سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 183 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

330 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    جان نثار گفته:
    مدت عضویت: 3747 روز

    سلام استاد عزیز

    خیلی سپاسگزارم بابت این همه زیبایی که با ما به اشتراک می‌گذارید

    و همچنین خیلی سپاسگزارم بابت این آهنگ‌های زیبایی که رو فیلم‌ها می‌گذارید

    در همین راستا من هم دوتا آهنگ پیشنهاد دارم یکی این آهنگ chris spheeris enchantment هست که اگه به یه جایی برفی یا مه‌آلود برخوردید روی فیلم بگذارید و یکی دیگه هم آهنگ وصف تو از مصطفی راغب که من یه بار با دوستانم اون رو وقتی رو به روی دریا بودیم،در یه جایی در بالکن یه رستوران در حالی که کشتی ها رفت و اومد داشتند و پرندگان پرواز می‌کردم گذاشتم خیلی برای دوستانم تاثیر گذار بود و آنها لذت بردند و یا تصاویر درون

    درود بر شما استاد عزیز و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    حسين زرين پور گفته:
    مدت عضویت: 2524 روز

    سلام عزیزم

    من فقط میخوام

    در مورد اون رقص صحبت کنم

    قشنگ مشخص بود

    شکه شده بودی

    ولی واقعا خوب جمعش کردی

    من اگه بودم اونقدر عرق میکردم

    که نگو

    میخوام ازت تشکر کنم

    برادرم داداشم هم اسمم

    من دوستت دارم

    چرا برات ننویسم

    خیلی کار بزرگی داری انجام میدی

    خیلی آدم ها رو دارو نجات میدی

    واقعا من

    ازت ممنونم

    من فکر میکردم زیاد به نظر ها نگاه نمیکنی

    چند بار نظر گذاشتم جوابی ندیدم در کل

    حالا که دارین میخونین و فیلم هم میگیرین

    آدم دل گرم میشه

    که دیده میشیم

    من تا حدی که درک کردم دیدگاهتان رو

    استفاده کردم

    هر چند نه به اندازه شما قوی

    ولی نتیجه هاش رو دیدم

    در حد قابل قبول برای خودم

    هدایت ها الهاماتم هم تغریبا شدتش بیشتر شده

    برادر مهربانم

    من خیلی از خدا

    ممنونم خیلی

    تو رو سر راهم گذاشت

    این فیلم ها رو از خودت میزاری

    به خدا شجاعته

    اینطوری میایی

    فیلم رقص رو میزاری

    درک میکنم که شجاعت میخواد

    و تو انقدر آزادانه راحت

    و خوب انجام میدی

    من واقعا وقتی رو خودم کار نکنم

    چون خیلی خجالتی بودم

    سریع برمیگردم رو تنظیمات کارخونه

    من فهمیدم یکی از دلایل رشد سریع شما

    البته همون سرعتی که خودتون میگید هم برای من سرعتش خوبه

    همین به اشتراک گذاشتن ها

    از چیزهایی که فهمیدین درک کردین هست

    از این شاد کردن دلها و دعاهای خیر شما برای ملت هست

    شما علمتون رو به بقیه دادین

    و اون براتون بیشتر شد

    همینطور که گفتین در هر چیزی

    شکر گذاری کنیم اون زیاد میشه

    اگر ببخشیم هم زیاد میشه

    صدقه بدیم روزیمون زیاد

    میشه پس شما

    که خیلی ها رو نجات دادین

    باعث شده قوی

    شدنتون تصاعدی تر بشه

    و

    باورتون نمیشه

    من

    چندین بار خواب شمارو دیدم

    از تماشای فیلمهای شما

    خواب دیدم اومدم آمریکا

    خدایی سومین بار که خواب دیدم

    عین واقعیت بود

    با خودم میگفتم حسین ببین اینها مثل اونها دیگه خواب نیستا اومدی آمریکا ببین اینجا همونجاست که دیدی

    بعد یهو ترسیدم

    خدایا من دلار ندارم چیکار کنم

    اینجا زبونم خوب نیست

    کجا کار پیدا کنم خدا

    تو عالم خواب با خودم گفتم

    حرف نمیزنم که فکر نکنن انگلیسی بلد نیستم

    با زبان اشاره حرف میزنم

    که نفهمن من اصلا ایرانیم

    بعد خیلی از پلیسها میترسیدم

    خیلی دلتنگ خونم بودم

    بعد ناراحت بودم گفتم حالا شب کجا بخوابم

    من که پولی ندارم

    خیلی خوابش باحال بود

    با این که میترسیدم

    با خودم گفتم استاد عباسمنش چه کرده

    چقدر ترس رو خفه کرده

    این همه هیولای هشت سر که چه عرض کنم

    صد سر رو رد کرده

    من تحسین میکنم

    شما رو

    و من شما رو دوست دارم

    عشق اینو دارم یه جو

    شجاعت شمارو داشته باشم

    واقعا

    تو خوابهایی دیدم

    مهمونم کردی فیلم‌های رستوران رفتن‌ها دم نظرم اومد

    استاد

    من دوستون دارم

    شما کد ها رو دادین

    اگر من کم کاری کردم

    که پیشرفتم قوی نبوده

    تقصیر خودمه

    من ترس دارم تو ذهنم

    ولی همینم نباید بگم این باور غلط رو

    ترسی وجود نداره

    توهمه

    منم

    ترسهام رو خفه میکنم

    مثل شما

    منم دوستتون دارم

    آزاد میشم

    مثل شما

    دل دار میشم

    مثل شما

    مالم رو به گل میکوبم

    نه به دل

    مثل شما

    دوستت دارم استاد

    من

    هم یه روز

    تو موقعیت شما

    همین رقص قرار میگیرم

    آزادانه رها

    رهای رهای رها

    میرقصم

    تمام قفسها باز میشن

    محدودیت ها نا محدود میشن

    مثل شما

    استاد منم دوستت دارم

    عزیزم عزیزم عزیزم

    اونقدر نا محدودی که من واقعا

    میبینمت احساس رهایی میکنم

    احساس میکنم مثل پرنده هستم

    که هر جا بخوام میتونم برم

    احساس میکنم دست به هر چی بزنم برنده هستم

    احساس میکنم من تو ماشین قرمزتونم

    من هم دارم راحته میشه داشت میشه

    زمین شصت هکتاری داشت میشه

    میشه همیشه نون بره باشه

    میشه ده ماه مسافرت بری

    پولم در بیاری

    عشقم بکنی هر چی دلت میخواد هرچی دلت میخواد

    میشه اونقدر بخری لباس کفش شلوار کاپشن. بخری که هر کدوم رو یه بار بپوشی بندازی کنار مثل دستمال کاغذی

    میشه هدیه بدی اونقدر گرون که طرف دیگه هیچ وقت تو رو فراموشت نکنه

    میشه بهترین آدما رو داشته باشی

    انقدر فنی در حد خلبان هواپیما

    میشه همه چیز رو عالیش رو داشته باشی

    درجه یکش

    میشه هفته ها ماه ها حیاط خونت

    چشمه آب ذلال گرم باشه

    میشه جات فقط تو رستوران‌های مجلل با غذاهای ناب و عالی باشه

    میشه فقط هماهنگی باشه همه جا فقط عزت باشه احترام باشه

    میشه دورت فقط آدم حسابی باشه خیر خواهد باشه

    میشه دورت آدمایی باشن که لبخند تو شاد ترشون میکنه حتی از خودت بیشتر

    خیر خواهی که اصلا نمایش نیست اصل جنسه

    میشه همه چیز های خوب رو با هم داشت

    میشه داشت میشه

    خدایا شکرت فایلهایتان رو که میبینم

    سرشار از شدن میشه راحته شدنیه تو هم میتونی

    راحته میشه میشه میشه

    خدایا شکرت

    استاد دوستت دارم مهربانم

    امیدوارم

    تو که دلمون رو شاد میکنی

    منم با این دل نوشته ام

    یکم احساس های خوبت رو

    که بهم دادی جواب داده باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      الهه سجاد گفته:
      مدت عضویت: 3580 روز

      سلام آقای زرین پور

      چقدر متن تون عالی بود

      چقدر جالب بود

      چقدر ادبیات جذابی داشت

      چقدر ادبیات متفاوتی داشت

      چقدر پر بود از باورهای قشنگ

      چقدر لبریز بود از باورهای قدرتمند کننده

      چقدر پر بود از حس توانستن

      چقدر پر بود از حس داشتن

      چقدر پر بود از حس بودن

      چقدر پر بود از حس عشق

      چقدر احساس لیاقت درش بود

      چقدر احساس ارزشمندی درش بود

      خیلی لذت بردم و خیلی یاد گرفتم

      آرزو میکنم به تمام آنچه که گفتید میشه داشت، برسید

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حسين زرين پور گفته:
        مدت عضویت: 2524 روز

        خیلی ممنون عزیز

        خیلی دیدگاهتان رو نسبت به متنم دوست دارم

        خوشحالم شدم

        شما هم امیدوارم به هر چه دوست داشتی برسی

        واقعا اینکه این همه اختیاراتت در زندگی بالا باشه خوب

        آدم دیگه میگه زیر پام سفته دیگه

        میره به سمت راه رفتن آروم بعد یکم تند تند راه میره بعد تند ترش میکنه بعد میدوه میدوه میدوه …‌

        چون زیر پاش سفته

        چون قانون خدا تغییر نمیکنه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهران علی پور گفته:
    مدت عضویت: 980 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان من با دیدن این فایل تنها چیزی که نگاهم را جلب کرده جوان تر از قبل شدن شماست و زیبایی شما و مریم جان است واقعا من شگفت زده شده ام و قلبم گفت که حتما بگم انشا الله شاد،سالم،ثروتمند در دنیا و آخرت برایتان آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    هدیه گفته:
    مدت عضویت: 2112 روز

    استاد جااااان از هر زاویه ای عکس میگیرین عالی میشه ، لس آنجلس سلام ، منظره عالی ، آسمان آبی ، هوا عالی ، لبخند عالی ، از هر فیلمی جذابتره این سفر خداروشکر که منم اومدم امریکا، سوپرمارکت ایرانی، کافه با مرتضی عالی بود به من که خیلی خوش گذشت ، چه کباب برزیلی لذیذی بود

    استاد سپاس مریم جان سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    ریحانه رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 1450 روز

    سلام به استاد جان جان جان ما و مریم جان مهربان

    استاد من با دیدن این ویدئو کلی کیف کردم . مخصوصا رقصیدن شما با اون خانم . من نمیدونم شما درباره انرژی زنانه و مردانه اطلاعی دارید (آنیما و آنیموس ) مبحثی که یونگ مطرح کردند . این انرژی زنانه در درون شما به حد خوب و عالی خودش رسیده ، که این خانم از بین این همه مرد شما را انتخاب کرد. این به خاطر اون انرژی زنانه ی درون شما بود .

    انرژی زنانه باعث بالا رفتن کیفیت زندگی میشه و اینکه شهود در همین انرژی زنانه هست . و شما به خوبی آن را در درون خود بالا آوردید به خاطر اینکه روحتون رو غرق زیبایی ها کردید .

    و این فوق العاده است، الهی شکر

    ممنونم به خاطرنشان دادن این همه زیبایی ها که به طور ناخودآگاه این انرژی را در تک تک ما قویتر میکنید .از شما سپاسگزارم.

    در پناه خداوند مهربان

    دوستتون دارم آرامش من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1822 روز

    خدایا شکرت که اینقدر وهابی

    خداوند همه چیز می‌شود همه کس را، به ظرط ایمان به شرط پاکی دل…

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد، خانم شایسته و دوستای عزیزم

    دیشب قبل از خواب یه سنگینی خاصی توی وجودم احساس می‌کردم. احساس می‌کردم نیاز دارم به آغوش پدر و مادرم که دلتنگی هام رو ازم سبک کنن.

    همین الان که اینو می‌نویسم اشک جلوی چشمام رو گرفته…

    تقریبا دو ماه و نیم از مهاجرتم می‌گذره…

    و بعد گفتم یعنی چی دختر؟! یعنی تو نمی‌تونی خودتو آروم کنی؟؟ اون لحظه وجودم هیچ نیرویی جز خدا ندید و نشناخت بی‌اختیار کلام از زبانم جاری می‌شد: خدایا کمکم کن، خودت بهم نیرو بده خودت بهم توان ادامه دادن با شور و شوق رو بده، خودت دلتنگی هام رو برطرف کن، خودت بیا به وجودم. مگه تو نبودی که گفتی همیشه حمایتت میکنم؟؟ حالا هم بهت نیاز دارم، کمکم کن و قلبم رو آروم کن…

    که هدایت شدم به داستان هدایت نگار جان صمدی پور که بهم صبحش گفته بود برم داستان هدایتش و کامنتای آخرش رو نگاه گذرا بندازم که ببینم چه تضادی رو از سر گذرونده.

    توی یه قسمت از داستان هدایتش چنین مضمونی رو نوشته بود: به خداوند اعتماد کنید، خدا براتون پدر میشه، مادر میشه، پول میشه، پارتی میشه، هر چیزی که میخوایین میشه فقط کافیه که باورش کنین

    این رو که خوندم قلبم کمی آروم گرفت و با آرامش بیشتری خوابیدم.

    خداروشکر…

    صبح که از خواب بیدار شدم حسم منو می‌کشید سمت نشانه روزم که زدم و این قسمت اومد.

    وااای خدای من…

    تو چقدر وهابی…

    چقدر هوای من رو داری…

    تو چقدر منو دوست داری…

    من چقدرررر خوشبختم که چنین خدای قدرتمندی عاشق منه و اینجوری هوای من رو داره…

    خدایا عاشقتم….

    خدایا شکرت…

    اولش که این قسمت اومد برام گنگ بود که چرا این قسمت رو الان باید ببینم؟؟؟

    به وسطای فایل که رسیدم احساسم بهم گفت جریان از چه قراره…

    خدا می‌دونست من دلم تنگ شده برای ایران و خانواده و حال و هواش، و همه جانبه اون حال و هوا رو برام زنده کرد از مغازه های تابلو فارسی، تا غذاها (که البته متناقض با قانون سلامتیه) که منو یاد فودکورت هایی می‌انداخت که همیشه می‌رفتیم، تا سبزی های تازه و حتی تا رقص و آواز ایرانی توی عروسی ها به همون آهنگ ها!!!

    و گریه ام گرفت از اینکه دیدم خدایا تو چقدر وهابی، چقدر مهربونی و چجوری به خواسته ای که دیشب قلبم رو فشرده بود پاسخ دادی و دلتنگی هام رو شستی و بردی…

    خدایا شکرت…

    استاد واقعا تحسینتون میکنم که با رقصنده همراهی کردید و با وجود رقص بلد نبودن پاشدین و رقصیدین… دمتون گرم…

    چه ویوی زیبایی داشت بام لس آنجلس… تشویقم کرد برم در اولین فرصت خودم بام تورین رو ببینم و فتحش کنم:)

    و در آخر هم از اون رستوران شگفت انگیز بگم که چه گوشتایی داشت… به به… نوش جانتون باشه… دوست دارم منم در اولین فرصت یه رستوران باکیفیت و گوشتی حسابی رو تجربه کنم و یه حال اساسی به بدن خودم بدم:) بعد قانون سلامتی تازه فهمیدم خود گوشت چقدر میتونه تنوع داشته باشه!

    این قسمت نشونه از برزیل برام داشت، رستورانی که رفتین برزیلی بود و ساعت برزیل رو هم نمایش می‌داد، دیشب هم دسکتاپ رندوم لپ تاپم رفته بود روی ریو دوژانیرو…

    نمیدونم شاید در آینده یه سفر به برزیل زیبا داشته باشم به لطف خدا… چون بشدت یه جای گرمسیر می‌طلبم:)

    خداروشکر برای این همه هدایت و نعمت…

    خدایا شکرت…

    در پناه خدای یکی یدونه شاد و سالم باشین همیشه:)

    مرسی خانم شایسته و استاد عزیزم برای این فیلمبرداری زیبای این قسمت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      صبا بانو گفته:
      مدت عضویت: 827 روز

      سلام روژینای عزیزم

      باورم نمیشه هدایت شدم به این فایل و این کامنتت که دقیقا راجب من نوشته بودی، من سارام و با اکانت خواهرم اومدم الان… البته نوشته بودی نگار اسممو :)

      صبح به طرز جادویی یکی از دوستان واسم نوشته بود به داستان هدایتت سر بزن ولی من یادم رفته بود، الان دوباره از زبان شما خدا بهم گفت سارااااا برو بخون

      ببین چیکارا برات کردم

      کجا بودی و به کجا رسوندمت

      واقعا چقدر ادم خجالت میکشه از خودش

      الان سر یه مسئله مسخره من یک ماهه به تضاد خوردم و اصلا از مهاجرتم لذت نبردم

      منم مثل شما تو ماه دوم مهاجرتمم و دلتنگی و تنهایی باعث شد کارهایی بکنم که از گفتنش خجالت میکشم

      اما

      باز هم همون خدا دستمو گرفت

      قربونش برم

      به مو میرسه ولی نمیذاره پاره بشه، نذاشت از دست برم

      نذاشت تباه تر از این بشم

      الانم که داره نشونه میده برو داستان خودتو بخون و ببین چقدر تو زندگیت پر رنگم، ولی تو جای منو دادی به ادما…

      برم بخونم و یکم خجالت بکشم و باز برگردم به آغوش الله مهربانم

      باورم نمیشه هدایت شدم به کامنتت عزیزم که مال چند ماه پیشه

      امیدوارم الان تو بهترین حال باشی و خدارو خیلی واضح تو زندگیت ببینی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        Rojina گفته:
        مدت عضویت: 1822 روز

        سلام سارای عزیز

        چی بگم از شرک خودم

        از خدایی که به موقع گوشمو پیچوند و میگه صد بار اگه توبه شکستی باز آ

        من سپاسگزاری رو فراموش کردم

        فقط توی یک روز

        این همه روی خودم کار کردم، یک مدت کوتاه خداوند رو اصل ندیدم همه چیز در سلامتیم به هم ریخت…

        ولی خوبی اش اینه که میتونم زود برگردم. میتونم دوباره در پیشگاه خداوند اظهار ضعف و ناتوانی کنم.

        که به موقع با این دیدگاه منو هدایت کرد به مسیر خودش و نذاشت که این دوری به 24 ساعت برسه حتی

        چی بگم از خداوند که اینقدر وهابی!!!!!!!!!!

        چی بگم اخه من چی بگم؟؟؟؟

        من حتی وقتی دارم این کامنت رو می‌نویسم که دقیقا 4 دقیقه از شروعش میگذره گرسنه ام شد!!!

        تا قبلش بی اشتها بودم!

        خدایا من در برابر تو اظهار ناتوانی میکنم.

        خدایا تو همه چی هستی و من هیچی نیستم

        واقعا هیچی نیستم!

        تو اگه نباشی، من اگه قدرت رو دستت ندم هیچم، پوچم، نابودم!

        واقعا همینطوره!

        واقعا خدایا من ازت خجالت می‌کشم که چجوری توی این مدت منو کشیدی بالا و باز من ناسپاسم.

        اوکی،

        اوکی روژینا خیلی خوبه که بهتر بشی و به فکر رشد و پیشرفت باشی، فقط سپاسگزار باش!

        فقط همه چیز رو از وجود خداوند ببین…

        خداوندی که حتی جریان دستگاه گوارش من دست اونه و من هیچ قدرتی روش نداذم جز اینکه فقط قدرت رو به دستان توانمند اون بسپارم…

        که اگه به دست اون بسپارم اون واسه من همه کار میکنه…

        باور کنم که سلول به سلول بدنم، ذره ذره ناخن های دستم، سقف بالای سرم و تک تک وجودم همه از آن خداونده.

        همه…

        پس خدایا اعتراف میکنم غلط کردم.

        این غلط کردم گفتن برای من لازمه تا غرورم رو بشکونم و همه چیز رو، همه چیز رو از وجود پاک تو ببینم و بس…

        سارا جان ازت ممنونم که به هدایتت عمل کردی و کامنت رو ثبت کردی.

        خدایا هدایتم کن که از سپاسگزاران باشم.

        خدایا من پشیزی از خودم ندارم اعتبار همه چی برای توئه

        منو ببخش، خطا کردم، توبه میکنم

        منو به راه راست هدایت کن من فرزند توام

        کمکم کن لایق سپاسگزاری تو باشم

        الهی آمین یا رب العالمین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    امنه ربیعی گفته:
    مدت عضویت: 1042 روز

    سلام سلاااام ،استاد گلمون و عزیز دلش خوش برگشتین با یک سریال جدید دیگه

    اول از همه تشکر کنم از مریم زیبامون بانوی مهربان که زحمت میکشه برای این فایلها و همچنین استادمون که وقت و انرژیش صرف سایت خوبش میکنه تا امکانات فوق العاده ای برای ما فراهم بشه

    استاد شما خبر دارین ما با دیدن این سریال ها این زیبایی های خدواندی حس درونیمون دگرگون میشه خبر دارید که وقتی من میشینم فایل ها رو نگاه میکنم چشام پر از اشک شوق میشن اصلا قلبم باز میشه از بس خوش حال میشم احساس میکنم قلبم از درون داره میکشافه️‍

    استاد میبینی؟

    میبینی از بس که خدا ما رو دوست داره یه استاد خوش اندامی بهمون داده

    خدا 3 تا هدف داشت که شمارو سر راه زندگیمون قرار داد

    1-خدامون رو بهتر بشناسیم

    2-بتونیم به پیشرفت جهان کمک کنیم

    3-به احساس خوشبختی برسیم

    خدایا شکرت

    چند نکته هم درمورد سریال بگم که :

    اول فایل وقتی که بازار و فروشگاه رو نشون میداد خیلی بهم حس تازگی داد🫑

    واقعا حس و حال بازار رو دوست دارم مخصوصا اونجاهاییش که چیزای ایرانی داشت خیلی جالب بود برام استاد انگار اومدین بازار ایرانی

    من هر موقع بخوام سریال های قشنگتون رو ببینم همیشه یه چی باید باشه که هم بخورم هم نگاه کنم که حداقل دهن من اب نیوفتهاز بس که فروشگاهشون چیز میزای خوشمزه داشت

    انشالله یه روزیم میام پیشتون استاد هم شما رو از نزدیک ببینم هم اون کیک خامه ایکه تو ویترین بود رو میگیرم

    و اونجاییم که رفته بودین کنسرت مرتضی خیلی خوب بود به خصوص اونجاش که خانم زیبا اومد دست شما رو گرفت و برد اونجا که باهاتون برقصه

    اینم ناگفته نماند که من از دیدن رقص شما هم لذت برده بودم هم واقعا لپام سرخ شده بودناخه خیلی باحال میرقصید استاد

    ⭐️ونکته ی مهم این قسمت که ذهنمو باز کرد

    اونجاش که گفتین من اولش خجالت میکشیدم برم وسط بین این همه ادم برقصم ولی بعدش به خودم گفتم که من دوس دارم خودمو به چالش بکشم تا اعتماد به نفسم بره بالا

    دیدم با اینکه ی ذره خجالتی بودی ولی بازم رفتی.

    و من این رو از شما یاد گرفتم که:

    از هر چیزی که از انجام دادنش مثل کنفرانس دادن رقصیدن خجالت میکشیم باید انجامش بدیم تا سد ناخود باوری رو بشکونیم

    چون ما قراره به گفته هامون عمل کنیم

    دیگه همین..

    دوستون دارم تا فایل بعدی خدانگهداتون🫶

    فقد کاش میشد اموجی ها از کامنت حذف نمیشدن تا منظورمونو بتویم بهتر برسونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    مجید مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3483 روز

    سلام به همگی

    امیدوارم عالی باشید

    امشب هم در جهت عمل به ایده ام میخام یه آیه دیگه از قرآن رو آنالیز کنم

    اینم بگم اینا برداشت منه

    و قرار نیس الزاما درست باشه

    آیه ی امشب باز یه آیه ای که ذهنمو مشغول کرد

    وَلَوْلَا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً لَجَعَلْنَا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمَـٰنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّهٍ وَمَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ ‎﴿٣٣﴾‏وَلِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّکِئُونَ ‎﴿٣۴﴾‏ وَزُخْرُفًا ۚ وَإِنْ کُلُّ ذَٰلِکَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۚ وَالْآخِرَهُ عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ ‎﴿٣۵﴾

    و اگر نبود که مردم یکپارچه شوند، برای خانه‌های کافران [به خدای] رحمان، سقف‌ها و نردبان‌هایی از نقره قرار می‌دادیم که بر آنها بالا روند. (33) و برای خانه‌هایشان، درب‌های نقره‌ایِ متعدّد قرار می‌دادیم، و تخت‌هایی سیمین که بر آنها تکیه زنند. (34) و هرگونه زینتی ولی اینها فقط کالای اندک زندگی دنیاست، و آخرت نزد پروردگارت برای پرهیزکاران است. (35)

    خب سریع میرم سراغ اصل مطلب

    آیه داره با یه انکار شروع میشه

    یعنی چی

    مثلا یه نفر میخاد یه چیز عجیب و غریب رو بگه که اصن محاله این اتفاق بیوفته چی میگه

    میگه مثلا اگه ما نمیخاستیم که چیزی به اسم سوخت باشه (درحالی سوخت الان هست) پس همه ی ماشین ها رو بدون انرژی راه مینداختیم

    در صورتی که الان سوخت هست و همه ی ماشین هام در حال تبدیل انرژی از نوعی به نوع دیگرن و همشون هم دارن از سوخت استفاده میکنند

    الان اینجا چی گفته

    گفته اگه ما میخاستیم که بین مردم تنوعی وجود نداشته باشه و همه اصن یه جور فک کنن همه یه جور رفتار کنن همه یه نوع علاقه داشته باشن

    پس میومدیم خانه های کافران رو روی سقفش رو نقره قرار میدادیم

    بعد توی آیه بعدی میگه

    و برای کافران درهای خانه هاشون رو از نقره میذاشتیم و تخت هایی از نقره که روی اونا بشینن برای کافران قرار میدیم

    حالا توی آیه سوم میاد میگه که اصن اینا رو گفت که برسه به اینکه همه ی اینها مال متقینه مال کسانی که سلف کنترلشون بالاس و ادامه میده میگه هم این دنیا رو دارن هم آخرت رو دارن

    چی میگه

    اما همه اینایی که گفتیم مال زندگی این دنیاس و متقین علاوه بر اینا اون اصل کاری که اون آخرته رو هم دارن

    مثل اینکه تو میگی نگاه کن اینجا نت گوشی هم کار میکنه ها

    توی میگی نت خط چیه اینجا 5جی داره آنتن میده

    یعنی ته تهش یه کلام

    اولش اومد با یه چیز عجیب و غریب شروع کرد و گفت اگه میخاستیم این کارو میکردیم که منظورش این بود که نکردیم و داشت یه چیز محال رو میگفت

    یعنی ساده شده اش میشه اینکه کافرا آدمهایی هستن که به اینا نمیرسن و نه این دنیا رو دارن و اون دنیا رو

    یاد اون مثال قل من حرم زینت الله میوفتم

    اونجایی که خدا انگار با عصبانیت میگه بگو چه کسی حرام کرده زنیت های خدا رو که برای مومنانه و در قیامت خاص اونهاس

    اینکه خدا خودش گفته این قرآن بر دو قسمه یه قسمتش ام کتابه

    مصداق های بارزش رو میشه اینجوری فهمید وقتی آیه ها باهم همپوشانی داشته باشن خیلی ساده میفهمی که داره یه مفهومی رو میگه که این اصله و راه فراری براش نیست

    و از اون طرف هم یادمون نره که آخرش گفته برای متقینه

    یعنی اینکه اینا همش مال کسی که سلف کنترلش بالا باشه

    کی میتونه احساسشو توی تایمی که سخت احساس خوب کردن خوب کنه؟

    اونی که روی نفسش مسلط باشه

    اونی که اراده قوی داشته باشه

    اونی که بتونه ذهنشو کنترل کنه

    اینکه ماها اصن خیلی وقت ها حسمون بد میشه به خاطر اینکه یادمون میره که یه خدایی داریم که از رگ کردن بهمون نزدیک تره

    که اصن اونه که کل قدمها رو برای تو میچینه

    یادمون نره که اون خدایی که ما رو آفریده خودش تضادها رو برای ما میاره که ما خواسته هامون رو بفهمیم

    قضیه ی ما مثل اون کسیه که داره میمیره از گشنگی دورش هم پر از میوه اس

    توی یه باغ که هرنوع میوه که میخاد هست

    ولی ما چشمامون بسته اس انگار

    جایی رو نمیبینیم خدا این گشنگی رو برای ما قرار میده تا بریم به سمت میوه ها

    شاید چشمهامون هنوز باز نشده باشه ولی بو میکنیم و میریم به سمت میوه ها

    اگه احساسمون خوب باشه به خود میوه میرسیم و وقتی چن بار گشنمون شدا تونستیم به میوه ها برسم نا خودآگاه چشمامون باز میشه

    کم کم یاد میگیرم با چشمای باز خودمون با پای خودمون بریم به سمت میوه ها

    با همون چشمهایی که یه عمر بسته بوده وقتی این همه نعمتی که دورمون هست رو میبینیم میرسیم به اینکه واقعا این همه سال من غرق نعمت بودم چرا نمیدیدمشون

    مثل اون زمانی که تک تک ما ثروتمند میشیم بعد میگیم اصن چیز عجیب و غریبی نیست پولدار شدنه

    اصن چیز عجیبی نیست رسیدن به ثروته

    اصن راحت بود

    این همه خدا گفته که رحمت من همه چیز را فرار گرفته

    مگه نگفته اگه شما شکر گذار باشید من بر شما می افزایم نگفته که نعمت ها رو بیشتر میکنم که

    گفته ظرف تو رو گنده تر میکنم

    مگ شیطان نگفته وقتی میخاد بگه ته ته گمراهی آدمها رو میخاد بیان کنه میگه تو اکثر آنها را نا سپاس خواهی یافت

    تو اکثر اونا رو نا شکر میبینی

    جدی اصن انگار کلید اینکه تو چشمات توی همون باغ پر از میوه باز بشه شکرگذاریه

    و اینکه یادمون نره به قول قرآن هر جا میخاد بگه به خودمون یاد آوری کنیم از ریشه ذکر استفاده میکنه

    یادمون نره که خدایی که ما رو آفریده اصن بخیل نیست که ما مثلا به نعمت برسیم

    امروز یه نفرو دیدم که واقعا فقیر بودن

    به معنی واقعی کلمه

    بی چیز بودن و آدمهای ساده ای هم بودن

    اولش دلم براشون سوخت

    انگار که مثلا بهشون ستم شده باشه

    ولی بعدش به خودم گفتم که نه واقعا اینا آدمهایی هستن که بهشون ستم نشده مثال استاد میاد توی ذهنم ما توی یه رستورانی داریم میگردیم که پر از غذاهای خوشمزه اس ولی ما گشنه مونه انگار نمیتونیم غذاها رو ببینیم

    داستان اینام همونه

    اونی که فقیره خداش همون خدایی که یه آدم دیگه رو ثروتمند کرده

    خدای فقیر و غنی یکی ان

    اگه ما نتونستیم به ثروته برسیم به خاطر اینکه باورهای مسخره ای داریم

    مثل همین باور مذهبی که من خودم با اینکه این همه آیه آوردم که به راحتی این قضیه رو نقض میکنه هنوز که هنوزه اندر خم یه کوچه ام

    این همه آیه آوردم که کافرا گفته بودم ما به خاطر مال و دارایی مون به خدا نزدیکتریم خدا گفته بود نه اگه شما ایمان به خدا داشتید بله حرفتون درست بود ولی با بی ایمانی نه

    یا اینکه بارها قدرت خدا رو توی زندگیمون دیدیم ولی براش شکر نکردیم ولی شکر گذار نبودیم و فک کردیم که فقط خدا دقیقه ی نود به دادمون میرسه در صورتی که خدا گفته اگر بندگان من از تو پرسیدن بگو من نزدیکم اجابت میکنم درخواست هر درخواست کننده را

    نه اینکه مثلا خلاف قانونش کاری انجام بده ها

    نه

    قانون این دنیا اینکه ما اگه زنده ایم با درخواستهامون باعث میشیم دنیا سریع تر پیشرفت کنه توی همه ی زمینه ها

    چرا میگن نباید خودکشی کرد

    توی قرآنم اومده این قضیه

    چون اگه یه نفر کور و کر و لال هم که باشه بازم به خاطر اینکه یه سری ها باید جمعش کنن باعث گسترش این دنیا میشه

    و بعضی وقتا ما دلمون میسوزه برای یه نفر

    ولی خدا خودش همون خدایی که به یه مورچه توی دل زمین هم رزق میرسونه

    چه برسه به بنده ای که اشرف مخلوقاتشه

    ما ها اصن اشرف مخلوقات به دنیا اومدیم که خدا با راهی که برامون باز گذاشته بتونیم هم این دنیامونو تضمین کنیم هم اون دنیامون رو

    یاد این قضیه میوفتم که خدا میگه مسخر شما کردیم آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است

    بارها این قضیه رو آورده

    بعد یکی مثل خود من هنوز نتونسته به اون ثروتی که میخاد برسه

    این اصله

    این راهه

    این قدرت آدمه

    وقتی هنوز از توانایی هامون استفاده نکردیم نمیدونیم به چه چیزهای میتونیم برسیم ولی وقتی همه زورتو میزنی برای رسیدن به اون همه ی فاکتور ها تغیر میکنه

    خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نمعت دادی

    خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نباشه به همه ی اون چیزهایی که میگن عمل کنند

    دوستون دارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1490 روز

    سلام سلاااااااااااام

    واااااااای خدای من

    اون روز که استاد ضبط آورد برای پخش آهنگ

    من تو دلم گفتم وای کاش استاد می رقصید من می دیدم

    حااااالا دیدم

    استاد شما فوق العاده ای چند بار این قسمتش رو دیدم و کلی لذت بردم و تحسینتون کردم

    دمت گرم استاد واقعاً استادی برازندتون هست

    تاثیر حرفاتون به دلیل همین ایمان و عملگرایی تون هست

    آره استادی که اول خودش انجام میده و هر روز داره رو خودش کار می کنه لایق استادی هست

    آره باید بارها ببینم و بارها به خودم بگم سارا جان تو هم باید عمل کنی عمممممممل کنی جون دلم

    باید پا بزاری روی ترسات روی پاشنه ی آشیلت نه یکبار بلکه مدام باید محک بزنی خودت رو

    ایول استاد

    چقدر کیف کردم

    اگه من بودم نمی دونم قبول می کردم یا نه

    ممنونم از شما که این رو به اشتراک گذاشتید مطمئن هستم که چقدر برای همه‌ی بچه ها پر از درس و آگاهی خواهد بود

    الهی شکر الهی شکر الهی شکر که من هم لایق دیدن این قسمت بودم و این حس وصف ناپذیر

    خدایا من هم دوست دارم این آزادی و این عزت نفس رو تجربه کنم

    دمت گرم که مهر تایید زدی به خواسته هام

    به قول استاد تصمیم تو تایید می شود

    باید باورهای قوی بسازم

    تو مسیر خواسته هام باشم

    حاااااالم خوب باشه

    وااااای خدایا شکرت که چقدر حالم عااااالی تر شد

    امروز تو دفتر ستاره قطبی نوشته بودم که خدایا می خوام هر لحظه راضی تر بشم و تا آخر شب بشم لسوف یرضی

    الهی شکر که تا این لحظه همه چی عاااالی بود و راضی بودم

    حالا خدا می دونه تا شب چه اتفاق های بی نظیری قرار برام بیفته

    در پناه الله یکتا باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    سید مرتضی مشکانی گفته:
    مدت عضویت: 1941 روز

    سلام استاد این متن که گذاشتم مربوط میشه به یه سخنرانی متاسفانه نتونستم لینکش رو بفرستم اما سایتش رو لینکش رو میزارم و اسم فایل هم مشخصه

    ویدیو این سخنرانی توی سایت گذاشته شده و فایل به صورت زیر نویس هست دوستان هم میتونن استفاده کنن

    این فایل مربوط به فراوانی جهان در اینده هست البته که در سال 2012 این سیمینار برگزار شده اما بسیار اگاهی بخش و به نوعی تمرکز بر روی نکات مثبت است و بسیار کمک میکنه که باورسازی بشه در مورد فراوانی و اینکه انسان چه توانایی هایی داره

    بسیار بسیار فایل فوق العاده ای هست ‌و د‌وست داشتم با شما هم به اشتراکش بزارم

    البته اگه این عبارت رو در گوگل سرچ‌کنید میتونید ویدیو رو پیدا کنید

    خانه » ویدیوهای تد » پتر دیاماندیس : فراوانی آینده ماست

    به دوستان عزیزم هم پیشنهادش میکنم

    پتر دیاماندیس : فراوانی آینده ماست

    متن سخنرانی :

    (تشویق)

    (ویدئو ) گزارشگر: تهدیدات برای مقابله به مثل مرگ بن لادن فزونی یافته است. گزارشگر دوم: قحطی در سومالی. گزارشگر سوم: گاز فلفل پلیس. گزارشگر چهار: اتحادیه های تبهکار. گزارشگر پنجم: غرق شدن کروز گزارشگر ششم: فروپاشی اجتماعی. گزارشگر هفتم: 65 کشته. گزارشگر هشتم: خطر تسونامی. گزارشگر نهم: حمله سایبری. چند گزارشگر: جنگ مواد مخدر. نابودی کامل. تورنادو. رکود. شکست. روزهای جهنمی. مصر. سوریه. بحران. مرگ. فاجعه. وای خدای من.

    پیتر دیامیندز: اینها تعداد اندکی از ویدئو های است که من در شش ماهه گذشته جمع اوری کردم. که به راحتی در شش روز یا شش سال قبل هم قابل جمع آوری است. نکته این است که رسانه ما را با داستانهای منفی تغذیه میکند چرا که ذهن ما به آنها توجه میکند. و دلیل بسیار خوبی برای اون وجود داره. هر ثانیه از هر روز ذهن ما در برابرداده هایی قرار میگیرد که احتمالا بیشتر از توان مغز ما برای پردازش آنها است

    و از اونجائی که هیچ چیز برای ما مهمتر از این نیست که زنده بمانیم اولین توقف همه داده ها در یک تکه باریک قدیمی از گیجگاه است که بادامه مغز و یا آمیگدالا نامیده میشود. این بادامه با اولین نشانه خطر را نشان میدهند اونها تمام اطلاعاتی رو که برای هر چیزی در محیط میتواند برای ما خطرناک باشد جستجو و مرتب میکنند. بنابرین با دادن دو جین داستانهای جدید؛ ما ترجیحا خبرهای منفی را نگاه میکنیم. نوشته های قدیمی میگن ” اگه خونی ریخته شد اون هدایت میکنه.” کاملا درسته. پس تمام وسائل دیجیتالی برای ما خبرهای منفی رو هر روز هفته، هر 24 ساعت یک روز میاورند؛ و این عجیب نیست که ما آدمهای بدبینی هستیم. و شگفت انگیز نیست که مردم تصور میکنند دنیا در حال بدتر شدن است.

    اما شاید اینطور نباشه؛ شاید ما به چیزی خلاف انچه داره اتفاق میافته توجه میکنیم. شاید پیشرفتهای شگفتی که ما توسط یک سری از نیروها در قرن گذشته داشته ایم در حقیقت مرحله ای را شتاب بخشیده است که ما پتانسیل خلق جهانی پر از وفور را درسه دهه آینده داشته باشیم من نمیگویم مشکلاتی مثل بحرانهای زیست محیطی؛ نابودی موجودات؛ کمبود آب و انرژی را نداریم. به طور حتم داریم. ولی به عنوان انسان ما بسیار بهتر وحرفه ای تر به مشکلات نگاه میکنیم و نهایاتا به آنها فائق خواهیم آمد.

    اجازه بدید نگاه کنیم به آنچه در قرن گذشته داشته است تا ببینیم به کجا میرویم. بیش از صد سال گذشته؛ میانگین عمر انسان بیش از دو برابر شده است، میانگین درآمد سرانه تعدیل شده با تورم حدودا سه برابر شده است. مرگ در نوزادی ده برابر کمتر شده است. به علاوه قیمت غذا، الکتریسیته، حمل و نقل، ارتباطات ده تا هزار برابر کاهش یافته است. استیو پینکر ( نویسنده کانادایی) در حقیقت به ما نشان داد که ما در صلح امیزترین زمان در تاریخ بشر زندگی میکنیم. و چارلز کنی (عضو ارشد در مرکز توسعه جهانی) اشاره میکند میزان سواد از 25 درصد به بالای 80 درصد در صد و سی سال گذشته رسیده است. حقیقتا ما در زمانی شگفت اور زندگی میکنیم. و بسیاری از مردم این را فراموش کرده اند.

    و ما به طور مداوم انتظارات خود را بالا و بالاتر بردیم. در حقیقت ما معنی فقر رو باز تعریف کردیم. به آمریکا امروز فکر کنید: اکثریت مردم زیر خط فقر امروز الکتریسیته؛ اب؛ سرویس بهداشتی؛ یخچال؛ تلویزیون؛ موبایل؛ تهویه هوا و اتومبیل دارند. ثروتمند ترین اشراف زاده های دزد قرن گذشته که امپراتوران این سیاره بودند هرگز تصور چنین تجملاتی رو نمیکردند.

    زیر بنایی بیشتر اینها ، تکنولوژیست که بطور تصاعدی در حال رشد است. دوست خوب من رای کورزویل در دراین منحنی طبق قانون مور نشان داد که در هر 12 تا 24 ماه عملکردی دو برابر قیمت شان دارند. ( هر دو سال قیمت نصف و عملکرد دوبرابر میشود) به همین دلیل است که موبایل درون جیب شما میلیونها برابر ارزانتر و هزاران برابر سریعتر از سوپر کامپیوترهای دهه هفتاد است. حالا به این نمودار نگاه کنید. این قانون مور( قاعده کلی در محاسبه تعداد ترانزیستور است که می تواند به صورت ارزان در یک مدار قرارگیرد تقریبا هر دو سال دو برابر میشود) است در صد سال گذشته. من میخواهم که شما به دو چیز در این نمودار توجه کنید. اول؛ چقدر این نمودار صاف است چه در زمان خوب و چه بد؛ چه جنگ و چه صلح؛ بحران؛ رکود یا شکوفایی. این نتیجه کامپیوترهای سریعتر است که برای ساختن کامپیوترهای سریعتر به کار رفته است. اون در هیچ یک از چالشهای بزرگ ما کند نشده است. و همچنین با وجود اینکه بر اساس منحنی این قانون قسمت چپ اون انحناء پیدا کرده است به سمت بالا. هرچه تکنولوژی سریعتر شده است اون هم سریعتر شده است.

    و در این منحنی بر اساس قانون مور یک سری از از تکنولوژیهای شگفت آور برای ما قابل دسترس شده است. رایانش ابری( مجموعه خدمات کامپیوتری ) آنچه که دوستان ما در اتودسک( شرکتی تهیه کننده برنامه های نرم افزاری) محاسبه تا بینهایت میخوانند؛ سنسورها و شبکه ها؛روباتها؛ چاپهای سه بعدی که به نوعی توانائی برای دموکراتیزه کردن وتوزیع محصولات شخصی را به سراسر سیاره فراهم نموده است؛ بیولوژی مصنوعی؛ سوختها؛ واکسنها و غذاها؛ داروهای دیجیتالی؛ نانو مواد؛ وهوش مصنوعی. چند نفر از شما برنده شدن کامپیوتر IBM را در مسابقه جوپاردی دیده اید؟ (مسابقه ای بین انسان و کامپیوتر) منظور من این است که اون یک نبرد بود. در حقیقت من به دنبال بهترین سرفصل روزنامه ها که میتونستم پیدا کنم در این مورد بودم و اون رو دوست داشتم: “واتسون بر مخالفان بشر غلبه کرد”. مسابقه یک بازی ساده نبود. اون درباره تفاوتهای زبان بشر بود. و تصور کنید اگر شما به هوش مصنوعی علاقه مند باشید شبیه این ابر( مجموعه خدمات کامپیوتری) برای همه با یک موبایل در دسترس خواهد بود.

    چهار سال قبل در TED رای کورزویل و من یک دانشگاه جدید به نام دانشگاه سینگولاریتی Singularity University رو شروع کردیم. و ما به دانشجویان همه این تکنولوژی ها را آموزش میدادیم و به خصوص یاد میدادم که چگونه چالشهای بزرگ بشری را با استفاده این تکنولوژی ها میشود حل کرد. و هر سال ما از اونها میخواهیم که شرکت یا محصول یا خدمتی رو طراحی کنند که به توسط اون بر زندگی میلیاردها بشر در طول یک دهه اثر مثبت بگذارد. به این فکر کنید. یک گروه از دانشجویان بتوانند زندگی میلیارد ها نفر انسان رو لمس کنند. 30 سال قبل این به نظر مشکل می آمد. امروز ما ی دوجین شرکت داریم که این کار رو انجام داده اند.

    وقتی من فکر میکنم درباره خلق فراوانی منظورم ایجاد یک زندگی لوکس برای همه در روی سیاره نیست. بلکه درباره خلق زندگی از ممکن هاست. در باره چیزی که کمیاب است و فراوان کردن آن. شما دیدید که کمیابی یک محدود کننده هست و تکنولوژی آزاد کننده منابع هست. اجازه بدهید که یک مثال بزنم.

    این داستان مربوط به ناپلون سوم در اواسط سده 1800 است. اون در سمت چپ تصویر است. او پادشاه سیام (تایلند) را به شام دعوت کرده بود. تمام سربازان ناپلون در ظروف نقره غذا میخوردند، ناپلون خودش در ظرف طلا. اما شاه سیام در ظرف آلومینیوم. شما میدونید که آلومینیوم با ارزشترین فلز در روی سیاره بود. ارزشی بیشتر از طلا و پلاتینوم دارد. به همین دلیل است که یادبود واشنگتون از آلومینیوم ساخته شده است. میدانید با این که آلومینیوم 8.3 درصد از جرم زمین است اون به عنوان یک فلز خالص به دست نمی آید. اون همه جا با اکسیژن و سیلیکات احاطه شده است. اما بعد تکنولوژی الکترولیز آمد و آلمینیوم رو بسیار ارزان نمود و امروز به عنوان یک چیز بی ارزش در نظر میگیریم.

    اجازه بدید این مثال رو ادامه بدهیم. ما درباره کمبود انرژی فکر می کنیم. آقایان و خانمها، ما بر روی سیاره ای هستیم که دارای بیش از 5000 برابر انرژی است که ما در هر سال استفاده می کنیم. 16 تترا وات انرژی سطح زمین را هر 88 دقیقه گرم میکند. موضوع در باره کمیابی نیست، در باره دسترسی است. و خبر خوبی در اینجاست. امسال برای اولین بار هزینه تولید الکتریسته خورشیدی در هند 50 درصد هزینه تولید الکتریسته دیزلی هست — 8.8 روپیه در مقابل 17 روپیه. هزینه انرژی خورشیدی 50 درصد کمتر از سال گذشته بوده است. ماه گذشته MIT مطالعه ای را منتشر کرد که نشان میدهد در پایان این دهه در قسمتهای آفتابی آمریکا الکتریسیته خورشیدی 6 سنت در هر کیلووات ، در مقایسه با میانگین ملی 15 سنت خواهد بود.

    و اگر ما فراوانی انرژی داریم فراوانی آب هم داریم. الان ما درباره جنگهای آب صحبت میکنیم. به یاد دارید وقتی که کارل سگان فضاپیمای ویاگر در سال 1990 به سوی زمین باز میگرداند و از زحل گذار کرد؟ یک عکس معروف دارد. به اون چه میگفتند؟ ” نقطه آبی کمرنگ” به خاطر اینکه ما بر یک سیاره آبی زندگی میکنیم. ما بر سیاره ای زندگی میکنیم که 70 درصد آن آب است. بله، 97.5 درصد آن آبهای شوراست، دو درصد یخ و ما برای نیم درصد آب در حال جنگ هستیم، اما امیدهای زیادی هم وجود دارد. تکنولوژیهای آنلاین که در حال ظهور است نه 10 و 20 سال از الان، همین حالا. نانوتکنولوژیهائی در حال به وجود آمدن است، نانو مواد.

    من گفتگویی با دان کمان یکی از نوآورهای DIY امروز صبح داشتم، دوست دارم این را با شما مطرح کنم. اون این اجازه رو به من داده که این کار رو بکنم، تکنولوژی Slingshot نامیده میشود که بسیاری از شما شنیده اید ، اندازه ایی کوچک ، شبیه یخچال دارد. اون توانائی این رو دارد که هزاران لیتر آب تمیز آشامیدنی در هر روز فارغ از منبع آن که آب شور، آب آلوده یا آب فاضلاب باشد در کمتر از دو سنت در هر لیترتولید کند. رییس کوکا-کولا موافقت کرده است که هزاران واحد از این دستگاه را تست کند. اگر اون با موفقیت کار کند که من مطمئنم کار خواهد کرد کوکا-کولا اون رو در 206 کشور دنیا بر روی این سیاره توسعه خواهد داد. این نوعی از نوآوری است که با این تکنولوژی قابل انجام شده است، آنچه که امروز موجود است.

    و ما در موبایلها هم دیدیم . موجب خرسندی است، ضریب نفوذ موبایلها در جهان تا پایان ساله 2013 به هفتاد درصد خواهد رسید. در این باره فکر کنید، فردی از قبیله ماسایا در کنیا موبایل بهتری از پرزیدنت ریگان در 25 سال قبل دارد. و با تلفن هوشمندش در گوگل به دانش و اطلاعات بیشتری از پرزیدنت کلینتون در 15 ساله قبل دست خواهد یافت. در دنیایی از فراوانی اطلاعات و ارتباطات زندگی میکنیم که هیچ کس اون رو پیشبینی نمیکرده است. و بهتر از اون، چیزهائی که شما و من دهها و هزاران دلار خرج کردیم برای GPS ،ویدئو و تصویر، کتابخانه ای از کتابها و موزیک، تکنولوژیهای دارویی الان یکجا در موبایل تان دارید.

    احتمالا بهترین قسمت و عالیترین سطح ان در سلامت است، در ماه گذشته برای من افتحار بود که بنیاد کواکالم که جایزه ای 10 میلیون دلاری به نام تری کوردر کواکالام میباشد را اعلام کنم. ما تیمهائی رو در سراسر دنیا داریم که این تکنولوژیها رو در یک موبایلی که با آن صحبت میکنید ترکیب کنند. به خاطر این که آن دارای هوش مصنوعی است. شما میتونید در اون سرفه کنید، یک لکه خون به اون بدید. و در عوض اون بهتر از یک تیم از دکترهای تایید شده بیماری رو تشخیص میدهد. تصور کنید این وسیله در جهان در حال توسعه جهانی است که دکتری وجود ندارد، 25 درصد بار بیماری ها و 1.3 درصد خدمات درمانی در بر میگیرد. وقتی این وسیله رشته هایی از DNA یا RNA ویروس را تشخیص نمیدهد اون CDC خوانده میشود و از شیوع در اولین مکان جلوگیری میکند.

    اما در اینجا بزرگترین نیرو درباره دنیای فراوانی آمده است. من ان را رشد میلیاردی مینامم. خطهای سفید در اینجا جمعیت هستند. تقریبا از هفت میلیاردی روی زمین گذشتیم. ضمنا، بزرگترین حفاظت در مقابل انفجار جمعیت ساختن دنیای آموزش دیده و سلامت است. در 2010 در سال 2010 ما فقط کمتر از دو میلیارد نفر آنلاین داشتیم و در سال 2020 این رقم از دو به پنج میلیارد نفرکاربر اینترنت خواهد رسید. سه میلیارد فکر جدید که تاکنون ما چیزی از آنها نشنیده ایم و به گفتگوی جهانی وارد خواهند شد نیاز این انسانها چیست؟ چه مصرف خواهند کرد؟ چه خواستهائی دارند؟ و به جای اینکه اقتصاد از بین برود ما بزرگترین تزریق اقتصادی را خواهیم دشت. این انسانها دهها تریلیون دلار به اقتصاد جهانی تزریق خواهند کرد. و اونها سالمتر خواهند بود با استفاده از Tricorder( دستگاه چند منظوره ای برای تجزیه تحلیل اطلاعات) و بهتر تحصیل خواهند کرد با استفاده از سازمان آموزشی غیر انتفاعی کان و عینا با استفاده از چاپ سه بعدی و محاسبات بینهایت کامپیوتری و بهره ورتراز قبل باشند.

    خُب افزایش سه میلیاردی ، جامعه انسانی سالم، تحصیل کرده و بارور برای ما چه در بر خواهد داشت؟ درباره صدایی که تاکنون شنیده نشده چطور. چه در مورد مردم ستمدیده، هر جائی که هستند، صداهائی که برای اولین بار شنیده میشود و عمل میکند؟ این سه میلیارد نفر چه خواهند اورد؟ این همکاری که ما هیچوقت پیشبینی نمیکردیم چگونه میتواند باشد؟ چیزی که من در X Prize آموخته ام این است که تیمهای کوچک با اشتیاق به همراه تمرکز کارهای شگفت انگیزی میتوانند انجام دهند، کارهای که شرکتها و دولتها فقط در گذشته میتوانستند انجام دهند.

    اجازه بدید به داستانی که من رو بسیار هیجان زده کرده نزدیکتر بشویم. این برنامه ای است که شما ممکنه درباره اون شنیده باشد. این بازی فولدیت نامیده میشود. و از دانشگاه واشنگتن سیاتل آماده است. این بازی است که افراد میتوانند یک رشته از آمینو اسید ها در نظر بگیرند و مشخص کنند که چطور پروتئین درون آن آمیخته می شود. و چطور این عمل و ساختاررو دیکته میکند. و این در تحقیقات دارویی بسیار مهم است. و تا کنون این یک مشکل ابر کامپیوترها بوده است

    و این بازی به وسیله پروفسور های دانشگاه و بقیه بازی میشده ست. به عبارتی، صدها هزار انسان به صورت آن لاین بازی میکردند. در حقیقت شناخت ماشینی بشر در ترکیب پروتئین ها بسیار بهتر از بهترین کامپیوترها کار میکند. و وقتی این اشخاص آمدند و نگاه کردند که چه کسی بهترین پروهئن فولدر در جهان در این بازی است اون پروفسوری ازMIT نبود، اون یه دانشجویی ازCalTech نبود اون شخصی بود از انگلستان، از منچستر، خانومی که در طول روز دستیار اجرائی در یک کلینیک بیماران معلول بود و در شب یکی از بهترین ترکیب کننده های پروتئین ها بود.

    خانومها و آقایان آنچه که اطمینان عظیمی به من در خصوص آینده میدهد در حقیقت این است که ما اکنون به عنوان فردی بسیار توانمند تر برای مواجهه با چالشهای این سیاره هستیم. ما ابزارهای داریم با تکنولوژی نمائی. ما اشتیاق نوآوران DIY داریم. ما سرمایه تکنولوژیستهای بشردوست را داریم. ما سه بیلیون میلیارد ذهن جدید داریم که به صورت آن لاین برای همکاری با ما برای حل مسائل بزرگ میایند ، برای انجام کارهای که باید انجام دهیم. ما در حال زندگی در دهه ای شگفت انگیزی هستیم.

    ممنون

    (تشویق)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: