سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 202 - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

539 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یوسف احمدی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2500 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیزم مریم خانم شایسته و سایر دوستان جان

    همون اول نوشتن بگم که واقعا این فایلا فقط چیزهای زیبا دیدن نیستن و یه کارگاه آموزشی ان و من میبینم که استاد چقدر مو به مو توجه داره به زیبایی های اطراف که این خودش یه درسه، مثلا حواسش به سنگ ها هست و کلی تعجب میکنه و لذت میبره، حواسش به صدای آب هست، به آبشار هست به سد هست به زلالی آب هست به درختا هست و…

    یا اینکه استاد هرجایی میره چند ساعت اونجا رو میگرده فارق از اینکه مسیرش طولانیه یا سربالایی و… بلکه به دنبال لذت بردنه و اومده سفر که واقعا لذت ببره و ببینه هرچیز زیبایی رو که تو مسیرش هست، نه مثل خیلی سفرا که فقط عادت شدن و خانواده ها سالی یبار تابستون میرن شمال و مشهد و… و همون کارا قبلی، یا چند سالیه مد شده میرن عراق و زیارت و یعنی که دارن یه کار معنوی میکنن و بعضا کیلومترها پیاده میرن تو این گرما ولی فکرشون تغییری نمیکنه، برمیگردن همون آدمان، همون زندگی نابود و… و در کل یه چیز تکراری.

    یا اینکه استاد ساعت ها پیاده روی میکنه و اهرم لذت رو تو ذهنش قوی میکنه و بله پیاده روی ای خاصیت رو داره اون خاصیت رو داره و… این یعنی تو هر مسیری که پا گذاشتیم مدام به خوبیاش و منفعتی که برامون داره توجه کنیم که با اشتیاق بیشتر ادامه بدیم، میگم که کارگاه آموزشیه نه فقط سفر.

    به موضوعی رو بگم و بعد یه چیزی رو تعریف کنم، ما هرچقدر بیشتر رو خودمون کار کنیم و جدی تر مسائلی که زیاد تکرار میشن رو حل کنیم خب همه چیز راحت تر میشه، ولی وقتی فقط فایل میبینیم و کمی مثبت تر میشیم و… ولی پاشنه ها رو برطرف نمیکنیم، حتی وقت کار کردن رو خودمون به تضادهای بعضا سخت برمیخوریم و حالا تجربه خودم رو میگم، اینه که مدت زیادیه هروقت جدی رو خودم کار میکنم یه مشکل به ظاهر بزرگ درست میشه و ناامیدم میکنه از ادامه دادن و درگیرم میکنه طوری که از مسیر خارج میشم یا جدیتم کمتر میشه، این مدت هم که سفر شروع شد تصمیم گرفتم جدی کار کنم و فایلا رو ببینم و بنویسم و توجهم بره رو زیبایی ها و آرامشم بیشتر بشه و.. خب شروع کردم به مرتب دیدن فایلا و کامنت و… وه همچی بهتر شد چه فروشم چه احساسم چه کمتر شدن ساعت کاریم با فروش بیشتر و خلاصه همچی، از دیروز صب دوباره یه تضادی شروع شد طوری که هر بار بعد دو سه ساعت به سختی حالمو خوب میکردم باز یه بحثی بود که شروع میشد و دوباره تا مرز بد و بیراه میرفت دوباره خودمو کنترل میکردم و تا خود شب و امروز صب هم همینطور، ذهن شروع کرد دیدی دوباره شروع کردی جدی کار کردن و داستان شد؟؟!! ولی اینبار من آدم قبلی نبودم، میبینم که جهان داره داد میزنه که پسر جان این چیزیه که باید بیشتر روش کار کنی، مگر حال بهتر نمیخای؟ مگر نه توجهت رفته رو زیبایی که هروز نتایجت بهتر بشن؟ اینه راه حلت، واضح و گویا، اصلا حالم دگرگون شد، رفتم یه اهرم رنج و لذت قوی نوشتم و بعد مثل استاد که مو به مو زیبایی های اطراف و همچی رو میبینه منم بشینم مو به مو به زیبایی های چیزی که الان واسم مشکل ساز شده ولی قبلا کلی خوبی توش بوده توجه کنم هرچند هی یه الارمایی میداده ولی من توجه نمیکردم. الان واقعا احساسم خیلی بهتر شده و اینبار متوجه شدم که هدف جهان هربار این بوده که مشکلی که تو اون دوره داشتم رو بهم یادآوری کنه که حلش کنم و برم یه مرحله بالاتر نه اینکه نخاد من رو خودم کار کنم و… خدایا شکرت

    یه خوبی من اینه که رو راستم با خودم یا سعی میکنم باشم، نمیرم به زمان عضویتم، من خیلی جاها خوب کار کردم و نتایجش رو گرفتم ولی همونقدر هم سهل انگاری کردم و نتایج بدش رو هم گرفتم، فقط الکی به به و چه چه نمیکنم و نمیخام بیخودی نشون بدم همچی خوبه و بعضا بخاطر سهل انگاریام خیلی دیرتر دارم یسری مسائل رو متوجه میشم که شاید افرادی با 100 روز عضویت و خوب کار کردن اونا رو راحت حل کرده باشن.

    یکساعت پیش شروع کردم به نوشتن یه کامنت دیگه ولی اون کامنت بم نمیچسبید، پاکش کردم و بعد یکساعت این حرفا اومدن که خیلی وقت نوشتنشون حسم خوب بود و میدونستم این همون چیزیه که باید بنویسم.

    هممون رو به خدای بزرگ میسپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1329 روز

    بنام خالق زیباییها

    سلام به استاد و مریم جان عزیز…باریکالله به نفسهها و عضلات بدنتون..چقدر عالی عمل میکنه…

    چقدر قانون تکامل را میشه در عملگرایی استاد دید..موضوعیه که به خودم میگم…همیشه تو لحظات زندگیم بهش عمل کنم.

    خدای من..من عاشق درخت سپیدارم..من عاشق درختای کاج این مناطق زیبا هستم.

    زیبای من..با این فایلای جدیدتون..من نمیدونم چجور این حجم از زیبایی را با درونم حلاجی کنم!خیلی زیباست..منم عاشق منطقه کوهستانیم.

    استاد زیبای من.قربون اون چهره زیباتون برم..

    اون صدای آرامی که وقتی صحبت میکنی..بیشتر احساس خداگونه رو احساس میکنم.

    هیچ چیزی تو دنیا مثل آرامش نیست..

    آرامش انسان رو به درون خودش وصل میکنه!

    وای خدای من.چقدر این زیبایی گلهای کوهستانی بکر و زیباست..چقدر این گلها داره منو به خودش نزدیکتر میکنه..

    دقیقا ویوی حیاطمون بسمت رشته کوهای زاگرسه..استاد دقیقا تو حیاطمون که میشینی.

    روبروش یه گل کاغذی صورتیه..

    و پشت صحنه این گل…یه کوه بلند صاف..که قدیم درچند صد سال پیش محل زندگی بوده..

    خیلی زیباست..

    من بیشتر وقت مامن گاه من با خداونده..

    اینقدر نور الهی و هدایت تو این کوه میبینم..

    همیشه چشمک زنان هست برام…

    و کوهمون بجز این زیباییها.ایان عید پر از گلهای زرد رنگ صورتی.رنگ بنفش.

    با قانون که آشنا شده بودم..روی چمنها کنار گلها میخابیدم فقط داشتم بو میکردم از نزدیک عکسبرداری میکردم..استاد اینقدر این رگهای میانه گلها زیبا نقاشی شده بود..

    یه تکیه گل زرد..

    یه تیکه گل بنفش..

    دقیقا هر گلی که تو گلفروشیها هست.نمونه کوچیکش روی کوهمون هست..

    یه لحظه تو فایلتون اون گل زردا رو نشون دادین..یادم از اون گل زردی میاد که نمونه بارز تو محیط کوهمون هست..

    این کوهمون پر از اعجاز خداونده..

    استاد یادم از حرف و صحبت شما..از کنجکاوی میاد!

    من با همین کنجکاوی میاد…یادمه تو رشته خودم.استادم بهم گفت بریید طرح از خودتون بیاریید..من بیشتر وقتا روی کوه هستم.هر نوقع میرم کوه احساس نزدیک شدن با خودم و خداوند بیشتر میشه چه قبل از قانون چه الان ..

    خداوند بهم گفت بیا نرگس این گلها را عکسبرداری کن بیار تو کارت…یادمه اینقدر طراحی کردم..که استادم تعجب میکرد..

    استاد همین یه کنجکاوی و هدایت خداوتد باعث شد …من پایان نامه دانشگاهیم با نمره عالی پاس کنم…

    استاد یجوری بودم که نگاه هر چی میکردم طراحی کارم میدیدم…

    الان دیدم خیلی نسبت به محیطمون بیشتر شده!..

    یادمه بچه که بودیم…با خواهرام میرفتیم گل زرد میوردیم باهاش مجسمه دت میکردیم..چهرهای ادمها..خواهرم اومده بود.خارک خرما یه سبد با گل زرد درست کرده بود هر کی میومد بهش نگاه میکرد فکر میکرد واقعیه…

    میخام بگم کنجکاوی در طبیعت حس درونی انسانها رو خیلی گسترش میده..دقیقا من به واقعیت باهاش زندگی کردم…احساس زنده بودن و زندگی کردن..تعمق در طبیعته..

    اینقدر این برگهای گلها بشینی از نزدیک نگاهشون کنی و استشمامشون کنی…روحت در اون لحظه بال در میاره..

    استادم منم عاشق کوهم…وقتی بارون میاد یه جاله هایی هست که آب توش جمع میشه..وقتی دهنتو میزاری توش مزه ایی نیده که با هیچی نمیشه عوضش کرد..

    پرندگانی که تو منطقه کوه هستن..واقعا شگفت انگیزن…

    چی بگم از این کوه…اینقدر زیبایی داره..که قابل وصف نیست..

    هر موقع میرم بالا میشینم تمام حرفهای شما یکی یکی جلوم پدیدار میشه..

    استادم زندگی در طبیعت خودش درسهایی داره..که فقط افرادی میتونن.درکش کنن که حس الهی تو درونسون داشته باشن..

    بریم زیبایی این فایل زیبا..موقعه ایی که آب زدین به صورتتون یادم از جمعه شب خودم اوند..که تو آب سرد مشغول آب تنی بودم..استاد به لطف کرم فایلای شما منم بهمین حاهایی هدایت میشم..تا عمیقا احساست شما را درک میکنم..

    اون صحنه آب زلال خدای من…چقدر این طبیعت زیباست..چقدر سنگهای کف رودخونه با رنگهای مکمل و زیباست..رنگ زرد رنگ سبز.رنگ قهوه ایی نارنجی..چقدر رنگها هم نشینی زیبایی دارن..چقدر این خالقمون زیباست..

    از تمییزی هوا گرفته..از جاده ها از محل زیبای جدیدتون..چقدر این تنوع در زندگی عالیه..که هر دفعه به جایی جدید هدایت بشی…

    این فایل 15دقیقه ایی پر از زیبایی بود..

    و در نهایت..چقدر خوبه این سفر همراه شده..با قانون دوره ها….

    استاد میدونی چیه!درسهای سفر کردن به طبیعت ،که قانون الهی رو بیشتر بهش مفهموم میرسونه..

    استاد از این به بعد باید بیشتر درسهای زندگیم و قانون رو در طبیعت کنجکاوتر باشم!

    مخصوصا کوه نشانه استقامته و حال خوبه..بخاطر همین هر چی گونه ها و داروهای گیاهی و گلهای زیبا هست میشه تو این منطقه ها پیدا کرد..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    فاطمه تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2326 روز

    به نام الله ی مهربانم.

    سلام استادان عزیز دلم.

    سلام همسفران عزیز.

    راستش مریم جان وقتی گفتین دارین از این نقطه به نقطه ی دیه می‌رویم.گفتم حیف کاش بیشتر میموندیم اینقدر که اینجا زیبا وبهشتیه.

    چقدر رانندگی استادم قابل تحسینه لذت میبرم وقتی میبینم اینقدر به فوردنازنین احترام میزارن وبا احتیاط تو این مسیرهای خاکی حرکت میکنن سپاسگزارم استاد عزیزم که از همه نظر بهترینین.

    آخ چقدراین صحنه ای که فورد نازنین دنده عقب این سربالایی رو میرفت بالا زیبا بود،برق زدن فورد اون رنگ قرمزوزیباش وقدرتش وسرسبزی و درختهای بلند قامت وفضای اطراف،چشم آدم رو میبردخیلی دلنشین بود..استاد عزیز ومریم جان سپاسگزارم که اینقدر فورد نازنین رو تمیز ومرتب نگه داشتین انگار همین الان از کارخونه تحویل گرفتین.

    ولی وقتی رسیدیم مکان جدید واستاد عزیز ازماشین پیاده شدن گفتن میبینی صدای آب رو. گفتم آخ جون خدایا شکرت که هرقدم می‌رویم جلوتر به زیبایی های بیشتر هدایت می‌شویم. بادیدن این منظره دیه دلم واسه مکان قبل تنگ نمیشه.آره استاد وقتی تو پرادایس گفتین از صدای آب لذت می‌برید ورفتین یه فواره گرفتین تا از صدای آب لذت ببرین وسپاسگزار بودین.خداوند هم شمارو هدایت کرد به این بهشت رویایی تا صدای آب طبیعی داشته باشین.حیاط جدید مبارکمون باشه خداجونم صدهزار مرتبه شکرت، سپاسگزارم بخاطر زیبایی های بی نهایتت.

    وای خدای من چه جای زیبایی چقدر دلنشین سپاسگزارم،سپاسگزارم، سپاسگزارم بخاطر تمام این زیبایی ها تنها قدرت الله ست که توان خلق چنین بهشتی رو داره وهرچقدر سپاسگزار باشیم باز هم کمه.منم دوست دارم این سربالایی رو برم وتجربه کنم.خدای من،حیاطمون آبشار هم داره سپاسگزارم خداجونم چقدر لذت بخشه،بهشت واقعی،اینقدر که اینجا زیبا وانرژیش مثبته

    عه مریم جان تنها رفتین بالا پس ماچی؟

    این خورده سنگها خیلی باحالن مخصوصا این شمشیری که استاد پیدا کردین،دقیقا استاد دوران بچگی خیلی کنجکاو بودیم،با صحبتهاتون یاد بچگیهام افتادم چقدر با خواهروبرادرام کوه میرفتیم بازی میکردیم، کشف میکردیم،تجربه میکردیم،کنجکاو بودیم،اصلا هم خسته نمی‌شدیم. (درس امروز کنجکاو باشیم.)

    چه رودخونه ی تمیزی چقدر آب تمیز وشفاف وزلالی،چه سنگ ریزه های رنگارنگ خوشکلی. خداجونم سپاسگزارم.استادعزیزم سپاسگزارم که از این گلهای زیبا هم فیلمبرداری کردین ولذت دیدنش رو به ماهم هدیه دادین واقعا خدارو صدهزارمرتبه شکر،شکر بخاطر این همه زیبایی وطبیعت بی نظیرت. خداقوت مریم جانم خداقوت استاد عزیزم اینکه اینقدر به سلامتیتون اهمیت می‌دهیدوچهارساعت پیاده‌روی قابل تحسینه.

    انشاالله که‌ همیشه سلامت باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    الهام و نگین گفته:
    مدت عضویت: 1055 روز

    سلام به استاد عزیزم ‌‌مریم جان عزیزم

    سلام به تک تک همسفرای عزیز

    چه زیبا گفتین. عزیزم از این مکان زیبا تشکر می‌کنیم بخاطر اینکه تجربه های بینظیر بهمون داد

    خدای من چقدر اینجا رویایی

    چه ابرهای زیبای چه آسمون زیبایی

    خدایا نتوان وصف تو گویم

    که تو پاکی و سروری

    خداجونم چطوری ازت سپاس گزاری کنم

    چقدر درخت‌ها زیبا بودند

    خدایا شکرت بخاطر این تراکمپر زیبا و رویایی که مثل اب خوردن تو این مسیر میره و این سفر رو برامون رویایی تر میکنه

    خدای من چه صدای ،صدای اب ، چه آبی، چقدر خنکه،چه حالی میده بری توش و اب تنی کنی چه مسیر لذت بخشی

    چه آبشار زیبای خدای من شکرت بخاطر این صحنه ی زیبا‌

    خدایا ببین چه لذتی داره راه رفتن تو این اب،چه سنگهای رنگی زیبایی

    چه تریل هیولا یی کلی شیب و سرازیری

    چه پیاده روی رویایی

    چه سنگهایی ،ببین چقدر تیره،مثل چاقو ،چقدر ترده افرین مریم جون درصد کربنش بالاست

    خدای من این استاد کنجکاو ببین مثل بچه ها به هر پدیده ای کجکاوه و سعی میکنه آگاهانه نسبت به هر پدیده ای کنجکاو باشه

    کنجکاوی سازنده اقاااااا

    اینم یه درس جدید تو این فایل

    هر جا میریم سوال کنیم ،تست کنیم

    هر روز با یه سری سوال بیدار بشی

    کنجکاوی که به زندگی عمق میده

    و اینکه مثل استاد جسور باشی و بری تو دل ناشناخته ها

    انشا.ماهم روش کار کنیم و کنجاو و جسور باشیم

    عجب کمپ گرونی،عجب شیرونی افرین که از زندگیشون لذت میبرند

    خدای من با این پیاده روی عالی پادشش رودخونه ی زیبا و رویایی با این سنگهای زیبا و اب درخشان خیلیم عالی برای کمپ زدن

    آقا من خیلی اینجا را دوست داشتم برا کمپ

    خدای من مناظر زیبا را ببین

    گلهای زیبا را ببین وسط تابستون این گلهای زیبا در آمده و زیبایی این طبیعت و بی نظیر تر کرده

    خدای من استاد عزیز و مریم جان و ببین که با این پیاده روی حالی به بدنشون دادند و بدنشون و ساختندو بدنشون و آماده کردند

    خدایا شکر که شما دوعزیز پیاده کردیند و پاداشهم اندام فوق العاده هست که شما دو عزیز دوست داشتنی داریند

    نوووش جانتون باشه این پاداش

    البته منم این و بگم و عاشق پیاده رویم و برنامه هر روزم هست که هدایتی از به تریل زیبا و دوست داشتنی و پر از درخت میرم و مثل این گلهای زیبا تو مسیرم هست و من همش دارم سپاسگزاری میکنم بخاطر این مناظر زیبا و رویایی که هر روز میبینم و لذت میبرم وسپاس گزاری میکنم از آسمون زیبا که تو‌مسیرم هست و از دیدنش لذت میبرم،سپاس گزاری میکنم از صدای چه چه پرندگان وسپاس گزاری میکنم از دیدن این سگهای خوشگل که دنبال هم میدونم و با هم بازی می‌کنند ،سپاس گزاری میکنم از مسیر راحت که میتونم به راحتی توش پیاده روی کنم و حال کنم،سپاس گزاری میکنم از نسیمی که به صورتم میخوره و حس و‌حال عالی بهم میده

    خدایا صد هزار مرتبه شکر که میتونم زیبایی‌ها را ببینم و شکر گزاری کنم و هر روز هدایت بشم به زیبایی‌های بیشتر

    و پاداش هم این سفر رویایی سفر به امریکا هست که بااستاد عزیز و مریم جان همسفرم

    خدایا هزاران هزار مرتبه شکر شکر شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    ماهان جاهدی گفته:
    مدت عضویت: 1223 روز

    سلامی دوباره به استاد مریم عزیز و همه همسفران عزیزم

    و ممنونم از استاد بابت تهیه این ویدئو عالی که باعث شد کلی باورهای محدود کننده من نسبت به زندگی تغییر کنه

    و به این فکر کنم که زندگی چقدر هر سری و هر لحظه داره شرایط رو برای ما آسون تر و لذت بخش‌تر میکنه

    تا به جایی برسه که انسان یک خونه متحرک داشته باشه و اون رو به هر جا که عشقش میکشه ببره و تا هر وقت دلش خواست اون قسمت بمونه

    و دیگه حتی نگرانی نداشتن اینترنت هم نداشته باشه و باز توسط همون اینترنت حتی بتونه همزمان که سفر میکنه و لذت میبره به شغلش هم ادامه بده و از هیچ کاریش عقب نمونه

    همه این امکانات و همه این ماجرا ها منو به این فکر وامیداره که هر چی تکامل انسان ها کامل تر میشه زندگی برای اونها لذت بخش تر میشه

    و هر چی زمان بیشتر میگزره همزمان ایدهایی که زندگی رو برای ادمها آسون تر کنه بیشتر میکنه

    و این نشون میده جهان پر از فراوانی پر از نعمت پر از ثروت و پر از موقعیت های ثروت ساز جدیده

    که فقط کافیه ما در فرکانسش باشیم

    خداروشکر میکنم بابت این قسمت بسیار زیبا و شگفت انگیز

    بی صبرانه منتظر قسمت های بعدی سفر هستیم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1329 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد عزیزم و سلام مریم قشنگم

    چقدر جملات ابتدایی فایل فوق العاده بودن

    واقعا خدا داشت با زبان مریم عزیز چه چیزهایی به من یادآوری میکرد

    تشکر از همسفرهای عزیز و تشکر از منظره رویایی که این 2 روز لحظه های نابی برای خانواده استاد ساخته بود

    و انتقال به مکانی به فاصله چند دقیقه و مشاهده چه دنیای متفاوتی

    گفتم خدای من

    اول از هر چیزی تشکر میکنم از سانازی که با برخورد با تضادهایی در زندگی خواسته هایی ایجاد کرد که باید نقل مکان میکرد و دنیای جدید رو میدید

    و

    منم تشکر میکنم از همسفرهای عزیزی که برای شدن این من فعلی همراهم بودن

    تشکر میکنم از اراده پولادین خودم که هزاران جا لغزیدم و باز ی ذره نیروی مانده در زانوهایم منو یاری کردن که ادامه بدم

    تشکر میکنم از لحظه هایی که ناامید شدم و کنار کشیدم ولی اون گرایش درونی قوی که بود گفت ی روز دیگه ادامه بده بعد کنار بکش فرداش گفت ی روز دیگه ادامه بده بعد کنار بکش فرداش گفت ی روز دیگه و همین ی روز دیگه هااا منو قوی تر کرد

    تشکر میکنم از نجواهای شیطانی که مثل بختک افتادن به جونم ولی نفس های اخر تقلا کردم که زنده بمونم و قوی ترم کردن

    تشکر میکنم از قولی که به خودم داده بودم و با همه سختی ها پاش موندم و تعهدی که باید بی چون و چرا عمل میکردم

    تشکر میکنم از دفترهایی که فقط به امید اینکه هرچه بیشتر بنویسم و کاغذها پر بشن زودتر به نتیجه میرسم

    تشکرمیکنم از تک تک سلول های بدنم که مردونه پای من موندن و یاریم دادن که درسته ضعیف شدی و لاغر شدی ولی هستیم کنارت و تا رسیدن به مقصد تنهات نمیزاریم

    تشکر میکنم از اون حس خلا و نا امیدی و وابستگی به تعلقات دنیا که مث سد روبروی من ایستادن و من گفتم بجنگ تا بجنگیم و باید این جنگ ی پیروز داشته باشه و ی بازنده و واقعا من باید بفهمم درگیرو دار زندگی چه کاره ام اخه

    و تشکر اصلی که خدا از زبان مریم به من یادآوری کرد

    تشکر میکنم از خدای قدرتمندم که من قعر چاه بودم و فقط نور نشانم میداد قوت داد به زانوهام امید داد به ذهنم و چراغ راه رو نشان داد گفت برو مشعل بگیر به دست راه بیفت

    مشعل و یا همان چراغ راه این سایت طلایی این استاد عزیز این خانم قصه گو بودن

    استاد همیشه مهربانم به صداقت کلامت همینقدر صادقانه تشکر میکنم که مشعل من شدین در این جاده پر پیچ و خم

    من بودم ی جسم عاجز و ناتوان که در فرسنگ ها فاصله نور دیده بود

    ضعیف و ناتوان بودم اما مشعل دستم فوق العاده روشنایی داشت

    اون نور الهی هم فوق العاده روشنایی داشت

    مسیر پر پیچ و خم بود سنگ بود درخت بود بوته بود خار بود حیوانات گزنده بود شب بود تاریکی بود

    ولی مشعل فوق العاده پر نور بود

    نور الهی فوق العاده پر نور بود

    نمیدانم کجای زندگیم چه کارنیکی کرده بودم که وقتی راه افتادم هم خدا سریع هدایت کرد هم سریع مشعل واقعی رو به دستم داد

    استاد عزیزم شما شایسته بهترین لغت برای تشکر و سپاس گذاری هستین اما از این دختر تنها فقط ی سپاس گذاری ساده زبانی برمی آید

    باشد که قبول شه و لبخند به صورت زیباتون بیاره

    وقتی گفتین این مکان جدید فقط چند دقیقه فاصله داره و نشان دادین چه منظره هایی اینجا خفته دور از چشم یهو تمام بدنم لرزید

    یهو خدا گفت بنگر به خودت

    ی نگاه کن ببین تو که اینقدر کم اینقدر کوچک اینقدر ریز شاید به قول مریم عزیز فقط فاصله در حد چند دقیقه تغییر کردی چه شدی؟؟؟؟

    وای استاد قلبم ایستاد

    هر چند گذشته من اصلا شبیه منظره اول فایل نیست و نبود اما همین ی ذره تغییر دنیایی از تفاوت رو ایجاد کرده

    عملا میبینم و حس میکنم چقدر قلبم شفاف شده چقدر زلال شده دقیقا به همون زلالی ابی که به صورتتون زدین

    قشنگ دیدم چقدر کینه و حسرت من نسبت به اون ادما اون اتفاقا یخ زدن و فریز شدن دقیقا مثل یخی اون ابی که ازش حرف زدین

    گفتین اونجا ی سد خوشکل دستی درست کردن

    اره استاد دقیقا درسته

    ی سد خوشکل دستی تو وجودم درست کردم سراسر از خیر و نیکی و برکت و خوشی برای تک تک اون ادم هایی که ازشون کینه داشتم و دلگیر بودم

    و هروقت روزانه اون ادما یادم میان همش میگم خدایا به زندگیشون خیروبرکت بده

    و هر روز میبینم چقدر برکت داره به زندگی خودم سرازیر میشه

    و میگم نکنه اونا هم دارن برای من دعا میکنن

    که قطع به یقین من دارم نتیجه سد شدن این همه خوبی تو وجودم رو درو میکنم

    و چقدر قشنگه معامله با خدا

    خدایا دمت گرم

    مریم خوبم و استاد کنجکاوم از اون سنگ ها که حرف زدین از کربن بالایی که داشتن از تیزی که داشتن از اینکه به راحتی پوست ناخن رو برمیداشتن

    یکی مدام میکوبید به ذهنم دختر نگاه چه نجواهایی تو کله تو بود که با ظاهر زیباشون چه زخم هایی زد

    نگاه چه ترمزهایی داشتی که درصد کفرشون اینقدر بالا بود که به راحتی میشکستن اما تو قدرت شکستشون نداشتی و اونا شمشیر وار زندگی تو رو حلاجی کردن

    دقیقا همین ترمز ها همین نجواها همین نگاه محدود به هر چیزی اینقدر تیزه و برنده هستن که نیاز نیست یک دفعه بخوان ادمو نابود کنن همین که ی ذره ی ذره پوست ایمان ادمو میکنن ی آن به خودت میای میبینی ای دل غافل تا بنیانت به تاراج همین نجواهای شیطانی رفتن و تو چیزی جز ی زانوی غم بغل کردن نداری

    خدای من

    خدای همیشه هدایتگرم

    با این فایل داشتی چه چیزی به من میگفتی و من غافل بودم

    خدایا بی نهایت سپاس گذارم

    بعععله استاد

    کنجکاو بودن همیشه جوابی برای ادم داره

    در هرمساله ای کنجکاوی بالاخره جوابی میده که ادم بفهمه معنای اون اتفاق رو

    کنجکاو شدم بفهمم چرا من همش میسازم و تخریب میشه

    چرا من همش شروع میکنم و در اوج آوار میشه

    چرا من همش زندگیم یویو شده و آرامش مستمر ندارم

    چرا درامد مستمر ندارم

    چرا روابط خوب مستمر ندارم

    کنجکاو شدم و سر از سایت طلایی شما درآوردم

    خیلی گذشت

    شاید معادل 4ساعت پیاده روی شما

    سخت بود خستم هم میشد دقیقا مثل مسیر شما

    هم سربالایی داشت هم سر پایینی داشت

    اما دقیقا مثل شما که به خودتون قول دادین با این کاز توانایی بدنتون بالا میره

    منم به خودم قول دادم این سختی و این خستگی مسیرو تحمل میکنم تا هم به نتیجه برسم هم تواناییم بالا بره

    شناختم از قانون وسیستم بالا بره

    تواناییم درمسیر توحیدی شدن بالا بره

    تواناییم در معامله کردن با خدا بالا بره

    این روزها رسیدم به اون سنگ های زیبای کف اب

    هر چند خدا خودش داره گلچین میکنه و اون نعمت قشنگه رو بهم میده

    و دارم تک تک این نعمت قشنگه رو مینویسم که هیچ کجای تاریخ یادم نره منی که این مسیرو با هر سختیش طی کردم به کجا رسیدم و چه پاداشی خدا برام در نظر گرفته بود

    یعنی عملا پاداش از قبل اونجا بود

    کنار گذاشته شده بود

    فقط من باید مسیرو طی میکردم که بهش برسم

    که اینم از قشنگی های قانون این جهانه

    که خود خدا گفته قبل از اینکه بخواین به شما دادم

    وای

    از دست این خدای غفور و رحیم

    عجباااااا

    و اماااا

    نیاز بود این سختی این خستگی برای من واقعا نیاز بود

    منم مثل شما رسیدم به مقصدم

    و خوشحالم که فرصت دارم استراحت کنم

    فرصت دارم از این همه اتفاقات مسیردرس بگیرم

    فرصت دارم سپاس گذاری کنم

    استاد عزیزم نمیدانین این فایل چه غوغایی در قلب و وجود من به پا کرده

    و جالبتر از هر چیزی میدانم اون اتفاقی که به قلبم افتاده رخ میده

    و خدایا هزاران بار سپاس گذارم

    و خدایا هزاران بار سپاس گذارم

    و خدایا هزاران بار سپاس گذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      شیرین عبدی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2229 روز

      ساناز جان

      دوست عزیزم

      واقعا شجاعت شما رو برای این خودافشایی تحسین می‌کنم، شجاعت مهاجرت کردن از خود قبلی ت شجاعت ساختن احساس باور لیاقت… واقعا تحسینت میکنم

      خیلی ممنونم که به الهام قلبی ت گوش کردی و این کامنت زیبا رو نوشتی.

      منِ خودسرزنش‌کن واقعا به کامنت شما احتیاج داشتم که یادم بیاد بودن مستمر در این مسیر الهی و درست نتایج بی‌نظیری برام به دنبال داره.

      از خدا میخوام که به آسانی و عزتمندانه و در بهترین زمان و مکان بزودی اونقدر نعمت از جایی که گمان نمیبریم دریافت کنیم که راضی بشیم و نتونیم بشماریم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    فاطمه احمدیانی گفته:
    مدت عضویت: 668 روز

    سلااااااام به همگی

    خب خب بریم سراغ زیبایی های این فایل بی نظیر بسیار لذت بردم از فضای سرسبز طبیعت

    هر چقدر بیشتر میگذره بیشتر میفهمم چقدر خداوند سخاوتمنده اصلا این زیبایی و این عشق و این جهان با این همه نعمت و امکانات رو برای ما آفریده که ما ازشون استفاده کنیم

    و ما چقدر در لحظه زندگی نمی‌کنیم همش به این فکریم خب فلان موضوع چطور حل میشه ؟فلان چیز چطور به فروش میرسه و…..!

    در صورتی که اگر ما همیشه در لحظه باشیم و سپاسگزار خداوند هم به ما پاسخ میده حالا اگه دوباره افکار منفی اومد همین که ما آگاه بشیم عع فاطمه داری فرکانس منفی میفرستی و دوباره خودم رو بیارم رو فرکانس فراوانی و داشته هام کم کم عادت میشه برام و کار درست میشه .

    اون رودخونه آنقدر زیبا بود و آرام که آدم دوس داره ساعتها پاش بشینه تکون نخوره لذت بخشه واقعا صدای طبیعت رو شنیدن

    الان بالای پشت بومم طبق قانون سلامتی یه لیوان چایی ام رو میخورم صدای پرنده هارو می‌شنوم و لذت میبرم و شکر گزاری میکنم مسیری که توشم رو

    سپاسگزاری میکنم بابت عشق بی نظیری که بهم دادی که تو دنیا نظیرش رو ندیدم

    بابت آگاهی هایی که هرروز به من میدی

    بابت هدایت‌هایی که هر لحظه منو به سمتشون میبری

    بابت مسیر مورد علاقم که زبانه و من سالها نمی‌دونستم و 5سال الکی خودم رو رنج دادم بابت مسیر اشتباه کنکور تجربی

    بابت عشقی که هرروز از طریق خانواده و اطرافیان بهم داده میشه و من میدونم عشق توعع از طریق انسانها ب من داده میشه

    تو آنقدر منو دوست داری خدای مهربانم که هر لحظه و هرجا باهام صحبت میکنی و من انقدرررررر خوشبختم که حرف هاتو می‌شنوم و بهشون عمل میکنم و نتایجشم که اصلا بی نظیره

    خدایا ای معشوقم ای عشق من ای جان من تمام هستی من سپاسگزارتم هر چی بگم کم گفتم سپااااااسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    علیرضا فول‌انرژی گفته:
    مدت عضویت: 712 روز

    به نام‌کاملترین پرانرژی ترین انرژیه دنیا خدای خوبم

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته مهربون

    سلام به بچهای باعشق سایت

    خداروشکر امروز زندم نفس میکشم و سلامتی کامل روحو جسم خودم و خانوادم رو دارم خدایا شکرت

    به به بازم زیبایی بازم لذت دیدن زیباییها بازم تمرکز روی نکات مثبت بازم فراوانی و لذت بردن در لحظه

    وقتیکه فایل شروع بازم این رابطه عاشاقانه که واقعا یه الگوی تمام عیار هست رو میبینم و تحسین میکنم که انقد با هم درصلح هستین و خانوم شایسته برخلاف بقیه خانومها که میگن خانوما محترمن باید درو براشون واکنی از اینجور حرفا ولی خانوم شایسته واقعا رها هست و وابسته به خدا و قشنگ میمونه فیلم میگیره با لذت و هر لحظه تحسین میکنه

    وقتیکه سنگها که براحتی شکسته میشدند رو‌دیدم به یاده باورهای خودم افتادم که وقتیکه مثلا چن روز یه بار رو خودم کار میکنم راحت میشکنه و اصن منطق نداره و قوی نیست و ولی وقتی هر روز روی خودم کار میکنم و تو مسیره خدایی هستم هر احظه قدرتمندتر میشه و قوی تر و میفهمم که باید این مسیرو هر روز انجام بدم و عمل کنم ولذت ببرم و عجله نکنم از اون طرف هم وقتی دیدم سنگها رو استاد میشکست از این دید هم دیدم که وقتیکه روی خودت تمرکز داری باورها غلط خیلی راحت با منطقهای قوی میشکنن و باورها حدید ایجاد میشن .واقعا از وقتی تو این سایت خدایی هستم و دارم از این اگاهیها استفاده میکنم فقط از هر طرف به هر قضیه نگاه میکنم فقط نکته مثبتشو میبینم و لذت میبرم و مطمعنم که این تضادها مساعل اومدن که منو رشد بدن و پیشرفت کنم و این مسیرو باید مثه نفس کشیدن همیشه ادامه بدم

    وقتیکه استاد پارک کرد ماشینو‌ و خانوم شایسته گفت اینجا حیاطه جدیدمونه با این رودخونه زیبا که ابشم خیلی سردو‌ پر از مواد معدنیه واقعا فهمیدم که طبق قانون باید فقط در لحظه باشی و بدونی که جهان مسخره ماست این زاویه دیده ما هست که چطور به دورو اطرافمون نگاه کنیم و نچسبیم به جایی که هستیم و بدونیم که خدا هرلحظه باماست

    واقعا از این همه زیبایی این همه ارامش این همه خلق خدا ادم زبونش از شکر گزاری کم‌میاره و فقط میتونه نگاه کنه فقط اشک بریزه و‌لذت ببره و بدونه که چه خدایی وهابو‌رزاقی داره که به این زیبایی جهانو برامنه بنده خلق کرده که لذت ببرم

    البته که جهان سهمشو به نحوه احسنت انجام میده

    منه علیرضا باید بشینم با ساختن منطقهای قوی و برداشتن ترمزهام و دیدن الگوها موفق با این مسیر خودمو‌یکی کنم و لذت ببرم واقعا جهان قانون‌ش بدون شک عادله و همرو هدایت میکنه وقتیکه استاد باور داره که هم از سفر لذت میبره هم پول میاد براش هم هر جا که باشه لذت و شادی زیبایی هست صد در صد جهان به فرکانسش جواب میده چون استاد باوراش درسته و به جهان احساس ترس و‌نگرانی نمیده و ترمزاشو برطرف کرده و همش هدایت میشه به این زیباییها و لذت بردن چون‌خودشو‌واقعا سپرده به خدا و ایمان واقعی داره

    ن مثه من که مثلا خاسته رابطه دارم ولی شک دارم به خدا و مشرک هستم منم بایداز استاد یاد بگیرم برای رسیدن به خدا و خدایی زندگی کردن باید بها بدم و روی خودم کار کنم و لذت ببرم و تمرکزم روی تغییر باورهای خوددم باشه

    اونجا هدایت شدین به اون دریاچه زیبا و زلال و صاف فهمیدم که چقد شما باورهای خالصی دارین که واقعا هدایت میشین به این زندگی زیبا که سوت زنان و شادی کنان و رقص کنان لذت میبرین از مسیر من فقط تمرکزم روی خودمه و میدونم که باید باورامو درست کنم و لذت ببرم زندگی یعنی لذت بردن و اینکه قدرت فقط خداست فقط خدا هرچی میخام باید از جهان بخام و در راستای اراده خداوند باشه خداروشکر که هر دفعه میام سایت این رابطه هارو میبینم و کامنتا که همه از ازدواجشون راضی هستن و لذت میبرن منم تحسین میکنم ولذت میبرم و اقعا لذت میبرم و قتیکه شما همیشه قانون سلامتی رو احرا میکنید و‌پیاده روی میکنید و به خودتون و در اصل به خدا ارزش قاعل هستین و مراقبه اندامه خودتون هستین واقعا من این روزا به این درک رسیدم که همه جی خداست وباید به خودت احترام بذاری هر جیزی نخوری هر جایی نری هر کاری نکنی هر حرفی نزنی چون‌من‌خودم‌ خوده خدا هستم و خدا هم با ارزش ترینه یعنی اگه به خودم بدی کنم یعنی به خدا بدی کردم من باید برا خودم ارزش قاعل باشم و وردیه مناسب بدم به خودم تا لذت ببرم

    یعنی نمیشه که به ابمیوه گیری سیب بدم و‌ اب موز تحویل بگیرم من باید حواسم به اعماله خودم باشه چون خدا رو زیره سوال نبرم واقعا خیلی حال میده وقتی با خدا باشی خدایا شکرت الان خدا میگه من مینویسم و قشنگ حسش میکنم خدایا شکرت که بهم ارامش میدی خدایا شکرت که بهم انرژی میدی

    خدایا شکرت نمیذاری از نقصام استفاده کنم

    واقعا جهان قانون داره و منه علیرضا باید خودمو به قانون یکی کنم و لذت ببرم

    امروز یاد گرفتم تحسین کردنو و نحوه ارتباط در رابطه رو با دیدن الگوی مثه شما مرسی که هستین

    اینم فهمیدم از این فایل که من لایقم من ارزشمندم من خوشکلم من زیبام من بهترینه خودم هستم و باید برا خودم زندگی کنم و در راستای ارداه خداوند باشم و فقط با خدا پربشم و مشرک نباشم (عوامل بیرونی تعطیل )

    واقعا وقتیکه شما قدرتو‌میدی به خدا میتونی راحت هر جایی ازجهان شب بخابی و هر جایی از جنگل بری بدونه ترس واقعا اینو یاد میدین به من که علیرضا اصن نترس برو تو‌دله ترسات خدا باتو

    فقط خدا دمه شما گرم

    صد درصد که منم دارم ترمز برمیدارم برای رسیدن به رابطه چون حسش میکنم چون میبینم فراوانیه دخترهای بهشتیو تو سایت چون دارم از با خدا بودن لذت میبرم

    مرسی که هستین

    بچه ها لذت ببرید

    من امروز به دره مغازم یه برگه بزرگ زدم که لطفا با شادی و رقص وارد شوید

    واقعا مغازه من فقط شادی و انرژی انگیزه موج‌میزنه چون خدارو پیدا کردم

    راستی تا یادم نرفته امروز بهم خدا گفت علیرضا خانومتم‌ داره روی خودش کار میکنه و ترمزاشو برمیداره نگران نباش میدم بهت چون تو‌لایقشی

    اصن تمام

    تجسم

    لذت

    شادی

    ارامش

    زندگی در لحظه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    هادی فلاحی گفته:
    مدت عضویت: 721 روز

    بنام خالق هدایت گر

    حکایت من و داستان هدایت شدنم شاید خیلی بی شباهت به خود جناب عباس منش نباشه

    دقیقا یک هفته قبل از اینکه بخوام با قوانین معنویت آشنا بشم چشمم اتفاقی به قرآنی افتاد که مادرم اون رو از ترس من که نکنه پرتش کنم بیرون توی یه ساک لباس قایم کرده بود و تا دیدمش گفتم ها بالاخره پیدات کردم ولی نمیدونم چی شد که کلا بیخیالش شدم و گذاشتمش سر جاش و رفتم

    تقریبا یک هفته بعد جریانی واسم پیش اومد یه اتفاق یا تجربه مالی نه چندان جالب منو کلا دگرگون کرد

    خدا به کسی که اعتقاداتش صفر مطلق بود یهو چنان

    سیلی دگرگون کننده ای زد که بی اختیار رفتم شروع کردم به خوندن کتاب معجزه شکرگزاری و چند کتاب دیگه که بعدش با راهنمایی یه دوست با جناب عباسمنش آشنا شدم و انگار از یه خواب 33 ساله بیدار شدم انگار خیلی ساله منتظر شنیدن این حرفا بودم

    چطور شد که کوچکترین مقاومتی در برابر تغییر باورهام نداشتم نمیدونم انگار که باید به این مسیر هدایت میشدم و انگار که انتخاب شده باشم حس چنین فردی رو دارم و گمشده ای رو پیدا کردم

    الان حالم خوبه و مطمعنم که سعادت و خوشبختی در یک قدمی منه چرا که چه قبل چه الان هرگز بدخواه کسی نبودم و دوس داشتم طریقه ی پیدا کردن مسیر رو به اشتراک بزارم و در پایان آرزوی بهترین ها رو واسه همه عزیزان دارم

    باشد که آرمان های الهی ذهن ‘ تن و امورمان را عیان کنیم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    راضیه راضیه گفته:
    مدت عضویت: 3449 روز

    به نام خدا

    وای خدای من انقدر اینجا زیباستتتتت که ادم حس میکنه واقعی نیست عکسه……انقدر ابرها خوشگلنــ……..انقدر اسمانون ابیییی……که ادم شگفت زده میشه از این همه زیباییی…..واقعا خداورو شکر برای این همه زیبایییی…انقدر زیباستتتت که از دیدنش ذوق زده میشم…… جاده رویاییی….با یک ماشین رویاییی و یک زوج رویاییی…. و سکوتتتت سکوتتتتت و صدای طیعتتت……وای عالی واقعاا…. زیبا و شگفت انگیز و صدای اب گوش نواززززز و حس ارامشششش…خدا روش کر برای این همه زیباییی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: