https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/06/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-06-28 18:42:592024-07-25 14:26:37سفر به دور آمریکا | قسمت 1
1292نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدایی که رحمتش بی انداز و مهربانی اش همیشگیست
سفر به دور آمریکا قسمت 1
سفر … سفر…من عاشق سفرم
عاشق اسمش که یادآور کلی حس های خوبه …
هیجان..و ذوق و شور دیدن جاهای جدید آدم های جدید که تو رو میبره به دل ماجراجویی که تو رو جدا میکنه از روتین تکراری زندگی…
اول از همه تو شروع فایل خدایا شکرت به خاطر این خونه ی چوبی زیبا چه قدر از این مدل خونه ها توی کارتن های بچگی دیدیم و فکر میکردیم خیالیِ و الان میبینم نه خیالی که نیستن هیچ واقعی تر از هر واقعیتیه
خدایا شکرت به خاطر این آبی بی انتها و ابرهای سفید رنگش …
خدایا شکرت به خاطر چمن های سبزو درخت ها که چه قدر این تصویر رو زیبا تر کردن..
خدایا شکرت به خاطر آر وی که این قدر زیباست رنگش مدلش و چه قدر سازندگانش رو تحسین میکنم دمشون گرم برای طراحی این ماشین فوق العاده…
خدایا شکرت به خاطر سانتافه ی زیبای ..من که چه قدر عاشقشم ماشین مورد علاقه ی من…
چه قدر تحسین میکنم این محله ی زیبا و تمیز رو
چه قدر نقشه کره زمین و این کشور زیباست و پر از فراوانیه و این مقدسه…من عاشق این نقشه هام که هر بار برام یادآور بزرگیه این خداس و کوچیک بودن من در برابر این عظمتِ که این قدر قانونمنده…
خدایاشکرت به خاطر ویوی زیبای این خونه ی تمپا..خداروشکر به خاطر شهر زیبای تمپا..ترکیب زیبای تکنولوژی و طبیعت در کنار هم چه قدر خیرکننده است…
خداروشکر به خاطر این رودخانه ی زیبا که جاریه..خداروشکر به خاطر آسمون که هر بار یه شکلیه و آدم مات و مبهوت میشه از زیبایی خیره کننده اش..
*سفر واقعا آدم رو می سازه…
یعنی مهم ترین چیزی که به آدم رها بودن رو و نچسبیدن به هیچ چیز رو یاد میده… سفرِ ..
چون سفر هر چیز اضافه ای رو که با خودت حمل میکنی رو از تو جدا میکنه و سبکت میکنه.. آزادت میکنه و بهت میگه که این جهان چه قدر زیبایی داره و چه قدر فضا داره…
و اصلا نیاز نیست به هیچ لحظه ای حتی خیلی زیبا بچسبی چون لحظات خیلی زیبای بیشتری توی آینده… توی روز بعد…توی قدم بعد منتظرته پس نگران هیچ چیز نباش…
و فقط از اون لحظه لذت ببر و رها باش و گذر بکن..*
چقدر اون مسجد و گنبد زرد رنگش رو توی هیاهوی شهر کنار این همه ساختمون های بلند دوست داشتم…
چه قدر این پارک زیباست و یادآور کلی جشن و ایونتِ برای ما..
عااااااشقتم من استاد…و اینم چهره بهترین استاد دنیا …
چه قدر امکانات این کشور رو تحسین میکنم که این قدر فکر همه جا رو کردن برای راحتی و رفاه بیشتر ..
چه قدر تحسین میکنم استاد رو که در همه ی کارا یاد و نام خدا رو بر زبان میارن..
چه قدر فراوانی فقط توی همین مکان هست …این همه آر وی و قایق تفریحی …که هر کدوم شاید میلیارد ها تومان قیمت شون باشه …فراوانی نعمت ها و ثروت هاس…
چه قدر من رنگ و طرح این آر وی رو دوست دارم…چه قدر این مکان تمیز و منظمِ..
چه قدر خانم شایسته رو تحسین میکنم که این قدر شجاع و قوی هستن و خودشون رانندگی میکنن پشت سانتافه ی زیبایِ سفید رنگ توی کشور فراوانی ها..و مایک زیبای داستان که چه قدر همه ی ما دوسش دارم…
چه قدر پلاک سانتافه زیباست و چه قدر جالبه که آدم ها میتونن پلاک خودروهای خودشون رو به نسبت نام و نام خانوادگی شون انتخاب کنن و این آزادی قشنگه…
چه قدر واکی تاکی جالبه…
چه قدر مهارت خانم شایسته و مایک رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا به زبان شیرین و دوست داشتنی انگلیسی مکالمه میکنن..
چه قدر جاده های این کشور زیباست خودش..چه قدر خط کشی ها منظم و پررنگ هست که رانندگی رو راحت تر کرده…چه قدر آسفالت جاده ها تمیز و صاف هست…چه قدر خوبه که دو تا لاین جدا هست برای عبور.. خداروشکر به خاطر مناظر و سرسبزی و چمن های کنار جاده بدون هیچ زباله ای و این فوق العاده اس…
خداروشکر به خاطر آسمون زیبای ما…که آفتابی بود و پر ابر که نوید باران رحمت الهی رو داشت و حالا بارانی که بی دریغ و فراوان و همراه نعمت و برکت های فراوان بر ما می بارد..
خداروشکر به خاطر رانندگی حرفه ای استاد..
خداروشکر به خاطر بودن یخچال که روشنه…به خاطر تلویزیون…مبل و این همه امکانات که انگار توی خونه ی خودتی ولی هر بار حیاط خونتِ که عوض میشه و تجربه های جدید برات به ارمغان میاره…
کی باورش میشه این معجزه رو؟!کی تا چند سال قبل باورش میشد ؟!
چه قدر این جهان زیباست و پویاست و هر بار و هر روز میتونه بهتر و زیباتر بشه و میشه…خداروشکر خدای من…
چه قدر مایک زیباست و داره بازی میکنه راحت و آسان فارغ از سفر..
خدایاشکرت شیرآب داریم توی ماشین و راحت میشه آب مورد نیاز رو برداشت چه قدر همین کارها رو راحت کرده واقعا…
روی سینک رو میشه با یه تخته پوشوند چه قدر خوبه و چه قدر فضا میده برای انجام کارها و راحتی داشتن یک فضای بزرگ…
کافی هم توی راهه…خداروشکر خدای من خانم شایسته برای خودش و استاد قهوه میاره و خانم شایسته کنار استاد میشینه و از ترکیب خوردن قهوه و دیدن بارون و مسیر جاده لذت میبره…چه قدر زیباست و چه قدر تجربه ی دوست داشتنی ای هست برای منی که همیشه مسیر رو از مقصد بیشتر دوست دارم…
خدای من آسمون رو ببین رنگ ها…ابرها دیوانه کننده اس این تجربه ی غروب خورشید هر بار با رنگ هاو طرح ها شگفت زده میکنه من رو…خدایاشکرت که میتونم ببینم خداروشکر به خاطر قدرت بینایی…به خاطر چشمانی سالم و جهانی زیبا…
چه قدر سفر با همسفرهای خوب لذت بخشه…صدای استاد و آهنگ و غروب زیبا
ی خورشید..خوش بختی چیزی جز اینه؟!
چه قدر رابطه ی استاد و خانم شایسته رو تحسین میکنم اینقدر زیباست عاشقانه اس…استاد داره آهنگ رو برای خانم شایسته میخونه و هربار بهشون اشاره میکنه…
عشق مگه این نیست؟!
عشق تو سادگیه…تو همین لحظه هاس..
چه قدر استاد شاده و می رقصه..
چه قدر من این رابطه و این سفر رو دوست دارم و براش هیجان زده ام…قراره کلی تجربه های قشنگ داشته باشیم…
خدایا شکرت یه قسمت رو کامل دیدم و سعی کردم هر چند کوچک شکارچی نکات مثبتش باشم…الهی شکر
سلام به استاد عزیزم به مریم جان شایسته عزیز که با همت و پشتکارش و با عشق دوربین به دست گرفت تا برای ما از زیباییها از سفر از نکات ناب از زندگی در مسیر قانون فیلمبرداری کنه
چقدر هم تاثیر گذار کلامتون
چقدر نکاتی که گفتید عالی بود
نقشه جهان من هم عاشقشم کا بخرمش بزنم به اتاقم ببینم چقدر فقط کره زمینمون بزرگ و وسیع و گستردس و من از دور چقدر کوچیکم ،ببینم هنوز خیلییی جاها هست که ندیدم خیلی زیبایی خیلی فرهنگ زیبا ادم های متفاوت درختا گل ها اسمون جاده ها دریا و اقیانوس رودها کوه ها موزه ها ماشین ها چقدر فراوانی و نعمت هایی که هستند وجود دارن و من هنوز ندیدم
چقدر قشنگ گفتید شما مریم جان به امید خدا میرید تا ببینید چی میشه
همه چیزو باید داد دست کاردان اصلی دست الله مهربان و هدایت گر و کاردرست
و بازهم حرف هایی که از دل شما اومد و به دل من نشست
چمدونمو بستم
چمدون قلب و روح و روانمو ،ذهن و جان و افکارمو و میام قدم به قدم پا به پا و تعهد میدم بنویسم از زیبایی ها و کلام استاد و شما تا من هم همسفر بشم به معنا واقعی
سفر یعنی سبک بودن یعنی رهایی یعنی سپردن کار به خدا
چقدر قشنگ ،سفر یعنی حتی به زیبایی ها به لحظه های خوش به چیزها ادم ها زمان ها طبیعت و.. زیبا و خوب نچسبیدن و گذشتن و ادامه دادن سفر یعنی بازهم هست بهترش هست ازاین ادم بهتر ازاین مکان بهتر ازاین طبیعت قشنگ تر ازاین راحت تر هست هست هست وجود دارد میشود
سفر یعنی باور فراوانی
سفر یعنی سفر به درون
سفر یعنی اقدام کردن همین که کوله بارتو میبندی و بسم الله میگی و خودتو میسپاری به الله
همین که داری میری اصلا به قصد لذت بردن و آرامش و خوشی و گردش و تفریح
همین که داری احساس خوب میفرستی و اتفاق خوب میوفته و هی میوفته رو دور اسون تر شدن و بهتر شدن
سفر یعنی پختگی
و بهبود و بهبود و بهبود
سفر یعنی زندگی واقعی
زندگی ما هم مثل سفر فرقی نداره نباید بهش بچسبیم باید رهاش کنیم باید سبک زندگی کنیم راااحت هرروز راحت تر سبک تر اسون تر لذت بخش تر هرروز دنبال لذت بیشتر بردن
اصلا این آروی زیبا این خونه متحرک خودش نماد راحتی و آسانی
انگار نه انگار در حرکت هستی
توی خونت نشستی و داری با حرکت جهان توهم حرکت میکنی
هرروز جای جدید مکان جدید هرروز حیاط جدید همسایه جدید
چقدر راحت آشپزخونت هست
پاتو دراز میکنی رو تخت میخوابی فرزندت بازی میکنه لذت میبره و تو دغدغه نداری و فکرت راحت
مریم جان
من بی نهایت سپاسگزارم که دوربین و گرفتی سمت اسمون زیبا و ابرهای فوق العاده که با مرتو های نور خورشید شاین دارشده بودن
اسمونی که زردو قرمزو ابی و سفید بود
و این فقط از پس خالق من خدای من الله من برمیاد
استاد عزیز مرسی که به ما یاد میدید خودمون باشیم از هرلحظمون لذت ببریم با صدای بلنددد همخوانی کنیم برقصیم و برای عشقمون اهنگ بخونیم برای خودمون اهنگ بخونیم
من عاشق این کارم
یکی ازکارایی که خیلی ارومم میکنه
چی بگم از قسمت اولی که دل ادمو میبره
بااینکه بارها دیده بودمش
بازهم دیدم
جاده تمیزو زیبا
درخت های کنار جاده سبزو زیبا
جای لیوان هایی که تعبیه شده برای راااحت بودن
و قهوه ای که به ادم انرژی صدبرابر میده برای لذت بردن بیشتر
سپاسگزارم خدایا که این همه راحتی و زیبایی برای ما افریدی
سپاسگزارم از استادو مریم تان شایسته که زیبایی هارو به نمایش میزارن
سلام به استادم و سلام به خانم شایسته عزیزم و سلام به همه دوستان عزیزم
بی نهایت از آگاهی هایی که توی این سایت به اشتراک میگذارید ممنونم تا همه عمرم :)
…………
وقتی داشتم صفت خداوند “بخشنده” رو مینوشتم یاد این افتادم که این هفته خیلی روی سپاسگزاری تمرکز کردم و هر بار با دیدن فایلها یا خوندن کامنت دوستی به شیوه ها و جنبه های مختلفی از سپاسگزاری پی میبردم…و آخرین اونها بخشندگی بود…بخشندگی جزئی از سپاسگزاری هست نوعی از سپاسگزاری هست به جهانی که بهمون اجازه حیات و رشد داده…کسی که همیشه دست بگیر داره نمیتونه خودش رو شکور بدونه…یعنی هر چیزی هرچقدر بیشتر در زندگی مون گسترش پیدا میکنه به همون نسبت هم باید بیشتر از وجود ما به بیرون تراوش کنه…یعنی وقتی یه آدمی برای من زمان میذاره و با علاقه و احترام چیزی رو برای من توضیح میده من هم باید اون زمان رو برای کسی دیگه بذارم به نشانه قدرشناسی از جهانی که همچین آدمی رو برای من فرستاده…یعنی وقتی یه آدمی بهم لبخند میزنه ومن احساس خوبی رو تجربه میکنم من هم باید لبخند نثار بقیه کنم…وقتی من هم احساس خوبی رو تجربه میکنم باید احساس خوبی رو به بقیه ببخشم…و طبق قانون فرد سپاسگزار نعمتها گسترش پیدا میکنن…پس خانم شایسته که این حجم از زیبایی رو میبینه و از دیدنشون به وجد میاد عاشقانه میخواد برای سپاس از جهانی که این امکان رو بهش داده…جهانی که به حدی از شکوفایی رسیده که درش میشه تصاویر با کیفیت هایی روزافزون ثبت بشن و به تمام نقاط جهان ارسال بشن…و عده ای مثل ما اون رو دریافت کنن و بتونن بینهایت بار اون زیبایی ها رو ببینن…و انرژی پاک اون فرد ثبت کننده رو از هزاران کیلومتر دورتر دریافت کنن و ازش سرشار بشن…پس این بخشندگی در زندگی ای فرد گسترش پیدا میکنه و هر روز به زیبایی های بیشتری هدایت میشه…
بخشیدن هم میتونه به هر شکلی باشه…برای خانم شایسته میتونه این باشه که چون ایشون همسفر شدن با استاد رو تجربه میکنه..چون ایشون با استاد همراهه و این حجم از احساس خوب و زیبایی ها رو در کنار استاد عباسمنش تجربه میکنه و نحوه عمل به قانون استاد رو از نزدیک میبینه…این فرصت رو داره که هر روز ساعتها و ساعتها با ایشون در مورد قوانین جهان صحبت کنه…برای شکر از این رابطه از این صمیمت و همراهی…و این حجم از زیبایی و نعمت در زندگی شون که جاری هست…میان و این تصاویر رو با عشق برای تشکر و سپاس با بقیه به اشتراک میذارن که ببینید و لذت ببرید…تحسین کنید و شما هم با گذاشتن کانون توجه تون روی این زیبایی ها خلق کنید…شما هم از زندگی روزمه استاد تصاویری رو ببنید…از شیوه هدایت شدن ایشون…از شیوه عمل به الهامات ایشون…از شیوه سپاسگزاری و صلاه ایشون…از شیوه ارتباطات ایشون…از دستان خدا که هر روز میان توی زندگی ایشون….از اینکه چطور عزت نفس رو در عمل اجرا میکنن…برای کاری که اصلا آگاهی قبلی ندارن اما با جسارت واردش میشن…از اینکه با زبان نصفه و نیمه اما با قدرت و جسارت میرن و ارتباط برقرار میکنن…و اینکه چجوری اجابت میشن…از در زمان درست در مکان درست بودن….
و این سپاسگزاری در زندگی ایشون گسترش پیدا میکنه
پس منم یاد میگیرم که بخشنده باشم…زیبایی های زندگی ام رو با دیگران به اشتراک بذارم…حال خوبم رو باهاشون به اشتراک بذارم…ثروتم رو باهاشون به اشتراک بذارم…
بعنوان مثال به لطف خدای مهربان و آموزش های استاد رزق بیشتری وارد حسابم میشه…توان خرید بالاتری دارم…خوب این ثروت و رزق از جانب همین آدمها و پولی که توی جامعه در دست مردم جاری هست وارد زندگی من شده….بعد من برای خرید یسری چیزها جوری حساب و کتاب میکنم…یا مثلا از مغازه سر کوچه جنسی رو نمیخریدم که مثلا فروشگاه بزرگ با تخفیف بیشتری این جنس رو میفروشه…بعد گفتم واقعا این آدم رفته با هزار امید اجاره مغازه و اب و برق و گاز داره میده که اجناس خوبی رو در فاصله چند قدمی من بفروشه…که سه قدم بیشتر تا در خونه من راه نداره که حتی چند بارم کارم رو راه انداخته…حالا من میتونم یه وقتایی چیزایی که لازم هست ازش بخرم برای تشکر حالا دوهزار تومن گرونتر میده…واقعا خیلی نقاط ضعف بزرگی هنوز توی وجودم هست که هر چی بیشتر فایلها رو گوش میدم بهشون پی میبرم…هرچی بیشتر زندگی استاد رو میبینم بهشون پی میبرم…شاید کسی فکر کنه این حرفها چه ربطی به سفرنامه داره… در ظاهر ربطی نداره اما همه از اینجا شروع شد که من داشتم به صفات خداوند فکر میکردم که اونها ذاتا در ما هستن…ما جزئی از خداوند هستیم و بعنوان الگو باید صفات خداوند رو خودمون ایجاد کنیم…وقتی در ابتدای نوشته نوشتم “به نام خداوند مهربان و بخشنده”…اون کلمه بخشنده یکدفعه درسی که دیروز از رفتار خودم خدا بهم داد رو یادم افتاد…
وقتی بزرگتر میشیم باید رفتارهامون هم متناسب با رشد ما هی بهتر و بهتر بشن وگرنه درجا میزنیم…من الان خیلی خوابم میاد چون دیروفته فک کنم از یک بامداد گذشته و من ا زسرکار برگشتم و بنا به تعهدی که دادم میخوام هر روز یه قسمت رو ببینم و بنویسم…اما نمیدونم چه خاصیتیه که هر شب این چیزا میاد برای نوشتن…منم نیستم که مینویسم…یعنی نیت میکنم فایل رو بنویسم اما اینا میاد…چی بگم حتما اینا مهم ترن
یعنی دیدم من با سپاسگزاری کردن..با کار کردن روی باورها کم کم داره درامده رشد میکنه اما هنوز اون رفتارهای محدود کننده قبلی با من هست…پس باید بگردم و پیدا شون کنم و جایی بنویسم که یه وقت یادم نره این ایراد رو دارم…یعنی هر وقت بوی گند این رفتار یا عادت محدود کننده به مشامم رسید…بشناسمش و سریع واکنش بدم….مثلا در مورد مثال مورد نظر من رفتم به رسم سپاس از فروشنده مهربان نزدیک خونه خرید کردم…و خیلی راحت برگشتم خونه و از خدا سپاسگزاری کردم که توی جهانی زندگی میکنم که انقدر دسترسی به همه چیز راحته….
خانم شایسته عزیزم ازتون ممنونم که با سخاوت این زیبایی های رو به ما هم میبخشید تا چشم ما هم به دیدن این زیبایی ها روشن بشه…به نقشه های زیبای رو دیوارتون…به خونه های زیبای شما با ویوی بسیار عالی از شهر…اون رودخونه زیبا…برج های زیبا…استاد عزیزمون…ترانه زیبای اندی و همخونی استاد….آر وی بسیار زیبا….که واقعا تحسین شدنی هست…صدای زیبای خود شما…اون قهوه بسیار خوش رنگ که عطرش تا اینجا میاد…اون آسمون بی نهایت زیبا :))
عاشق آسمون غروب هستم از خدا میخوام شرایط کار و زندگی ام طوری باشه که هر وقت هوا نارنجی میشه مثل بچه ها فقط بدوم به سمتی که آسمون نارنجی تره :))) اونقدر بدوم تا به خورشید برسم و یه جایی بشینم و انقدر نگاش کنم تا از آسمون بیافته پایین….یعنی بچه بودم فکر میکردم می افته پایین :)))
زیباترین غروبی که دیدم غروب جزیره قشم و جزیره هرمز در پهنای خلیج فارس بوده..غروبا میرفتیم پارک زیتون زیبا….و اونجا غروب رو به شب میرسوندیم…سمبوسه میخوردیم و موسیقی بندری گوش میدادیم…
امیدوارم یه روزی غروب پارادایس رو هم با مریم چون و استاد ببینیم :))
خدایا شکرت برای این روز زیبا که به این شب زیبا ختم شد…هر دو تعهدم رو انجام دادم قبل از خواب
میدونم راضی هستی ازم…منم ازت راضی هستم که برام این روزا خیلی خوب خدایی میکنی…البته که تو همیشه خدایی..فرمانروایی قهار هستی و وفاداترین به وعده هات هستی…اما حتما من دارم بهتر بندگی میکنم…به امید شما که بتونم از این بهتر بندگی کنم :))))
میخوام اتفاقات به ظاهر کوچیکی که از بخشندگی در زندگی ام ایجاد شده توی همین یک هفته :) برای ردپایی از خودم بنویسم برای زمانی بعد که بیام و ببینم که چطور قوانین خدای من کار میکنه و جطور بخشندگی باعث میشه که زندگی آدم گسترش پیدا کنه
دیروز سرکارم غذا سفارش دادم که یکی رو واسه نهارم بخورم و یکی رو ببرم واسه شام که دیروقت میرسم خونه
همکارم وقتی رسید دیدم خیلی خسته است ازش پرسیدم نهار خوردی گفت نه گفتم برو غذای منو بخور و بهش نگفتم که اون واسه شامم هست فقط گفتم یکی اضافه اومده
بنده خدا تا ته غذا رو خورد و خیلی ازم تشکر کرد….امروز اومدم شیفت یکی از همکارهام که براش مشکلی ایجاد شده بود وقت نداشتم که نهار بخورم…بعد ازشون پرسیدم چیزی برای خوردن نیست خیلی گرسنه ام هست….زنگ زدن آشپزخونه از رستوران واسم کباب آوردن :)))) میدونی این خیلی کوچیک به نظر میاد اما بخشش واقعا چیزی ازمون نمیکنه واقعا اصلا کم نمیشه بلکه بیشتر میشه…فقط نجوای ذهنه که بهم وعده فقر و کمبود میده….میدونی سعیده این رازی هست که خدا باهات در میون گذاشته پس بهش عمل کن…توی رفتارهات با آدمها دست و دلباز تر باش….هیچ چیزی رو به خودت نچسبون…رها باش با این باور که این جهان همه چیز توش فراوونه
اتفاق دیگه این بود که برای خاله ام مسئله جدایی پیش اومده بود مجبوره شده بود بره خونه قدیمی مادربزرگم رو بازسازی کنه فعلا توش زندگی کنه با پسر کوچیکش…توی دلم میخواستم بهش کمک مالی کنم اما خوب درآمد خودم هم تازه داره رشد میکنه….میترسیدم نیاز به پول پیدا کنم….وقتی خدا هدایتم کرد به فایلهای آرامش در پرتو آگاهی…مصمم شدم که یه مبلغی که اگه بهم نده هم برام مشکلی پسش نیاد بدون توقع بهش بدم….پس مبلغ رو براش واریز کردم و ازش خواستم حداقل تا یکسال اصلا به فکر برگشت نباشه…خیلی خوشحال شد و منم از خوشحالیش خیلی خوشحال شدم…همین هفته خداوند شرایط یه همکاری برام ایجاد کرد که یه همکاری از مجوز من استفاده میکنه و نیازی به حضور من نیست چون خودش هنوز مجوز نداره تا کسب و کارش رو تحت نظارت شروع کنه….و گفت اگه هر موقع نیاز بود بهت میگم بیای…به همین راحتی…اولش فکر کردم شاید اصلا شیوه درستی برای کسب درامد نباشه و از خدا هدایت خواستم باهاش تماس نگرفتم و یه نشانه برای خدا گذاشتم که اگه این مسیر پسندیده ای برای کسب درآمد هست خودت با منتماس بگیر من پیگیر نمیشم….و یک هفته بعد خودش تماس گرفتم و من رفتم فعلا یه قرارداد یک ماهه بستم ببینم چی میشه….به مبلغ ماهیانه 5 برابر اون مبلغی که به خاله ام داده بودم :))))
میدونی سعیده یادت باشه که اگه به پول بچسبی و حساب بانکی ات رو چک کنی مدام با نگرانی که وای کم شد وای چرا زیاد نشد وای چرا اونجوری که میخوام نشد همیشه پول ازت دور و دورتر میشه…اینکاری بود که توی یکسال اخیر کردم و واقعا با اینکه درامد بود اما همیشه حسابم زود خالی میشد…اما حالا حتی دیگه حساب درامد ماهیانه ام رو هم ندارم…نمیدونم چقدره…اما برکت هی داره بیشتر میشه پس انداز بیشتر شده و قدرت خرید بیشتر شده….دیگه مثل قبل یه جنسی رو هی پایین بالا نمیکنم که بخرم یا نخرم…نیاز دارم یا نه و بعد از کلی پایین و بالا به خودم بگمنیاز ندارم فعلا نیازهای واجب تر هست….خدایا شکرت از اینهمه درسی که در مسیر زندگی بهمون میدی…
خدایا دقت کردم امروز که منو به استخدام جایی دراوردی که اسمش نور هست….انقدر که من به نور شما فکر میکنم….انقدر من ازت درخواست نور بیشتر میکنم…انقدر من دارم نور بیشتری از شما دریافت میکنم…حتی دقت کردم با اینکه اینجا شماله و اغلب اینجا هوا ابریه اما انقدر من با ذوق به آفتاب و ماه نگاه میکنم و عاشق روزهای آفتابی ام….انگار شما همه روزها رو داری واسم آفتابی میکنی و شبا هممهتابی….حتی نصفه شبا بیدارممیکنی که ماه رو از تراس ببینم….و ماه چرا انقدر زیباست؟ گاهی فکر میکنم آیا ماه قبلا هم ه
انقدر زیبا و نورانی بود؟ یا این نور شماست که بهم تابیده و من دارم همه چیز رو زیباتر میبینم؟ انقدر من عاشق آفتابم که شمال کشور داره مثل جنوب میشه…زمستون انقدر گرمه که مردم اعتراض میکنن….ولی من عاشق آفتابم….و میدونم به زودی خداوند هدایتممیکنه به جاهای آفتابی تر…جاهایی که غروب میشه کفشم رو پام کنم برم به سمت غروب به سمت خورشید خانمی که داره کم کم می افته پایین و موقع رفتن داره زیباترین نورهاش رو برامون میتابونه:))) جایی که بتونم مثل پارک زیتون قشم چیزی بین من و خورشید نباشه…فقط آب باشه…
خدایا شکرت از امروز زیبا یک روز زیبای آفتابی زمستونی و درسی که بهم دادی :)
به نام انرژی که جهان رو خلق کرده و داره مدیریت میکنه
سلااام
خب بریم سراغ زیبایی های این فایل قسمت اول از سریال سفر به دور امریکا
راستش یکم فکرم نمیدونم سرچی درگیر بود اما درگیر بود خیلی سریع الهام شد بهم که بیا فایل سفر به دور آمریکا رو زیبایی هاش رو ببین و تحسین کن و لذت ببر و حال خودت رو خوب کن
+خدایا شکرت چقدر این اتوبوس rv زیباست و چقدر خوبه که ماشین هم میتونی بزاری پشتش و هرموقع خواستی هرجا با ماشین بری خدایا شکرت چقدر فراوانی چقدر زیبایی و چقدر خوبه که استاد این موفقیت هارو کسب کرد تا به ما یادآوری کنه که همه چیز که بخوایم اتفاق میفته
اصل الگو برداری اینه که اگر میبینی کسی به یک چیزی رسیده تو فقط و فقط روی امکان پذیری توجه کن نه شرایط و موقعیت و شغل و هرچیز دیگه ایی که طرف داره چون اگر بخوای به اونا توجه کنی که اسمش الگو برداری نیست میشه بهانه های بیشتر اوردن برای نپذیرفتن اینکه امکان نداره من به خواسته ام برسم.
و خب طبق همین اصل ما هم از استاد عزیزمون الگو میگیریم که اقا امکان پذیره که یک اتوبوس ار وی داشتههه باشممم من میتونم به امریکا مهاجرت کنم من میتونم ازادی مالی و زمانی و مکانی داشته باشم و خبر خوب اینه دقیقااا توی مسیر درستی هم قرار گرفتم دقیقا همون مسیری که استاد رو به همه اینها رسوند و خدایی که خدای فراوانی هاست بینهایت راه داره تا منو به تک تک این خواسته ها برسونه
یکی از باور هایی که خیلییی نیاز دارم روش کار کنم و با هر یکساعت کار کردن روش میبینم که چقدر خیالم راحت میشه باور فراوانی هست کلا هم ساز و کار باور ها اینه که اکر داری روشون کار میکنی باید احساست تغییر کنه + عملکرد ات هم تغییر کنه و اگر یک ساعت مثلا میشینی رو باور ها کار میکنی و میبینی تغییر احساسی نداشته یعنی حپاست نبوده هدف تمررین چی بوده
حتی کامنت نوشتن من هم الان فقط برای اینه که احساسم رو خوب کنم و ورودی هام رو کنترل کنم یعمی بدون وقفه و ثانیه به ثانیه به مغزم غذای مناسب بدم غذای امکان پذیری بدم
و اگر این منطق رو درک کنم دیکه سخت نمیگیرم به خودم ک بابا تو اومدس درمورده زیبایی های سفر به دور امریکا کامنت بزاری براچی داری درمورد باور ها و الکو ها و اینا صحبت میکنی ولی خب من به مغز عزیزم میگم خوشگله از هرچیزی هر کلمه و هر جمله ایی که احساس ام رو خوب کنه من استفاده میکنم هرچیزی که باعث بشه که من پیشرفت کنم و خودم رو بهبود بدم اصلا دیدی ده ساعت بدوم وقفه دلم خواست کامنت بزارم هوم چه اشکالی دارع اصلا در حین این کامنت گذاشتن برم جلسه فلان دوره رو هم ببینم اصل کار اینه که کنترل ذهن کنیم احساس خوب به خودمون بدیم و باور های مناسب بسازیم من مثلا حسم شاید بگه بخوام توی این کامنت درمورد باور فراوانی صحبت کنم و اینقدر منطق بیارم که حالم خوب بشه
یک چیز جالب درمورد باور فراوانی بگم من وقتی اومدم روی باور فراوانی کار کردم دیدم چقدرر کمتر دیگه نگران هستم که یچزی رو از دست بدم، چقدر کمتر نگران اینم که برم جایی نکنه قرار باشه زیاد پول خرج کنم، چقدر کمتر نگران این هستم که از نعمت ها استفاخدع نکنم که یک وقت تموم نشن و همه این احساس ها فقط با کار کردن یکذره روی این باور بود واقعا وقتی میگم یکذره به معنی واقعی یکذره ها حالا فکر کن تمرکزی بشینی کلی رپی این باور کار کنی کلی برای خودت مثال بیاری کلی بری اینور و اونور تا باور کنی فراوانی رو
این روزا خیلی دوست دارم تمرکزم رو بزارم روی باور های ثروتساز وقتی اینطوری دارم میبینم که تاثیر میزاره باور ها چرا همچین کاری نکنم
الان که دارم کامنت مینویسم باز مغزم داره منو نگران میکنه باز مغزم داره نجوا میده که بابا کلی کار داری کلی چیزی داری برای انجام دادن نشستی داری کامنت میزاری اما من مینویسم و بهش میگم بابا کل داستان اینه حسم رو نوب کنم
حالا چطوری نگرانی کارهام رو برطرف کنم میتونم که یک زمانی تعیین کنم و توی این زمان فقط به نوشتن اختصاص بدم این کامنت رو من ساعت 2:3٠ شروع کردم به نوشتن و حداکثر تا 4 مینویسم بعدش میرم وظایف روزانه ام رو انجام میدم چطوره؟ معامله قبوله اقای ذهن؟
عالیه حسم خوب شد همینکه حسم خوب شد یعنی درست انجامش دادم
چون من ساعت 4 میخوام برم ادامه فایل جلسه 5 کشف قوانین رو ببینم و هدف سی روزه برای خودم تعیین کنک برای این سی روز این ماه و انگیزه و ذوق و شوق داشته باشم
میدونی الان یک چیزیو فهمیدم و خیلی خوب شد که فهمیدمش مثلا من این تضاد توی ذهنم بود که آقا من مثلا میخوام راجع به یک جمله فکر کنم مثلا یک جمله منو توی فلان دوره فلان فایل میگیره که پتانسیل اینو داره ساعت ها راجع بهش فکر کنم اما از طرفی باید یکسری کارهارو حتما امروز راه بندازم مثلا من توی جلسه 5 دوره که تمرین هدفگزاری به ما داده شده یک جمله ایی از استاد میشنوم که حسابی منو به فکر فرو میبره واستپ میخوام بزنم تا فکر کنم از طرفی خیلی نمیتونم بمونم روش چون باید جلسه رو تموم کنم و به هدفگزاری برسم
راه حل چیه؟ اینه که اقا زمان تعیین کن مثلا توی اون جلسه راجع به مفهوم کلی رنج و لذت توضیح داده شده و تو میخوای راجع بهش فکر کنی کاری که میکنی چیه ده دقیقه فایل رو استپ میکنی و میگی توی این ده دقیقه من فقط میشینم راجع به همین موضوع فکر میکنم و بعد میرم ادامه فایل (بسته به موضوع میتونه کمتر و بیشتر بشه) بعد مثلا یک باور رو استاد میگه لا به لای حرفاش توی فایل ها بعد تو استپ میکنی میگی ک اقا من بیست دقیقه مثلا میشینم فقط درمورد همین باور و منطق هاش فکر میکنم
میدونی این یکی از چیزایی بود که نیاز داشتم حل کنم و الان خدارووشکر با نوشتن به راه حل رسیدم همیشه این تضاد توی ذهنم بود که اقا من خب باید مثلا امروز فایل یک رو میخوام تموم کنم برای همین دقیق نمیتونستم زمان بزارم تا روی مسایل فکر کنم چون نمیدونستم چطوری زمانبندی کنم که به وظایف و هدف اون روز برسم و این باعث میشد که تمرکژ من گرفته بشه
خب پس برای اینکه این مشکل حل بشع اقا وقتی که شروع کردم به دیدن فایل یک جا یک چیزی توی گوشم زنگ زد و خواستم حلش کنم یک تایم تعیین میکنم برای خودم تا حلش کنم مثلا من قبل از این کامنت نحواها امکان داشت جلومو بگیره و. وسط کار ول کنم برم و کلا کامنت ام رو پاک کنم اما وقتی بهش گفتم نه تو فقط تا ساعت 4 بنویساین خودش ساکت شد و من تا ساعت چهار هرچقدر که بتونم روی زیبایی ها توجه میکنم و لذت میبرم
(این نکته خیلی مهم بود و جواب یکی از سوال هام بود خداروشکر حل شد)
این نشون میده همه مسائل راه حل داره واقعا اگر زمانبندیت میبینی به مشکل میخوره اگر کارها رو نمیتونی درست انجام بدی اگر روتینت بهم میریزه اگر نمیدونی چطوری هم روی فایل ها کار کنی هم روی شغلت کار کنی این رو متوجه شو که همه اینها راه حل داره راه حل اسون داره فقط ارام باش و بهش فکر کن
همچنین این کار خودش کمال گرایی رو مدیریت میکنه و کمک میکنه قدم رو بردارم هرچند کوچک مثل الان که کمک میکنه بنویسم هرچقدر که میدونم
من دوره فوق العاده حل مسائل رو ندارم و همه این هارو فقط از رایگان ها که اگاهی میدادن به ما درمورد حل مسئله یاد گرفتم
اینم خودش واقعا یک نوع کمال گرایی هست که ما بگیم نه من تافلان دوره رو ندارم هیچی ازش نمیتونم درک کنم
خود من وقتی با کلمه بهبود گرایی اشنا شدم اولین بار با فایل نتایج دانشجویان حل مسئله قسمت یک اومدم و بارها برای خودم مثال زدم و ساختمش به طوری که امکان داره از بعضی از افرادی که این کار و نکردن و اما توی حل مسئله هستن بیشتر درک کرده باشم
خداروشکر که اینقدر فقط همین درک درست بهبودگرایی رشد های فوق العاده به ادم میده و واقعا نهایتی نداره و همیشه میشه بهتر شد
مثلا این اگاهی که درحین نوشتن این کامنت بهم داده شد درمورد شیوه کارکردنم روی فایل ها خودش یک مثالی از بهبود گرایی هست که من با وجود اینکه خوب روی این موضوع کارکردم بازم دیدم عههه اینطوری هم میشه کار کرد و چقدر رشد خوبی بود همین موضوع و چقدر خیالم رو راحت کرد و بار سنگینی از روی دوشم برداشت آخیشش
واقعا همین که بگیم بابا تو برو روزی یک فایل سفر به دور امریکا رو ببین خودش یک بهبودگرایی هست بارهاخواستم شروع کنم این سفرنامه رو از اول اما هعی مینداختمش به بعد و میگفتم باشه یک زمان خیلی مناسب و عالی اما الان شروعش کردم هرچند باید بدونم اگر در حین مسیر این موضوع رو دوباره کنترل نکنم باز امکان داره این تعهد ام رو هم ول کنم و به همین دلیل کامنت هم حتما میزارم و مبنویسم واقعا من نمیدونستم قراره درمورد چی صحبت کنم اما خدا توی این کامنت بهم گفت من نمیدونستم قراره درمورد این چیزا صحبت کنم فقط ایده داشتک درمورد زیبایی های فایل صحبت کنم تا یکم حالم خوب شه اتفاقا الاننن که یادم اومد به این دلیل اومدم بنویسم تا از همین سوال ذهنی که بالا گفتم اعراض کرده باشم و دقیقاااا جوابش رو وقتی حالم رو خوب کردم خدا بهم گفت:) خدایااا شکرتتت
پس این نشون میده که اقا خدا هرچیزیی که لازم باشه رو برات مینویسه تو فقط بهش اجازه بده (باورمناسب برای برداشتن مقاومت کامنت نوشتن و منطق هاش)
همچنین اگر دقت کنیم میبینیم خانم شایسته بخاطر خاصیت بهبودگرایی که دارن تونستن این همه فایل سفر به دور امریکا اماده کنن و اگر میخواستن کمال گرایانه فکر کنن یم قسمت هم اماده نمیشد اما توی توضیحات همین فایل هم من فهمیدم که خانم شایسته با دید بهبودگرایانه این سفر رو شروع کردن.
اقا راستی یک چیزی بگم اون راه حلی که بالا گفتم از اونجا که خیلی برام اهمیت داره و میخوام اجراش کنم به نوعی تمرین باید بهش نگاه کنم اسم تمرین رو هم میزارم:اصل زمان تعیین کردن
اسمش مهم نیست مهم اینه که ثبت بشه و این اصل چقدر خوبه مثلا باز دوباره یک کوچولو دیدم مغز میگه تو تا چهار وقت داذی حالا میخوای کامنت بنویسی یا زیبایی هارو ببینی هنوز بیست ثانیه از فایل رفتی و من باز دوباره طبق همین اصل به خودم گقتم اشکال نداره اگر دیدم که خیلی دارم مینویسم یک ربع اخر رو فقط به فایل دیدن اختصاص میدم و تا اون موقع مینویسم و مینویسم
خدایا شکرت که میتونم فایل هارو از کامپیوتر ببینم و کامنت رو از گوشی بزارم که چقدر کار من و سرعت منو بهبود بخشیده(چقدر این چیزی بود که میخواستمش اما شرایطش موجود نبود و الان که میتونم خیلی خوشحال و سپاسگزار هستم)
خدایاشکرت چقدر خیابون ها و کوچه ها تمیز و عالیه انگار مردم دقیقا همینطوری که خونه خودشون رو تمیز نگه میدارن بیرون هم همین رفتار رو دارن
چقدررر نقشه هاا باحال بودن مقشه کره زمین و نقشه امریکا واو چقدررر فراوانی توی شهر و کشور هست خدایا شکرت این همه فراوانی و اینهمه زیبایی که اگر هزار سال هم عمر بهمون و ما هرروز درحال گشت و گذار باشیم بازم کلی زیبایی هست
خدایا شکزت بازم این از فراوانی تو داره نشات میگیره که از هرچیزی خیلیی خلق کردی خیلی خیلی خیلی زیاد
و این فراوانی اصلا ساز و کار جهان هست همینطور که راحت اتفاق افتادن خواسته ها ساز و کار جهان هست
یکی از راه هایی که به من کمک میکنه تا باور فراوانی و کلا هر باوری رو بسازم اینه که شکرگزاری های غالب ام رو درمورد اون باور میکنم مثلا میخوام باور فراوانی بسازم شکرگزاری هایی میکنم که نشات گرفته از فراوانی باشه مثل الان که درمورد کشور ها و شهرها فراوان شکرگزاری کردم
خدایا چقدرر این نقشه با جزئیات فوق العاده ایی اماده شده اینقدز زیاده مناطق و شهر ها که مثل مورچه دیده میشه
خدایا شکرت بخاطر این همه فراوانی این نوشن میده فرصت های پولساز و راه های میلیارد شدن هم خیلی راحت و اسون و فراوان هست چون قانون یکیه قانون جهان و قانون این انرژی یکی هست میدونی این درک خیلی مهمه که قانون همه جا اصلش یکی هست یعنی اگر فراوانی در یک چیزی هست پس فراوانی در پول هست فراوانی در ادم های فوق العاده هست فراوانی در همه چی
اگر یک خواسته برای تو راحت اتفاق افتاده این نشون میده که تر خواسته ایی راحت اتفاق میفته خدایا شکرت خدایاشکرت
چقدررر کشور وسیع هست آمریکا خدایاااا شکرتتت
خب خب قدم بعدی که میخوایم بریم سفر از تمپا به ایالت جورجیا به به چقدرر چیزی قراره از آمریکا یاد بگیرم و چقدر واقعا این خواسته مهاجرت به امریکا درمن پررنک میشه اینقدر پررنگ که جهان نتونهههه کاری جز فرستادن من به آمریکا انجام بدههه خدایا شکرتت همه ما به یک اندازه دسترسی داریم به خدا اگر استاد خیلی راحت رفته منم باید خیلیی راحت برم چون منم عاشق آمریکا هستم تازه من باید با این فایل هایی که دارم که اینهمه خواسته من رو واضح کرده راحتتر از استاد حتی برم پس عالیههههههههه
به به چه شهر رویایی هست شهر تمپا الله اکبر فراوانی درخت هارو ببین فراوانی ساختمون های زیبا رو ببین اون آب فوق العاده رو ببین چقدررر بینظیره
سفر آدم رو میسازه
یکی ازخواسته های شدید من واقعا برای کشف قوانین ثروت و دستیابی به اون این هست که هرموقع خواستم برم سفر اتفاقا دیشب درکی به روم باز شد درمورد قانون اینکه ثروت رو بیارم تو زندگیم اکر با کانون توجهم توجه ام رو بزارم روی خوبی های ثروت یعنی وقتی دارم ا خدا حرف میزنم(یکی از راههای کنترل توجه) درمورد خوبی های ثروت بگم و این چقدر مسیر منو هموار تر میکنه وقتی توی ذهنم ثبت بشه که ثرروت عالیییههه!
خدایا چقدر پول و ثروت خوبه که باهاش میتونی بدون نگرانی بری سفر و کلی رشد بدی خودت رو کلی با خودت بری توی صلح و واقعا توی این جهانی که اینهمه فراوانی در اون هست که هرچی استفاده کنی تموم نمیشه یکی از چیزایی که ادم واقعا باید داشته باشه سفر زیاد رفتن هست خدایا شکرت چقدر پول خوبه چقدر ثروت واقعا چیز معنوی هست و میشه باهاش کارهای فوق العاده ایی انجام داد چقدر الان بیشتر دوست دارم که ثروت بسازم و مقاومت ام یکذره بهتر شد و این شیوه درست کار کردن روی خودمون هست اگر من این کامنت رو بنویسم یک احساسی داشته باشم باز بعد این کامنت همون احساس رو داشته باشم که فایده ایی نداشته چیزی توی جهان نساخته این کامنت من اما اگر درست بنویسم این باید باعث احساس خوب بشه واقعا باید باعث این بشه که من چون باور دارم همه چیز فراوان هست یکسری کارها بکنم
چپن باورم قوی تر شده ک ثروت فوق العاده است دست به یکسری اقدامات بزنم
انگیزم بیشتر بشه برای کارکردن روی باور های ثروت ساز
برم توی فرکانس اشتیاق
من این احساس هارو با نوشتن هم ایجاد میکنم اما وقتی با خدا صحبت میکنم یا با خودم صحبت میکنم مثلا میگم عهه اگر پول داشته باشی این کار و میکنی و اونکار رو میکنی احساس بیشتری در من به وجود میاد برای همین اینجور چیزا رو برای اینکه تاثیرش در من بیشتر باشه دوست دارم بیشتر بگم به خودم و ذهنی حلش کنم تا بنویسم و نوشتن یک چیزی که فقط کمک میکنه که من منسجم تر باشم چون وقتی ادم فقط فکر میکنه خیلی سریع تر امکان داره جهت فکز عوض بشه اما وقتی مینویسخ خیلی اوضاع بهتره
خب ساعت نزدیک 3:3٠ هست من ادامه فایل رو با خودم گفتگو میکنم و میبینم با خدا گفتگو میکنم و میبینم و سعی میکنم اینقدر این کار رو خوب انجام بدم که با احساسی عالی برم سراغ ادامه کار ها و وقتی فایل تموم شد با انگیزه ایی فوقالعاده برم باز روی خودم کار کنم و هدفگزاری کنم و خلاصه لذت ببرم الهی شکرت
تحسین میکنم که اینقدر با خودتون در صلحید بانو شایسته
تحسین میکنم حرفاتون رو درباره ی سفر چقدر زیبا گفتید سفر آدم رو پخته تر میکنه و رهاتر پس با این منطق میشه گفت که هرچقدر سنت بره بالاتر میشه تجربه های زیباتری از زندگی داشت البته اگر رها باشیم و روی باورهامون همیشه کار کنیم
من دور چهارم یا شایدم بیشتر باشه که دارم سفر به دور آمریکا رو از اول تماشا میکنم هربار که تماشا میکنم قشنگ میتونم تکامل رو بیشتر درک کنم
تکامل توی زیبایی هایی که میبینید که هربار زیبایی های زیباتری رو میبینید ،تکامل توی حتی فیلم برداری، تدوین درتسلط خانم شایسته برای فیلم برداری یا حتی در صحبت کردنشون ،راحتتر بودنتون جلوی دوربین یا حتی وسیله ای که باهاش سفر میرید یا وسایلی که برمیدارید هربار داره ساده تر و لذت بخش تر میشه
هربار که این سریال رو میبینم میفهمم که برای رشد فقط باید حرکت کرد و از یه جایی شروع کرد بقیه اش با خداست تو فقط باید روی باور هات کار کنی همین
چقدر جذابه الان قراره بریم ایالت جورجیا باوجود اینکه خیلی این قسمت رو دیدم اما اینگار اولین باره دارم میبینم خانم شایسته با این ویدئو نمیدونی چقدر من خواسته هام دقیق تر شد چقدر به وسعت زیبایی ها ،جهان هستی، فراوانی ،نعمت ها و……. بیشتر ایمان آوردم من با این فایل ها خودمو شناختم فهمیدم چه چیزهایی واقعا دلم میخواد تجربه کنم خدایاشکرت سپاسگزارم بانو
چقدر آسمان قشنگ وزیبا ست ابرهای پفکی و به شدت تمیز
چقدر این آروی یا وجود کلا ماشین هایی که میشه باهاش امکانات خونه رو داشته باشی سفر رو هم راحتتر هم ساده تر هم کم هزینه تر و هم آزادی بیشتری داری مستقل تری خلاصه همهجوره اعتماد به نفس آدمو بالاتر میبره
و تحسین میکنم آزادی مالی شما رو که میتونید این سفر ناب رو به سادگی و البته با وسایل بسیار با کیفیت و عالی با خیال آسوده میرید وتازه در طول سفر پول هم میسازید و زندگی و سفر و تفریح و پول ساختن همه رو در کنار هم دارید
چقدر storage بزرگ و وسیع هس آدم وقتی این همه وسایل تفریحی میبینی میفهمی چقدر آدم هایی که سفر زیاد میرن زیاده چقدر آدم هایی با امکانات تفریحی خوبی سفر میکنن زیاده چقدر وسایل تفریحی هس و چقدر تقاضا برای خریدشون زیاده واقعا آفرین اینا همه نشونه ی فراوانی هس حالا خدا میدونه که چقدر از این storage ها زیاده و تو هرکدوم هم خدامیدونه چقدر ازین وسیله ها هس
چقدر مردم زیادی هستند که اینقدر وسیله دارند که تو خونشون جا نمیشه اینا همه یعنی فراوانی خدایا شکرت
سلام بخدای عزیزم که مرا هدایت میکند وراهها را به زیبایی نشانم میدهد ……سلام و هزاران درود به استاد عزیزم ومریم خوش قلبم …..خدا قوت
من خانمی 40ساله هستم از شهر زیبای کرج
امروز که این کامنت رو میزارم حدود 6ماهی هست که توسط دوستم وارد سایت استاد شدم وازاین بابت خدارو هزاران مرتبه شکر…..امروز در هوای سرد و زیبای زمستانی ودر روز10اسفند ماه هستیم بعد از چند ماه دیدن سریال زندگی در بهشت امروزآخرین قسمت رو دیدم وسریع اومدم سریال سفربه دور آمریکا رو شروع به دیدن کردم …..به امید الله هدایت بشم بسمت احساسهای قشنگ واتفاقات معجزه آسا ومطمئن هستم با دیدن این سریال کلی افکار واحساساتم وزندگیم تغییر میکنن من عاشق سریال زندگی در بهشت شده بودم وهرروز سعی میکردم روزی چند قسمت ازش ببینم چون اگه فرصت نمیشد شدیداً دلتنگش میشدم دلتنگ استاد…مریم…دریاچه…خونه زیبا ….مرغ وخروسها….بیرونی….حتی دلتنگ صدای استاد وقتی که به خانم شایسته میگفتن عاشقتم ……خداروشکر میکنم که امروز بعداز دیدن قسمت اول خیلی دوست داشتم کامنت بزارم واز حال واحساسم بگم ….خداروشکر میکنم بخاطر فراوانیهایی که توسط سریال زندگی در بهشت دیدم وفراوانیهایی که قراره در سریال سفربه دور آمریکا ببینم…..خدایا شکرت برای آر وی استاد که رفاه کامل رو میاره که در سفر اذیت نشی راحت استراحت کنی بخوری دراز بکشی حمام کنی ودغدغه ی هیچی رو نداشته باشی راحت از دستشویی تمیز استفاده کنی واصلا در این سفر فقط لذت بری خداروشکرمن اینو دیدم ومنم لذت بردم…..خداروشکر برای نقشه آمریکا و وسعتی که این کشور زیبا داره ….خداروشکر برای برنامه ای که استاد چیده برای نشون دادن زیباییها وفراوانیهای این کشور زیبا …..خداروشکر برای مریم بانو که دیدن این زیباییها وفراوانیها رو هم نصیب ما کرده و با عشق تمام وقت گذاشته برای فیلم گرفتن بانوی زیبا خانم مهربان خداقوت……خداروشکر برای آهنگی که استاد میخونه ومن با حال عالی استاد کیف میکنم خداروشکر برای غروب خوش رنگ که خدا دیدنش رو بما هدیه داده….خداروشکر برای زیباییها وقشنگیهایی که قراره با عشق وتحسین ببینم ……خداروشکر که امروز وارد سفربه دور آمریکا شدم انگار با دیدن این فایلها قراره منم سفر کنم ومطمئن هستم یک روز واقعی سفر به آمریکا رو تجربه میکنم خدایا شکرت برای وجود پربرکت خودت …..که منو هدایت کردی بسمت استاد ومریم وزیباییهاوفراوانیهای بسیارت
تعهد دادم روزی یه فایل از سریال ببینم وصفر تا صد توجه ببرم روی ثروت و زیبایی و روابط عاشقانع و عالی…..
-تحسین میکنم ثروتو که بی نهایت آزادی میده،،،،،تحسین میکنم ثروتی که در همه ابعاد به ما ازادی میده ،،،،تحسین میکنم ثروت شمارو استاد که با خیال راحت با بهترین امکانات بهتون این شرایطو میده که ماها برین سفر بدون اینکه نگران هزینه ها باشید….
-چقدرررر عالی استاد که شما زندگی تو هر جنبه عالی زندگی میکنید ،،،،،اینا همه نماد فراوانی ،،،،زندگی تو بهترین شهر و مرکز شهر ،،،،اونم بالای برج ،جایی که به همه جا اشراف داری و این خیلی فوق العاده اس،،،،،منم میخوام همچین تجربه ایییی،منم میخوام زندگی کردن در برج ….
-خونه ای ویلایی اونم هشت خوابه ،،،،،یه پارکنیگ که پر از موتور و دوچرخه و اسکیت برده ،،،،،خونه ای که هم استخر داره و جا برای همه چیززززز،،،،،چه محله تمیزو ثروتمندی ،،،،چقدر فضاش مثبتو قشنگگگگ،،خونه های بزرگ که با بهترین متریال ساخته شدن ،،،، کنار هر خونه چندتا ماشین لوکس هست و اینااا همه نماده ثروتهههه،،،امریکا همیشه برای من نماد فراوانی بوده…..
-رفتم یه سرچی زدم تا قیمت آروی دربیارم ،،اتوبوس مسافرتی که تمام وسایلو داره و یک تجربه عاااالی برای سفرهععهه،،،،،،
شرکت FeatherLite یکی از شرکتهای مطرح آمریکایی در زمینه تولید اتوبوسهای مدرن در جهان است. تازهترین ساخته این شرکت مدل Vantare Platinum Plus است. این مدل جزو اتوبوسهای فوق مدرن و مجهز جهان است و حدود 2٫5میلیون دلار قیمتگذاری شده است،این اتوبوس لوکس با مرغوبترین مواد و تزییناتی گرانقیمت مانند سنگ مرمر جواهرات برند سواروفسکی و چرم ایتالیا ساخته شده است. داخل اتوبوس Vantare Platinum Plus امکاناتی مانند تردمیل، تختخواب 2نفره، تلویزیون پلاسما، آشپزخانه کامل، و… تعبیه شده است تا تجربه سفری متفاوت و لاکچری را برای مسافرانش رقم بزند.
البته این فقط یه شرکت ساخت اروی هست ،،،،،چندین شرکت بزرگ ثروتمند هست کههههه هر کدوم از این اتوبوس هااا میلیون ها دلار ارزش دارن ،،،،ایناهااا برام نماد فراوانی….
زمانی که برای اولین بار این قسمت از سریال سفر به دور آمریکا را که شروع و آغاز آن بود را نگاه کردیم باور نداشتیم که به این شدت ما را علاقمند و پایبند به دیدن آن کند و اکنون برای دومین بار است که شروع به نوشتن در مورد آن می کنیم. سریالی که به جز زیبایی، اگاهی، لذت، سپاسگزاری، حال خوب، ارامش، کسب اطلاعات و نکات ریز و درشتی عالی و اموزنده مگر موردی را فراموش کرده باشیم هیچ نکته منفی به همراه نداشت همه لطف بود و لطف بود و لطف همه محبت بود و محبت بود و محبت..
اتوبوس ار وی اتوبوسی که دیدن آن ما را با داشتن چنین امکاناتی شگفت زده کرد به هیچ وجه ما حتی اطلاع نداشتیم که چنین وسیله نقلیه ای هم وجود دارد. خانه ای مجهز بر روی چهار چرخ قدرتمند که راندن آن وجود و داشتن قدرت و باوری توانا در کنترل و استفاده از آن مانند رام کردن ذهنی سرکش که علاقه ای به رام شدن ندارد بود.اولین تصویری که بر روی صفحه لپ تاپ ما باز شد می گفت:
خانه ای بسیار زیبا، اتوبوسی که اتومبیلی به آن متصل شده بود ، آسمانی پر ابر که گاهی رنگ آبی آن دزدکی دیده می شد، درختان و چمنهایی سبز و زیبا و زمینی شاید آسفالت که اتوبوس و ماشین روی آن در انتظار بود و نوشته ای به این مضمون
Cross country america. Road. Trip
E.pisode. 1
لنز دوربین با بزرگواری خانم شایسته عزیز حرکت کرد چرخی زد و زیبایی های بیشتری را نمایان کرد همراه با موزیکی زیبا.
و اکنون شنیدن صدای خانم شایسته و نقشه بزرگ آمریکا بر روی صفحه بود
سلام به روی ماهتان . اولین بار در این سریال صدای خانم شایسته را شنیدیم که برای ما توضیحاتی را در مورد موقعیت کنونی می دادند با صدایی گرم و دلنشین که ما را بیشتر علاقمند می کرد چه ماجراهایی در پیش خواهد بود سفری به دور آمریکا همان گونه که از اسم ان هم مشخص بود و گفتن ایده ای که داشتند:
قرار شد با بزرگواری هر چه تمام تر برای ما فایلهایی را بر روی سایت قرار دهند تا ما هم به همراه این خانواده بزرگ از زیبایی هایی که ایشان را تحت تاثیر قرار می داد لذت ببریم و در ساختن باورهای جدید به ما کمک و آن را با ما به اشتراک بگذارند.
زمان مناسب را خداوند امروز برای شما قرار داد نه فردا که تصمیم به حرکت داشتید. بهترین مکان در بهترین زمان
در تمپای فلوریدا هستید و قرار است به جورجیا بروید که ایالتی به رنگ صورتی کدر بر روی نقشه بود و پر از دایره های کوچک و خطوطی که این دایره ها را به هم متصل می کرد و مثل بازی مار و پله همه جای آن پر بود از خط و دایره قرار است با هدایت خداوند به روزولت آستین پارک بروید و در آن جا مستقر شوید انشالله.
اکنون لنز دوربین خانم شایسته با بزرگواری باز هم چرخید و بر روی منظره ای از رودخانه و شهر زیبای تمپا قرار گرفت که از پنجره دیده می شد و چقدر دل انگیز و با صفا بود که بارها و بارها نوشته و گفته شده است. قرار شد ما هم چمدانهایمان را ببندیم و راهی سفر شویم. خانم شایسته عزیز با اطمینان اعتقاد داشتند که در سفر مطالب و موضوع های بسیار خوبی را یاد خواهیم گرفت و خیلی پخته تر شده و شناخت جامع تری نسبت به جهان بدست می آوریم و سفر واقعا آدم را می سازد مهمترین چیز رها بودن و نچسبیدن بودن که هر چیز اضافه در سفر از ما جدا خواهد شد و ما را سبک و آزاد می کند و به ما می گوید که این جهان چقدر زیبایی و فضا دارد که نیازی نیست به هیچ لحظه ای هر چقدر زیبا بچسبی و زیبایی های بیشتری در آینده در قدم بعدی وجود دارد پس نگران نباشیم و فقط از آن لحظه لذت ببریم رها باشیم و گذر کنیم
یک لحظه تصویر استاد را با تی شرت لیمویی همراه با عینک آفتابی در ماشین دیدیم و لنز دوربین باز با بزرگواری خانم شایسته چرخید و نرده های سیاه رنگی را که محلی پر از گاراژ را محصور کرده بود را نشان داد. در اتوماتیک باز شد و ما وارد شدیم موزیک زیبایی هم در حال پخش شدن بود. اکنون لنز دوربین باز هم با بزرگواری خانم شایسته طبق معمول زوم شد روی صورت استاد عزیزمان و ایشان را درست و حسابی در شروع سفر مشاهده کردیم که گفتند:
ما داریم می ریم ار وی را بر داریم و انشالله به امید خدا بریم برای سفر توکل به خدای مهربان سفرمان را شروع کنیم.
تا دلت می خواست در این گاراژها ار وی وجود داشت اما ار وی استاد چیز دیگری بود پر از عشق و صفا.
ار وی به راه افتاد و ما از پشت آن را دیدیم که از نرده های در خارج شد تا سفر خود را آغاز کند. اکنون باز توضیحات خانم شایسته که نفس نفس می زدند کلید در ماشین جا مانده قرار بود ماشین را بردارند و به خانه دیگر بروند. برای مطلع شدن ما توضیح دادند که این استوریج برای قرار دادن وسایل تفریحی است و با اجاره کردن این مکان می توانند از آن استفاده کنند خانم شایسته عزیز با ان نفس نفس زدن ها باز هم با علاقه این قسمت را توضیح دادند.
سفری آغاز شد با شخصی که در قبال رساندن اطلاعات مسیولیت زیادی را احساس می کرد حتی در مقابل اعتراض استاد حتی با توجه نکردن به خیلی از مناظری که باید بدون دوربین آن را ببینید حتی در موقعیتهای سختی که با دو دست هم نمی توانی کارها را انجام دهی چه برسد با یک دست مانند آشپزی کردن که چه غذاهای خوشمزه ای که بانوی پرادایس تهیه می کرد و همگی با لذت نوش جان می کردند البته قبل از قانون سلامتی بود و دم شما گرم ای بانوی مهربان پرادایس.
یک لحظه صورت مایک را دیدیم و پس از آن در جلوی درب خانه با واکی تاکی صحبت کردید و با راهنمایی های شما سفر آغاز شد حرکت به سوی ناشناخته و کشف زیبایی های بیشتر
موزیک دوباره در حال پخش شدن و ار وی و اتومبیل هم زمان در حال حرکت. بسه دیگه برو جلو با این جمله خانم شایسته عزیز حرکتهای رو به جلو آغاز و جاده زیبا نمایان شدبرف پاک کن ار وی در حال حرکت بود و شیشه بزرگ آن را تمیز می کرد و استاد با لبخندی مشغول خوردن تنقلات بودند و همان تی شرت لیمویی را به تن داشتند و بر روی صندلی بزرگ آر وی نشسته و چشم در چشم جاده داشتند.
و حالا زیبایی های درون ار وی که باز هم خانم شایسته عزیز با بزرگواری لنز دوربین را چرخاندند تا ما آن را مشاهده کنیم و زیبایی های آن را که قبلاً گفته بودیم را ببینیم و اما مایک عزیز مشغول بازی با پلی استیشن بود و تمام حواسش به بردن.
حالا نوبت درست کردن یک قهوه خوشمزه در ار وی بود و بردن آن برای استاد که روی آن تنقلاتها بسیار می چسبید. خدا قوت خانم شایسته عزیز.
باران می بارد و جاده زیباتر شده است و برف پاک کن ار وی در حال تکاپو تا هر چه زودتر شیشه را تمیز کند.
غروب شده آسمانی زیبا به همراه موزیکی شاد که استاد با آن همراهی می کنند. با مهارت و زیبایی تمام این ترانه را هم سرایی می کردند و لذت ما را صد چندان که صدای خنده خانم شایسته و رقص استاد هم که دیگر شنیدنی و دیدنی بود. خدایا شکرت سفر به سلامتی آغاز شد سفری جهانی و ماندگار برای تمامی دورانها، نسلها و بندگانی که خدا انتخاب کرده بود با استاد و خانم شایسته و مایک عزیز هم سفر شوند.
سلام به استاد عزیزم ،خانم شایسته ی عزیز ودوستای خوبم
فکر میکنم هفتمین باری هستش که دارم فصل اول سفرنامه رو دوباره ازاول نگاه میکنم ولی این بارتصمیم گرفتم کامنت بزارم
هرباردیدن زیبایی هاتوجهکردن بهشون وتحسین شون چرخ زندگیم رو روانتر کرده زندگیم راحت تر ولذت بخش ترشده
خواسته هایی محقق شدن کهفقط تودلم ازخداخواستمشون والان دارمشون
استادجان اومدم ازتون تشکرکنم بابت تمام فایلهایی که باعشق اماده میکنین و روی سایت قرارمیدین
من بافایلهای رایگانتون کلی نتیجه کوچیک وبزرگ به دست اوردم تو زندگیم والان به لطف خدای بزرگ ومهربونم دوره دوازده قدم روباخواهرم داریم کارمیکنیم وقدم سوم هستیم.
چقدر ادم تو دنیاهستن که دارن واسه تفریح خودشون هزینه میکنن این استورج پراز اروی وقایق تفریحی بود این یعنی پول اینقدری هست که مردم فقط برای تفریح شون حاضرن چنین پول هایی بپردازن،همین استورج چقدرداره پول میسازه بافضایی که اماده کرده ،
یه روزی منم قایق تفریحی مو میام ازاستورج برمیدارم تا باهاش برم جزیره گنج ولذتشوببرم:)
تحسین میکنم ازادی زمانی مکانی مالی شمارو که اینقدرازادانه هروقت دلتون بخواد به هرمقدار که بخواین میتونین برین سفراونم بابهترین امکانات واقعا قابل تحسین هست زندگیتون،نوش جونت باشه استاداین زندگی وازادی;)
تحسین میکنم محله زیباواروم وتمیزواین خونه کارتونی رو واقعا شبیه تو کارتونهاست ولی واقعیههه،
سلام و صد سلام خدمت همه همسفران عزیز و استاد عباسمنش عزیر و خانم شایسته مهربان
به به عجب سفری با کلی زیبایی و ثروت و نعمت
اما مهمترین نکته تو این قسمت سریال به نظر من آخر این قسمت یعنی راحتی عالی استاد و اینکه یاد میدن در هر شرایطی خودت باشی و با اون لبخوانی آهنگ و رقص کوچولو و نحوه خوندن شعر واسه عزیز دلشون بهترین درسو دادند
به نام خدایی که رحمتش بی انداز و مهربانی اش همیشگیست
سفر به دور آمریکا قسمت 1
سفر … سفر…من عاشق سفرم
عاشق اسمش که یادآور کلی حس های خوبه …
هیجان..و ذوق و شور دیدن جاهای جدید آدم های جدید که تو رو میبره به دل ماجراجویی که تو رو جدا میکنه از روتین تکراری زندگی…
اول از همه تو شروع فایل خدایا شکرت به خاطر این خونه ی چوبی زیبا چه قدر از این مدل خونه ها توی کارتن های بچگی دیدیم و فکر میکردیم خیالیِ و الان میبینم نه خیالی که نیستن هیچ واقعی تر از هر واقعیتیه
خدایا شکرت به خاطر این آبی بی انتها و ابرهای سفید رنگش …
خدایا شکرت به خاطر چمن های سبزو درخت ها که چه قدر این تصویر رو زیبا تر کردن..
خدایا شکرت به خاطر آر وی که این قدر زیباست رنگش مدلش و چه قدر سازندگانش رو تحسین میکنم دمشون گرم برای طراحی این ماشین فوق العاده…
خدایا شکرت به خاطر سانتافه ی زیبای ..من که چه قدر عاشقشم ماشین مورد علاقه ی من…
چه قدر تحسین میکنم این محله ی زیبا و تمیز رو
چه قدر نقشه کره زمین و این کشور زیباست و پر از فراوانیه و این مقدسه…من عاشق این نقشه هام که هر بار برام یادآور بزرگیه این خداس و کوچیک بودن من در برابر این عظمتِ که این قدر قانونمنده…
خدایاشکرت به خاطر ویوی زیبای این خونه ی تمپا..خداروشکر به خاطر شهر زیبای تمپا..ترکیب زیبای تکنولوژی و طبیعت در کنار هم چه قدر خیرکننده است…
خداروشکر به خاطر این رودخانه ی زیبا که جاریه..خداروشکر به خاطر آسمون که هر بار یه شکلیه و آدم مات و مبهوت میشه از زیبایی خیره کننده اش..
*سفر واقعا آدم رو می سازه…
یعنی مهم ترین چیزی که به آدم رها بودن رو و نچسبیدن به هیچ چیز رو یاد میده… سفرِ ..
چون سفر هر چیز اضافه ای رو که با خودت حمل میکنی رو از تو جدا میکنه و سبکت میکنه.. آزادت میکنه و بهت میگه که این جهان چه قدر زیبایی داره و چه قدر فضا داره…
و اصلا نیاز نیست به هیچ لحظه ای حتی خیلی زیبا بچسبی چون لحظات خیلی زیبای بیشتری توی آینده… توی روز بعد…توی قدم بعد منتظرته پس نگران هیچ چیز نباش…
و فقط از اون لحظه لذت ببر و رها باش و گذر بکن..*
چقدر اون مسجد و گنبد زرد رنگش رو توی هیاهوی شهر کنار این همه ساختمون های بلند دوست داشتم…
چه قدر این پارک زیباست و یادآور کلی جشن و ایونتِ برای ما..
عااااااشقتم من استاد…و اینم چهره بهترین استاد دنیا …
چه قدر امکانات این کشور رو تحسین میکنم که این قدر فکر همه جا رو کردن برای راحتی و رفاه بیشتر ..
چه قدر تحسین میکنم استاد رو که در همه ی کارا یاد و نام خدا رو بر زبان میارن..
چه قدر فراوانی فقط توی همین مکان هست …این همه آر وی و قایق تفریحی …که هر کدوم شاید میلیارد ها تومان قیمت شون باشه …فراوانی نعمت ها و ثروت هاس…
چه قدر من رنگ و طرح این آر وی رو دوست دارم…چه قدر این مکان تمیز و منظمِ..
چه قدر خانم شایسته رو تحسین میکنم که این قدر شجاع و قوی هستن و خودشون رانندگی میکنن پشت سانتافه ی زیبایِ سفید رنگ توی کشور فراوانی ها..و مایک زیبای داستان که چه قدر همه ی ما دوسش دارم…
چه قدر پلاک سانتافه زیباست و چه قدر جالبه که آدم ها میتونن پلاک خودروهای خودشون رو به نسبت نام و نام خانوادگی شون انتخاب کنن و این آزادی قشنگه…
چه قدر واکی تاکی جالبه…
چه قدر مهارت خانم شایسته و مایک رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا به زبان شیرین و دوست داشتنی انگلیسی مکالمه میکنن..
چه قدر جاده های این کشور زیباست خودش..چه قدر خط کشی ها منظم و پررنگ هست که رانندگی رو راحت تر کرده…چه قدر آسفالت جاده ها تمیز و صاف هست…چه قدر خوبه که دو تا لاین جدا هست برای عبور.. خداروشکر به خاطر مناظر و سرسبزی و چمن های کنار جاده بدون هیچ زباله ای و این فوق العاده اس…
خداروشکر به خاطر آسمون زیبای ما…که آفتابی بود و پر ابر که نوید باران رحمت الهی رو داشت و حالا بارانی که بی دریغ و فراوان و همراه نعمت و برکت های فراوان بر ما می بارد..
خداروشکر به خاطر رانندگی حرفه ای استاد..
خداروشکر به خاطر بودن یخچال که روشنه…به خاطر تلویزیون…مبل و این همه امکانات که انگار توی خونه ی خودتی ولی هر بار حیاط خونتِ که عوض میشه و تجربه های جدید برات به ارمغان میاره…
کی باورش میشه این معجزه رو؟!کی تا چند سال قبل باورش میشد ؟!
چه قدر این جهان زیباست و پویاست و هر بار و هر روز میتونه بهتر و زیباتر بشه و میشه…خداروشکر خدای من…
چه قدر مایک زیباست و داره بازی میکنه راحت و آسان فارغ از سفر..
خدایاشکرت شیرآب داریم توی ماشین و راحت میشه آب مورد نیاز رو برداشت چه قدر همین کارها رو راحت کرده واقعا…
روی سینک رو میشه با یه تخته پوشوند چه قدر خوبه و چه قدر فضا میده برای انجام کارها و راحتی داشتن یک فضای بزرگ…
کافی هم توی راهه…خداروشکر خدای من خانم شایسته برای خودش و استاد قهوه میاره و خانم شایسته کنار استاد میشینه و از ترکیب خوردن قهوه و دیدن بارون و مسیر جاده لذت میبره…چه قدر زیباست و چه قدر تجربه ی دوست داشتنی ای هست برای منی که همیشه مسیر رو از مقصد بیشتر دوست دارم…
خدای من آسمون رو ببین رنگ ها…ابرها دیوانه کننده اس این تجربه ی غروب خورشید هر بار با رنگ هاو طرح ها شگفت زده میکنه من رو…خدایاشکرت که میتونم ببینم خداروشکر به خاطر قدرت بینایی…به خاطر چشمانی سالم و جهانی زیبا…
چه قدر سفر با همسفرهای خوب لذت بخشه…صدای استاد و آهنگ و غروب زیبا
ی خورشید..خوش بختی چیزی جز اینه؟!
چه قدر رابطه ی استاد و خانم شایسته رو تحسین میکنم اینقدر زیباست عاشقانه اس…استاد داره آهنگ رو برای خانم شایسته میخونه و هربار بهشون اشاره میکنه…
عشق مگه این نیست؟!
عشق تو سادگیه…تو همین لحظه هاس..
چه قدر استاد شاده و می رقصه..
چه قدر من این رابطه و این سفر رو دوست دارم و براش هیجان زده ام…قراره کلی تجربه های قشنگ داشته باشیم…
خدایا شکرت یه قسمت رو کامل دیدم و سعی کردم هر چند کوچک شکارچی نکات مثبتش باشم…الهی شکر
1/آذرماه/1403
به نام خالق زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم به مریم جان شایسته عزیز که با همت و پشتکارش و با عشق دوربین به دست گرفت تا برای ما از زیباییها از سفر از نکات ناب از زندگی در مسیر قانون فیلمبرداری کنه
چقدر هم تاثیر گذار کلامتون
چقدر نکاتی که گفتید عالی بود
نقشه جهان من هم عاشقشم کا بخرمش بزنم به اتاقم ببینم چقدر فقط کره زمینمون بزرگ و وسیع و گستردس و من از دور چقدر کوچیکم ،ببینم هنوز خیلییی جاها هست که ندیدم خیلی زیبایی خیلی فرهنگ زیبا ادم های متفاوت درختا گل ها اسمون جاده ها دریا و اقیانوس رودها کوه ها موزه ها ماشین ها چقدر فراوانی و نعمت هایی که هستند وجود دارن و من هنوز ندیدم
چقدر قشنگ گفتید شما مریم جان به امید خدا میرید تا ببینید چی میشه
همه چیزو باید داد دست کاردان اصلی دست الله مهربان و هدایت گر و کاردرست
و بازهم حرف هایی که از دل شما اومد و به دل من نشست
چمدونمو بستم
چمدون قلب و روح و روانمو ،ذهن و جان و افکارمو و میام قدم به قدم پا به پا و تعهد میدم بنویسم از زیبایی ها و کلام استاد و شما تا من هم همسفر بشم به معنا واقعی
سفر یعنی سبک بودن یعنی رهایی یعنی سپردن کار به خدا
چقدر قشنگ ،سفر یعنی حتی به زیبایی ها به لحظه های خوش به چیزها ادم ها زمان ها طبیعت و.. زیبا و خوب نچسبیدن و گذشتن و ادامه دادن سفر یعنی بازهم هست بهترش هست ازاین ادم بهتر ازاین مکان بهتر ازاین طبیعت قشنگ تر ازاین راحت تر هست هست هست وجود دارد میشود
سفر یعنی باور فراوانی
سفر یعنی سفر به درون
سفر یعنی اقدام کردن همین که کوله بارتو میبندی و بسم الله میگی و خودتو میسپاری به الله
همین که داری میری اصلا به قصد لذت بردن و آرامش و خوشی و گردش و تفریح
همین که داری احساس خوب میفرستی و اتفاق خوب میوفته و هی میوفته رو دور اسون تر شدن و بهتر شدن
سفر یعنی پختگی
و بهبود و بهبود و بهبود
سفر یعنی زندگی واقعی
زندگی ما هم مثل سفر فرقی نداره نباید بهش بچسبیم باید رهاش کنیم باید سبک زندگی کنیم راااحت هرروز راحت تر سبک تر اسون تر لذت بخش تر هرروز دنبال لذت بیشتر بردن
اصلا این آروی زیبا این خونه متحرک خودش نماد راحتی و آسانی
انگار نه انگار در حرکت هستی
توی خونت نشستی و داری با حرکت جهان توهم حرکت میکنی
هرروز جای جدید مکان جدید هرروز حیاط جدید همسایه جدید
چقدر راحت آشپزخونت هست
پاتو دراز میکنی رو تخت میخوابی فرزندت بازی میکنه لذت میبره و تو دغدغه نداری و فکرت راحت
مریم جان
من بی نهایت سپاسگزارم که دوربین و گرفتی سمت اسمون زیبا و ابرهای فوق العاده که با مرتو های نور خورشید شاین دارشده بودن
اسمونی که زردو قرمزو ابی و سفید بود
و این فقط از پس خالق من خدای من الله من برمیاد
استاد عزیز مرسی که به ما یاد میدید خودمون باشیم از هرلحظمون لذت ببریم با صدای بلنددد همخوانی کنیم برقصیم و برای عشقمون اهنگ بخونیم برای خودمون اهنگ بخونیم
من عاشق این کارم
یکی ازکارایی که خیلی ارومم میکنه
چی بگم از قسمت اولی که دل ادمو میبره
بااینکه بارها دیده بودمش
بازهم دیدم
جاده تمیزو زیبا
درخت های کنار جاده سبزو زیبا
جای لیوان هایی که تعبیه شده برای راااحت بودن
و قهوه ای که به ادم انرژی صدبرابر میده برای لذت بردن بیشتر
سپاسگزارم خدایا که این همه راحتی و زیبایی برای ما افریدی
سپاسگزارم از استادو مریم تان شایسته که زیبایی هارو به نمایش میزارن
با نام خدای مهربان بخشنده
سلام به استادم و سلام به خانم شایسته عزیزم و سلام به همه دوستان عزیزم
بی نهایت از آگاهی هایی که توی این سایت به اشتراک میگذارید ممنونم تا همه عمرم :)
…………
وقتی داشتم صفت خداوند “بخشنده” رو مینوشتم یاد این افتادم که این هفته خیلی روی سپاسگزاری تمرکز کردم و هر بار با دیدن فایلها یا خوندن کامنت دوستی به شیوه ها و جنبه های مختلفی از سپاسگزاری پی میبردم…و آخرین اونها بخشندگی بود…بخشندگی جزئی از سپاسگزاری هست نوعی از سپاسگزاری هست به جهانی که بهمون اجازه حیات و رشد داده…کسی که همیشه دست بگیر داره نمیتونه خودش رو شکور بدونه…یعنی هر چیزی هرچقدر بیشتر در زندگی مون گسترش پیدا میکنه به همون نسبت هم باید بیشتر از وجود ما به بیرون تراوش کنه…یعنی وقتی یه آدمی برای من زمان میذاره و با علاقه و احترام چیزی رو برای من توضیح میده من هم باید اون زمان رو برای کسی دیگه بذارم به نشانه قدرشناسی از جهانی که همچین آدمی رو برای من فرستاده…یعنی وقتی یه آدمی بهم لبخند میزنه ومن احساس خوبی رو تجربه میکنم من هم باید لبخند نثار بقیه کنم…وقتی من هم احساس خوبی رو تجربه میکنم باید احساس خوبی رو به بقیه ببخشم…و طبق قانون فرد سپاسگزار نعمتها گسترش پیدا میکنن…پس خانم شایسته که این حجم از زیبایی رو میبینه و از دیدنشون به وجد میاد عاشقانه میخواد برای سپاس از جهانی که این امکان رو بهش داده…جهانی که به حدی از شکوفایی رسیده که درش میشه تصاویر با کیفیت هایی روزافزون ثبت بشن و به تمام نقاط جهان ارسال بشن…و عده ای مثل ما اون رو دریافت کنن و بتونن بینهایت بار اون زیبایی ها رو ببینن…و انرژی پاک اون فرد ثبت کننده رو از هزاران کیلومتر دورتر دریافت کنن و ازش سرشار بشن…پس این بخشندگی در زندگی ای فرد گسترش پیدا میکنه و هر روز به زیبایی های بیشتری هدایت میشه…
بخشیدن هم میتونه به هر شکلی باشه…برای خانم شایسته میتونه این باشه که چون ایشون همسفر شدن با استاد رو تجربه میکنه..چون ایشون با استاد همراهه و این حجم از احساس خوب و زیبایی ها رو در کنار استاد عباسمنش تجربه میکنه و نحوه عمل به قانون استاد رو از نزدیک میبینه…این فرصت رو داره که هر روز ساعتها و ساعتها با ایشون در مورد قوانین جهان صحبت کنه…برای شکر از این رابطه از این صمیمت و همراهی…و این حجم از زیبایی و نعمت در زندگی شون که جاری هست…میان و این تصاویر رو با عشق برای تشکر و سپاس با بقیه به اشتراک میذارن که ببینید و لذت ببرید…تحسین کنید و شما هم با گذاشتن کانون توجه تون روی این زیبایی ها خلق کنید…شما هم از زندگی روزمه استاد تصاویری رو ببنید…از شیوه هدایت شدن ایشون…از شیوه عمل به الهامات ایشون…از شیوه سپاسگزاری و صلاه ایشون…از شیوه ارتباطات ایشون…از دستان خدا که هر روز میان توی زندگی ایشون….از اینکه چطور عزت نفس رو در عمل اجرا میکنن…برای کاری که اصلا آگاهی قبلی ندارن اما با جسارت واردش میشن…از اینکه با زبان نصفه و نیمه اما با قدرت و جسارت میرن و ارتباط برقرار میکنن…و اینکه چجوری اجابت میشن…از در زمان درست در مکان درست بودن….
و این سپاسگزاری در زندگی ایشون گسترش پیدا میکنه
پس منم یاد میگیرم که بخشنده باشم…زیبایی های زندگی ام رو با دیگران به اشتراک بذارم…حال خوبم رو باهاشون به اشتراک بذارم…ثروتم رو باهاشون به اشتراک بذارم…
بعنوان مثال به لطف خدای مهربان و آموزش های استاد رزق بیشتری وارد حسابم میشه…توان خرید بالاتری دارم…خوب این ثروت و رزق از جانب همین آدمها و پولی که توی جامعه در دست مردم جاری هست وارد زندگی من شده….بعد من برای خرید یسری چیزها جوری حساب و کتاب میکنم…یا مثلا از مغازه سر کوچه جنسی رو نمیخریدم که مثلا فروشگاه بزرگ با تخفیف بیشتری این جنس رو میفروشه…بعد گفتم واقعا این آدم رفته با هزار امید اجاره مغازه و اب و برق و گاز داره میده که اجناس خوبی رو در فاصله چند قدمی من بفروشه…که سه قدم بیشتر تا در خونه من راه نداره که حتی چند بارم کارم رو راه انداخته…حالا من میتونم یه وقتایی چیزایی که لازم هست ازش بخرم برای تشکر حالا دوهزار تومن گرونتر میده…واقعا خیلی نقاط ضعف بزرگی هنوز توی وجودم هست که هر چی بیشتر فایلها رو گوش میدم بهشون پی میبرم…هرچی بیشتر زندگی استاد رو میبینم بهشون پی میبرم…شاید کسی فکر کنه این حرفها چه ربطی به سفرنامه داره… در ظاهر ربطی نداره اما همه از اینجا شروع شد که من داشتم به صفات خداوند فکر میکردم که اونها ذاتا در ما هستن…ما جزئی از خداوند هستیم و بعنوان الگو باید صفات خداوند رو خودمون ایجاد کنیم…وقتی در ابتدای نوشته نوشتم “به نام خداوند مهربان و بخشنده”…اون کلمه بخشنده یکدفعه درسی که دیروز از رفتار خودم خدا بهم داد رو یادم افتاد…
وقتی بزرگتر میشیم باید رفتارهامون هم متناسب با رشد ما هی بهتر و بهتر بشن وگرنه درجا میزنیم…من الان خیلی خوابم میاد چون دیروفته فک کنم از یک بامداد گذشته و من ا زسرکار برگشتم و بنا به تعهدی که دادم میخوام هر روز یه قسمت رو ببینم و بنویسم…اما نمیدونم چه خاصیتیه که هر شب این چیزا میاد برای نوشتن…منم نیستم که مینویسم…یعنی نیت میکنم فایل رو بنویسم اما اینا میاد…چی بگم حتما اینا مهم ترن
یعنی دیدم من با سپاسگزاری کردن..با کار کردن روی باورها کم کم داره درامده رشد میکنه اما هنوز اون رفتارهای محدود کننده قبلی با من هست…پس باید بگردم و پیدا شون کنم و جایی بنویسم که یه وقت یادم نره این ایراد رو دارم…یعنی هر وقت بوی گند این رفتار یا عادت محدود کننده به مشامم رسید…بشناسمش و سریع واکنش بدم….مثلا در مورد مثال مورد نظر من رفتم به رسم سپاس از فروشنده مهربان نزدیک خونه خرید کردم…و خیلی راحت برگشتم خونه و از خدا سپاسگزاری کردم که توی جهانی زندگی میکنم که انقدر دسترسی به همه چیز راحته….
خانم شایسته عزیزم ازتون ممنونم که با سخاوت این زیبایی های رو به ما هم میبخشید تا چشم ما هم به دیدن این زیبایی ها روشن بشه…به نقشه های زیبای رو دیوارتون…به خونه های زیبای شما با ویوی بسیار عالی از شهر…اون رودخونه زیبا…برج های زیبا…استاد عزیزمون…ترانه زیبای اندی و همخونی استاد….آر وی بسیار زیبا….که واقعا تحسین شدنی هست…صدای زیبای خود شما…اون قهوه بسیار خوش رنگ که عطرش تا اینجا میاد…اون آسمون بی نهایت زیبا :))
عاشق آسمون غروب هستم از خدا میخوام شرایط کار و زندگی ام طوری باشه که هر وقت هوا نارنجی میشه مثل بچه ها فقط بدوم به سمتی که آسمون نارنجی تره :))) اونقدر بدوم تا به خورشید برسم و یه جایی بشینم و انقدر نگاش کنم تا از آسمون بیافته پایین….یعنی بچه بودم فکر میکردم می افته پایین :)))
زیباترین غروبی که دیدم غروب جزیره قشم و جزیره هرمز در پهنای خلیج فارس بوده..غروبا میرفتیم پارک زیتون زیبا….و اونجا غروب رو به شب میرسوندیم…سمبوسه میخوردیم و موسیقی بندری گوش میدادیم…
امیدوارم یه روزی غروب پارادایس رو هم با مریم چون و استاد ببینیم :))
خدایا شکرت برای این روز زیبا که به این شب زیبا ختم شد…هر دو تعهدم رو انجام دادم قبل از خواب
میدونم راضی هستی ازم…منم ازت راضی هستم که برام این روزا خیلی خوب خدایی میکنی…البته که تو همیشه خدایی..فرمانروایی قهار هستی و وفاداترین به وعده هات هستی…اما حتما من دارم بهتر بندگی میکنم…به امید شما که بتونم از این بهتر بندگی کنم :))))
سلام به خدای عزیزم
به خدای مهربان بی نهایت بخشنده ام
میخوام اتفاقات به ظاهر کوچیکی که از بخشندگی در زندگی ام ایجاد شده توی همین یک هفته :) برای ردپایی از خودم بنویسم برای زمانی بعد که بیام و ببینم که چطور قوانین خدای من کار میکنه و جطور بخشندگی باعث میشه که زندگی آدم گسترش پیدا کنه
دیروز سرکارم غذا سفارش دادم که یکی رو واسه نهارم بخورم و یکی رو ببرم واسه شام که دیروقت میرسم خونه
همکارم وقتی رسید دیدم خیلی خسته است ازش پرسیدم نهار خوردی گفت نه گفتم برو غذای منو بخور و بهش نگفتم که اون واسه شامم هست فقط گفتم یکی اضافه اومده
بنده خدا تا ته غذا رو خورد و خیلی ازم تشکر کرد….امروز اومدم شیفت یکی از همکارهام که براش مشکلی ایجاد شده بود وقت نداشتم که نهار بخورم…بعد ازشون پرسیدم چیزی برای خوردن نیست خیلی گرسنه ام هست….زنگ زدن آشپزخونه از رستوران واسم کباب آوردن :)))) میدونی این خیلی کوچیک به نظر میاد اما بخشش واقعا چیزی ازمون نمیکنه واقعا اصلا کم نمیشه بلکه بیشتر میشه…فقط نجوای ذهنه که بهم وعده فقر و کمبود میده….میدونی سعیده این رازی هست که خدا باهات در میون گذاشته پس بهش عمل کن…توی رفتارهات با آدمها دست و دلباز تر باش….هیچ چیزی رو به خودت نچسبون…رها باش با این باور که این جهان همه چیز توش فراوونه
اتفاق دیگه این بود که برای خاله ام مسئله جدایی پیش اومده بود مجبوره شده بود بره خونه قدیمی مادربزرگم رو بازسازی کنه فعلا توش زندگی کنه با پسر کوچیکش…توی دلم میخواستم بهش کمک مالی کنم اما خوب درآمد خودم هم تازه داره رشد میکنه….میترسیدم نیاز به پول پیدا کنم….وقتی خدا هدایتم کرد به فایلهای آرامش در پرتو آگاهی…مصمم شدم که یه مبلغی که اگه بهم نده هم برام مشکلی پسش نیاد بدون توقع بهش بدم….پس مبلغ رو براش واریز کردم و ازش خواستم حداقل تا یکسال اصلا به فکر برگشت نباشه…خیلی خوشحال شد و منم از خوشحالیش خیلی خوشحال شدم…همین هفته خداوند شرایط یه همکاری برام ایجاد کرد که یه همکاری از مجوز من استفاده میکنه و نیازی به حضور من نیست چون خودش هنوز مجوز نداره تا کسب و کارش رو تحت نظارت شروع کنه….و گفت اگه هر موقع نیاز بود بهت میگم بیای…به همین راحتی…اولش فکر کردم شاید اصلا شیوه درستی برای کسب درامد نباشه و از خدا هدایت خواستم باهاش تماس نگرفتم و یه نشانه برای خدا گذاشتم که اگه این مسیر پسندیده ای برای کسب درآمد هست خودت با منتماس بگیر من پیگیر نمیشم….و یک هفته بعد خودش تماس گرفتم و من رفتم فعلا یه قرارداد یک ماهه بستم ببینم چی میشه….به مبلغ ماهیانه 5 برابر اون مبلغی که به خاله ام داده بودم :))))
میدونی سعیده یادت باشه که اگه به پول بچسبی و حساب بانکی ات رو چک کنی مدام با نگرانی که وای کم شد وای چرا زیاد نشد وای چرا اونجوری که میخوام نشد همیشه پول ازت دور و دورتر میشه…اینکاری بود که توی یکسال اخیر کردم و واقعا با اینکه درامد بود اما همیشه حسابم زود خالی میشد…اما حالا حتی دیگه حساب درامد ماهیانه ام رو هم ندارم…نمیدونم چقدره…اما برکت هی داره بیشتر میشه پس انداز بیشتر شده و قدرت خرید بیشتر شده….دیگه مثل قبل یه جنسی رو هی پایین بالا نمیکنم که بخرم یا نخرم…نیاز دارم یا نه و بعد از کلی پایین و بالا به خودم بگمنیاز ندارم فعلا نیازهای واجب تر هست….خدایا شکرت از اینهمه درسی که در مسیر زندگی بهمون میدی…
خدایا دقت کردم امروز که منو به استخدام جایی دراوردی که اسمش نور هست….انقدر که من به نور شما فکر میکنم….انقدر من ازت درخواست نور بیشتر میکنم…انقدر من دارم نور بیشتری از شما دریافت میکنم…حتی دقت کردم با اینکه اینجا شماله و اغلب اینجا هوا ابریه اما انقدر من با ذوق به آفتاب و ماه نگاه میکنم و عاشق روزهای آفتابی ام….انگار شما همه روزها رو داری واسم آفتابی میکنی و شبا هممهتابی….حتی نصفه شبا بیدارممیکنی که ماه رو از تراس ببینم….و ماه چرا انقدر زیباست؟ گاهی فکر میکنم آیا ماه قبلا هم ه
انقدر زیبا و نورانی بود؟ یا این نور شماست که بهم تابیده و من دارم همه چیز رو زیباتر میبینم؟ انقدر من عاشق آفتابم که شمال کشور داره مثل جنوب میشه…زمستون انقدر گرمه که مردم اعتراض میکنن….ولی من عاشق آفتابم….و میدونم به زودی خداوند هدایتممیکنه به جاهای آفتابی تر…جاهایی که غروب میشه کفشم رو پام کنم برم به سمت غروب به سمت خورشید خانمی که داره کم کم می افته پایین و موقع رفتن داره زیباترین نورهاش رو برامون میتابونه:))) جایی که بتونم مثل پارک زیتون قشم چیزی بین من و خورشید نباشه…فقط آب باشه…
خدایا شکرت از امروز زیبا یک روز زیبای آفتابی زمستونی و درسی که بهم دادی :)
به نام انرژی که جهان رو خلق کرده و داره مدیریت میکنه
سلااام
خب بریم سراغ زیبایی های این فایل قسمت اول از سریال سفر به دور امریکا
راستش یکم فکرم نمیدونم سرچی درگیر بود اما درگیر بود خیلی سریع الهام شد بهم که بیا فایل سفر به دور آمریکا رو زیبایی هاش رو ببین و تحسین کن و لذت ببر و حال خودت رو خوب کن
+خدایا شکرت چقدر این اتوبوس rv زیباست و چقدر خوبه که ماشین هم میتونی بزاری پشتش و هرموقع خواستی هرجا با ماشین بری خدایا شکرت چقدر فراوانی چقدر زیبایی و چقدر خوبه که استاد این موفقیت هارو کسب کرد تا به ما یادآوری کنه که همه چیز که بخوایم اتفاق میفته
اصل الگو برداری اینه که اگر میبینی کسی به یک چیزی رسیده تو فقط و فقط روی امکان پذیری توجه کن نه شرایط و موقعیت و شغل و هرچیز دیگه ایی که طرف داره چون اگر بخوای به اونا توجه کنی که اسمش الگو برداری نیست میشه بهانه های بیشتر اوردن برای نپذیرفتن اینکه امکان نداره من به خواسته ام برسم.
و خب طبق همین اصل ما هم از استاد عزیزمون الگو میگیریم که اقا امکان پذیره که یک اتوبوس ار وی داشتههه باشممم من میتونم به امریکا مهاجرت کنم من میتونم ازادی مالی و زمانی و مکانی داشته باشم و خبر خوب اینه دقیقااا توی مسیر درستی هم قرار گرفتم دقیقا همون مسیری که استاد رو به همه اینها رسوند و خدایی که خدای فراوانی هاست بینهایت راه داره تا منو به تک تک این خواسته ها برسونه
یکی از باور هایی که خیلییی نیاز دارم روش کار کنم و با هر یکساعت کار کردن روش میبینم که چقدر خیالم راحت میشه باور فراوانی هست کلا هم ساز و کار باور ها اینه که اکر داری روشون کار میکنی باید احساست تغییر کنه + عملکرد ات هم تغییر کنه و اگر یک ساعت مثلا میشینی رو باور ها کار میکنی و میبینی تغییر احساسی نداشته یعنی حپاست نبوده هدف تمررین چی بوده
حتی کامنت نوشتن من هم الان فقط برای اینه که احساسم رو خوب کنم و ورودی هام رو کنترل کنم یعمی بدون وقفه و ثانیه به ثانیه به مغزم غذای مناسب بدم غذای امکان پذیری بدم
و اگر این منطق رو درک کنم دیکه سخت نمیگیرم به خودم ک بابا تو اومدس درمورده زیبایی های سفر به دور امریکا کامنت بزاری براچی داری درمورد باور ها و الکو ها و اینا صحبت میکنی ولی خب من به مغز عزیزم میگم خوشگله از هرچیزی هر کلمه و هر جمله ایی که احساس ام رو خوب کنه من استفاده میکنم هرچیزی که باعث بشه که من پیشرفت کنم و خودم رو بهبود بدم اصلا دیدی ده ساعت بدوم وقفه دلم خواست کامنت بزارم هوم چه اشکالی دارع اصلا در حین این کامنت گذاشتن برم جلسه فلان دوره رو هم ببینم اصل کار اینه که کنترل ذهن کنیم احساس خوب به خودمون بدیم و باور های مناسب بسازیم من مثلا حسم شاید بگه بخوام توی این کامنت درمورد باور فراوانی صحبت کنم و اینقدر منطق بیارم که حالم خوب بشه
یک چیز جالب درمورد باور فراوانی بگم من وقتی اومدم روی باور فراوانی کار کردم دیدم چقدرر کمتر دیگه نگران هستم که یچزی رو از دست بدم، چقدر کمتر نگران اینم که برم جایی نکنه قرار باشه زیاد پول خرج کنم، چقدر کمتر نگران این هستم که از نعمت ها استفاخدع نکنم که یک وقت تموم نشن و همه این احساس ها فقط با کار کردن یکذره روی این باور بود واقعا وقتی میگم یکذره به معنی واقعی یکذره ها حالا فکر کن تمرکزی بشینی کلی رپی این باور کار کنی کلی برای خودت مثال بیاری کلی بری اینور و اونور تا باور کنی فراوانی رو
این روزا خیلی دوست دارم تمرکزم رو بزارم روی باور های ثروتساز وقتی اینطوری دارم میبینم که تاثیر میزاره باور ها چرا همچین کاری نکنم
الان که دارم کامنت مینویسم باز مغزم داره منو نگران میکنه باز مغزم داره نجوا میده که بابا کلی کار داری کلی چیزی داری برای انجام دادن نشستی داری کامنت میزاری اما من مینویسم و بهش میگم بابا کل داستان اینه حسم رو نوب کنم
حالا چطوری نگرانی کارهام رو برطرف کنم میتونم که یک زمانی تعیین کنم و توی این زمان فقط به نوشتن اختصاص بدم این کامنت رو من ساعت 2:3٠ شروع کردم به نوشتن و حداکثر تا 4 مینویسم بعدش میرم وظایف روزانه ام رو انجام میدم چطوره؟ معامله قبوله اقای ذهن؟
عالیه حسم خوب شد همینکه حسم خوب شد یعنی درست انجامش دادم
چون من ساعت 4 میخوام برم ادامه فایل جلسه 5 کشف قوانین رو ببینم و هدف سی روزه برای خودم تعیین کنک برای این سی روز این ماه و انگیزه و ذوق و شوق داشته باشم
میدونی الان یک چیزیو فهمیدم و خیلی خوب شد که فهمیدمش مثلا من این تضاد توی ذهنم بود که آقا من مثلا میخوام راجع به یک جمله فکر کنم مثلا یک جمله منو توی فلان دوره فلان فایل میگیره که پتانسیل اینو داره ساعت ها راجع بهش فکر کنم اما از طرفی باید یکسری کارهارو حتما امروز راه بندازم مثلا من توی جلسه 5 دوره که تمرین هدفگزاری به ما داده شده یک جمله ایی از استاد میشنوم که حسابی منو به فکر فرو میبره واستپ میخوام بزنم تا فکر کنم از طرفی خیلی نمیتونم بمونم روش چون باید جلسه رو تموم کنم و به هدفگزاری برسم
راه حل چیه؟ اینه که اقا زمان تعیین کن مثلا توی اون جلسه راجع به مفهوم کلی رنج و لذت توضیح داده شده و تو میخوای راجع بهش فکر کنی کاری که میکنی چیه ده دقیقه فایل رو استپ میکنی و میگی توی این ده دقیقه من فقط میشینم راجع به همین موضوع فکر میکنم و بعد میرم ادامه فایل (بسته به موضوع میتونه کمتر و بیشتر بشه) بعد مثلا یک باور رو استاد میگه لا به لای حرفاش توی فایل ها بعد تو استپ میکنی میگی ک اقا من بیست دقیقه مثلا میشینم فقط درمورد همین باور و منطق هاش فکر میکنم
میدونی این یکی از چیزایی بود که نیاز داشتم حل کنم و الان خدارووشکر با نوشتن به راه حل رسیدم همیشه این تضاد توی ذهنم بود که اقا من خب باید مثلا امروز فایل یک رو میخوام تموم کنم برای همین دقیق نمیتونستم زمان بزارم تا روی مسایل فکر کنم چون نمیدونستم چطوری زمانبندی کنم که به وظایف و هدف اون روز برسم و این باعث میشد که تمرکژ من گرفته بشه
خب پس برای اینکه این مشکل حل بشع اقا وقتی که شروع کردم به دیدن فایل یک جا یک چیزی توی گوشم زنگ زد و خواستم حلش کنم یک تایم تعیین میکنم برای خودم تا حلش کنم مثلا من قبل از این کامنت نحواها امکان داشت جلومو بگیره و. وسط کار ول کنم برم و کلا کامنت ام رو پاک کنم اما وقتی بهش گفتم نه تو فقط تا ساعت 4 بنویساین خودش ساکت شد و من تا ساعت چهار هرچقدر که بتونم روی زیبایی ها توجه میکنم و لذت میبرم
(این نکته خیلی مهم بود و جواب یکی از سوال هام بود خداروشکر حل شد)
این نشون میده همه مسائل راه حل داره واقعا اگر زمانبندیت میبینی به مشکل میخوره اگر کارها رو نمیتونی درست انجام بدی اگر روتینت بهم میریزه اگر نمیدونی چطوری هم روی فایل ها کار کنی هم روی شغلت کار کنی این رو متوجه شو که همه اینها راه حل داره راه حل اسون داره فقط ارام باش و بهش فکر کن
همچنین این کار خودش کمال گرایی رو مدیریت میکنه و کمک میکنه قدم رو بردارم هرچند کوچک مثل الان که کمک میکنه بنویسم هرچقدر که میدونم
من دوره فوق العاده حل مسائل رو ندارم و همه این هارو فقط از رایگان ها که اگاهی میدادن به ما درمورد حل مسئله یاد گرفتم
اینم خودش واقعا یک نوع کمال گرایی هست که ما بگیم نه من تافلان دوره رو ندارم هیچی ازش نمیتونم درک کنم
خود من وقتی با کلمه بهبود گرایی اشنا شدم اولین بار با فایل نتایج دانشجویان حل مسئله قسمت یک اومدم و بارها برای خودم مثال زدم و ساختمش به طوری که امکان داره از بعضی از افرادی که این کار و نکردن و اما توی حل مسئله هستن بیشتر درک کرده باشم
خداروشکر که اینقدر فقط همین درک درست بهبودگرایی رشد های فوق العاده به ادم میده و واقعا نهایتی نداره و همیشه میشه بهتر شد
مثلا این اگاهی که درحین نوشتن این کامنت بهم داده شد درمورد شیوه کارکردنم روی فایل ها خودش یک مثالی از بهبود گرایی هست که من با وجود اینکه خوب روی این موضوع کارکردم بازم دیدم عههه اینطوری هم میشه کار کرد و چقدر رشد خوبی بود همین موضوع و چقدر خیالم رو راحت کرد و بار سنگینی از روی دوشم برداشت آخیشش
واقعا همین که بگیم بابا تو برو روزی یک فایل سفر به دور امریکا رو ببین خودش یک بهبودگرایی هست بارهاخواستم شروع کنم این سفرنامه رو از اول اما هعی مینداختمش به بعد و میگفتم باشه یک زمان خیلی مناسب و عالی اما الان شروعش کردم هرچند باید بدونم اگر در حین مسیر این موضوع رو دوباره کنترل نکنم باز امکان داره این تعهد ام رو هم ول کنم و به همین دلیل کامنت هم حتما میزارم و مبنویسم واقعا من نمیدونستم قراره درمورد چی صحبت کنم اما خدا توی این کامنت بهم گفت من نمیدونستم قراره درمورد این چیزا صحبت کنم فقط ایده داشتک درمورد زیبایی های فایل صحبت کنم تا یکم حالم خوب شه اتفاقا الاننن که یادم اومد به این دلیل اومدم بنویسم تا از همین سوال ذهنی که بالا گفتم اعراض کرده باشم و دقیقاااا جوابش رو وقتی حالم رو خوب کردم خدا بهم گفت:) خدایااا شکرتتت
پس این نشون میده که اقا خدا هرچیزیی که لازم باشه رو برات مینویسه تو فقط بهش اجازه بده (باورمناسب برای برداشتن مقاومت کامنت نوشتن و منطق هاش)
همچنین اگر دقت کنیم میبینیم خانم شایسته بخاطر خاصیت بهبودگرایی که دارن تونستن این همه فایل سفر به دور امریکا اماده کنن و اگر میخواستن کمال گرایانه فکر کنن یم قسمت هم اماده نمیشد اما توی توضیحات همین فایل هم من فهمیدم که خانم شایسته با دید بهبودگرایانه این سفر رو شروع کردن.
اقا راستی یک چیزی بگم اون راه حلی که بالا گفتم از اونجا که خیلی برام اهمیت داره و میخوام اجراش کنم به نوعی تمرین باید بهش نگاه کنم اسم تمرین رو هم میزارم:اصل زمان تعیین کردن
اسمش مهم نیست مهم اینه که ثبت بشه و این اصل چقدر خوبه مثلا باز دوباره یک کوچولو دیدم مغز میگه تو تا چهار وقت داذی حالا میخوای کامنت بنویسی یا زیبایی هارو ببینی هنوز بیست ثانیه از فایل رفتی و من باز دوباره طبق همین اصل به خودم گقتم اشکال نداره اگر دیدم که خیلی دارم مینویسم یک ربع اخر رو فقط به فایل دیدن اختصاص میدم و تا اون موقع مینویسم و مینویسم
خدایا شکرت که میتونم فایل هارو از کامپیوتر ببینم و کامنت رو از گوشی بزارم که چقدر کار من و سرعت منو بهبود بخشیده(چقدر این چیزی بود که میخواستمش اما شرایطش موجود نبود و الان که میتونم خیلی خوشحال و سپاسگزار هستم)
خدایاشکرت چقدر خیابون ها و کوچه ها تمیز و عالیه انگار مردم دقیقا همینطوری که خونه خودشون رو تمیز نگه میدارن بیرون هم همین رفتار رو دارن
چقدررر نقشه هاا باحال بودن مقشه کره زمین و نقشه امریکا واو چقدررر فراوانی توی شهر و کشور هست خدایا شکرت این همه فراوانی و اینهمه زیبایی که اگر هزار سال هم عمر بهمون و ما هرروز درحال گشت و گذار باشیم بازم کلی زیبایی هست
خدایا شکزت بازم این از فراوانی تو داره نشات میگیره که از هرچیزی خیلیی خلق کردی خیلی خیلی خیلی زیاد
و این فراوانی اصلا ساز و کار جهان هست همینطور که راحت اتفاق افتادن خواسته ها ساز و کار جهان هست
یکی از راه هایی که به من کمک میکنه تا باور فراوانی و کلا هر باوری رو بسازم اینه که شکرگزاری های غالب ام رو درمورد اون باور میکنم مثلا میخوام باور فراوانی بسازم شکرگزاری هایی میکنم که نشات گرفته از فراوانی باشه مثل الان که درمورد کشور ها و شهرها فراوان شکرگزاری کردم
خدایا چقدرر این نقشه با جزئیات فوق العاده ایی اماده شده اینقدز زیاده مناطق و شهر ها که مثل مورچه دیده میشه
خدایا شکرت بخاطر این همه فراوانی این نوشن میده فرصت های پولساز و راه های میلیارد شدن هم خیلی راحت و اسون و فراوان هست چون قانون یکیه قانون جهان و قانون این انرژی یکی هست میدونی این درک خیلی مهمه که قانون همه جا اصلش یکی هست یعنی اگر فراوانی در یک چیزی هست پس فراوانی در پول هست فراوانی در ادم های فوق العاده هست فراوانی در همه چی
اگر یک خواسته برای تو راحت اتفاق افتاده این نشون میده که تر خواسته ایی راحت اتفاق میفته خدایا شکرت خدایاشکرت
چقدررر کشور وسیع هست آمریکا خدایاااا شکرتتت
خب خب قدم بعدی که میخوایم بریم سفر از تمپا به ایالت جورجیا به به چقدرر چیزی قراره از آمریکا یاد بگیرم و چقدر واقعا این خواسته مهاجرت به امریکا درمن پررنک میشه اینقدر پررنگ که جهان نتونهههه کاری جز فرستادن من به آمریکا انجام بدههه خدایا شکرتت همه ما به یک اندازه دسترسی داریم به خدا اگر استاد خیلی راحت رفته منم باید خیلیی راحت برم چون منم عاشق آمریکا هستم تازه من باید با این فایل هایی که دارم که اینهمه خواسته من رو واضح کرده راحتتر از استاد حتی برم پس عالیههههههههه
به به چه شهر رویایی هست شهر تمپا الله اکبر فراوانی درخت هارو ببین فراوانی ساختمون های زیبا رو ببین اون آب فوق العاده رو ببین چقدررر بینظیره
سفر آدم رو میسازه
یکی ازخواسته های شدید من واقعا برای کشف قوانین ثروت و دستیابی به اون این هست که هرموقع خواستم برم سفر اتفاقا دیشب درکی به روم باز شد درمورد قانون اینکه ثروت رو بیارم تو زندگیم اکر با کانون توجهم توجه ام رو بزارم روی خوبی های ثروت یعنی وقتی دارم ا خدا حرف میزنم(یکی از راههای کنترل توجه) درمورد خوبی های ثروت بگم و این چقدر مسیر منو هموار تر میکنه وقتی توی ذهنم ثبت بشه که ثرروت عالیییههه!
خدایا چقدر پول و ثروت خوبه که باهاش میتونی بدون نگرانی بری سفر و کلی رشد بدی خودت رو کلی با خودت بری توی صلح و واقعا توی این جهانی که اینهمه فراوانی در اون هست که هرچی استفاده کنی تموم نمیشه یکی از چیزایی که ادم واقعا باید داشته باشه سفر زیاد رفتن هست خدایا شکرت چقدر پول خوبه چقدر ثروت واقعا چیز معنوی هست و میشه باهاش کارهای فوق العاده ایی انجام داد چقدر الان بیشتر دوست دارم که ثروت بسازم و مقاومت ام یکذره بهتر شد و این شیوه درست کار کردن روی خودمون هست اگر من این کامنت رو بنویسم یک احساسی داشته باشم باز بعد این کامنت همون احساس رو داشته باشم که فایده ایی نداشته چیزی توی جهان نساخته این کامنت من اما اگر درست بنویسم این باید باعث احساس خوب بشه واقعا باید باعث این بشه که من چون باور دارم همه چیز فراوان هست یکسری کارها بکنم
چپن باورم قوی تر شده ک ثروت فوق العاده است دست به یکسری اقدامات بزنم
انگیزم بیشتر بشه برای کارکردن روی باور های ثروت ساز
برم توی فرکانس اشتیاق
من این احساس هارو با نوشتن هم ایجاد میکنم اما وقتی با خدا صحبت میکنم یا با خودم صحبت میکنم مثلا میگم عهه اگر پول داشته باشی این کار و میکنی و اونکار رو میکنی احساس بیشتری در من به وجود میاد برای همین اینجور چیزا رو برای اینکه تاثیرش در من بیشتر باشه دوست دارم بیشتر بگم به خودم و ذهنی حلش کنم تا بنویسم و نوشتن یک چیزی که فقط کمک میکنه که من منسجم تر باشم چون وقتی ادم فقط فکر میکنه خیلی سریع تر امکان داره جهت فکز عوض بشه اما وقتی مینویسخ خیلی اوضاع بهتره
خب ساعت نزدیک 3:3٠ هست من ادامه فایل رو با خودم گفتگو میکنم و میبینم با خدا گفتگو میکنم و میبینم و سعی میکنم اینقدر این کار رو خوب انجام بدم که با احساسی عالی برم سراغ ادامه کار ها و وقتی فایل تموم شد با انگیزه ایی فوقالعاده برم باز روی خودم کار کنم و هدفگزاری کنم و خلاصه لذت ببرم الهی شکرت
الهی شکرت
خداوند یار و نگهدار هممون باشه
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
تحسین میکنم که اینقدر با خودتون در صلحید بانو شایسته
تحسین میکنم حرفاتون رو درباره ی سفر چقدر زیبا گفتید سفر آدم رو پخته تر میکنه و رهاتر پس با این منطق میشه گفت که هرچقدر سنت بره بالاتر میشه تجربه های زیباتری از زندگی داشت البته اگر رها باشیم و روی باورهامون همیشه کار کنیم
من دور چهارم یا شایدم بیشتر باشه که دارم سفر به دور آمریکا رو از اول تماشا میکنم هربار که تماشا میکنم قشنگ میتونم تکامل رو بیشتر درک کنم
تکامل توی زیبایی هایی که میبینید که هربار زیبایی های زیباتری رو میبینید ،تکامل توی حتی فیلم برداری، تدوین درتسلط خانم شایسته برای فیلم برداری یا حتی در صحبت کردنشون ،راحتتر بودنتون جلوی دوربین یا حتی وسیله ای که باهاش سفر میرید یا وسایلی که برمیدارید هربار داره ساده تر و لذت بخش تر میشه
هربار که این سریال رو میبینم میفهمم که برای رشد فقط باید حرکت کرد و از یه جایی شروع کرد بقیه اش با خداست تو فقط باید روی باور هات کار کنی همین
چقدر جذابه الان قراره بریم ایالت جورجیا باوجود اینکه خیلی این قسمت رو دیدم اما اینگار اولین باره دارم میبینم خانم شایسته با این ویدئو نمیدونی چقدر من خواسته هام دقیق تر شد چقدر به وسعت زیبایی ها ،جهان هستی، فراوانی ،نعمت ها و……. بیشتر ایمان آوردم من با این فایل ها خودمو شناختم فهمیدم چه چیزهایی واقعا دلم میخواد تجربه کنم خدایاشکرت سپاسگزارم بانو
چقدر آسمان قشنگ وزیبا ست ابرهای پفکی و به شدت تمیز
چقدر این آروی یا وجود کلا ماشین هایی که میشه باهاش امکانات خونه رو داشته باشی سفر رو هم راحتتر هم ساده تر هم کم هزینه تر و هم آزادی بیشتری داری مستقل تری خلاصه همهجوره اعتماد به نفس آدمو بالاتر میبره
و تحسین میکنم آزادی مالی شما رو که میتونید این سفر ناب رو به سادگی و البته با وسایل بسیار با کیفیت و عالی با خیال آسوده میرید وتازه در طول سفر پول هم میسازید و زندگی و سفر و تفریح و پول ساختن همه رو در کنار هم دارید
چقدر storage بزرگ و وسیع هس آدم وقتی این همه وسایل تفریحی میبینی میفهمی چقدر آدم هایی که سفر زیاد میرن زیاده چقدر آدم هایی با امکانات تفریحی خوبی سفر میکنن زیاده چقدر وسایل تفریحی هس و چقدر تقاضا برای خریدشون زیاده واقعا آفرین اینا همه نشونه ی فراوانی هس حالا خدا میدونه که چقدر از این storage ها زیاده و تو هرکدوم هم خدامیدونه چقدر ازین وسیله ها هس
چقدر مردم زیادی هستند که اینقدر وسیله دارند که تو خونشون جا نمیشه اینا همه یعنی فراوانی خدایا شکرت
تا کامنتای بعدی فعلا خدانگهدار
سلام بخدای عزیزم که مرا هدایت میکند وراهها را به زیبایی نشانم میدهد ……سلام و هزاران درود به استاد عزیزم ومریم خوش قلبم …..خدا قوت
من خانمی 40ساله هستم از شهر زیبای کرج
امروز که این کامنت رو میزارم حدود 6ماهی هست که توسط دوستم وارد سایت استاد شدم وازاین بابت خدارو هزاران مرتبه شکر…..امروز در هوای سرد و زیبای زمستانی ودر روز10اسفند ماه هستیم بعد از چند ماه دیدن سریال زندگی در بهشت امروزآخرین قسمت رو دیدم وسریع اومدم سریال سفربه دور آمریکا رو شروع به دیدن کردم …..به امید الله هدایت بشم بسمت احساسهای قشنگ واتفاقات معجزه آسا ومطمئن هستم با دیدن این سریال کلی افکار واحساساتم وزندگیم تغییر میکنن من عاشق سریال زندگی در بهشت شده بودم وهرروز سعی میکردم روزی چند قسمت ازش ببینم چون اگه فرصت نمیشد شدیداً دلتنگش میشدم دلتنگ استاد…مریم…دریاچه…خونه زیبا ….مرغ وخروسها….بیرونی….حتی دلتنگ صدای استاد وقتی که به خانم شایسته میگفتن عاشقتم ……خداروشکر میکنم که امروز بعداز دیدن قسمت اول خیلی دوست داشتم کامنت بزارم واز حال واحساسم بگم ….خداروشکر میکنم بخاطر فراوانیهایی که توسط سریال زندگی در بهشت دیدم وفراوانیهایی که قراره در سریال سفربه دور آمریکا ببینم…..خدایا شکرت برای آر وی استاد که رفاه کامل رو میاره که در سفر اذیت نشی راحت استراحت کنی بخوری دراز بکشی حمام کنی ودغدغه ی هیچی رو نداشته باشی راحت از دستشویی تمیز استفاده کنی واصلا در این سفر فقط لذت بری خداروشکرمن اینو دیدم ومنم لذت بردم…..خداروشکر برای نقشه آمریکا و وسعتی که این کشور زیبا داره ….خداروشکر برای برنامه ای که استاد چیده برای نشون دادن زیباییها وفراوانیهای این کشور زیبا …..خداروشکر برای مریم بانو که دیدن این زیباییها وفراوانیها رو هم نصیب ما کرده و با عشق تمام وقت گذاشته برای فیلم گرفتن بانوی زیبا خانم مهربان خداقوت……خداروشکر برای آهنگی که استاد میخونه ومن با حال عالی استاد کیف میکنم خداروشکر برای غروب خوش رنگ که خدا دیدنش رو بما هدیه داده….خداروشکر برای زیباییها وقشنگیهایی که قراره با عشق وتحسین ببینم ……خداروشکر که امروز وارد سفربه دور آمریکا شدم انگار با دیدن این فایلها قراره منم سفر کنم ومطمئن هستم یک روز واقعی سفر به آمریکا رو تجربه میکنم خدایا شکرت برای وجود پربرکت خودت …..که منو هدایت کردی بسمت استاد ومریم وزیباییهاوفراوانیهای بسیارت
بنام خالق زیبایی و ثروت
الهی به امید تو
در راستای تمرین ثروت 1
سلاممممم به استاد عزیززززم و مریم جان قشنگم……
تعهد دادم روزی یه فایل از سریال ببینم وصفر تا صد توجه ببرم روی ثروت و زیبایی و روابط عاشقانع و عالی…..
-تحسین میکنم ثروتو که بی نهایت آزادی میده،،،،،تحسین میکنم ثروتی که در همه ابعاد به ما ازادی میده ،،،،تحسین میکنم ثروت شمارو استاد که با خیال راحت با بهترین امکانات بهتون این شرایطو میده که ماها برین سفر بدون اینکه نگران هزینه ها باشید….
-چقدرررر عالی استاد که شما زندگی تو هر جنبه عالی زندگی میکنید ،،،،،اینا همه نماد فراوانی ،،،،زندگی تو بهترین شهر و مرکز شهر ،،،،اونم بالای برج ،جایی که به همه جا اشراف داری و این خیلی فوق العاده اس،،،،،منم میخوام همچین تجربه ایییی،منم میخوام زندگی کردن در برج ….
-خونه ای ویلایی اونم هشت خوابه ،،،،،یه پارکنیگ که پر از موتور و دوچرخه و اسکیت برده ،،،،،خونه ای که هم استخر داره و جا برای همه چیززززز،،،،،چه محله تمیزو ثروتمندی ،،،،چقدر فضاش مثبتو قشنگگگگ،،خونه های بزرگ که با بهترین متریال ساخته شدن ،،،، کنار هر خونه چندتا ماشین لوکس هست و اینااا همه نماده ثروتهههه،،،امریکا همیشه برای من نماد فراوانی بوده…..
-چه پارکینگ خفنییییی ،،،چقدر ثروت و پول زیادههههه،هر خونه برا خودش چندین وسیله تفریحی داره،،،،قایق ،جت اسکی ،آرویییییی،،،،خدایاشکرنتتتتتتتت….
-رفتم یه سرچی زدم تا قیمت آروی دربیارم ،،اتوبوس مسافرتی که تمام وسایلو داره و یک تجربه عاااالی برای سفرهععهه،،،،،،
شرکت FeatherLite یکی از شرکتهای مطرح آمریکایی در زمینه تولید اتوبوسهای مدرن در جهان است. تازهترین ساخته این شرکت مدل Vantare Platinum Plus است. این مدل جزو اتوبوسهای فوق مدرن و مجهز جهان است و حدود 2٫5میلیون دلار قیمتگذاری شده است،این اتوبوس لوکس با مرغوبترین مواد و تزییناتی گرانقیمت مانند سنگ مرمر جواهرات برند سواروفسکی و چرم ایتالیا ساخته شده است. داخل اتوبوس Vantare Platinum Plus امکاناتی مانند تردمیل، تختخواب 2نفره، تلویزیون پلاسما، آشپزخانه کامل، و… تعبیه شده است تا تجربه سفری متفاوت و لاکچری را برای مسافرانش رقم بزند.
البته این فقط یه شرکت ساخت اروی هست ،،،،،چندین شرکت بزرگ ثروتمند هست کههههه هر کدوم از این اتوبوس هااا میلیون ها دلار ارزش دارن ،،،،ایناهااا برام نماد فراوانی….
ثروت ،،،،مترادفه با:
لذت
دوستی و آشتی با خداوند
رفاه و آسایش
خرید کردن بدون اینکه قیمتشو ببینی
بهترین سفرها با بهترین وسایل نقلیه
سلامتییییی
آرامشششش
عشقققق
عزت نفس
رابطه عالی با خودت و خداونددددد
خدایاشکرتتتتتتتتتت،،،،،
شکرت که بی نهایت ثروت هست
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
زمانی که برای اولین بار این قسمت از سریال سفر به دور آمریکا را که شروع و آغاز آن بود را نگاه کردیم باور نداشتیم که به این شدت ما را علاقمند و پایبند به دیدن آن کند و اکنون برای دومین بار است که شروع به نوشتن در مورد آن می کنیم. سریالی که به جز زیبایی، اگاهی، لذت، سپاسگزاری، حال خوب، ارامش، کسب اطلاعات و نکات ریز و درشتی عالی و اموزنده مگر موردی را فراموش کرده باشیم هیچ نکته منفی به همراه نداشت همه لطف بود و لطف بود و لطف همه محبت بود و محبت بود و محبت..
اتوبوس ار وی اتوبوسی که دیدن آن ما را با داشتن چنین امکاناتی شگفت زده کرد به هیچ وجه ما حتی اطلاع نداشتیم که چنین وسیله نقلیه ای هم وجود دارد. خانه ای مجهز بر روی چهار چرخ قدرتمند که راندن آن وجود و داشتن قدرت و باوری توانا در کنترل و استفاده از آن مانند رام کردن ذهنی سرکش که علاقه ای به رام شدن ندارد بود.اولین تصویری که بر روی صفحه لپ تاپ ما باز شد می گفت:
خانه ای بسیار زیبا، اتوبوسی که اتومبیلی به آن متصل شده بود ، آسمانی پر ابر که گاهی رنگ آبی آن دزدکی دیده می شد، درختان و چمنهایی سبز و زیبا و زمینی شاید آسفالت که اتوبوس و ماشین روی آن در انتظار بود و نوشته ای به این مضمون
Cross country america. Road. Trip
E.pisode. 1
لنز دوربین با بزرگواری خانم شایسته عزیز حرکت کرد چرخی زد و زیبایی های بیشتری را نمایان کرد همراه با موزیکی زیبا.
و اکنون شنیدن صدای خانم شایسته و نقشه بزرگ آمریکا بر روی صفحه بود
سلام به روی ماهتان . اولین بار در این سریال صدای خانم شایسته را شنیدیم که برای ما توضیحاتی را در مورد موقعیت کنونی می دادند با صدایی گرم و دلنشین که ما را بیشتر علاقمند می کرد چه ماجراهایی در پیش خواهد بود سفری به دور آمریکا همان گونه که از اسم ان هم مشخص بود و گفتن ایده ای که داشتند:
قرار شد با بزرگواری هر چه تمام تر برای ما فایلهایی را بر روی سایت قرار دهند تا ما هم به همراه این خانواده بزرگ از زیبایی هایی که ایشان را تحت تاثیر قرار می داد لذت ببریم و در ساختن باورهای جدید به ما کمک و آن را با ما به اشتراک بگذارند.
زمان مناسب را خداوند امروز برای شما قرار داد نه فردا که تصمیم به حرکت داشتید. بهترین مکان در بهترین زمان
در تمپای فلوریدا هستید و قرار است به جورجیا بروید که ایالتی به رنگ صورتی کدر بر روی نقشه بود و پر از دایره های کوچک و خطوطی که این دایره ها را به هم متصل می کرد و مثل بازی مار و پله همه جای آن پر بود از خط و دایره قرار است با هدایت خداوند به روزولت آستین پارک بروید و در آن جا مستقر شوید انشالله.
اکنون لنز دوربین خانم شایسته با بزرگواری باز هم چرخید و بر روی منظره ای از رودخانه و شهر زیبای تمپا قرار گرفت که از پنجره دیده می شد و چقدر دل انگیز و با صفا بود که بارها و بارها نوشته و گفته شده است. قرار شد ما هم چمدانهایمان را ببندیم و راهی سفر شویم. خانم شایسته عزیز با اطمینان اعتقاد داشتند که در سفر مطالب و موضوع های بسیار خوبی را یاد خواهیم گرفت و خیلی پخته تر شده و شناخت جامع تری نسبت به جهان بدست می آوریم و سفر واقعا آدم را می سازد مهمترین چیز رها بودن و نچسبیدن بودن که هر چیز اضافه در سفر از ما جدا خواهد شد و ما را سبک و آزاد می کند و به ما می گوید که این جهان چقدر زیبایی و فضا دارد که نیازی نیست به هیچ لحظه ای هر چقدر زیبا بچسبی و زیبایی های بیشتری در آینده در قدم بعدی وجود دارد پس نگران نباشیم و فقط از آن لحظه لذت ببریم رها باشیم و گذر کنیم
یک لحظه تصویر استاد را با تی شرت لیمویی همراه با عینک آفتابی در ماشین دیدیم و لنز دوربین باز با بزرگواری خانم شایسته چرخید و نرده های سیاه رنگی را که محلی پر از گاراژ را محصور کرده بود را نشان داد. در اتوماتیک باز شد و ما وارد شدیم موزیک زیبایی هم در حال پخش شدن بود. اکنون لنز دوربین باز هم با بزرگواری خانم شایسته طبق معمول زوم شد روی صورت استاد عزیزمان و ایشان را درست و حسابی در شروع سفر مشاهده کردیم که گفتند:
ما داریم می ریم ار وی را بر داریم و انشالله به امید خدا بریم برای سفر توکل به خدای مهربان سفرمان را شروع کنیم.
تا دلت می خواست در این گاراژها ار وی وجود داشت اما ار وی استاد چیز دیگری بود پر از عشق و صفا.
ار وی به راه افتاد و ما از پشت آن را دیدیم که از نرده های در خارج شد تا سفر خود را آغاز کند. اکنون باز توضیحات خانم شایسته که نفس نفس می زدند کلید در ماشین جا مانده قرار بود ماشین را بردارند و به خانه دیگر بروند. برای مطلع شدن ما توضیح دادند که این استوریج برای قرار دادن وسایل تفریحی است و با اجاره کردن این مکان می توانند از آن استفاده کنند خانم شایسته عزیز با ان نفس نفس زدن ها باز هم با علاقه این قسمت را توضیح دادند.
سفری آغاز شد با شخصی که در قبال رساندن اطلاعات مسیولیت زیادی را احساس می کرد حتی در مقابل اعتراض استاد حتی با توجه نکردن به خیلی از مناظری که باید بدون دوربین آن را ببینید حتی در موقعیتهای سختی که با دو دست هم نمی توانی کارها را انجام دهی چه برسد با یک دست مانند آشپزی کردن که چه غذاهای خوشمزه ای که بانوی پرادایس تهیه می کرد و همگی با لذت نوش جان می کردند البته قبل از قانون سلامتی بود و دم شما گرم ای بانوی مهربان پرادایس.
یک لحظه صورت مایک را دیدیم و پس از آن در جلوی درب خانه با واکی تاکی صحبت کردید و با راهنمایی های شما سفر آغاز شد حرکت به سوی ناشناخته و کشف زیبایی های بیشتر
موزیک دوباره در حال پخش شدن و ار وی و اتومبیل هم زمان در حال حرکت. بسه دیگه برو جلو با این جمله خانم شایسته عزیز حرکتهای رو به جلو آغاز و جاده زیبا نمایان شدبرف پاک کن ار وی در حال حرکت بود و شیشه بزرگ آن را تمیز می کرد و استاد با لبخندی مشغول خوردن تنقلات بودند و همان تی شرت لیمویی را به تن داشتند و بر روی صندلی بزرگ آر وی نشسته و چشم در چشم جاده داشتند.
و حالا زیبایی های درون ار وی که باز هم خانم شایسته عزیز با بزرگواری لنز دوربین را چرخاندند تا ما آن را مشاهده کنیم و زیبایی های آن را که قبلاً گفته بودیم را ببینیم و اما مایک عزیز مشغول بازی با پلی استیشن بود و تمام حواسش به بردن.
حالا نوبت درست کردن یک قهوه خوشمزه در ار وی بود و بردن آن برای استاد که روی آن تنقلاتها بسیار می چسبید. خدا قوت خانم شایسته عزیز.
باران می بارد و جاده زیباتر شده است و برف پاک کن ار وی در حال تکاپو تا هر چه زودتر شیشه را تمیز کند.
غروب شده آسمانی زیبا به همراه موزیکی شاد که استاد با آن همراهی می کنند. با مهارت و زیبایی تمام این ترانه را هم سرایی می کردند و لذت ما را صد چندان که صدای خنده خانم شایسته و رقص استاد هم که دیگر شنیدنی و دیدنی بود. خدایا شکرت سفر به سلامتی آغاز شد سفری جهانی و ماندگار برای تمامی دورانها، نسلها و بندگانی که خدا انتخاب کرده بود با استاد و خانم شایسته و مایک عزیز هم سفر شوند.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خداونده بخشنده ومهربون
سلام به استاد عزیزم ،خانم شایسته ی عزیز ودوستای خوبم
فکر میکنم هفتمین باری هستش که دارم فصل اول سفرنامه رو دوباره ازاول نگاه میکنم ولی این بارتصمیم گرفتم کامنت بزارم
هرباردیدن زیبایی هاتوجهکردن بهشون وتحسین شون چرخ زندگیم رو روانتر کرده زندگیم راحت تر ولذت بخش ترشده
خواسته هایی محقق شدن کهفقط تودلم ازخداخواستمشون والان دارمشون
استادجان اومدم ازتون تشکرکنم بابت تمام فایلهایی که باعشق اماده میکنین و روی سایت قرارمیدین
من بافایلهای رایگانتون کلی نتیجه کوچیک وبزرگ به دست اوردم تو زندگیم والان به لطف خدای بزرگ ومهربونم دوره دوازده قدم روباخواهرم داریم کارمیکنیم وقدم سوم هستیم.
چقدر ادم تو دنیاهستن که دارن واسه تفریح خودشون هزینه میکنن این استورج پراز اروی وقایق تفریحی بود این یعنی پول اینقدری هست که مردم فقط برای تفریح شون حاضرن چنین پول هایی بپردازن،همین استورج چقدرداره پول میسازه بافضایی که اماده کرده ،
یه روزی منم قایق تفریحی مو میام ازاستورج برمیدارم تا باهاش برم جزیره گنج ولذتشوببرم:)
تحسین میکنم ازادی زمانی مکانی مالی شمارو که اینقدرازادانه هروقت دلتون بخواد به هرمقدار که بخواین میتونین برین سفراونم بابهترین امکانات واقعا قابل تحسین هست زندگیتون،نوش جونت باشه استاداین زندگی وازادی;)
تحسین میکنم محله زیباواروم وتمیزواین خونه کارتونی رو واقعا شبیه تو کارتونهاست ولی واقعیههه،
اخراین سفرنامه مطمئناً اتفاقات عالی تری برام خواهدافتاد
به خدای مهربون میسپارمتون.
سلام و صد سلام خدمت همه همسفران عزیز و استاد عباسمنش عزیر و خانم شایسته مهربان
به به عجب سفری با کلی زیبایی و ثروت و نعمت
اما مهمترین نکته تو این قسمت سریال به نظر من آخر این قسمت یعنی راحتی عالی استاد و اینکه یاد میدن در هر شرایطی خودت باشی و با اون لبخوانی آهنگ و رقص کوچولو و نحوه خوندن شعر واسه عزیز دلشون بهترین درسو دادند
خدایا بینهایت شکرت بابت وجود این همه آگاهی