سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 206 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

سریال سفر به دور آمریکا قسمت206

به نام خدای حرکت

با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته عزیز و همه ی همسفران خوبم

خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال این سفر همراه بشم

با دیدن عکس کاور فایل یاد مراقبه یا مدیتیشنی افتادم که توی سفرم با یکی از دوستان که شاگرد آقای عرشیانفر بود تجربه کردم توی ییلاق اولین بار بود که تجربه میکردم و چقدر لذت بخش بود و بعدش هم توی سکوت شب کنار دریا با صدای امواج آب که باعث شد توی خلسه برم و لحظاتی خواب رو هم توی همون حالت نشسته تجربه کنم خدایا شکرت که همه ی اینها نتیجه توجه و تمرکز بر این سفر نامه اس

اتفاقا اون دوست گفتن که آقای عباس منش لحظه ای حال آدم رو خوب میکنه !!!!!!!!!!!!!! و منی که سالهاست که شاگرد عباس منش هستم و چند تا لایو مشترک رو هم دیدم و تفاوت رو از زمین تا آسمان فقط شنیدم و سکوت کردم چون در مکتب ما بحث کردن یعنی بیراهه رفتن .اون دیدگاه خودش رو داشت و من هم دیدگاه خودم اما لحظاتی رو در کنار هم به مراقبه گذراندیم و نقطه ی مشترک ما همان بود

با دیدن این جاده ها و علایم یک آن به ذهنم اومد که چی بهتر از این صحنه ها برای درک :

سیستمی بودن خداوند و جهانش

وجود نشانه ها در طول مسیر زندگی

اعتماد کردن به نشانه ها و توجه کردن به اونها

دریافت نشانه ها و حرکت کردن طبق اونها

هدایت شدن به واسطه دیدن و دریافت نشانه ها

لذت بردن از مسیر بواسطه تبعیت کردن از نشانه ها

و سالم رسیدن به مقصد به واسطه رعایت کردن نشانه ها

دقیقا همینه سیستم جهان و خداوند و چقدر قشنگ میشه این رو در سیستم جاده ای این کشور خدا دید و درکش کرد

اینجا دقیقا یاد این آیه افتادم که :

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا ۖ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره 38)

واقعا توی این مسیر کسی که به این علایم توجه میکنه و ازشون تبعیت میکنه دیگه خیالش راحته که اتفاقی براش نمی افته که اون رو بترسونه یا غمگینش کنه

و این در مورد همون تریل هم صادقه که اگر اون علایم اونجا نباشه ممکنه ی کسی با اسب و دوچرخه و چیزی بره اونجا و ی اتفاق ناخوشایندی رو تجربه کنه اما وجود اون علایم این آگاهی رو میده و فرد هم با خیال راحت مسیر رو انتخاب میکنه

و باز هم اینجا یاد این آیه افتادم که :

انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا

اگر کسی این علایم رو ببینه و بهش توجه نکنه و اتفاقی براش بیفته دیگه خودش مقصره چون همه چیز واضح بیان شده

وقتی این صحنه ها رو کنار هم میزارم دلیل اینهمه رشد و پیشرفت این کشور و مردمش رو بهتر درک میکنم .دلیلش اینه که اینها داستان هدایت و اعتماد کردن به نشانه ها رو خوب درک کردن و بنابراین رفتارشون هم رفتار مناسبیه و قطعا نتایج هم متناسب با این رفتارهای درست چیز خوبیه

کلمه آب که معادلش میشه ماء با ریشه موه 63 بار در قرآن ذکر شده به عنوان منبع حیات و سرزندگی و هر جا که باشه زندگی در جریانه و جز منابعی هستش که آسمان و زمین دست به دست هم میدن در شکل گیریش

چقدر لذت بخشه دیدن آب و شنیدن صداش حتی اگر ازش استفاده هم نکنی و فقط بشینی نگاش کنی و بشنویش اونقدر فرکانس مثبتش زیاده که تا عمق وجود آدم نفوذ میکنه

چقدر این سنگهای صاف و صیقلی شده داستان استمرار و تکامل رو قشنگ دارن نشون میدن .مسلما این آبه سالهای سال توی این مسیر جریان داشته روی این سنگها تا تونسته اینا رو اینقدر صاف کنه و از دلشون رد بشه و ی جورایی بر لوح وجودشون جاری و البته که این سنگها هم اجازه این کار رو بهش دادن و در ابتدای کار حتما خیلی زمان برده تا راه باریکه ای باز بشه اما بعد از باز شدن مسیر و استمار آب کار هر بار راحت تر و ساده تر شده

و چقدر این داستان این آب و این سنگها شبیه به داستان نفوذ آگاهی های استاد توی قلب و روی لوح وجود ماست .لوحی که گرد و غبار فراموشی اون رو تیره و تار کرده بود سالیان سال و از منشا و اصلش فاصله گرفته بود اما این آگاهی ها کم کم و یواش یواش داره میشوره اون غبارها رو و صیقل میده اون رو .اگر این مقایسه رو در نظر بگیرم من نوعی دیگه استمرار و حرکت کردن توی این مسیر رو جز لاینفک تغییر و تحول خودم میدونم و انتظار بیجا ندارم که 5 ساله ره چهل ساله رو طی کنم

کلمه انعطاف پذیری که خانم شایسته استفاده کردن رو اگر بخوام طبق قوانین تعریفش کنم یعنی همون چیزی که استاد میگن :

برداشتن توجه از روی آنچه که نمیخواهیم و گذاشتن اون روی چیزی که میخوایم

نگاه کردن به اتفاقات از یک زاویه دیگر

جوری به هر چیزی نگاه کنیم که احساس خوبی رو در ما ایجاد کنه

اعراض کردن از نازیباییها و توجه کردن به زیبایی ها

و اگر کسی این ویژگی رو داشته باشه میتونه این کارها رو انجام بده و اون تغییراتی رو که میخواد رو اعمال کنه

همین جا هم توی جریان شاخه شاخه شدن مسیر آب روی این سنگ ها می شه نمود این انعطاف پذیری رو به وضوح دید که جاهایی که سرسختی کمتر بوده و انعطاف پذیری بیشتر عمق آب بیشتره و فرو رفتگی سنگ هم بیشتر

چه ترکیبی رنگی ایجاد شده رنگ قرمز شلوار و کفش خانم شایسته با رنگ سفید و خاکستری سنگها

اونجایی که خانم شایسته داشتن صحیت میکردن قشنگ مشخص بود که دارن ی زیبایی رو توصیف میکنن که مشابه همین جا بوده چون از حرکات دستشون روی سنگ ها و لمس کردنشون مشخص بود

عجب لوکیشنی برای شنا رفتن و تخته ی شنا : زیر پاهات آب جلو چشمات آب و پشت پاهات هم آب

خدای من چقدر این صحنه ها شبیه صحنه هاییه که توی سفر تجربه کردم این آب ها و این پل های چوبی و این تریلی که داشتین میرفتین بالا دقیقا مشابهش رو دیدم و لمس کردم و جالب شد برام که خیلی از صحنه هایی که من تجربه کردم بخاطر دیدنشون توی این سریال بودن و الان ی سری از صحنه هایی رو که شما دارین تجربه میکنین مشابه اون چیزیه که من قبل از شما تجربه کردم و این یعنی هم فرکانس بودن و توی ی مدار بودن و این خودش برای من ی نویده که رشد کردم و مدارم تغییر کرده

خدای من از اینهمه دقت!!!!!! شاید دوستان باورشون نشه ولی خدا شاهده که ی حلزون رو با همین شکل و قیافه رو من توی اقامتگاه از نزدیک دیدم و البته ی چیز خنده داری هم بگم که چون شب بود و تاریک بود و منم تا حالا حلزون رو از نزدیک ندیده بودم همش با خودم فکر میکردم این دیگه چه جونوریه خخخخخ بعد که رفتم توی تراس نشستم دیدم همون حلزونه یا حالا یکی شبیهش بوده نمیدونم اومده بود کنار صندلی من و الان که اینجا دیدمش مفهوم بودن توی ی مدار و فرکانس و تجربه کردن اتفاقات اون مدار رو خیلی واضح تر و دقیق تر درک کردم انگار خداوند ی پلنی چیده که زیباییهایی که من توی سفر دیده بودم و شاید خیلی بهشون توجه نکردم بوده رو داره برام تکرار میکنه که بهم بفهمونه بیشتر باید دقت کنم توی دیدن زیباییها .اون شب من خیلی نتوسنتم شکل و شمایل این حلزونه رو بهش دقت کنم چون تاریک بود و نور کم

اما الان خداوند با لنز دوربین آیفون داره با زیبایی و دقت بی نظیری بهم نشون میده

راستی توی سفر یکی از بچه ها موبایل آیفون داشت و تصاویر اینقدر زیبا بودن که خواسته داشتن این هم توی دل هممون ایجاد شد

خدایا مدار این حلزونه رو ببین که اینجوری خانم شایسته موانع رو از جلوش بر میداره و اینقدر عاشق دیدنش از نزدیکه

چقدر این انرژی دادن و تشویق کردن استاد برای تجربه کردن چالش ها تحسین برانگیزه البته که خود خانم شایسته هم توی مدار تجربه کردن چالش ها هستن اینقدر که روی خودشون کار کردن و شخصیتشون رو بهبود دادن .خداییش چند درصد از آقایون اینجوری تشویق میکنن طرفشون رو که همچین چیزی رو برن بالا 90 درصد میگن نکن نرو الان بلایی سر خودت میاری و ……

آخ استاد بقول خودتون منم میخوام خودم باشم و حرف دلم رو بزنم که چقدر این رابطه زیبای شما و مریم خانم رو دوست دارم و از دیدنش لذت میبرم و مخصوصا اون جایی که گفتین خودم میارمت پایین و بعدش بغل کردن خانم شایسته رو و آوردنش پایین ان شالله که من هم با کار کردن روی خودم بتونم همچین رابطه ی زیبایی رو خلق کنم که البته نشونه هاش رو توی سفر و با کارکردن روی جلسه اول دوره روابط دیدم زوج های عاشقی که در کنار هم توی سفر بودن و لذت میبردن از لحظات با هم بودنشون و این یعنی اینکه من در مدار دیدن اینها قرار گرفتم و این نشونه رو باید تایید کنم تا خودم هم تجربش کنم

چقدر اون جاهایی که این سنگه تغییر رنگ داده بودو نارنجی شده بود ترکیبش با رنگ سیاه زیبا به نظر میرسید و اون سنگ های نارنجی و بنفش که داخل آب بودن که حاصل فعل و انفعالاتیه که بین مواد شیمایی و برخورد آب با اونها صورت گرفته

خدایا شکرت که من هم از مزایای دوره سلامتی توی سفرم بهره مند شدم جوری که همه تعجب میکردن و همینجوری من رو نگاه میکردن که چطور مثل اونا خسته نشدم

در مورد استاد هم قشنگ از راه رفتنشون مشخصه که چقدر سبک هستن و راحت کسیر رو دارن میرن

سپاسگزارم استاد عزیز و خانم شایسته ی عزیز