https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-10 05:42:252023-01-31 02:12:52سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 186
349نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد این قسمت از سریال رو یعنی تا حالا اگر بگم بالای ده بار دیدیم کم گفتم واقعاً عالی بود
البته ما توی خونمون کلاً سریال های سایت رو زدیم به تلویزیون الان یکسالی میشه که تقریباً هر شب داریم این سریال ها رو از تلویزیون خونمون پخش میکنیم
این قسمت از همون شروعش با رقص بود ، مثل خانم هایی که دور میز غذاشون ایستاده بودند و داشتن میرقصیدن که اون خانمی که لباس کاموایی سفید تنش بود به کناریش گفت داره از ما فیلم میگیره و چقدر با انرژی بیشتری میرقصیدن
استاد واقعاً شما رقصیدنتون عالیه مخصوصاً اونجایی که جلوی شیلا رفتین با اعتماد بنفس بالا خیلی راحت داشتین برای خودتون میرقصیدین
من شیلا رو بچه بودم توی خانواده مون موزیک ویدئو هاشو پخش می کردند ، وقتی که شما تصاویر قدیم شیلا رو همزمان پخش کردین تازه یادم افتاد اتفاقاً آهنگ هاشم خیلی شاد و پر انرژی هستش
اون قسمتی که شیلا بر میگرده به شوخی به استاد عباسمنش میگه تازه از ایران امدین یا از سر میز خیلی بامزه بود که استاد هم چقدر قشنگ جواب داد از فلوریدا
عجب کاباره ی شیک و قشنگی هم هست و چقدر همه در حال رقصیدن و شادی هستن
اون خانمی که لباس آستین حلقه ای مشکی تنش بود چقدر مؤدبانه و محرمانه وقتی که دوستشون رو میبینه میره جلو سلام و احوال پرسی میکنه و دست میده و برمیگرده به رقصیدنش ادامه میده
مریم جان هم چقدر از رقصیدن استاد عباسمنش ذوق کردن پشت دوربین با ذوق از استاد فیلم میگرفت و میگفت عزیزم ، واقعاً چقدر این رابطه فوق العاده ست
استاد اینقدر مثبت بین هستش که حتی دستشویی هم رفته بود امد به مریم جان گفت دستشوییش خیلی تمیز بود
استاد این غاری که رفتین خیلی جالب بود از بین تمام اون غارهایی که رفته بودین کاملاً متفاوت بود خیلی هم خوشگل بود ، یکم شبیه اون غاری بود که اگر یادتون باشه رفته بودین که اسم غارو به اسم یک پسر بچه ای که اونجا رو پیدا کرده بود گذاشته بودن البته دقیقاً یادم نیست ولی یه همچین غاری بود در کل اینجا خیلی متفاوت تر از همه اون غارهایی بود که رفته بودین خیلی زیبا و در کمال آرامش ، اون نورهایی هم که گذاشته بودن زیبایش رو خیلی بیشتر کرد
دیدن همین سریال های سایت باعث شد من یاد بگیرم که توجه ام رو بذارم روی زیبایی ها و نکات مثبت هر چیزی تا طبق قانون جهان هستی هدایت بشم به زیبایی های بیشتر که به قول استاد عباسمنش این زیبایی ها میتونه ثروت باشه روابط عالی باشه سلامتی باشه و هر چیزی که آدم باهاش لذت میبره
سلام می کنم خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوب هم فرکانسی
خدا را شکر میکنم که یک روز دیگه با فایل زیبا و عالی سفر به دور آمریکا را دارم میبینم و نکات خوب رو برای زندگی خودم به کار می برم
خدارو صدهزار مرتبه شکر می کنم که هر روز با بودن این سایت قشنگ و دوستان خوبم و استاد گرامی که این همه برای بهبود یک زندگی عالی و ایده آل به کار میبره تا ما هر روز بهتر باشیم واقعا از شما ممنونم آموزه های شما چقدر صحبت های شما رفتارهای شما باعث شده که من در زندگی به یک آدم خوب و الگوی خوبی برای دیگران باشم و این را مدیون شما هستم
استاد چه سایت خوبی داریم که بچه های عالی داریم واقعا و چقدر زیبایی و تجربه و تمام درک این سایت چقدر به آدم کمک میکنه برای پیشرفت زندگی و همه اینا رو مدیون خداوندی هستیم که هر روز ما را داره به سمت جلو هدایت می کنم ومسیرها هم در راه به ما گفته میشود
امیدوارم این دیدگاه من را ببینید و بخوانید چون من به این قسمت سفر یه دور امریکا قسمت 186هدایت شدم ، صبح که بیدار شدم اینستا را چک کردم پست یکی از پیج هایی که فالو کرده بودم برام اومد را دیدم نوشته بود موقعیت شغلی در فلوریدا و یک سری توضیحات و خلاصه شماره تماس و … نمیدونم چرا یهویی حال دلم منقلب شد و یاد شما که اونجا هستین افتادم و یه حس عجیب که مثل یک آرزو در دلم لرزید که منم اونجا بیام چون من به این مسئله فکر هم نمیکردم و صحنه ای را تصور میکردم و برام توی ذهنم شکل گرفت که من فلوریدا هستم و اومدم پیش شما و استاد و مریم عزیز را دیدم و در آغوش گرفتم و همینطور اشکهام جاری شد انگار واقعی احساس کردم همه لحظات را و به خودم گفتم چرا اینجوری شدم اول صبحی که بیدار شدم
خلاصه رفتم توی سایت شما و وارد پیج خودم شدم و تصمیم گرفتم مرا به سوی نشانه ام هدایت کن را بزنم و سفر به دور امریکا قسمت 186 نتیجه هدایتم بود و وقتی شروع به دیدن کردم و در اون جشن زیبا و لذت بخش شما را دیدم و استاد در حال رقصیدن ناگهان دچار یک اضطراب شدم میدونین چرا چون من از کودکی و نوحوانی و جوانی خیلی دختر شاد و اهل رقص بودم و به قول دوستام مجلس گرم کن بودم ولی بدلیل باورهای مذهبی مادرم و آموزش های مدرسه که رقص حرامه و خدا ازت رو برمیگردونه و فلان مشکلت برای همین رفتارهاته در وجود من این باور به طور ناخودآگاه شکل گرفت و بعد هم ازدواجی که همسرمم مخالف شادی و رقص و … این مسائل بود خلاصه پرستوی شاد و پر انرژی تبدیل شد به یک آدم دیگه با دیدن این کلیپ ابتدایی این سفر که شما را در چنین جمعی که همیشه در افکار من بود و باب میل من و خود واقعی من بود و بدلایلی که گفتم ازش دور شدم در من تلنگری ایجاد شد که از باوری که ناخودآگاه در ذهن من ایجاد شد رها بشم چون همش فکر میکردم اگر در این مجالس برم خدا با من قهر میکنه و دچار عذاب درونی میشدم .
متاسفانه با ما چه کردند با نام دین و خدا . اگرچه من همیشه مبارزه میکردم با چنین حرفها و چرندیاتی که میگفتن ولی ناخودآگاه اضطرابی در وجود ما شکل گرفت و این اولین پیامی بود که من از این نشانه دریافت کردم و خدا را شکر میکنم و در ادامه هم که دیدن اون غار پر از هیبت و شکوه که لرزه بر دل آدم میندازه دیدن اون همه شگفتی خلقت و اینکه قدرت خالق من و ما تا چه اندازه بزرگ هست و من چقدر از داشتن و خواستن آرزوهای بزرگ میترسم و گفتم خدایا منو ببخش که من خودم قدرت بزرگ فکر کردن نداشتم اونوقت تورا بزرگ نمیدیدم و اندازه قدرت تو را در قاب کوچک باورهای خودم میدیدم .خداراشکر طی یکسال اخیر خصوصا چندماه اخیر معنای توحید واقعی را فهمیدم و همه شرک های مخفی که در وجودم بود را پاک کردم و تنها از خدا درخواست میکنم بی واسطه و مستقیم و باعشق . الهی شکرت
و یک مورد دیگه که زمانیکه در قسمت آخر از پاسپورت سفر صحبت کردید و چقدر هم جالب بود نام فلوریدا هم آوردین دوباره حسم قوی شد که این برای من بود و تصمیم گرفتم به اون شماره زنگ بزنم شاید قراره راهی برای منم باز بشه و راه و مقصدم به سمت فلوریدا باشه . توکل به خدا میکنم و از شما سپاسگزارم که انسانها را به سمت حقیقت واقعی هدایت میکنید و مطمئنا همه دوستانیکه در این فرکانس قرار گرفتند و من به این دلیله که در مسیر ادامه تکامل و رشد و آگاهی هستند و تا بدین جای راه را اومدیم و رسیدیم که صحبتهای شما را بشنوند و بشنوم تا رسیدن به بالاتر .
خداراشکر میکنم که مرا در مسیر درست قرار داد و از شما متشکرم بابت همه سخنان و کلام ارزشمند و وجود گرمتان .
شادی به رنگی دیگر با شنیدن و دیدن همزمان از خواننده ای که برای همگان شادی و نشاط را با صدای گرمش به همراه می آورد، خانم شیلا که در طول زمان دچار دگرگونی فاحشی شده بودند.
استاد غوغا کردند، ما واقعا لذت بردیم مخصوصا هنگامی که با خانم شیلا صحبت کردند و قرار شد صحنه را ترک نکنند و برای بچه های خوزستانی قیامتی بر پا شود که سر دسته این شادی استاد بودند دمشان گرم که همه را به وجد وشادی دعوت کردند که ما هم دعوت ایشان را پذیرفتیم ولی باز هم به زیبایی استاد نشد که نشد.
بعد از هفده روز که در لس آنجلس بودید تصمیم به ترک این شهر گرفتید اما ترک عزیز و خوشگل احتیاج به یک تشکر حسابی نه فقط با غذای خوشمزه بلکه به حمام گرفتن به همراه کفی فراوان و خانه تکانی لازم برای ادامه مسیر داشت.
آبهایی که تبدیل به برف می شد و بعد در هوای سرد این مکان برای پیست اسکی استفاده و این هم یک ایده دیگر برای لذت بیشتر.
دیدار از غار کارلز بد که ترجیح دادید پیاده تا ورودی آن به جای آسانسور بروید و حدود یک ساعت طول می کشید . در ساعت ده و نیم صبح در هوایی بسیار سرد.
مسیری تمیز و زیبا مانند استان کهکلویه و بویر احمد که زیبایی های آن وصف نا پذیر است.
بالاخره به غار رسیدید. در این غار باید به دلیل انتشار سریع صوت خیلی آهسته صحبت کرد.
غاری بسیار زیبا که مسیر ی مشخص شده را ساخته بودند تا با آگاهی از هموار بودن مسیر به راحتی راه را طی کنی مانند قوانین جهان که استاد گرامی بستر دانستن و لذت بردن از آن را به ما آموختند تا ما به راحتی در مسیر طی دقایق زندگی بدون هیچ گونه نگرانی، دلواپسی، شتاب…….به راحتی عبور کنیم و لذت ببریم.
خدایی که این غار را هم مانند غارهای دیگر در طول زمان و به واسطه قانون تکامل هر روز زیبا تر از روز قبل و آماده و مهیا برای دیدن آن به همین سادگی در طبیعت ه
فراهم کرد آن هم برای لذت بردن بیشتر ما انسانها.
نورپردازی بر روی قسمتهای مختلف غار برای بهتر دیدن و لذت بردن، هم ما دوباره به یاد تمرین فانوس دریایی انداخت.
نردبانی طویل با پله های چوبی و قدیمی که اولین کسانی که می خواستند وارد این غار شوند از آن استفاده کرده بودند.
اشکالی که می توانستی آن را به انواع اشیا تشبیه کنی البته شاید برای غولها
فروشگاهی با اجناسی برای فروش و ابتکارات جالبی مانند ساختن یک کاکتوس از فلز که نمی توانستی حدس بزنی و یا صنایع دستی و….
در مرز نیو مکزیکو و تکزاس هستید که تابلوی ورود و خوشآمد گویی به تگزاس نمایان شد و به ایالتی خشک و نشنال پارکی با این اقلیم رسیدید که پوشش آن بیشتر علف و بوته و کمتر درخت بود با حیواناتی که در این جا وجود دارند و در ورودی این پارک اطلاعات مبسوطی مانند پارکهای دیگر برای باز دید کنندگان داده شده بود و بوقلمونی شبیه جرج و جیلی که در پرادایس بود البته انها زیباتر بود.
ایده ای دیگر برای توریستهایی که بخواهند رد پای خودشان را در نشنال پارکهایی که رفته بودند را ثبت کنند در دفتری زیبا.
خدایاشکرت بالت این نشانه عالی امروزم که شادی مرادوچندان کردوکلی هم بااستادرقصیدم به خصوص آهنگ دوم شیلا جون بندری ،بندریااهل بوشهربلشی وپرانرژی هم باشی خدایاشکرت.
خدایی این هنررقصم که خدابه من داده عالیه ودراین مدارکه هستم شده نورعلی نوربرابم .استادجان وقتی هرلحظه شادهستیم واقعا طبیعیه به چیزهای عالی هدایت بشیم ،کارهامون عالی انجام بشه وباانسانهای فوقالعاده مواجه شدن ،ازدرون که خوشحالی وتمام وجودت آرامش فرامی گیره جهان هم برات می رقصه وهمه چیزبه نفعت پیش میره ،پس به لطف خداوندوشماپیش به سوی هرلحظه احساس عالی واتفاقات بی نظیرو به لطف خداوندمهربان من هرروزدارم تجربه اش می کنم وهرروززندگیم ازهرلحاظ داره شکوفاترمیشه ،اصلا اگرنشه جای شک داره بایدهمیشه عالی بودولذت بردوباصدای بلندخندیدبه خاطر این خدای قدرتمندوجایی که امروزهستیم وهدایت شده ایم بااین سایت همه جوره عالی وطلایی ،خدایابی نهایت شکرت .
درود بر ایرانیان خارج از کشور که اینقدر شاد هستند و تحسینتون میکنم از خداوند براتون شادی و آرامش درخواست دارم
ای جونم شیلای عزیز چقدر خاطرات با آهنگاشون برام زنده شد و شاد شدم
ای جونم استاد عزیز شما هم زیبا میرقصی،
من عزت نفس خیلی دوست دارم که میرقصی
استاد تو هرجا میری تو چشمی، همه میخوان با تو صحبت کنن ، ببین بازم شیلا میخواد برقصی.
آبادان شهر وفاس غروباش چه با صفاست
شهر ما شهر خداس عروسه خلیج فارس
عاشقی تو آبادان مثل عشق تو قصه هاس
مثل دریای جنوب تن داغ ماسه هاس
فکر میکنم کمتر آدمی باشه که با این آهنگ تو ایران نرقصیده باشه و ازش خاطره نداشته باشه . خدا را شکر
چه شبی شد امشب… خدا را شکر عالی ،لذت بردم
تحسین میکنم این آدمایی که شادن و میرقصن و لذت میبرن و باعث شادی منم میشن.شادی، شادی میاره
واقعا این ماشین فوق العاده خیلی به ما حال داده و به جاهای فوق العاده ما رو برده باید ازش تشکر میکردیم و استاد عزیز شما هم واسش سنگ تموم گذاشتین
و چقدر جالبه که شما حتی از ماشینتون و وسایلتون هم تشکر میکنید
خیلی جالبه که توی آمریکا کارواش سکه ای وجود داره که با توجه به پول بهت زمان میده و خودت انتخاب میکنی.
در ادامه این گوزن های زیبا و
و اینکه با این دستگاهها برف درست میکن برای پیست اسکی که مردم بیان لذت ببرن، کارشون قابل تحسینه دمشون گرم
خیلی زیباست که این cactus cafe که به شکل قلعه گلی با بوفالو واقعا جالبه و خیلی زیباست خدا را شکر دمشون گرم بابت این خلاقیتشون
استاد عزیز شما همیشه این دعا رو میکنید که خدایا ما را در زمان درست و در مکان درست قرار بده و همیشه تسلیم هستید و برای همین به بهترین جاها در درستترین زمانها خداوند ما را هدایت میکنه
خداروشکر رسیدیم به
Carlsbad Caverns National Park
بریم که لذت ببریم
استاد عزیز همیشه میخواد از مسیر لذت ببره نه اینکه زود به مقصد برسه واسه همین بلیط از نوع پیادهروی گرفتن
خدا را شکر واقعا خیلی زیبا این مسیر پیاده روی رو درست کردن خیلی تمیز و مرتب و شیک دمشون گرمه که میرسن و نوش جونشون ازش پول میسازن
الله اکبر چه جاهای فوق العادهای هست داخل زمین یک غار به این عظمت و زیبایی خدا را شکر
خیلی جالبه اشکال این داخل این غار طی میلیونها سال تکامل شکل گرفته خیلی جالب بود واسم .
تحسینشون میکنم واقعاً فروشگاههای کنار این غار درست کردن که مردم بیان و باز هم وسایل زینتی و یادگاری بگیرین و باز هم ثروت میسازن.
خدا را شکر بابت امکانات گوگل مپ که باعث گسترش جهان و جهانگردی میشه و هر جایی به راحتی ادرس میده و دقیقاً تو نقطه تابلوی ورودی تگزاس ؛گفت Welcome to Texas
و خداروشکر رسیدیم به
Mountains National Park, Dell City, TX
خدا را شکر خیلی طبیعت غنی داره
و خیلی تحسین برانگیزه که میان این عکساشو و مجسمهها و توضیحات رو به صورت کامل و با جزئیات ارائه میدن
دلم میخاد اول و اول از اون غار توی نشنال پارک معرکه و خفن بگمممم. باور نمیکنید ک با دیدن زیبایی هرسنگ و صخره، احساس میکردم قلبم داره میایسته از شگفتی.
هرچقدر بیشتر میدیدم، بیشتر برام سوال میشد: خدایاااااا چجوری اینارو آفریدی؟
خدایاااااااااا واقعا چجوری؟
چجوری امکان داره یه دنیای دیگ ب این خفنی، دقیقا زیر همین زمین خودمون ک داریم روش قدم میزنیم، باشه؟
یعنی کلی و کلی دنیا و عجایب هست که هنوز حتی هیچکی کشفش نکرده باشه؟
استاد واقعاااا بهتون افتخار میکنم ک چقدر همیشه سوالهای قشنگ میپرسید از خودتون. اولین سوالی ک بعد از دیدن اون غار پرسیدید این بود ک کی اونجارو کشف کرده و تحسینش کردین و…
و همونجا ب خودم گفتم، ایول واقعا ک استاد همیشهههه دنبال تحسینه. استاد همیشه سوالهای خوب و قدرتمند کننده از خودش میپرسه و…
و نمیدونید هنوزهمممم فکرم درگیره که اولین نفری که اینجا رو کشف کرده، چجوری اینکارو کرده و چه حسی داشته؟ و چقدرررر شجاعت و جسارت داشته که اونقدرررر بره زیر زمین. اونهم در صورتی که هییییچ نوری نبوده و نهایتا با نور چراغ قوهی خودش، میتونسته جلوی پاشو ببینه. و من حس میکنم اون آدم، چندروز فقط درگیر گشتن توی اون غار بوده و اونم مثل ما، شگفت زدههههه شده بوده بخاطر این عظمت و زیبایی.
جلل الخالق. اینارو ک میبینم، ایمانم خیلی خیلی قویتر میشه از اینکه “خدا از پس هررررکاررررییی برمیاد”
مگه برای خدا، نشد داره؟
اینارو که میبینم، ایمانم خیلی خیلی قویتر میشه نسبت به اینکه “چقدررررر فراوانی و نعمت وجود داره”
باتوجه ب اینکه ادعا شده که فقط یه درصد خیلی خیلی کمی از دریا رو کشف کردن، من در حیرتم که اون چیزهایی که کشف نشده، چه عجایبی میتونن باشن
و با اینکه نمیدونمو حتی نمیتونم حدس بزنم، ولی قلبم از فکر کردن بهشون، میخواد بایسته و میتونم از پشت همین ندونستن، شگفتیشون رو با تمااااام وجود احساس کنم
استااااد من چقدرررر بهتون افتخار میکنم آخه. و چقدر کیف کردم وقتی رفتید و اون وسط رقصیدید. چقدرررر آخه عزتنفس. چقدر خودباوری و خودارزشی. واقعاااا حالم رو خوب کردید.
و چقدر اون خانم خواننده که اسمشون روهم نمیدونم، حتی با وجود بالا رفتن سنشون، هنوووووزهم زیبا بودن. و چقدرررر کیف کردم وقتی قسمت کوتاهی از موزیک ویدئوهاشون رو در قدیم، گذاشتید.
من خیلیییی دوست دارم وقتی آدمای سنبالا رو میبینم، عکسای جوونیشون روهم ببینم. اصلا خیلی کیف میکنم از اینکارو دلیلش رو نمیدونم واقعا
مثلا الان توی سرکارم وقتی یکی میاد و شناسنامهش قدیمیه که عکس جوونیهاش روشه، ناخداگاه لبخند میشینه رو لبام ک چقدرررر خوشتیپ بودین شماها.
ولی چیز دیگهای ک بیشتر از همهی اینا بهم کیف داد، انرژی این آدماست ک حتی با وجود بالا رفتن سنشون هم بازهم زیاده. هنوزهم دنبال شادی هستن و یه لحظه حس کردم که چقدر به خوبی، از زندگیشون تا به الان استفاده کردن
استاد توی سری قبلی که اومده بودید این کاباره و با اون خانم زیبا رقصیدید، واقعااااا باور های منو جابجا کردید. و فهمیدم واقعا شما و مریم جون چقدر رهااااا و فوق العاده هستید و این مسائل رو سخت نمیگیرید و مریمجون هم ناراحت نشد از این بابت که با اون خانم رقصیدید
استاد این فایلهای سفرنامه، واقعاااا آموزشهای عملیای هستن که دقیقاااا ب اندازهی محصولات، درس دارن. راستش با اینکه من در این مسیر هستم ولی اگر پارتنرم چنین رفتاری رو میکرد، مطمئننننن بودم که به شدددددت ناراحت خواهم شد و به روش هم میوردم که کارت خیلی زشت بود
میدونید استاد! تمااااام این باورها و رفتارها، از همون ورودی هایی نشات میگیرن ک تماااام این سالها وارد ذهنمون شده.
یه سری تابو های الکی که فقط پذیرفتیم اشتباهن و بخاطر عدم عزتنفس باور کردیم اگر پارتنرمون با یکی دیگه خوش و بش کرد، اگر با یکی دیگه رقصید، اگر به یکی دیگه لبخند زد، پس یعنییییی منو دوست نداره. و چون فکر میکنیم دوست داشتنی نیستیم، باهاش دعوا میکنیمو بازخواستش میکنیم ک: چراااا منو دوست نداری؟ چرا یهکاری کردی که شک کنم که منو دوست داری؟
ما ازدواج میکنیم که درکنارهم شادی بیشتری رو تجربه کنیم؛ نه اینکه محدود بشیم.
من میتونم عاشق یکی باشم ولی اینکه با یکی برقصم یا حتی حرف بزنم، دلیلی بر خیانت من ب اون آدم نبست.
حتی استاد، شما توی دورهی عشق و مودت، نگاه من رو نسبت به خیانت هم عوض کردید. و من اونجا بود ک ب خودم گفتم: وااااااییییی من! ما چقدرررر داریم همه چیزو سخت میگیریم.
استاد بخاطر وجودتون از خدا سپاسگزارم. هربار بیشتر و بیشتر بهم ثابت میشه که شما پیامبر زمان ما هستید
6و7 دقیقه اول فایل که دیدم به عنوان نشانه ی امروزم، دیگه ادامشو ندیدم که بیام حسمو بنویسم…
حس یا باور یا دیدگاه، هرچی که میشه اسمشو گذاشت…
استاد جانم جدای همه درسهایی که از شما ومریم جان اموختم، یه درس هست که خیلی خیلی توی زندگی شخصی وخانوادگی واجتماعیم تاثیر مثبت زیادی داشته، اونم این بود، که منه مینا بدون ماسک زندگی کنم وخود ( واقعیم ) باشم!!!
توی دنیای امروزی، که تا چشم کار میکنه و چشم می بینه علایق وسلایق مختلف، دیدگاههای مختلف وسبک ها وروشها ومدلهای مختلف وجود داره، در دنیایی که میلیاردها آدم دارن طوطی وار از هم تقلید میکنند یا میخوان که هرکسی غیر خودشون باشند وتنها عده کمی هستند که سبک شخصی خودشون رو دارند تازه توی همون تعداد اندک هم هستند کسایی که سبک شخصیشون درست نیست اصولی نیست یعنی یا به خودشون ویا دیگران اون سبک شخصیتی آسیب میزنه…
مثلا یکی میاد کل بدن خودش رو تتو میزنه جوریکه دیگه اصلا پوست تنش وقیافه واقعیش مشخص نیست ومیگه من دوست دارم این شکلی باشم، ولی به نظر من که اینم یه جور اسیبه، ولی باز من یاد گرفتم به همین سبک شخصی افراد هم احترام بذارم..
اره توهمین دنیا، با این تفاصیل که همیشه یکی یا چند نفر بهتر از من هستند که من باید سعی کنم از اونها بهتر باشم یا مثل اونها باشم…
من از شما یاد گرفتم که خود خود خود،واقعیم باشم….
اگر چه زمان برد ولی نه چهل سال، من 38 سال هرجوری که بود زندگی کردم به جز اونجوری که باب میلم بود، چون نمیخواستم یا شاید نمی تونستم که بفهمم باید چطوری باشم که خوب وایدال باشم…..
اما کم کم فایلهای شمارو دیدم وگوش کردم و ذهنم رو از تعصب ها وباورهای گذشته پاک کردم وسعی کردم قلبم رو دنبال کنم، قلبی که بهم میگفت مگه دنبال سعادت وخوشبختی نمیگردی؟
بیا حالا یکی پیدا شده که هم میگه وهم زندگیش نشون میده که توی تمام جنبه های زندگیش با اونهمه فراز ونشیبی که طی کرده حالا ادم موفق وخوشبختی هست…
پس ازش یاد بگیرم…
استاد جانم چقدر لذت میبرم از این سبک شخصی تون اینکه همیشه وهمه جا سعی کردید خودتون باشید…
البته خود خوب و پاک و درستکار وصادق واهل عمل و با تقواتون…
اینکه انقدر روی خودتون کار کردید وانقدر قوانین جهان هستی رو زیر رو کردید و به چالش کشیدید که همه جوره باهاش انس گرفتید و درک کردید و زندگی کردید باهاش که دیگه باهاش راحت شدید، وبعدش دیگه فقط خوشبختی بود و خیر و خوشی!!
استاد جانم می تونم بگم من الان در جایگاهی هستم توی روابط خصوصی. خانوادگی و احتماعیم وحتی توی رابطه با خودم وخدای خودم که 99 درصد خود واقعیم هستم، یعنی خودی که رو خودش کار کرده…
یعنی سعی کرده از استادش بیاموزه واموزه هاشو به کار بگیره تو زندگیش…
وقتی من با خدا وقوانینش آشنا شدم و هربار که جلسات قرانی 12 قدم رو گوش میدادم و روش تفکر میکردم وسراغ قران میرفتم هربار که فایلهای توحیدی سایت رو میدیدم ومیشنیدم دری از درهای بهشت به روم باز میشد، یعنی میدیدم که خدا چقدر خودش اهل دله، خودش رفیقه، خودش عاشقه، خودش مهربون و به زبون ساده باحاله، منو وقتی افریده از روح خودش در من دمیده، این یعنی هر اونچیزیکه روح من رو اروم میکنه و بهم حس خوب میده دقیقا همون باعث حس خوشبختی در من میشه…
من از اینکه همیشه باید کسی غیر از خود واقعییم رو ارائه میدادم عذاب میکشیدم، اخه چرا نباید خود واقعیم می بودم، چرا نباید نیازهام وخواسته هام رو بروز میدادم وانطور که دوست داشتم رفتار میکردم؟؟
اصلا خوب یا بد رو چه کسانی واز روی چه اصولی برای من تعریف کرده بودند؟
خب این فقط مشکل من نبود مشکل 99 درصد مردم بود، خصوصا مردم کشور ما که از یه سری اصول وعقاید پوچ پیروی میکردند سالها، که لطف خدا شامل حال نسل ما شد و به لطف فضای مجازی حداقل مردم ایران تا حدودی با فرهنگهای دیگه ی دنیا اشنا شدند و فهمیدن نه بابا فقط ما ادم نیستیم فقط خدا مارو دوست نداره وفقط انسان درستکار ما نیستیم، شاید خیلی هامون فهمیدیم که اصلا اون باور وعقیده ای که ما از انسانیت داشتیم اصلا اون نبوده!!!
واین باعث شده شکر خدا الان جامعه ما هم تا حدودی به سمت وسویی رفته که اطلاعات وآگاهی مردم خیلی بالا رفته و انگار جهان داره کاری میکنه ادمها دوباره یکپارچه بشند یعنی همگی از یه اصول وسبک پیروی کنند اونم اصول درست انسانییت ،ان شالله که بشه اینطوری جهانمون..
استاد جانم من خیلی خوشحالم که با جایگزین کردن باورهای درست اونم کم کم وبه تجربه و به عمل، تونستم حالا حداقل در جایگاهی باشم که سعی کنم خودم رو بپذیرم وسعی کنم هر روز حتی هرساعت یه ورژن جدید وبهتری از خودم به جهان ارائه بدم فارغ از اینکه دیگران منو رد یا تایید میکنند وصد البته اونکه با خودش در صلحه با جهان در صلحه، مورد تایید جهان هست وکسی نه باهاش به مشکل میخوره نه نیازه که شکل دیگه ای باشه….
ومن همینو دوست دارم وهمینطوری حالم خوبه…
اینکه بدونم نیازم چیه و چطور بهش برسم از طریق درستش…
من یاد گرفتم اموختم از شما، که اول رابطه ی خودم وخدای خودمو سروسامان بدم، وقتی رابطه ام باخداوند خوب شده وقتی تونستم سرسوزن بشناسمش، اصلا شرایط جوری پیش رفت که بتونم خودم رو دوست داشته باشم نترسم وانقدر توی اضطراب ونگرانی عمرم رو سپری نکنم، اصلا اتفاقات وموقعییت ها، شرایط، آدمها ،اون سنگینی خودشون رو از دست دادن برام چون من دیدم به همشون تغییر کرد…
من فهمیدم که تا خودم نباشم تا خودم رو درک نکنم تا خودم رو نپذیرم ودوست نداشته باشم نه می تونم با دیگران در صلح باشم نه دیگران با من در صلح وسازش خواهند بود، من یاد گرفتم که بپذیرم به عنوان یک انسان قلب دارم احساس دارم نیاز جنسی وعاطفی دارم نیاز مالی دارم نیاز به عشق دادن وگرفتن عشق از دیگران رو دارم من نیاز دارم که الوییت زندگیم اول حال خوب خودم وتوجه به نیازهای خودم باشه، وقتی من سرجای خودم باشم وقتی من سهم خودم رو بشناسم ودرست انجام بدم، اموراتم به شکل خاصی خوب پیش میره ودر نتیجه هم حال من خوبه وهم حال جهان وجهانیان با من خوبه، اگر هم این وسط کسی حالش با من خوب نیست از من خوشش نمیاد ویا اعقاید منو نمی پذیره برام زیاد مهم نیست، اتفاقا از وقتی یاد گرفتم خودم باشم ودیگران رو همونطوری که هستند بتونم بپذیرم از چشم دیگران انسانی دوستداشتنی تر شدم و خیلی ها دلشون میخواد که هم نشین وهم صحبت و کنار من باشند و از اینکه می بینند انقدر با خودم در صلح هستم خوشحال میشند و دلیلش رو از من جویا میشند…
اینجوری نبود که سریع شخصیتم تغییر کنه واینطوری نبود که بخوام خودم رو مجبور به تغییر کنم مثل گذشته ها، جوریکه مدام خودم رو بشددت کنترل کنم وتا دست از پا خطاء کردم خودن رو سرزنش کنم نه، من از شما یاد گرفتم رها باشم وفقط اجازه بدم اوضاع پیش بره وهر جا نیاز بود فقط برای همون لحظه همون ساعت همون روز اون کاری که باور دارم درسته رو انجام بدم، فقط همین اینطوری یه وقتایی میگذره برمیگردی نگاه میکنی می بینی چند ماهه که شکر خدا داری در مسیر درست پیش میری، حالا این وسط اگر هم خطایی ازت سر بزنه به خودت فرصت جبران میدی…
استاد جانم اینکه بدونی وتشخیص بدی سهمت چیه توی زندگی وچطور بهتره که انجامش بدی اصلا سخت نیست، 99 درصد ادمها می تونند تشخیص بدن که چی خوبه وچی بد، ولی اینکه بتونی کنترل ذهن داشته باشی و اگاهانه زندگی کنی، یعنی هوشیار باشی نسبت به افکارت وگفتارت و کردارت، همین باعث میشه در عمل درست انجامش بدی….
من قبلا زندگیم کلا این شکلی بود که هیچ مکثی بین فکر تا حرف وعملم وجود نداشت!!!
فکر میکردم دهنم باز میشد حرف میزدم دلم میخواست وانجامش میدادم، حالا پیامدش هر چی بود بود دیگه اگه درد بود دردشو می کشیدم واگر خوب بود لذتش رو میبردم..
ولی الان مدتهاست اول فکر میکنم قشنگ فکر میکنم به احساساتم توجه میکنم از خودم سوال میکنم هدفم از این حرف واین رفتار چیه؟ به چی میخوام برسم؟
این سوالات رو که از خودم میپرسم چون به خودم اگاهم وخودم رو میشناسم سریع جواب رو هم دریافت میکنم بعد انجامش میدم، من میدونم که جهان سطل زباله نداره، پس اگر من آشغال وکثیفی ( افکار وگفتار ورفتار ) نادرست به جهان بدم همونو دریافت میکنم…
همیشه تو انجامش موفق نیستم ولی سعی میکنم حواسم به خودم باشه، چون میدونم ارامش وشادی وحس خوشبختی چیزی نیست که کسی بهم بده، باید خودم بسازمش، درستش کنم و به خودم هدیه بدمش، واین هدیه ارزشمند فقط وفقط با کنترل ذهن( تقوا ) بدست میاد…
الهی هزاران بار شکر الله مهربان رو که همیشه از بهترین راه پاسخ میده ، سوال هر درخواست کننده ای رو، وحالا چند ساله که داره از طریق شما واگاهیهاتون پاسخ میده به درخواستهای من ، برای داشتن زندگی بهتر، ودریافت خیر دنیا و بدست اوردن خیر آخرت ان شالله…
در پناه امن خدا باشید استاد قشنگم، برم باقی فایل رو ببینم
سلام استاد عزیزم و مریم جان عزیزم
استاد این قسمت از سریال رو یعنی تا حالا اگر بگم بالای ده بار دیدیم کم گفتم واقعاً عالی بود
البته ما توی خونمون کلاً سریال های سایت رو زدیم به تلویزیون الان یکسالی میشه که تقریباً هر شب داریم این سریال ها رو از تلویزیون خونمون پخش میکنیم
این قسمت از همون شروعش با رقص بود ، مثل خانم هایی که دور میز غذاشون ایستاده بودند و داشتن میرقصیدن که اون خانمی که لباس کاموایی سفید تنش بود به کناریش گفت داره از ما فیلم میگیره و چقدر با انرژی بیشتری میرقصیدن
استاد واقعاً شما رقصیدنتون عالیه مخصوصاً اونجایی که جلوی شیلا رفتین با اعتماد بنفس بالا خیلی راحت داشتین برای خودتون میرقصیدین
من شیلا رو بچه بودم توی خانواده مون موزیک ویدئو هاشو پخش می کردند ، وقتی که شما تصاویر قدیم شیلا رو همزمان پخش کردین تازه یادم افتاد اتفاقاً آهنگ هاشم خیلی شاد و پر انرژی هستش
اون قسمتی که شیلا بر میگرده به شوخی به استاد عباسمنش میگه تازه از ایران امدین یا از سر میز خیلی بامزه بود که استاد هم چقدر قشنگ جواب داد از فلوریدا
عجب کاباره ی شیک و قشنگی هم هست و چقدر همه در حال رقصیدن و شادی هستن
اون خانمی که لباس آستین حلقه ای مشکی تنش بود چقدر مؤدبانه و محرمانه وقتی که دوستشون رو میبینه میره جلو سلام و احوال پرسی میکنه و دست میده و برمیگرده به رقصیدنش ادامه میده
مریم جان هم چقدر از رقصیدن استاد عباسمنش ذوق کردن پشت دوربین با ذوق از استاد فیلم میگرفت و میگفت عزیزم ، واقعاً چقدر این رابطه فوق العاده ست
استاد اینقدر مثبت بین هستش که حتی دستشویی هم رفته بود امد به مریم جان گفت دستشوییش خیلی تمیز بود
استاد این غاری که رفتین خیلی جالب بود از بین تمام اون غارهایی که رفته بودین کاملاً متفاوت بود خیلی هم خوشگل بود ، یکم شبیه اون غاری بود که اگر یادتون باشه رفته بودین که اسم غارو به اسم یک پسر بچه ای که اونجا رو پیدا کرده بود گذاشته بودن البته دقیقاً یادم نیست ولی یه همچین غاری بود در کل اینجا خیلی متفاوت تر از همه اون غارهایی بود که رفته بودین خیلی زیبا و در کمال آرامش ، اون نورهایی هم که گذاشته بودن زیبایش رو خیلی بیشتر کرد
دیدن همین سریال های سایت باعث شد من یاد بگیرم که توجه ام رو بذارم روی زیبایی ها و نکات مثبت هر چیزی تا طبق قانون جهان هستی هدایت بشم به زیبایی های بیشتر که به قول استاد عباسمنش این زیبایی ها میتونه ثروت باشه روابط عالی باشه سلامتی باشه و هر چیزی که آدم باهاش لذت میبره
مرسی از استاد عزیزم
سلام
واقعا استاد شما سطح و مرزهای ارامش و معنویت رو کیلومترها سال نوری جابجا کردید…
من عاشق اون لحظه ای هستم که کارت میکشید بعد خرید… این سطح از زندگی رو من عاشقانه دوست دارم و ممنونم از شما که بهترین الگو برای من هستید…
خدایا شکرت که منو هدایت کردی به سمت روش استاد عزیزم
برای این همه فراوانی که با شما تجربه میکنم سپاسگذارم
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام می کنم خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوب هم فرکانسی
خدا را شکر میکنم که یک روز دیگه با فایل زیبا و عالی سفر به دور آمریکا را دارم میبینم و نکات خوب رو برای زندگی خودم به کار می برم
خدارو صدهزار مرتبه شکر می کنم که هر روز با بودن این سایت قشنگ و دوستان خوبم و استاد گرامی که این همه برای بهبود یک زندگی عالی و ایده آل به کار میبره تا ما هر روز بهتر باشیم واقعا از شما ممنونم آموزه های شما چقدر صحبت های شما رفتارهای شما باعث شده که من در زندگی به یک آدم خوب و الگوی خوبی برای دیگران باشم و این را مدیون شما هستم
استاد چه سایت خوبی داریم که بچه های عالی داریم واقعا و چقدر زیبایی و تجربه و تمام درک این سایت چقدر به آدم کمک میکنه برای پیشرفت زندگی و همه اینا رو مدیون خداوندی هستیم که هر روز ما را داره به سمت جلو هدایت می کنم ومسیرها هم در راه به ما گفته میشود
همه شما را به خدای بزرگ میسپارم خدانگهدار
سلام خدمت استاد عباسمنش و مریم جان عزیزم
امیدوارم این دیدگاه من را ببینید و بخوانید چون من به این قسمت سفر یه دور امریکا قسمت 186هدایت شدم ، صبح که بیدار شدم اینستا را چک کردم پست یکی از پیج هایی که فالو کرده بودم برام اومد را دیدم نوشته بود موقعیت شغلی در فلوریدا و یک سری توضیحات و خلاصه شماره تماس و … نمیدونم چرا یهویی حال دلم منقلب شد و یاد شما که اونجا هستین افتادم و یه حس عجیب که مثل یک آرزو در دلم لرزید که منم اونجا بیام چون من به این مسئله فکر هم نمیکردم و صحنه ای را تصور میکردم و برام توی ذهنم شکل گرفت که من فلوریدا هستم و اومدم پیش شما و استاد و مریم عزیز را دیدم و در آغوش گرفتم و همینطور اشکهام جاری شد انگار واقعی احساس کردم همه لحظات را و به خودم گفتم چرا اینجوری شدم اول صبحی که بیدار شدم
خلاصه رفتم توی سایت شما و وارد پیج خودم شدم و تصمیم گرفتم مرا به سوی نشانه ام هدایت کن را بزنم و سفر به دور امریکا قسمت 186 نتیجه هدایتم بود و وقتی شروع به دیدن کردم و در اون جشن زیبا و لذت بخش شما را دیدم و استاد در حال رقصیدن ناگهان دچار یک اضطراب شدم میدونین چرا چون من از کودکی و نوحوانی و جوانی خیلی دختر شاد و اهل رقص بودم و به قول دوستام مجلس گرم کن بودم ولی بدلیل باورهای مذهبی مادرم و آموزش های مدرسه که رقص حرامه و خدا ازت رو برمیگردونه و فلان مشکلت برای همین رفتارهاته در وجود من این باور به طور ناخودآگاه شکل گرفت و بعد هم ازدواجی که همسرمم مخالف شادی و رقص و … این مسائل بود خلاصه پرستوی شاد و پر انرژی تبدیل شد به یک آدم دیگه با دیدن این کلیپ ابتدایی این سفر که شما را در چنین جمعی که همیشه در افکار من بود و باب میل من و خود واقعی من بود و بدلایلی که گفتم ازش دور شدم در من تلنگری ایجاد شد که از باوری که ناخودآگاه در ذهن من ایجاد شد رها بشم چون همش فکر میکردم اگر در این مجالس برم خدا با من قهر میکنه و دچار عذاب درونی میشدم .
متاسفانه با ما چه کردند با نام دین و خدا . اگرچه من همیشه مبارزه میکردم با چنین حرفها و چرندیاتی که میگفتن ولی ناخودآگاه اضطرابی در وجود ما شکل گرفت و این اولین پیامی بود که من از این نشانه دریافت کردم و خدا را شکر میکنم و در ادامه هم که دیدن اون غار پر از هیبت و شکوه که لرزه بر دل آدم میندازه دیدن اون همه شگفتی خلقت و اینکه قدرت خالق من و ما تا چه اندازه بزرگ هست و من چقدر از داشتن و خواستن آرزوهای بزرگ میترسم و گفتم خدایا منو ببخش که من خودم قدرت بزرگ فکر کردن نداشتم اونوقت تورا بزرگ نمیدیدم و اندازه قدرت تو را در قاب کوچک باورهای خودم میدیدم .خداراشکر طی یکسال اخیر خصوصا چندماه اخیر معنای توحید واقعی را فهمیدم و همه شرک های مخفی که در وجودم بود را پاک کردم و تنها از خدا درخواست میکنم بی واسطه و مستقیم و باعشق . الهی شکرت
و یک مورد دیگه که زمانیکه در قسمت آخر از پاسپورت سفر صحبت کردید و چقدر هم جالب بود نام فلوریدا هم آوردین دوباره حسم قوی شد که این برای من بود و تصمیم گرفتم به اون شماره زنگ بزنم شاید قراره راهی برای منم باز بشه و راه و مقصدم به سمت فلوریدا باشه . توکل به خدا میکنم و از شما سپاسگزارم که انسانها را به سمت حقیقت واقعی هدایت میکنید و مطمئنا همه دوستانیکه در این فرکانس قرار گرفتند و من به این دلیله که در مسیر ادامه تکامل و رشد و آگاهی هستند و تا بدین جای راه را اومدیم و رسیدیم که صحبتهای شما را بشنوند و بشنوم تا رسیدن به بالاتر .
خداراشکر میکنم که مرا در مسیر درست قرار داد و از شما متشکرم بابت همه سخنان و کلام ارزشمند و وجود گرمتان .
برقرار باشید
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
سالنی غرق در هیاهو.
شادی به رنگی دیگر با شنیدن و دیدن همزمان از خواننده ای که برای همگان شادی و نشاط را با صدای گرمش به همراه می آورد، خانم شیلا که در طول زمان دچار دگرگونی فاحشی شده بودند.
استاد غوغا کردند، ما واقعا لذت بردیم مخصوصا هنگامی که با خانم شیلا صحبت کردند و قرار شد صحنه را ترک نکنند و برای بچه های خوزستانی قیامتی بر پا شود که سر دسته این شادی استاد بودند دمشان گرم که همه را به وجد وشادی دعوت کردند که ما هم دعوت ایشان را پذیرفتیم ولی باز هم به زیبایی استاد نشد که نشد.
بعد از هفده روز که در لس آنجلس بودید تصمیم به ترک این شهر گرفتید اما ترک عزیز و خوشگل احتیاج به یک تشکر حسابی نه فقط با غذای خوشمزه بلکه به حمام گرفتن به همراه کفی فراوان و خانه تکانی لازم برای ادامه مسیر داشت.
آبهایی که تبدیل به برف می شد و بعد در هوای سرد این مکان برای پیست اسکی استفاده و این هم یک ایده دیگر برای لذت بیشتر.
دیدار از غار کارلز بد که ترجیح دادید پیاده تا ورودی آن به جای آسانسور بروید و حدود یک ساعت طول می کشید . در ساعت ده و نیم صبح در هوایی بسیار سرد.
مسیری تمیز و زیبا مانند استان کهکلویه و بویر احمد که زیبایی های آن وصف نا پذیر است.
بالاخره به غار رسیدید. در این غار باید به دلیل انتشار سریع صوت خیلی آهسته صحبت کرد.
غاری بسیار زیبا که مسیر ی مشخص شده را ساخته بودند تا با آگاهی از هموار بودن مسیر به راحتی راه را طی کنی مانند قوانین جهان که استاد گرامی بستر دانستن و لذت بردن از آن را به ما آموختند تا ما به راحتی در مسیر طی دقایق زندگی بدون هیچ گونه نگرانی، دلواپسی، شتاب…….به راحتی عبور کنیم و لذت ببریم.
خدایی که این غار را هم مانند غارهای دیگر در طول زمان و به واسطه قانون تکامل هر روز زیبا تر از روز قبل و آماده و مهیا برای دیدن آن به همین سادگی در طبیعت ه
فراهم کرد آن هم برای لذت بردن بیشتر ما انسانها.
نورپردازی بر روی قسمتهای مختلف غار برای بهتر دیدن و لذت بردن، هم ما دوباره به یاد تمرین فانوس دریایی انداخت.
نردبانی طویل با پله های چوبی و قدیمی که اولین کسانی که می خواستند وارد این غار شوند از آن استفاده کرده بودند.
اشکالی که می توانستی آن را به انواع اشیا تشبیه کنی البته شاید برای غولها
فروشگاهی با اجناسی برای فروش و ابتکارات جالبی مانند ساختن یک کاکتوس از فلز که نمی توانستی حدس بزنی و یا صنایع دستی و….
در مرز نیو مکزیکو و تکزاس هستید که تابلوی ورود و خوشآمد گویی به تگزاس نمایان شد و به ایالتی خشک و نشنال پارکی با این اقلیم رسیدید که پوشش آن بیشتر علف و بوته و کمتر درخت بود با حیواناتی که در این جا وجود دارند و در ورودی این پارک اطلاعات مبسوطی مانند پارکهای دیگر برای باز دید کنندگان داده شده بود و بوقلمونی شبیه جرج و جیلی که در پرادایس بود البته انها زیباتر بود.
ایده ای دیگر برای توریستهایی که بخواهند رد پای خودشان را در نشنال پارکهایی که رفته بودند را ثبت کنند در دفتری زیبا.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
دروداستادعزیزوشادم ومریم مهربانم
وهمه دوستان عالیم
خدایاشکرت بالت این نشانه عالی امروزم که شادی مرادوچندان کردوکلی هم بااستادرقصیدم به خصوص آهنگ دوم شیلا جون بندری ،بندریااهل بوشهربلشی وپرانرژی هم باشی خدایاشکرت.
خدایی این هنررقصم که خدابه من داده عالیه ودراین مدارکه هستم شده نورعلی نوربرابم .استادجان وقتی هرلحظه شادهستیم واقعا طبیعیه به چیزهای عالی هدایت بشیم ،کارهامون عالی انجام بشه وباانسانهای فوقالعاده مواجه شدن ،ازدرون که خوشحالی وتمام وجودت آرامش فرامی گیره جهان هم برات می رقصه وهمه چیزبه نفعت پیش میره ،پس به لطف خداوندوشماپیش به سوی هرلحظه احساس عالی واتفاقات بی نظیرو به لطف خداوندمهربان من هرروزدارم تجربه اش می کنم وهرروززندگیم ازهرلحاظ داره شکوفاترمیشه ،اصلا اگرنشه جای شک داره بایدهمیشه عالی بودولذت بردوباصدای بلندخندیدبه خاطر این خدای قدرتمندوجایی که امروزهستیم وهدایت شده ایم بااین سایت همه جوره عالی وطلایی ،خدایابی نهایت شکرت .
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید. عاشقتونم….
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
یَا مَنْ لَایُدَبِّرُ الْأَمْرَ إِلّا هُوَ
یه قسمت عالی را با هدایت الله مهربان شروع میکنیم
درود بر ایرانیان خارج از کشور که اینقدر شاد هستند و تحسینتون میکنم از خداوند براتون شادی و آرامش درخواست دارم
ای جونم شیلای عزیز چقدر خاطرات با آهنگاشون برام زنده شد و شاد شدم
ای جونم استاد عزیز شما هم زیبا میرقصی،
من عزت نفس خیلی دوست دارم که میرقصی
استاد تو هرجا میری تو چشمی، همه میخوان با تو صحبت کنن ، ببین بازم شیلا میخواد برقصی.
آبادان شهر وفاس غروباش چه با صفاست
شهر ما شهر خداس عروسه خلیج فارس
عاشقی تو آبادان مثل عشق تو قصه هاس
مثل دریای جنوب تن داغ ماسه هاس
فکر میکنم کمتر آدمی باشه که با این آهنگ تو ایران نرقصیده باشه و ازش خاطره نداشته باشه . خدا را شکر
چه شبی شد امشب… خدا را شکر عالی ،لذت بردم
تحسین میکنم این آدمایی که شادن و میرقصن و لذت میبرن و باعث شادی منم میشن.شادی، شادی میاره
واقعا این ماشین فوق العاده خیلی به ما حال داده و به جاهای فوق العاده ما رو برده باید ازش تشکر میکردیم و استاد عزیز شما هم واسش سنگ تموم گذاشتین
و چقدر جالبه که شما حتی از ماشینتون و وسایلتون هم تشکر میکنید
خیلی جالبه که توی آمریکا کارواش سکه ای وجود داره که با توجه به پول بهت زمان میده و خودت انتخاب میکنی.
در ادامه این گوزن های زیبا و
و اینکه با این دستگاهها برف درست میکن برای پیست اسکی که مردم بیان لذت ببرن، کارشون قابل تحسینه دمشون گرم
خیلی زیباست که این cactus cafe که به شکل قلعه گلی با بوفالو واقعا جالبه و خیلی زیباست خدا را شکر دمشون گرم بابت این خلاقیتشون
استاد عزیز شما همیشه این دعا رو میکنید که خدایا ما را در زمان درست و در مکان درست قرار بده و همیشه تسلیم هستید و برای همین به بهترین جاها در درستترین زمانها خداوند ما را هدایت میکنه
خداروشکر رسیدیم به
Carlsbad Caverns National Park
بریم که لذت ببریم
استاد عزیز همیشه میخواد از مسیر لذت ببره نه اینکه زود به مقصد برسه واسه همین بلیط از نوع پیادهروی گرفتن
خدا را شکر واقعا خیلی زیبا این مسیر پیاده روی رو درست کردن خیلی تمیز و مرتب و شیک دمشون گرمه که میرسن و نوش جونشون ازش پول میسازن
الله اکبر چه جاهای فوق العادهای هست داخل زمین یک غار به این عظمت و زیبایی خدا را شکر
خیلی جالبه اشکال این داخل این غار طی میلیونها سال تکامل شکل گرفته خیلی جالب بود واسم .
تحسینشون میکنم واقعاً فروشگاههای کنار این غار درست کردن که مردم بیان و باز هم وسایل زینتی و یادگاری بگیرین و باز هم ثروت میسازن.
خدا را شکر بابت امکانات گوگل مپ که باعث گسترش جهان و جهانگردی میشه و هر جایی به راحتی ادرس میده و دقیقاً تو نقطه تابلوی ورودی تگزاس ؛گفت Welcome to Texas
و خداروشکر رسیدیم به
Mountains National Park, Dell City, TX
خدا را شکر خیلی طبیعت غنی داره
و خیلی تحسین برانگیزه که میان این عکساشو و مجسمهها و توضیحات رو به صورت کامل و با جزئیات ارائه میدن
اون تابلوی چوبی منبت کاری کوه پشت مسئول پذیرش واقعاً زیباست
خیلی خلاقیت داشتن که اونو درستش کردن ،چشمو گرفت
و اون ایده پاسپورت که که کدوم نشنال پارک ها رفتی و مهر کنی خیلی عالیه ، دمشون گرم
سلام و سلام و سلام
خداجونم. سلام به روی ماهت
استاد و مریم عزیزم سلام
خانوادهی من سلام
دلم میخاد اول و اول از اون غار توی نشنال پارک معرکه و خفن بگمممم. باور نمیکنید ک با دیدن زیبایی هرسنگ و صخره، احساس میکردم قلبم داره میایسته از شگفتی.
هرچقدر بیشتر میدیدم، بیشتر برام سوال میشد: خدایاااااا چجوری اینارو آفریدی؟
خدایاااااااااا واقعا چجوری؟
چجوری امکان داره یه دنیای دیگ ب این خفنی، دقیقا زیر همین زمین خودمون ک داریم روش قدم میزنیم، باشه؟
یعنی کلی و کلی دنیا و عجایب هست که هنوز حتی هیچکی کشفش نکرده باشه؟
استاد واقعاااا بهتون افتخار میکنم ک چقدر همیشه سوالهای قشنگ میپرسید از خودتون. اولین سوالی ک بعد از دیدن اون غار پرسیدید این بود ک کی اونجارو کشف کرده و تحسینش کردین و…
و همونجا ب خودم گفتم، ایول واقعا ک استاد همیشهههه دنبال تحسینه. استاد همیشه سوالهای خوب و قدرتمند کننده از خودش میپرسه و…
و نمیدونید هنوزهمممم فکرم درگیره که اولین نفری که اینجا رو کشف کرده، چجوری اینکارو کرده و چه حسی داشته؟ و چقدرررر شجاعت و جسارت داشته که اونقدرررر بره زیر زمین. اونهم در صورتی که هییییچ نوری نبوده و نهایتا با نور چراغ قوهی خودش، میتونسته جلوی پاشو ببینه. و من حس میکنم اون آدم، چندروز فقط درگیر گشتن توی اون غار بوده و اونم مثل ما، شگفت زدههههه شده بوده بخاطر این عظمت و زیبایی.
جلل الخالق. اینارو ک میبینم، ایمانم خیلی خیلی قویتر میشه از اینکه “خدا از پس هررررکاررررییی برمیاد”
مگه برای خدا، نشد داره؟
اینارو که میبینم، ایمانم خیلی خیلی قویتر میشه نسبت به اینکه “چقدررررر فراوانی و نعمت وجود داره”
باتوجه ب اینکه ادعا شده که فقط یه درصد خیلی خیلی کمی از دریا رو کشف کردن، من در حیرتم که اون چیزهایی که کشف نشده، چه عجایبی میتونن باشن
و با اینکه نمیدونمو حتی نمیتونم حدس بزنم، ولی قلبم از فکر کردن بهشون، میخواد بایسته و میتونم از پشت همین ندونستن، شگفتیشون رو با تمااااام وجود احساس کنم
استااااد من چقدرررر بهتون افتخار میکنم آخه. و چقدر کیف کردم وقتی رفتید و اون وسط رقصیدید. چقدرررر آخه عزتنفس. چقدر خودباوری و خودارزشی. واقعاااا حالم رو خوب کردید.
و چقدر اون خانم خواننده که اسمشون روهم نمیدونم، حتی با وجود بالا رفتن سنشون، هنوووووزهم زیبا بودن. و چقدرررر کیف کردم وقتی قسمت کوتاهی از موزیک ویدئوهاشون رو در قدیم، گذاشتید.
من خیلیییی دوست دارم وقتی آدمای سنبالا رو میبینم، عکسای جوونیشون روهم ببینم. اصلا خیلی کیف میکنم از اینکارو دلیلش رو نمیدونم واقعا
مثلا الان توی سرکارم وقتی یکی میاد و شناسنامهش قدیمیه که عکس جوونیهاش روشه، ناخداگاه لبخند میشینه رو لبام ک چقدرررر خوشتیپ بودین شماها.
ولی چیز دیگهای ک بیشتر از همهی اینا بهم کیف داد، انرژی این آدماست ک حتی با وجود بالا رفتن سنشون هم بازهم زیاده. هنوزهم دنبال شادی هستن و یه لحظه حس کردم که چقدر به خوبی، از زندگیشون تا به الان استفاده کردن
استاد توی سری قبلی که اومده بودید این کاباره و با اون خانم زیبا رقصیدید، واقعااااا باور های منو جابجا کردید. و فهمیدم واقعا شما و مریم جون چقدر رهااااا و فوق العاده هستید و این مسائل رو سخت نمیگیرید و مریمجون هم ناراحت نشد از این بابت که با اون خانم رقصیدید
استاد این فایلهای سفرنامه، واقعاااا آموزشهای عملیای هستن که دقیقاااا ب اندازهی محصولات، درس دارن. راستش با اینکه من در این مسیر هستم ولی اگر پارتنرم چنین رفتاری رو میکرد، مطمئننننن بودم که به شدددددت ناراحت خواهم شد و به روش هم میوردم که کارت خیلی زشت بود
میدونید استاد! تمااااام این باورها و رفتارها، از همون ورودی هایی نشات میگیرن ک تماااام این سالها وارد ذهنمون شده.
یه سری تابو های الکی که فقط پذیرفتیم اشتباهن و بخاطر عدم عزتنفس باور کردیم اگر پارتنرمون با یکی دیگه خوش و بش کرد، اگر با یکی دیگه رقصید، اگر به یکی دیگه لبخند زد، پس یعنییییی منو دوست نداره. و چون فکر میکنیم دوست داشتنی نیستیم، باهاش دعوا میکنیمو بازخواستش میکنیم ک: چراااا منو دوست نداری؟ چرا یهکاری کردی که شک کنم که منو دوست داری؟
ما ازدواج میکنیم که درکنارهم شادی بیشتری رو تجربه کنیم؛ نه اینکه محدود بشیم.
من میتونم عاشق یکی باشم ولی اینکه با یکی برقصم یا حتی حرف بزنم، دلیلی بر خیانت من ب اون آدم نبست.
حتی استاد، شما توی دورهی عشق و مودت، نگاه من رو نسبت به خیانت هم عوض کردید. و من اونجا بود ک ب خودم گفتم: وااااااییییی من! ما چقدرررر داریم همه چیزو سخت میگیریم.
استاد بخاطر وجودتون از خدا سپاسگزارم. هربار بیشتر و بیشتر بهم ثابت میشه که شما پیامبر زمان ما هستید
همگی در چتاه لبخند خدا باشیم*
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
6و7 دقیقه اول فایل که دیدم به عنوان نشانه ی امروزم، دیگه ادامشو ندیدم که بیام حسمو بنویسم…
حس یا باور یا دیدگاه، هرچی که میشه اسمشو گذاشت…
استاد جانم جدای همه درسهایی که از شما ومریم جان اموختم، یه درس هست که خیلی خیلی توی زندگی شخصی وخانوادگی واجتماعیم تاثیر مثبت زیادی داشته، اونم این بود، که منه مینا بدون ماسک زندگی کنم وخود ( واقعیم ) باشم!!!
توی دنیای امروزی، که تا چشم کار میکنه و چشم می بینه علایق وسلایق مختلف، دیدگاههای مختلف وسبک ها وروشها ومدلهای مختلف وجود داره، در دنیایی که میلیاردها آدم دارن طوطی وار از هم تقلید میکنند یا میخوان که هرکسی غیر خودشون باشند وتنها عده کمی هستند که سبک شخصی خودشون رو دارند تازه توی همون تعداد اندک هم هستند کسایی که سبک شخصیشون درست نیست اصولی نیست یعنی یا به خودشون ویا دیگران اون سبک شخصیتی آسیب میزنه…
مثلا یکی میاد کل بدن خودش رو تتو میزنه جوریکه دیگه اصلا پوست تنش وقیافه واقعیش مشخص نیست ومیگه من دوست دارم این شکلی باشم، ولی به نظر من که اینم یه جور اسیبه، ولی باز من یاد گرفتم به همین سبک شخصی افراد هم احترام بذارم..
اره توهمین دنیا، با این تفاصیل که همیشه یکی یا چند نفر بهتر از من هستند که من باید سعی کنم از اونها بهتر باشم یا مثل اونها باشم…
من از شما یاد گرفتم که خود خود خود،واقعیم باشم….
اگر چه زمان برد ولی نه چهل سال، من 38 سال هرجوری که بود زندگی کردم به جز اونجوری که باب میلم بود، چون نمیخواستم یا شاید نمی تونستم که بفهمم باید چطوری باشم که خوب وایدال باشم…..
اما کم کم فایلهای شمارو دیدم وگوش کردم و ذهنم رو از تعصب ها وباورهای گذشته پاک کردم وسعی کردم قلبم رو دنبال کنم، قلبی که بهم میگفت مگه دنبال سعادت وخوشبختی نمیگردی؟
بیا حالا یکی پیدا شده که هم میگه وهم زندگیش نشون میده که توی تمام جنبه های زندگیش با اونهمه فراز ونشیبی که طی کرده حالا ادم موفق وخوشبختی هست…
پس ازش یاد بگیرم…
استاد جانم چقدر لذت میبرم از این سبک شخصی تون اینکه همیشه وهمه جا سعی کردید خودتون باشید…
البته خود خوب و پاک و درستکار وصادق واهل عمل و با تقواتون…
اینکه انقدر روی خودتون کار کردید وانقدر قوانین جهان هستی رو زیر رو کردید و به چالش کشیدید که همه جوره باهاش انس گرفتید و درک کردید و زندگی کردید باهاش که دیگه باهاش راحت شدید، وبعدش دیگه فقط خوشبختی بود و خیر و خوشی!!
استاد جانم می تونم بگم من الان در جایگاهی هستم توی روابط خصوصی. خانوادگی و احتماعیم وحتی توی رابطه با خودم وخدای خودم که 99 درصد خود واقعیم هستم، یعنی خودی که رو خودش کار کرده…
یعنی سعی کرده از استادش بیاموزه واموزه هاشو به کار بگیره تو زندگیش…
وقتی من با خدا وقوانینش آشنا شدم و هربار که جلسات قرانی 12 قدم رو گوش میدادم و روش تفکر میکردم وسراغ قران میرفتم هربار که فایلهای توحیدی سایت رو میدیدم ومیشنیدم دری از درهای بهشت به روم باز میشد، یعنی میدیدم که خدا چقدر خودش اهل دله، خودش رفیقه، خودش عاشقه، خودش مهربون و به زبون ساده باحاله، منو وقتی افریده از روح خودش در من دمیده، این یعنی هر اونچیزیکه روح من رو اروم میکنه و بهم حس خوب میده دقیقا همون باعث حس خوشبختی در من میشه…
من از اینکه همیشه باید کسی غیر از خود واقعییم رو ارائه میدادم عذاب میکشیدم، اخه چرا نباید خود واقعیم می بودم، چرا نباید نیازهام وخواسته هام رو بروز میدادم وانطور که دوست داشتم رفتار میکردم؟؟
اصلا خوب یا بد رو چه کسانی واز روی چه اصولی برای من تعریف کرده بودند؟
خب این فقط مشکل من نبود مشکل 99 درصد مردم بود، خصوصا مردم کشور ما که از یه سری اصول وعقاید پوچ پیروی میکردند سالها، که لطف خدا شامل حال نسل ما شد و به لطف فضای مجازی حداقل مردم ایران تا حدودی با فرهنگهای دیگه ی دنیا اشنا شدند و فهمیدن نه بابا فقط ما ادم نیستیم فقط خدا مارو دوست نداره وفقط انسان درستکار ما نیستیم، شاید خیلی هامون فهمیدیم که اصلا اون باور وعقیده ای که ما از انسانیت داشتیم اصلا اون نبوده!!!
واین باعث شده شکر خدا الان جامعه ما هم تا حدودی به سمت وسویی رفته که اطلاعات وآگاهی مردم خیلی بالا رفته و انگار جهان داره کاری میکنه ادمها دوباره یکپارچه بشند یعنی همگی از یه اصول وسبک پیروی کنند اونم اصول درست انسانییت ،ان شالله که بشه اینطوری جهانمون..
استاد جانم من خیلی خوشحالم که با جایگزین کردن باورهای درست اونم کم کم وبه تجربه و به عمل، تونستم حالا حداقل در جایگاهی باشم که سعی کنم خودم رو بپذیرم وسعی کنم هر روز حتی هرساعت یه ورژن جدید وبهتری از خودم به جهان ارائه بدم فارغ از اینکه دیگران منو رد یا تایید میکنند وصد البته اونکه با خودش در صلحه با جهان در صلحه، مورد تایید جهان هست وکسی نه باهاش به مشکل میخوره نه نیازه که شکل دیگه ای باشه….
ومن همینو دوست دارم وهمینطوری حالم خوبه…
اینکه بدونم نیازم چیه و چطور بهش برسم از طریق درستش…
من یاد گرفتم اموختم از شما، که اول رابطه ی خودم وخدای خودمو سروسامان بدم، وقتی رابطه ام باخداوند خوب شده وقتی تونستم سرسوزن بشناسمش، اصلا شرایط جوری پیش رفت که بتونم خودم رو دوست داشته باشم نترسم وانقدر توی اضطراب ونگرانی عمرم رو سپری نکنم، اصلا اتفاقات وموقعییت ها، شرایط، آدمها ،اون سنگینی خودشون رو از دست دادن برام چون من دیدم به همشون تغییر کرد…
من فهمیدم که تا خودم نباشم تا خودم رو درک نکنم تا خودم رو نپذیرم ودوست نداشته باشم نه می تونم با دیگران در صلح باشم نه دیگران با من در صلح وسازش خواهند بود، من یاد گرفتم که بپذیرم به عنوان یک انسان قلب دارم احساس دارم نیاز جنسی وعاطفی دارم نیاز مالی دارم نیاز به عشق دادن وگرفتن عشق از دیگران رو دارم من نیاز دارم که الوییت زندگیم اول حال خوب خودم وتوجه به نیازهای خودم باشه، وقتی من سرجای خودم باشم وقتی من سهم خودم رو بشناسم ودرست انجام بدم، اموراتم به شکل خاصی خوب پیش میره ودر نتیجه هم حال من خوبه وهم حال جهان وجهانیان با من خوبه، اگر هم این وسط کسی حالش با من خوب نیست از من خوشش نمیاد ویا اعقاید منو نمی پذیره برام زیاد مهم نیست، اتفاقا از وقتی یاد گرفتم خودم باشم ودیگران رو همونطوری که هستند بتونم بپذیرم از چشم دیگران انسانی دوستداشتنی تر شدم و خیلی ها دلشون میخواد که هم نشین وهم صحبت و کنار من باشند و از اینکه می بینند انقدر با خودم در صلح هستم خوشحال میشند و دلیلش رو از من جویا میشند…
اینجوری نبود که سریع شخصیتم تغییر کنه واینطوری نبود که بخوام خودم رو مجبور به تغییر کنم مثل گذشته ها، جوریکه مدام خودم رو بشددت کنترل کنم وتا دست از پا خطاء کردم خودن رو سرزنش کنم نه، من از شما یاد گرفتم رها باشم وفقط اجازه بدم اوضاع پیش بره وهر جا نیاز بود فقط برای همون لحظه همون ساعت همون روز اون کاری که باور دارم درسته رو انجام بدم، فقط همین اینطوری یه وقتایی میگذره برمیگردی نگاه میکنی می بینی چند ماهه که شکر خدا داری در مسیر درست پیش میری، حالا این وسط اگر هم خطایی ازت سر بزنه به خودت فرصت جبران میدی…
استاد جانم اینکه بدونی وتشخیص بدی سهمت چیه توی زندگی وچطور بهتره که انجامش بدی اصلا سخت نیست، 99 درصد ادمها می تونند تشخیص بدن که چی خوبه وچی بد، ولی اینکه بتونی کنترل ذهن داشته باشی و اگاهانه زندگی کنی، یعنی هوشیار باشی نسبت به افکارت وگفتارت و کردارت، همین باعث میشه در عمل درست انجامش بدی….
من قبلا زندگیم کلا این شکلی بود که هیچ مکثی بین فکر تا حرف وعملم وجود نداشت!!!
فکر میکردم دهنم باز میشد حرف میزدم دلم میخواست وانجامش میدادم، حالا پیامدش هر چی بود بود دیگه اگه درد بود دردشو می کشیدم واگر خوب بود لذتش رو میبردم..
ولی الان مدتهاست اول فکر میکنم قشنگ فکر میکنم به احساساتم توجه میکنم از خودم سوال میکنم هدفم از این حرف واین رفتار چیه؟ به چی میخوام برسم؟
این سوالات رو که از خودم میپرسم چون به خودم اگاهم وخودم رو میشناسم سریع جواب رو هم دریافت میکنم بعد انجامش میدم، من میدونم که جهان سطل زباله نداره، پس اگر من آشغال وکثیفی ( افکار وگفتار ورفتار ) نادرست به جهان بدم همونو دریافت میکنم…
همیشه تو انجامش موفق نیستم ولی سعی میکنم حواسم به خودم باشه، چون میدونم ارامش وشادی وحس خوشبختی چیزی نیست که کسی بهم بده، باید خودم بسازمش، درستش کنم و به خودم هدیه بدمش، واین هدیه ارزشمند فقط وفقط با کنترل ذهن( تقوا ) بدست میاد…
الهی هزاران بار شکر الله مهربان رو که همیشه از بهترین راه پاسخ میده ، سوال هر درخواست کننده ای رو، وحالا چند ساله که داره از طریق شما واگاهیهاتون پاسخ میده به درخواستهای من ، برای داشتن زندگی بهتر، ودریافت خیر دنیا و بدست اوردن خیر آخرت ان شالله…
در پناه امن خدا باشید استاد قشنگم، برم باقی فایل رو ببینم
واااااااای استااااااد
من چقدرررررر ذوق کردممم جقدرررر لذت بردم ازینکه جقدررررر خودتون هستین چقدررررر با خودتون راحتین
انقدرررر قربون صدقتون رفتم داشتین میرقصیدین
اشک تو چشمام جمع شد ازین حجم خودتون بودن و در صلح بودن با خودتون
چقدر راحتین چقدر دیگران براتون مهم نیستن
چقدررر من خوشبختم که به این سایت هدایت شدم
و هرووووووزززز با عشق و علاقه و لذت بسیاااار فایلهای سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو میبینم.
شبها با صدای شما میخوابم
روزها با صدای شما از خواب پا میشم.
دارم رو عزت نفسم کار میکنم
بشدت روی ترس از حرف و ترس از نظر و قضاوت مردم دارم کار میکنم
فهمیدم که پاشنه آشیلم هست
ولی خودمو بستم به آموزشهای شما
مشتاق دیدار شما تو امریکا هستم استاد عزیزم
عاشقتونم