https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-13.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-30 00:20:302023-09-03 07:10:00سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 203
561نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
عکس بک گراند این فایل شبیه بهار ایران فروردین و اردیبهشت ایرانه
فصل عاشقانه ها.فصل رویاهای من.فصل زیبایها.فصل زندگی کردن وی تو کلورودا تابستونه از این همه نعمتهای خداوند که نامحدوده در هر فصل و جایی و این معجزات خداونده که در همه حال میتونه رخ بده و مخصوص یه چیز خاص یا فصل خاصی نیست
انگار مریم بانو تو به باغ پراز گل نشسته غرق رویاهای خودش
و چقدر دلنشین بود همچین صحنه ایه شگفت انگیزی
پ ن پ:
(ناگفته نمونه منم از این عکسها دارم ها)
مریم عزیزم تحسینت میکنم عشق من که در همه حال و همه جا در حال صلاتی
چه قشنگ صبح زود بیدار شدی و رفتی رو اون تخته سنگ وسط رودخانه نشستی از یه طرف صدای شگفت اور آب از یه طرف نشستن رو تخته سنگ از یه طرف دیدن اون همه درخت و زیبایهای اطراف و دبدن نعمتهای خداوند
این در نوع خودش محشره و شگفت انگیزه
من این تجربه رو دارم اما کلامی شکرگزاری کردم .حتی تو دریا پارسال دیدم یه دخترخانوم نشسته بود در همون حالت مدیتیشن انجام میداد چقدر تحسینش کردم و الانم شما رو تحسین میکنم شما بی نظیری
چقد استاد از این دیدن مریم عزیزو این صحنه نوشتن شکرگزاری مریم جان لذت برد و شروع به تعریف و تحسین مریم کردند
منم باشم با همچین صحنه ای روبه رو بشم ساعتها از شما تعریف میکنم عزیزم شما لیاقتشو داری چون یه خانوم مستقل و پایه هستی
الله اکبر دیدن این درختهای سربه فلک کشیده این جاده به این زیبایی این ابرهای زیبا و آسمان ابی رویاییه ینی رویاییه و هرچه نگاش کنی و توش راه بری خسته نمیشی
تحسینتون میکنم استادو مریم عزیزم که در همه جا به فکر سلامتیتون هستید و از این فضای زیبا و بکر برای پیاده روی استفاده میکنید درکناررهم و سیر نمیشید از دیدن صحنه های اینجا و پیاده روی در اون
خیلی جالب بود صبح که این فایلو دیدم و درمورد پیاده روی صحبت کردید و مریم جان گفتند که فکر میکردند که چون روز قبلش این همه به قول معروف کوهنودردی یا صخره نوردی میشه بگیم انجام دادند خیلی خسته باشندرو بدنشون درد کنه اما صبح پاشدند دیدند نه اتفاقا سرحال ترند و شاداب تر
چون شما عادت کردید به پیاده روی و تمام عضلات بدنتون قوی شده بخاطر این بوده که اعضای بدنتون گرفته نشده و تازه میگید این باعث میشه مفصلهای بدن بیشتر حرکت کنه و ورزیده بشه برعکس باور غلط عموم مردم که میگن نباید از مفصلها زیادکار کشیدو همین باعث میشه حرکت نکنند براش و هرموقع که دیر به دیر میرن پیاده روی کلی خسته میشن و گرفتگی عضلات پیش میاد .خود منم قبلا همین طور بودم انقد حرکت نمبکردم پیاده روزی یا ورزش و اگ گاهی انجام میدادم تمام عضلات بدنم تا یه هفته درد میکرد و باز ادامه نمیدادم روز از نو روزی ازنو
امروز یه کلیپ دیدم تو یوتیوب دقیقا یه خانومی بود که دنس کار مبکرد چقد قشنگ در مورد ازبین بردن چربیهای اضافه صحبت میکردو گفت هیچ چیزی به اندازه پیاده روی حالا بعضیها میدوند بهضیا نرمتر میدوند بعضیام پیاده روی ولی درکل حرکت دادن به بدن خیلی خوبه و اگ فقط یتی در بدترین حالت فقط روزی یه رب پیاده روی کنی حتی هفته دویا 3 بار باعث میشه تمام چربیهای اضافه بدنت در طی یک سال حدود 4 کیلو کم بشه اگ بیشتر باشه زماتش بیشتر میشه و این کلیپ هم هدایتی بود و همش میگفت که اینطور نباشه که بگی حالا یه رب انجام دادم دیکه نه در طی روز فعالیت نداشته باشم و برم بشینم و دراز بکشم تو خونه برعکس تو باید در تمام روز فهالیت داشته باشی هرنوع فعالتی تا پرانرژی و سرحال بشی و این خیلی برام درس داشت که پیاده روی باعث آزادشدن و بازشدن فکرو ذهن میشه و باعث میشه پرانرژی باشی در هر کاری
خدابا شکرت برای اگاهیهایی که امروز در مورد پیاده روی و سلامتی کسب کردم
خدایا شکرت برای وجود مریم بانو و استاد که امروز یه فایل پراگاهی در مورد سلامتی به اشتراک گذاشتن برامون
خدایا شکرت برای این گوشی ایفون که انقد تصاویر واقعی نشون میده
استاد تحسین میکنم این خانواده رو که با جیپ خودشون اومدن سفر تو این طبیعت بکر حتی حموم هم دارند این فضا بهشت واقعی بود الله اکبر
اقا این درس میده که از هرچیزی که داری شروع کن لازم نیست که کلی پول داشته باشی یا سرمایه که کاریو شروع کنی حاله این کار میتونه سفرکردن باشه حتی با پای پیاده و با یه کوله و فقط لذت ببری از سفرت از نعمتهای خدا
مهم اون حس و حال خوب هستش
که این حس و حال خوب =باعث اتفاقات قشنگ و خوب تو زندگیت میشه
چون وقتی حالت خوبه در حال زندکی میکنی در لحظه ای به فکر بعدش نیستی به فکر اینکه چکار کنی ذهنت درگیر بشه ارامشت به هم بخوره و هزاران تضاد دیگه
اتفاقا وقتی حالت خوبه و تو مسبر حرکت میکنی اگه هم تضادی پیش بیاد به راحتی اونها رو رحمت میدونی و میگی این مسیله اومده منو رشد بده بزرگ کنه و خوشحالم میشه و به راه حل درست هدایت میشه و هر اتفاقی هم برات بیفته بهترین اتفاقه بهش نگاه میکنی
این میتونه تو کسب و کارت باشه یا هرچیزی
چون حست خوبه اتفاق قشنگ برات میفته
به نقل قران
(زندگی عاقلانه در دنیا این است که انسان از امکاناتی که خداوند در اختیارش قرار داده، برای رسیدن به تکامل و سعادت دو جهان استفاده کند، نه آن‌که تمام همت و تلاش خویش را صرف دنیا کرده و از آخرت غافل بماند که در این صورت دچار خسران و ضرر بزرگ شده است)
که خداوند در قرآن در توصیف زندگی دنیا می‌فرماید:
«وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَهُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُون»؛[1] زندگى دنیا، چیزى جز بازى و سرگرمى نیست! و سراى آخرت، براى آنها که پرهیزکارند، بهتر است، آیا نمىاندیشید؟!
به قول سهراب چشمهارو باید شست جور دیگه باید نگاه کرد
زندگی همین لحظه اس
زندگی همین ثانیه هاست
خدایا شکرت برای ایم سد زیبا
زندگی صحنه زیبایی هنرمندیست(اینجا مثل یه نقاشی و کارت پستال زیباست و رویایی ایه)
خدایا شکرت برای این همه فراوانی این فایل و این سفر سراسر فراوانیه از همه چیزش
سپاسگزارم مریم جان برای این دعای قشنگی که درحق ما کردی و اون قاصدک به نیت ما فوت کردی
ازشما استادعزبزمم هم سپاسگزارم مطمینم این همه نعمت و ثروت و سلامتی و آرامش به زندگی خودتون برمیگرده
چون این بخشندگی خداونده این رحمانیت خداونده که هرکار خیری انجام بدی خداوند هزار برابرشو به شما برمیگردونه
به قول قران هرخیری از جانب خداونده هر شری هم از جانب خودتونه
این زیبایی خداوند خدایا صدهزار مرتبه شکرت
استاد سپاسگزارم ازت که این اطلاعات در اختیار ما قرار میدی
که این بیورا اینجا سد درست کردند باعث شده درخت در اطراف آب رشد نکنه و بجز درختهای مخصوصو باعث شده کل این دشت زیر آب بره و اونجا زندگی میکنن که باعث شده درخت اونجا رشد نکنه
زمین خدا پهناوره خدابا صدهزار مرتبه شکرت
چقدر فراوانی هست
سپاسگزارم از شما استاد عزیزو مریم جان که این زیبایها رو با ما به اشتراک میزاری
کامنت قشنگت امروز بدستم رسید و جوابشو دادم که ان شاالله در زمان و مکان مناسب بدستت میرسه ولی این کامنت زودتر میرسه احتمالا و چون اون یکی رو کردی حرفیدم اینجا رو فارسی میگم تعادل حفظ بشه. اول از همه این جمله ای که نوشتی رو برامون ترجمه کن روشن شیم:
پ ن پ:
(ناگفته نمونه منم از این عکسها دارم ها)
آقا این پی نوشته یا پَ نه په! خخخ والا . بعدشم بگم منم ازین عکسا دارم قشنگترشم دارم ! غرق گلهای شقایق
تو کامنت آقا جواد بایرامی خوندم که این ماه تولدتونه! نمی دونم چندم تولدتونه ولی تولدتون مبارک باشه به امید خدا امسال سالی پر خیر و برکت و ثروت و سعادت و خوشبختی باشه و هر آنچه در دل داری خداوند برایتان اجابت کند و به آرزوی دلتون برسید.در پناه خداوند باشی دوست عزیز.یا حق
هردو کامنتت امروز به دستم رسید و بسیار سپاسگزارم که برام کامنت نوشتی.به قول سمانه وقتی نقطه ابی پروفایل میبینم کلی ذوق و خوشحالی که خدا محبتشو بهم نشون داد
اول بگم کلی کامنتهاتو در جواب بقیه خوندم نکات مهمشو مینویسم زیر کامنت خودت که بخونی(حالا چرا اونجا چون اینجا میخام یه چیری برات بگم از وجود خدا)
دوم بگم من اون پ ن پ رو برای خنده نوشتم نمیدونم کدومش درسته اما من میگم پ ن پ و خوشحالم شمام مثل خودم خوش ذوقی از این عکسهای خوشگل داری.گفتی گل شقایق تازه میدونی کودک درون شیطون من گفت عه حسودیم شد منم دشت شقایق پیدا کردم عکس میندازم که بعدا ببینی
وای یاد یه چشت کفتم وتم بیل کوردی بنویسم
آیل بیمن و ای گل شقایق موتیمن گل سگ ینی ایجور وتوینه ایمه اسم ای گله گل سگه نیزانم و چه دلیلی ولی یه وتن تا بعدا فهمیم یه گل شقایقه
برم سر اصل مطلب
وقتی برام نوشتی تولدت مبارک و به من لطف داشتی
یه لحظه هنگ کردم خدایا من کامنتی برای اقای بایرامی ننوشتم که تولدمه.یادمم نبود چی گفتم رفتم کامنت اقای بایرامی اوردم دیدم من تولد اقای بیرامی تبریک گفته بود
ولی قسمت جالب ماجراش اینه
امروز تولد همون دوستم که همشهری شماست بود.ما چون طبق هرسال عادت داشتیم شب تولدمون ینی همون ساعت 12 شب تبریک میگفتیم حتی اگ کات بودیم
اما چون من دیگه تصمیم برای خودم قطعیه و نمیخاستم برگردم مثل گذشته رفتار کنم و از طرفی هم مطمین بودم ایشون به فکر من بوده که تولدشو تبریک بگم اما من نگفتم.همون ساعت 12 شد ینی 4 صفر عاشقی به قول معروف من دستمو گذاشتم رو قلبم همین که شروع کردم باهاش از طریق قلبم صحبت کردند یه دفه اشکم سرایزیر شد و هی بهش گفتم تولدت مبارک میدونم منتظر من بودی اما من دیگه مثل گذشته نیستم و رفتم پی رسالتم امیدوارم از من ناراحت نشی و به تمام چیزایی که میخای برسی دوست دارم وقتی ببینمت موفق شده باشیو همون لحظه کادوی تولدتو بهت بدم.گفتم اگ منو تو هم مدار هم باشیم به راحتی همه چی درست میشه اگه نباشه بازم بهترینها نصیب هردومون میشه
یه لحظه پا شدم رفتم تو حیاط نشستم رو زمین و با خدا حرف زدن یه دفه یاد خاطرات بینمون افتادم و همون لحظه یه بادی وزید و گفتم ببین عزیزم این باد نشونه خدا بود همین که داشتم اینو میگفتم یه دفعه سرمو که بلند کردم چشم افتاد به ماه کامل انقد اون لحظه حالم دگرگون شد و فقط گفتم ببین عشق من این ماه و خدا این باد شاهد روزاهای قشنگ منو تو بودند شاهد این پیام تبریک من به تو هستند از طریق قلبم و مطمینم پیام من از طریق قلبم به تو رسبده.تازه اون لحظه رفتم جلو آیینه دیدم عه با چشمهای اشکی هم چه خوشگلم کلی خودمو ناخوداگاه تحسین کردم (خخخ همین الانم که اینو گفتم اشک تو چشمم جمع شد)خنده و گریه قاطی شد
بعدش اومدم خوابیدم هی دوست داشتم الان یه پبامی از طرف اون دریافت کنم که بگه امشب دلم خواست بهم تبریک کلامی بگی و منم جوابشو ندم چرا این حسو داشتم الله اعلم.خوابم نبرد تا نزدیک 1 دیدم 5 دقیقه به 1 یه شماره ای بهم زنگ زدگفتم الله اکبر این وقته شب این کیه زنگ میزنه هرچند جواب ندادم اما یه لحظه گفتم شاید اون باشه از طربق یه خط پدری کسیش زنگ زده
چون قبلش من دوست داشتم این اتفاق بیفته حالا دیگه گفتم ولش و برام خیلی جالب بود این ماجرا
صبح که ببدار شدم دیدم از شما کامنت داشتم تو کامنتم تولدمو تبریک گفتی گفتم خدایا من که تولدم بهمنه و چیزی هم به اقای بایرامی نگفتم یادم افتاد که دیشب من از طریق قلبم تولد دوستمو تبریک گفتم و الان خدا از طریق دستانش
اونم کی؟کسی که همشهری ایشونه به من پیام تبریک رو برگشت داد
دقیقا این فکر و حس و داشتم نمیدونم تا چه حد درسته اما من بهش اعتماد کردم
چرا دقیقا زمانی که من با قلبم تبربک گفتم خدا از طربق دستانش که همشهری ایشونه تبریک و برگشت داد بهم و این نشان از وجودخدا توی زتدگیمه.که هواسش بهم هست وقتی عشق میورزی حالا چه از طربق قلبت یا زبانی من همونو بهت بر میگردونم.مصداق این‌جمله که کار خیری انجام بدی ده برابرشو بهت میدم
و یه اتفاق دیگه ای هم که افتاد.داداشم چون صبحها سرکاره هرموقع بخاد با ما تماس بگیره شبا تماس میگیره
امروز دقیقا بامن تماس گرفت از سرکار کفت آزاده برات یه مقدار پول میریزم حسابت
ینی روزی غیر حساب و چقدر خوشحال شدم اون لحظه فقط سپاسگزاری هم از خدا هم داداشم کردم
و یه لحظه اومد تو فکرم دیشب با گفتگویی که باخودم و اون اقا از طریق قلبم داشتم گفتم امیدوارم زمانی ببینمت که موفق شده باشی و تو زندگیت به خواسته هات رسیده باشی و بهت بگم من از طریق قلبم بهت تبریک گفتم و حتی گفتم کادو تولدت بهت میدم وقتی تورو با موفقیتت ببینم
که امروز من از طریق داداشم دست خدا کادو بهم داد
یه جورایی هم پیام تبریک هم کادو به خودم برگشت
و گفتم ای ولا ازاده امروز سراسر وجود خدا شدی ها
عشقم و خیلی خوشحال شدم از این اتفاق
گفتم برات تعریف کنم هرچیزی تو دنیا اتفاقی نیست
خدایا شکرت
سپاسگزارم که اون کامنتمم جواب دادی و به دستم رسید واز دیدن زیبایهای سراب دستجرده لذت بردی.شما عزیزدل من هستید داداش که انقد به من لطف و محبت داری .انشالله حتما در زمان و مکان متاسب همو ببینیم
ومطمینم که میای برای سراب و بهت خوش میگذره و لحظات و خاطرات زیبا رو هیچ وقت فراموش نمیکنی
اینکه هنوز هم اون هم من همو دوست داریم یه چیز طبیعیه چون ما 4یا5 ساله باهم بودیم و من هنوز که هنوز فقط خوبیهاشو میگم مثل استاد که همیشه خوبی همسر قبلیشو میگه و هنوزم دوستش داره دقیقا منم همین حس و دارم.اینم بگم من نمیدونم استاد ناخوادکاه از اولم خوبیهاشو گفنه یا ن
ولی من ناخوادگاه تمام خوبیهاش یادمه اصلا بدیش یادم نیست اصلا نمیدونم بدی کرده یا نه انقد که خوبیهاش تو ذهنمه
اینکه بهش وابسته هستم نمیدونم ولی من فقط اینو میگم اگ من تغیبر کلی تغییری که شخصیتم باشه دیگه اون همدار من باشه تغییر میکنه نباشه بهتر از اون میاد
من خبریم ندارم انچنانی که اون تغییر کرده حتی یه ذره یا ن ولی من کاری به اون نداره من سمت خودمو انجام میدم
اتفافا الان میگم من کسی میخام تمام این خصوصیاتی ک میخام داشته باشه نه چن تاشو.یه پکیج کامل باشه(خصوصیاتی که خودم نوشتم)و دارم سعی خودمو میکنم ک شبیه اون خصوصبات باشم حالا چه این افا باشه چه شخص دیگه فرق نداره من کار خودمو انجام میدم
دیگه کی باشه خدا میدونه و قطعا کسبه که هم مدار منه اون همسر الهیم
باور کن اگه قبلا بود همش منتظر بودم به من زنگ بزنه یا منتطر بودم حتما تولدشو تبریک بگم یا بگه حتی اگه کات بودیم
اما بخدا قسم این بار اصلا اینطور نبودم رهای رها بودم .ینی الانم پیام یا زنگ بزنه من اصلا جوابشو نمیدم چند بارم این کار و انجام داده من جوابشو ندادم ولی قبلا همش من منتظر بودم همش من خودمو میکشتم که اون زنگ یا پیامی بده
الان برعکسشه
ولی بازم سپاسگزارم ازت عشقم که به هم گفتی ونکات مهم یاداوری کردی حتما سعی خودمو میکنم بیشتر عمل کنم به اگاهیها
اینم بگم‌همین الان ایشون بره ازدواج کنه بخدا قسم ناراحت نمیشم مبگم من لیاقتم بالاتره وکسی میاد لیاقتش بالا باشه
بازم خیلی دوست دارم
باور کن منم مثل شمام هرجه قدر جلوتر میرم نشانه ها رو بیشتر میبرم و هدایت خدا تو زندگیم
بازم سپاسگزارم ازت عزیزدلم
انشالله هدایت خدا همیشه تو زندگیت و همراهت باشه عزیز دلم
شاید حرفایی که گفتی و ماجراهایی که تعریف کردی برای عامه مردم تخیل باشه! ولی برای ما که با قوانین آشنا هستیم واقعیتش اینقد بدیهی و واقعی بود که اصلا تعجب نکردم و فقط قوانین رو با اتفاقاتت مرور کردم و لذت بردم و باورهام تقویت شد. دوست داشتم با زبان زیبای کردی برات بنویسم که شیرینی و ارتباط بهتری در انتقال مفاهیم و واژه ها داره ولی این کار و نکردم چون دوست دارم کسانی که این کامنت رو میخونند درسی از قوانین بگیرند و مروری باشه به قوانین و باورپذیر تر بشه برای ذهن چموشمون.
از همان لحظه که دیدم هر دو کامنت یک جا تائید شدن به ذهنم گفتم اسرار ازل را نه تو دانی و نه من و نمی دانستم یه عزیز دل خداوندی یه فرشته بهشتی ای وقتی از خدایش درخواست کند ناشدنی ها برایش شدنی می شود. و کامنتی که طبق روال سایت 4 روز تا تائیدش طول می کشید در همان روز در خونش میاد و با عشق تقدیمش می شود. پس با ذهنمون وقایع رو پیش بینی نکنیم.
واقعیتش وقتی کامنت آقا جواد و خوندم تعجب کردم چجور این همه تولد تو یک ماه داریم و چون کامنت اول رو فرستاده بودم همونجا بهت تبریک گفتم و میدونستم خواهی دید ولی بعدش خداوند به دلم انداخت که نه باید زیر همین پست کامنتتو بنویسی و منم گفتم چشم. و حالا برایم واضح شد که در پشت پرده خبریست…
تولد شینای منم بهمن ماه است 28 بهمن و بازم پیشاپیش بهتون تبریک میگم و احساس خوب منتقل کردن عین عبادته! و اگه بقیه عزیزانی که بهشون تبریک گفتم هم تولدشون وقت دیگه ای باشه بازم ملالی نیست.
وقتی حکایت و اتفاقات دیشبو تعریف کردی چشمام خیس شد و فقط تحسینتون کردم و دقیقآ احساس کردم چقدر رشد کردین و چه دل بزرگی دارین. مطمئنم این قلب پاک و این نیت خیر و این احساس خوب موجب سعادت دنیا و آخرتت خواهد شد. چقدر این رابطه شما متفاوت از تمام روابطیه که تا حالا دیدم و شنیدم! و واقعآ از ته دلم بزرگیتون رو تحسین میکنم و به افتخارت یک کف مرتب برات میزنم. مطمئنم وقتی دارید اینگونه به قوانین عمل می کنید هدایت خواهید شد به بهترین خواسته های دلت و خداوند آنها را در زندگیت قرار خواهد داد و این وعده بدون خلف خداوند است.
به لطف دوره کشف قوانین خداوند در من نیرویی قرار داده و در وجودم چنان قدرتی احساس می کنم که برایم واضح شده فرکانس هر چیزی رو بفرستم بدستش می آورم بعنوان مثال صبح نوشته بودم امروز یه کامنت از آزاده میخوام در واقع خدا گفت اینو بنویسم و اون کامنتت رسید که با کردی نصف شب نوشته بودی یا هفته گذشته نوشتم این کامنتم جز سه تای اول بشه و شد و فرکانس هر چیزی رو میفرستم رد پای فرکانسمو به عینه میبینم و همین کامنت تولد تو هم تائیدی بود بر اینکه فرکانس ها چطور دارند عمل می کنند و من قدرت فرکانس هایی که کد نویسی میکنم و به عینه میبینم! و هی باورهام قویتر میشه و متوجه میشم بازی دنیا از چه قراره!
میخوام اینو بهت بگم که شک نکن تمام چیزایی که گفتی و فرکانس هایی که فرستادی و دریافت کردی دقیقآ در تائید فرکانس هایت بوده و این اتفاقات رو جهان به بهترین نحو و از راهی که فکرشم نمی کردی برات انجام داده و ایمانت را قویتر کن که دقیق کد نویسی کردی و درست زدی تو خال!
آزاده جان این اتفاقات و اتفاقی ندون و بارها با خودت مرورشان کن مطمئنم معجزات دیگه ای را بیاد خواهی آورد و خداوند حقایق و واقعیت های دیگه ای رو برایت آشکار خواهد نمود چون فرکانست بالا و بالاتر خواهد رفت. و آنرا جایی بنویس و هر چند وقت یکبار آنرا بخودت یادآوری کن که تو خودت خالق زندگیت هستید و هر فرکانسی که میفرستید کار خودش را دقیق انجام خواهد داد و به قول معروف مولای درزش نمیره.
یه چیزی هم بعنوان حسن ختام بهت بگم و آن اینکه همین که تونستید این ارتباط رو بین اتفاقات و فرکانس هات پیدا کنی به نظرم به سر منزل مقصود رسیده ای و کافیه همینجور رد فرکانس هاتو در زندگیت ببینی و با یادآوریش به خودت تقویت و قویترش کنی آنوقته که میبینی دنیات چیزی جز فرکانس هایت نیست!
بهتون تبریک میگم و خیلی خوشحالم از این رشد و درک و ارتباطتون با خداوند. مطمئنم خبرهای خوبی ازت خواهم شنید. بدرخشی دوست عزیز.یا حق
گفت ن حداقل میگفتی حدس زدم اقا پیششه گفتم ببین من بهش گفتم یا دیکه سراغ من نیاد یا وقتی اومد با مادر و خانواده اش ببادوگرنه از ازاده خبری نیست تازه اون وقت من بایدتعیین کنم میخامش یا ن
گفت نامرد حداقل میگفتی گفتم بابا من از قلبم بهش تبریک گفتم گفت عه پس بفکرشی دیگه من ادامه ندم که بحث نکنم فقط گفتم اگ اون بخاد تعییر کنه میکنه ن برای من برای زندکیش
گفتش مبدونم ازش دلخوری گفتم بخدا من دلخور نیستم من درکنارش رشد کردم سپاسگزارم بخاطر وجودش تو زندکیم
و من مقصر بودم که کشس دادم ن اون
همون لحظه کلی ازم تعریف کرد گفت من همیشه میگم تو بهترینی بخدا هیچ کس مثل تو نیست بازم باوجود این تعریفش میکنی و ازش دلخور نیستی گفتم واقعیتو گفتم (خدایی اینا همه منو خیلی دوست داشتند و همیشه ام تعریف میکردند ن فقط روبرو پشت سرم هم)
بعدش زود قط کردم
اومدم تو حیاط ناخوداگاه چشم افتاد به ماه
گفتم بیین خدایا باز هم امشب ماه کامله این دوشبه من این اتفاق میبینم پس این شانسی نیست مطمینم نشون از اتفاقات قشنگ داره چه برای من چه ایشون و تغییرات بزرگ تو راهه و تو و ماه شاهد این اتفاق قشنگه هستید
همون لحظه هم دعای خیر براش کردم(البته باز اشکم دمم مشکم بود )
چون گفتم خدا ببین خواستم این اتفاق بیفته که اون به من زنگ بزنه و پی گیر بشه تولدمو تبربک نگفتی و دوست داشتم بدی و الان این اتفاق از طریق دستانت افتاد
(خبرامد رهرو ما اینک در منزل است)
و خالق بودن زندگیمو بیشتر فهمیدم
خیلی حسم خوب شد خداراشکر
در مورد تولد هم من 5 بهمنم .شینای عزبزم ببوس و تولدشو پیشاپیش تبریک میگم
درختانی کوچک در کنار سنگ های بزرگ و متفاوت با آبی روان و صدایی دل نشین با فیلمبرداری از بانوی قصه که شکر گذاری دیگری را برای آغاز یک روز فوق العاده به اتمام رساندند…
خدایا صد هزار مرتبه بابت این زیبایی ها این مناظر لطیف و آرامبخش این حس وحال خوب این طبیعت این لحظه و این مکان این سایت این بهشت واین فرکانسی که فقط خودت میدونی چه اتفاقات خوبی برایم به وجود می‌آید شکر گذارم .
با نفس عمیق و توجه به این نفس متوجه میشم که در حال حاظر هستم و باید به الان توجه کنم به خاطر همین هر زمانی که به گذشته فکر میکنم و از آینده ترسی دارم نفسی عمیق میکشم و احساس میکنم در دامان خداوند پناه داده میشوم و دستش را بر سرم میکشد و می‌گوید فرزندم همه چیز درست میشود فقط به من اعتماد داشته باش .
با تک تک سلول های وجودم و ذرات عمیق نفسم از شما استاد و مریم عزیزم سپاسگذارم که چنین لحظه ای را در وجودمان پدیدار میکنید این لحظات تنها به وسیله ی تمرکز بر حال حاظر به وجود میاد و تنها با ایمان و اعتماد به رب به قلبمان الهام میشود .
شکر گذار خالق بزرگم هستم که فارغ از هر آنچه که در حال حاظر در زندگیم هست حس و حال خوب این لحظه ام خوب و عالیست.
شکر گذار خداوند بزرگم که شاگرد مکتب توحیدی ابراهیم زمانه و این سایت بهشتیم که نشان میدهد من هم میتوانم این گونه باشم .
شکر گذار خداوند بزرگ هستم که خالق بودن را در درونم لمس میکنم و هر زمانی که نجواهای ذهنم به وجود میاد تنها با یک نفس عمیق همه را در هم می‌شکنم و میگم که این منم که می‌سازم و خلق میکنم .
خدای خوبم ازت میخوام که ایمانم را قویتر کنی قلبم را محکم‌تر کنی و منطقم را دقیقتر کنی و همیشه هادی وهدایتگرم باشی و یادم بندازی که ازت برای لحظه ی حالم هدایت بخوام .
این مطالب در ثانیه ی 38 پس از اینکه مریم عزیز دل نوشته ی خود را برای رب مهربان فرستاد من هم دوس داشتم این دل نوشته را قبل از دیدن این قسمت بنویسم و در این ثانیه ی 38 که تصویر رویایی است و واقعا دوستان هنرمند میتونن بارها از این تصاویر استفاده کنند و ثروت بسازند چراکه این تصاویر باهم زمانی و هم مکانی و هدایت به وجود آمده و شگفت انگیز و بی نظیر است شگفت انگیز و بی نظیر .
بریم سراغ ادامه ی داستان…
خیلی جالب زمانی که برای ادامه داستان پلی کردم استاد گفتند واقعا این تجربه را چقدر میشه قیمت گذاشت ؟؟؟خب دیگه چی میشه گفت وقتی که میدونی در زمان ومکان مناسب هستی وقتی این هم زمانی به وجود میاد و تاییدی بر این حس و حالت میشود همین یک منطقی بزرگ برای نجوای ذهن است و این لحظه را در معجزاتم یادداشت میکنم تا همیشه بخوانم و ایمانم قویتر شود و منطقم قدرتمندتر شود ووسعتم بیشتر شود و حس و حالم خوبتر شود و فرکانسی که بااین حس وحال خوب میفتد اتفاقات بهتری را برایم به وجود آورد و کن فیکون کنم هر آنچه را که میخواهم با صبر وتکامل .
پیاده روی در دل این طبیعت و تجربه ای که مریم بانو گفتند نشانه ای است که منم پیاده روی هایم را هر روز ادامه بدم به دل طبیعت برم و واسه کشف زیبای ها و به دست آوردن سلامتی بیشتر اقدام
کنم.
نشانه ها و حسم میگه که به زودی دوره ی قانون سلامتی را خرید میکنم هرچند در حال حاظر شیوه ی زندگیم تقریبا به طریق همین دورست چراکه به دلیل علاقه و کنجکاوی ها در شغلم که عاشقش هستم با دیدن توضیحات این دوره و نتیجه دوستان و الهاماتی که دریافت کردم بیس اصلی دوره را دریافت کردم اما واقعا فهمیدن آگاهی ها و درک بهتر جسم از زبان استاد هم به علاقم خیلی کمک میکنه و هم به آگاهای هایم وسعت بیشتری میدهد بنابراین درزمان ومکان مناسب این دوره را تهیه میکنم که حسم میگه با همزمانی و اقامت در یک طبیعت بهش میرسم.
مطلب خوبی که مریم عزیز در مورد حرکت کردن و سلامت بیشتر جسم گفتند ،زمانی که بدن درد وجوددارد با تحرک گردش خون به راحتی جریان پیدا میکند و باعث میشه خونرسانی بهتر به اون نقاط برسد و در مجموع بدن گرم میشه و حس دردرقطع میشه ،امام زمانی که بدن ساکن بودن را ترجیح میده خونرسانی لازم صورت نمیگیره مثلا در افراد پیر میبینیم که بیشتر درد مفاصل وجود دارد و علتش خون رسانی ناکافی و سردی جمع شده در بدن است همچنان این افراد بیشتر از نمک استفاده میکنند که به خاطر سردی بدنشون که پیشنهاد میکنم از نمک کوه استفاده کنید ،مخصوصا صورتی و هیمالیا .
این سدی که سگ آبی درست کرد مطمئنا با مهندسی خاصی انجام شده تعقل کردن در ساختار فیزیکی و حرکتی هر حیوان بیشتر ما را به عظمت خداوند میرساند ناشناخته های زیادی در پیرامونمون وجود دارد پیشنهاد میکنم حتما مستند فراتر از طبیعت را ببینید قول میدم هر ثانیه حیرت زده میشوید از این سیستمی که خداوند در درون هر حیوان درست کرده و توانا بودن انسان برایمان منطقی تر میشود که چقدر دقیق این سیستم ها را به نمایش میگذارن در آخر مستند میگه آیا هنوز فکر میکنین که طبیعت را می‌شناسین و من هربار میگم نه بابا هنوز هیچی نمیدونم…
کل آرزوها و خواسته هایی که لااقل تو این قسمت داشتم با فوت تحسین برانگیز مریم بانو بر پیکر این قاصدک زیبا به حقیقت پیوست.الهی شکر
دیروز با خودم داشتم فکر میکرد راجع به این سفرنامه و یه سوالی از شما استاد عزیزم داشتم به خدا گفتم یادم بنداز که بپرسم و عجب جایی بهم گفت ،
شما یک مسیر طولانی را دریک طبیعت ناشناخته با درختهای زیاد وانبوه و زمینهای متفاوت پیاده روی میکنید چطورمسیر برگشت را پیدا میکنید؟؟؟
آیا بازهم هدایتی کار میکنید ؟؟؟
آیا از جی پی اس و یا الگوی خاصی استفاده میکنید ؟؟.
سپاس گذار میشم استاد عزیز در یکی از سفرهای جواب بدین
غریزه ی هر حیوانی در نوع خودش تحسین برانگیز مثلا آهو ها زمانی که یک شکارچی و یا حیوان درنده ی بهشون حمله میکند تا کمتر از 20 دقیقه غریزه ی خطر را حس میکنند و دوباره همه چی براشون عادی میشه
روز زیبای دیگری را با این سفر شگفت انگیز با نامت ای بخشاینده ترین آغاز میکنیم
با تمرکز بر زیباییها
باتمرکز بر خوبی‌ها
باتمرکز بر روابط فوق‌العاده
باتمرکز برنعمتهای الهی وفراوانی
سلام به استاد عزیزوبانو شایسته گرامی ودوستان توحیدی وثروتمندم در این مکان الهی
بنر فایل که از همان ابتدا یه حال خوب ویه احساس فوق‌العاده به همراه داره وحکایت از یک فایل دیگه پر از زیبایی ونعمت وفروانی است
آن بانوی زیبا نشسته در چمنها بنده توحیدی خدا که آرامش وجودیش رو نثار این گلها وچمن ها میکنه وهمراه رقص آنهابه حمد وثنای خداوند می پردازد
اول همه شروع یک روز زیبا با سپاسگزاری در یک محیط فوق العاده ورویایی
رودخانه ای با سنگهای عظیم وجوش وخروش آب وترکیب آن با این هوای جادویی واین طبیعت زیبا
احسنت مریم جان چه جای باصفایی را برای سپاسگزاری انتخاب کردی یه مراقبه به تمام معنا با معبود خود وآهنگ این مراقبه صدای شرشر آب چقدر رویایی وچقدر انرژی بخش است
دیشب فایل زندگی در بهشت قسمت 3 را نگاه میکردم که استاد تصمیم گرفتند لامپهای LED را
اطراف سقف مثلثی کلبه نصب کنند وبعد منصرف شدند چون یه قسمت سقف که مجاور دریاچه بود جایی نداشت که بوسیله آن بشه لامپها را آن قسمت نصب کرد ودرهمین حین مریم جان گفتند منکه به هیچ وجه آن بالا نمیرم واستاد جان هم گفتند من نمیدونم از عهده این کار بر میام یانه همان لحظه فایل سفر به دور آمریکا قسمت 202 آمد به خاطرم
4 ساعت پی‌پیادروی در مسیر کوهستانی وسنگلاخ وسربالایی وسراشیبی چقدر تفاوت چقدر رشد وهمان موقعه چقدر شما دو استاد عزیزم را تحسین کردم که آنقدر آرام ومستمر روی خودتون کار کردید که تغییرات به این بزرگی را به همراه داشته یادمه تو یکی از فایلهای سفر به دور آمریکا سری قبل از یه تنه درخت که بعنوان پل بود وسربالایی وشیب تندی داشت باید عبور میکردید که مریم جان برترسش غلبه کرد همپای استاد این سربالایی را پشت سر گذاشت وجهان وخداوند هم به این شجاعت پاداش میدهد واین مسیررشد وبهبودی برای من فهیمه اگر تامل کنم درس ها دارد
خداروشکر که بواسطه 4 ساعت پیاده روی فوق العاده که دوعزیز داشتند امروز مریم جان با انرژی بیشتر وبا حالت سبکی از خواب راحت بیدار شدند وامروز هم همراه با استاد جان آماده یه پیادروی دیگر،در این مسیر کوهستانی در این هوای بی نظیر ودل انگیز از طبیعت در دل حجمی از درختان سرو کوهستانی با بدن‌هایی آماده به لطف خدای مهربان هستند خداروشکر خداروشکر خداروشکر
به گفته استاد جان پربرکت ترین حالتی که میشه لذت برداز طبیعت وچیزهای جدید را کشف کردو زیباییهارا دید وسپاسگزاری کرد همین پی‌پیادروی است
چقدر زیبا مریم جان از مفید بودن پیادروی را از دید مفصلها وبدن تشریح کرد
بدن یه عالمه مفصل داره پس باید تحرک داشته باشه چون منطقی نیست این مفصل بدون تحرک بماند
تابیدن نور خورشید بر قسمتی از کوههای زیبا واین جنگل فوق‌العاده چه تلعلع وانعکاسی داره وچقدر ترکیب رنگها را زیباتر کرده
مجاورت رود با کوههای زیبا چقدر حس فوق العاده‌ای است وآن هوای تازه که باعطر گلها وچمن ها ودرختان معطر شده با هربار نفس کشیدن هوش را از سر میبره
واقعا نمیشه کلمه یا عبارتی در وصف این حد از زیبایی پیدا کرد فقط میتونیم سجده شکر بجا بیاریم که یکبار دیگه فرصت دیدن این زیباییها به ما داده شده خداروشکر
در ادامه مسیر پیادروی به سدی که دیور برروی رودخانه درست کرده می رسیم وچقدر من دقت مریم جان را تحسین کردم ،وبه خودم گفتم ایول مریم جان حقا که همراهی با استاد برازنده شماست که تصمیم گرفتید مانند ایشون برای زنده نگه داشتن حس کنجکاوی از همین الان شروع کنید همانطور که استاد جان در فایل قبل گفتند احسنت احسنت که چوبهای سدی که سگ آبی درست کرده با دقت خاصی بررسی کردی تیزی ومرتبی آن را
همان لحظه که در آن طبیعت بی نظیر در بین این همه نعمت وفراوانی قاصدک را دست شما دیدم گفتم باید آرزو کنیم وچقدر شما سخاوتمندانه آرزو کردید زندگی سرشاراز خوشبختی ،شادی،لذت برای خودتون وهمسفرهاتون سپاسگزارم مریم عزیز
چه منظره رویایی و چشم نوازی زیبا، از طبیعت وکوهای سیلورتون با آن آسمان آبی وابرهای پفکی که منو یاد کارتن خرسهای کوهستان انداخت
جمله گرانبها از انیشتین: برای تجربه خوشبختی نیاز به وسایل پیچیده نیست باهمین چیزهای ساده وبه گفته استاد برا هر سبکی جهان جا داره
در آخر آن آهنگ بدون کلام در این جاده کوهستانی فوق العاده چه احساس بی نظیری دارد وچشم انداز روبرو آسمانی زیبا با پوشیده ازابرهای خاکستری که رحمت الهی را برایمان به همراه دارد
خداروشکر به خاطر این همه نعمت وثروت وفراوانی
خداروشکر بخاطر وجود انسانهایی شایسته که هم خودشان زیبا زندگی میکنند وهم سخاوتمندانه با اشتراک گذاشتن این زیبایی ها به گسترش جهان کمک میکنند
استاد عباسمنش عزیز واستاد شایسته گرانقدر از شما صمیمانه سپاسگزارم
درپناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
هیچ چیز به اندازه یک نقطه آبی کنار اسمت خوشحال کننده نیست اونم پاسخ دوستانی که هر کدوم نویسنده قهار و توانمندی هستند با قلمی جادویی و وقتی کامنت هاشونو دنبال میکنم ، میبینم چقدر دارن به سرعت رشد میکنند و مسیر تعالی شونو تصاعدی طی میکنند.
درود میفرستم به شما و دیدگاه زیباتون که چقدر به جزئیات اهمیت میدید ، جزییاتی که خودش از کل(خداوند ) خبر میده .
برای این همه رشد بهتون تبریک میگم و آرزوی بهترین هارو براتون دارم و یقین دارم به زودی زیباترین مستندات زندگی تونو اینجا خواهم خوند . هر روز یک خبر خوب ان شاءالله
برای تجربه ی خوشبختی نیازی به هیچ اتفاق عجیب و غریبی نیست
خوشبختی یک احساسه که میتونه با هرچیز کوچیکی به وجود بیاد .
_ مثلا دراز کشیدن در بالاپشتبوم و نگاه کردن به ستاره های آسمون .
_رفتن به پیاده روی و استنشاق بوی خاک و نم بارون و دیدن طبیعت ،
_استشمام بوی یاس و سنجد .
_ماساژ دادن ناخونهای مادربزرگ با روغن آرگان.
_نگاه کردن به چشمای آبی مادر بزرگ و کشف کردنش.
_بوسیدن دستای نرم و استخونیش و تعریف کردن اتفاقای باب میلش .
_نشستن کنار بابا و مامان و خوردن یه دونه گرد انگور.
_صحبت کردن درباره آگاهیهای نابی‌که از دوازده قدم شنیدی و درک کردی با مامان و شنیدن صدای قشنگش.
_ دیدن طبیعت قشنگی که استاد جان و مریم جان با عشق ثبتش کردن و دیدن رد پای حیوونای عزیز و شریف خدا .
_ دیدن درختای سوزنی . سدی که سگ آبی درستش کرده .
_دیدن سایه روشنایی که روی زمین افتادن .
_شنیدن صدای قشنگ دو استاد عزیزم و دیدن روی ماهشون.
_ دیدن یه قاصدک توی دست مریم جان یا حتی دیدن یه قاصدک روی سبزه و علف ها دقیقا وقتی داری باخدا حرف میزنی .
_ دیدن یه جیپ آبی نازنازی با دوتا بنده نازنین خدا.
واقعا همه چی میتونه احساس خوشبختی رو به وجود بیاره و من در این لحظه احساس خوشبختی میکنم.
احساس خوشبختیم نه فقط مربوط به دیدن زیباییهاست ، بلکه بیشتر به خاطر آگاه شدن به هدایتهای ناب خداست، دقیقا وقتی نم نم داری میری توی چاهی که خودت داری حفرش میکنی، اما وقتی که ازش میخوای دستتو میگیره و میکشتت بالا.
دوست دارم اینجا ثبت کنم این رد پارو تا بعدا بدونم که کی این هدایت رو دریافت کردم و کی سعی کردم وجودم رو پاک کنم تا ظرفم بزرگتر بشه.
من چند روز پیش فهمیدم که به خاطر اینکه همش خودمو سرزنش میکنم که چرا تو بیشتر برا خودت زمان نذاشتی که رشد کنی . چرا اینو میگفتم ؟ چون تو جمع آدمای موفق و تاثیرگذاری هستم. پس با دیدن موفقیت اونا خیلی حالم بد میشد و هی میگفتم چرا من نه ؟!
حالا این شرایطو کی خلق کرده ؟ من . به لطف و باهدایت خدا خلقش کردم. یعنی همین بودن تو جمع آدمای موفق و بینظیر و همه چی تموم و توحیدی و با عزت نفس بالا و فوق العاده رو خودم خلق کردم.
چطوری ؟ انقدر که هر آدم موفقیو دیدم قند تو دلم آب شد و تحسینش کردم. حالا خدا منو وارد مدار آدمای بینظیر تاثیرگذار ثروتمند و تحصیل کرده و موفق و دانا کرده . حالا من تا همین یک روز پیش اصلا یادمم نبود که منی که هی دارم خودمو سرزنش میکنم و حسم بد میشه از دیدن و شنیدن مداوم موفقیتهای اطرافیانم، دارم به خودم ظلم میکنم.چه ظلمی بالاتر ازینکه خدا یه شرایط عااالی رو سرراهت قرار بده و تو بگی اههههه !نمیخوام.
چه ظلمی بالاتر ازین به خودت که به خاطر مقاومتهات نتونی ببینی موفقیتهای دیگران رو و کم کم از مدارشون خارج بشی و به عقب برگردی . تویی که تمام روزها داشتی با عشق همه آدمای موفقو تحسین میکردی دوباره برمیگردی به همون نقطه ی اول که هیچ آدم موفقی دورت نبود . چه ظلمی باالاتر ازین ؟
الان که داشتم این قسمت از سفرو میدیدم داشتم به این فکر میکردم که من اصلا به استاد و مریم جان حسادت نمیکنم . نوش جانشون این همه زیبایی و این همه برکت و این همه ثروت و عشق و سلامتی .
بذار مرحله به مرحله توضیح بدم .
وقتی ما قسمتهای سفرو میبینیم و تحسین میکنیم این حد از خوشبختی و سعادتمندی رو ، باعث میشه که یه مرحله پیش بریم . مثلا ممکنه آدمای ثروتمند وارد چرخه ی زندگیمون بشن . حالا معمولا تا وقتی که اون آدما یکمی غریبه ن آدم حسادت نمیکنه و اتفاقا خیلیم تحسین میکنه و شاد میشه. بعد چه اتفاقی میفته ؟ بعد یه مدت نشانه ها در قالب آدمای موفق و خوشبخت و ثروتمند آشنا (دوست و فامیل) وارد زندگیمون میشن و اینجاست که ما یهو میگیم عهههههه ! پس من چی ؟ خدایا چرا به من نمیدی ؟ من این همه زحمت میکشم ولی تو به دوست و آشنای من میدی . من اینهمه تلاش کردم تا اینجا ولی تو به من ندادی . به این دادی .
بعد دچار احسای بد حسادت میشیم و نم نم این مسیرو عقبگرد میکنیم .
یعنی هرچی رشته بودیم پنبه ش میکنیم چون نمیتونیم درک کنیم که بابااا این هم بخشی از مسیره . این که الان این همه آدم حسابی وارد زندگیت شدن یعنی تو مسیرو درست رفتی . اگر یه عالمه آدم حسابی تو زندگیت اومدن و همه ام از تو جلوترن یعنی تو مسیرت درسته . باید خدارو خیلی شکر کنی که این لیاقت بهت داده شده که الگوها، توی زندگی خودت باشن .
باید خیییلی خداروشکر کنی که انقدر رشد کردی و انقدر خوب مسیرتو پیش رفتی که الان میتونی بگی خواهرم ، عمه م ، دوستم ، برادرشوهرم و فلان دوست نزدیکم این دستاوردو داره و این یعنی مسیرم درسته .
اگر به اینجا رسیدی و حسادتت رو شد بدون که تو هیچ وقت نمیتونی ازین مرحله بالاتر بری تا وقتی که ازین مرحله درس یاد نگیری.
چون هی تحسین میکنی غریبه هارو . غریبه ها نزدیکتر میشن میان تو زندگیت .. و اونارو نمیتونی با عشق تحسین کنی. بنابراین دور میشن .
و تو توی این چرخه گیر میکنی.
وقتی اینو فهمیدم ، گفتم خدای من … تو چقدر منو لایق این هدایت شدن دونستی .
چقدر باید قدردانت باشم که تو این همه آدم حسابی خفنو سرراهم قرار دادی .
خدایا چقدر من باید قدردانت باشم که من دارم از نزدیک میبینم آدمای موفق و ثروتمند و شادو با روابط عالی .
خدایا من چقدر خوشبخت و لایقم که دارم این همه نعمت رو تجربه میکنم . نعمتی که تا دوروز قبل وقتی بهش فکر میکردم میگفتم چرا من نباید سریعتر رشد کنم ؟
خدایا شکرت که منو هدایتم کردی تا درک کنم .
ببین یعنی من انقدر خوشحال و خوشبختم به خاطر این آگاهی . انقدر دیروز و امروزم بینظیر بودن و من انقدر زیبا کنترل کردم لحظه هامو که اصلا نمیتونم در قالب پیام بگم .
میدونی ،همه ما داریم یه مسیری رو میریم . اگر بخوایم توی این مسیر هرروزمون رشد و سود و خوشبختی و خوشحالی باشه اول ، باید تو مسیر بمونیم! تو مسیر موندن یعنی اینکه نگیم حالا بذار ببینم فلانی داره چیکار میکنه که بعدش درگیر بشیم که وای پس چرا من اینو ندارم.
تو مسیر موندن یعنی از موفقیت دیگران برای خودت پله درست کن. یعنی تا دیدی یکی خوشحاله ببین زاویه دیدش چطوریه که خوشحاله . نبین که چی داره که خوشحالش کرده .
نه ! این اصل نیست .
چیزها اصل نیستن. زاویه و نوع نگاهه که اصله .
ما با نوع نگاهمون احساس خوشبختی میکنیم.
تو میتونی تو قصر زندگی کنی اما درگیر این باشی که حالا چی بخرم که اینجا قشنگتر و باشکوهتر باشه و فلانی بفهمه من ازش کم ندارم .این درگیری فکری تمام وجودتو درگیر کنه ،
میتونی تو یه کلبه چوبی تو یه روستا هم زندگی کنی و قند تو دلت آب بشه از بوی پهن و خاک و دیدن مرغ و خروسها و دوشیدن شیر گاو گوسفندها .
یعنی میخوام بگم اون زاویه دیده ست که به آدم احساس خوشبختی میده و قلبشو باز میکنه .
تو میتونی تمام دنیارو بگردی و دربهترین هتلها اقامت کنی اما انقدر از عدم کنترل ذهنت توسط جهان نوازش بشی و نفهمی که چطور گذشت ، هم میتونی با ماشین ساده ی خودت بلند شی و بری تو دل طبیعت یه استکان چای میل کنی و این اتفاق انقدر زیبا باشه برات که متحیرت کنه و این تجربه رو هیچ وقت فراموش نکنی .
موندن تو مسیر یعنی با نگاه انسانی به شرایط نگاه نکنی. باید با دید مهندسی قوانینو ببینی و اجرا کنی. باید خودخواه باشی تا رشد کنی .
خدایا کمکمون کن تا بفهمیم و اجرا کنیم .
کمکمون کن تا آگاهانه زندگی‌کنیم .
خدایا کمکمون کن تا دچار احساسات انسانی نشیم و بتونیم خودمونو کنترل کنیم .
خدایا ازت ممنونم که همه جا هستی و دستمون رو میگیری .
ازت ممنونم که بنده های ضعیفت رو یاری میکنی. ازت ممنونم که رفیق شفیقی .
خدایا عاشقتم . تنهام نذار که من بی تو نمیتونم . من بدون تو هیچی نیستم . من بدون تو ناتوانم .
خداوند هر لحظه مرا شگفت انگیز تر می کند و معجزه هایش را به من نشان میدهد و مرا سورپرایز می کند .
خداوندی که قادر است من را با جهانی و طبیعتی هم فرکانس کند که از نظر فاصله نمی توان حتی تصورش کرد.
واقعه چی می شه که من با اونور کره زمین و طبیعتی زیبا با افرادی که هم وطن من هستند و هم زبان من هستند می توان
همفرکانس شد و طبیعتی و جهانی زیباتر را تجربه کرد و دید …
زمانی که این طبیعت را تماشا می کنم با اینکه از طریق گوشی موبایلم هست اما حس ش می کنم و با دیدنش لذت میبرم .و این قدرت بی انتهای خداوند را به من نشان میدهد و رسیدن به آرزوهایم …
ما هر لحظه در آرزوهایمان هستیم …چه بسا که قبلا این تصور و این آرزو ورویا در ذهنمان و دلمان گذر کرده والان با این طبیعت هم فرکانس شدیم …و لذت می‌بریم و هر آنچه که داریم و در هر زمان و مکان ما در آرزوهای ریزو درشت خودمان بسر می‌بریم که در گذشته آرزو کردیم….
و من مطمئنم در بهترین زمان و مکان و شرایط به این طبیعت زیبا خواهم آمد چون لذت میبرم و دلم می خواهد و مطمئنم زمانی خواهد بود که در این آرزو خواهم بود….
استاد عزیزم و مریم جان عزیزم …بابت وجودتان و این سایت زیبا و این فایل زیبا از خداوند زیبا آفرینم و خالق آرزو هایم شکر و سپاس گذاری می کنم.
هر لحظه از این فایل و این جهان پهناوری که در فایل زیباست برایم قابل حس و درک است انگار خودم قدم میزنم .سرسبزی و طراوت این درختان و سبزه ها و گل های رنگارنگ و آب. خاک و آسمان آبی و ابرها که همه گی حس عجیبی در من زنده می کند طوری که انگار در آنجا هستم و لذت بخش است…این آرامش عجیبی که در این طبیعت شگفت انگیز و پر از معجزه هست را احساس می کنم.و این ارامش وصف ناپذیر را دوست دارم و لذت بخش است .این خلوت با خود بودن را دوست دارم …
استاد عزیزم رابطه ی بین شما و مریم جان هم فوق العادست همراه بودن پایه بودن و هم فکر و عقیده بودن تحسین کردن یکدیگر …و همه ی اینها را تحسین می کنم و لذت میبرم این هم نشان از قدرت پروردگارم هست…و به من می آموزد که رابطه می تواند اینقدر زیبا و جذاب باشد
این طبیعت و هوای پاک و با طراوت ش این آب و آسمان و روشنی آفتاب و گرمای لطیف ش دنیای این طبیعت را بی نهایت جذاب و خاص می کند …
این حس و حال عجیبی که در استاد عزیزم و مریم جان عزیزم وجود دارد و این برخورد و دید زیبا نسبت به این طبیعت و این جهان ما را نیز پر هیجان می کند و این حس و حال را به ما هم انتقال می دهند و ما با تمام وجودمان حس می کنیم این زیبای ها را….
من به شخصه لذت می برم و شاد می شوم و روحیه ام و حس و حالم به کل تغییر می کند وقتی این فایل های زیبا را می بینم….
من یکسال است عضو این سایت هستم و با فایل های استاد زندگی می کنم زندگی م دگرگون شده طوری تغییر کرده که با یکسال گذشته ام قابل مقایسه نیست و من اول سپا سگزارم از خداوندم بابت این قدرت که می توانم زندگی م را تغییر دهم اونجوری که دوست دارم .شکر گزار و سپاسگزارم …و بابت وجود این دوعزیز در زندگیم .و آگاهی هایی که از طریق استاد و مریم جان به من عطا می کند و از شما استاد عزیزم و مریم جانم هم سپاسگزارم….
با آرزوی بهترینها و سلامتی و عشق و زیبایی برای تمام جهانم….خدایا شکرت ….
چه لذتی داره تو دل این طبیعت شکرگزار اونچکه تو لحظه اتفاق میفته باشیم.خانم شایسته قشنگ اون حس زیبای فرکانسیکه بعد از نوشتن شکرگزاری بود رو بما انتقال دادید.
چقدر پیاده روی اونم تو دل طبیعت لذتبخشه.وچقدر تحسین میکنم دو زوج عالیکه با هم چقدر در صلحند وپیاده روی میکنند و از قوانین خداوند و زیبایها میگن.
استاد و خانم شایسته بابت پیاده روی عالیتون خداقوت میگم.
ممنونم بابت نکات عالی که در مورد پیاده روی گفتید بابت اینکه هر چقدر پیاده روی درست داشته باشیم برای مفاصلمون عالی هست.
وای خدای من چه سد زیبایی که سگ آبی درست کرده زیباست و چه معماری شاهکاری درست کرده، وچقدر تحسین میکنم اون کسایکه انقدر فکر طبیعت و همنوعانشون هستن حتی یه پل کوچیک برای آسایش بازدید کنندگان بعدرو فراهم کردن.
چقدر این کوهستان با ترکیب چمنها و درختان کاج زیباست بقول استاد مثل کارت پستال میمونه الهی شکرت بابت این همه زیبایی.
ممنونم بابت مریم جان که با دعای قشنگیکه برای همه بچه ها کردن و اون قاصدک رو فوت کردن و چقدر دعای زیبا ودلی بود.همچنین برای شما دو زوج خوشبخت بهشتی.
استاد چقدر به نکته عالی اشاره کردید که یه سگ آبی با درست کردن سد و با انباشت آب تا شعاع زیادی رو نزاشته درختی رشد کنه، دقیقا همه مخلوقات خداوند هدفمند آفریده شدن هیچ چیز بی حکمت آفریده نشده.الهی شکرت بابت این همه زیبایی
چقدر من از این فضای سبزی که مریم جون داخلش نشسته خوشم میاد، هم سبزه داره هم گل…
دلم میخواد تو یه همچین جایی دراز بکشم آسمون رو ببینم در حالیکه راست و چپم رو سبزه ها و گلها فرا گرفتن.
عاشقِ آسمونِ ابریِ آخرای فایل، توی جاده، شدم.
یه لحظه یادِ جاده چالوس افتادم.
تو این فایل به شدت خوشم اومد از سپاس گزاری نوشتنِ مریم جون صبحِ زود، روی اون تکه سنگِ بزرگ که هم صندلی بود هم میز بود…
چه فضای باصفایی.
آدم بشینه روی یه تخته سنگ گردِ بزرگ، زیر پاش رودخانه باشه، و صدایِ آب هم بغلِ گوشش باشه…
بَه بَه، نوشِ جانِ مریم جون.
فکر میکنم دفتر سپاس گزاری مو باید همه جا با خودم ببرم تا هر وقت تو موقعیت جذابی قرار گرفتم (هدایت شدم)، سریع دفترم رو در بیارم همونجا بنویسم.
مثل دیروز که روی چمن پارک نوشتم و خیلی کیف داد.
نوشتن رو خیلی دوست دارم و دوست دارم نوشتن تویِ دل طبیعت (پارک، باغ، باغچه، جنگل، دریا، رودخانه، کویر و …) رو بیشتر تجربه کنم.
صبح بهتر متوجه شدم زندگی در لحظه، یعنی ذوق کنی فقط و فقط برای همون لحظه…
مثلا چشمم خورد به گل زرد ذوق کنم…
فارغ از اینکه قبلا دیدم یا خواهم دید، فقط اون لحظه خوشحال شم.
یه رهاییِ خاصی داره آدم وقتی در لحظه زندگی میکنه.
یه درک دیگه هم داشتم، وقتی داری لذت میبری در لحظه، یعنی داری کاوش میکنی اطرافتو، چشمت میخوره به یه زیبایی و ذوق میکنی، پس همون کنجکاوی که استاد تو فایل قبلی گفتن هم میشه.
یعنی هر چی بیشتر کنجکاوی کنی یعنی در لحظه داری لذت میبری…
یه سری تجربه های جدید بر مبنای کنجکاوی انجام دادم امروز:
رفتم بغلِ گلهای نارنجی که از دور دیدمشون، از نزدیک تماشاشون کردم و لذت بردم.
دست کشیدم به روی گیاهی که شبیهِ گندم بود.
برگهای اویزون از شاخه ها رو نوازش کردم.
نشستنِ گنجشک‌ها روی زمین و پروازِ دسته جمعی شون رو تعقیب کردم.
و …
امروز تو مسیر از اول شروع کردم به گوش دادنِ فایلهای آرامش در پرتو آگاهی…
چقدر این گروه فایله، بُمب هستن، انقدر آروم و پر محتوا و کاربردی…
قشنگ متوجه شدم گوش دادن به این گروه آمادگیِ فرکانسی و مداری میخواد…
چون هر بار یه طور دیگه ای میشه برام.
هر 9 تاشو گوش دادم، بدون وسواس. اجازه دادم بشینه روی روحم…
یعنی هر چی که بخوام تو این 9 قسمت هست.
استاد جان مرسی برای دونه به دونه ی فایلهاتون.
از مسیرِ تریلِ جنگلی واسه پیاده روی هم خیلی خوشم اومد. خدا بهتون قوت بده واسه پیاده روی تو مسیرهای سربالایی دار.
صبح که کامنت نوشتم باد میومد و هوا خنک بود، الان هم همچنان باد میاد و خنکه.
سارا جان انرژیِ این باد هم بیاد سمتت.
تو فایل آرامش در پرتو اگاهی، از مراقبه هم صحبت کردن استاد.
متوجه شدم تو پیاده روی مراقبه دارم و سکوت رو تمرین میکنم.
یه چیز دیگه هم متوجه شدم: با چشمهام و توی دلم هم میتونم سلام بدم به همه چی، به پیشی، به پرنده، به باد…
چون همه انرژی رو دریافت میکنن فارغ از اینکه کلام جاری بشه یا نه.
تصویری که دیدم خیلی رویایی بود تو این فایل:
سبزه، دشت، کوه، درختان کشیده ی سرو، آب…
کارت پستالها رو از این تصاویر ساختن، تونستم اصلِ جنس رو ببینم تو این فایل.
الهی شکر
تو این کامنت از شرق رفتم غرب، از شمال اومدم جنوب…
من دوست دارم حس و تجربه های اون روزم رو حتما بیارم تو کامنتهام، نوشته ها خودشون مسیر و مقصدشون رو پیدا میکنن.
الهی شکرت برای همه ی زیبایی هایِ جهانِ پهناورترین.
دیروز بعد اولین بار از مهاجرتم به آمریکا موفق شدم به عبادت پیاده‌روی به لذت نفس کشیدن تو هوای تازه دیدن اولین نورهای طلایی خورشید هوای بکر سکوت و آرامش به دور از جنب جوش و هیاهو
ذوق کردن از هر آنچه که میبینی و می‌شنوی در همون لحظه
نمیتونم بگم تمام لحظات پیاده‌روی اما گاهی هنگام پیاده‌روی یاد تو می‌افتادم میگفتم سمانه و خیلی از بچه‌های سایت صبحها با پیاده روی مراقبه میکنند.
تمرین در لحظه زندگی کردن میکنند
تمرین لذت بردن و تحسین کردن می‌بینند می‌شنوند بو میکنند لمس میکنند حس میکنند.
تمرین سپاسگزاری از بدنشان وقتشان فرصتی که خدا بهشان داده برای سپاسگزاری.
تمرین یکی شدن با طبیعت و خودت را به جریان خوب هدایت سپردن
پا به پای شما، لحظه به لحظه لذت می‌بریم از این همه زیبایی ها و هر روز شکرگزارتر از دیروزیم….
خدایا شکرت
چقدر رنگ و بوی شکرگزاری هام تغییر کرده، هر روز با احساس تر و از ته دلتر میشه سپاسگزاری هام، ورد زبونم شده خدایا شکرت
لحظه ب لحظه خودمو احساسمو چک میکنم، مبادا از دستم دربره و توجهم بره رو ناخواسته ها رو نازیبایی هاااا
مثل روزهای اول رانندگیم که تمام تمرکزم رو این بود الان باید چیکار کنم چیکار نکنم، ولی الان تو مسیر آنقدر تمرکزم روی صدای استاده، اصلا نمی‌فهمم مسیر و چجوری اومدم
کنترل ذهن هم همینه، اگه یه مدت به خودمون سخت بگیریم، آگاهانه تصمیم بگیریم فقط زیبایی ببینیم، بعد دیگه کم کم ناخودآگاه تو هر لحظه ای تو هر موقعیتی تمرکزمون میره رو خوبی هااااااا
هر کاری تا زمانی که شروع نکردی سخته و دشوار، همت کن و حرکت کن . قدم به قدم هم کارها آسونتر میشه هم مسیر هموارتر.
میخوام بنویسم از حال و هوای این روزهام، با شروع دوره عشق و مودت، احساسم دگرگون شده.باور کنید که طعم زندگیم تو این چند روز عوض شده.نگرانی برای آینده برام رنگ باخته، باور کردم که خودم خالق اتفاقات زندگیمم، حتی خودم خلق میکنم چطور بام رفتار بشه، چطور رابطه ای داشته باشم
مگه میشه این قدرت و باور کنی و سرشار از احساس آرامش نشی؟؟؟؟؟
حالم عالیه بچه ها، اتفاقی در بیرون رخ نداده ولی حال دلم دگرگون شده، اتفاق اصلی درون من رخ داده.افسار احساسمو گرفتم دستم.
چقدر دلخوش و امیدوار هستم و بی صبرانه منتظر اتفاقات شیرینم، چ بسا که این شیرینی و همین حالا همین لحظه دارم حس میکنم، منتظر علت ننشسته ام که حال خوبم معلولش باشه.من حال خوب رو پیشاپیش دارم چون به خدای بزرگم به قوانین ثابتش ایمان دارم….
خداروسپاس گذارم هستم بابت این همه زیبایی.تحسین میکنم مریم خانم رو الگوی بسیار خوبی هستی برای من واقعا سپاس گذاری مهم ترین کار هست اصلا این ظرف درون با همواره سپاس گذاری کردن هی بزرگ و بزرگ تر میشه و باعث ایجاد نتایج بزرگ و بزرگتر میشه خیلی کلمه همواره برای من توی قرآن معنا دار بود من به لطف خدا از وقتی استاد عزیز با شما آشنا شدم 3 بار قرآن رو دقیق ختم کردم و جاهایی که کلمه همواره رو میدیدم خیلی برام جالب بود من برای تجربه سعادت در این دنیا و در آخرت نیاز دارم یه شخصیت سپاس گذار بسازم از خودم و این خیلی برام لذت بخش هست خیلی آروم تر شدم خیلی به لطف خدا
اصلا میدونی خیالم راحت شده که من طرف خودمو درست کنم و خدا هم طرف خودشو من بندگی کنم اونم وظیفه خودشو انجام میده خیلی راحت شدم اصلا فکرم درونم
.باور کنید دوستان راحت شدم خدارو صد هزار مرتبه شکر
جایی که هستین فوق العادس چقدر رویایی هست من عاشق ماجراجویی هستم وقتی به قول قرآن همواره تو مسیر درست هستی خیلی قشنگ بعد یه مدت میتونی از تمام زوایای زندگی که داری بهره درست و به جا ببری طبیعتی که دیدم توی این فایل بی نظیر بود اون حجم از درخت سر به فلک کشیده این چشمه ها و آبشار های روان این دشت های باز این گل های زیبا باور نکردنیه اصلا وقتی میری توی طبیعت یه مدت چقدر سپاس گذار تر میشی چقدر افتاده تر میشی در برابر این انرژی حاکم بر جهان
چقدر من این افتادگی رو دوست دارم چقدرر من افتادگی و تواضع ابراهیم رو توی قرآن در مورد پروردگارشِ دوست دارم نمیتونم احساسم رو با کلمات بیان کنم .خداروصد هزار مرتبه شکر هر چی میاد رو لبم رو می نویسم
من هم از طرف خودم برای شما استاد عزیز و مریم خانم و تمامی بچه های سایت آرزوی بهترین هارو دارم آرزو میکنم هرروز سپاس گذارتر از دیروز باشید و افتاده تر در برابر
رب العالمین
خداروشکر که تن سالم و سلامت دارین و میتونین توی این طبیعت زیبا پیاده روی کنید اصلا پیاده روی توی طبیعت مادر تمامی ورزش هاست تمام عضلات رو قشنگ به کار میگیره و خیلی هم قشنگ و به اندازه فشار وارد میکنه خیلی باحال بود زمانی که ردپای اون مخلوقات زیبای خدا رو آوردین توی تصویر حس فیلم های هالیوودی رو میداد اون سگ آبی هم کارشو خیلی خوب بلده تحسینش میکنم خیلی ماهره اون چوب رو صاف صاف با دندون جدا کرده بود تو کارش خیلی منظم هست میگه من باید کارم درجه یک باشه خدایا هزاران بار شکرت
با دیدن زندگی شما من فهمیدم که برای لذت بردن نیازی به هیچی نیست با همین امکاناتی که الان هست میشه لذت برد آقایی رو توی شهر شوش دانیال دیدم که با دوچرخه از فرانسه آمده بود ایران کلی از کشور هارو رفته بود خدا میدونه چقدر تو راه فقط بوده و چقدر تجربه عالی توی تمامی موارد کسب کرده با یه دوچرخه و تمام چقدر من توی این فرد آرامش رو میدیدم که فریاد میزنه بچه ها تنهایی آمده بودا واقعا خدا قوت و همچنین خدا قوت به استاد جونم و مریم خانم بابت این تعهد و پشتکاری که توی تمام مراحل زندگیشون دارن سپاس گذار هستم ازتون و همچنین از تمامی بچه های سایت که روزانه دو تا کتاب خالص از آگاهی رو چاپ میکنن واقعا دمتون گرممم مرسی
این روز ها خیلی آروم هستم از وقتی که نگاهم رو سیستمی کردم و آسون کردم خودم رو فقط دارم لذت میبرم از همه چی خدارو صد هزار مرتبه شکر
و این که من خیلی ذوق دارمااا… امروز من با آقای سالار عقیلی ملاقات کردم توی شهرک غرب تهران بهشون گفتم من خیلی صدام خوبه میخام بیام توی آکادمی شما اینو که گفتم ایشون گفت ما آکادمی رو جمع کردیم گفتم خب خداروشکر تا گفتم پیش خودم خداروشکر گفت ولی یک ماه دیگه یه دفتر توی تجریش میخام بزنم شماره منو داشته باش بهم زنگ بزن شمارشو بهم داد بدون هیچ شناختی فقط من احساس لیاقت رو در خودم قوی ترش کرده بودم و واقعا سپاس گذارم از خدا جونم که بهش گفتم میخام برم توی حوضه عشق و علاقم و نشانشو بهم داد خداروشکر میخام توی برج میلاد کنسرت بزارم اصلا من همش دوست دارم برقصم و بخونم در همه حالتی
واقعا استاد عزیز و مریم خانم ازتون سپاس گزار هستم بابت این سایت بی نظیر
اون قسمت کامنت شما که به آقای عقیلی گفتید خدارو شکر و بلافاصله ایشون گفتن ولی یه دفتر جدید گرفتن نظر من رو جلب کرد
این مرحله از پاسخ به درخواست شما برمیگرده به چندین مرحله قبل تر
و اون زمانی هست که آرام شدید
زمانی که به جهان و هرچه در اون هست مثل یک سیستم نگاه کردید
اون مرحله ای که این باور رو در ذهنتون ثبت کردید که هر چه برای من پیش بیاد حتما همون چیزیه که برام خوبه و ذهن شما پذیرفته این باور جدید رو و مهر تایید روش زده
اونجایی که با شنیدن جمع شدن آکادمی آقای عقیلی به جای نا امید شدن بلافاصله گفتید خدارو شکر
یعنی شکل گرفتن باور جدید
شکل گرفتن این باور که “همه چیز در جهان من نیکوست”
“خداوند من رو دوست داره ،حمایتم میکنه ”
براتون آرزوی موفقیت میکنم و شروع این بخش از زندگی جدیدتون رو در سایت الهی استاد عباس منش تبریک میگم
با دیدن این قسمت از سفر کلی خواسته هم در وجود من شکل گرفت که من هم از خداوند خواستم که برای من اجابت بکنه….
اول از همه که من هم میخوام مثل شما آزادی و استقلال مالی و زمانی داشته باشم و حتی در سفر هم بتونم بیزینس خودم رو همراه خودم ببرم
چه الگویی بهتر از شما.
من هم میخوام تراک کمپری داشته باشم و با خانواده ام سفر کنم و تمام دریاچه های و دریا ها و اقیانوس های دنیا رو غواصی کنم
میخوام تمام تجهیزات غواصی ام رو همراه خودم با تراک کمپر ببرم .با برقی که تراک کمپر داره راحت سیلندرهای و شارژ میکنم و آماده غواصی بعدی و شگفتی بعدی میشم.
دوست دارم تو دریاچه های دور افتاده غواصی کنم
و تجربیاتم و با علاقه مندان به اشتراک بزارم
دوست دارم تو همون محیط آموزش های خودم و ضبط بکنم و به دست علاقه مندان برسونم
دوست دارم این تجربه رو……..
از امروز این تجربه رو به خودم بدهکارم و برای رسیدن بهش
بنام خالق زندگی
من و تو دیر زمانی است که خوب می دانیم
چشمه آرزو های من و تو جاری است
ابرهای دلمان پربارند
کوه های ذهن و اندیشه ما پا برجا
دشت های دلمان سبز و پر از چلچله ها
روز ما گرم و شب از قصه دیرین لبریز
من و تو می دانیم
زندگی در گذر است
همچو آواز قناری در باغ
من و تو می دانیم
زندگی آوازی است که به جان ها جاری است
زندگی نغمه سازی است که در دست نوازشگر ما است
زندگی لبخندی است که نشسته به لبان من و تو
زندگی یک رویا است که تو امروز به آن می نگری
زندگی یک بازی است که تو هر لحظه به آن می خندی
زندگی خواب خوش کودک احساس من است
زندگی بغض دل توست به هنگام سحر
زندگی قطره اشکی است فروریخته بر گونه تو
زندگی آن رازی است که نهفته است به چشم گل سرخ
زندگی حرف نگفته است که تو می شنوی
زندگی یک رویاست که به خوابش بینی
زندگی دست نوازشگر توست
زندگی دلهره و ترس درون دل توست
زندگی امیدی است که تو در نگاه من می جویی
زندگی عشق نهفته است به اندیشه تو
زندگی این همه است
من و تو می دانیم
زندگی یک سفر است
زندگی جاده و راهی است به آن سوی خیال
زندگی تصویری است که به آئینه دل می بینی
زندگی رویایی است که تو نادیده به آن می نگری
زندگی یک نفس است که تو با میل به جانت بکشی
زندگی منظره است، باران است
زندگی برف سپیدی است که بر روح تو بنشسته به شب
زندگی چرخش یک قاصدک است
زندگی یک رد پایی است که بر جاده خاکی فرو افتادست
زندگی بوی خوش نسترن است
بوی یاسی است که گل کرده به دیوار نگاه من و تو
زندگی خاطره است
زندگی دیروز است
زندگی امروز است
زندگی آن شعری است که عزیزی نوشته است برای من و تو
زندگی تابلو عکسی است به دیوار اتاق
زندگی خنده یک شاه پرک است بر گل ناز
زندگی رقص دل انگیز خطوط لب توست
زندگی یک حرف است، یک کلمه
زندگی شیرین است
زندگی تلخی نیست
تلخی زندگی ما همچو شهد شیرین است
من و تو می دانیم
زندگی آغازی است که به پایان راهی است
زندگی آمدن و بودن و جاری شدن است
زندگی رفتن خاموش به یک تنهایی است
من و تو می دانیم
زندگی آمدن است
زندگی بودن و جاری شدن است
زندگی رفتن و از بودن خود دور شدن است
زندگی شیرین است
زندگی نورانی است
زندگی هلهله و مستی و شور
زندگی این همه است
من و تو می دانیم
زندگی گرچه گهی زیبا نیست
یا که تلخ است و دگر گیرا نیست
رسم این قصه همین است و همه می دانیم
که نه پایدار غم است و نه که شاد می مانیم
زندگی شاد اگر هست و یا غمناک است
نغمه و ترانه و آواز است
بانگ نای باشد اگر یا که آواز قناری به دشت
زندگی زیبا است
من و تو می دانیم
اشک و لبخند همه زندگی است
ناله و آه و فغان زندگی است
آمدن زندگی است
بودن و ماندن و دیدن همه یک زندگی است
رفتن و نیست شدن زندگی است
این همه زندگی است
من و تو می دانیم
زندگی، زندگی است
سلام استاد عزبزم سلام مریم نازنینم
عکس بک گراند این فایل شبیه بهار ایران فروردین و اردیبهشت ایرانه
فصل عاشقانه ها.فصل رویاهای من.فصل زیبایها.فصل زندگی کردن وی تو کلورودا تابستونه از این همه نعمتهای خداوند که نامحدوده در هر فصل و جایی و این معجزات خداونده که در همه حال میتونه رخ بده و مخصوص یه چیز خاص یا فصل خاصی نیست
انگار مریم بانو تو به باغ پراز گل نشسته غرق رویاهای خودش
و چقدر دلنشین بود همچین صحنه ایه شگفت انگیزی
پ ن پ:
(ناگفته نمونه منم از این عکسها دارم ها)
مریم عزیزم تحسینت میکنم عشق من که در همه حال و همه جا در حال صلاتی
چه قشنگ صبح زود بیدار شدی و رفتی رو اون تخته سنگ وسط رودخانه نشستی از یه طرف صدای شگفت اور آب از یه طرف نشستن رو تخته سنگ از یه طرف دیدن اون همه درخت و زیبایهای اطراف و دبدن نعمتهای خداوند
این در نوع خودش محشره و شگفت انگیزه
من این تجربه رو دارم اما کلامی شکرگزاری کردم .حتی تو دریا پارسال دیدم یه دخترخانوم نشسته بود در همون حالت مدیتیشن انجام میداد چقدر تحسینش کردم و الانم شما رو تحسین میکنم شما بی نظیری
چقد استاد از این دیدن مریم عزیزو این صحنه نوشتن شکرگزاری مریم جان لذت برد و شروع به تعریف و تحسین مریم کردند
منم باشم با همچین صحنه ای روبه رو بشم ساعتها از شما تعریف میکنم عزیزم شما لیاقتشو داری چون یه خانوم مستقل و پایه هستی
الله اکبر دیدن این درختهای سربه فلک کشیده این جاده به این زیبایی این ابرهای زیبا و آسمان ابی رویاییه ینی رویاییه و هرچه نگاش کنی و توش راه بری خسته نمیشی
تحسینتون میکنم استادو مریم عزیزم که در همه جا به فکر سلامتیتون هستید و از این فضای زیبا و بکر برای پیاده روی استفاده میکنید درکناررهم و سیر نمیشید از دیدن صحنه های اینجا و پیاده روی در اون
خیلی جالب بود صبح که این فایلو دیدم و درمورد پیاده روی صحبت کردید و مریم جان گفتند که فکر میکردند که چون روز قبلش این همه به قول معروف کوهنودردی یا صخره نوردی میشه بگیم انجام دادند خیلی خسته باشندرو بدنشون درد کنه اما صبح پاشدند دیدند نه اتفاقا سرحال ترند و شاداب تر
چون شما عادت کردید به پیاده روی و تمام عضلات بدنتون قوی شده بخاطر این بوده که اعضای بدنتون گرفته نشده و تازه میگید این باعث میشه مفصلهای بدن بیشتر حرکت کنه و ورزیده بشه برعکس باور غلط عموم مردم که میگن نباید از مفصلها زیادکار کشیدو همین باعث میشه حرکت نکنند براش و هرموقع که دیر به دیر میرن پیاده روی کلی خسته میشن و گرفتگی عضلات پیش میاد .خود منم قبلا همین طور بودم انقد حرکت نمبکردم پیاده روزی یا ورزش و اگ گاهی انجام میدادم تمام عضلات بدنم تا یه هفته درد میکرد و باز ادامه نمیدادم روز از نو روزی ازنو
امروز یه کلیپ دیدم تو یوتیوب دقیقا یه خانومی بود که دنس کار مبکرد چقد قشنگ در مورد ازبین بردن چربیهای اضافه صحبت میکردو گفت هیچ چیزی به اندازه پیاده روی حالا بعضیها میدوند بهضیا نرمتر میدوند بعضیام پیاده روی ولی درکل حرکت دادن به بدن خیلی خوبه و اگ فقط یتی در بدترین حالت فقط روزی یه رب پیاده روی کنی حتی هفته دویا 3 بار باعث میشه تمام چربیهای اضافه بدنت در طی یک سال حدود 4 کیلو کم بشه اگ بیشتر باشه زماتش بیشتر میشه و این کلیپ هم هدایتی بود و همش میگفت که اینطور نباشه که بگی حالا یه رب انجام دادم دیکه نه در طی روز فعالیت نداشته باشم و برم بشینم و دراز بکشم تو خونه برعکس تو باید در تمام روز فهالیت داشته باشی هرنوع فعالتی تا پرانرژی و سرحال بشی و این خیلی برام درس داشت که پیاده روی باعث آزادشدن و بازشدن فکرو ذهن میشه و باعث میشه پرانرژی باشی در هر کاری
خدابا شکرت برای اگاهیهایی که امروز در مورد پیاده روی و سلامتی کسب کردم
خدایا شکرت برای وجود مریم بانو و استاد که امروز یه فایل پراگاهی در مورد سلامتی به اشتراک گذاشتن برامون
خدایا شکرت برای این گوشی ایفون که انقد تصاویر واقعی نشون میده
استاد تحسین میکنم این خانواده رو که با جیپ خودشون اومدن سفر تو این طبیعت بکر حتی حموم هم دارند این فضا بهشت واقعی بود الله اکبر
اقا این درس میده که از هرچیزی که داری شروع کن لازم نیست که کلی پول داشته باشی یا سرمایه که کاریو شروع کنی حاله این کار میتونه سفرکردن باشه حتی با پای پیاده و با یه کوله و فقط لذت ببری از سفرت از نعمتهای خدا
مهم اون حس و حال خوب هستش
که این حس و حال خوب =باعث اتفاقات قشنگ و خوب تو زندگیت میشه
چون وقتی حالت خوبه در حال زندکی میکنی در لحظه ای به فکر بعدش نیستی به فکر اینکه چکار کنی ذهنت درگیر بشه ارامشت به هم بخوره و هزاران تضاد دیگه
اتفاقا وقتی حالت خوبه و تو مسبر حرکت میکنی اگه هم تضادی پیش بیاد به راحتی اونها رو رحمت میدونی و میگی این مسیله اومده منو رشد بده بزرگ کنه و خوشحالم میشه و به راه حل درست هدایت میشه و هر اتفاقی هم برات بیفته بهترین اتفاقه بهش نگاه میکنی
این میتونه تو کسب و کارت باشه یا هرچیزی
چون حست خوبه اتفاق قشنگ برات میفته
به نقل قران
(زندگی عاقلانه در دنیا این است که انسان از امکاناتی که خداوند در اختیارش قرار داده، برای رسیدن به تکامل و سعادت دو جهان استفاده کند، نه آن‌که تمام همت و تلاش خویش را صرف دنیا کرده و از آخرت غافل بماند که در این صورت دچار خسران و ضرر بزرگ شده است)
که خداوند در قرآن در توصیف زندگی دنیا می‌فرماید:
«وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَهُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُون»؛[1] زندگى دنیا، چیزى جز بازى و سرگرمى نیست! و سراى آخرت، براى آنها که پرهیزکارند، بهتر است، آیا نمىاندیشید؟!
به قول سهراب چشمهارو باید شست جور دیگه باید نگاه کرد
زندگی همین لحظه اس
زندگی همین ثانیه هاست
خدایا شکرت برای ایم سد زیبا
زندگی صحنه زیبایی هنرمندیست(اینجا مثل یه نقاشی و کارت پستال زیباست و رویایی ایه)
خدایا شکرت برای این همه فراوانی این فایل و این سفر سراسر فراوانیه از همه چیزش
سپاسگزارم مریم جان برای این دعای قشنگی که درحق ما کردی و اون قاصدک به نیت ما فوت کردی
ازشما استادعزبزمم هم سپاسگزارم مطمینم این همه نعمت و ثروت و سلامتی و آرامش به زندگی خودتون برمیگرده
چون این بخشندگی خداونده این رحمانیت خداونده که هرکار خیری انجام بدی خداوند هزار برابرشو به شما برمیگردونه
به قول قران هرخیری از جانب خداونده هر شری هم از جانب خودتونه
این زیبایی خداوند خدایا صدهزار مرتبه شکرت
استاد سپاسگزارم ازت که این اطلاعات در اختیار ما قرار میدی
که این بیورا اینجا سد درست کردند باعث شده درخت در اطراف آب رشد نکنه و بجز درختهای مخصوصو باعث شده کل این دشت زیر آب بره و اونجا زندگی میکنن که باعث شده درخت اونجا رشد نکنه
زمین خدا پهناوره خدابا صدهزار مرتبه شکرت
چقدر فراوانی هست
سپاسگزارم از شما استاد عزیزو مریم جان که این زیبایها رو با ما به اشتراک میزاری
بریم به سمت شهر سیلورتن کلورادا
سفرتون به سلامت استاد عزیزم
در پناه الله یکتا باشید
بنام خداوند سمیع و بصیر
سلام و دورود فراوان
بر خواهرم گرامی ام
امیدوارم حالتون عالی و متعالی باشه.
ودر کنار خانواده بهترین ها رو تجربه کنی .
خدایا شکرت ”
خدایا ممنونم ازت ”
خداوند رو هزاران بار شکر
چقدر سپاسگزار ی بهم حال خوب میده،
چقدر فرکانسش خوبه،
الهی شکر بابت دوستان خوبم،
خدایا شکرت که نعمت های بیکرانت رو وارد زندگیم کردی؟
بازم ازت ممنونم آزاده ی نازنینم که نوشتی ”
ایول داری تو دختر ”
چقدر خوب نوشتی ”
ماهم از خداوند سپاسگزارم
برای وجودت،
مرسی بابت کامنت قبلی
منم برات نوشتم.
با تمام مداد رنگی های دنیا
به هر زبانی ”
که بدانی ”
یا ندانی”
خالی از تشبیه و استعاره
و ایهام ”
تنها یک جمله خواهم نوشت ”
دوست دارم و عاشقتم
چون خودش زرنگه
وجودش قشنگه
قلبش یک رنگه
تحسین میکنم برای تعهدت.
برات بهترین
بهترینها رو از خداوند متعال خواهانم.
باور کن کامنت تو رو میخونم نمی تونم برات ننویسم. احساس میکنم حقته، و لایقت داری برات بنویسم ”
ادامه بده.
جاده های موفقیت
منتظرته دختر ،
خیلی خوب داری پیش میری ؟
منتظر نتایج خوبت هستم .
برامون بازم بنویس.
مواظب خودت باش.
خواهر دوست داشتنی خودم .آزاده ی قشنگ
سلام به سید عزیز
(دی وتم امرو نوشم مهندس فره وتم رودار موین)
منم امیدوارم شما هر جایی هستی حالت خوب خوب باشه و غرق لذت باشی عزیزم
منم خیلی دوست دارم
شما قلب بزرگی داره به همه چی عشق میورزی
بدون چشم داشت به همه کامنت میزاری در جوابشون
و همه رو تحسین میکنی
خیلی دل پاک و مهربان و خدایی داری و بسیار بزرگ و مهربان و با محبت هستی(کمه باده قلت کم)
الان فک کن تو ورزشگاه آزادی یا تو سراب درربند یا ابشار بیشه تشویقت کردم برو دو پشتک بزن
سپاسگزارم که برام نوشتی
لطف داری به من
هرچی از خدا میخای بهت بده
زندگی آمدن است
زندگی بودن و جاری شدن است
به به چه بیتی؛ بهبه چه شعری!
سلام سلااام بروی ماه آزاده عزیز
کامنت قشنگت امروز بدستم رسید و جوابشو دادم که ان شاالله در زمان و مکان مناسب بدستت میرسه ولی این کامنت زودتر میرسه احتمالا و چون اون یکی رو کردی حرفیدم اینجا رو فارسی میگم تعادل حفظ بشه. اول از همه این جمله ای که نوشتی رو برامون ترجمه کن روشن شیم:
پ ن پ:
(ناگفته نمونه منم از این عکسها دارم ها)
آقا این پی نوشته یا پَ نه په! خخخ والا . بعدشم بگم منم ازین عکسا دارم قشنگترشم دارم ! غرق گلهای شقایق
تو کامنت آقا جواد بایرامی خوندم که این ماه تولدتونه! نمی دونم چندم تولدتونه ولی تولدتون مبارک باشه به امید خدا امسال سالی پر خیر و برکت و ثروت و سعادت و خوشبختی باشه و هر آنچه در دل داری خداوند برایتان اجابت کند و به آرزوی دلتون برسید.در پناه خداوند باشی دوست عزیز.یا حق
سلام به برای عزیزو خوش قلبم
اندازه دنیا دوست دارم
هردو کامنتت امروز به دستم رسید و بسیار سپاسگزارم که برام کامنت نوشتی.به قول سمانه وقتی نقطه ابی پروفایل میبینم کلی ذوق و خوشحالی که خدا محبتشو بهم نشون داد
اول بگم کلی کامنتهاتو در جواب بقیه خوندم نکات مهمشو مینویسم زیر کامنت خودت که بخونی(حالا چرا اونجا چون اینجا میخام یه چیری برات بگم از وجود خدا)
دوم بگم من اون پ ن پ رو برای خنده نوشتم نمیدونم کدومش درسته اما من میگم پ ن پ و خوشحالم شمام مثل خودم خوش ذوقی از این عکسهای خوشگل داری.گفتی گل شقایق تازه میدونی کودک درون شیطون من گفت عه حسودیم شد منم دشت شقایق پیدا کردم عکس میندازم که بعدا ببینی
وای یاد یه چشت کفتم وتم بیل کوردی بنویسم
آیل بیمن و ای گل شقایق موتیمن گل سگ ینی ایجور وتوینه ایمه اسم ای گله گل سگه نیزانم و چه دلیلی ولی یه وتن تا بعدا فهمیم یه گل شقایقه
برم سر اصل مطلب
وقتی برام نوشتی تولدت مبارک و به من لطف داشتی
یه لحظه هنگ کردم خدایا من کامنتی برای اقای بایرامی ننوشتم که تولدمه.یادمم نبود چی گفتم رفتم کامنت اقای بایرامی اوردم دیدم من تولد اقای بیرامی تبریک گفته بود
ولی قسمت جالب ماجراش اینه
امروز تولد همون دوستم که همشهری شماست بود.ما چون طبق هرسال عادت داشتیم شب تولدمون ینی همون ساعت 12 شب تبریک میگفتیم حتی اگ کات بودیم
اما چون من دیگه تصمیم برای خودم قطعیه و نمیخاستم برگردم مثل گذشته رفتار کنم و از طرفی هم مطمین بودم ایشون به فکر من بوده که تولدشو تبریک بگم اما من نگفتم.همون ساعت 12 شد ینی 4 صفر عاشقی به قول معروف من دستمو گذاشتم رو قلبم همین که شروع کردم باهاش از طریق قلبم صحبت کردند یه دفه اشکم سرایزیر شد و هی بهش گفتم تولدت مبارک میدونم منتظر من بودی اما من دیگه مثل گذشته نیستم و رفتم پی رسالتم امیدوارم از من ناراحت نشی و به تمام چیزایی که میخای برسی دوست دارم وقتی ببینمت موفق شده باشیو همون لحظه کادوی تولدتو بهت بدم.گفتم اگ منو تو هم مدار هم باشیم به راحتی همه چی درست میشه اگه نباشه بازم بهترینها نصیب هردومون میشه
یه لحظه پا شدم رفتم تو حیاط نشستم رو زمین و با خدا حرف زدن یه دفه یاد خاطرات بینمون افتادم و همون لحظه یه بادی وزید و گفتم ببین عزیزم این باد نشونه خدا بود همین که داشتم اینو میگفتم یه دفعه سرمو که بلند کردم چشم افتاد به ماه کامل انقد اون لحظه حالم دگرگون شد و فقط گفتم ببین عشق من این ماه و خدا این باد شاهد روزاهای قشنگ منو تو بودند شاهد این پیام تبریک من به تو هستند از طریق قلبم و مطمینم پیام من از طریق قلبم به تو رسبده.تازه اون لحظه رفتم جلو آیینه دیدم عه با چشمهای اشکی هم چه خوشگلم کلی خودمو ناخوداگاه تحسین کردم (خخخ همین الانم که اینو گفتم اشک تو چشمم جمع شد)خنده و گریه قاطی شد
حالا اشکمو پاک کردم الان که بقیشو بگم دیگه ادم احساساتی میشه.خخخ
بعدش اومدم خوابیدم هی دوست داشتم الان یه پبامی از طرف اون دریافت کنم که بگه امشب دلم خواست بهم تبریک کلامی بگی و منم جوابشو ندم چرا این حسو داشتم الله اعلم.خوابم نبرد تا نزدیک 1 دیدم 5 دقیقه به 1 یه شماره ای بهم زنگ زدگفتم الله اکبر این وقته شب این کیه زنگ میزنه هرچند جواب ندادم اما یه لحظه گفتم شاید اون باشه از طربق یه خط پدری کسیش زنگ زده
چون قبلش من دوست داشتم این اتفاق بیفته حالا دیگه گفتم ولش و برام خیلی جالب بود این ماجرا
صبح که ببدار شدم دیدم از شما کامنت داشتم تو کامنتم تولدمو تبریک گفتی گفتم خدایا من که تولدم بهمنه و چیزی هم به اقای بایرامی نگفتم یادم افتاد که دیشب من از طریق قلبم تولد دوستمو تبریک گفتم و الان خدا از طریق دستانش
اونم کی؟کسی که همشهری ایشونه به من پیام تبریک رو برگشت داد
دقیقا این فکر و حس و داشتم نمیدونم تا چه حد درسته اما من بهش اعتماد کردم
چرا دقیقا زمانی که من با قلبم تبربک گفتم خدا از طربق دستانش که همشهری ایشونه تبریک و برگشت داد بهم و این نشان از وجودخدا توی زتدگیمه.که هواسش بهم هست وقتی عشق میورزی حالا چه از طربق قلبت یا زبانی من همونو بهت بر میگردونم.مصداق این‌جمله که کار خیری انجام بدی ده برابرشو بهت میدم
و یه اتفاق دیگه ای هم که افتاد.داداشم چون صبحها سرکاره هرموقع بخاد با ما تماس بگیره شبا تماس میگیره
امروز دقیقا بامن تماس گرفت از سرکار کفت آزاده برات یه مقدار پول میریزم حسابت
ینی روزی غیر حساب و چقدر خوشحال شدم اون لحظه فقط سپاسگزاری هم از خدا هم داداشم کردم
و یه لحظه اومد تو فکرم دیشب با گفتگویی که باخودم و اون اقا از طریق قلبم داشتم گفتم امیدوارم زمانی ببینمت که موفق شده باشی و تو زندگیت به خواسته هات رسیده باشی و بهت بگم من از طریق قلبم بهت تبریک گفتم و حتی گفتم کادو تولدت بهت میدم وقتی تورو با موفقیتت ببینم
که امروز من از طریق داداشم دست خدا کادو بهم داد
یه جورایی هم پیام تبریک هم کادو به خودم برگشت
و گفتم ای ولا ازاده امروز سراسر وجود خدا شدی ها
عشقم و خیلی خوشحال شدم از این اتفاق
گفتم برات تعریف کنم هرچیزی تو دنیا اتفاقی نیست
خدایا شکرت
سپاسگزارم که اون کامنتمم جواب دادی و به دستم رسید واز دیدن زیبایهای سراب دستجرده لذت بردی.شما عزیزدل من هستید داداش که انقد به من لطف و محبت داری .انشالله حتما در زمان و مکان متاسب همو ببینیم
ومطمینم که میای برای سراب و بهت خوش میگذره و لحظات و خاطرات زیبا رو هیچ وقت فراموش نمیکنی
سلام منو به خانوم و شینای عزیزت برسون
در پناه الله یکتا باشی
سلام آزاده عزیزم….همین الان داشتم جواب اون کامنتی که زیر دیدگاه خودم نوشتی رو میدادم… بلافاصله اومدم و ادامشو اینجا خوندم.. عزیزدلم
از دیدگاه پر از عشق و آگاهی و تحسینی که نوشتین لذت بردم..
بگذار بگویم که احساس نزدیکی خیلی زیادی به شما دارم نازارم…
خیلی دوستت دارم…
آزاده جان میدونی چیه ، هرچی جلوتر میرم …هرچی خودمو بیشتر به جریان هدایت میسپرم نشانه ها بیشتر برام قابل لمس تر میشن …به الله قسم!!!!
نمونه های که از نشانه ها و هدایت الله یکتا دیدم برای سمانه نازنینم نوشتم …
چیزی که از تبریک و کادو و پیام تبریک آقای زرگوشی و پولی که داداشتون به حسابتون زدن ..گفتین..
مطمعنم اصلا اتفاقی نمیتونه باشه….
عزیزدلم…
اتفاقات مشابه زیادی اینجوری برام افتاده که قطعا نمیتونه تصادفی باشه….
آزاده عزیزم از ماه گفتی .…اومدم نیم ساعت پیاده روی کردم الان …
وای قرص ماه چقدر زیباست….
خدای من چطوری ممکنه چیزی که از خودش نور نداره
بتونه بازتاب نور خورشید رو اینقدر قشنگ جلوه بده…اصلا چطور ممکنه این پدیده..
سبحان الله
خدای من چقدر زیباست این ماه….
تمام مدت مسیر باهاش حرف زدم و شما بیادم اومدی و خطاب به ماه گفتم ای ماه تو آزاده ای….
تو منی..
تو خدایی …..
همینقدر زیبا
همینقدر با عظمت….
آزاده عزیزم من هم میگم با چشمای پف کرده حتی خیلی بیشتر زیبا هستی…
عزیزدلم میدونی احساس میکنم هنوز دوستش داری، هنوز منتظری …هنوز وابسته ای!!!!
وابسته تماسش….دیده شدن …
شاید هم اشتباه میکنم…
اما خب اگر هم اینجور باشه .. اصلا عجیب نیست….
من ، شما ، همه داریم روند تکاملی خودمون رو طی میکنیم…
احساسات قشنگت رو میبوسم …قلب لطیفت رو…
از خدای بزرگ برات عشقی به وسعت وجود بزرگت آرزو مندم…
دوستت دارم
همچو ماه بدرخشی
سلام عزیزدلم
چقدر کامنت به دلم نشست حس کردم خدا پیشمه که داره باهام حرف میزنه.خیلی دوست دارم عزیزدلم
از توصیف ماه زیبا گفتی واقعا چه میشه ماهی به این کوچکی تو اسمون این همه نور و درخشندگی داره
اینا فقط کار خدا میتونه باشه نازارم
درمورد دوست داشتن.منو اون اقا اصلا رابطمون میگم خیلی قشنگ بود و همو خیلی دوست داشتیم
باور کن فرزانه جان تمام دوست و فامیل اون اقا فقط آرزشون بود که یه دختری مثل من نصیبشون بشه بخدا قسم
میگم اون اقا خیلی خوب بود .اما خب شرایطش اوکی نبود
اینکه هنوز هم اون هم من همو دوست داریم یه چیز طبیعیه چون ما 4یا5 ساله باهم بودیم و من هنوز که هنوز فقط خوبیهاشو میگم مثل استاد که همیشه خوبی همسر قبلیشو میگه و هنوزم دوستش داره دقیقا منم همین حس و دارم.اینم بگم من نمیدونم استاد ناخوادکاه از اولم خوبیهاشو گفنه یا ن
ولی من ناخوادگاه تمام خوبیهاش یادمه اصلا بدیش یادم نیست اصلا نمیدونم بدی کرده یا نه انقد که خوبیهاش تو ذهنمه
اینکه بهش وابسته هستم نمیدونم ولی من فقط اینو میگم اگ من تغیبر کلی تغییری که شخصیتم باشه دیگه اون همدار من باشه تغییر میکنه نباشه بهتر از اون میاد
من خبریم ندارم انچنانی که اون تغییر کرده حتی یه ذره یا ن ولی من کاری به اون نداره من سمت خودمو انجام میدم
اتفافا الان میگم من کسی میخام تمام این خصوصیاتی ک میخام داشته باشه نه چن تاشو.یه پکیج کامل باشه(خصوصیاتی که خودم نوشتم)و دارم سعی خودمو میکنم ک شبیه اون خصوصبات باشم حالا چه این افا باشه چه شخص دیگه فرق نداره من کار خودمو انجام میدم
دیگه کی باشه خدا میدونه و قطعا کسبه که هم مدار منه اون همسر الهیم
باور کن اگه قبلا بود همش منتظر بودم به من زنگ بزنه یا منتطر بودم حتما تولدشو تبریک بگم یا بگه حتی اگه کات بودیم
اما بخدا قسم این بار اصلا اینطور نبودم رهای رها بودم .ینی الانم پیام یا زنگ بزنه من اصلا جوابشو نمیدم چند بارم این کار و انجام داده من جوابشو ندادم ولی قبلا همش من منتظر بودم همش من خودمو میکشتم که اون زنگ یا پیامی بده
الان برعکسشه
ولی بازم سپاسگزارم ازت عشقم که به هم گفتی ونکات مهم یاداوری کردی حتما سعی خودمو میکنم بیشتر عمل کنم به اگاهیها
اینم بگم‌همین الان ایشون بره ازدواج کنه بخدا قسم ناراحت نمیشم مبگم من لیاقتم بالاتره وکسی میاد لیاقتش بالا باشه
بازم خیلی دوست دارم
باور کن منم مثل شمام هرجه قدر جلوتر میرم نشانه ها رو بیشتر میبرم و هدایت خدا تو زندگیم
بازم سپاسگزارم ازت عزیزدلم
انشالله هدایت خدا همیشه تو زندگیت و همراهت باشه عزیز دلم
سلام و درود بر آزاده عزیز و خوشکه نازارم
شاید حرفایی که گفتی و ماجراهایی که تعریف کردی برای عامه مردم تخیل باشه! ولی برای ما که با قوانین آشنا هستیم واقعیتش اینقد بدیهی و واقعی بود که اصلا تعجب نکردم و فقط قوانین رو با اتفاقاتت مرور کردم و لذت بردم و باورهام تقویت شد. دوست داشتم با زبان زیبای کردی برات بنویسم که شیرینی و ارتباط بهتری در انتقال مفاهیم و واژه ها داره ولی این کار و نکردم چون دوست دارم کسانی که این کامنت رو میخونند درسی از قوانین بگیرند و مروری باشه به قوانین و باورپذیر تر بشه برای ذهن چموشمون.
از همان لحظه که دیدم هر دو کامنت یک جا تائید شدن به ذهنم گفتم اسرار ازل را نه تو دانی و نه من و نمی دانستم یه عزیز دل خداوندی یه فرشته بهشتی ای وقتی از خدایش درخواست کند ناشدنی ها برایش شدنی می شود. و کامنتی که طبق روال سایت 4 روز تا تائیدش طول می کشید در همان روز در خونش میاد و با عشق تقدیمش می شود. پس با ذهنمون وقایع رو پیش بینی نکنیم.
واقعیتش وقتی کامنت آقا جواد و خوندم تعجب کردم چجور این همه تولد تو یک ماه داریم و چون کامنت اول رو فرستاده بودم همونجا بهت تبریک گفتم و میدونستم خواهی دید ولی بعدش خداوند به دلم انداخت که نه باید زیر همین پست کامنتتو بنویسی و منم گفتم چشم. و حالا برایم واضح شد که در پشت پرده خبریست…
تولد شینای منم بهمن ماه است 28 بهمن و بازم پیشاپیش بهتون تبریک میگم و احساس خوب منتقل کردن عین عبادته! و اگه بقیه عزیزانی که بهشون تبریک گفتم هم تولدشون وقت دیگه ای باشه بازم ملالی نیست.
وقتی حکایت و اتفاقات دیشبو تعریف کردی چشمام خیس شد و فقط تحسینتون کردم و دقیقآ احساس کردم چقدر رشد کردین و چه دل بزرگی دارین. مطمئنم این قلب پاک و این نیت خیر و این احساس خوب موجب سعادت دنیا و آخرتت خواهد شد. چقدر این رابطه شما متفاوت از تمام روابطیه که تا حالا دیدم و شنیدم! و واقعآ از ته دلم بزرگیتون رو تحسین میکنم و به افتخارت یک کف مرتب برات میزنم. مطمئنم وقتی دارید اینگونه به قوانین عمل می کنید هدایت خواهید شد به بهترین خواسته های دلت و خداوند آنها را در زندگیت قرار خواهد داد و این وعده بدون خلف خداوند است.
به لطف دوره کشف قوانین خداوند در من نیرویی قرار داده و در وجودم چنان قدرتی احساس می کنم که برایم واضح شده فرکانس هر چیزی رو بفرستم بدستش می آورم بعنوان مثال صبح نوشته بودم امروز یه کامنت از آزاده میخوام در واقع خدا گفت اینو بنویسم و اون کامنتت رسید که با کردی نصف شب نوشته بودی یا هفته گذشته نوشتم این کامنتم جز سه تای اول بشه و شد و فرکانس هر چیزی رو میفرستم رد پای فرکانسمو به عینه میبینم و همین کامنت تولد تو هم تائیدی بود بر اینکه فرکانس ها چطور دارند عمل می کنند و من قدرت فرکانس هایی که کد نویسی میکنم و به عینه میبینم! و هی باورهام قویتر میشه و متوجه میشم بازی دنیا از چه قراره!
میخوام اینو بهت بگم که شک نکن تمام چیزایی که گفتی و فرکانس هایی که فرستادی و دریافت کردی دقیقآ در تائید فرکانس هایت بوده و این اتفاقات رو جهان به بهترین نحو و از راهی که فکرشم نمی کردی برات انجام داده و ایمانت را قویتر کن که دقیق کد نویسی کردی و درست زدی تو خال!
آزاده جان این اتفاقات و اتفاقی ندون و بارها با خودت مرورشان کن مطمئنم معجزات دیگه ای را بیاد خواهی آورد و خداوند حقایق و واقعیت های دیگه ای رو برایت آشکار خواهد نمود چون فرکانست بالا و بالاتر خواهد رفت. و آنرا جایی بنویس و هر چند وقت یکبار آنرا بخودت یادآوری کن که تو خودت خالق زندگیت هستید و هر فرکانسی که میفرستید کار خودش را دقیق انجام خواهد داد و به قول معروف مولای درزش نمیره.
یه چیزی هم بعنوان حسن ختام بهت بگم و آن اینکه همین که تونستید این ارتباط رو بین اتفاقات و فرکانس هات پیدا کنی به نظرم به سر منزل مقصود رسیده ای و کافیه همینجور رد فرکانس هاتو در زندگیت ببینی و با یادآوریش به خودت تقویت و قویترش کنی آنوقته که میبینی دنیات چیزی جز فرکانس هایت نیست!
بهتون تبریک میگم و خیلی خوشحالم از این رشد و درک و ارتباطتون با خداوند. مطمئنم خبرهای خوبی ازت خواهم شنید. بدرخشی دوست عزیز.یا حق
سلام دوباره به برای عزیزم
منم دوست داشتم کردی بنویسم اما گفتم بزار بقیه دوستان هم ببینید که رد پایی هم برای خودم بشه هم باورهای بقیه قوی تر بشه
این تحسین کردنت نشان از قلب بزرگت داره
سپاسگزارم که خیلی قشنگ قانونو برام باززکردی و فرکانسها رو و اینکه ما خالق زندکیمون هستیم
وقتی گفتی خالق زندگیمون هستیم حسم گفت اینو هم برات بنویسم
گفتم دیشب حسم گفت یا منتطر بودم اون دوستم خودش بهم پیام بده که بگه منتطرت بودم و من جوابشو ندم چرا اینو حسم گفت خدا خودش داند
به قول شما
گفتم اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
بدون اینکه به فکر باشم امشب پسردایی ایشون (این پسردایش باعث اشنایی ما شد)تماس گرفت اومدم جواب ندم اما حسم گفت جواب بده
بهش گفتم جرا زنگ زدی مگه نگفتم زنگ نزن گفتش چرا پبام تبریک بهش ندادی تولدش بوده
حداقل یه پیامی میدادی
گفتم چرا بدم اگ من پیام میدادم میشدم همون ازاده قبلی
گفت ن حداقل میگفتی حدس زدم اقا پیششه گفتم ببین من بهش گفتم یا دیکه سراغ من نیاد یا وقتی اومد با مادر و خانواده اش ببادوگرنه از ازاده خبری نیست تازه اون وقت من بایدتعیین کنم میخامش یا ن
گفت نامرد حداقل میگفتی گفتم بابا من از قلبم بهش تبریک گفتم گفت عه پس بفکرشی دیگه من ادامه ندم که بحث نکنم فقط گفتم اگ اون بخاد تعییر کنه میکنه ن برای من برای زندکیش
گفتش مبدونم ازش دلخوری گفتم بخدا من دلخور نیستم من درکنارش رشد کردم سپاسگزارم بخاطر وجودش تو زندکیم
و من مقصر بودم که کشس دادم ن اون
همون لحظه کلی ازم تعریف کرد گفت من همیشه میگم تو بهترینی بخدا هیچ کس مثل تو نیست بازم باوجود این تعریفش میکنی و ازش دلخور نیستی گفتم واقعیتو گفتم (خدایی اینا همه منو خیلی دوست داشتند و همیشه ام تعریف میکردند ن فقط روبرو پشت سرم هم)
بعدش زود قط کردم
اومدم تو حیاط ناخوداگاه چشم افتاد به ماه
گفتم بیین خدایا باز هم امشب ماه کامله این دوشبه من این اتفاق میبینم پس این شانسی نیست مطمینم نشون از اتفاقات قشنگ داره چه برای من چه ایشون و تغییرات بزرگ تو راهه و تو و ماه شاهد این اتفاق قشنگه هستید
همون لحظه هم دعای خیر براش کردم(البته باز اشکم دمم مشکم بود )
چون گفتم خدا ببین خواستم این اتفاق بیفته که اون به من زنگ بزنه و پی گیر بشه تولدمو تبربک نگفتی و دوست داشتم بدی و الان این اتفاق از طریق دستانت افتاد
(خبرامد رهرو ما اینک در منزل است)
و خالق بودن زندگیمو بیشتر فهمیدم
خیلی حسم خوب شد خداراشکر
در مورد تولد هم من 5 بهمنم .شینای عزبزم ببوس و تولدشو پیشاپیش تبریک میگم
در پناه خدا باشید
یا حق
به نام خدای مهربان
سلام به خانواده ی بهشتیم
درختانی کوچک در کنار سنگ های بزرگ و متفاوت با آبی روان و صدایی دل نشین با فیلمبرداری از بانوی قصه که شکر گذاری دیگری را برای آغاز یک روز فوق العاده به اتمام رساندند…
خدایا صد هزار مرتبه بابت این زیبایی ها این مناظر لطیف و آرامبخش این حس وحال خوب این طبیعت این لحظه و این مکان این سایت این بهشت واین فرکانسی که فقط خودت میدونی چه اتفاقات خوبی برایم به وجود می‌آید شکر گذارم .
با نفس عمیق و توجه به این نفس متوجه میشم که در حال حاظر هستم و باید به الان توجه کنم به خاطر همین هر زمانی که به گذشته فکر میکنم و از آینده ترسی دارم نفسی عمیق میکشم و احساس میکنم در دامان خداوند پناه داده میشوم و دستش را بر سرم میکشد و می‌گوید فرزندم همه چیز درست میشود فقط به من اعتماد داشته باش .
با تک تک سلول های وجودم و ذرات عمیق نفسم از شما استاد و مریم عزیزم سپاسگذارم که چنین لحظه ای را در وجودمان پدیدار میکنید این لحظات تنها به وسیله ی تمرکز بر حال حاظر به وجود میاد و تنها با ایمان و اعتماد به رب به قلبمان الهام میشود .
شکر گذار خالق بزرگم هستم که فارغ از هر آنچه که در حال حاظر در زندگیم هست حس و حال خوب این لحظه ام خوب و عالیست.
شکر گذار خداوند بزرگم که شاگرد مکتب توحیدی ابراهیم زمانه و این سایت بهشتیم که نشان میدهد من هم میتوانم این گونه باشم .
شکر گذار خداوند بزرگ هستم که خالق بودن را در درونم لمس میکنم و هر زمانی که نجواهای ذهنم به وجود میاد تنها با یک نفس عمیق همه را در هم می‌شکنم و میگم که این منم که می‌سازم و خلق میکنم .
خدای خوبم ازت میخوام که ایمانم را قویتر کنی قلبم را محکم‌تر کنی و منطقم را دقیقتر کنی و همیشه هادی وهدایتگرم باشی و یادم بندازی که ازت برای لحظه ی حالم هدایت بخوام .
این مطالب در ثانیه ی 38 پس از اینکه مریم عزیز دل نوشته ی خود را برای رب مهربان فرستاد من هم دوس داشتم این دل نوشته را قبل از دیدن این قسمت بنویسم و در این ثانیه ی 38 که تصویر رویایی است و واقعا دوستان هنرمند میتونن بارها از این تصاویر استفاده کنند و ثروت بسازند چراکه این تصاویر باهم زمانی و هم مکانی و هدایت به وجود آمده و شگفت انگیز و بی نظیر است شگفت انگیز و بی نظیر .
بریم سراغ ادامه ی داستان…
خیلی جالب زمانی که برای ادامه داستان پلی کردم استاد گفتند واقعا این تجربه را چقدر میشه قیمت گذاشت ؟؟؟خب دیگه چی میشه گفت وقتی که میدونی در زمان ومکان مناسب هستی وقتی این هم زمانی به وجود میاد و تاییدی بر این حس و حالت میشود همین یک منطقی بزرگ برای نجوای ذهن است و این لحظه را در معجزاتم یادداشت میکنم تا همیشه بخوانم و ایمانم قویتر شود و منطقم قدرتمندتر شود ووسعتم بیشتر شود و حس و حالم خوبتر شود و فرکانسی که بااین حس وحال خوب میفتد اتفاقات بهتری را برایم به وجود آورد و کن فیکون کنم هر آنچه را که میخواهم با صبر وتکامل .
پیاده روی در دل این طبیعت و تجربه ای که مریم بانو گفتند نشانه ای است که منم پیاده روی هایم را هر روز ادامه بدم به دل طبیعت برم و واسه کشف زیبای ها و به دست آوردن سلامتی بیشتر اقدام
کنم.
نشانه ها و حسم میگه که به زودی دوره ی قانون سلامتی را خرید میکنم هرچند در حال حاظر شیوه ی زندگیم تقریبا به طریق همین دورست چراکه به دلیل علاقه و کنجکاوی ها در شغلم که عاشقش هستم با دیدن توضیحات این دوره و نتیجه دوستان و الهاماتی که دریافت کردم بیس اصلی دوره را دریافت کردم اما واقعا فهمیدن آگاهی ها و درک بهتر جسم از زبان استاد هم به علاقم خیلی کمک میکنه و هم به آگاهای هایم وسعت بیشتری میدهد بنابراین درزمان ومکان مناسب این دوره را تهیه میکنم که حسم میگه با همزمانی و اقامت در یک طبیعت بهش میرسم.
مطلب خوبی که مریم عزیز در مورد حرکت کردن و سلامت بیشتر جسم گفتند ،زمانی که بدن درد وجوددارد با تحرک گردش خون به راحتی جریان پیدا میکند و باعث میشه خونرسانی بهتر به اون نقاط برسد و در مجموع بدن گرم میشه و حس دردرقطع میشه ،امام زمانی که بدن ساکن بودن را ترجیح میده خونرسانی لازم صورت نمیگیره مثلا در افراد پیر میبینیم که بیشتر درد مفاصل وجود دارد و علتش خون رسانی ناکافی و سردی جمع شده در بدن است همچنان این افراد بیشتر از نمک استفاده میکنند که به خاطر سردی بدنشون که پیشنهاد میکنم از نمک کوه استفاده کنید ،مخصوصا صورتی و هیمالیا .
این سدی که سگ آبی درست کرد مطمئنا با مهندسی خاصی انجام شده تعقل کردن در ساختار فیزیکی و حرکتی هر حیوان بیشتر ما را به عظمت خداوند میرساند ناشناخته های زیادی در پیرامونمون وجود دارد پیشنهاد میکنم حتما مستند فراتر از طبیعت را ببینید قول میدم هر ثانیه حیرت زده میشوید از این سیستمی که خداوند در درون هر حیوان درست کرده و توانا بودن انسان برایمان منطقی تر میشود که چقدر دقیق این سیستم ها را به نمایش میگذارن در آخر مستند میگه آیا هنوز فکر میکنین که طبیعت را می‌شناسین و من هربار میگم نه بابا هنوز هیچی نمیدونم…
کل آرزوها و خواسته هایی که لااقل تو این قسمت داشتم با فوت تحسین برانگیز مریم بانو بر پیکر این قاصدک زیبا به حقیقت پیوست.الهی شکر
دیروز با خودم داشتم فکر میکرد راجع به این سفرنامه و یه سوالی از شما استاد عزیزم داشتم به خدا گفتم یادم بنداز که بپرسم و عجب جایی بهم گفت ،
شما یک مسیر طولانی را دریک طبیعت ناشناخته با درختهای زیاد وانبوه و زمینهای متفاوت پیاده روی میکنید چطورمسیر برگشت را پیدا میکنید؟؟؟
آیا بازهم هدایتی کار میکنید ؟؟؟
آیا از جی پی اس و یا الگوی خاصی استفاده میکنید ؟؟.
سپاس گذار میشم استاد عزیز در یکی از سفرهای جواب بدین
غریزه ی هر حیوانی در نوع خودش تحسین برانگیز مثلا آهو ها زمانی که یک شکارچی و یا حیوان درنده ی بهشون حمله میکند تا کمتر از 20 دقیقه غریزه ی خطر را حس میکنند و دوباره همه چی براشون عادی میشه
خدایا شکر بابت این طبیعت و منظره های شگفت انگیز
با شوق منتظر قسمت بعدی هستم .
بنام خداوند بخشنده ومهربان
روز زیبای دیگری را با این سفر شگفت انگیز با نامت ای بخشاینده ترین آغاز میکنیم
با تمرکز بر زیباییها
باتمرکز بر خوبی‌ها
باتمرکز بر روابط فوق‌العاده
باتمرکز برنعمتهای الهی وفراوانی
سلام به استاد عزیزوبانو شایسته گرامی ودوستان توحیدی وثروتمندم در این مکان الهی
بنر فایل که از همان ابتدا یه حال خوب ویه احساس فوق‌العاده به همراه داره وحکایت از یک فایل دیگه پر از زیبایی ونعمت وفروانی است
آن بانوی زیبا نشسته در چمنها بنده توحیدی خدا که آرامش وجودیش رو نثار این گلها وچمن ها میکنه وهمراه رقص آنهابه حمد وثنای خداوند می پردازد
اول همه شروع یک روز زیبا با سپاسگزاری در یک محیط فوق العاده ورویایی
رودخانه ای با سنگهای عظیم وجوش وخروش آب وترکیب آن با این هوای جادویی واین طبیعت زیبا
احسنت مریم جان چه جای باصفایی را برای سپاسگزاری انتخاب کردی یه مراقبه به تمام معنا با معبود خود وآهنگ این مراقبه صدای شرشر آب چقدر رویایی وچقدر انرژی بخش است
دیشب فایل زندگی در بهشت قسمت 3 را نگاه میکردم که استاد تصمیم گرفتند لامپهای LED را
اطراف سقف مثلثی کلبه نصب کنند وبعد منصرف شدند چون یه قسمت سقف که مجاور دریاچه بود جایی نداشت که بوسیله آن بشه لامپها را آن قسمت نصب کرد ودرهمین حین مریم جان گفتند منکه به هیچ وجه آن بالا نمیرم واستاد جان هم گفتند من نمیدونم از عهده این کار بر میام یانه همان لحظه فایل سفر به دور آمریکا قسمت 202 آمد به خاطرم
4 ساعت پی‌پیادروی در مسیر کوهستانی وسنگلاخ وسربالایی وسراشیبی چقدر تفاوت چقدر رشد وهمان موقعه چقدر شما دو استاد عزیزم را تحسین کردم که آنقدر آرام ومستمر روی خودتون کار کردید که تغییرات به این بزرگی را به همراه داشته یادمه تو یکی از فایلهای سفر به دور آمریکا سری قبل از یه تنه درخت که بعنوان پل بود وسربالایی وشیب تندی داشت باید عبور میکردید که مریم جان برترسش غلبه کرد همپای استاد این سربالایی را پشت سر گذاشت وجهان وخداوند هم به این شجاعت پاداش میدهد واین مسیررشد وبهبودی برای من فهیمه اگر تامل کنم درس ها دارد
خداروشکر که بواسطه 4 ساعت پیاده روی فوق العاده که دوعزیز داشتند امروز مریم جان با انرژی بیشتر وبا حالت سبکی از خواب راحت بیدار شدند وامروز هم همراه با استاد جان آماده یه پیادروی دیگر،در این مسیر کوهستانی در این هوای بی نظیر ودل انگیز از طبیعت در دل حجمی از درختان سرو کوهستانی با بدن‌هایی آماده به لطف خدای مهربان هستند خداروشکر خداروشکر خداروشکر
به گفته استاد جان پربرکت ترین حالتی که میشه لذت برداز طبیعت وچیزهای جدید را کشف کردو زیباییهارا دید وسپاسگزاری کرد همین پی‌پیادروی است
چقدر زیبا مریم جان از مفید بودن پیادروی را از دید مفصلها وبدن تشریح کرد
بدن یه عالمه مفصل داره پس باید تحرک داشته باشه چون منطقی نیست این مفصل بدون تحرک بماند
تابیدن نور خورشید بر قسمتی از کوههای زیبا واین جنگل فوق‌العاده چه تلعلع وانعکاسی داره وچقدر ترکیب رنگها را زیباتر کرده
مجاورت رود با کوههای زیبا چقدر حس فوق العاده‌ای است وآن هوای تازه که باعطر گلها وچمن ها ودرختان معطر شده با هربار نفس کشیدن هوش را از سر میبره
واقعا نمیشه کلمه یا عبارتی در وصف این حد از زیبایی پیدا کرد فقط میتونیم سجده شکر بجا بیاریم که یکبار دیگه فرصت دیدن این زیباییها به ما داده شده خداروشکر
در ادامه مسیر پیادروی به سدی که دیور برروی رودخانه درست کرده می رسیم وچقدر من دقت مریم جان را تحسین کردم ،وبه خودم گفتم ایول مریم جان حقا که همراهی با استاد برازنده شماست که تصمیم گرفتید مانند ایشون برای زنده نگه داشتن حس کنجکاوی از همین الان شروع کنید همانطور که استاد جان در فایل قبل گفتند احسنت احسنت که چوبهای سدی که سگ آبی درست کرده با دقت خاصی بررسی کردی تیزی ومرتبی آن را
همان لحظه که در آن طبیعت بی نظیر در بین این همه نعمت وفراوانی قاصدک را دست شما دیدم گفتم باید آرزو کنیم وچقدر شما سخاوتمندانه آرزو کردید زندگی سرشاراز خوشبختی ،شادی،لذت برای خودتون وهمسفرهاتون سپاسگزارم مریم عزیز
چه منظره رویایی و چشم نوازی زیبا، از طبیعت وکوهای سیلورتون با آن آسمان آبی وابرهای پفکی که منو یاد کارتن خرسهای کوهستان انداخت
جمله گرانبها از انیشتین: برای تجربه خوشبختی نیاز به وسایل پیچیده نیست باهمین چیزهای ساده وبه گفته استاد برا هر سبکی جهان جا داره
در آخر آن آهنگ بدون کلام در این جاده کوهستانی فوق العاده چه احساس بی نظیری دارد وچشم انداز روبرو آسمانی زیبا با پوشیده ازابرهای خاکستری که رحمت الهی را برایمان به همراه دارد
خداروشکر به خاطر این همه نعمت وثروت وفراوانی
خداروشکر بخاطر وجود انسانهایی شایسته که هم خودشان زیبا زندگی میکنند وهم سخاوتمندانه با اشتراک گذاشتن این زیبایی ها به گسترش جهان کمک میکنند
استاد عباسمنش عزیز واستاد شایسته گرانقدر از شما صمیمانه سپاسگزارم
درپناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
بنام خالق زیبایی ها
سلام و درود بر خواهر زیبا و زیبا اندیشم فهمیه عزیز
سلام بر جواهر و گنج نا تمام
کامنت های تاثیر گذار و خوبتون رو می خونم و
همچنین تحسین کردنات ..
شما خودتون بی نظیر ی ”
می خواستم براتون بنویسم و لی اینقدر ماشاءالله مدارتون بالاست دسترسی نداشتم. براتون بنویسم.
کامنت تون بسیار عالی بود و مخصوصا جمله ی انیشتین ”
واقعا اگر کسی از هر آنچه در اختیار داره، لذت نبره
مطمئن باش هواپیما هم بهش بدی لذت نمیبره…
بازم ازتون کمال تشکر را دارم .
که نوشتی .
در پناه رب العالمین باشی.
بازم برامون بنویس تا از آگاهی های نابت استفاده کنیم.
خداوند متعال رو شاکرم برای وجود شما و تک تک
دوستان .
سلام سید عظیم عزیز وثروتمند
ازاینکه وقت گذاشتی وکامنتم را خواندی وجواب دادی بی نهایت ممنون وسپاسگزارم
من هم شمارا تحسین میکنم که اینقدر زیبا دوستان را تحسین میکنی واز خوبیهاشون میگین
زندگیت سرشار از عشق ونور الهی
وامیدوارم در مسیر پیشرفت وبهبودی عین جواهر بدرخشید
یا حق
بنام الله مهربان
سلام مجدد به خواهر
و جواهر ارزشمندم
بر فهیمه ی عزیز
خداوند رو شاکرم
مرسی که برام نوشتی .
گل دختر .
مهر
محبت
سلامتی
ثروت
روابط عالی
هر چه لطف خداست
رو برات آرزو میکنم.
من جامانده از قافله ی
عشق ،
چی دارم بگم .
مواظب خودتون باشید
روزگارت شاد شاد
بزم عشقت پر سرور
قلب مهربانت از غصه دور .
عمر شیرینت بلند.
سایتون برقرار
و لطفتون مستدام
امضای قشنگ الله
پای تک تک
آرزوهات.
دوست دارم
فراوان
سلام و سپاس از بانوی فهیم و تحسین برانگیز
هیچ چیز به اندازه یک نقطه آبی کنار اسمت خوشحال کننده نیست اونم پاسخ دوستانی که هر کدوم نویسنده قهار و توانمندی هستند با قلمی جادویی و وقتی کامنت هاشونو دنبال میکنم ، میبینم چقدر دارن به سرعت رشد میکنند و مسیر تعالی شونو تصاعدی طی میکنند.
درود میفرستم به شما و دیدگاه زیباتون که چقدر به جزئیات اهمیت میدید ، جزییاتی که خودش از کل(خداوند ) خبر میده .
برای این همه رشد بهتون تبریک میگم و آرزوی بهترین هارو براتون دارم و یقین دارم به زودی زیباترین مستندات زندگی تونو اینجا خواهم خوند . هر روز یک خبر خوب ان شاءالله
سلام به سیدحبیب عزیز
بنده توحیدی وثروتمند خدا
سپاسگزارم که وقت گذاشتی وکامنتم را خواندی باعشق برام نوشتید سید جان سپاسگزار وجود ارزشمندتم خداراشاکرم بخاطر وجود دوستانی از جنس نور
بهترین بهترینها را در کنار وجیهه بانوی عزیز ازخداوند براتون خواستارم و امیدوارم همیشه در مسیر رشد وبهبود رو به جلو در حال حرکت باشید انشاالله
زندگیتون سرشار از عشق ،سلامتی ،شادی وثروت
یاحق
به نام خدای بخشنده ی مهربانم .
کامنتم رو با جمله ی مریم جانم شروع میکنم .
برای تجربه ی خوشبختی نیازی به هیچ اتفاق عجیب و غریبی نیست
خوشبختی یک احساسه که میتونه با هرچیز کوچیکی به وجود بیاد .
_ مثلا دراز کشیدن در بالاپشتبوم و نگاه کردن به ستاره های آسمون .
_رفتن به پیاده روی و استنشاق بوی خاک و نم بارون و دیدن طبیعت ،
_استشمام بوی یاس و سنجد .
_ماساژ دادن ناخونهای مادربزرگ با روغن آرگان.
_نگاه کردن به چشمای آبی مادر بزرگ و کشف کردنش.
_بوسیدن دستای نرم و استخونیش و تعریف کردن اتفاقای باب میلش .
_نشستن کنار بابا و مامان و خوردن یه دونه گرد انگور.
_صحبت کردن درباره آگاهیهای نابی‌که از دوازده قدم شنیدی و درک کردی با مامان و شنیدن صدای قشنگش.
_ دیدن طبیعت قشنگی که استاد جان و مریم جان با عشق ثبتش کردن و دیدن رد پای حیوونای عزیز و شریف خدا .
_ دیدن درختای سوزنی . سدی که سگ آبی درستش کرده .
_دیدن سایه روشنایی که روی زمین افتادن .
_شنیدن صدای قشنگ دو استاد عزیزم و دیدن روی ماهشون.
_ دیدن یه قاصدک توی دست مریم جان یا حتی دیدن یه قاصدک روی سبزه و علف ها دقیقا وقتی داری باخدا حرف میزنی .
_ دیدن یه جیپ آبی نازنازی با دوتا بنده نازنین خدا.
واقعا همه چی میتونه احساس خوشبختی رو به وجود بیاره و من در این لحظه احساس خوشبختی میکنم.
احساس خوشبختیم نه فقط مربوط به دیدن زیباییهاست ، بلکه بیشتر به خاطر آگاه شدن به هدایتهای ناب خداست، دقیقا وقتی نم نم داری میری توی چاهی که خودت داری حفرش میکنی، اما وقتی که ازش میخوای دستتو میگیره و میکشتت بالا.
دوست دارم اینجا ثبت کنم این رد پارو تا بعدا بدونم که کی این هدایت رو دریافت کردم و کی سعی کردم وجودم رو پاک کنم تا ظرفم بزرگتر بشه.
من چند روز پیش فهمیدم که به خاطر اینکه همش خودمو سرزنش میکنم که چرا تو بیشتر برا خودت زمان نذاشتی که رشد کنی . چرا اینو میگفتم ؟ چون تو جمع آدمای موفق و تاثیرگذاری هستم. پس با دیدن موفقیت اونا خیلی حالم بد میشد و هی میگفتم چرا من نه ؟!
حالا این شرایطو کی خلق کرده ؟ من . به لطف و باهدایت خدا خلقش کردم. یعنی همین بودن تو جمع آدمای موفق و بینظیر و همه چی تموم و توحیدی و با عزت نفس بالا و فوق العاده رو خودم خلق کردم.
چطوری ؟ انقدر که هر آدم موفقیو دیدم قند تو دلم آب شد و تحسینش کردم. حالا خدا منو وارد مدار آدمای بینظیر تاثیرگذار ثروتمند و تحصیل کرده و موفق و دانا کرده . حالا من تا همین یک روز پیش اصلا یادمم نبود که منی که هی دارم خودمو سرزنش میکنم و حسم بد میشه از دیدن و شنیدن مداوم موفقیتهای اطرافیانم، دارم به خودم ظلم میکنم.چه ظلمی بالاتر ازینکه خدا یه شرایط عااالی رو سرراهت قرار بده و تو بگی اههههه !نمیخوام.
چه ظلمی بالاتر ازین به خودت که به خاطر مقاومتهات نتونی ببینی موفقیتهای دیگران رو و کم کم از مدارشون خارج بشی و به عقب برگردی . تویی که تمام روزها داشتی با عشق همه آدمای موفقو تحسین میکردی دوباره برمیگردی به همون نقطه ی اول که هیچ آدم موفقی دورت نبود . چه ظلمی باالاتر ازین ؟
الان که داشتم این قسمت از سفرو میدیدم داشتم به این فکر میکردم که من اصلا به استاد و مریم جان حسادت نمیکنم . نوش جانشون این همه زیبایی و این همه برکت و این همه ثروت و عشق و سلامتی .
بذار مرحله به مرحله توضیح بدم .
وقتی ما قسمتهای سفرو میبینیم و تحسین میکنیم این حد از خوشبختی و سعادتمندی رو ، باعث میشه که یه مرحله پیش بریم . مثلا ممکنه آدمای ثروتمند وارد چرخه ی زندگیمون بشن . حالا معمولا تا وقتی که اون آدما یکمی غریبه ن آدم حسادت نمیکنه و اتفاقا خیلیم تحسین میکنه و شاد میشه. بعد چه اتفاقی میفته ؟ بعد یه مدت نشانه ها در قالب آدمای موفق و خوشبخت و ثروتمند آشنا (دوست و فامیل) وارد زندگیمون میشن و اینجاست که ما یهو میگیم عهههههه ! پس من چی ؟ خدایا چرا به من نمیدی ؟ من این همه زحمت میکشم ولی تو به دوست و آشنای من میدی . من اینهمه تلاش کردم تا اینجا ولی تو به من ندادی . به این دادی .
بعد دچار احسای بد حسادت میشیم و نم نم این مسیرو عقبگرد میکنیم .
یعنی هرچی رشته بودیم پنبه ش میکنیم چون نمیتونیم درک کنیم که بابااا این هم بخشی از مسیره . این که الان این همه آدم حسابی وارد زندگیت شدن یعنی تو مسیرو درست رفتی . اگر یه عالمه آدم حسابی تو زندگیت اومدن و همه ام از تو جلوترن یعنی تو مسیرت درسته . باید خدارو خیلی شکر کنی که این لیاقت بهت داده شده که الگوها، توی زندگی خودت باشن .
باید خیییلی خداروشکر کنی که انقدر رشد کردی و انقدر خوب مسیرتو پیش رفتی که الان میتونی بگی خواهرم ، عمه م ، دوستم ، برادرشوهرم و فلان دوست نزدیکم این دستاوردو داره و این یعنی مسیرم درسته .
اگر به اینجا رسیدی و حسادتت رو شد بدون که تو هیچ وقت نمیتونی ازین مرحله بالاتر بری تا وقتی که ازین مرحله درس یاد نگیری.
چون هی تحسین میکنی غریبه هارو . غریبه ها نزدیکتر میشن میان تو زندگیت .. و اونارو نمیتونی با عشق تحسین کنی. بنابراین دور میشن .
و تو توی این چرخه گیر میکنی.
وقتی اینو فهمیدم ، گفتم خدای من … تو چقدر منو لایق این هدایت شدن دونستی .
چقدر باید قدردانت باشم که تو این همه آدم حسابی خفنو سرراهم قرار دادی .
خدایا چقدر من باید قدردانت باشم که من دارم از نزدیک میبینم آدمای موفق و ثروتمند و شادو با روابط عالی .
خدایا من چقدر خوشبخت و لایقم که دارم این همه نعمت رو تجربه میکنم . نعمتی که تا دوروز قبل وقتی بهش فکر میکردم میگفتم چرا من نباید سریعتر رشد کنم ؟
خدایا شکرت که منو هدایتم کردی تا درک کنم .
ببین یعنی من انقدر خوشحال و خوشبختم به خاطر این آگاهی . انقدر دیروز و امروزم بینظیر بودن و من انقدر زیبا کنترل کردم لحظه هامو که اصلا نمیتونم در قالب پیام بگم .
میدونی ،همه ما داریم یه مسیری رو میریم . اگر بخوایم توی این مسیر هرروزمون رشد و سود و خوشبختی و خوشحالی باشه اول ، باید تو مسیر بمونیم! تو مسیر موندن یعنی اینکه نگیم حالا بذار ببینم فلانی داره چیکار میکنه که بعدش درگیر بشیم که وای پس چرا من اینو ندارم.
تو مسیر موندن یعنی از موفقیت دیگران برای خودت پله درست کن. یعنی تا دیدی یکی خوشحاله ببین زاویه دیدش چطوریه که خوشحاله . نبین که چی داره که خوشحالش کرده .
نه ! این اصل نیست .
چیزها اصل نیستن. زاویه و نوع نگاهه که اصله .
ما با نوع نگاهمون احساس خوشبختی میکنیم.
تو میتونی تو قصر زندگی کنی اما درگیر این باشی که حالا چی بخرم که اینجا قشنگتر و باشکوهتر باشه و فلانی بفهمه من ازش کم ندارم .این درگیری فکری تمام وجودتو درگیر کنه ،
میتونی تو یه کلبه چوبی تو یه روستا هم زندگی کنی و قند تو دلت آب بشه از بوی پهن و خاک و دیدن مرغ و خروسها و دوشیدن شیر گاو گوسفندها .
یعنی میخوام بگم اون زاویه دیده ست که به آدم احساس خوشبختی میده و قلبشو باز میکنه .
تو میتونی تمام دنیارو بگردی و دربهترین هتلها اقامت کنی اما انقدر از عدم کنترل ذهنت توسط جهان نوازش بشی و نفهمی که چطور گذشت ، هم میتونی با ماشین ساده ی خودت بلند شی و بری تو دل طبیعت یه استکان چای میل کنی و این اتفاق انقدر زیبا باشه برات که متحیرت کنه و این تجربه رو هیچ وقت فراموش نکنی .
موندن تو مسیر یعنی با نگاه انسانی به شرایط نگاه نکنی. باید با دید مهندسی قوانینو ببینی و اجرا کنی. باید خودخواه باشی تا رشد کنی .
خدایا کمکمون کن تا بفهمیم و اجرا کنیم .
کمکمون کن تا آگاهانه زندگی‌کنیم .
خدایا کمکمون کن تا دچار احساسات انسانی نشیم و بتونیم خودمونو کنترل کنیم .
خدایا ازت ممنونم که همه جا هستی و دستمون رو میگیری .
ازت ممنونم که بنده های ضعیفت رو یاری میکنی. ازت ممنونم که رفیق شفیقی .
خدایا عاشقتم . تنهام نذار که من بی تو نمیتونم . من بدون تو هیچی نیستم . من بدون تو ناتوانم .
بنام الله یکتا و زیبا آفرینم…
خداوند هر لحظه مرا شگفت انگیز تر می کند و معجزه هایش را به من نشان میدهد و مرا سورپرایز می کند .
خداوندی که قادر است من را با جهانی و طبیعتی هم فرکانس کند که از نظر فاصله نمی توان حتی تصورش کرد.
واقعه چی می شه که من با اونور کره زمین و طبیعتی زیبا با افرادی که هم وطن من هستند و هم زبان من هستند می توان
همفرکانس شد و طبیعتی و جهانی زیباتر را تجربه کرد و دید …
زمانی که این طبیعت را تماشا می کنم با اینکه از طریق گوشی موبایلم هست اما حس ش می کنم و با دیدنش لذت میبرم .و این قدرت بی انتهای خداوند را به من نشان میدهد و رسیدن به آرزوهایم …
ما هر لحظه در آرزوهایمان هستیم …چه بسا که قبلا این تصور و این آرزو ورویا در ذهنمان و دلمان گذر کرده والان با این طبیعت هم فرکانس شدیم …و لذت می‌بریم و هر آنچه که داریم و در هر زمان و مکان ما در آرزوهای ریزو درشت خودمان بسر می‌بریم که در گذشته آرزو کردیم….
و من مطمئنم در بهترین زمان و مکان و شرایط به این طبیعت زیبا خواهم آمد چون لذت میبرم و دلم می خواهد و مطمئنم زمانی خواهد بود که در این آرزو خواهم بود….
استاد عزیزم و مریم جان عزیزم …بابت وجودتان و این سایت زیبا و این فایل زیبا از خداوند زیبا آفرینم و خالق آرزو هایم شکر و سپاس گذاری می کنم.
هر لحظه از این فایل و این جهان پهناوری که در فایل زیباست برایم قابل حس و درک است انگار خودم قدم میزنم .سرسبزی و طراوت این درختان و سبزه ها و گل های رنگارنگ و آب. خاک و آسمان آبی و ابرها که همه گی حس عجیبی در من زنده می کند طوری که انگار در آنجا هستم و لذت بخش است…این آرامش عجیبی که در این طبیعت شگفت انگیز و پر از معجزه هست را احساس می کنم.و این ارامش وصف ناپذیر را دوست دارم و لذت بخش است .این خلوت با خود بودن را دوست دارم …
استاد عزیزم رابطه ی بین شما و مریم جان هم فوق العادست همراه بودن پایه بودن و هم فکر و عقیده بودن تحسین کردن یکدیگر …و همه ی اینها را تحسین می کنم و لذت میبرم این هم نشان از قدرت پروردگارم هست…و به من می آموزد که رابطه می تواند اینقدر زیبا و جذاب باشد
این طبیعت و هوای پاک و با طراوت ش این آب و آسمان و روشنی آفتاب و گرمای لطیف ش دنیای این طبیعت را بی نهایت جذاب و خاص می کند …
این حس و حال عجیبی که در استاد عزیزم و مریم جان عزیزم وجود دارد و این برخورد و دید زیبا نسبت به این طبیعت و این جهان ما را نیز پر هیجان می کند و این حس و حال را به ما هم انتقال می دهند و ما با تمام وجودمان حس می کنیم این زیبای ها را….
من به شخصه لذت می برم و شاد می شوم و روحیه ام و حس و حالم به کل تغییر می کند وقتی این فایل های زیبا را می بینم….
من یکسال است عضو این سایت هستم و با فایل های استاد زندگی می کنم زندگی م دگرگون شده طوری تغییر کرده که با یکسال گذشته ام قابل مقایسه نیست و من اول سپا سگزارم از خداوندم بابت این قدرت که می توانم زندگی م را تغییر دهم اونجوری که دوست دارم .شکر گزار و سپاسگزارم …و بابت وجود این دوعزیز در زندگیم .و آگاهی هایی که از طریق استاد و مریم جان به من عطا می کند و از شما استاد عزیزم و مریم جانم هم سپاسگزارم….
با آرزوی بهترینها و سلامتی و عشق و زیبایی برای تمام جهانم….خدایا شکرت ….
یا رب العالمین
سلام به دو زوج خوشبخت بهشتی
سلام به تک تک دوستان عزیزم
بریم زیبایهای سفرنامه قسمت203 رو ببینیم
چه لذتی داره تو دل این طبیعت شکرگزار اونچکه تو لحظه اتفاق میفته باشیم.خانم شایسته قشنگ اون حس زیبای فرکانسیکه بعد از نوشتن شکرگزاری بود رو بما انتقال دادید.
چقدر پیاده روی اونم تو دل طبیعت لذتبخشه.وچقدر تحسین میکنم دو زوج عالیکه با هم چقدر در صلحند وپیاده روی میکنند و از قوانین خداوند و زیبایها میگن.
استاد و خانم شایسته بابت پیاده روی عالیتون خداقوت میگم.
ممنونم بابت نکات عالی که در مورد پیاده روی گفتید بابت اینکه هر چقدر پیاده روی درست داشته باشیم برای مفاصلمون عالی هست.
وای خدای من چه سد زیبایی که سگ آبی درست کرده زیباست و چه معماری شاهکاری درست کرده، وچقدر تحسین میکنم اون کسایکه انقدر فکر طبیعت و همنوعانشون هستن حتی یه پل کوچیک برای آسایش بازدید کنندگان بعدرو فراهم کردن.
چقدر این کوهستان با ترکیب چمنها و درختان کاج زیباست بقول استاد مثل کارت پستال میمونه الهی شکرت بابت این همه زیبایی.
ممنونم بابت مریم جان که با دعای قشنگیکه برای همه بچه ها کردن و اون قاصدک رو فوت کردن و چقدر دعای زیبا ودلی بود.همچنین برای شما دو زوج خوشبخت بهشتی.
استاد چقدر به نکته عالی اشاره کردید که یه سگ آبی با درست کردن سد و با انباشت آب تا شعاع زیادی رو نزاشته درختی رشد کنه، دقیقا همه مخلوقات خداوند هدفمند آفریده شدن هیچ چیز بی حکمت آفریده نشده.الهی شکرت بابت این همه زیبایی
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به گلهای توی خونه :)
چقدر من از این فضای سبزی که مریم جون داخلش نشسته خوشم میاد، هم سبزه داره هم گل…
دلم میخواد تو یه همچین جایی دراز بکشم آسمون رو ببینم در حالیکه راست و چپم رو سبزه ها و گلها فرا گرفتن.
عاشقِ آسمونِ ابریِ آخرای فایل، توی جاده، شدم.
یه لحظه یادِ جاده چالوس افتادم.
تو این فایل به شدت خوشم اومد از سپاس گزاری نوشتنِ مریم جون صبحِ زود، روی اون تکه سنگِ بزرگ که هم صندلی بود هم میز بود…
چه فضای باصفایی.
آدم بشینه روی یه تخته سنگ گردِ بزرگ، زیر پاش رودخانه باشه، و صدایِ آب هم بغلِ گوشش باشه…
بَه بَه، نوشِ جانِ مریم جون.
فکر میکنم دفتر سپاس گزاری مو باید همه جا با خودم ببرم تا هر وقت تو موقعیت جذابی قرار گرفتم (هدایت شدم)، سریع دفترم رو در بیارم همونجا بنویسم.
مثل دیروز که روی چمن پارک نوشتم و خیلی کیف داد.
نوشتن رو خیلی دوست دارم و دوست دارم نوشتن تویِ دل طبیعت (پارک، باغ، باغچه، جنگل، دریا، رودخانه، کویر و …) رو بیشتر تجربه کنم.
صبح بهتر متوجه شدم زندگی در لحظه، یعنی ذوق کنی فقط و فقط برای همون لحظه…
مثلا چشمم خورد به گل زرد ذوق کنم…
فارغ از اینکه قبلا دیدم یا خواهم دید، فقط اون لحظه خوشحال شم.
یه رهاییِ خاصی داره آدم وقتی در لحظه زندگی میکنه.
یه درک دیگه هم داشتم، وقتی داری لذت میبری در لحظه، یعنی داری کاوش میکنی اطرافتو، چشمت میخوره به یه زیبایی و ذوق میکنی، پس همون کنجکاوی که استاد تو فایل قبلی گفتن هم میشه.
یعنی هر چی بیشتر کنجکاوی کنی یعنی در لحظه داری لذت میبری…
یه سری تجربه های جدید بر مبنای کنجکاوی انجام دادم امروز:
رفتم بغلِ گلهای نارنجی که از دور دیدمشون، از نزدیک تماشاشون کردم و لذت بردم.
دست کشیدم به روی گیاهی که شبیهِ گندم بود.
برگهای اویزون از شاخه ها رو نوازش کردم.
نشستنِ گنجشک‌ها روی زمین و پروازِ دسته جمعی شون رو تعقیب کردم.
و …
امروز تو مسیر از اول شروع کردم به گوش دادنِ فایلهای آرامش در پرتو آگاهی…
چقدر این گروه فایله، بُمب هستن، انقدر آروم و پر محتوا و کاربردی…
قشنگ متوجه شدم گوش دادن به این گروه آمادگیِ فرکانسی و مداری میخواد…
چون هر بار یه طور دیگه ای میشه برام.
هر 9 تاشو گوش دادم، بدون وسواس. اجازه دادم بشینه روی روحم…
یعنی هر چی که بخوام تو این 9 قسمت هست.
استاد جان مرسی برای دونه به دونه ی فایلهاتون.
از مسیرِ تریلِ جنگلی واسه پیاده روی هم خیلی خوشم اومد. خدا بهتون قوت بده واسه پیاده روی تو مسیرهای سربالایی دار.
صبح که کامنت نوشتم باد میومد و هوا خنک بود، الان هم همچنان باد میاد و خنکه.
سارا جان انرژیِ این باد هم بیاد سمتت.
تو فایل آرامش در پرتو اگاهی، از مراقبه هم صحبت کردن استاد.
متوجه شدم تو پیاده روی مراقبه دارم و سکوت رو تمرین میکنم.
یه چیز دیگه هم متوجه شدم: با چشمهام و توی دلم هم میتونم سلام بدم به همه چی، به پیشی، به پرنده، به باد…
چون همه انرژی رو دریافت میکنن فارغ از اینکه کلام جاری بشه یا نه.
تصویری که دیدم خیلی رویایی بود تو این فایل:
سبزه، دشت، کوه، درختان کشیده ی سرو، آب…
کارت پستالها رو از این تصاویر ساختن، تونستم اصلِ جنس رو ببینم تو این فایل.
الهی شکر
تو این کامنت از شرق رفتم غرب، از شمال اومدم جنوب…
من دوست دارم حس و تجربه های اون روزم رو حتما بیارم تو کامنتهام، نوشته ها خودشون مسیر و مقصدشون رو پیدا میکنن.
الهی شکرت برای همه ی زیبایی هایِ جهانِ پهناورترین.
سلام سمانه نازنینم
دیروز بعد اولین بار از مهاجرتم به آمریکا موفق شدم به عبادت پیاده‌روی به لذت نفس کشیدن تو هوای تازه دیدن اولین نورهای طلایی خورشید هوای بکر سکوت و آرامش به دور از جنب جوش و هیاهو
ذوق کردن از هر آنچه که میبینی و می‌شنوی در همون لحظه
نمیتونم بگم تمام لحظات پیاده‌روی اما گاهی هنگام پیاده‌روی یاد تو می‌افتادم میگفتم سمانه و خیلی از بچه‌های سایت صبحها با پیاده روی مراقبه میکنند.
تمرین در لحظه زندگی کردن میکنند
تمرین لذت بردن و تحسین کردن می‌بینند می‌شنوند بو میکنند لمس میکنند حس میکنند.
تمرین سپاسگزاری از بدنشان وقتشان فرصتی که خدا بهشان داده برای سپاسگزاری.
تمرین یکی شدن با طبیعت و خودت را به جریان خوب هدایت سپردن
هر روزت بهشتی پرنده بهشتی
سلام به نفیسه جانم.
یه چیزِ باحال بگم:
دیدنِ اسمت که برام پاسخ نوشتی خوشحالم کرد و این سوال درونم شکل گرفت نفیسه جان الان کجاست؟
گاهی کنجکاویم بالا میاد که هر کدوم از بچه ها از کجای این جهانِ پهناور دارن کامنت مینویسن؟
و چی دیدم؟
تو خط اول پیامت جواب منو دادی.
حسابی بهت خوش بگذره در آمریکای زیبا.
یکی از جاهایی که مردمانش در صلح درونیِ بالایی با خودشون و اطرافشون دارن زندگی میکنن.
یکی از جاهایی که بسیار ثروتمنده و با تکنولوژیِ روز جلو میره…
تحسینتون میکنم برای مهاجرت…
مهاجرت شجاعت و توکلِ عمیقی میخواد.
درود به شما و خانواده ی محترمتون.
بَه بَه از آغازِ تجربه ی پیاده روی.
آفرین داری.
میدونم استارتش چقدر گاهی سخته، اما شما استارت زدی و آغاز کردی این لذت رو، این مراقبه رو، این عبادتِ شگفت انگیز رو…
یه وقتایی حس میکنم تو پیاده روی، چشم هام عینِ پلنگ مازنداران، داره کاوش میکنه که زیبایی های بیشتری رو شکار کنه و ببلعه:)))))
حالا قشنگیش اینه که امروز بعد از کامنتهای کولاکِ فرزانه جانم برام، انقدر فرکانسم چسبید به سقف، دیدم راهی نیست جز تجربه ی مجدد پیاده روی اینبار عصر…
آهنگ چه شود آقای گلاب تو هدفون تو گوشم بود و من کلا روی هوا بودم، روی زمین راه نمی‌رفتم…
چه شود هر چه شود صاحب قلب بی قرار من تو باشی؟!
…
آقای امیرعباسِ گلابِ عزیز، سپاس گزارم ازت، دمت گرم، که این شعر توحیدی رو انقدر قشنگ خوندی که قلبِ آدم میخواد کنده شه وقتی به گوشش میخوره…
خوشحالم تو مدار شنیدن و حس کردنش قرار گرفتم.
بهترین حال جهان را دارم
با تو پیدا و نهان را دارم
هر چه خوشبخت شدن میخواهد
من کنار تو همان را دارم
الهی شکرت.
چقدر عجیب بود امروز!
پیاده روی صبح زود با پیاده روی عصر تفاوتشون از زمین تا آسمونه…
صبح، خلوت، سکوت، صدای آواز پرنده ها، خیلی خیلی کم آدم توی مسیر…
مگه تو پارک که محل تجمعِ ورزشکارانِ نازنین هست.
عصر خیابون و کوچه ها، پر از ادم، پر از رفت و آمد…
جفتش جذاب بود…
اما روحِ من طالبِ صبحه با اون سکوت و شگفتیهاش…
چقدر قشنگ یادآوری کردی به همه مون:
تمرین یکی شدن با طبیعت و خودت را به جریان خوب هدایت سپردن
خوشحالم کردی که برام نوشتی.
و این تجربه ی شگفت انگیزترین رو با من و بقیه بچه ها به اشتراک گذاشتی.
کاملا درک کردم که کامنت‌هایی که مینویسیم چقدر باعث میشه به همدیگه انگیزه و امید بدیم.
ممنونتم که این کار رو انجام میدی.
کیف کردم با این کلماتِ جادویی ات:
عبادت پیاده‌روی
به لذت نفس کشیدن تو هوای تازه
دیدن اولین نورهای طلایی خورشید
هوای بکر
سکوت و آرامش به دور از جنب جوش و هیاهو
ذوق کردن از هر آنچه که میبینی و می‌شنوی در همون لحظه
همینه، زندگی همینه و دیگر هیچ…
مرسی برای کامنت قشنگ و دلی ات نفیسه جانم.
ماچ و بغل و قلب فراوان از پرنده بهشتی، سمانه جونم
به نفیسه جونم، بانویِ زیبا بین و مهربون.
الهی شکرت برای نعمتِ شگفت انگیزِ پیاده روی که شونصد میلیون تا فایده و حس خوب داخلِ خودش داره.
سلام به همه عزیزان
به استاد و خانم شایسته ی عزیز
پا به پای شما، لحظه به لحظه لذت می‌بریم از این همه زیبایی ها و هر روز شکرگزارتر از دیروزیم….
خدایا شکرت
چقدر رنگ و بوی شکرگزاری هام تغییر کرده، هر روز با احساس تر و از ته دلتر میشه سپاسگزاری هام، ورد زبونم شده خدایا شکرت
لحظه ب لحظه خودمو احساسمو چک میکنم، مبادا از دستم دربره و توجهم بره رو ناخواسته ها رو نازیبایی هاااا
مثل روزهای اول رانندگیم که تمام تمرکزم رو این بود الان باید چیکار کنم چیکار نکنم، ولی الان تو مسیر آنقدر تمرکزم روی صدای استاده، اصلا نمی‌فهمم مسیر و چجوری اومدم
کنترل ذهن هم همینه، اگه یه مدت به خودمون سخت بگیریم، آگاهانه تصمیم بگیریم فقط زیبایی ببینیم، بعد دیگه کم کم ناخودآگاه تو هر لحظه ای تو هر موقعیتی تمرکزمون میره رو خوبی هااااااا
هر کاری تا زمانی که شروع نکردی سخته و دشوار، همت کن و حرکت کن . قدم به قدم هم کارها آسونتر میشه هم مسیر هموارتر.
میخوام بنویسم از حال و هوای این روزهام، با شروع دوره عشق و مودت، احساسم دگرگون شده.باور کنید که طعم زندگیم تو این چند روز عوض شده.نگرانی برای آینده برام رنگ باخته، باور کردم که خودم خالق اتفاقات زندگیمم، حتی خودم خلق میکنم چطور بام رفتار بشه، چطور رابطه ای داشته باشم
مگه میشه این قدرت و باور کنی و سرشار از احساس آرامش نشی؟؟؟؟؟
حالم عالیه بچه ها، اتفاقی در بیرون رخ نداده ولی حال دلم دگرگون شده، اتفاق اصلی درون من رخ داده.افسار احساسمو گرفتم دستم.
چقدر دلخوش و امیدوار هستم و بی صبرانه منتظر اتفاقات شیرینم، چ بسا که این شیرینی و همین حالا همین لحظه دارم حس میکنم، منتظر علت ننشسته ام که حال خوبم معلولش باشه.من حال خوب رو پیشاپیش دارم چون به خدای بزرگم به قوانین ثابتش ایمان دارم….
زندگیتون سرشار از آرامش…..
به نام خالق زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم و مریم خانم
خداروسپاس گذارم هستم بابت این همه زیبایی.تحسین میکنم مریم خانم رو الگوی بسیار خوبی هستی برای من واقعا سپاس گذاری مهم ترین کار هست اصلا این ظرف درون با همواره سپاس گذاری کردن هی بزرگ و بزرگ تر میشه و باعث ایجاد نتایج بزرگ و بزرگتر میشه خیلی کلمه همواره برای من توی قرآن معنا دار بود من به لطف خدا از وقتی استاد عزیز با شما آشنا شدم 3 بار قرآن رو دقیق ختم کردم و جاهایی که کلمه همواره رو میدیدم خیلی برام جالب بود من برای تجربه سعادت در این دنیا و در آخرت نیاز دارم یه شخصیت سپاس گذار بسازم از خودم و این خیلی برام لذت بخش هست خیلی آروم تر شدم خیلی به لطف خدا
اصلا میدونی خیالم راحت شده که من طرف خودمو درست کنم و خدا هم طرف خودشو من بندگی کنم اونم وظیفه خودشو انجام میده خیلی راحت شدم اصلا فکرم درونم
.باور کنید دوستان راحت شدم خدارو صد هزار مرتبه شکر
جایی که هستین فوق العادس چقدر رویایی هست من عاشق ماجراجویی هستم وقتی به قول قرآن همواره تو مسیر درست هستی خیلی قشنگ بعد یه مدت میتونی از تمام زوایای زندگی که داری بهره درست و به جا ببری طبیعتی که دیدم توی این فایل بی نظیر بود اون حجم از درخت سر به فلک کشیده این چشمه ها و آبشار های روان این دشت های باز این گل های زیبا باور نکردنیه اصلا وقتی میری توی طبیعت یه مدت چقدر سپاس گذار تر میشی چقدر افتاده تر میشی در برابر این انرژی حاکم بر جهان
چقدر من این افتادگی رو دوست دارم چقدرر من افتادگی و تواضع ابراهیم رو توی قرآن در مورد پروردگارشِ دوست دارم نمیتونم احساسم رو با کلمات بیان کنم .خداروصد هزار مرتبه شکر هر چی میاد رو لبم رو می نویسم
من هم از طرف خودم برای شما استاد عزیز و مریم خانم و تمامی بچه های سایت آرزوی بهترین هارو دارم آرزو میکنم هرروز سپاس گذارتر از دیروز باشید و افتاده تر در برابر
رب العالمین
خداروشکر که تن سالم و سلامت دارین و میتونین توی این طبیعت زیبا پیاده روی کنید اصلا پیاده روی توی طبیعت مادر تمامی ورزش هاست تمام عضلات رو قشنگ به کار میگیره و خیلی هم قشنگ و به اندازه فشار وارد میکنه خیلی باحال بود زمانی که ردپای اون مخلوقات زیبای خدا رو آوردین توی تصویر حس فیلم های هالیوودی رو میداد اون سگ آبی هم کارشو خیلی خوب بلده تحسینش میکنم خیلی ماهره اون چوب رو صاف صاف با دندون جدا کرده بود تو کارش خیلی منظم هست میگه من باید کارم درجه یک باشه خدایا هزاران بار شکرت
با دیدن زندگی شما من فهمیدم که برای لذت بردن نیازی به هیچی نیست با همین امکاناتی که الان هست میشه لذت برد آقایی رو توی شهر شوش دانیال دیدم که با دوچرخه از فرانسه آمده بود ایران کلی از کشور هارو رفته بود خدا میدونه چقدر تو راه فقط بوده و چقدر تجربه عالی توی تمامی موارد کسب کرده با یه دوچرخه و تمام چقدر من توی این فرد آرامش رو میدیدم که فریاد میزنه بچه ها تنهایی آمده بودا واقعا خدا قوت و همچنین خدا قوت به استاد جونم و مریم خانم بابت این تعهد و پشتکاری که توی تمام مراحل زندگیشون دارن سپاس گذار هستم ازتون و همچنین از تمامی بچه های سایت که روزانه دو تا کتاب خالص از آگاهی رو چاپ میکنن واقعا دمتون گرممم مرسی
این روز ها خیلی آروم هستم از وقتی که نگاهم رو سیستمی کردم و آسون کردم خودم رو فقط دارم لذت میبرم از همه چی خدارو صد هزار مرتبه شکر
و این که من خیلی ذوق دارمااا… امروز من با آقای سالار عقیلی ملاقات کردم توی شهرک غرب تهران بهشون گفتم من خیلی صدام خوبه میخام بیام توی آکادمی شما اینو که گفتم ایشون گفت ما آکادمی رو جمع کردیم گفتم خب خداروشکر تا گفتم پیش خودم خداروشکر گفت ولی یک ماه دیگه یه دفتر توی تجریش میخام بزنم شماره منو داشته باش بهم زنگ بزن شمارشو بهم داد بدون هیچ شناختی فقط من احساس لیاقت رو در خودم قوی ترش کرده بودم و واقعا سپاس گذارم از خدا جونم که بهش گفتم میخام برم توی حوضه عشق و علاقم و نشانشو بهم داد خداروشکر میخام توی برج میلاد کنسرت بزارم اصلا من همش دوست دارم برقصم و بخونم در همه حالتی
واقعا استاد عزیز و مریم خانم ازتون سپاس گزار هستم بابت این سایت بی نظیر
در پناه خدا شاد باشید
درود حسین جان
اون قسمت کامنت شما که به آقای عقیلی گفتید خدارو شکر و بلافاصله ایشون گفتن ولی یه دفتر جدید گرفتن نظر من رو جلب کرد
این مرحله از پاسخ به درخواست شما برمیگرده به چندین مرحله قبل تر
و اون زمانی هست که آرام شدید
زمانی که به جهان و هرچه در اون هست مثل یک سیستم نگاه کردید
اون مرحله ای که این باور رو در ذهنتون ثبت کردید که هر چه برای من پیش بیاد حتما همون چیزیه که برام خوبه و ذهن شما پذیرفته این باور جدید رو و مهر تایید روش زده
اونجایی که با شنیدن جمع شدن آکادمی آقای عقیلی به جای نا امید شدن بلافاصله گفتید خدارو شکر
یعنی شکل گرفتن باور جدید
شکل گرفتن این باور که “همه چیز در جهان من نیکوست”
“خداوند من رو دوست داره ،حمایتم میکنه ”
براتون آرزوی موفقیت میکنم و شروع این بخش از زندگی جدیدتون رو در سایت الهی استاد عباس منش تبریک میگم
به نام خدا
سپاس گذارم هستم فهیمه خانم
بزار کلا توضیح بدم …من توی بلوار دریا بودم شهرک غرب ایشون حتی سوار ماشینش بود و داشت میرفت ولی من تا حسم گفت برو بپرس رفتم سمت ماشینش و گفتم حسم رو
اخه یاد گرفتم که واسه رسیدن به خاسته هام تا قله قاف هم برم ازت سپاس گذارم چقدر کامنت شما روز منو زیبا تر کرد
پیروز موفق سربلند
سلام استاد عزیز
با دیدن این قسمت از سفر کلی خواسته هم در وجود من شکل گرفت که من هم از خداوند خواستم که برای من اجابت بکنه….
اول از همه که من هم میخوام مثل شما آزادی و استقلال مالی و زمانی داشته باشم و حتی در سفر هم بتونم بیزینس خودم رو همراه خودم ببرم
چه الگویی بهتر از شما.
من هم میخوام تراک کمپری داشته باشم و با خانواده ام سفر کنم و تمام دریاچه های و دریا ها و اقیانوس های دنیا رو غواصی کنم
میخوام تمام تجهیزات غواصی ام رو همراه خودم با تراک کمپر ببرم .با برقی که تراک کمپر داره راحت سیلندرهای و شارژ میکنم و آماده غواصی بعدی و شگفتی بعدی میشم.
دوست دارم تو دریاچه های دور افتاده غواصی کنم
و تجربیاتم و با علاقه مندان به اشتراک بزارم
دوست دارم تو همون محیط آموزش های خودم و ضبط بکنم و به دست علاقه مندان برسونم
دوست دارم این تجربه رو……..
از امروز این تجربه رو به خودم بدهکارم و برای رسیدن بهش
سعی میکنم اول از همه باورهای مناسبی ایجاد کنم
و بعد قدمهای متداومی براشون بردارم.