سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 230 - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

375 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیدحبیب حافظان گفته:
    مدت عضویت: 2083 روز

    به نام عشق

    سلام خدا بر اساتید بینظیرم و شاگردان نازنینش

    از همون سحرگاه که فایلو دیدم سریع دانلودش کردم و به خودم گفتم: امروز اگه وقت شد میبینمش حالااااا

    و برای رفع وجدان دردم گفتم : اگه شد وسط روز و موقع استراحت و ناهار

    بعدش یهویی: عقل هی ام زد که خودت رو نباز!

    عشق باید پادر میونی کنه؛ تا آدم احساس جوونی کنه( خدا رحمت کنه گلپا رو)

    ندایی از درونم گفت: حبیب از این سایت دور نشو بشین فایلو ببین و بعدشم کامنت تو بنویس و گوش به ذهن کمالگرا و تحلیل گرت نکن که میگه: چونان بنویس که همه تحت تاثیر قرار بگیرن

    عاشق که عقل نداره اما بلاخره گاهی یه هدایتی میاد دیگه که میزارم به حساب عقل نداشتم و چنین شد فایلو نشستم و دیدم و سپس قلم جنبیدن آغاز کرد و بر میدان کاغذ رقصید و اینگونه روایت کردکه:

    عشق جنبش یک احساس است.

    خوشبختی هم یک احساسه نه صرفا جمعی از دستاوردهای خاص

    احساس هم ریشه در باورهای اکتسابی داره

    و چیزی که اکتسابیه راحت میشه تغییرش داد.

    خلاصه

    این شد که وقتی مثل بسیاری از اوقات که افسار در دست ذهنم بود تا منو به ناکامی ها ببره ، با یک جهش قهرمانانه دو خمشو گرفتم و باراندازش کردم و قلب حاکم شد

    ذهن میگفت : کارت چی میشه؟

    دل بی تربیتمم گفت: گور بابای کار

    استادو عشق است

    راه استادو عشق است

    این همه کار کردی کو دنبت؟«کونتیجه؟»

    کار فیزیکی بدون نگرش و بدون احساس خوب ، حاصلی به دنبال نداره

    دم دلم گرم.

    ————«««««©©»»»»»————-

    استادان ما، بارها گفتند که رو خودتون وقت بزارید و ریشه رو درست کنید

    قانون رو یاد بگیرید

    باورهاتونو درست کنید

    حالتو نو خوب نگه دارید

    مگه الان استاد برای دریافت این همه نعمت بیل زده؟ مگه از زور بازوش کمک گرفته ؟

    قانونِ » از این راحت تر ، از این بیشتر ، از این بهتر

    همیشه جواب میده.

    تو یکی از فایل هاش استاد میگفت: با خود مو خدام گفتم : اگر این درآمد تو یک روز کار اومده از دو ساعت کار هم میاد

    اگر از دوساعت اومده از بیست دقیقه کار هم میاد

    درآمد میتونه : راحت و زیبا و عزتمندانه بیاد.

    و اون مثال معروف بیل گیتس و ثروت افسانه ایش که قطعاً در ذهن منطقی و تحلیل گر ما نمیگنجه و هزاران فکت و رفرنس دیگه

    وقتی داشتم موتور سیکلت های زیبای استاد رو میدیدم که همه ردیف بودند، یا اون تراک کمپر رو کنار آروی و…

    ماشاءالله به این همه ثروت

    خب استاد بابت اونا کار زوری نکرده بلکه رفته دنبال آگاهی هایی که البته گاها به دست آوردن شون همت میخواد نه زور و مرد کهن میخواد نه گاو نر و زور بازو

    مرد کهن » مردیه یا انسانیه که قدرت کنترل و غلبه بر نجواهای ذهنشو داره

    مرد کهن کار سختری داره سخت تر از کشیدن گاو آهن و شخم زدن

    مرد کهن استاد عباس منش ماست که تو گرمای شرجی بندرعباس با اون کتونی سوراخش تونست همون حال خوبی رو داشته باشه که الان با چند میلون دلار ثروتش داره

    نوش جونت استاد جان نوش جونت مریم بانو

    شما لایق چیزی هستید که الان دارینش

    مرد کهن باید درونشو شخم بزنه و بذر آگاهی بکاره

    بذر ایمان ، نه ایمان خالی همون ایمان عملی که اگر عمل نیاورد حرف مفت است.

    استادجانم«:) شیر مادر و تخم‌مرغ های خوشمزه پارادایس حلالت (:»

    خدا بهت بیشرشو بده

    شاگردات قطعا که خوشحال خواهند شد

    هرچه استادشون ثروتمندتر بشه بیشتر حال میکنند بیشتر تاثیر میگیرند بیشتر درسها و آموزه‌های شما تو وجودشون میشینه

    و خوب بهتر هم نتیجه میگیرند

    خدایا هزاران مرتبه شکررررررررر بابت داشتن این اساتید

    خدایا هزاران مرتبه شکررررررررر بابت اومدن تو این سایت

    خدایا هزاران مرتبه شکررررررررر بابت پیدا کردن دوستانی که نظیرشون هیچ جای دیگه نیست.

    باشد تا به برکت این همه نعمت در پرتو آگاهی

    رستگار شویم (ان شاءالله)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 81 رای:
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1878 روز

      سلام بر عالیجناب عشق

      آقو، دمت گرم! :))))

      چقدر این چهره شیطون طناز بهت میاد!

      این دل بی تربیت رو اگه زودتر ، کمی بیشتر به حرفش گوش داده بودم، بیشتر از سال‌های کار کردنم تو کارخونه لذت می‌بردم. قطعا به همون دلیل، نتایج مالیم هم از اون کار، بهتر و بهتر میشد. ایمان دارم!

      این تیکه شیر مادر و تخم مرغای پارادایس، منو یاد استاد هادی عامل انداخت! حس کردم داری کشتی گزارش میکنی!

      راستی، روز پرستار رو هم به سعیده شهریاری فلورانس نایتینگل تبریک میگم!:)))

      باشد که رستگار شوم!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1846 روز

      هزاران درود و سلام و مهر از قلبم به قلب پر مهرت حبیب جانم

      هر چند برای این کامنتها ساعتها تلفنی صحبت کردیم ، ولی الان که دوباره خوندمش دلم خواست برات بنویسم …

      اول که بگردم تو رو با اون مغز فعالت تو رو خدا بهم یاد بده آخه این جملات رو دقیقاااااااااااااا از کدوم بخش مغزت میکشی بیرون هااااا :)))))

      همیشه فکر میکردم مهندسا فقط ریاضی شون خوبه ، تااااااااااا شما هنر نویسندگی تو هم رو کردی … خلاصه که همه چهارچوبها و معیارهای ذهنیم به هم خورد…..

      و چقدرررررررررررررر خدا رو شاکرم که حس ظریف طنازی هم داره وارد حیطه نویسندگی ت میشه :)))

      یعنی من عااااااااااااااااااشششقتم

      خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت

      جا داره دوباره برای خودم بگم که چه اشاره زیبایی کردی عزیزم به این که:

      کار فیزیکی بدون نگرش و بدون احساس خوب ، حاصلی به دنبال نداره

      و

      استادان ما، بارها گفتند که رو خودتون وقت بزارید و ریشه رو درست کنید

      قانون رو یاد بگیرید

      باورهاتونو درست کنید

      حالتو نو خوب نگه دارید

      تموم شد و رفت …

      همش همینه .. مفید و مختصر

      وقتی دوباره کامنتت رو خوندم و به این جملات رسیدم ، دیدم اگر ما فقط رو همین چند خط به صورت حرفه ایی وقت بزاریم و عمل کنیم :

      به برکت این همه نعمت در پرتو آگاهی رستگار میشویم. ان شاءالله:)

      در پناه نور و عشق الهی باشی عشقمممم ، حبیب جانم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    وجیهه بانو گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    با یاد تو ای لطیف

    درودی بیکران به استادان عزیزم

    و به دوستان خوبم در این سایت الهی

    عشق ، شوری در نهاد ما نهاد

    جان ما در بوتهٔ سودا نهاد

    گفتگویی در زبان ما فکند

    جستجویی در درون ما نهاد

    ا‌ستاد عزیزم ، مریم بانوی نازنینم هر چی بیشتر شما رو میبینم ، بیشتر میفهمم عشق چه نیروی خارق‌العاده ایی داره !!!!!

    فکرم رفت به این که : ابتدایِ کارِ شما ، با عشقِ به هدفتون شروع شد …

    عشقِ به هدف ، مهر خداوند رو در دلتون زنده کرد و همین عشق شما رو به سمت قرآن و توحید سوق داد….

    و توحید شد هدفتون .. هدفی که اینقدررررر عاشقش بودین که برای رسیدن بهش به خودتون و خدای خودتون تعهد دادین براش جون بدین !!!!!

    و خداوند جانتون رو گرفت و بخشید به وجودتون تا سراسرِ زندگیتون پر بشه از برکتِ توحید ..

    و شدین مصداق آیه 165 سوره بقره :

    «وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّه…

    و کسانى که ایمان آورده اند، محبت بیشترى به خدا دارند…»

    من و همسرم تصمیم گرفتیم سفر دیگری رو آغاز کنیم ….

    و امروز 14 روز میشه من در سفرم …

    روز 14 آبان سفرمونو شروع کردیم و ده روز همراه با همسرم این سفر رو ادامه دادیم ..

    و این دفعه با قطار …

    مثل سفر قبل بدون گرفتن بلیط قطار از قبل..

    بدون هیچ پلن خاصی این بار به جای کوله ، چمدون بستیم و بعد از ساعتی در ایستگاه راه آهن بودیم و بلافاصله بعد از چند دقیقه بلیط به دست در صف چک کردن بلیط برای سوار شدن به قطار ….

    حدود ده روز با همدیگه سفر رو طی کردیم ..

    کلی دور همی با دوستان داشتیم…

    کلی شب نشینی های دلچسب…

    کلی گفتیم و شنیدیم و خندیدیم ..

    کلی صحنه های شگفت انگیز و مبهوت کننده پاییزی دیدیم ..

    اما از اونجایی که هنوز تکامل مون رو طی نکردیم بنابراین محدودیت زمان باعث شد همسرم برگردن سر پروژه شون در تهران ..

    ولی با همدیگه تصمیم گرفتیم این سفر همچنان برای من ادامه داشته باشه ..

    نیاز داشتم به این جمله شمس تبریز :

    تنها باش و در میانه باش

    و همه نشانه ها این پیام رو برای هر دومون به ارمغان آوردن :

    گفتگویی در زبان ما فکند

    جستجویی در درون ما نهاد‌

    احساس کردیم باید به خودمون فرصتی بدیم برای جستجو در درونمان …

    به قول همسرعزیزم : ما یاد گرفتیم سفر کنیم

    گاهی از خودمون

    گاهی در خودمون

    و بدین صورت بخش اول سفرمون تمام شد …

    همسرم کوله بارش رو بست و به خیر و خوشی راهی تهران شد ..

    و من همچنان در سفرم تا با همسرم بخش دوم سفرمون رو شروع کنیم ..

    سفری در خود و در درون …

    روز جمعه تصمیم گرفتم برم قله زو ..

    حوالی مشهد

    برنامه : رفتن به قله از مسیر دره و بعد از آبشار دوم بود…

    میدونم لزومی نداره بگم : باور کنید ….

    چون همگی شما دوستان عزیزم باور میکنید که دقیقاااااااااااااا مناظری رو دیدم که در فایلهای زیبای هدیه سفر به دور آمریکا بارها دیده بودم و اگر اغراق نکنم زیباتر از اون :))))

    تا حالا این قدر عظمت خداوند رو درک نکرده بودم..

    این همه تمیزی ندیده بودم …

    واقعاااااااااا متعجب شدم وقتی در تماااااام مسیر حتی یک تکه زباله هم ندیدم همه جای مسیر به شدت تمیز بود …

    سنگهایی دیدم که احساس میکردم همه شون بسیاااااااااااااااااااار قیمتی باشن مشابه سنگ فیروزه و مرمر سفید و شکلاتی و در بخشی سرخ…

    خلاصه بعد از دو ساعت رسیدم به قله ..

    رؤیایی ترین نمایی که تا به اون روز از شهر زیبای مشهد میدیم … الله اکبر

    رنگ آبی آسمان ، ابرهای پفکی در روبرو و در بخشی دیگه ابری به شکل پری بزرگ که از پایین آسمون کشیده شده بود و انگار تا بهشت ادامه داشت …

    سنگ های زیبای کوه …

    و نیزاری که گلهاش باز شده بود و شکلش مثل دم روباه بود که در باد دلفریبی میکرد ، تو دره حدود 200 متری فضا رو چنان زیبا کرده بود که فقط دوست داشتم زمان اجازه میداد تا ساعتها بشینم و فقط زیبایی همین تکه از زمین خدا رو ببینم …

    موقع پایین اومدن به طرز عجیبی هدایت شدم به غار شگفت انگیزی که معروف به غار زو هست..

    قبلا اسمشو شنیده بودم ولی تا این لحظه فرصت نشده بود ببینمش…

    با ذوق پریدم رفتم داخل غار…

    بعد از حدود سه متری متری دهانه شو بسته بودن ولی همون هم زیبا و پر ابهت و با عظمت بود…

    راستش یاد پیامبر صلوات الله علیه افتادم که سالها و ماه ها در غار حرا به درون سفر می‌کرده…

    حس عجیبی بود ..

    هم نوعی ترس که بهتره بگم خشوع

    هم افتخار برای داشتن چنین خدایی و برای بنده گی چنین اربابی …

    انگاری عظمت کوه پوچی خیلییییی از دغدغه ها رو بهت یادآوری میکنه ، و همین باعث میشه وقتی داری برمیگردی به سمت خونه آرومتر و مطمئن تر باشی…

    چون خیلی خوب میفهمی که : زندگی مقصد نیست ، زندگی مسیر ه و اگه یاد نگیری از مسیرت لذت ببری ، باختی!!!!!!

    خلاصه بعد از کلی عکس از آبشار و غار و‌کوه رسیدم خونه به سلامت و شادی خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت…

    امروز هم از صبح تصمیم گرفتم با یکی از دوستان قدیمی بریم پاییز گردی …

    خدایاااااااااااااااا … الله جانم بنازم این همه هنر رنگ رزیتو :)))

    وقتی تو طبیعت پاییزی زیبا قدم میزدم مدام این شعر از منوچهری در ذهنم می‌چرخید :

    خیزید و خز آرید که هنگام خزانست

    باد خنک از جانب خوارزم وزانست

    آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزانست

    گویی به مثل ، پیرهن رنگ‌رزانست

    دهقان به تعجب سر انگشت گزانست

    والا دهقان که چه عرض کنم منم از تعجب ، انگشت به دهان موندم از این همه زیبایی !!!

    کاش میشد عکس هایی رو که امروز گرفتم بزارم تا تا زبان تصاویر گویاتر از من زیبایی و هنر خداوند رو بیان کنند…

    آخه خداجان بنازمت که اینقدر هنرمندی در یک برگ چندتا رنگ میتونن خودنمایی کنن آخه ؟؟؟ سبز و فسفری و سرخ و زرد و قهوه ایی و ….. الله اکبر !!!!!!!!

    امروز باز هم درس بودن در لحظه رو آموختم

    عمیقتر و رهاتر…

    مثل بچه ها .. بدو … تو برگها ذوق زده شو … بالا و پایی بپر … برگها رو بردار و بپاش تو آسمون و فرودشون ببین و لذت ببر و بخند ..

    هدف همینه! شادی ..

    چون آدم شاد ، دلش به خدا مطمئن تره ..

    آدم شاد ، یاد گرفته ازسر راه خدا بره کنار …

    وقتی با دوستم صحبت میکردیم ، ایشون کمی از تضادها و دغدغه هاش گفت …

    بهش گفتم : میدونی مشکل کجاست ؟؟؟

    مشکل از اونجایی شروع میشه که ما میخوایم برای همسرمون ادای خدا رو در بیاریم…

    برای بچه مون ادای خدا رو رو در بیاریم…

    برای خواهر و برادر مون ..همچنین..

    میشه فقط در جایگاه خودمون نقش بازی کنیم و از سر راه خدا بریم کنار ؟؟؟!!!!!

    یک جورایی داشتم به خودم میگفتم :)

    بعد نمیدونم چی شد که مبهوت زیبایی طبیعت شدیم و چون خلوت بود ، اجازه دادیم کودک درونمون تفریح کنه .. تاب خورد و تا تونست برگ بازی کرد…

    خدایاااااااااااااااا شکرت چقدر لذت بخش بود ..

    چقدر هیجان انگیز بود …

    نمیدونم از کی دنیا اینقدرررررررر زیباتر شده :))))

    خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت

    در پناه نور و عشق الهی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 86 رای:
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1878 روز

      سلام به عشق عالیجناب عشق

      به به…چه کامنتی!

      مثل یک تابلوی خوش رنگ از پاییز برگ ریز بود، با چاشنی خوشحالی و سرور کودکانه.

      چه خوب که در یک مسافرت دلچسب هستید. انشالله بهتون خوش بگذره و به زودی کاکو حبیب هم بهتون ملحق بشه.

      این جمله هاتون فوق العاده بود:

      مشکل از اونجایی شروع میشه که ما میخوایم برای همسرمون ادای خدا رو در بیاریم…

      برای بچه مون ادای خدا رو رو در بیاریم…

      برای خواهر و برادر مون ..همچنین..

      میشه فقط در جایگاه خودمون نقش بازی کنیم و از سر راه خدا بریم کنار ؟؟؟!!!!!

      آفرین.

      اینو همین الان نوشتم تا بذارم زیر شیشه میزم تو محل کار

      امروز صبحم به خیر شد.

      خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1846 روز

        هزاران درود به جناب بردبار عزیز

        برادر باصفا و طنازم

        سپاسگزارم برای توجه تون به کامنتم و پاسخی که هدیه خدا میدونمش..

        اتفاقا دیشب ساعت 1 وده دقیقه بامداد بود که با نور بسیااااار کم گوشی و بی سر و صدا داشتم کامنتهای دوستان رو میخوندم که رسیدم به کامنت شما :)

        مثل همیشه یک کامنت عالی ، هم شیرین ، هم نمکین تضاد جالبی ست ، حسابی به دل مینشیند …

        ممنونم از شما که این ساختار شکنی دوست داشتنی را ایجاد کردین ، هزاران بار آفرین :)

        مثلا حتی خودِ عمو حسن هم به فکرش خطور نمیکند که اشعارش با ذوق و شادی در یک سایت فوق حرفه ایی موفقیت ثبت شود و تازه تایید و تحسین هم بشود …

        یا همین شعر آهای دختر چوپان ….

        یادش بخیر که هر کدوم از این ترانه هایی که در ضمن حرام و غنا هم بودند و ما یواشکی گوش میکردیم با خودش دنیایی از خاطره های شیرین را به همراه دارد ..

        در نهایت سپاسگزارم از لطف و مهر همیشگی تان ..

        در کنار ملیحه جان نازنین و بچه های گلتان غرق در نور و عشق الهی باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1100 روز

      سلام به وجیهه بانو

      اول کاری

      یه بوس به روی ماهت .

      خداروشکر که در سفر به سر میبری و حالت دلت عالیه

      نوش جونت باشه تموم زیبایی هایی که با قلب نازت و جمله های عسلی ت برامون نوشتی بانو جان .

      دمت گرم که در مسیر سفر هستی و با تنهایی هات وخدا خلوت میکنی

      و عشق دلتونم به شما ملحق میشن

      وادامه یرسفر که جذاب تر هم میشه.

      گوارای وجودت تمام لحظه ها و دیدنی ها و شنیدنی ها و خوردنی ها

      الهی که سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی تون در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1846 روز

        هزاران سلام و درود به فاطمه جانم

        به دوست قشنگم که اولین باری که عکستو دیدم گفتم خدایاااااااااااااااا این چقدرررررررر شکل خواهرجون جمیله منه :))))

        خواهری که عاشقانه دوسش دارم و حالا انگار سالهاست که شما رو هم میشناسم عزیزم ..

        حتی وقتی تصویر نزدیک داداش رسول رو دیدم به همسرم گفتم انگار من با این خانواده دوست داشتنی سالهاس که آشنام ..

        همینجوری مهرت به دلم زیاده عزیزم ، این کامنتهای پر احساس رو هم که مینویسی دیگه قلبم و لبم از ذوق گل ، گل میشکفه :))))

        منم صورت ماهت رو میبوسم فاطمه جان و یک بغل مهر و عشق رو تقدیم وجود بابرکتت میکنم..

        در لحظات خوش و دیدن زیبایی جای همه شما عزیزانم سبز است..

        چقدرررر خوشحالم که شما هم ان شاءالله خانوادگی یک سفر فوق‌العاده در پیش دارید ..

        الهی هر لحظه ش براتون به سلامت و شادی و خوشی و خنده و لذت بگذره…

        ممنونم از دعاهای عاشقانه و قشنگت فاطمه ی گلم …

        الهییییییییی در کنار داداش رسول عزیز و دردانه های بهشتی تون ، بهشت این دنیا رو در هر روز زندگیتون تجربه کنید …

        دوست دارم

        و به خدای عشق و نور میسپارمت عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      شیما محسنی گفته:
      مدت عضویت: 3581 روز

      سلام بر وجیهه بانو جان جانان …..

      امیدوارم همانند وصف حال خوبتون در کامنت، در اکثر اوقاتتون در حال عااااالی و یاد خدا باشین. نوش جان شما و آقا حبیب باشه این سفر و مخصوصا قسمت تنهاییتون‌…..

      نوش جونتون که با خداتون خلوت کرده این. چه کیفی داره که با رفیق اصلی زندگی، آدم خلوت کنه و حالشو ببره در طبیعت زیبای پاییزی اش.

      چه کیفی کردم از این جمله که : زندگی مقصد نیست ، زندگی مسیر ه و اگه یاد نگیری از مسیرت لذت ببری ، باختی!!!!!!

      و واقعا اگر یاد نگیریم، لذت بردن را، باختیم. اما استاد عزیز ما به ما یاد داده که چطور لذت ببریم، فقط باید عمل کنیم، عمل ….

      در پناه خدا جون باشی همیشه

      شیما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1846 روز

        سلاااااااااااااااامممممم

        سلاااااااااااااااامممممم

        شیمای عزیزم

        شیمای گلم

        اگر بگم وقتی کامنتت رو خوندم میخواستم پاسخ بزارم ولی چون بیرون بودم وقت نشد .. باورت میشه ؟؟!!!! :)))

        دقیقاااااااااااااا کامنت شما رو زمانی خوندم که تو ی عالمه برگ خشک پای درخت چنار نشسته بودم و روبروم یک درخت بید پر از برگهای خجالتی سر به زیر سبز خوشگل بود ، خیلیییییی از شاخه هاش به زمین رسیده بودن و خدا رو سجده می‌کردن ….

        وقتی اول صبح سایت رو باز کردم و نقطه آبی رو دیدم و بعد اسم شما رو از تعجب دهنم باز موند…

        خدا میدونه که دقیقاااااااااااااا تصمیم گرفته بودم برای شما ، فاطمه جان و اقای بردبار پیام بزارم

        بعد دیدم یا خدا دقیقا شما عزیزانم منو با نقطه آبی شاد کردین…

        الهی خدا دلهاتونو شاد کنه..

        شیماجان عزیزم ، توی کامنتت از عمل کردن در راستای تحقق هدفتون نوشته بودی ، با همه وجودم از خداوند میخوام آسان بشین برا آسانی ها.‌‌

        و هر قدمی بر میدارین خداوند صدتا قدم جلوتر رو براتون هموار و راحت کنه…

        میدونی دوست خیلییییییی خوبم :). راستش من مطلبی رو که نوشتم در مورد لذت از مسیر …مدتها میدونستم ها ولی تازه گی ها بهتر و عمیق تر به درکش رسیدم ..

        داشتن هدف بسیار عالیه و لازمه یک زندگی سلامت ، ولی این که نگاهم از لحظه اکنون برداشته بشه و فقط در استرس فردا باشم یا حتی به بهانه امید به آینده ایی بهتر ، از این لحظه م غافل بشم واقعا مسیر رو اشتباه رفتم …

        و چقدررر اشاره زیبا و بجایی کردی عزیزم که خدا رو شکر ما به لطف خداوند و استاد دانامون یاد گرفتیم چطور لذت ببریم و باید عمل کنیم …

        ممنونم گلم ، چقدر مهمه این عمل کردن ، اتفاقا دیشب داشتیم با همسرم همینو میگفتیم که وقتی عمل میکنی شاید از مسیر عملکردمون نتیجه نگیریم ولی خداوند خودش از جایی که گمانش رو نمیبریم راه جدیدی باز میکنه که شاید خیلییییییییییییی راحت تر و ساده تر به هدف برسیم :)

        ممنونم شیماجان عزیزم که همیشه لطف و محبتت رو زلال و پاک بهم هدیه میکنه دوست خوبم.

        برات بهترینها رو از خداوند طلب میکنم و زیباترین تجربه های عاشقانه رو برات آرزو میکنم.

        روی ماهت رو میبوسم

        در پناه نور و عشق الهی باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        • -
          شیما محسنی گفته:
          مدت عضویت: 3581 روز

          به به، به به … سلام ویژه به بانو وجیهه جان

          ممنون از این پاسخ پر انرژی به کامنتی که براتون نوشته بودم.

          به به از این طبیعت زیبای پاییزی که خدا جون به همه بنده هاش هدیه داده و فقط اینکه باید ببینیم و شکر گزار باشیم. خدا قوت به شما از این طبیعت گردی بین نظیر. مطمئناً اگر هم تهران تشریف ندارین، از آقا حبیب عزیز، خبردادر شده این که این روزها و مخصوصا دیروز سه شنیه که من کامنت شما را هم خواندم، هوای تهران چقدر زیبا تر از هر روز شده بود و اصلا بهششششششششششششششششششت در بهشششششت شده بود. الله اکبر ….. خدا بزرگ تر از آن است که توصیف شود ……..

          وجیهه بانو جان نمیدونین که چقدررررررررررررر خوشحال شدم از اینکه در کامنتتون فرموده بودین که در برنامه تان بوده که برایم کامنت بنویسین. بسسسسیار خوشحال شدم و قند تو دلم آب شد. ممنونتون هستم

          دیروز که کلی برنامه داشتم در این هوا… اتفاقا رفتم که در مسابقات شنای محل کارمون که برای همکارها گذاشته بودند، شرکت کنم و کلی تو دلم یاد شما هم بودم. برای بار اولم بود که تونستم بر ترس هایم غلبه کنم و در مسابقات شنا شرکت کنم. همیشه خیلی دوست داشتم، اما همش می گفتم نه بابا … تو در حد مسابقه نیستی .. البته مسابقاتش حالت فان داره و اصلا جدی نیست … ولی جهت ایجاد حال خوب بین همکارها برگزار میشه. …خلاصه که با یاد تحسین از طرف شما که ارزش این کارم که هفته ای یک مرتبه در 6:30 صبح به ورزش تفریحی شنا می روم را کم ندانم، بالاخره شرکت کردم. با اینکه رکودم نسبت به بقیه شرکت کننده ها زیاد جالب نبود، اما نمیدونین چقدر شارژ و خوشحال بودم که تونستم به این ترسم غلبه کنم. خیلی خیلی خوشحال …

          ممنون از تمام بیانات پر مهرتون در کامنتهاینان

          در پناه حق باشین همیشه

          شیما

          در پناه حق باشین همیشه

          ش

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            وجیهه بانو گفته:
            مدت عضویت: 1846 روز

            سلاااااااااااااااامممممم مجدد عزیزم

            دوست ورزشکار و شجاعم

            خواهر قدرتمندم

            خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت که شیماجانم بر ترسش غلبه کرده و وارد گود مسابقه شده…

            کیف کردم موقع خوندن کامنتت شیماجان…

            فقط گفتم آفرین دختر

            افررررررین دختر

            آفررررررررررررین دختر

            خیلییییییی جسارت و شجاعت میخواد که حتی تصمیم بگیری وارد مسابقه بشی ، چه برسه که شرکتم بکنی …

            واقعا به وجد اومدم گلم و یک تبریک جانانه و یک بغل عشق و دوتا ماچ ، به وجود شجاع و قوی شما با عشق تقدیم میکنم :))))))

            در مورد هوا گفتین :)

            نوش روح و روان لطیف و زلالت دوست خوبم

            الهییییییی شکر که تقریبا همه شهرهای ایران زیبامون از برکت بارش الهی ، قشنگتتر شده..

            امیدوارم همیشه زندگیت بهشت باشه شیماجان

            در پناه نور و عشق الهی باشی دوست عزیزم

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      رسول خانکی گفته:
      مدت عضویت: 1137 روز

      سلام به آبجی وجیهه بانو و دوست و رفیق عزیزم حبیب جان

      چقدر عالی به این سفر لذتبخش دعوت شدید

      و زیبایی‌های سفرتون را ما را مهمون کردید

      چه حال خوبی را دریافت کردم

      و چقدر عالی که بخشی از سفرمون را تنهایی دارید ادامه میدید

      این یعنی معنی عشق و وابسته نبودن

      این یعنی آزادی

      این یعنی رهایی

      در کنار هم تو اوج لذت هستیم و اگر هم بنا به شرایطی از هم دور بودیم باز هم لذت می‌بریم.

      برای شما خواهر عزیز و داداش حبیب بهترینها را آرزو میکنم.

      عشقتون پایدار و غرق شادی و ثروت و سلامتی باشید.

      حق نگهدارتون باشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1846 روز

        هزاران درود به داداش رسول خوب و بزرگوارم

        خدا میدونه از حضور شما برادر گلم و فاطمه جان عزیزم در این مسیر سبز چقدرررررررررررررر زیاد مسرور و شادم

        به خودم افتخار میکنم که خداوند پاکان و فرشتگانی چون شما رو در زندگی م قرار داده تا از تون بیاموزم و لذت ببرم . خدایا شکرت

        ممنونم از پاسخ قشنگتون ، دقیقاااااااااااااا همینطور که شما به زیبایی اشاره کردین ، یکی از اهدافمون محک زدن خودمون در مورد وابستگی هامون بود …

        و از طرفی یک جورایی عادت کرده بودیم که حتی در مورد قوانین و آموزشها به هم نگاه کنیم …

        و خدا رو شکر این فرصت بسیار مناسبی شد برای شکستن عادتها و روز مره گی ها …

        امروز کاملا به درک این مطلب رسیدم که مادامی که در پی آگاهی و رشد باشیم به نوعی در سفر به سر میبریم

        و اگر در سفر باشیم ولی درگیر عادتهای روزانه زندگیمون باشیم همچنان مرداب گونه زندگی میکنیم..

        و چه قشنگ اشاره کردین به لذت بردن … آفرین به داداش رسول خوبم ، دقیقاااااااااااااا لپ مطلب رو ادا کردین …

        این روزها بیشتر میفهمم که لذت بردن یعنی تسلیم بی چون و چرای خداوند بودن …

        خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت برای همه آن الطافی که در لحظه مقدس اکنون ما را غرق در لذت و شادی کرده است…

        ممنونم از لطفتون برادر بزرگوارم الهی در کنار فاطمه جان گلم همیشه دلتون شاد و تنتون سلامت و‌ جیبتون پر پول و سایه تون مستدام رو سر فرشته کوچولوهاتون باشه.

        در پناه نور و عشق الهی باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 854 روز

      الهی به امید تو

      خداایاااا کرور کروررر شکرت

      سلاممممممممممم عزیز من

      سلامممم خانم زیبا و دوست داشتنی دوست عزیزم خانم وجیهه زیبا رو و زیبا دل

      خدایاااا شکرت شکرت شکرت

      چقدررررر از کمنت تان لذت بردم

      چقدرررر خوشحال شدم بابت تجربه های بی نظیر تان

      بابت شادی های تان

      چقدررررر من دوست تان دارم

      الهی شکرت

      خداوند چقدرررر بزرگ و مهربان هست

      فقط به خدا توکل کنیم زنده گی ما چنان غرق نور و عشق میشود که خودمان از شدت خوشحالی اشک میریزیم و تعجب میکنیم

      خیلی خوب میفهمی که : زندگی مقصد نیست ، زندگی مسیر ه و اگه یاد نگیری از مسیرت لذت ببری ، باختی!!!!!!

      چقدررر این قسمت کمنتت تان بی نظیر بود

      راستی هم زنده گی مسیر هست

      و باید یاد بیگرم که از مسیر لذت ببریم خدایا شکرت

      چقدررر برای شما و اقا حبیب خوشحال هستیم

      خدایااا شکرت

      یک روزی من هم پیاده روی میرفتم که چشمم به یک برگ افتاد برگ را بلند کردم وااااااااااای دیوانه شدم از زیبایی این برگ رنگ های که در آن بکار رفته بود بخداا اگر آدم به زیبایی ها توجه کنه هم حالش خوب میشود هم زیبایی ها را میبیند که تا حالا هرگز توجه نکرده بود

      چقدررررررر تجربه های تان زیبا هست

      لذت بردم و با تمام وجودم تحسین تان میکنم

      خیلی قشنگ یاد کردین

      تشکرررر میکنم رفیق زیبایم که با عشق برای مان درس یاد میدهید و با عشق از تجربه هایتان میگویید

      شکرگذار خدا هستم بابت وجود نازنین تان

      در پناه الله باشید شاد شاد شاد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1846 روز

        هزاران درود و سلااااااااامممم به پاکیزه پاک سرشتم

        به خواهر خوش قلب و خوش خلق و بینظیرم ….

        پاکیزه جان ممنونم عزیزم برای این پیام قشنگ و نقطه آبی پر احساستون..

        چقدر لذت بردم و چقدرررر خداوند رو شاکرم برای داشتن شما عزیزانم ، برای داشتن دوستانی که خداوند به زیبایی و راحتی آسانی از طریق این سایت الهی در اختیارمون گذاشته…

        چقدررررر خداوند رو شکر میکنم که خواهران خوب و نازنین و ارزشمندی مثل شما دارم ..

        پاکیزه جان ، این روزها ، برام خیلیییییی عجیب و جالب میگذره ..

        تا حالا این مدلی درک نکرده بودم ، یادم میاد یک بار یک مستندی از آقایی دیدم که تجربه نزدیک به مرگ داشت ، میگفت وقتی روحم از بدنم جدا شد ، و من سبک و رها شروع کردم به گشت و‌گزار ، بعد یک دفعه ترسیدم و بدون این که حرف بزنم با همه وجود خدا رو صدا زدم…

        میگفت دیدم ذره ذره عالم گوش شدن !!!! و دارن صدای منو میشنون ..

        میگفت : به خودِ خدا قسم دیدم وقتی دارم حرف میزنم و از خدا کمک میخوام یک‌گوش بزرگ جلوی دهنم پدیدار شد !!!

        با گریه گفت : اینکه میگن خدا مثل رگ گردن نزدیکه ، به خودش قسم رگ گردن خیلیییییییی مثالِ دوریه ، چون خدا بسیار نزدیکتر از اون چیزیه که به ذهنمون میاد …

        دیشب داشتم فکر میکردم اگر خداوند مهر و محبت و لطفشو به ما نمایان کنه قطعااااااااااا ذهن کوچک ما توان تحمل نداره ، یا دیوانه میشیم یا میمیریم از ذوق ….

        چقدر قشنگ مثال اون برگ رو زدی خواهرجانم ، دقیقاااااااااااااا میفهمم .. اون روزی که رفتم پاییز گردی دوست داشتم کسی نباشه و فقط گریه کنم و داد بزنم از عظمت و بزرگی و قدرت خداوند …

        چقدر خوبه بعضی احساس ها در وجودمون همیشگی بمونه ..

        خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت برای تمام این لحظات مقدسی که نور و عشقت رو بیشتر از همیشه درک میکنیم..

        پاکیزه ی گلم ، خیلی دوست دارم فرشته زمینی خداوند..

        شاید یک روزی در ایران یا در یک نقطه زیبای این زمین خداوند ببینمت :)))))

        ولی در هر حال برات بهترین نعمتهای خداوند رو به آسانی طلب میکنم الهی هر گامی بر میداری مسیرت پر باشه از گل و بلبل و نور و عشق..

        الهی هر خواسته ایی داری به آسانی و شکوهمندانه به اجابت برسه …

        الهی همیشه دلت شاد و صورت زیبات به خنده باشه خواهر قشنگم …

        دوست دارم و از همین‌جا روی ماهت رو میبوسم .

        در پناه نور و عشق الهی باشی پاکیزه نازنینم

        پاکیزه خوبم این روزها خداوند رو خیلیییی نزدیکتر از قبل احساس میکنم ، هر فکری از ذهنم میگذره بلافاصله از دهن یکی میشنوم !!!

        هر چی میخوام بلافاصله ، آماده میشه …

        انگار واقعا مهمون خدا شدم این روزها ، آخخخخ که چه میزبان خوبیه پاکیزه جان این خداوند عزیزمون …

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فاطمه تقی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2331 روز

      سلام وجیهه بانوی عزیزم

      نوش جونتون 14 روز سفربا همراهی آقای حافظان

      وزیباتر از اون تنها ادامه دادن به این سفر که نشان از رشد وپیشرفت وبزرگ شدن قلب شماست

      آبجی وجیهه اینقدر تحسینتون کردم اینقدر بهتون افتخار کردم ولذت بردم ازمسیری که انتخاب کردین

      سپاسگزارم ازکامنت زیبا وپاک وخالصتون.

      بی نهایت از کامنتتون لذت بردم ودرسهای بزرگ زندگیم رو گرفتم مخصوصا اونجایی که نوشتین

      (مشکل از اونجایی شروع میشه که ما میخوایم برای همسرمون ادای خدا رو در بیاریم…

      برای بچه مون ادای خدا رو رو در بیاریم…

      برای خواهر و برادر مون ..همچنین..

      میشه فقط در جایگاه خودمون نقش بازی کنیم و از سر راه خدا بریم کنار ؟؟؟!!!!!

      یک جورایی داشتم به خودم میگفتم)

      آبجی وجیهه نمیدونیدهمین قسمت جمله ای که نوشتین چقدر منو تکان داد انگار خدا داشت از زبان شما بهم میگفت مشکل اصلی زندگی من همین یه جمله است

      سپاسگزارم از شما که اینقدر زیبا آگاهی هاتونو با ما به اشتراک میگذارین

      انشاالله سفری پرازخیر وبرکت داشته باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1846 روز

        سلاااااااااااااااامممممم به فاطمه جان نازنینم

        به خواهر خوبم

        خدایاااااااااااااااا شکرت که هر چه شکرت کنم هرگز نمیتونم ذره ایی از شکر نعمتهاتو بجا بیارم..

        یکی از الطاف خداوند داشتن یاران همدل و همراهه که به فضل پروردگارم و به برکت وجود استاد عزیزمون این فضای بهشتی ایجاد شده تا من با فرشتگانی از جنس نور الهی آشنا بشم….

        فاطمه نازنینم خواهر خوبم از پاسخ دلنشینتون به وجد اومدم و از محبتتون پر شدم از شوق

        الهی زندگیتون پر بشه از همه خوبیها و الطاف و نعمات خداوند …

        وقتی این همه محبت و مهر شما دوستان عزیزم ، خواهران و برادران خوبم رو میبینم یاد این شعر میافتم که میگه :

        خداوندا تویی پروردگارم

        همه از توست یا رب هر چه دارم

        واقعاااااااااا هر چه هست همه اوست فاطمه بانوجانم و خدا رو شکر که این بخش از کامنت براتون نشانه شد….

        میدونین فاطمه جان راستش من متاسفانه به خاطر شرکم خیلی به خودم ظلم کردم و بارهایی رو که خداوند با اشاره ایی میتونست در زندگیم حابجا کنه من گاهی ماه ها به دوشهای نحیفم میکشیدم و همینطور که شاید برای شما هم پیش اومده باشه ، میدونید که معمولا چنین باری درست و سلامت به مقصد نمیرسه !!!

        همیشه نگران بچه هام بودم..

        همیشه میخواستم خیلیییییی همسر خوبی باشم..

        همیشه نگران شرایط خواهرها و برادرام بودم و چنان باری از این همه شرک به دوشم تحمیل میکردم که بالاخره ازش خواستم بارم رو برداره و خداوند اجابت کرد و‌گفت تو فقط بندگی کن بزار منم خدایی مو بکنم …

        گفت : بندگی کن تا که سلطانت کنم

        و میدونین فاطمه جان بخش شیرینش کجاست ؟؟

        اینجاست که حتی اگر تو درست و درمون بندگی نکنی ، ولی در مسیر باشی و تلاشتو بکنی اون چنان خدایی میکنه که هر لحظه دلت میخواد سجده کنی و اشک چشات خشک نمیشه از ذوق خداوندیش…

        خواهر زیبارو و زیباسیرتم براتون لحظات ناب عاشقانه الهی رو طلب میکنم که پر بشید از نور و عشقش

        وجود پر برکت تونو به دستان مهربانش میسپارم تا سعادتمندی و خوشبختی و ثروت دنیا و آخرت رو نصیبتون کنه ..

        الهییییی آمین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        فریبا شهاب گفته:
        مدت عضویت: 1226 روز

        سلام بروجیهه بانو عزیزم

        درود خدا برشما وهمسربزرگوارتون

        ودرود بسیار برای سفری که درپیش گرفتی وهزاران بار خداروشکر که به تنهایی سفر الهی رو ادامه میدی ،گوارای وجودت بانوی دوست داشتنی ‌پرمهر

        سلامتی روح وجانت افزون بود بنده خوب خدا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          وجیهه بانو گفته:
          مدت عضویت: 1846 روز

          هزاران درود به دوست گلم فریبای دلفریب

          ممنونم عزیزم برای این پاسخ مختصر و صمیمی تون

          چقدر خدا رو شکر میکنم که در این سایت الهی میتونم دوستان جدیدی داشته باشم و از حضور بابرکتشون بهرمند بشم.

          سپاسگزارم فریباجان برای احساس زلالت که روانه دلم کردی ..

          امیدوارم همیشه دلتون منور به نور الله و مسیرتون سبز به هدایت خداوند عشق و نور باشه.

          الهی آمین

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سیدحبیب حافظان گفته:
      مدت عضویت: 2083 روز

      سلام عشق جانم

      برای من سخت ترین کار دنیا ، پیدا کردن واژه ها و نوشتن جملات و کلماتیه که عشق و ارادت منو به تو توصیف کنه

      خب نیست

      عاشقتم زلالِ زلال

      دوستت دارم چو جان

      جانم به قربان تو جان

      من چه گویم با زبان

      در فرغت این لامکان

      فهم ما از عشق هان

      در پس هر هان، هان

      (همون هان قل مراد) به هنگام ناتوانی از درک و وصف عظمت و شکوه عشق

      فداتم و بس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فاطمه سليمى گفته:
      مدت عضویت: 1780 روز

      سلام به خواهر و دوست عزیزم وجیهه بانو

      روزتون بخیر و سلامتی و شادی باشه ان شاء الله

      مدتیه از کامنتهای خوبتون بی بهره موندیم در سایت و دلمون براتون تنگ شده

      یاد رفتار محبت آمیزتون افتادم که من هم یه مدت کامنتی در سایت ننوشته بودم و شما جویای حالم شدین دوست عزیزم، این شد که گفتم بیام اینجا با شما احوال پرسی کنم و بگم منتظر کامنتهای خیلی زیباتون هستم

      در پناه خدا شاد و سلامت و متنعم از نعمتهای بی پایان الهی باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1846 روز

        به نام خداوندی که:

        یا خَیرَ المُستأنِسین است

        خداوندی که بهترین منبع امنیت و سرور عاشقانه است

        هزاران سلام و درود به فاطمه خانم جان دوست داشتنی ام..

        چقدرررررررررررررر زیاد خوشحالم از کامنت تون و از ابراز محبت و مهرتون..

        و چقدر خوشحالم که لطف خداوند شامل حالم است که براتون بنویسم.

        عذر منو بپذیرید که در تعهدی با خودم به سر میبردم که پاسخ دادن به این همه مهر به لحظه اکنون کشید.

        روزگار بهاریتون مبارک

        و رمضان تون پر از تقوی الهی ان شاءالله.

        ممنونم فاطمه جان عزیزم که برام نوشتین ، مهرِ همراه با پیامتون رو با قلبم دریافت کردم و با قلبم براتون مینویسم

        و خداوند رو شکرگزارم که عزیزانی چون شما رو در مسیر زندگیم قرار داده.

        با توکل به خدای الرحم الرحمین ، همچنان پیگیر آموزشهای استاد عزیز هستیم و بزودی میایم تا با ثبت نتایج مون ، باورهایی رو که ساختیم با شما عزیزانم به اشتراک بزاریم…

        سپاسگزارم از دعای پاک و زیباتون و همچنین برای شما:الهی آمین

        در پناه نور و عشق الهی باشید :*

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        • -
          فاطمه سليمى گفته:
          مدت عضویت: 1780 روز

          سلااااام به وجیهه بانوی عزیزم

          خیییلی خوشحال شدم از دریافت پیامتون بعد از مدتها

          قبل از اذان صبح بود و سر جای نمازم نشسته بودم و اومدم تو سایت و دیدم که نقطه آبی دارم و بعد دیدم از شما پیام دارم و روزم با دیدن پیام شما به زیبایی شروع شد

          سال نو و ماه پر خیر رمضان بر شما مبارک باشه

          انشاءالله که بهترین سال زندگیتون باشه و هر سال از امسال بهتر

          منتظر خوندن کامنتهای خوبتون و نتایج زیباتون هستم

          از فرودگاه تورنتو دارم این پیامو برای شما می نویسم بعد از 41 روز که اومده بودم دیدن فرزندانم، الان دارم برمیگردم و منتظر پرواز به سمت وین و بعد تهران هستم

          در پناه خدا شاد و سلامت و پر از آرامش الهی باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    رضا صبوری گفته:
    مدت عضویت: 1132 روز

    به نام یگانه قدرت در عالم هستی

    سلام و خدا قوت خدمت بینظیرترین استاد دنیا و سلام میگم خدمت خانم شایسته مهربان

    رسیدن بخیر‌ استاد جان خداروشکر که بسلامتی برگشتید و به محض رسیدنتون شروع کردید برای بچه های سایت فایل ضبط میکنید و از نظر من آموزش رو شروع کردید چون کارتون برا منه نوعی کلی درس و آموزش داره…

    استاد عزیزم واقعا از دیدن ویدئوهایی که از پارادایس برای ما ضبط میکنین به وجد میام و در حین دیدن ویدئو دائم خداروشکر میکنم بابت امکاناتی که هست. تحسین میکنم طبیعت بینظیر پارادایس زیبا رو.ذوق میکنم که اینقدر تجهیزات رفاهی موجود هست که شما با عشق یه سری اشو به ما نشون میدید و به اشتراک میذارید تا ما بتونیم ذهن محدود شدمونو به چالش بکشیم الگو نشونش بدیم و بارها اینو تکرار کنیم که ببین میشه در تمام ابعاد به آزادی رسید هم از لحاظ مالی هم به لحاظ زمانی و هم به لحاظ مکانی……

    استاد عزیزم من در حال انجام تمرینات دوره روانشناسی ثروت 1 هستم و در حال پیدا کردن الگوهای مختلف که هی ببینم و ذهنم رو منطقی کنم که عوامل بیرونی هیچ ربطی به ثروتمند شدن نداره.

    اومدم تو سایت که تمرینات رو انجام بدم که دیدم عکس آروی و تراک کمپر کنار همه و تصمیم گرفتم الگو و تمرین امشبم رو از خوده شما بگیرم و با دیدن ویدئو شما ورودی مناسب به ذهنم بدم.

    استاد ستودنی ترین زاویه لایف استایل زندگی شما به نظر من رابطه شما با خانم شایسته عزیزه.

    استاد من حس میکنم این رابطه عاشقانه و آزادانه دو طرفه بین شما و خانم شایسته که از طریق احساس میتونم درک کنم که ساختگی و فقط جلو دوربین نیست از پذیرش تمام و کمالیه که شما دو عزیز نسبت به هم دارید.

    استاد نمیدونید چقدر رابطه عاطفی شما رو میپسندم با عشق میبینم و با تمام وجود تحسین میکنم با همین که من الان بعد از 8سال زندگی با همسر عزیزم (منا جان) که بسیار رابطه دوستانه و نزدیک و عاشقانه ای با هم داریم هنوز هم با دیدن شما دو بزرگوار احساس میکنم که جای گسترش داره رابطمون و ترجیح دادم در این زاویه شمارو الگو قرار بدم و به خدا بگم من این جنس رابطه عاطفی رو میخوام اینم الگوش.حالاکه استاد تونسته تا این حد روابط عاطفیشو رشد بده منم میخوام این سبک رابطه رو داشته باشم به منم کمک کن و هدایتم کن…

    موضوع بعد در این ویدئو متعهد بودن شماست به سر وقت انجام دادن کارها و یه فایل ازتون قبلا دیدم که اونجا شما خیلی جدی و محکم گفتید هیچ عذری در مورد به تعویق انداختن انجام یکار برام پذیرفته نیست که بارها به من ثابت شده که حرفایی رو که به ما میگید رو خودتون عمل میکنین و شعار نیست.

    مراحل تمیز کردن و جدا کردن کمپ رو از روی تراک خیلی دوست داشتم و دلم برای فورد قرمز گوجه ای آب شد و حین دیدن این تصاویر دائم میگفتم خدایا شکرت حالا که استاد داره این امکاناتو پس منم میخوام منم باید داشته باشم.

    پارکینگی که شما دارید منو به یه حال رویایی میرسونه وقتی میبینم 10ها ماشین مختلف میشه داشت موتورهای سی سی بالا در مدلهای مختلف میشه چندین مدل داشت.استاد من علاقم داشتن کلکسیون موتورو و ماشین های سرعتیه.یعنی وقتی شما فیلم میگیرین ازشون من گوشتهای تنم آب میشه ولی نه حسرت میخورم نه فحش و بدوبیراه میگم فقط خداروشکر میکنم براتون دعا میکنم که سالم باشید و ازشون استفاده کنید و بارها به همسرم به شوخی گفتم در مورد موتورو ماشیناتون گفتم اگه استاد سوار نمیشه بده من حسابی از خجالتشون در بیام!!!!!!!

    و باز هم به خدا میگم حالا که استاد عزیزم داره خب به منم بده و جالبه با دیدن این جنس تصاویر خواسته هام بیشتر شفاف میشه و دائم درخواست میدم به جهان با احساس خوب….

    استاد عزیزم شما با نشون دادن ثروت و امکاناات و روابط عالی و سفرهای طولانی مدتتون و رها و راحت گرفتن زندگی شخصیتون حتی تو مسافرت و مدل نگاهتون به زندگی به من و هزاران انسانی که تصمیم گرفتیم به لحاظ مالی ثروتمند بشیم،نشون دادید که میشه با تغییر نگاه و توجه به زیبایی ها و مرور نکات مثبت زندگی سیکلی رو ایجاد کرد که خداوند شمارو از دل طوفانها بیرون بکشه از بدنه جامعه جدا کنه.

    پرهیزکار بودن رو در شما میبینم و جایگاهتون برابر لیاقتتونه که خداوند وعده پاداش داده به بندگانش….

    خوشحالم که در مداری هستم که میتونم این آگاهی ها و الگوها و نشونه هارو ببینم لذت ببرم اشتیاق پیدا کنم برای ثروتمندان دعای خیر کنم و این فرکانس رو با عالم هستی ارسال کنم که حالا که هست منم میخوام خدای عزیزم.به منم بده.

    الهی شکرت برای بینهایت بودن تمام نعمتهات و فرصت هات…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 90 رای:
  4. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1878 روز

    سلام یه رفقای عزیزم

    خدا را شکر که دوباره تونستم اینجا کامنت بذارم.

    آقا اول اینکه به رکورد 30 تا شنا سوئدی استاد رسیدم!

    اولای سفر به دور آمریکا و بعد دیدن تمرین‌های استاد خارج از باشگاه، از 10 تا شنا سوئدی روزانه، آهسته آهسته خودم رو به رکورد 30 تا رسوندم! دیروز 4 تا ست 30 تایی شنا رفتم…کف اتاق محل کارم و حین انجام کار! احساس خیلی خوبی داشت، این تغییر آهسته و مستمر در رکوردم که با مقایسه با رکورد استاد حاصل شد. دمت گرم استاد، که سبب تغییر شدی!

    اما خیلی خوشحال شدم که شنیدم شماها رستوران رفتن در مسافرت رو کلا ترک کرده یین!

    چند سال پیش برادرم برای چند ماه یک مغازه ی آش فروشی اجاره کرد و این شغل را پیشه کرد. یک روز من حلبهای روغن مورد استفاده اش رو کنار دیوار مغازه دیدم. وقتی راجع بهشون پرس و جو کردم، دیدم روغن نباتی درجه 2 هستند که برای آشپزخانه های عمومی تهیه شده اند و آن وقت متوجه شدم که چه روغنی در هنگام تولید غذا در خارج از خانه مصرف می‌شود! خب، این فرآیند نشان می‌دهد که تولید غذا در محل‌های عمومی، تابع استانداردهای خاصی است که شاید برای همه ی ما قابل قبول نباشد…‌ بخصوص که تابع دوره قانون سلامتی هم باشیم.

    آقا خدا رو خوش نمیاد فیل و فنجون رو با هم مقایسه کنید! آخه تراک کمپر قد و قواره ی آر وی هست که کنار هم میذاریدشون؟! :)) ولی جدی دمش گرم این تراک کمپر که طرفدارانش رو روسفید کرد! خیلی حال میکنم که استاد آنقدر انعطاف پذیره که حتی روی آر وی که سالها در دریم برد ش حضور داشته، تعصب به خرج نمیده و اذعان میکنه که نسبت به تراک کمپر، ‌کمبودهایی داره!

    خب، این قسمت به تجلیل از عوامل پشت صحنه سفر تعلق داشت… از فلاش تانک کمپر بگیر تا ابزارآلات استفاده نشده جعبه ابزار. من این حضور و غیاب آخر مسافرت رو دوست داشتم. برای رسیدن به بهبود مستمر کارها ، این مرور، لازمه که خودم عمرا انجامش نمیدم! آخه خسته م میشه! ولی تحسین نثار شما!

    آخر شبی همه خوابیده ن و من دارم چیز تایپ میکنم. آقا میترسم ترانه بنویسم و بقیه از دیمبل دامبل سرو صداش بیدار شن. اینه که خودتون بخونید و آهنگش رو بزنید:

    آهای دختر چوپون

    آهای دختر چوپون

    دل دیوونه رو کشوندی تو دشت و بیابون

    از این سو…

    به اون سو

    چه پاک و آشناست ساده نگاهت

    چه بی ریاست نجابت سلامت

    من حتی توی خوابم نمیدیدم

    که چشمام وا بشه به روی ماهت

    از تو پس کوچه ی تنهای دل

    عشق تو منو صدا کرد…

    خودمو بی خبر از من گرفت

    با غم عشق آشنا کرد…

    آهای دختر چوپون…

    اهکی! فکر کردین میذارم بدون رقص بخوابین! خیال خام کردین!

    یواش، آهسته اینو نوشتم تا کسی بیدار نشه!

    حالام دارم یواش از ته حلق اینا رو مینویسم: آهنگشو خودتون بزنین، قرش رو هم خودتون بدین. الان به وقت شیراز خییییلی دیره، همه خوابن! شب به خیر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 92 رای:
    • -
      رسول خانکی گفته:
      مدت عضویت: 1137 روز

      سلام به علی جانم

      رفیق حالت چطوره؟

      ورزشکار نمونه

      منم مثل شما از 8 تا دونه رسوندم به 20تا

      دمت گرم رفیق که هستی و کامنتهای پرانرژی و لدتبخشی را برامون مینویسی.

      مردی از خیلی زود کشف شد و کودک درون فعالش را به ما در هر فایلش نشون میده

      پر از انرژی

      شاد

      پر از جنب و جوش

      پر از هیاهو

      و مهربان

      ممنون رفیق که هستی.

      علی جان الان یه چند وقتی هست که هر شب قبل خواب ،مهم نیست که خسته باشیم یا نه

      مهم نیست که کار داشته باشیم یا نه

      4 تایی یکی دوتا آهنگ شاد پلی میکنیم و میایم وسط و …

      چقدر حال خوب و لذتبخشی بهمون میده

      و چند دقیقه ای هم هر کدوم از اتفاقهای مثبتی که در طول روز برامون افتاده حرف میزنیم .

      بهترینها را برات آرزومندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1878 روز

        سلام به رسول جان خودم

        ممنون رفیق! رکورد تو هم که عالیه!

        این عادت، مال دوره باشگاه رفتنم هست. از سالهای باشگاه فقط همین مونده…بقیه ش رو پیاده روی میکنم.

        رسول، یه روز پیاده روی های صبحم رو طی ده سال آخر خدمتم توی کارخانه حساب کردم، شد حدود 10 هزار کیلومتر! دارم فکر میکنم به اینکه روزی 30 تا شنا که برم، سر چند سال چقدر میشه و چه اثراتی روی هیکل و خلق و خوم باقی میگذاره؟

        میدونی، اون پیاده روی روزانه رو به این خاطر شروع کردم که دیگه نمیتونستم روزی 10 کیلومتر، صبحهها بدوم! دیسک شدید کمر گرفته بودم که با همون پیاده روی صبحها، تو کارخونه مون فقط، بعد 4 سال درست شد. اون عادت، سلامتیم رو بهم برگردوند.

        کتاب اثرمرکب، همین اثر رو روی من گذاشته، تامام!

        الانم دارم فکر میکنم رقصیدن شبانه شما رو با تمرین آخر شب اتفاقات مثبت ، تو خونه خودمون کپی کنم! دمت گرم که هستی! یه چند سال دیگه خودمون کتاب اثرمرکب، ورژن خودمون رو می‌نویسیم!

        بچه های گلت رو ببوس. کنار دریا خیلی بهتون خوش بگذره. الان بهترین تایم شمال رفتن هست.

        خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فاطمه تقی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2331 روز

      سلام داداش علی صبح بخیر

      تبریک میگم رکورد30 تا شنا سوئودیتون تحسین میکنم تلاش وپشتکارتون

      داداش علی همین یه مورد که درباره ی حلبهای روغن بهش اشاره کردین فکر میکنم کافی باشه که آدم برای سلامتی جسم خودش ارزش قائل باشه وسعی کنه تغذیه ی مناسب داشته باشه

      سپاسگزارم که این موضوع مهم روبیان کردین.

      سپاسگزارم از آهنگی که نوشتین سپاسگزارم از انرژی مثبتتون

      شادوسالم وثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1878 روز

        سلام به فاطمه بانوی مقتدر

        مرسی از تعریف شما دوست گل.

        چقدر خوبه که به سلامتی خودتون و خانواده اهمیت میدین و از ترانه و آهنگ خوشتون میاد.

        خیلی ذوق دارم که چالش جدید رسول خانکی رو شروع کنم از امشب.

        توی کامنتی که همین پایین برام نوشته، توضیحش داده.

        یادم آمد که شما هم با بچه ها، میتونید انجامش بدید! خیلی باحاله و نتیجه ش داشتن یک خانواده نمونه مثل خانواده رسول هست.

        دعا میکنم خودت و خانواده محترمتون، همیشه بخندید و شاد باشید.

        خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 854 روز

      به نام خداوند مهربان و بزرگ

      سلاممممممممممممممم پر از انرژی

      تقدیمممممممم برادر عزیز و پر انرژی من

      چقدررررر کمنت هایت را دوست دارم

      چقدررررر پر از احساس شادی هست

      تحسین میکنم این حال خوب تان را

      واقعا از کمنت تان لذت بردم

      و با صدای بلند خواندم آهنگ تان را و رقصیدم

      خدایاا شکرت که حضور دارین

      خدایااااا را شکر که شاد شاد شاد هستین

      ممنون تان هستم

      همیشه برای مان همین طور پر انرژی بنویسد

      خیلی لذت میبریم

      ((له لی له لی لییییییییییی له لیییی ))

      این جمله داخل قوس هم سازش بود همان له له هههههههههه

      مرسی

      همیشه شاد سالم و ثروتمند باشی دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1878 روز

        سلام به پاکیزه ی عزیز و گرانقدر

        مشرف فرمودید، بانو!

        باعث خوشبختی است که این کامنت مورد توجه قرار گرفته، خدا را سپاس.

        بله، سعی میکنم همیشه پرانرژی و شاد باشم. هرچند همیشه موفق نیستم. مثلا همین الان داشتم با بچه هایم تندی و تحکم میکردم که فکر میکنم به آن نیاز داشتند! ممنون که برایم کامنت نوشتید، تا آن را خواندم، دوباره عادی شدم!

        خدا را شکر که با آهنگ شادی کردید و رقصیدید. خیلی مفتخر و شاد شدم. کامنتهای شما هم فوق العاده است، ازتان ممنونم.

        خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فرشته شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1301 روز

      سلام به شما داداش علی گل من

      اقا حال میکنم‌وقتی کامنتاتون‌رو میخونم

      وقتی اهنگایی ک مینویسین رو میخونم توهرحالتی باشم ی قر ریز میدم

      خیلی فوق‌العاده تایپ میکنید

      و جدای از نوشتن زیبایی ها و نکات مثبت کلیی هم کامنتاتون طنزه و دله من‌رو شادتر میکنه

      دمتون گرم‌که اینقدر باهالید

      مرسی ازینکه هستید و من میتونم با خوندن کامنتاتون لذت فراواااااان ببرم

      انشالله که هرکجا هستید شاد باشید

      دوستتون دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1878 روز

        سلام به فرشته ی کوچک سایت

        ممنونم از بذل توجه و ‌محبت شما بانوی گرانقدر

        خیلی خوشحالم که کامنت باعث شادی و سرور شما شده است.

        به نظرم آمد که داشتن بار طنز و وجود لبخند روی لب خواننده در عین توجه به نکات مثبت،بیشتر به ماهیت و خواسته ی این وبسایت نزدیک باشد، بنابراین آن را پیشه کردم.

        البته ذهن شاد و شادی طلب شماست که شما را به وجد میاورد… خودتان هستید که شادی را پدید می‌آورید و دامن می‌زنید، با توجه به کلمات و مطالبی که بار طنز دارند. همه چیز در وجود خود شماست.

        همیشه به شادی و خنده باشید و در همه ی ابعاد، نتایج عالی بگیرید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    اکرم هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1440 روز

    بنام خداوند مهربان

    سلام به استاد عزیز

    ((و اما بنعمت ربک فحدث))

    استاد اومدم تا براتون و برای دوستانم بگم و تایید کنم رزق من حیث لایحتسب رب رزاقمو

    واقعا که این رزاق وهاب از جایی که فکرشو نمیکنی بصورت معجزه وار در عین حال بسیار طبیعی رزق میرسونه.

    چقدر تحسین برانگیز و متحیر کنندست وقتی این دوتا خصلت با هم جمع بشن

    (( معجزه وار)) و (( بصورت کاملا طبیعی))

    الله اکبر از این رب

    حالا داستان رو میگم که هم برای خودم ثبت بشه و هم به ایمان خودم و دوستانم اضافه کنه

    خب من علاوه بر اینکه توی ستاره قطبی از ربم رزق من حیث لایحتسب خواسته بودم تعهد سه برابر کردن درآمدمم چند روزیه نوشتم

    دیروز خاله من به تنهایی به خونه ما اومد ، بهم گفته بود یه روز میام سوپرایزت میکنم و بالاخره اومد.شبو پیش ما گذروند و من شاهد یه چیزهایی بودم که این چند سال هرگز ندیده بودم. آخه نماز شبمونو کنار هم خوندیم و دیدم چقدر قشنگ با خداوند صحبت میکرد، واقعا لذت بردم ، حتی صبح برام تعریف کرد که وقتی برای پیاده روی به پارک میره آخرش به یه آلاچیق میره و به تنهایی میشینه و با خداوند کلی صحبت میکنه…

    بعد حرف کشیده شد به طلاهای جدیدش ، گفت اول امسال خریده اونم از پول عیدی که پسرش براش از استرالیا فرستاده، اونم بطرز معجزه وار چون ظاهرا پسر خالم برای کل خانواده مبلغی رو فرستاده ولی هیچ کدومشون قبول نکردن و همه پوله رسیده به خاله و برای خودش سرویس طلا خریده

    و اینم گفت که امسال 300 میلیون پول داشته و گفت اشتباه کردم همه پولو دادم طلاهامو عوض کردم، باید طلای جدید میخریدم

    این درصورتیه که خاله من خانه داره

    هیچ فعالیت بیزنسی نداره

    و همسرشم یه تولید کننده معمولیه نه خیلی خفن و بزرگ

    و خاله من دست کم از اول امسال حدود400 میلیون درآمد داشته

    حالا من نپرسیدم از کجا، چجوری

    ولی وقتی اینو گذاشتم کنار رابطه زیبایی که با خداوند داشت

    و انگار من اصلا به تازگی بینا شدم به این رابطه

    پس خداوند من حیث لایحتسب میرسونه

    و براش شاغل یا غیر شاغل بودن اصلا مساله ای نیست

    همین کلی به ایمان من اضافه کرد و باید باز هم برای خودم تکرار کنم و تکرار کنم

    و همین خاله موقع رفتن هدیه ای بهم داد ، سکه طلا که تقریبا معادل یک ماه و نیم حقوق منه ! و به دخترم یک گردنبند طلا هدیه داد.

    الهی شکرت من که میدونم خاله من دستی از خدای مهربانم بود

    و بصورت معجزه وار ، انگار فقط مامور بود بیاد و ایمان منو مضاعف کنه و این رزق لایحتسبو بهم برسونه و برگرده،

    قطعا من لایق بودم و مدارم بالا رفته بود

    خداوندا شکر گزارتم که ظرف منو بزرگ تر کردی وگرنه جریان نعمات تو که همیشه و همیشه و همیشه با حجم مافوق تصور ما در جریانه

    و من هنوز مشتاقم اون معجزه رو ببینم که چجوری معجزه وار و بصورت کاملا طبیعی ، حقوق کارمندی من 3 برابر خواهد شد ، کما اینکه در عرض چند ماه تقریبا 7 برابر شد، و در کامنت های قبلیم ازش گفتم.

    الهی شکر که تونستم از لطف و رزاقیت ربم برای دوستانم بگم

    برای همگیمون پک کامل سعادت در دنیا و آخرت رو طلب میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 112 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2518 روز

      به نام خداوند رزاق

      سلام اکرم جان

      چه خوب نوشتی از خاله جان که دست خدا در زندگیش موج میزند و با وجود نداشتم دارمد طلا خریده

      این یه نمونه هست که ما میتونیم بتور کنیم میشه از آنجا که گمان نمیکنم برسه

      خدایا شکرت

      عشق بازی با خدا و وقت گذاشتم باهاش خیلی عالیه

      ممنون از شما بابت هدیه زیبایی که گرفتی هم به خودت و دختر گلت تبریک میگم مبارکتان باشه

      انشالله رزق بیحساب خداوند روزی هر لحظه زندگیت باشه

      شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    «قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ» ﺑﮕﻮ: ﺧﺪﺍ ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﺁﻳﻴﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻛﻪ ﻳﻜﺘﺎﭘﺮﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ ، ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻨﻴﺪ.(٩5 آل عمران)

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    سلام خدای من، بخاطر نعمت امروزم ازت سپاسگزار و شاکرم، دوست دارم امروز در مدار توحید و آگاهی توحیدی اوج بگیرم. درخواست میکنم بهم توحید ابراهیم، شکور بودن نوح، علیم بودم اسماعیل و ثروت سلیمان و أواب بودن داوود و رحمت محمد رو عطا کنی. خدایا امروزم رو در مدار آرامش و احساس مثبت و فرکانس توحید قرار بده. الهی صد هزار مرتبه شکر.

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    سلام و درود فراوان به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار و دوستان نازنینم؛ الهی که حال دلتون عالی عالی باشه. آقا در ادامه تمرین ستاره قطبی میخواستم زیبایی و جذابیت یوسف رو هم درخواست کنم دیدم هم مسئله میشه بعد دیگه حوصله حواشی و زندان و قحطی رو ندارم ، هم اینکه آقا ما که دیگه آردمون رو بیختیم، الکمون هم آویختیم دیگه فایده ای نداره، احتمالا خداوند متعال هم بگه آخه من کجاتو ادیت کنم با اون قیافه ات (صرفاً جهت خنده)

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    خب بازم یه فایل بینظیر دیگه از سفر به دور آمریکا. استاد پیشنهاد میکنم تا وسط پاییز هستیم یه سفر به دور آمریکا پائیزی هم برید، خیلی خوش میگذره.

    خیلی برام جالب بود این مقایسه تراک کمپر و RV؛ خب RV امکانات و فضای بیشتری داره ولی اصطلاحاً On road محسوب میشه، همیشه باید توی جاده و پارکینگ باشی‌ و عملاً یه سری نقاط و مناظر رو نمیتونی بری. از طرفی این حجم از وابستگی به وسایل و ملزومات زندگی باعث میشه آدم نتونه خودشو به چالش بکشه و بزرگتر بشه، یعنی کار به جایی میرسه که عملاً انگار هنوز توی خونه ای و همون وابستگی های قبلی رو داری؛ و سمت دیگه تراک کمپر رو داریم و از اونجایی که چهارچرخ متحرک هست یا اصطلاحاً 4WD میشه باهاش off road هم تردد کرد، یعنی بزنیش به دل کوه و جنگل و دشت و مناظر بیشتری رو تجربه کنی، و بخاطر محدودیت جا و ملزومات زندگی، یه کمی بیشتر به جریان هدایت وصل میشی و اعتماد می‌کنی، یه کمی بیشتر in GOD we trust میشیم. طی روزهای گذشته خیلی کلیپ‌های مختلفی رو دیدم در مورد اینکه چی مناسب ترین وسیله است برای کمپر. دیدم با شرایط کشور ما اگه بری سراغ ون و مینی بوس یه سری مسائل و بروکراسی اداری و مجوز و … نیاز داره. بحث پلاک گرفتن و تأیید راهور و بیمه و تغییر کارت ماشین… بهترین گزینه همین تراک کمپره. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این سرزمین آمریکا که اینقدر آزادی و وفور نعمت و ثروت هست و هر کی هر چیزی رو که بخواد و هر سلیقه ای داشته باشه براش وسایل مورد نیاز وجود داره؛ یه وقتایی اونقدر تنوع زیاده که انتخاب کردن سخت میشه. از بین همه این کلیپهایی که دیدم، متوجه شدم استاد عباس منش بهترین شرایط و وسایل رو توی سفر به دور آمریکا بهمون نشون داده.

    توی کلیپ‌هایی که میدیدم، یه تلاش زیادی شده بود برای فراهم کردن وسایلی توی کمپرها، که اگر افراد حاضر بودند کمی الگوی زندگی شون رو تغییر بدن عملاً شرایط سفر براشون خیلی ساده تر میشد، «چطور از این ساده تر و چطور از این بهتر»

    مثلاً یه فضای زیادی رو اختصاص داده بودن به یخچال و فریزر تا بتونن کلی مواد غذایی مختلف رو جابجا کنن.

    از طرفی کلی فضا برای آشپزی و شستشوی ظروف (مخزن بزرگتر و فضا برای کپسول گاز و هود آشپزخانه و …)

    کلی فضا برای سرویس های بهداشتی (و مخازن آب تمیز و آب خاکستری و آب سیاه)

    یا فضایی برای چندتا تلویزیون و سیستم دستگاه های دریافت شبکه های تلویزیونی. کلی کابل کشی اضافه. مخصوصاً آمریکایی ها که فکر کنم روی هر RV قشنگ چهارتا تلویزیون نصب کردن.

    حالا مصرف برق همه اینا رو هم به مسائل فوق اضافه کنید، و کلی باتری اضافی (با عین حال افراد بازم همیشه دغدغه برق و باتری رو داشتن.)

    کلی فضای خواب و دغدغه امنیت و آرامش.

    مثلاً یه آقایی بود می‌گفت من هر جا میرم کمپ کنم از نزدیک ترین روستا و شهر که خرید کردم چندتا شماره تلفن هم میگیرم که اگه کمک نیاز داشتم … گفتم whaaaaaaatttttttt ؟؟؟

    پس چرا استاد من از کسی شماره نمیگیره …؟

    دیدم چقدر تفاوت دیدگاه وجود داره.

    من پیش خودم میگفتم خب این قسمت رو اینجوری کنی کار خیلی بهتر میشه، فلان موضوع رو اگه این شکلی استفاده کنی یا فلان تغییر توی مدار برق اینقدر موثر تر میشه. فلان سبک تغذیه، فلان سبک خرید، فلان سبک سادگی، فلان ابزار و فلان وسیله اینقدر شرایط رو ساده تر می‌کنه.

    دیدم یه سری تغییرات کوچیک در سبک زندگی به قدری کیفیت زندگی رو بهبود میده که عملاً ما متوجه میشیم به خیلی از وسایل احتیاجی نداریم.

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    بحث تفاوت دیدگاه شد. بریم سراغ آیه 95 آل عمران که ابتدای کامنت نوشتم.

    «قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ»

    خداوند به پیامبر میگه: (ﺑﮕﻮ: ﺧﺪﺍ ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺖ.) چقدر ترکیب‌های این چنینی رو در قرآن میبینیم که همیشه خداوند وعده حق میده به اهل ایمان، وعده راستی و صداقت، و بارها و بارها تاکید شده بر اینکه کلام خداوند راست و درسته و وعده خداوند حق و حقیقته، و فقط خداست که به وعده اش عمل میکنه، بقیه همه خلف وعده میکنن. خدایی که همه چیز میشه برامون. خدایی که ما رو در زمین حرکت میده. خدایی که توی آیه 70 أسرا میگه: «وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ» ما بودیم که انسان رو در خشکی و دریا به حرکت آوردیم. قوانین سیستمی خداوند، شاید ما بگیم آقا ما که رفتیم با کمپر رفتیم یا با کشتی رفتیم اینها ساخته دست انسانه، یه سوال از خودمون بپرسیم اگر قوانین فیزیکی حاکم بر این سیاره متغیر بود. مثلا قوانین تعادل و شناوری کشتی، کشتی که با محاسبات دیروز ساخته شده بود برای حرکتش بازم باید کلی محاسبات انجام میشد و ممکن بود امروز نتونه بره دریا. چون قوانین فیزیک تغییر کرده. سازنده قوانین کیه که ما بر اساس اون کشتی و ماشین و هواپیما طراحی کردیم؟؟ بقول مولانا «ای دوست شکر بهتر یا آنکه شکر سازد؟! ؛ خوبی قمر بهتر یا آنکه قمر سازد؟!» ؛ خدایی که بهمون رزق میده از غذاهای پاک و حلال. «وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ» یه نگاهی به مخلوقات خداوند بندازیم، اینکه بعضی از موجودات زنده از چه چیزایی تغذیه میکنن، اونوقت خداوند غذای انسان رو از بین پاک ترین و حلال ترین نعمت ها قرار داده. چرا نباید از این آیین توحید پیروی کنیم؟

    (پس ﺍﺯ ﺁﻳﻴﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻛﻪ ﻳﻜﺘﺎﭘﺮﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ، ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻨﻴﺪ.)

    چقدر این ابراهیم نبی اسوه و الگوی توحید شده که به همه پیامبران الهی توصیه شده پیرو آیین ابراهیم باشید. قرآن این موضوع رو مطرح کرده که وقتی که یعقوب داشت از دنیا می‌رفت فرزندانش رو جمع می‌کنه و ازشون می‌پرسه بعد از مرگ من قراره چه کسی یا چه چیزی رو پرستش کنید؟؟ اونها اعتراف میکنن به حقانیت آیین یکتاپرستی ابراهیم که بعد از تو ما همون یکتاپرستی رو ادامه می‌دیم. حالا ما که ظاهراً ادعا میکنیم مسلمان هستیم و پیرو آیین اسلام آیا ما واقعاً یکتاپرست هستیم؟؟

    من خودمو میگم، من هنوز کیلومترها راه دارم برای یاد گرفتن توحید و اینکه چطوری مشرک نباشم. اون روزی میتونم بگم مشرک نیستم که از صبح که بیدار شدم تا شب نگرانی و دغدغه هیچی رو نداشته باشم، هیچ چیز آرامشمو بهم نزنه. چون هر چیو بخوام از خداوند بخوام، چون اونه هدایت می‌کنه ، اونه که رزق میده، اونه امنیت و آرامش میشه، اونه که احساس خوب و مثبت میشه. توی دنیایی که 99,99٪ مردم با روش های مرسوم و متداول و غلط دارن کارهاشون رو پیش میبرن، چطوری میخوای این منطق رو حاکم کنی که روی عقل و ذهن خودت تکیه نکنی و به هدایت الهی به قلبت توجه کنی. توی این شرایط حتی ذهن خودمون هم نمی‌پذیره تا چه برسه مردم جامعه یا اعضای خانواده مون.

    وقتی همه از صبح تا شب در حال دویدن هستن و معتقدند که باید وام بگیری تا کارت راه بیافته، باید دم فلانیو ببینی، باید با آقای فلانی هماهنگ کنی ، باید معرف داشته باشی ‌و … توی این شرایط بخوای خلاف مسیر حرکت جامعه حرکت کنی میشی آدم عجیب، میشی خل و چل ماجرا، میشی دیوانه.

    یه دیوانه ای رو سراغ دارم امروز رفت توی گل فروشی و برگهای یه گل «بنت قنسول» رو جوری نوازش میکرد و بهش ابراز عشق میکرد که انگار عزیز ترین موجود زندگیش بود. (یه وقتایی لازمه کودک باشیم)

    ( پیشنهاد میکنم آیه 70 سوره اسراء رو بخونید و روی هر جمله اش تأمل کنید، بینظیره)

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    حس میکنم خیلی بیشتر از اینها قرار بود بنویسم ولی الان چیزی یادم نمیاد.

    راستی تا یادم نرفته از همین تریبون آزاد یه استفاده مفید دیگه کنم و روز پرستار رو به سرکار خانم شهریاری نورانی و گرانقدر ، فرشته نجات و دستان پروردگار برای یاری رساندن به انسانها تبریک بگم. سعیده جان از درگاه خداوند متعال آرامش و احساس خوب و مثبت رو برات درخواست میکنم ، الهی که از بی‌نهایت نعمت و ثروت متنعم باشی.

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    الهی صد هزار مرتبه شکر ؛ در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 126 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1304 روز

      سلام به توحیدی ترین آتشنشان دنیا،حمیدِحنیف

      سلام و سلامتی و عشق و نور و رحمت الله به قلب روشنت

      من که یادم نبود،روز آتشنشان رو به کاربلدترین آتشنشان موجود روی کره ی خاکی با قلب سلیم تبریک بگم،ولی شما باز هم من رو شرمنده ی قلب روشنت کردی،ازت ممنونم،داشتم از خودِ کامنتت لذت میبردم که رسیدم به آخرش کلا چشام قلبی شد!

      اینجاست که خدا میگه:

      فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ

      خداوکیلی، از هر زاویه ای نگاه میکنم به خودم وزندگیم جز رحمت زیاد پروردگار،چیز خاص دیگه ای پیدا نمیکنم!واقعا اگر نور خدا نباشه،من اندازه ی ذره ی گردوغبارم نیستم!

      از خداوند سپاسگزارم که من رو لایق دریافت مودت قلبت قرار داده،امیدوارم نور خداوند به تموم زندگیت بباره و از هرچیزی که خودت میخوای،بهترینش رو دریافت کنی پسر…راستی یک تذکر جدی،از همکلاسی دوره ی احساس لیاقتت!اجازه نداری حتی به شوخی هم با خودت بدتا کنی!حواست به ستاره قطبی هات باشه،جهان فرکانسی شوخی سرش نمیشه!

      و اما بیصبرانه منتظر فایل جدیدو یک کامنت از شما بودم برای ارسال موشک سجیل،یادمه ی باربرام نوشته بودی هر فرودگاهی باند مخصوصی داره برای فرود هواپیماها،من هیچ کردیتی به درک قرآنیم نمیدم،حقیقتا اگر کمک خداوند نباشه من از عقل خودم چیزی ندارم،اما قلب سلیم شما حتما جایگاه ویژه ای پیش خداوند داره که همیشه من رو مجاب میکنه،گفت و گو های قرآنیم رو برای شما بیارم و موشک های قرآنیم رو برای فرودگاه شما بفرستم!

      ازت ممنونم که هستی،درک و تامل توی قرآن رو از شما یاد گرفتم،یاد گرفتم از کنار آیه ها سرسری نگذرم و سعی کنم بفهمم خدا داره چی بهم میگه،و هرچقدر بیشتر توی آیه ها تامل کردم،شیرینی عسلش رو بیشتر حس کردم و مشتاقتر و تشنه تر شدم برای فهمیدن کلام خداوند …

      البته اینجا جا داره،از داداش رسول هم تشکر کنم یکبار دیگه،که من رو دعوت به بهشتِ سوره ی حدید کرد و باعث شد من تمرکز بزارم ببینم توی این کندوهای عسل چقدر میتونم برداشت کنم….

      از خداوند طلب هدایت میکنم به درک و عقل و ظرفِ هدایتم بباره،تا بتونم به یک قطره از اقیانوسش دسترسی پیدا کنم.

      اللهم بالحق انزلته وبالحق نزل اللهم عظم رغبتی فیه واجعله نورا”لبصری وشفاءلصدری وذهابا”لهمی وغمی وحزنی اللهم زین لسانی وجمل به وجهی وقو به جسدی وثقل به میزانی وارزقنی تلاوته علی طاعتک اناءاللیل واطراف النهارواحشرنی مع النبی محمد واله الاخیار

      ========================================================================

      یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَىٰ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ

      روزى که مردان مؤمن و زنان مؤمن را ببینى که نورشان پیشاپیش و در سمت راستشان مى‌رود. در آن روز بشارتتان به بهشتهایى است که در آن نهرها روان است و در آن جاوید خواهید ماند، و این کامیابى بزرگى است.

      یَوْمَ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَهُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ

      روزی که مردان و زنان منافق به کسانی که ایمان آورده اند، می گویند: ما را مهلت دهید تا [پرتویی] از نور شما بر گیریم. به آنان گویند: به پشت سرتان [دنیا] برگردید و [از آنجا برای خود] نوری بجویید. سپس میان آنان دیواری زده می شود که دارای دری است، درونش [که مؤمنان در آن درآیند] رحمت است و بیرونش که پیش روی منافقان قرار دارد عذاب است.

      یُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ وَلَٰکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْکُمُ الْأَمَانِیُّ حَتَّىٰ جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ

      و آنها را ندا دهند که آیا ما با شما همراه نبودیم؟ مى‌گویند: بلى، اما شما خویشتن را در بلا افکندید و به انتظار نشستید و در شک بودید و آرزوها شما را بفریفت تا آنگاه که فرمان خدا دررسید و شیطان به خدا مغرورتان کرد.

      ========================================================================

      حمید عزیزم،این 3 تا ایه از سوره ی حدید،من رو شگفت زده و متحیر خودش کرده،انقدر که قشنگ و دلنشینه و سلیس و دلچسبه!هرچقدر بهش گوش میدم و میخونمش،روحم تشنه تر میشه!

      بیا باهم مرورش کنیم

      خدا میگه:روز حساب که میرسه،ما زن و مرد های مومن رو میبینیم که همراهشون نور هست:)(ذوق مرگ این نورم اصلا) خب بعدش وعده های قشنگ همیشگی که بهشون مژده میدن تشریف بیارید توی بهشت حالش رو ببرید!

      حالا بریم ببینم سکانس روبه روی اهل ایمان چی داریم…؟

      اهل نفاق،یا همون منافقین!

      اینجا برام جالب بود که خدا نگفت مشرکین! نگفت کافرین!

      رفتم دنبال معنی دقیق منافق در قرآن:

      منافق یکی از مفاهیم قرآنی است. براساس یک تقسیم بندی افراد جامعه اسلامی به سه گروه مومن، کافر و منافق تقسیم می شوند.مُنافق در فرهنگ اسلامی کسی است که، در دل خدا و آخرت را باور ندارد، ولی در ظاهر خود را پیش مسلمانان صاحب ایمان نشان می دهد.

      ببین مشرکین که تکلیفشون مشخصه،از اول جایگاهشون توی جهنمه،کافرین هم همین،ی جایی خوندم منافق وضعش از کافر بدتره،چون کافر تکلیفش مشخصه،از اول بی ایمان بوده،اما منافق با تظاهر به دینداری،قصد تخریب و اذیت و آزار اهل ایمان داره

      حالا میرسیم به چیت شیت خدا توی این آیه:

      منافقین وقتی اهل ایمان رو پر از نور میبینند و ازشون درخواست نور میکنند!!!

      اهل ایمانم بهشون جواب میدن، برگردین از دنیا نور بردارید!

      همون لحظه ارتباط بینشون با یک دیوار قطع میشه!

      دیواری که سمت اهل ایمان بهشته:) سمت منافقین جهنم!:)

      و بقیه داستان ….

      و اما چیزی که من رو به فکر بیشتر وادار کرد،جواب اهل ایمان به درخواست منافقین بود!

      قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا

      گویند: به دنیا بازگردید و از آنجا نور بطلبید.

      حقیقتش اینکه دلم خواست از توی این آیه برای خودم یک نسخه ی پرکتیکال دربیارم،حالا که هنوز توی این دنیا هستم،بگردم ببینم این نور چیه،کجاست و چه جوری میتونم دریافتش کنم.

      اول تو آیه های همین سوره ی حدید دنبال واژه ی نور گشتم،ببینم تو خود این سوره خدا چه تقلبی بهم رسونده که توی دوتا آیه خدا از نور گفته:

      هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلَىٰ عَبْدِهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۚ وَإِنَّ اللَّهَ بِکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ

      اوست که بر بنده اش آیات روشنی نازل می کند تا شما را از تاریکی ها به سوی نور بیرون آورد. و یقیناً خدا نسبت به شما رؤوف و مهربان است. (9)

      یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَیَجْعَلْ لَکُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿٢٨﴾

      ای مؤمنان! از خدا پروا کنید و به پیامبرش ایمان آورید تا دو سهم از رحمتش را به شما عطا کند، و برای شما نوری قرار دهد که به وسیله آن راه سپارید و شما را بیامرزد، و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (28)

      خب کاملا واضحه،آیه های قرآن میتونه مارو از تاریکی به سمت نور ببره!

      و همچنین ایمان به خدا و پیامبر باعث ایجاد نوری میشه که راه رو برامون روشن کنه!

      تا اینجا چیز عجیب و غریب یا سخت و پیچیده ای نداشتیم برای دسترسی به نوری که اهل ایمان در آخرت دارند.

      بریم ببینم کلا واژه ی نور چندبار توی قرآن اومده:

      طبق سرچ توی سایت (آنلاین قرآن)،کلمه ی نور 43بار توی 33تا آیه ی قرآن تکرار شده و به نظرم اصل و اساس این نور،به صورت مصدری در آیه 35 سوره ی نور تعریف شده:

      اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ ۖ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

      خدا نور آسمان ها و زمین است؛ وصف نورش مانند چراغدانی است که در آن، چراغ پر فروغی است، و آن چراغ در میان قندیل بلورینی است، که آن قندیل بلورین گویی ستاره تابانی است، [و آن چراغ] از [روغن] درخت زیتونی پربرکت که نه شرقی است و نه غربی افروخته می شود، [و] روغن آن [از پاکی و صافی] نزدیک است روشنی بدهد گرچه آتشی به آن نرسیده باشد، نوری است بر فراز نوری؛ خدا هر کس را بخواهد به سوی نور خود هدایت می کند، و خدا برای مردم مثل ها می زند [تا حقایق را بفهمند] و خدا به همه چیز داناست.

      حمید عزیزم،بنظرم این آیه حجت رو برای ما تموم میکنه،سرمنشا نور،الله ست.خودِ نور،الله ست.

      توحیدوتوحیدوتوحید

      پس بازم کلام خودم رو منعقد میکنم که،کجا،دنبال چی بگردیم….؟

      ما جز هماهنگ شدن با الله که اصل نوره،به هیچ چیز دیگه احتیاج نداریم.

      چقدر اینجا توضیحات اون استاد ریاضی کاربردیه:

      این یعنی چی؟یعنی نور محض!نور نسبی هم نه،نورِ محض!

      یعنی خودِ نوری،نه اینکه مثل نوری،اصلا مصدریه،معنی مصدری میده

      نور بودن تویی،نور رو از روی تو اسم گذاشتن

      تو بودی که نور از تو گرفته شد و نور شد!

      بعد از همچین چیت شیت قشنگی،خدا به ما راه دسترسی به این نور رو، در آیه 36 نور واضح میگه:

      فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ

      آن نور در خانه‌هایى است که خدا رخصت داد ارجمندش دارند و نامش در آنجا یاد شود و او را هر بامداد و شبانگاه تسبیح گویند

      2تا موضوع اینجاهست:

      هر خونه ای،شایسته ی اسم و نور خدا نیست!

      یعنی اگر کسی توی مسیر توحیده،تلاش میکنه انسان شکرگزاری باشه،سعی میکنه همیشه صلات داشته باشه،همین،همینم اجازه و لطف خداست که تونسته به این عشق دسترسی پیدا کنه.

      یعنی همین که به این مسیر هدایت شدیم،مدیون اجازه و لطف الله هستیم و باید بابتش شکرگزار باشیم که گمراه از دنیا نرفتیم.

      و موضوع بعدی:

      حضور نور خداوند در جایی که اسمش یاد میشه،تسبیح خداوند رو میگن،صبح و شب…

      یاد تمرین خاصی نیفتادی؟:)

      تمرین ستاره قطبی دوازده قدم :)

      یک نسخه پرکتیکال جهت دسترسی به نور خداوند توسط استاد،توی دوره ی دوازده قدم به ما داده شد که اصل و اساسش از قرآن بود.

      درود خداوند بر استادعباسمنش،که نور خدا و قرآن ازکلام و زندگی و آموزش هاش جاریه،نوش جونش این زندگی بهشتی،لایق تر از این انسان من ندیدم…گشتم نبود…نگرد نیست :)

      ========================================================================

      توی این سرچ قرآنی سنگین،دست یاریگر خداوند بامن بود،بگو چرا؟

      چون من قبلا توی یک کامنت، عبارتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ ۖ رو سرچ کرده بودم وبرات نوشته بودم.

      فقط میان انبوه کامنت هایی که تا الان نوشتم،یکم پیدا کردنش سخت بود که اونم خدا خودش برام پیدا کرد،پس لینکش رو اینجا برات میزارم که از دوباره کاری جلوگیری کنیم.

      abasmanesh.com

      پیشنهاد میکنم،حتما اول این لینک رو بخونی، و بعد بقیه این کامنت رو،حقیقتا خودم یکبار دیگه شگفت زده شدم و لذت بردم از طعم شیرین آیه هایی که سرچ کردم.

      ========================================================================

      به غیر از آیه هایی که بالا باهم،بررسیشون کردیم،23 تا آیه نور دار :) برام موند که اگر بخوام همشو بنویسم کامنتم خیلی طولانی میشه،ایده ای که به ذهنم رسید این بود که از آیه های باقی مونده،اولین و آخرین به ترتیب مصحف قرآن برات مینویسم…و اولی و آخری به ترتیب نزول:

      ========================================================================

      مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَا یُبْصِرُونَ(17 بقره)

      آنان [= منافقان‌] همانند کسی هستند که آتشی افروخته (تا در بیابان تاریک، راه خود را پیدا کند)، ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانی می‌فرستد و) آن را خاموش می‌کند؛ و در تاریکیهای وحشتناکی که چشم کار نمی‌کند، آنها را رها می‌سازد.

      جالبه نه؟ تو سوره حدید خداوند از جدایی منافقین و اهل ایمان گفت و ما تو اولین آیه،باز هم صحبت از تاریکی منافقین داریم،برای منافقین هیچ وقت هیچ نوری نیست!و اونا همیشه تاریکند.

      منافقین کیا بودن؟اونایی که به زبون اسم دین و ایمان و اسلام میارند اما در قلبشون نتنها ایمان ندارند بلکه اهل ایمان رو مسخره میکنند و برعکس دین عمل میکنند!چقدر شباهت زیادی با افراد زیادی از جامعه دارن نه؟

      خداوند به همه ی ما کمک کنه،قدم به قدم از اهل نفاق دور بشیم و به اهل ایمان نزدیکتر و نزدیکتر….

      وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا(16 نوح)

      و ماه را روشنى آنها، و خورشید را چراغشان گردانید.

      ایه 16 نوح،آخرین آیه نور دار به ترتیب مصحف قرآنه،برای درکش باید برگردیم به 3 تا آیه قبل که حضرت نوح در صحبتش با الله میگه،من تموم تلاشم رو برای هدایت این قوم کردم و بهشون گفتم:

      مَا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا

      چرا شما برای خدا عظمت قائل نیستید؟!

      و از نشانه ی ها قدرت خداوند از نور ماه و روشنایی خورشید استفاده میکنه،این همون معنی مصدری نوره دیگه،یعنی نور ماه و روشنایی خورشید هم از الله هست…نورآسمون ها و زمین….

      ========================================================================

      و اما به ترتیب نزول آیات بر پیامبر :

      الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَالْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ ۚ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(157 اعراف)

      همانان که از این فرستاده، پیامبر درس نخوانده -که [نام‌] او را نزد خود، در تورات و انجیل نوشته مى‌یابند- پیروى مى‌کنند؛ [همان پیامبرى که‌] آنان را به کار پسندیده فرمان مى‌دهد، و از کار ناپسند باز مى‌دارد، و براى آنان چیزهاى پاکیزه را حلال و چیزهاى ناپاک را بر ایشان حرام مى‌گرداند، و از [دوش‌] آنان قید و بندهایى را که بر ایشان بوده است برمى‌دارد. پس کسانى که به او ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاریش کردند و نورى را که با او نازل شده است پیروى کردند، آنان همان رستگارانند.

      و آخرین آیه نور دار، در آخرین سوره ی نازل شده در واپسین روز های عمر پیامبر،رحمت عالمین:

      یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ(توبه 32)

      آنها می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند!

      ========================================================================

      حمیدجان،سرچ سنگینی برای ظرف دریافتی من بود،حقیقتا خودم ناک اوتم،از وضوح قانون در این آیه ها،از قشنگیشون،از راهنمایی های واضح خداوند برای کسب نور در دنیا و حضور در جمع اهل ایمان در سرای آخرت ….

      جریانی از نور و خیر وبرکت و عشق و ثروت در جهان جاریه …و ما هرچقدر خودمون رو با منبع این نور هماهنگ کنیم،میتونیم به این جریان دسترسی داشته باشیم.

      دعا میکنم این سرچ قرآنی برای شما،و هر عزیزی که این کامنت رو میخونه،بنفیتی داشته باشه.

      دعا میکنم قلبمون همیشه منور به نورِ الله و قرآن باشه …

      دعا میکنم،در سرای آخرت با دسته ی اهل ایمان،نوری همراه خودمون داشته باشیم.

      دعا میکنم خداوند همه ی مارو به راه راست هدایت کنه ….

      در پناه نورِ آسمون ها زمین باشی همیشه…

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ ﴿١﴾

      به نام خدا که رحمتش بی اندازه است و مهربانی اش همیشگی.

      الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٢﴾

      همه ستایش ها، ویژه خدا، مالک و فرمانروای جهانیان است

      الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ ﴿٣﴾

      رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگی است.

      مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ﴿4﴾

      مالک و فرمانروای روز پاداش و کیفر است.

      إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿5﴾

      [پروردگارا!] تنها تو را می پرستیم وتنها از تو کمک می خواهیم.

      اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿6﴾

      ما را به راهِ راست هدایت کن

      صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ ﴿٧﴾

      راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی؛ نه کسانی که بر آنان غضب کرده‌ای؛ و نه گمراهان.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 76 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1289 روز

        سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوار ، خانم شهریاری گرانقدر. الهی که در پناه رب العالمین همواره عالی و مثبت باشید. هم اکنون پیام ما رو دریافت میکنید از سواحل مواج خلیج فارس، نامبرده بعد از کلی پیاده روی و دویدن و همزمان گوش دادن به سوره های یاسین، زمر‌، ص، غافر، انبیأ ،سجده، ملک و دعای افتتاح و أسماءالحسنی و … الان داره پاسخ کامنت مینویسه، روز پر کاری داشتم و پر از فعالیت های ریز و درشتی که یه وقتایی منو میبرد بالا و یه وقتایی میومدم پایین.

        یه عادت بدی که هنوز دارمش که ریشه اش توی کمالگراییه، اینه که وقتی دارم کاری رو انجام میدم باید نتیجه نهایی پرفکت باشه وگرنه به کلی منفی میشم. پروژه ساخت یه میز بود که از زیر یه کشو میخورد و دو تا قفسه کوچیک دو سمتش داشت و خب بعلت سالها دوری از میادین ابعاد رویه میز با قفسه ها تناسب نداشت، بماند از اونجایی که MDF ها سفید بود با کمترین مقدار ماست، ماست مالیش کردم. (ایموجی خنده و دبه ماست) نامبرده از همون موقع که کار MDF رو یاد گرفت ماست مالی کردن و تغییر در لحظه رو یاد گرفت. یهو وسط پروژه به کل مسیر پروژه عوض میشد و … خلاصه هم اکنون کار دستیم روبروم گذاشته گوشه سالن ولی حیف که نمیشه عکسشو ارسال کرد…

        خواهر بزرگوارم بسیار بسیار تحسینت میکنم بخاطر این کامنت بینظیری که نوشتی.

        این کامنت دیگه آخر همه کامنتها بود.

        عجب سرچ قرآنی سنگین و پر محتوا و ارزشمندی بود و این خبر میده از تغییر مدار شما، هر چند شما همیشه عالی بودین ولی به وضوح میشه تغییر مدار ناشی از تمرکز شما رو اصل رو متوجه شد، تغییر مداری که به لطف و هدایت رب العالمین منجر به نتایج طلایی شما شده. بعد از روزها و ماه ها کنترل ذهن و تمرکز روی توحید، انتقالی شما محقق شد، اون هم عزتمندانه و توحیدی و در ادامه مهاجرت شما. بسیار بسیار تحسینتون میکنم. اگه این تغییر مدار منجر شد به اینکه دیگه وقت نکنید به من کامنت بدین و یا از من کامنت دریافت کنید پیشاپیش حلالم کنید. ایموجی دستان بای بای کننده به مقدار لازم.

        چند روز پیش داشتم به یه موضوعی فکر میکردم. ریشه این فکر ها در شنیده های اطرافم بود. از اونجایی که نامبرده به علت استفاده بیش از حد از هندزفری، گوش هاش دچار کمی حساسیت شده. بخاطر همین کمتر از هندزفری استفاده می‌کنه و ناخواسته یه وقتایی موقع پیاده روی صحبتهای اطرافیان رو میشنوم. مردمی که دغدغه ها شون رو صحبت میکنند. بی اختیار بیاد فضای این سایت و دوستانم توی سایت افتادم. گفتم پس چطوری میشه که دغدغه یه عده توحیده، اتصال با خداونده، استفاده از جریان هدایته، فهم بهتر آیات قرآنه، ولی دغدغه یه عده کثیری رنگ و جنس و مدل لباس و مواد آرایشی فلان نوع آرایش مو و ابرو و … امشب توی مسیر پیاده روی افرادی رو دیدم که چه کارهایی میکنن، تا توجه جلب کنن یا با یه عامل فیزیکی بیرونی حالشون رو خوب کنن…

        اینجاست که بقول سعدی شیرازی باید بگیم: الهی الهی «همه عمر برندارم سر از این خمار مستی…» چه لذتی بالاتر از خواندن و شنیدن و درک و فهم آیات قرآن، و صحبت کردن از قانون. واقعاً میرسیم به اون صحبت همیشگی استاد عباس منش که میگه فضای هیچ سایتی و کامنتهای هیچ صفحه مجازی شبیه فضای این سایت و کامنت های این سایت نیست. کامنتهایی که توی هیچ کتاب موفقیتی نمیشه پیداش کرد.

        واقعاً کامنت شما یکی از اون کامنت ها بود، ترکیب این کامنت با اون لینک وسط کامنت واقعاً یه کتاب کامل بود.

        از درگاه خداوند متعال بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات و آرامش و احساس خوب و فرکانس مثبت براتون درخواست میکنم خواهر بزرگوار.

        در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
    • -
      رسول خانکی گفته:
      مدت عضویت: 1137 روز

      سلام داداش حمید

      بسیار لذت بردم ا ز کامنتت و دعاهای قشنگت نسبت به خودت کردی

      بسیار لذت بردم از آیه های نورانی

      دیروز آیه 25 سوره حدید روزیم شد و سر کار یه 3 – ساعتی سرچ داشتم و هدایتها و آگاهی هایی که به اندازه درک خودم داشتم بر من جاری شد

      و چقد و چقدر بعد 4 ماه فقط و فقط گوش دادن به قرآن که باهاش انس گرفتم خدا را شکر این تشنگی و عطش داره یواش یواش منا به این کتاب الهی نزدیک تر میکنه و دارم چراغ سبز های خدای رحمان را دریافت میکنم.

      از اون روزی که اون کامنت را برام نوشتی منم خواستم را به خودش اعلام کردم

      و ازش آگاهی و انس و الفت را با این آیه ها خواستم.

      سپاس که این آیه نورانی را مهمونمون کردی

      و چقدر لذت بردم از سرچی که داشتم و چقدر گوارا بود

      کلمه کرمنا

      و برتری که ما انسانهارا بر تمام موجودات داده

      و به نظرم برمیگرده به همون احساس ارزشمندی و لیاقت که استاد تو دوره هاش داره بیان میکنه.

      و بعدش کلمه حملنا فی البر والبحر

      که معنای دقیقش همون به تسخیر درآوردن دریاها و خشکی و زمین به دست انسان هست

      و در ادامه میگه غذای لذیز و پاکیزه بهش عطا کردیم

      و چه چیزی بالاتر از علم و آگاهی نسبت به کلامش و قوانینش و رشد و کمالی که نصیبمون کرده

      و کرامت، امتیازى است که در دیگران نیست، امّا فضیلت، امتیازى است که در دیگران و فرشتگان نیز هست ولی کرامت مختص خود آدمی است.

      خیلی ازت ممنونم رفیق که منو مهمون این آیه نورانی و ارزشمند کردی .

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1289 روز

        سلام و درود فراوان به رسول جان برادر عزیزم، الهی که حال دلتون در کنار خانواده عالی عالی باشه. عرض ادب و احترام منو خدمت خانواده محترمتان هم برسونید. الهی صد هزار مرتبه شکر ، الهی صد هزار مرتبه شکر.

        رسول جان بینهایت ازت متشکرم بخاطر کامنت ارزشمندت. خیلی لذت بردم و از شما یاد میگیرم.

        رسول جان شما و خانواده نورانی تون برای من الگو هستین، همیشه میگم ببین، ببین، میشود، میشود. میشود هم مدار بود، توحیدی بود، می‌شود یک خانواده در کنار هم در آرامش و آسایش توحید زندگی کنند، دل به دل همدیگه بدن چون اصل و اساس زندگی شون توحیده. الهی صد هزار مرتبه شکر.

        خداوند حافظ و نگهدار این خانواده نورانی باشه و بینهایت نعمت و ثروت به زندگی تون وارد بشه ان شاالله.

        فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

        در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  7. -
    فاطمه و رسول گفته:
    مدت عضویت: 1100 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم

    سلام به همه دوست های بهشتی .

    کامنت محمدحسن خانکی پسرخانواده.

    امروز ظهر که از مدرسه برگشتم و ناهارم را خوردم فیلم شما را در کنار مامانم و هلیسا تماشا کردم اما من وهلیسا همراه با فیلم پفیلا گوجه ای میخوردیم و خیلی کیف کردیم .

    چقدر لذت بردم فواره را زدید و تو ذهنم اومد که ماهی های دریاچه الان چقدر ذوق می کنند

    من اصلا نمیدونستم این ماشین شما دستشویی داخلش هست و خیلی برام جالب بود

    من هم در مدرسه زیاد آب نمیخوردم که دستشویی نرم و خیلی اذیت میشدم البته من خجالت میکشیدم از خانم معلمم اجازه بگیرم برای دستشویی رفتن که تو کلاس سوم خیلی بهتر شدم و الان در کلاس چهارم خیلی راحت این کار را درمدرسه انجام میدم و خیلی راحت می تونم هم خوراکی هم آب بخورم و هم بتونم بازی کنم خداراشکر که توانستم با این خجالت کناربیام و راحت بشم.

    خیلی خوشحالم شدم گفتین که چای نمیخورید چون من اهل چای نیستم نمیدونم چرا ولی خیلی با آب ارتباطم بهتره و هلیسا بیشتراز من چای میخوره حتی تو مهمونیا هم چای برمیداره و میخوره

    مامانم بیشتراز ما اهل چای خوردن هست یه وقتایی من برای مامانم چای می ریزم تا بتونم راحت تر از مامانم گوشی بگیرم برای بازی کردن

    دارم فکر میکنم اگر مامانم بخواد چای را کمتر کنه باید از چه روش دیگر استفاده کنم برای گوشی گرفتن اینجا مامانم فقط داره می خنده به جمله من ولی ادامه کامنتم استاد شما چقدر عالی از همه جای ماشین استفاده کردین واز صندلی های کم جا و رنگ آبی آن خوشم آمد و احساس کردم خودم روی آن نشستم و از اینکه تمام قسمت های ماشین را توضیح دادید بسیار ممنونم

    من هم این ماشین وهم اتوبوس خانه ای شما را دوست دارم .

    من داشتم به این مرغ ها سلام میکردم که آنها هم سرشان را برای من تکان دادن و خداراشکر چه قدر تخم مرغ که من بلدم نیمرو درست کنم و هلیسا هم آبپز دوست دارد و میخورد استاد شما خیلی خوب قسمتهای مختلف ماشین را توصیف کردین و از کاربردهاش گفتید مثل درس علوم ما و انرژی ها و کاربردهایش ، آن میز تاشو

    و جعبه های کم جا و دردار هم راستی شیک ومجلسی بودن و خیلی جالب بود این همه وسیله ی کم جا در ماشین داشتید .

    حتما لیست جعبه ابزار شما را برای خودم می نویسم تا بخرم برای ماشینم و چون کامل بود و خیلی قشنگ من از اون پیچ گوشتی خیلی دلم خواست .خیلی از وسیله ها را من نمیدونستم برای چه کاری استفاده میشودشما کامل توضیح دادید ومن حتما یادداشت میکنم تو دفترم در کنار اسم هر کدام که یادم بماند.

    تراکتوری که میخواهید باهاش چمن کوتاه کنید و جت اسکی که می خواهید رودخانه بروید و موتورهایی که خیلی تمیز و براق هستند و ماشین سانتافه که من میشناسمش و میز پینگ پنگ زیبا

    به همه شما سلام میدم و کلی انرژی میفرستم چون

    میدونم قرار هست خیلی چیزهای خوب با کمک آنها به ما نشان بدهید ولذت ببریم .

    خداراشکر این همه چیزهای زیبا دیدم و یادگرفتم.

    استاد امروز در کلاس رباتیک ما ربات به اسم پل ساختیم تو گروه پنج نفره و من امروز خیلی بهتر از هفته قبل عمل کردم و خیلی خوشحالم.

    راستی استاد امروز در ایران روز پرستار هست و ما در کلاس انشا نوشتیم من انشا خودم را اینجا می نویسم و به خاله سعیده شهریاری که پرستار هستند تقدیم میکنم و تبریک میگم .

    به نام خدا

    پرستارها خیلی مهربان هستند و خدا آنها را خیلی دوست دارد که پرستارشده اند .

    پرستارها انرژی بیشتری دارند که به بقیه می توانند انرژی بدهند و قلب آنها خیلی درخشان است.

    پرستارها لباس های سفید که می پوشند شبیه شکوفه های بهاری می شوند .

    شکوفه های گیلاس و بادام را خیلی بیشتر دوست دارم چون میوه آنها را هم دوست دارم

    بچه ها پرستارهای مهربان را بیشتر دوست دارند

    پرستارهایی که مهربان حرف می زنند و همیشه لبخند

    می زنند و خیلی مثل فرشته هستند.

    روزت مبارک خاله سعیده عزیزم .

    خداراشکر که توانستم کامنتم را بنویسم .

    خیلی دوستت دارم استاد خوبم و خانم شایسته مهربونم از طرف محمدحسن خانکی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 163 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1304 روز

      محمدحسن جان من ،سلام به روی ماهت خاله

      سلام به قلب روشنت

      به صورت قشنگت

      به مهربونی هات

      خاله انقدر قشنگ مینویسی نمیگی من چه جوری جلوی اشکام رو بگیرم؟؟؟

      من خودم دور قلب قشنگت میگردم،365روز سال،هفت روز هفته،24ساعته …

      ازت ممنونم خاله،ازت ممنونم که قلبت مثل یک آینه،نور خدارو برام میفرسته،واقعا احساس میکنم خوشبخت ترین آدم دنیام.

      امیدوارم هرچه زودتر ببینمت،انقدر کله ت رو ببوسم بلکه یکم ازین عشق و مهربونی قلبم رو بهت برسونم.

      من خیلی دوستت دارم خاله،خیلی

      از انشای قشنگی که نوشتی ازت ممنونم،برای اینکه کامنت های قشنگ مینویسی ازت ممنونم.

      همه ی اینا عالیه ،اما پسرم،این تویی که با ارزشی،خودِ خودت

      من بدون قید و‌شرط عاشقتم…

      جفت کف دستاتو ببوس ومحکم بزن روی لپات از طرف من،باشه…؟

      دعا میکنم قلب کوچیکت همیشه غرق شادی باشه،تموم ستاره قطبی هات تیک بخوره و همیشه روی دوووش خدا بشینی پسرم.

      دوستت دارم بینهایتِ بینهایت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
    • -
      رسول خانکی گفته:
      مدت عضویت: 1137 روز

      سلام به پسر عزیز و دلبندم

      بزرگ مرد کوچک

      محمد حسن جانم چقدر و چقدر بهت افتخار میکنم که خیلی خوب و عالی داری رو خودت کار میکنی و واقعا از رشد و بزرگ شدنت لدت میبرم

      یادمه قبلنا یه وقتهایی از رفتارت از کوره در میرفتم و یه کم ناراحت میشدم

      همون لحظه مامان جانت میگفت رسول جان این بچه ها چند صباحی مهمون ما هستند یه مقدار با لطافت بیشتری باهاشون رفتار کن.

      ایشالله تا موقعی که مهمون این خونه بهشتی هستی در کنار هم لذت ببریم و خوش و خرم باشیم و یاد بگیریم و یاد بگیریم

      بزرگتر بشیم.

      ممنون برای حضور شما و خواهر عزیزت و همسر بهشتی.

      الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      سارا مرادی همت گفته:
      مدت عضویت: 1073 روز

      بنام رب العالمین

      سلام به روی ماهت محمد حسن عزیزم

      الهی قربونت بشم که این کامنت و با دستهای کوچولوت نوشتی

      محمد حسن جونم خیلی بهت افتخار میکنم

      من با تک تک جمله هات ، قلبم باز شد و اشک هام جاری

      آخه چقدر روح بزرگی داری شما

      میدونی خدا عاشقته ؟؟؟

      میدونی تو یکی از بهترین بنده های خدای مهربونی ؟؟؟

      محمد حسن جونم دوستت دارم

      ازت سپاسگزارم که این کامنت بینظیر و نوشتی مرد بزرگ

      از دور روی ماهت و میبوسم عزیزم

      خدای مهربان پشت و پناهت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
      • -
        فاطمه و رسول گفته:
        مدت عضویت: 1100 روز

        سلام به خاله سارا عزیزم

        خیلی ممنون به کامنتم جواب دادین و من را شاد کردین ، من عکس شما را دیدم و چقدر از گردنبند قلبی شما خوشم آمد و لبخندشما زیباست

        و درختای پشت سر شما خیلی خوشگل هستند و انگارشبیه درختای پرادایس هستند سبزرنگ وسرحال هستند خداراشکر بخاطر زیبایی های عکس شما.

        خیلی خوشحالم و خیلی دوستت دارم و از خدا میخوام خیلی نشونه وهدایت قشنگ مثل سفرشمال خودم برای شما بفرسته و خیلی زیاد شاد باشید . دوستت دارم خاله سارا

        ازطرف محمدحسن خانکی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      فاطمه تقی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2331 روز

      سلام محمدحسن عزیز خاله

      سپاسگزارم عزیزم بخاطر کامنت بی نظیرت

      سپاسگزارم اینقدر دقیق به تمام نکته های فایل توجه کرده بودی ونوشتی

      محمد حسن عزیزم خیلی خیلی عالی به نکات مثبت توجه میکنی ودرموردشون مینویسی

      چقدر زیبا برای رسیدن به خواسته هات آنهارا دردفترت یاداشت میکنی

      ودر آخرهم تحسینت میکنم عزیزم از انشا عالی که به مناسبت روز پرستار واسه خاله سعیده عزیزنوشتی سپاسگزارم عزیزم.

      برات آرزوی یهترینهارو دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1923 روز

      سلام محمد حسن جان.

      چقدر کامنتت قشنگ بود، مخصوصا با روشی که موبایل مامانت رو میگیری خندیدم.

      چقدر قشنگه راستگویی ات، با اینکه میدونی مامانت میخونه ولی نوشتیش.

      سفر شمال رو بهتون تبریک میگم، بهتون خوش بگذره. بسیار خوشحالم که درخواست دادین به خدا و اجابت شد.

      اینکه میای قبل از مدرسه کامنت مینویسی، بعد مدرسه مینویسی و از روزت تعریف میکنی خیلی دوست دارم و با اشتیاق میخونم.

      امیدوارم در بهترین زمان، کامنتت رو با نام و فامیلیِ خودت بخونم عزیزم.

      چقد قشنگ خودتو تشویق کردی برای پیشرفتت در کلاس رباتیک، خیلی لذت بردم.

      به هلیسا جان هم سلام برسون.

      خدای مهربون حافظِ خودت و هلیسا جان و پدر و مادر عزیزت باشه.

      خدایا شکرت برای همه ی نعمت هات.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1963 روز

      به نام خدا

      سلام محمد حسن جان

      عزیز دلم

      دورت بگردم که اشک شوق سر صبحی از چشمام جاری کردی

      عزیزم آخه تو چقدر مهربونی تو چقدر قلب پاک و طاهری داری

      خوش به حال خودت و مامان بابات

      نوش جونتون سفر شمالتون

      عزیز دلم ممنونم که کامنت می‌نویسی و من رو پر از عشق خداوند می‌کنی ممنونم بخاطر قلم زیبات عزیزم

      در پناه خدای مهربونم باشی عشقم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      محبوبه استخری گفته:
      مدت عضویت: 1752 روز

      سلام محمد حسن جان مهربونم

      من شما رو وهلیسا جان و بابا مامان رو خیلی دوست دارم هروقت کامنت شما رو میخونم کلی شاد میشم و حالم خوب میشه

      پسر مهربون من شما رو خیلی زیاد دوست دارم عاشقتم که اینقدر خوب داری رو خودت کار میکنی و به نکات مثبت توجه میکنی راستی چقدر ذوقت کردم وقتی درخواست سفر شمال نوشتی تو دفترت و اجابت شد آفرین پسر خوشگل

      تو خیلی جذابی پسر خیلی دوستت دارم میبوسمت ار راه دور البته فکر کنم ما به هم خیلیم دور نیستیم.راستی خیلی خندیدم برای اون چای که برای مامانت می‌ریزی که گوشیشو بگیری خیلی ایده باحالی بود

      حالا اگه مامان چای کم خورد میتونی براش میوه ببری اینم ایده خوبیه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1137 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺑﻲ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺍﺵ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ.

    الحدید

    لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ(25)

    ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻣﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻟﺎﻳﻞ ﺭﻭﺷﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺗﺮﺍﺯﻭ [ ﻱ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺣﻖ ﺍﺯ ﺑﺎﻃﻞ ] ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﻣﺮﺩم ﺑﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺑﺮ ﺧﻴﺰﻧﺪ ، ﻭ ﺁﻫﻦ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﻗﻮﺕ ﻭ ﻧﻴﺮﻭﻳﻲ ﺳﺨﺖ ﻭ ﺳﻮﺩﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ، ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ ﻭ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﺑﺪﺍﺭﺩ ﭼﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﻭ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻏﻴﺎﺏ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻳﺎﺭﻱ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ .(٢5)

    آهن را ازآن‌رو حدید گفته‌اند که ریشه آن (ح ـ د ـ د) به معناى حدّت و شدّت است .

    اطلاق «حدید» بر آهن به سبب ممانعت و شدت و صلابت آن است.

    در این آیه خداوند مردم را به عدالت خداوند که در کتابش توسط پیامبران آورده است دعوت میکند

    همان قوانین محکم الهی که هر کس طبق آنها عمل نکرد این قوانین مانع می‌شود و همانند آهن که حدت و شدت دارد

    برتختی کنندگان از قوانینش وارد می‌شود

    اونهایی که به این قوانین پایبند نیستند زیر چرخهای محکم و استوار این جهان له خواهند شد

    و اما این آهن همانطور که سخت و حدت و شدت دارد می‌تواند نرم واقع شود برای کسانی که از قوانین الهی پیروی می‌کنند و خشوع و خضوع دارند و تسلیم امر پروردگار هستند

    با تمرکز به زیباییهاو نکات مثبت

    با اعراض از ناخواسته ها

    با لذت بردن از داشته ها

    و شکرگزاری

    و با توحید و تسلیم شدن در برابر الله و باور به فراوانی و ایمان قلبی می‌توانند به نعمت‌ها و ثروت‌های بیکران برسند .

    چه کسی می‌تواند پیامبران و الله را یاری کند

    کسانی که به ثروت رسیده اند می‌تواند انفاق کند و جهان را گسترش دهد.

    مثل استاد عزیزمون که نمونه بارز تسلیم شدن در برابر فرامین خداوند شد و به نعمت و ثروت رسید و با خرید این تراک کمپر و این rv به گسترش جهان کمک می‌کنه و نرمی و لطافت این جهان را با خود همراه کرده و روی دوش خداوند سواره

    نوش جونت استاد

    این بهشتی که برای خودت ساختی این تجربه های لذتبخش را برامون با عشق به اشتراک میزاری

    خدا قوت بهتون بده.

    و ایشالله به زودی دوباره راهی سفر بشیم و کلی لذت ببریم.

    خواسته ای که اجابت شد

    روی مبل نشسته بودم و داشتم استراحت میکردم

    و چای حل و گل که فاطمه جان برایم ریخته بود

    هلیسا جان با لبخند کودکانه آمد پیشم و گفت

    بابا دستم زخم شده بود دیروز و من بوسش کردم و توپ انرژی بهش دادم و دیگه بی‌توجهی کردم بهش

    ببین خوب شده.

    منم گفتم باریک الله هلیسا جان.

    و در ادامه بهم گفت استاد میگه نباید به چیزهای منفی زیاد توجه کنی.

    و لبخندی رضایت بخش بر لبم می‌نشیند.

    هلیسا جان ادامه می‌دهد بابا من دوست دارم برم اونجا که ساحل داره

    اونجا که رفتیم حلزون داره

    اونجا که صدف داره

    منم متوجه شدم دوست داره بره شمال.

    محمد حسن همون موقع اومد پیش هلیسا جان و گفت وایستا کاری نداره که همین الان مینویسم

    دفترش را اوورد و گفت درخواست ارسال شد

    به زودی راهی سفریم بابا.!

    منم لبخندی زدم و گفتم تا هدایت خدا کی برسه.

    صبح اومدم سر کار و نشونه ها از راه رسید

    همکارم بهم گفت آقا خانکی شمال بودم چه هوایی

    واقعا خیلی بهمون خوش گذشت و از تجربه ها و لذتهای سفرش گفت

    نزدیک ظهر بود که همکار رفاهیمون اومد پیشم و بدون اینکه چیزی بهش بگم گفت

    آخر هفته میری شمال یه ویلا خوشگل بهت بدم .

    منم که بهت زده بودم ناخودآگاه گفتم حله میرم.این دیگه هدایته خداست.تسلیم.

    خواسته محمد حسن جان و هلیسا بعد چند ساعت تیک خورد.

    الهی شکرت .این بچه ها چقدر باورهاشون زلال و پاکه ،بدون هیچ مقاومتی.

    تا یادم نرفته روز پرستارا به سعیده عزیز و همه پرستارهای سایت تبریک میگم .

    و امیدوارم بهترینها در شروع زندگی توحیدی جدیدت تجربه کنی و متنعم از نعمتهای بیشمار خدای رحمان باشی خواهر عزیزم.

    برای همتون بهترینها را ارزومیکنم.

    شاد باشید و در آغوش امن الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 170 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1100 روز

      سلام رسول جانم

      سپاسگزارم از آیه ای که نوشتی و زیبایی هایی که درکامنتت اشاره کردی دمت گرم عزیزم.

      ما خداراشکر دو تا بازرس فعال تو خونه مون داریم

      وخیلی حرفه ای زیر ذره بین هستیم .

      من عشق میکنم بخدا ، از اینکه نصفه شبا کار همیشگی هلیسا اینه که میاد بالا سرت و بیدارت میکنه و فقط یه جمله میگه بابا میدونی چیه ؟من عاشقتم

      هلیسا با یه بوس خوشگل میره به ادامه خوابش میرسه

      اما من خبردارم بابای هلیسا لبریز از شکرگزاری میشه .

      نمیدونم عین ساعت کوکی ها چه جوری نصفه شبا بیدار میشه و شبایی که شیفت هستی انجام نمیده حداقل به نیابت از شما بیاد سراغ من .

      همون مدلی که هلیسا بهت میگه منم میگم عاشقتم

      کامنتم درحالی برات می نویسم که

      بچه ها خوابیدن و من درحال خوندن کامنت بچه های این بهشتم.

      شما در شیفت کاری هستی و جالبه دوتا نشونه که امروزخدا برامون فرستاد توسط شما دریافت شد.

      هدایتی که قبل از اینکه ما منطقی دریافت کنیم ،بچه هامون قلبی دریافت کردن خدایا شکرت.

      خداقوت عشقم

      خداروشکر بخاطر همه چیز وهرلحظه

      بوووووووووس.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
      • -
        رسول خانکی گفته:
        مدت عضویت: 1137 روز

        سلام به فاطمه جانم

        سلام به همسفر و همسر عزیزم

        خدارا هزاران مرتبه شکر برای این لحظات نابی که با شما دارم سپری میکنم

        خدارا هزاران بار شکر که من را لایق بودن و تجربه لذت در کنار شما کرد

        خدارا شاکرم برای این فرزندان صالح و شکرگزار

        خدارا شاکرم برای بودن در این بهشت در کنار بندگان صالح و توحیدی

        سپاس برای کامنت محبت آمیزی که برایم نوشتی.

        عاشقتم عشقم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        پاکیزه بارکزی گفته:
        مدت عضویت: 854 روز

        به نام خدای مهربان و بزرگ

        سلاممم فاطمه عزیزم

        خدایااا شکرت برای این همه عشق

        خدایاا شکرت برای این همه ارامش

        خدایاااا شکرت

        خدایااا شکرت شکرت شکرت

        فاطمه عزیزممممم چقدرررر لذت بردم از کامنتتت از رفتار بچه هایت

        از ایمان تان از خوشخبتی تان

        خدایااااا کرور کرورررررررر شکرت

        بی نهایت از کمنتتت و از عشقی که بین شما ها هست لذت بردم

        چقدرررر دوستتتتان دارم

        الهی سفر تان پر از عشق و شادی باشد الهی سفر تان بهترین سفر زنده گی تان باشد

        خدایااااا شکرت شکرت

        در پناه الله باشی عزیزم

        خیلییی دوستتت دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
        • -
          فاطمه و رسول گفته:
          مدت عضویت: 1100 روز

          سلام به پاکیزه عزیزم

          سپاسگزارم از کامنتی که برام نوشتی و ممنونم از لطفت

          من عاشق این کلمه ی کرور کرورشکرت شما هستم دخترزیبا.

