سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 199 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

393 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 891 روز

    به نام آفریننده زیبایی ها

    سلام به استاد عزیزم به مریم جان و دوستان هم فرکانس من

    فایل جدید سفر به دور آمریکا خییلی هیجان داشتم وختی این همه زیبایی را دیدم هوای فوق العاده آن هم در صبح وخت چقدر انرژی را بالا می‌بره و چی حس قشنگی به آدم میده و چی نسیم خنک می ز نه همیش نکات رویایی و عالی که خداوند این هدیه را برای دو عزیز دل دلش دو دلبر ناز دانه اش داده که هنوز از آن شروع که استاد در بندر عباس کرد خییلی سال میگذره اما استاد شیرم مثل مرد ادامه داده و تسلیم نجوا های شیطان نشده خدایا شکرت و البته که مریم جان هم یک همراه عالی و همسفر از جنس عشق بوده و پا به پا تا اینجا ادامه داده خدایا شکرت

    و چقدر ویزیتور سنتر زیبا و عالی و تمیز کارمندان عالی که از کمک به هم نوع خود اصلا خسته نمیشه و خسته گی را حس نمیکنه خدایا شکرت

    تاریخ آمریکا که یک مراحل تکاملی را داشت از ابزار شکار آن گرفته تا خانه های که ساختن به طریق خییلی حرفه یی که تا حالا از بعضی الگو های آن استفاده میشه و صنایع که ساختن واقعا عالی و فوق العاده بود و هر بیننده را جذب خودش می‌کنه الهی شکرت الهی شکرت

    ماشاالله به استاد عزیزم بدن فوق العاده و یک کوه از عضله واو واو و شنا ها را خییلی عالی و سریع زدید

    و نکته دیگر این عذت به نفس استادم را نشان میده و اصلا حرف مردم برایش مهم نیست و هر جای دلش خواست و حس اش گفت همان جا ورزش می‌کنه خدایا شکرت

    و این جاده عالی و فوق العاده که هر لحظه هیجان را بیشتر می کرد واقعا تحسین اش میکنم خدایا شکرت

    من هم تصمیم گرفتم زیبایی بیشتر شهر که در آن هستم را بیبینم و با همان ابزار که دارم بروم به طبیعت و زیبایی ها را بیبینم و هیچ دلیل نیارم البته از وختی دوازده قدم شروع کردم واقعا در همه زندگی من تغییرات عالی آمده خدایا شکرت خدایا شکرت

    در چکاپ فرکانسی ام از یک پسر که واقعا انسان عالی و پر تلاش و پرتوان است نوشته بودم که فلانی با من حسادت داره و من هم با آن اما امروز به طور جادویی خییلی با احترام و صمیمی سلام احوال پرسی و تعریف خدایا شکرت قبلاً این طور نبود همین که مرا می دید راه اش را کج می کرد

    اما خدا را شکر حالا من فهمیدم این فلانی که من میگفتم تغییر نکرده بلکه زاویه دید من نسبت به او و افراد که در دفترچه ام نوشته ام تغییر کرده خدایا شکرت

    و امروز آنقدر انرژی من بالا بود که نمیشه گفت این تمرین ستاره قطبی یکی از عادت های روزانه و شبانه من شده حتی وختی تمرین ستاره قطبی را انجام نمی‌دم خواب نمیرم مثل این که چیزی را گم کرده باشم خدایا شکرت بابت این هدایت و رهنمایی و بودنت خدایا شکرت

    خدای مهربانم سپاسگزارم بابت همه نعمت هایت که به ارزانی برای من دادی خدایا شکرت

    در پناه الله مهربانم شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    زهرا هاجری گفته:
    مدت عضویت: 1901 روز

    با سلام به همه دوستان

    واقعا چقدر مریم جون خوب همه چی رو توصیف میکنن. وقتی ایشون میگن خدایا شکرت دلم میخواد منم هم زمان با ایشون بگم خدایا شکرت در صورتی که این شکرگزاری برای چیزیه که ایشون تجربش میکنن نه من اما اینقدر ارتعاششون قوی هست که من هم، هم زمان این احساس را میگیرم. واقعا خدا رو شکر بابت همه چی. ممنونم از این که احساس خوبتون را با ما به اشتراک میذارین. خیلی خوبین مریم جون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  3. -
    فرهاد نجاتی گفته:
    مدت عضویت: 1064 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و تشکر بابت به اشتراک گزاشتن زیبای ها و تمرکز به نکات مثبت با ما.

    وقتی که خانم شایسته داشتند در مورد گذشتگان و طی کردن تکاملشون صحبت میکردند به این فک کردم چقد خوبه که ما انسانها تا به اینجا تکاملمون رو طی کردیم و با نگاه به اون همه سختی یا تضاد در گذشته الان چقدر همه چیز راحت شده چقدر انسان پیشرفت کرده و زندگی رو برای خودش چقدر آسان کرده .(((خانه های عالی .لباس های عالی ماشین های عالی .غذا های فراوان. آب خنک . نوشیدنی های خنک یا گرم . کولرها. یخچالها .لوازم منزل . تکنولوژی . موبایل .اینترنت.راه ها. و بینهایت نعمت دیگر)))

    انسان با برخورد به اون همه تضاد خواسته هاش رو شناخت و راه رسیدن بهشون رو هم دریافت کرد .هرچی بیشتر به خواسته هاش رسید بهترش رو خواست بیشترش رو خواست بزرگترش رو خواست و این رفاهی که الان داره نتیجه همون حل کردن مسائلشه که تا بینهایت ادامه داره که فقط خدا میدونه که قراره به چیا و به کجا برسه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    پوریاکاتبی گفته:
    مدت عضویت: 1263 روز

    بنام نامی یزدان

    سلام خدمت شما استاد عزیز. استاد شایسته گرامی و همه دوستان خفن این مسیر الهی

    من دوس دارم همراه سفر شما رد پاهای خودم رو بزارم از تغییرات و پیشرفت های لحظه ای خودم

    من هرچقدر که آگاهیم و درکم نسبت به قوانین بیشتر بیشتر میشه ،انجام کارهایی که شاید بنظر عموم جامعه پیش پا افتاده بنظر میرسه اهمیت بیشتری برا پیدا میکنه،مثلا الان یک هفته ای شده که به خودم تعهد دادم آشغالی رو روی زمین نریزم یا قوانین راهنمایی و رانندگی رو زیر پا نزارم،و هرسری ذهنم میاد اهمیت انجام این کارها رو برام کم و کمتر بکنه آگاهانه بهش میگم من اگر دارم به قوانین احترام میزارم بخاطر این هست که دارم تلاش میکنم با انجام این عمل شخصیتم رو بسمتی ببرم که بتونم تو هر شرایطی به قوانین الهی هم عمل بکنم که ،عمل به این قوانین نتیجه ای جز خوشبختی و سعادت نداره

    عبس:34

    یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ

    روزی که آدمی از برادر خود بگریزد،

    عبس:35

    وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ

    و [از] مادر و پدرش،

    عبس:36

    وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ

    و [از] همسر و فرزندانش،

    عبس:37

    لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ

    برای هریک از آنان در آن روز کاری است که او را [از توجّه به غیر] باز [داشته] و بی‌نیاز می‌دارد.

    عبس:38

    وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَهٌ

    چهره‌هایی در آن روز گشاده است

    این آیات نمونه ای از نتایج عمل به قوانین الهیه و من دوس دارم آگاهانه سمت نیکی و خوبی رو انتخاب کنم ،تو جلسه قرآنی قدم دوم شما صحبت از سیستمی بودن خداوند و قدرت انتخاب ما انسان ها صحبت کردین،اونجایی برای من خیلی بُلد شد که شما گفتین خداوند ،محمد نبی رو انتخاب نکرد ،محمد بود که خدارو انتخاب کرد ،این صحبت شما زنگارها و شک و تردید هایی رو درون ذهن من متلاشی کرد ،اینکه من همیشه به این فکر میکردم که بین این همه انسان و آدم رو کره ی زمین من چرا با این مسیر آشنا شدم یه سوالی بود که جواب درستی براش نمیتونستم پیدا کنم تا اینکه در مدار دریافت و درک این جمله شما قرار گرفتم،دقیقا خدا منو انتخاب نکرد برای این مسیر من خودم انتخاب کردم که بیام با این مسیر آشنا بشم،و این باعث شد خیلی روی انتخاب هام و عمل به آموزه های استاد وسواس بخرج بدم چون واقعا منم که انتخاب میکنم به سمت خوشبختی برم یا بسمت هلاکت و خدا هم بی نقص در هر دوسمت منو همراهی و هدایت میکنه

    بعد از اینکه یه ذره احساس رشد تو قضیه درک قوانین درون خودم احساس کردم آگاهانه تلاش میکنم اگر اندکی آگاهی بمن داده میشه اعمالم رو در جهت اثبات هرچه بیشتر اون آگاهی تو زندگیم ست کنم ،وقتی آگاهانه آشغال نمیریزم روی زمین یا قوانین راهنمایی رانندگی رو آگاهانه اجرا میکنم و رعایت میکنم جدای از اینکه شخصیت من برای عمل به قوانین تقویت میشه من هدایت میشم به انسان ها اتفاقات و شرایط که هم تمیزی بیشتری اونجا هست هم از پایه و بیس اکثریت به هر نوع قانونی احترام میزارن مثل شما که تو هر سفر همه چیز براتون راحت تر با کیفیت تر و عالی پیش میره

    الهی شکر خیلی راحت تر از دوتا کامنت قبلم تونستم امروز بنویسم اینم خودش پیشرفت

    الهی شکر تونستم آگاهانه چشمانم رو به این فایل سفرنامه بدوزم تا زنگارهای شخصیتیم رو از بین ببرم

    الهی شکر واسه همین سایت که بشه بیای داخلش براحتی از خودت بگی بدون ترس بدون قضاوت

    الهی شکر بخاطر وجود شما استاد عزیز و خانوم شایسته

    الهی شکر واسه دوستانم در این سایت زیبا

    الهی شکر بخاطر دوتا انگشت شصتم که مثل فانتوم داره تایپ میکنه(خخخخخخ)

    من ازین روغن کاری شدن زندگیم راضیم همه چیز به تدریج وارد زندگیم میشه چون من آدم با لیاقت تری میشم

    دوستون دارم عزیزان دلم خفن تر از شما ها دنیا بخودش ندیده دم همتون گرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1463 روز

      سلام به اقا پوریای عزیز

      چقد کامنت قشنگ بود عزیزم وقتی گفتید دارم قانون رو در زندگیت به کار میبری اگاهانه لذت بردم وقتی گفتی یه هفته اس دیگه سعی کردی اشغال نریزی من دو ماه که کار میکنم سعی کردم این کارو نکنم مگه اینگه 1درصد هواسم نبوده واقعا هم اگاهانه انجام دادم تقلبم نبوده حالا امروز فک کنم الان یادم افتاد ی تقلب کوچک انجام شده اونم هواسم نبوده یع لحظه

      و مورد دیگه مثلا من اشغالهای ترو خشک و هم جدا میکنم دوماهه ولی وقتی مهمون میاد همه رو باهم قاطی میکنن و سخت جداکردنش و من اون موقعه ها دیگه نمیتونم عمل کنم ولی در مواقعی ک مهمان نیست حتی پدرم اشغال ترو خشک قاطی میکنه من اشغالهای خشک و در میارم و جدا میکنم کاری به پدرم ندارم میگم من سمت خودمو انجام میدم

      خیلی خوبه اقا پوریا به تعهدت پایبندی

      خداراشکر

      و کامتت خیلی قشنگ بود

      سپاسگزارم بابت کامنت خوبت عزیزم

      خیلی دوست دارم

      در پناه الله یکتا باشی عزیزم اقا پوریای گل

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    حدیث نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    به نام رب واحد!

    سلام سلام استاد جانم و خانم شایسته قشنگم!

    عجب فایل زیبایی!

    چقدر خوبه که آمریکا در حالی که ببیشتر مناطق پستی داره ولی یجاهایی هم کوه داره؛کوه ها خیلی فوق‌العاده ان و حس خیلیی خوبی بهم میدن!

    من یکی، عاشق اون ویزیتور سنتر باحال شدم و چقدر جذاب بود و چقدر باحال مجسمه ها رو ساخته بودند؛چه زندگی بی ریا و طبیعی داشتند،خود همون زن ها هم محصولات رو برداشت میکردن و هم کشاورزی و هم شکار میکردن،و همه کار ها رو خودشون انجام میدادن و با هم در صلح زندگی میکردند،چه تصاویر زیبایی ازش به نمایش گذاشته بودند؛

    اصلا کاملا محو دنیاشون شدم و انگار از نزدیک اونجا باهاشون بودم و زندگیشونو حس کردم!

    دمشون گرم که واقعا به بهترین نحو این ویزیتور سنتر به نمایش گذاشتن!کارشونو عالی انجام دادن!

    چه دیوار های آجری جذابی داشت داخل!

    محل زندگیشون هم خیلی زیبا بود!!

    خانم شایسته دمتون گرم،چیزایی که گرفته بودید برای دوستاتون خیلی زیبا بود!!

    چی قشنگ تر از هدیه دستساز؟!

    هم دوستاتون رو خوشحال میکنید و هم به گسترش جهان کمک میکنید!)

    و واقعا خداقوت به این مردم بینظیر آمریکا که چون خودتون بی نظرید ، به بهترین آدم ها هم هدایت میشید!

    واقعا منم باورم نمیشه چطور انقدر همشون همیشه خوش برخورد و پر از انگیزه و حس خوبن،چقدر با دقت توضیح میدن،چقدر با خودشون در صلحن! چقدر با شغلشون عشق میکنن!

    این شور و شوق حتما از علاقه و عشق میاد!

    واقعا تمام آمریکا ،قابل تحسینه!!!

    وای وای آسمون آبی رو ببین!

    انقدر ابر ها خوشگل و سفیدن که میشه از اینجا لمسشون کردن!

    وااای خدای من!! اون موزه دوم رو ببین چقدر ابزار ها و روند پیشرفتشون جذاب بود!

    واقعا ممنونم خانم شایسته برای توضیحات بی نظیرتون!!!!

    اصلا فکر کنید اگر انسان ها از همون موقع دنبال بهبود نبودند و نمیگفتن چطور از این بهتر و همون ابزار های اولیه و مشکلات تحمل میکردند و ادامه میدادن…،اصلا الان این پیشرفت ها نبود و انقدر همه چیز عالی پیشرفت نکرده بود!

    خداوند به ذات انسان، خلاقیت رو بخشیده!

    ما رو خالق زندگیمون قرار داده!

    ما هرچی بخوایم میتونیم خلق کنیم و برعکس تمام موجودات که قدرت خلاقیت ندارد، ما داریم!و این یک موهبت بزرگه!

    اصلا ببینید معماری از اون موقع تا الان چقدر پیشرفته تر شده و الان چه مصالح و چه ساحتمان های بلندی ساخته میشه!با همون قوانین جهان که هزار سال پیش هم بوده)!

    لونه زنبور ها از صد سال پیش همون بوده و الان هم همونه و هیچ تغییری نکرده… ولی خونه ما انسان ها هر روز داره تغییر میکنه و به سوی بهتر شدن میره!

    هر روز جهان داره بیشتر گسترش پیدا میکنه و بزرگ میشه!

    موشه سفدی:

    موشه سفدی (به انگلیسی: Moshe Safdie)، معمار، نویسنده و طراح شهری کانادایی و اسرائیلی است.

    از آثار او به پروژه Habitat67 در مونترال کانادا می‌توان اشاره کرد.

    مرکز هنرهای نمایشی کافمن از نمونه آثار او در امریکاست.

    معماری پلکانی:

    معماری پلکانی عبارت است از مجموعه ای از خانه هایی که بر روی شیب در تراس های پلکانی ساخته شده و حیاط خلوت هر خانه بام خانه ی دیگری است.(یعنی کف حیاط خونه ات،سقف خونه ی پایین توعه!)

    خانه های پلکانی معموات در دو طبقه از خشت ، چوب و مصالح بومی ساخته میشن… و بین خانه ها، پلکان هایی باریک و پر پیچ و خمی است که سبب هدایت به سطوح بالاتر شهر یا روستاست. بام ها به صورت گذرگاه ها و مسیرهای پیاده روی است و در معرض شرایط آب و هوایی متغیر نظیر بارش باران و برف است.

    ‎ویژگی معماری پلکانی ماسوله

    روستای ماسوله در 26 کیلومتری جنوب غربی فومن و 65 کیلومتری جنوب غربی رشت و در ضلع شرقی یکی از رشته کوه های تالش واقع شده است. ماسوله برفراز بلندی در محل تلاقی گذرگاه های کوهستانی میان آذربایجان، زنجان، گیلان و تالش اهمیت فراوانی دارد. روستای ماسوله دهکده ای با چشم اندازی وسیع و زیبا و مجموعه ای از خانه هایی که بر روی شیب ساخته شده و حیاط خلوت هر خانه بام خانه ی دیگری است و به دلیل نوع معماری پلکانی خانه هایش شهرتی جهانی یافته است. ماسوله حدود 1،050 متر بالاتر از سطح دریاست، اما گستره ی ارتفاع بیش از صدها متر است به این سبب خانه ها در تراس های پلکانی ساخته شدند و به هم پیوسته اند. تراس هر خانه به عنوان حیاط خلوتی برای خانه ی بالایی عمل می کند. در برخی از موارد خیابان های عمودی در امتداد بام های پیوسته شکل گرفتند.

    عاشقتونمممم!

    مرسی بابت این فااایل،من که دارم کلی با این سفر حال میکنم!

    خدایاشکرتتت بابت سرعت بالای اینترنت!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2989 روز

      سلام به حدیث عزیز وزیبا رو

      احسنت به تو به چه نکته جالبی اشاره کردی ببینید معماری از اون موقع تا الان چقدر پیشرفته تر شده و الان چه مصالح و چه ساحتمان های بلندی ساخته میشه!با همون قوانین جهان که هزار سال پیش هم بوده)!

      لونه زنبور ها از صد سال پیش همون بوده و الان هم همونه و هیچ تغییری نکرده… ولی خونه ما انسان ها هر روز داره تغییر میکنه و به سوی بهتر شدن

      ممنون از اطلاعاتی که در مورد موشه سفدی ومعماری پلکانی نشر دادی

      سپاسگزار وجود ارزشمندتم

      بهترین بهترینها را خداوند یکتا برایت خواستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ناهید گفته:
    مدت عضویت: 1258 روز

    سلام و خدا قوت میگم به مسافرهای توحیدی و آگاهی دهنده‌ی عزیز.

    خانم معمار نازنین،روزی که از کامپیوتر تغییر رشته دادین به معماری،فکرش رو میکردین که روزی با دنیا دنیا سازه های قدیم و جدید روبرو بشین که این‌گونه هم شما رو رشد بده و هم مای بیننده رو؟؟؟

    الله و اکبر به این قانون تکامل که ما رو از کجا به کجا می‌رسونه!!!!

    البته با تمام وجودم تحسین میکنم عشق شما رو به رشته ی معماری ،که همین عشقه که شما رو هر دفعه به جاهای بهتر و معماری های نوآورانه تر هدایت می‌کنه ،وگرنه من در بین فامیل و دوستان زیاد می‌بینم افرادی رو که رشته ی معماری رو تموم کرده اند و بیکار در خونه هاشون مشغول روزمرگی هاشون هستن و دریغ از ذره ای یادآوری آموزه هاشون و عمری که پای یادگیری این آموزه ها گذاشتن؛اما شما با این عشق به رشته تون در کنار استاد قرار میگیرین تا بشین دستی از دستان خداوند برای کمک به استاد ،هم در کارها و نوآوری هایی که انجام میدن و هم آگاهی های بینظیری که در این فایل ها با صدای آرامبخش تون به گوش ایشون و ما میرسونین.

    میتونم صدای خدا رو در قلبم بشنوم که به من میگه:ببین این ،اون عبدی هست که من برای خلقش به خودم احسنت گفتم و تمام فرشته هامو به پاش ،به سجده انداختم.الگو میخوای ناهید خانم؟بفرما.

    خانم شایسته جان،یادمه توی یکی از ویدیو ها به استاد گفتین:سن تجربی شما بیشتر از 500ساله؛

    اما واقعا به سن تجربی خودتون هم یه نگاهی کردین؟روزی که از کرمان به سمت بندرعباس برای تحصیل حرکت کردین ، رو با الان خودتون مقایسه کنید.

    به جرأت میتونم بگم با این رشدی که شما تا این لحظه پشت سر گذاشتین ،سن تجربی خودتون رو به همون 500رسوندین.

    من یکی تمام قد به احترام شما می ایستم و تمام سعیم رو میکنم در این باقیمانده ی عمرم از هر حرکت و فکر شما الگو بگیرم و روز مرگم ،به قول استاد،سرم پیش خدا بالا باشه.

    سفرتون پر از اتفاقات خارق‌العاده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  7. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3359 روز

    به نام خدای آسانی ها

    سلام بر استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    خدارا سپاسگزارم که امروز هم لایق دیدن این سریال بینظیر شدم و چشمانم در ابتدای صبح لذت دیدن این تصاویر زیبا را بدست آورد . و این حرفهای فوق العاده هستم.

    و چه روز پر خیر و برکتی میشه روزی که با دیدن ثروت و فراوانی و پاکیزگی آغاز بشه که مسلماً در ادامه با خود نتایج شگفت انگیزی را بهمراه دارد به لطف خداوند و سایت فوق العاده استاد عباس

    سلام به شما دو عزیز و صبح زیبای شما هم بخیر و نیکی

    چه زیباست این به اشتراک گذاشتن تجارب سفر با یکدیگر و اینکه اگر من جایی را تجربه کرده ام و لذت برده ام دیگران نیز حق استفاده و داشتن این تجربه را به با اشتراک گذاشتن بدست بیاورند واقعاً تحسین میکنم این خصوصیت سهیم کردن دیگران در تجارب لذتبخش سفر را که این یعنی سپاسگزاری بیشتر از خداوند و طبیعت و تمرکز بر زیبایی ها ، یادم میاد تو یک فایل خانم شایسته فرمودند دنیا بدون حضور ما انسانها هیچ لذتی نداره و این حضور ماست که به دنیا رنگ و بو و زندگی میدهد و چقدر زیباست که من اگر جایی را در طبیعت پیدا کردم و لذت آن را بردم دیگران هم حق استفاده از آن را دارند و بایستی محسنات و زیبایی های آنجا را به آنها هم منتقل کنم .

    چه صفت زیبا و نکوهیده ای است که ما اگر به طبیعت میریم به پاس و قدردانی از زیبایی هایی که در اختیار ما گذاشته است سعی کنیم آنجا را تمیزتر از وقتی که تحویل گرفته ایم تحویل بدهیم و این یعنی اینکه جهان نیز طبق قانون بدون تغییرش، ما را به جاهای تمیزتر و با کیفیت تر هدایت خواهد کرد.

    تحسین میکنم شما دو بزرگوار را که آنقدر از داشتن یک تجربه در طبیعت و داشتن یک شب و یک خواب راحت سپاسگزاری میکنید و چقدر ذوق دارید هنگام تعریف کردن انگار نه انگار که شما کل آمریکا را در دفعات قبل نیز طی کردید و از این دست تجارب قبلاً نیز داشته اید، مثل یک نفر که اولین بار هست که به مسافرت میره ، ذوق و شوق دارید و هیچ چیز، هیج وقت برای شما عادی و تکراری نمیشه، خب مسلمه که هم پاداش شما از طرف خداوند به پاس این سپاسگزاری مسافرت های بیشتر و نعمت و فراوانی و تمیزی و تجربه های عالیتر خواهد بود گوارای وجودتان این لذت و شراب ناب الهی.

    آیا من به عنوان کسی که ادعا میکنم دانشجوی استاد عباس منش هستم میتوانم این صفت زیبا و پسندیده سپاسگزاری ایشان را بخاطر هر چیزی که در لحظه بدست می آورند ، در وجود خودم نهادینه کنم که بقول مریم جان اگر بشود چه میشود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    رویا محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1121 روز

    به نام نامی دوست که هرچه دارم ازوست

    سلام خدمت استادم و خانم شایسته ی عزیزم

    اول بگم این سری سفرنامه ها دست کمی از دوره هاتون ندارن و قطعا همه با من هم عقیده هستن و اینم بخاطر طی شدن تکاملتون هست

    اول تحسین میکنم اندامی که برای خودتون ساختید رو و دقت که کردم دیدم ماکت های سرخ پوست ها چقد اندام تراشیده و قشنگی دارن تو کل فیلم ها هم ندیدم یه سرخپوست چاق باشه و اینکه اکثرا عمرای طولانی داشتن به صورت طبیعی و اینکه مدل زندگی هاشون اونطور که دیدم به سبک انسان های اولیس و این یعنی اوناهم از قانون سلامتی استفاده میکردن و جالب بود برام

    ،،،،،،،،،،،،،،،

    الاعمال بالنیات

    یعنی عملتون با نیتتون سنجیده میشه! خانوم شایسته برای دوستاش سوغاتی خرید به این نیت که به اون پارک کمک کنه و این نگاه تاثیری رو صاحب فروشگاه نداشت به هرحال ایشون خرید میکرده و اونم سودشو میکرد ولی این نگاه به خانوم شایسته کمک میکنه که حالش خوب باشه و احساس بهتری داشته باشه و همین نگاهه که باعث شده استاد میگه بعضی ها بخاطر تشکر از من دوره هامو میخرن و این به قول خانم شایسته سوده و سوده همش! پس نیت پاک مهمه خیلی مهم تر از اون عملیه که انجام میدی، خودم گاهی کارخوبی کردم ولی انگار اب تو هاون کوبیدم انقد که بی تاثیر بوده یا خوبی ای کردم ولی دیده نشده و اون بخاطر نیتم بوده اون نیت حال خودمو خوب نکرده چون ایراد داشته

    ،،،،،،،،،

    چه جالب که دوتا دیدگاه پیدا کردم تو این گفته های شما درمورد تمیز نگه داشتن طبیعت یا بهتره بگم دوتا نیت!!!! که حالمو خوب میکنه و وادارم میکنه که محیط رو تمیز نگه دارم

    رویای سابق اصلا تو خیابون اشغال نمیریخت و حواسش بود و همش به شوهرشم میگفت اشغال نریزه چون بی فرهنگیه و فقط بخاطر اینکه بافرهنگ جلوه کنه اشغال نمیریخت اما خیلی پیش اومده بود که وقتی کسی حواسش نیست و نمیبینه اشغالو میریخت یا مثلا اگر میخواست اشغال رو بریزه تو سطل یهو میفتاد کنارش گاهی خودشو میزد کوچه ی علی چپ خخخخخ

    ولی رویای الان اشغال نمیریزه تو خیابون چون معتقده هر چه کنی به خود کنی ،چون بخاطر خودش نمیریزه بخاطر خودخواهیش دوست داره محیط رو تمیز نگه داره تا وارد محیط های تمیز بشه تا وارد مدار پاکی و تمیزی بشه رویای الان میگه خداوند درون مخلوقاتش جریان داره و پنهان شده و همینطور که باید با بندگان خدا به همین خاطر با احترام و محبت رفتار کرد با طبیعت که اون هم جلوه ای از ذات حق هستش هم همین برخورد رو میکنه و همچنین میدونه خودش هم جزیی از این کل هستش و بیشتر حواسش جمعه!!!

    ،،،،،،،،

    استاد میخوام تحسین کنم اون ویزیتور سنتر بزرگ رو که بیشتر شبیه موزه بود چقد قشنگ بود حتی از مواد غذایی سرخپوست ها هم اونجا بود و خیلی تاثیر گذار بود بنظرم و احساس کردم وارد دوره ی زندگی اونا شدم

    ،،،،،،،

    و برسیم به بحث شیرین تکامل

    اصلا برای ثابت کردن تکامل به خودم فقط کافیه به این دوتا گلهای باغ زندگی :) خودم نگاه کنم از روزی که به دنیا اومدن همش میرفتم تو نت میچرخیدم ببینم بچه تو یه ماهگی چیکار میکنه تو دوماهگی چیکار تو سه ماهگی چیکار!!!! همش میگفتم چرا با دستاشون بازی نمیکنن پس!!! خخخخخ ولی من قانون تکامل رو یادم رفته بود

    قانون تکامل یعنی بچهام اول سرشونو گرفتن بالا بعد دستشونو کردن تو دهنشون و انگشتاشونو میخوردن بعد دستاشونو پاهاشونو نگاه کردن بعد با دستاشون بازی کردن بعد من میگفتم چرا پس اسباب بازی هارو نمیگیرن وااای که انسان از عجله ساخته شده!الان اسباب بازی هارو میقا‌‌‌پن و میکنن تو دهنشون اول قل اول ایمانم دمر شد قل دوم دمر نمیشد شوهرم گفت چرا پس اقا ارمان قل دو :)دمر نمیشه که گفتم خیالت راحت به زودی اتفاق میفته که دو سه روز بعد اونم دمر شد البته با طی کردن تکامل اول چند روز پاهاشو میذاشت و نصفه میومد و بعد یهو خودشو انداخت رو شکمش

    من خیلی از بچهام چیز یاد میگیرم به قول استاد ناب ترین فرکانس مال اوناس نزدیکترینن به انرژی منبع 6ماهشونه و فعلا وقتشه که اونا الگوی من باشن تا من الگوی اونا!

    وقتی میام سایت و اونا غر میزنن که باهاشون بازی کنم یه جغجغه ی پر سروصدا دارن که دوسش دارن اونو نیم ساعت همینطوری مدام تکون میدم بالاسرشون باورتون نمیشه هر ثانیه انگار اولین باره تکونش دادم انقد که ذوق میکنن براش و این برای من درس زندگی کردن در لحظه ی حاله فارغ از اینکه قراره مامانم شیر بهم بده یا نده یوقت یادش نره شیرمو بده یوقت یادش نره منو بخوابونه یوقت نره خونه ی همسایه من تنها بمونم!

    فارغ از همه ی فکر و خیال ها و نجواها در همون لحظه زندگی میکنن و همه چیزشون هم خودش جور میشه

    .

    .

    استادجانم این اگاهی ها بخاطر اینه که امروز جلسه ی سوم قدم اول رو نگاه کردم و خیلی روم تاثیر گذاشته و حالم دگرگونه وگرنه من خودم باشم حتی یه کلمه هم نمیاد اینو به خودم ثابت کردم چون دوتا سفرنامه ی قبل خیلی زور زدم با تکیه به خودم کامنت بزارم ولی هرچی کشتم خودمو نتونستم و اینها بهم ثابت میکنه چیزی داره این انگشت هارو هل میده رو کیبورد که قطعا من نیستم!اصلا من کیه؟منی نمیبینم

    .

    ای زاهد ظاهر بین از قرب چه میدانی

    او در من و من در او چون بو به گلاب اندر

    خوش بگذره سفر استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2177 روز

      سلام به شما دوست همسفر و ارزشمندم

      سلام به شما رویا محمدیان عزیز

      چقدر خوشحالم کامنت تون رو دیدم و خوندم و چقدر باید هم تحسین تون کنم برای تمام تلاش هاتون و هم برای اون دوقلوهای ناز و گوگولی تون. منو همسرم هنوز بچه نداریم و تا حالا هم قصد نداشتیم و عقیده من همیشه این بوده که اول خودم بزرگ بشم بعد یک بچه بیارم تا بزرگش کنم.

      اما همین الان باید اعتراف کنم که دیگه این عقیده رو ندارم و دیگه بسه. من به اندازه کافی بزرگ و فهمیده شدم قطعا و هر وقت خدا بگه و هدایت بشم حتما اقدام میکنیم و اینو از کامنت شما گرفتمم که من بخشی از بزرگ شدنم در مسیر رشد و بزرگ شدن بچه هامون میتونه اتفاق بیفته. چرا جلوی بزرگ شدن خودمو بگیرم…چقدر قشنگ از تکامل بچه هاتون گفتین، چقدر لذت بردم که نوشتین:

      فعلا وقتشه که اونا الگوی من باشن تا من الگوی اونا!

      من یاد گرفتم ازت عزیزم.چقدر مامان با نگرش و رویایی هستی رویا جان واقعا بهت افتخار کردم.

      راستی منم دوست دارم دوقلو داشته باشم…حالا اینم باید بهش گیر ندم و بزارم خدا هدایتم کنه این خواسته من هست اما نباید بهش بچسبم.

      برات از الله یکتا بهبودهای دائمی درونی و بیرونی رو خواهانم.

      ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        رویا محمدیان گفته:
        مدت عضویت: 1121 روز

        سلام فهمیمه ی عزیزم

        ممنون از پاسخت خیلی خوشحالم که برات مفید بوده

        جمله ی قشنگی گفتی که بخشی از رشدت میتونه در مسیر بزرگ شدن بچهات باشه خیلی لذت بردم از جمله بندیت و اینکه نباید خودتو از رشد کردن محروم کنی

        من خودم اولین هدفم از کار کردن رو خودم ،در واقع رشد خودم هست و دومین هدفم که خیلی برام مهمه اینه که بتونم به بچهام زندگی کردن درست رو یاد بدم مثل استاد باشم نه اینکه نصیحت کنم میخوام با رفتار و عملکردم بهشون یاد بدم و از خدا خواستم بچهام توحیدی و با ایمان و نترس بار بیان

        انشاالله خواسته ی اجابت شده ی شماهم به زودی منظر عینی پیدا کنه و دوقلوهای عزیزتو ببینی دوست من

        سعادتمند باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1875 روز

    سلام به رفقای عزیزم

    روح مقدس مشترک بشری

    از اولهای این فایل، آلبوم روح مقدس تو کله م پلی شد. همیشه فکر میکردم چرا این آلبوم مرموز سرخپوستی را اینقدر دوست دارم…چرا توی تمام مسافرتهام، روی واکمن ، توی گوشم پلی میشد…چرا اینقدر صحراهای خبر و بافت کرمان را با این صدا دوست دارم…چرا بندرعباس و یاسوج و سی سخت و شمال را هم با این آهنگ به یاد می‌آورم….

    یک چیزی توی آهنگهای آن آلبوم هست که فراتر از خواست بشر برای خودش و امروزش زمزمه می‌کند…انگار رفاقت و بودن با هم و نوستالژی انسانیت، اصل ماجرای آن آلبوم است.

    درست گفتم! وقتی مریم جان یادبود کمک قبیله های سرخپوست، برای بناهای یادبود را نشان داد، حس کردم درست فکر کردم…یک چیزی فراتر از خواست من و خواست تو و له له زدن ما برای بهره مندی از نعمتهای این دنیا، لذت بخش است: به یاد آوردن اینکه چقدر خوب است همگی با هم از آن نعمتها بهره مند شویم! چه خاطرات معرکه ای را رقم میزند، قانع بودن من به حق خودم و خواستن طبیعت، برای تمام هم نوعانم!… چقدر عالیست ذوق و شوق من به خاطر بهره مندی رفیقم از نعمتهای دنیا…چون روح مقدس مشترک بشری ست که بهره مند شده است!

    چقدر عجیب!

    اصلاً فکرش را نمی‌کردم این فایل، مرا به اینجا ها ببرد! هوای خنک صحراهای کرمان، شمال و بویراحمد از پنجره ماشین به صورتم میخورد و آلبوم روح مقدس، برایم راجع به نوستالژی رفاقت حرف میزند…صدها و صدها بار…و رفیقم میپرسد: چی گوش میدی آخه! بعد که میشنود، خودش هم، از گوشش در نمی‌آورد واکمن را…

    چی بگم از این فایل؟ آنجاها که شما میچرخید، تحت سیطره ی واضح و مسلم روح مقدس بشری ست. تحت سیطره ی یک ایدئولوژی که نوعدوستی و خواستن برای همدیگر را ارجح میداند بر خواستن برای خود!

    به همین خاطر است که در آن قلمرو، سالها بعد از به صدا درآمدن نی لبک های سرخپوستی، هنوز مردم آشغالهای درون طبیعت را با لذت جمع میکنند، چون مادر مهربان طبیعت، همیشه حواسش به آنها بوده و با عشق در نی لبک هایشان نواخته و …خدا نکند که دور بر این مادر آلوده و بدبو شود!

    پدرم از یک رسم جالب در عروسیهای سیرجانی ها می‌گفت…از اینکه توی عروسیها، جهیزیه را به همدیگر قرض میدهند! پیشاپیش، سکه های طلایی که میخواهند روی سر بچه خودشان بریزند، روی سر بچه همسایه می‌ریزند و او هم توی عروسی بچه آنها، همانطور تلافی میکند…

    شیروان مسعودی را یادم میآید…یک همکار لر ، که سال 79، پیکان صفر کیلومترش را فروخت تا سهم سوگواری اش را به زن داداشش بدهد، چون داداشش مرده بود و ماشین که سهل بود، خانه اش را هم می‌فروخت تا سهمش را بدهد!

    بسم است!

    دارد اشکهایم روی مانیتور گوشی میریزد و تنها چیزی که از آخر این فایل یادم میماند، سقف مشترکی است که غار نشینهای سرخپوست را از آفتاب و باران ، با هم محفوظ می‌دارد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  10. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1135 روز

    درود بیکران به توحیدیترین انسانهای روی کره زمین

    عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید

    ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

    داشتم امروز فکر میکردم به این جمله که ما باید به یه جایی برسیم که جز عشق چیزی نداشته باشیم تقدیم این هستی بکنیم

    در اولویت همه اول به خودمون

    به انسانها

    به طبیعت

    به اشیاء

    به محیط پیرامونمون

    به جهان

    به کهکشان‌ها

    میشه که صبح از خواب بیدار بشی و از خلق دوباره و هدیه زندگی دوباره از ته دل بگی خدایا ممنونتم یه صبح دیگه یه روز دیگه بهم اجازه دادی عشق‌ورزی کنم.

    میشه هر لقمه و طعامی که میزاری تو دهانت بگی الهی صد هزار مرتبه شکرت که این غذا تبدیل میشه به نور و انرژی عشق و من به بینهایت جهان ساطع میکنم.

    میشه که اگه یکی تو رانندگی برحسب اینکه یه کم دیر سر پیچ دور زدی و یه کلمه نثارت میکنه ،بهش بگی عاشقتم رفیق .

    اگه اینی که تو بهم گفتی باشم خودما اصلاح میکنم و اگه من لایق این کلمه نیستم من بهت عشق می‌ورزم و برات بهترینها را میخوام و از خدا برات هدایت میخوام.

    میشه یه گل زیبا توی پارک ببینی تمام قد بلند شی بگی ،خدایا عظمتت و بزرگی تو را شکر ،

    چقدر تو زیبایی ،چقدر تو محشری ،

    میشه که توی یه نشنال پارک برای استراحت وایستی و دلت پر باشه از نور و هدایت خدا و جز زیبایی چیزی نبینی.

    میشه الگویی برای هزاران نفر باشی و با عزیز دلت بزنی به جاده و کوچکترین رفتارت و بیانت برای بندگان در مسیر توحیدت الگو باشه ودرس.

    میشه که وقتی در طول روزت یه وقتایی بدون هیچ علتی میبینی انرژیت به پایین ترین درجه ممکن رسیده و بهش بگی خدایا نمیدونم چمه

    و هدایت بشی (به قول معروف سعیده شهریاری عزیز ) به غار حرای تنهائیت که یه دنیایی هست که ورودش برای همه مجاز نیست.

    ورود به شرط عاشقی‌.

    میشه یه وقتایی که شروع کردی برای فعالیت توسایت، بدو بدو به دنبال لایک کردن دیگران باشی برای کامنتت و هی زور بزنی به مغزت فشار بیاری و هیچ عشقی نداشته باشی.

    و از یه جای دیگه بگی

    آقاجان اگه کامنت مینویسی دوست عزیز ،برادر جان ،خواهر جان

    فقط و وفقط در اولویت برای خودت و بزرگ کردن ظرف وجودت و روحت هست ،اول داری به خودت کمک میکنی ،

    و در مرحله بعد اگر بازخوردهارا دیدی دست رحمت خود خداونده که باهات داره از کلام دوستان جانم بهت جاری میشه و بهش میگی خدا جون ممنونم که باهام حرف زدی و حالم را خوب کردی.

    (پس رسول جان اگه دعوت شدی به خوندن کامنت دوستان باعشق اون کامنت را بخون و به نکات مثبت و زیباش دقت کن.)

    میشه که وقتی یه مسئله برات پیش اومد و بعد از چندی تامل وتشکر به خودت بگی ،خداجون ممنونم ازت داری بهم یاد میدی عاشق بشم و وقتی با یه فکر مثبت عشق دادی ،خدا پاداشش را بهت میده.میگه این پاداش کسی هست که کنترل ذهن داشت و من براش کافی هستم.

    خدای من مگه میشه ما را جز عاشقی و حال خوب و لذت بردن و شادمانی و بهره بردن از بهترین و باکیفیت ترین نعماتت ما را به این دنیا فرا خونده باشی.

    میشه اینقدر عشق و گسترش به این جهان بدی که نهرها تو همین دنیا از زیر خونه ات جاری بشه و با عزیز دلت گل بگی و گل بشنوی هر کلمه و بیانت بشه راه گشای آدمهایی که یه روزی از خود خودش درخواست نجات کردن و خسته شدن.

    میشه هر لحظه دست نوازش الله یکتا را از اعماق وجودت بفهمی و بگی الله، رسول دوسال پیش کجا و رسول الان کجا و به خودت افتخار کنی.

    میشه زندگی را ساده کرد و حتی در روز یه وعده غذا خورد و اون غذا برات بشه نور و معرفت و ثروت .

    میشه دلت اینقدر وسعت داشته باشه که هر کسی و هر نفری را که به اندازه ای که بهش وصل شده و برای خودش و این جهان مفید بوده و خدمت کرده تحسین کنی و قلبت باز بشه.(آمریکا بزرگترین کشوی که بیشترین مهاجر را داره و بیشترین افرادی که باورهای توحیدی دارند)

    اللهم ارزقنی.استیکر خنده.

    الهی شکرت اینهارا زمانی نوشتم که قطرات اشک از چشمانم جاری بود و حال خوشی که تجربه کردنش را خیلی خیلی از خدای رحمان خواستم، براتون نوشتم.

    عاشق تک تکون هستم و از همه شما سپاسگزارم که به من خیلی خیلی یاد دادید

    البته که شاگرد زرنگای کلاس مثل نور دارن بهمون چشمک میزنن.قلب فراوون

    سید علی خوشدل عزیز،حمید حنیف دوستداشتنی،سعیده شهریاری توحیدی،اسدالله بزرگوارم و بقیه دوستان که تعدادشون کم نیست.

    الهی شکرت.

    الهی شکرت

    الهی شکرت.

    درپناه خدای رحمان سلامت و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2177 روز

      سلام به شما همسفر ارزشمندم به شما رسول عزیز و دوست داشتنی

      چقدر خوشحالم که کامنت شما رو خوندم و منو سرشار کردین از حس خوب. از اینکه میشه دنیا رو جور دیگه ایی دید که فقط جز عشق ندید و من عاشق اون لحظه ام.

      یعنی از جمله و بسم الله اول بگیر تا آخر فقط من خیر و خوبی و عشق دریافت کردم و این جمله رو از کامنت شما با خودم سوغاتی میبرم از قسمت سفر. که واقعا سپاسگزارم برای ردپای زیباتون و تحسین میکنم تون برای اون اشک های شوینده قلب تون از هر کینه و بدی که فقط قلب رو آماده عشق ورزدین و عشق بودن میکنید و بیشتر شبیه به اون عشق بی قید وشرطی خدای رحمان و رحیم میشین که هر لحظه داره نثارمون میکنه.

      ما باید به یه جایی برسیم که جز عشق چیزی نداشته باشیم تقدیم این هستی بکنیم…

      سپاسگزارم برای وجود پر از عشق و لطف و بزرگی خودت رسول عزیز که خودت مظهر عشق شدی و یادآور این حس ناب. واقعا خدایا شکرت که میتونم بگم ستاره قطبی ام رو با هدایت شدن به کامنت شما برام تیک زدی. اینگونه خدا با من سخن میگوید…

      ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        رسول خانکی گفته:
        مدت عضویت: 1135 روز

        سلام به شما خواهر گرامی و بزرگوارم

        الهی صد هزار مرتبه شکر نوری که از کلمات بر من جاری شد، که همه از لطف محبت اوست بر قلب شما جای گرفت.

        سپاس از شما که کامنت منا خوندید و من را مورد لطف و محبت خودتون قرار دادین.

        از یه جایی به بعد که آدم به میزانی که خودشا تنهای تنها میبینه با رب ،اون وقت وقتی هست که دنیا با ادم همراه میشه و اون لحظه، لحظه ی عاشقیه.

        واقعا استادمون مظهر این عشقه.در کلامش،در رفتارش،در نثار عشق به همه در بهترین و بالاترین سطحه،خدارا هزاران بار شکر که شاگرد چنین استاد ی هستیم.

        همیشه کامنتهای شما دوست گرامی را دنبال میکنم و بهترین لذت‌ها وشادی و عشق برا برای شما و همسر گرامی تان از الله یکتا خواستارم.

        درپناه الله رحمان سلامت و ثروتمند باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1330 روز

      به نام هدایت الله

      سلام داداش رسول گل

      چقدر لذت برم رفیق چقدر کامنت خوب وانرژی بالایی به من داد

      کلمات نوری بودن که دلهای ما رو روشن کردند

      تبریک میگم بهت دوستان فعال وقلم جادویی مثل شما دل مارو آروم میکنه وانگیزه میده وراه را به ما نشان می‌دهد

      پس میشه رسول هایی داشته باشیم از جنس معرفت وبا عشق مثل خودت

      خداوند مهربان نگهدارتان باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        رسول خانکی گفته:
        مدت عضویت: 1135 روز

        سلام و درودی سرشار از عشق و محبت الفت و دوستی

        به محمد رضا جان عزیز

        سپاسگزار خداوند هستم که این کلمات را بر من جاری کرد وموجب شادمانی و سرور شما شد و سپاس فراوان به شما دوست خوبم که وقت گزاشتین و کامنت من را خوندی.

        خدارا شاکرم که

        همیشه از کامنتهای شما دوست الهی ام بهره مندم و همیشه در حال یادگیری .

        برات بهترین حال و لذت درونی را از خداوند منان خواستارم.

        یا حق رفیق.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: