https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-10.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-19 01:37:152023-09-21 06:18:23سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 213
319نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام او که نقاش این زیبایی هاست و به نام او که از ماهرترین طراحان نیز ماهرتر است.
سلام و شب بخیر به همه دوستان عزیزم
سلام و شب بخیر به استاد جان و مریم جان
انشالله همگی در پناه رب تندرست باشید
از کدوم زیبایی بگم از رنگ سبز زیبا درخت بگم یا از زیبایی جاده در اون فضا.یا بیام از زیبایی این دو فرد توحیدی بگم.خدایا کمک کن تا بتونم مطالب توی ذهنم رو بازگو کنم هدایتم کن رب من،فرمانروای من،محبوب من و ای معشوقه ی زیبای من که زیبایی همه جهان تجلی از زیبایی توست.
به به استاد اب چشمه گوارای وجودتون.چقدر حس کردم که من الان این ابو خوردم و همون طعمشو احساس کردم.و اما برسیم به این غول مرحله اخر چه پیچ و خمی ای خدای من این چه شگفتی طبیعیه انقدر زیباست که تا چشم بتونه ببینه و تا زبان بتونه از زیبایی این تونل پیچ در پیچ بگه.انگار ی خونس برای زندگی برای مراقبه برای گفت و گو با خدای درونت برای وصل شدن بهش تو اون ارامش برای ازاد کردن فکرت از همه چیز و از همه کس پایبند باشی به خودت و مسیرت و درخواست کنی برا هدایت برای رفتن تو دل ترسا و اجابت بشه همونطور که وعده داده شده.
استاد وقتی داشتین وارد این نمای سنگی میشدین با خودم گفتم که اصلا راه داره مگه بعد وقتی دیدم گفتم woww مگه داریم از این هیولاوارتر خدای من شبیه همون هدایت دقیقا درخواست میکنی بعد میگه برو فلان جا فلان کارو کن میگی بابا تا چشم کار میکنه که هیچ خبری نیس هندونه سر بستس ولی وقتی گوش میدی میبینی که به به یجوری جواب داده میشه که مبهوتی و این نتیجه اون ایمان و تسلیم بودنه خدا کمکمون کنه که هممون تسلیم این نیرو بشیم و فقط سر تسلیم در مقابل خودت فرو بیاریم.خدایا شکرت.چقد این صحنه بالا پایین رفتن شما دو عزیز از این سنگا قشنگه.تشقویق کردنتون به رفتن و انرژی دادن بهم دیگه فوق العادس.دمتون گرم.
عزیزم مریم جان وقتی اون اخر اومدید بالا با خوشحالی گفتید خدایا شکرت چه ذوقی کردید چه حس رضایت و ارامش از چهرتون پیدا بود.خدارو صدهزاران بار شکرت.
سلام به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم که خدارا شکر میکنم بابت وجود تک تکتون
چقدر فایل ها حرف از بهشت میزنه
چقدر صحنه های زیبا و دلنشین
چقدر زیباست ترکیبات سنگ و آب که رویایی کرده مسیر ها رو
خدارا هزاران مرتبه شکرت بابت مسیر های پر از سر سبزی و پر آب های گورا و زلال
به به که چقدر آب چشمه شیرین و زلال هست نوش جانتان استاد بشه انرژی مثبت به بدنتون
چقدر اون غار صحنه رویایی ایجاد شده انگار خدا خودش اومده طراحی کرده
مطمینا از موبایل تصاویر زیباست ولی این صحنه ها اونجا دیوانه کننده هست
خدارا هزاران مرتبه شکرت بابت زیبایی هایی که آفریدی
چقدر خوبه اینکه استاد با خانم شایسته عاشق هم هستند و عاشقانه این مسیرها رو در صبح زود یا اون نور دیوانه کننده خورشید قدم میزنند و فرکانس های عالی میفرستد .
دویدند سنجاق خیلی باحال بود کلی ذوقش کردم
اون آقا که داشت چوب جمع میکرد گفتم الان داره میره برای جوجه درست کردن
خدارا شکر بابت وجود ماشین به امکانات عالی که هر جا اراده کنی کمپ میکنی و شب میمونی و عشق میکنی
چقدر ماشین و موتور های افروید رو دوست دارم من از دیدنشون لذت میبرم و کلی کیف میکنم
من عاشق آب هستم حتی اونجایی که تو غار بودید و یه صدای کم شر شر آب میومد و کلی ذوق کردم
عاشق طبیعت و طبیعت گردی هستم انگار وصل میشم به اصل وجودمون زمین
قبل از هرچی ازتون سپاسگزارم برای این فیلم های زیبای سفر به دور آمریکا انشالله یک روز برسه فیلم های سفر به دور دنیاتون ببینیم .
چقدر این جنگل زیبا وقشنگ بود سازه خداوند وچقدر خنکی آب را هنگام نوشیدن استاد می شود حس کرد وتصور کرد.
چقدر آفریده سنگ وآب خداوند زیبا وتحسین برانگیز دوعامل کاملا متفاوت به لحاظ فیزیکی ، عجب سازه های ساخته اند اشکال زیبای هندسی وقسمتی که شکل استیکر قلب توخالی بود انگار خداوند قلب برای بندگان خوب خودش که به اون زیبایی ها هدایت شده بودند فرستاده که قشنگی هاش کشف کردن ببینید در عین حال دو عامل کاملا متفاوت چه جوری می توانند زیبایی بیافرینند .
من خو دم الان که کامنت می نویسم در سفرم ولی خیلی کار داره از جنس سفرهای استاد رو تجربه کنم به مکان های هدایتی بدون برنامه خاص ودر دل طبیعت بکر خدا البته آمدن به این سفر هم ریشه در دیدن سریال سفر به دور آمریکا داره که هدایت شدیم بهش
چقدر جاده جنگلی وتابلوهای هدایتگرش عالی هستند
کاش در تمام جهان طبیعت مثل زمان تحویل با همان تمیزی وبکری پس بدهند ومراقبش باشند.
چقدر آسمان زیباست وچقدر عالی که با موتور به این مکان زیبا می آیند وآن را تجربه می کنند.
در پایان الله نور السموات والارض وتمام مخلوقات جلوه الله یکتاست ونیاز به چشم توحیدی داریم تا ببینیم وشکر کنیم وقدردان خداوند وبندگان صالحش باشیم که این تصاویر را برای ما ارسال می کنند .
با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته و همه ی همسفران خوبم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار
چه زیبا خانم پروین اعتصامی توی شعر توحیدیش سروده که :
نقس هستی نقشی از ایوان ماست
خاک و باد و آب سرگردان ماست
قطره ای کز جویباری می رود
از پی انجام کاری می رود
و چه زیبا استاد فرمودن که :
حتی یک قطره ه داره ماموریتش رو انجام میده
همه ی اجزای هستی ماموریتی که خداوند براشون مقرر کرده رو دارن انجام میدن
همه چیز تحت سیطره و مشیت خداونده
همه چیر تحت کنترل سیستم خداونده
هیچ چیزی اتفاقی و تصادفی اتفاق نمی افته
وقتی با دید ماموریت اجزا به این فایل نگاه میکنم دقیقا همین طوره :
دوربین موبایل داره ماموریت ثبت وقایع رو انجام میده
تراک داره ماموریت حمل کمپر رو داره انجام میده و اون رو روی دوش خودش سوار کرده
کمپر داره ماموریت حمل وسایل رو انجام میده و روی دوش تراک سوار شده
جاده داره ماموریت رد شدن ترام کمپر رو انجام میده
گیاهان و درختان دارن ماموریت نگه داشتن خاک جاده و زیبا کردن اون رو انجام میدن
آب و خاک دارن ماموریت زنده نگه داشتن گیاهان و درختان رو انجام میدن
آفتاب داره ماموریت رساندن نور به خاک و درختان و گیاهان رو انجام میده
اون تابلو داره ماموریت بشیر و نذیر بودن رو انجام میده
اون درخت خشک شده داره ماموریت انتقال از این ور رودخونه به اون ور رودخونه رو انجام میده
اون تنه های چوبی استوانه ای دارن ماموریتی پایین اودن راحت تر رو انجام میدن
اون سنگ های انحنادار دارن ماموریت فراهم کردن جای پا رو انجام میدن
اون مرد هیزم به دست داره ماموریت نشان دادن فراوانی چوب رو انجام میده
اون پنجره تراک کمپر داره ماموریت انتقال جریان هوا رو انجام میده
این سنگ ها دارن ماموریت نگه داشتن بافت خاک رو انجام میدن
زیان انگلیسی داره ماموریت ترجمه کردن این دستورالعمل ها رو انجام میده
طبیعت بقول خانم شایسته ماموریت داره ما رو به خودمون نزدیکتر کنه
ی سری انسان ها ماموریت داشتن که این جاده ها و این علایم رو درست کنن
اون بطری آب ماموریت نگه داشتن آب استاد رو داره انجام میده
این آبها ماموریت صاف و صیقلی کردن سنگ ها رو انجام دادن و میدن
این تخته سنگ های مرتفع ماموریت عمق بخشیدن به تجربه دیدن زیباییها رو دارن انجام میدن
(چقدر اون شکل بیضی که درست شده بود روی سنگه و پر از آب شده بود زیبا بود و اون شکل تنور مانندی که درست شده بود و استاد رفت داخلش )
صدای آب داره ماموریت ایجاد موسیقی و نوازش دادن گوش های انسان ها رو انجام میدن
اون موتورهای آفرود دارن ماموریت تجربه کردن هیجان رو نشون میدن
آب چشمه داره ماموریت فراهم کردن مواد معدنی برای بدن استاد رو داره انجام میده
خانم شایسته داره ماموریت گزارش دادن سفر رو انجام میده و رها کردن خودشون از چسبیدن به زیباییها
اون دختر کوچولوی ناز داره ماموریت نترسیدن از چالش ها رو به من 45 ساله نشون میده و رها بودن والدینشون
بدن استاد داره ماموریت دوره سلامتی رو نشون میده
پایین رفتن استاد از اون تخته سنگ ها داره ماموریت راهنما بودن در مسیر رو نشون میده
رابطه ی زیبای استاد و خانم شایسته داره ماموریت نشان دادن الگوی خوب روابط رو داره انجام میده
این شکلهای هندسی دارن ماموریت میلیاردها ساله قدرت نفوذ آب رو نشون میدن
و اینا همه دارن ماموریت خدمت رسانی به انسان رو انجام میدن
چرا؟
چون انسان اشرف مخلوقاته و باید لذت ببره از بودنش توی این دنیای مادی
حالا ماموریت انسان چیه ؟
اینه که این نعمته ها رو ببینه و درک کنه استفاده کنه و سپاسگزارشون باشه
که سرش در برابر خداوندی که اینها رو در اختیارش قرار داده پایین باشه
و اگر این جوری باشه که اون نمرود و فرعون وجود خودش رو کنترل کنه اونوقت خداوند هم سرش رو در برابر دیگران بالا نگه میداره و کسی نمیتونه ذره ای بهش آسیبی برسونه و اونقدر خداوند زنده نگهش میداره و ایمن میکنه همه جا رو براش که :
ماموریتش میشه ترویج همون خدایی که این عزت و سربلندی رو بهش داده اونم با به تسخیر درآوردن همه ی اون اجزایی که هر کدومشون دارن ماموریت خودشون رو انجام میدن
داشتم فکر میکردم که همین ماموریته هم کوتاه مدت و دراز مدت داره
کوتاه مدت:
مثل اون آدم هایی که اومدن و اون تابلوها رو درست کردن و رفتن
مثل اون آدمی که اومد هیزم ها رو برداشت و رفت
مثل اون سنجابی که با سرعت تمام دور شد و رفت
مثل اون موتورسوارهایی که با سرعت اومدن و رفتن
و بلند مدت مثل :
این جاده هایی که ساخته شده
مثل این آبی که هنوز جریان داره
مثل اون سنگ هایی که هنوز هستن و دارن صیقل میخورن
مثل اون درختان و گیاهانی که هنوز زنده ان و نفس می کشن
اما چیزی که در همه ی اینها مشترکه اون انرژی هست که بقول استاد :
انرژی که ما آن را خدا می نامیم که همه ی اینها خودشه
سلام به الهام جان دوست عزیزم .الهام جان همین ی ساعت پیش از خداوند خواستم که از اون دایره های آبی خوشگل کنار اسمم باشه وقتی میام سایت رو باز میکنم و چقدر زود خداوند پاسخ داد درخواستم رو .تحسین میکنم شما دوست الهی ام رو که با وجود اینکه تازه 148 روزه عضو سایت هستی اینجوری داری از رابطه ی خوبت با خداوند صحبت میکنی .خدا میدونه وقتی این مسیر رو ادامه بدی رابطتت چطور عمیق تره و پایدارتر میشه . بهت تبریک میگم عزیزم و سپاسگزارم که دست خداوند شدین برای برآورده شدن خواسته ی من .موفق و موید باشی عزیزم
خداراشاکرم که هدایت شدم به کامنت شما که بسیار جالب ماموریت تک تک آدمها ودرختان وزمین وسنگها وهمه چیزهایی که درفایل بود را شرح دادید آنهم به زیبایی تمام
حتی اینکه دیدن استاد ویاداوری قانون سلامتی راهم ذکر کردید وبسیار نکته بین ازکودکی که دیدید از موتورسوارها وتراک کمپر ومرد هیزم به دست و ماموریت همه وهمه چیزهایی که دیدید راعالی شرح دادید بسیار لذت بخش وتاثیر گذار است
ماموریت کوتاه مدت وبلند مدت داریم هم جالبه تاحالا ازاین زاویه دید شما به فایلها توجه نکرده بودم وخوبی سایت وخوندن کامنتها همین است که از زوایای مختلف زیبایی ها واستباط افراد را متوجه میشیم
من حتمآ بعددیدن هرفایل سفر
کامنتهای زیادی رامیخوانم ودرس میگیرم
نسرین عزیز دراکثر فایلهای دانلودی ردپای شما رادیده ام ونظرات شمارادنبال میکنم ومیشناسم شمارا که زیبا مینویسی
از نوشته ات لذت بردم خیلی از شما دوست الهی سپاسگزارم انشالا همیشه سلامت وشاد وسرفراز باشید
سلام به دوست عزیزم فیروزه جان . خدا ر و شکر که در جمعی حضور دارم که کارشون ذکر کردن نکات مثبت همدیگه اس که همین خودش انگیزه بودن در این جمع رو بیشتر میکنه .واقعا استاد درست میگن به هر چی توجه کنیم از همون بیشتر وارد زندگیمون میشه راستش رو بخوای فکر کنم دیروز پریروز بود که اسمتون رو دیدم توی کامنت ها و انگار اسمتون برام آشنا بود و امروز دیدم برام پاسخ گذاشتین و این یعنی اون توجه جواب داده .سپاسگزارم از لطفتت عزیزم .ان شا الله که همچنان ئایدار باشیم در این مسیر .برات موفقیت روز افزون رو خواستارم از درگاه حق
سلام به استاد عزیز و مریم بانو و هم خانواده ای های نازنین!
خدایا شکرت که به من فرصت دادی یک قسمت دیگه از این سفر بی نظیر رو ببینم و در شگفتی بمونم از این طبیعت که هر لحظه ش برام یادآور قدرت توست!
بالاخره رسیدیم به عکس پروفایل قسمت های قبلی :) مطمئن بودم که این عکس ها رو یه جا خواهیم دید!
سبحان الله! این صخره ها و غار عجب شگفت انگیزن! تا حالا همچین چیزی ندیده بودم! خدایا شکرت که به لطف این سفر دارم این زیبایی های منحصر به فرد رو می بینم. تنها جایی که رفتم و یه مقدار شبیه بوده به اینجا جایی هست به اسم Scenic Caves Nature Adventures که حدود 2 ساعت شمال تورنتو هست. اونجا هم صخره های بلند و راه های باریک بین صخره ها داره و البته توی تابستون پوشش سبز داره بیشتر مناطقش…فوق العاده جای زیبایی بود و یک پل معلق هم داشت که از بالای جنگل رد میشد و هم ترسناک بود و هم بسسسسسیار زیبا!
خدایا! الان که دارم فکرش رو می کنم می بینم من چقدر خوشبختم که من رو به این همه مکان های زیبا هدایت کردی و من لایق این بودم که کلی از طبیعت زیبای این جهان رو ببینم و تجربه های رویایی داشته باشم. جاهایی رفتم که قبلاً واقعاً فقط توی رویاهام تصور می کردم! کاشکی میتونستم همیشه اینو به خودم یادآوری کنم که هرچه تصور کنم و بتونم توی صفحه ی ذهنم ببینم، به واقعیت تبدیل میشه، اگر خودم جلوش رو نگیرم و این رو با تک تک سلول های بدنم باور داشته باشم!
این عزت مرا بس که بنده تو باشم و این افتخار مرا بس که تو پروردگار من باشی
تو آنچنانی که من می خواهم پس قرار بده مرا آنچنان که تو می خواهی
سلام به دو زوج خوشبخت بهشتی
سلام به تک تک دوستان عزیزم
زیبایهای سفرنامه قسمت213
الهی شکرت بابت این همه زیبایی، یه جاده زیبا با مناظر کارت پستالی، الهی شکرت بابت این رودخانه بینظیر چقدر زیباست،چقدر اطلاعات قبل از ورود به طبیعت های بکر زیبا وکامله، باز یه رودخانه بینظیر زیبا با تخته سنگهای عالی وبینظیر الهی شکرت بابت این همه زیبایی، وقتی به رودخونه با دقت نگاه کنیم این پیغام رو میده که دائم در حرکت باش اگه میخوای مثل من سرزنده و خروشان باشی نه مثل مرداب که انقدر یجا مونده افسردگی گرفته و هر چی نازیبایی دور خودش جذب کرده.
چه چشمه زیبایی و استاد چقدر باورای خوبی دارید که انقدر حساس نیستید که تو فایل5 آرامش در پرتو آگاهی چقدر باورای خوبی گفتید.و نوش جونتون این آب خوشمزه و شیرین چشمه.
چه لذتی داره وقتی تو این زیبایها یه خواب دلچسب داشته باشید، الهی شکرت بابت این همه زیبایی.
یه تریل زیبای دیگه چه تخته سنگهای زیبایی و چقدر غار زیبا و هیجان انگیزی، دقیقا مصداق همین شعر، این جهان کوه است و فعل ما ندا، چقدر تخته سنگهای زیبایی واقعا معماری خداوند بینظیره الهی شکرت. چقدر روابط زیباتون رو تایید وتحسین میکنم.
خداوندا همواره چشمانم را به زیبایها و گوشهایم رو به شنیدن زیبایها و توجهم رو به زیبایها هدایت بفرما
خدای من خدای من دارم دیوانه میشمممم قلبم داره عین یه دسته گنده از پروانه ها بال بال میزنه برای اینهمه شگفتی و نور و زیبایی…
الهی به اندازه تمام آسمانها و زمین و هرچه در آنهاست شکرت. خدای من تو چقدر بخشنده ای که به ما نعمت چشم و عقل و گوش و احساس دادی تا بتونیم اینهمه زیبایی های طبیعتت رو درک کنیم و برسیم به لحظه وصل و سجده کنیم به درگاهت.
الهییییی شکرت که هرجا پای مجازی میذاریم جای پای حقیقی اساتیدمون پر از نعمت و برکت و زیباییه. یکیش مسافرت خانوادگی. یکیش وجود یه دخترکوچولوی ناز مامانی با مامانش توی دل این طبیعت. یکی دیگه قلمرو خرسهای واقعی، نه کارتونی. وااااقعی! دل شیر میخواد که پا بذاری تو شهر خرسها. و این دل شیر تو سینه استاد موحد ما و عشق نازنینش هست. چون اعتقاد دارن فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین
یعنی وقتی روی رودخونه زومکردید گفتم الان یه خرس قهوه ای گنده میاد واسه صبحونه یه ماهی شکار میکنه و اتفاقی میفته تو فیلم ما.
چقدر من عاشق این فرهنگشون شدم. همه چیز رو توضیح میدن، همه جای طبیعت رو خودشون تریل درست کردن، اتمام حجت هم کردن که آقا راهت چیه چاهت چیه، چطور رفتار کن اصلا احترامی که به طبیعتشون میگذارن آدم رو وسوسه میکنه بهترین وجه وجود خودش رو نشون بده تا مثل این طبیعت زیبا باقی بمونه.
خدای من چقدر این آسمون عجیب آبیه نمیتونم هضمش کنم! چقدر این درختها تر و تازه و شادابن. اصلا آدم بی سواد هم باشه شاعر و فیلسوف میشه توی این طبیعت.
بازم ردپای آب…. چه هنرمندیه این آب، کدوم مجسمه ساز و سنگ تراش میتونه همچین اثری خلق کنه که آب خلق کرده؟ بجز ذات پاک الله کی میتونه توی آب چشمه اینهمه مواد معدنی قرار بده اونم بدون طعم و رنگ و بو؟ ای خدا اونطوری که حق شماست ما شما رو نشناختیم و قدرت رو ندونستیم.
خدایا خدایا اون رگه های نارنجی روی سنگها چیه؟ خیلی کنجکاوم بدونم جنس این سنگا از چیه؟ این نقش و نگارها و امضاها کی و چطوری رو تن این سنگها نقش بسته؟ خدایا چندهزار سال از عمر همین سنگها داره میگذره. آدمها و حیوانات و بارانها و طوفانها و برف و تابستون و زمستون از پی هم اومدن و رفتن ولی شما هنوز همینجایید و دارید لذت میبرید.
هرچی هستید و هرطوری که به وجود اومدید کاری ندارم، ممنونم که هستید و به ما لذت و شادی میدید.
استادجان سلام صبح بخیر!
سنجاب شیطونک رو دنبال می کنیم و می رسیم به غاااااررررررر. الله اکبر دیگه قفل شدم. دلم می خواست فقط جیبیییغ بکشم و بچرخم و برقصم اونجا. یه کوه و یه غار با ذات سررررد و خشک، و یه کوه و یه غار با ذات گرم و مرطوب تو فایل قبلی! هر دو زیبا، هردو با کاربرد خاص خودشون، هردو شگفت انگیز.
یاد این شعر معروف سایت از مولانا افتادم
در جهان هر چیزی جذب کرد
گرم گرمی را کشید و سرد سرد…
الهی شکرت که استادی دارم که حواسش به همه چی هست. تعیین کرده سایتش مثل زندگی واقعی باشه. وقتی از مدار رشد خارج بشی نتایج هم کم و کمتر میشه، اگر دانشجوی فعالی باشی ستاره طلایی می گیری ولی اگه شل برخورد کنی و نتونی حالت رو خوب نگه داری، اگه برای رشدت تلاش نکنی ستاره ها خاموش میشن. این یه انگیزه خیلی خوبه برای اینکه همیشه متعهد به پیشرفت و تلاش باشیم. خدایا شکرت که با خاموش شدن نیم ستاره ام فهمیدم هیچ چیزی در جهانم گم نمیشه و اثرش روی زندگیم باقی میمونه مگر اینکه خودم آگاهانه تغییرش بدم.
می دونم که استاد هم مثل خدا هیچ خصومتی با هیچکس نداره، اتفاقا برعکس منو دوست داره، ولی قانون سیستم الهی سایت (به تبعیت از قوانین جهان خداوند) اینه که اگه رو به بالا حرکت نکنی حتما رو به پایین سر میخوری.
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت که بالاخره رسیدیم به صحنه های جادویی که در سه تا برنامهٌ قبل بنرش رو روی فایل ها دیده بودیم :))
من که خودم به شخصه ده بار عکس روی فایلها رو بزرگ میکردم تا این سنگهای بینظیر و غولپیکر رو با دقت بیشتر ببینم که حجارِ عالم این طور خارقالعاده بهشون کِش و قوس و نقش و نگار داده ، سبحان الله از این عظمت و
خدایا شکرت
استادبانوجان عاشق این حرکت خود جوش و حرفه ایی تونم که از تراک پیاده میشید و جلوتر میایستید و از ورود استاد همراه با این تراک خوش رنگ فیلم میگیرید…
خیلی صحنه جذاب و باحالی میشه خدایی…
ورود تراک در یک مسیر طبیعی بدون آسفالت و درختهای متنوع و خوشرنگ و لعابی ، که از دو طرف خیلی به هم نزدیکتند و در نمای دورتر انگار به هم دوخته میشن ،
در حالی که در بالای تصویر همین صحنه ، آسمان بیکران با رنگ آبی شفاف و ابرهای کوچیک و بزرگ دارن خودنمایی میکنن..
خیلییییییییییییی باشکوهه…
و هر چی در دل طبیعت پیش میریم باشکوهتر و جذابتر هم میشه..
متحیر میشم وقتی فک میکنم به این که چه حجم عظیم و فراوانی از آب در طی صدها و صدها سال در این مسیرها جاری بوده ، که این اشکال رؤیایی خلق شدن ..
و تو دلم خنده م گرفت وقتی یادم اومد سالهای دور
( 12…..13 سالی میشه که شکر خدا اخبار گوش نکردم ) که درگیر اخبار بودم ، همیشه در صدر خبرها این مطلب بیان میشد که آب کمه و جنگ جهانی بعدی بر سر کمبود آب خواهد بود…زهی خیال باطل:))
حالا ما به شکر حضور در این سایت و زحمات شما دو عزیز بزرگوارم ، در هر جای جدیدی که قدم میزاریم آب میبینیم و آبشار و رودخونه و طبیعت و طراوت و شادابی و زندگی و تصاویری که به برکت فراوانی همین آب به وجود اومده که حتی از رؤیا هم رؤیایی ترِ …
خدایا شکرت
چند وقت پیش داشتم مطالبی رو که از فایلهای دانلودی روی سایت ، نکته برداری کرده بودم، مرور میکردم این مطلب توجه مو جلب کرد ، استاد میگفتن :
من یاد گرفتم همیشه به خدا بگم که هدفم از زندگی چیه؟؟؟!!!
همیشه چه برای سفر ، چه کسب و کار و چه روابطم میگم خدایا هدف من از این مسیر
شادی بیشتر، خوشبختی بیشتر،
احساس خوب بیشتر، تجربه عاشقانه بیشتر،
تجربه نعمتها و زیباییهای بیشتر تو و سپاسگزاری بیشتره….
و در نهایت لذت بردن از همه قشنگی های دنیایی که توش هستم…
خدایا منو هدایت کن که این اهدافم محقق بشن
و بعد خودم ساکت میشم و دیگه صحبت و اصراری نمیکنم و اجازه میدم خداوند هدایتم کنه و دستانشو بفرسته و سعی میکنم قلبمو پاک کنم تا نشونه هاشو بهتر بفهمم…
خداوند رو بسیار سپاس ، برای هدایتم به این دست نوشته های ارزشمند….
استادجانم ممنونم ، استاد بانوجانم ممنونم
ممنونم از شما دو عزیز بزرگوارم که واقعا هر چی میبینم و درک میکنم انگار
همه مطلب همینه…
همه آگاهی هایی که از این فایلها لازمه بگیرم همینه…
چون داریم با چشمهامون و کاملااااا ملموس نتایج شما رو میبینم..
شما قوانین رو بارها و بارها تکرار کردین با زبان ساده ، فقط کافیه ما اینقدر بخونیم و بشنویم تا به درکش برسیم ان شاءالله.
که خودِ خداوندِ الرحم الرحمین هم در سوره بقره آیه 186 ، همین مطالب رو برای ما به وضوح میفرماید..
خدایا شکرت
خدایا غرق در الطاف و نعمتهای توایم الحمدالله رب العالمین
بازم بینهایت از سخاوت و زحمات شما دو عزیز سپاسگزارم..
ﻣﻴﺰﺍﻥ [ ﺳﻨﺠﺶ ﺍﻋﻤﺎﻝ ] ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ; ﭘﺲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ سنجیده آنها سنگین و پر ارج باشد آنهایند که رستگارند.(8)
سلام به اساتید بزرگوارم استاد عباسمنش و خانم شایسته
و همه دوستان جانم ،رفیق های شفیقم،دوستان الهی ام،دوستان توحیدی ام
دوستانی که راه راست و مستقیم را انتخاب کردند و ثابت قدم هستند و در این راه استقامت میورزند.
الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت
داشتم به این آیه امروز فکر میکردم و آیات اول تا 30 ام سوره اعراف را چند بار خوندم و این آیه چقدر حالما خوب کرد و تکرارش میکردم برا خودم
چند تا صوت زیبای قرآن را قبل از کامنت نوشتن گوش دادم(یس،رحمان،قمر) و با حال عالی اومدم برای نوشتن کامنت که با عشق تقدیم دوستان کنم البته که از همون اول از خودش استعانت گرفتم
الهی به امید تو،جاری شو برمن
یاد مصاحبه ای از جف بزوس افتادم که به مجری گفت که
همه ما انسانها در اوایل زندگی تاوقتی متوجه اسرار جهان بشیم یه چیزهایی را بهمون میدن
برای یکی میشه خانواده خوب
برای یکی میشه حسن خلق خوب
برای یکی میشه روابط خوب
برای یکی میشه وضعیت مالی خوب
ولی هنر ما آدمها از اونجایی شروع میشه که خودمون سکان زندگیمون بدست میگیریم و شروع میکنیم به خلق خواسته هامون و ایرادهای شخصیتیمونا شناسایی و برطرفش میکنیم
میشه مصداق این آیه
وَأَن لَیسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعىٰ
و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست.
در بندگی کردن در حق هیچ کسی اجحاف نشده و اگر ما به اون قدرت درونیمون که خلق کردنه پی ببریم که با اومدن به این دنیا وروزمرگی هامون یادمون رفته
دیگه حجت بر ما تمامه و فقط میرسیم به اصل بندگی و رهاش نمیکنیم.
با شروع تریل استاد در این مسیر عالی یاد دو کلمه کلیدی درباره قوانین افتادم
توجه ،بی توجهی(اعراض) میشه نتیجش کنترل ذهن،میشه تقوا،میشه جهت دهی آگاهانه به کانون توجه،
میشه اینکه؛ 100در 100 ما خالق تمام سرنوشت زندگیمون هستیم.
میشه جاده ای که الان استاد داره تریل میکنه و سوت زنان و لذت کنان با عزیز دلش راه سراسر شادی و خوشحالی و سرور را تجربه میکنه
میشه توحید عملی.
هر جایی که رسیدیم به نقطه ای که حال دلمون اکثر اوقات از بقیه روزها بهتر بود و در حال انجام دادن هر کاری بودیم که لذت میبریم از انجامش
بدونیم که افتادیم در جاده خوشبختی و داریم این مسیر زیبا را طی میکنیم و باید با همین فرمون بریم جلو و ادامه بدیم و کم کم نتایجمون بهتر و پایدارتر بشه و به قول قرآن استقامت بورزیم در نگه داشتن این حال خوب که عمل هم چاشنیش شده
باحال خوب بهتر و درونی تر و خدایی تر و توجه به زیباییهاو خواسته هاو بیتوجهی و اعراض از ناخواسته ها
من خودم به شخصه وقتی توی جنگل و سرسبزی و مکانهای تفریحی و ساحل دریا که میرم و قلبم باز میشه و احساس آرامش درونی برقرار میشه ،به قولی وقتی سیم وصل میشه ،
انگاری که تمام ذرات که به شکل انرژی هستند
از درختا ،از آسمون آبی از جاده پر پیچ و خم و از سنگها گرفته تا ابرهای پفکی خشگل و تمام مظاهر زیبایی که میبینیم که نتایج و پاداش اون توجه و تمرکز ما به زیباییها بوده،دارن بهمون خوش آمد میگن و اون لحظه حال خودما خریدارم و میدونم تک تکتون این تجربه را داشتین
کل سلولها احساس شور و شعف میکنه ،صدای قلبتا میشنوی
الان هم همه ی این مظاهر زیبایی دارن به استاد جان و خانم شایسته جان میگن
خوش امدی بنده ی خوب و برگزیده خدا
خوش آمدی مرد توحیدی
خوش آمدی مرد عمل
خوش آمدی به این فضای روحانی
بیا لذت ببر که تو لایق و شایسته ی لذت بردن هستی.
و در هر لحظه از تصاویر چهره استاد اینا به خوبی بهمون نشون میده
الهی شکرت،الهی شکرت ،الهی شکرت
بعد از سلام و احوالپرسی با فضای پیرامونمون
میریم وارد این تریل زیبا بشیم و سوت زنان حالشا ببریم
خدای من چقدر قابل تحسینن این مردم که در وسط جنگل هم آثار مهربونی و محبتشون در صلح بودن با خودشونرا به جا میزارن،با سنگ چین کردن دور این کاج زیبا
و خانم شایسته که استادتمام عیار شکار نکات مثبته و در این سفر نامه ها ما فقط از ایشون و استاد یاد گرفتیم
استاد جان تحسین میکنم این خوش پوشی و خوش اندامی شمارا و این لباسهای خیلی خوشرنگ و کلاه و عینکتون را که چقدر بهتون میاد
چقدر حس سبکی و حال خوب در نگاه کردن به این آب روون و صدای دلنشین و سنگهای داخلش به آدم دست میده
مشخصه که استاد داره دنبال یه مسیر برای عبور و رد شدن به اون طرف آب میگرده و موفق میشه با اینکه این درخت نصفه و نیمه بود با مهارت ازش عبور میکنن .دمت گرم استاد
به به
درختهای تبریزی انعکاس نور روی اونها و درخششی که دارن دیدنیه واقعا و زیباست.
باز هم رسیدیم به تابلوهای رهنما و تحسین میکنم این مردم را که نکات لازم را بهمون گوشزد کردن و ما هم با عشق انجامش میدیم.
وای چقدر خانم شایسته از امکاناتی که دارن خوب استفاده میکنن
از آینه ماشین برای رخت آویز لباسها استفاده کردن تا لباسها خشک بشن. کارها باید راحت راحت انجام بشه بدون دردسر.عالی بود
این دو تا خانم هم که تو تصویرند خیلی خیلی قابل تحسین هستند
که توی این جنگل زیبا اتراق کردن و گل میگن و گل میشنوند
رسیدیم به رودخونه ای که از دل این جنگل و درختهای زیباش جریان داره
و سنگهایی که داخل رودخونه به اشکال گوناگون دراومدن
و منا یاد دوران کودکیم انداخت که تابستونا وقتی به شهرستانمون تفرش میرفتیم
کنار رودخونه ها میشستیم و از سنگها اشکال مختلف میساختیم ابرهای آسمون را هم که مثل خرگوش و خرس و فیل بودن به هم نشون میدادیم و یه بازی و تفریح برا ما بود.
با دیدن این سنگ که استاد پاش را داخلش گزاشت یاد کارتون زیزی گولو آسی پاسی درآ کولا تابتا که برنامه کودک برای دوستان دهه شستی ها بود افتادم
که دهنشا باز کرده و کلی خاطره خوب برام تازه شد .
که اسمش قصه های تابه تا بود
با بازی امیر حسین صدیق و لیلی رشیدی و رضا فیاضی و مریم سعادت
حالا یه پرش جانانه از استادشاهد هستیم که از این
طرف رودخانه خروشان میپره و بعدش خانم شایسته که استاد شده تو این کارها.
وای خدا چه شکافی ایجاد شده بین این سنگها و صخره هاو عجب حجم آبی را داره از خودش عبور میده، فقط میتونم بگم الله اکبر.
و استاد هم با پا گزاشتن روی این سخره ها انرژی این دو تا سنگ دور افتاده از هم را بهم میرسونه.
چقدر خانم شایسته تکاملشون را در مواجه شدن با ترس هاشون خوب طی کردن و راحت نوک سخره ها وا میستن و فیلم میگیرن.لایک فراوون
توی این تریل زیبا موتور سواری برای اونا که علاقه دارند میتونه خیلی لذت بخش باشه
خلاصه که هر شخصی به سبک خودش در حال لذت بردنه
خانم شایسته تیپ آبی هم خیلی خوشکله و بهتون میاد
و میرسیم به چشمه ای که سرشار از مواد معدنی و تستش میکنیم ببینیم مزش چطوره
تو قانون سلامتی که باشی وقتی این آب را میخوری به مزاقت شیرین میاد ، چون خودتا از هر شیرینی مبرا کردی
نوش جونت و گوارای وجودت استاد
باز هم یه تصویر زیبا از خانم شایسته که از پایین، درختهای زیبای کاج سوزنی را وصل میکنه به آسمون آبی خوشرنگ و یه چرخش دورانی به دوربینش میده و این تصویر زیبا را بهمون هدیه میده
الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت
حالا با این ماشین همه چی تموم این مکان زیبا را ترک میکنیم برای رفتن به مقصد بعدیمون
خوب ماشینمون را در این مکان زیبا پارک میکنیم و تریل را شروع میکنیم و دیدن تابلوهای راهنما که بازم جای تقدیر و تشکر داره از این مردم بینظیر
و عبور از این پل چوبی که ادما یاد جاده خوشبختی میندازه.
و آسون شدن برای آسونی ها
ظاهرا این کوچولو هم از جانب پدر و مادرش داره تشویق میشه برای تمرین سخره نوردی
و موفق میشه
برای من جالبه که از این سن به بچه ها درس استقلال و توانستن میدن
میرسیم به تابلوی Ice caves(غارنوردی یخی)
از اونجا که استاد در سفر نامه ها همیشه دنبال جاهای ناشناخته هست تصمیم میگیره بره به دل این صخره و غار بره
خانم شایسته هم از تمام زوایا حرکت رفتن به غار را برسی میکنه
و بالاخره استاد هدایت میشه به جایی که باید حرکت را شروع کنه بره پایین
وای خدا چقدر این غار زیباست
سنگها و دیواره هایی که به اشکال گوناگون دراومده بر اساس فرسایش و عبور آب در طی سالیان سال
من خودم چون کوهنورد هستم میدونم که رفتن روی این سنگها کار هر خانم و آقایی نیست .
احسنت به شما .
نمیدونم هرچی گفت من هم نوشتم و لذتشا بردم.
احساس سبکی میکنم بعد چندین بار دیدن فایل .
الهی که تنتون سالم و دلتون همیشه شاد باشه استاد جان و مریم جان
برای تک تک دوستان گلم هم آرزوی شادی و ثروت و سلامتی دارم در پناه الله کریم
بنام خداوند بسیار بخشنده ، ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است
سلام به دوست عزیزم رسول عزیز
اینقدر عالی نوشته بودید که تمام جزیات فیلم زیبایی که دیروز دیدمدوباره برام تجسم شد حتی شما به نکاتی اشاره کردی که من حتی ندیده بودم و الان دوباره میبینم دررود بر شما جنس کامنت های شما از جنس ارامش هست خدا را شکر
و به چه نکته عالی اشاره کردید در ابتدای کامننتون که خدایا مارا ثابت قدم بدار بعد از اینکه هدایت کردی آمین یا رب العالمین
پروردگارا، از گناه و ستمی که ما درباره خود کردهایم درگذر و ما را ثابت قدم بدار و بر (محو) گروه کافران مظفّر و منصور گردان.
آمین
دوست عزیزم خدارا شکر میکنم که هر روز داریم بیشتر لذت میبیرم از این مسیر فوق العاده و محشر و زیبا تو این مسیر نه ترسی هست نه خستگی نه غمی فقط لذت است و لذت
سپاسگزارم که کامنت منا خوندی و منا مورد محبت خودت قرار دادی
قدردان وجود نازنینت هستم
احساس قلبیم اینه که خیلی به هم نزدیکیم و چقدر خوشحالم در این سایت الهی خداوند دوستان عزیز و گرانقدری چون شما را نصیب و روزیمون کرده
وحید جان به خدا قسم که هر اشتباهی و توجه منفی که انجام میدیم همون لحظه مارا میبخشه و مومن کسی هست که متوجه و آگاه باشه و همون لحظه طلب توبه و بازگشت کنه و به صراط مستقیم برگرده
خدا بخشیده این ماییم که بعضی اوقات خودمون دست از سر خودمون برنمیداریم با احساس گناه هایی که هزاران بار در گذشته به خودمون دادیم و شیطان هم بر آتیش این گناه دمیده.
واقعا الان خیلی حس و حالمون خوبه چون با خدایی طرف شدیم که خیلی بخشنده هست
خیلی مهربونه
دیگه واقعا با این آگاهی هایی که استاد تو دوره ها و فایلها بهمون داره و ما لایق شنیدن این آگاهی ها شدیم
بی معرفتی که هر روز رو خودمون به صورت لیزری کار نکنیم.
ایشالله که بهترینها برات پیش بیاد
که شما لایقش هستی با این
فرکانسهای عالی که داری میفرستی
خدارا شکر الانم حالمون عالی عالی هست
الهی صد هزار مرتبه شکر.
در پناه رب بهترینهارا تجربه کنی و زندگیت سرشار از لذت و حال خوب باشه رفیق.
سلام به اساتید عزیز و سخاوتمندم و دوستان توحیدی بالیاقتم که با سخاوت و مهربانی جاری میکنن آگاهیهاشون رو.
قدردانِ این جریان هستم که چقدر باعث گسترش وجودمون میشه و خیلی قدردان و سپاسگزارم به خاطر دست و قلب و چشمهای زیبابینتون که وقتی در هماهنگی باهم قرار میگیره شگفتانه و باشکوه مینویسن .
امروز صبح که از خواب بیدار شدم بلافاصله هندزفری رفت توی گوشم و به تمرینی گوش دادم که دیروز برای خودم نوشته بودم و به ویس تبدیلش کرده بودم .
چند وقتیه که خیلی متعهدانه این کارو انجام میدم به لطف خدا . با هر ریشه یابی یه تمرین به تمرینای قبلی اضافه میشه و در طول روز به خورد ذهن و وجودم داده میشه . اما من فکر میکردم که پس چرا نشونه ی بهتری غیر از احساس بهتر فعلا برام نداشته. میدونی، قلبم آروم نمیشد. میگفتم خب الان یه مدته دارم اینکارارو میکنم . نکنه دارم توهم میزنم که دارم تمرین میکنم؟ تا اینکه پریشب یه برنامه نوشتم و گفتم عزیزم فردا همه زمانت رو باید بابرنامه سپری کنی . این چیزیه که من از غزل بودنت میخوام. دیروز صبح که از خواب بیدار شدم واقعا سعی کردم در کنار تمریناتم به همه برنامه هام برسم. در طول کارهامم هی سعی کردم باخدا حرف بزنم و ازش تو هرکاری کمک بگیرم و براش بگم و تعریف کنم از همه چیز .این دوره سومیه که من شروع میکنم باخدا حرف زدنو و یهو جون میگیره همه چیز. تا قبل اون انگار دارم آب تو هاونگ میکوبم.
خلاصه دیروز بعد از ظهر دست غزل خانومو گرفتم و باخدا رفتیم پیاده روی . گوشیِ تمرینامم برداشتم تا اگر حوصله م سررفت هندزفری بذارم و تمرینارو گوش بدم اما تا رفتم بیرون گفتم نه ! این پیاده روی پیاده رویِ صحبته. باید حرف بزنی باهاش.
میدونی، آدم یه مدت که حرف نمیزنه و فقط درخواست میده انگار این رابطهه خشک میشه . بده بستون باید داشته باشی .. فکر کن تو یه رابطه ای. بعد هیچ حرفی رد و بدل نشه که رابطه رو نرم کنه ، بعد همش درخواست کنی که فلان کارو بکن. فلان چیزو برام بخر. تشکرم بکنیاا اما باهاش حرف نزنی.
این حرف زدنه مثل روغن کاری میمونه.
حالا دیروز تا قبل پیاده روی تقریبا به همه برنامه ها رسیده بودم و دیگه وقت پیاده روی بود. چون خیلی سخت بود که تنهایی برم و از درِ گیت رد شم .
اما فووری بلند شدم و آماده شدم و راه افتادم . همون اول اولین جایزه مو گرفتم . آفتاب مثل زرده تخم مرغ محلی نارنجی بود از لابه لای درختای بلوط محوطه پیدا بود. انقدر زیبا بود که دلم میخواست تا غروب کردن و پایین اومدنش بشینم و نگاهش کنم اما باید میرفتم و توراه باهاش حرف میزدم.
اینبار از مسیرای تازه ای رفتم که هیچ وقت نرفته بودم.
یکی از علایقم هم که جدیدا کشفش کردم اینه که تو مسیر با آدما حرف بزنم. بنابراین از یه خانومه که داشت رد میشد یه سوال پرسیدم بااینکه جوابشو میدونستم. یجورایی فکر میکنم که آدمایی که سرراهم قرار میگیرن شبیه خودمن بذار ببینم چقدر رشد کردم.
از خانومه سوال پرسیدم و ایشون بامحبت و کااامل برام توضیح داد که باید کجا بری و چیکار کنی. خیلی لذت بردم:))
تو راه یه عالمه حرف زدم . میدونی آدم وقتی با خدا حرف نمیزنه نمیدونه چی بگه .. منم اولش نمیدونستم چی بگم . همش شکر میکردم . بعدش نطقم باز شد گفتم خدایا ببین من نمیدونم چی بگم . تو بهم بگو که چطوری باهات ارتباط برقرارکنم . چی بگم .
این که من گاهی غرر میزنم به این معنا نیست که رضایت ندارما … من واقعا راضیم ازین زندگی که تو برام ساختی اما میخوام بهترش کنم .
قلبم گفت که اقا این راهش نیست . تو باید تحسین کنی .. بعد همون لحظه همزمان شدم با یه آقا و خانوم که دست تو دست هم داشتن پیاده روی میکردن . انقدر انرژیشون خوب بود فوری شروع کردم به تحسین . بعدش یه آقاییو دیدم که خیلی تیپ مناسبی داشت . خیلی شیک نبود اما خیلی تمیز بود فوری تحسین کردم . یه گربه رو دیدم که کنار سطل آشغال نشسته دستاشم برده زیر بدنش منتظر بود بعد انگار یه موشی چیزی دیده باشه فوری بلند شد بازی بازی رفت دنبالش . تحسینش کردم .
بعد وارد یه راه آسفالت پیچ در پیچ شدم که با این که اطرافش خاکی و خالی بود تحسین کردم .. خیلی باشکوه نبود زیباییش ولی میخواستم تمرین کنم تا از هرچیزی زیباییشو بیرون بکشم .
بعدش یهو چشمم افتاد به چنتا مجمتع و ساختمون زیبا که تو شهر دارن میسازن . یادم اومد که من همیشه وقتی توی شهر خودمون راه میرفتم میگفتم خدایا من میخوام تو یه شهر ثروتمند زندگی کنم و الان خدا منو اورده توی شهری که هربار که بری بیرون یه چیز جدیدی میبینی که دارن درست میکنن .
راه میکشن . سنگفرش میکنن .هربار ساختمونای جدید ساخته میشه . درخت میکارن. انقدر سرعت رشدش زیاده که انگار خدا زمان اینجارو هایپرلپس کرده.
بعدش بهش گفتم خدایا یه نشونه بده بهم که بفهمم دارم راهمو درست میرم .. الان یه مدته مداوم دارم گره های ذهنمو باز میکنم و هیچ اتفاق خاصی نمیفته .
دیگه داشت شب میشد و من تو مسیر برگشت به خونه بودم . توی برنامه امروزم بود که جلسه اول قدم چهارو دوباره گوش بدم . اونو پلی کردم و بعد دو دقیقه دستم خورد ویس عوض شد و جلسه آخر قدم چهار که جلسه قرآنی بود پلی شد . باخودم گفتم ببییین این هدایته بذار ببینم خدا چی بهم میگه قطعااا که بعد اینهمه صحبت میخواد بهم بگه که راه درست چیه…. میدونی، گاهی اوقات میدونی راه درست چیه ها اما میخوای یکی که خیلی برات مهمه بهت بگه تش.
استاد داشتن درباره سوره لیل صحبت میکردن و چندتا جمله شون قلب منو چنان روشن کرد که الان که دارم میگم اشکهام جاری شدن.
گفت بین فرکانسی که میفرستی و اتفاقی که انتظارشو داری یه فاصله ای هست. باید انقدر ادامه بدی که فرکانسهات قدرتمند بشن و بعد وارد مدار جدید بشی .
ببین یعنی اگر کل دنیا جمع میشدن باهم یکصدا این حرفو بهم میزدن حتی یک درصد، اندازه تاثیر این جمله که آخر پیاده روی با خدا از زبان استاد اونم اتفاقی با خوردن دستم و عوض شدن فایل شنیدم ، نمیشد .
انقدر ذوق کردم. انقدر ذوق کردم. اومدم خونه و دراز کشیدم رو تخت و گفتم خدایا من قول میدم که متعهدانه این مسیرو و تمرینامو ادامه بدم و باجزئیات ببینم زیباییهارو و تحسین کنم. دیدم همسرم کتری گذاشته روی گاز و رفته وضو بگیره . وقتی اومد با ذوق در حالی که قیافه ش رو بامزه کرده بود گفت خوش اومدی جوجه خانووم . یه فیلم عالی دانلود کردم که امشب با هم ببینیم .. ببین مثلا یکی از نجواهایی که من داشتم همیشه ، این بود که یکی از مواردی که باعث میشه ما بیشتر در کنار هم باشیم همین فیلم دیدن یا نهار و میوه خوردنه. وگرنه چون ایشون اهل قانون و کنترل ذهن نیست ما حرفای مشترک قانونمندی باهم نمیزنیم و حتی خبرای منفی و سیاسی رو هم برای من میخونه. حتی اگر توجه نکنم بازم میخونه بلند .. اولشم میگه وای ببین چی گفته اینجا غزل … :)))
من همش فکر میکردم که خب من چطوری میتونم ذهنمو بهتر کنترل کنم . تمریناام که اینطوری نتیجه نمیدن که . هی من تمرین کنم هی از طریق فیلم و خبر نشتی انرژی داشته باشم ( البته همسرم هربار انصافا میگرده دنبال فیلمهایی که باب میل منم باشه ها. حق انتخابم بهم داده که خودم بگردم و فیلم دلخواه پیدا کنم که فاز منفی نداشته باشه :))) *) که برخوردم به اون آیه از قران که توی کامنت قبلی قسمت قبلی نوشتم که میگفت قدرت خدا بیشتر از مسائل توعه و اون خودش حل میکنه و ازت مراقبت میکنه. ..
بعد اینکه فیلم دیدیم من اول فکر میکردم که این فیلمه ورودی مناسبی برای من نداشت اما وقتی اومدم تمام نکات مثبتی که داشتو نوشتم دیدم بابا کجا ورودی منفی داشت ؟ اتفاقا خیلیم باحال بوود و من یه عالمه درباره ش نوشتم. بعدش هم درباره کل روز با جزئیات از خدا تشکر کردم و تمرینارو گذاشتم تو گوشم و خوابیدم اما باز به این فکر میکردم که هربار که یه ریشه یابی جدید انجام میدم و یه تمرین اضافه میشه باید چند وقت دیگه رو به مدت زمان تمریناتم اضافه کنم که مدارم تغییر کنه ؟
من چند وقته که توی ستاره قطبیم میگفتم خدایا من ازت یک نقطه آبی پرمحتوا میخوام . انصافا خیلی حال خوبیه تجربه کردنش که ببینی یه دوست همفرکانسی و هممسیرت برات نوشته ولی اتفاق نمیفتاد . منم گفتم اوکی . لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی .
تا اینکه امروز صبح از خواب بیدار شدم و فوری هندزفری رفت توی گوشم تا قبل بلند شدنم از روی تخت ، تمرین امروزو گوش داده باشم . بعدش اومدم توی سایت و دیدم یه نقطه ی آبی داره کنار اسمم میدرخشه .. اولین تجربه ی امروزم یک نقطه ی آبی بود . با ذوق اومدم که بازش کنم دیدم عه .. یکی نیست . دوتاست .. نه سه تاست .. عه ! چهار، پنج ، نه نه شش ، هفتتت.. وااای هشت تا پیاام. یعنی هشت تا نقطه ی آبی پرمحتوا ..
قلبم داشت در میومد از جاش از خوشحالی. من وقتی یه نتیجه ای میگیرم اواین جیزی که در اون نتیجه باعث خوشحالی و هیجان من میشه اینه که قانون جواب میده .. این مسیر درسته .
میدونی یهو بعد اون سوالای دیروز و تعهدی که داده بودم ازین که قول میدم ادامه بدم و باجزئیات همه زیباییهارو ببینم . قول میدم که با ریشه یابیا ناامید نشم و تمرین بنویسم و گوش بدم و ادامه بدم ، یهو بعد اون صحبتها انگار جون داده بود به من و لحظه هام . یبار دیگه فهمیدم که تو اگر همه کااراتو هم درست انجام بدی اما خدارو توی مکالماتت و در رفاقتت نداشته باشی انگار هیییچ کاری نکردی . انگار نقشه ی یک گنج بزرگو با کف روی موج دریا نوشتی که با یکم اینور و اونور شدن در لحظه محو و نابود میشه
گفتم ببین خدایا من فقط ازت یکی میخواستم . تو هشت تا دادی !
این یعنی شاید الان داری تمرین میکنی و سعی میکنی آدم بهتری بشی اما نتیجه ای برات نداره . یعنی تو فکر میکنی نتیجه ای نداره اما به قول استاد در توضیحات ستاره قطبی در قدم دوم بود فکر کنم : که مثل این میمونه که تو درخواست نون میدی اما اون نونه داره گندمش آرد میشه و بعد خمیر میشه و توی تنور میپزه ولی تو نمیبینی این مراحلو . تو فقط اون مرحله رو میبینی که مثلا یکی از همسایه ها نون میاره جلو درتون میگه من این نونارو خریده بودم رفتم خونه دیدم خانومم نون خریده گفتم اینو بیارم برای شما که همسایه مون هستین . این به این معناست که کار داره انجام میشه اون پشت مشتا . و تو باید ادامه بدی ….
انقدر دلم گرم شد که گفتم بذار بنویسمش. در حالی که هنوز قسمت جدیدی رو که استادای قشنگم لطف کردن و به اشتراک گذاشتن رو ندیدم . قبل این هم که بیان بنویسم ، انقدر ذوق داشتم ازینکه مسیرم درسته گفتم بذار زووود بیام و اینجا ثبتش کنم . بعدش یهو یادم اومد که اینو خدا برات انجام داده رسم ادب در روابط خوب اینه که تو اول از اونی که این نعمتو بهت داده تشکر کنی و با اون خوش و بش کنی و قدردانش باشی و بهش عشق بدی . بعدش بری و برای بقیه تعریفش کنی.
این که انقدر با جزئیات نوشتم برا اینه که گاهی یادم میره و انجام نمیدم و عقبگرد میکنم .پس الان اینارو جدا از ذوقی که داشتم برای نوشتن ،یادداشت کردم تا یادم بمونه که چی به چیه و چی باعث این خوشحالی شده.
چند روز پیش که شروع کردم با خدا بیشتر حرف زدم با خودم گفتم خب قراره همین یکی دوروزه معجزه های مسیرت پررنگ تر بشن و تو بیشتر لذت ببری. حالا بشین و تماشا کن .
در آخر هم من خیلی تشکر میکنم از همه دوستان بینظیری که دستان نشانگر خدای شنوا شدن تا ازین طریق بهم بگه که آقا این راه درسته .
و خیلی ممنونم از اساتید نازنینم و این فضای بینظیری که ایجادش کردن تا بتونیم رد پا بذاریم و بنویسیم و از خواندن هم لذت ببریم و یاد بگیریم .
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ﴿بقره186﴾هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا [به حقّ و حقیقت] راه یابند [و به مقصد اعلی برسند]. (186)
سلام و درود بیکران به خانوم عطایی، بسیار خوشحالم و بی نهایت تحسین تون میکنم که در مسیر درست قرار گرفته اید و بطور متعهدانه و مستمر دارید به اموزه های استاد جان جانان عمل میکنید و نتایج خوبی دریافت میکنید ، شما بی نظیر و فوق العاده هستید، منم قبول دارم که توی مسیر موندن و کنترل نجواها کار خیلی اسونی نیست منم بار ها و بارها خیلی لیزر فوکوس روی دوره ها کار کردم بعد ی مدت که نتایج اونطوری که میخواستم نشده نگران شدم و نجواها شروع کردن به ناامید کردنم
ولی هر بار که توجه نکردم و ادامه دادم هی ادامه دادم کم کم نتایج ظاهر شدن و اون خواسته م تیک خورده
ولی هر وقت رها کردم و دل سپردم به نجواها نه تنها نتیجه ی حاصل نشده، بلکه اون دوره رو اصلا رها کردم و دیگ ادامه ندادم، نکته ی مهم توجه به قانون تکامل هست ما با هربار ادامه دادن و گرفتن نتایج هر چند کوچیک باید ایمان مون قویتر بشه تایید کنیم نشانه هارو و پیش بریم تا جایی که محقق شدن خیلی از خواسته ها توی ذهنمون عادی بشه ، فقط نباید توی مسیر با برخورد به یک تضاد نامید بشیم و از مسیر دور بشیم،
قطعا شما با تعهد و ایمان و اراده ی که دارید در این مسیر به تمام خواسته هاتون میرسید،
درپناه الله یکتا شاد، سلامت، موفق باشید و در این مسیرتوحیدی ثابت قدم بمانید،
سلام به برادر بزرگوارم جناب آقای شیخی . در طول دیروز همش فکر میکردم به آیه ی فوق العاده ای که شما لطف کردین و نوشتین . خیلی برام دلپذیر بود وقتی اول کامنتتون وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ رو دیدم .
سپاسگزارم ازین که از روندی که خودتون هم طی میکنید نوشتین . دقیقا دوباره دیروز این سوالم بود که خدای من این طبیعیه ؟ آیا بچه های دیگه ی سایت هم احساسات منو تجربه میکنن؟ خدای شنوا و آگاهم اینبار هم این سوال رو از طریق شما که تکه ای از وجودش هستین پاسخ داد.
شما هم بینظیر و فوق العاده هستید . براتون آغوش گرم پروردگار قدرتمند هستی رو آرزو میکنم
خیلی ذوق میکنم ک کامنت میزاری و منو یاد رابطه رویایی میندازی ممنونم ک انقد با عشق مینویسی برامون
خیلی نکات داشت برام کامنتت
اینکه مثال نون و زدی خیلی حال کردم
تو دوره ی کشف قوانین هم استاد مثال استخری ک میخواستن رو زدن و اینکه از خداوند خواستن ک استخری با همون ویژگی هایی ک مکتوب کردن و کدشو نوشتن و فرکانسشو فرستادن نصیبشون کنه
و بعد از شیش ماه هدایت میشن ب خونه ای ک اون استخر و داره و شیش ماه قبل اون استخر داشته ساخته میشده بدون اینکه استاد بدونه و این مثالشون اشک منو در آوردن و این مثال شما دوست عزیزم هم منو یاد اون مثال انداخت
غزل جونم ممنونم ک الگوی عالی ای هستی برای من و من کامنت هاتو پیگیری میکنم و درس ها ازشون میگیر
ممنون ک دستی از دستان خداوند مهربان شدی برای من
این کامنت شماام پاسخی بود برای سوال های این چند وقته ی من ک ذهنمو درگیر کرده بود و حتما کپی میکنم و تو قسمت نوت گوشی ذخیرش میکنم
خیلی دوست دارم
امیدوارم در بهترین زمان این نقطه آبی(یا ب قول دوستان چشم خدا)رو دریافت کنی
دقیقا در بهترین زمان نقطه ی آبی رو دیدم .چه دعای خوبی در حقم کردی مهدیه جانم :)) ممنونتمم
خوابم نمیبرد و گفتم بیام توی سایت کامنت بخونم .اومدم و دیدم پیامتو ندیده بودم
عزیزم منم خیلی خوشحال میشم از پیامت .
من دیروز صدای یکی از دوستانمو شنیدم. همون که تونسته یک رابطه رویایی خلق کنه. از تمرینهایی که باهم درباره ش صحبت کردیم گفته بود .میخوام برات بنویسم. امیدوارم که موثر باشه. برا ما که بوود
من عاشقتم
ببین، قطعا اولویتهات کاملا مشخصن. بیا هرطور که میدونی برای خودت منطقی کن که پسرای مدنظر تو وجود دارن.
مثلا من برام مهم بود که همسرم اصالتا همشهریم باشه.اون شغل خاصی که مدنظرم بود و میزان تحصیلات و سرشناس بودن و نابغه بودن و عزت نفس و توحیدی بودن و حتی محل زندگیش هم برام مهم بود تو کدوم منطقه باشه. (من خیلی ریز و با جزئیات مشخص کرده بودم)
بعد اومدم گفتم تو شهرما مثلا 5000 نفر جنس مرد هست. اگر یک سومشون پسرای مجرد با اصالت قصد ازدواج دار باشن میشه مثلا 1500 تا.
ازینا مثلا 500تاشون تحصیلات عالی و اون ویژگیهایی که من میخوامو دارن.
حالا چون من اصلااا ندیده بودم کسی با اون شغلی که من میخوام و با اون خانواده، گفتم اوکی من نمیبینم و نمیشناسم ولی دیگه 50 نفر که تو این شهر هستن با همممه ی ویژگیهایی که من میخوام .که یه شخصیتی مثل منو بخوان. این نحوه منطقی کردن خیییلی کمک کننده ست .
یه روش دیگه که حتما خودت میدونی اما محض یادآوری میگم ؛ اینه که اون ویژگیهایی که مدنظرت هست رو در بقیه آدما پیدا کن و آگاهانه تحسین کن . از هرکی یدونه ویژگیم که مدنظرته رو تحسین کنی عالیه
من تو تاکسی ام بودم یه نفرو اون بیرون میدیدم که شبیه به ویژگیهای فردیه که من دوست دارم ، خیلیی تحسین میکردم و هرروز سه چهاربار درباره خواسته م باخودم حرف میزدم. و اون تمرین منطقی کردنو میخوندم.
خودخواه باش و از ویژگیهایی که میخوای کوتاه نیا. تو میتونی خلقش کنی.
من خیلی خودخواهانه اگر کسی میومد سمتم که خیلیم شیفته م میشد اما 100 درصد اولویتهامو نداشت راااحت رد میکردم. طوری که دوستام و اطرافیان میگفتن تو مثل رباتی. مامان و بابام همیشه نگران بود که من آخر باهیچکسی ازدواج نمیکنم انقدر که همه رو رد میکردم. فکر میکردن من الکی بلندپروازم. ولی من واقعا میخواستم با اونی که خودم میخوام خلقش کنم زندگی کنم.:)
ما میتونیم به هررچیزی که میخوایم برسیم و خلقش کنیم . با قدرت ادامه بده .احساساتی نشو وسط کار. چون به بیراهه میبرتت.فکر کن داری زندگیتو میسازی به عنوان یه مهندس. با قدرت و بدون احساسات ضعیف پیش برو . خیلی هم رو معنویتت کار کن . من منتظر خوندن نتایجت هستم . میبوسمت از راه دور .
خوشحال شدم .. بوسه ت از راه رسید و من در تبریز با عشق دریافتش کردم:)) سپاسگزاارم.
مهدیه جانم قطعا همه کامل نیستن . اما ما یه سری اولویت ها داریم از شخص ایدئالمون …
من اولویت بندی کردم ایدئالهامو..
مثلا خانواده ، اخلاق، فرهنگ ، شخصیت ، عزت نفس ، اهل مطالعه بودن ، باایمان بودن ، رو به رشد بودن ،اصالت برام خیلی اهمیت داشت. بنابراین هرکسی غیر ازین بود رو قلبا نمیتونستم بپذیرم .. واااقعا نمیتونستم .
در مرحله دوم شغل،میزان رفت و آمد یا ارتباط با دیگران و تیپ ظاهری و یه سری چیزای دیگه اهمیت داشت .
یعنی اگر کسی بود که اولویت های دوم رو داشت اما اولی هارو نداشت من نمیتونستم بپذیرم .
حالا تصور کن مثلا یکی باهات آشنا بشه که تماااام ویژگیهایی که تو میخوای رو داشته باشه اما مثلا وضع مالیش معمولی باشه . ولی به فکر رشد باشه .
یا مثلا 95 درصد ویژگیهایی که میخوای باشه اما مثلا تیپش اونطوری نباشه که تو میخوای ..
دیگه این جا غیر منطقیه که آدم نپذیره . چون یه سری چیزارو بعدا میشه تعییر داد با مزاکره. اما اولویتهای اصلی رو نمیتونی هیچکاری بکنی.
به نظرم اولویت های اصلی و درجه اول خیلی خیلی خیلی مهمن ..
به قول یکی از دوستانم هر آدمی یه سری ویژگیهای عالی داره . یه سری ویژگیهای معمولی و یه سری ویژگیهای بد . تو باید ببینی که ویژگیهای عالیش انقدر خوب هستن که تو بتونی بدهارو درنظر نگیری ؟
اما به طور کلی اولویتهای ثانویه رو فدای اولیه نکن . به هیییچ وجه .
یه سری ویژگیها در داشتن یک همراه همیشگی توی زندگی خیلی اهمیت بالایی داره !
ولی یه سری چیزا بعد از یک هفته یا نهایتا یک ماه کاملا طبیعی میشه . تو باید اون ویژگیهای اصلی رو درنظر بگیری .
درباره شغل یه چیزی بهت بگم.
من انقدر عاااشق اساتید دانشگاه بودم که همیشه میگفتم من فقط با یک استاد دانشگاه ازدواج میکنم وگرنه تا آخر عمرم مجرد میمونم. یعنی واقعا اگر یکیو میدیدم که استاد دانشگاه بود قند توی دلم آب میشد .
بعد پدرم میگفت بابااا تو باید خودتم سطحت در اون حد باشه یا باید محل کارت یه طوری باشه که همچین آدمی تورو ببینه دیگه .
من میگفتم من اعتقادی ندارم به این چیزا . قانون میگه میشه پس میشه بدون این که من بخوام کار خاصی انجام بدم .
خلاصه جونم برات بگه که ؛من به صورت سنتی ازدواج کردم و همسرم علاوه بر همه اولویت های اصلی که مدنظرم بود، شغل مورد علاقه منو داره :))
امیدوارم با توضیحاتم تونسته باشم پاسخ سوالتو بدم مهدیه ی زیبای من .
به نام او که نقاش این زیبایی هاست و به نام او که از ماهرترین طراحان نیز ماهرتر است.
سلام و شب بخیر به همه دوستان عزیزم
سلام و شب بخیر به استاد جان و مریم جان
انشالله همگی در پناه رب تندرست باشید
از کدوم زیبایی بگم از رنگ سبز زیبا درخت بگم یا از زیبایی جاده در اون فضا.یا بیام از زیبایی این دو فرد توحیدی بگم.خدایا کمک کن تا بتونم مطالب توی ذهنم رو بازگو کنم هدایتم کن رب من،فرمانروای من،محبوب من و ای معشوقه ی زیبای من که زیبایی همه جهان تجلی از زیبایی توست.
به به استاد اب چشمه گوارای وجودتون.چقدر حس کردم که من الان این ابو خوردم و همون طعمشو احساس کردم.و اما برسیم به این غول مرحله اخر چه پیچ و خمی ای خدای من این چه شگفتی طبیعیه انقدر زیباست که تا چشم بتونه ببینه و تا زبان بتونه از زیبایی این تونل پیچ در پیچ بگه.انگار ی خونس برای زندگی برای مراقبه برای گفت و گو با خدای درونت برای وصل شدن بهش تو اون ارامش برای ازاد کردن فکرت از همه چیز و از همه کس پایبند باشی به خودت و مسیرت و درخواست کنی برا هدایت برای رفتن تو دل ترسا و اجابت بشه همونطور که وعده داده شده.
استاد وقتی داشتین وارد این نمای سنگی میشدین با خودم گفتم که اصلا راه داره مگه بعد وقتی دیدم گفتم woww مگه داریم از این هیولاوارتر خدای من شبیه همون هدایت دقیقا درخواست میکنی بعد میگه برو فلان جا فلان کارو کن میگی بابا تا چشم کار میکنه که هیچ خبری نیس هندونه سر بستس ولی وقتی گوش میدی میبینی که به به یجوری جواب داده میشه که مبهوتی و این نتیجه اون ایمان و تسلیم بودنه خدا کمکمون کنه که هممون تسلیم این نیرو بشیم و فقط سر تسلیم در مقابل خودت فرو بیاریم.خدایا شکرت.چقد این صحنه بالا پایین رفتن شما دو عزیز از این سنگا قشنگه.تشقویق کردنتون به رفتن و انرژی دادن بهم دیگه فوق العادس.دمتون گرم.
عزیزم مریم جان وقتی اون اخر اومدید بالا با خوشحالی گفتید خدایا شکرت چه ذوقی کردید چه حس رضایت و ارامش از چهرتون پیدا بود.خدارو صدهزاران بار شکرت.
ممنون و سپاس فراوان از مهر و محبتتون
خدا پشت و پناه هممون باشه
سلام به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم که خدارا شکر میکنم بابت وجود تک تکتون
چقدر فایل ها حرف از بهشت میزنه
چقدر صحنه های زیبا و دلنشین
چقدر زیباست ترکیبات سنگ و آب که رویایی کرده مسیر ها رو
خدارا هزاران مرتبه شکرت بابت مسیر های پر از سر سبزی و پر آب های گورا و زلال
به به که چقدر آب چشمه شیرین و زلال هست نوش جانتان استاد بشه انرژی مثبت به بدنتون
چقدر اون غار صحنه رویایی ایجاد شده انگار خدا خودش اومده طراحی کرده
مطمینا از موبایل تصاویر زیباست ولی این صحنه ها اونجا دیوانه کننده هست
خدارا هزاران مرتبه شکرت بابت زیبایی هایی که آفریدی
چقدر خوبه اینکه استاد با خانم شایسته عاشق هم هستند و عاشقانه این مسیرها رو در صبح زود یا اون نور دیوانه کننده خورشید قدم میزنند و فرکانس های عالی میفرستد .
دویدند سنجاق خیلی باحال بود کلی ذوقش کردم
اون آقا که داشت چوب جمع میکرد گفتم الان داره میره برای جوجه درست کردن
خدارا شکر بابت وجود ماشین به امکانات عالی که هر جا اراده کنی کمپ میکنی و شب میمونی و عشق میکنی
چقدر ماشین و موتور های افروید رو دوست دارم من از دیدنشون لذت میبرم و کلی کیف میکنم
من عاشق آب هستم حتی اونجایی که تو غار بودید و یه صدای کم شر شر آب میومد و کلی ذوق کردم
عاشق طبیعت و طبیعت گردی هستم انگار وصل میشم به اصل وجودمون زمین
حالم عالی میشه
خدارا هزاران مرتبه شکرت
به نام خدای زیبایی ها
سلام به استاد عباس منش واستاد مریم جان عزیزم
قبل از هرچی ازتون سپاسگزارم برای این فیلم های زیبای سفر به دور آمریکا انشالله یک روز برسه فیلم های سفر به دور دنیاتون ببینیم .
چقدر این جنگل زیبا وقشنگ بود سازه خداوند وچقدر خنکی آب را هنگام نوشیدن استاد می شود حس کرد وتصور کرد.
چقدر آفریده سنگ وآب خداوند زیبا وتحسین برانگیز دوعامل کاملا متفاوت به لحاظ فیزیکی ، عجب سازه های ساخته اند اشکال زیبای هندسی وقسمتی که شکل استیکر قلب توخالی بود انگار خداوند قلب برای بندگان خوب خودش که به اون زیبایی ها هدایت شده بودند فرستاده که قشنگی هاش کشف کردن ببینید در عین حال دو عامل کاملا متفاوت چه جوری می توانند زیبایی بیافرینند .
من خو دم الان که کامنت می نویسم در سفرم ولی خیلی کار داره از جنس سفرهای استاد رو تجربه کنم به مکان های هدایتی بدون برنامه خاص ودر دل طبیعت بکر خدا البته آمدن به این سفر هم ریشه در دیدن سریال سفر به دور آمریکا داره که هدایت شدیم بهش
چقدر جاده جنگلی وتابلوهای هدایتگرش عالی هستند
کاش در تمام جهان طبیعت مثل زمان تحویل با همان تمیزی وبکری پس بدهند ومراقبش باشند.
چقدر آسمان زیباست وچقدر عالی که با موتور به این مکان زیبا می آیند وآن را تجربه می کنند.
در پایان الله نور السموات والارض وتمام مخلوقات جلوه الله یکتاست ونیاز به چشم توحیدی داریم تا ببینیم وشکر کنیم وقدردان خداوند وبندگان صالحش باشیم که این تصاویر را برای ما ارسال می کنند .
بهترین را درپناه الله یکتا برایتان آرزو دارم .
سریال سفر به دور آمریکا قسمت 213
با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته و همه ی همسفران خوبم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار
چه زیبا خانم پروین اعتصامی توی شعر توحیدیش سروده که :
نقس هستی نقشی از ایوان ماست
خاک و باد و آب سرگردان ماست
قطره ای کز جویباری می رود
از پی انجام کاری می رود
و چه زیبا استاد فرمودن که :
حتی یک قطره ه داره ماموریتش رو انجام میده
همه ی اجزای هستی ماموریتی که خداوند براشون مقرر کرده رو دارن انجام میدن
همه چیز تحت سیطره و مشیت خداونده
همه چیر تحت کنترل سیستم خداونده
هیچ چیزی اتفاقی و تصادفی اتفاق نمی افته
وقتی با دید ماموریت اجزا به این فایل نگاه میکنم دقیقا همین طوره :
دوربین موبایل داره ماموریت ثبت وقایع رو انجام میده
تراک داره ماموریت حمل کمپر رو داره انجام میده و اون رو روی دوش خودش سوار کرده
کمپر داره ماموریت حمل وسایل رو انجام میده و روی دوش تراک سوار شده
جاده داره ماموریت رد شدن ترام کمپر رو انجام میده
گیاهان و درختان دارن ماموریت نگه داشتن خاک جاده و زیبا کردن اون رو انجام میدن
آب و خاک دارن ماموریت زنده نگه داشتن گیاهان و درختان رو انجام میدن
آفتاب داره ماموریت رساندن نور به خاک و درختان و گیاهان رو انجام میده
اون تابلو داره ماموریت بشیر و نذیر بودن رو انجام میده
اون درخت خشک شده داره ماموریت انتقال از این ور رودخونه به اون ور رودخونه رو انجام میده
اون تنه های چوبی استوانه ای دارن ماموریتی پایین اودن راحت تر رو انجام میدن
اون سنگ های انحنادار دارن ماموریت فراهم کردن جای پا رو انجام میدن
اون مرد هیزم به دست داره ماموریت نشان دادن فراوانی چوب رو انجام میده
اون پنجره تراک کمپر داره ماموریت انتقال جریان هوا رو انجام میده
این سنگ ها دارن ماموریت نگه داشتن بافت خاک رو انجام میدن
زیان انگلیسی داره ماموریت ترجمه کردن این دستورالعمل ها رو انجام میده
طبیعت بقول خانم شایسته ماموریت داره ما رو به خودمون نزدیکتر کنه
ی سری انسان ها ماموریت داشتن که این جاده ها و این علایم رو درست کنن
اون بطری آب ماموریت نگه داشتن آب استاد رو داره انجام میده
این آبها ماموریت صاف و صیقلی کردن سنگ ها رو انجام دادن و میدن
این تخته سنگ های مرتفع ماموریت عمق بخشیدن به تجربه دیدن زیباییها رو دارن انجام میدن
(چقدر اون شکل بیضی که درست شده بود روی سنگه و پر از آب شده بود زیبا بود و اون شکل تنور مانندی که درست شده بود و استاد رفت داخلش )
صدای آب داره ماموریت ایجاد موسیقی و نوازش دادن گوش های انسان ها رو انجام میدن
اون موتورهای آفرود دارن ماموریت تجربه کردن هیجان رو نشون میدن
آب چشمه داره ماموریت فراهم کردن مواد معدنی برای بدن استاد رو داره انجام میده
خانم شایسته داره ماموریت گزارش دادن سفر رو انجام میده و رها کردن خودشون از چسبیدن به زیباییها
اون دختر کوچولوی ناز داره ماموریت نترسیدن از چالش ها رو به من 45 ساله نشون میده و رها بودن والدینشون
بدن استاد داره ماموریت دوره سلامتی رو نشون میده
پایین رفتن استاد از اون تخته سنگ ها داره ماموریت راهنما بودن در مسیر رو نشون میده
رابطه ی زیبای استاد و خانم شایسته داره ماموریت نشان دادن الگوی خوب روابط رو داره انجام میده
این شکلهای هندسی دارن ماموریت میلیاردها ساله قدرت نفوذ آب رو نشون میدن
و اینا همه دارن ماموریت خدمت رسانی به انسان رو انجام میدن
چرا؟
چون انسان اشرف مخلوقاته و باید لذت ببره از بودنش توی این دنیای مادی
حالا ماموریت انسان چیه ؟
اینه که این نعمته ها رو ببینه و درک کنه استفاده کنه و سپاسگزارشون باشه
که سرش در برابر خداوندی که اینها رو در اختیارش قرار داده پایین باشه
و اگر این جوری باشه که اون نمرود و فرعون وجود خودش رو کنترل کنه اونوقت خداوند هم سرش رو در برابر دیگران بالا نگه میداره و کسی نمیتونه ذره ای بهش آسیبی برسونه و اونقدر خداوند زنده نگهش میداره و ایمن میکنه همه جا رو براش که :
ماموریتش میشه ترویج همون خدایی که این عزت و سربلندی رو بهش داده اونم با به تسخیر درآوردن همه ی اون اجزایی که هر کدومشون دارن ماموریت خودشون رو انجام میدن
داشتم فکر میکردم که همین ماموریته هم کوتاه مدت و دراز مدت داره
کوتاه مدت:
مثل اون آدم هایی که اومدن و اون تابلوها رو درست کردن و رفتن
مثل اون آدمی که اومد هیزم ها رو برداشت و رفت
مثل اون سنجابی که با سرعت تمام دور شد و رفت
مثل اون موتورسوارهایی که با سرعت اومدن و رفتن
و بلند مدت مثل :
این جاده هایی که ساخته شده
مثل این آبی که هنوز جریان داره
مثل اون سنگ هایی که هنوز هستن و دارن صیقل میخورن
مثل اون درختان و گیاهانی که هنوز زنده ان و نفس می کشن
اما چیزی که در همه ی اینها مشترکه اون انرژی هست که بقول استاد :
انرژی که ما آن را خدا می نامیم که همه ی اینها خودشه
سپاسگزارم
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم
سلام به نسرین عزیزم
واقعا سپاسگزارم از شما دوست معنوی که اینقدر با دقت و ظرافت نوشتین
آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
خیلی لذت بردم
خودم هم هر روز تو دفتر شکر گذاری مینویسم خدایا همه چی برام خودت هستی
پس هر کجا میروم جلوتر از من تو آنجایی خودت مواظبم باش خودت برایم خدایی و بزرگی کن
من نمیدانم تو همه چی را میدانی
یاری ام کن ای بهترین یاری دهنده
خدایا همه دوستانم را دراین سایت معنوی یاری وهدایت بفرما
الهی آمین ..
نسرین عزیزم سپاسسسسسگزارم به خاطر دیدگاه زیبا بین و قشنگتون
در. پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون
سلام به الهام جان دوست عزیزم .الهام جان همین ی ساعت پیش از خداوند خواستم که از اون دایره های آبی خوشگل کنار اسمم باشه وقتی میام سایت رو باز میکنم و چقدر زود خداوند پاسخ داد درخواستم رو .تحسین میکنم شما دوست الهی ام رو که با وجود اینکه تازه 148 روزه عضو سایت هستی اینجوری داری از رابطه ی خوبت با خداوند صحبت میکنی .خدا میدونه وقتی این مسیر رو ادامه بدی رابطتت چطور عمیق تره و پایدارتر میشه . بهت تبریک میگم عزیزم و سپاسگزارم که دست خداوند شدین برای برآورده شدن خواسته ی من .موفق و موید باشی عزیزم
سلام نسرین جان دوست الهی من
خداراشاکرم که هدایت شدم به کامنت شما که بسیار جالب ماموریت تک تک آدمها ودرختان وزمین وسنگها وهمه چیزهایی که درفایل بود را شرح دادید آنهم به زیبایی تمام
حتی اینکه دیدن استاد ویاداوری قانون سلامتی راهم ذکر کردید وبسیار نکته بین ازکودکی که دیدید از موتورسوارها وتراک کمپر ومرد هیزم به دست و ماموریت همه وهمه چیزهایی که دیدید راعالی شرح دادید بسیار لذت بخش وتاثیر گذار است
ماموریت کوتاه مدت وبلند مدت داریم هم جالبه تاحالا ازاین زاویه دید شما به فایلها توجه نکرده بودم وخوبی سایت وخوندن کامنتها همین است که از زوایای مختلف زیبایی ها واستباط افراد را متوجه میشیم
من حتمآ بعددیدن هرفایل سفر
کامنتهای زیادی رامیخوانم ودرس میگیرم
نسرین عزیز دراکثر فایلهای دانلودی ردپای شما رادیده ام ونظرات شمارادنبال میکنم ومیشناسم شمارا که زیبا مینویسی
از نوشته ات لذت بردم خیلی از شما دوست الهی سپاسگزارم انشالا همیشه سلامت وشاد وسرفراز باشید
درپناه خداوند مهربان روزگارتان خوش وشیرین باشد
سلام به دوست عزیزم فیروزه جان . خدا ر و شکر که در جمعی حضور دارم که کارشون ذکر کردن نکات مثبت همدیگه اس که همین خودش انگیزه بودن در این جمع رو بیشتر میکنه .واقعا استاد درست میگن به هر چی توجه کنیم از همون بیشتر وارد زندگیمون میشه راستش رو بخوای فکر کنم دیروز پریروز بود که اسمتون رو دیدم توی کامنت ها و انگار اسمتون برام آشنا بود و امروز دیدم برام پاسخ گذاشتین و این یعنی اون توجه جواب داده .سپاسگزارم از لطفتت عزیزم .ان شا الله که همچنان ئایدار باشیم در این مسیر .برات موفقیت روز افزون رو خواستارم از درگاه حق
به نام خدایی که زیباست و زیبایی را دوست دارد
سلام به استاد عزیز و مریم بانو و هم خانواده ای های نازنین!
خدایا شکرت که به من فرصت دادی یک قسمت دیگه از این سفر بی نظیر رو ببینم و در شگفتی بمونم از این طبیعت که هر لحظه ش برام یادآور قدرت توست!
بالاخره رسیدیم به عکس پروفایل قسمت های قبلی :) مطمئن بودم که این عکس ها رو یه جا خواهیم دید!
سبحان الله! این صخره ها و غار عجب شگفت انگیزن! تا حالا همچین چیزی ندیده بودم! خدایا شکرت که به لطف این سفر دارم این زیبایی های منحصر به فرد رو می بینم. تنها جایی که رفتم و یه مقدار شبیه بوده به اینجا جایی هست به اسم Scenic Caves Nature Adventures که حدود 2 ساعت شمال تورنتو هست. اونجا هم صخره های بلند و راه های باریک بین صخره ها داره و البته توی تابستون پوشش سبز داره بیشتر مناطقش…فوق العاده جای زیبایی بود و یک پل معلق هم داشت که از بالای جنگل رد میشد و هم ترسناک بود و هم بسسسسسیار زیبا!
خدایا! الان که دارم فکرش رو می کنم می بینم من چقدر خوشبختم که من رو به این همه مکان های زیبا هدایت کردی و من لایق این بودم که کلی از طبیعت زیبای این جهان رو ببینم و تجربه های رویایی داشته باشم. جاهایی رفتم که قبلاً واقعاً فقط توی رویاهام تصور می کردم! کاشکی میتونستم همیشه اینو به خودم یادآوری کنم که هرچه تصور کنم و بتونم توی صفحه ی ذهنم ببینم، به واقعیت تبدیل میشه، اگر خودم جلوش رو نگیرم و این رو با تک تک سلول های بدنم باور داشته باشم!
=====================================================================================================
وای مُردم از خنده… مریم جان میگه یک دو سه کن :)))))))))
من عاشق اون “الو..لو..لو..یک..اِک..اِک..” گفتنتون هستم :))))) خدایا این خوشی ها رو از ما نگیر (ایموجی زدن روی پیشانی با دست با خنده)
خدایا شکرت که یک بار دیگه به قول سعیده ی عزیزم فرصت صلات در این خانه ی خودت رو به من دادی!
استاد و مریم جان، و همه ی دوستای بی نظیرم توی این سایت الهی عااااااشقتونم و بی نهایت خدا رو شکر می کنم که با شما هستم!
به خدا می سپارمتون (قلب قلب قلب)
یارب العالمین
خدایا
این عزت مرا بس که بنده تو باشم و این افتخار مرا بس که تو پروردگار من باشی
تو آنچنانی که من می خواهم پس قرار بده مرا آنچنان که تو می خواهی
سلام به دو زوج خوشبخت بهشتی
سلام به تک تک دوستان عزیزم
زیبایهای سفرنامه قسمت213
الهی شکرت بابت این همه زیبایی، یه جاده زیبا با مناظر کارت پستالی، الهی شکرت بابت این رودخانه بینظیر چقدر زیباست،چقدر اطلاعات قبل از ورود به طبیعت های بکر زیبا وکامله، باز یه رودخانه بینظیر زیبا با تخته سنگهای عالی وبینظیر الهی شکرت بابت این همه زیبایی، وقتی به رودخونه با دقت نگاه کنیم این پیغام رو میده که دائم در حرکت باش اگه میخوای مثل من سرزنده و خروشان باشی نه مثل مرداب که انقدر یجا مونده افسردگی گرفته و هر چی نازیبایی دور خودش جذب کرده.
چه چشمه زیبایی و استاد چقدر باورای خوبی دارید که انقدر حساس نیستید که تو فایل5 آرامش در پرتو آگاهی چقدر باورای خوبی گفتید.و نوش جونتون این آب خوشمزه و شیرین چشمه.
چه لذتی داره وقتی تو این زیبایها یه خواب دلچسب داشته باشید، الهی شکرت بابت این همه زیبایی.
یه تریل زیبای دیگه چه تخته سنگهای زیبایی و چقدر غار زیبا و هیجان انگیزی، دقیقا مصداق همین شعر، این جهان کوه است و فعل ما ندا، چقدر تخته سنگهای زیبایی واقعا معماری خداوند بینظیره الهی شکرت. چقدر روابط زیباتون رو تایید وتحسین میکنم.
خداوندا همواره چشمانم را به زیبایها و گوشهایم رو به شنیدن زیبایها و توجهم رو به زیبایها هدایت بفرما
خدای من خدای من دارم دیوانه میشمممم قلبم داره عین یه دسته گنده از پروانه ها بال بال میزنه برای اینهمه شگفتی و نور و زیبایی…
الهی به اندازه تمام آسمانها و زمین و هرچه در آنهاست شکرت. خدای من تو چقدر بخشنده ای که به ما نعمت چشم و عقل و گوش و احساس دادی تا بتونیم اینهمه زیبایی های طبیعتت رو درک کنیم و برسیم به لحظه وصل و سجده کنیم به درگاهت.
استااااااد عاشقتونم سلاممم. مریم خانووووم عزیزدلم چقدر شما زیبایی گل نازم…..
الهییییی شکرت که هرجا پای مجازی میذاریم جای پای حقیقی اساتیدمون پر از نعمت و برکت و زیباییه. یکیش مسافرت خانوادگی. یکیش وجود یه دخترکوچولوی ناز مامانی با مامانش توی دل این طبیعت. یکی دیگه قلمرو خرسهای واقعی، نه کارتونی. وااااقعی! دل شیر میخواد که پا بذاری تو شهر خرسها. و این دل شیر تو سینه استاد موحد ما و عشق نازنینش هست. چون اعتقاد دارن فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین
یعنی وقتی روی رودخونه زومکردید گفتم الان یه خرس قهوه ای گنده میاد واسه صبحونه یه ماهی شکار میکنه و اتفاقی میفته تو فیلم ما.
چقدر من عاشق این فرهنگشون شدم. همه چیز رو توضیح میدن، همه جای طبیعت رو خودشون تریل درست کردن، اتمام حجت هم کردن که آقا راهت چیه چاهت چیه، چطور رفتار کن اصلا احترامی که به طبیعتشون میگذارن آدم رو وسوسه میکنه بهترین وجه وجود خودش رو نشون بده تا مثل این طبیعت زیبا باقی بمونه.
خدای من چقدر این آسمون عجیب آبیه نمیتونم هضمش کنم! چقدر این درختها تر و تازه و شادابن. اصلا آدم بی سواد هم باشه شاعر و فیلسوف میشه توی این طبیعت.
بازم ردپای آب…. چه هنرمندیه این آب، کدوم مجسمه ساز و سنگ تراش میتونه همچین اثری خلق کنه که آب خلق کرده؟ بجز ذات پاک الله کی میتونه توی آب چشمه اینهمه مواد معدنی قرار بده اونم بدون طعم و رنگ و بو؟ ای خدا اونطوری که حق شماست ما شما رو نشناختیم و قدرت رو ندونستیم.
خدایا خدایا اون رگه های نارنجی روی سنگها چیه؟ خیلی کنجکاوم بدونم جنس این سنگا از چیه؟ این نقش و نگارها و امضاها کی و چطوری رو تن این سنگها نقش بسته؟ خدایا چندهزار سال از عمر همین سنگها داره میگذره. آدمها و حیوانات و بارانها و طوفانها و برف و تابستون و زمستون از پی هم اومدن و رفتن ولی شما هنوز همینجایید و دارید لذت میبرید.
هرچی هستید و هرطوری که به وجود اومدید کاری ندارم، ممنونم که هستید و به ما لذت و شادی میدید.
استادجان سلام صبح بخیر!
سنجاب شیطونک رو دنبال می کنیم و می رسیم به غاااااررررررر. الله اکبر دیگه قفل شدم. دلم می خواست فقط جیبیییغ بکشم و بچرخم و برقصم اونجا. یه کوه و یه غار با ذات سررررد و خشک، و یه کوه و یه غار با ذات گرم و مرطوب تو فایل قبلی! هر دو زیبا، هردو با کاربرد خاص خودشون، هردو شگفت انگیز.
یاد این شعر معروف سایت از مولانا افتادم
در جهان هر چیزی جذب کرد
گرم گرمی را کشید و سرد سرد…
الهی شکرت که استادی دارم که حواسش به همه چی هست. تعیین کرده سایتش مثل زندگی واقعی باشه. وقتی از مدار رشد خارج بشی نتایج هم کم و کمتر میشه، اگر دانشجوی فعالی باشی ستاره طلایی می گیری ولی اگه شل برخورد کنی و نتونی حالت رو خوب نگه داری، اگه برای رشدت تلاش نکنی ستاره ها خاموش میشن. این یه انگیزه خیلی خوبه برای اینکه همیشه متعهد به پیشرفت و تلاش باشیم. خدایا شکرت که با خاموش شدن نیم ستاره ام فهمیدم هیچ چیزی در جهانم گم نمیشه و اثرش روی زندگیم باقی میمونه مگر اینکه خودم آگاهانه تغییرش بدم.
می دونم که استاد هم مثل خدا هیچ خصومتی با هیچکس نداره، اتفاقا برعکس منو دوست داره، ولی قانون سیستم الهی سایت (به تبعیت از قوانین جهان خداوند) اینه که اگه رو به بالا حرکت نکنی حتما رو به پایین سر میخوری.
استادهای عزیز و دوستان بهتر از کتاب، عاشقتونم.
در پناه رب العالمین شاد و سرزنده باشید.
با یاد تو ای لطیف
هزاران سلام و درود به اساتید عزیزم
و به دوستان خوبم در این مأمن الهی
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت که بالاخره رسیدیم به صحنه های جادویی که در سه تا برنامهٌ قبل بنرش رو روی فایل ها دیده بودیم :))
من که خودم به شخصه ده بار عکس روی فایلها رو بزرگ میکردم تا این سنگهای بینظیر و غولپیکر رو با دقت بیشتر ببینم که حجارِ عالم این طور خارقالعاده بهشون کِش و قوس و نقش و نگار داده ، سبحان الله از این عظمت و
خدایا شکرت
استادبانوجان عاشق این حرکت خود جوش و حرفه ایی تونم که از تراک پیاده میشید و جلوتر میایستید و از ورود استاد همراه با این تراک خوش رنگ فیلم میگیرید…
خیلی صحنه جذاب و باحالی میشه خدایی…
ورود تراک در یک مسیر طبیعی بدون آسفالت و درختهای متنوع و خوشرنگ و لعابی ، که از دو طرف خیلی به هم نزدیکتند و در نمای دورتر انگار به هم دوخته میشن ،
در حالی که در بالای تصویر همین صحنه ، آسمان بیکران با رنگ آبی شفاف و ابرهای کوچیک و بزرگ دارن خودنمایی میکنن..
خیلییییییییییییی باشکوهه…
و هر چی در دل طبیعت پیش میریم باشکوهتر و جذابتر هم میشه..
متحیر میشم وقتی فک میکنم به این که چه حجم عظیم و فراوانی از آب در طی صدها و صدها سال در این مسیرها جاری بوده ، که این اشکال رؤیایی خلق شدن ..
و تو دلم خنده م گرفت وقتی یادم اومد سالهای دور
( 12…..13 سالی میشه که شکر خدا اخبار گوش نکردم ) که درگیر اخبار بودم ، همیشه در صدر خبرها این مطلب بیان میشد که آب کمه و جنگ جهانی بعدی بر سر کمبود آب خواهد بود…زهی خیال باطل:))
حالا ما به شکر حضور در این سایت و زحمات شما دو عزیز بزرگوارم ، در هر جای جدیدی که قدم میزاریم آب میبینیم و آبشار و رودخونه و طبیعت و طراوت و شادابی و زندگی و تصاویری که به برکت فراوانی همین آب به وجود اومده که حتی از رؤیا هم رؤیایی ترِ …
خدایا شکرت
چند وقت پیش داشتم مطالبی رو که از فایلهای دانلودی روی سایت ، نکته برداری کرده بودم، مرور میکردم این مطلب توجه مو جلب کرد ، استاد میگفتن :
من یاد گرفتم همیشه به خدا بگم که هدفم از زندگی چیه؟؟؟!!!
همیشه چه برای سفر ، چه کسب و کار و چه روابطم میگم خدایا هدف من از این مسیر
شادی بیشتر، خوشبختی بیشتر،
احساس خوب بیشتر، تجربه عاشقانه بیشتر،
تجربه نعمتها و زیباییهای بیشتر تو و سپاسگزاری بیشتره….
و در نهایت لذت بردن از همه قشنگی های دنیایی که توش هستم…
خدایا منو هدایت کن که این اهدافم محقق بشن
و بعد خودم ساکت میشم و دیگه صحبت و اصراری نمیکنم و اجازه میدم خداوند هدایتم کنه و دستانشو بفرسته و سعی میکنم قلبمو پاک کنم تا نشونه هاشو بهتر بفهمم…
خداوند رو بسیار سپاس ، برای هدایتم به این دست نوشته های ارزشمند….
استادجانم ممنونم ، استاد بانوجانم ممنونم
ممنونم از شما دو عزیز بزرگوارم که واقعا هر چی میبینم و درک میکنم انگار
همه مطلب همینه…
همه آگاهی هایی که از این فایلها لازمه بگیرم همینه…
چون داریم با چشمهامون و کاملااااا ملموس نتایج شما رو میبینم..
شما قوانین رو بارها و بارها تکرار کردین با زبان ساده ، فقط کافیه ما اینقدر بخونیم و بشنویم تا به درکش برسیم ان شاءالله.
که خودِ خداوندِ الرحم الرحمین هم در سوره بقره آیه 186 ، همین مطالب رو برای ما به وضوح میفرماید..
خدایا شکرت
خدایا غرق در الطاف و نعمتهای توایم الحمدالله رب العالمین
بازم بینهایت از سخاوت و زحمات شما دو عزیز سپاسگزارم..
دوستان خوبم در پناه نور و عشق الهی باشید
سلام به بانوی بینظیرم
شوخی و یا جدی همیشه برای من حکم همون عمود خیمه نظام رو داشتی
همون کانون گرم و نقطه پرگار عشق من در این زندگی
من از خوندن کامنتت همیشه جور دیگه ای لذت بردم
لذت خوندن چیزی که از قلب تو نشأت گرفته برای من یک مطلب ساده و پیش پا افتاده نیست
موضوع مهم نبوده چگونگی و سبک و واژه ها و محتوای متن مهم نبوده
مهم برای من خودت بودی بس
وجودت
اینکه هستی و در کنارمی
اینکه هر لذتی برای من بدون تو اصلا معنی نداره
لذت تمام ثانیه های زندگی من همشه با حضور تو معنی داشته
گذر زمان رو فقط در لحظات دوری از تو احساس میکنم
الانم فقط دوست داشتم برای تو بنویسم و همینجا هم بگم با همه وجودم دوستت دارم و عاشقتم
چون خدارو بواسطه وجود مبارک تو تونستم بشناسم بواسطه عشقی که خداوند در دلم نسبت به تو قرار داده
همه چیزو در عشق به خدا و عشق به خدا رو در حضور تو یافتم
من توحید و توحیدی زندگی کردنو در کنار تو تجربه کردم
جز سپاسگزاری از خداوند چی میتونم بگم
خدایا بینهایت سپاسگزارم از این همه لطف و نعمتت
الهی غرق نعمتیم الحمدلله
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
الأعراف
وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
ﻣﻴﺰﺍﻥ [ ﺳﻨﺠﺶ ﺍﻋﻤﺎﻝ ] ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ; ﭘﺲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ سنجیده آنها سنگین و پر ارج باشد آنهایند که رستگارند.(8)
سلام به اساتید بزرگوارم استاد عباسمنش و خانم شایسته
و همه دوستان جانم ،رفیق های شفیقم،دوستان الهی ام،دوستان توحیدی ام
دوستانی که راه راست و مستقیم را انتخاب کردند و ثابت قدم هستند و در این راه استقامت میورزند.
الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت
داشتم به این آیه امروز فکر میکردم و آیات اول تا 30 ام سوره اعراف را چند بار خوندم و این آیه چقدر حالما خوب کرد و تکرارش میکردم برا خودم
چند تا صوت زیبای قرآن را قبل از کامنت نوشتن گوش دادم(یس،رحمان،قمر) و با حال عالی اومدم برای نوشتن کامنت که با عشق تقدیم دوستان کنم البته که از همون اول از خودش استعانت گرفتم
الهی به امید تو،جاری شو برمن
یاد مصاحبه ای از جف بزوس افتادم که به مجری گفت که
همه ما انسانها در اوایل زندگی تاوقتی متوجه اسرار جهان بشیم یه چیزهایی را بهمون میدن
برای یکی میشه خانواده خوب
برای یکی میشه حسن خلق خوب
برای یکی میشه روابط خوب
برای یکی میشه وضعیت مالی خوب
ولی هنر ما آدمها از اونجایی شروع میشه که خودمون سکان زندگیمون بدست میگیریم و شروع میکنیم به خلق خواسته هامون و ایرادهای شخصیتیمونا شناسایی و برطرفش میکنیم
میشه مصداق این آیه
وَأَن لَیسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعىٰ
و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست.
در بندگی کردن در حق هیچ کسی اجحاف نشده و اگر ما به اون قدرت درونیمون که خلق کردنه پی ببریم که با اومدن به این دنیا وروزمرگی هامون یادمون رفته
دیگه حجت بر ما تمامه و فقط میرسیم به اصل بندگی و رهاش نمیکنیم.
با شروع تریل استاد در این مسیر عالی یاد دو کلمه کلیدی درباره قوانین افتادم
توجه ،بی توجهی(اعراض) میشه نتیجش کنترل ذهن،میشه تقوا،میشه جهت دهی آگاهانه به کانون توجه،
میشه اینکه؛ 100در 100 ما خالق تمام سرنوشت زندگیمون هستیم.
میشه جاده ای که الان استاد داره تریل میکنه و سوت زنان و لذت کنان با عزیز دلش راه سراسر شادی و خوشحالی و سرور را تجربه میکنه
میشه توحید عملی.
هر جایی که رسیدیم به نقطه ای که حال دلمون اکثر اوقات از بقیه روزها بهتر بود و در حال انجام دادن هر کاری بودیم که لذت میبریم از انجامش
بدونیم که افتادیم در جاده خوشبختی و داریم این مسیر زیبا را طی میکنیم و باید با همین فرمون بریم جلو و ادامه بدیم و کم کم نتایجمون بهتر و پایدارتر بشه و به قول قرآن استقامت بورزیم در نگه داشتن این حال خوب که عمل هم چاشنیش شده
باحال خوب بهتر و درونی تر و خدایی تر و توجه به زیباییهاو خواسته هاو بیتوجهی و اعراض از ناخواسته ها
من خودم به شخصه وقتی توی جنگل و سرسبزی و مکانهای تفریحی و ساحل دریا که میرم و قلبم باز میشه و احساس آرامش درونی برقرار میشه ،به قولی وقتی سیم وصل میشه ،
انگاری که تمام ذرات که به شکل انرژی هستند
از درختا ،از آسمون آبی از جاده پر پیچ و خم و از سنگها گرفته تا ابرهای پفکی خشگل و تمام مظاهر زیبایی که میبینیم که نتایج و پاداش اون توجه و تمرکز ما به زیباییها بوده،دارن بهمون خوش آمد میگن و اون لحظه حال خودما خریدارم و میدونم تک تکتون این تجربه را داشتین
کل سلولها احساس شور و شعف میکنه ،صدای قلبتا میشنوی
الان هم همه ی این مظاهر زیبایی دارن به استاد جان و خانم شایسته جان میگن
خوش امدی بنده ی خوب و برگزیده خدا
خوش آمدی مرد توحیدی
خوش آمدی مرد عمل
خوش آمدی به این فضای روحانی
بیا لذت ببر که تو لایق و شایسته ی لذت بردن هستی.
و در هر لحظه از تصاویر چهره استاد اینا به خوبی بهمون نشون میده
الهی شکرت،الهی شکرت ،الهی شکرت
بعد از سلام و احوالپرسی با فضای پیرامونمون
میریم وارد این تریل زیبا بشیم و سوت زنان حالشا ببریم
خدای من چقدر قابل تحسینن این مردم که در وسط جنگل هم آثار مهربونی و محبتشون در صلح بودن با خودشونرا به جا میزارن،با سنگ چین کردن دور این کاج زیبا
و خانم شایسته که استادتمام عیار شکار نکات مثبته و در این سفر نامه ها ما فقط از ایشون و استاد یاد گرفتیم
استاد جان تحسین میکنم این خوش پوشی و خوش اندامی شمارا و این لباسهای خیلی خوشرنگ و کلاه و عینکتون را که چقدر بهتون میاد
چقدر حس سبکی و حال خوب در نگاه کردن به این آب روون و صدای دلنشین و سنگهای داخلش به آدم دست میده
مشخصه که استاد داره دنبال یه مسیر برای عبور و رد شدن به اون طرف آب میگرده و موفق میشه با اینکه این درخت نصفه و نیمه بود با مهارت ازش عبور میکنن .دمت گرم استاد
به به
درختهای تبریزی انعکاس نور روی اونها و درخششی که دارن دیدنیه واقعا و زیباست.
باز هم رسیدیم به تابلوهای رهنما و تحسین میکنم این مردم را که نکات لازم را بهمون گوشزد کردن و ما هم با عشق انجامش میدیم.
وای چقدر خانم شایسته از امکاناتی که دارن خوب استفاده میکنن
از آینه ماشین برای رخت آویز لباسها استفاده کردن تا لباسها خشک بشن. کارها باید راحت راحت انجام بشه بدون دردسر.عالی بود
این دو تا خانم هم که تو تصویرند خیلی خیلی قابل تحسین هستند
که توی این جنگل زیبا اتراق کردن و گل میگن و گل میشنوند
رسیدیم به رودخونه ای که از دل این جنگل و درختهای زیباش جریان داره
و سنگهایی که داخل رودخونه به اشکال گوناگون دراومدن
و منا یاد دوران کودکیم انداخت که تابستونا وقتی به شهرستانمون تفرش میرفتیم
کنار رودخونه ها میشستیم و از سنگها اشکال مختلف میساختیم ابرهای آسمون را هم که مثل خرگوش و خرس و فیل بودن به هم نشون میدادیم و یه بازی و تفریح برا ما بود.
با دیدن این سنگ که استاد پاش را داخلش گزاشت یاد کارتون زیزی گولو آسی پاسی درآ کولا تابتا که برنامه کودک برای دوستان دهه شستی ها بود افتادم
که دهنشا باز کرده و کلی خاطره خوب برام تازه شد .
که اسمش قصه های تابه تا بود
با بازی امیر حسین صدیق و لیلی رشیدی و رضا فیاضی و مریم سعادت
حالا یه پرش جانانه از استادشاهد هستیم که از این
طرف رودخانه خروشان میپره و بعدش خانم شایسته که استاد شده تو این کارها.
وای خدا چه شکافی ایجاد شده بین این سنگها و صخره هاو عجب حجم آبی را داره از خودش عبور میده، فقط میتونم بگم الله اکبر.
و استاد هم با پا گزاشتن روی این سخره ها انرژی این دو تا سنگ دور افتاده از هم را بهم میرسونه.
چقدر خانم شایسته تکاملشون را در مواجه شدن با ترس هاشون خوب طی کردن و راحت نوک سخره ها وا میستن و فیلم میگیرن.لایک فراوون
توی این تریل زیبا موتور سواری برای اونا که علاقه دارند میتونه خیلی لذت بخش باشه
خلاصه که هر شخصی به سبک خودش در حال لذت بردنه
خانم شایسته تیپ آبی هم خیلی خوشکله و بهتون میاد
و میرسیم به چشمه ای که سرشار از مواد معدنی و تستش میکنیم ببینیم مزش چطوره
تو قانون سلامتی که باشی وقتی این آب را میخوری به مزاقت شیرین میاد ، چون خودتا از هر شیرینی مبرا کردی
نوش جونت و گوارای وجودت استاد
باز هم یه تصویر زیبا از خانم شایسته که از پایین، درختهای زیبای کاج سوزنی را وصل میکنه به آسمون آبی خوشرنگ و یه چرخش دورانی به دوربینش میده و این تصویر زیبا را بهمون هدیه میده
الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت
حالا با این ماشین همه چی تموم این مکان زیبا را ترک میکنیم برای رفتن به مقصد بعدیمون
خوب ماشینمون را در این مکان زیبا پارک میکنیم و تریل را شروع میکنیم و دیدن تابلوهای راهنما که بازم جای تقدیر و تشکر داره از این مردم بینظیر
و عبور از این پل چوبی که ادما یاد جاده خوشبختی میندازه.
و آسون شدن برای آسونی ها
ظاهرا این کوچولو هم از جانب پدر و مادرش داره تشویق میشه برای تمرین سخره نوردی
و موفق میشه
برای من جالبه که از این سن به بچه ها درس استقلال و توانستن میدن
میرسیم به تابلوی Ice caves(غارنوردی یخی)
از اونجا که استاد در سفر نامه ها همیشه دنبال جاهای ناشناخته هست تصمیم میگیره بره به دل این صخره و غار بره
خانم شایسته هم از تمام زوایا حرکت رفتن به غار را برسی میکنه
و بالاخره استاد هدایت میشه به جایی که باید حرکت را شروع کنه بره پایین
وای خدا چقدر این غار زیباست
سنگها و دیواره هایی که به اشکال گوناگون دراومده بر اساس فرسایش و عبور آب در طی سالیان سال
من خودم چون کوهنورد هستم میدونم که رفتن روی این سنگها کار هر خانم و آقایی نیست .
احسنت به شما .
نمیدونم هرچی گفت من هم نوشتم و لذتشا بردم.
احساس سبکی میکنم بعد چندین بار دیدن فایل .
الهی که تنتون سالم و دلتون همیشه شاد باشه استاد جان و مریم جان
برای تک تک دوستان گلم هم آرزوی شادی و ثروت و سلامتی دارم در پناه الله کریم
عاشقتونم.
سلام عشق دلم
خداقوت
سپاس از کامنت خوشگلت.
چه نکته هایی گفتی و یادآوری کردی
جهت دهی آگاهانه به افکارمون.
توجه به زیبایی ها
اعراض از ناخواسته ها
تا رسیدن به مسیرتوحیدعملی .
حرف از طبیعت زدی …
قلبم بازشد واقعا
که شما عاشق طبیعتی
وقت گیربیاری کنار دار ودرختی
هربار که دریا میبینی انقدر ذوق میکنی انگار اولین باره که میبینی
طبیعت هیچ وقت تکراری نمیشه
هربار آدم از روی آگاهی بهتری به طبیعت نگاه میکنه و به قدرت خلق زندگیش پی میبره .
هربار عاشقانه تر به طبیعت نگاه میکنه وتحسین میکنه
وهربار انرژی بیشتری دریافت میکنه.
سلام عشقم
سپاس بابت کامنت پر از مهر و محبتت
سپاس که لطف کردی و برام کامنت نوشتی
سپاس که هستی
سپاس برای ستاره های خوشکلت که در حال افزایشه و نشون از این داره که خوب داری رو خودت کار میکنی
سپاس گزار وجود نازنین و الهی شما همسفر معنوی و بهشتی هستم.
وجود الهی شما تنها هدیه و گوهری بود که خداوند من را لایق آن دانست.
درپناه الله یکتا همیشه سراسر وجودت شادی و لذت و خوشبختی و ثروت باشه عشقم.
﷽
بنام خداوند بسیار بخشنده ، ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است
سلام به دوست عزیزم رسول عزیز
اینقدر عالی نوشته بودید که تمام جزیات فیلم زیبایی که دیروز دیدمدوباره برام تجسم شد حتی شما به نکاتی اشاره کردی که من حتی ندیده بودم و الان دوباره میبینم دررود بر شما جنس کامنت های شما از جنس ارامش هست خدا را شکر
و به چه نکته عالی اشاره کردید در ابتدای کامننتون که خدایا مارا ثابت قدم بدار بعد از اینکه هدایت کردی آمین یا رب العالمین
رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
پروردگارا، از گناه و ستمی که ما درباره خود کردهایم درگذر و ما را ثابت قدم بدار و بر (محو) گروه کافران مظفّر و منصور گردان.
آمین
دوست عزیزم خدارا شکر میکنم که هر روز داریم بیشتر لذت میبیرم از این مسیر فوق العاده و محشر و زیبا تو این مسیر نه ترسی هست نه خستگی نه غمی فقط لذت است و لذت
برات ارزوی بهترین ها را دارم موفق باشی
در پناه رب العالمین حضرت حق
سلام داداش وحید عزیز
سپاسگزارم که کامنت منا خوندی و منا مورد محبت خودت قرار دادی
قدردان وجود نازنینت هستم
احساس قلبیم اینه که خیلی به هم نزدیکیم و چقدر خوشحالم در این سایت الهی خداوند دوستان عزیز و گرانقدری چون شما را نصیب و روزیمون کرده
وحید جان به خدا قسم که هر اشتباهی و توجه منفی که انجام میدیم همون لحظه مارا میبخشه و مومن کسی هست که متوجه و آگاه باشه و همون لحظه طلب توبه و بازگشت کنه و به صراط مستقیم برگرده
خدا بخشیده این ماییم که بعضی اوقات خودمون دست از سر خودمون برنمیداریم با احساس گناه هایی که هزاران بار در گذشته به خودمون دادیم و شیطان هم بر آتیش این گناه دمیده.
واقعا الان خیلی حس و حالمون خوبه چون با خدایی طرف شدیم که خیلی بخشنده هست
خیلی مهربونه
دیگه واقعا با این آگاهی هایی که استاد تو دوره ها و فایلها بهمون داره و ما لایق شنیدن این آگاهی ها شدیم
بی معرفتی که هر روز رو خودمون به صورت لیزری کار نکنیم.
ایشالله که بهترینها برات پیش بیاد
که شما لایقش هستی با این
فرکانسهای عالی که داری میفرستی
خدارا شکر الانم حالمون عالی عالی هست
الهی صد هزار مرتبه شکر.
در پناه رب بهترینهارا تجربه کنی و زندگیت سرشار از لذت و حال خوب باشه رفیق.
و روزی برسه که از نزدیک به آغوش بکشمت .
یا حق
به نام خدای شنوای دانا .
سلام به اساتید عزیز و سخاوتمندم و دوستان توحیدی بالیاقتم که با سخاوت و مهربانی جاری میکنن آگاهیهاشون رو.
قدردانِ این جریان هستم که چقدر باعث گسترش وجودمون میشه و خیلی قدردان و سپاسگزارم به خاطر دست و قلب و چشمهای زیبابینتون که وقتی در هماهنگی باهم قرار میگیره شگفتانه و باشکوه مینویسن .
امروز صبح که از خواب بیدار شدم بلافاصله هندزفری رفت توی گوشم و به تمرینی گوش دادم که دیروز برای خودم نوشته بودم و به ویس تبدیلش کرده بودم .
چند وقتیه که خیلی متعهدانه این کارو انجام میدم به لطف خدا . با هر ریشه یابی یه تمرین به تمرینای قبلی اضافه میشه و در طول روز به خورد ذهن و وجودم داده میشه . اما من فکر میکردم که پس چرا نشونه ی بهتری غیر از احساس بهتر فعلا برام نداشته. میدونی، قلبم آروم نمیشد. میگفتم خب الان یه مدته دارم اینکارارو میکنم . نکنه دارم توهم میزنم که دارم تمرین میکنم؟ تا اینکه پریشب یه برنامه نوشتم و گفتم عزیزم فردا همه زمانت رو باید بابرنامه سپری کنی . این چیزیه که من از غزل بودنت میخوام. دیروز صبح که از خواب بیدار شدم واقعا سعی کردم در کنار تمریناتم به همه برنامه هام برسم. در طول کارهامم هی سعی کردم باخدا حرف بزنم و ازش تو هرکاری کمک بگیرم و براش بگم و تعریف کنم از همه چیز .این دوره سومیه که من شروع میکنم باخدا حرف زدنو و یهو جون میگیره همه چیز. تا قبل اون انگار دارم آب تو هاونگ میکوبم.
خلاصه دیروز بعد از ظهر دست غزل خانومو گرفتم و باخدا رفتیم پیاده روی . گوشیِ تمرینامم برداشتم تا اگر حوصله م سررفت هندزفری بذارم و تمرینارو گوش بدم اما تا رفتم بیرون گفتم نه ! این پیاده روی پیاده رویِ صحبته. باید حرف بزنی باهاش.
میدونی، آدم یه مدت که حرف نمیزنه و فقط درخواست میده انگار این رابطهه خشک میشه . بده بستون باید داشته باشی .. فکر کن تو یه رابطه ای. بعد هیچ حرفی رد و بدل نشه که رابطه رو نرم کنه ، بعد همش درخواست کنی که فلان کارو بکن. فلان چیزو برام بخر. تشکرم بکنیاا اما باهاش حرف نزنی.
این حرف زدنه مثل روغن کاری میمونه.
حالا دیروز تا قبل پیاده روی تقریبا به همه برنامه ها رسیده بودم و دیگه وقت پیاده روی بود. چون خیلی سخت بود که تنهایی برم و از درِ گیت رد شم .
اما فووری بلند شدم و آماده شدم و راه افتادم . همون اول اولین جایزه مو گرفتم . آفتاب مثل زرده تخم مرغ محلی نارنجی بود از لابه لای درختای بلوط محوطه پیدا بود. انقدر زیبا بود که دلم میخواست تا غروب کردن و پایین اومدنش بشینم و نگاهش کنم اما باید میرفتم و توراه باهاش حرف میزدم.
اینبار از مسیرای تازه ای رفتم که هیچ وقت نرفته بودم.
یکی از علایقم هم که جدیدا کشفش کردم اینه که تو مسیر با آدما حرف بزنم. بنابراین از یه خانومه که داشت رد میشد یه سوال پرسیدم بااینکه جوابشو میدونستم. یجورایی فکر میکنم که آدمایی که سرراهم قرار میگیرن شبیه خودمن بذار ببینم چقدر رشد کردم.
از خانومه سوال پرسیدم و ایشون بامحبت و کااامل برام توضیح داد که باید کجا بری و چیکار کنی. خیلی لذت بردم:))
تو راه یه عالمه حرف زدم . میدونی آدم وقتی با خدا حرف نمیزنه نمیدونه چی بگه .. منم اولش نمیدونستم چی بگم . همش شکر میکردم . بعدش نطقم باز شد گفتم خدایا ببین من نمیدونم چی بگم . تو بهم بگو که چطوری باهات ارتباط برقرارکنم . چی بگم .
این که من گاهی غرر میزنم به این معنا نیست که رضایت ندارما … من واقعا راضیم ازین زندگی که تو برام ساختی اما میخوام بهترش کنم .
قلبم گفت که اقا این راهش نیست . تو باید تحسین کنی .. بعد همون لحظه همزمان شدم با یه آقا و خانوم که دست تو دست هم داشتن پیاده روی میکردن . انقدر انرژیشون خوب بود فوری شروع کردم به تحسین . بعدش یه آقاییو دیدم که خیلی تیپ مناسبی داشت . خیلی شیک نبود اما خیلی تمیز بود فوری تحسین کردم . یه گربه رو دیدم که کنار سطل آشغال نشسته دستاشم برده زیر بدنش منتظر بود بعد انگار یه موشی چیزی دیده باشه فوری بلند شد بازی بازی رفت دنبالش . تحسینش کردم .
بعد وارد یه راه آسفالت پیچ در پیچ شدم که با این که اطرافش خاکی و خالی بود تحسین کردم .. خیلی باشکوه نبود زیباییش ولی میخواستم تمرین کنم تا از هرچیزی زیباییشو بیرون بکشم .
بعدش یهو چشمم افتاد به چنتا مجمتع و ساختمون زیبا که تو شهر دارن میسازن . یادم اومد که من همیشه وقتی توی شهر خودمون راه میرفتم میگفتم خدایا من میخوام تو یه شهر ثروتمند زندگی کنم و الان خدا منو اورده توی شهری که هربار که بری بیرون یه چیز جدیدی میبینی که دارن درست میکنن .
راه میکشن . سنگفرش میکنن .هربار ساختمونای جدید ساخته میشه . درخت میکارن. انقدر سرعت رشدش زیاده که انگار خدا زمان اینجارو هایپرلپس کرده.
بعدش بهش گفتم خدایا یه نشونه بده بهم که بفهمم دارم راهمو درست میرم .. الان یه مدته مداوم دارم گره های ذهنمو باز میکنم و هیچ اتفاق خاصی نمیفته .
دیگه داشت شب میشد و من تو مسیر برگشت به خونه بودم . توی برنامه امروزم بود که جلسه اول قدم چهارو دوباره گوش بدم . اونو پلی کردم و بعد دو دقیقه دستم خورد ویس عوض شد و جلسه آخر قدم چهار که جلسه قرآنی بود پلی شد . باخودم گفتم ببییین این هدایته بذار ببینم خدا چی بهم میگه قطعااا که بعد اینهمه صحبت میخواد بهم بگه که راه درست چیه…. میدونی، گاهی اوقات میدونی راه درست چیه ها اما میخوای یکی که خیلی برات مهمه بهت بگه تش.
استاد داشتن درباره سوره لیل صحبت میکردن و چندتا جمله شون قلب منو چنان روشن کرد که الان که دارم میگم اشکهام جاری شدن.
گفت بین فرکانسی که میفرستی و اتفاقی که انتظارشو داری یه فاصله ای هست. باید انقدر ادامه بدی که فرکانسهات قدرتمند بشن و بعد وارد مدار جدید بشی .
ببین یعنی اگر کل دنیا جمع میشدن باهم یکصدا این حرفو بهم میزدن حتی یک درصد، اندازه تاثیر این جمله که آخر پیاده روی با خدا از زبان استاد اونم اتفاقی با خوردن دستم و عوض شدن فایل شنیدم ، نمیشد .
انقدر ذوق کردم. انقدر ذوق کردم. اومدم خونه و دراز کشیدم رو تخت و گفتم خدایا من قول میدم که متعهدانه این مسیرو و تمرینامو ادامه بدم و باجزئیات ببینم زیباییهارو و تحسین کنم. دیدم همسرم کتری گذاشته روی گاز و رفته وضو بگیره . وقتی اومد با ذوق در حالی که قیافه ش رو بامزه کرده بود گفت خوش اومدی جوجه خانووم . یه فیلم عالی دانلود کردم که امشب با هم ببینیم .. ببین مثلا یکی از نجواهایی که من داشتم همیشه ، این بود که یکی از مواردی که باعث میشه ما بیشتر در کنار هم باشیم همین فیلم دیدن یا نهار و میوه خوردنه. وگرنه چون ایشون اهل قانون و کنترل ذهن نیست ما حرفای مشترک قانونمندی باهم نمیزنیم و حتی خبرای منفی و سیاسی رو هم برای من میخونه. حتی اگر توجه نکنم بازم میخونه بلند .. اولشم میگه وای ببین چی گفته اینجا غزل … :)))
من همش فکر میکردم که خب من چطوری میتونم ذهنمو بهتر کنترل کنم . تمریناام که اینطوری نتیجه نمیدن که . هی من تمرین کنم هی از طریق فیلم و خبر نشتی انرژی داشته باشم ( البته همسرم هربار انصافا میگرده دنبال فیلمهایی که باب میل منم باشه ها. حق انتخابم بهم داده که خودم بگردم و فیلم دلخواه پیدا کنم که فاز منفی نداشته باشه :))) *) که برخوردم به اون آیه از قران که توی کامنت قبلی قسمت قبلی نوشتم که میگفت قدرت خدا بیشتر از مسائل توعه و اون خودش حل میکنه و ازت مراقبت میکنه. ..
بعد اینکه فیلم دیدیم من اول فکر میکردم که این فیلمه ورودی مناسبی برای من نداشت اما وقتی اومدم تمام نکات مثبتی که داشتو نوشتم دیدم بابا کجا ورودی منفی داشت ؟ اتفاقا خیلیم باحال بوود و من یه عالمه درباره ش نوشتم. بعدش هم درباره کل روز با جزئیات از خدا تشکر کردم و تمرینارو گذاشتم تو گوشم و خوابیدم اما باز به این فکر میکردم که هربار که یه ریشه یابی جدید انجام میدم و یه تمرین اضافه میشه باید چند وقت دیگه رو به مدت زمان تمریناتم اضافه کنم که مدارم تغییر کنه ؟
من چند وقته که توی ستاره قطبیم میگفتم خدایا من ازت یک نقطه آبی پرمحتوا میخوام . انصافا خیلی حال خوبیه تجربه کردنش که ببینی یه دوست همفرکانسی و هممسیرت برات نوشته ولی اتفاق نمیفتاد . منم گفتم اوکی . لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی .
تا اینکه امروز صبح از خواب بیدار شدم و فوری هندزفری رفت توی گوشم تا قبل بلند شدنم از روی تخت ، تمرین امروزو گوش داده باشم . بعدش اومدم توی سایت و دیدم یه نقطه ی آبی داره کنار اسمم میدرخشه .. اولین تجربه ی امروزم یک نقطه ی آبی بود . با ذوق اومدم که بازش کنم دیدم عه .. یکی نیست . دوتاست .. نه سه تاست .. عه ! چهار، پنج ، نه نه شش ، هفتتت.. وااای هشت تا پیاام. یعنی هشت تا نقطه ی آبی پرمحتوا ..
قلبم داشت در میومد از جاش از خوشحالی. من وقتی یه نتیجه ای میگیرم اواین جیزی که در اون نتیجه باعث خوشحالی و هیجان من میشه اینه که قانون جواب میده .. این مسیر درسته .
میدونی یهو بعد اون سوالای دیروز و تعهدی که داده بودم ازین که قول میدم ادامه بدم و باجزئیات همه زیباییهارو ببینم . قول میدم که با ریشه یابیا ناامید نشم و تمرین بنویسم و گوش بدم و ادامه بدم ، یهو بعد اون صحبتها انگار جون داده بود به من و لحظه هام . یبار دیگه فهمیدم که تو اگر همه کااراتو هم درست انجام بدی اما خدارو توی مکالماتت و در رفاقتت نداشته باشی انگار هیییچ کاری نکردی . انگار نقشه ی یک گنج بزرگو با کف روی موج دریا نوشتی که با یکم اینور و اونور شدن در لحظه محو و نابود میشه
گفتم ببین خدایا من فقط ازت یکی میخواستم . تو هشت تا دادی !
این یعنی شاید الان داری تمرین میکنی و سعی میکنی آدم بهتری بشی اما نتیجه ای برات نداره . یعنی تو فکر میکنی نتیجه ای نداره اما به قول استاد در توضیحات ستاره قطبی در قدم دوم بود فکر کنم : که مثل این میمونه که تو درخواست نون میدی اما اون نونه داره گندمش آرد میشه و بعد خمیر میشه و توی تنور میپزه ولی تو نمیبینی این مراحلو . تو فقط اون مرحله رو میبینی که مثلا یکی از همسایه ها نون میاره جلو درتون میگه من این نونارو خریده بودم رفتم خونه دیدم خانومم نون خریده گفتم اینو بیارم برای شما که همسایه مون هستین . این به این معناست که کار داره انجام میشه اون پشت مشتا . و تو باید ادامه بدی ….
انقدر دلم گرم شد که گفتم بذار بنویسمش. در حالی که هنوز قسمت جدیدی رو که استادای قشنگم لطف کردن و به اشتراک گذاشتن رو ندیدم . قبل این هم که بیان بنویسم ، انقدر ذوق داشتم ازینکه مسیرم درسته گفتم بذار زووود بیام و اینجا ثبتش کنم . بعدش یهو یادم اومد که اینو خدا برات انجام داده رسم ادب در روابط خوب اینه که تو اول از اونی که این نعمتو بهت داده تشکر کنی و با اون خوش و بش کنی و قدردانش باشی و بهش عشق بدی . بعدش بری و برای بقیه تعریفش کنی.
این که انقدر با جزئیات نوشتم برا اینه که گاهی یادم میره و انجام نمیدم و عقبگرد میکنم .پس الان اینارو جدا از ذوقی که داشتم برای نوشتن ،یادداشت کردم تا یادم بمونه که چی به چیه و چی باعث این خوشحالی شده.
چند روز پیش که شروع کردم با خدا بیشتر حرف زدم با خودم گفتم خب قراره همین یکی دوروزه معجزه های مسیرت پررنگ تر بشن و تو بیشتر لذت ببری. حالا بشین و تماشا کن .
در آخر هم من خیلی تشکر میکنم از همه دوستان بینظیری که دستان نشانگر خدای شنوا شدن تا ازین طریق بهم بگه که آقا این راه درسته .
و خیلی ممنونم از اساتید نازنینم و این فضای بینظیری که ایجادش کردن تا بتونیم رد پا بذاریم و بنویسیم و از خواندن هم لذت ببریم و یاد بگیریم .
بسم الله نور
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ﴿بقره186﴾هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا [به حقّ و حقیقت] راه یابند [و به مقصد اعلی برسند]. (186)
سلام و درود بیکران به خانوم عطایی، بسیار خوشحالم و بی نهایت تحسین تون میکنم که در مسیر درست قرار گرفته اید و بطور متعهدانه و مستمر دارید به اموزه های استاد جان جانان عمل میکنید و نتایج خوبی دریافت میکنید ، شما بی نظیر و فوق العاده هستید، منم قبول دارم که توی مسیر موندن و کنترل نجواها کار خیلی اسونی نیست منم بار ها و بارها خیلی لیزر فوکوس روی دوره ها کار کردم بعد ی مدت که نتایج اونطوری که میخواستم نشده نگران شدم و نجواها شروع کردن به ناامید کردنم
ولی هر بار که توجه نکردم و ادامه دادم هی ادامه دادم کم کم نتایج ظاهر شدن و اون خواسته م تیک خورده
ولی هر وقت رها کردم و دل سپردم به نجواها نه تنها نتیجه ی حاصل نشده، بلکه اون دوره رو اصلا رها کردم و دیگ ادامه ندادم، نکته ی مهم توجه به قانون تکامل هست ما با هربار ادامه دادن و گرفتن نتایج هر چند کوچیک باید ایمان مون قویتر بشه تایید کنیم نشانه هارو و پیش بریم تا جایی که محقق شدن خیلی از خواسته ها توی ذهنمون عادی بشه ، فقط نباید توی مسیر با برخورد به یک تضاد نامید بشیم و از مسیر دور بشیم،
قطعا شما با تعهد و ایمان و اراده ی که دارید در این مسیر به تمام خواسته هاتون میرسید،
درپناه الله یکتا شاد، سلامت، موفق باشید و در این مسیرتوحیدی ثابت قدم بمانید،
سلام به برادر بزرگوارم جناب آقای شیخی . در طول دیروز همش فکر میکردم به آیه ی فوق العاده ای که شما لطف کردین و نوشتین . خیلی برام دلپذیر بود وقتی اول کامنتتون وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ رو دیدم .
سپاسگزارم ازین که از روندی که خودتون هم طی میکنید نوشتین . دقیقا دوباره دیروز این سوالم بود که خدای من این طبیعیه ؟ آیا بچه های دیگه ی سایت هم احساسات منو تجربه میکنن؟ خدای شنوا و آگاهم اینبار هم این سوال رو از طریق شما که تکه ای از وجودش هستین پاسخ داد.
شما هم بینظیر و فوق العاده هستید . براتون آغوش گرم پروردگار قدرتمند هستی رو آرزو میکنم
سلام غزل جونم دوست هم فرکانسی قشنگممم
خیلی ذوق میکنم ک کامنت میزاری و منو یاد رابطه رویایی میندازی ممنونم ک انقد با عشق مینویسی برامون
خیلی نکات داشت برام کامنتت
اینکه مثال نون و زدی خیلی حال کردم
تو دوره ی کشف قوانین هم استاد مثال استخری ک میخواستن رو زدن و اینکه از خداوند خواستن ک استخری با همون ویژگی هایی ک مکتوب کردن و کدشو نوشتن و فرکانسشو فرستادن نصیبشون کنه
و بعد از شیش ماه هدایت میشن ب خونه ای ک اون استخر و داره و شیش ماه قبل اون استخر داشته ساخته میشده بدون اینکه استاد بدونه و این مثالشون اشک منو در آوردن و این مثال شما دوست عزیزم هم منو یاد اون مثال انداخت
غزل جونم ممنونم ک الگوی عالی ای هستی برای من و من کامنت هاتو پیگیری میکنم و درس ها ازشون میگیر
ممنون ک دستی از دستان خداوند مهربان شدی برای من
این کامنت شماام پاسخی بود برای سوال های این چند وقته ی من ک ذهنمو درگیر کرده بود و حتما کپی میکنم و تو قسمت نوت گوشی ذخیرش میکنم
خیلی دوست دارم
امیدوارم در بهترین زمان این نقطه آبی(یا ب قول دوستان چشم خدا)رو دریافت کنی
ب رب جهانیان میسپارمت عزیزم
سلام به روی مااهت عزیز دلم
دقیقا در بهترین زمان نقطه ی آبی رو دیدم .چه دعای خوبی در حقم کردی مهدیه جانم :)) ممنونتمم
خوابم نمیبرد و گفتم بیام توی سایت کامنت بخونم .اومدم و دیدم پیامتو ندیده بودم
عزیزم منم خیلی خوشحال میشم از پیامت .
من دیروز صدای یکی از دوستانمو شنیدم. همون که تونسته یک رابطه رویایی خلق کنه. از تمرینهایی که باهم درباره ش صحبت کردیم گفته بود .میخوام برات بنویسم. امیدوارم که موثر باشه. برا ما که بوود
من عاشقتم
ببین، قطعا اولویتهات کاملا مشخصن. بیا هرطور که میدونی برای خودت منطقی کن که پسرای مدنظر تو وجود دارن.
مثلا من برام مهم بود که همسرم اصالتا همشهریم باشه.اون شغل خاصی که مدنظرم بود و میزان تحصیلات و سرشناس بودن و نابغه بودن و عزت نفس و توحیدی بودن و حتی محل زندگیش هم برام مهم بود تو کدوم منطقه باشه. (من خیلی ریز و با جزئیات مشخص کرده بودم)
بعد اومدم گفتم تو شهرما مثلا 5000 نفر جنس مرد هست. اگر یک سومشون پسرای مجرد با اصالت قصد ازدواج دار باشن میشه مثلا 1500 تا.
ازینا مثلا 500تاشون تحصیلات عالی و اون ویژگیهایی که من میخوامو دارن.
حالا چون من اصلااا ندیده بودم کسی با اون شغلی که من میخوام و با اون خانواده، گفتم اوکی من نمیبینم و نمیشناسم ولی دیگه 50 نفر که تو این شهر هستن با همممه ی ویژگیهایی که من میخوام .که یه شخصیتی مثل منو بخوان. این نحوه منطقی کردن خیییلی کمک کننده ست .
یه روش دیگه که حتما خودت میدونی اما محض یادآوری میگم ؛ اینه که اون ویژگیهایی که مدنظرت هست رو در بقیه آدما پیدا کن و آگاهانه تحسین کن . از هرکی یدونه ویژگیم که مدنظرته رو تحسین کنی عالیه
من تو تاکسی ام بودم یه نفرو اون بیرون میدیدم که شبیه به ویژگیهای فردیه که من دوست دارم ، خیلیی تحسین میکردم و هرروز سه چهاربار درباره خواسته م باخودم حرف میزدم. و اون تمرین منطقی کردنو میخوندم.
خودخواه باش و از ویژگیهایی که میخوای کوتاه نیا. تو میتونی خلقش کنی.
من خیلی خودخواهانه اگر کسی میومد سمتم که خیلیم شیفته م میشد اما 100 درصد اولویتهامو نداشت راااحت رد میکردم. طوری که دوستام و اطرافیان میگفتن تو مثل رباتی. مامان و بابام همیشه نگران بود که من آخر باهیچکسی ازدواج نمیکنم انقدر که همه رو رد میکردم. فکر میکردن من الکی بلندپروازم. ولی من واقعا میخواستم با اونی که خودم میخوام خلقش کنم زندگی کنم.:)
ما میتونیم به هررچیزی که میخوایم برسیم و خلقش کنیم . با قدرت ادامه بده .احساساتی نشو وسط کار. چون به بیراهه میبرتت.فکر کن داری زندگیتو میسازی به عنوان یه مهندس. با قدرت و بدون احساسات ضعیف پیش برو . خیلی هم رو معنویتت کار کن . من منتظر خوندن نتایجت هستم . میبوسمت از راه دور .
ب نام خالق عشق و عاشقی
دلم خواست دوباره پیام بزارم برات غزل جونم از بس ک عشقی
سلام غزل جونم سلام خالق زندگی بهشتی
خیلی ممنون ک بازم یادآوری کردی برام قانونا رو
وااای عزل نمیدونی ک چقد اون کامنتت ک قوانین و گفته بودی چ غوغایی درون من ب وجود آورد دختر
دمت گرم ک تحربیاتتو با ما ب اشتراک گذاشتی
خداروشکر ک دوستای خوبی مثل شما دارم عزیزم ک قوانین خوب یاد گرفتن و ب ماهم یاد آوری میکنن
اینکه میگی خودخواه باش با کمال گرایی اشتباه گرفته نمیشه؟؟؟
من وقتی میگم همه ی این ویژگی ها رو میخوام همسرم داشته باشه کمالگرایی حساب نمیشه؟
چون استادم درمورد کمالگرایی خیلی میگن اینکه همه کامل نیستن
نمیدونم این باور محدود کنندس یا ن
اگه میشه در مورد اینم توضیح بده غزل جونم اگه میشه
ممنونم خیلی لطف داری حتما میام از نتایج میگم
اتفاقا بیشتر انگیزه من برای ساختن رابطه ی دلخواهم اینه ک بیام ب بقیه بگم ک میمیشووود برای من شد
خدا کمک کنه ک استقامت داشته باشم و مستمر کار کنم با علاقه و عشق
خداروشکر ک دستی از دستان خدا شدی برام غزل جون
بوس منو از اراک دریافت کن عزیزم(خخخ)
عزیز دلم سلام به روی ماهت .
خوشحال شدم .. بوسه ت از راه رسید و من در تبریز با عشق دریافتش کردم:)) سپاسگزاارم.
مهدیه جانم قطعا همه کامل نیستن . اما ما یه سری اولویت ها داریم از شخص ایدئالمون …
من اولویت بندی کردم ایدئالهامو..
مثلا خانواده ، اخلاق، فرهنگ ، شخصیت ، عزت نفس ، اهل مطالعه بودن ، باایمان بودن ، رو به رشد بودن ،اصالت برام خیلی اهمیت داشت. بنابراین هرکسی غیر ازین بود رو قلبا نمیتونستم بپذیرم .. واااقعا نمیتونستم .
در مرحله دوم شغل،میزان رفت و آمد یا ارتباط با دیگران و تیپ ظاهری و یه سری چیزای دیگه اهمیت داشت .
یعنی اگر کسی بود که اولویت های دوم رو داشت اما اولی هارو نداشت من نمیتونستم بپذیرم .
حالا تصور کن مثلا یکی باهات آشنا بشه که تماااام ویژگیهایی که تو میخوای رو داشته باشه اما مثلا وضع مالیش معمولی باشه . ولی به فکر رشد باشه .
یا مثلا 95 درصد ویژگیهایی که میخوای باشه اما مثلا تیپش اونطوری نباشه که تو میخوای ..
دیگه این جا غیر منطقیه که آدم نپذیره . چون یه سری چیزارو بعدا میشه تعییر داد با مزاکره. اما اولویتهای اصلی رو نمیتونی هیچکاری بکنی.
به نظرم اولویت های اصلی و درجه اول خیلی خیلی خیلی مهمن ..
به قول یکی از دوستانم هر آدمی یه سری ویژگیهای عالی داره . یه سری ویژگیهای معمولی و یه سری ویژگیهای بد . تو باید ببینی که ویژگیهای عالیش انقدر خوب هستن که تو بتونی بدهارو درنظر نگیری ؟
اما به طور کلی اولویتهای ثانویه رو فدای اولیه نکن . به هیییچ وجه .
یه سری ویژگیها در داشتن یک همراه همیشگی توی زندگی خیلی اهمیت بالایی داره !
ولی یه سری چیزا بعد از یک هفته یا نهایتا یک ماه کاملا طبیعی میشه . تو باید اون ویژگیهای اصلی رو درنظر بگیری .
درباره شغل یه چیزی بهت بگم.
من انقدر عاااشق اساتید دانشگاه بودم که همیشه میگفتم من فقط با یک استاد دانشگاه ازدواج میکنم وگرنه تا آخر عمرم مجرد میمونم. یعنی واقعا اگر یکیو میدیدم که استاد دانشگاه بود قند توی دلم آب میشد .
بعد پدرم میگفت بابااا تو باید خودتم سطحت در اون حد باشه یا باید محل کارت یه طوری باشه که همچین آدمی تورو ببینه دیگه .
من میگفتم من اعتقادی ندارم به این چیزا . قانون میگه میشه پس میشه بدون این که من بخوام کار خاصی انجام بدم .
خلاصه جونم برات بگه که ؛من به صورت سنتی ازدواج کردم و همسرم علاوه بر همه اولویت های اصلی که مدنظرم بود، شغل مورد علاقه منو داره :))
امیدوارم با توضیحاتم تونسته باشم پاسخ سوالتو بدم مهدیه ی زیبای من .
سلام غزل عزیز دوست الهی
خوشحالم کامنت شمارادیدم وبسیار تحسین میکنم شمارا که درمسیر درست هستید وروی خودتان کار میکنید وتکامل راطی میکنید همه ما که درسایت الهی عباس منش هستیم واز حضور استاد عزیز ومریم جان بهره مند هستیم باید درادامه مسیر پایدار باشیم وقانون احساس خوب مساوی اتفاق خوب است وسپاسگزاری همیشگی ازخداوند ازکوچکترین تابزرگترین نعمتها را مرتب به خودمان یاداوری کنیم وانجام دهیم انشالا همیشه سلامت وشاد وموفق باشید وهمیشه درپناه خدا درمسیر درست باشید وروزگارتان خوش وشیرین باشد
سلام فیروزه جون . دوست نازنین و ارزشمندم .
چقدر زیبا قانون رو به طور کوتاه توضیح دادین .خیلی ازتون ممنونم.
قانون؛ احساس خوب مساوی با اتفاق خوب است.
و سپاسگزاری همیشگی از خداوند. از کوچکترین تا بزرگترین نعمتها را به خودمان یادآوری کنیم و انجام دهیم.
شماهم در آغوش گرم پروردگار جهانیان پایدار و سلامت باشید همیشه