          خیلی دوستت داریم خانوادگی

          رسول جان هم سلام میرسونه .

          الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشی و زندگی قشنگت در بالاترین مدارها قراربگیره .

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فاطمه تقی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2331 روز

      سلام داداش رسول انشاالله که هرکجا هستین شاد وسالم باشید

      سپاسگزارم از آیه قرآن وتفسیر که آوردین

      داداش رسول چقدر شما وخانواده ی توحیدیتون قابل تحسین هستین

      چقدر این داستان هلیسا جان ومحمد حسن جان قابل تحسین هستش

      این نشانه ایست از طرف خداوند برای همه ی ما که از دل پاک وزلالی بچها درس بگیریم وهمچون بچها به ندای قلبمون گوش بدیم

      تحسین میکنم محمدحسن عزیزم بخاطر باور درستش ورابطه پاک وخالصش باخداوند

      تحسین میکنم شما وآبجی فاطمه عزیزم که در مسیر درست هستین تحسین میکنم جمع خانوادگی توحیدیتون که بزرگترین ثروت دنیاست

      سپاسگزارم داداش رسول به نشانه ها از طرف خداوند توجه کردین وتسلیم هدایت الهی شدین

      انشاالله سفری پراز خیر وبرکت وبی خطری داشته باشین.

      درپناه الله مهربان جمع خانوادگیتون همیشه گرم ،شاد وسالم باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
      • -
        رسول خانکی گفته:
        مدت عضویت: 1137 روز

        سلام به آبجی فاطمه

        خیلی لطف کردید برآن کامنت نوشتید

        سپاس برای دعای قشنگی که برای ما کردید

        آبجی فاطمه مدتی هست که کاملا شاخک‌هام نشانه ها را دریافت میکنه

        و از درون قلبم دریافتش میکنم و طبق اون هدایتها عمل میکنم

        و چقدر لذت‌بخشه واقعا

        خدارا هزاران بار شکر که با شما دوستان عزیز داریم هر روز رشد میکنیم یاد میگیریم و نزدیک میشیم به زندگی توحیدی و بهشتی.

        برای شما بنده صالح خدا بهترینهارا در کنار خانواده محترمتون آرزو میکنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      نسیم زمانی گفته:
      مدت عضویت: 1632 روز

      سلام به آقا رسول و خانواده ی قشنگ و دوس داشتنی تون:)

      به به چه فرکانس بالایی دارن محمدحسن جان و هلیسا جان… چقدر قشنگ بود ماجرای خواسته ای که اجابت شد:)

      انشالا همیشه زندگیتون همینجوری پر از نشانه ها و هدایت های خدا باشه و خواسته هاتون تند و تند پشت سر هم تیک بخورن

      انقدر کامنتتون و حسی که به آدم میده قشنگ بود فقط دوست داشتتم جواب بدم و تشکر کنم و آرزوهای خوب برای این خانواده ی عزیز و دوست داشتنی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        رسول خانکی گفته:
        مدت عضویت: 1137 روز

        سلام به خواهر عزیز و بزرگوارم

        نسیم عزیز

        اولا اینکه هر بار که این عکس پروفایلتون را می‌بینم لبریز احساس لذت و شادی میشم از این عکس پر از انرژی و حس خوب

        اسم پسر عزیزتون را نمیدونم

        ایشالله در کنار فرزند دلبندتان بهترین تجربه ها و اتفاقهای عالی را تجربه کنید .

        سپاس برای کامنتی که برامون نوشتید و ما را مورد لطف و محبت خودتون قرار دادید.

        تو این مسیر فقط و فقط باید در داشتن این حس و حال خوبمون استمرار داشته باشیم نه یه روز و دو روز

        بلکه تا آخر عمرمون باید با عشق و داشتن احساس عالی هر روزمون را سپری کنیم و هر روز این ظرف وجودمون را گسترش بدیم

        خدای مهربون هر لحظه داره به فرکانسهامون پاسخ میده

        اگه ما سمت خودمون را درست انجام بدیم و به دریافت پاسخ و هدایتش ایمان و باور داشته باشیم.

        براتون شادی و سلامتی و ثروت را در کنار فرزند دلبندتون آرزومندم خواهر عزیزم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      حسین عبادی گفته:
      مدت عضویت: 1856 روز

      بنام خداونده بخشنده و مهربانم…..

      سلام آقا رسول سلام رفیق خداو رفیق من

      چقدر برام لذت‌بخش وجود این دو فرشته تویه زندگیتون چقدر الگوهای قشنگی هستن در پناه جان جانان رب العالمین شادوسلامت وثروتمند باشند،

      چقدر شما فاطمه خانوم قشنگ وصل هستیدکه بچه هام باشما وصل شدن دمتون گرم خداروصد هزار بارشکرررررربرای این اتفاق واین معجزه بزرگ ممنونم ازت رسول عزیزممممم

      خدارو شکرررررر برای وجود تک تک شماهااااااااا خدارو شکررررررررر

      ازطرف من دوتاشون بوس کن و بگو عمو حسین میگه دوستتون دارم و عاشقتونممممممم

      در پناه جانجانان رب العالمین شاد سلامت و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        رسول خانکی گفته:
        مدت عضویت: 1137 روز

        سلام حسین جان

        رفیق اول از عکس پروفایلت بگم که عجب حس و حال عالی را تجربه کردی با این آبشار

        و این فضای عالی در دل جنگل

        نمیدونم کجاست ولی هر بار که پروفایلت را می‌بینم واقعا حس خوبی بهم دست میده

        سپاس برای لطف و محبتی که به من و خانواده من داشتید و این از قلب مهربون شماست و عشقی که در درونش میدرخشه

        چشم امرتون اطاعت شد و هر دوشون را از طرف عمو حسین ماچ کردم

        و من هم متقابل خدارا برای وجود تو دوست عزیز و بنده صالح شکر میکنم.

        همیشه سلامت و ثروتمند باشی رفیق.

        یا حق.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2234 روز

      به نام الله یکتا

      سلام رسول جان

      عاشقتم عزیزم که اینقدر زیبا برامون از خواسته ی هلیسا و محمد نوشتی

      چقدر زیبا خواسته هاشون رو نوشتن و به خدا سپردن و رهاش کردن

      و چقدر خدا زیبا خواسته شون رو اجابت کرد

      اه خدایا شکرت به خاطر این همه بزرگی ت

      و این داستان زیبا برام یه درس بزرگی داشت که الهه به خواسته هات نچسب فقط به خدا بگو و‌توی دفترت بنویس و رهاش کن و بعد برو‌ لذت ببر

      خدایا شکرت

      بازم ازت سپاسگزارم عزیزم به خاطر این کامنت زیبایی که برامون نوشتی داداش الهی م

      الهی که سفرتون پر از سلامتی و‌شادی و عشق و‌ ثروت و کلی اتفاقات عالی باشه

      خدایا شکرت ادامه میدیم این‌ مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فاطمه سليمى گفته:
      مدت عضویت: 1780 روز

      سلام به آقا رسول گرامی

      خیلی لذت برم از خوندن کامنتتون

      تحسینتون می کنم برای داشتن این خانواده توحیدی زیبا

      شما و فاطمه جان رو تحسین می کنم که که اینقدر خوب خوب روی خودتون کار کردین و قوانین رو در عمل اجرا کردین که بچه های کوچیکتون هم به این مسیر جذب و هدایت شدن

      چه باورای خوبی هلیسا جان داره با این سن کمش شگفت زده شدم از حرفاش

      محمد حسن جان چه عالی تو دفترش کد نویسی کرد و درخواست رو ارسال کرد

      و خدا رو شکر که بفاصله چند ساعت خواسته بچه ها تیک خورد و به امید خدا راهی سفر هدایتی پر از خیر و برکت هستین

      درود خدا بر شما و خانواده توحیدیتون

      در پناه خدا شاد و سربلند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1304 روز

      سلام به برادر عزیزم آقا رسول

      بدون هیچ نسبت سببی و‌نسبی،با رحمت خداوند برادر توحیدی من شدید و خواهرانه انقدر دوستون دارم که دلم میخواد تموم چیز های خوب دنیا برای شما و خانواده ی چهارنفره ی قشنگتون باشه…

      خانواده ی نورانی …

      این فایل امروز از فایل های پیشنهادی صفحه ی سایت بود،خدا میدونه از 3تا تاپ کامنت فایل(بهارجان،خودم وشما) چقدر هدایت دریافت کردم.

      داداش رسول یک درخواست،لطفا به محمد حسن جان بگید بازم دفترش رو بیاره و درخواست دریا رو بنویسه!

      تا دوباره برسیم بهدرخواستی که اجابت شد

      این بار به دریای بینظیر و شگفت انگیز جنوب…

      به امید دیدار خانواده ی بهشتیتون در بهترین زمان و‌مکان

      وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا

      وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ ۖ فَمَنْ شَاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْیَکْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِنْ یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاءٍ کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا

      إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا

      أُولَٰئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَیَلْبَسُونَ ثِیَابًا خُضْرًا مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ ۚ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا

      نور هدایتی که از قرآن براتون خواستم،نوش جان‌ روح توحیدی و قلب سلیمتون!

      الله یارت داداش!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        رسول خانکی گفته:
        مدت عضویت: 1137 روز

        به نام خداوند بخشنده و مهربانم

        غافر

        هُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ فَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ

        ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﻰ ﻣﻴﺮﺍﻧﺪ ، ﻭ ﭼﻮﻥ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻣﺪﻥ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻛﻨﺪ ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ : ﺑﺎﺵ . ﭘﺲ ﺑﻲ ﺩﺭﻧﮓ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ .(6٨)

        سلااااام آبجی سعیده عزیزم

        سلاااام به جزیره بهشتی کیش

        سلاااام به وقتی که نیلا نیکا قدومِ مبارکشون تواین جزیره بهشتی میزارند

        سلااااام به زیباییها و دریای زیبا و ثروت و نعمتِ بینهایت جزیره کیش

        سلااااام به لحظه لحظه صلاه شما بزرگوار و عشق بازی با الله تو جزیره کیش

        سلااام به خورشید تابان و تلالو زیبایش در جزیره توحیدی کیش

        سلاااام به لحظه ای که نعمت‌ها تو زندگیت سرازیر شدند

        سلااام به اوقاتی که عشق و مودت در زندگیت موج‌میزنه و فقط شکر الله وهاب را به جا میاری

        سلااام به لحظه ای که نعمت‌ها و ثروت‌های جهان در قلبت تثبیت شده و بالاترینِش شکور بودنِت هست.

        سلاااام گرم منو از شهر زیبای البرز با یه انرژی بسیار بالا و حالِ خوشِ صبح گاهی که با گوش دادن به اصوات زیبای قران که قلبم را تسخیر کرده و همراه بوده با شکرگزاری قلبی و حالی که نمیتونم تو کلمات بیانش کنم پذیرا باش

        ابجی جانم انشالله در بهترین زمان و مکان شما بزرگوار و دردونه هات را ملاقات میکنیم.

        و از خداوند برات از صمیم قلبم و تمام وجودم بندگی ،شادی درونی ،ثروت و نعمت بی‌پایان را خواستارم.

        این روزها حس و حالی را خداوند به من عنایت کرده که نمیشه بیانش کرد ،قلبم باز شده

        خدایا عظمتت را شکر

        بخشندگی را شکر

        بزرگیت را شکر

        هرجارا می‌نگرم تو را می‌بینم

        تو در همه جا و هر چیزی داری خودت را به زیبایی هر چه تمام تر نشون میدی

        آخه چطور میشه بندگی کرد و تو را ندید

        تو در فضا پراکنده ای

        تو

        را در قلبم حس میکنم

        تورا نزدیکتر از رگ گردنم حس میکنم

        نه نه ، تو‌ در تک تک سلولهایم جاری هستی

        الهی شکر

        الهی شکر

        الهی شکر

        الحمدالله رب العالمین

        حق نگهدارت باشه.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 854 روز

      به نام خداوند مهربان و بزرگ

      الهی کروررر کرور شکرت

      سلاممم برادر عزیز من

      سلاممم دوست خوبم رسول عزیز

      چقدرررررر از کامنت تان لذت بردم

      چقدررر دوست دارم فامیل شما را

      عشق که بین شما ها هست تحسین میکنم خدایاا شکرت

      با خود داشتم فکر میکردم چرا واقعا خواسته بچه ها این قدر زود اجابت میشود ؟

      چون اونا همه چی را آسان و ساده می‌گیرند

      به چگونگی و چطوری فکر نمیکنن

      تسلیم تسلیم هستن

      ایمان دارند که خدا برای شان انجام میدهد

      در هر حالت احساس عالی دارند که از تسلیم شدن شان میاید

      خدایااااا شکرت

      یک خواهر زاده دارم چهار سال سن دارد هرر چی که میخایه به زبان بیان میکند باز مه به شوخی میگم و بخاطری اینکه بدانم چگونه فکر میکند میپرسم عمر جان چگونه به این خواسته ات میخواهی برسی ؟؟

      فقط یک چیز میگوید : من نمیفامممم ))

      با همان زبان کودکی خود قشنگ میگوید

      اگر همین کلمه را ما با تمام وجود ما بگویم خدایااا ما نمیفاممم خودت میدانی خودت هدایت مان کن و اصلا زهن خودمان را درگیر نکنیم و تسلیم باشیم همه چیز عالی میشود

      چقدرر رفتارر کودکان درس دارد

      خدایااااا شکرت شکرت

      بی نهایت از اتفاقات زنده گی تان لذت میبرم و عشق میکنم

      خدایا شکرت

      در پناه الله باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1963 روز

      سلام آقا رسول عزیز

      پدر گرامی محمد حسن و هلیسا عزیزم

      بهتون تبریک میگم و تحسینتون میکنم بابت این فرزندان سالم و صالح

      این فرزندانی که از الان دارن با توحید آشنا میشن و دارن توحیدی رفتار میکنند و توحید رو وارد زندگیشون میارن و ازش برای خلق زندگی خودشان استفاده میکنند واقعا تحسینتون میکنم

      نوش جونتون این زندگی

      گوارای وجودتان این سفر

      امیدوارم که باز هم بیشتر و بیشتر بتونم از کامنت های زیبای شما ببینم و بخونم خداروشکر میکنم هزاران بار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 833 روز

      بنام خداوند باران ”

      سلام برآقا رسول نازنین ”

      سلام بر خواهر گلم ” فاطمه

      سلام بر محمد حسن جآنم ”

      و سلام بر هلیسا ی قشنگم ”

      نمی دونم چطوری از خداوند متعال شکر گذاری کنم به خاطر وجود شما ”

      خودتون پاک و زلالی ”

      خودتون بی نظیری ”

      انشاءالله به بهترین ها، هدایت میشید ”

      و بهترین ها رو تجربه میکنید ”

      چون لایق هستید ”

      چون بهتریند ”

      شما یک انسان زیبایی ”

      مواظب خودتون باشید ”

      مثل همیشه ”

      با صدای بلند میگم ” دوستون دارم و عاشقتونم ”

      درپناه الله مهربان باشید ”

      وجودتون پراز عشق ”

      ای انسانهای زیبا و زیبا اندیش “

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مریم پهلوان گفته:
      مدت عضویت: 2044 روز

      سلام اقای خانکی بزرگوار.خیلی ممنون بابت تبریک روز پرستار.خوش به سعادت بچه هایی که پدر مادر هر دو دراین فضای الهی باشن وناخوداگاه بچه ها با باورهای خیلی عالی بزرگ میشن و مطمئنا آینده درخشانی دارند.چون منم خودم دارم بچه هامو میبینم که طرز فکرشون با همسالانشون چقدر متفاوت شده وچون بدون مقاومت هستندچقدر خوب وسریع نتیجه میگیرن.اینقدر که من همیشه فایلها رو گوش میدم دخترم پنج سالشه همش میگه مامان منو دوست داری یا عباس منشو؟؟؟؟میگم تو رو خیلی دوست دارم میگه نه راستشو بگو!!!! پس چرا اینقدر حرفاشو گوش میدی.سفرخوب وخوشی ارزومندم براتون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿٧﴾

    و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، گناهانشان را قطعاً از آنان می پوشانیم و بر پایه بهترین عملی که همواره انجام می داده اند، پاداششان می دهیم. (7)

    وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا ۖ وَإِنْ جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا ۚ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٨﴾

    انسان را درباره پدر و مادرش به نیکی کردن سفارش کرده ایم؛ و اگر آن دو نفر تلاش کنند تا بر پایه جهالت و نادانی چیزی را شریک من قرار دهی، از آنان اطاعت مکن. بازگشت شما فقط به سوی من است، پس شما را به آنچه همواره انجام می داده اید، آگاه می کنم.

    وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی الصَّالِحِینَ ﴿٩﴾

    و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، حتماً در زمره شایستگان در می‌آوریم.

    =======================================================================================

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم،سلام به استاد شایسته جانم و همه ی رفیق های بینظیر من در این غار حرا

    دویست و سی امین قسمت سریال،میکسی از ریختن قیمه ها در ماست ها بود،ضبط سریال سفر به دور آمریکا در لوکیشن سریال زندگی دربهشت،خوشمزه ترین میکس قیمه و ماستی بود که توی عمرم نوش جان کردم.

    درود بر بندگان صالح خداوند که آنگونه که شایسته ی روح پروردگارهست،زندگی میکنند،در اوج آرامش،زیبایی،ثروت،سلامتی و سادگی …و سادگی ….

    چقدر دلنشین و لذت بخشه و دیدن این تصاویرروح آدم رو نوازش میده….

    واقعا شما که اونجا زندگی میکنید چه حظی میبرید؟نوش جانتون،گوارای روح توحیدی قشنگتون ….

    استاد قشنگم،این روز ها،منم و ثمره ی استفاده از قانون به صورت مستمر…به نتیجه های قانون توی زندگیم، مثل بچه هام نگاه میکنم،کله شون رو میبوسم و میگم ازتون ممنونم که توی زندگیم هستید،استاد این روز ها انقدر اتفاقات فوق العاده میفته که دلم میخواد برات بخونم:

    آلاله غنچه کرده کاش بودی و میدیدی

    کبوتر بچه کرده کاش بودی و میدیدی

    گلا چشم انتظارن تا از در برسی تو

    گلا غرق بهارن کاش بودی و میدیدی

    میگن وقتی قاصدک رو دوش گل سواره

    خوشبختی میاره

    کاش بودی و میدیدی

    استاد حقانیت صحبت شما در دوره ی عشق ومودت هر روز برمن بیشتر و واضح وروشن میشه،یعنی من تنها کاری که این روزها میکنم تلاش برای هماهنگی روح و ذهنم و ارتباط درست با خداونده،بعد خدا منو گذاشته روی دوشش و رسما تموم کار وبار منو به عهده گرفته …،من میگم تموم کاروبارم،تمووومِ تمووومااا!

    انگار به قول این آهنگ خدا بهم میگه:

    تو کنارم باش توی هرچی جمعه نترسی تا دستت تو دست منه

    نمیذارم چپ شه نگاه کسی، اگه جنگ شه سرت اون جنگ منه:))))

    بزارید مثال بزنم،من کلا از روند اداری کارهای انتقالی بیخبر بودم،کل مسیر رو هدایتی اومدم،یعنی هربار هدایت میشدم اینکارو بکن،اینکارو نکن،تا اینکه دوروز پیش گفتند دیگه تموم شد و اسم شما از سیستم مازندارن خارج شده و از ماه جدید توی گلستان مشغول بکاری،منم که از دنیا بیخبر،گفتم تموم شد دیگه!

    به خیال خودم خوشحال و سرخوش توی خونه بودم،خدا یکیو فرستاد منو مجاب کنه برم ساری،یعنی نه اون آدم خبر داشت از کارهای اداری نه من،ولی فقط خدا فرستادش مامورش کرد منو مجبور کنه برم ساری،وقتی رفتم دانشگاه فهمیدم آخرین امضا مونده و اگر این امضا زده نمیشد،عملا من یک ماه دیگه اینجا موندگار بودم!

    استاد وقتی برگشتم پیش رئیس بیمارستانمون و ایشون در آخرین امضا نوشت،پایان کار خانم سعیده شهریاری،30/8/1402 اعلام میگردد،اون لحظه فقط دلم میخواست کله ی خدا رو محکم تو بغلم فشار بدم بگم تو بینظیررری بینظیییری…

    بعدشم رئیس برگشت با لبخندی به پهنای صورت بهم گفت برات آرزو میکنم هرجا هستی غرق خیر وخوشبختی باشی،و برات بهترین ها اتفاق بیفته!همون لحظه یکی دیگه از پرسنل بیمارستان که مدت ها دنبال انتقالی و باهاش موافقت نمیکنند چشم هاش داشت از تعجب درمیومد به رئیس گفت:دکتر دست مارم بگیر!برای ماهم ازین دعاها بکن!

    خنده م گرفت استاد…مردم به دستان خدا نگاه میکنند…غافل ازینکه خداست داره اینکارهارو انجام میده …

    آدم ها هیچی از قانون نمیدونند…

    نمیدونند فقط باید خودتو با خدا هماهنگ کنی،خدایی که توی سوره حدید میگه:

    یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا ۖ وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

    آنچه در زمین فرو می رود و آنچه از آن بیرون می آید و آنچه از آسمان نازل می شود، و آنچه در آن بالا می رود می داند. و او با شماست هرجا که باشید، و خدا به آنچه انجام می دهید، بیناست.

    اونکه،این جهان رو به تسخیر تو درمیاره

    هرچقدر باورش کنی،همونقدر میتونه بهت حال بده!

    باباااا!رئیس نیست که داره این کارهارو انجام میده،خدای این رئیس که داره همه چیز رو مدیریت میکنه!

    چرا؟

    چون این اتفاق همه جا داره برای من تکرار میشه،مثلا رفته بودم بیمارستان جدیدم توی گرگان،پیش مترون جدید جهت معرفی،خداشاهده،انقدر بینظیر،انقدر مهربون،انقدر با شخصیت،من فکر کنم خدا،بهترین مترون دنیا رو برای من کنار گذاشته بود،بعد استاد شماره ی من رو داد به هدنرس جدیدم جهت برنامه گذاشتن!

    انقدر این خانم باشخصیت،انقدر با ادب،قبل ازینکه منِ زیردست بهش تبریک بگم،ایشون روز پرستار بهم تبریک گفت و من رو به جشن دعوت کرد ….

    استاد حقیقت اینکه،من الان به مرحله ای رسیدم که دیگه سوپرایز نمیشم،عادی شده برام،میگم همینه دیگه!نتیجه ی قانونه!

    درستش همینه! من وظیفه م هماهنگی با خداست،وظیفه ی خدا هم مدیریت کارهای منه …

    استاد؛جونم بازم براتون بگه از نتیجه های این هماهنگی،مثلا من در راستای ظلم به خودم و نخوردن مکمل هام دوسه روزی در بستر بیماری بودم،خداشاهده فقط خواجه حافظ شیرازی بهم زنگ نزد حالمو بپرسه،آدم هایی که من مدت هاست ندیدمشون و هیچ خبری ازشون نگرفتم،ی جوری ابراز نگرانی میکردن که من خودم شک کردم نکنه قراره بمیرم خبر ندارم؟:)

    بعد مجبور شدم برم پیش متخصص گوش،نوبت رو مادرم گرفت برام،اونم تو اینترنت سرچ کرد،عملا ما هیچ شناختی ازین دکتر نداشتیم ولی استاد،انگار این پزشک بهترین پزشک دنیا بود،انقدر مهربون،انقدر دلسوز!یعنی من فقط لذت بردم و خداروشکر کردم…

    منشیش استاد!منشیش!

    خدا میدونه اون روز چقدر مطب شلوغ بود،چند نفر توی نوبت بودند،بدون درخواست من،دید من درد دارم،منو سریع فرستاد داخل!بعد فردای همون روز مادرم خاله م رو برد همون مطب،چندساعت توی نوبت نشستن تا تونستن دکتر رو ببینند!

    بعد به من گفتن تو دیروز شانس آوردی!

    خنده م گرفت تو دلم گفت …اونیکه شما بهش میگید شانس…ما بهش میگیم قدرت خدا :))))

    استاد امروز روز پرستار بود،خداشاهده از دیروز انقدر گوشی من زنگ خورد،انقدر sms تبریک اومد دیگه آخراش میخواستم گوشیو بکوبم به دیوار :)))دیگه خسته شده بودم بخدا :)))

    استادجااااان، نگفته بودی،نتیجه ی دوره ی عشق و مودت ممکنه آسایش رو ازتون بگیره ها :)))) اینم بعدا توی آپدیت دوره ذکر کنید لطفا :)

    یک دونه تازه شو تعریف کنم،امروز شیفت بودم،از طرف فرمانداری و مسئولین و کلی آدم اومدن گل وشیرینی اینا آوردن،منم که حوصله مسئولین عزیز رو خیلی ندارم رفتم اون گوشه موشه جا خوردم؛وسط اون جمع رئیس بیمارستان با صدای بللللند داد زد: خاااااانم شهریااااررررری تشریف بیارید گل و لوحه تقدیر بگیرید:)))))))))

    ای بابا :) ای بابا:) دست از سر کچل شهریاری بردارید دیگه :))))

    استاد برسم به وضعیت مالی،امروز 28 آبان ماه،هرکسی که کارمنده میدونه که شما هرچقدر مدیریت کنی این روز های آخر عملا چیزی توی حسابت نمیمونه،تا حقوق ماه جدید بیاد!

    کدوم برکت پوله که من همین الان نصف حقوقم توی حسابمه،بغیر از حساب پس انداز دوستی با پولم!

    یعنی اگر اینا تا آخر ماه بعد هم حقوقم رو نریزن،من هیچ مشکلی ندارم!

    این همون سعیده ست که هفته ی اول ماه میرسید،حتی برای سوپرمارکت رفتن پولش کافی نبودا!

    همین چندروز پیش یکی از معوقات مارو ریختن حدود دومیلیون و هشتصد،بعد همکارم میگفت با این پول چیکار کنم؟پول کدوم قسط رو بدم؟این چی میشه اصلا…؟

    بعد نگاه کردم به خودم کردم دیدم علاوه بر اینکه من چقدر موقع دیدن sms واریز،ذووق کرده بودم و خداروشکر کردم برای این پرداختی!

    سوال من از خودم، این بود که چقدر ازین پول رو توی حسابم نگه دارم،چقدرشو بفرستم توی حساب پس اندازم؟:))

    همینقدر تفاوت زمین تا آسمون در زندگی دونفر توی شغل ثابت!

    تازه من اصلا هنوز تمرکز نذاشتم روی باورهای مالیم کار کنم،همش یک کوچولو؛یک کوچولو سعی کردم متفاوت فکر کنم از بقیه!خدا میدونه من همین تمرکزی که روی دوره عشق و مودت گذاشتم بزارم روی باورهای مالیم،نتنها ازکارمندی درمیام که ثروت من حیث لایحتسب خودش به دنبالم میاد…

    من دیگه اصول بازی رو یاد گرفتم استاد،ازینجا به بعد فقط درست بازی کردنه!

    الان میفهمم شما میگید من اصلا برای رسیدن به خواسته هام زجر نکشیدم یعنی چی … :)

    الان که دارم خوش وخرم چمدونم رو با عشق میبندم و راهی زندگی توحیدی جدیدم میشم میفهمم چه مسیر لذت بخشی اومدم …وعده ی خداوند حق بود که همش بهم میگفت:

    وَهُدُوا إِلَى الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَىٰ صِرَاطِ الْحَمِیدِ

    و به گفتار خوش و طریق خدای ستوده هدایت شوند.

    ازت سپاسگزارم استاد ابراهیم نشانم،ازت ممنونم که مسیر خوشبختی رو بهم نشون دادی…

    نوش جانت زندگی بهشتی،گوارای روح توحیدی قشنگت…

    شاگردت آماده ست برای تیک زدن هدف های بعدی …

    بازم میام و برات مینویسم استاد،نوشتن از خدا و قانون و نتایج،شیرین ترین کار زندگیمه…

    دوست دارم و عشق رو از روشنی قلبم براتون میفرستم الهی که به قلبتون بشینه …

    قشنگترین رفیق های دنیا،عاشق شما هم هستممم،باااااشششه؟

    به امید دیدار روی ماه همتون در بهترین زمان ومکان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 273 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2234 روز

      به نام خدایی که همین نزدیکی ست

      خدایی که نام و یادش ارامش بخش قلب هامونه

      خدایی که برامون همه چیز و همه کس میشه

      خدایی که اگه با تمام وجودمون صداش بزنیم برامون کن فیکون میکنه

      سلام فرشته ی نازنین خدا

      من عاشقتم عزیزدلم

      عاشق این وجود الهی و‌توحیدی تم

      عاشق این کلام الهی تم

      عاشق این کامنتای زیباتم

      سعیده جان فقط اومدم بهت بگم

      دمت گرم به خاطر این ادامه دادنت و‌ جهان هم داره این نتایج عالی رو بهت هدیه میده

      سعیده جان من این درخواست رو‌فرسنادم که به زودی ببینمت

      به چطوری و چگونگی ش کاری ندارم

      که این کار خودشه

      و من فقط میدونم که به زودی همدیگه رو میبینیم

      عاشقتم بهترینم

      منتظر دیدن چهره ی پر از عشقتم

      منتظر اغوش گرم و عاشقانه تم (چشمام پر از اشکه )

      سعیده من نمیدونم من میام شمال یا شما میاین شیراز فقط اینو‌میدونم که به زودی همدیگه رو میبینیم

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1878 روز

      سلام سعیده فلورانس نایتینگل، روزت مبارک

      دیشب هرچی چشم چشم کردم تا کامنتها بیاد و روزت رو تبریک بگم، نیومد. این بود که خوابم برد.

      امروز صبح، همه چی یادم رفته بود. کامنتت رو که خوندم، دوباره یادم اومد!

      دوباره روزت مبارک

      ببین خدا به خاطر انتقالی تو، روز پرستار گرفته بوده و به همه گل و شیرینی و معوقات داده! اینجوریاست!

      برات آرزو میکنم که آرزو بدلت نمونه هیچ وقتت.در کمتر از سه سوت مقدر بشه،همه چی برات!

      نیکا و نیلا رو ببوس

      خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1100 روز

      سلام سعیده قشنگم

      سپاسگزارم از کامنتت

      چقدر هدایت خدا را

      چقدر توحید خدا را

      چقدر قدرت الله را

      زیبا و روان بیان کردی

      تا دوباره به خودم یادآوری کنم

      همه چیز دست خداست .

      یا تلنگری بخوره به باورهام و توحیدی تر رفتار کنم

      تا به قول بچه ده ساله خودم هدایت هارو بیشتر بپذیرم .

      هرجاکه هستی دلت روشن باشه

      سلامتیت برقرارباشه

      در بهترین مدارها قراربگیری عزیزم.

      تیک های خوشگل وطلایی بزنی به دفتر زندگیت .

      روز پرستار هم مبارکت باشه

      نتایج های بعدی هم پیشاپیش گوارای وجودت باشه .بوووووس.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      سارا مرادی همت گفته:
      مدت عضویت: 1073 روز

      بنام رب العالمین

      سلام به روی ماهت سعیده جونم

      روزت مبارک باشه سعیده مهربون و شیرین زبون

      از کامنت ها متوجه شدم امروز، روز پرستار

      اولین کسی که یادم اومد سعیده ی جذاب و موحد بود

      عزیزم دلم ایشالا که خدای مهربون به هرآنچه که دلت میخواد هدایتت کنه و از شادی و عشق قلبت لبریز. شه عزیزم

      روی ماهت و میبوسم

      دوستت دارم سعیده جونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      ســــــمـــــیـــه گفته:
      مدت عضویت: 1485 روز

      با سلام دوست عزیزم ،که از خوندن کامنتهای توحیدی تو ،بی اندازه غرق لذت و شادی میشم و هر دفعه کلی سپاسگزاری از خدای متعالم به زبانم میارم .

      برای اجرای دقیق این قانون ،

      قانون خلق زندگی ،

      قانون اتفاقات خوب

      قانون احساس خوب

      قانون عمل به توحید

      و توحید و توحید و.‌‌

      سعیده جان ،ابجی قشنگم ،من به تو افتخار میکنم که اینقدر قشنگ روی خودت کار می‌کنی و از نتایجت می‌نویسی ،

      نمی‌دونی هر بار چه انقلابی در درونم به پا می‌کنی

      که بله !!

      میشه !!

      اگه برا شاگرد زرنگ های کلاس استاد شده ،اگه برای سعیده ،اسدالله عزیز،فاطمه جان ،رسول ،حمید عزیز و..

      شده پس برای من هم میشه .

      و نتایج داره برای من هم کوچولو کوچولو اتفاق می‌افته ،و دیگه مثل شما تعجب نمیکنم ،مبگم بله این قدرتی است که خدا بهم داده !

      و لذت میبرم .

      سعیده ی قشنگم ،خوش به حال مریضی که تو پرستارشی (خخخ)

      روز پرستار و بهت تبریک میگم خصوصا که همزمان شد با شروع کارت تو بیمارستان جدید

      انشالله پر از اتفاقات زیبا و قشنگ باشه برات .

      وقتی در تیکه آخر کامنت نوشتی ،

      به امید دیدار روی ماه همتون در بهترین زمان و مکان

      این خواسته رفت تو عمق و جودم که اره من دلم خیلی میخواد سعیده ی عزیز رو از نزدیک ببینم و در آغوش بگیرمش .

      من ،اهل گرگانم‌ ودر نزدیکی تو هستم ،خیلی دلم میخواد ببینمت .

      و امیدوارم به زودی برام اتفاق بیفته .

      (فقط خودت اعتراف کن ،تو کدوم بیمارستانی ،که من دیگه تمام بیمارستانهای شهر و دنبالت نگردم )

      عاشقتتتتتتتم

      به امید دیداررررررر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      نسیم زمانی گفته:
      مدت عضویت: 1632 روز

      سلام سلام سعیده جان شهریاری عزیز دل

      به به بازم یه کامنت ناب دیگه و کلی هدایت و همزمانی و رو دوش خدا سوار بودن و …. نوش جانت عزیز دلم، دختر خوش قلب و با ایمان (یه عالمه قلب و بغل)

      روزت مبارک قشنگترین و توحیدی ترین پرستار دنیا

      الان که دارم خوش وخرم چمدونم رو با عشق میبندم و راهی زندگی توحیدی جدیدم میشم میفهمم چه مسیر لذت بخشی اومدم …وعده ی خداوند حق بود

      ای جانم… زندگی توحیدیِ جدیدت گوارای وجودت و روز به روز زیباتر و توحیدی تر و موفق تر دوست بهشتی:)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      حسین عبادی گفته:
      مدت عضویت: 1856 روز

      بنام خداونده بخشنده و مهربانم

      سلام بانووووو سلام رفیق خدااااا سلامممم آجی سلام

      روزت مبارک رفتنت مبارک مسیر جدیدت مبارک عشق قوی‌تر به خدا مبارک کشکک

      الهی شکرررررر صد هزار باررررر شکرررررررررررر ر.

      چقدر رفیق خدا شدن قشنگه چقدر دارم کیف میکنم و قتی کامنتهای شمارو میخونم میبینم منم دارم جنگ میشم با خدا رفیق جنگ مبینم دیروز رفیقم یه مشکل داشت تو کار رفتم دیدمش نشستم و خدا هدایتم کرد گفتم اینکارو کنیم درست شد. چقدر عالیه وقتی دل میدی بهش و خیلی اتفاقات دیگه ای که در کل روز رغم میخوره کار در میاد کسی به من نمیگه و بقیه بچه‌ها میرن انجام میدن چقدر زیباست همچیز وقتی خودت رو میسپری به رفیقت رببببببببببب خدایااااااااااا شکررررررررت سپاس از توووو الهی شکرت رب من

      وَیَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى ۗ وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ مَرَدًّا

      و خدا بر هدایت آنان که هدایت یافته‌اند خواهد افزود و نزد پروردگار تو پاداش و نتیجه کردارهاى شایسته‌اى که باقى‌ماندنى‌اند بهتر است.

      در پناه جانجانان رب العالمین شادسلامت و ثروتمند باشی

      روزت خیلی خیلی مبارک

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 854 روز

      تو خوبی

      تو ماهی

      فدات بشم الهی الهی

      واسه من تو دنیا تو بهترین رفیقی

      به نام خداوند منان

      به نام خداوند عاشق و مهربان

      سلام

      سلاممممممم

      سلاممممممممممممممممممممممم

      میبینیییی عزیزم چقدررررررررر خداوند مهربان هست چقدرررررر خداوند ‌وهاب هست چقدرررر خداوند بزرگ هست

      وقتی کار هایت را بخدا میسپاری خداوند عاشقانه انجام میدهد انگار خدا در هرر گوشه و کناری که تو قدم میمانی ایستاده و لبخند میزنه میگه گفتم برایت که من هستم

      من انجام میدهم

      من دل ها را برایت نرم میکنم

      من کار هایت را آسان میسازم

      و خدا از بس بزرگ و مهربان هست از بس خود خدا شکور هست میگوید تشکر بنده عزیزم سپاسگذارت هستم که روی من حساب کردی سپاسگذارت هستم که دل به من دادی سپاسگذارت هستم که به من ایمان داری حالا بشین و بیبییبین که چی ها برایت نمیکنم

      بیبین که چطور هر لحظه غرق شادی میسازمت

      خداوند همین قدر عاشق هست

      فدایت شویم خدا

      دیشب با خودم فکر داشتم گفتم اگر کدام آدمی که از لحاظ مقام جایگاهی بلند داشته باشد برایم بگوید پاکیزه غصه هیچ چیز را نداشته باش به تک تک خواسته هایت میرسی من خودم برایت رقم میزنم گفتم پاکیزه چقدررر خوشحال میشی چقدرر آرام میشوی میگویی امروز نشد فردا حتما انجام میدهد وعده داده فلانی هست ….

      حالااااااا بیبین خدا

      خدااااااااای که قدرت زمین و آسمان در دست او هست برایت وعده داده

      خدایی که ارباب جهان هست فرمانروایی جهان هست قدرت زمین و آسمان در دست اوست هر لحظه میگوید نترس آرام باش من هستم

      چقدرررر بالایش اعتماد داری ؟

      چقدرر باید تسلیمش باشی

      چقدرررر شاد سر خوش هستی که یکی حواسش هست همه چیز را زیبا میسازد

      ایمان معجزه میکند

      ایمان بخدا همه چیز حل میکند

      خداوندا سپاسگذارت هستم که حضور داری تو از قلب تک تک ما ها آگاه هستی که چقدرررررر روی تو حساب میکنیم چقدررر قلب هایمان بخاطرر وجود تو آرام هست چقدررر به وعده تو ایمان داریم

      خدایااا برای تک تک ما ها تو بساز که قشنگ میسازی پروردگارم

      سعیده عزیزم خیلی خیلی دوستتتت دارم

      بایت تک تک بهبود هایت تلاش هایت ایمانی که داری و نتیجه هایت تحسینت میکنم عزیزم

      روزت مبارک باشد بنده عزیز الله

      میدانی چی برات میخواهم

      عشق خود خود خودش که همیشه روی ابرا باشی عزیزم

      بوس به صورت ماهت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      مرتضی آستاد گفته:
      مدت عضویت: 959 روز

      سلام خانم شهریاری عزیز اول تبریک میگم به خاطر انتقالی که گرفتین بدون لینکه زور بزنین یا پارتی بفرستین یا خیلی کارهای دیگه که مردم میگن باید انجام بدی تا کارت راه بیفته

      ولی شما حرف هیچ کس رو باور نکردین و فقط منتطر هدایت خدا بودین

      و خداوند هم همیشه وقتی که بهش اعتماد میکنی و باورش میکنی به بهترین مسیرها هدایت میکنه

      و تبریک دوم هم به خاطر روز پرستار

      روزت مبارک باشه پرستار توحیدی نمونه

      انشالله برسی به هد نرسی

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      زکیه لرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1748 روز

      سلام ب سعیده ی عزیزم

      خداروشکر میکنم ک ی بار دیگه درمدار کامنت پراز عشق وآگاهی شما قرار گرفتم

      روزت مبارک عزیزدلم

      خداروشکر بابت نتایج زیبایی ک مث سیل داره از در و دیوار برات میاد

      چیزی ک استاد وعده داده بودن

      وقتی ک در مدار مناسب قراربگیری و باورهات درست باشه

      همه چی ب صورت طبیعی و خود ب خود اتفاق میفته

      چقد ایمانم و قوی تر میکنی هربار ک کامنتتو میخونم درست مث سوخت جت هست برام

      چقد خوبه دوستان توحیدی مث شما دارم عزیزم

      چقد قشنگ مسیر و داری بهم نشون میدی

      ببین زکیه توهم اگه مث سعیده متعهد باشی ب این آگاهی ها و باورشون کنی وعمل کنی بهشون مث سعیده جان اینقد واضح و روشن همه چی خود ب خود برات اتفاق میفته

      دیروز آجیم تماس گرفت دومورد کارم پرسید ک چیکار کردم با تست خیاطی ک برا ی تولیدی پوشاک دادم

      گفتم خبری نشده ولی میدونم هراتفاقی بیفته خیره برام بعد داشتیم صحبت میکردیم آجیم گفت یکی از دوستام خیاط بوده 10سال بعد رفته دوره مجلسی و دیده 15میلیون الان کم کمک ی لباس میدوزه 2تومنه

      روز قبلش ی کلیپ از نحوه دوخت ی لباس مجلسی عروسکی دیدم ک دلم رفت براش نزدیک 10بارنگاش کردم

      گفتم اررره من خوشم میاد از لباس مجلسی دوختن خیلی فکر خوبیه ک دوره شو تهیه کنم

      ذهنم گفت تو پولت کجاست اصن میتونی مگه بخریش

      آجیم گفت تو چون وقت میزاری برای خیاطی و تمیز میدوزی بنظرم دوره شو ببین

      حسم تایید کرد اره عالیه

      بعد ی سر رفتم سایت استادم ک ی دوره مانتو ازش تهیه کردم دیدم عععع نوشته دوره مجلسی 4میلیون

      تخفیف خورده ولی ننوشته بود چقد

      گفته بود ک تو اینستا پاسخ گوی سوالاتتون هستم

      منم اینستا رو پاک کرده بودم گفتم بعدا میپرسم

      ظهر ک داداشم از سرکار اومد گفت از شرکت تولیدی مجید خبر دادن ی هفته بری آزما یشی کار کنی بعد ببینن آیا بگیرنت یا ن

      چون شرکت خارج شهر بود وسرویس نداشت پدر و داداشم مخالف بودن ولی من مقاومت کردم ک حتما باید برم

      و برای همین حسم بدشد ک گفتم خدایا تسلیم هرچی توبگی من ب هر خیری از سمت تو محتاجم و راضیم

      ک دیگه نرفتم صب حسم گفت برو قیمت دوره مجلسی و بگیر اومدم از مشاور فروش پرسیدم گفت دوره4میلبون بوده

      الان1میلیونو چهارصده

      گفتم خدایا میتونم بابت این همزمانی

      گفتم تا کی مهلت داره گفت تا پایان آبان یعنی فردا

      من چون پولشو نداشتم

      گفتم سرفرصت میخرم فقط خواستم قیمت بگیرم

      گفت میتونم با گرفتن بیعانه برات رزرو کنم تخفیف و بهت کمک کنم

      ک خداروشکر داداشم دست خداشد برام و بیعانه رو برام پرداخت کرد

      و من با ابن همزمانی خداروشکر تونستم دوره رو رزرو کنم

      صبح تو تمرین ستاره قطبی نوشته بودم ک میخوام این دوره ب راحتی وآسانی تهیه کنم و خداروشکر محقق شد

      سپاسگزارم ازت ک مینویسی از نتایجت وایمانمون و قوی تر میکنی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1923 روز

      سلام سعیده جانم.

      از صمیم قلبم برات خوشحالم برای خبر خوبی که تو کامنت قبلی و در ادامه اش این کامنت، برامون نوشتی.

      انتقالی ات مبارکه.

      منزل جدید مبارکه.

      بیمارستان جدید مبارکه.

      هد نرس جدید مبارکه.

      روز پرستار مبارکه.

      روز پرستار، روز تولد حضرت زینب (ع) و روز تولد من یکی بود، مبارکِ سه تامون باشه :))))

      رئیس خداست، اینو تو یکی از قسمت‌های نتایج دوستان فکر کنم یکی از دوستان گفت.

      چقدر کیف کردم.

      الان هم که تو مجدد تکرارش کردی، بیشتر چسبید بهم.

      مسیرِ توحیدی ات مبارکت باشه، نوشِ جانت باشه.

      پاداشِ کنترل ذهن و عملت رو دریافت میکنی، نوشِ جونِ تو و هر کسی که اقدامِ ذهنی و عملی میکنه در راستای بهبود خودش.

      ماجراهایی که مینویسی از پله پله مراحلی که تو زندگیت داری تجربه میکنی، عینِ یه سریالِ جذابه برای من.

      از این جهت که مثل سریال‌های زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا و هر سریالی که توش نکته آموزنده داره، واسم تمرین و تکرارِ قوانین رو یادآوری میکنه در عینِ جذابیتِ قصه هایی که میشنوم و یاد میگیرم و تو زندگیِ خودم به دردم میخوره واسه بهبود.

      سپاس گزارم که مراحل تمرین و رشد و نتایجت رو خیلی زیبا مینویسی و به اشتراک میذاری.

      برای من هم دیگه داره طبیعی میشه و منتظرم هر بار از یه نتیجه ی طبیعیِ دیگه ی رعایت قوانین تو زندگیت، برامون بنویسی.

      آفرین سعیده جان.

      از تو کامنتت چندین نکته ی جذاب برای خودم برداشتم و لذتش رو بردم، مرسی عزیزم.

      خدایا شکرت برای همه ی نعمت هات، روزی های حساب و غیر حسابت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      اکرم احمدی گفته:
      مدت عضویت: 981 روز

      سلام دوست هم فرکانسی عزیزم ،سعیده ی مهربون و پرانرژی ،چقدر حرفاتون به دلم میشینه هربار کامنت شمارو میخونم خیلی خیلی سپاسگزارتر میشم ،به وجد میام حال دلم عالی میشه ،،کامنتتون مثل مکمله برام باعث میشه خیلی بیشترقانون رودرک کنم وبیشتر اموزه های استاد رو بفهمم بیشتر ترمزهام رو پیداکنم ،الهی خیر دنیا واخرت نصیبت بشه .بینهایت ازت سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      مریم گفته:
      مدت عضویت: 933 روز

      به نام الله مهربان

      سلام به دوست توحیدی عزیزم سعیده شهریاری

      تبریک بابت روز پرستار

      لطفاً گوشیت رو نکوب به دیوار :))

      عااااشقتم

      ببین نمی‌دونم چرا از همون اول کار ک اسمت رو میبینم اشکم در میاد .یادمه قبلا مراسم عزاداری ک می‌رفتیم همون مشکی پوش ها رو ک می‌دیدم شروع میکردیم به گریه ،:)))) می‌گفتیم آخ اینها عزادارن وای از دلشون

      الان تا اسم شما رو میبینم میگم خدایا این دختر دوباره کامنت گذاشت منو دیوونه کنه

      خدا میشینه روبروم میگه چی میخوای بیا من نشستم‌ وسط کامنت و نوشته های سعیده تو بخون

      بعدم خواسته رو بگو

      سعیده جان تحسینت میکنم بابت قلب بزرگت بابت ابراهیمی شدنت بابت مدارت ک دیگ رفتی اون بالاها

      سرمو بالا میگیرم میگم سعیده من ممنون از ردپایی ک گذاشتی پامو میذارم جای پات و منم میام

      من این حجم از احساس ایمان و توکلت به الله رو می‌خوام

      منم می‌خوام بگم رب العالمین حکم هر چی تو حکم کنی لطف هر چی تو لطف کنی .

      من نمی‌دونم کجام ولی جایی ک هستم درسته دارم تکاملم رو طی میکنم ولی حالم عالیه بخصوص ک وقتی کامنتت رو میخونم میگم خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم ک منو می‌فرستی پیش سعیده

      آره این بانو می‌دونه چطوری قلب منو بلرزونه

      نمی‌دونم چرا چطور و چگونه ولی احساسم بهت عالیه

      خدا میگه بخون میگم چشم میگه بنویس میگم چشم

      منم می‌خوام از دست آورده‌ام بگم .امروز با همسرم رفتیم مخابرات توی راه گفتم خدایا شکرت اولین تایم آزادم بذار هندزفری بذارم و صدای استاد رو گوش بدم توی راه فقط می‌دیدم همسرم دست و سر و لب و دهان تکون میده و منم لبخند روی لبهام بود حالا اگه هرچی میگفت بنده خدا ک من همه رو تایید کردم:)

      همینجور تلاش کردم روی زیبایی ها تمرکز کنم و فقط شکر گزار باشم

      رسیدیم تا پامو گذاشتم گفتم استاد میگن در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین آدمها هدایت میشیم .و من هم سپردم ب خداوند دقیقا به طرز عجیبی هدایت شدیم ب یک همشهری جایی ک باورش سخته ولی من هم مثل شما دیگ تعجب نکردم خداست دیگر عشق است دیگر

      خدا خدایی خوب بلده دلبری خوب بلده .

      قشنگ راهنماییمون کرد ک کجا بریم و چی بگیم ک به مشکل برخوریم

      چون کارت ملی همراهمون نبود

      چون اجاره نامه به نام کسی دیگ است خط تلفن به نام کسی دیگ

      و ما رفتیم و کارمون ب راحتی انجام شد و خداوند کارت کشید و ما اومدیم

      رسیدیم ب برکت الهی گفتم سبزی می‌خوام یه گاری سبزی فروشی کنار لبنیاتی کنار هایپری کنار نون فانتزی

      ععع چقدر عالی بود همه چی رو ی جا خریدم سوار موتور همسر شدیم و اومدم خونه دقیقا 20 دقیقه تا اومدن پسرم و من باید ناهار آماده میکردم

      گفتم خدایا هدایتم کن اول چی بذارم ک زودتر بشه و خدا دوباره دست ب کار شد تند تند همه چیز سر ساعت مقرر آماده بود عجیب بود پاک کردن شستن سبزی ها شستن و خرد کردن کاهو و خیارشور و پختن مرغ های یخ زده با طعم عالی و… اصلا وقتی خدا دست به کار میشه همه چیز فوق العاده خوشمزه و عالی پیش می‌ره

      خودم هم فقط خدا رو شکر کردم گفتم خدایا سپاسگزارم ک بهترین ها رو به من عطا میکنی و منو هدایت می‌کنی به بهترین مسیر

      منم عشق میکنم توی مدار خودم توی جایگاه خودم اندازه ظرف خودم

      اندازه ای ک دارم روی خودم کار میکنم دارم نتیجه میگیرم‌.

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿1﴾

      الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿2﴾

      الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿3﴾

      مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ﴿4﴾

      إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿5﴾

      اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿6﴾

      صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ ﴿7﴾

      فقط میتونم بگم خدایا سپاسگزارم

      آره منم شبیه گذشته شمام منم 26ماه حقوق همسر رو میدم و اکنون ک 29ابان هست تمام شده اما دیگ نگران نیستم چون خداوند رزاق نامحدوده

      من حیث لایحتسب از جایی ک گمان نمیبریم می‌رسونه .

      خیلی دارم ک روی خودم و باورهای کار کنم اما به لطف الله و استاد عزیزم و اموزشهاش حالم عالیه خدا رو شکر

      سعیده جان می‌بوسمت در پناه الله مهربان باشی ‌

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      شیما محسنی گفته:
      مدت عضویت: 3581 روز

      سلام و صد سلام و سلامتی به سعیده جانم، خواهر عزیزم که همیشه براش بهترین ها را که حال خووووووب از همه اش بهتر است، آرزو میکنم که در اکثر مواقع از کامنت هایت این حال خوب رو حس میکنم که حتی چقدر بارها، با کامنت هایت این حال خوب خودت را به دیگران هم انتقال داده ای. دمت گرم آبجی خودم. نوش جونت باشه عزیز دل …

      عمل کردن بی چون و چرا به آموزه های استاد، نتیجه هم میده که شما واقعا عمل کرده این. نوش جون عملتون به آگاهی ها ….

      همیشه همیشه همیشه، کیف کرده ام از نحوه عملکردت به آگاهی ها. خیلی لذت میبرم و تحسینت میکنم، سعید جانم. جان جانانم…

      خیلی زیاد دوستت دارم و برات آرزوی این را دارم که هر روز نتایجت‌ پر رنگ تر از هر روز بشه و باز هم لذتت چندین برابر بشه. با اینکه الان هم رو دوش خدا قدم برداشتن، خود لذت است و بس …

      هم مهاجرتت را تبریک میگویم و هم روز پرستار را …. مبارکه حسابی … بیشتر از همه نوع زندگی جدیدت مبارک باشه …

      سکوت میکنم تا خدا سخن بگوید،

      رها میکنم تا خدا هدایت کند،

      دست بر میدارم تا او دست بکار شود،

      به او میسپارم تا آرام شوم

      خواهرت شیما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      سید ساسان حسامی گفته:
      مدت عضویت: 1906 روز

      خنده م گرفت تو دلم گفت …اونیکه شما بهش میگید شانس…ما بهش میگیم قدرت خدا :))))

      سلام خانم شهریاری تبریک میگم بهتون بابت اینهمه نشونه عالی که به دلیل درست بودن مسیرتون هست همیشه لذت میبرم از مطالعه کامنت زیبا که همرا با ایات قران هست و هسته اصلی این کامنت مشما از نظر من همون خط اول هست انشالله شادی هاتون هرروز بیشتر بیشتر بشه در پناه الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      جواد یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2754 روز

      سلام خانم شهریاری اول که دیشب منتظر کامنتتون بودم همه تون رفته بودین در کلاس دوره لیاقت

      من تبریک میگم خدمتتان روز پرستار رو و انشالله بفال نیک بگیرین شروع بکار در شهر جدید و بیمارستان جدید رو با روز پرستار انشالله که در پناه حق موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      معصومه پهلوان گفته:
      مدت عضویت: 1158 روز

      سلام به سعیده عزیزم خواهر توحیدی مهربانم

      ازت ممنونم بابت این عشقی که به خدا داری را به ماهم با این کامنت های زیبایت انتقال میدی

      انتقالی به بیمارستان که میخواستی وروز پرستار را بهت تبریک میگم انشاالله همیشه با همین مدار زیبا جلو بری وشاد وخوشحال وثروتمند باشی

      من هر موقع کامنت های زیبایت را میخوانم از این همه عشقت لذت میبرم واشک من را در میاری شادی وآرامش گوارای وجودت

      دوست دارم عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1963 روز

      به نام خدا

      سلام خواهرم

      روز پرستار رو با تاخیر بهت تبریک میگم و امیدوارم که ازم بپذیرید

      خواهرم چرا اینقدر کامنت هات بوی خدا میده

      چرا اینقدر حرف هات به دل میشینه

      چرا هروقت که میخونمشون اشک از چشمام جاری میشه

      چرا اینقدر خوبی

      خدایا ما را از بندگان مومن خودت قرار بده و به راه راست هدایت کن

      خدایا مارا با ابراهیم و موسی و عیسی و محمد و سید حسین عباسمنش هم مسیر کن که این ها بنده های پاک و موحد تو بودند و هستند و از علم و معرفت خودت بر ما ببخش

      خدایا شکرت برای همه چیز

      خواهرم بی نهایت ازت سپاسگزارتم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فیروزه محسنی گفته:
      مدت عضویت: 1185 روز

      به نام خداوند مهربان

      سلام برسعیده عزیز دوست الهی من ویارغارحرا

      سعیده جان روز پرستار راتبریک میگم بخصوص که شما پرستار توانا ودلسوز ومتبحر وتوحیدی هستی ودرکارپرستاری شماره یک هستی

      قلب نورانی وصفای وجودت وانرژی مثبت وشوخ طبعی شما درموفقیت کارپرستاری تان خیلی اثردارد

      عزیزم انشالا همیشه سلامت وشاد وسرفراز باشی ودرمحل کارجدید بهترین‌ها برایت باشد

      خداراشکر کنار دختران نازنیت هستی وازوجودشان دلگرمی ونشاط می‌گیری

      مراحل انتقالی ات باایمان وتوکل به خدا براحتی انجام شد مجددأ تبریک میگم وخواندن سیر پیشرفت کارهایت که باکمک خدا انجام دادی بسیار تاثیرگذاره

      سعیده جان دربیشتر کامنتهایی که از دوستان میخوانم اسم شما هست ویادشما میکنند وخیلی دیدم می‌گویند بقول سعیده جان شهریاری غار حرا واین غار حرا دیگه درسایت وبرای بودن دراین محل الهی بکار میره

      دوست گلم کامنتهای زیبایت راهمیشه میخوانم ازقران می‌نویسی وازخودت وراههایی که رفتی می‌نویسی وبرایم خیلی آموزشی است

      گفتی بازی رایاد گرفتی وحالا باید تمرین کنی وراههایی که بازی زندگی داره رابکار بگیری

      واقعا بازی زندگی خیلی قشنگه وقتی قوانین زندگی را بلد باشی وخداراشکر با آموزه های استاد همه مان داریم وارد زندگی زیبایی می‌شویم

      ازخداوند مهربان برایت سلامتی وشادی وعافیت وعاقبت بخیری خواستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      بهروز علایی گفته:
      مدت عضویت: 1745 روز

      سلام و درود خدا بر خواهر نازنینم و بنده سایسته خداوند،

      خواهر نازنین من، ای فرشته روی زمین،

      از این حال خوبت، منم حالم خوب شد،

      خدا میدونه این آیه و از این صدها آیه ایی که گفتی امروزه چقدر جلوی چشمم ظاهر میشن،

      و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، گناهانشان را قطعاً از آنان می پوشانیم و بر پایه بهترین عملی که همواره انجام می داده اند، پاداششان می دهیم. (7)

      نمیدونم چه سری در این آیه هست که از دو تا واژه ایمان به خدا و عمل شایسته مدام سخن گفته،

      وقتی دستهام را بردم بالا و تسلیم خدا شدم، از همان روز خداوند گفت بیا کارتوون دارم،

      رفتم پیشش، منو بغل کرد، گفت عزیز دلم، چرا دیر اومدی، من خیلی وقته منتظرت بودم،

      آغوشش اینقدر آرامم کرد که تا بحال اون آرامش را ندیده بودم،

      دیگه هر لحظه میخوام در آغوشش بمونم، گفتم خدایا، چشمام را غبار گرفته بود خوب نمیدیمتوون، و وقتی که طوفان شن و غبار زیادتر شد تسلیم شدم،

      و گفتم خدایا کجای،؟؟؟

      گفتم ای آنکه به جز تو کسی در نظرم نیست،

      خدایا شکرت که رسیدم بهت، چقدر همه جا آرومه، چقدر همه چیز سر جاشه،

      چقدر کارها آسونتره، چقدر همه مهربونن،

      هر چقدر که میخوای در آغوش خدا بیشتر بمونی، مدام مردم سراغتو میگیرن،

      میگم بابا من خیلی دوستون دارم، ولی هی میگن چرا زنگ نمیزنی، چرا نمیایی و..

      دیگه نمیدونن من کجا جا گرفتم،

      یکی از بهترین قصرهای دنیا،

      خدا چقدر زیباست، چقدر آرامش بخشی، و من دیگه در سگوتم و اوست که در نظر من به کجا سفر کنم؟

      خواهرم بهتون از صمیم قلبم این احساساتون را تبریک میگم،

      و این راه هموار و پنبه گونه ایی که روی آن داری راه میری که هم سفیده و هم نرم، و تابلوی های راهنمایت دستان خداست بهتوون تبریک میگم، تبریک روز پرستار، تبریک کار جدید، دوستان جدید

      احساس خدایی،

      چقدر این حستون را برام منتقل کردین،

      اینکه گفتین اون همکارتون که درخواست انتقالی داده بود داشت به رییس التماس میکرد در حالیکه نمیدانست او خودش باید ریس خودش باشه و مهمتر از همه نمیدانست رئیس کل هستی خداست،

      و این فاصله فرکانسی شما با اون باعث تایید انتقالی شما بوده نه اینکه او نزدیکترین فاصله را با رئیس اش داشته باشه،

      در نهایت خیلی خوشحال شدم که در خوشحالی همه گونه هستین،

      هم کارتون، هم بچه هاتون، و هم درآمدتون و حال خوبتون، همکاران خوب، و تمامی آنچه در زمین هست یاریگر شماست،

      حتی بظاهر یک حیوان وحشی هم بوده باشد،

      خدایا این خواهر گلم را همواره در آغوش و دوش خود نگهدار خدایا، این بچه های نازنین اش را که در واقع بچه های خودت هست در کنارت تو باغچه کنار حوض و.. باغ کودک و نگهدار،

      خدایا همه انهایی که در راه صراط المستقیم ات هستن و اونهایی که تلاش میکنن به این راه نزدیک شوند دستاشونو بگیر و من مطمئن هستم اگه دستشون را دراز کنن حتما خواهی گرفت،

      چوون اینقدر دلت نازکه، اگه هزار بار کسی ناسپاسیت کنه

      ولی یک بار برگرده با چشم گریان و از پاکی دل تو را صدا بزنه، آنی پاسخش رو میدی

      خدایا دوستون دارم، خدایا کمک ام کن همواره در آغوشت بمونم و منو از شر شیاطین انس و الجن نگهدار، و منو همواره در خونتون و حیاط خونتون نگهدار و من عاشق این قصر طلایی بی نظیرت هستم

      قصری که نمونش همین سریالهای زندگی در بهشت استادم عباس منش و خانم شایسته در آن زندگی میکنن

      و قصری که خواهر گلم سعیده جان در آن زندگی میکنن

      خواهر گلم از اینکه وارد این قصر خداییت شدم و از زیبایی های قصر بی نظیرتون استفاده کردم، یک دنیا خوشحال شدم، و از حال خوبتوون حال گرفتم،

      و مطمئن هستم هر کدوم از دوستان عزیزم در این کشتی نوح و سایت استاد خدای گونه مون(عباس منش و خانم شایسته) حضور دارند، هر کدومشون زیباترین قصرها را دارند امیدوارم این فصرهای خدایی دوستان را مهمون همدیگه باشیم،

      این متن و شعر را برای شما خواهر گلم و دوستان عزیزم و استاد عزیزم و مریم خانم تقدیم

      میکنم

      ما مثل دو چشم در یک تنیم

      با اینکه همدیگه را نمی بینیم

      اما در یک بدن زندگی میکنیم

      همسایه ایم همجو دو چشم

      افسوس که خونه هم را ندیده ایم

      درود خدا بر شما،

      این آغوش گرم خدا را براتون تبریک میگم،

      خواهر گلم،

      ضمنا خواهر عزیزم یک پیشنهاد دارم،

      اابته این برای منه نه برای شما،

      بوس کردن کله را که میگی،

      چقدر لذت بخشه

      اما من نمیدونم چه باور غلطی دارم، از واژه “کله”(خنده)

      و خیلی دلم میخواست مثلا خواهرم سعیده جان موقعی که میگه کاش خدا را بغل میکرده و کله اش را ببوسه

      میگفت سر مبارکشو ببوسه

      نمیدونم منو باید راهنمایی کنی، این جسارت را کردم، باید به بزرگی خودت ببخشی،

      بازم میگم این ایراد از منه،

      باید ان را از کله ام بیاندازم بیرون

      خیلی خوشحالم کردی با این سیر صعودی در زندگیتون،

      که سوار بر دوش خدایین

      در پناه حق همواره پایدار باشید

      برادر کوچیک شما بهروز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      حمید رجایی گفته:
      مدت عضویت: 2745 روز

      به نام خدا سلام سعیده جان عزیز روزت مبارک خانم تو که اشک ما رو درآوردی با این کامنت قشنگت لذت بردم چقدر احساس نزدیکی به خدا کردم چقدر خودمو نزدیک خدا دیدم

      امیدوارم هر لحظه شادی بهتر و بیشتر موفقیت‌های بیشتر و بیشتر خوشحالی بیشتر رو کسب کنی .

      خیلی کامنت‌هاتو من دوست دارم و همیشه می‌خونم ولی کامنت نمی‌ذارم این دفعه دیگه گفتم ناشکریه که بخوام این حد از لذت رو دریافت کنم ولی هیچ پاسخی ندم امیدوارم خدا مثل همیشه یاورت باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم دستجردی گفته:
      مدت عضویت: 1850 روز

      به نام خالق هدایتگر قدرتمند

      هر فایل هر کامنت چه میکنی سعیده جان دختر داری بد جور تخته گاز میری دمت گرم نوش جونت تک تک این اتفاقات معجزه آسا نوش جونت نتایج شگفت انگیزی که میگیری عزیز دلم بهت تبریک میگم برای یادگرفتن قانون برای درک بهتر و بیشتر این بازی چقدر قشنگ نشانه ها و معجزات برای اتصال با رب جونی در زندگیت داره رقم می‌خوره مبارکت باشه گوارای وجودت باشه بنده ی باتقوای خدا انشالله کرور کرور خیر و برکت و ثروت و سلامتی و احساس ارزشمندی از در و دیوار مثل سیل برات بریزه عزیز دلم روزتم مبارک باشه نازنین بنده خدا .

      با اشتیاق فراوان منتظر شنیدن خبرهای خوب دیگه ازت هستم دست حق نگهدارت با یه ماچ بزرگ به قلب متوکلت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      راضیه گفته:
      مدت عضویت: 676 روز

      سلام دوست همفرکانسی عزیز

      روز پرستار رو با تاخیر صمیمانه تبریک میگم خدمتت عزیزدلم

      دمت گرم دختر

      واقعا دمت گرم

      اشک گوشه چشمام حلقه بست موقع خوندن متنت.

      تحسین میکنم ایمانت رو ب حضور خداوند در کنارت.

      تحسینت میکنم عزیزم

      انشالله منم ایمانم رو بتونم زودتر قوی کنم و خدا رو صاحب اختیار و سکان دار زندگیم بدونم.

      سعیده عزیز یه سوال داشتم در مورد حساب بانکی دوستی با پول ک گفتی برکت داده ب حقوقت ک چیه و چجوریه؟ آیا یک حساب فیزیکی هس؟ آیا با نیت خاصی پول هات رو پس انداز میکنی؟ چجوریه؟

      ممنونم ک میخونی و پاسخ میدی️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      شیرین گفته:
      مدت عضویت: 1270 روز

      سلام و درود فراوان به استادان گرانقدرم

      سعیده جان عزیزم

      و دوستان ارزشمندم

      سعیده جان همیشه اولین کامنت شما هستید که میخونم و بعدش به دوست همفرکانسیم پیام میدم میگم خوندی کامنت سعیده رو واااای ترکوندهه چقدر عالی نوشته هر بار می خونم کامنتاشو درکم بیشتر میشه. و اینکه من یک هفته ای میشه که دوره عشق و مودت رو خریدم و به محض اینکه دوره وارد پیج من شد شما رو سرچ کردم ولی متاسفانه کامنتی از شما در اون دوره ندیدم که بعد با خودم گفتم حتما دلیلی داشته. در هر صورت عاشقتونم همیشه تحسینتون می کنم و همیشه موفقیت رو براتون خواستارم از خداوند مهربونمون.

      در پناه خدواند وهابمان شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند باشید.

      دوستون دارم زیاااااد…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      معصومه خالقی گفته:
      مدت عضویت: 2349 روز

      به نام خدایی که هرچه دارم از اوست

      سلام بر استاد عزیز ،مریم جان،سعیده جان و همه دوستان

      سعیده جان روز پرستار بر شما و همه پرستاران زحمتکش مبارک.همیشه سالم و تندرست باشید

      انتقالی شما هم مبارک ،خداوند به بهترین روش برایت همه چیز را ردیف کرد.مطمئنا چون به خدا سپردی شرایط خیلی بهتری در انتظار توست.بینهایت دستان خداوند جهت یاری رساندن به تو مشغولند دوست توحیدی من

      هرچی آرزوی خوب مال تو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      نگار گفته:
      مدت عضویت: 2166 روز

      سعیده جان

      دِتر جان

      تبریک تبریک تبریک

      وقتی نوشتی نامه انتقالی امضا اخرش گرفت ی ذوقی کردم

      خداروشکر خداروشکر

      واقعا خوندن نتایج بچه ها تو سایت اینقدررر حال خوب کن و انرژی بخشه ک نگو

      وقتی میبینی یکی تونسته شرایط ب نفع خودش تغییر بده

      این انگیزه رو بهت میده که بابا

      تو هم میتونی ها

      ی جو همت میخواد

      چیت دی نداریمااا

      بسم الله بگو خدا دستت میگیره

      انشاله شهر جدید

      بیمارستان جدید

      همکارای جدید

      همه و همه برات پر از خیر و نیکی باشه

      و هی بیای اینجا از نتایجت بگی

      ماچ ب کله ات

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      راضیه گفته:
      مدت عضویت: 676 روز

      سلام دوست همفرکانسی سعیده عزیزم.

      چقدر لذت بردم از نوشته ات.

      اشک گوشه چشم هام جمع شد.

      دمت گرم دختر…

      دمت گرم…

      یه سوال دارم ممنون میشم جواب بدی عزیزم.

      منظورت از حساب پس انداز دوستی چیه؟

      با چه نیت و برای چه ایده ای این حساب رو باز کردی و اصلا آیا یک حساب فیزیکی هس یا ن

      اینو دوس دارم دربارش یه کوچولو توضیح بدی ک ب گفته خودت باعث برکت حقوقت شده

      پایدار و کامروا باشی عزیزم️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ساره امین آبادی گفته:
      مدت عضویت: 1233 روز

      سلام به سعیده ی عزیزم . امیدوارم در بهترین فرکانس باشی و قلبت از هدایت و نور خداوند روشن باشه

      سعیده جان من همیشه کامنت هات رو میخونم و بسیار تحسینت میکنم . اول از همه متعهد بودنت رو و شاد نگهداشتن خودت رو و همچنین یه ویژگی فوق العاده داری که تسلط خوب و به جا روی قرآنه . راستش مدتیه این ویژگی رو از خداوند درخواست کردم . تلاشمم میکنم که در مسیرش قدم بردارم . اولین قدمم خریدن قرآن خوشگل بنفشه که همه جا همراهم باشه. دومین قدم اینه بخودم تعهد دادم هر روز مقداری قرآن بخونم ولو شده چند آیه میخونم ، اینم بگم اونقدر ذوق میکنم که دوست دارم همشو هایلایت بکشم اما تمیزی قرآن برام مهمتره دلم نمیاد حتی خط کوچولو بکشم روش :) …

      خیلی فک کردم که چجوری دیگه میتونم این قدم ها رو بهتر کنم ، مفید تر کنم ، جوری که مثل شما و سایر دوستان بهتر بر عمق جانم بشینه و تسلط بهتری پیدا کنم . به ذهنم رسید ازت بپرسم به چه روشی قرآن میخونی و چه کارهایی انجام میدی ؟ شما توصیه ای دارین که چجوری مسلط تر بشم ؟ (چون خیلی از آیه هایی که دوسشون دارم ممکنه فقط مفهومش تو ذهنم بمونه اینکه کجا بود اصلا خاطرم نمیمونه ) از چه اپلیکیشن هایی استفاده میکنی؟

      راستی دوست داشتم روز پرستار اول بهت تبریک بگم اما اونقدر تو ذهنم سوال پیش اومد فراموشم شد ! (ایموجی زدن بر روی سر:) )

      روزت با تاخیر مبارک پرستار توحیدی جان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فریبا شهاب گفته:
      مدت عضویت: 1226 روز

      بنام یگانه وهاب مهربان

      سلام بر سعیده جان عزیزم فرشته زمینی ،بانوی توحیدی مکتب رب مهربان ،که سیر تکاملی زندگیت هر دفعه جذاب تر و هیجان انگیز تر وصدالبته پر از درس ونکته های مهمی برای من ودوستان سایت می‌باشد .

      سعیده جانم تبریک چند جانبه بنده رو هم در میان سیل پیام های پرمهر دوستان عزیز پذیراباش

      مبارکت باشه انتقالی به شهر زیبای گرگان که برای من پر از خاطرات قشنگ ودوست داشتنی سال‌های دور هست

      مبارکت باشه روز پرستار بر تو عزیزدل

      فرشته زمینی

      خوش به سعادت بیمارانی که شما پرستارشون هستی ، احتمالا اونها

      وقتی چهره منورت رو ببینند خود بخود انرژی سلامتی دروجودشون جریان پیدا میکنه وبه امید خدای عزوجل براشون بهبودی حاصل میشه

      چقدر خوندن کامنت های شما حس خوبی بهم داد وکلی لذذذذت بردم از

      متن زیبایی که هر بار بیصبرانه منتظر

      میشم تا بنویسی ومن بخونم ‌کیف کنم .

      مبارکت باشه طی کردن مسیر الهی و

      هرلحظه زندگیت سرشار از هیجانات

      روز افزون باریتعالی باشه ‌راهت پراز

      نور و روشنایی شاگرد اول مکتب الله

      بوس بر چهره ماه و نورانیت

      وقلب منورت پر طپش رفیق جان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1691 روز

    به نام خداوند به موقع و دقیق

    او که میدهد و میدهد

    استاد عزیزم سلام

    مریم جانم سلام

    و سلام به تو دوست هم فرکانس که هدایت شدی به این نوشته…

    تصمیم گرفتم به ایران بروم و دو هفته بعد برگردم و بعد برای انجام امور ازدواجم اقدام کنم.

    سه ماه پیش.

    موقع خروج از مرز فهمیدم که به دلایلی باید سه ماه ایران بمانم.

    یعنی برنامه ی دو هفته ای اختیاری ام تبدیل شد به برنامه ی سه ماهه ی اجباری…

    در حالی که یک ماه دیگر مدارس باز میشود و من هم، کارم آموزش هست و طبق باور قدیمی، باید بالای سر کارم می بودم.

    اسمش را می‌گذاریم تضاد، ناخواسته.

    و خدا شاهده من آرام بودم. می‌دانستم خداوند برای من پلن جذابی ریخته است. دااااایم به خودم میگفتم، قرار است ظرفم بزرگتر شود، قرار است خواسته ی دیگری برایم رقم بخورد، قرار است درس های جدید بیاموزم.

    تقریبا سه ماه پیش همان موقع ها بود که این سری جدید سفر به آمریکا آغاز شده بود…

    استادم با آزادی مالی، زمانی و مکانی اش شروع به سفر کرده بود و خداوند هم، هم زمان میخواست به من بگوید، تو به خواسته ات رسیدی، تو نیز آزادی مکانی و زمانی و مالی داری.

    هواپیما نشست و سه ماه من آغاز شد.

    شاگرد خصوصی داشتم که آنلاین بهش درس میدادم.

    دختری ازبک، نمکی و پر استعداد

    واریزی هایش وقتی خواب بودم به حسابم می‌نشست.

    واااااای من سرشار از ذوق میشدم،

    میگفتم: ببین بهار فرسنگ ها فاصله داری با شاگردان، ولی پول به حسابت می آید، حتی وقتی خوابی.

    کلمات برای توصیف حس آزادی ام کم هستند.

    آزادی مکانی

    به جایی وصل نیستم و در هر مکانی میتوانم کارم را انجام دهم و پول بسازم.

    واااای واااای واااای

    خدایا سپاسگزارم.

    من بیشتر میخواهم.

    شاگردهای حضوری ام تماس می‌گرفتند و من میگفتم از این به بعد من فقط غیر حضوری درس میدهم.

    و درآمدم افزایش یافت.

    مدرسه ها شروع شدند و درخواست اجرای سیستم زبان من در مدارس آغاز شد.

    از ایران اقدام به استخدام معلم کردم. آگهی درج کردم و هر کس تماس می‌گرفت میگفتم مصاحبه ی شغلی مان آنلاین هست.

    به این شکل دو تا معلم استخدام کردم.

    معلمانی که تاکنون همدیگر را رو در رو ندیده آیم ولی من تصمیم گرفتم از سر راه خدا کنار بروم و الحق که او به بهترین شکل کارها را انجام میدهد.

    معلم را ندیده ام، مشتری را ندیده ام، مدرسه را ندیده ام و خدا به من می‌گوید، تو فقط لذت ببر این ها همه با من.

    هزاران بار این اتفاق افتاده، هزاران بااااار.

    حالا قرار است ماهانه شانزده هزار لیر به حسابم بیاید بدون ذره ای کار فیزیکی من.

    تاکید میکنم هیچ کار فیزیکی ای لازم نیست، فقط کافی است کار ذهنی انجام بدهم. زیرا ثروت ساختن، یک کار ذهنی است. حق طبیعی من است که با باورهای درست و احساس لیاقت وارد زندگی ام خواهد شد.

    در همین اصناف بود که یک مشتری از ایران از من درخواست پیاده سازی سیستم را کرد.

    قیمت دادم ماهانه بیست میلیون

    پذیرفت.

    برای ایران هم آنلاین مصاحبه کردم و استخدام صورت گرفت.

    بهترین معلم ها به سمت من هدایت شدند.

    بی نظیرترین، متعهد ترین، درستکار ترین و …

    اصلا هدایت جنسش این است. ناب ترین ها راه حل ها به سمتت می آید.

    بیزنسم بدون حضور فیزیکی من میچرخد.

    خدایا شکرت

    پیغام تشکر از هر طرف به سمت من روانه میشد. بایت روش آموزش و کاربلدی معلمانم.

    خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.

    دخترم را فرستادم استانبول تا از آغاز سال تحصیلی در مدرسه باشد.

    معجزه وار رفتنش پیش رفت.

    دختری دوازده ساله، قرار است و مجبور است طعم استقلال را بچشد.

    من باید بفهمم که وابستگی دارم به دخترم.

    این هم یک خیر دیگر.

    تا قبل از آن میگفتم من رها هستم، به دخترم وابسته نیستم، ولی بودم و هنوز هم هستم.

    این ماندن اجباری سه ماهه در ایران، بهم فهماند باید روی این قسمت هم کار کنی.

    حال دخترم رفت، سیستم کاری ام خودش در حال کار کردن هست و مدیریت و بازاریابی و حسابداری اش با خداست، من چه کنم؟

    لذت و لذت و لذت

    گشتم، ایده هایم را امتحان کردم، ظرفم را بزرگ کردم، از آزادی زمانی و مکانی ام لذت بردم، فهمیدم در ایران هم میشود ثروت ساخت، مثل آب خوردن، در ایران هم میشود با کیفیت زندگی کرد، مثل همه ی دنیا…

    میدانید چرا میگویم؟

    چون قبل از مهاجرتم و قبل از آشنایی با استاد این باور را داشتم که من وقتی ثروتمند میشوم که مهاجرت کنم ، اصلا یکی از دلایل دوست داشتن مهاجران این بود و همین باور قوی باعث شد که بعد از مهاجرت به داشتن کسب و کار و آشنایی با استاد برسم.

    «در ایران نمیشه ثروتمند شد.»

    داشتم این باور را و خیلی وقت بود که میگفتم طبق شواهد در همه جا میشود ثروتمند شد.

    مثل عباس برزگر

    مثل استاد

    مثل بی نهایت ایرانی ای که در ایران به ثروت رسیده آمد.

    نوش جانشان

    و حالا باید در مرحله ی عمل ایمانم را نشان دهم و در ایران ثروت بسازم.

    ساختم.

    به قلبم الهام شد برو کیش.

    لبیک کردم.

    از آزادی مکانی و زمانی ام استفاده کردم و آزادی مالی اجازه داد که بهترین سفر عمرم را تجربه کنم و یکی از رویاهایم را تبدیل به واقعیت کنم.

    تا دو سال پیش سفر به کیش برایم سفر لوکس و پر خرجی بود ولی الان همه چیز مثل آب خوردن اتفاق میافتد.

    راحت بلیط میخرم، راحت هتل میگیرم ، راحت کنسرت میروم، راحت رستوران میروم و…

    خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    در کیش به قلبم الهام شد:« تو در آستانه ی پایان سه ماه حضوری اجباری ات در ایران هستی، قبل از سفر به استانبول ، به دبی سفر کن و از دبی به استانبول برو»

    لبیک کردم.

    اعتراف میکنم قبل از سفر به کیش و دبی میترسیدم.

    یعنی قشنگ می‌فهمیدم حس درونی به ترس آمیخته است.

    اتفاقات جدیدی بودند ولی من عهد کردم تا آخر عمرم، وارد ترس هستیم شوم، آنها را قربانی کنم.

    من روی عهدم هستم.

    من تنها نیستم، من حمایت شده ام من با خدایم هستیم. او مسایل را حل میکند.

    از کیش برگشتم، مقدمات سفر به دبی را چیدم، ویزا گزفتم، هدایتی

    بلیط گرفتم، هدایتی

    هتل نگرفتم و گفتم می‌روم و آنجا هتل میگیرم.

    تصمیمم این بود که به خودم ثابت کنم، خدا میزبانی ات را میکند، تو در زمین او سفر میکنی، او برایت مکان میشود.

    و شد.

    دو روز اقامت رویایی در شارجه و دو روز اقامت رویایی در دبی

    رویایم را واقعی کردم، از قدرت ذهنی ام برای خلق اتفاقات استفاده کردم و بار دیگر به خودم ثابت کردم:« تو قدرت خلق اتفاقات را صد در صد داری»

    استاد جان بعد از سفر به دبی من بهاره ی دیگری شدم.

    استاد میفهمم که مدارم تغییر کرد و من به خلق رویاهای دیگرم نزدیک تر شدم. خیلی نزدیک.

    حس زن حامله ای را دارم که میداند به زودی وضع حمل میکند و فرزندش، رویایش، خلقش را به زودی در آغوش می‌گیرد.

    پاداش هایم در راهند.

    فرکانس توحید، لذت، فراوانی، زیبایی، شجاعت که ارسال کردم بزودی در زندگی ام نمود فیزیکی پیدا میکند.

    و حال استاد هم زمان با پایان سفر شما، من نیز به استانبول برگشتم.

    شما آدمهای دیگری شدید و من هم.

    اصلا سفر خیلی سریع مدارهای تو را به منبع نزدیک میکند.

    در این سه ماه تمام فایل های توحیدی را دیدم، دوره ی احساس لیاقت را خریدم، دوازده قدم را که شروع کرده بودم ادامه دادم، روی فایل های عشق و مودت کار کردم و لذت بردم و لذت بردم و لذت بردم.

    استاد بی نهایت دستاورد بدست آوردم که در دوره احساس لیاقت خواهم نوشت.

    معجزاتی که رقم خورد فقط به این دلیل که من باور کردم، لایقش هستم.

    همه ی اینها از فضل پروردگارم هست.

    خدایا سپاسگزارم.

    سپاس

    سپاس

    من باز هم میخواهم ، بیشترش ، همه چیز را با هم میخواهم.

    الله اکبر

    به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 345 رای:
    • -
      زهرا سرلک گفته:
      مدت عضویت: 905 روز

      سلام ودرود خدمت استادان عزیزم،دوستان توحیدی نازنینم وبهارجان نازنینم

      شگفتا دختر باقلم شیوات چه کردی باقلب من،بهت تبریک میگم خیلی لذت بردم از موفقیت هات و تجربیات بی نظیری که داشتی، انصافا کسی که پای در راه توحید میگذاره دیگه نعمت سرازیر میشه توزندگیش، لمسش کردم با تمام وجودم وقتی تسلیم شدم و فقط گوش سپردم به هدایت های الهی به آسانی ها هم هدایت شدم،جایی که بارسنگینی روی دوشم بودوتوانایی ادامه دادن نداشتم،چطور برایم راه شدزمانی که درمانده بودم،(دخترم توان یادگیری نداشت پارسال که کلاس اول بود،خیلی دست به دامن معلم های مختلف شدم،حتی لحظه ای از معبودم کمک نخواستم وفقط چشمم به دست مخلوقاتش بود،هرروز وضعیت دخترم بدتر میشدتااینکه دقیقا پارسال همین وقت ها بود که وارد سایت شدم وکم وبیش یه چیزهایی رو فهمیدم اما بازهم اونجوری که بایدنمیتونستم درک کنم،مدیرمدرسه دخترم گفت باید بفرستی مدرسه استثنایی ها دخترت رو نمی‌تونه اینجا درس بخونه،دنیا روسرم خراب شدنمیخواستم قبول کنم ودرحال جنگیدن بودم که خواهرم تلنگری بهم زد که مگه تو نمیگی خدارو قبول داری،پس چرا داری باهاش میجنگی این حرف خواهرم خیلی روم تأثیرگذاشت وحالم خیلی بهترشدو کنترل ذهن وتسلیم شدنم بود که راه برام بازشدویک نفرهدایتی به من گفت دخترت این دارو رو مصرف کنه مشکلش حل میشه و نیازی نیست بره مدرسه استثنایی ها و من هم سریع پیگیرشدم وخلاصه دکترهم همین حرف روتایید کرد،ماتقریبا چندماه درگیربودیم وباقدرت دادنم به غیر،هدایت نشدم تازمانی که تسلیم شدم حتی مدرسه هم به مانگفت باید ببری پیش فلان دکتر،یک هفته دارومصرف کردن دخترم رو از این رو به اون رو کرد،دخترم فقط اختلال تمرکز داشت رشد صعودی که دخترم توی مدرسه داشت همه رو متعجب کرده بود،الان که فکرمیکنم یادم میاد روزی که رفتم مدرسه که نامه بدن که دخترم بره به مدرسه ی … اون روز خودم رو تسلیم کردم که خدای من هرچه خواست توهست من دیگه باهیچ کس نمیجنگم که اون انسان شریف رو سرراهم قرارداد ومن فهمیدم که دخترم باید داروی خاصی مصرف کنه )شکرخدا امسال دخترم کلاس دوم هست و شاگرد اول کلاسشون بایک خانم معلم بی نظیر که عاشق دخترم هست،البته که یه لحظه حواسم پرت شد اول امسال به خانم مدیر گفتم دخترم رو بزار توکلاس فلانی خیلی تعریفش رو شنیدم (قدرت دادن به غیرازخدا)یهو بخودم اومدم دیدم دوباره دارم میزنم جاده خاکی سریع از معبودم عذرخواهی کردم و گفتم مطمئنم برنامه بهتری برامون داری بله این خانم معلم بی نظیر که انتقالی گرفته بود روزهای اول سال به مدرسه اومده بود،شد معلم دخترم ،خدا اسم دخترم رو تولیست بهترین معلم منطقه گذاشته بودودرخواست من ازقبل اجابت شده بود،طوری اعتماد بنفس دخترم بالا رفته که بعضی اوقات ازشدت پیشرفتش گریه میکنم که خدای من توچه کردی باما،فقط باید روی خودت حساب کنیم،چقدرتسلیم اوبودن خوب است چقدر این حس رو دوست دارم،معبودمن سپاسگزارم بابت وجود نازنینت که اگر لحظه ای کنارم نباشی ومرا به حال خودم واگذاری توان لحظه ای زیستن را ندارم،بهارعزیزم از اینکه باکامنت زیبات قلب من رو بازکردی وباعث شدی به معبودم نزدیک تربشم ازت سپاسگزارم،آرزومیکنم نعمت وثروت وسلامتی به زندگیت سرازیر بشه،عاشقتونم دوستان توحیدی من به خدای مهربونم میسپارمتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1691 روز

        سلام به زهرای توحیدی سایت مان

        چقدر تحسین میکنم تورا

        توحیدی را

        تسلیمت را

        اعتماد به نفست را

        نوشتنت را

        ممنونم مرا مهمان کردی به نقطه ی عطف زندگی ات.

        دختر تو چقدر شجاعی

        مینویسی و فقط حقیقت را مینویسی

        خدا را شکر میکنم برای آرامش خودت و دخترت

        برای موفقیت خودت و دخترت

        دختر عروسکت را از طرف من ببوس.

        عاشقت هستم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        شیرین انصاری گفته:
        مدت عضویت: 1312 روز

        سلام زهرا جان وای چقدر خوشحال شدم که مشکل دختر عزیزمون حل شد من معلم هستم وبه این مسائل اموزشی حساسیت زیادی دارم ولی با تمام وجودم برای شما خوشحال شدم وخداروشکرکردم که ی اشتباه ویک تصمیم گیری غلط ممکن بود سرنوشت بچه رو عوض که خدا روشکربرای،شما پیش نیومد واقعا تبریک میگم این توکل واین یقین به الله رو.امیدوارم همه ما برسیم به نقطه ی یکتا پرستی .بهترینها رو در کنار دختر عزیزتون از الله یکتا خواهانم.شاد باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          زهرا سرلک گفته:
          مدت عضویت: 905 روز

          سلام به روی ماهت شیرین جانم

          ازت ممنون وسپاسگذارم که وقت گذاشتی وکامنت من رو خوندی وعاشقانه برام کامنت گذاشتی،چقدر شغل شما زیباست چقدر شما معلم ها عاشق هستین که اگرنباشین نمیتونین ادامه بدین،اینو به عینه دیدم که معلم همراه خانواده دانش آموز درد می‌کشه از مشکلات دانش آموزش،دقیقا همینطوره شیرین جان وقتی از همه جا درمانده میشی و به خدای خودت که همیشه منتظر درآغوش کشیدنت هست می‌رسی وهمه چیز رو از خودش میخوای،دربدترین شرایط بهترین هارو برات رقم می‌زنه وبهت میگه این هم مزد اعتمادت بنده ی من،فقط کافیه بهش اعتماد کنیم که بهترین هارو برامون میخواد،موفق باشی عزیزم،انشالله روز به روز دراین مسیر زیبا بیشتر بدرخشی،به خدای مهربونم میسپارمت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سارا مرادی همت گفته:
      مدت عضویت: 1073 روز

      بنام رب العالمین

      سلام به روی ماهت بهار جونم

      عجب کامنت محشری نوشتی دختر

      دیوانه شدم از خوندنش

      عشق کردم بخاطر وجود نازنینت

      الهی که دست به خاک بزنی طلا شه

      کامنتت روحم و به پرواز درآورد

      تک تک کلماتت نشان از اقتدار و ارزشمندی وجودت بود

      بهار جونم بهت افتخار میکنم عزیزم

      سپاسگزارتم که نوشتی

      روی ماهت و میبوسم بهار ارزشمند و منحصر به فرد

      دوستت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1691 روز

        سارا جانم قشنگم

        چقدر من کامنت های تو

        صلح درونی تو

        صداقت تو

        و قدرت تحسین کردنت را

        دوست دارم

        بی نظیری تو.

        ممنونم عزیز دلم

        سپاسگزارم برای لطفی که به من داشتی.

        برایت از رب العالمینم میخواهم

        ثروت را کرور کرور

        عشق را بی نهایت

        شادی را به اندازه ی برگ های دنیا

        خداوند به تو خیر دهد در دنیا و آخرت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      زری گفته:
      مدت عضویت: 774 روز

      به نام خداوند حاضر و ناظر

      بهار جانم سلام

      دختر اول صبحی دیوونم کردی اشکمو در آوردی

      حالا میفهمم چرا خدا اول صبح هی بهم میگفت برو سایتو باز کن من میگفتم آخه داره دیرم میشه باید برم الان که وقت کامنت خوندن نیست

      ولی در نهایت تسلیمش شدمو گفتم اوکی

      و سایت خیلی هدایتی روی کامنت شما باز شد و از ابتدای کامنتت اشکم سرازیر شد خدا میخواست بهم بگه بببن زری ببین که میشود

      ببین چقدر آدمها راحت دارن به خواسته هاشون میرسن و قله هارو فتح میکنن توهم میتونی برای توهم کاری نداره

      بهارجان واقعااااا لذت بردم از این نتایج بی نظیرت از این تسلیم بودن از این کنترل ذهن قوی که واقعا در این مواقع ذهن تمام تلاششو میکنه ناامیدت کنه ولی شما چقدر خوب از پسش بر اومدی

      بهت تبریک میگم

      عاشقتم

      امیدوارم بازهم از این نتایج فوق العادتون بشنوم و بازهم اشک شوق بریزم اشکی که ازشدت ایمان به خداوند جاری میشه از شدت رحمانیت و وهابیت رب العالمین

      در پناه خداوند میسپارمتون که تمام قدرتها در دست اوست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1691 روز

        سلام زری جان

        لطف همیشگی شما قلب مرا باز میکند.

        سپاسگزارم دوست طلایی من

        چقدر زیبا رحمانیت و وهابیت رب العالمینم را اثبات کرد.

        آری او فقط میدهد، هر آنچه بخواهی.

        او شریک تجاری ام، مرا در نعمت هایش غرق کرده و من بیشتر میخواهم.

        من لایقش هستم.

        از همه چیز بیشتر میخواهم حتی از دوستان با کیفیتی همچون زری

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      مهسا سالاروند گفته:
      مدت عضویت: 1060 روز

      سلام بهار عزیزم….

      چقدر اسمت هم مثل کامنتت زیباست…

      هدایت شدم به کامنتی که تک تک حرفاش الهام از پروردگاره برام،،،،چقدر زیبااا روند هدایت و روند سادع و آسون ثروتو گفتی،،،،و چقدر تک تک جملاتت ریشع در آگاهی زیادت در قوانین داره،مرسی که امشب دست خدا شدی برا مهساااا،اینکه جسارتم برای مهاجرت بیشتر بشه و قدم بردارم چون به قول استاد بارم رو زمین نمیمونه و به قول شما خدا در این زمین میزبان منه:))))

      مرسی که انقد ماه نوشتی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1691 روز

        مهسا جانم

        سلام

        من شب ساعت دوازده این فایل را دیدم و خوابیدم به حدی خوابن می آمد که دقایق آخر فایل گاها چرت میزدم.

        خوابیدم و خداوند ساعت چهار و نیم مرا بیدار کرد و گفت الان بنویس و این موضوع را بنویس.

        آخر این خدا کارش درست است، دقیق است، کامنت من باید اولای این صفحه باشد تا زیبارویانی همچون شما که دنبال حقیقت هستند هدایت شوند.

        الله اکبر از این خدای هاااادی و دقیق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      نسیم زمانی گفته:
      مدت عضویت: 1632 روز

      سلام به بهاره ی عزیز با این کامنت زیبا و سراسر درس و نتیجه و عمل و تعهد

      واقعا ممنونم ازت که این سفر و تجربه ی زیبا رو با این همه هدایت و نتایج و دستاورد، با ما به اشتراک گذاشتی:)

      چقدر تحسینت کردم که انقدر قشنگ با تضادی که برات پیش اومد برخورد کردی و هدایت خدا رو گرفتی و بهش عمل کردی:)

      فکر کنم نقطه ی ضعف و اشکال کار اکثر ماها همون مرحله ی قبولِ نشانه ها و هدایت و عمل کردن به اونهاست. اینکه وقتی یه جا طبق برنامه مون پیش نرفت و یه چیز دیگه برامون پیش اومد (مثل سفر شما که اجبارا سه ماهه شد به جای دو هفته) نشونه و هدایت ببینیمش و به بهترین شکل باهاش برخورد کنیم، ازش استفاده کنیم، اینجوری نگاه کنیم که این پلن خدا بوده برای من و قطعا اتفاقای خوبی قراره برام بیفته، و با این نگاه حتما و لاجَرَم اتفاقای خوب میفته.

      و چه موفقیتها و دستاوردهایی، چه اتفاقای زیبایی بعدش برات افتاد… واقعا تبریک میگم و امیدوارم روز به روز موفقیتهای بیشتری کسب کنی دوست خوبم. و باز هم برای ما بنویسی و بهمون انگیزه بدی:)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1691 روز

        سلام نسیم جان

        چقدر زیبا هستید و چه عکس پروفایل زیبایی

        درست درک کردید نسیم جان

        تفاوت ها در برخورد با ناخواسته ها شکل میگیرد.

        برای من سه ماه ماندن در ایران به جای دو هفته یعنی

        سه ماه دور از خانه ام

        سه ماه ماندن در خانه پدر و مادرم

        یعنی عدم دسترسی به اینترنت سریع و نامحدود

        یعنی دوری از کارم

        یعنی کنترل ذهن هر لحظه

        و

        و

        و

        ولی خدا را شاهد میگیرم وقتی شنیدم باید سه ماه بمانم، در حالی که اصلا انتظارش را نداشتم، برایم پیغام پروردگار بود.

        خدا را شکر که سربلند شدم در ایمان به غیب، به چیزی که نمی‌دیدم ولی قلبم گواهی میداد، هست.

        سپاسگزارم برای لطفت نسبت به من

        خداوند شما را در بهترین اتفاقات شریک خودش کند.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1846 روز

      هزاران سلام به شما دوست خوبم

      بهار عزیزی که دوباره شکفته شدی

      اینقدر این‌کامنت تان را با لذت نوشته بودین که هر جمله اش را با لذت تمام میخواندم و باز لذت می‌بردم …

      بسیار تبریک دوست توانمندم

      چقدر از پیشرفت و صعودتان لذت بردم ، غرق شادی شدم و خدا را شکر کردم که در همین لحظه مقدس هدایت شدم به این دلنوشته پر و پیمان ، به این دستآوردهای ناب…

      دست مریزاد بهارجان

      رسیدنتان بخیر

      در پناه الله احد پیروز و موفق و غرق نور و عشق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1691 روز

        سلام وجیهه ی زیبای من

        خوش آمدید به کامنت من.

        کلامی که خداوند بر قلبم الهام کرد و من فقط نوشتم.

        انگشتانم، فرود کلمات تماما هدایت الله ام بود.

        او گفت بنویس:

        «و سلام به تو دوست هم فرکانس که هدایت شدی به این نوشته…»

        خوش آمدی به این کامنت.

        نوش جانت عروسک

        برایت بهترین ها را میخواهم از خداوندم که او فقط بهترین ها را میدهد.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1923 روز

      سلام بهار جان.

      بسیار لذت بردم از کامنتت و مراحل رشد و پویایی ات.

      تحسینت میکنم برای شجاعت و اقدام های عملیت در مسیر بهبود.

      بهت افتخار میکنم و بهترین ها رو در همه ی جنبه های زندگی برات آرزو میکنم.

      خوب شد که هدایت شدم به کامنتت و برام نکات مهمی یادآوری شد.

      داشتم این قسمت رو میخوندم:

      و خدا شاهده من آرام بودم. می‌دانستم خداوند برای من پلن جذابی ریخته است. دااااایم به خودم میگفتم، قرار است ظرفم بزرگتر شود، قرار است خواسته ی دیگری برایم رقم بخورد، قرار است درس های جدید بیاموزم.

      سوال پیش اومد برام وقتی چیزی خلافِ خواسته ام پیش میاد، یه چالش یا تضاد، من چطوری رفتار میکنم؟

      چه واکنشی میدم؟

      خب گاهی میگم خیره، و البته که حالم خوب میشه، جریان هم با صلح جلو میره…

      اما تو مسائلی که برای من بزرگ هستن، خیلی روشون حساسیت دارم، اونجا ها واکنشم چیه؟

      کنترل ذهنم چطوریه؟

      الان یه مثال تو ذهنم هست که نمیخوام بنویسمش چون شخصیه و هنوز اون قدر که باید روش قدرتمند نیستم.

      البته نگاهم بهش قوی تر از قبله ولی هنوز جای کار داره…

      اتفاقاً امروز تو یه لحظه یاد موضوعم افتادم و یهو این آگاهی توی دلم اومد هر وقت خودم آماده باشم (از لحاظ فرکانس و باور و احساسِ لیاقت) بهش میرسم…

      و البته قبلاً این شعر جذابِ پروین جان هم واسه این خواسته ام رسید به قلبم:

      رهروی ما اینک اندر منزل است.

      حالا که کامنت شما رو خوندم، بازم در مورد خواسته ام واسم یادآوری شد اگاهیِ امروز:

      خیره.

      خدا برام پلنِ ویژه ای چیده.

      قراره یه چیزهایی رو این بین، یاد بگیرم و آماده شم.

      ممنونم از کامنت خوب و مثال های کاربردیِ خوبی که نوشتی بهار جان.

      شاداب و سلامت و ثروتمند باشی هر لحظه.

      خدایا شکرت برای همه ی نعمت های بی شمارت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      حسین عبادی گفته:
      مدت عضویت: 1856 روز

      بنام خداونده بخشنده ومهربانم

      سلام به بهار خانوم چه اسم قشنگی دقیق مثل اسمت هستن نتایجت نو ش جونتون

      چقدر قشنگ گفتید که تضاد ناخواستهاااا

      چقدر قشنگ رب هدایتت کرد و چقدر عالی به نتیجه رسیدید ایولا دمتون گرم و نوش جونتون چقدر حالم قشنگ میشه وقتی کامنت بچه هارو میخونم و مبینم چطور از قانون دارن نتیجه میگرن از حال خوب واتحساس خوب چقدر قشنگ باورهارو تغیرر دادن چقدر قشنگگگگ و چقدر قشنگ لذت میبرن …

      الهی صد هزار مرتبه شکررررر نوش جونتون باشه این همه پاداش از طرف رب نوش جونتون……

      در پناه جان جانان رب العامین شاد سلامت و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1691 روز

        سلام حسین جان

        سپاسگزارم دوست عزیزم که برایم نوشتید و بار دیگر با نوشته ی شما، قدرت باورها بهم ثابت شد.

        قدرت احساس لیاقت را در پس نوشته ی شما بار دیگر حس کردم.

        من هم منتظر نتایج بی نظیر شما هستیم.

        برایت سبد سبد عشق، خروار خروار ثروت و از زمین تا آسمان شادی و آرامش آرزومندم.

        موفق باشید دوست من

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      سیدحبیب حافظان گفته:
      مدت عضویت: 2083 روز

      سلام بانوی بهار

      طراوتی که در ذات تون بود در کام و دلم نشست

      چقدر نیاز داشتم چنین معجزاتی رو از زبان شما بخونمذو نتایجی که هر خفته ای رو بیدار میکنه و به وجد میاره

      چقدر خدارو شاکرم که هدایت شدم به این مهمانی باران رحمت بر بهارش

      چقدر خوشاینده که هر کامنت خودش فکتی میشه برای ایمان بیشتر و ساختن و استحکام باورهای توحیدی

      چقدر شمیم عطر خدا در زندگی شما مشهود و مبهود کنندست

      خوشحالم برای این همه خوشحالی شما

      و آرزومندم که دیگر دوستانم هر روز خبر از کامروایی هاشون بزارن

      حال دل مارو محول الاحوال کنند و احسن الحال

      در پرتو آگاهی و در پناه عشق

      مسرور باشید و ثروتمند و سلامت

      و سپاسگزارم از حضورتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1304 روز

      بهار عزیزم سلام

      الهی که حال دلت عالی باشه و این تلگراف در بهترین زمان‌و‌مکان به دستت برسه.

      این فایل امروز،از فایل های پیشنهادی روی صفحه ی سایت بود و خدا میدونه من چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم و هدایت دریافت کردم.

      این کامنت رو من همون موقع هم خونده بودم،بهش فایو استار داده بودم و توی قلبم تحسینتون کرده بودم برای تموم نتایج فوق العاده تون…

      اون موقع من داشتم چمدونامو جمع میکردم تا برم گرگان…شروع مهاجرت صغری من…

      الان که دارم برات مینویسم تو جزیره ی زیبای توحیدی کیشم و انگار سال ها ازون روزها گذشته…

      خدا میداند فردا و فرداها چه در انتظار ماست…

      این تلگراف حاوی عشق و‌مودت و‌تحسین عمیق قلبی من برای شماست،از دل برومد،الهی که بردلت بشینه…

      درپناه نور باشی همیشه عزیز مهربان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1691 روز

        سلام سعیده جانم

        در سرم دومینوی اتفاقات حرکت میکند و من مانده ام از کجا برایت بنویسم.

        بگذار از اینجا شروع کنم که مثل همیشه کامنت های فایل جدید را به ترتیب امتیاز مرتب کردم و کامنت شما را دیدم.

        مثل همیشه با دیدن کامنت شما در اولین کامنت تحسینتان کردم.

        من دوست دارم این حد از تأثیرگذاری در شما را.

        نمیدانم با تکنیک های نویسندگی می‌نویسید یا خیر، اما هر چه هست که همانطور که خودتان هم گفتید باورهای تان کامنت های شما را تاثیرگذار میکند، برایم بی نهایت تحسین برانگیز است.

        من در حال نوشتن کتاب خودم هستم و میخواهم آگاهانه با تحسین کردنِ قلم شیوای شما، تأثیرگذاری فراتر از مرز شما، باورهای درست تان و توحید جاری در قلمتان، کتاب تأثیرگذار و ثروت سازی بنویسم.

        همانطور که در دلم تحسین میکردم و می‌خواندم ، به اسم خودم رسیدم.

        خداوند قند را دل دلم آب کرد. خواسته ای دارم که این که نامم در کامنت شما آمده بود، وعده ی حق الهی و نشانه ی تحقق خواسته ام بود.

        به فال نیک گرفتم و تا پایان کامنت شما نه یک بار بلکه هزاران بار با شما همزاد پنداری کردم.

        آسان شدن تان برای آسانی ها را تحسین کردم و تایید کردم و گفتم نوش جانت این مدیر عامل و همکار توحیدی.

        آمدم برایتان بنویسم. دستم نرفت.

        چون میخواستم از نشانه ای که در کامنت شما بود حرف بزنم و میدانم آنقدر کوتاه میشد که سایت نمی‌پذیرفت.

        و بووووم

        معجزه رخ داد.

        سعیده جانم برایم نوشته بود.

        هم صحبتی من و شما از قبل رقم خورده بود و فقط باید با کمی صبر شکل فیزیکی به خود می‌گرفت.

        سعیده جانم

        در استانبول هستم و بیش از یک ماه هست که دخترم در ایران هست.

        یاس در ایران دو تا مقر دارد. یکی پدر و مادر من، دیگری پدرش.

        تا وقتی پیش خانواده ی من است دسترسی بهش آسان هست ولی وقتی پیش پدرش هست، تقریبا بهش دسترسی ندارم. چون پدرش خیلی اهل اینترنت و فضای مجازی و اپلیکیشن ها نیست و علاوه بر آن، وقتی پیش پدرش هست، آنقدر عمو و خانواده ی پدری شلوغی دارد که عملا پیش پدرش هم نیست.

        خلاصه که سه هفته قبل رفت پیش پدرش و منی که دوازده سال بیست و چهاری با یاس بودم، در این سه هفته، سه بار باهاش تصویری حرف زدم.

        قسمت جالب ماجرا که ربط به کامنت من در یک سال پیش دارد، بهبود وابستگی من به یاس بود.

        قشنگ فهمیدم که بزرگ تر شدم. رها تر شدم.

        و خدا را شکر کردم.

        خیالم راحت هست که هر دوی ما (من و یاس) به وقتش، دور از هم و عاشقانه میتوانیم زندگی آرام و شادی داشته باشیم.

        سعیده جانم، امسال برای من سال روابط و خرید خانه است.

        رابطه برای من هم پاشنه ی آشیل هست و در حال بهبود آن هستم.

        تنها راهش تمرکز بر نکات مثبت افراد هست و امیدوارم زودتر تکاملم را طی کنم.

        بگذار برای خودم تکرار کنم که تنها راهش تمرکز بر روی نکات مثبت افرادی هست که در زندگی ام بودند، هستند و خواهند آمد.

        حال اجازه بده در قسمت پایانی کامنتم داستانی را که همین هفته ی پیش رخ داد را برایتان بازگو کنم و کامنتم را به پایان برسانم.

        من برای آموزش زبان با یک موسسه همکاری ام را آغاز کردم.

        به من یک شاگرد خصوصی دادند که چهل ساعت باید بهش تدریس می‌شد از قرار ساعتی صد و پنجاه لیر.

        هر روز سه ساعت درس را شامل می‌شد. روز اول یک ساعت و نیم دیر آمد و عملا من در حال انجام کارهای خودم داشتم حقوق هم می‌گرفتم. یک ساعت و نیم روز اول را درس دادم ولی من حقوق سه ساعت را گرفتم.

        روز دوم من رفتم آموزشگاه و او نیامد. سه ساعت حقوق گرفتم در حالی که داشتم کامنت های روانشناسی ثروت یک را می‌خواندم.

        صدایی در ذهنم شروع کرد به چرخیدن…

        گفت:«یعنی چی نیامد ، اینطوری که نمیشه برو بگو اگر سختشه بیاد من صبح ها بیارمش، یا اصلا میخوای بگو من آنلاین هم میتونم درس بدم. یعنی چی که نشستی و نیومد و حقوق میگیری ؟»

        در جا بهش گفتم:« من امروز تو ستاره قطبی، راحت پول درآوردن خواستم، اجابت شد. من امروز میخواستم رو این باور کار کنم که “پول درآوردن لزوما کار جسمی نمی‌خواد” و خدا با این شاگرد داره بهم ثابت میکنه، لطفا ساکت شو!!!»

        هر بار صدا چرخید من آرامش کردم.

        تا شد فردا.

        فردا هم همان آش و همان کاسه.

        شاگردم نیومد و من با نشستن زیر کولر و خواندن کامنت ها پول درآوردم.

        فکر می‌کنی اون صدا راحتم گذاشت؟

        خیر!!!

        منم جوابش را دادم.

        گفتم ببین میشه کارها جوری پیش بره که کاری نکنی و پول در بیاری.

        جانم برات بگه پنج روز به همین شکل گذشت.

        و روز پنجم گفتن این شاگرد که نمیاد شما فلان کلاس گروهی ما را درس بده!!!

        پانزده ساعت، از قرار ساعتی صد و پنجاه لیر از خزانه ی غیب خدا به جیب من فر ریخت و فکر میکنم باید بیشتر روی احساس لیاقت راحت پول درآوردن کار کنم.

        پول درآوردن و پر شدن حسابم به کار فیزیکی من ربط ندارد.

        بابا خواهر خودم من، به اصطلاح خانه داره، کلاس یوگا و زبان می‌ره و ماهانه حسابش پر میشه.

        ولی پر است از احساس لیاقت، فراوانی و اینکه همه چیز باید راحت و باب میلش پیش بره.

        تحسینش میکنم و نوش جانش.

        سعیده ی قشنگم

        پیغام تلگرافی ‌ات مستقیم به قلبم نشست.

        تو بالکن روی زمین جا انداختم و امشب میخواهم زیر سقف آسمان بخوابم.

        دستم را گذاشتم روی قلبم.

        همان جایی که مستقیم پیغامت فرود آمده.

        شب و روزت پر از آسانی ، نعمت، عشق، خنده، توحید، احترام، ثروت

        ثروت ثروت عشق عشق عشق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2234 روز

      به نام خدای ارامش دهنده ی قلب ها

      خدایی که از رگ‌گردن بهمون نزدیک‌ تره

      خدایی که تمام وجودمونه

      خدایی که‌برامون همه چیز و همه کس میشه

      سلام‌ بهار عزیزم

      عزیزدلم خدا با دست بینظیرش منو هدایت کرد‌به سمت کامنت الهی شما

      کامنتی که با خوندن اولین کلمه ش اشک ریختم

      کامنتی که لحظه به لحظه ش خدا رو‌حس کردم

      کامنتی که با تک به تک جملاتش خدا داشت باهام‌ صحبت میکرد

      کامنتی که داشت بهم‌ میگفت الهه روزهای خوبی تو راهه

      کامنتی که تمام وجودمو‌ دگرگون کرد

      عاشقتم بهار عزیزم

      فقط اومدم بهت بگم عاشقتم و دمت گرم

      با تمام وجودم تحسین میکنم این وجود الهی ت رو

      تحسین میکنم این ازادی زمانی و مکانی و مالی ت رو

      تحسین میکنم این همه در صلح بودنت رو

      تحسین میکنم این اعتماد به نفس و عزت نفس بالات رو

      تحسین میکنم این زندگی بهشتی ت رو عزیزدلم

      خدایا شکرت

      ازت سپاسگزارم به خاطر این کامنتی که با عشق برامون نوشتی و اینطور حس مون رو الهی تر کردی

      عاشقتم عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 854 روز

      به نام خدای مهربان و بزرگ

      سلاممم خانم بهارر عزیزم

      سلامم خداوند به قلب پاک و روح توحیدی تان

      چقدرررر لذت بردم از کمنت تان

      چقدررر ایمانم بیشتررشد که خودم خالق زنده گی خود هستم کافی هست ایمانم را بیشترر کنم

      تحسینت میکنم عزیزم

      چقدررر لذت بردم که دبی سفر کردی من عاشق دبی هستم یکی از خواسته هایم سفر کردن به دبی هست و لذت بردن از این کشور بی نظیر

      ایمان دارم خداوند بهترین ها را برای ما در نظر گرفته

      اگر هنوز شرایط آنگونه نیست که ما میخواهیم بخاطر که باید بیشتر توکل کنیم بیشتر ایمان بیاوریم

      خداوند همیشه آماده هست خداوند همیشه جواب مثبت میدهد

      آخر خدا وهاب هست

      دیروز با خود گفتم پاکیزه اگر چیز های را که دوست داری و هنوز نرسیدی بخاطری این هست که کریم بودن خدا را باور نکردی

      خدا خیلی کریم هست

      خدا وهاب هست

      خدایااا شکرت که خانم بهار عاشقانه خواسته هایش را خلق کرد و لذت برد این نشان میدهد که قانون کار میدهد قانون عالی جواب میدهد خدایاا شکرت

      چقدررر لذت بردم که نوشتی من باورش کردم که لایقش هستم

      بلی ما لایقیممم

      ما ارزشمندیم

      بی نهایت تحسینت میکنم عزیزم

      بی نهایت لذت بردم از تک تک کلماتتتت

      خدایاا شکرت

      خدایااا کروررر کرورررر شکرت

      در پناه خدای مهربان شاد شاد باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      فرشته شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1301 روز

      دوست خوبه من سلام

      از خاندن کامنتت بینهایت لذت بردم

      خیلی خوشحالم برای اینکه پا روی ترسهایت گداشتی

      پاروی وابستگی هایت گذاشتی

      دیدی تجربه کردی بزرگتر شدی

      خوشحالم که همه چیز را باهم میخاهی

      خوشحالم که بهت داده میشود

      خوشحالم که لایقشی

      خوشحالم که لذت میبری

      خوشحالم ک صدرصد خالق زندگیت هستی و باتمام وجودت درکش کردی

      سپاسگزارم که به اشتراک گذاشتی

      سپاسگزارم که خوشحالمون کردی و قلبمون رو مملو از احساس خوب کردی

      دوستت دارم

      هرجا که هستی شاد باشی بخندی عاشقانه عشق کنی و به رویاهات برسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1100 روز

      سلام به بهار عریزم

      سپاسگزارم از کامنت خوشگلت

      از هدایت ها و پلن های خداوند

      از باورهای توحیدی زیبای خودت و تسلیم شدن در مقابل هدایت خداوند

      عالی نوشتی عزیزم

      عالی حالمو خوب کردی

      لحظه هات سرشار از نگاه خدا

      زندگیت پراز هدایت های قشنگ تر

      ان شاالله همیشه بدرخشی .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1963 روز

      سلام خواهرم

      امیدوارم حال دلت مثل کامنت خوشگلت عالی باشه

      از خواندن کامنتت لذت بردم و تحسینت میکنم بابت این وارستگی در اختیار گذاشتن کارها به خدا که شما خوب و عالی داری انجام میدی

      تحسینت میکنم بابت این ایمان و توکلی که به خدای بزرگ داشتی و داری

      از خدای خوبم ممنونم که یک قسمت دیگه هم به دل استاد عزیز انداخت تا دوباره دور هم جمع بشیم و از هم یاد بگیریم و توجه کنیم به زیبایی ها و لذت ها

      خداروشکر میکنم

      موفق باشی با آرزوی شنیدن خبرهای بیشتر ازت خواهرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      تاجر سعادتمند گفته:
      مدت عضویت: 2092 روز

      سلام به بانو بختیاری عزیز

      خدا می‌داند که چقدر خوشحال شدم از این موفقیت شما

      و چقدر حالم خوب شد از خواندن این نتایج و چقدر زیبا گفتی اونجا که

      رویایم را واقعی کردم، از قدرت ذهنی ام برای خلق اتفاقات استفاده کردم و بار دیگر به خودم ثابت کردم:« تو قدرت خلق اتفاقات را صد در صد داری»

      احسنت و چه قدر به این جمله من احتیاج داشتم الآن

      تضاد در زندگی هست

      کنترل می‌تونه نتایج رو تغییر بده

      وگرنه همه باید موفقیت رو حس میکردن

      از نتایج خوبی که گرفتی و اینجا به ما هم گفتی

      ازتون سپاسگزارم

      و چقدر حالم عالیست و چشمانم غرق در اشک خوشحالی برای حس خوبی که ….

      پاینده و برقرار باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      عاطفه نوری گفته:
      مدت عضویت: 1975 روز

      درود رحمت برکت تحیت پروردگار به شما بهار جان بختیاری عزیزم.

      زیباترینی بهار جانم و تحسین برانگیزی عزیزم و من بینهایت شمارا تحسین میکنم تبریک عرض میکنم خدمت وجود درخشان قوی و بینظیر شما الگویی تسلیمی ابراهیمی و توحیدی و قوی و متنعم از رحمت و برکت پروردگار که آنچنان احساس لیاقت و ارزشمندی دارید ک هرلحظه ب خدای خودتون میگویید بیشتر و بیشتر میخواهم این یعنی باور کردن خداوند احساس لیاقت احساس ارزشمندی چیزی ک در گذشته ما نداشتیم و به همین دلیل هم درخواستی نداشتیم یعنی در واقع خدایی نداشتیم یک خانواده داشتیم و یک جامعه مشرک و همین والسلام و سراسر باورهای پوچ…

      بهار جان عزیزم کامنتت رو مطالعه کردم وبا تمام وجودم اول تا آخر کامنت موفقیتهات و تمام رشدت رو تحسین کردم اول بار ک مطالعه کردم مدام تو ذهنم تحسین میکردم تبریک میگفتم و میگفتم خدایا شکرت و بعد حسم گفت بنویس مکتوب کن چون من با نوشتم صدق بالحسنی قوی تر رو انجام میدهم و قطعا توجه عمیق تری میکنم و فرکانس ها خالص تر مییشه…

      نکات خیلی مهمی رو از کامنتون یاد گرفتم بهار جان عزیزم و همینجا دوباره مرور میکنم بیشتر یاد بگیرم بیشتر درک کنم بیشتر رشد کنم و برای چندمین بار تحسین کرده باشم و حمد و سپاس پروردگار با قوانین ثابتش را به جای آورده باشم…

      اینکه ایران ماندگار شدید و تسلیم نجواها نشدید و طبق هدایت حرکت کردید بینهایت جای تحسین و تشویق داشت اگر کنترل ذهن نداشتید قطعا طبق هدایت عمل نمیکردید و معلوم نبود شرایط چطور پیش خواهد رفت و قدرت گرفتن نجواها و احساس بد…

      عزت نفستون رو بینهایت تحسین میکنم یک زن قوی یک مادر قوی الگو مستقل ثروتمند بینهایت جای تحسین تبریک و ستایش داره چرا ک مثل جامعه عمل نکردید و خیلی خیلی به عنوان یک مادر جدای از بدنه عمل کردید و این یعنی توحید عزت نفس توکل بر خودتون و خدای خودتون که بله من هم آدم هستم و نیاز به رشد و احساس خوب خودم دارم من خودم رو فدا نمیکنم بخاطر وابستگی های افراطی و عزت نفس شما رو من بینهایت تشویق میکنم…

      تسلیم پروردگار بودن و با هر اتفاقی باور«« الخیر فی ما وقع »»داشتن ک اگر قراره اینجا بمونم بله میمونم و این هدایت خدای من هست و من تسلیمم و تقوی کردن و طبق هدایت ها عمل کردن و در نهایت مثل پرنده پرواز کردن فارغ از هرگونه دغدغه مالی و ذهنی رها رها رها همچو باد…

      این پرواز کردنهاتون سفر کردنهاتون به کیش دبی و نهایت مقصد اصلی به تنهایی با حس توحید و رهایی و دوره های استاد ک مکمل هرلحظه بندگی و زندگی مان هست رو من بینهایت تحسین میکنم و ستایش…

      الهی صد هزار مرتبه شکر بابت این کامنت مقدس و سراسر رشد و موفقیت شما و اینکه باعث شد من دقیق تر تحسین کنم و بیشتر فکر کنم به قانون و ریشه های درونی عزت نفس که همه چیزه همه چیز…

      عزت نفس برای یک زن غوغا میکند کن فیکون میکند داشتن عزت نفس و توحید همین کافیست مابقی مساعل حل شده هست…

      درود پروردگار ب تک تک لحظات و قدمهای شما بهار جان عزیزم

      در پناه الله بدرخشید و پر قدرت با عزت نفس بینهایت و در رهاترین حالت ممکن ادامه دهید…

      الهی امین یا رب عزیزم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1691 روز

        عاطفه ی عزیزم

        سلام

        چقدر زیبا تحسین میکنی و چقدر با جزییات درس های آموخته تان را می‌نویسید

        حتی خود من از کامنت شما چقدر یاد گرفتم.

        چقدر شما زیبا هستید

        چقدر چشمان زیبا و تاثیر گذاری دارید.

        با دستان الهی تان نوشتید و پیغام الهی را به من رساندید.

        سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      Masume گفته:
      مدت عضویت: 1835 روز

      سلام بهار قشنگم

      چقدر کامنتت زیبا و سراسر درس بود برام

      چقدر تحسینت کردم و خدا میدونه که چقدر حالم با خوندن کامنتت خوب شد

      چقدر فوق العادست که استقلال داشته باشی هم مالی، هم زمانی و هم مکانی و تو تونستی با ایمان و تعهد بهشون برسی

      بهت تبریک میگم و از خدا برات بهترین ها رو میخام دوست خوبم

      خیلی زیاد دوست دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فیروزه محسنی گفته:
      مدت عضویت: 1185 روز

      بنام خداوند مهربان

      سلام بهاره جان دوست الهی من

      توضیح کامل سفرتان به ایران وبعد کیش ودبی واتفاقات زیبایی که تجربه کردید وباایمان وتوکل توانستید کارتان را انجام دهید وحتی درکارتان پیشرفت هم داشته باشید

      خیلی جالب که به نشانه ها اعتماد کردید وبه شرایط خیلی عالی هدایت شدید

      معجزات زیادی برایتان رقم خورد وگفتید بازم میخوام وبیشتر می‌خوام وروی مدار بالاتر قرار گرفتید وانشالا بهترین ها راتجربه کنید

      بسیار روحیه توحیدی وایمان وتوکل به خدای شما راتحسین می‌کنم وخداراشکر به کامنت شما هدایت شدم وآگاهی های زیادی کسب کردم

      بهار عزیزم همیشه سلامت وشاد باشی وبه همه اهداف زیبایت برسی درپناه خدا روزگارت خوش وشیرین باشد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم دستجردی گفته:
      مدت عضویت: 1850 روز

      به نام خالق هدایتگر سلام

      تحسینتون میکنم برای تسلیم بودنتون در برابر رب تبریک میگم بهتون برای این که انقدر قشنگ آسان شدید برای آسانی ها خدا جون خودش قدم به قدم کارها رو براتون انجام داد.

      مبارکتون باشه آزادی مکانیتون مبارکتون باشه قدم هایی که برای عدم وابستگی به دختر عزیزتون برمی‌دارید و با ایمان اون رو به رب میسپارید و رهسپار یه کشور دیگه اش میکنید واقعا تحسین برانگیز هست . آفرین به شما مادر و انسان نمونه .

      بهتون برای آزادی مالی و زمانیتون تبریک میگم از این که انقدر خوب و متعهد روی احساس لیاقت تون کار کردید که چنین نتایج عالی گرفتید تحسین برانگیز هست خدادقوت به این حد از تعهد و کنترل ذهن

      مطمئنا همون جوری که گفتید به رویاهای دیگتون به امید خدا می‌رسید.

      هرجا هستید شاد و پیروز و ارزشمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید..

      دست حق نگهدارتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: