https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/10/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-10-17 02:25:302023-11-09 06:24:48سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 220
319نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد دوست داشتنی عباس منش گرامی و خانم شایسته
کنار این دریاچه چقدر لذت و شادی بخش بود و زوج خوشکل و شادمان را دیدم که داشتند از این طبیعت زیبا لذت برده و تصویر های را ثبت خاطرات زندگی شأن می کردن و برای این زوج خوشکل آرزوی خوشبختی و شادی کامی را دارم
وقتی درون بالا رفت این طبیعت زیبا چقدر جذابیت و خوشکلی اش بشتر شد چقدر آب و هوای پاکیزه و تمیز داشت چقدر آب این دریاچه شفاف و تمیز بود و چقدر این کشور سرسبز و خوش آب و هواست این واقعا قابل تحسین است
و آفرین برشما استاد گلم که در چنین مکان های لذت بخش هدایت شده و دارید لذت می برید و این خوشحالی و جذابیت را نیز با ما شریک می سازید
و حرکت کردید چقدر حیوان های خوشکل و قشنگ. را دیدم که در دل طبیعت مصروف غذا خوردن شأن بودن و چقدر غذاهای فراوان و متنوع برای شأن فراهم است
و این کشور چقدر ثروتمند است که به همه جای جاده های با استاندارد های بسیار بالا و عالی کشیده است و مردم شأن دارند لذت می برند
و قتی شما در جاده در حرکت بود از جانب مقابل شما ماشین های بسیار لوکس و گران قیمت می آمدند که بسیار آهسته در حرکت بود و این ماشین های لوکس نشانه ثروت،نعمت و برکت است و جاده برای شما چقدر خلوت و خالی بود
و قتی در آن بلندی های کوه رفتید چقدر هوای خنک و لذت بخش داشت و برف هنوز آن جاه معلوم می شد و چقدر جاهای دیدنی و جذاب داشت و مردم داشتند از هر طرف می آمدند و از دیدن این فضاهای رویایی لذت می بردند
و آن جا هم نوشته بود که به پرندها غذا ندهید
شاید شما فکر کنید که با غذا دادن به اینها کمک می کنید در حالیکه این لطف شما زیان های زیادی را برای اینها دارند و ابن جمله را در فایل های قبلی دیدیم و با خودم گفتم این کشور وقتی چنین رشد و پیشرفت دارد به این دلیل ها است که حتی نمی خواهد پرنده ها و حیوانات شأن برای غذا چشم انتظار افراد باشد بلکه خودش غذایش را فراهم کند
و ابن فروشگاه والمارت قابل تحسین است چقدر بزرگ و پاکیزه تمیز و خوشکل است و آن فرد جلوی دوربین خانم شایسته چقدر شاد وخوشحال بود
و این سرویس های بهداشتی والمارت چقدر پاکیزه تمیز و مرتب بود واقعا قابل تحسین بود
و این پاکیزگی و نظافت. را ما در تمام نقاط این کشور دوست داشتنی دیدیم و چقدر جاهای خوبی. را برای کودکان و افراد خردسال در نظر گرفته است و این چنین خدمات برای مشتری های شأن قابل تحسین و توصیف را دارد
در آخر این نمایشگاه بود و یا موزه بود چقدر جذاب خوشکل و قشنگ بود
چقدر خلاقیت اینجا بکار گرفته بودن
چقدر رنگ های متنوع و متفاوت اینجا بکار برده شده بود
چقدر افراد زیادی داشتند از این فضایی رویایی دیدن می کردن وخوشحال بودند
حتی نگاه کردن و فکر کردن به این چنین تغیرات برای ما جای تعجب را داشت و خلی از دیدن این فضاها لذت بردم
واقعا شاهکار بود برای من این همه تنوع در رنگ و دیزاین و دیکور
واقعا. قابل تحسین هستید شما استاد عزیزم که هر لحظه و هر روز به جاهای جالبتر و قشنگ تر هدایت می شوید
و از دیدن این چنین بهشت های عالی مارا هم شریک ساخته و خوشحال می سازید
استاد عزیزم بسیار بسیار ممنون و سپاسگذا م بابت شریک کردن این سفر های رویایی تان با ما
من از دیدن این فایل خلی لذت بردم و احساسم دیگر گون شد
اول تشکر می کنم بابت این فایل زیبا که خیلی خوب بود .
من از قسمت موزه خیلی خوشم اومد گرچه یه کوچولو حس ترس بهم می داد اما توش کلللی ایده بود برای طراحی صحنه . ایده های آسون و کاربردی . من برای اجراهام معمولا از نقاشی استفاده می کنم . به این شکل که حتما در روز با دقت نقاشی می بینم چند تا و اینها میرن پس ذهنم تو قسمت ناخودآگاه ؛ بعدش موقع انجام کار دیگه دنبال ایده نمی گردم و ایده خودش از پس سرم میاد مقابل دو دیدم و من صحنم رو میچینم . حالا این موزه هم دقیقا حکم چنین چیزی رو داشت و لحظه به لحظش ثبت شد برای نمایش یا فیلمی که نمی دونم کی قراره بسازمش اما مطمئنم رفت تو ناخودآگاهم در قسمت ثبت برای طراحی صحنه .
بارها تا آخر قدم ششم اومدم بعد دوباره برگشتم قدم اول . نمی دونم چرا نمی تونم یک قدم جدید بردارم ؛ شاید به این خاطر که در قدم های بعدی با توجه به تثبیت باورها باید اقدام کنم .
استاد من الان مرحله ی این پا اون پا کردن نتیجه هستم و هیچ عامل بازدارنده ای جز خودم وجود نداره .
هی سنگ میندازم جلو پای خودم و واقعا نمیدونم چرا …
هی تصمیمات جدی هی برنامه ریزی های جدید اما تو مرحله ی اقدام این پا و اون پا می کنم
من الان چهار نمایشنامه دارم برای چاپ
فیلم نامه کوتاه نوشتم و باید ثبتش کنم
داستان کوتاهام آماده هستن برای چاپ
هی خودم می کشم عقب
هی می گم حالا زوده
دیروز گفتم برم از اول دانشگاه و مدرک مرتبط بگیرم …
می فهمم جنسش چیه . قدم جدید نمیخوام بردارم انگار . میخوام تا همین جایی که هستم رو به طرق مختلف تکرار کنم چون تا همین جاش بلد بودم .
چند روز بود سایت رو چک نکرده بودم ، الان اومدم دیدم فایل جدید اومده خوشحال شدم و نوشتم براتون .
استاد واسه بیگ بنگ من یه ذره مونده .
نجوای من بین من و این یک ذره میخواد حداقل 6 سال با درس و دانشگاه فاصله بندازه …
من میدونم الان در نقطه ای هستم که یک قدم برام مونده تا خروج از این مرحله و رفتن به مرحله ی بعد .
از این به بعد برای من کارگردانی ، تدریس ، بازی در سینما و تئاتر هست ولی من ایستادم از این به قبل و هی برمیگردم نقطه ی شروع .
استاد خیلی به کمک شما احتیاج دارم راستش … خیلی .
دلم میخواد عبور کنم از این مرحله و بیام بنویسم استاد من آفیش بودم سر یه سینمایی و یه پروژه ی خیلی خوب ، بیام بگم استاد من سه تا فیلم کوتاهم رو ساختم و الان پروانه فیلم بلندم رو گرفتم ، بیام بگم استاد کتاب هام رو چاپ کردم ، بگم استاد کار بردم رو صحنه و خیلی موفق بود . بگم استاااااااد من رو صحنه ام و نویسنده و کارگردان کار هم خودمم و بسیار کارم مورد استقبال قرار گرفته … بگم استاد بیاید لایو نمایشم رو ببینید با خانم شایسته میخوام بعد از رورانسم اجرام تقدیم شما کنم .
استاد من واقعا تو نقطه ای گیر کردم و دارم درجا می زنم که دقیقا یه ذره اون ور ترش خیلی تغییره و اون خیلی تغییر حاصل تلاش های این سال هامه …
استاد
استاد
استاد
من گیر کردم … کمک میخوام . دیگه نمی دونم باید چکار کنم …
خانم شایسته ممنون بابت این سفرنامه . منم با شما بودم موقع راه رفتن و چرخیدن رو اون زمین نورپردازی شده … همونقدر رها … من ایمان دارم که تغییر حاصل خواهد شد . ایمان دارم همه ی اون مواردی که نوشتم اتفاق خواهد افتاد و با شما و دیگر دوستان سایت به اشتراک خواهم گذاشت . باهم شاد خواهیم شد …
قانون اشتباه نمی کنه . قانون ثابته . ایمان دارم .
دوستتون دارم و خوشحال که نوشتم اینجا ؛ همین که نوشتم راحت تر شدم انگار …
می رم قدم هفت … عدد جادویی … قدم جادویی
جادوی عشق و ثروت و نعمت و فراوانی به زندگی های همتون .
در پناه امن الله باشید عزیزانم . سپاسگزار و شاکر خداوندم بابت داشتنتون .
یادم میاد قبلنا خیلی خیلی زیاد خودم فدای آدما میکردم و چشمم به روی بدی های اونها می بستم و بازم خوبی و فداکاری و شاید بدی از اون طرف میدیدم ولی مجدد چشم پوشی میکردم و ادامه میدادم ، دلیل این کارم یک چیز بود اونم عدم عزت نفس و احساس لیاقت بود ، چون خودم در جایگاهی نمی دیدم که بتونم جواب رد بدم حتی با دونستن اینکه اون آدم اصلا خوبی منو نمیخاد و فقط به فکر خواسته های خودشه ، و اینکه من خودم لایق آدمهای بهتر نمی دونستم خودم اونقدر ریز و کوچک می دیدم که خودمو لایق این می دونستم که باید همین آدمو نگهدارم به هر قیمتی شده و خودمو گول میزدم که درست میشه کم کم درست میشه تو خوبی کن ،تو فداکاری کن تو گذشت کن درست میشه و بعدها میگفتم که رو خودم یا روی طرف کار میکنم همه چی درست میشه رفتار اون آدم تغییر میکنه … یعنی من با قانون میخواستم اونو نگهش دارم و نمی دونستم که هر چی ماهی سفت تر بگیری از دستت سُر میخوره ، نمی دونستم که وقتی روی خودت کار میکنی اون از مدارت خارج میشه و باید رهاش کنی ولی من میگفتم چرا پس قانون جواب نمیده چرا برعکس شد من که میخواستم با قانون این آدم نگهدارم …
چقدر ما از قانون به ضرر خودمون استفاده میکنیم، ما فقط میخوایم اون چیزی که دوست داریم انجام بشه ما به خدا و سیستم اعتماد نداریم و رها نیستیم والا که اگر من رها کنم شاید نتایجی مخالف نظرم بگیرم ولی اینجاست که باید اعتماد کنم ، اینجاست که رها کنم ،
وقتی روی خودت کار میکنی ، به جایی می رسی که همون آدم با همه اون بدی هاش میاد و تو قبلا با ضعف و نا توانی چشمات روی بدی هاش می بستی و کاراش انجام میدادی ولیی الان دیگه از خدا هدایت می خوای از قرآن هدایت می خوای و همه چیو از جنبه های مختلف آگاهی هات می سنجی و با عزت نفس بالا ،جواب منفی به تمام خواسته های اون آدم میدی ،
و خداوند در این موقع بشارت آسانی ها و رسیدن به خواسته هات بهت میده .
برای خودم می نویسم که یادم بمونه، من آدمی بودم که اونقدر خودمو ضعیف کرده بودم که هیچ کدوم از توانایی هام و زیبایی هام نمیدیدم ، و اونقدر وابسته آدمها میشدم که هر کاری میگفتن انجام میدادم و ضربه هاش می خوردم تا جایی که کم آوردم و ناتوان اومدم به سایت ، و شروع کردم به خودسازی و خودسازی بدون اینکه کاری به بقیه داشته باشم ، استاد در این 4 ماه که روی خودم کار میکنم خداشاهده همون آدمی که بهم نارو میزد و منو بد جوری غافلگیر کاراش کرد دو بار اومد التماسم کرد که برم باهاش همکاری کنم تا جایی که محل کار و حقوقم و ساعت کاریم خودم مشخص کردم ، و اینکه هر جایی میری برای کار میگن حالا یه ماه بیا ببینیم کارت چطوره ، اینبار من بهش گفتم حالا یه هفته میام ببینم شرایط چطوره … بخدا یک هفته فقط داشتم میگفتم نه و اون اصرار میکرد و منم شرایط سخت تر میکردم ولی یه چیزی می دونستم اونم از دروغی که میگفت از بی مسئولیتی که الان داره فقط وعده تو خالی میده،، و تظاهر اگه قبلنا بود راحت چشام به همه اینا می بستم و می رفتم ولی اینبار از خدا هدایت خواستم اونقدر بهم اطمینان داد که مریم نه اینجا اگه بری دوباره گذشته برات تکرار میشه پس بگو نه و بهم گفت آدمی که خودشو به خواب زده باشه رو نمیشه بیدار کرد
و با یقین در طول این 4 ماه برای دومین بار جواب رد به درخواست همکاریشون دادم،استاد خیلی حال و احساسم خوبه ، چون واقعا احساس میکنم که به شخصیت خودم، به حال و احساسم احترام گذاشتم و به هر قیمتی نمیخام حال و احساسم برگرده به گذشته و مطمئنم که خداوند موقعیت ها و آدمهای خیلی بهتر و عالی تری وارد زندگیم میکنه ، چون من لایق عالی ترینها هستم، چون من با حال عالی میخوام از لحظه به لحظه زندگیم لذت ببرم ، وقتی امروز از قرآن هدایت خواستم
آیا خداوند(برای حمایت)بندهاش بسنده نیست؟! و ترا از کسانى جز او مىترسانند، و هر که را خدا گمراه کند، هیچ هدایتگری برایش نخواهد بود؛ و هر که را خدا هدایت کند، گمراه کنندهاى نخواهد داشت. آیا خدا شکستناپذیرِصاحبِ انتقام نیست؟!
عین دو بار که ازش هدایت خواستم بهم گفت ،آیا خدا برای تو کافی نیست ، و هرکه را خدا هدایت کند گمراه کننده ای نخواهد داشت.
خدایا ازت ممنونم که دستم محکم گرفتی، روز اولی که شروع کردم گفتی فقط به من توکل کن من هدایتت می کنم به تمام خوبی ها …
روز بعد اینکه کار رد کردم ، دوستم گفت فردا بیا بریم استخر مهمون من و چقدر لذت بخش بود بخدا همش داشت فایلهای سفر به دور آمریکا تو ذهنم مرور میشد، یاد کامنتی از دوستان افتادم که از طرف دوستش دعوت شده بود به استخر .. میخوام بگم استاد ما از کامنتهای دوستان هم داریم خواسته خلق میکنیم و برامون اتفاق میافته
استاجان و خانم شایسته زیبایم بی نهایت ازتون سپاسگزارم
شما و تمام دوستانم به عشق و نور مطلق خدای مهربان میسپارم .
شاکر و سپاسگزار خداوندم که بار دیگر لطف و رحمت بی انتهایش را برویمان گشوده و یکروز خوب دیگه را سهم زندگیمان کرده است.
مروری کنم به ساعات سپری شده امروزم. ساعت 4 صبح گوشیمو قبل از به صدا درومدن آلارم در دست گرفتم و در همان حالت که توی رختخواب دراز کشیده بودم انگار دنبال نشانه ای برای شروع یک روز خوب دیگه بودم. همین یعنی پیشرفت! همین یعنی تغییر ذهنیت و تغییر شخصیت! به همین سادگی! شاید تا قبل از شروع به نوشتن اصلا به چنین چیزی فکر نکرده بودم! چرا؟ چون تغییرات زندگی ما بقدری نامحسوس و بدیهی اتفاق می افتد که احساس و لمسش نمی کنیم! این یعنی من زندگیم را از حالت پیش فرض درآورده ام و به حالت انتظار مثبت از اتفاقات و شرایط درآورده ام! حالا حالت پیش فرض چیست؟ حالت پیش فرض حالتی است که عامه مردم از اتفاقات و شرایط زندگیشان دارند.اینکه ببینیم خدا چی میخواهد! اینکه ببینیم روزگار امروز چه خوابی برامون دیده؟(شما بخونید چجور میخواد دهنمو سرویس کنه؟!) به این حالت و ذهنیت منفی ذهن از اتفاقات یا شرایط پیش رو را ،زندگی به حالت پیش فرض می نامیم. در حالی که زندگی افراد موفق و کسانی که دارند روی خودشان کار می کنند؛داشتن انتظارات مثبت از شرایط و اتفاقات زندگی است.
اینها گوشه ای از آگاهی های جلسه 12 ام دوره فوق العاده کشف قوانین با عنوان: جهت دهی آگاهانه به افکار و انتظار مثبت از وقایع داشتن است.
هنگامی که آگاهی ای دریافت می کنیم نیاز به تکرار و تمرین و گذشت زمان دارد. این کلمات را استاد در قالب یک کلمه بیان می کنند و دائما آنرا به ما یادآوری و گوشزد می کنند. و آن کلمه «تکامل» است. هیچ چیز یکشبه بوجود نمی آید. هیچ چیزی بدون مقدمه و اسباب و وسیله خلق نمی شود. ساختن شخصیت؛ ساختن عادات خوب؛ ساختن باورهای مناسب و … نیاز دارد به تکامل. نیاز دارد به تمرین و تکرار.نیاز دارد صبر داشته باشیم تا این حجم زیاد آگاهی در وجودمان ته نشین و شفاف شود تا بتوانیم درکش کنیم و بکار ببندیم. تا حالا براتون اتفاق افتاده که از کسی خواسته اید برایتان یه نوشیدنی گاز دار مثل نوشابه بریزد و وقتی درب نوشابه رو باز کرده و به سرعت خواسته، درخواستتان را اجابت کند سریع گفتین کافیه کافیه سر ریز کرد از لیوان خیلی ریختین! بعد که گازش میره به هوا و نوشیدنی ته نشین میشه میبینیم یه ذره ته لیوانمون ازش مونده و می بینیم خیلی کمه و باز درخواست میکنیم برامون بریزه! حکایت یادگیری و حرکت و رشد و تکامل ما نیز همین گونه است. شاید کسی نباشه که کاری رو شروع کنه و عجله نکنه که زود زود من نتیجه میخوام. من نمی تونم مثل بقیه صبر کنم من باید زود بدست بیارم زود برسم! به همین دلیل میخوام سریع لیوانمان رو پر کنه از نوشابه و با اولین قلپ نوشابه ای که ریخته میشه کف میکنه و بالا میاد و سرریز میکنه چرا؟ چون ظرف ما گنجایش یهویی این مقدار نوشابه رو نداشت (شما بخونید آگاهی). ولی وقتی یاد میگریم قانون زندگی را؛ یاد میگیریم ساز و کار جهان را که داره چجور کار میکنه آنوقت موقع ریختن نوشابه داخل لیوان به قدر آرام و با حوصله لیوان رو پر میکنیم که همان لحظه گازش جدا میشه و بدون اینکه سرریز کنه لیوان لبالب پر میشه (ظرف وجودمان بزرگ میشه برای دریافت آگاهی ها).
مخاطب این متن خود منم. چرا؟ چون تعهد داده بودم برای فایل های سفرنامه کامنت بنویسم و زیبائی ها رو دنبال کنم.خوب این که خوبه! دوره قانون کشف قوانین زندگی رو تموم کردم و به خودم بابت تسویه بدهی ها و وام هایم جایزه دادم و 10 روز مسافرت رفتم. دربرگشت هدف بعدیمو استارت زدم که دوره عزت نفس بود. باز میگیم اینم که خوبه! انگار مهمونی تشریف بردی و پیش غذا ( سفرنامه ) میل کردی و میزبانم غذای اصلی رو میاره اونم عالی (دوره عزت نفس) مشغول خوردنی و داری سیر میش که میزبان یه غذای سنگین و خوشمزه دیگه میاره سر سفره (دوره احساس لیاقت) تو ذهنم میگم اصلا من منتظر همین غذا بودم هااااا حیف نیست نخورم! بگم بکشه با خودم ببرم سرد میشه از دهن میفته!!! حالا یه شب هزار شب نمیشه. آقا بکش اونم نه چند قاشق هااا. یه دیس کامل! حالا هی خودتو تکون بده که جا باز کنی بیشتر بخوری!!! (عین گونی خخخ) . خلاصه این شده که وقتی فایل جدیدی میاد رو سایت برای من حکم همون غذا خوشمزه ای رو داره که میزبان وسط غذا خوردن میزاره سر سفره!!! و من هی آگاهی های ناب دریافت میکنم (غذاهای خوشمزه) اما گویا اجازه نمی دهم این آگاهی مثل نوشیدنی ته نشین بشه تا بدونم چند مرده حلاجم! ولی جاتون خالی غذا ها فوق العادن (آگاهی ها نابند)
قبل نوشتن این کامنت یکم خوابیدم و وقتی بیدار شدم دیدم انرژیم اوکیه و حالم عالیه ولی ذهنم خسته اس! و هیچ ایده ای برای نوشتن ندارم! حالا نمیدونم اصلا چی میخواستم بگم سر از کجا درآوردم! چقد مطالب بی ربط رو بهم ربط داده ام خدا می داند. شما به بزرگواری خودتون ببخشید(استیکر از خنده ولو شدن روی زمین؛ اینو دیگه باید بسازن)
بر گردیم سر جاده آسفالت! میخواستم اینو بگم بابا وقتی با انتظارات مثبت از زندگی و اتفاقات روز و زندگیتو شروع میکنی نتیجه اش این میشه که از صدم ثانیه شروع زندگی ، فرکانس مثبت ارسال کردی و نتیجه اش این شد که تا با چشمان نیمه باز از تو رختخواب سایت و سر زدم دیدم نقطه آبی کنار اسمم رو واین یعنی ذوق؛ یعنی نشانه؛ یعنی جواب فرکانس! دیگه تردیدی میمونه که بگی چند دقیقه دیگه پا میشم؟ اصلا. پا شدم از تختخواب و رفتم تو اطاقم و در و بستم که نورش بچه ها رو اذیت نکنه و کامنت سعیده عزیز رو خوندم و بعدش روتین صبحمو شروع کردم و بعد نوشتن کد نویسی روزانه ام دیدم فایل جدید سفرنامه اومده رو سایت و یبار نگاه کردم و حال خوبم خوبتر شد و بعدش جلسه ای که با حضور مدیرانی از مرکز داشتیم به خوبی برگزار شد و هی اتفاق خوب پشت اتفاق خوب. و الان که میخواستم راجع به زیبائی های این قسمت سفرنامه بنویسم ندا آمد و این مطلب برام واضح شد و گفته شد که بنویسم آنهم با این ذهن خسته! ولی راضی ام ازش دمش گرم. خسته اس ولی کم نمیذاره!خخخ
بریم یکمم زیبایی از خودمون در وه کنیم از قشنگی های این فایل و زحمت های استاد غافل نشیم. آقا میخواستم بگم دیدن این دریاچه منو یاد دریاچه شورابیل اردبیل انداخت! ( آقا نگید این باز اومد برامون بگه چی شبیه چیه خخخ) ممکنه هیچ شباهتی نداشته باشند دعوا نداریم ولی خدایی اینو ذهنم گفت من بی تقصیرم! از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون قبل نوشتن کامنت یه سرچ زدم آقا تو همون صفحه اول سرچ یه تصویری اومد شورابیل نگو همین دریاچه رو بگووو( الفرار)
این تریل دور دریاچه که از تصاویر درون کاملا مشخصه شاید سبب شد من یاد شورابیل بیفتم ولی این تریل خدایی بی نظیر ساخته شده دمشون گرم نه طبیعت و تخریب کرده نه محیط زیست رفته زیر سوال نه اسلام و مسلمین تو خطر افتادن بقول مریم جان شیک و مجلسی!
تصویر برداری و مهارت استاد در هدایت این درون هم اصلا نگم براتون ( خوب چه کاریه برید خودتون ببینید خخخ)
از این گوزنها هم خدا رو شکر زاگرس غنیه و در مناطق حفاظت شده ایلام از نزدیک دیدم (هر کیم بگه نه من عکاسمو براش میفرستم خخخ) ولی خوب آنجا انگار مال خودتن ولی اینجا مال دولتن! اصلا هم زیاد تفاوت ندارند (استیکر چشمک)
این یکه تازی استاد در لاین مخالف و ترافیک سنگین در لاین مخالف منو یاد رفتن از قزوین به شمال انداخت که میدونستم دارم اشتباه میرم ولی گفتم همینو عشقه خانم! استاد قطعا اشتباه نمی زنند و دارند مسیرو درست میرن. نگران نشید.
این آگاهی استاد در مورد اینکه به حیوانات غذا ندهید رو به نظرم پیش خودتون مثل همه آگاهی های دیگه نگه داریم و نخواهیم به دیگران حالی کنیم که دارند برعکس می زنند. از قول استاد گفتن و از قول ما نشنیدن!
اینم بگم یکم بخندین و دلخور نباشین از دست اندازهای جاده خاکی و برم! کاور فایل رو که نگاه کردم دیدم مریم جان چقدر زیباتر شدن!چی شده؟ بلافاصله یاد اوایل ازدواجم افتادم که خانمم مثلا میرفت ابرو درست می کرد یا آرایشگاه میرفت و می اومد با شور و شوق میگفت اتفاقی نیفتاده؟ تغییری نمی بینی؟ منم دور و ور خودمو نگاه می کردم و می گفتم: نه! مگه چی شده؟! اونم دلخور میشد و قهر می کرد و بعدش دو هزاریم میفتاد که بله فلان کار انجام شده (خدایی برای آقایون سخته یا من تو باغ نبودم؟ استیکر تفکر) الان هم انگار مریم جان با این کاور داشت میگفت بچه ها من تغییری نکردم؟ و من خدا رو شکر دوزاریم الان افتاد که ایشون جلسه قبل موهاشو در آرایشگاه خودش کوتاه و مرتب کرد. در همین حد ازم راضی باشید و پیشرفت ها ببینید. باشه؟
خدا رو شکرررر بابت دیدن این همه زیبایی که اگه بخوام بنویسم از حوصله عزیزانم خارجه ؛ خدا رو شکررررر بابت این همه نعمت که به جهان عرضه کردی و مهمان چشم و ذهنمان کردی. خدا رو شکرررر بابت اینهمه اتفاق خوب امروزم. شعر زیر هم با صدای زیبای معین روزی امروزم بود که پیشکش وجود عزیزانم میکنم. یا حق
زندگی شاد است غمگینش مکن
عمر گران می گذرد خواهی نخواهی
سعی بر آن کن نرود رو به تباهی
مطلب دل را طلب از سوی خدا کن
زان که بود رحمت او لایتناهی
عمر کمه صفا کن رنج و غمو رها کن
اگه نباشه دریا به قطره اکتفا کن
عمر کمه صفا کن گذشته رو کن
اگه نباشه دریا به قطره اکتفا کن ، به قطره اکتفا کن (قدر داشته هامونو بدونیم)
فهیمه جان قاعده شاگردی اینه که به شیوه استاد عمل کنی و ما هم شاگرد استادیم و چه کاری بهتر از اینکه روزت را با ورودی مثبت و سر زدن به این سایت الهی شروع کنی وقتی که استاد هم همینکارو داره انجام میده.
ممنونم از نگاه زیبا لطف و محبت همیشگیتون و انرژی مثبتی که انتقال میدین. براتون سلامتی و سعادت و ثروت آرزو می کنم و سپاسگزار حضور ارزشمند و نازنینتون هستم.یا حق
چقدر از تخیل زیبایتان بابت سفره خداوند لذت بردم و اینگونه شکرگزاری فرکانس و تکامل زیادی در شکرگزاری میخواد که خدا رو شکر شما به زیبایی انجامش دادید و ازین بابت تحسینتون میکنم.
زیبا جان وقتی که ما بدونیم دنیا حکایت شعر هر چه کنی بخود کنی ؛ گر همه نیک و بد کنی است. و جهان هر فرکانسی که ما میفرستیم را در زندگیمان خلق می کند، آنوقت چرا فرکانس خواسته ها و خوبی ها را نفرستیم؟
ممنونم از وقتی که گذاشتید و لطفی که ابراز داشتید. برایتان بهترینها را آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
سلاااااااااااااااامممممم و صد سلاااااااااام به داداش اسدالله باصفا و پر انرژی مون
هزار ماشاءالله بهتون که کودک درونتون حسابی شنگوله و چقدررررر در کلماتتون ورجه وروجه کرد و نمک ریخت…
من که هم لذت بردم از مفاهیم و درسهایی که از کامنتتون به منه خواننده دادین و هم لذت بردم از این کودک باهوش و بانمک…
عاقاااا من که کاملاااااااا از این کامنت پر محتوا و پر شور متوجه شدم ذهنتون خسته بود چون قشنگ اجازه دادین این کامنت با ناخودآگاه تون نوشته بشه و درون واقعی و هوشمند و نمکین داداش اسدالله بریزه تو سطر سطر این کلمات و خواننده بگه : وااااااااوووو همینه اون مطلبی که امروز باید میخوندمش :)))))))
به قول خود نازنینتون :
به احترامتون می ایستم و یک کف مرتب میزنم..
خلاصه که بسیاااااااااااااااااااار عالی بود و خیلی خیلییییی تحسینتون میکنم که باز هم بر سر تعهدتون موندین و نوشتین ، سپاسگزارم.
راستی از طرف من پیشانی خانومتون رو ببوسین و بگین شما همه جوره عالی و زیبا هستی :) حتی اگر من با همه هوش و زکاوتم متوجه اصلاح صورت و رنگ کردن مو و آرایش صورت و عوض کردن مدل موهات و پوشیدن لباس جدیدت نشم :)))))))) (استیکر غش کردن رو زمین از خنده)
ممنونم از نگاه زیبا و لطف و محبت همیشگیتون بانو. به مورد ظریفی اشاره کردید در کامنتتون که خیلی برایم جالب و قابل تامل بود و الان که دوباره دارم به این موضوع فکر می کنم میبینم حق باشماست. یک ذهن خسته قادر نیست یه جمله هم بنویسه چه برسه به یک کامنت نسبتآ طولانی! وقتی کامنت رو نوشتم اصلا قادر نبودم برگردم و نگاه کنم ببینم چی نوشته ام و اصلا به هم ربط داره مطالب یا نداره؟ و ممنون و سپاسگزار شما هستم که این مورد رو به من یادآور شدید.
پروفایل شما و عالیجناب عشق واقعآ زیبا و عاشقانه و پر از احساس خوب است و من هز وقت که نگاه میکنم غرق لذت و احساس خوب میشم و خاطرات زیبای فیلبند در ذهنم مرور می شود. ایده تعویض کلاه ها هم برایم تحسین برانگیز و خلاقانه بود و حدس میزنم پیشنهاد شما بوده که دو عکس متفاوت در یک فریم گرفته اید بدون اینکه عکس هاتون تکراری باشه.و این خلاقیتتون رو هم تحسین میکنم و آرزو میکنم این سفرها روز بروز زیباتر و بهتر و توحیدی تر شود برایتان و به آرزویتان که سفر به دور دنیاست برسید و ما رو هم در این زیبائی ها سهیم کنید. در پناه حق خواهر عزیز
نمیدانی چقدر من شما را دوست دارم چقدررررر از خواندن کمنت های تان شاد میشوم و میخندم
کمنت های تان مثل وجود زیبای تان سراسر شادی هست سراسر عشق هست سراسر نورررر هست
چقدرررر شما شبیه خدا هستین که هر لحظه دل ما را شاد میسازید
دیدگاه تان فوق العاده عالی و شادی اور بود
آنقدر من را پر از انرژی کرد
آنقدر انرژی گرفتم
آنقدر حالم خوب خوبتر شد که میخواهم با تمام وجودم از شما سپاسگذار باشم و از خداوند برایت
عشق بی نهایت
ثروت بی نهایت
شادی بی نهایت
مهر بی نهایت
و از همه مهم خود خود خدا را بخواهم
الهی که زنده گی ات پر شود از نعمت های خوب خدا
چقدررر باید شکرگذار خدا باشیم که قدم به قدم ما را میسازد
چقدرررر باید شاد باشیم بابت داشتن چنین خدای بی نظیر
چطور همه ما را به زیبایی هدایت کرد
عاشق این خدا هستم
ذوق میکنم از بنده گی خدا
ذوق میکنم از بودن با خدا
ذوق میکنم از عشق خدا
ذوق میکنم از هدایت خدا
اسداله عزیزم رفیق چی نکته خوبی را اشاره کردی منم یاد خودم افتادم هر صبح که از خواب بلند میشوم چنان خوشحال میباشم چنان شاد میباشم دنبال زیبایی میباشم حالم ناخودآگاه عالی میباشد اصلا امشب متوجه شدم که در زهن من میدانی فقط فقط جملاتی زیبایی که روزانه میخوانم میچرخد و انقدرر احساسم را عالی میسازد که پرواز میکنم
من که در گذشته صبح که بیدار میشدم میگفتم باز صبح شد …..
چقدررررر تغییر دلپذیر هست
چقدرررر زنده گی زیباست
من هم آهنگ معین عزیز تقدیم خدا با عظمت درون تان میکنم
دنیام که به تاریکی شب هاست
دو چشم های من اشک دریاست
آخ اون چه منو زنده میذاره
عشق تو عزیز و عشق فرداست
عشق تو عزیز و عشق فرداست
گفتم که خدا عزیزترینه
نازش بکشیم که نازنینه
باز رد میشه ابر پاره پاره
مهتاب میاد و ماه ستاره
……..
من مثل شما ماهر نیستم در نوشتن شعر آهنگ ها ولی در حال گوش دادنش بودم خواستم در کمنتم به شما هم بنویسم
نمی دانی چقدر انرژی گرفتم از این کامنت پر انرژیت رفیق! هر بار که رد پایی از خودت در این مسیر الهی به جا میگذاری نمیدانی چقدر شکرگزار خداوندم برای وجود نازنیت خواهر. برای صفای وجودت برای ضلالی قلبت. انگار از جنس دیگری هستند کلماتی که بزبان میاوری و حرفایی که برایمان میزنی. رهای رها! آزاد آزاد! پاک پاک! درست مثل فرشتگان خداوند! ناب ناب!
چقدر زیبا اشاره کردی که یک تغییر به ظاهر ساده و ناچیز چقدر می تواند نگاه ما را به زندگی؛ نگاه ما را به خداوند؛ نگاه ما را به خودمان و اطرافمان تغییر دهد و به زندگی کسل و خسته کننده و خاکستری ما شور و شوق و شادی و نشاط و انرژی و سپاسگزاری عطا کند و از هر لحظه و هر ثانیه این زندگی پرنور و رنگی لذت ببریم و در کنار خداوند روی کناپه لم بدیم و دستانمان را بر گردن خداوند بیندازیم و همراه هم و در کنار هم زندگی را نظاره کنیم.حال تصور کن وقتی تغییرات بزرگ در خودمان ایجاد کنیم دنیا را چگونه خواهیم دید؟ و اگه این اسمش تغییر نیست، پس چی هست پاکیزه؟ اگه این اسمش نتیجه نیست، پس چی هست پاکیزه؟ اگه این اسمش خوشبختی نیست، پس چی هست پاکیزه؟ اگه این اسمش سعادت نیست، پس چی هست پاکیزه؟
برایت درود بیکران میفرستم که هر بار نوری از جانبت دریافت میکنم، چنگ میزنم و تا هفت آسمان بالا می روم. خوشا به سعادتت رفیق؛ خوشا به سعادتت دوست نازنین؛ خوشا به سعادتت خواهر دوست داشتنی ام.
پاکیزه جان یکماه پیش کامنتی در جواب کامنتت در فایل توحید عملی 9 در مورد نشانه ها نوشتم که اگه ندیدی خالی از لطف نیست نگاهی بیندازید. بابت شعر زیباتونم هم ممنون و سپاسگزارم و با صدای جادویی معین عزیز اونو نوش جان و روان کردم خیلیم عالی بود.بهترینها رو برات آرزو میکنم فرشته بهشتی.یا حق
سید جان شما که خودتون یه گلوله نمکید! و کلی منو با جملاتتون سرخوش کردید. اینم می ناب فرشته های خداوند! میگی نه بنوش تا تجربه کنی!
کامنتتون رو که میخوندم به احوال خودم دقت کردم دیدم غرق لبخند و حال خوشم دقیقآ مصداق جمله از غوغای جهان فارغ اگه کسی منو با این حالم ببینه برام دعا میکنه قطعآ خخخ
یه لحظه فکر کردم مگه تمام هدف ما از زندگی رسیدن به حال خوب نیست؟ پس چرا اینقد زندگی رو سخت گرفته ایم؟ اینقد داریم بخودمون فشار میاریم؟ اینقد خودمان را سرزنش می کنیم؟ اینقدر خودمون رو داریم مقایسه میکنیم؟ صبح تا شب داریم خودمان را با شلاق نامهربانی ها می زنیم؟بابا به خدا این زندگی نیست! یادمون ندادن زندگی چیه! بابا شل کنیم اینقد دو دو تا چهارتا نکنیم! مگر قانون خداوند غیر از اینست که با هر دیدی جهان را نظاره کنیم، جهان همانگونه با ما رفتار خواهد کرد. و بیاد آوردم هر بار که جمله ای یا درسی یا خاطره ای با حال خوب با طنز و شادی بیان شده چنان در دل و جان ما نشسته که فراموش کردنش جزء محالات شده است.
هر چقدر که ما رشد می کنیم بیشتر درک میکنیم که همین حال خوش اصل زندگیه نه آن چیزایی که فکر می کردیم با داشتنشون حالمون خوشه!
در پناه حق دوست خداوند. حال خوش دائمی ارزانی نگاهتون. یا حق
سپاسگزارم که اینقدر دلنشین مطالب رو همراه با چاشنی طنز وخاطراتتون برای ما به اشتراک میزارین که این هنر شما باعث میشه علاوه بر اینکه از خوندن کامنتتون لذت ببریم وخسته نشیم ار تجربیاتتون درسهامونو بگیریم.
چقدر لذت بردم از مثالی که با نوشابه زدین وچقدر قشنگ موضوع رو باز کردین سپاسگزارم از شما وتحسینتون میکنم
درپناه الله ی مهربان درکنار خانواده ی گلتون به بهترینها برسین.
ممنونم از حسن توجه و نگاه زیبایتان دوست عزیز. خوشحالم از اینکه کامنتم براتون مفید بوده و مورد استفادتون قرار گرفته است. سپاسگزارم از وقتی که گذاشتید و بازخوردی که از کامنت بما منتقل کردید و حال خوب ما را خوبتر نمودی. برایتان در این مسیر زیبا سلامتی و بهروزی و رشد روزافزون آرزو میکنم فاطمه جان. یا حق
شاعر خوش ذوق و نویسنده توانا و عزیزم. خداوند را شاکر و سپاسگزارم بابت وجود و حضور ارزشمندتان در این سایت الهی و بقول خودتون در این بهشت خداوند.من چقدر خوشحال و خوش بختم که هر روزم را با پیامی از این زوج دوستداشتنی و بهشتی آغاز میکنم و کامنت های زیبا و عاشقانه هایتان در ذهنم مرور می شود و احساس خوبم را دو چندان می کند. مرررررسی که هستید و این حال خوبتان را با ما هم به اشتراک می گذارید. هنوز اون شعر زیباتون در افتتاحیه کلاس دوره احساس لیاقت برای رسول جانت تو ذهنم مرور میشه یا آن متن زیباتون بعد از جلسه اول دوره. و واقعآ برایم تحسین برانگیزی. خوشحالم که با کامنتم تونستم حال خوبمو منتقل کنم و مروری بوده در ذهنتون به زیبائی ها و خاطرات قشنگتون در سفر به اردبیل و دیدن شورابیل.
فاطمه عزیز مهمترین تمرین و کار زندگیمان بیشتر ماندن در احساس خوب است. هر چقدر که ما بیشتر بتوانیم بسط بدیم؛ گسترش بدیم و کش بدیم این احساس خوب را و زمان بیشتری در این احساس خوب بمانیم شرایط و اتفاقات و نعمت و ثروت های بیشتری را جذب زندگیمان می کنیم و خوبی سفرنامه و یادآوری تجربیات قشنگمون نیز در همین راستاست. براتون در کنار رسول جان و دختر بانمک و گلتون عشق و صفا و حال خوش دائمی و سلامت و ثروت و بهروزی آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
سلام به استاد همیشه سبزم و مهربانی همیشه شایسته و سلام به روی ماه همه خانواده عزیزم
استاد، طبیعت آلپین بی نظیر بود، بخصوص از نمای بالا، اون دریاچه مثل نگین انگشتری بود روی پایه کوههای سرسبز اطرافش. از ابتدای سفرتون زیبایی بوده و بس، یکی از یکی زیباتر، خدا میدونه کلرادو چه خاک حاصلخیزی داره که اینهمه نعمت و برکت و فراوانی درخت و آب داره، و صد البته این حجم از زیبایی و ثروت بخاطر قدردانی مردم ساکن این منطقه از خداوند…
و سرزمین پاک [=خاک مطلوب و مناسب] گیاهش را به اذن پروردگارش [در نظاماتی که او در عالم گیاهان قرار داده] میرویاند و آن [زمینی] که نامطلوب [=شوره زار] باشد، جز اندکی نمیرویاند، بدینگونه نشانههای خود را برای مردمی که شکر کنند [و قابلیت استفاده از نعمات خدا در مسیر او را داشته باشند] به گونههای متنوع [حقایق را] بیان میداریم.
این طبیعت بکر و زیبا الگوی خیلی بزرگی برای منه، که مثل این سرزمین پاک، باورها و افکارم رو پاک نگه دارم تا بذر ثروت و نعمت به پهنای این سبزه زارها در زندگی ام رشد کنه
تحسین می کنم مردم این سرزمین رو بخاطر احترامی که به طبیعت گذاشتن و متقابلاً طبیعت هم اینچنین آغوشش رو به روی اونها باز کرده.
استاد، این غذا دادن به حیوانات نه تنها غریزه اونها رو بهم می ریزه بلکه باعث صدمه جدی به محیط زیست هم میشه. ما وقتی به یک پرنده یکسره دونه برنج و گندم بدیم درصد کربوهیدرات بدنش افزایش پیدا می کنهدر صورتیکه پرنده ها به پروتئین هم نیاز دارند و برای تأمین اون باید حشرات رو شکار کنند، و خب طبیعیه که ما با آب و دونه دادن به پرنده ها و یا هر حیوون دیگه ای باعث ضربه زدن به اکوسیستم میشیم.
چقدر تحسین کردم بانو شایسته رو که اینقدر کودک درونشون فعاله، چقدر رها و آزاد توی اون موزه بازی کردند. چقدر انرژی گرفتم از تماشای حرکات موزون بانو شایسته، اوج نشاط و شادابی رو به تصویر کشیدید بانو.
خدارو صد هزار مرتبه شکر که از وقتی با استاد آشنا شدم کودک درونم رو که سالها در ضمیرم ساکن و بی حرکت بود دوباره فعال کردم. دوباره آرزوهای بچگی رو از زیر خروارها خاک کشیدم بیرون و الان هر روز به شوق یک زندگی هدفمند بیدار میشم و می خوابم.
چقدر این فایلهای سفرنامه حال خوب کنه، اینقدر که من الان کنار اتوبان حکیم غرب ایستادم و دارم کامنت می نویسم، میدونم برم خونه شام بخورم دیگه بعدش خوابم می گیره و دلم می خواد حس خوبه دیدن این فایل رو بنویسم.
و به راستى در این قرآن براى مردم از هر گونه مَثَلى آوردیم، و چون براى ایشان آیهاى بیاورى، آنان که کفر ورزیدهاند حتماً خواهند گفت: «شما جز بر باطل نیستید.
سلام به استاد دلبرم،به دلبر شیرین استادم،به هم سفرهای چندین ماهه ی عززززیززززم
سلام وسلامتی ونور و عشق و رحمت الله به قلب توحیدی قشنگ همه تون
بازگشت قهرمانانه ی خودم رو به محفل خوبان و هم صحبتی با بندگان صالح خداوند تبریک و تهینت عرض میکنم و این پیروزیِ عظیم رو تقدیم میکنم به تموم بزرگانِ عالم :))))))
استاد جونم،خانم شایسته ی دلبرم،چراااا شما هر روز قشنگتر و جوونترو زیباتر از دیروز میشید آخه؟چقدررر لذت میبرم از دیدن طراوت و شادی شما،و دلم میخواد از ته قلبببم همراه با امییید براتون میخونم:
دل با تووووو پاییزش بهارررره
ای عمر دوبارررره
باااا تو در دل من
غصه جاااا نداره
ای هوای تازه ای صبح روشن
با من و دل من مهربون باش
مثل یک ترانه بنشین رو لبهام
یا بشو ستاره توی شبهام
الهی که من دور سرتون بگردم و دیگه برنگردم،ذووق و حرکات خانم شایسته همونقدردلنشین بود برام که چشم های گرد شده ی استاد …ازتون بی نهایت سپاسگزارم که وقتیکه مثل حیوون نجیب و زیبای خدا توی آگاهی های فوق برنامه جلسه 3 گیر کرده بودم :))) دوباره دستمو گرفتید و بردید اردو!نفس تازه کردم!
استاد امروز که داشتم این فایل رونگاه میکردم نیلانیکا هم سرشون توی گوشیم بود و لذت میبردند از قشنگی های فایل و سوال های خودشون میپرسیدن؟چرا خانم استاد عباسمنش موهاش کوتاهه؟ما کی میریم آمریکا؟مامان آمریکا بریم اینجاهم میریم….؟ مامان..مامان..مامان…
و اما یکی از سوال هاشون من رو به خنده ی انفجاری رسوند،سوالی که قبلا هم پرسیده بودند ازم!
مامانی چرا اینا هیچ وقت باهم دعوا نمیکنند؟:))))))))))))
با خنده جواب دادم: خب مامانی ماهم که باهم دعوا نمیکنیم!
خداروشکر میکنم که بچه ها از الان دارند الگوهایی رو میبیند که براشون باور پذیر بشه که همچین زندگی هایی هم وجود داره،عشق،ثروت،سلامتی،زیبایی،خوش گذرونی،صلح و آرامش…
که باعث ساختن احساس لیاقت بدون قید و شرط بشه براشون تا از همین خشت های اول، زندگیشون رو با باور های درستی بچینند.
نه مثل یک بنده ی خدا در شرف سی ویک سالگی،تازه توی جلسه +3 احساس لیاقت به خودش بیاد بگه اصلا اصول زندگی من چیه؟من چه اصولی دارم که خط قرمزمه؟من اصلا خودم میدونم چه اصولی برام مهمه که از بقیه انتظار داشته باشم رعایتش کنن؟(استیکر با دو دست زده توی پیشونی،من درآوردیِ خودم)
بازم خداروشکر،بازم خداروصدهزار مرتبه شکر که صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ از دنیا نرفتم ….
برای همینجای زندگیم خوشبخت و خوشحال و سپاسگزارم،بی قید و شرط…
احساسی که نود درصد آدم ها حتی با داشتن هزارتا قیدوشرط ندارنش!
و این چقدر سرمایه ست؟
که هر روز انقدر از خدا راضی باشی که بگی خدایا دمت گرم،همین الان بگی برگرد بغلم من میگمم معطل نکن که من به آغوشت بسی مشتاقم ….
وصل شدن به سرمنشا عشق و نور که با هیچ لذتی قابل قیاس نیست.
خدا فرمود: هیچ نترسید که من با شمایم میشنوم و میبینم
استاد عزیزم،حقیقتا این آشتی با اصل خودم،پیدا کردن صاحبم،وصل شدن به سرمنشا خیرو و عشق جهان رو مدیون آگاهی های دوره دوازده قدم هستم،خدا به شما عزت روز افزون و عمر با سعادت بده که نزاشتید من به قول قرآن نابینا و ناشنوا از دنیا برم.
بندگان صالح خداوند،رفیق های غار حرای من،ازتون معذرت میخوام بخاطر فشاری کاری این روز ها نتونستم پاسخگوی عشق و محبت و نورِ نقطه های آبی شما باشم.
خداوند بر قلب من گواهه که هر پاسخی از شما،چقدر به روشنی قلبم اضافه میکنه و چقدر غرق عشق الله میشم و هرکدومش رو باز میکنم زیر لب زمزمه میکنم:
یک موضوعی رو دلم خواست باشما هم به اشتراک بزارم،اگر شماهم مثل من،برای چند ماهتون هدفگزاری کردید،ممکنه وسط راه به نشتی انرژی برخورده باشید،یا ناامیدی سراغتون بیاد و شیطان نجوا کنه،یا انرژی شروعتون رو از دست بدید،بهتون چندتا فایل رو پیشنهاد میکنم که به خودم یک انرژی دوباره داد تا با قدرت دوباره پیش مسیرم رو پیش ببرم.
از فایل های بسیار با ارزش دانلودی:
هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی
abasmanesh.com
«موفقیت»، مسیر رسیدن به خواسته است نه مقصدِ آن
abasmanesh.com
و جلسه هفتم دوره شیوه ی حل مسئله،جلسه 1 قدم دوازده در دوره ی دوازده قدم
این چندتا فایل به من خیلی کمک کرد دوباره مسیرم رو رگلاژ کنم،تسلیم نجواهای شیطان نشم و با قدرت اهدافم رو پیش ببرم.
امیدوارم که به شما هم کمک کنه تا به قول استاد،در مسیر درست پیش بریم و به شکل سینوسی زندگی نکنیم و همیشه رو به پیشرفت و تعالی حرکت کنیم.
از الله یکتا برای قلب روشنتون،عشق و نور و ثروت و سلامتی روزافزون میخوام و خداروشکر میکنم لیاقت یک صلات دیگه نصیبم شد.
سعیده زیبا نگر وزیبا سیرت بنده توحیدی والهی خداوند
چقدرررر خوشحالم اولین کامنتی که از این فایل خواندم کامنت پر انرژی وحال خوب کن تو بود سعیده عزیزم چقدر من تحسین کردم این ذوق وشوق کودک درونت رو چقدر تحسین کردم نیلا نیکای عزیز وچقدر اسمهای با مسمایی برای نازنین دخترات انتخاب کردی سعیده عزیزم چقدر این دوفرشته زیبا خوشبخت اند که چنین مادری ، نمونه وفداکار دارند سعیده نازنینم سپاسگزار وجود ارزشمندتم
چقدر لذت بردم از کامنتت احسنت به تو بی نظیری
خیلی دوست دارم سعیده عزیزم روی چون ماهت رو میبوسم
ازت ممنون وسپاسگزارم که لینک فایلها رو به اشتراک گذاشتی وچقدر این هم زمانی برام نشانه بود چون دقیقا صبح همین حس وحال را داشتم
عزیز دلم قلبت مالامال از عشق خدا وروحت مزین به نور الهی وزندگی ات لبریز از عشق وثروت ونعمت
سلام و درود فراوان به سعیده نورانی پروردگارم ، سعیده جان پیشاپیش تولدت مبارک، دست و جیغ و هورا و برف شادی ، حالا بیا وسط (تولد، تولد، تولدت مبارک ، مبارک، مبارک، تولدت مبارک) میخواستم یه کیک تولد برات بگیرم ولی خب چون فهمیدم توی قانون سلامتی هستی دیگه بیخیال شدم. شاید برات یه پرس کباب پر چرب گرفتم با یه شمع تولد روش (ایموجی خنده فراوان) از همه شیطنت های کودک درون حمید امیری که بگذریم، میخوام ازت تشکر کنم که انتخاب کردی به این جهان بیای تا گسترش دهنده آگاهی های توحیدی باشی، این تکامل توحیدی شما در این مسیر انگیزه بخش و بال پرواز خیلی از آدم ها خواهد شد. همونجوری که من بارها از شما یاد گرفتم. و همه دوستان مون توی سایت. میخوام به خودم و بقیه دوستان تبریک بگم بخاطر نعمت هم مداری با شما و یادگرفتن از کامنت های ارزشمند تون. الهی صد هزار مرتبه شکر.
دیشب داشتم هدایت قرآنیم رو مکتوب میکردم که رسیدم به آیات 52 تا 55 زمر. که نکات بسیار جالبی برام داشت، هرچند شما همه اینها رو بهتر از من میدونید ولی گفتم بازم در قالب یه کامنت براتون بنویسمش تا بقیه دوستان عزیزمون توی سایت هم بخونن، امیدوارم که برای من و بقیه دوستان مفید واقع بشه.
(ببین، میخوام آگاهانه بیخیال مترجم بشم،و بهشون خرده نگیرم، چون اونها به قانون آگاهی نداشتن، این نهایت توانشون بوده، من هم به اندازه کاسه پلاستیکیم میخوام بنویسم امیدوارم خداوند هدایتگرم باشه تا در مدار توحید بمونم)
آیه با یه عبارت جالب شروع میشه «أَوَلَمْ یَعْلَمُوا» انگار خود خداوند هم از ناآگاهی بشر متعجب شده. که مگه نمیدونستین؟؟!! اینکه خیلی واضحه ، خیلی آشکار و بدیهیه، شما همه این سالهای عمرتون کجا بودین که نمیدونستین؟! چیو ؟ اینکه «أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ» خداوند طبق قوانین بدون تغییرش رزق رو برای هر کسی که بخواهد وسعت میبخشد یا تنگ میگیرد ، عملکرد سیستمی ، طبق قانون مشیت الهی ، طبق قانون بدون تغییر خداوند. سیستم دل به خواهی عمل نمیکنه، این با عدالت خداوند در تعارضه. خداوند در آیه 18 آل عمران خودش شهادت داده به حاکم بودن و جاری بودن و پا برجا بودن عدالت در جهان. عدالتی بدون خلل. «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَهُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» به نقل بعضی از مفسرین بزرگترین شهادت در قرآن؛ آیه ای که دوبار «لا اله الا هو» توش تکرار شده. پس سیستم کاملا عادلانه عمل میکنه. طبق عدالت و قانون مشیت الهی رزق گسترش یا کاهش پیدا میکنه. این آیه دو بخش داره. بخش اول که «أَوَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ» که یک سوال استفهامیه. یعنی با پرسیدن یه سوال جواب رو بهت میده. چیزی شبیه اینکه (آیا میدونستی فلان موضوع اینجوریه…) درسته سواله ولی خودش همزمان پاسخه. این الگو علاوه بر سوال و پاسخ یه تاکید هم هست بر حقانیت یه موضوع بسیار مهم. اونم گسترش یا کاهش رزق، طبق قوانین بدون تغییر خداوند. در بخش دوم آیه میگه: «إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» این «إنَّ» حرف تاکیده . از طرفی خداوند نگفته آیاتٍ گفته «لآیات» و این «ل» یه تاکید دیگه. از طرفی بعد از گفتن یه موضوعی بلافاصله میگه توی این چیزی که گفته شد نشانه های مهمی هست برای اهل ایمان، اینم خودش باز یه تاکید دیگه. (بخش دوم آیه ، تاکید بر بخش اول داره) پس شد سه تا تاکید. این چه موضوع مهمیه که سه تا تاکید براش مطرح شده (سه تاش توی کاسه من دیده شد، شاید هم بیشتر باشه) موضوع مهم (گسترش یا کاهش رزق)، رزق در اذهان عمومی بیشتر وجه اقتصادی و معیشت زندگی ماست، البته موضوعات دیگه ای رو هم در بر میگیره. خب اکی ، ما اینو فهمیدیم که رزق طبق قوانین دست خداست، بریم ببینیم آیه بعدی چی میگه.
خب توی آیه 52 یه موضوعی رو مطرح کرد، و بعدش هم سه تا تاکید براش آورد که این خیلی مهمه. الان ما کنجکاوی مون برانگیخته میشه ، بلافاصله آیه بعد با این کلمه شروع میشه «قل» بگو . پیغمبر ،همون موضوع مهم گسترش رزق بود، که خیلی هم مهم بود، حالا بهشون بگو… بازم خداوند داره تاکید میکنه بر اهمیت موضوع تا توجه اهل ایمان رو جلب کنه، بخاطر همینه که میگه نشانه هایی (مهم) برای اهل ایمان هست. خب آیه بعد از «قُلْ» چیمیگه؟! «یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ» ای بندگانی که بر خودتون اسراف و زیاده روی کردین، از رحمت خداوند ناامید نباشید. چه اسرافی کردیم بر خودمون؟! بریم ببینیم چی بوده؟! «إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا» خدا همه مطلق گناهان شما رو مورد آمرزش قرار میده. عجب !!!؟؟ ماجرا جالب شد، من در گناه کردن اسراف کرده بودم، قبلش خداوند داشت از گسترش یا بحران اقتصادی و معیشتی حرف میزد ربطش داد به گناهان من، بازم چندتا حرف تاکیدی تاکید میکنه که:«إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» که همانا او همان غفران دهنده بخشایشگر هست. سعیده جان سوال طلایی خودتو بنویسم «کجا دنبال چی بگردم؟!» گناهان و مغفرت ما با گسترش و کاهش رزق رابطه مستقیم داره. این دو تا آیه فکتیه که خداوند با کلی تاکید بیانش کرده. ما چقدر اهل ایمان هستیم که درس بگیریم؟؟ من خودمو میگم من چقدر درس میگیرم از این آیات؟؟!! همین امشب هدایت شدم به آیه 6 سوره روم بعد دیدم خداوند میگه هیچ خلف وعده ای در وعده های الهی نیست ولی اکثریت مردم نمیدونن، نمیفهمن. میلیاردها انسان روی این سیاره هستن، هزاران وعده الهی توی زندگیشون محقق شده، حتی یه مثال نقض برای خلف وعده الهی وجود نداره، حتی یه مثال از حقانیت شیطان وجود نداره ولی بازم ما به نجوای شیطان گوش میدم و به وعده الهی شک میکنیم. یه وقتایی حس میکنم خداوند داره از ما گلایه میکنه توی قرآن.
بریم ادامه آیات ، آیه های 54 و 55 هر دوشون یه الگوی کلامی مشابه دارن.با یه فرمت بیان شده. «وَأَنِیبُوا إِلَىٰ رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ» (ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺍﻭ ﺷﻮﻳﺪ، ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻋﺬﺍﺏ ﺁﻳﺪ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻳﺎﺭﻱ ﻧﺸﻮﻳﺪ؛ 54)
توی این دوتا آیه خداوند داره یه نسخه پرکتیکال به انسان ارائه میده که برای گسترش رزق و نعمت چیکار کنی، پیش از اینکه عذاب بیاد. چه عذابی ؟! عذاب«وَیَقْدِرُ» عذاب بحران اقتصادی. درسته مفهوم آیه خیلی گسترده است، هم عذاب دنیا رو میگه و هم عذاب آخرت رو. ولی چون این آیه در ادامه دو آیه قبل هست ، پس مستقیماً ربط پیدا میکنه به عذاب بحران اقتصادی و معیشتی ، همون «و یقدر» شدن «رزق»؛ میگه بازگردین به سوی خداوند و تسلیم باشید قبل از اینکه عذابی بیاد که هیچ یاوری نداشته باشید. واقعاً توی بحران اقتصادی کسی یاور کسی نمیشه ، مگر اینکه خداوند انسان رو نجات بده.
بازم همون الگوی آیه قبل. اینکار رو انجام بدین پیش از اینکه عواقب بیاد. اینبار میگه از نیکوترین چیزی که از سوی خداوند بر شما نازل شده پیروی کنید (که همون قرآن کریم باشه) پیش از اینکه عذاب برسه و شما بی خبر باشید.
بیخبری و ناآگاهی انسان در یک مدار قرار داره؛ این بیخبری و ناآگاهی انسان رو در مدار عذاب قرار میده. چه چیزی باعث میشه ما از مدار عذاب و بحران اقتصادی و معیشتی وارد مدار آرامش و آسایش و گسترش نعمتها بشیم. نقطه مقابل بی خبری و ناآگاهی چیه. مطلع بودن و آگاهی، برای چه کسانی؟! برای اهل ایمان . پس اهل ایمان ، با بازگشت به سوی خداوند ، و تسلیم شدن به درگاه خداوند و تبعیت از قرآن ، در مدار آگاهی و اطلاع قرار میگیرن و طبق قوانین بدون تغییر خداوند رزق و روزی شون گسترش پیدا میکنه. صرف اهل ایمان بودن و تبعیت از قرآن و تسلیم بودن و بازگشت باعث افزایش رزق میشه . استاد عباس منش نمونه و الگوی این وعده به حق خداونده. و در نقطه مقابل این موضوع مدار گناهان اهل کفره که اونها رو در عذاب و بحران اقتصادی در دنیا و عذاب آخرت قرار میده. استاد توی دوره عزت نفس میگه فرکانس احساس گناه ویرانگر ترین فرکانسه، اینکه کسی دائما احساس گناه و احساس عذاب وجدان داشته باشه. چه بسیار آدمهای مذهبی رو میبینیم که شرایط اقتصادی وحشتناکی دارن با فرمون احساس گناه. شاید واقعاً گناهکار هم نباشن، ولی اینقدر احساس گناه دارن، که حد نداره. قانون میگه «احساس بد مساویست با اتفاقات بد ، احساس خوب مساویست با اتفاقات خوب»
مدار توحید، یعنی بازگشت به سوی الله ، یعنی تسلیم پروردگار بودن، یعنی هدایت خواستن از قرآن ،یعنی احساس خوب ، یعنی اتفاق خوب، یعنی گسترش رزق و نعمت و ثروت. اگه اینه، همینقدر ساده، چه بهتر که تسلیم درگاه خداوند باشیم. برسیم به این آیه زیبا که توی کامنتت نوشته بودی «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ» در این مسیر تکامل توحیدی صبور باشیم تا حصول نتیجه ، که صد البته و مطمئناً وعده خداوند حق است. و اجازه ندیم که آنهایی که یقین ندارن ما رو دلسرد و ناامید کنن. یه بنده خدایی بهم گفت: قرآن رو ول کن، از تو این هیچی برای تو در نمیاد. دیدی یه وقتایی اونقدر به موضع خودت باور داری که سکوت میکنی و از خودت دفاع نمیکنی. من دقیقا تجربه اش کردم. وقتی اینو شنیدم سکوت کردم. من که مطمئنم هدایت قرآن و وعده خداوند حقه، پس چرا سعی کنم حقانیت چیزی رو ثابت کنم که در حقانیت هیچ جای شک نیست. بذارم وجودم از نور، منور بشه، هر چقدر دیگران حقانیت و روشنایی و پاکی نور رو انکار کنن.
(ما در پیاله عکس رخ یار دیده این ؛ ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما ؛ هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ؛ ثبت است بر جریده عالم دوام ما)
امیدوارم از این کامنت لذت برده باشی،( در مورد پرحرفی چیزی نمیگم چون قبلاً بهم تذکر جدی دادی، ترس هم چیز خوبیه) از خداوند درخواست میکنم من رو اونقدر با نور قرآن منور کنه، که به خودش برگردم، تسلیمش باشم، مطیع و خاضع درگاهش باشم، تا بتونم انسان مفیدی باشم و نعمتها و ثروتها رو گسترش بدم.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
مجدداً تولدت مبارک سعیده جان. از درگاه خداوند متعال برات بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی و رزق بی حساب درخواست میکنم در پناه نور هدایت قرآن کریم، قلب نازنینت همیشه منور باشه.
من الان در مدار جواب دادن ودرک کامل از این همه آگاهی که سخاوتمندانه در اختیار ما قرار دادی نیستم فقط خواستم ازت تشکر کنم که انقدر در مدار توحید داری خوب کار میکنی و ماهم در کنار شما داریم یاد میگیریم واقعا از تک تک بچه ها مخصوصا شما و خانم شهریاری سپاسگزارم و به خودم افتخار میکنم که در جمع شما عزیزان هستم
منم تولد خانم شهریاری عزیز این فرشته الاهی رو تبریک میگم امیدوارم که امسال بهترین سال زندگیشون باشه و هرسال بهتر از امسال
سـلام و درود به آقا حمیـد گل، برادر توحیدی، فداکار و منور به نور قرآن
خیلی خیلی لذت بردم از این کامنت درخشان و سپاسگزارم به خاطر آگاهی های مهـمی که در دل کامنتـتون جـای دادید. ای کاش میشـد همچین کامنتی رو هایلایت و ستارهباران کرد… چقدر چقدر درس داشت این آیات و به درستی و به بهترین شکل توضیح دادید. بینهایت ممنونم.
(همینجا از سعیده جانم هم تشکر میکنم که همیشه با سخاوتِ تمام ، هر چه در ظرفِ بهزعم خودش پلاستیکی اما از جنس طلاش، جمع کرده رو در طبق اخلاص میگذاره و انفاق میکنه)
حمید جان، از برداشتی که از آیـات در مورد گستـرش رزق داشـتی و توضیحاتی که دادی، به این جملهت که رسیـدم، در گوشـم زنگ خورد: «گناهـان و مغفـرت ما با گسترش و کاهش رزق رابطه مستقیم داره»
میدونی، این گـناه و زیـادهروی در مـورد خودمون به نظرم همون تخطی از قـانون خداوند و انحراف از مسیره که با طلب مغفرت، هم به زبان، با گفتن عبارات پاکسازی و یا همون استغفار که خیلی توصیه شده و هم به عمــل، با حرکت در مسیر و پیروی از قوانین جهـان پاک میشه و ما رو در مدار مشیت الهی قرار میده و در این صورته که مورد مغفرت خداوند قرار میگیریم و با کمک همه موارد ذکر شده و تسلیم بودن و پیروی از قرآن، میاییم در مدارِ مَن یَشـاء خداوند.
و…. چـه شـود اگـر ارادهمون بر ارادهی او منطبق شـود….
چه شود هرچه که خواهم شود و……..
چشم تووووو برق نگاهم شود و……..
خنده ات پشت و پنــاهـم شود و………
از تـو خالی نشود زندگـیم………
(الهی قسمت هممون باشه)
برادر بزرگوارم حمید جان، ازت سپاسگزارم و تحسین میکنم که زکات آنچه از هدایت الله و علم قرآن دریافت میکنی را با دستودلبازی می بخشی.
هـرکس براى خـدا دانش بیـامـوزد و به آن عمـل کند و به دیگـران آموزش دهد، در ملکوت آسمانها به بزرگى یـاد شود و گویند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل کرد و براى خدا آموزش داد.
سلامو سلامتی ونور وعشق ورحمت الله به قلب روشنت،به سیرت الهیت،به صورت دلنشینت
چنین زیبا و دلبرا چرایی؟؟؟
رفیق عزیز من ،ازززت بی نهایت سپاسگزارم که من رو لایق مودت قلبت قرار دادی،خداوند به قلب من گواهه که چقدر از حضور در کنار شما احساس خوشبختی بی قید و شرط دارم.
مررررسی که هستی و قلب و بوس فرااااوان به وجود نازنینت
حمید عزیز دوست عزیزم کمنتتتت بی نهایت عالی و سراسر آگاهی بود
با تمام وجودم از شما سپاسگذار هستم هربار از کمنت تان یاد میگرم
شکر وجودتتتتتتتتتتتتت دوست عزیزم
ایمان دارم به زودی انقدررررر رشد پیشرفت میکنی انقدرر خداوند پر از نعمت و ثروت بسازید که با اشک شوق بگویی خدایت میدانستم وعده تو حق هست
خدایااااا کرور کرور شکرت
بی نهایت دیدگاهت زیبا و عالی بود
یاد گرفتم
که احساس گناه بدترین فرکانس هست
عذاب وجدان بدترین فرکانس هست
چون هر دوی این ها سبب میشود احساس ما بد شود و احساس بد اتفاقات بد رقم میزند
دور بر من پر از آدم های مذهبی هست یکی اش خانم مامایم هست آنقدر قرآن میخواند نماز میخواند خداوند یاد میکند حجاب دارد من قضاوتش نمیکنم ولی وقتی از آدم های مذهبی یاد کردین یادش افتادم همیشه هر کس برایش میگوید برای من دعا کن میگوید من خودم آدم گنهاکار هستم خدا خودش دعایم را قبول کند
چقدررر خوب هست که آگاه شدیم چقدررر خوب هست که خدا را شناختیم چقدررر خوب هست که خدا را در آغوش میگیرم چقدر خوب هست که بدون واسطه با خدا حرف میزنیم
این ایه جز بشارت دهنده ترین و امید بخش ترین ایات قران است ک خدا ب بندگانش مژده میده.
ابتدای ایه از کلمه “عبادی” استفاده شده ، یعنی خداوند گفته ای بندگانِ من ؛ یعنی ب من تعلق دارید
نگفته انسان ها، یا ای کسانی ک ایمان اوردید ، گفته بندگانِ من ، یعنی نهایت مهربونیش رو داره نشون میده (مثل پدرمادری ک فرزندش رو ، دخترم، پسرم، فرزندم خطاب میکنن و نشان از عشق زیاد داره)
در ادامه میگه
بر خودتون زیاده روی کردید ، یعنی نمیگه ای کسانی ک گناه کردید یا خلاف و خطا کردید یا منو عبادت نکردید یا ب من ظلم کردید و … میگه ب خودتون زیاده روی کردید و از حد تعادل خارج شدید ؛(اسراف در واقع ضد تعادله)
هرگز از رحمت خدا نا امید نشید
ان الله یغفر الذنوب جمیعا :
قطعا خداوند همه گناهان رو می آمرزد.
ذنب ب معنی دم ، دنباله ، عوارضو عقوبتی ک در پی و عقب گناه می اید.
یعنی پیامدی ک ناشی از گناهه، (شاید منظورش این بوده ک میگه خدا همه اون پیامدهاو عوارضی ک از زیاده روی ب خودتون اتفاق افتاده رو میبخشه، من در حد درک خودم فهمیدم و شاید ک چیز دیگه ای منظور باشه.)
“جمیعا” یعنی همه گناهان ، هرچییی که هست یعنی ؛
در بخشش الهی نوع گناه و مقدارش تفاوتی نداره .
(اینجاست ک شیطان ب خاطر هراشتباه کوچیکی ، احساس عذاب وجدان در ما ب وجود میاره و ما نمیتونیم خودمونو ببخشیم در صورتی ک غافلیم از الغفور الرحیمی ک گفته هرچی باشه رو من میبخشم)
انه هو الغفور الرحیم
اینجا هم نشان از تاکید زیاد داره ک خدا بسیار امرزنده و مهربانه ، اونجایی ک بعد از “انّه” از کلمه “هو” استفاده میکنه ، میتونست فقط بگه انه الغفور الرحیم
ولی از ضمیر هو استفاده کرده ک بگه ، اون ، خودش ، همونه ، کس دیگه ای نیست ، فقط اونه
بسیار امرزنده و مهربونه.
برای نوشتن این اگاهی ها از چند تفسیر استفاده کردم و امیدوارم در حد درک خودم ، تونسته باشم ، ب درستی بیان کرده باشم ..
ممنونم از شما ک برامون نوشتید هرآن چیزی ک بر قلب تون ،نور شد .
در پناه مهربانترین خدا، شاد و سلامت و پر رزق و روزی باشید .
البته به نظر بنده حقیر گستر و یا کاهش رزق و روزی با گناه خیلی منطبق با منطق قرآن نیست.چنانچه در آیه 20 سوره اسر میفرماید 《کُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ ۚ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا》و هرکسی به نسبت سعی و کوشش خود از امکانات جهان به دلیل همان قسط و عدل خداوند برخوردار میشود. اما مساله این است که اگر کسی به قوانین و هدایت الهی پایبند باشد و صدق بالحسنی کند جهان آسانی را برای او آسان می کند و ولی به شرط ایمان و عمل
خیلی ممنونم از کامنت ارزشمند تون. یه نکته ای رو من یادم رفته بود توی کامنتم بنویسم و اون این بود که اینها برداشت شخصی منه و به اندازه درک ناچیز خودم. صدالبته که هزار تا جای ایراد گرفتن داره. من نه مفسر قرآن هستم و نه عربی رو مسلط هستم و نه مدعی هستم.
ممکنه و صدالبته که احتمالش هست که بخشی یا همه صحبتهای من اشتباه باشه و من از ریشه همه این آیات رو برعکس متوجه شده باشم. «و ما ابری نفسی».من از شما بسیار ممنون و سپاسگزارم بخاطر کامنت تون.
از خداوند درخواست میکنم من رو هدایت کنه تا از جهل و گمراهی و توهم دانایی دربیام و منطق حقیقی آیات قرآن رو بفهمم.
نزدیک است آسمان ها از فرازشان بشکافند و فرشتگان، پروردگارشان را همواره همراه با سپاس و ستایش تسبیح می گویند، و برای کسانی که در زمین هستند، درخواست آمرزش می کنند؛ آگاه باشید! بی تردید خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
سلام به حمید حنیف عزیزم،تکه ی توحیدی روح ارزشمند الله
سلام و سلامتی و عشق و نور و ثروت الله به قلب و روح وجسم و زندگیت فراوانِ فراوان
صدای ما را میشنوی از وسط جاده،درکنار اسد جان(اسدجان بابامه:) حالا درسته ما تو راه یک کلمه هم باهم حرف نمیزنیم ولی توی ذهن خودم که میتونم انقدر باهاش صمیمی باشم :) )
برادر عزیز راه دور من ،من خیلی انسان خوشبخت و با سعادتیم که اولین تبریک تولدم رو از شما و در بزرگترین سایت موفقیت جهان دریافت کردم.
٢٧مهر ١٣٧١ به ندای أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ با عمق جانم جواب دادم: قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ
و از آغوش الله جدا شدم و اومدم روی زمین تا زندگی در جسم سعیده رو تجربه کنم ….
اومدن به همین زندگی ،همین خانواده ،همین شرایط رو انتخاب کردم.
آره!اینارو من انتخاب کردم !برای اینکه نشون بدم من میتونم،من میتونم توی هر شرایطی زندگی رو اونطور که میخوام بسازم ،من میتونم دوباره به آگاهی های روحم برگردم و خدای درونم رو پیدا کنم.صاحب روحم رو پیدا کنم.
میخواستم بگم این مسیر خیلی طول کشید ولی بیشتر که فکر میکنم میبینم این تکامل لازم بوده،تموم روز هایی که گذشت از من،منِ بهتری ساخت،تا برسم به اینجا
تا یاد بگیرم یکی همیشه پشت خط منتظر منه،منتظر منه تا برای هرکاری که دارم بهش زنگ بزنم و اون حتما جواب تماسم رو میده،نه از روی اکراه ، که با عشق … با مسئولیت …
کَانَ عَلَىٰ رَبِّکَ وَعْدًا مَسْئُولًا
این وعدهای است مسلّم که پروردگارت بر عهده گرفته است!
اجازه ی پر حرفی به سعیده میدی؟
یادم نمیاد دقیقا از چه سالی ،ولی از جایی به بعد دیگه احساس خوبی نسبت به روز تولدم نداشتم،با اینکه هر سال،روزتولدم همه بهم لطف داشتن،من نگاهم به همشون نگاه بزغاله ای بود.نگاه خب که چی ؟
دوسال اخیر و حضور مداوم من توی سایت،اوضاع رو خیلی بهتر کرد،میتونم بگم خیلی خیلی بهتر …
اما دیروز در اوج حال خوبم ،شیطان سرو کله ش پیدا شد!
خب که چی ها شروع شد!سی ویک ساله ت شد هیچ غلطی نکردی ها شروع شد! این چه زندگی تو داری شروع شد!
حالا از من انکار ،ازون اصرار !
خلاصه تموم تلاشش رو کرد تا روح و ذهنم رو از هم جدا کنه،تا حدودی موفق هم شد،باز من شدم بزغاله ی داستان!
نقطهی عطف داستان اونجا بود که به سوالات ناقشنگ شیطان سوالات خودمم اضافه شد!
خونه زندگی تو کجاست اصلا؟ زندگیت روی هواست خودت حواست هست ؟تو اصلا مادر این بچه ها هستی ؟چرا شبیه غول غار نشین شدی؟دقیقا داری چیکار میکنی؟
گفتم سعیده بسم الله! الان وقت عمل به وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ ببینم همونقدر که بلدی بنویسی،بلدی عمل کنی؟
نیلانیکا رو برداشتم بردمشون خونه ی بازی و خودمم رو وصل کردم به سِرُمِ قرآن! با آنژیوکت خاکستری! به صورت FREE!
از هر تلاشی بیرونی دست برداشتم،فقط یک گوشه نشستم و اجازه دادم تموم محتویات این سرم به خون و جان و روحم سرازیر بشه …
موفق شدم ؟ بله ! اوضاع خیلی بهتر شد،میتونستم بفهمم شیطان دمش رو گذاشته روی کوله ش و از وسط قلبم رفته !اما اون گوشه موشه ها کنار دیوار وایساده بود واسم دست تکون میداد که منتظرم سرمت تموم شه بیام سروقتت!
وقتی اومدم خونه ،از تاریکی های روحم کم و به روشنی قلبم اضافه شده بود ،و حالا وقت عمل به فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا بود.
سعی کردم حواسم رو از تموم سوالات پوچ و بی اساس ذهنم پرت کنم،و به چیز های دیگه مشغول کنم.
جای لگد های شیطان درد میکرد،احساس خالی بودن قلبم رو هنوز داشتم،اما به چشم میدیدم آسانسور داره میاد بالا ! دیگه تو طبقات منفی نیستم.خونه ی خوبه ش دیگه آخر شب رسیدم به طبقه ی همکف!
و وقتی تموم تلاشم رو کردم تا تسلیم نجوای شیطان نشم،خداوند با این آیه ها جوابم رو داد:
چون کار به پایان آید، شیطان گوید: خدا به شما وعده داد و وعده او درست بود و من نیز به شما وعده دادم ولى وعده خود خلاف کردم. و برایتان هیچ دلیل و برهانى نیاوردم جز آنکه دعوتتان کردم شما نیز دعوت من اجابت کردید؛ پس مرا ملامت مکنید، خود را ملامت کنید. نه من فریادرس شمایم، نه شما فریادرس من. از اینکه مرا پیش از این شریک خدا کرده بودید بیزارم. زیرا براى ستمکاران عذابى است دردآور
این همه خدا بهمون وعده های حق داده،این همه نتیجه داریم از مسیری که پیش گرفتیم،این همه اتفاقات عالی افتاده برامون،بعد ما بیشتر از وعده ی حق خداوند،نگران نجواهای شیطانی میشیم که خودش بخاطر اینکه به انسان سجده نکرده،خدا با اون همه عبادت ش،بخاطر ما ،از درگاه خودش اخراجش کرده،شیطانی که قسم خورده مارو از سپاسگزاری دربیاره، در مقابل خدایی که همه چیز بهمون داده ،بعد خودش رو در مقام مسئول قرارداده نسبت به وعده هایی که داده، اما ما گرایشمون به نگرانی هامون بیشتره! واقعا چرا ؟!
اینجا میرسیم به آیه های 5٨تا 66 سوره حج،در مقابل ویژگی های فوق العاده ی الله که خودش رو اینطوری معرفی میکنه :
إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿5٨﴾
إِنَّ اللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ ﴿5٩﴾
إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿6٠﴾
أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ﴿6١﴾
أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ ﴿6٢﴾
إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ ﴿6٣﴾
إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ﴿64﴾
إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿65﴾
آماده ای ببینیم در مقابل این الله ، ما چه انسانی داریم …؟
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَکَفُورٌ ﴿66﴾
به یقین که انسان بسیار ناسپاس است. (66)
باور کن خودم دیگه دستام توان نوشتن ندارند از شرمندگی این خدا!
دلم میخواد روزی هزار بار با خودم تکرار کنم ،سعیده،سعیده،سعیده
مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ؟؟؟؟
واقعا احساس میکنم دیگه ذهنم خالیه و چیزی برای نوشتن ندارم.خداوند به همه ی ما کمک کنه،هر روز سپاسگزارتر از دیروز باشیم،سپاسگزاری که نه برای الله ،که برای بزرگتر شدن ظرف نعمت خودمونه. وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ
همون مثال قشنگ شما:انگار یکی بچه ش رو گذاشته روی دوشش،یک بستنی داده دستش،گفته بخور نوش جونت،اگر تشکر کردی یک بستنی دیگه هم داری !
ولی واقعا این مثال انسانی کجا،لطف رب کریم کجا …؟
حمیدجان ،سپاسگزاری ازت به کلمات نمیاد،هم برای هدیه فوق العاده ای که با این کامنت قرآنی بهم دادی،هم برای حضورت توی این سایت که میتونم راحت ذهنم رو آزاد کنم و از هرچی دلم میخواد بنویسم.
ازت ممنونم و از خداوند متعال برات از هرچیز که خودت میخوای،بهترینِ بهترینش رو درخواست میکنم.
همیشه بر بلندای هدایت الله باشی بنده ی صالح خداوند
راستی وقتی میخواستم برات کامنت بنویسم از قرآن هدایت خواستم و آیه های فوق العاده ای اومد که اول کامنتم برات نوشتم.نوش جان روح توحیدیت.
تولدت مبارک عزیزدلممم از خدای مهربانی ک تو کامنت هات پیداش کردم مبخوام بهتربن بهترین هایی و ک خودش برات در نظر گرفته رو امسال بهت بده ان شاالله
خداروشکر میکنم بخاطر وجود نارنین و ارزشمندت تو سایت نمیدونی چقددد ایمانم قوی تر میشه هر بار کامنتاتو مبخونم و کلی تحسینت میکنم
الان ک دارم برات مینویسم ساعت 4و 48دقیقه صبحه و خروس های خودمون و کل روستا شروع کردن آواز صبحشونو مبخونن همون تسبیح خدارو میگن
خداروشکر من دوسه روزه هدایت شدم ب دوره احساس لیاقت و ذهنم مدام داره دنبال مقایسه هایی ک تاحالا کردم خودمو و گفتگوهای ذهنم در مواقع چالش ها میگرده
برای پاسخ ب سوال استاد و برای ریشه ای حل کردن این احساس عدم ارزشمندی دارم تمام تلاش و تمرکزم و میزارم
دیر اینقد این سوالارو از خودم پرسیدم ک سرم دیگه سوت کشید و انرژیم انگار تحلیل رفت
و شب ساعت 11خوابیدم برعکس همیشه ک میام سایت و صبح ساعت 4:5بیدار شدم
اومدم ک بیام تو سایت ایمیل یکی از دوستان اومد برام از این قسمت سریال چیزی ک از کامنتش برام بلد شد این بود ک من هنوز نتونستم دوره رو تهیه کنم و خیلی مشتاقم درمدارش قرار بگیرم
باخودم گفتم ببین زکیه چقد ناسپاسی تو با اینکه پولی تو حسابت نبود ولی خدا ب درخواستت پاسخ داد و از طریق آجیت پولش جور شد و چون اجازه ورود ب سایت ونداشت گفت تو برام ازسایت بخرش
الان هم دوره رو داری هم کامنت ها رو چیزی ک ارزوت بود
و بعد هدایت شدم ب کامنت شما و چقد قشنگ خدا باهام حرف زد گفت مث سعیده باید با شیطان ذهنت بجنگی کنترل ذهن کنی ،من هرچی بخوایی بهت میدم چون من غفور الرحیم هستم
ویادم اومد دیروز تو قرآن چندبار این آیه رو دیدم
وباز اینجا تکرار شد و اینکه خدا چقد قشنگ پاسخ میده با وجود اینکه ارتباطم با خدااینقد عمیق نشده ولی متوجه میشم پیامشو
چقد قشنگ تونستی کنترل ذهن کنی خیلی تحسینت میکنم
درمورد پدر بزرگوار تون ک گفتین یاد رابطه خودم با پدر افتادم
الان منو پدر توخونه تنها هستیم مادر رفته پیش آجیم تازه زایمان کرده وخدا ی دختر ناز فوق العاده پرانرژی بهش داده خداروشکر، اولین عکسی ک ازش دیدم تو خواب ی لبخند شیرین زده بود و رو لپش ی چال گونه داشت
نمیدونی چ حالی داشتم وقتی دیدمش اصن دلم رررفت براش و وجودش عظمت الله و بهم یادوری کرد ک چطور ی نطفه میشه جنین و تکاملشو طی میکنه میشه نوزاد
ی اتفاق جالب ک افتاد این بود ک دکترش گفته بود این اولین بچه اییه ک دیدم چشاشو باز کرده سریع
الان ک دارم بهش فک میکنم متوجه شدم منم مث این نوزاد پاک الهی بایدتکاملم و طی کنم و ب مسیرم ادامه بدم
نمیدونم چرا اینو گفتم اصن خواستم ی چیز دیگه بگم
درمورد پدرم خیلی کم پیش میاد باهم حرف بزنیم دیروز ذهنم گفت ک چرا کنار پدر تو هال نمیشینی کسی خونه ک نیست احساس تنهایی میکنه
داشتم عذاب وجدان میگرفتم
ولی بعد گفتم پدر ک هرروز و هر ساعت داره اخبار و نگاه میکنه
چیزی ک من حذف کردم تو زندگیم و اینکه من مسئول سرگرمی و حال خوب پدر نیستم فقط باید روخودم کار کنم
سپاسگزارم بخاطر آگاهی های ارزشمندی ک باما ب اشتراک گذاشتی:
اینجا میرسیم به آیه های 5٨تا 66 سوره حج،در مقابل ویژگی های فوق العاده ی الله که خودش رو اینطوری معرفی میکنه :
إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿5٨﴾
إِنَّ اللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ ﴿5٩﴾
إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿6٠﴾
أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ﴿6١﴾
أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ ﴿6٢﴾
إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ ﴿6٣﴾
إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ﴿64﴾
إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿65﴾
آماده ای ببینیم در مقابل این الله ، ما چه انسانی داریم …؟
سلام و درود بر روح بزرگ و پر مهر سعیده نازنینم عزیزدلم ، عشق خداوند بر روی زمین
سعیده عزیزم تولدت بی نهایت مبارک … خوش آمدی به این دنیای زیبا عزیزدلم ، خیلی خوشحالم که می تونم تولد بهترین بنده خدا رو تبریک بگم ، از خدا متشکرم که شما رو به ما هدیه داده کاش می تونستم بیام حضورا تبریک بگم و بغلت کنم و آرامش ازت هدیه بگیرم
سعیده جانم، از مدرسه که رسیدم خونه به خاطر مسائلی که پیش اومده بود ، نجواها شروع شد ، واقعا تو چرا باید در این موقعیت باشی، چرا برای این آدمای تازه به دوران رسیده انرژیت هدر بدی، چرا باید وضعیت مالیت اینطور باشه ، چرا باید … کلی غر زدم /:
بعد به ذهنم گفتم دهنت ببند و دست خودم گرفتم و اومدم اتاقم و گوشی برداشتم کامنت شما رو دیشب قبل خواب میخاستم بخونم که خوابم گرفت و گفتم صبح بخونم قبل مدرسه، اونم فرصت نشد… تا اینکه الان گفتم وقتش کامنت سعیده جانم بخونم ، دوای
ناآرومی من همینجاست .. چشام بستم و نیت کردم و شروع کردم به خوندن
همه چی از زبان شما بهم گفته شد
بخدا که همش برای من بود
سوره فتح که رسیدم رفتم معنی آیات با دقت خواندم
و نوید پیروزی بهم داد و خداوند سر قولش هست
و آیات نورانی سوره حج
سعیده جان رفتم تک تک آیات خوندنم و این عاشقانه های خدا رو که منو دیوانه خودش کرد
سعیده جان ، من قبلنا مثلا دلم برای کسی که دوسش داشتم تنگ میشد به اسمش که نگاه میکردم اشک میریختم…
ولی الان دیگه آدما برام کم رنگ شدن و وابسته وجود آدما نیستم
الان دیگه معشوقم شده خدا ، وقتی اسم الله جایی می بینم دلم براش تنگ میشه ، به خودم گفتم کل عمرت برای آدما وقت گذاشتی چی شد، تو از آدما آرامش میخواستی، پول میخواستی ،امنیت میخواستی اعتبار میخواستی ، الان کجا هستن اونا ؟؟؟
امروز حین خوندن این آیات زیبای سوره حج فقط اشک میریختم ، چون با تمام وجودم خودم مسئول همه اتفاقات زندگیم می دیدم ، چون دیگه کسی مقصر نمی دونم ، به خودم گفتم کیو داری گول میزنی ، همه این زندگی یاخته دست خودته ناراضی هستی تغییر بده ،یه حس عجیبی برام داشتم ، انگار خدا رو بغلش کرده بودم و منو متوجه کارهای خودم کرد که تمرکزت از روی ناخواسته ها بردار، بهم وعده پیروزی و رزق بی حساب داد و آرومم میکرد.
خداروشکر میکنم که بازم دستم گرفت کشوند یه گوشه با صحبت هاش آرومم کرد و یه بار دیگه گفت من کنارت هستم چرا می ترسی ادامه بده ، وعده من حق هست و سر قولم هستم ، تو هم متعهد باش
سعیده جان همیشه با کامنتت منو به خدا وصل میکنی
ممنونم که با وجودت این دنیا رو نورانی کردی، ممنونم که به ما لطف میکنی و خیلی عاشقانه و ساده و قابل فهم می نویسی.
خیییییییلی دوست دارم ، و به وجودتون افتخار میکنم دوست خوب من.
سلام بربرادر توحیدی ام سلام بر حمید حنیف به قول سعیده عزیز چه چقدر برازنده شماست
حمید آقای خوب ودوست داشتنی دیروز وقتی کامنت شما را دیدم هدایت شدم به پروفایل شما وداستان هدایت شما به این سایت چند بار خواندم وچقدر نکته درش بود چقدر زیبا وچقدر خوب وعالی توضیح داده بودید
برادر خوبم شما نمونه انسان خوب وموحد هستید من همیشه نظرات شما را میخوندم وبارها میخواستم ازشما تشکر کنم ولی جور نشد تا امروز صبح جمعه که از اول صبح یه بار دیگه داستان هدایتتون خوندم وکامنت عالیتون در سفربه دور آمریکا پیامتون به سعیده عزیز چقدر نکات عالی داشت هر چه بخونیم بیشتر عاشق خدا وقرآن واین سایت الهی میشیم
واقعا این سایت بهترین سایت جهان بهترین مکان الهی وبهترین غار حرا به قول سعیده گلم هست همه دوستان عالین وبخصوص شما وسعیده جان
سید علی عزیز سید حبیب عزیز اسداله جان سارا عزیز وکلی دیگه از دوستان خوب که واقعا نمیشه دونه دونه نام برد ولی همه همه عشقن وعزیزن
در همین پاسخ شما وسعیده جان به هم من چقدر درس گرفتم ایمانم به رب العالمین بیشتر وبیشتر شد اوایل که وارد سایت شده بودم افسوس میخوردم که چقدر دیر به این مسیر اومدم والان در 45 سالگی دیگه چکار میخوام بکنم اما الان هرروز هزاران بار خدا را شکر میکنم که هدایت شدم ولایق بودن در این خانه امن هستم
وهر لحظه از خدای خوبم هدایت میخوام تا جزو کسانی باشم که به آنها نعمت داده است ونه گمراهان
ممنون حمید جان عزیز از خداوند برایت بهترینها را خواستارم ایشالا همیشه سالم وشاد وخوشبخت ثروتمند در دنیا وآخرت باشی برادر خوبم
یه عالمه بوس از یزد مرکز ایران به شمال وجنوب برای سعیده جان وحمید آقای گل یاحق در پناه حق باشید
به به و تبریک به شما بابت این همه انگیزه وشور و شوق وصف ناپذیر در راه رسیدن به اهدافتون
شما فوق العاده عالی هستید خانم شهریاری عزیز. که از هر مطلبی چقدر آیه های خوب و مستند های عالی داریم و ما هم بهرهمند میکنید از این اگاهی های ناب
و ممنون بابت اینکه چند تا فایل عالی از استاد رو گذاشتید تا اینکه ما هم بتونیم مثل شما به مسیر اصلیمون ادامه بدیم خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت وجود شما و دوستان هم فرکانسیم که همه با هم ارتشی هستیم برای رسیدن به اهدافمون به راختی و با هدایت عالی خدای خوبی ها
سلام سعیده عزیزم سعیده موحد و مومن و خداجویم سعیده ی سعیده و ثروتمند و سعادتمند و شاد و موفق ام
تولد تولد تولدت مباررررررک
امروز 26 مهر است و تولد مباررررررک و میمون تو یکروز دیگه است، الان نوشتم تا ان شاالله فردا به دستت برسه.
مهرماهی عزیزم که لبریز از مهر و محبت و صفایی و به جمع غار حرایت شور و نشاط تازه ای.
هر چه فکر کردم که چه هدیه ای میتونه تو رو خوشحال کنه فقط به یه چیز رسیدم و اون پیام معشوق به عاشق است.
الیس الله بکاف بعباده
…………………………………………………………..
ان شاءالله صد سال عمر با عزت و عشق و شادی و خوشی و حس و حال خوب و سپاس گذاری و دیدن دوستان الهی و استادان عشق و توحید و سعادتمندی در دنیا و آخرت داشته باشی و هر چه خوب تو دنیا برات آماده و حاضر بشه.
مررررررررررررررررسی بخاطر مهر و محبتت. مررررررررررررررررسی بخاطر بودنت در این سایت الهی
مررررررررررررررررسی که اینقدر عالی داری روی خودت کار میکنی و این آرامش درونی ات روز به روز در پس کلماتت داره بشکن میزنه و خودنمایی می کنه.
مررررررررررررررررسی که یواشکی بیشتر از همه به من نارنگی میرسونی.
بوووووووووووووووووووووووووووس به اون چهره نورانی و زیبایت و اون کله مباررررررک.
در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشی مهربان بانو
سلام به خانوم شهریاری بزرگوار ، راستشو بخواین من جلسه قبل گفتم مگه میشه خانوم شهریاری کامنت نزاره ، بعد به خودم گفتم احتمال زیاد تمرکز کردن روی جلسات روابط و احساس لیاقت ، فایل تموم شد گفتم برم به ترتیب امتیاز بزنم حتما امروز خانوم شهریاری هستش ، خداروشکر تو تمرین ستاره هم کامنت ناب درخواستم بود خداروشکر اینم تیک خورد. اما میخواستم بگم منم با کامنت هدف گذاریتون برای سه ماه پاییز برنامه هام رو نوشتم دقیقا یکی از سوالات امروزام از خدا این بود خداجونم من شور و شوق میخوام ، اشتیاق سوزان میخوام ، دقیقا شما نوشتین دوستانی که تو این مسیر انرژیشون کم میشه این فایل ها رو جهت سوخت رسانی استفاده کنن، گفتم خدای من چقدر خداجونم سریع جواب میده ، خیلی ازتون سپاسگزارم بابت کامنت های عالی که وقت و انرژیتون رو میزارین برا خودتون و ما مینویسین ،
در پناه تنها قدرت و فرمانروای جهان هستی باشین ،
به دخترای گلتون نیلا و نیکا سلام گرم من رو برسونید بگین عمو سلیمان سلام رسوند چون یکی از ویژگی های من اینکه با بچه ها ارتباط خوب و صمیمی برقرار میکنم .
به نام صاحب نور سلام به سعیده عزیز و دوست داشتنی شاگرد زرنگ خانواده عباس منشی
عزیزم از صمیم قلبم تولدت بهت تبریک میگم و خدارو شکر میکنم برای وجود نازنینت برای این که در این خانواده هستی و با قلم زیبا و پر نفوذت چنین کامنت های عالی مارو مهمان میکنی .
عزیزم مبارکت باشه این حد از نزدیکی به رب وجودت مبارکت باشه آگاهی و هدایت های زیبای رب العالمین
سعیده جان تحسینت میکنم برای داشتن دوتا دختر ناز و باهوش و دوست داشتنی تحسین میکنم که انقدر مادر آگاهی هستی و عزیز های دلت هم باتو همراه شدن و قدم قدم از همین کودکی قوانین زیبای زندگی رو یادمیگیرند و بهره ها میبرند.
سعیده جان امیدوارم وجود بابرکتت روز به روز از نور قرآن و ایمان پر بشه
امیدوارم هر سال که میگذره جوان تر سالم تر زیباتر با ایمان تر و موفق تر و ثروتمند تر بشی و به زودی زود در کنار استاد و مریم جون تو پارادایس با خانواده دوست داشتنیت ببینمت .
سلام وهزاران درود به خواهر زیبا توحیدی ام سعیده عزیز
چقدر کامنتت پر محتوا بود چقدر لذت بخش آموزنده به چه نکات خوبی اشاره کرده بودی عزیزم ممنون از حضورت خواهر خوبم که کامنتت تماما درس داشت برای من وبقیه بچه های سایت
سعیده عزیزم تولدت هزاران بار مبارک عزیز در کنار دخترهای گلت وخانواده ات
بیشتر از لذت خوندن کامنتت، درسهای ناب و یادآوری های ارزشمندیه که تو هر سطر کامنتت میبینم.
هرچه بیشتر کامنت دوستانمو میخونم بیشتر میفهمم که نمیفهمم
هرچه بیشتر مسیر تعالی رو طی میکنم و آگاه تر میشم به عظمت خداوند و حماقت و حقارت خودم بیشتر پی میبرم نه از منظر عدم احساس لیاقت بلکه برعکس جایگاه واقعی من و فاصله کنونی ام منو اذیت میکنه
اینجاست که اهرم رنج و لذت به من میگه:
آیا از زبونی و جایگاه دون و حزیز خود رنج میبرید؟
و من مثل بچه های مهد کودک میگم : بعععععععلههههههه
به شدت
و بعد میگه: میدونی جایگاه واقعی تو الان باید کجا باشه؟!
میگم : بله خوب میدونم اما یک مشکل خیلی کوچیک دارم اونم اینه که خودمو هنوز لایق اون جایگاه نمی بینم.
بعد میپرسه: به نظرت این یک مشکل کوچیکه؟
و بدون اینکه منتظر پاسخ من باشه میگه: خب چون فکر می کنی کوچیکه ، برای حلش قدم های کوچیک برداشتی
و من: با دهانی باز به عمق فاجعه پی میبرم که وااااای بر من
تا زمانی که نپذیرم که باید : به میزان مسیری که میخوام برم باکمو پر کنم و ره توشه برگیرم.
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
و محاسبات ذهنی و تله های ذهن دوباره موختو کار میگیرن
الهی زمانی این دیدگاه من رو بخوانی که نیاز به کنترل ذهن داری و این دیدگاه بتوانه بهت انرژی و قوت قلب بده…
چرا که باز هم مثل خیلی از زمان ها دیدگاه شما فوق العاده حال دلم رو خوب کرد و کمکم کرد در مسیر درست قرار بگیرم
کلاً به این نتیجه رسیدم وقت هایی که یه کم بی حوصله میشم و سر در گم یکی از بهترین کارها برایم اینه که بیام توی سایت و با عشق دیدگاه های دوست عای عزیزم رو بخوانم و اگه خداوند الهام کرد براشون پاسخ بنویسم
خیلییی این کار بهم انگیزه و قوت قلب میده
خدایااااا شکرت ازت بی نهایت ممنونم بابت بودن در این خانواده صمیمی و هم صحبتی باهاشون
سعیده خانم چقدر در این عکست زیبا هستی با اینکه تصویر پرتره است ولی می خواهم بگم اگه از کیک به تنهایی عکس می انداختی اصلاً عکسه جذابیتی که الان داره رو نداشت :))
نظر من رو به عنوان یک عکاس پذیرا باش :))
نمیدونم کیک تولده یا نه ولی اگه برای تولدت هستش، تولدت مبارک:)))
چقدر این ذوق و شوق و نوشتن متن آهنگ اول دیدگاه هات رو تحسین می کنم
این خودت بودنِ بی شیله پیله بودنِ شفاف و راحت ابراز عشق کردن به استادت رو تحسین می کنم و وقتی می خوانم خیلی حال دلم خوب میشه مرسی
ممنونم به خاطر معرفی این چند تا فایل بی نظیر
به غیر از دورهی شیوهی حل مسائل بقیشون رو بارها دیدم و گوش دادم
و خیلی جالبه که من داشتم فکر می کردم که جلسهی اول قدم اول رو گوش بدهم و تمرینش رو انجام بدهم ولی به بهانههای مختلف داشتم شونه خالی می کردم!!
با این دیدگاه خداوند یه نشونهی واضح بهم داد که باید همین الان برم این کار رو انجام بدهم
باز هم ممنونم و به خداوند مهربان و توانا می سپارمت
و شما نخواهید خواست مگر آنکه خدا پروردگار جهانیان بخواهد.
=====================================
نشانه ی امروز من:29 آذر 1403
سلام به استاد عباسمنش عزیزم
سلام به استاد شایسته جانم
سلام به دوستان عزیز و توحیدی من در غار حرا
استاد جان با اینکه یک بار از شما توی دوره ی قانون سلامتی شنیدم که کامنت هایی که بچه ها در پاسخ بهم مینویسند رو نمیخونید،من واجب دونستم که حتما اول کامنتم بهتون سلام کنم.
خب آخه مگه چند تا شاگرد دارید که پاشه بیاد برای کامنت های خودش هم پاسخ بنویسه و رد پا بزاره؟!
من میگم احتمالا وقتی روی گوشی استاد کامنت میاد پاسخ سعیده شهریاری به سعیده شهریاری ،استاد میخنده میگه بزار برم ببینم این شاگرد دیوونه ی من باز چی نوشته :)))
البته دیوونه در بعد مثبت:)
ترجیح میدم به ذوقِ خویش دیوانه باشم تا به میلِ دیگران عاقل :)
برم سر اصل مطلب!
ازونجا که خیلی خوب روی خودم کار کردم ،به محض اینکه میبینم یکم احساساتم داره ناگوار میشه،سریع ناظر بر افکارم میشم و از خداوند طلب هدایت میکنم که بهم بگه کدوم کد خراب داره ران میشه (حسن آقای گرامی،اگر فکر کردی که فقط خودت برنامه نویسی،سعععععععخت در اشتباهی برادر:) )
خلاصه که ازونجایی دوست دارم تایم نشانه م سر صبح باشه و هدایتم رو سر صبحی بگیرم و دیشب یکم دیر خوابم برد،سر صبحی ،چشم بسته گفتم خدایا دستمو بردار و بزار روی اون کد های خراب که درستش کنم.
تا دیدم سریال سفر به آمریکاست،دوزاریم افتاد خدا میخواد از کامنت خودم باهام حرف بزنه،اولش که شروع کردم به خوندن ذهنم میگفت نه بابا چیزی توش نیست …ولی تا رسیدم به ته کامنت ،دیدم خداوند باز هم با هزاران فرشته ی پی در پی ارسال شده به کمک بنده ی ضعیفش اومده ….
جلسه ١ قدم ١٢ رو گوش کردم و کم کم تاریکی های اطرافم کم شد و نشون میداد کد های خراب داره کم کم درست میشه !
الان که دارم این کامنت رو مینویسم ،وسط های جلسه ٧ دوره ی حل مسئله بودم که دیگه دیدم خداروووشکر هم قلبم روشن تره،هم میگه فعلا استپ بزن برو این کامنت رو بنویس و برگرد.
منم گفتم:لبیک اللهم لبیک …
درحین نوشتن این کامنت بودم که نور الله به بهترین حالت ممکن رسید!ازونجا که خداوند در تموم طول مسیری که تا الآن اومدم،همیشه با آیه ها و سوره های قرآن باهام حرف زده و مسیرم رو رگلاژ کرده …
همین الان سوره ی شمس از تلویزیون پخش شد و مهر تایید کوبید بر تلاش های آگاهانه ی من برای کنترل ذهنِ چموش!
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿١﴾
سوگند به خورشید و گسترش روشنی اش.
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿٢﴾
و به ماه هنگامی که از پی آن برآید.
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿٣﴾
و به روزچون خورشید را به خوبی آشکار کند.
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
و به شب هنگامی که خورشید را فرو پوشد.
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد.
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
و به زمین و آنکه آن را گستراند.
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿٧﴾
و به نفس و آنکه آن را درست و نیکو نمود.
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿٨﴾
و به او شر و خیر او را الهام کرد.
خداروصد هزار مرتبه شکر برای همینجای زندگیم ،همین الان که داشتم این آیه ها رو کپی میکردم توی نت گوشیم برام ایمیل اومد که برای پاسخت توی عقل کل، دیدگاه اومده و میدونم اون پاسخ ها هم پر از نور خداونده!
برم که با عشق بخونمش!
بازم به قول آقای رضویان:
اینجی سووودش کجاست؟!
اینجی همه ش سوووووووده!
خداروشکر ،خداروصدهزار مرتبه شکر ،خدایا میلیون ها بار شکرت برای کنترل ذهن آگاهانه و زندگی به سبک توحید و قرآن و هدایت …
سلام به استاد عزیزومهربون وخانم شایسته عزیز ودوست داشتنی
چند وقتی که فکر رفتن به خارج از کشور در ذهنم هست وحتی یه مدتی شروع کردم به یادگرفتن زبان انگلیسی ولی بعد از یک مدتی بی انگیزه شدم وعلت هم استفاده از دستشویی فرنگی هست که در عمرم فقط یکبار استفاده کردم اونم بعد از برگشت از مرگ بود در بیمارستان که مجبور شدم به خاطر حال بدی که داشتم یک هفته هست که ذهنم درگیر از ایران رفتن به کشور دیگه هست وهمش یاد دستشویی اونجا می افتم ومنصرف میشم جالبه دیروز یکی از فایلهای زندگی در بهشت رو دیدم که استادراجبه قرص هایی صحبت می کرد که مثل ضدعفونی کننده هست ومیشه داخل دستشویی گذاشت وهمیشه دستشویی رو تمیز نگه داشت وخب من گفتم اوکی برای دستشویی خونه میشه این کار رو کرد ولی دستشویی عمومی چی وامروز این فایل رو خانم شایسته عزیز گرفتن که توی دستشویی عمومی کاور میشه گذاشت واستفاده کرد .از صبح همش از خدای مهربان سپاسگزاری می کنم که چقدر راحت یکی از اون سر دنیا میتونه با قدرت خداوند جواب مسایل مارو بده وخیلی برام جالبه که وقتی یه سوالی برام پیش میاد که نمیتونم حلش کنم یا جوابی ندارم خانم شایسته عزیز از اون سر دنیا جوابم رو میده.باز هم از شما استاد عزیز ومخصوصا خانم شایسته تمیزودوست داشتنی سپاسگزارم.
سلام به استادان عزیزم ودوستان توحیدیم دراین سایت الهی
خداراسپاسگزارم که یه بار دیگه به من فرصت نوشتن داد
روزی دیگر را با نامت ای بخشاینده ترین با تمرکز برروی زیبایی ها وفراوانی وتنوع نعمت هایت آغاز میکنیم
استاد جان چه طبیعت بی نظیر ورویایی این زیبایی ،این تنوع رنگ ،انعکاس آسمان آبی ودرخشندگی خورشید پنهان شده در ابرها بر روی این دریاچه زیبا وفوق العاده ،پوشش گیاهی متفاوت برروی کوهها وتپه های اطراف وترکیب رنگ آنها که هارمونی جادویی را رقم زده وآن زوج خوشبخت که در فایل قبل هم حضور داشتند چقدر از بالا زیباتر ومتفاوت تر به چشم می آید الله اکبر از این شاهکار خداوند وقتی به دقت این زیبایی ها توجه میکنم درک میکنم که جهان براساس نظم خاصی آفریده شد وبه همین دلیل اکثر انسانها منظم بودن ونظم داشتن را الویت کارهایشان قرار میدهند چون نظم یکی از اصول حاکم بر این جهان است خدایا شکرت چقدر ثروت ونعمت وفروانی در جهان به وفور دیده میشه و میتونم باور کنم که اگر من در مسیر درست باشم وقوانین حاکم بر جهان را درک کنم وبه صلح درونی با خودم با منبع برسم به آسانی به این نعمتها دسترسی دارم چقدر این مردم ستودنی وتحسین برانگیزند چقدر خوب قوانین را درک کردند آنرا عمل میکنند چقدر عالی با لذت بردن از این زیبایی ها این شادی را در سرتاسر جهان به جریان میاندازند وبا تمیز نگه داشتن آن، احترام وسپاسگزاری خود رو نشان میدهند وسبب گسترش جهان میشوند.به زیبایی هم خودشون قانون رو رعایت میکنند وهم بانصب یه تابلو ساده وذکر دلیل این قانون(دلسوزی بی جا،به حیوانات غذا ندهید)را به بقیه هم یادآوری میکنند با محبت بی جا نه تنها به کسی کمک نمیکنیم بلکه باعث نابودی آنها میشیم
چقدر این مردم ستودنی اند که فرزندانشان هم شریک این لحظات میکنند آن سنجاب زیبا وآن خرگوش تیز وتند که شاخه به دهن گرفته بود واینطرف آنطرف میجهید تا خودش رو مخفی کنه
کوههایی که هنوز حجم عظیمی از برف را دردل خود داشتند وآسمان فوقالعاده وابرهای حجیم آن
وفضای فوق العاده رویایی خدایا تورا هزاران هزار بار شکر
وبعد از این طبیعت بی نظیر میرسیم به ویزیتور سنتر آلپین در این لحظه آسمان چه ترکیب جادویی از ابرهای سفید ورنگ آبی به خود گرفته بود فوق العاده ورویایی
آن تریل پیادهروی بر پهنای آن کوه چقدر پرجمعیت وزیبا بود
ستودنی اند این مردم که با نصب تابلوهایی در مورد جاده های قدیمی که مربوط به رفت وآمد بوده وپوشش گیاهی وگونه ی حیوانات آن منطقه اطلاعات را در اختیار بازدید کنندگان قرار میدهند
در ادامه مسیر حرکت در جاده ای رویایی که دوطرف آن را درختان سرسبز وتنومند قرار گرفته
خدای من اصلا زیبایی این جاده بی نظیر این طبیعت فوق العاده،حیواناتی که با آرامش وبا طیب خاطر مشغول چرا هستند باکلمات نمی توان توصیف کردهوا هم خیلی فوق العاده باید باشه قشنگ میشه حس کرد استاد جان من امروز با تمام وجود خواسته یه سفر در چنین طبیعتی را از خدا خواستم
امروز صبح زیبا در شهر زیبای دنور ، وشب رادر پارکینگ لات والمارت مهمان بودیم چقدر مریم جان من شما را تحسین میکنم هر بار قدمی جدید به سمت بهبود خود بر میدارید احسنت به این تعهد وعملگرایی شما راحت گرفتن همه چیز در زندگی که سبب میشه محدود یه قالب خاص نباشیم وما در خدمت آن قالب نباشیم چقدر این جمله تون مریم جان برا من درس داشت هرروز دارم از شما واستاد جان طریقه درست زندگی کردن را می آموزم وهرروز خدا را شاکر وسپاسگزارم که مرا به این مسیر زیبا هدایت کرد
واز خودم هم سپاسگزارم که متعهد تر از قبل در این مسیر قدم بر میدارم تمام تلاشم را میکنم عملگرا باشم
Rest Room والمارت چقدر تمیز ومجهز چقدر این مردم تحسین برانگیز وستودنی اند وبه معنای واقعی با ایمان آنقدر آسایش دیگران براشون اهمیت داره که حتی روشویی برای بچه ها هم طراحی کردند وجایگاهی در نظر گرفتن برای تعویض پوشک نوزادن ودستور العمل استفاده از آن مکان هم بر روی جایگاه حک کردند یکی دیگه از خدمات والمارت گذاشتن کاورهایی جهت قرار دادن برروی دستشوییها تا بهداشتی تر باشد واقعا دمشون گرم که این خدمات را به مشتری ها ارائه می دهند
الحق والانصاف که این مردم لایق ثروت ونعمت نامحدود هستند
ودرآخر آن موزه جالب وبامزه که همه چی داشت چقدر مریم جان از ذوق شما که با رقص نورها این طرف وآن طرف میرفتید ذوق کردم ولذت بردم عین کودکی سبک بال بدون توجه به هیاهوی اطراف ، خودت رو رها کرده بودی غرق شادی ولذت بودین
استاد جان ومریم عزیزم با تمام وجودم از شما سپاسگزارم
در پناه الله شاد و سلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت
هزاران افرین به شما فهیمه عزیزم ، کامنتت رو که میخوندم احساس میکردم که چقدر تلاش برای دقت بر زیبایی ها داری و حسابی وقت میزاری برای اینکه توجه کنی به نکات برجسته و زیبای فایل…
و الحق هم نکات زیبا رو بسیار جالب مطرح کردی و هم توجه ت به زیبایی ها منو به تحسین واداشت..
فهیمه عزیزم اشاره شما به دیدن عروس و داماد از بالا برای من هم بسیااار لذت بخش و حذاب بود و چقدر شیرین نوشتی دختر..
حظ کردم..
ممنونم که با خوندن کامنتت هر لحظه برام از جنبه های متفاوتی زیبایی فایل در ذهنم چشمک میزد و در دلم تحسینت کردم که بعلههههه وجیهه جان شاگردهای زرنگ استاد مثل فهیمه عزیزم دقتشون بالاست :))) ..
و برای شاگرد زرنگ شدن ، توجه بیشتری خرج میکنن و بهای گرونتری از کنترل ذهن بر نکات مثبت پرداخت میکنن …
بهت افتخار میکنم دوست ارزشمندم که هوشمندانه مسیر توحیدی استاد رو پیش میری و به خودم هم افتخار میکنم که در این مسیر کسی مثل فهمیه جان رو به عنوان دوست همراه دارم..
سلام به همه همسفران عزیزم،استادنازنینم مریم جان مهربانم
سپاسگزارم خداجونم باز سعادت حضور دراین جمع خانواده ی الهی رو بهم دادی تا باهاشون همسفر باشم ولذت ببرم از زیبایی ها وقانون رو واسه خودم یادآوری کنم وتوجه وتمرکزم رو بزارم روی زیبایی ها ونکات مثبت.
اگه بخوام تواین فایل قانون روبیان کنم از همین اول فایل چقدر این عروس وداماد درحال خوب واحساس عالی بودن وبا خود درصلح وآرامش ودر مدار عالی بودن که حتی درون بچه هم مثل پروانه دروشون چرخید وازشون فیلم گرفت تا دعای خیر همه بچهای سایت هم همراهشون باشه وبراشون آرزوی خوشبختی کنن.
چقدر مردم این کشور قانونمندن با رعایت قانون رفتار عالی با حیوانات داشته اند و این احساس امنیت به حیوانات حیاط وحش دادن که وقتی استاد با درون بچهه وحتی زمانی که با فوردخوش رکاب از کنارشون رد شدن ومریم جان ازشون فیلم گرفتن نترسیدن وبا آرامش کامل به خوردن خودشون ادامه دادن.
چقدر لذت بردم وقتی این صحنه رو دیدم وبرا خودم یادآوری کردم آره همینه استاد ومریم جان همیشه میگن خدایا درزمان مناسب ومکان مناسب وشرایط مناسب قرار بگیرن والان دارم میبینم وقتی این حجم از ماشین تو ترافیک هستن اما استاد ومریم جان درمداردرست قرار گرفتن ومسیرشون خلوت آزاد ورها حرکت میکنن.
جا داره اینجا این مردم رو تحسین کنم بخاطر نظم وپایبند بودنشون به قانون حتی تو این حجم از ترافیک تخلف نمیکنن و به حقوق هم احترام میگذارن.
سپاسگزارم خداجونم بخاطر بی نهایت ثروت وفراوانی نعمتت،از طبیعتت گرفته تا ماشین های شیک وگران قیمت در جاده واین موزه عجیب که برای سرگرمی وتفریح مردم هزینه کرده اند.
چقدر این چهره با نمک استاد وقتی متعجب میشن رو دوست دارم.
چقدر مریم جان قابل تحسین هستین اینقدر آزاد ورها واسه خودتون سرگرم بازی شدین لذت بردم.
سلام و درود استاددعزیزم و مریم خانم مهربان و سپاس از این فایل زیبا و دوست داشتنی
اولین نکتهای که من تو فایل دیدم این فراوانی و این همه زیبایی در طبیعت هست که خداوند مهربان بیقید وشرط اونو در اختیار ما قرار داده و به ما بخشیده و ما بابتش کاری نکردیم مثل خوشبختی و سلامتی و سعادت و ثروت و… که به صورت طبیعی جریان جاری جهان هست.
مورد بعدی تمیزی و پاکیزهگی محیط هست و اینکه همه چی به صورت طبیعی در فرکانس بالایی قرار داره و طبیعت هی داره خودش رو بازآفرینی میکنه مثلا درختهایی که خشک شده بودن به جاش درکنارش درختان سرسبز دیگه ای روییده بودن و این بازآفرینی و جایگزینی ادامه داره در طبیعت و تو زندگی ما هم مثل اینه که رابطهای خشک بشه ، یا امیدی از دست بره ، یا شغل و یا هرچیزی که خشک بشه به جاش رابطهای بهتر ، شرایطی عالی تر ، انسانهایی نازنین و سرسبز به سمت ما میان و این پیشرفت و بازآفرینی جریان طبیعی این جهان هست و ما باید به جای توجه به ناخواستهها و ناراحت شدن بابتش(درختهای خشکیده) به خواسته هامون و زیباییهای نو توجه کنیم و حتی میتونیم از اون درختهای خشک شده ( تمام چیزهایی که تو زندگی فکر میکنیم از بین رفته یا نابود شده یا خشک شده) درجاهای مناسب به عنوان ذغال و سوخت و گرما و حتی ساختن خانه و .. استفاده کنیم یعنی تمام قسمتهای زندگی ما همین قدر به درد بخور و قابل استفاده هست و حتی میتونیم بابتش خوشحال باشیم و شکرگزاری کنیم و یادمون باشه که هیچ چیزی در طبیعت و درآفرینش غیرطبیعی و به دردنخور نیست.
مورد بعدی تمیزی جاده و خط کشی مرتب اون و آسفالت سالم اون هست که نشوندهندهی ارزش و اهمیت دادن افراد به شغلشون و قراردادها و قوانینی هست که با رعایت کردنشون هم رفاه رو برای خودمون و هم برای تمام کسانی که به نوعی درارتباط با اون موضوع که اینجا آسفالت و جابجایی و جاده هست هدیه میدیم.
مورد بعدی زندگی حیوانات در کنار انسانهاست که این نشون میده که چه قدر انسانها با خودشون ر صلح هستند و امنیت رو برای خودشون و سایر موجودات طبیعت فراهم کردن و به حضور اونها و سهمشون از طبسعت احترام گذاشتن و درنتیجه این دوستی و مهربانی برای خودشون هم به صورت دیدن زیبایی حضور حیوانات و صداشون و قشنگیهاشون مجدد تکرار میشه.
مورد بعدی رعایت فاصلهی طولی بین ماشینها بود که این هم نشون میده افراد چه قدر باخودشون در صلح هستند و برای خودشون و درنتیجه برای دیگران ارزش و احترام قائلند و با رانندگی صحیح این زیبایی رو برای خودشون و دیگران به ارمغان میارن و میشه از رانندگی لذت برد و دل به جاده سپرد.
مورد بعدی اینه که همه جا سرسبزه و این همه زیبایی وجود داره که خود طبیعت داره به صورت طبیعی اونارو آبیاری میکنه و ازشون مراقبت میکنه و اونا به صورت کاملن طبیعی رشد میکنن.
حتی درمورد حیوانات که استاد اون تابلو رو خوندن که بهشون غذا ندید و… من به این نتیجه رسیدم که درمورد انسانها هم همینه و یه جاهایی این غذا دادن ( حمایتهای بیجا و چیزایی مثل کمک و…) نه تنها اونهارو ضعیف میکنه و آسیبپذیر و باعث میشه که تجربه شون رو ازشون بگیریم بلکه مارو هم از مسیر درست و الهی و توحیدی دور میکنه چون احساس میکنیم چیزی سرجای درست خودش نیست و ما باید تغییر بدیم زندگی کسی رو و ازش حمایت کنیم و… و این به نوعی بی ایمانی هست.
مورد بعدی این بود که استاد هرجایی از نمایشگرها که فیلم میگرفت حاوی نکات اصلی و راهنماییهایی برای افراد بود نه کل جزئیات بلکه کلیات و اصول اساسی که مثلا غذا دادن به حیوانات باعث میشه اونا ضعیف بشن و نتیجهش میشه نتونن برای خودشوت غذا میدا کنند و… همونطور که خداوند و زندگی هم برای ما قوانین و اصول اساسی رو به روشهای مختلف ازجمله قرآن و حتی حضور انسانهایی مثل استاد عزیزمون یادآوری میکنه و حالا اینکه ما رعایت کنیم یا نه نتیجه اش رو خودمون خواهیم دید. و به نوعی زندگی هرلحظه و هرجایی که لازم باشه نشانههارو در مسیر ما قرار داده و نتیجهی رعایت یا عدم رعایت اونهارو هم گفته و حجت رو برما تموم کرده.
مورد بعدی خورشید و پرتوهای نور بود که وسط جاده از لابهلای درختهان به چشم میخورد و این منو به فکر برد که همه ی درختها و انسانها و طبیعت به یک اندازه به نعمت ها و فرصتها دسترسی دارند و خورشید زندگی برهمه ی ما به یکسان میتابه و مارو بهرهمند میکنه و به ما گرما و نور میبخشه و ما روز رو از پس شب تیره و تار تجربه میکنیم همونطور که همهی موجودات این رو تجربه میکنند.
مورد بعدی این بود که مریم جان اشاره کردن که ما خیلی اوقات همه چیو سخت میکنیم و اینو ربط میدیم به ارزش به خود و… مثل راحت بودن برای دستشویی و سفر آسان رفتن که وقتی ما رشد میکنیم به قول استاد آسان میشویم برای آسانی ها و رفته رفته حتی چون ما به خودمون آسون میگیریم جهان هم مارو به جایی با سلیقهی خودمون ( دراینجا سرویس بهداشتی تمیز وال مارت ) هدایت میکنه و ما با سپاسگزاری و شکرگزاری و توجه به جزئیات اون اونو تو زندگیمون بیشتد میکنیم و زیباییها و آسانیهای بیشتری رو وارد زندگیمون میکنیم.
مورد بعدی موزه ی زیبا و جالبی بود که اولن به من این نکته رو گفت که چه قدر انسان قدرتمند و خلاق هست و میتونه دست به آفرینش بزنه و زیباییهارو خلق کنه و دوما چه قدر ما میتونیم از این زیباییها بهرهمند بشیم و با بازی و رقص و شادی سپاسگزار اون لحظه و اون موهبت باشیم تا این فرکانس رو به جهان بدیم که ما بیشتر و بیشتر از این اتفاقات تو زندگیمون میخواهیم.
سلام خدمت استاد دوست داشتنی عباس منش گرامی و خانم شایسته
کنار این دریاچه چقدر لذت و شادی بخش بود و زوج خوشکل و شادمان را دیدم که داشتند از این طبیعت زیبا لذت برده و تصویر های را ثبت خاطرات زندگی شأن می کردن و برای این زوج خوشکل آرزوی خوشبختی و شادی کامی را دارم
وقتی درون بالا رفت این طبیعت زیبا چقدر جذابیت و خوشکلی اش بشتر شد چقدر آب و هوای پاکیزه و تمیز داشت چقدر آب این دریاچه شفاف و تمیز بود و چقدر این کشور سرسبز و خوش آب و هواست این واقعا قابل تحسین است
و آفرین برشما استاد گلم که در چنین مکان های لذت بخش هدایت شده و دارید لذت می برید و این خوشحالی و جذابیت را نیز با ما شریک می سازید
و حرکت کردید چقدر حیوان های خوشکل و قشنگ. را دیدم که در دل طبیعت مصروف غذا خوردن شأن بودن و چقدر غذاهای فراوان و متنوع برای شأن فراهم است
و این کشور چقدر ثروتمند است که به همه جای جاده های با استاندارد های بسیار بالا و عالی کشیده است و مردم شأن دارند لذت می برند
و قتی شما در جاده در حرکت بود از جانب مقابل شما ماشین های بسیار لوکس و گران قیمت می آمدند که بسیار آهسته در حرکت بود و این ماشین های لوکس نشانه ثروت،نعمت و برکت است و جاده برای شما چقدر خلوت و خالی بود
و قتی در آن بلندی های کوه رفتید چقدر هوای خنک و لذت بخش داشت و برف هنوز آن جاه معلوم می شد و چقدر جاهای دیدنی و جذاب داشت و مردم داشتند از هر طرف می آمدند و از دیدن این فضاهای رویایی لذت می بردند
و آن جا هم نوشته بود که به پرندها غذا ندهید
شاید شما فکر کنید که با غذا دادن به اینها کمک می کنید در حالیکه این لطف شما زیان های زیادی را برای اینها دارند و ابن جمله را در فایل های قبلی دیدیم و با خودم گفتم این کشور وقتی چنین رشد و پیشرفت دارد به این دلیل ها است که حتی نمی خواهد پرنده ها و حیوانات شأن برای غذا چشم انتظار افراد باشد بلکه خودش غذایش را فراهم کند
و ابن فروشگاه والمارت قابل تحسین است چقدر بزرگ و پاکیزه تمیز و خوشکل است و آن فرد جلوی دوربین خانم شایسته چقدر شاد وخوشحال بود
و این سرویس های بهداشتی والمارت چقدر پاکیزه تمیز و مرتب بود واقعا قابل تحسین بود
و این پاکیزگی و نظافت. را ما در تمام نقاط این کشور دوست داشتنی دیدیم و چقدر جاهای خوبی. را برای کودکان و افراد خردسال در نظر گرفته است و این چنین خدمات برای مشتری های شأن قابل تحسین و توصیف را دارد
در آخر این نمایشگاه بود و یا موزه بود چقدر جذاب خوشکل و قشنگ بود
چقدر خلاقیت اینجا بکار گرفته بودن
چقدر رنگ های متنوع و متفاوت اینجا بکار برده شده بود
چقدر افراد زیادی داشتند از این فضایی رویایی دیدن می کردن وخوشحال بودند
حتی نگاه کردن و فکر کردن به این چنین تغیرات برای ما جای تعجب را داشت و خلی از دیدن این فضاها لذت بردم
واقعا شاهکار بود برای من این همه تنوع در رنگ و دیزاین و دیکور
واقعا. قابل تحسین هستید شما استاد عزیزم که هر لحظه و هر روز به جاهای جالبتر و قشنگ تر هدایت می شوید
و از دیدن این چنین بهشت های عالی مارا هم شریک ساخته و خوشحال می سازید
استاد عزیزم بسیار بسیار ممنون و سپاسگذا م بابت شریک کردن این سفر های رویایی تان با ما
من از دیدن این فایل خلی لذت بردم و احساسم دیگر گون شد
خداوند به شما خوشی و سلامتی بشتر عنایت کند
الهی صد هزار بار شکرت
سلام به استاد خیلی خوبم و خانم شایسته ی نازنینم .
اول تشکر می کنم بابت این فایل زیبا که خیلی خوب بود .
من از قسمت موزه خیلی خوشم اومد گرچه یه کوچولو حس ترس بهم می داد اما توش کلللی ایده بود برای طراحی صحنه . ایده های آسون و کاربردی . من برای اجراهام معمولا از نقاشی استفاده می کنم . به این شکل که حتما در روز با دقت نقاشی می بینم چند تا و اینها میرن پس ذهنم تو قسمت ناخودآگاه ؛ بعدش موقع انجام کار دیگه دنبال ایده نمی گردم و ایده خودش از پس سرم میاد مقابل دو دیدم و من صحنم رو میچینم . حالا این موزه هم دقیقا حکم چنین چیزی رو داشت و لحظه به لحظش ثبت شد برای نمایش یا فیلمی که نمی دونم کی قراره بسازمش اما مطمئنم رفت تو ناخودآگاهم در قسمت ثبت برای طراحی صحنه .
استاد واقعا چقدر دلم میخواست باهاتون می تونستم صحبت کنم .
بارها تا آخر قدم ششم اومدم بعد دوباره برگشتم قدم اول . نمی دونم چرا نمی تونم یک قدم جدید بردارم ؛ شاید به این خاطر که در قدم های بعدی با توجه به تثبیت باورها باید اقدام کنم .
استاد من الان مرحله ی این پا اون پا کردن نتیجه هستم و هیچ عامل بازدارنده ای جز خودم وجود نداره .
هی سنگ میندازم جلو پای خودم و واقعا نمیدونم چرا …
هی تصمیمات جدی هی برنامه ریزی های جدید اما تو مرحله ی اقدام این پا و اون پا می کنم
من الان چهار نمایشنامه دارم برای چاپ
فیلم نامه کوتاه نوشتم و باید ثبتش کنم
داستان کوتاهام آماده هستن برای چاپ
هی خودم می کشم عقب
هی می گم حالا زوده
دیروز گفتم برم از اول دانشگاه و مدرک مرتبط بگیرم …
می فهمم جنسش چیه . قدم جدید نمیخوام بردارم انگار . میخوام تا همین جایی که هستم رو به طرق مختلف تکرار کنم چون تا همین جاش بلد بودم .
استاد کاش می تونستم باهاتون صحبت کنم واقعا دلم میخواست ازتون راهکار بگیرم . نمیفهمم قفلم کجاست .
افتادم تو یک سیکل معیوب و هی تکرار هی تکرار …
چند روز بود سایت رو چک نکرده بودم ، الان اومدم دیدم فایل جدید اومده خوشحال شدم و نوشتم براتون .
استاد واسه بیگ بنگ من یه ذره مونده .
نجوای من بین من و این یک ذره میخواد حداقل 6 سال با درس و دانشگاه فاصله بندازه …
من میدونم الان در نقطه ای هستم که یک قدم برام مونده تا خروج از این مرحله و رفتن به مرحله ی بعد .
از این به بعد برای من کارگردانی ، تدریس ، بازی در سینما و تئاتر هست ولی من ایستادم از این به قبل و هی برمیگردم نقطه ی شروع .
استاد خیلی به کمک شما احتیاج دارم راستش … خیلی .
دلم میخواد عبور کنم از این مرحله و بیام بنویسم استاد من آفیش بودم سر یه سینمایی و یه پروژه ی خیلی خوب ، بیام بگم استاد من سه تا فیلم کوتاهم رو ساختم و الان پروانه فیلم بلندم رو گرفتم ، بیام بگم استاد کتاب هام رو چاپ کردم ، بگم استاد کار بردم رو صحنه و خیلی موفق بود . بگم استاااااااد من رو صحنه ام و نویسنده و کارگردان کار هم خودمم و بسیار کارم مورد استقبال قرار گرفته … بگم استاد بیاید لایو نمایشم رو ببینید با خانم شایسته میخوام بعد از رورانسم اجرام تقدیم شما کنم .
استاد من واقعا تو نقطه ای گیر کردم و دارم درجا می زنم که دقیقا یه ذره اون ور ترش خیلی تغییره و اون خیلی تغییر حاصل تلاش های این سال هامه …
استاد
استاد
استاد
من گیر کردم … کمک میخوام . دیگه نمی دونم باید چکار کنم …
خانم شایسته ممنون بابت این سفرنامه . منم با شما بودم موقع راه رفتن و چرخیدن رو اون زمین نورپردازی شده … همونقدر رها … من ایمان دارم که تغییر حاصل خواهد شد . ایمان دارم همه ی اون مواردی که نوشتم اتفاق خواهد افتاد و با شما و دیگر دوستان سایت به اشتراک خواهم گذاشت . باهم شاد خواهیم شد …
قانون اشتباه نمی کنه . قانون ثابته . ایمان دارم .
دوستتون دارم و خوشحال که نوشتم اینجا ؛ همین که نوشتم راحت تر شدم انگار …
می رم قدم هفت … عدد جادویی … قدم جادویی
جادوی عشق و ثروت و نعمت و فراوانی به زندگی های همتون .
در پناه امن الله باشید عزیزانم . سپاسگزار و شاکر خداوندم بابت داشتنتون .
یا غیاث یا هــــــــادی یا خالق
یـــــــــــــا نــــور
به نام خدای بخشنده بخشایشگر
سلام به استادعزیزم و خانم شایسته زیبایم
سلام به همه دوستای توحیدی ام
الهی به امید تو
یادم میاد قبلنا خیلی خیلی زیاد خودم فدای آدما میکردم و چشمم به روی بدی های اونها می بستم و بازم خوبی و فداکاری و شاید بدی از اون طرف میدیدم ولی مجدد چشم پوشی میکردم و ادامه میدادم ، دلیل این کارم یک چیز بود اونم عدم عزت نفس و احساس لیاقت بود ، چون خودم در جایگاهی نمی دیدم که بتونم جواب رد بدم حتی با دونستن اینکه اون آدم اصلا خوبی منو نمیخاد و فقط به فکر خواسته های خودشه ، و اینکه من خودم لایق آدمهای بهتر نمی دونستم خودم اونقدر ریز و کوچک می دیدم که خودمو لایق این می دونستم که باید همین آدمو نگهدارم به هر قیمتی شده و خودمو گول میزدم که درست میشه کم کم درست میشه تو خوبی کن ،تو فداکاری کن تو گذشت کن درست میشه و بعدها میگفتم که رو خودم یا روی طرف کار میکنم همه چی درست میشه رفتار اون آدم تغییر میکنه … یعنی من با قانون میخواستم اونو نگهش دارم و نمی دونستم که هر چی ماهی سفت تر بگیری از دستت سُر میخوره ، نمی دونستم که وقتی روی خودت کار میکنی اون از مدارت خارج میشه و باید رهاش کنی ولی من میگفتم چرا پس قانون جواب نمیده چرا برعکس شد من که میخواستم با قانون این آدم نگهدارم …
چقدر ما از قانون به ضرر خودمون استفاده میکنیم، ما فقط میخوایم اون چیزی که دوست داریم انجام بشه ما به خدا و سیستم اعتماد نداریم و رها نیستیم والا که اگر من رها کنم شاید نتایجی مخالف نظرم بگیرم ولی اینجاست که باید اعتماد کنم ، اینجاست که رها کنم ،
وقتی روی خودت کار میکنی ، به جایی می رسی که همون آدم با همه اون بدی هاش میاد و تو قبلا با ضعف و نا توانی چشمات روی بدی هاش می بستی و کاراش انجام میدادی ولیی الان دیگه از خدا هدایت می خوای از قرآن هدایت می خوای و همه چیو از جنبه های مختلف آگاهی هات می سنجی و با عزت نفس بالا ،جواب منفی به تمام خواسته های اون آدم میدی ،
و خداوند در این موقع بشارت آسانی ها و رسیدن به خواسته هات بهت میده .
برای خودم می نویسم که یادم بمونه، من آدمی بودم که اونقدر خودمو ضعیف کرده بودم که هیچ کدوم از توانایی هام و زیبایی هام نمیدیدم ، و اونقدر وابسته آدمها میشدم که هر کاری میگفتن انجام میدادم و ضربه هاش می خوردم تا جایی که کم آوردم و ناتوان اومدم به سایت ، و شروع کردم به خودسازی و خودسازی بدون اینکه کاری به بقیه داشته باشم ، استاد در این 4 ماه که روی خودم کار میکنم خداشاهده همون آدمی که بهم نارو میزد و منو بد جوری غافلگیر کاراش کرد دو بار اومد التماسم کرد که برم باهاش همکاری کنم تا جایی که محل کار و حقوقم و ساعت کاریم خودم مشخص کردم ، و اینکه هر جایی میری برای کار میگن حالا یه ماه بیا ببینیم کارت چطوره ، اینبار من بهش گفتم حالا یه هفته میام ببینم شرایط چطوره … بخدا یک هفته فقط داشتم میگفتم نه و اون اصرار میکرد و منم شرایط سخت تر میکردم ولی یه چیزی می دونستم اونم از دروغی که میگفت از بی مسئولیتی که الان داره فقط وعده تو خالی میده،، و تظاهر اگه قبلنا بود راحت چشام به همه اینا می بستم و می رفتم ولی اینبار از خدا هدایت خواستم اونقدر بهم اطمینان داد که مریم نه اینجا اگه بری دوباره گذشته برات تکرار میشه پس بگو نه و بهم گفت آدمی که خودشو به خواب زده باشه رو نمیشه بیدار کرد
و با یقین در طول این 4 ماه برای دومین بار جواب رد به درخواست همکاریشون دادم،استاد خیلی حال و احساسم خوبه ، چون واقعا احساس میکنم که به شخصیت خودم، به حال و احساسم احترام گذاشتم و به هر قیمتی نمیخام حال و احساسم برگرده به گذشته و مطمئنم که خداوند موقعیت ها و آدمهای خیلی بهتر و عالی تری وارد زندگیم میکنه ، چون من لایق عالی ترینها هستم، چون من با حال عالی میخوام از لحظه به لحظه زندگیم لذت ببرم ، وقتی امروز از قرآن هدایت خواستم
أَلَیسَ اللَّـهُ بِکافٍ عَبدَهُ وَ یُخَوِّفونَکَ بِالَّذینَ مِن دونِهِ و مَن یُضلِلِ اللَّـهُ فَما لَهُ مِن هادٍ﴿٣۶﴾ وَمَن یَهدِ اللَّـهُ فَما لَهُ مِن مُضِلٍّ أَلَیسَ اللَّـهُ بِعَزیزٍ ذِی انتِقامٍ﴿٣٧﴾ زمر
آیا خداوند(برای حمایت)بندهاش بسنده نیست؟! و ترا از کسانى جز او مىترسانند، و هر که را خدا گمراه کند، هیچ هدایتگری برایش نخواهد بود؛ و هر که را خدا هدایت کند، گمراه کنندهاى نخواهد داشت. آیا خدا شکستناپذیرِصاحبِ انتقام نیست؟!
عین دو بار که ازش هدایت خواستم بهم گفت ،آیا خدا برای تو کافی نیست ، و هرکه را خدا هدایت کند گمراه کننده ای نخواهد داشت.
خدایا ازت ممنونم که دستم محکم گرفتی، روز اولی که شروع کردم گفتی فقط به من توکل کن من هدایتت می کنم به تمام خوبی ها …
روز بعد اینکه کار رد کردم ، دوستم گفت فردا بیا بریم استخر مهمون من و چقدر لذت بخش بود بخدا همش داشت فایلهای سفر به دور آمریکا تو ذهنم مرور میشد، یاد کامنتی از دوستان افتادم که از طرف دوستش دعوت شده بود به استخر .. میخوام بگم استاد ما از کامنتهای دوستان هم داریم خواسته خلق میکنیم و برامون اتفاق میافته
استاجان و خانم شایسته زیبایم بی نهایت ازتون سپاسگزارم
شما و تمام دوستانم به عشق و نور مطلق خدای مهربان میسپارم .
الهی شکرت
به نام یگانه فرمانروای هستی
سلام و درود خداوند بروی ماه استاد و تک تکتون!
شاکر و سپاسگزار خداوندم که بار دیگر لطف و رحمت بی انتهایش را برویمان گشوده و یکروز خوب دیگه را سهم زندگیمان کرده است.
مروری کنم به ساعات سپری شده امروزم. ساعت 4 صبح گوشیمو قبل از به صدا درومدن آلارم در دست گرفتم و در همان حالت که توی رختخواب دراز کشیده بودم انگار دنبال نشانه ای برای شروع یک روز خوب دیگه بودم. همین یعنی پیشرفت! همین یعنی تغییر ذهنیت و تغییر شخصیت! به همین سادگی! شاید تا قبل از شروع به نوشتن اصلا به چنین چیزی فکر نکرده بودم! چرا؟ چون تغییرات زندگی ما بقدری نامحسوس و بدیهی اتفاق می افتد که احساس و لمسش نمی کنیم! این یعنی من زندگیم را از حالت پیش فرض درآورده ام و به حالت انتظار مثبت از اتفاقات و شرایط درآورده ام! حالا حالت پیش فرض چیست؟ حالت پیش فرض حالتی است که عامه مردم از اتفاقات و شرایط زندگیشان دارند.اینکه ببینیم خدا چی میخواهد! اینکه ببینیم روزگار امروز چه خوابی برامون دیده؟(شما بخونید چجور میخواد دهنمو سرویس کنه؟!) به این حالت و ذهنیت منفی ذهن از اتفاقات یا شرایط پیش رو را ،زندگی به حالت پیش فرض می نامیم. در حالی که زندگی افراد موفق و کسانی که دارند روی خودشان کار می کنند؛داشتن انتظارات مثبت از شرایط و اتفاقات زندگی است.
اینها گوشه ای از آگاهی های جلسه 12 ام دوره فوق العاده کشف قوانین با عنوان: جهت دهی آگاهانه به افکار و انتظار مثبت از وقایع داشتن است.
هنگامی که آگاهی ای دریافت می کنیم نیاز به تکرار و تمرین و گذشت زمان دارد. این کلمات را استاد در قالب یک کلمه بیان می کنند و دائما آنرا به ما یادآوری و گوشزد می کنند. و آن کلمه «تکامل» است. هیچ چیز یکشبه بوجود نمی آید. هیچ چیزی بدون مقدمه و اسباب و وسیله خلق نمی شود. ساختن شخصیت؛ ساختن عادات خوب؛ ساختن باورهای مناسب و … نیاز دارد به تکامل. نیاز دارد به تمرین و تکرار.نیاز دارد صبر داشته باشیم تا این حجم زیاد آگاهی در وجودمان ته نشین و شفاف شود تا بتوانیم درکش کنیم و بکار ببندیم. تا حالا براتون اتفاق افتاده که از کسی خواسته اید برایتان یه نوشیدنی گاز دار مثل نوشابه بریزد و وقتی درب نوشابه رو باز کرده و به سرعت خواسته، درخواستتان را اجابت کند سریع گفتین کافیه کافیه سر ریز کرد از لیوان خیلی ریختین! بعد که گازش میره به هوا و نوشیدنی ته نشین میشه میبینیم یه ذره ته لیوانمون ازش مونده و می بینیم خیلی کمه و باز درخواست میکنیم برامون بریزه! حکایت یادگیری و حرکت و رشد و تکامل ما نیز همین گونه است. شاید کسی نباشه که کاری رو شروع کنه و عجله نکنه که زود زود من نتیجه میخوام. من نمی تونم مثل بقیه صبر کنم من باید زود بدست بیارم زود برسم! به همین دلیل میخوام سریع لیوانمان رو پر کنه از نوشابه و با اولین قلپ نوشابه ای که ریخته میشه کف میکنه و بالا میاد و سرریز میکنه چرا؟ چون ظرف ما گنجایش یهویی این مقدار نوشابه رو نداشت (شما بخونید آگاهی). ولی وقتی یاد میگریم قانون زندگی را؛ یاد میگیریم ساز و کار جهان را که داره چجور کار میکنه آنوقت موقع ریختن نوشابه داخل لیوان به قدر آرام و با حوصله لیوان رو پر میکنیم که همان لحظه گازش جدا میشه و بدون اینکه سرریز کنه لیوان لبالب پر میشه (ظرف وجودمان بزرگ میشه برای دریافت آگاهی ها).
مخاطب این متن خود منم. چرا؟ چون تعهد داده بودم برای فایل های سفرنامه کامنت بنویسم و زیبائی ها رو دنبال کنم.خوب این که خوبه! دوره قانون کشف قوانین زندگی رو تموم کردم و به خودم بابت تسویه بدهی ها و وام هایم جایزه دادم و 10 روز مسافرت رفتم. دربرگشت هدف بعدیمو استارت زدم که دوره عزت نفس بود. باز میگیم اینم که خوبه! انگار مهمونی تشریف بردی و پیش غذا ( سفرنامه ) میل کردی و میزبانم غذای اصلی رو میاره اونم عالی (دوره عزت نفس) مشغول خوردنی و داری سیر میش که میزبان یه غذای سنگین و خوشمزه دیگه میاره سر سفره (دوره احساس لیاقت) تو ذهنم میگم اصلا من منتظر همین غذا بودم هااااا حیف نیست نخورم! بگم بکشه با خودم ببرم سرد میشه از دهن میفته!!! حالا یه شب هزار شب نمیشه. آقا بکش اونم نه چند قاشق هااا. یه دیس کامل! حالا هی خودتو تکون بده که جا باز کنی بیشتر بخوری!!! (عین گونی خخخ) . خلاصه این شده که وقتی فایل جدیدی میاد رو سایت برای من حکم همون غذا خوشمزه ای رو داره که میزبان وسط غذا خوردن میزاره سر سفره!!! و من هی آگاهی های ناب دریافت میکنم (غذاهای خوشمزه) اما گویا اجازه نمی دهم این آگاهی مثل نوشیدنی ته نشین بشه تا بدونم چند مرده حلاجم! ولی جاتون خالی غذا ها فوق العادن (آگاهی ها نابند)
قبل نوشتن این کامنت یکم خوابیدم و وقتی بیدار شدم دیدم انرژیم اوکیه و حالم عالیه ولی ذهنم خسته اس! و هیچ ایده ای برای نوشتن ندارم! حالا نمیدونم اصلا چی میخواستم بگم سر از کجا درآوردم! چقد مطالب بی ربط رو بهم ربط داده ام خدا می داند. شما به بزرگواری خودتون ببخشید(استیکر از خنده ولو شدن روی زمین؛ اینو دیگه باید بسازن)
بر گردیم سر جاده آسفالت! میخواستم اینو بگم بابا وقتی با انتظارات مثبت از زندگی و اتفاقات روز و زندگیتو شروع میکنی نتیجه اش این میشه که از صدم ثانیه شروع زندگی ، فرکانس مثبت ارسال کردی و نتیجه اش این شد که تا با چشمان نیمه باز از تو رختخواب سایت و سر زدم دیدم نقطه آبی کنار اسمم رو واین یعنی ذوق؛ یعنی نشانه؛ یعنی جواب فرکانس! دیگه تردیدی میمونه که بگی چند دقیقه دیگه پا میشم؟ اصلا. پا شدم از تختخواب و رفتم تو اطاقم و در و بستم که نورش بچه ها رو اذیت نکنه و کامنت سعیده عزیز رو خوندم و بعدش روتین صبحمو شروع کردم و بعد نوشتن کد نویسی روزانه ام دیدم فایل جدید سفرنامه اومده رو سایت و یبار نگاه کردم و حال خوبم خوبتر شد و بعدش جلسه ای که با حضور مدیرانی از مرکز داشتیم به خوبی برگزار شد و هی اتفاق خوب پشت اتفاق خوب. و الان که میخواستم راجع به زیبائی های این قسمت سفرنامه بنویسم ندا آمد و این مطلب برام واضح شد و گفته شد که بنویسم آنهم با این ذهن خسته! ولی راضی ام ازش دمش گرم. خسته اس ولی کم نمیذاره!خخخ
بریم یکمم زیبایی از خودمون در وه کنیم از قشنگی های این فایل و زحمت های استاد غافل نشیم. آقا میخواستم بگم دیدن این دریاچه منو یاد دریاچه شورابیل اردبیل انداخت! ( آقا نگید این باز اومد برامون بگه چی شبیه چیه خخخ) ممکنه هیچ شباهتی نداشته باشند دعوا نداریم ولی خدایی اینو ذهنم گفت من بی تقصیرم! از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون قبل نوشتن کامنت یه سرچ زدم آقا تو همون صفحه اول سرچ یه تصویری اومد شورابیل نگو همین دریاچه رو بگووو( الفرار)
این تریل دور دریاچه که از تصاویر درون کاملا مشخصه شاید سبب شد من یاد شورابیل بیفتم ولی این تریل خدایی بی نظیر ساخته شده دمشون گرم نه طبیعت و تخریب کرده نه محیط زیست رفته زیر سوال نه اسلام و مسلمین تو خطر افتادن بقول مریم جان شیک و مجلسی!
تصویر برداری و مهارت استاد در هدایت این درون هم اصلا نگم براتون ( خوب چه کاریه برید خودتون ببینید خخخ)
از این گوزنها هم خدا رو شکر زاگرس غنیه و در مناطق حفاظت شده ایلام از نزدیک دیدم (هر کیم بگه نه من عکاسمو براش میفرستم خخخ) ولی خوب آنجا انگار مال خودتن ولی اینجا مال دولتن! اصلا هم زیاد تفاوت ندارند (استیکر چشمک)
این یکه تازی استاد در لاین مخالف و ترافیک سنگین در لاین مخالف منو یاد رفتن از قزوین به شمال انداخت که میدونستم دارم اشتباه میرم ولی گفتم همینو عشقه خانم! استاد قطعا اشتباه نمی زنند و دارند مسیرو درست میرن. نگران نشید.
این آگاهی استاد در مورد اینکه به حیوانات غذا ندهید رو به نظرم پیش خودتون مثل همه آگاهی های دیگه نگه داریم و نخواهیم به دیگران حالی کنیم که دارند برعکس می زنند. از قول استاد گفتن و از قول ما نشنیدن!
اینم بگم یکم بخندین و دلخور نباشین از دست اندازهای جاده خاکی و برم! کاور فایل رو که نگاه کردم دیدم مریم جان چقدر زیباتر شدن!چی شده؟ بلافاصله یاد اوایل ازدواجم افتادم که خانمم مثلا میرفت ابرو درست می کرد یا آرایشگاه میرفت و می اومد با شور و شوق میگفت اتفاقی نیفتاده؟ تغییری نمی بینی؟ منم دور و ور خودمو نگاه می کردم و می گفتم: نه! مگه چی شده؟! اونم دلخور میشد و قهر می کرد و بعدش دو هزاریم میفتاد که بله فلان کار انجام شده (خدایی برای آقایون سخته یا من تو باغ نبودم؟ استیکر تفکر) الان هم انگار مریم جان با این کاور داشت میگفت بچه ها من تغییری نکردم؟ و من خدا رو شکر دوزاریم الان افتاد که ایشون جلسه قبل موهاشو در آرایشگاه خودش کوتاه و مرتب کرد. در همین حد ازم راضی باشید و پیشرفت ها ببینید. باشه؟
خدا رو شکرررر بابت دیدن این همه زیبایی که اگه بخوام بنویسم از حوصله عزیزانم خارجه ؛ خدا رو شکررررر بابت این همه نعمت که به جهان عرضه کردی و مهمان چشم و ذهنمان کردی. خدا رو شکرررر بابت اینهمه اتفاق خوب امروزم. شعر زیر هم با صدای زیبای معین روزی امروزم بود که پیشکش وجود عزیزانم میکنم. یا حق
زندگی شاد است غمگینش مکن
عمر گران می گذرد خواهی نخواهی
سعی بر آن کن نرود رو به تباهی
مطلب دل را طلب از سوی خدا کن
زان که بود رحمت او لایتناهی
عمر کمه صفا کن رنج و غمو رها کن
اگه نباشه دریا به قطره اکتفا کن
عمر کمه صفا کن گذشته رو کن
اگه نباشه دریا به قطره اکتفا کن ، به قطره اکتفا کن (قدر داشته هامونو بدونیم)
سلام به اسداله عزیز وثروت
کجا آقا با این سرعت
اسداله جان از کامنت خیلی لذت بردم پراز آگاهی ودرس بود برام وبا خواندن آن تحسینت کردم که اینچنین عالی رو خودت کار کردی
احسنت به شما
باید بگم این گوشی دست گرفتن اول صبح فکر کنم کار همه بچه های عباس منشی هست
از شعر زیبای پایان کامنتت هم لذت بردم
صدای معین برام تداعی شد
سپاسگزار وجود ارزشمندتم دوست عزیزم
عشق وثروت ونور الهی سهم زندگی ووجود نازنینت
یا حق
سلام و درود خداوند بر فهیمه عزیز
فهیمه جان قاعده شاگردی اینه که به شیوه استاد عمل کنی و ما هم شاگرد استادیم و چه کاری بهتر از اینکه روزت را با ورودی مثبت و سر زدن به این سایت الهی شروع کنی وقتی که استاد هم همینکارو داره انجام میده.
ممنونم از نگاه زیبا لطف و محبت همیشگیتون و انرژی مثبتی که انتقال میدین. براتون سلامتی و سعادت و ثروت آرزو می کنم و سپاسگزار حضور ارزشمند و نازنینتون هستم.یا حق
سلام و درود
چقدر خوب مینویسید و مثال میزنید
ایول
وقتی از ظرف وجودمون به لیوان نوشابه تشبیه کردی
فکر کردم و دیدم دقیق گفتید وقتی فقط میخونیم و عمل نمی کنیم و سریز میشیم
یه جا کم میآریم و صبر میکنیم تا ته نشین بشه ظرف وجودمون
و بعد کم کم میایم بالا
تکامل حفظ میشه و درست جلو میره
خدایا شکرت بابت این آگاهی
امروز سر سفره شما بودیم
از ظرفهای غذا که محصولات استاد و دسر ها که فایلهای استاد بودن
و میشه گفت سالاد و ژله هم کامنتهای بچه ها
و نوشابه سریز شده
ممنون بابت این سفره و مهمانی از خداوند و استاد و سپس از شما و مثال زیباتون
درمورد اینکه صبح بیدار میشی و میگی امروز چه روز خوبی داشته باشم هم ایده و حرف قشنگی روی
بهت تبریک میگم
بهترینها را هر روز داشته باشی
شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
سلام و درود خداوند بر زیبای عزیز
چقدر از تخیل زیبایتان بابت سفره خداوند لذت بردم و اینگونه شکرگزاری فرکانس و تکامل زیادی در شکرگزاری میخواد که خدا رو شکر شما به زیبایی انجامش دادید و ازین بابت تحسینتون میکنم.
زیبا جان وقتی که ما بدونیم دنیا حکایت شعر هر چه کنی بخود کنی ؛ گر همه نیک و بد کنی است. و جهان هر فرکانسی که ما میفرستیم را در زندگیمان خلق می کند، آنوقت چرا فرکانس خواسته ها و خوبی ها را نفرستیم؟
ممنونم از وقتی که گذاشتید و لطفی که ابراز داشتید. برایتان بهترینها را آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
سلاااااااااااااااامممممم و صد سلاااااااااام به داداش اسدالله باصفا و پر انرژی مون
هزار ماشاءالله بهتون که کودک درونتون حسابی شنگوله و چقدررررر در کلماتتون ورجه وروجه کرد و نمک ریخت…
من که هم لذت بردم از مفاهیم و درسهایی که از کامنتتون به منه خواننده دادین و هم لذت بردم از این کودک باهوش و بانمک…
عاقاااا من که کاملاااااااا از این کامنت پر محتوا و پر شور متوجه شدم ذهنتون خسته بود چون قشنگ اجازه دادین این کامنت با ناخودآگاه تون نوشته بشه و درون واقعی و هوشمند و نمکین داداش اسدالله بریزه تو سطر سطر این کلمات و خواننده بگه : وااااااااوووو همینه اون مطلبی که امروز باید میخوندمش :)))))))
به قول خود نازنینتون :
به احترامتون می ایستم و یک کف مرتب میزنم..
خلاصه که بسیاااااااااااااااااااار عالی بود و خیلی خیلییییی تحسینتون میکنم که باز هم بر سر تعهدتون موندین و نوشتین ، سپاسگزارم.
راستی از طرف من پیشانی خانومتون رو ببوسین و بگین شما همه جوره عالی و زیبا هستی :) حتی اگر من با همه هوش و زکاوتم متوجه اصلاح صورت و رنگ کردن مو و آرایش صورت و عوض کردن مدل موهات و پوشیدن لباس جدیدت نشم :)))))))) (استیکر غش کردن رو زمین از خنده)
در پناه عشق و نور الهی باشید خانواده دوست داشتنی
سلام و درود خداوند بروی ماه خواهر عزیزم بانوی عشق
ممنونم از نگاه زیبا و لطف و محبت همیشگیتون بانو. به مورد ظریفی اشاره کردید در کامنتتون که خیلی برایم جالب و قابل تامل بود و الان که دوباره دارم به این موضوع فکر می کنم میبینم حق باشماست. یک ذهن خسته قادر نیست یه جمله هم بنویسه چه برسه به یک کامنت نسبتآ طولانی! وقتی کامنت رو نوشتم اصلا قادر نبودم برگردم و نگاه کنم ببینم چی نوشته ام و اصلا به هم ربط داره مطالب یا نداره؟ و ممنون و سپاسگزار شما هستم که این مورد رو به من یادآور شدید.
پروفایل شما و عالیجناب عشق واقعآ زیبا و عاشقانه و پر از احساس خوب است و من هز وقت که نگاه میکنم غرق لذت و احساس خوب میشم و خاطرات زیبای فیلبند در ذهنم مرور می شود. ایده تعویض کلاه ها هم برایم تحسین برانگیز و خلاقانه بود و حدس میزنم پیشنهاد شما بوده که دو عکس متفاوت در یک فریم گرفته اید بدون اینکه عکس هاتون تکراری باشه.و این خلاقیتتون رو هم تحسین میکنم و آرزو میکنم این سفرها روز بروز زیباتر و بهتر و توحیدی تر شود برایتان و به آرزویتان که سفر به دور دنیاست برسید و ما رو هم در این زیبائی ها سهیم کنید. در پناه حق خواهر عزیز
به نام خداوند مهربان و عزیز و بزرگ و بی نهایتتتتتت رحیم
خدایاااااااااااا کروررررررر کروررررررررررررر شکررررررررررررررررررت
سلااااااااااااااااااااااممممممم و خدا قوت به این بنده دوست داشتنی خدا
سلام به برادر عزیزم و به برادر پر انرژی من
چقدرررررر دیدگاه های تان را دوست دارم چقدررر انرژی تان را دوست دارم
چقدررررر من خوشبخت هستم که چنین رفیق نازنین و پر انرژی دارم
خدایااا کرور کرور شکرت برای کمنت های اسداله عزیزم رفیق مهربانم
نمیدانی چقدر من شما را دوست دارم چقدررررر از خواندن کمنت های تان شاد میشوم و میخندم
کمنت های تان مثل وجود زیبای تان سراسر شادی هست سراسر عشق هست سراسر نورررر هست
چقدرررر شما شبیه خدا هستین که هر لحظه دل ما را شاد میسازید
دیدگاه تان فوق العاده عالی و شادی اور بود
آنقدر من را پر از انرژی کرد
آنقدر انرژی گرفتم
آنقدر حالم خوب خوبتر شد که میخواهم با تمام وجودم از شما سپاسگذار باشم و از خداوند برایت
عشق بی نهایت
ثروت بی نهایت
شادی بی نهایت
مهر بی نهایت
و از همه مهم خود خود خدا را بخواهم
الهی که زنده گی ات پر شود از نعمت های خوب خدا
چقدررر باید شکرگذار خدا باشیم که قدم به قدم ما را میسازد
چقدرررر باید شاد باشیم بابت داشتن چنین خدای بی نظیر
چطور همه ما را به زیبایی هدایت کرد
عاشق این خدا هستم
ذوق میکنم از بنده گی خدا
ذوق میکنم از بودن با خدا
ذوق میکنم از عشق خدا
ذوق میکنم از هدایت خدا
اسداله عزیزم رفیق چی نکته خوبی را اشاره کردی منم یاد خودم افتادم هر صبح که از خواب بلند میشوم چنان خوشحال میباشم چنان شاد میباشم دنبال زیبایی میباشم حالم ناخودآگاه عالی میباشد اصلا امشب متوجه شدم که در زهن من میدانی فقط فقط جملاتی زیبایی که روزانه میخوانم میچرخد و انقدرر احساسم را عالی میسازد که پرواز میکنم
من که در گذشته صبح که بیدار میشدم میگفتم باز صبح شد …..
چقدررررر تغییر دلپذیر هست
چقدرررر زنده گی زیباست
من هم آهنگ معین عزیز تقدیم خدا با عظمت درون تان میکنم
دنیام که به تاریکی شب هاست
دو چشم های من اشک دریاست
آخ اون چه منو زنده میذاره
عشق تو عزیز و عشق فرداست
عشق تو عزیز و عشق فرداست
گفتم که خدا عزیزترینه
نازش بکشیم که نازنینه
باز رد میشه ابر پاره پاره
مهتاب میاد و ماه ستاره
……..
من مثل شما ماهر نیستم در نوشتن شعر آهنگ ها ولی در حال گوش دادنش بودم خواستم در کمنتم به شما هم بنویسم
غرق حس خوب باشی
غرق عشق خدا باشی
غرق رحمت و مرحمت خدا باشی
سلام و درود خداوند بروی ماه پاکیزه عزیزم
نمی دانی چقدر انرژی گرفتم از این کامنت پر انرژیت رفیق! هر بار که رد پایی از خودت در این مسیر الهی به جا میگذاری نمیدانی چقدر شکرگزار خداوندم برای وجود نازنیت خواهر. برای صفای وجودت برای ضلالی قلبت. انگار از جنس دیگری هستند کلماتی که بزبان میاوری و حرفایی که برایمان میزنی. رهای رها! آزاد آزاد! پاک پاک! درست مثل فرشتگان خداوند! ناب ناب!
چقدر زیبا اشاره کردی که یک تغییر به ظاهر ساده و ناچیز چقدر می تواند نگاه ما را به زندگی؛ نگاه ما را به خداوند؛ نگاه ما را به خودمان و اطرافمان تغییر دهد و به زندگی کسل و خسته کننده و خاکستری ما شور و شوق و شادی و نشاط و انرژی و سپاسگزاری عطا کند و از هر لحظه و هر ثانیه این زندگی پرنور و رنگی لذت ببریم و در کنار خداوند روی کناپه لم بدیم و دستانمان را بر گردن خداوند بیندازیم و همراه هم و در کنار هم زندگی را نظاره کنیم.حال تصور کن وقتی تغییرات بزرگ در خودمان ایجاد کنیم دنیا را چگونه خواهیم دید؟ و اگه این اسمش تغییر نیست، پس چی هست پاکیزه؟ اگه این اسمش نتیجه نیست، پس چی هست پاکیزه؟ اگه این اسمش خوشبختی نیست، پس چی هست پاکیزه؟ اگه این اسمش سعادت نیست، پس چی هست پاکیزه؟
برایت درود بیکران میفرستم که هر بار نوری از جانبت دریافت میکنم، چنگ میزنم و تا هفت آسمان بالا می روم. خوشا به سعادتت رفیق؛ خوشا به سعادتت دوست نازنین؛ خوشا به سعادتت خواهر دوست داشتنی ام.
پاکیزه جان یکماه پیش کامنتی در جواب کامنتت در فایل توحید عملی 9 در مورد نشانه ها نوشتم که اگه ندیدی خالی از لطف نیست نگاهی بیندازید. بابت شعر زیباتونم هم ممنون و سپاسگزارم و با صدای جادویی معین عزیز اونو نوش جان و روان کردم خیلیم عالی بود.بهترینها رو برات آرزو میکنم فرشته بهشتی.یا حق
سلام داش اسداله عزیزم
واقعا دمت گرم
خیلی حال کردم با این کامنتت که واقعا دلی بود
تو وجود هرکس چندتا الهه یا فرشته مخصوص یه کاری هست
یکیش الهه قلم یا نگارشه
الهه شما خیلی خوش طبع و سرحال و شوخ طبع و طنازه
مواظبش باش بیرون نیاد آخه بچه های محل دزدن خخخخخخخ
از موقعی که تصمیم گرفتم شادی رو چاشنی زندگیم کنم بعد از تصمیم فقط چندروزی حواسم بهش بود
خیلی زود مثل کارها و تصمیم های دیگم فراموش و کمرنگ شد
این کامنت زیبا و محشر شما دوباره تعهدم رو یادآور شد
خیلی خندیدم با ذوق خانوما موقع تغییر چهره و مونگول بازی آقایونشون خخخخخخخ
مردا همشون سرو ته یه کرباسن( این جمله ایه که بعد از نفهمیدن ما میگن)
این کامنتت پر بود از نکات مهم و ظریف که باید بارها بخونمش
سپاسگزارم از وقتی که گذاشتی و این همه آگاهی به ما دادی
سپاسگزارم از حال خوبی که برامون ایجاد کردی
چقدر شیرین و لذت بخش بود
خدایا شکرت
بقول داش علی بردبار آقووو روزمو بخیر کردی
خدایا شکرت برای داشتن شما دوستان ناب
خواهرا و برادرای گلی که فقط تو این سایت میشه پیدا کرد
هرکدوم جواهری اند و کامنت هاشون بیشتر از یک کتاب مفیده و پر از نکات مهم و آگاهی های ناب
چون همه ما شاگردان استادان بینظیری هستیم که هدیه خداوندند
و در پایان هم بینهایت سپاسگزارم از ترانه زیبا و پر مفهوم وحال خوبی که به ما دادی
در پناه حضرت عشق و در پرتو آگاهی رستگار باشی ان شاءالله
سلام و درود خداوند بر برادر بزرگم عالیجناب عشق
سید جان شما که خودتون یه گلوله نمکید! و کلی منو با جملاتتون سرخوش کردید. اینم می ناب فرشته های خداوند! میگی نه بنوش تا تجربه کنی!
کامنتتون رو که میخوندم به احوال خودم دقت کردم دیدم غرق لبخند و حال خوشم دقیقآ مصداق جمله از غوغای جهان فارغ اگه کسی منو با این حالم ببینه برام دعا میکنه قطعآ خخخ
یه لحظه فکر کردم مگه تمام هدف ما از زندگی رسیدن به حال خوب نیست؟ پس چرا اینقد زندگی رو سخت گرفته ایم؟ اینقد داریم بخودمون فشار میاریم؟ اینقد خودمان را سرزنش می کنیم؟ اینقدر خودمون رو داریم مقایسه میکنیم؟ صبح تا شب داریم خودمان را با شلاق نامهربانی ها می زنیم؟بابا به خدا این زندگی نیست! یادمون ندادن زندگی چیه! بابا شل کنیم اینقد دو دو تا چهارتا نکنیم! مگر قانون خداوند غیر از اینست که با هر دیدی جهان را نظاره کنیم، جهان همانگونه با ما رفتار خواهد کرد. و بیاد آوردم هر بار که جمله ای یا درسی یا خاطره ای با حال خوب با طنز و شادی بیان شده چنان در دل و جان ما نشسته که فراموش کردنش جزء محالات شده است.
هر چقدر که ما رشد می کنیم بیشتر درک میکنیم که همین حال خوش اصل زندگیه نه آن چیزایی که فکر می کردیم با داشتنشون حالمون خوشه!
در پناه حق دوست خداوند. حال خوش دائمی ارزانی نگاهتون. یا حق
سلام آقا اسدالله عزیز
سپاسگزارم که اینقدر دلنشین مطالب رو همراه با چاشنی طنز وخاطراتتون برای ما به اشتراک میزارین که این هنر شما باعث میشه علاوه بر اینکه از خوندن کامنتتون لذت ببریم وخسته نشیم ار تجربیاتتون درسهامونو بگیریم.
چقدر لذت بردم از مثالی که با نوشابه زدین وچقدر قشنگ موضوع رو باز کردین سپاسگزارم از شما وتحسینتون میکنم
درپناه الله ی مهربان درکنار خانواده ی گلتون به بهترینها برسین.
سلام و درود خداوند بر فاطمه عزیز
ممنونم از حسن توجه و نگاه زیبایتان دوست عزیز. خوشحالم از اینکه کامنتم براتون مفید بوده و مورد استفادتون قرار گرفته است. سپاسگزارم از وقتی که گذاشتید و بازخوردی که از کامنت بما منتقل کردید و حال خوب ما را خوبتر نمودی. برایتان در این مسیر زیبا سلامتی و بهروزی و رشد روزافزون آرزو میکنم فاطمه جان. یا حق
سلام سلام به آقای زرگوشی عزیزم
کامنت تون پراز آگاهی بود برام
کیف کردم
لذت بردم
شاد شدم
خندیدم
تجسم کردم ودریک کلام حال کردم ..
ازشورابیل گفتین خاطرات سفرتابستون مون به این مکان برام تداعی شد و بیشترحال کردم ….
نکته سنجی شما خیلی عالیه
خداروشکر بخاطر وجود باارزش تون دراین سایت بهشتی…..
واقعا دوره لیاقت استاد همونیه که یه عمره دنبالش بودیم و حالا نمه نمه داریم مزه اش میکنیم …
تغییرات این دوره واقعا باسرعت نوره
هرجلسه داره شناخت مون ازخودمون بهتر وبیشتر میشه …
دم شما گرم
مثال های روان و سلیسی که گفتین حالمونو خوش کرد …
سرشار از مهر خداوند باشین در کنار عشق دلتون و دختر گلتون ان شاالله .
سلام و درود خداوند بر فاطمه جان
شاعر خوش ذوق و نویسنده توانا و عزیزم. خداوند را شاکر و سپاسگزارم بابت وجود و حضور ارزشمندتان در این سایت الهی و بقول خودتون در این بهشت خداوند.من چقدر خوشحال و خوش بختم که هر روزم را با پیامی از این زوج دوستداشتنی و بهشتی آغاز میکنم و کامنت های زیبا و عاشقانه هایتان در ذهنم مرور می شود و احساس خوبم را دو چندان می کند. مرررررسی که هستید و این حال خوبتان را با ما هم به اشتراک می گذارید. هنوز اون شعر زیباتون در افتتاحیه کلاس دوره احساس لیاقت برای رسول جانت تو ذهنم مرور میشه یا آن متن زیباتون بعد از جلسه اول دوره. و واقعآ برایم تحسین برانگیزی. خوشحالم که با کامنتم تونستم حال خوبمو منتقل کنم و مروری بوده در ذهنتون به زیبائی ها و خاطرات قشنگتون در سفر به اردبیل و دیدن شورابیل.
فاطمه عزیز مهمترین تمرین و کار زندگیمان بیشتر ماندن در احساس خوب است. هر چقدر که ما بیشتر بتوانیم بسط بدیم؛ گسترش بدیم و کش بدیم این احساس خوب را و زمان بیشتری در این احساس خوب بمانیم شرایط و اتفاقات و نعمت و ثروت های بیشتری را جذب زندگیمان می کنیم و خوبی سفرنامه و یادآوری تجربیات قشنگمون نیز در همین راستاست. براتون در کنار رسول جان و دختر بانمک و گلتون عشق و صفا و حال خوش دائمی و سلامت و ثروت و بهروزی آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
بنام خالق زیبایی ها
سلام به استاد همیشه سبزم و مهربانی همیشه شایسته و سلام به روی ماه همه خانواده عزیزم
استاد، طبیعت آلپین بی نظیر بود، بخصوص از نمای بالا، اون دریاچه مثل نگین انگشتری بود روی پایه کوههای سرسبز اطرافش. از ابتدای سفرتون زیبایی بوده و بس، یکی از یکی زیباتر، خدا میدونه کلرادو چه خاک حاصلخیزی داره که اینهمه نعمت و برکت و فراوانی درخت و آب داره، و صد البته این حجم از زیبایی و ثروت بخاطر قدردانی مردم ساکن این منطقه از خداوند…
اعراف:58
وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لَا یَخْرُجُ إِلَّا نَکِدًا کَذَلِکَ نُصَرِّفُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ
و سرزمین پاک [=خاک مطلوب و مناسب] گیاهش را به اذن پروردگارش [در نظاماتی که او در عالم گیاهان قرار داده] میرویاند و آن [زمینی] که نامطلوب [=شوره زار] باشد، جز اندکی نمیرویاند، بدینگونه نشانههای خود را برای مردمی که شکر کنند [و قابلیت استفاده از نعمات خدا در مسیر او را داشته باشند] به گونههای متنوع [حقایق را] بیان میداریم.
این طبیعت بکر و زیبا الگوی خیلی بزرگی برای منه، که مثل این سرزمین پاک، باورها و افکارم رو پاک نگه دارم تا بذر ثروت و نعمت به پهنای این سبزه زارها در زندگی ام رشد کنه
تحسین می کنم مردم این سرزمین رو بخاطر احترامی که به طبیعت گذاشتن و متقابلاً طبیعت هم اینچنین آغوشش رو به روی اونها باز کرده.
استاد، این غذا دادن به حیوانات نه تنها غریزه اونها رو بهم می ریزه بلکه باعث صدمه جدی به محیط زیست هم میشه. ما وقتی به یک پرنده یکسره دونه برنج و گندم بدیم درصد کربوهیدرات بدنش افزایش پیدا می کنهدر صورتیکه پرنده ها به پروتئین هم نیاز دارند و برای تأمین اون باید حشرات رو شکار کنند، و خب طبیعیه که ما با آب و دونه دادن به پرنده ها و یا هر حیوون دیگه ای باعث ضربه زدن به اکوسیستم میشیم.
چقدر تحسین کردم بانو شایسته رو که اینقدر کودک درونشون فعاله، چقدر رها و آزاد توی اون موزه بازی کردند. چقدر انرژی گرفتم از تماشای حرکات موزون بانو شایسته، اوج نشاط و شادابی رو به تصویر کشیدید بانو.
خدارو صد هزار مرتبه شکر که از وقتی با استاد آشنا شدم کودک درونم رو که سالها در ضمیرم ساکن و بی حرکت بود دوباره فعال کردم. دوباره آرزوهای بچگی رو از زیر خروارها خاک کشیدم بیرون و الان هر روز به شوق یک زندگی هدفمند بیدار میشم و می خوابم.
چقدر این فایلهای سفرنامه حال خوب کنه، اینقدر که من الان کنار اتوبان حکیم غرب ایستادم و دارم کامنت می نویسم، میدونم برم خونه شام بخورم دیگه بعدش خوابم می گیره و دلم می خواد حس خوبه دیدن این فایل رو بنویسم.
استاد عزیزم، مهربانوی شایسته و دوستان نازنینم
مانا باشید و شاد زی…
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَٰذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآیَهٍ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ
و به راستى در این قرآن براى مردم از هر گونه مَثَلى آوردیم، و چون براى ایشان آیهاى بیاورى، آنان که کفر ورزیدهاند حتماً خواهند گفت: «شما جز بر باطل نیستید.
کَذَٰلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
این گونه خداوند بر دلهای آنان که آگاهی ندارند مهر مینهد!
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ
پس صبر کن که وعده خدا حق است. مباد آنان که به مرحله یقین نرسیدهاند، تو را بىثبات و سبکسر گردانند.
=======================================================================================
سلام به استاد دلبرم،به دلبر شیرین استادم،به هم سفرهای چندین ماهه ی عززززیززززم
سلام وسلامتی ونور و عشق و رحمت الله به قلب توحیدی قشنگ همه تون
بازگشت قهرمانانه ی خودم رو به محفل خوبان و هم صحبتی با بندگان صالح خداوند تبریک و تهینت عرض میکنم و این پیروزیِ عظیم رو تقدیم میکنم به تموم بزرگانِ عالم :))))))
استاد جونم،خانم شایسته ی دلبرم،چراااا شما هر روز قشنگتر و جوونترو زیباتر از دیروز میشید آخه؟چقدررر لذت میبرم از دیدن طراوت و شادی شما،و دلم میخواد از ته قلبببم همراه با امییید براتون میخونم:
دل با تووووو پاییزش بهارررره
ای عمر دوبارررره
باااا تو در دل من
غصه جاااا نداره
ای هوای تازه ای صبح روشن
با من و دل من مهربون باش
مثل یک ترانه بنشین رو لبهام
یا بشو ستاره توی شبهام
الهی که من دور سرتون بگردم و دیگه برنگردم،ذووق و حرکات خانم شایسته همونقدردلنشین بود برام که چشم های گرد شده ی استاد …ازتون بی نهایت سپاسگزارم که وقتیکه مثل حیوون نجیب و زیبای خدا توی آگاهی های فوق برنامه جلسه 3 گیر کرده بودم :))) دوباره دستمو گرفتید و بردید اردو!نفس تازه کردم!
استاد امروز که داشتم این فایل رونگاه میکردم نیلانیکا هم سرشون توی گوشیم بود و لذت میبردند از قشنگی های فایل و سوال های خودشون میپرسیدن؟چرا خانم استاد عباسمنش موهاش کوتاهه؟ما کی میریم آمریکا؟مامان آمریکا بریم اینجاهم میریم….؟ مامان..مامان..مامان…
و اما یکی از سوال هاشون من رو به خنده ی انفجاری رسوند،سوالی که قبلا هم پرسیده بودند ازم!
مامانی چرا اینا هیچ وقت باهم دعوا نمیکنند؟:))))))))))))
با خنده جواب دادم: خب مامانی ماهم که باهم دعوا نمیکنیم!
گفت نههه! اینا اصلا باهم دعوا نمیکنند!اصلا!
اینجاست که قرآن میگه:لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ
خداروشکر میکنم که بچه ها از الان دارند الگوهایی رو میبیند که براشون باور پذیر بشه که همچین زندگی هایی هم وجود داره،عشق،ثروت،سلامتی،زیبایی،خوش گذرونی،صلح و آرامش…
که باعث ساختن احساس لیاقت بدون قید و شرط بشه براشون تا از همین خشت های اول، زندگیشون رو با باور های درستی بچینند.
نه مثل یک بنده ی خدا در شرف سی ویک سالگی،تازه توی جلسه +3 احساس لیاقت به خودش بیاد بگه اصلا اصول زندگی من چیه؟من چه اصولی دارم که خط قرمزمه؟من اصلا خودم میدونم چه اصولی برام مهمه که از بقیه انتظار داشته باشم رعایتش کنن؟(استیکر با دو دست زده توی پیشونی،من درآوردیِ خودم)
بازم خداروشکر،بازم خداروصدهزار مرتبه شکر که صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ از دنیا نرفتم ….
برای همینجای زندگیم خوشبخت و خوشحال و سپاسگزارم،بی قید و شرط…
احساسی که نود درصد آدم ها حتی با داشتن هزارتا قیدوشرط ندارنش!
و این چقدر سرمایه ست؟
که هر روز انقدر از خدا راضی باشی که بگی خدایا دمت گرم،همین الان بگی برگرد بغلم من میگمم معطل نکن که من به آغوشت بسی مشتاقم ….
وصل شدن به سرمنشا عشق و نور که با هیچ لذتی قابل قیاس نیست.
به قول مولانا:
در دو چشم من نشین ای آن که از من من تری
تا قمر را وانمایم کز قمر روشن تری
اندرآ در باغ تا ناموس گلشن بشکند
ز آنک از صد باغ و گلشن خوشتر و گلشن تری
به قول خودِ نازنینش:
وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
و او با شماست هرجا که باشید، و خدا به آنچه انجام می دهید، بیناست.
وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ
ما از رگ گردن او به او نزدیکتریم.
قَالَ لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ
خدا فرمود: هیچ نترسید که من با شمایم میشنوم و میبینم
استاد عزیزم،حقیقتا این آشتی با اصل خودم،پیدا کردن صاحبم،وصل شدن به سرمنشا خیرو و عشق جهان رو مدیون آگاهی های دوره دوازده قدم هستم،خدا به شما عزت روز افزون و عمر با سعادت بده که نزاشتید من به قول قرآن نابینا و ناشنوا از دنیا برم.
بندگان صالح خداوند،رفیق های غار حرای من،ازتون معذرت میخوام بخاطر فشاری کاری این روز ها نتونستم پاسخگوی عشق و محبت و نورِ نقطه های آبی شما باشم.
خداوند بر قلب من گواهه که هر پاسخی از شما،چقدر به روشنی قلبم اضافه میکنه و چقدر غرق عشق الله میشم و هرکدومش رو باز میکنم زیر لب زمزمه میکنم:
فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ
یک موضوعی رو دلم خواست باشما هم به اشتراک بزارم،اگر شماهم مثل من،برای چند ماهتون هدفگزاری کردید،ممکنه وسط راه به نشتی انرژی برخورده باشید،یا ناامیدی سراغتون بیاد و شیطان نجوا کنه،یا انرژی شروعتون رو از دست بدید،بهتون چندتا فایل رو پیشنهاد میکنم که به خودم یک انرژی دوباره داد تا با قدرت دوباره پیش مسیرم رو پیش ببرم.
از فایل های بسیار با ارزش دانلودی:
هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی
abasmanesh.com
«موفقیت»، مسیر رسیدن به خواسته است نه مقصدِ آن
abasmanesh.com
و جلسه هفتم دوره شیوه ی حل مسئله،جلسه 1 قدم دوازده در دوره ی دوازده قدم
این چندتا فایل به من خیلی کمک کرد دوباره مسیرم رو رگلاژ کنم،تسلیم نجواهای شیطان نشم و با قدرت اهدافم رو پیش ببرم.
امیدوارم که به شما هم کمک کنه تا به قول استاد،در مسیر درست پیش بریم و به شکل سینوسی زندگی نکنیم و همیشه رو به پیشرفت و تعالی حرکت کنیم.
از الله یکتا برای قلب روشنتون،عشق و نور و ثروت و سلامتی روزافزون میخوام و خداروشکر میکنم لیاقت یک صلات دیگه نصیبم شد.
قلب و عشق و نور و نارنگی فراوان برای همتووون
دووستون داااارررررمممم.
سلام به سعیده عزیز وارزشمند
سعیده زیبا نگر وزیبا سیرت بنده توحیدی والهی خداوند
چقدرررر خوشحالم اولین کامنتی که از این فایل خواندم کامنت پر انرژی وحال خوب کن تو بود سعیده عزیزم چقدر من تحسین کردم این ذوق وشوق کودک درونت رو چقدر تحسین کردم نیلا نیکای عزیز وچقدر اسمهای با مسمایی برای نازنین دخترات انتخاب کردی سعیده عزیزم چقدر این دوفرشته زیبا خوشبخت اند که چنین مادری ، نمونه وفداکار دارند سعیده نازنینم سپاسگزار وجود ارزشمندتم
چقدر لذت بردم از کامنتت احسنت به تو بی نظیری
خیلی دوست دارم سعیده عزیزم روی چون ماهت رو میبوسم
ازت ممنون وسپاسگزارم که لینک فایلها رو به اشتراک گذاشتی وچقدر این هم زمانی برام نشانه بود چون دقیقا صبح همین حس وحال را داشتم
عزیز دلم قلبت مالامال از عشق خدا وروحت مزین به نور الهی وزندگی ات لبریز از عشق وثروت ونعمت
یاحق رفیق عزیز
سلام
بسیار یاد میگیرم
یاد گرفتم وبازم یاد میگیرم
منون وسپاسگذارم
شما قشنگ مکتوب میکنی
شما بهت الهام میشود که چی مکتوب کنی وانطرفتر یکی مث من درست منتظر است تا از نوشته های شما راهش پر نور شود سپاسگذارم
بانوی زیبای ایرانی ممنون وسپاسگذارم
چه حس خوبیه در میان جملات انسان شریفی آنطرفتر آرامش وامنیت رو به وضوح لمس ودرک کنی .سپاسگذارم خدایم .
سپاسگذارم که هدایت شده هستم ودر میان شما نازنین دوستان هستم
سپاسگذارم
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«أَوَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» (ﺁﻳﺎ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺯﻕ ﻭ ﺭﻭﺯﻱ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭﺳﻌﺖ ﻣﻰﺩﻫﺪ ﻳﺎ ﺗﻨﮓ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﺩ؟ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺳﺖ ؛ سوره زمر آیه 52)
سلام و درود فراوان به سعیده نورانی پروردگارم ، سعیده جان پیشاپیش تولدت مبارک، دست و جیغ و هورا و برف شادی ، حالا بیا وسط (تولد، تولد، تولدت مبارک ، مبارک، مبارک، تولدت مبارک) میخواستم یه کیک تولد برات بگیرم ولی خب چون فهمیدم توی قانون سلامتی هستی دیگه بیخیال شدم. شاید برات یه پرس کباب پر چرب گرفتم با یه شمع تولد روش (ایموجی خنده فراوان) از همه شیطنت های کودک درون حمید امیری که بگذریم، میخوام ازت تشکر کنم که انتخاب کردی به این جهان بیای تا گسترش دهنده آگاهی های توحیدی باشی، این تکامل توحیدی شما در این مسیر انگیزه بخش و بال پرواز خیلی از آدم ها خواهد شد. همونجوری که من بارها از شما یاد گرفتم. و همه دوستان مون توی سایت. میخوام به خودم و بقیه دوستان تبریک بگم بخاطر نعمت هم مداری با شما و یادگرفتن از کامنت های ارزشمند تون. الهی صد هزار مرتبه شکر.
دیشب داشتم هدایت قرآنیم رو مکتوب میکردم که رسیدم به آیات 52 تا 55 زمر. که نکات بسیار جالبی برام داشت، هرچند شما همه اینها رو بهتر از من میدونید ولی گفتم بازم در قالب یه کامنت براتون بنویسمش تا بقیه دوستان عزیزمون توی سایت هم بخونن، امیدوارم که برای من و بقیه دوستان مفید واقع بشه.
یه نگاهی بندازیم به آیه 52
«أَوَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» ﺁﻳﺎ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺯﻕ ﻭ ﺭﻭﺯﻱ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭﺳﻌﺖ ﻣﻰﺩﻫﺪ ﻳﺎ ﺗﻨﮓ ﻣﻰﮔﻴﺮﺩ؟ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﻳﻲ ﺳﺖ.
(ببین، میخوام آگاهانه بیخیال مترجم بشم،و بهشون خرده نگیرم، چون اونها به قانون آگاهی نداشتن، این نهایت توانشون بوده، من هم به اندازه کاسه پلاستیکیم میخوام بنویسم امیدوارم خداوند هدایتگرم باشه تا در مدار توحید بمونم)
آیه با یه عبارت جالب شروع میشه «أَوَلَمْ یَعْلَمُوا» انگار خود خداوند هم از ناآگاهی بشر متعجب شده. که مگه نمیدونستین؟؟!! اینکه خیلی واضحه ، خیلی آشکار و بدیهیه، شما همه این سالهای عمرتون کجا بودین که نمیدونستین؟! چیو ؟ اینکه «أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ» خداوند طبق قوانین بدون تغییرش رزق رو برای هر کسی که بخواهد وسعت میبخشد یا تنگ میگیرد ، عملکرد سیستمی ، طبق قانون مشیت الهی ، طبق قانون بدون تغییر خداوند. سیستم دل به خواهی عمل نمیکنه، این با عدالت خداوند در تعارضه. خداوند در آیه 18 آل عمران خودش شهادت داده به حاکم بودن و جاری بودن و پا برجا بودن عدالت در جهان. عدالتی بدون خلل. «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَهُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» به نقل بعضی از مفسرین بزرگترین شهادت در قرآن؛ آیه ای که دوبار «لا اله الا هو» توش تکرار شده. پس سیستم کاملا عادلانه عمل میکنه. طبق عدالت و قانون مشیت الهی رزق گسترش یا کاهش پیدا میکنه. این آیه دو بخش داره. بخش اول که «أَوَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ» که یک سوال استفهامیه. یعنی با پرسیدن یه سوال جواب رو بهت میده. چیزی شبیه اینکه (آیا میدونستی فلان موضوع اینجوریه…) درسته سواله ولی خودش همزمان پاسخه. این الگو علاوه بر سوال و پاسخ یه تاکید هم هست بر حقانیت یه موضوع بسیار مهم. اونم گسترش یا کاهش رزق، طبق قوانین بدون تغییر خداوند. در بخش دوم آیه میگه: «إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» این «إنَّ» حرف تاکیده . از طرفی خداوند نگفته آیاتٍ گفته «لآیات» و این «ل» یه تاکید دیگه. از طرفی بعد از گفتن یه موضوعی بلافاصله میگه توی این چیزی که گفته شد نشانه های مهمی هست برای اهل ایمان، اینم خودش باز یه تاکید دیگه. (بخش دوم آیه ، تاکید بر بخش اول داره) پس شد سه تا تاکید. این چه موضوع مهمیه که سه تا تاکید براش مطرح شده (سه تاش توی کاسه من دیده شد، شاید هم بیشتر باشه) موضوع مهم (گسترش یا کاهش رزق)، رزق در اذهان عمومی بیشتر وجه اقتصادی و معیشت زندگی ماست، البته موضوعات دیگه ای رو هم در بر میگیره. خب اکی ، ما اینو فهمیدیم که رزق طبق قوانین دست خداست، بریم ببینیم آیه بعدی چی میگه.
«قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» (ﺑﮕﻮ: ﺍﻱ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﻦ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﺯﻳﺎﺩﻩ ﺭﻭﻱ ﻛﺮﺩﻳﺪ ! ﺍﺯ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻧﻮﻣﻴﺪ ﻧﺸﻮﻳﺪ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺁﻣﺮﺯﺩ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ ؛ 53)
خب توی آیه 52 یه موضوعی رو مطرح کرد، و بعدش هم سه تا تاکید براش آورد که این خیلی مهمه. الان ما کنجکاوی مون برانگیخته میشه ، بلافاصله آیه بعد با این کلمه شروع میشه «قل» بگو . پیغمبر ،همون موضوع مهم گسترش رزق بود، که خیلی هم مهم بود، حالا بهشون بگو… بازم خداوند داره تاکید میکنه بر اهمیت موضوع تا توجه اهل ایمان رو جلب کنه، بخاطر همینه که میگه نشانه هایی (مهم) برای اهل ایمان هست. خب آیه بعد از «قُلْ» چیمیگه؟! «یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ» ای بندگانی که بر خودتون اسراف و زیاده روی کردین، از رحمت خداوند ناامید نباشید. چه اسرافی کردیم بر خودمون؟! بریم ببینیم چی بوده؟! «إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا» خدا همه مطلق گناهان شما رو مورد آمرزش قرار میده. عجب !!!؟؟ ماجرا جالب شد، من در گناه کردن اسراف کرده بودم، قبلش خداوند داشت از گسترش یا بحران اقتصادی و معیشتی حرف میزد ربطش داد به گناهان من، بازم چندتا حرف تاکیدی تاکید میکنه که:«إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» که همانا او همان غفران دهنده بخشایشگر هست. سعیده جان سوال طلایی خودتو بنویسم «کجا دنبال چی بگردم؟!» گناهان و مغفرت ما با گسترش و کاهش رزق رابطه مستقیم داره. این دو تا آیه فکتیه که خداوند با کلی تاکید بیانش کرده. ما چقدر اهل ایمان هستیم که درس بگیریم؟؟ من خودمو میگم من چقدر درس میگیرم از این آیات؟؟!! همین امشب هدایت شدم به آیه 6 سوره روم بعد دیدم خداوند میگه هیچ خلف وعده ای در وعده های الهی نیست ولی اکثریت مردم نمیدونن، نمیفهمن. میلیاردها انسان روی این سیاره هستن، هزاران وعده الهی توی زندگیشون محقق شده، حتی یه مثال نقض برای خلف وعده الهی وجود نداره، حتی یه مثال از حقانیت شیطان وجود نداره ولی بازم ما به نجوای شیطان گوش میدم و به وعده الهی شک میکنیم. یه وقتایی حس میکنم خداوند داره از ما گلایه میکنه توی قرآن.
بریم ادامه آیات ، آیه های 54 و 55 هر دوشون یه الگوی کلامی مشابه دارن.با یه فرمت بیان شده. «وَأَنِیبُوا إِلَىٰ رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ» (ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺍﻭ ﺷﻮﻳﺪ، ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻋﺬﺍﺏ ﺁﻳﺪ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻳﺎﺭﻱ ﻧﺸﻮﻳﺪ؛ 54)
توی این دوتا آیه خداوند داره یه نسخه پرکتیکال به انسان ارائه میده که برای گسترش رزق و نعمت چیکار کنی، پیش از اینکه عذاب بیاد. چه عذابی ؟! عذاب«وَیَقْدِرُ» عذاب بحران اقتصادی. درسته مفهوم آیه خیلی گسترده است، هم عذاب دنیا رو میگه و هم عذاب آخرت رو. ولی چون این آیه در ادامه دو آیه قبل هست ، پس مستقیماً ربط پیدا میکنه به عذاب بحران اقتصادی و معیشتی ، همون «و یقدر» شدن «رزق»؛ میگه بازگردین به سوی خداوند و تسلیم باشید قبل از اینکه عذابی بیاد که هیچ یاوری نداشته باشید. واقعاً توی بحران اقتصادی کسی یاور کسی نمیشه ، مگر اینکه خداوند انسان رو نجات بده.
آیه 55 میگه : «وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ بَغْتَهً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ» (ﻭ ﺍﺯ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮﻳﻦ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺷﻤﺎ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻨﻴد، ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺧﺒﺮﻳﺪ، ﻋﺬﺍﺏ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺳﺪ)
بازم همون الگوی آیه قبل. اینکار رو انجام بدین پیش از اینکه عواقب بیاد. اینبار میگه از نیکوترین چیزی که از سوی خداوند بر شما نازل شده پیروی کنید (که همون قرآن کریم باشه) پیش از اینکه عذاب برسه و شما بی خبر باشید.
بیخبری و ناآگاهی انسان در یک مدار قرار داره؛ این بیخبری و ناآگاهی انسان رو در مدار عذاب قرار میده. چه چیزی باعث میشه ما از مدار عذاب و بحران اقتصادی و معیشتی وارد مدار آرامش و آسایش و گسترش نعمتها بشیم. نقطه مقابل بی خبری و ناآگاهی چیه. مطلع بودن و آگاهی، برای چه کسانی؟! برای اهل ایمان . پس اهل ایمان ، با بازگشت به سوی خداوند ، و تسلیم شدن به درگاه خداوند و تبعیت از قرآن ، در مدار آگاهی و اطلاع قرار میگیرن و طبق قوانین بدون تغییر خداوند رزق و روزی شون گسترش پیدا میکنه. صرف اهل ایمان بودن و تبعیت از قرآن و تسلیم بودن و بازگشت باعث افزایش رزق میشه . استاد عباس منش نمونه و الگوی این وعده به حق خداونده. و در نقطه مقابل این موضوع مدار گناهان اهل کفره که اونها رو در عذاب و بحران اقتصادی در دنیا و عذاب آخرت قرار میده. استاد توی دوره عزت نفس میگه فرکانس احساس گناه ویرانگر ترین فرکانسه، اینکه کسی دائما احساس گناه و احساس عذاب وجدان داشته باشه. چه بسیار آدمهای مذهبی رو میبینیم که شرایط اقتصادی وحشتناکی دارن با فرمون احساس گناه. شاید واقعاً گناهکار هم نباشن، ولی اینقدر احساس گناه دارن، که حد نداره. قانون میگه «احساس بد مساویست با اتفاقات بد ، احساس خوب مساویست با اتفاقات خوب»
مدار توحید، یعنی بازگشت به سوی الله ، یعنی تسلیم پروردگار بودن، یعنی هدایت خواستن از قرآن ،یعنی احساس خوب ، یعنی اتفاق خوب، یعنی گسترش رزق و نعمت و ثروت. اگه اینه، همینقدر ساده، چه بهتر که تسلیم درگاه خداوند باشیم. برسیم به این آیه زیبا که توی کامنتت نوشته بودی «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ» در این مسیر تکامل توحیدی صبور باشیم تا حصول نتیجه ، که صد البته و مطمئناً وعده خداوند حق است. و اجازه ندیم که آنهایی که یقین ندارن ما رو دلسرد و ناامید کنن. یه بنده خدایی بهم گفت: قرآن رو ول کن، از تو این هیچی برای تو در نمیاد. دیدی یه وقتایی اونقدر به موضع خودت باور داری که سکوت میکنی و از خودت دفاع نمیکنی. من دقیقا تجربه اش کردم. وقتی اینو شنیدم سکوت کردم. من که مطمئنم هدایت قرآن و وعده خداوند حقه، پس چرا سعی کنم حقانیت چیزی رو ثابت کنم که در حقانیت هیچ جای شک نیست. بذارم وجودم از نور، منور بشه، هر چقدر دیگران حقانیت و روشنایی و پاکی نور رو انکار کنن.
(ما در پیاله عکس رخ یار دیده این ؛ ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما ؛ هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ؛ ثبت است بر جریده عالم دوام ما)
امیدوارم از این کامنت لذت برده باشی،( در مورد پرحرفی چیزی نمیگم چون قبلاً بهم تذکر جدی دادی، ترس هم چیز خوبیه) از خداوند درخواست میکنم من رو اونقدر با نور قرآن منور کنه، که به خودش برگردم، تسلیمش باشم، مطیع و خاضع درگاهش باشم، تا بتونم انسان مفیدی باشم و نعمتها و ثروتها رو گسترش بدم.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
مجدداً تولدت مبارک سعیده جان. از درگاه خداوند متعال برات بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی و رزق بی حساب درخواست میکنم در پناه نور هدایت قرآن کریم، قلب نازنینت همیشه منور باشه.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
حمیدحنیف دوست داشتنی سلام
من الان در مدار جواب دادن ودرک کامل از این همه آگاهی که سخاوتمندانه در اختیار ما قرار دادی نیستم فقط خواستم ازت تشکر کنم که انقدر در مدار توحید داری خوب کار میکنی و ماهم در کنار شما داریم یاد میگیریم واقعا از تک تک بچه ها مخصوصا شما و خانم شهریاری سپاسگزارم و به خودم افتخار میکنم که در جمع شما عزیزان هستم
منم تولد خانم شهریاری عزیز این فرشته الاهی رو تبریک میگم امیدوارم که امسال بهترین سال زندگیشون باشه و هرسال بهتر از امسال
در پناه رب همیشه مهربان شاد سالم و پیروز باشید
برادر عزیزم آقاحسین،سلام بروی ماهت
ازت بی نهایت سپاسگزارم برای لطفومحبتی که در حقم داشتی.
من خیلی انسان خوشبختی هستم که درجمع شما بندگان صالح خداوند حضور دارم که همیشه با عشق و نورِ قلب روشنتون من رو غرق رحمت الله میکنید.
ازت ممنونم همکلاسی ارزشمندم و به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت.
به نام تنها قدرت جهان
سـلام و درود به آقا حمیـد گل، برادر توحیدی، فداکار و منور به نور قرآن
خیلی خیلی لذت بردم از این کامنت درخشان و سپاسگزارم به خاطر آگاهی های مهـمی که در دل کامنتـتون جـای دادید. ای کاش میشـد همچین کامنتی رو هایلایت و ستارهباران کرد… چقدر چقدر درس داشت این آیات و به درستی و به بهترین شکل توضیح دادید. بینهایت ممنونم.
(همینجا از سعیده جانم هم تشکر میکنم که همیشه با سخاوتِ تمام ، هر چه در ظرفِ بهزعم خودش پلاستیکی اما از جنس طلاش، جمع کرده رو در طبق اخلاص میگذاره و انفاق میکنه)
حمید جان، از برداشتی که از آیـات در مورد گستـرش رزق داشـتی و توضیحاتی که دادی، به این جملهت که رسیـدم، در گوشـم زنگ خورد: «گناهـان و مغفـرت ما با گسترش و کاهش رزق رابطه مستقیم داره»
میدونی، این گـناه و زیـادهروی در مـورد خودمون به نظرم همون تخطی از قـانون خداوند و انحراف از مسیره که با طلب مغفرت، هم به زبان، با گفتن عبارات پاکسازی و یا همون استغفار که خیلی توصیه شده و هم به عمــل، با حرکت در مسیر و پیروی از قوانین جهـان پاک میشه و ما رو در مدار مشیت الهی قرار میده و در این صورته که مورد مغفرت خداوند قرار میگیریم و با کمک همه موارد ذکر شده و تسلیم بودن و پیروی از قرآن، میاییم در مدارِ مَن یَشـاء خداوند.
و…. چـه شـود اگـر ارادهمون بر ارادهی او منطبق شـود….
چه شود هرچه که خواهم شود و……..
چشم تووووو برق نگاهم شود و……..
خنده ات پشت و پنــاهـم شود و………
از تـو خالی نشود زندگـیم………
(الهی قسمت هممون باشه)
برادر بزرگوارم حمید جان، ازت سپاسگزارم و تحسین میکنم که زکات آنچه از هدایت الله و علم قرآن دریافت میکنی را با دستودلبازی می بخشی.
مَن تَعَلَّمَ العِلمَ وعَمِلَ بِهِ وعَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَکُوتِ السَّماواتِ عَظیما فَقیلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ و َعَمِلَ لِلّهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ؛(حدیث)
هـرکس براى خـدا دانش بیـامـوزد و به آن عمـل کند و به دیگـران آموزش دهد، در ملکوت آسمانها به بزرگى یـاد شود و گویند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل کرد و براى خدا آموزش داد.
در پناه حفیظ
سلام به حوری بهشتی غارحرا
سلامو سلامتی ونور وعشق ورحمت الله به قلب روشنت،به سیرت الهیت،به صورت دلنشینت
چنین زیبا و دلبرا چرایی؟؟؟
رفیق عزیز من ،ازززت بی نهایت سپاسگزارم که من رو لایق مودت قلبت قرار دادی،خداوند به قلب من گواهه که چقدر از حضور در کنار شما احساس خوشبختی بی قید و شرط دارم.
مررررسی که هستی و قلب و بوس فرااااوان به وجود نازنینت
به نام خداوند مهربان و بزرگ
به نام تنها افریدگار توانای جهان
به نام خدایی که همه اوست
سلامممم به برادر عزیزم
سلاممم به حمید عزیز
بنده موحد دوست داشتنی خدا
حمید عزیز دوست عزیزم کمنتتتت بی نهایت عالی و سراسر آگاهی بود
با تمام وجودم از شما سپاسگذار هستم هربار از کمنت تان یاد میگرم
شکر وجودتتتتتتتتتتتتت دوست عزیزم
ایمان دارم به زودی انقدررررر رشد پیشرفت میکنی انقدرر خداوند پر از نعمت و ثروت بسازید که با اشک شوق بگویی خدایت میدانستم وعده تو حق هست
خدایااااا کرور کرور شکرت
بی نهایت دیدگاهت زیبا و عالی بود
یاد گرفتم
که احساس گناه بدترین فرکانس هست
عذاب وجدان بدترین فرکانس هست
چون هر دوی این ها سبب میشود احساس ما بد شود و احساس بد اتفاقات بد رقم میزند
دور بر من پر از آدم های مذهبی هست یکی اش خانم مامایم هست آنقدر قرآن میخواند نماز میخواند خداوند یاد میکند حجاب دارد من قضاوتش نمیکنم ولی وقتی از آدم های مذهبی یاد کردین یادش افتادم همیشه هر کس برایش میگوید برای من دعا کن میگوید من خودم آدم گنهاکار هستم خدا خودش دعایم را قبول کند
چقدررر خوب هست که آگاه شدیم چقدررر خوب هست که خدا را شناختیم چقدررر خوب هست که خدا را در آغوش میگیرم چقدر خوب هست که بدون واسطه با خدا حرف میزنیم
خدایااا کرور کرور شکرت
وجود شما سراسر نور هست سراسر عشق هست
نمیدانن که چقدررر لذت بردم از کامنتتتت
نمیدانی چقدررر لذت بردم از این رفاقتتت
نمیدانی چقدررر لذت بردم از قلب بزرگ و زیبایت
با تمام وجودم تحسینت میکنم
که این قدر زیبا عالی و مهربان هستی
عشق خداوند راهی هر قدمت باشد
در پناه الله بزرگ باشی
سلام و درود خدمت اقای امیری عزیز
چقدر بعضی وقتا این همزمانی ها ادم رو ب وجد میاره ..
من طی همین یکی دوروز پیش ب این ایات سوره زمر هدایت شدم
و رفتم راجبش تحقیق کردم
الان ک کامنت شما رو دیدم واقعا سرمست شدم از این همه اگاهی و دوباره رفتم و اگاهی هایی ک از قبل راجبشون داشتم رو مرور کردم
گفتم شاید خالی از لطف نباشه ک براتون بنویسم طبق درک خودم ک صد البته ب شما نمیرسه..
اگه اجازه بدید ، فقط راجبه ایه 53 بنویسم ک بیشتر تحت تاثیرش قرار گرفتم .
ایه 53
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿53﴾
این ایه جز بشارت دهنده ترین و امید بخش ترین ایات قران است ک خدا ب بندگانش مژده میده.
ابتدای ایه از کلمه “عبادی” استفاده شده ، یعنی خداوند گفته ای بندگانِ من ؛ یعنی ب من تعلق دارید
نگفته انسان ها، یا ای کسانی ک ایمان اوردید ، گفته بندگانِ من ، یعنی نهایت مهربونیش رو داره نشون میده (مثل پدرمادری ک فرزندش رو ، دخترم، پسرم، فرزندم خطاب میکنن و نشان از عشق زیاد داره)
در ادامه میگه
بر خودتون زیاده روی کردید ، یعنی نمیگه ای کسانی ک گناه کردید یا خلاف و خطا کردید یا منو عبادت نکردید یا ب من ظلم کردید و … میگه ب خودتون زیاده روی کردید و از حد تعادل خارج شدید ؛(اسراف در واقع ضد تعادله)
هرگز از رحمت خدا نا امید نشید
ان الله یغفر الذنوب جمیعا :
قطعا خداوند همه گناهان رو می آمرزد.
ذنب ب معنی دم ، دنباله ، عوارضو عقوبتی ک در پی و عقب گناه می اید.
یعنی پیامدی ک ناشی از گناهه، (شاید منظورش این بوده ک میگه خدا همه اون پیامدهاو عوارضی ک از زیاده روی ب خودتون اتفاق افتاده رو میبخشه، من در حد درک خودم فهمیدم و شاید ک چیز دیگه ای منظور باشه.)
“جمیعا” یعنی همه گناهان ، هرچییی که هست یعنی ؛
در بخشش الهی نوع گناه و مقدارش تفاوتی نداره .
(اینجاست ک شیطان ب خاطر هراشتباه کوچیکی ، احساس عذاب وجدان در ما ب وجود میاره و ما نمیتونیم خودمونو ببخشیم در صورتی ک غافلیم از الغفور الرحیمی ک گفته هرچی باشه رو من میبخشم)
انه هو الغفور الرحیم
اینجا هم نشان از تاکید زیاد داره ک خدا بسیار امرزنده و مهربانه ، اونجایی ک بعد از “انّه” از کلمه “هو” استفاده میکنه ، میتونست فقط بگه انه الغفور الرحیم
ولی از ضمیر هو استفاده کرده ک بگه ، اون ، خودش ، همونه ، کس دیگه ای نیست ، فقط اونه
بسیار امرزنده و مهربونه.
برای نوشتن این اگاهی ها از چند تفسیر استفاده کردم و امیدوارم در حد درک خودم ، تونسته باشم ، ب درستی بیان کرده باشم ..
ممنونم از شما ک برامون نوشتید هرآن چیزی ک بر قلب تون ،نور شد .
در پناه مهربانترین خدا، شاد و سلامت و پر رزق و روزی باشید .
سلام به جناب امیری
البته به نظر بنده حقیر گستر و یا کاهش رزق و روزی با گناه خیلی منطبق با منطق قرآن نیست.چنانچه در آیه 20 سوره اسر میفرماید 《کُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ ۚ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا》و هرکسی به نسبت سعی و کوشش خود از امکانات جهان به دلیل همان قسط و عدل خداوند برخوردار میشود. اما مساله این است که اگر کسی به قوانین و هدایت الهی پایبند باشد و صدق بالحسنی کند جهان آسانی را برای او آسان می کند و ولی به شرط ایمان و عمل
سلام و درود به شما
خیلی ممنونم از کامنت ارزشمند تون. یه نکته ای رو من یادم رفته بود توی کامنتم بنویسم و اون این بود که اینها برداشت شخصی منه و به اندازه درک ناچیز خودم. صدالبته که هزار تا جای ایراد گرفتن داره. من نه مفسر قرآن هستم و نه عربی رو مسلط هستم و نه مدعی هستم.
ممکنه و صدالبته که احتمالش هست که بخشی یا همه صحبتهای من اشتباه باشه و من از ریشه همه این آیات رو برعکس متوجه شده باشم. «و ما ابری نفسی».من از شما بسیار ممنون و سپاسگزارم بخاطر کامنت تون.
از خداوند درخواست میکنم من رو هدایت کنه تا از جهل و گمراهی و توهم دانایی دربیام و منطق حقیقی آیات قرآن رو بفهمم.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و سلامت باشید.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
کَذَٰلِکَ یُوحِی إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿٣﴾
این گونه خدای توانای شکست ناپذیر و حکیم به سوی تو و کسانی که پیش از تو بودند، وحی می کند.
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست، و او بلند مرتبه و بزرگ است.
تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ ۚ وَالْمَلَائِکَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ ۗ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
نزدیک است آسمان ها از فرازشان بشکافند و فرشتگان، پروردگارشان را همواره همراه با سپاس و ستایش تسبیح می گویند، و برای کسانی که در زمین هستند، درخواست آمرزش می کنند؛ آگاه باشید! بی تردید خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
سلام به حمید حنیف عزیزم،تکه ی توحیدی روح ارزشمند الله
سلام و سلامتی و عشق و نور و ثروت الله به قلب و روح وجسم و زندگیت فراوانِ فراوان
صدای ما را میشنوی از وسط جاده،درکنار اسد جان(اسدجان بابامه:) حالا درسته ما تو راه یک کلمه هم باهم حرف نمیزنیم ولی توی ذهن خودم که میتونم انقدر باهاش صمیمی باشم :) )
برادر عزیز راه دور من ،من خیلی انسان خوشبخت و با سعادتیم که اولین تبریک تولدم رو از شما و در بزرگترین سایت موفقیت جهان دریافت کردم.
٢٧مهر ١٣٧١ به ندای أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ با عمق جانم جواب دادم: قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ
و از آغوش الله جدا شدم و اومدم روی زمین تا زندگی در جسم سعیده رو تجربه کنم ….
اومدن به همین زندگی ،همین خانواده ،همین شرایط رو انتخاب کردم.
آره!اینارو من انتخاب کردم !برای اینکه نشون بدم من میتونم،من میتونم توی هر شرایطی زندگی رو اونطور که میخوام بسازم ،من میتونم دوباره به آگاهی های روحم برگردم و خدای درونم رو پیدا کنم.صاحب روحم رو پیدا کنم.
میخواستم بگم این مسیر خیلی طول کشید ولی بیشتر که فکر میکنم میبینم این تکامل لازم بوده،تموم روز هایی که گذشت از من،منِ بهتری ساخت،تا برسم به اینجا
تا یاد بگیرم یکی همیشه پشت خط منتظر منه،منتظر منه تا برای هرکاری که دارم بهش زنگ بزنم و اون حتما جواب تماسم رو میده،نه از روی اکراه ، که با عشق … با مسئولیت …
کَانَ عَلَىٰ رَبِّکَ وَعْدًا مَسْئُولًا
این وعدهای است مسلّم که پروردگارت بر عهده گرفته است!
اجازه ی پر حرفی به سعیده میدی؟
یادم نمیاد دقیقا از چه سالی ،ولی از جایی به بعد دیگه احساس خوبی نسبت به روز تولدم نداشتم،با اینکه هر سال،روزتولدم همه بهم لطف داشتن،من نگاهم به همشون نگاه بزغاله ای بود.نگاه خب که چی ؟
دوسال اخیر و حضور مداوم من توی سایت،اوضاع رو خیلی بهتر کرد،میتونم بگم خیلی خیلی بهتر …
اما دیروز در اوج حال خوبم ،شیطان سرو کله ش پیدا شد!
خب که چی ها شروع شد!سی ویک ساله ت شد هیچ غلطی نکردی ها شروع شد! این چه زندگی تو داری شروع شد!
حالا از من انکار ،ازون اصرار !
خلاصه تموم تلاشش رو کرد تا روح و ذهنم رو از هم جدا کنه،تا حدودی موفق هم شد،باز من شدم بزغاله ی داستان!
نقطهی عطف داستان اونجا بود که به سوالات ناقشنگ شیطان سوالات خودمم اضافه شد!
خونه زندگی تو کجاست اصلا؟ زندگیت روی هواست خودت حواست هست ؟تو اصلا مادر این بچه ها هستی ؟چرا شبیه غول غار نشین شدی؟دقیقا داری چیکار میکنی؟
خلاااااصصصصه،جای شما خالی :) آسانسوری اومدم پایین!
یک آن به خودم اومدم دیدم ای دل غافل،اینجا کجاست؟
من از طبقه هفتم کی اومدم پارکینگ منفی ٢ ؟؟؟
گفتم سعیده بسم الله! الان وقت عمل به وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ ببینم همونقدر که بلدی بنویسی،بلدی عمل کنی؟
نیلانیکا رو برداشتم بردمشون خونه ی بازی و خودمم رو وصل کردم به سِرُمِ قرآن! با آنژیوکت خاکستری! به صورت FREE!
از هر تلاشی بیرونی دست برداشتم،فقط یک گوشه نشستم و اجازه دادم تموم محتویات این سرم به خون و جان و روحم سرازیر بشه …
موفق شدم ؟ بله ! اوضاع خیلی بهتر شد،میتونستم بفهمم شیطان دمش رو گذاشته روی کوله ش و از وسط قلبم رفته !اما اون گوشه موشه ها کنار دیوار وایساده بود واسم دست تکون میداد که منتظرم سرمت تموم شه بیام سروقتت!
وقتی اومدم خونه ،از تاریکی های روحم کم و به روشنی قلبم اضافه شده بود ،و حالا وقت عمل به فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا بود.
سعی کردم حواسم رو از تموم سوالات پوچ و بی اساس ذهنم پرت کنم،و به چیز های دیگه مشغول کنم.
جای لگد های شیطان درد میکرد،احساس خالی بودن قلبم رو هنوز داشتم،اما به چشم میدیدم آسانسور داره میاد بالا ! دیگه تو طبقات منفی نیستم.خونه ی خوبه ش دیگه آخر شب رسیدم به طبقه ی همکف!
و وقتی تموم تلاشم رو کردم تا تسلیم نجوای شیطان نشم،خداوند با این آیه ها جوابم رو داد:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا﴿١﴾
لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا ﴿٢﴾
وَیَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا ﴿٣﴾
هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ ۗ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿4﴾
لِیُدْخِلَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَیُکَفِّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ ۚ وَکَانَ ذَٰلِکَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِیمًا ﴿5﴾
به نظرت پاداش چند برابری ازین بهترم داریم ؟؟؟؟
من دیروز به چشمم وعده ی حق خداوند رو دیدم.
همون کلام دلنشینش که هرجا شیطان قسم میخوره من تموم تلاشم رو میکنم انسان ها رو گمراه کنم.
خداوند جواب میده اووووکی! همه ی تلاشت رو بکن ،امااااااا !
توی روی بندگان من تسلطی نداری !
إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ
إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَکَفَىٰ بِرَبِّکَ وَکِیلًا
إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ
الحق و الانصاف که وعده ی خداوند حقه،باز هم خداوند من رو نجات داد.من یک قدم برداشتم و الله هزار تا قدم …
یاد تصویری که خداوند از روز قیامت توی آیه ٢٢ ابراهیم داده افتادم:
وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ ۖ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی ۖ فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ ۖ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
چون کار به پایان آید، شیطان گوید: خدا به شما وعده داد و وعده او درست بود و من نیز به شما وعده دادم ولى وعده خود خلاف کردم. و برایتان هیچ دلیل و برهانى نیاوردم جز آنکه دعوتتان کردم شما نیز دعوت من اجابت کردید؛ پس مرا ملامت مکنید، خود را ملامت کنید. نه من فریادرس شمایم، نه شما فریادرس من. از اینکه مرا پیش از این شریک خدا کرده بودید بیزارم. زیرا براى ستمکاران عذابى است دردآور
این همه خدا بهمون وعده های حق داده،این همه نتیجه داریم از مسیری که پیش گرفتیم،این همه اتفاقات عالی افتاده برامون،بعد ما بیشتر از وعده ی حق خداوند،نگران نجواهای شیطانی میشیم که خودش بخاطر اینکه به انسان سجده نکرده،خدا با اون همه عبادت ش،بخاطر ما ،از درگاه خودش اخراجش کرده،شیطانی که قسم خورده مارو از سپاسگزاری دربیاره، در مقابل خدایی که همه چیز بهمون داده ،بعد خودش رو در مقام مسئول قرارداده نسبت به وعده هایی که داده، اما ما گرایشمون به نگرانی هامون بیشتره! واقعا چرا ؟!
اینجا میرسیم به آیه های 5٨تا 66 سوره حج،در مقابل ویژگی های فوق العاده ی الله که خودش رو اینطوری معرفی میکنه :
إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿5٨﴾
إِنَّ اللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ ﴿5٩﴾
إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿6٠﴾
أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ﴿6١﴾
أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ ﴿6٢﴾
إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ ﴿6٣﴾
إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ﴿64﴾
إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿65﴾
آماده ای ببینیم در مقابل این الله ، ما چه انسانی داریم …؟
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَکَفُورٌ ﴿66﴾
به یقین که انسان بسیار ناسپاس است. (66)
باور کن خودم دیگه دستام توان نوشتن ندارند از شرمندگی این خدا!
دلم میخواد روزی هزار بار با خودم تکرار کنم ،سعیده،سعیده،سعیده
مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ؟؟؟؟
واقعا احساس میکنم دیگه ذهنم خالیه و چیزی برای نوشتن ندارم.خداوند به همه ی ما کمک کنه،هر روز سپاسگزارتر از دیروز باشیم،سپاسگزاری که نه برای الله ،که برای بزرگتر شدن ظرف نعمت خودمونه. وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ
همون مثال قشنگ شما:انگار یکی بچه ش رو گذاشته روی دوشش،یک بستنی داده دستش،گفته بخور نوش جونت،اگر تشکر کردی یک بستنی دیگه هم داری !
ولی واقعا این مثال انسانی کجا،لطف رب کریم کجا …؟
حمیدجان ،سپاسگزاری ازت به کلمات نمیاد،هم برای هدیه فوق العاده ای که با این کامنت قرآنی بهم دادی،هم برای حضورت توی این سایت که میتونم راحت ذهنم رو آزاد کنم و از هرچی دلم میخواد بنویسم.
ازت ممنونم و از خداوند متعال برات از هرچیز که خودت میخوای،بهترینِ بهترینش رو درخواست میکنم.
همیشه بر بلندای هدایت الله باشی بنده ی صالح خداوند
راستی وقتی میخواستم برات کامنت بنویسم از قرآن هدایت خواستم و آیه های فوق العاده ای اومد که اول کامنتم برات نوشتم.نوش جان روح توحیدیت.
قلبِ فراوانِ فراوان از شمال تا جنوب
بنام خدای بخشنده ی مهربان
سلام ب سعیده ی عزیزم
سعیده ی نورانی
سعیده ی دوسداشتتی موحد
تولدت مبارک عزیزدلممم از خدای مهربانی ک تو کامنت هات پیداش کردم مبخوام بهتربن بهترین هایی و ک خودش برات در نظر گرفته رو امسال بهت بده ان شاالله
خداروشکر میکنم بخاطر وجود نارنین و ارزشمندت تو سایت نمیدونی چقددد ایمانم قوی تر میشه هر بار کامنتاتو مبخونم و کلی تحسینت میکنم
الان ک دارم برات مینویسم ساعت 4و 48دقیقه صبحه و خروس های خودمون و کل روستا شروع کردن آواز صبحشونو مبخونن همون تسبیح خدارو میگن
خداروشکر من دوسه روزه هدایت شدم ب دوره احساس لیاقت و ذهنم مدام داره دنبال مقایسه هایی ک تاحالا کردم خودمو و گفتگوهای ذهنم در مواقع چالش ها میگرده
برای پاسخ ب سوال استاد و برای ریشه ای حل کردن این احساس عدم ارزشمندی دارم تمام تلاش و تمرکزم و میزارم
دیر اینقد این سوالارو از خودم پرسیدم ک سرم دیگه سوت کشید و انرژیم انگار تحلیل رفت
و شب ساعت 11خوابیدم برعکس همیشه ک میام سایت و صبح ساعت 4:5بیدار شدم
اومدم ک بیام تو سایت ایمیل یکی از دوستان اومد برام از این قسمت سریال چیزی ک از کامنتش برام بلد شد این بود ک من هنوز نتونستم دوره رو تهیه کنم و خیلی مشتاقم درمدارش قرار بگیرم
باخودم گفتم ببین زکیه چقد ناسپاسی تو با اینکه پولی تو حسابت نبود ولی خدا ب درخواستت پاسخ داد و از طریق آجیت پولش جور شد و چون اجازه ورود ب سایت ونداشت گفت تو برام ازسایت بخرش
الان هم دوره رو داری هم کامنت ها رو چیزی ک ارزوت بود
و بعد هدایت شدم ب کامنت شما و چقد قشنگ خدا باهام حرف زد گفت مث سعیده باید با شیطان ذهنت بجنگی کنترل ذهن کنی ،من هرچی بخوایی بهت میدم چون من غفور الرحیم هستم
ویادم اومد دیروز تو قرآن چندبار این آیه رو دیدم
وباز اینجا تکرار شد و اینکه خدا چقد قشنگ پاسخ میده با وجود اینکه ارتباطم با خدااینقد عمیق نشده ولی متوجه میشم پیامشو
چقد قشنگ تونستی کنترل ذهن کنی خیلی تحسینت میکنم
درمورد پدر بزرگوار تون ک گفتین یاد رابطه خودم با پدر افتادم
الان منو پدر توخونه تنها هستیم مادر رفته پیش آجیم تازه زایمان کرده وخدا ی دختر ناز فوق العاده پرانرژی بهش داده خداروشکر، اولین عکسی ک ازش دیدم تو خواب ی لبخند شیرین زده بود و رو لپش ی چال گونه داشت
نمیدونی چ حالی داشتم وقتی دیدمش اصن دلم رررفت براش و وجودش عظمت الله و بهم یادوری کرد ک چطور ی نطفه میشه جنین و تکاملشو طی میکنه میشه نوزاد
ی اتفاق جالب ک افتاد این بود ک دکترش گفته بود این اولین بچه اییه ک دیدم چشاشو باز کرده سریع
الان ک دارم بهش فک میکنم متوجه شدم منم مث این نوزاد پاک الهی بایدتکاملم و طی کنم و ب مسیرم ادامه بدم
نمیدونم چرا اینو گفتم اصن خواستم ی چیز دیگه بگم
درمورد پدرم خیلی کم پیش میاد باهم حرف بزنیم دیروز ذهنم گفت ک چرا کنار پدر تو هال نمیشینی کسی خونه ک نیست احساس تنهایی میکنه
داشتم عذاب وجدان میگرفتم
ولی بعد گفتم پدر ک هرروز و هر ساعت داره اخبار و نگاه میکنه
چیزی ک من حذف کردم تو زندگیم و اینکه من مسئول سرگرمی و حال خوب پدر نیستم فقط باید روخودم کار کنم
سپاسگزارم بخاطر آگاهی های ارزشمندی ک باما ب اشتراک گذاشتی:
اینجا میرسیم به آیه های 5٨تا 66 سوره حج،در مقابل ویژگی های فوق العاده ی الله که خودش رو اینطوری معرفی میکنه :
إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿5٨﴾
إِنَّ اللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ ﴿5٩﴾
إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿6٠﴾
أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ﴿6١﴾
أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ ﴿6٢﴾
إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ ﴿6٣﴾
إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ﴿64﴾
إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿65﴾
آماده ای ببینیم در مقابل این الله ، ما چه انسانی داریم …؟
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَکَفُورٌ ﴿66﴾
به یقین که انسان بسیار ناسپاس است. (66)
سلام و درود بر روح بزرگ و پر مهر سعیده نازنینم عزیزدلم ، عشق خداوند بر روی زمین
سعیده عزیزم تولدت بی نهایت مبارک … خوش آمدی به این دنیای زیبا عزیزدلم ، خیلی خوشحالم که می تونم تولد بهترین بنده خدا رو تبریک بگم ، از خدا متشکرم که شما رو به ما هدیه داده کاش می تونستم بیام حضورا تبریک بگم و بغلت کنم و آرامش ازت هدیه بگیرم
سعیده جانم، از مدرسه که رسیدم خونه به خاطر مسائلی که پیش اومده بود ، نجواها شروع شد ، واقعا تو چرا باید در این موقعیت باشی، چرا برای این آدمای تازه به دوران رسیده انرژیت هدر بدی، چرا باید وضعیت مالیت اینطور باشه ، چرا باید … کلی غر زدم /:
بعد به ذهنم گفتم دهنت ببند و دست خودم گرفتم و اومدم اتاقم و گوشی برداشتم کامنت شما رو دیشب قبل خواب میخاستم بخونم که خوابم گرفت و گفتم صبح بخونم قبل مدرسه، اونم فرصت نشد… تا اینکه الان گفتم وقتش کامنت سعیده جانم بخونم ، دوای
ناآرومی من همینجاست .. چشام بستم و نیت کردم و شروع کردم به خوندن
همه چی از زبان شما بهم گفته شد
بخدا که همش برای من بود
سوره فتح که رسیدم رفتم معنی آیات با دقت خواندم
و نوید پیروزی بهم داد و خداوند سر قولش هست
و آیات نورانی سوره حج
سعیده جان رفتم تک تک آیات خوندنم و این عاشقانه های خدا رو که منو دیوانه خودش کرد
سعیده جان ، من قبلنا مثلا دلم برای کسی که دوسش داشتم تنگ میشد به اسمش که نگاه میکردم اشک میریختم…
ولی الان دیگه آدما برام کم رنگ شدن و وابسته وجود آدما نیستم
الان دیگه معشوقم شده خدا ، وقتی اسم الله جایی می بینم دلم براش تنگ میشه ، به خودم گفتم کل عمرت برای آدما وقت گذاشتی چی شد، تو از آدما آرامش میخواستی، پول میخواستی ،امنیت میخواستی اعتبار میخواستی ، الان کجا هستن اونا ؟؟؟
امروز حین خوندن این آیات زیبای سوره حج فقط اشک میریختم ، چون با تمام وجودم خودم مسئول همه اتفاقات زندگیم می دیدم ، چون دیگه کسی مقصر نمی دونم ، به خودم گفتم کیو داری گول میزنی ، همه این زندگی یاخته دست خودته ناراضی هستی تغییر بده ،یه حس عجیبی برام داشتم ، انگار خدا رو بغلش کرده بودم و منو متوجه کارهای خودم کرد که تمرکزت از روی ناخواسته ها بردار، بهم وعده پیروزی و رزق بی حساب داد و آرومم میکرد.
خداروشکر میکنم که بازم دستم گرفت کشوند یه گوشه با صحبت هاش آرومم کرد و یه بار دیگه گفت من کنارت هستم چرا می ترسی ادامه بده ، وعده من حق هست و سر قولم هستم ، تو هم متعهد باش
سعیده جان همیشه با کامنتت منو به خدا وصل میکنی
ممنونم که با وجودت این دنیا رو نورانی کردی، ممنونم که به ما لطف میکنی و خیلی عاشقانه و ساده و قابل فهم می نویسی.
خیییییییلی دوست دارم ، و به وجودتون افتخار میکنم دوست خوب من.
سلام بربرادر توحیدی ام سلام بر حمید حنیف به قول سعیده عزیز چه چقدر برازنده شماست
حمید آقای خوب ودوست داشتنی دیروز وقتی کامنت شما را دیدم هدایت شدم به پروفایل شما وداستان هدایت شما به این سایت چند بار خواندم وچقدر نکته درش بود چقدر زیبا وچقدر خوب وعالی توضیح داده بودید
برادر خوبم شما نمونه انسان خوب وموحد هستید من همیشه نظرات شما را میخوندم وبارها میخواستم ازشما تشکر کنم ولی جور نشد تا امروز صبح جمعه که از اول صبح یه بار دیگه داستان هدایتتون خوندم وکامنت عالیتون در سفربه دور آمریکا پیامتون به سعیده عزیز چقدر نکات عالی داشت هر چه بخونیم بیشتر عاشق خدا وقرآن واین سایت الهی میشیم
واقعا این سایت بهترین سایت جهان بهترین مکان الهی وبهترین غار حرا به قول سعیده گلم هست همه دوستان عالین وبخصوص شما وسعیده جان
سید علی عزیز سید حبیب عزیز اسداله جان سارا عزیز وکلی دیگه از دوستان خوب که واقعا نمیشه دونه دونه نام برد ولی همه همه عشقن وعزیزن
در همین پاسخ شما وسعیده جان به هم من چقدر درس گرفتم ایمانم به رب العالمین بیشتر وبیشتر شد اوایل که وارد سایت شده بودم افسوس میخوردم که چقدر دیر به این مسیر اومدم والان در 45 سالگی دیگه چکار میخوام بکنم اما الان هرروز هزاران بار خدا را شکر میکنم که هدایت شدم ولایق بودن در این خانه امن هستم
وهر لحظه از خدای خوبم هدایت میخوام تا جزو کسانی باشم که به آنها نعمت داده است ونه گمراهان
ممنون حمید جان عزیز از خداوند برایت بهترینها را خواستارم ایشالا همیشه سالم وشاد وخوشبخت ثروتمند در دنیا وآخرت باشی برادر خوبم
یه عالمه بوس از یزد مرکز ایران به شمال وجنوب برای سعیده جان وحمید آقای گل یاحق در پناه حق باشید
به به و تبریک به شما بابت این همه انگیزه وشور و شوق وصف ناپذیر در راه رسیدن به اهدافتون
شما فوق العاده عالی هستید خانم شهریاری عزیز. که از هر مطلبی چقدر آیه های خوب و مستند های عالی داریم و ما هم بهرهمند میکنید از این اگاهی های ناب
و ممنون بابت اینکه چند تا فایل عالی از استاد رو گذاشتید تا اینکه ما هم بتونیم مثل شما به مسیر اصلیمون ادامه بدیم خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت وجود شما و دوستان هم فرکانسیم که همه با هم ارتشی هستیم برای رسیدن به اهدافمون به راختی و با هدایت عالی خدای خوبی ها
سلام به برادر عزیزم آقامحمد
بینهایت از لطفتون سپاسگزارم.
تحسین شما،تجلی خوبی هاوقشنگی و روشنی روح خودتونه…
از خداوند میخوام همه ی مارو درمسیر ثابت قدم نگه داره و از شر نجوا و همزات شیطان در پناه نور خودش،حفظ کنه.
درپناه الله یکتا باشی رفیق ارزشمند غارحرای من
به نام خالق مهر و ماه
سلام سعیده عزیزم سعیده موحد و مومن و خداجویم سعیده ی سعیده و ثروتمند و سعادتمند و شاد و موفق ام
تولد تولد تولدت مباررررررک
امروز 26 مهر است و تولد مباررررررک و میمون تو یکروز دیگه است، الان نوشتم تا ان شاالله فردا به دستت برسه.
مهرماهی عزیزم که لبریز از مهر و محبت و صفایی و به جمع غار حرایت شور و نشاط تازه ای.
هر چه فکر کردم که چه هدیه ای میتونه تو رو خوشحال کنه فقط به یه چیز رسیدم و اون پیام معشوق به عاشق است.
الیس الله بکاف بعباده
…………………………………………………………..
ان شاءالله صد سال عمر با عزت و عشق و شادی و خوشی و حس و حال خوب و سپاس گذاری و دیدن دوستان الهی و استادان عشق و توحید و سعادتمندی در دنیا و آخرت داشته باشی و هر چه خوب تو دنیا برات آماده و حاضر بشه.
مررررررررررررررررسی بخاطر مهر و محبتت. مررررررررررررررررسی بخاطر بودنت در این سایت الهی
مررررررررررررررررسی که اینقدر عالی داری روی خودت کار میکنی و این آرامش درونی ات روز به روز در پس کلماتت داره بشکن میزنه و خودنمایی می کنه.
مررررررررررررررررسی که یواشکی بیشتر از همه به من نارنگی میرسونی.
بوووووووووووووووووووووووووووس به اون چهره نورانی و زیبایت و اون کله مباررررررک.
در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشی مهربان بانو
رضوان عزیییزو نازنینم
سلااااام به روی ماهت
ازت متشکرم رفیق شفیقم،هم کلاسی قشنگم
دعا میکنم هزاران برابر این لطف و عشق و نوری که برام فرستادی به زندگیت برگرده…
عاشقتم که انقدر فعالی و انقدر توی مسیر پیشرفت ممارست میکنی و این ایمان و تعهدت تحسین برانگیزه…
داشتم فکر میکردم چطوریه کامنت ها هنوز روی هوان،نرسیده زمین رضوان فایو استارشو میزنه…
عکس پروفایلت رو دیدم دیگه دیدم جواب مسئله تو خود مسئله ست.
به نظر میاد مسئول تایید کامنت ها شمایی :))) آمریکا چه خبر رفییییق؟؟؟؟
بووووس به کله ی قشنگت
یکنارنگی پوست کنده رو با یک موز و یک ظرف انار دون کرده برات گذاشتم کنار،بخور لذتشو ببر باشه ؟
سرجلسه چهارم میبینمت رفیق جان
به نام خداوند بزرگ و مهربان
به نام تنها یار و یاور همه ما
خدایااا کرور کرور شکرت
سعیده عزیزم سلام به روی ماهت
سلام به وجود ارزشمندت
سلام به صورت زیبایت
سلام به دو دخترر نازنینت عزیزم
سعیده عزیزم چقدرر دیدگاهت زیبا بود
ولی من آمدم تولدت را مبارک بگویم از کمنت حمید عزیز دیدم که تولدت هست
رفیق هزار سال عمر توحیدی داشته باشی و انقدرر این هزار سال برایت پر از شادی عشق و ثروت و تمام نعمت های خوب خدا باشد که فقط روی ابرا باشی
الهی که به زودی با نیلا و نیکا عزیز به امریکا بروید
دو دانه عزیزدردانه ات را به بهترین و زیباترین مکان ها ببری
تولدت مبارک باشد
عشق نور سلامتی ثروت شادی همه چیز ها خوب روانه زنده گی ات باشد
آسان شوی برای آسانی
روز میلادت مبارک رفیق
بوس به صورت همچون ماهت
پاکیزه!پاکیزه!پاکیزه!
چه معنی داره هر عکسی که میزاری از عکس قبلی قشنگتره؟
چه معنی دااااره انقدر زیبایی؟دلمونو برررردی دلبررررر
دور سرتو،صورت زیباتو،موهای ابریشیمت خووودم میگردم برهم نمیگردم!
شانس اوردی که من مرد نشدم:) وگرنه الان پاشنه ی در خونه تون رو کندددده بودم:)
چشاممم درویش نمیکنم :) همینکه هسسسست!
راستی معنی این ضرب المثل هارو سرچ کن اگر نمیدونی.مثل نارنگی:)))
هرچی نااااارنگی خووووبه مال تو قشششنگترین هم کلاسی دنیا
کرررووورررر کرررووورررر زیبایی رفیییییق
ازت بی نهایییت مممنونم،قلب روشنت رو از راه دور میبوسم.
سلام به خانوم شهریاری بزرگوار ، راستشو بخواین من جلسه قبل گفتم مگه میشه خانوم شهریاری کامنت نزاره ، بعد به خودم گفتم احتمال زیاد تمرکز کردن روی جلسات روابط و احساس لیاقت ، فایل تموم شد گفتم برم به ترتیب امتیاز بزنم حتما امروز خانوم شهریاری هستش ، خداروشکر تو تمرین ستاره هم کامنت ناب درخواستم بود خداروشکر اینم تیک خورد. اما میخواستم بگم منم با کامنت هدف گذاریتون برای سه ماه پاییز برنامه هام رو نوشتم دقیقا یکی از سوالات امروزام از خدا این بود خداجونم من شور و شوق میخوام ، اشتیاق سوزان میخوام ، دقیقا شما نوشتین دوستانی که تو این مسیر انرژیشون کم میشه این فایل ها رو جهت سوخت رسانی استفاده کنن، گفتم خدای من چقدر خداجونم سریع جواب میده ، خیلی ازتون سپاسگزارم بابت کامنت های عالی که وقت و انرژیتون رو میزارین برا خودتون و ما مینویسین ،
در پناه تنها قدرت و فرمانروای جهان هستی باشین ،
به دخترای گلتون نیلا و نیکا سلام گرم من رو برسونید بگین عمو سلیمان سلام رسوند چون یکی از ویژگی های من اینکه با بچه ها ارتباط خوب و صمیمی برقرار میکنم .
برادر عزیزم آقا سلیمان،سلاااام به روی ماهت
بینهایت از لطفت سپاسگزارم
نقطه ی آبی شما،قلب من روروشن کرد،الهی که خدا قلبت رو همیشه روشن نگه داره…
نیلانیکا خیلی خوشبختند که همچین عموهای نازنینی داشته باشند،دخترای بسیار اجتماعی و مستقل و زود جوشین…
انشالله در بهترین زمانومکان سعادت دیدارتون رو داشته باشند.
بازم ازتون سپاسگزارم بی نهایت و به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمتون.
به نام صاحب نور سلام به سعیده عزیز و دوست داشتنی شاگرد زرنگ خانواده عباس منشی
عزیزم از صمیم قلبم تولدت بهت تبریک میگم و خدارو شکر میکنم برای وجود نازنینت برای این که در این خانواده هستی و با قلم زیبا و پر نفوذت چنین کامنت های عالی مارو مهمان میکنی .
عزیزم مبارکت باشه این حد از نزدیکی به رب وجودت مبارکت باشه آگاهی و هدایت های زیبای رب العالمین
سعیده جان تحسینت میکنم برای داشتن دوتا دختر ناز و باهوش و دوست داشتنی تحسین میکنم که انقدر مادر آگاهی هستی و عزیز های دلت هم باتو همراه شدن و قدم قدم از همین کودکی قوانین زیبای زندگی رو یادمیگیرند و بهره ها میبرند.
سعیده جان امیدوارم وجود بابرکتت روز به روز از نور قرآن و ایمان پر بشه
امیدوارم هر سال که میگذره جوان تر سالم تر زیباتر با ایمان تر و موفق تر و ثروتمند تر بشی و به زودی زود در کنار استاد و مریم جون تو پارادایس با خانواده دوست داشتنیت ببینمت .
عزیزم خدا پشت و پناهت باشه .
مریم نازنینم سلام بروی ماهت
سلام و سلامتی و نورو عشق الله به قلب روشنت
ازت بینهایت سپاسگزارمرفیق غار حرای من
برای تموم لطفی که بهم داشتی ازت ممنونم.
قلب روشنت رو میبوسم وبرات از فرمانروا از هرچیزی که خودت میخوای بهترینشرو درخواست میکنم.
قلبِ فراوان برای تو نازنین
سلام وهزاران درود به خواهر زیبا توحیدی ام سعیده عزیز
چقدر کامنتت پر محتوا بود چقدر لذت بخش آموزنده به چه نکات خوبی اشاره کرده بودی عزیزم ممنون از حضورت خواهر خوبم که کامنتت تماما درس داشت برای من وبقیه بچه های سایت
سعیده عزیزم تولدت هزاران بار مبارک عزیز در کنار دخترهای گلت وخانواده ات
سعادت خوشبختی عاقبت به خیری آرزومندم دوستت دارم
سلام بر سعیده عزیز
شهریار قلم و سلطان نگارش
بیشتر از لذت خوندن کامنتت، درسهای ناب و یادآوری های ارزشمندیه که تو هر سطر کامنتت میبینم.
هرچه بیشتر کامنت دوستانمو میخونم بیشتر میفهمم که نمیفهمم
هرچه بیشتر مسیر تعالی رو طی میکنم و آگاه تر میشم به عظمت خداوند و حماقت و حقارت خودم بیشتر پی میبرم نه از منظر عدم احساس لیاقت بلکه برعکس جایگاه واقعی من و فاصله کنونی ام منو اذیت میکنه
اینجاست که اهرم رنج و لذت به من میگه:
آیا از زبونی و جایگاه دون و حزیز خود رنج میبرید؟
و من مثل بچه های مهد کودک میگم : بعععععععلههههههه
به شدت
و بعد میگه: میدونی جایگاه واقعی تو الان باید کجا باشه؟!
میگم : بله خوب میدونم اما یک مشکل خیلی کوچیک دارم اونم اینه که خودمو هنوز لایق اون جایگاه نمی بینم.
بعد میپرسه: به نظرت این یک مشکل کوچیکه؟
و بدون اینکه منتظر پاسخ من باشه میگه: خب چون فکر می کنی کوچیکه ، برای حلش قدم های کوچیک برداشتی
و من: با دهانی باز به عمق فاجعه پی میبرم که وااااای بر من
تا زمانی که نپذیرم که باید : به میزان مسیری که میخوام برم باکمو پر کنم و ره توشه برگیرم.
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
و محاسبات ذهنی و تله های ذهن دوباره موختو کار میگیرن
میزان مصرف سوخت
فاصله تا جایگاه سوخت بعدی
ظرفیت باک
وخداوند از درون قلبم یک تلنگر میزنه
«إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ»
و اما
یک خواهش
اینقدر کامنت هاتون پر محتواست و پاسخ های پر محتواتر زیرش هست دیگه کسی از این سد عظیم رد نمیشه بخواد بره بقیه رو بخونه
باباااااا یک مجالی هم به دوستان نورسیده مون بدید.
ولی خیلی لذت بردم خدایی
دم خودت و قلمت گرم
دم دوستان صاحب قلم گرم
چه سایتی ساخته استاد
چه خوبانی جمع کرده اینجا
همه استاد در استاد
چه بی ریا مینویسند
از حسادت و رشک و غبطه و رغابت خبری نیست
خب این جا دقیقا مختصات بهشتو میده
نکنه من اومدم بهشت خودم نفهمیدم
خلاصه که مجلس عیش و جنانی برپاست
پر از آگاهی
و بگذار به تمامی بگیرم توشه
الهی هزاران مرتبه شکررررررررر
و سپاسگزارم از شما
به نام خداوند صلح و مهربانی
سلام و درود به شما سعیده خانم عزیز
الهی زمانی این دیدگاه من رو بخوانی که نیاز به کنترل ذهن داری و این دیدگاه بتوانه بهت انرژی و قوت قلب بده…
چرا که باز هم مثل خیلی از زمان ها دیدگاه شما فوق العاده حال دلم رو خوب کرد و کمکم کرد در مسیر درست قرار بگیرم
کلاً به این نتیجه رسیدم وقت هایی که یه کم بی حوصله میشم و سر در گم یکی از بهترین کارها برایم اینه که بیام توی سایت و با عشق دیدگاه های دوست عای عزیزم رو بخوانم و اگه خداوند الهام کرد براشون پاسخ بنویسم
خیلییی این کار بهم انگیزه و قوت قلب میده
خدایااااا شکرت ازت بی نهایت ممنونم بابت بودن در این خانواده صمیمی و هم صحبتی باهاشون
سعیده خانم چقدر در این عکست زیبا هستی با اینکه تصویر پرتره است ولی می خواهم بگم اگه از کیک به تنهایی عکس می انداختی اصلاً عکسه جذابیتی که الان داره رو نداشت :))
نظر من رو به عنوان یک عکاس پذیرا باش :))
نمیدونم کیک تولده یا نه ولی اگه برای تولدت هستش، تولدت مبارک:)))
چقدر این ذوق و شوق و نوشتن متن آهنگ اول دیدگاه هات رو تحسین می کنم
این خودت بودنِ بی شیله پیله بودنِ شفاف و راحت ابراز عشق کردن به استادت رو تحسین می کنم و وقتی می خوانم خیلی حال دلم خوب میشه مرسی
ممنونم به خاطر معرفی این چند تا فایل بی نظیر
به غیر از دورهی شیوهی حل مسائل بقیشون رو بارها دیدم و گوش دادم
و خیلی جالبه که من داشتم فکر می کردم که جلسهی اول قدم اول رو گوش بدهم و تمرینش رو انجام بدهم ولی به بهانههای مختلف داشتم شونه خالی می کردم!!
با این دیدگاه خداوند یه نشونهی واضح بهم داد که باید همین الان برم این کار رو انجام بدهم
باز هم ممنونم و به خداوند مهربان و توانا می سپارمت
پایدار باشی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿٢٧تکویر﴾
قرآن فقط وسیله یادآوری و پند برای جهانیان است؛
لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقِیمَ ﴿٢٨تکویر﴾
برای هرکس از شما که بخواهدراه مستقیم بپیماید.
وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿٢٩تکویر﴾
و شما نخواهید خواست مگر آنکه خدا پروردگار جهانیان بخواهد.
=====================================
نشانه ی امروز من:29 آذر 1403
سلام به استاد عباسمنش عزیزم
سلام به استاد شایسته جانم
سلام به دوستان عزیز و توحیدی من در غار حرا
استاد جان با اینکه یک بار از شما توی دوره ی قانون سلامتی شنیدم که کامنت هایی که بچه ها در پاسخ بهم مینویسند رو نمیخونید،من واجب دونستم که حتما اول کامنتم بهتون سلام کنم.
خب آخه مگه چند تا شاگرد دارید که پاشه بیاد برای کامنت های خودش هم پاسخ بنویسه و رد پا بزاره؟!
من میگم احتمالا وقتی روی گوشی استاد کامنت میاد پاسخ سعیده شهریاری به سعیده شهریاری ،استاد میخنده میگه بزار برم ببینم این شاگرد دیوونه ی من باز چی نوشته :)))
البته دیوونه در بعد مثبت:)
ترجیح میدم به ذوقِ خویش دیوانه باشم تا به میلِ دیگران عاقل :)
برم سر اصل مطلب!
ازونجا که خیلی خوب روی خودم کار کردم ،به محض اینکه میبینم یکم احساساتم داره ناگوار میشه،سریع ناظر بر افکارم میشم و از خداوند طلب هدایت میکنم که بهم بگه کدوم کد خراب داره ران میشه (حسن آقای گرامی،اگر فکر کردی که فقط خودت برنامه نویسی،سعععععععخت در اشتباهی برادر:) )
خلاصه که ازونجایی دوست دارم تایم نشانه م سر صبح باشه و هدایتم رو سر صبحی بگیرم و دیشب یکم دیر خوابم برد،سر صبحی ،چشم بسته گفتم خدایا دستمو بردار و بزار روی اون کد های خراب که درستش کنم.
تا دیدم سریال سفر به آمریکاست،دوزاریم افتاد خدا میخواد از کامنت خودم باهام حرف بزنه،اولش که شروع کردم به خوندن ذهنم میگفت نه بابا چیزی توش نیست …ولی تا رسیدم به ته کامنت ،دیدم خداوند باز هم با هزاران فرشته ی پی در پی ارسال شده به کمک بنده ی ضعیفش اومده ….
جلسه ١ قدم ١٢ رو گوش کردم و کم کم تاریکی های اطرافم کم شد و نشون میداد کد های خراب داره کم کم درست میشه !
الان که دارم این کامنت رو مینویسم ،وسط های جلسه ٧ دوره ی حل مسئله بودم که دیگه دیدم خداروووشکر هم قلبم روشن تره،هم میگه فعلا استپ بزن برو این کامنت رو بنویس و برگرد.
منم گفتم:لبیک اللهم لبیک …
درحین نوشتن این کامنت بودم که نور الله به بهترین حالت ممکن رسید!ازونجا که خداوند در تموم طول مسیری که تا الآن اومدم،همیشه با آیه ها و سوره های قرآن باهام حرف زده و مسیرم رو رگلاژ کرده …
همین الان سوره ی شمس از تلویزیون پخش شد و مهر تایید کوبید بر تلاش های آگاهانه ی من برای کنترل ذهنِ چموش!
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿١﴾
سوگند به خورشید و گسترش روشنی اش.
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿٢﴾
و به ماه هنگامی که از پی آن برآید.
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿٣﴾
و به روزچون خورشید را به خوبی آشکار کند.
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
و به شب هنگامی که خورشید را فرو پوشد.
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد.
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
و به زمین و آنکه آن را گستراند.
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿٧﴾
و به نفس و آنکه آن را درست و نیکو نمود.
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿٨﴾
و به او شر و خیر او را الهام کرد.
خداروصد هزار مرتبه شکر برای همینجای زندگیم ،همین الان که داشتم این آیه ها رو کپی میکردم توی نت گوشیم برام ایمیل اومد که برای پاسخت توی عقل کل، دیدگاه اومده و میدونم اون پاسخ ها هم پر از نور خداونده!
برم که با عشق بخونمش!
بازم به قول آقای رضویان:
اینجی سووودش کجاست؟!
اینجی همه ش سوووووووده!
خداروشکر ،خداروصدهزار مرتبه شکر ،خدایا میلیون ها بار شکرت برای کنترل ذهن آگاهانه و زندگی به سبک توحید و قرآن و هدایت …
خدااایاااا راضیم ازت!
رااااضی بااااش ازم …
بوس به کله ت هوااااارتااااا!
سلاااااااااام به سعیده عزیز و نازنین خوش قلب ترین انسان روی زمین
وقتی رسیدم به اسمم زدم زیر خنده
بعععععله خوب میدونم شما استاد پیدا کردن کدهای مخربی خانم معلم
سعیده جان ، من خودم از شما یاد گرفتم چطور باورهای درست رو در مورد خدا توی ذهنم ایجاد کنم و همین باعث واضح تر شدن الهاماتم شده
لااقل نسبت به قبل خیلی بهتر شدم
راستی در مورد لاگین نشدنت توی تلگرام نوشته بودی در پاسخ به یکی از دوستان
این چیزی که میگم رو اگر دوست داشتی انجام بده احتمالاً درست میشه
توی تنظیمات موبایلت برو
در بخش برنامه ها
وارد برنامه تلگرام بشو
گزینه cache یا کش رو پیدا کن
فکر میکنم توی data and storage هستش
کش برنامه رو پاک کن بعدش هم روی دکمه force بزن تا یه توقف اجباری هم داشته باشه
قبل از همه این کارها حتماً برنامه تلگرامت توی موبایلت بسته باشه
چون که شاید چند بار ورود و خروج کردی از تلگرام اطلاعات قبلی توی کش تلگرام ذخیره شده
احتمالاً اینکارو کنی درست بشه
اگر باز هم درست نشد در پاسخ همین پاسخم به من اطلاع بده تا روش دیگه ای رو بهت بگم
اگر هم درست شد ، هیچی دیگه برو حالشو ببر
الهی که دلت همیشه شاد باشه و غرق در نعمت های بی کران ربّ العالمین
سلام به استاد عزیزومهربون وخانم شایسته عزیز ودوست داشتنی
چند وقتی که فکر رفتن به خارج از کشور در ذهنم هست وحتی یه مدتی شروع کردم به یادگرفتن زبان انگلیسی ولی بعد از یک مدتی بی انگیزه شدم وعلت هم استفاده از دستشویی فرنگی هست که در عمرم فقط یکبار استفاده کردم اونم بعد از برگشت از مرگ بود در بیمارستان که مجبور شدم به خاطر حال بدی که داشتم یک هفته هست که ذهنم درگیر از ایران رفتن به کشور دیگه هست وهمش یاد دستشویی اونجا می افتم ومنصرف میشم جالبه دیروز یکی از فایلهای زندگی در بهشت رو دیدم که استادراجبه قرص هایی صحبت می کرد که مثل ضدعفونی کننده هست ومیشه داخل دستشویی گذاشت وهمیشه دستشویی رو تمیز نگه داشت وخب من گفتم اوکی برای دستشویی خونه میشه این کار رو کرد ولی دستشویی عمومی چی وامروز این فایل رو خانم شایسته عزیز گرفتن که توی دستشویی عمومی کاور میشه گذاشت واستفاده کرد .از صبح همش از خدای مهربان سپاسگزاری می کنم که چقدر راحت یکی از اون سر دنیا میتونه با قدرت خداوند جواب مسایل مارو بده وخیلی برام جالبه که وقتی یه سوالی برام پیش میاد که نمیتونم حلش کنم یا جوابی ندارم خانم شایسته عزیز از اون سر دنیا جوابم رو میده.باز هم از شما استاد عزیز ومخصوصا خانم شایسته تمیزودوست داشتنی سپاسگزارم.
بنام خالق زیبایی ها
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استادان عزیزم ودوستان توحیدیم دراین سایت الهی
خداراسپاسگزارم که یه بار دیگه به من فرصت نوشتن داد
روزی دیگر را با نامت ای بخشاینده ترین با تمرکز برروی زیبایی ها وفراوانی وتنوع نعمت هایت آغاز میکنیم
استاد جان چه طبیعت بی نظیر ورویایی این زیبایی ،این تنوع رنگ ،انعکاس آسمان آبی ودرخشندگی خورشید پنهان شده در ابرها بر روی این دریاچه زیبا وفوق العاده ،پوشش گیاهی متفاوت برروی کوهها وتپه های اطراف وترکیب رنگ آنها که هارمونی جادویی را رقم زده وآن زوج خوشبخت که در فایل قبل هم حضور داشتند چقدر از بالا زیباتر ومتفاوت تر به چشم می آید الله اکبر از این شاهکار خداوند وقتی به دقت این زیبایی ها توجه میکنم درک میکنم که جهان براساس نظم خاصی آفریده شد وبه همین دلیل اکثر انسانها منظم بودن ونظم داشتن را الویت کارهایشان قرار میدهند چون نظم یکی از اصول حاکم بر این جهان است خدایا شکرت چقدر ثروت ونعمت وفروانی در جهان به وفور دیده میشه و میتونم باور کنم که اگر من در مسیر درست باشم وقوانین حاکم بر جهان را درک کنم وبه صلح درونی با خودم با منبع برسم به آسانی به این نعمتها دسترسی دارم چقدر این مردم ستودنی وتحسین برانگیزند چقدر خوب قوانین را درک کردند آنرا عمل میکنند چقدر عالی با لذت بردن از این زیبایی ها این شادی را در سرتاسر جهان به جریان میاندازند وبا تمیز نگه داشتن آن، احترام وسپاسگزاری خود رو نشان میدهند وسبب گسترش جهان میشوند.به زیبایی هم خودشون قانون رو رعایت میکنند وهم بانصب یه تابلو ساده وذکر دلیل این قانون(دلسوزی بی جا،به حیوانات غذا ندهید)را به بقیه هم یادآوری میکنند با محبت بی جا نه تنها به کسی کمک نمیکنیم بلکه باعث نابودی آنها میشیم
چقدر این مردم ستودنی اند که فرزندانشان هم شریک این لحظات میکنند آن سنجاب زیبا وآن خرگوش تیز وتند که شاخه به دهن گرفته بود واینطرف آنطرف میجهید تا خودش رو مخفی کنه
کوههایی که هنوز حجم عظیمی از برف را دردل خود داشتند وآسمان فوقالعاده وابرهای حجیم آن
وفضای فوق العاده رویایی خدایا تورا هزاران هزار بار شکر
وبعد از این طبیعت بی نظیر میرسیم به ویزیتور سنتر آلپین در این لحظه آسمان چه ترکیب جادویی از ابرهای سفید ورنگ آبی به خود گرفته بود فوق العاده ورویایی
آن تریل پیادهروی بر پهنای آن کوه چقدر پرجمعیت وزیبا بود
ستودنی اند این مردم که با نصب تابلوهایی در مورد جاده های قدیمی که مربوط به رفت وآمد بوده وپوشش گیاهی وگونه ی حیوانات آن منطقه اطلاعات را در اختیار بازدید کنندگان قرار میدهند
در ادامه مسیر حرکت در جاده ای رویایی که دوطرف آن را درختان سرسبز وتنومند قرار گرفته
خدای من اصلا زیبایی این جاده بی نظیر این طبیعت فوق العاده،حیواناتی که با آرامش وبا طیب خاطر مشغول چرا هستند باکلمات نمی توان توصیف کردهوا هم خیلی فوق العاده باید باشه قشنگ میشه حس کرد استاد جان من امروز با تمام وجود خواسته یه سفر در چنین طبیعتی را از خدا خواستم
امروز صبح زیبا در شهر زیبای دنور ، وشب رادر پارکینگ لات والمارت مهمان بودیم چقدر مریم جان من شما را تحسین میکنم هر بار قدمی جدید به سمت بهبود خود بر میدارید احسنت به این تعهد وعملگرایی شما راحت گرفتن همه چیز در زندگی که سبب میشه محدود یه قالب خاص نباشیم وما در خدمت آن قالب نباشیم چقدر این جمله تون مریم جان برا من درس داشت هرروز دارم از شما واستاد جان طریقه درست زندگی کردن را می آموزم وهرروز خدا را شاکر وسپاسگزارم که مرا به این مسیر زیبا هدایت کرد
واز خودم هم سپاسگزارم که متعهد تر از قبل در این مسیر قدم بر میدارم تمام تلاشم را میکنم عملگرا باشم
Rest Room والمارت چقدر تمیز ومجهز چقدر این مردم تحسین برانگیز وستودنی اند وبه معنای واقعی با ایمان آنقدر آسایش دیگران براشون اهمیت داره که حتی روشویی برای بچه ها هم طراحی کردند وجایگاهی در نظر گرفتن برای تعویض پوشک نوزادن ودستور العمل استفاده از آن مکان هم بر روی جایگاه حک کردند یکی دیگه از خدمات والمارت گذاشتن کاورهایی جهت قرار دادن برروی دستشوییها تا بهداشتی تر باشد واقعا دمشون گرم که این خدمات را به مشتری ها ارائه می دهند
الحق والانصاف که این مردم لایق ثروت ونعمت نامحدود هستند
ودرآخر آن موزه جالب وبامزه که همه چی داشت چقدر مریم جان از ذوق شما که با رقص نورها این طرف وآن طرف میرفتید ذوق کردم ولذت بردم عین کودکی سبک بال بدون توجه به هیاهوی اطراف ، خودت رو رها کرده بودی غرق شادی ولذت بودین
استاد جان ومریم عزیزم با تمام وجودم از شما سپاسگزارم
در پناه الله شاد و سلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت
هزاران درود به دوست نازنینم فهمیه جان
هزاران افرین به شما فهیمه عزیزم ، کامنتت رو که میخوندم احساس میکردم که چقدر تلاش برای دقت بر زیبایی ها داری و حسابی وقت میزاری برای اینکه توجه کنی به نکات برجسته و زیبای فایل…
و الحق هم نکات زیبا رو بسیار جالب مطرح کردی و هم توجه ت به زیبایی ها منو به تحسین واداشت..
فهیمه عزیزم اشاره شما به دیدن عروس و داماد از بالا برای من هم بسیااار لذت بخش و حذاب بود و چقدر شیرین نوشتی دختر..
حظ کردم..
ممنونم که با خوندن کامنتت هر لحظه برام از جنبه های متفاوتی زیبایی فایل در ذهنم چشمک میزد و در دلم تحسینت کردم که بعلههههه وجیهه جان شاگردهای زرنگ استاد مثل فهیمه عزیزم دقتشون بالاست :))) ..
و برای شاگرد زرنگ شدن ، توجه بیشتری خرج میکنن و بهای گرونتری از کنترل ذهن بر نکات مثبت پرداخت میکنن …
بهت افتخار میکنم دوست ارزشمندم که هوشمندانه مسیر توحیدی استاد رو پیش میری و به خودم هم افتخار میکنم که در این مسیر کسی مثل فهمیه جان رو به عنوان دوست همراه دارم..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
روی ماهت رو میبوسم دوست قشنگم
در کنار همسرت در پناه نور و عشق الهی باشی عزیزم
سلام ودرود خداوند بر بنده بی نظیرش وجیهه بانو
وجیهه بانو ازت ممنون وسپاسگزارم که با عشق برایم نوشتی وامروزم را باخواندن مجدد کامنتم وپاسخ بی نظیرت آغاز کردم
وجیهه بانو من تحسین میکنم قلب مهربان وروح بزرگت را که سخاوتمندانه محبتت را نثارم کردی
سپاسگزارتم بانو جان
وجیهه بانوی عزیز بهترین بهترینها را برات آرزو دارم
وجودت پراز عشق ونور خدا
زندگی ات سرشار از ثروت ونعمت وعشق
در کنار سید حبیب عزیز وفرزندان دلبندت درپناه نور وعشق الهی باشید
میبوسمت با عشق
یاحق
به نام خداوندم
سلام به همه همسفران عزیزم،استادنازنینم مریم جان مهربانم
سپاسگزارم خداجونم باز سعادت حضور دراین جمع خانواده ی الهی رو بهم دادی تا باهاشون همسفر باشم ولذت ببرم از زیبایی ها وقانون رو واسه خودم یادآوری کنم وتوجه وتمرکزم رو بزارم روی زیبایی ها ونکات مثبت.
اگه بخوام تواین فایل قانون روبیان کنم از همین اول فایل چقدر این عروس وداماد درحال خوب واحساس عالی بودن وبا خود درصلح وآرامش ودر مدار عالی بودن که حتی درون بچه هم مثل پروانه دروشون چرخید وازشون فیلم گرفت تا دعای خیر همه بچهای سایت هم همراهشون باشه وبراشون آرزوی خوشبختی کنن.
چقدر مردم این کشور قانونمندن با رعایت قانون رفتار عالی با حیوانات داشته اند و این احساس امنیت به حیوانات حیاط وحش دادن که وقتی استاد با درون بچهه وحتی زمانی که با فوردخوش رکاب از کنارشون رد شدن ومریم جان ازشون فیلم گرفتن نترسیدن وبا آرامش کامل به خوردن خودشون ادامه دادن.
چقدر لذت بردم وقتی این صحنه رو دیدم وبرا خودم یادآوری کردم آره همینه استاد ومریم جان همیشه میگن خدایا درزمان مناسب ومکان مناسب وشرایط مناسب قرار بگیرن والان دارم میبینم وقتی این حجم از ماشین تو ترافیک هستن اما استاد ومریم جان درمداردرست قرار گرفتن ومسیرشون خلوت آزاد ورها حرکت میکنن.
جا داره اینجا این مردم رو تحسین کنم بخاطر نظم وپایبند بودنشون به قانون حتی تو این حجم از ترافیک تخلف نمیکنن و به حقوق هم احترام میگذارن.
سپاسگزارم خداجونم بخاطر بی نهایت ثروت وفراوانی نعمتت،از طبیعتت گرفته تا ماشین های شیک وگران قیمت در جاده واین موزه عجیب که برای سرگرمی وتفریح مردم هزینه کرده اند.
چقدر این چهره با نمک استاد وقتی متعجب میشن رو دوست دارم.
چقدر مریم جان قابل تحسین هستین اینقدر آزاد ورها واسه خودتون سرگرم بازی شدین لذت بردم.
درپناه حق
شاد وسالم وثروتمند وسعادتمند باشید
سلام و درود استاددعزیزم و مریم خانم مهربان و سپاس از این فایل زیبا و دوست داشتنی
اولین نکتهای که من تو فایل دیدم این فراوانی و این همه زیبایی در طبیعت هست که خداوند مهربان بیقید وشرط اونو در اختیار ما قرار داده و به ما بخشیده و ما بابتش کاری نکردیم مثل خوشبختی و سلامتی و سعادت و ثروت و… که به صورت طبیعی جریان جاری جهان هست.
مورد بعدی تمیزی و پاکیزهگی محیط هست و اینکه همه چی به صورت طبیعی در فرکانس بالایی قرار داره و طبیعت هی داره خودش رو بازآفرینی میکنه مثلا درختهایی که خشک شده بودن به جاش درکنارش درختان سرسبز دیگه ای روییده بودن و این بازآفرینی و جایگزینی ادامه داره در طبیعت و تو زندگی ما هم مثل اینه که رابطهای خشک بشه ، یا امیدی از دست بره ، یا شغل و یا هرچیزی که خشک بشه به جاش رابطهای بهتر ، شرایطی عالی تر ، انسانهایی نازنین و سرسبز به سمت ما میان و این پیشرفت و بازآفرینی جریان طبیعی این جهان هست و ما باید به جای توجه به ناخواستهها و ناراحت شدن بابتش(درختهای خشکیده) به خواسته هامون و زیباییهای نو توجه کنیم و حتی میتونیم از اون درختهای خشک شده ( تمام چیزهایی که تو زندگی فکر میکنیم از بین رفته یا نابود شده یا خشک شده) درجاهای مناسب به عنوان ذغال و سوخت و گرما و حتی ساختن خانه و .. استفاده کنیم یعنی تمام قسمتهای زندگی ما همین قدر به درد بخور و قابل استفاده هست و حتی میتونیم بابتش خوشحال باشیم و شکرگزاری کنیم و یادمون باشه که هیچ چیزی در طبیعت و درآفرینش غیرطبیعی و به دردنخور نیست.
مورد بعدی تمیزی جاده و خط کشی مرتب اون و آسفالت سالم اون هست که نشوندهندهی ارزش و اهمیت دادن افراد به شغلشون و قراردادها و قوانینی هست که با رعایت کردنشون هم رفاه رو برای خودمون و هم برای تمام کسانی که به نوعی درارتباط با اون موضوع که اینجا آسفالت و جابجایی و جاده هست هدیه میدیم.
مورد بعدی زندگی حیوانات در کنار انسانهاست که این نشون میده که چه قدر انسانها با خودشون ر صلح هستند و امنیت رو برای خودشون و سایر موجودات طبیعت فراهم کردن و به حضور اونها و سهمشون از طبسعت احترام گذاشتن و درنتیجه این دوستی و مهربانی برای خودشون هم به صورت دیدن زیبایی حضور حیوانات و صداشون و قشنگیهاشون مجدد تکرار میشه.
مورد بعدی رعایت فاصلهی طولی بین ماشینها بود که این هم نشون میده افراد چه قدر باخودشون در صلح هستند و برای خودشون و درنتیجه برای دیگران ارزش و احترام قائلند و با رانندگی صحیح این زیبایی رو برای خودشون و دیگران به ارمغان میارن و میشه از رانندگی لذت برد و دل به جاده سپرد.
مورد بعدی اینه که همه جا سرسبزه و این همه زیبایی وجود داره که خود طبیعت داره به صورت طبیعی اونارو آبیاری میکنه و ازشون مراقبت میکنه و اونا به صورت کاملن طبیعی رشد میکنن.
حتی درمورد حیوانات که استاد اون تابلو رو خوندن که بهشون غذا ندید و… من به این نتیجه رسیدم که درمورد انسانها هم همینه و یه جاهایی این غذا دادن ( حمایتهای بیجا و چیزایی مثل کمک و…) نه تنها اونهارو ضعیف میکنه و آسیبپذیر و باعث میشه که تجربه شون رو ازشون بگیریم بلکه مارو هم از مسیر درست و الهی و توحیدی دور میکنه چون احساس میکنیم چیزی سرجای درست خودش نیست و ما باید تغییر بدیم زندگی کسی رو و ازش حمایت کنیم و… و این به نوعی بی ایمانی هست.
مورد بعدی این بود که استاد هرجایی از نمایشگرها که فیلم میگرفت حاوی نکات اصلی و راهنماییهایی برای افراد بود نه کل جزئیات بلکه کلیات و اصول اساسی که مثلا غذا دادن به حیوانات باعث میشه اونا ضعیف بشن و نتیجهش میشه نتونن برای خودشوت غذا میدا کنند و… همونطور که خداوند و زندگی هم برای ما قوانین و اصول اساسی رو به روشهای مختلف ازجمله قرآن و حتی حضور انسانهایی مثل استاد عزیزمون یادآوری میکنه و حالا اینکه ما رعایت کنیم یا نه نتیجه اش رو خودمون خواهیم دید. و به نوعی زندگی هرلحظه و هرجایی که لازم باشه نشانههارو در مسیر ما قرار داده و نتیجهی رعایت یا عدم رعایت اونهارو هم گفته و حجت رو برما تموم کرده.
مورد بعدی خورشید و پرتوهای نور بود که وسط جاده از لابهلای درختهان به چشم میخورد و این منو به فکر برد که همه ی درختها و انسانها و طبیعت به یک اندازه به نعمت ها و فرصتها دسترسی دارند و خورشید زندگی برهمه ی ما به یکسان میتابه و مارو بهرهمند میکنه و به ما گرما و نور میبخشه و ما روز رو از پس شب تیره و تار تجربه میکنیم همونطور که همهی موجودات این رو تجربه میکنند.
مورد بعدی این بود که مریم جان اشاره کردن که ما خیلی اوقات همه چیو سخت میکنیم و اینو ربط میدیم به ارزش به خود و… مثل راحت بودن برای دستشویی و سفر آسان رفتن که وقتی ما رشد میکنیم به قول استاد آسان میشویم برای آسانی ها و رفته رفته حتی چون ما به خودمون آسون میگیریم جهان هم مارو به جایی با سلیقهی خودمون ( دراینجا سرویس بهداشتی تمیز وال مارت ) هدایت میکنه و ما با سپاسگزاری و شکرگزاری و توجه به جزئیات اون اونو تو زندگیمون بیشتد میکنیم و زیباییها و آسانیهای بیشتری رو وارد زندگیمون میکنیم.
مورد بعدی موزه ی زیبا و جالبی بود که اولن به من این نکته رو گفت که چه قدر انسان قدرتمند و خلاق هست و میتونه دست به آفرینش بزنه و زیباییهارو خلق کنه و دوما چه قدر ما میتونیم از این زیباییها بهرهمند بشیم و با بازی و رقص و شادی سپاسگزار اون لحظه و اون موهبت باشیم تا این فرکانس رو به جهان بدیم که ما بیشتر و بیشتر از این اتفاقات تو زندگیمون میخواهیم.