب مطلق نیست. این زاویه ی دید ماست که تو چشممون مزیت های یک جا یا معایب اون رو برامون بولد میکنه. تو یک سری موارد تهران رو ترجیح میدم و یک سری موارد هم اینجا به نظرم بهتره. کی میدونه که خداوند چه برنامه های فوق العاده ای رو برام اینجا در نظر گرفته.. منم ناشکری نمیکنم و سعی میکنم اینجا هم خودم بهترین اتفاقات رو برای خودم رقم بزنم و کلی موفقیت کسب کنم.
در مورد توجه به تصادف ها، منم خیلی خوب از پسش براومدم. قبول هم دارم که خیلی جلب توجه میکنه و دیدن و سر در اوردن ازش هیجان داره، اما تصادف که هیچی، من حتی آژیر امبولانس هم میشنوم برنمیگردم. چیز خاصی نداره ها ولی من همینم دوست ندارم که آمبولانس بیشتری ببینم.
هفت روز سفرمون با کروز هم تموم شد:) عاالی بود و خیلی خوش گذشتتت :)
سلام به شما استاد نازنین و خانم شایسته و همه ی دوستان
سلامی با طعم برف و سرما :)
برفی که مثل برف شادی روی سرم میبارید امروز صبح و حس فوق العاده ای از شادی و سپاس گزاری در من به وجود آورده بود
بریم سراغ زیبایی ها
فایل سفر به دور آمریکا | قسمت 140
آسمون آفتابی و ابرهایی که زیباترش کردن
کوه ها و تپه های پوشیده از گیاهان سرسبز
دریایی که آرام گرفته و قایق های فراوانی که هست
وارد خود منظره شدیم :)
سرسبزی و شادابی گیاهان و نوری که از خورشید تابان می تابد بهشون
یه عالمه ویلا که توی این بهشت زیبا ساخته شدن
و صدای خش خش بادی که خداوند می فرستد و به وسیله ی آن ابر ها را جا به جا می کند
چمن ها چقد یکدست کوتاه شده بودن
وارد اتاق شدیم
اپل واچ استاد و امکاناتی که داره و این که چقدر میتونه مفید باشه
آزادی مالی که امکان میده تا هر آنچه که می خواهی و هر تعداد دوست داری خرید کنی
چه لباس های رنگارنگ و زیبایی
من عاشق لباس های طرح هاوایی هستم و رنگ های شاد و گرمی که دارن
خانم خدمتکاری که متعهد و مسئولیت پذیره و کارش رو درست و دقیق انجام میده و با چاشنی خلاقیت کارش رو هم برای خودش هم برای مسافر لذتبخش می کنه
میریم به بیرون از کابین ، به تماشای غروب تماشایی خورشید
صحنه ای که من بینهایت دوسش دارم
و مطمئنم که استاد ، چیزی که شما دیدید از چیزی که دوربین گرفته بار ها زیباتر بوده
آخرین پرتو های خورشید که از لابهلای ابر ها دیده میشه!
میریم به فرودگاه هلیکوپتر ها
پیراهن خوشگل و خوشرنگ استادِ خوش لباس :)
چه هلیکوپتر زیبایی بود که پروازش رو شروع کرد
باید سعی کنیم دیدگاهِ الخیر فی ما وقع رو در خودمون بیشتر و بهتر بهش بپردازیم ، حتما خدا پلن بهتری داشته برامون که اون چیزی که خودمون فک می کردیم برامون خوبه کنسل میشه .
برگشتیم به کشتی و رستوران
چه رنگارنگ ، تمیز و زیباست رستوران
و موسیقی که یک زیرصدای خوب بود برای فایل
میریم سراغ قانون
هر چه که بهش توجه می کنیم وارد زندگی مون میشه
زیبایی ، زیبایی میاره و زشتی ، زشتی رو
پول ، پول میاره و فقر ، فقر رو
پاکی ، پاکی رو میاره و ناپاکی ، ناپاکی رو …
واقعیت اینِ که دنیای ما به قول استاد ، دو قطبیست و از هر چیز دو نوع وجود داره
هم زیبایی هست هم زشتی
نمی تونیم تعیین کنیم زشتی ها بیشتر از زیبایی ها هستن یا برعکسش چون هر کسی با دید خودش به زندگی
نگاه می کنه و با توجه به این که روی چی تمرکز می کنه اون ها براش بزرگ تر و بیشتر میشن
الویت ذهن ما برای انتخاب بین باور کردن کمبود یا فراوانی (اگه روی ذهن مون کار نکرده باشیم ) حتما کمبود خواهد بود
یعنی مثلا در موقعیتی که یه حرکتی میخوایم بزنیم ، به جای تمرکز بر فرصت ها ، تمرکزش رو میذاره رو موانع .
همیشه سوالش اینه که اگه فلان چیز کافی نبود چی ؟ اگه نشد چی ؟ شایدم طبیعی باشه چون اون دنبال اینه که خطرات رو از ما دور کنه و در مواجه با یه موقعیت جدید اول نکات منفی و موانع به روی کار میان و دیده میشن چون ذهن ما دنبال راحتی و آسایش هست و با کوچکترین مانع ها منصرف میشه
همانطور که استاد به زیبایی گفت ، باید با نشون دادن فکت ها و فراوانی ها بهش اثبات بشه که فراوانی هم هست
هم کمبود هست هم فراوانی
باید ذهن با مثال ها و فکت ها قانع بشه که از هر چیزی نه تنها کم نیست ، بلکه بسیار زیاده
هر چند که کار سختیه
ذهن هیچ وقت کم نمیاره و نجوا می کنه ولی باید ادامه بدیم و به میزانی که روش کار کنیم نتیجه خواهیم دید .
بررسی مثال های استاد
چه مثالی از این زیباتر برای فراوانی مشتری که کسب و کار هایی هستند که به جای این که اونا دنبال مشتری باشن ، مشتری دنبال اوناست و می خواد از خدمات شون استفاده کنه . همین که اونا نگران اومدن مشتری نباشن چقدر زیاد به پیشرفت شون کمک می کنه چون می تونن روی بهتر کردن خدمات تمرکز کنن تا پیدا کردن مشتری .
تحسین می کنم خانم شایسته رو بابت این که توانایی اعراض از ناخواسته رو در خودشون به بهترین شکل پرورش دادن و امیدوارم منم بتونم
امیدوارم به این آگاهی ها عمل کنم که اگر این گفته ها عملی نشه هیچ فایده ای نخواهد داشت جز یه سری دانسته که در ذهن بشینه و نتیجه ای در پی نداشته باشه
امیدوارم همگی از آگاهی به ایمان ، یقین و باور برسیم و از ایمان به عمل که هر سه عاملِ آگاهی ، ایمان ، عمل هستند که نتیجه رو رقم میزنن .
و این صحبت رو با یه ویو ابدی و آرامش بخشِ دریا به پایان میبریم :)
قدرت اراده انسان (که خداوند بهش بخشید و دریا ها رو رام اون کرده … ) چقدر زیاده که می تونه همچین عظمتی رو با این همه امکانات روی آب به حرکت در بیاره
این هم باز یه زنگ بودی در ذهن من که هر چیزی امکان پذیره چون خدای ما بر هر کاری تواناست و از روح خودش در ما دمیده و به ما هم توانایی خلق کردن رو داده
هتل هم انقد اتاق نداره :)
چقد تمیز بود راهرو و کف پوش زیبایی داشت ، همینطور فرودگاه
در نهایت ، استاد سپاسگزارم ازتون که این زیبایی ها و آگاهی ها رو با ما به اشتراک میذارید
خداروشکر بابت وجود شما ،
بابت این همه زیبایی که اگه تمرکز کنیم همه جا و در هر موقعیتی هستند
وقتی که شما همون اول فایل شروع کردید و از زیبایی ها گفتید، پیش خودم گفتم روژینا، تو الان دوست داشتی به چنین جایی سفر کنی توی تعطیلات تابستانی پیش رو؟
شاید عجیب باشه ولی جوابم به خودم نه بود!
چرا؟
چون میدونم اگه با مدار الان و این میزان از توانایی ام برای تشخیص و تمرکز بر نکات مثبت برم، مطمئنم حتی یک دهم درصد لذتی که شما استاد و خانم شایسته بردید رو نمیبرم.
چون آمادش نیستم.
آمادگی من الان در حد همین زندگی ایه که الان دارم. و گنجایش فهم زیبایی های همین لول رو دارم. اونم تازه نه همه رو!
پس ببین چقدر زیبایی هست…
نکته بعدی
یه موضوعی توی بطن وجود من هست که لذت بردن رو مساوی با وقت تلف کردن میدونه. و این خیلی ناخودآگاه درون من کدگذاری شده.
و در کنارش هم ته ته همین وجود تمرکز بر نکات مثبت رو کار احمقانه ای میدونه.
چرا؟
چون میگه: نه من اینجوری خودمو احمق فرض میکنم و سر خودمو شیره میمالم که بیام وسط یه موضوع یا اتفاق بد زیبایی دربیارم.
این موقعیت هم خیلی توی زندگیمون تکرار شده، یا حداقل برای من،
که یه اتفاق ناجالب درجریانه مثلا و بعد مثلا تو یا یه بچه ای یدفعه میاد میگه واااای فلان چیزو ببینین چقدر قشنگهههه و ری اکشنی که نود درصد موافع دریافت میکنه اینه که:
حالا تو هم وقت گیر آوردیا!!!
انگار مهمترین مسئله اینه که تمرکزه بمونه روی نکات منفی
در صورتی که این غیرطبیعی ترین روند برای یک زندگیه
و من به قول شما استاد عزیز بارها و بارها و بارها باید آگاهانه و به مرور با شور و اشتیاق با خودم تکرار کنم که روند طبیعی زندگی لذت بردن و تجربه همین اتفاقات فوق العادست
و مهم تر از همه میشود که هر روز و همیشه همه چیز خوب باشه
یه باور بد دیگه ای هم که من دارم اینه که انگار نمیشه دو تا روز خوب پشت سر هم داشته باشم:/
انگار اتفاقای خوب یک روز سهمیه بندی شدن و اگه یه روزی خیلیییییی روز کول و فوق العاده و محشری باشه، داشته از سهمیه اتفاقای خوب روزای قبل و بعدش استفاده میکرده…
خیلی مسخره بنظر میاد ولی واقعا من و شاید خیلیای دیگه با این باور دارن کرور کرور اتفاق فوق العاده و معجزه الهی رو از خودشون محروم میکنن…
این مصداق عینیِ جهالته…
——————————————
از زیبایی های این فایل هرچقدر بگم کم گفتم
از آسمان رگه رگه هنگام غروب
از سبزی درختان و پرپشتیشون
از این همه امکانات و نعمت موجود در کشتی
از صحبت های فوق العاده ی استاد که یک بار دیگه اهمیت تمرکز بر نکات مثبت رو یادآوری کردن به شکلی عالی، کامل و جامع
خانم شایسته و استاد عزیز از سخاوتتون بسیار سپاسگزارم که این همه زیبایی رو به رایگان برای ما به اشتراک گذاشتین با بالاترین کیفیت
دوست دارم خداوند هدایتم کنه که بتونم تعادل درستی بین انجام کارهام و بودن توی فضای سایت ایجاد کنم که با سرعت و بهینه ترین حالت ممکن پیش برم و تماااااام وجودم و تلاشم رو برای هدفم به خرج بدم.
وااای مریم جانم، چقدر عکستون زیبا بود.چقدر لباس هایی که برای خودتون خریدین و توی این سفر پوشیدین، نرم و قشنگ و خنکه. من اینجور لباسارو خیلی دوست دارم که آدم توش راحته راحته و سبکه و انگار احساس میکنی هیچی نپوشیدی! با طرح های زیباش که بسیار دلرباس و شمام که خوش اندام و زیبا، همیشه به شادی و دل خوش بپوشین عزیزم.
وااای استاااد، اینجا چه طبیعتی داره.بکر بکره. واقعا نمیشه زیبایی هاشو توصیف کرد. خدایا شکرت.
وقتی داشتم این فایلو میدیدم با خودم گفتم ای کاش استاد بیشتر واسمون از این زیبایی ها فیلم گذاشته بودند، مخصوصا با درون بچه. بعد با خودم گفتم ببین مهسا، انقدر اینجا زیباست که فقطط باید لذت ببری، نمیشه که دم به دقیقه گوشی دستت باشه. با خودم گفتم اگه تو هم بودی، همینکارو میکردی و فقط لذت میبردی. ازتون سپاسگزارم که همین زیبایی ها رو هم باهامون به اشتراک گذاشتین.
زیبایی های این جزیره ها، مثل برنامه کودکاییه که قبلا دیدیم. و حالا داریم میبینیم که اینا توی جهان هست. حالا فیلمای مستند این جزیره ها توی یوتیوبم هست که هم برای تقویت زبان انگلیسی خوبه و هم توجه به زیبایی هاست؛ ولی فایلایی که شما اماده میکنید یه چیز دیگه اس. چون هر کسی از زاویه دید خودش زیبایی هارو میبینه.💓
استاد، زیبایی ها و امکانات این کشتی منو دیوانه کرده. چقددرر مجهز. چقدر تمیز. چقدر آدمای خوب.
همیشه با خودم میگم، ببین مهسا، اونی که تجربه ی این همه زیبایی و تمیزی رو داره، اونی که تجربه ی سفر با کشتی و هواپیمای فرست کلس و اتوبوس آر وی داره و ماشین های خفن سوار میشه، لباسای مارک میپوشه و خیلی خیلی خیلی چیزای دیگه که جزو خواسته های منه، اینننن آدم ، در وهله ی اول آدم خوبی بوده که ثروتمند شده که حالا داره اینارو تجربه میکنه. همیشه به خودم میگم هررر کسسییی که به یه موفقیتی رسیده آدم خوبی بوده که تونسته به اون موفقیت برسه و واقعا هم همینه. استاد، عاشق اون تیکه ی صحبتاتون شدم که در مورد قانون بود. چقددرر لذت میبرم وقتی در مورد قانون صحبت میکنید. چندین و چندبار اون یه تیکه رو دیدم. خب، حالا چرا یه آدم خوب به این نعمت ها دسترسی داره؟ چون از قانون خداوند استفاده کرده. چون ذهنشو کنترل کرده. چون از قانون استفاده کرده، آدم خوبی شده دیگه. استاد، خیلی حرفا باهاتون دارم. نمیدونم از کجا بگم. استاد، من چند سال پیش که کتاب راز رو خوندم( اونم بخاطر اینکه توی ایران ترند شده بود کتاب خوندن، هر دفعه مردم رو یه چیزی جو میدن و میگن کتاب بخونید و فلان، و اینو نمیدونند که هر کتابیم نباید خوند چون کلی باور غلط داره مخصوصا رمان و داستان های افسانه ای و…) ، اون روز توی شبکه های اجتماعی من خیلی این کتاب رو میدیدم و کتاب چهار اثر فلورانس اسکاول شین. این دوتا رو خیلی میدیدم. رفتم و یه روز کتابارو خریدم. راز رو خوندم و هیچی نفهمیدم.فلورانس رو هم همینطور. فیلم رازم دیدم. باز هیچی نفهمیدم. و گفتم برو بابا، اینا چی میگن. اصلا قانون جذب چیه؟ فکر کیلو چند!. هیچی نفهمیدم و گذاشتمشون کنار و گفتم اینام توهم زدند. اصلا یعنی چی. فکر چیه. خیلی گیج شده بودم. بعد یه حسی بهم گفت: مهسا، انگار میخواد بگه به یه چیزی ایمان داشته باش. ایمان؟ یعنی چی ایمان؟ باور؟ یعنی ایمان به خدا؟ ایمان به چی؟ این داستان مال سال ۹۷ بود. و همیشه یه سری فیلما که میدیدم میگفتم عه، خدایا چرا عین اون اتفاق که تو فیلمه بود برای منم افتاد، عجیبه ها!! یعنی چی! به خدا، عییینن همون فیلما برا من اتفاق میفتاد. و نمیفهمیدم چرا. و اون فیلم دیدنا هم بخاطر بی هدفی ای بود که داشتم، وگرنه آدمی که هدف داره دنبال تی وی و سریال های مسخره نمیره. یا زندگی در بهشت میبینه یا فیلمای اموزشی با محتوای خوب که بهش کمک کنه.
خلاصه که گذشت و رسیدیم به سال ۹۹، و من با یه عالمه تضاد با شما آشنا شدم و اون موقع بود که واققععااا فهمیدم قانون چیه. استادم، چقددررر شما فصیح و شیوا و به زبان بسیار ساده قانون رو توضیح میدین. من اگه با شما آشما نشده بودم هیچ وقت قانون رو درک نمیکردم. همیشه به خدا میگفتم منو با استادی آشنا کن که بپذیرمش و بفههمم قانونت رو.
استاد من اگه اون فایل رویاهایت را باور داشته باش ، که ۲۶ مهر ۱۳۹۹ گذاشتین توی اینستاگرام تون رو ندیده بودم، هیچ وقت شما رو قبول نمیکردم. من دقیقا همون روز عضو سایت تون شدم.؟ چرا؟ چون قبلش اومده بودم تو سایت و قیمت دوره هاتونو دیدم فرار کردم!! گفتم نه بابا، این استاد عباسمنش به درد من نمیخوره.قیمت دوره هاش بالاست، من که نمیتونم بخرم. میرم دوره ی یه استاد دیگه رو میخرم که قیمتش پایین تره. واقعا استاد الان دارم میخندم به فکر اونروزم.!! ولی من با دیدن اون فایل و شرایط زندگی شما در بندر عباس، سریع اومدم و عضو سایت شدم و چرا شما رو قبول نمیکردم؟ چون میگفتم نه این استاد عباس منش باباش پولدار بوده، اونم بخاطر همین الان پولداره. ب خودم میگم اون فایل بخاطر این اون موقع ضبط شده که کسایی که مثل من بودند بدونند و باور کنند که میشه شرایط رو عوض و به ثروت بی نهایت زیاد رسید. از اون به بعد همیشه از صبح تا شب پای فایل های شما بودم. و بعدها فهمیدم وقتی مدارم بالا بره، همه ی دوره هارو میخرم. و الان میفهمم فایل های هدیه ی شما، هزاران هزار برابر عالی تر از دوره های پولی اون آقاییه(یه استاد دیگه) که من اون موقع ها میخواستم ازش بخرم.
برگردیم به قانون. چقدر حرفاتون شیرین بود استاد. تو به سمتی هدایت میشوی، که به آن توجه میکنی. کل داستان همینه. و احساس تو قطب نمای توست. و استاااددد، چقدر این قانون فراره. منی که این همه فایل های شما رو گوش دادم،این همه وقت گذاشتم، صبح و شبم و همه وقتم فایل های شما بود، مدت زیادی از آدما فاصله گرفتم و رفتم تو غار، این همه دارم رو باورام کار میکنم، این اواخرحدود یک ماه و نیم بود پرت شدم. گفتم چرا من اینجوری شدم؟ چرا ترس دارم؟ چرا احساسم بد شده؟ من که قبلا احساسم عالی بود. من چم شده؟؟
حالا میفهمم چرا چرا چراااااا شما میگین تا آخر عمرت باید رو باورات کار کنی. درست مثل روزه گرفتن.اعراض کنی. بابا این قانون فراره. شما هم قبلا گفتین استاد
چرا من پرت شدممم؟ استاد، من حدود دو ماه پیش، اینستاگرام رو جمع کرده بودم. بخاطر اموزش های استادم توی حرفه ی مورد علاقه ام رفتم که فایلای اموزشی اش رو ببینم. طوریکه خودمم حواسم نبود، کم کم دوباره کشیده شدم سمت اینستا. اوایل فقط فایلای اونو میدیدم و سریع میومدم بیرون. و اینم بگم من تو اینستام هییچچچ پیج منفی ای ندارم، همشون مثبتن و خوبا. اما کم کم با توجه به اکسپلور به جاهای دیگه کشیده شدم بدون اینکه خودم متوجه اش باشم. این چند وقت که حالم بود، و یه عالمه ترس داشتم، گفتم خدایا من که تا با فایل های استاد عباسمنش بودم حالم خوب بود، الان چرا اینجوری شدم؟ و خدا بهم گفت و فهمیدم بخاطر اینستاس. تازه میگم من پیجای مثبتو دنبال میکردم ولی ببینید وقتی یه حجمه ی زیادی از اطلاعات میره تو ذهنت، ذهن آشفته میشه. چرا واقعا یوتیوب و اینستاگرام رو اینجوری طراحی کردند؟ اونم هر چی رو دنبال کنی، بهت پیشنهاد میده. و واست میاره.درست مثل قانون خداوند. بعضیا میگن باید درست ازش استفاده کنی. ولی به نظر کامل باید بزاریمش کنار. چون مثل اتفاقی که واسه من افتاد میشه. چون کشیده میشی سمت چیزای دیگه. یه نفر بهم میگفت برای پیشرفت تو کارت باید یه پیج قوی داشته باشی و فعال باشی. ولی من اینو قبول ندارم. مگه قبلنا که این چیزا نبود، مردم چجوری کسب و کارشونو راه مینداختن. منم گفتم مثل استاد واسه خودم یه سایت میزنم. یا اگرم پیج درست کردم ادمین میگیرم، چون وااققععااا زندگی بدون اینستا واسم پر از آرامشه. خلاصه که استاد، بعدش اومدم خودمو سرزنش کنم و گفتم دختر تو چیییی یاد گرفتی از این همه فایلی که گوش دادی؟ هان؟ چی یاد گرفتی؟ بعدش خودمو آروم کردم و گفتم تو حق نداری خودتو سرزنش کنی. دوباره شروع کن. اشکالی نداره. و یادم افتاد که شما تو یکی از فایلا گفتین وقتی بخوای از مسیر دور بشی، بیدار میشی و میفهمی داری اشتباه میری. و خوشحالم که خدا بیدارم کرد. و به خودم گفتم ببین مهسا، همونجور که استاد میگه تو نباید بری تو غار و از آدما دور بشی. اینجوری به روابطت لطمه میخوره. اینکه هنر نیست. بله، فایل گوش دادن و رو باورها کار کردن خوبه، اما این هنره که تو وقتی تو جمعی هستی بتونی اعراض کنی و به چیزای ناجالب توجه نکنی. تو باید اینو تمرین کنی. وگرنه تو حالت عادی فایل گوش دادن که همه بلدن. خلاصه کلی با خودم حرف زدم. و گفتم اشکالی نداره، دوباره شروع کن. و واقعا از اینستاگرام حالم بهم میخوره، مخصوصا تو ایران که همه یا دارند تایید میگیرند از همدیگه، یا سرشون تو زندگی همه، یا همدیگرو قضاوت میکنند و خودشونو با بقیه مقایسه میکنند و نمیدونند با اینکارا چه بلایی دارند سر فرکانس هاشون میارن. حالا بماند که این افراد اصلا این مباحثو قبول ندارند. تو این فضا ذهن، ناخوداگاه قضاوت میکنه. چقدر شرک خفی هست. همه دنبال فالوور و لایک و شیر هستند. نمیدونند بابا تو بندگی خدارو بکن، مردم عاشقت میشن.خدا رزقتو میده. طبق گفته های شما توی فایل توحیدی قسمت ۵. خلاصه که استاد، گفتم خدایا چیکار کنم که هر روز این قانونو به خودم یاداوری کنم؟؟ گفت تمریناتو انجام بده، فایل های استاد رو گوش کن، اعراض کردن رو یاد بگیر و هر روز صبح اول وقت این چهار تا فایلو گوش بده. جهان مانند آینه عمل می کند، جهت دهی اگاهانه به کانون توجه، غذای روح، مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن. من باید هر لحظه حواسم به توجه ام و احساسم باشه. همین. حتی استاد، من تو فایل های شما اینو فهمیدم که اگه بدونید ورودیا چقدررر مهم اند، خیلیییی بیشتر مواظبید. مثلا اگه رو خمیر دندان نوشته ضد پوسیدگی و فلان و فلان، اینو نخون. اگه میری تو خیابون روی یه جایی نوشته سرطان و علائم کم خونی و فلان و فلان، اینو نخون. اگه آشغالی دیدی تو خیابون، رو تو برگردون. نگو اه، اینم شد کشور چقدر اینجا آخه کثیفه. و هزار تا موارد دیگه. برای ما ایرانیا که باید باور فراوانی رو تمرین کنیم تا ابد، برو مغازه ها و کسب و کارهای پر مشتری رو ببین. از نازیبایی ها اعراض کن که دیگه نبینی و نشنوی. تا ابد باید رو خودمون کار کنیم و تمرین کنیم و تمرین. و نزاریم چیزی مارو منحرف کنه. یادت باشه احساست قطب نمای توست. استاد، من یه برگه واسه خودم نوشتم که هروز چند بار میخونمش بعد این اتفاق که منحرف شدم، یه برگه ی مخصوص به خودم، که قانونو واسه خودم یاد آوری کنم. و این خیلی واسه من خوبه.
یادم باشه که هر لحظه مواظب کانون توجه ام باشه.
حواسم به گوش و چشم و زبان و تجسمم باشه.
راستی اینم بگم، شاید جالب باشه واسه بچه ها. من پارسال با تجسم ناآگاهانه ام باعث شدم گوشیم بسوزه. هارد گوشیم از بین رفت!! چرااااا؟؟ چون حدود یک ماه داشتم تجسم میکردم گوشیم توی برقه و آتیش گرفته. شاید خنده دار باشه. نمیدونم این فکر مسخره چرا همیشه میومد توی ذهنم، قطعا بخاطر یه ورودی ای بوده که قبلا وارد ناخوداگاهم شده بود.
بعدشم کلی غر زدم که خدایا چرا اینجوری شد.چرا من. و بعد از اینکه یه مدت خیلی خوب روی خودم کار کرده بودم، خدا اون تجسم ها رو بهم الهام کرد و گفت که خودت مقصر بودی و اون روز اشک ریختم. و کلی اتفاقای ناجالب دیگه که نااگاهانه خلق شون کرده بودم.
راستی استاد، من توی باورای ثروتم که کار میکنم اینو کار میکردم ( افراد موفق بسیاری، در سنین پایین به ثروت های زیادی دست پیدا می کنند. در هر سنی میتوان ثروتمند شد) این باور یکماهه به من ثابت شده و من دیشب اینو فهمیدم و مثل باد اون الگوها از ذهنم گذشتند و من گفتم خدایا چرا من تا حالا اینو متوجه نشده بودم. اشک ریختم که چقدر قانون دقیقه. و گفتم صبر داشته باش مهسا جونم، صبر داشته مهسای خوشگلم که تمام باورای زیبایی که داری میسازی ساخته میشن.صبر کن. و واسه خودم مثال درخت پسته و زردآلوی حیاط مون رو میزنم که آروم آروم طی این سال ها رشد کردند.(قانون تکامل) تکامل فرکانسی.
خیلی حرف زدم!! از همه جا گفتم. انشالله این صحبتا و این یاداوری ها واسه هممون و مخصوصا خودم یه تلنگری باشه.
خدایا شکرت بخاطر این کشتی زیبا، بخاطر این همه ثروت و نعمت. استاد ازتون ممنونم که که راهروهای کشتی رو نشون دادید. واقعا اگه کسی ندونه فکر میکنه اینجا راهروی هتله. چقدرم احساس خوبی داشتید.
سلام به استاد عزیز و هدایتگرم و به مریم جان زیبا و مهربان.
روز معلم رو به شما دو استاد عزیز و مهربانم تبریک میگم.بی نهایت خوشحالم که همراه شما از زیباییهای این سفر فوق العاده لذت میبرم.چقدر زیبایی چقدر فراوانی و چقدر حس خوب توی این سفر هست من عاشق سفر کردنم.از شما استاد خوبم سپاسگزارم که زیباییهای جهان را با ما به اشتراک میذارید تا ما هم لذت ببریم و خواسته هامون و بشناسیم و به یاد بیاریم.
انشاءا… همیشه سالم و سلامت در پناه خدای مهربان باشید.
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به استاد عزیزم، سلام به استادیار عزیزم و دوستان خوب و عزیزم
خدایا شکرت برای روز ششم
خدایا شکرت برای سوار بر عرشه این کشتی
خدایا شکرت برای دیدن این کشتی، این همه ثروث
خدایا شکرت برای جهانی که وفور و فراوانی در همه چی داره
خدایا شکرت برای دیدن این جزیره زیبا
خدایا شکرت برای بودن در کنار همسرم
خدایا شکرت برای ورزش کردن و سلامتی
ما حق انتخاب داریم که به چه چیزی توجه کنیم.
ما در هر لحظه با کانون توجه مون داریم انتخاب می کنیم.
مثال منحرف شدن فرمان و توجه به حاشیه جاده
شما به چیزی هدایت میشوی که به آن توجه میکنی.
(نقطه سر خط)(این قانونه) حالا شما هستی که تصمیم میگیری به چی توجه کنی…
من آگاهانه کانون توجه و تمرکزم رو باید هدایت کنم به سمت خواسته هام، به سمت چیزهای خوب و با کنترل کردن ذهن این کار صورت میگیره، خدایا منو کمک کن.
به نام سکان دار عالم جهان هستی
سلام استاد جانم
سلام بر استاد شایسته و سلام به همه دوستان عزیزم
چهار روز که دارم میبینم فقط گوشه ای از زیبایی و فروانی رو در این جهان هستی
استاد از فراوانی و نمود های اون و کانون توجه داشت صحبت میکرد من این چهار روز که دارم فایل میبینم ی اتفاقاتی برام رخ داده چقد زیبا چقد راحت و چقد روان مشتری ها من پیدا میکنن تماس میگیرن و به راحتی ارتباط برقرار میکنم و کار و کسب من چه رونقی پیدا کرده الله اکبر
قانون خداوند بدون تغییر همینه خدا داره همجوره کارهایم انجام میده
ی تمومش رو بگم که امروز پنج صبح همسر من میخواست بره تهران بلیط اشتباه گرفته بود
همین که رسیدم ترمینال سریع ی اتوبوس در حال حرکت بود ی نفر جا داشت رو سریع اومی کردم در پنج دقیقه همه چی تموم شد اونم بهترین شرکت مسافری بخدا که صد بار خداروشکر کردم برای این اتفاق اینا اتفاقی نیست اینا بخاطر کانون توجه منه
که قانون خداوند هم بدون تغییر و تو به هرچیزی توجه کنی به همون سمت هدایت میشوی
نمود فراوانی تو زندگی من داره ریشه میزنه به واسطه همین دیدن و توجه کردن بهش
الله الکبر از این کشتی واقعا الله اکبر هر کس ندونه فکر میکنم هتل نه بابا این ی کشتی در حال حرکته
از کشتی استاد جان پیدا شدی ی حالی شدم گفتم کاش پیدا نشی بازم بگردیم از بس که خوش گذشت
خداروشکر چه لباسهایی خریده بودین خوشگل و راحت کیف کردم هم نوش جون خودت هم خانم شایسته
چه میکنه این کانون توجه الهی شکرت خدای من
خدایا شکرت واقعا شکر ی انرژی تو وجودم جاری شده از این کانون توجه که فقط دارم لذت میبرم الهی شکر
خیلی دوس دارم فقط بگم از این همه زیبایی طبیعت این جزایری که شما رفتی استاد از تمیزی خیابونا واقعا جادویی بود و دیوانه کننده
الله اکبر یا رب العالمین الله اکبر
الله الکبر از این آرامشی که تو وجود من جاری شده
واقعا جادویی خداوند مهربان شکرت
استاد جانم مرسی برای این سریال زیبا و بینظیر
انشالله دوره جدید که اومده روی سایت رو با قلبم بخرم و کیف کنم از این همه آگاهی و کیف کنم و هم مدار بشم با این جریان عشق و الهی و ثروت و نعمت
در پناه حق شاد سالم سلامت و ثروتمند باشید
سلام به استاد عزیز و مریم بانو.
خداروشکر بابت این همه زیبایی ها و نعمت های بیکران.
چقدر نعمت و چقدر فراوانی و چقدر زیبایی خدایاشکرت واقعا لذت بردم استاد واقعا کیف کردم از حرف های خوبتون از زیبایی های خدا.
فقط میتونم بگم عاشقتم خدای ثروت ها.
به نام پروردگار هدایت کننده به زیبایی ها
سلام به همگی
ISLAND HELICOPTERS🚁🚁🚁🚁
خدایا شکرت این بخاطر نشانه ای از کارکرد من از آگاهی های دوازده قدم بود که چونکه رو یکی از قایل های تجسم سازی دوازده قدم کار کردم و دیروز هدایت شدم کنار پسر خاله ام بهم گفت بیا مهاجرت کنیم به کشور ایسلند کشور خوب و مردم خوبی داره منم گفتم به امیدخدا هرزمان بتونیم چرا که نه خیلی هم خوب هرچه هدایت خدا خواست همون میشه و وقتی هم دیدم هلی کوپتر بلند شد و رو اون تابلو نوشته اسلند هلی کوپتر همون لحظه این احساس رو کردم که این تصویر نشانه خواسته های منه
و یکی دیگه از نشانه های تمریناتم در تجسم سازی امروز اینه که ظهری تو خواسته هایی که تو دفترم نوشتم یکیش نوشتن پژو 206 سفید بود که همین سرشب یکی از پسرخاله هام اومد بهم گفت بیا ماشین مارو یه نگاه بنداز ببین عیبش چیه که همونجا حرف از ماشین شد یهو اون گفت فلانی یه 206 سفید صفرکیلومتر خریده گفتم جدی و همون موقع خداروشکر کردم و گفتم ببین داره خواسته ها من بسمتم میاد و باورهای من داره کار میکنه
و اینکه خداوند قسم به قلم خورده واقعا هم همینه فقط نیازمنده که ما همیشه رو این موضوع کار کنیم و فقط یه بار یا دوبار ننویسیم بلکه هرروز بنویسیم و سعی کنیم با توجه و احساس خوبی باشه تا بصورت واقعی هم ما رو آروم آروم بسمت خواسته ها و اهدافمون هدایت کنه،،
من که بیشتر اوقات با نوشتن حالم خیلی عالی میشه و احساس میکنم قلبم داره مثل غنچه میشکفه🌺🤗🥰😘🕺
دوستان عزیز هرچی که از خدا میخواهید بنویسید مهم نیست که چقدر بزرگ یا کوچک باشند مهم اینکه فقط بنویسید و باهاشون زندگی کنید و اینگونه واقعا زندگی لذتبخشتری خواهید داشت،
خب یکی دیگه از نشانه های امروز که نوشتم از خواسته هام
ظهری تو دفترم نوشتم خدایا من همچین همسری با همچین ویژگی هایی میخوام و من فقط همینارو میدونم دیگه بقیه اش رو خودت میدونی که چگونه برام رقم بخوره راه و روشش دست تو هست من هیچی نمیدونم و تسلیمم فقط تو میدونی که چطور و از کجا و چه فردی بیاد تو زندگیم
سرشب یکی از اقوام باهام تماس گرفت و یه مکالمه ای با هم داشتیم در همین مورد تا همین حد اما مهم اینه که احساسش برا من از نشانه های هدایتی بود،
خدای من چقدر زود این قدرت ذهن شروع به کار کردن میکنه،،
مانند همینکه استاد شما نشستی تو این قسمت رستوران و میگی شما اگه حتی در حال رانندگی هم که باشید و نگاهتون بره یه سمت خاص ناخودآگاه فرمون ماشین هم میره به همون سمت خب این قانون تو همه چیز داره خودشو نشون میده که دستور از فرمانده اصلی به هر طرف که بره ناخودآگاه بقیه اعضا و عملکرد هم به همون سمت میره
واقعا کنترل ذهن کار راحتی نیست و به همین دلیلم هرکسی حاضر به کار کردن روش نیست و ازش کار نمیکشه و به همین دلیل هم در نهایت اکثر انسان ها اون زندگی و خوشبختی دلخواه رو ندارند
اما خبر خوب اینجاست وقتی که با روندتکامل رو ذهن کار بشه لذتبخشترین کار دنیا هم همینکاره،
«کنترل ذهن»
استاد وقتی شما میگی من همیشه از کسب و کارهای ثروتمند دیدن میکنم تا همیشه باورهام قوی و تقویت بشه برا اینکه ذهنم فراوانی رو باور کنه
من یاد خودم افتادم که خدایاشکرت منی که گذشته ها شاید از ثروتمند شدن یا موفقیت بعضی ها یه خورده حالم بد میشد البته بعضی وقتها اینجور میشدم اما چرا الان اینجور نیستم به این دلیله که من همیشه میخواهم با تمام وجودم به موفقیتهای دیگران نگاه کنم برا تقویت ذهنم و باورهای فراوانیم و به همین دلیل هم یه عالمه از باورهای حسادت در من از بین رفته و از بین رفتن این باورها هم از زوایای مختلف باید درستشون کرد،
مثلا صحبت از همین توجه به زیبایی ها یا برعکسش شد
چندوقت پیش یکی از آدمهای موفق یه عکس از خودش و همسرش گذاشته بود تو اینستا که خیلی ها زیرش نوشته بودن چرا خانمت حجابشو رعایت نکرده بعد اون بنده خدا گفت شما این همه زیبایی اینجا از طبیعت از عکس های عاشقانه منو همسرم و گل و گیاه رو ندیدین فقط همین عدم حجاب رو دیدین
آره واقعا خود منم خیلی هارو ذیدم که خیلی اوقات زیبایی هارو نمیبینند اما نازیبایی هارو خیلی زود میبینند و همچنین برعکسش یسری هارو هم میبینم که در هر مکان و موقعیتی میتونند نکات زیبا و لذتبخش رو پیدا کنند و من همیشه دوست دارم با همچین افرادی ارتباط داشته باشم که فقط از زیبایی ها و نکات لذتبخش حرف بزنند،،
واقعا همه چیز بستگی به نوع نگرش و زاویه دید داره
اینکه هلی کوپتر برا امروز گیرتون نیومد یسری نکات باارزش و مثبت داره
اینکه ببین این داره باورها و قانون فراوانی رو نشون میده
حالا برعکسش کشتی خلوته اینه که خداوند ما رو هدایت کرده تا در خلوتی راحتی و لذت بیشتری رو تجربه کنیم،،
⛰️🏞️ وقتی چشمم افتاد به اون کوه های پوشیده از گیاهان و سرسبزی انگار یه لحظه احساس کردم خدا میخواد یه حرفهای مهم از بهشت و سعادتمندی رو بهم بگه اصلا یه احساس عجیبی ست که فقط هرکسی خودش میفهمه وگرنه یه چیزی که بشه توضیحش داد نیست،،
خلاصه این درس ها تمومی نداره من به اندازه ای که یادم اومد نوشتم و همیشه آرزو میکنم که کامنتم به بقیه هم کمک کننده باشه از هر لحاظی چونکه خودم از کامنتهای بسیار مفید استفاده های بسیار خوب میبرم🥰😘🥰🤗
خدانگهدار همتون باشه.
به نام زیباترین انرژی جهان
سلام
آقاااا.. عجب خوووشگله این جزیره ی کوآیی! رفتم سرچ کردم دیدم نیک نیمش garden island هست!
به به چقدر هم زیباااااست! چقدر زیباست! خدایااا چی ساختی!
چقدر لباس های قشنگی خریدین! خیلی خوشگلن! چقدر شورتک و شلوارکاتونو دوست داشتم! خیلی عالی و خوشگل بودن مبااارکه.
چقدر خوشم اومد و جالب بود که یه سری از ایالت ها کلااا پلاستیک نمیدن و فقط بگ کارتونی که اونم پولیه باز. تو ایران فقط بعضی از مردم خودشون رعایت میکنند و ساک خرید پایدار میخرند. هنوز اونقدر همه گیر نشده که مثلا کل فروشگاه ها همراه بشن.
چه آگاهی های خوبی رو مرور کردید. چقدر هم واقعا فراوانی مشتری و رونق کسب و کار هست اونجا! قیمتشون بالا بود اما صاحبان اون کسب و کارهام انقدر باورهای قوی ای داشتند که همچنان کلی خدماتشون طرفدار و خواستار داره به طوری که بعضیاشونو باید از چندین هفته یا چندین ماه قبل رزرو کرد! خدا رو شکر واقعا! فراوانی پوله.
چقدر این جمله عالی بود: شما به سمتی هدایت میشوی، که به آن توجه میکنی!
میخوام از خودم چندتا مثال بگم: من با اینکه تهران بودم اما همش سعی میکردم به تمیزی هوا توجه کنم و الان چند هفته ای هست که به دلایلی اومدم مشهد که هواش تمیز تره و من با حس بهتری میتونم توش ورزش کنم. موقع خرید میگفتم من همیشه بهترین جنس ها با بهترین قیمت ها نصیبم میشه و تو همون تهران، تو پاساژ های گرون ترین محله هام به کلی فروشگاه با قیمت های مناسب برخورد میکردم! دیگه مشهد هم باز ازین لحاظ بهتره.
دیگه اینکه توی تهران زیاد پیش میومد که احساس تنهایی کنم اما غر نمیزدم و توجهم رو روی تنهایی نمیذاشتم و الان اینجا کلی ادم دور و برم هست و هر وقت بخوام میتونم با آدمایی که دوست دارم وقت بگذرونم! تازه اونان که هی اصرار میکنند و منم که وقت ندارم یا ترجیح میدم به کارهای شخصی خودم بپردازم.
یا مثلا بارها شده وقتی توجهم رو روی یک موضوع خاص میذارم همش دور و برم از همون مورد میبینم. تو موارد کوچیک که خیلی خیلی زیاد هروز برام اتفاق میفته.
و اینجوری میشه که فکت های دنیای ما شکل میگیره دیگه.. من سعی کردم به اون چیزی که خودم دوست دارم توجه کنم و الان همون چیزی که خودم دوست داشتم فکت دنیای من شده و همش همونو میبینم نه چیزی که بقیه به عنوان فکت میشناسن!
همین مهاجرت و نقل مکان من به اینجا در نظر خیلی ها پسرفته. چون تو ذهنشون اینه که من از تهران اومدم یه شهرستان. اما مشهد هم شهر بزرگ و با امکاناتیه و من هیچوقت انتخاب نمیکنم که اونجوری منفی به این موضوع نگاه کنم و نمیذارم که برم توی نقش قربانی. به قول استاد، من هرر جایی برم، ذهنم و باورهام رو هم با خودم میبرم. هیچوقت هم هیچ جا بد مطلق یا خوب مطلق نیست. این زاویه ی دید ماست که تو چشممون مزیت های یک جا یا معایب اون رو برامون بولد میکنه. تو یک سری موارد تهران رو ترجیح میدم و یک سری موارد هم اینجا به نظرم بهتره. کی میدونه که خداوند چه برنامه های فوق العاده ای رو برام اینجا در نظر گرفته.. منم ناشکری نمیکنم و سعی میکنم اینجا هم خودم بهترین اتفاقات رو برای خودم رقم بزنم و کلی موفقیت کسب کنم.
در مورد توجه به تصادف ها، منم خیلی خوب از پسش براومدم. قبول هم دارم که خیلی جلب توجه میکنه و دیدن و سر در اوردن ازش هیجان داره، اما تصادف که هیچی، من حتی آژیر امبولانس هم میشنوم برنمیگردم. چیز خاصی نداره ها ولی من همینم دوست ندارم که آمبولانس بیشتری ببینم.
هفت روز سفرمون با کروز هم تموم شد:) عاالی بود و خیلی خوش گذشتتت :)
ایشالا همین جمع کروز بعدی =))
به نام یگانه الله که رب العالمین است
سلام به شما استاد نازنین و خانم شایسته و همه ی دوستان
سلامی با طعم برف و سرما :)
برفی که مثل برف شادی روی سرم میبارید امروز صبح و حس فوق العاده ای از شادی و سپاس گزاری در من به وجود آورده بود
بریم سراغ زیبایی ها
فایل سفر به دور آمریکا | قسمت 140
آسمون آفتابی و ابرهایی که زیباترش کردن
کوه ها و تپه های پوشیده از گیاهان سرسبز
دریایی که آرام گرفته و قایق های فراوانی که هست
وارد خود منظره شدیم :)
سرسبزی و شادابی گیاهان و نوری که از خورشید تابان می تابد بهشون
یه عالمه ویلا که توی این بهشت زیبا ساخته شدن
و صدای خش خش بادی که خداوند می فرستد و به وسیله ی آن ابر ها را جا به جا می کند
چمن ها چقد یکدست کوتاه شده بودن
وارد اتاق شدیم
اپل واچ استاد و امکاناتی که داره و این که چقدر میتونه مفید باشه
آزادی مالی که امکان میده تا هر آنچه که می خواهی و هر تعداد دوست داری خرید کنی
چه لباس های رنگارنگ و زیبایی
من عاشق لباس های طرح هاوایی هستم و رنگ های شاد و گرمی که دارن
خانم خدمتکاری که متعهد و مسئولیت پذیره و کارش رو درست و دقیق انجام میده و با چاشنی خلاقیت کارش رو هم برای خودش هم برای مسافر لذتبخش می کنه
میریم به بیرون از کابین ، به تماشای غروب تماشایی خورشید
صحنه ای که من بینهایت دوسش دارم
و مطمئنم که استاد ، چیزی که شما دیدید از چیزی که دوربین گرفته بار ها زیباتر بوده
آخرین پرتو های خورشید که از لابهلای ابر ها دیده میشه!
میریم به فرودگاه هلیکوپتر ها
پیراهن خوشگل و خوشرنگ استادِ خوش لباس :)
چه هلیکوپتر زیبایی بود که پروازش رو شروع کرد
باید سعی کنیم دیدگاهِ الخیر فی ما وقع رو در خودمون بیشتر و بهتر بهش بپردازیم ، حتما خدا پلن بهتری داشته برامون که اون چیزی که خودمون فک می کردیم برامون خوبه کنسل میشه .
برگشتیم به کشتی و رستوران
چه رنگارنگ ، تمیز و زیباست رستوران
و موسیقی که یک زیرصدای خوب بود برای فایل
میریم سراغ قانون
هر چه که بهش توجه می کنیم وارد زندگی مون میشه
زیبایی ، زیبایی میاره و زشتی ، زشتی رو
پول ، پول میاره و فقر ، فقر رو
پاکی ، پاکی رو میاره و ناپاکی ، ناپاکی رو …
واقعیت اینِ که دنیای ما به قول استاد ، دو قطبیست و از هر چیز دو نوع وجود داره
هم زیبایی هست هم زشتی
نمی تونیم تعیین کنیم زشتی ها بیشتر از زیبایی ها هستن یا برعکسش چون هر کسی با دید خودش به زندگی
نگاه می کنه و با توجه به این که روی چی تمرکز می کنه اون ها براش بزرگ تر و بیشتر میشن
الویت ذهن ما برای انتخاب بین باور کردن کمبود یا فراوانی (اگه روی ذهن مون کار نکرده باشیم ) حتما کمبود خواهد بود
یعنی مثلا در موقعیتی که یه حرکتی میخوایم بزنیم ، به جای تمرکز بر فرصت ها ، تمرکزش رو میذاره رو موانع .
همیشه سوالش اینه که اگه فلان چیز کافی نبود چی ؟ اگه نشد چی ؟ شایدم طبیعی باشه چون اون دنبال اینه که خطرات رو از ما دور کنه و در مواجه با یه موقعیت جدید اول نکات منفی و موانع به روی کار میان و دیده میشن چون ذهن ما دنبال راحتی و آسایش هست و با کوچکترین مانع ها منصرف میشه
همانطور که استاد به زیبایی گفت ، باید با نشون دادن فکت ها و فراوانی ها بهش اثبات بشه که فراوانی هم هست
هم کمبود هست هم فراوانی
باید ذهن با مثال ها و فکت ها قانع بشه که از هر چیزی نه تنها کم نیست ، بلکه بسیار زیاده
هر چند که کار سختیه
ذهن هیچ وقت کم نمیاره و نجوا می کنه ولی باید ادامه بدیم و به میزانی که روش کار کنیم نتیجه خواهیم دید .
بررسی مثال های استاد
چه مثالی از این زیباتر برای فراوانی مشتری که کسب و کار هایی هستند که به جای این که اونا دنبال مشتری باشن ، مشتری دنبال اوناست و می خواد از خدمات شون استفاده کنه . همین که اونا نگران اومدن مشتری نباشن چقدر زیاد به پیشرفت شون کمک می کنه چون می تونن روی بهتر کردن خدمات تمرکز کنن تا پیدا کردن مشتری .
تحسین می کنم خانم شایسته رو بابت این که توانایی اعراض از ناخواسته رو در خودشون به بهترین شکل پرورش دادن و امیدوارم منم بتونم
امیدوارم به این آگاهی ها عمل کنم که اگر این گفته ها عملی نشه هیچ فایده ای نخواهد داشت جز یه سری دانسته که در ذهن بشینه و نتیجه ای در پی نداشته باشه
امیدوارم همگی از آگاهی به ایمان ، یقین و باور برسیم و از ایمان به عمل که هر سه عاملِ آگاهی ، ایمان ، عمل هستند که نتیجه رو رقم میزنن .
و این صحبت رو با یه ویو ابدی و آرامش بخشِ دریا به پایان میبریم :)
قدرت اراده انسان (که خداوند بهش بخشید و دریا ها رو رام اون کرده … ) چقدر زیاده که می تونه همچین عظمتی رو با این همه امکانات روی آب به حرکت در بیاره
این هم باز یه زنگ بودی در ذهن من که هر چیزی امکان پذیره چون خدای ما بر هر کاری تواناست و از روح خودش در ما دمیده و به ما هم توانایی خلق کردن رو داده
هتل هم انقد اتاق نداره :)
چقد تمیز بود راهرو و کف پوش زیبایی داشت ، همینطور فرودگاه
در نهایت ، استاد سپاسگزارم ازتون که این زیبایی ها و آگاهی ها رو با ما به اشتراک میذارید
خداروشکر بابت وجود شما ،
بابت این همه زیبایی که اگه تمرکز کنیم همه جا و در هر موقعیتی هستند
با آرزوی سلامت ، ثروت ، نعمت و سعادت برای همگی
روز نوزدهم تعهد
به نام خداوند هستی بخش
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم
این فایل نشانه امروز منه
وقتی که شما همون اول فایل شروع کردید و از زیبایی ها گفتید، پیش خودم گفتم روژینا، تو الان دوست داشتی به چنین جایی سفر کنی توی تعطیلات تابستانی پیش رو؟
شاید عجیب باشه ولی جوابم به خودم نه بود!
چرا؟
چون میدونم اگه با مدار الان و این میزان از توانایی ام برای تشخیص و تمرکز بر نکات مثبت برم، مطمئنم حتی یک دهم درصد لذتی که شما استاد و خانم شایسته بردید رو نمیبرم.
چون آمادش نیستم.
آمادگی من الان در حد همین زندگی ایه که الان دارم. و گنجایش فهم زیبایی های همین لول رو دارم. اونم تازه نه همه رو!
پس ببین چقدر زیبایی هست…
نکته بعدی
یه موضوعی توی بطن وجود من هست که لذت بردن رو مساوی با وقت تلف کردن میدونه. و این خیلی ناخودآگاه درون من کدگذاری شده.
و در کنارش هم ته ته همین وجود تمرکز بر نکات مثبت رو کار احمقانه ای میدونه.
چرا؟
چون میگه: نه من اینجوری خودمو احمق فرض میکنم و سر خودمو شیره میمالم که بیام وسط یه موضوع یا اتفاق بد زیبایی دربیارم.
این موقعیت هم خیلی توی زندگیمون تکرار شده، یا حداقل برای من،
که یه اتفاق ناجالب درجریانه مثلا و بعد مثلا تو یا یه بچه ای یدفعه میاد میگه واااای فلان چیزو ببینین چقدر قشنگهههه و ری اکشنی که نود درصد موافع دریافت میکنه اینه که:
حالا تو هم وقت گیر آوردیا!!!
انگار مهمترین مسئله اینه که تمرکزه بمونه روی نکات منفی
در صورتی که این غیرطبیعی ترین روند برای یک زندگیه
و من به قول شما استاد عزیز بارها و بارها و بارها باید آگاهانه و به مرور با شور و اشتیاق با خودم تکرار کنم که روند طبیعی زندگی لذت بردن و تجربه همین اتفاقات فوق العادست
و مهم تر از همه میشود که هر روز و همیشه همه چیز خوب باشه
یه باور بد دیگه ای هم که من دارم اینه که انگار نمیشه دو تا روز خوب پشت سر هم داشته باشم:/
انگار اتفاقای خوب یک روز سهمیه بندی شدن و اگه یه روزی خیلیییییی روز کول و فوق العاده و محشری باشه، داشته از سهمیه اتفاقای خوب روزای قبل و بعدش استفاده میکرده…
خیلی مسخره بنظر میاد ولی واقعا من و شاید خیلیای دیگه با این باور دارن کرور کرور اتفاق فوق العاده و معجزه الهی رو از خودشون محروم میکنن…
این مصداق عینیِ جهالته…
——————————————
از زیبایی های این فایل هرچقدر بگم کم گفتم
از آسمان رگه رگه هنگام غروب
از سبزی درختان و پرپشتیشون
از این همه امکانات و نعمت موجود در کشتی
از صحبت های فوق العاده ی استاد که یک بار دیگه اهمیت تمرکز بر نکات مثبت رو یادآوری کردن به شکلی عالی، کامل و جامع
خانم شایسته و استاد عزیز از سخاوتتون بسیار سپاسگزارم که این همه زیبایی رو به رایگان برای ما به اشتراک گذاشتین با بالاترین کیفیت
دوست دارم خداوند هدایتم کنه که بتونم تعادل درستی بین انجام کارهام و بودن توی فضای سایت ایجاد کنم که با سرعت و بهینه ترین حالت ممکن پیش برم و تماااااام وجودم و تلاشم رو برای هدفم به خرج بدم.
سلامت و پر نشاط باشین؛))
بنام خداوند زیبایی ها و قشنگی ها
سلام و درود خدمت شما خوبان روزگار
خدای من چقدر زیبایی ها و نعمت ها. ا هر لحظه دارم می بینم و لذت می برم
واقعا اینجا رویایی و باحال است
واقعا این سفر فوقالعاده زیبا و دوست داشتنی بود
قابل تحسین هستید که اینقدر راحت خرید می کنید و آنهم خلی زیاد
ابن همه لباس های باحال و قشنگ را خرید و به ما هم نشان دادید
مبارک تون باشه انشالله به خوبی و خوشی استفاده کنید
و ابن جای که می خواستید هلیکوپتر راهم تجربه کنید
اما شلوغ بود و فعلا نوبت نیست
و همان لحظه گفتم حتما این به خیر شماست
و ابن حرف های آموزنده و رویایی که بیان کردید
بیشتر لذت بردم
و از ابن همه ثروت نعمت برکت فراوانی و کسب کارها گفتید خلی لذت بردم
و همان لحظه ابن نکته ها را یاد داشت کردم که فراموش نکنم
آدمها باید شش ما قبل آن رستوران را ریزرف کند
برای تجربه با هلیکوپتر دو هفته باید صبر کنی تا نوبت شما برسد
برای زیپ لاین باید چند هفته صبر کنی تا نوبت برسد
برای گرفتن چیپ باید اینقدر زمان صبر کنی تا نوبت شما برسد
و آن هم برای هرکدام از اینها پول های زیادی را در نظر بگیریدو ابن نیست که اینها چون قیمت ست کم است اینقدر مشتری دارد
بلکه هزینه شأن بالا است اما اینقدر مشتری دارد
و این نشان می دهد که آدمها ثروتمند هستند که این زیبایی ها را دارند تجربه می کند چو این کسب و کارها چقدر خوب و باحال جریان دارد و آنهم خلی خوب
برای سفر یک ساعت با هلیکوپتر باید هشتصد دالر پرداخت کنی
و این یعنی که هزینها بالاست و همین بالا بودن هم بهترین مشتری دارد
چقدر دیدن این الگو ها تاثیر خوبی در زندگی ما و تغیر باورهای مان دارد
و من از این صحبتها چقدر لذت بردم و استفاده مفید کردم
و این باعث شد که منم با خودم در مورد خواسته هایم و چیزهای که دوست دارم داشته باشم و یا تجربه کنم صحبت کنم
واقعا درس عالی و باحالی بود
و اینجا توی کشتی چقدر شور و نشاط است
همه رفتند توی استخر و چقدر فضایی رویایی و باحالی است چهنه جایش زیبا و دوست داشتنی بود
فقط آدم را وامی دارد که تحسین کند و لذت بیبریم.
این همه زیبایی نعمت برکت فراوانی و ثروت
و اینکه این روز آخر است که در کشتی هستیم من دوست داشتم چند روز بیشتر میماندیم چون خلی خوش می گذشت و باحال بود .
و ابن راه رو های طبقات واقعا عالی و رویایی بود
چقدر بزرگ بود خدای من
من فکر نمی کردم که اینقدر بزرگ بوده باشد
اما این بار که استاد این مسیر را رفت و نشان مان داد خلی رویایی بود
هر قدر می رفتیم بازهم نگاه می کردیم که هنوز زیاد مونده است
و این سکوت و آرامش و پاکیزگی و منظمی شأن قابل تحسین بود
و این تازه یک طبقه بود
و اینکه این اولین سفر بعد از این دوره پندمیک بود
و اینها چقدر خوب برای اینکه بتوانیم کار دست مان بیاید
اینقدر با مشتری کمتر این سفر اول را شروع کردند
و قابل تحسین هستید استاد عزیزم که اینقدر خوب هدایت شدید به این سفر که اینقدر باحال خلوت رویایی و همه چیز درست و عالی انجام شد
و چقدر درس ها و تجربیات خوبی را در این سفر کسب کردید و لذت بردید
واقعا برای من این سفر رویایی و جذاب بود
چون خلی درس های خوبی آموختم و خواسته های قشنگی بصورت واضح تر شکل گرفت و خوشحالم ساخت
و این باور در من هم شکل گرفت که روی این خواسته متمرکز تر باشم
چون وقتی استاد عزیزم اینقدر راحت و ساده به این سفر رویایی هدایت شدند پس منم می توانم
فقط کافی است که روی قانون بیشتر متمرکز باشم و احساس خوبی داشته باشم
واقعا استاد عزیزم از شما خیلی ممنون و سپاسگذارم
چقدر درس های خوبی از شما آموختم
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم
سلام به همه عزیزان راه حق.
وااای مریم جانم، چقدر عکستون زیبا بود.چقدر لباس هایی که برای خودتون خریدین و توی این سفر پوشیدین، نرم و قشنگ و خنکه. من اینجور لباسارو خیلی دوست دارم که آدم توش راحته راحته و سبکه و انگار احساس میکنی هیچی نپوشیدی! با طرح های زیباش که بسیار دلرباس و شمام که خوش اندام و زیبا، همیشه به شادی و دل خوش بپوشین عزیزم.
وااای استاااد، اینجا چه طبیعتی داره.بکر بکره. واقعا نمیشه زیبایی هاشو توصیف کرد. خدایا شکرت.
وقتی داشتم این فایلو میدیدم با خودم گفتم ای کاش استاد بیشتر واسمون از این زیبایی ها فیلم گذاشته بودند، مخصوصا با درون بچه. بعد با خودم گفتم ببین مهسا، انقدر اینجا زیباست که فقطط باید لذت ببری، نمیشه که دم به دقیقه گوشی دستت باشه. با خودم گفتم اگه تو هم بودی، همینکارو میکردی و فقط لذت میبردی. ازتون سپاسگزارم که همین زیبایی ها رو هم باهامون به اشتراک گذاشتین.
زیبایی های این جزیره ها، مثل برنامه کودکاییه که قبلا دیدیم. و حالا داریم میبینیم که اینا توی جهان هست. حالا فیلمای مستند این جزیره ها توی یوتیوبم هست که هم برای تقویت زبان انگلیسی خوبه و هم توجه به زیبایی هاست؛ ولی فایلایی که شما اماده میکنید یه چیز دیگه اس. چون هر کسی از زاویه دید خودش زیبایی هارو میبینه.💓
استاد، زیبایی ها و امکانات این کشتی منو دیوانه کرده. چقددرر مجهز. چقدر تمیز. چقدر آدمای خوب.
همیشه با خودم میگم، ببین مهسا، اونی که تجربه ی این همه زیبایی و تمیزی رو داره، اونی که تجربه ی سفر با کشتی و هواپیمای فرست کلس و اتوبوس آر وی داره و ماشین های خفن سوار میشه، لباسای مارک میپوشه و خیلی خیلی خیلی چیزای دیگه که جزو خواسته های منه، اینننن آدم ، در وهله ی اول آدم خوبی بوده که ثروتمند شده که حالا داره اینارو تجربه میکنه. همیشه به خودم میگم هررر کسسییی که به یه موفقیتی رسیده آدم خوبی بوده که تونسته به اون موفقیت برسه و واقعا هم همینه. استاد، عاشق اون تیکه ی صحبتاتون شدم که در مورد قانون بود. چقددرر لذت میبرم وقتی در مورد قانون صحبت میکنید. چندین و چندبار اون یه تیکه رو دیدم. خب، حالا چرا یه آدم خوب به این نعمت ها دسترسی داره؟ چون از قانون خداوند استفاده کرده. چون ذهنشو کنترل کرده. چون از قانون استفاده کرده، آدم خوبی شده دیگه. استاد، خیلی حرفا باهاتون دارم. نمیدونم از کجا بگم. استاد، من چند سال پیش که کتاب راز رو خوندم( اونم بخاطر اینکه توی ایران ترند شده بود کتاب خوندن، هر دفعه مردم رو یه چیزی جو میدن و میگن کتاب بخونید و فلان، و اینو نمیدونند که هر کتابیم نباید خوند چون کلی باور غلط داره مخصوصا رمان و داستان های افسانه ای و…) ، اون روز توی شبکه های اجتماعی من خیلی این کتاب رو میدیدم و کتاب چهار اثر فلورانس اسکاول شین. این دوتا رو خیلی میدیدم. رفتم و یه روز کتابارو خریدم. راز رو خوندم و هیچی نفهمیدم.فلورانس رو هم همینطور. فیلم رازم دیدم. باز هیچی نفهمیدم. و گفتم برو بابا، اینا چی میگن. اصلا قانون جذب چیه؟ فکر کیلو چند!. هیچی نفهمیدم و گذاشتمشون کنار و گفتم اینام توهم زدند. اصلا یعنی چی. فکر چیه. خیلی گیج شده بودم. بعد یه حسی بهم گفت: مهسا، انگار میخواد بگه به یه چیزی ایمان داشته باش. ایمان؟ یعنی چی ایمان؟ باور؟ یعنی ایمان به خدا؟ ایمان به چی؟ این داستان مال سال ۹۷ بود. و همیشه یه سری فیلما که میدیدم میگفتم عه، خدایا چرا عین اون اتفاق که تو فیلمه بود برای منم افتاد، عجیبه ها!! یعنی چی! به خدا، عییینن همون فیلما برا من اتفاق میفتاد. و نمیفهمیدم چرا. و اون فیلم دیدنا هم بخاطر بی هدفی ای بود که داشتم، وگرنه آدمی که هدف داره دنبال تی وی و سریال های مسخره نمیره. یا زندگی در بهشت میبینه یا فیلمای اموزشی با محتوای خوب که بهش کمک کنه.
خلاصه که گذشت و رسیدیم به سال ۹۹، و من با یه عالمه تضاد با شما آشنا شدم و اون موقع بود که واققععااا فهمیدم قانون چیه. استادم، چقددررر شما فصیح و شیوا و به زبان بسیار ساده قانون رو توضیح میدین. من اگه با شما آشما نشده بودم هیچ وقت قانون رو درک نمیکردم. همیشه به خدا میگفتم منو با استادی آشنا کن که بپذیرمش و بفههمم قانونت رو.
استاد من اگه اون فایل رویاهایت را باور داشته باش ، که ۲۶ مهر ۱۳۹۹ گذاشتین توی اینستاگرام تون رو ندیده بودم، هیچ وقت شما رو قبول نمیکردم. من دقیقا همون روز عضو سایت تون شدم.؟ چرا؟ چون قبلش اومده بودم تو سایت و قیمت دوره هاتونو دیدم فرار کردم!! گفتم نه بابا، این استاد عباسمنش به درد من نمیخوره.قیمت دوره هاش بالاست، من که نمیتونم بخرم. میرم دوره ی یه استاد دیگه رو میخرم که قیمتش پایین تره. واقعا استاد الان دارم میخندم به فکر اونروزم.!! ولی من با دیدن اون فایل و شرایط زندگی شما در بندر عباس، سریع اومدم و عضو سایت شدم و چرا شما رو قبول نمیکردم؟ چون میگفتم نه این استاد عباس منش باباش پولدار بوده، اونم بخاطر همین الان پولداره. ب خودم میگم اون فایل بخاطر این اون موقع ضبط شده که کسایی که مثل من بودند بدونند و باور کنند که میشه شرایط رو عوض و به ثروت بی نهایت زیاد رسید. از اون به بعد همیشه از صبح تا شب پای فایل های شما بودم. و بعدها فهمیدم وقتی مدارم بالا بره، همه ی دوره هارو میخرم. و الان میفهمم فایل های هدیه ی شما، هزاران هزار برابر عالی تر از دوره های پولی اون آقاییه(یه استاد دیگه) که من اون موقع ها میخواستم ازش بخرم.
برگردیم به قانون. چقدر حرفاتون شیرین بود استاد. تو به سمتی هدایت میشوی، که به آن توجه میکنی. کل داستان همینه. و احساس تو قطب نمای توست. و استاااددد، چقدر این قانون فراره. منی که این همه فایل های شما رو گوش دادم،این همه وقت گذاشتم، صبح و شبم و همه وقتم فایل های شما بود، مدت زیادی از آدما فاصله گرفتم و رفتم تو غار، این همه دارم رو باورام کار میکنم، این اواخرحدود یک ماه و نیم بود پرت شدم. گفتم چرا من اینجوری شدم؟ چرا ترس دارم؟ چرا احساسم بد شده؟ من که قبلا احساسم عالی بود. من چم شده؟؟
حالا میفهمم چرا چرا چراااااا شما میگین تا آخر عمرت باید رو باورات کار کنی. درست مثل روزه گرفتن.اعراض کنی. بابا این قانون فراره. شما هم قبلا گفتین استاد
چرا من پرت شدممم؟ استاد، من حدود دو ماه پیش، اینستاگرام رو جمع کرده بودم. بخاطر اموزش های استادم توی حرفه ی مورد علاقه ام رفتم که فایلای اموزشی اش رو ببینم. طوریکه خودمم حواسم نبود، کم کم دوباره کشیده شدم سمت اینستا. اوایل فقط فایلای اونو میدیدم و سریع میومدم بیرون. و اینم بگم من تو اینستام هییچچچ پیج منفی ای ندارم، همشون مثبتن و خوبا. اما کم کم با توجه به اکسپلور به جاهای دیگه کشیده شدم بدون اینکه خودم متوجه اش باشم. این چند وقت که حالم بود، و یه عالمه ترس داشتم، گفتم خدایا من که تا با فایل های استاد عباسمنش بودم حالم خوب بود، الان چرا اینجوری شدم؟ و خدا بهم گفت و فهمیدم بخاطر اینستاس. تازه میگم من پیجای مثبتو دنبال میکردم ولی ببینید وقتی یه حجمه ی زیادی از اطلاعات میره تو ذهنت، ذهن آشفته میشه. چرا واقعا یوتیوب و اینستاگرام رو اینجوری طراحی کردند؟ اونم هر چی رو دنبال کنی، بهت پیشنهاد میده. و واست میاره.درست مثل قانون خداوند. بعضیا میگن باید درست ازش استفاده کنی. ولی به نظر کامل باید بزاریمش کنار. چون مثل اتفاقی که واسه من افتاد میشه. چون کشیده میشی سمت چیزای دیگه. یه نفر بهم میگفت برای پیشرفت تو کارت باید یه پیج قوی داشته باشی و فعال باشی. ولی من اینو قبول ندارم. مگه قبلنا که این چیزا نبود، مردم چجوری کسب و کارشونو راه مینداختن. منم گفتم مثل استاد واسه خودم یه سایت میزنم. یا اگرم پیج درست کردم ادمین میگیرم، چون وااققععااا زندگی بدون اینستا واسم پر از آرامشه. خلاصه که استاد، بعدش اومدم خودمو سرزنش کنم و گفتم دختر تو چیییی یاد گرفتی از این همه فایلی که گوش دادی؟ هان؟ چی یاد گرفتی؟ بعدش خودمو آروم کردم و گفتم تو حق نداری خودتو سرزنش کنی. دوباره شروع کن. اشکالی نداره. و یادم افتاد که شما تو یکی از فایلا گفتین وقتی بخوای از مسیر دور بشی، بیدار میشی و میفهمی داری اشتباه میری. و خوشحالم که خدا بیدارم کرد. و به خودم گفتم ببین مهسا، همونجور که استاد میگه تو نباید بری تو غار و از آدما دور بشی. اینجوری به روابطت لطمه میخوره. اینکه هنر نیست. بله، فایل گوش دادن و رو باورها کار کردن خوبه، اما این هنره که تو وقتی تو جمعی هستی بتونی اعراض کنی و به چیزای ناجالب توجه نکنی. تو باید اینو تمرین کنی. وگرنه تو حالت عادی فایل گوش دادن که همه بلدن. خلاصه کلی با خودم حرف زدم. و گفتم اشکالی نداره، دوباره شروع کن. و واقعا از اینستاگرام حالم بهم میخوره، مخصوصا تو ایران که همه یا دارند تایید میگیرند از همدیگه، یا سرشون تو زندگی همه، یا همدیگرو قضاوت میکنند و خودشونو با بقیه مقایسه میکنند و نمیدونند با اینکارا چه بلایی دارند سر فرکانس هاشون میارن. حالا بماند که این افراد اصلا این مباحثو قبول ندارند. تو این فضا ذهن، ناخوداگاه قضاوت میکنه. چقدر شرک خفی هست. همه دنبال فالوور و لایک و شیر هستند. نمیدونند بابا تو بندگی خدارو بکن، مردم عاشقت میشن.خدا رزقتو میده. طبق گفته های شما توی فایل توحیدی قسمت ۵. خلاصه که استاد، گفتم خدایا چیکار کنم که هر روز این قانونو به خودم یاداوری کنم؟؟ گفت تمریناتو انجام بده، فایل های استاد رو گوش کن، اعراض کردن رو یاد بگیر و هر روز صبح اول وقت این چهار تا فایلو گوش بده. جهان مانند آینه عمل می کند، جهت دهی اگاهانه به کانون توجه، غذای روح، مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن. من باید هر لحظه حواسم به توجه ام و احساسم باشه. همین. حتی استاد، من تو فایل های شما اینو فهمیدم که اگه بدونید ورودیا چقدررر مهم اند، خیلیییی بیشتر مواظبید. مثلا اگه رو خمیر دندان نوشته ضد پوسیدگی و فلان و فلان، اینو نخون. اگه میری تو خیابون روی یه جایی نوشته سرطان و علائم کم خونی و فلان و فلان، اینو نخون. اگه آشغالی دیدی تو خیابون، رو تو برگردون. نگو اه، اینم شد کشور چقدر اینجا آخه کثیفه. و هزار تا موارد دیگه. برای ما ایرانیا که باید باور فراوانی رو تمرین کنیم تا ابد، برو مغازه ها و کسب و کارهای پر مشتری رو ببین. از نازیبایی ها اعراض کن که دیگه نبینی و نشنوی. تا ابد باید رو خودمون کار کنیم و تمرین کنیم و تمرین. و نزاریم چیزی مارو منحرف کنه. یادت باشه احساست قطب نمای توست. استاد، من یه برگه واسه خودم نوشتم که هروز چند بار میخونمش بعد این اتفاق که منحرف شدم، یه برگه ی مخصوص به خودم، که قانونو واسه خودم یاد آوری کنم. و این خیلی واسه من خوبه.
یادم باشه که هر لحظه مواظب کانون توجه ام باشه.
حواسم به گوش و چشم و زبان و تجسمم باشه.
راستی اینم بگم، شاید جالب باشه واسه بچه ها. من پارسال با تجسم ناآگاهانه ام باعث شدم گوشیم بسوزه. هارد گوشیم از بین رفت!! چرااااا؟؟ چون حدود یک ماه داشتم تجسم میکردم گوشیم توی برقه و آتیش گرفته. شاید خنده دار باشه. نمیدونم این فکر مسخره چرا همیشه میومد توی ذهنم، قطعا بخاطر یه ورودی ای بوده که قبلا وارد ناخوداگاهم شده بود.
بعدشم کلی غر زدم که خدایا چرا اینجوری شد.چرا من. و بعد از اینکه یه مدت خیلی خوب روی خودم کار کرده بودم، خدا اون تجسم ها رو بهم الهام کرد و گفت که خودت مقصر بودی و اون روز اشک ریختم. و کلی اتفاقای ناجالب دیگه که نااگاهانه خلق شون کرده بودم.
راستی استاد، من توی باورای ثروتم که کار میکنم اینو کار میکردم ( افراد موفق بسیاری، در سنین پایین به ثروت های زیادی دست پیدا می کنند. در هر سنی میتوان ثروتمند شد) این باور یکماهه به من ثابت شده و من دیشب اینو فهمیدم و مثل باد اون الگوها از ذهنم گذشتند و من گفتم خدایا چرا من تا حالا اینو متوجه نشده بودم. اشک ریختم که چقدر قانون دقیقه. و گفتم صبر داشته باش مهسا جونم، صبر داشته مهسای خوشگلم که تمام باورای زیبایی که داری میسازی ساخته میشن.صبر کن. و واسه خودم مثال درخت پسته و زردآلوی حیاط مون رو میزنم که آروم آروم طی این سال ها رشد کردند.(قانون تکامل) تکامل فرکانسی.
خیلی حرف زدم!! از همه جا گفتم. انشالله این صحبتا و این یاداوری ها واسه هممون و مخصوصا خودم یه تلنگری باشه.
خدایا شکرت بخاطر این کشتی زیبا، بخاطر این همه ثروت و نعمت. استاد ازتون ممنونم که که راهروهای کشتی رو نشون دادید. واقعا اگه کسی ندونه فکر میکنه اینجا راهروی هتله. چقدرم احساس خوبی داشتید.
دوستتون دارم.عاشقتونم استاد عزیزم و مریم زیبا.💙
سلام به استاد عزیز و هدایتگرم و به مریم جان زیبا و مهربان.
روز معلم رو به شما دو استاد عزیز و مهربانم تبریک میگم.بی نهایت خوشحالم که همراه شما از زیباییهای این سفر فوق العاده لذت میبرم.چقدر زیبایی چقدر فراوانی و چقدر حس خوب توی این سفر هست من عاشق سفر کردنم.از شما استاد خوبم سپاسگزارم که زیباییهای جهان را با ما به اشتراک میذارید تا ما هم لذت ببریم و خواسته هامون و بشناسیم و به یاد بیاریم.
انشاءا… همیشه سالم و سلامت در پناه خدای مهربان باشید.
عاشقتونم.🌹🌹🌹💓💓💓