سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 194 - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)

596 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیدمرتضی امین شرعی گفته:
    مدت عضویت: 777 روز

    سلام .واقعا یه سلامی که از ته دلم هستش و در حال گریه کردن که خداوندا سپاسگذارم بابت دیدن فایل شما .من تازه به جمع خوب سپاسگذاران وارد شدم .من ادمی بودم که قبلا هیچ چیز هیچ چیز مرانه خوشحال میکرد نه احساس ارامش.انگاری با خودم خدا و همه سر جنگ داشتم حس کم بود حس بی لیاقت بودن حس ضعیف بودن و تمام حسهای منفی رو داشتم و با ارایش کردن و کمک کردن بیش از حد به دیگران میخواستم جلب توجه کنم ولی بد تر میشد که بهتر نمیشد چون همه ازمن توقع بیجا داشتن و این منو تو سرخورتر میکرد و بدبخت تر .ولی خدا رو شکر از وقتی وارد جمع شما شدم بگم 40 50 درصد تغیر کردم میدونم کمه ولی برای من واقعا چالش بزرگی هستش.بابت استاد عباس منش به عنوان برادر و خانم شایسته عزیز به عنوان خواهر که خداوند تازه به من داده که کمکم کنن سپاسگذارم با حرفهاشون واقعا تاثیرات مثبتی رو در من ایجاد کردن .سفر کردن برام مثل رفتن به جهنم عذاب اور بود واقعا چون میگفتم چیزی کم برندارم که اونجا اواره بشم نکنه اینطوری لباس بپوشم مسخره ام کنن نکنه فلان کارو کنم بهم بخندد وووو.ولی الان خیلی خیلی بهتر شدم خدا رو شکر بابت نعمتهای خوبی که بهم داد نعمت همیشه پول و خورد و خوراک نیست .نعمت داده های که خداوند بهت دوستان خوب خانواده خوب همسفر خوب همسر و بچه خوب میده و شما دوتا عزیزان نعمت های من در زندگیم هستبن سپاسگذار خداوندم سایتون مستدام و عشقتون پایدار البته اینم بگم من با ایمیل همسرم وارد شدم چون واقعا حرفهاتون ارومم میکنه و بهم کمک میکنه قبلا اصلا دوست نداشتم حرفهای انگیزشی ببینم یا گوش بدم چون بدم میومدمیگفتم نفسشون از جای گرم در میاد ولی داستان شما و حرفهاتون واقعا ارامش بخشه.انگاری در کنار ما زندگی میکردین که این حرفها رو میدونین و میزنین .واقعا زته قبلم براتون ارزوی سلامتی رو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    حیدر احمدی برزگر گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    به نام خداوند مهربان

    استاد جان سلام، مریم خانم مهربان سلام، دوستای قشنگم سلام

    خدا رو شاکرم بابت همه نعمت‌ها و موهبتهای که به جمع ما عنایت کرده.

    سپاس بسیار فرمانروای جهان را که ما را عنایت کرد به سمت زیبای ها و ما را به این جمع خوب هدایت کرد.

    استاد جان سپاسگزار شما هم هستم بابت اینکه از خدا هدایت خواستید و هدایت شدید.

    چقدر مریم خانم مهربان زیبا توضیح دادن، وقتی با خودمون تو صلح باشیم و سپاسگزار خداوند باشیم بابت همین چهره زیبای که به ما عنایت کرده ، دیگر وقت رو هدر نمی دیم به مسائل حاشیه‌ای نمی پردازیم و لذت میبریم از خودمون و از خدای خودمون ،

    وقتی سفر نامه دوباره شروع شد ، شوق زیادی در من ایجاد کرد ، چون من برای اوقات بی کاریم ،بیشتر سریال سفر به دور آمریکا رو تماشا میکنم و با این کار به زیبای ها تماشا میکنم و حالم خوب میشه و این حال خوب اتفاقات خوبی رو در بر خواهد داشت.

    بازم سپاسگزار خداوند مهربان هستم

    برای همه عزیزانم شادی و سلامتی و ثروت بیشتر رو آرزو میکنم، آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    سید مصطفی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1762 روز

    بنام خالق عالم

    صبح زیباتون بخیر استاد عزیز، خانم شایسته نازنین

    دوستان عزیزم صبح همگی تون بخیر

    پر انرژی وشاداب میریم برای خلق یک روز زیبا

    چقدر خوشحالم که دارم کامنت میزارم، دارم فرکانس هام رو تنظیم میکنم بروی زیبایی ها و قشنگی های عالم میخوام لذت ببرم از این دنیای زیبا، من خلق شده ام که لذت ببرم ولذت ببرم چون خالقی دارم که هوامو داره هدایت ام میکنه، دستم رو میگیره

    کارهام انجام میشه به آسونی به راحتی وبا لذت بردن خدایا سپاسگذارتم

    چقدر سپاسگذاری خوبه توجه به زیبایی ها ونعمت ها خوبه وحال آدم رو خوب میکنه یادمه نماینده شهرمون اومده بود منطقه ما ومردم خیلی تو تکاپو بودند هرکس به هر نحوی میخواست مشکلاتش رو به صورت حضوری یا کتبی به ایشون انتقال بدهند وسعی بر این بود نامه هاشون پر مشکل تر سوزناک تر باشه تا بیشتر مورد توجه قرار بگیره…

    وای که چقدر آدم رو از مسیر خارج میکنه وتوجه هات رو برده بود ر وی نداشته ها روی نقص ها و..

    خدارو شکر که خدا دستم رو گرفت واز اون جمع دورم کردفضاش ناشکری ومنفی بود خدا دوست ام داره خدا شکر گذارها رو دوست داره

    وقتی میام توی سایت عباسمنش همه از داشته هاشون میگن توجهات بروی داشته هاست بروی زیبایی ها عزت نفس وشادی خنده ولذت بردن وچه شکر گذاری از این بالاتر که من این نعمت ها رو دارم ولعلک ترضی میشم وقتی عکس این قسمت سفر به دور آمریکا رو دیدم که چهره های خندان وپر از رضایت وشاد شما وخانم شایسته رو دیدم ناخواسته تحسینتون کردم دو بنده مومن خداوند راضی به رضای حق که خیر رو در همه چیز می‌بینند چقدر از شما یادگرفتم زندگی کردن رو

    وبه جای زجر لذت رو انتخاب کردم،

    به جای سختی آسانی،

    به جای استمرار و پا فشاری بر یک مسیرخاص رهایی رو انتخاب کردم

    به جای دیدن مشکلات، دیدن زیبایی ها رو انتخاب کردم وبه جای ناشکری شکر گذاری

    خشم وناراحتی صلح ودوستی

    بجای بد بودن وعوضی بودن ، خوب بودن ودر صلح بودن

    بجای جنگ صلح

    وووو… خدایا شکرت

    چقدر مسیر قشنگیه چقدر انسانهای خوبی ساخته میشه تو این مسیر

    و دنیا جای زیباتری میشه خدارو هزار مرتبه شکر که منو وارد این مسیر کرد سپاسگزارم استاد عزیزم

    تحسین میکنم عزت نفس بالای خانم شایسته عزیز رو که اینقدر راحت میگن من اینقدر لوازم آرایشی استفاده می‌کردم والان فقط به یه شامپو ونهایت کرم ضد آفتاب رسیدم چقدر بیان رشد خوبه

    بیان نتایج موتور حرکتمون میشه به جلو من با خودم فکر کردم رشد من چی بوده؟

    خوب دوستان زیادی دارم اعتماد به نفس بالایی دارم میتونم از خودم تعریف کنم کارهام اینقدر آسون انجام میشه که دوستام کلام خوش شانس

    بودن رو به من ربط میدن از پس هر کاری برمی‌آمد کافیه یکم تمرکز کنم

    درآمدم هر روز داره بیشتر وبیشتر میشه وصدها نعمت که وارد زندگیم شده

    به لطف قانون سلامتی خوش تیپ شدم، سحر خیز شدم، از کارخسته نمیشم،سلامت شدم، توانمند شدم خدارو شکر

    قبلا در پی سختی بودم جهان هم سخت گیر بود با من الان آسون گیر شدم وزندگی آسون شده

    در پی لذتم لذت لذت لذت چقدر تکرارش بهم انرژی میده خدایا شکرت

    چقدر خانم شایسته خوب صحبت می‌کنند وهر روز دارند توانمند تر میشن وخود شما استاد که بحث لوازم آرایشی خانم شایسته رو در زمان استفاده گوش زد نمی‌کردید ونمی خواستید بالاجبار تغییر کنندو گذاشتید راه خودشون رو برن

    من یاد کلام خودتون افتادم تو دوره دوازده قدم که گفتید سرتون به کار خودتون باشه سرتون رو از زندگی دیگران بیارید بیرون، همه آدم ها به یک اندازه به خدا نزدیک اند وهر کس بخواهد تغییر کند هدایت می‌شود

    من اینجا نمونه عینیش رو دیدم شما اسرار بر تغییر همراه تون همسرتون نداشتید

    ایشون خودشون برای لذت بردن از بارون یا آب بازی وتجربه خیلی چیزهای دیگه روش شون رو تغییر دادند

    وزندگی شما وآموزش هاتون یکیه خدایا شکرت که استادی مثل شمادارم

    چقدر شما خوب ومسلط حرف می‌زنید وهمیشه تحسینتون میکنم وقتی گفتید دوره احساس لیاقت رو آماده کردید گفت خدایا شکرت من میخوام دانشجوی این دوره باشم انشالله در زمان مناسبش هدایت میشم

    شما داشتید رانندگی میکردید گوشه دوربین سرسبزی جاده وتمیزی رو نشون میداد وشسته بودن جاده اون هوای پاک ومطبوعش قابل لمس بود برای من واقعا همه چیز با همه، تمیزی وسرسبزی جاده های خوب وپهن ماشین عالی ولب خندان شما

    من خودم توی محل خیلی تمیزی زندگی میکنم که سرسبز هم هست میشه بهتر بشه باید زیبا بین تر بشم، باید بیشتر تحسین کنم

    باید بیشتر لذت ببرم باید بیشتر کامنت بنویسم

    بیشتر وبیشتر وبیشتر به استادان عزیزم گوش بدم ببینمشون، چقدر لذت میبرم که من هم مسافر این سفرم خدایا شکرت

    تا هدایت بشم به محیط بهتر، جهان این کار رو برا م انجام میده، همون طور که برای شما وبچه های سایت انجام داده

    خیلی ازتون سپاسگذارم که نابترین وخالص ترین آموزه ها رو بهمون انتقال میدید

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1234 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این قسمت زیبا تحسین میکنم رابطه رویایی تون رو واقعا که این همه از هم سپاسگزاری میکنید چقد عالی هست با شما من میخوام از تجربه خودم بگم که چقد از خانم شایسته عزیز و استاد عزیز و دوستان گرامی چیز ها یاد گرفتم من خیلی ترس داشتن از همه چیز از حرف زدن تو جمع یا مثلا همسر بهم میگفت برو بانک کارارو برسه به خاطر کمبود لیاقت بهونه می‌آوردم و حتی خرید هم نمی‌رفتم خجالت میکشیدم و کلا بهونه می‌آوردم الان کل کارای خونه خرید بانک با منه تازه چقد جالب کارت های بانکی همش به نام من هست من همش باید برم انجام بدم چقد باعث شد با اعتماد بنفس تر بشم چقد راحت با هر آدم غریبه ای صحبت میکنم مدرسه پسرم همه کارا بامنه خیلی عوض شدم نسبت به قبلم از آرایشم کل دست کشیدم البته من خیلی قبل تر آرایش میکردم ولی کلا سادگی را بیشتر دوست داشتم خداروشکر من الان تو تمرین سپاسگزاری از همسرم هستم که نمیدونم چه غروری هست که همش سختمه ولی با کمک خدا دارم کم کم عادت میکنم و یکی دیگه اینه که با پسرم محترمانه رفتار کنم بهش گیر ندم یه وقتایی خیلی خوبم به قول استاد یویو خیلی دوست دارم اینو عالی بشم و میدونم خدا کمکم میکنه و من الان این خواسته رو دارم برم سفر خودمو تجربه کنم ما کل اهل سفر نیستیم ولی آلان خیلی دوست دارم تجربه کنم تا خودمو بشناسم واقعا سپاسگزارم از شما رو دارم خدایاشکرت تحسین برانگیزه این همه تغییرات و خودتون بودن خدایاشکرت در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    شهلا سوری گفته:
    مدت عضویت: 1151 روز

    سلام به شما استاد مریم بانو ودوستان هم مسیرم،

    ممنونم از ضبط یک ویدیو زیبای دیگه،خیلی حس خوبی میگیرم از دیدن ویدئو هاتون،من مدت کمیه پدرم رو از دست دادم وطبیعتا شرایط روحی مناسبی نداشتم ولی با این ویدیو ها وتمرینات ودوره بینظیر کشف قوانین زندگی خیلی رو حس وحالم دارم کار میکنم وشرایط روحیم بهتره،ازتون ممنونم بخاطر آگاهی هایی که انتقال میدین،خیلی دوستتون دارم و براتون آرزوی سلامتی و خوشبختی روز افزون دارم،پایدار باشید⁦️⁩⁦️⁩⁦️⁩⁦️⁩⁦️⁩⁦️⁩⁦️⁩⁦️⁩⁦️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    سعید لامعی گفته:
    مدت عضویت: 1223 روز

    به نام خدای مهربان

    چقدر برای من و مطمئنا بقیه دوستام هم خوشحال کننده اس که شما باز هم سفر دیگری رو شروع کردید و قراره دوباره کلی خوش بگذرونیم و آگاه تر بشیم . من که دقیقا حس میکنم اونجام و نگاه های زیبای شما و خانم لایق تون رو حس میکنم و کلی ذوق دارم مثل شما برای کلی تجربه های جدید و کلی آگاهی و تجربه های جدید.امروز بازهم برای چندمین بار این فایل پر از آگاهی رو دیدم و کامنت منتخب فوق العاده اش رو خوندم و درک کردم و به خودم قول دادم که مثل سفر قبلی تون تا فایل ها رو درک نکردم به دنبال بعدی نروم و عجله نکنم و دقیقا لذتِ سفر کردن با شما رو حس کنم تا کلی بزرگ تر بشوم و مدارم بالا تر برود. من تقریبا به فضل خدا و به واسطه شغلم هر رفته یک سفر به شمال دارم و می تونم احساس کنم درس هایی که سفر کردن بهم میده رو ، و با اینکه اونجا خونه هم دارم ولی بواسطه راهنمایی های شما سعی میکنم هر موقع که شمال هستم به جاهای ناشناخته تا جای ممکن بروم و خودم رو محک بزنم و بشناسم ، به همین خاطر سعی میکنم بدون برنامه برم و چون تنها هم هستم اکثر مواقع خیلی برام تاثیرگذار هست ، من دقیقا شروع مسیر خودشناسی ام از همین سفرهای شمال و تنهایی شروع شد که باعث شد روی خودم و توانایی ها و انتخاب هایم متمرکز بشم.

    و اما موقعی که شما سفر جدید تون رو شروع کردید من هم سفر جدیدی و متفاوت تری از سفرهای روتین شمالم آغاز کردم که کاملا هدایتی بود و یه هویی. من تازه از شمال رسیده بودم و هوای اون روزهای ایران هم خیلی گرم بود که 2 روز رو هم تعطیل کرده بودند و چندین وقت هم بود که حال و هوای روستای پدری رو داشتم که سمت آذربایجان هست و نزدیک شهر زیبای تبریز ،و در فصل گرما هوای خیلی خنک و دلچسبی داره. بدون هیچ برنامه ای یه دفعه خواهرم زنگ زد که داریم میریم خونه خواهرمون تو دهات میای؟ من هم که ذوق زده به همسر جانم گفتم و در حالی که جفتمون هم کاملا شوک شده بودیم ،قبول کردیم و من طبق قوانین ایمان داشتم که این سفر فوق العاده خواهد بود و حتما کلی من را بزرگ تر خواهد کرد. جای همتون خالی چقدر هوا خنک و مطبوع بود و از قضا همه خواهرهام هم شرایطشون اوکی بود و یک هفته تقریبا همگی کنار هم بودیم و کلی لذت بردیم. نکته های این سفر برای من خیلی شگفت انگیز بود مثل نکته هایی که خانم شایسته از سفرهای متفاوت خودش بعد از سفر کردن با استاد گفتند.خوب این سفر ما لاکچری نبود و ما تو خونه خواهرم که برای خودش به تازگی ساخته و به سبک قدیمی و روستایی هست بودیم ، و خیلی چالش خوبی بود برای قدردان بیشتر نعمت ها بودن و تمرین برای سخت گیری نکردن که حتما باید سفر تو هتل باشه و امکانات کامل باشه. شب ها 30 نفر مثل قدیم ها لحاف تشک می انداختیم و قبل خواب مثل قدیم ها کلی می خندیدیم و بچه ها هم با هم بازی میکردند ، تو روز میرفتیم سر زمین های کشاورزی و از باد خنک ، چای آتیشی و سکوت و هوای تمیز لذت میبردیم. 2 روز رفتیم تبریز روگشتیم که واقعا شهر فوق العاده‌ای هست و همین طور به جلفا رفتیم که مرز ایران و آذربایجان هست و کلی خرید های فوق العاده کردیم و رود مرزی ارس رو هم از نزدیک دیدیم. نگم براتون که هدایت پشت هدایت ، من هیچ کاری نمی کردم فقط میگفتم چشم و میرفتیم ، حس میکردم که همه برنامه ها رو چیده و من فقط باید شناور و منعطف باشم و همکاری کنم و غر نزنم ، و فقط لذت ببرم و درس هام رو پاس کنم. من فقط ماه پیش از خدا خواستم که یه سفر آذربایجان جور کن و سپردم بهش و مثل همیشه غوغا کرد .

    من در این سفر شکرگزار تر شدم ، قدر داشته هام رو دونستم ، پذیرش ام بالاتر رفت ، منعطف تر شدم، دست از کنترل کردن شرایط برداشتم و راحت تر بودم. خدا را بی نهایت شکر برای این‌جهان زیبا و این زندگی پر از شگفتی و تجربه های لذت بخش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    نسرین سیفی گفته:
    مدت عضویت: 1090 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیزم

    سلام استاد شایسته عزیزم

    نمیدونین ،نمیدونین که چقدر این فایل همزمان بود برای من چه قدر به موقع بود چه قدر عالی چقدر نشونه خوبی بود

    چقدر ایمان من و به فایلای نشونه زیاد کرد

    چقدر حس خوب داشن برام اینکه بفهمم تو مسیرم و خدا داره تشویقم میکنه که راه درست و برم

    خدایا شکرت خداجونم به قول شهرزاد تو رو من کراش داری

    انشالا سفری در پیش داریم و میخوایم به فضل خدا بریم و خوش بگذرونیم

    من امشب داشتم به این فکر میکردم که چه وسایلی بردارم من همیشه دلم میخواد کم وسایل و لباس بردارم ولی خوب زیاد میشه و حالا جالبیش اینجاست که علی‌رغم اینکه کلی لباس دارم داشتم با خودم فکر میکردم کاش میشد چنددست لباس جدید بخرم و اونجا همه‌ی خانوما تیپی جدید و به‌روز میزنن نکنه لباسام خوب نباشه ولییه صدایی ته ذهنم میگفت بس کن نزار فکر کردن به این‌چیزا و کمبودا مانع لذت بردنت بشه لحظه‌هات از الان خراب بشه

    و یه نکته دیگه من کلا آدمیم که کم آرایش میکنم به چند دلیل چهره خودمو دوست دارم و احساس میکنم خیلی زیباست و با یه ریمل و رژ حله و دو اینکه خوب پوستم خوبه و نیازی نمیبینم کرم بزنم و اون عرق کردن و ماسیده شدنش و اصلا دوست ندارم به نظرم بهترین کرم‌هام بعد یه چندساعت خراب میشن رو پوست و باید هی تمدیدشون‌ کرد و این اصلا قشنگ نیست بلکه خیلی خسته کنندست‌ و کارو سخت میکنه و دلیل بعدی اینکه حس میکنم این همه کرم و اینا باعث میشه پوست خراب‌تر بشه و تو مجبور بشی هی کرم بیشتر بزنی هی چیزای بیشتری برای پوستت بخری و هی هزینه‌های گزاف‌تر و اعتماد به نفس بدتر و دلیل بعدی شستن آرایش و کرم که خوب‌ سخته خسته از بیرون میای باید حتما پاشی بشوری اینکه خوب آدم هر روز صورتشو بشوره قبل و بعد از خواب اکی

    ولی اینکه بسازی و کلی تونر و اینجور چیزا بزنی واقعا باعث میشه کلی با خودت کلنجار بری و آخرشم اگه با آرایش بخوابی صبح با حس بد بیدارباش

    دلیل بعدی اینکه احساس میکنم استفاده زیاد از وسایل آرایش خیلی آدم و زیباتر نمیکنه و خانومایی‌ که زیاد آرایش میکنن به چشم من خیلی قشنگ نمیان بلکه برام نشون‌دهنده اینه‌که این خانوم از درون چقدر اعتماد به نفسش پایینه و خودش و چهرشو دوست نداره که متوسل شده به این‌همه آرایش

    و دلیل بعدیم اینکه من حتی با این شوینده‌های چند مدل صورت و ضد آفتاب و آبرسان و اینا هم نمیتونستم ارتباط برقرار کنم میگفتم اینا آخه خودشون شیمیائین‌ و اینکه دوساعت یکبار هم زده بشه یا باید صورتو بشوری و بزنی که کلی سخته یا از روش بزنی که کلی کثیف کاریه چندبار خریدم که بزنم ولی همش برام سخت بود و نمیتونستم‌ ارتباط برقرار کنم و ته دلم میدونستم اینا همه تبلیغات‌ که تو هی وابسته تر بشی هی پولامو خرج کنی و آخرشم هیچوقت از خودت و پوستت راضی نباشی

    هیچوقت چهرتو دوست نداشته باشی

    اما خوب وقتی آدم میبینه همه چقدر اینکارارو‌ میکنن گاهی (مخصوصا وقتی از مدار خارج میشی) حس میکنی نکنه من اشتباه میکنم من از همه عقب‌ترم من این‌ همه آرایش نمیکنم و محصولات پوستی استفاده نمیکنم کم باشم از خانومای دیگه و بیفتی تو منجلاب آرایشی که ته نداره واقعا سیری ناپذیر میشی هی باید خرج کنی زمان بزاری و جنگ روانی داشته باشی و عزت نفس و اعتماد به نفس و احساس‌ لیاقتشو له کنی آخرشم هیچی

    اویل دوران بارداری بچه دومم همش دوس داشتم مژه بکارم و رفتم کاشتم چقدر بد بود افتضاح یه قشنگی موقت میداد ولی دردسرش و رنجش هزار برابر اولش که گفت تا دو روز آب نخوره بهش و فک کن صبح بیدارباش ولی نتونی صورتتو یا خیال راحت بشوری بعدشم سر دو نهایتا سه هفته باید بری ترمیم چون میریزه مژه‌ها و چشما خیلی بی‌روح و بد میشن و بعدش با هر مژه‌ی‌ مصنوعی که میفتاد کلی از مژه های خودمم میفتاد هر بار دو سه تار و من دیدم سر دو هفته هیچ مژه‌ای برام نمونده قبلش که ریمل میزدم کلی مژه داشتم فقط بور بودن اما الان مژه‌ای به اون صورت نمونده بود دوباره رفتم ترمیم یه جای دیگه(اونم ناچارا چون مهمونی دعوت شدم و دیدم با اون وضعیت بی‌مژگی خیلی داغونه که برم) کلی وقت گذاشتم و اصلا مژه‌ای نمونده بود که روش مژه‌‌ی مصنوعی وایسته و با کلی وقتی که اون آرایشگر حرفه‌ای گذاشت هم مثل مژه های خودم قشنگ نشد و برای من یه تجربه‌ی ارزشمند شد که دنبال اینجور کارا نرم و نهایت آرایشم‌ بشه ریمل و بعد فهمیدم چقدر اونایی که خودشونو درگیر کاشت و اکستنشن‌ مژه و ناخون و تتو میکرو بوتاکس و جراحی کردن مسیرشون دور و اشتباهه‌ چقدر زندگی رو برای خودشون سخت کردن احساس کردم صورتشون هیچوقت تمیز نیست‍️

    واقعا الان دستکاری صورت خیلی خیلی زیاد شده و آدمایی که چهره‌های فوق‌العاده زیبا دارند رو میشناسم که رفتن تو این منجلاب نه تنها زیبا نشدن که بلکه مصنوعی هم شدن و هیچوقت راضی نشدن که بگن اکی دیگه خشگل شدم دیگه بسته و هر روز یه چیز جدید میاد و ….

    من به بوی عرق خیلی حساسم تقریبا هر روز دوش میگیرم و روزی دوبار تو تابستون کلا لباسامو عوض میکنم چون بوی تمیزی دادن برام مهمه و این ارزشمنده برام و این به نظرم بهترین نوع رعایت بهداشت و رسیدگی به خوده

    من ازتون سپاسگذارم به خاطر این فایل به نظرم این فایلیه‌ که همه خانوما باید بارها و بارها گوشش بدن

    من واقعا با تک‌تک فایل های شما استاد دارم به ریشه و نقص‌های رفتارام و بعضی وقتا درستیه بعضی تفکراتم پی میبرم دارم خودمو می‌شناسم و داره ذهنم غبار روبی میشه

    حتی در رابطه با سفر هم من میدونم باید خیلی خیلی منعطف بشم خیلی رهاتر باشم و به اصل سفر پی ببرم و عمل کنم لذت تمام باشه برام مسافرت فارغ از هر نجوایی که بقیه چه فکری میکنن یا تو عکس چطور میفتم

    استاد من هم چندبار تجربه سفر با خانواده دیگه رو داشتم و فهمیدم که نه تنها تو اون سفر من آرامش نداشتم و به آرامش نرسیدم بلکه ذهنم از همیشه هم شلوغ‌تر شده و حرف و حدیث و دغدغه‌ها و خاطرات تلخ برام مونده و مسافرت با همسرم و بچه‌هام برام شیرین‌ترینه و گاهی هم پدر و مادرمون

    استاد من یه کتاب هم از این فایل شما بنویسم کمه

    این فایل امشب به من گفت نسرین مسیرتو راجع به آرایش کردن و اینا درسته و تو حداقل تو این مورد یه کمی احساس لیاقتت خوبه پس نگران نظرات بقیه نباش و استرسایی که همه میدن راجع به اینکه اگه به پوستت ده تا ماده شیمیایی رو نزنی زشت و پیر و فرتوت و چروک میشی رو جدی نگیر فقط لذت ببر و تو لحظه و باش و قدر دان خدا باش به خاطر صورت زیبات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    ماهان جاهدی گفته:
    مدت عضویت: 1250 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم

    چقدر این فایل زیباو آموزنده بود و بما یاد میداد که انعطاف پذیر بودن و خوب سر کردن با زندگی چه نتایج خوبی رو به همراه داره

    چقدر خوبه که آدم از حواشی بزنه برای راحت زندگی کردن

    برای شاد زیستن

    و برای اینکه با انرژی بیشتری لذت ببره

    خداروشکر بابت این فایل زیبا

    منتظر فایلهای زیبای بعدی شما هستیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    یاسمن ایزانلو گفته:
    مدت عضویت: 1355 روز

    سلام به تمام عزیزان

    خدای من! چقدر اتفاقات اطرافمون با تفکراتمون یکسانه! همین دیشب بود که داشتم فکر میکردم من از زبان استاد خیلی چیزها شنیدم و داستان زندگیشون رو میدونم. از تجربیاتشون استفاده کردم و تونستم زندگیم رو بهتر از قبل بسازم. ولی در مورد تجربیات زندگی مریم جان چیز زیادی نمی دونم. این فقط یه فکر بود که برای یه لحظه از ذهنم گذشت و من امروز که فایل رو گوش کردم خشکم زد! چطور انقدر همه چیز هماهنگ عمل می کنه؟ این قوانین خیلی ساده هستن! خیلی ساده تر از اون چیزی که ما فکر می کنیم دارن عمل می کنن! خدایا شکرت!

    مریم جان عزیزم سپاسگزارم از شما بابت این تجربه ی ارزشمند.

    احساس لیاقت چیزیه که من فکر می کنم دارم، اما افکارم نشون میده توی این مسیر باید بیشتر پیشرفت کنم. اعمالم رو درست کردم ولی افکارم هنوز جای کار داره. هرچند همون ها هم دارن هر بار بهتر و بهتر میشن و من این روند رو می بینم. اما باید تکاملش طی بشه که بتونم به اون جایی برسم که با اطمینان بگم: “من احساس ارزشمندی می کنم”.

    یادمه در دوران کودکی و نوجوانی خیلی وسیله نگه می داشتم. همه چیز رو جمع می کردم و هیچ چیزی رو دور نمی نداختم. همین باعث شده بود دور و برم پر بشه از انباشتگی و چیزهای به درد نخور. تمام این وسایل رو، هم تو اتاقم جا می دادم و هم اون هایی که دیگه استفاده نمیشد رو می بردم تو زیرزمین خونمون می ذاشتم.

    یادمه یه روز در دوران نوجوانی نشستم و به اطرافم نگاه کردم. به این آشفتگی ها نگاه کردم و از خودم پرسیدم کجای کار ایراد داره؟ اونجا بود که گفتم من باید یه تغییر اساسی توی سبک زندگیم ایجاد کنم.

    از اتاقم شروع کردم. تمام وسایلم رو از توی کمدها بیرون کشیدم و بعد از تمیز کردن داخل کمدها، فقط چیزهایی رو دوباره توشون گذاشتم که همیشه استفاده می کردم. این کار رو برای زیرزمین هم انجام دادم و باورتون نمیشه چقدررررر فضا اضافه اومد! چند وقت بعد هم یه ماشین بازیافتی اومد دم خونه و ما تمام اون انباشتگی ها رو بهش دادیم ببره و فضا از قبل هم وسیع تر شد. از همون موقع به بعد تصمیم گرفتم دیگه چیزی رو که استفاده نمی کنم نگه ندارم.

    این ها رو گفتم که بگم همون تجربه باعث شد وقتی بزرگتر شدم هم به دنبال چیزهایی نباشم که انباشتگی ایجاد می کرد. یه دورانی بود که لوازم آرایش زیادی نداشتم ولی خیلی غلیظ آرایش میکردم.

    گذشت و گذشت و من دیدم کم کم دیگه حوصله ی آرایش کردن هم ندارم. وقتی با استاد و مریم جان آشنا شدم، انقدر باورهام متحول شد که بدون آرایش می رفتم بیرون. هنوزم همینطورم. اگه بخوام برای دل خودم یه رژ میزنم و اگه نخوام هم همینطوری بیرون میرم.

    این قضیه به حدی رسیده که چند وقت پیش همسرم بهم می گفت ماشالا به این سیبیلا! دیگه برا خودت مردی شدی! و باورتون نمیشه من با همین موهای پشت لب و بدون آرایش میرم بیرون. گاهی شده که خواستم برم صورتمو اصلاح کنم اما نرفتم. چون نیاز دارم احساس ارزشمندی رو برای خودم درونی کنم. گاهی شده فکر کنم اگه رژ بزنم موهای پشت لبم کمتر دیده میشه و همون موقع اتفاقا تصمیم می گیرم بدون رژ برم بیرون. من زمانی ابروهام رو برمیدارم که خودم دلم بخواد. اگه این فکر از توی ذهنم بگذره که: “حالا با این ابروها، مردم دربارم چه فکری میکنن”، ابروهام رو برنمی دارم و اتفاقا همینجوری توی اجتماع حاضر میشم.

    این کارها برای من یه تمرینه. یه تمرین که بهم احساس ارزشمندی رو یادآوری میکنه. ممکنه زمانی که به احساس لیاقت و ارزشمندی واقعی رسیدم، سعی کنم آراسته تر باشم، ولی هنوز وقتش نرسیده.

    سپاسگزارم از استاد عزیز و مریم جان نازنین که همیشه درس های بزرگی به ما میدن.

    خدایا شکرت که حالم عالیه و دارم پیشرفت می کنم.

    خدایا سپاسگزارم به خاطر همه چیز.

    من همین جوری که هستم ارزشمندم. من به خاطر وجود خودم ارزشمندم.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    mahgol گفته:
    مدت عضویت: 1372 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته دوس داشتنی …میخام مستقیم حرفمو بگم چون خیلی آموزنده بود برام این فایل ..من امروز بعد 15سال شایدم بیشتر بدون آرایش رفتم بیرون مستقیمم از وسط بازار رفتم تا بچشم احساس راحت بودنو نمیدونید چقددد احساس راحتی کردم چقد سبک بال شدم ..بعد دیدن این کلیپ عهد کردم با خودم ازین به بعد تمام تلاشمو بکنم که زیرصدلایه ارایش و مواد شیمایی قایم نشم و خود خود ‌‌‌‌‌‌واقعیم باشم با هر کی که میخام باشم هر کجا که بخام برم..آگاهی نابی بود از مریم عزیزم امروز خالصانه بهمون داد از شما و استاد عزیزم نهایت سپاسگزاریو دارم…در پناه خدای رحمان باشید..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: