https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/07/abasmanesh-13.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-07-19 09:06:022024-07-28 14:13:40سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۳
505نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیز و مریم جان خوش سلیقه و مهربون و دوستانم در سایت
بعد از چند روز ندیدن سفرنامه دوباره تصمیم گرفتم جز برنامه های روزانه ام حتما باید گذاشته بشه و حداقل یه پارت یا دو پارت از سفرنامه و همینطور سریال زندگی در بهشت رو ببینم و رد پای خودمو مثل فایلهای دانلودی حتما بزارم ….
چقدر خوبه که آدم وقتی سفر میره از همون ابتدا خودشو به خداوند بزرگ بسپاره سفری که با تسلیم به خداوند آغاز میشه، سفری است که از همون ابتدا معنا و آرامش درونی را با خود به همراه دارد. وقتی که خود را به دستان پر مهر خداوند میسپریم قلبمان از ترسها و نگرانیها خالی میشه و جای اون رو اطمینان و امید پر میکنه….
در این سفر، ما نه تنها به دنبال مقصدی فیزیکی هستیم، بلکه در جستجوی معنویت و هدایت الهی نیز هستیم. هر قدمی که برمیداریم، با توجه به نشانههایی که خداوند در مسیرمان قرار میدهد، میتوانیم به بهترین مکانها و بهترین انسانها هدایت شویم.
تسلیم به خداوند این آزادی را به ما میدهد که بدون دغدغه و با اطمینان کامل، از زیباییهای دنیا لذت ببریم و در هر گوشهای از این سفر، عشق و مهربانی او را حس کنیم. این سفر، سفری است که نه تنها ما را به مقاصد مادی میرساند، بلکه روح ما را به سوی بهترین مسیرها و تجربیات معنوی هدایت میکند.
مرررسی مریم جان که هربار یه آگاهی بی نظیر با متن فوقالعاده زیباتون به ما میدید همینطور با نکته هایی که توی فیلمها بیان میکیند ما رو به سمت آگاهی و خداوند هدایت میکنید…..( خوشبختی مثل همین جریان آب است)
درست میگی مریم جان عزیزم، خوشبختی دقیقاً مثل جریان آب است؛ آرام، روان و همیشه در حرکت. همانطور که آب با جریان خود، زندگی را به هر جایی که میرود هدیه میدهد، خوشبختی هم با حضور خود، زندگی ما را سرشار از طراوت و معنا میکند. آب، حتی در سادهترین شکل خود، عمیقترین نیازهای ما را برآورده میکند و خوشبختی هم در کوچکترین لحظهها، بزرگترین شادیها را خلق میکند.
جریان آب به ما یادآوری میکند که خوشبختی همیشه در جریان است؛ گاهی آرام و گاهی پرتلاطم، اما همیشه در حرکت. همانطور که آب به سمت دریا میرود، خوشبختی هم به سمت قلبهایی میرود که آمادهی دریافتش هستند. وقتی یاد میگیریم که در جریان زندگی، خودمان را به خداوند بسپاریم و به نشانههای او اعتماد کنیم، خوشبختی به شکلی طبیعی و زیبا، مسیر زندگی ما را روشن میکند.
پس بیاییم مثل آب باشیم؛ روان، صبور و همیشه در جستوجوی تعادل. بیاییم به جریان زندگی اعتماد کنیم و بدانیم که خوشبختی، همانطور که آب همیشه راهش را پیدا میکند، به سمت ما هم خواهد آمد.
خدایا شکرت برای امروز که با حس خوب و عالی و با دیدن سفرنامه و زندگی در بهشت شروع شد از همون ابتدای صبح …. خدایا خیلی دوستت دارم ….
سلام به استاد ومریم جون وسلامی هم به مایک مهربان..
هدایت ومهمتراز آن اعتماد به جریان هدایت وسرسپردگی درمقابل آن شاه کلید تجربه ی زیبایی های بیشتر وفراوانی بیشتر..
خدایاشکرت هرچقدر از زیبایی های اینجا بگم کم گفتم اصلا چیزی غیر از زیبایی نیست اینجا فقط تاچشم کار میکنه زیبایی هست وشادابی وسرسبزی وطراوت وحال خوب وفراوانی وعشق
ما تو این نشنال پارک اینترنت نداریم اما… اما… از اونجایی که استاد عباسمنش دربست دراختیار جریان هدایت هس خداوند هم همه جوره هواشو داره وهدایتش میکنه. زیرا خداوند استاد برنامه ریزی هاست..
استاد از اونجایی که یه جای خفن پیدا کرده برای دسترسی به اینترنت دوچرخه هامونو باد میکنیم وراه میفتیم،، هم ورزش میکنیم وهم از زیبایی ها لذت میبریم..
خدای من شکرت از خوشحالی استاد وذوقی که توصورتشون هویدا شده معلومه که اوضاع اینترنت بروفق مراد هس… خیلی هم خوب…
خداروشکر برای این ویوی زیبا این کوهای پوشیده از درخت اون آسمون زیبا واون ابرای خامه ای. که هرکسی و دیوونه میکنه خصوصا مریم جون که چشمای زیبابینی دارن وبرای دیدن زیبایی ها کسی به گَردِپاش هم نمیرسه..
خدایاشکرت واسه دستای توانمند مریم جون با تایپ ده انگشتیش که اینم یه موهبت بزرگ هس…
خدایاشکرت قسمت بعدی سفرنامه رو آپلود کردیم واما تو راه برگشت بازم هدایت شدیم به یه رودخونه زیبا که اسبای زیبایی قطاری از تو رودخونه رد میشدن.. خدایاشکرت زیبایی ها انتهایی نداره خدایا صد هزارمرتبه شکرت..
خدایاشکرت اون خانمه که با مایک صحبت میکرد چقدر زیبا بود..
خدایا شکرت چقدر اسبای قشنگی با اون یال وکوپال زیباشون..
از اونجایی که جایزه دادن های عزیزدل واستاد به خودشون تمومی نداره یه جایزه ی باحال دیگه که برای خودشون وبرای ما همسفرای عزیز درنظر گرفتن رفتن به رودخونه هس..
خدایاشکرت چه صندلی های خفنی هم دارید استاد، جالیوانی هم داره مجهز به الله اکبر.
خدایا شکرت واسه صندل های راحتی استاد که باب رودخونه هس.
خدایاشکرت واسه اون قلب زیبای سنگی یا سنگ زیبای قلبی.. خدایاصدهزارمرتبه شکرت چه کیفی میکنه مایک تو آب رودخونه خدایاشکرت این فضا چقدر روحانی هس چقدر صدای جریان آب شنیدنی هس خدایاشکرت واسه آدمها ی مهربون که با دیدن دوربین مریم جون دست تکون میدن.. خدایا شکرت چقدر اینجاها شبیه شمال ایران هس خدایاشکرت شکرت واسه اینهمه زیبایی ونعمت واسه اینهمه فراوانی وثروت.. خدایا شکرت واسه جهان زیبات که میشه تو جای جایش توقدم به قدمش وتو لحظه به لحظه ش حضورگرم تورو احساس کرد.. توجریان آبش.. تو لبخند آدماش.. تو بازی کردن بچه هاش.. تو عظمت کوه هاش.. تو فراوونی جنگل هاش.. تو پیشرفت وگسترشش.. تو راحت تر شدن زندگی که هرروز داره بهتر وبهتر میشه.. تو ایده های خلاقانه که هرروز داره کارهارو ساده تر میکنه..
خدایا صدهزار مرتبه شکرت چقدر دنیا باوجود تو زیباتره چقدر خوب شد که تو رو قبل مرگم پیدات کردم چقدر خوب شد. چقدر خوب شد.
خدایاصدهزا مزتبه شکرت شکرت شکرت
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید
یکماه بخاطر مشکلات کاری زیادی که برام پیش اومد از سایت دور شدم
و خیلی منفی شده ام ، هرکاری میکردم نمیتونستم فایل استاد گوش بدم ، امروز بخودم گفتم انقد داری فکر منفی میکنی داری منفجر میشی ، بیا بزن روی نشانت و دوباره شروع کن
نمیدونم باورم و ایمانم به اینکه همه چیز فرکانسه از دست دادم ، انقدر مشکلات واقعی تو زندگیم اومده که از حل کردنشون ناتوان شدم ، میگم خب من چجور با فرکانسم اینارو خارج کنم
و تمام حرفهای استاد به یاد دارم به چجور فکر نکن و دوباره استارت بزن ، فقط مثبت فکر کن
درونم پر از ترس و شرک شده ، حرفهای شیطانی ، خدا بیکاره بشینه همه مشکلات تورو حل کنه ، ذهنم بسیار شلوغ شده
و باور به اینکه همه چیز فرکانسه از دست دادم و ذهنم به طرز عجیبی در برابرش داره مقاومت میکنه
میخوام برا اینکه دوباره بلند بشم با شکرگذاری شروع کنم ، تا اتفاق های خوب بیافته و بتونم باورمو بسازم
و این فایل نشانه اش این بود برای من رها کن و تسلیم کن و بسپار ، خود به خود هدایت میشی
خدای عزیزم به من و همه دوستام کمک کن در مسیر درست باشیم
قسمت سیزدهم چه همزمان شده برای من با قسمت 12 مهاجرت به مدار به بالاتر که مهم تسلیم بودن در مقابل خداوند و تسلیم نشدن در مقابل مشکلات استاد توضیح داد
واقعا خداروشکر عجبم که چجور داره ردیف میشه این سفر به دور امریکا با فایلهایی که قبلش گوش میدم
یه نکته مثبت جالب بگم من هر بار که میزدم سفر به دور آمریکا را ببینم اینترنت وای فای قطع وصل میشد و من مجبور میشدم نت گوشیم بزنم که بتونم راحت ببینم هر قسمت بعد نکتش اینجاست که امشب میخواستم این قسمت را ببینم اینترنت وای فای جواب داد اصلا هیچ گونه قطع وصلی نداشت و من این قسمت را با وای فای دیدم
خداروشکر استاد ببین اینترنت منم وصل شد دقیقا همزمان شد با وصل شدن شما به اینترنت.
موضوع بعدی که برام سوال شد وقتی داشتید از اسب ها توی استبل فیلم میگرفتید من برام سوال شد که این اسب ها چرا نگران این نیستن که باسنشون پیداست؟
حالا شاید بخندید از سوالم ولی نخندید حالا خواستید هم بخندید ولی خدایی چرا هیچ کدومشون هیچ گونه عذاب وجدان و احساس گناهی نداشتن که مثلا ادمها باسنشون میبینن یا بقیه اسب ها باسن هم دیگه رو میبینن
سوالی بود که منو کنجکاو کرد
موضوع بعدی این عشقتون تحسین میکنم
من عاشق این عشقتون شدم
سنگ قلبی هم عشق رو بهتون نشون داد
مثلا قبلا یه همچین چیزی باهاش روبرو شدم
یه بار متوجه شدم توی سیب زمینی ها یه سیب زمینی هست که شبیه قلب، دقیقا خود قلب بود
خانم شایسته این تایپ کردن شما رو تحسین میکنم منم میتونم تایپ کنم بدون این که به کیبورد فقط من با گوشی این کار میتونم انجام بدم
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هرجا دلت خواست
که هرجا برد بدون ساحل همونجاست
اون سرسبزی پشت اون ساختمون واقعاااااا تحسین میکنم چقدرر سرسبز بود چقدر زیبا بود
خدایا این کشور چقدر سرسبزه چقدر درخت داره چقدر غنی از سرسبزی
از روبروی دوربین یه خانواده با 3 تا بچه رد شدن این خانواده دوست بودنشون نشون میده
بارها توی زندگی بهشت دیدم خانواده هایی که دوستای شما بودن حداقل 3 تا بچه داشتن و این نشون میده چقدر این ها اعتقاد دارن به داشتن محیطی امن و سالم مثل خانواده
بابت این ویدیو زیبا و جذاب ازتون سپاسگزارم بشدت این نشنال پارک منو تحت تاثیر قرار داد.انرژی بالاشو حس کردم و از امکانات و آرامشی که موج میزد لذت بردم و بهتون تبریک میگم بابت این فرکانس عشق و لذتی که دارید تجربه میکنید و نوش جونتون رابطه عاشقانه ای که استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز با هم دارید.تحسینتون میکنم و ازتون الگو میگیرم.
این فایل رو من از طریق نشانه امروز من دیدم و پیغام امروز برای من این بود که نشانه ها هر لحظه وجود دارن و مارو هدایت میکنن ولی همه انسانها این نشانه هارو دریافت نمیکنن و حتی به این حرفها اعتقادی ندارن.
من درک کردم که باید با جریان هستی هم مسیر باشم بدون مقاومت اجازه بدم که جهان منو هدایت کنه و راه رو نشونم بده.
تو حوزه کاری خودم امروز هدایت شدم و با قلبی باز از خدا خواستم تا کمکم کنه دیدن این ویدیو هم یه نشانه بود قدم اول رو برمیدارم با ایمان و توکل و باور به اینکه نیروی برتری داره راه نشانم میده چون از همینجایی که هستم قابل انجام و به راحتی میشه قدم اول رو برداشت.اقدام میکنم و خودمو به جریان هدایت خداوند برای مرحله بعدی میسپارم و ایمان دارم که قدم بعدی به من گفته میشه همواره و همواره.
ممنون بابت این هدایت و سپاسگزارم که این آگاهی رو با عشق با ما به اشتراک میذارید و من در مدار دریافت این آگاهی ها بودم و دریافت کردم.
همه عزیزان رو به دستان پر نعمت و پر برکت الله یکتا میسپارم….
من قبلا فایلهای سفر به دور آمریکا رو جسته و گریخته دیده بودم و یا اگر برای نشانه ی روزم میومد میدیدم ، اما الان مدتی میشه که شروع کردم از اول قسمت به قسمت ببینم ، قشنگ تایم بزارم چند صفحه کامنت ها رو بخونم و خلاصه انگار یه روز یه دفعه یه حسی بهمگفت الان نیاز دارم که برای منی که عاشق دیدن و تجربه کردن جاهای جدیدم بیام و این فایلها رو ببینم
و چقدر خدارو سپاسگزارم که به این موضوع عمل کردم
الان هرروزی که قسمتی از سفر رو میبینم در تمام اون زمان فایل از فضایی که هستم جدا میشم و انگار من وارد همون زمان ک مکان ویدئوِ میشم و این برام حسابی حال خوب به ارمغان میاره
الان هم نمیدونم به محض تموم کردن فایل یه دفعه دوست داشتم بیام و تجربه ام از دیدن از فایل رو بنویسم با اینکه مدت ها میشد که نتونسته بودم دست به نوشتن بشم ولی امروز قدرت ، انرژی و میزان حس و حال خوبم انقدر خوب شد که زورش چربید به اون ننوشتنه و چقدر خوشحالم از این بابت :)
این فایل برای من مروری بود بر اون درس بزرگ اعتماد و سرسپردگی ، مروری بود بر اون زمان هایی که وقتی رها کردم وقتی با تمام قلب و وجودم بهش سپردم و نچسبیدم چقدر قشنگ بهم جواب داد اما امان ، امان از اون وقتایی که اسیر نجواها شدم و نتونستم رها کنم خودمو و خب به طبع اون جواب ، جواب دلخواهم نشد
دوست دارم یکی از جریانهایی که برام رقم خورد وقتی که سرسپردگی ام رو نشون دادم اینجا به عنوان ردپا برای خودم بزارم :
مدتی پیش من برای رشد و پیشرفت در کارم در یه کلاس آپدیت ثبت نام کردم تا لول دیگه ای از کارم رو یاد بگیرم اولین اتفاق مثبت این بود که من برای پیدا کردن مُدرسم اصلا سخت نگرفتم و خیلی رها گفتم خدایا تو شرایط منو میدونی من فقط روزهای جمعه میتونم برم کلاس پس خودت کسی رو بهم نشون بده که با این موضوع موافقت کنه
الان که یادم میافته باز احساسی میشم از این حجم از برنامه ریزی و همزمانی ها
به سمت یکی از بهترین دستان خدا هدایت شدم همون اولین نفری که هدایتی پیداش کردم و وقتی با اون فرد آشنا شدم غیر از اینکه کاملا با شرایط من موافقت کردن ، همون روز برای کلاسشون یه تخفیف گذاشته بودن که اصن من هنگ بودم از این اتفاق که خدای من ، همه ی فکرمن این بود که به غیر از هزینه کلاس من باید مقداری هم داشته باشم برای خرید متریال و فکر و ذهنم مشغولش بود اما اون تخفیف هرچند کم اما باعث شد من بتونم یه کوچولو وسیلهی بیشتری تهیه کنم.
این از اولین پاسخ وقتی سپردم بهش
دومین و برای شخص من یکی از خفن ترین پاسخ ها زمانی بود که من بعد از پرداخت بیعانه ، مابقی مبلغ رو باید زمان شروع کلاس واریز میکردم اما زمانی که روز کلاس داشت نزدیک و نزدیک تر میشد ذهن نجواگر داشت منو خفه میکرد خب حالا میخوای چیکار کنی ، تو هنوز n تومن از مبلغ رو نداری ، اگه کلاس رو کنسل کنه و بگه چون پول رو نداری کنسله چی ، و هزاران هزار حرفای نشخواری دیگه…
اما یه روز وسط اون بُهبوهه رفتم تو بالکن محل کارم شروع کردم اول سر اون ذهن نجواگر داد زدن و یادآوری زمان هایی که در اوج ناباوری من ولی همه چیز اوکی شده و یکم تونستم ساکتش کنم بعد رفتم سراغ صحبت با خدای خودم بهش گفتم ببین تو منو هدایت کردی به سمت این فرد ،خدای اون فرد که تو باشی کاری کرد که دل بده به شرایط من و اوکی باشه ، تو این راه رو به من نشون دادی برای رشد کردن پس این درگیری ها چیه این ذهن شلوغ پلوغ این چند روز چیه که همه ی زندگی منو مختل کرده و نمیزاره تمرکز کنم
ببین دیگه میخوام تمومش کنم این جنگ و
تو منو هدایت کردی تو گفتی برو من هستم تو همه چیز و همه شرایط رو به سادگی فراهم کردی منو به سمت خرید متریال با کیفیت و خفن فرستادی پس الان این مابقی پولی که من میخوام به عهده ی توعه ، من نمیدونم چجوری قرار بشه ولی من دیگه نمیخوام درگیرش بمونم میخوام رهاشم ازش ، میخوای از طریق اون کسایی که ازشون پول میخوام بهم بده ، میخوای از طریق اینکه وقتی به اون فرد میگم من الان انقدر از پول رو که دارم میزنم مابقی اش رو طی هفته آینده و اون اوکی بده ، خلاصه که نمیدونم میخوای چیکار کنی ولی خودت ردیفش میکنی خودت ساده میکنی همه چیز رو خودت دلی رو اگر قراره نرم میکنی
دیگه به من ربطی نداره من قسمت خودم رو انجام دادم اینجای کار باتوعه
و بعد از این گفتگو دیگه رها کردم ، رها کردم تا رسیدم به یه روز قبل از شروع کلاس و در اوج اون زمزمه ی ترسناک ته ذهنم که صداش کم شده بود اما قطع نه !
وقتی که به اون شخص گفتم که شرایط اینجوریه ممنون میشم باهام همکاری کنین در کمال ناباوری بهمگفت که میخواستم اطلاع بدم کلاس یه هفته عقب میافته و من درک میکنم هممون تو زندگی یه موقع هایی اینجوری میشیم اصن خودت رو نگران نکن !
(الان در بغضی ترین و احساسی ترین حالتم هستم از خوشحالی از حال خوب از این جریان هدایت و از این رها بودن و شدن ها)
و من فقط به اون یه هفته زمان نیاز داشتم تا پولم کامل بشه و شد و من چند روز قبل کلاس تسویه کردم ، با قلب آروم با خنده ی رو لبم از این شدن از اینکه من رها کردم سپردم و اون به قشنگترین شکل برام چید و انجام داد
از اون روز به بعد همه ی تلاشم رو دارم میکنم که بتونم این تجربه ی واقعی رو در همه جای زندگیم تعمیم بدم و باید اعتراف کنم هنوز خیلی خیلی جای کار دارم و خیلی جاها از دستم در میره ولی قول دادم به خودم که نازنین هرجا دیدی نمیشه این یادآوری برای ذهنت بیار و تو تلاش کن رهاش کنی و اعتماد کنی و هرچی هم که شد حتی اگر خلاف چیزی که تو ذهن تو بود اما الخیر فی ماوقع رو ببینی و حالت رو خوب نگه داری :)
دیدن این قسمت از سفر برای من یادآوری بود
یادآوری قشنگی که کلی حالم رو خوب کرد و دوباره تکرار این قانون شد برام
و زبانم قاصر از به جا آوردن شکر و سپاسگزاری از خدا اونجور که باید و شاید ، اما خداجونم منم نازنینت ازت ممنونم و بی نهایت سپاسگزارم برای اینکه هستی ، مراقبمی ، هدایتم میکنم ، با همه ی اشتباه و خطاهام باز وقتی به سمتت دست بلند میکنم دستم رو میگیری بی منت بی کینه ،
شکرت شکرت شکرت ، دوست دارم ،شکرت برای بودنم در این مسیر و این سایت آگاهی بخش :)
سلام به استاد بزرگوارم و مریم جون یار بحق بهترین استادم.
سلام به همه عزیزان همفرکانسی
چقدر این فایل صحنه های زیبا داره . من هر شب قبل خواب برای دیدن مناظر و گرفتن انرژی مثبت سفربه دور امریکا رو میبینم و کلی انرژی میگیرم
اینقدر این صحنه ها زیبا و واقعی بودن که حسابی خودمو توی اون فضا احساس کردم مخصوصا صحنه توی آب نشستن چون من عاشق صدای آب هستم .
چقدر امکانات Rv کامله و آدم لذت میبره از اینهمه نکات مثبت و زیباییش خدایا شکرت .
واسم دوچرخه هایی که جمع میشدن تا فضای کمی رو اشغال کنن قابل تحسین بود و اینکه چقدر استاد به قول قدیمیها مرد عمله و هزار ماشاالله از همه چیز سر در میاره و همه فن حریفه واقعا شما دوتا زوج حرفه ای برازنده هم هستید دوتا آدم فعال . کاری . حرفه ای و با ذوق واقعا عشقتون پایدار انشاالله .
خدا رو شاکرم که حس فوق العاده گرفتم از این فایل زیبا .
مریم جون صندلیتون خیلی خوشرنگه و تایپ 10 انگشتیتون فوق العاده ست واقعا تبریک میگم به شما زوج خوشبخت .
از وقتی تو این سایت هستم کلی هر روز اتفاقات قشنگ برام رخ میده هر چقدر خدا رو شکر کنم بازم کمه
چقدر زیبایی چقدر آب زیبا وتمیز چقدر سرسبزی محیط که روح آدمو جلا میده
حالم خیلی خوبه با این سریال
استاد من یکی دوماهی میشه این سریال رو شروع کردم قبلش هم زندگی در بهشت روهممیدیدم ولی دو هفته ای میشه شروع کردم هر شب قبل خواب یه قسمت از سفر به دور آمریکا رو ببینم و کامنت هم بزارم و حتما کامنت بچه ها رو هم بخونم
استاد من از قانون سلامتی و فایل های رایگان سایت خیلی نتایج گرفتم نمیدونم چطوری ازتون تشکر کنم . بابت هدیه 25 درصد کیف پولم همممنونم . دوستتون دارم ممنون ممنون ممنون.
ایاک نعبد و ایاک نستعین، خدایا من هرچی دارم از آنِ توس، خدایا من هیچی از خودم ندارم، خدایا هرخیری که از جانب تو بمن برسه باز من فقیر تو هستم، خدایا هرگز مارا به حال خودمون رها مکن، خدایا من بدون تو نمیتونم، خدایا من هیچی نمیدونم تو بگو چیکار کنم…
سلام سلام سلام همگی سلام :)))))
سلام به استاد و بانوی عشق عاشقتونم، امیدوار حال دلتون همیشه شاد باشه. ازتون خیلی سپاسگزارم
دوستای عزیزم همسفرای مهربون دوستون دارم امیدوارم حال دل شما هم عالی باشه
خدایا شکرت که یباره دیگه تونستم روی تعهدم بایستم و این قسمت رو ببینم و کامنت بذارم، داشتم پیش خودم میگفتم چی بنویسم نمیدونم چی بنویسم گفتم بیام هرچی خودش گفت رو مینویسم وسلام ؛)
خب اول از همه اون متن زیبای بانو رو خوندم چقدر بهم حس خوبی داد، یاد صبح افتادم که گفتم خدا من تسلیم تو هستم تو هدایتم کن من غلط بکنم که با کله خودم برم جلو اصلا من چی دارم که بخوام روش حساب کنم من چیکار میتونم انجام بدم من نمیدونم من خودم رو امروز سپردم به خودت، میدونید چقدر امروز حالم از درون خوب بود حالم از ته ته قلبم عالی بود یه حس آرامش یه حس خیال راحتی یه حس تو بیخیال خودش درست میکنه بود، این حسا از بعد این حرفام و نوشتن خواسته هام شروع شد البته بگمااااا دیروزش اصلا اینجوری نبودم خیلی داشتم کنترل میکردم ولی امروز عجیب بود چون از درون تسلیم شدم سرسپردم به خدا سرمو جلوی خدا انداختم پائین سرخم کردم پیش خدا گفتم خدایا من انسانی ضعیف، رنجور، ناتوان، ضعیف، ذلیل و خاروخاکسارم درمقابل تو و امروزم پُر شد از اتفاقات قشنگی که اگه خودم میخاستم خلقشون کنم با عقل خودم عمرا عمرا عمرا میتونستم من چی دارم که بخوام روش حساب کنم خدایا من هیچی نیستم درمقابل تو….. خدایا شکرت
واقعا خدا برنامه ریز حرفه ای
از صبح که نماز صبح رو خوندم سعی کردم به نشانه هام توجه کنم مثلا داشتم شکرگزاری قبل خواسته نوشتنم رو مینوشتم که یهو یه حسی گفت برو متن جلسه اول کشف قوانین رو بخون منم سریع گفتم چشم رفتم خوندم و بکل نوع نگارشم تو خواسته نوشتن عوض شد و سعی کردم همون چیزی که بانو شایسته نوشته رو بنویسم منظور از ساده نویسیش بود اومدم چند تا درخواست ساده و قابل باور نوشتم و بعدش شکرگزاری کردم و برای هرکدوم از خواسته هام تصویر ساختم، روشون فکر کردم و…. همون چیزهایی که توی جلسه یک کشف قوانین استاد و بانو گفتن رو با دقت رعایت کردم و صبحم رو شروع کردم
اتفاق بعدی این بود که عشق دلم صبحا نمیاد سرکار اینبار اومد و کلی باهم کلی راجع به قانون حرف زدیم و بعدش اون وقت باقی مونده رو مشتریامو پیگیری کردم بعدش اومدیم خانه و راجع به تمرینات جلسه اول دوره لیاقت کلی حرف زدیم تمریناتش رو با دقت لیزری انجام دادیم ینی مو رو از ماست کشیدیم بیرون وااای واااای چقدر حالمون خوب شد چقدر احساس سبکی کردیم حالا اتفاقات خوبتر از زمانی شروع شد که عصر رفتیم مغازه که داخل پاساژ داریم دیدیم دوتا از مغازه داران منشی گرفتند حالا میپرسی چه ربطی به ما داشت خب نکتش اینجاس که من مدیر اون پاساژم و چون خودم میخاستم با عقل ناقصم اونجارو مدیریت کنم و هی زور میزدم مغازه ها فعال باشند و درب مغازه ها باز بمونه و خیلی این کار سخت پیش میرفت و واقعا کلافه شده بودم امروز بعداز تسلیم شدنم دربرابر خدا و گفتم خدایا تو امروز سکان زندگیمو دست بگیر من هیچی نمیدونم خب این اتفاقی که من ماه ها بدنبالش بودم خدا توی یه چشم بهم زدن ردیف کرد و مغازه هایی که بسته بودن از فردا باز میکنند و فعال میشن خداروشکر خداروشکر خداروشکر خب حالا متوجه شدم تسلیم بودن ینی داداش به فکر حل مسائل نباش خود خدا در زمان مناسب و مکان مناسب خودش درستش میکنه ؛) عاشقتم خدااا
اتفاق مثبت بعدی امروز گوشیم خیلی زنگ خورد و همه مشتری برای خرید ملک بود چیزی که من دنبالش بودم و میگفتم چرا نمیتونم مشتری جذب کنم
مثلا امروز به نشانه بعدی که توجه کردم این بود یه زمینی برای فروش داشتم یه حسی گفت به فلانی و فلانی زنگ بزن منم گفتم چشم زنگ زدم معرفی کردم حالا چه نتیجه بده چه نتیجه نده من به نشانه ها عمل کردم به قول استاد تو انجام بده قدم بعدی بهت گفته میشه…
همش با عقل ناقصم میخاستم کار خدارو خودم انجام بدم آخه یکی نیس بگه آقا بشین سرجات تسلیم باش اعتماد کن سربسپار بخدا اینقدر دودوتا چهارتا نکن باخودت تو سمت خودت رو درست کن خدا سمت خودشو ردیف میکنه جوری که برات غیرقابل باور و تصور میشه…. اگه بدونید من الان مثل سقراط شدم یافتم یافتم یافتم.. این قانون تغییر ناپذیر خداوند، خدایا شکرت چقدر همه چی خوبه! خدایا شکرت چقدر زندگی آسونه!
خدایا شکرت چقدر قانون دقیق کار می کنه! خدایا شکرت چقدر من خوشبختم که دارم قانون را یاد می گیرم.
خدایا شکرت چقدر من خوشبختم که به این آگاهی ها هدایت شدم.
خدایا شکرت چقدر این دقت قانون به من آرامش داده
خدایا شکرت چقدر دیگه من عجله ای ندارم که به خواسته ای خاص برسم چون می تونم بعدا خلقش کنم
خدایا شکرت چقدر احساس خوب من بی نیاز شده از هر عامل بیرونی یا داشتن یک نعمت خاص… خدایا شکرت
خب بریم سراغ این قسمت و زیبایی هاش و هدایتهای خداوند
خدایا شکرت
چقدر زیباس که خودتو میسپاری به خدا که اون زندگیت رو بسازه و تو فقط لذت ببری چیزی که استاد داره مو به مو انجام میده تو زندگیش مثلا همینی که خیلی وقت بود اینترنت نداشتن که فایلها را آپلود کنند و اجتزه دادند خدا براشون اینترنت ردیف که و اونم چقدر عالی وسط middle of no where ی که داخل یه بهشت خارقالعاده که اگه استاد میخاست با عقل خودش دنبال اینترنت باشه و ذهنشو درگیر کنه بخدا عمرا میتونست پیدا کنه یا اگه هم پیدا میکرد معلوم نبود چقدر ذهنش درگیر بود و خسته میشد و هیچ لذتی هم نمیبرد و شاید هم با اون حسی که باید آپلود میکرد هیچوقت آپلود نمیکرد این میشه تسلیم بودم که از جاده آسفالتی سوت-زنان بری لذت ببری سمت خودتو درست کنی خدا هم سمت خودش رو درست میکنه تازه این تسلیم بودن چقدر خوبه باعث میشه برای رفتن از دوچرخه استفاده کنند و تو راه برگشت اون تور اسب سواری رو ببینند اگه تسلیم نمیشد استاد با ماشین میرفتند و اون تور رو نمیدیدن یا اگه هم میدیدن جایی برای توقف پیدا نمیکردند و یه حسرت بزرگ تو دلشون میموند….. استاد تحسینتون میکنم که چقدر به خدا و الهاماتش و نشانه های خداوند توجه میکنید و خودتون رو در عمل تسلیم خدا کردید دم غیرتت گرم
بانو شایسته گلم خیلی ازتون سپاسگزارم که وسط middle of no where دارید تایپ ده انگشتی با سرعت موشک برامون انجام میدید واقعا من یکی برگام ریخت که ماشالله چه سرعتی توی تایپ داشتید تازه احساس کردم یکم اونجا مسلط نبودید ینی اگه روی میزکارتون بودید که سرعت تایپتون هزار برابر میشد… خیلی دوستون دارم نمیدونم چطوری ازتون سپاسگزاری کنم که توی هر شرایط برامون فایل آماده میکنید و از تفریحتون میزنید برای نشون دادن به ما که بگید باید تسلیم بود و لذت برد از زندگیتون و شکرگزار خدا باشیم، بانو سپاسگزارم ازتون
ببیننننننن ینی من عاشق رنگ قرمزم و خدا هم عاشق رنگ قرمز میدونی چرا چون بغل صندلی بانو شایسته یه قلب بزرگ سنگی خوشرنگ جلا خورده گذاشته و با زبون بی زبونی با زبانه نشانه ها میگه مریم جانم این قلب با عشق تقدیم تو و همه همسفراتون منم عاشق رنگ قرمزم….. چقدر ترکیب این رنگ با قلب خدا با اون دریاچه همیشه درجریان تو اون جنگل وسیع زیبا شده خدایا شکرت
چقدر این بچه ها هوشمندانه خودشون رو سپردن به جریان هدایت آب همون جریان هدایت الهی و در مقابل خدا تسلیم بودن و میدونستن که این جریان پایانش خوشی و شادی پایانش زیباس چون خدا براشون مقدر کرده چون تسلیم هستند.. این کارشون من یاد این شعر انداخت
باید پارو نزد و وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبرتت هرجا که دلش خواست
هرجا برد بدون ساحل همونجاس
خدایا شکرت
چی میشه من تو زندگیم اینجوری تسلیم خدا باشم اینجوری وااا بدم اینجوری دل رو بخدا بسپارم و از خدای خودم هدایت بخوام.. خیلی وقتها تجربه کردم و چقدر لذت بردم دوستدارم بازهم تجربه کنم ولی اینبار life time همون مادامالعمر باشه دوستدارم روی شونه خدا بشینم و خدا منو ببره هرجا که دوستداره و من فقط لذت ببرم همین…. مگه ما چی میخایم از این جهان که تو خدایی خدا یافت نمیشه واقعا مگه من چی میخام؟؟!؟! من خود خدا رو میخام من میخام به جایی برسم که از پول و ثروت به راحتی بگذرم و هیچی جز وجود خدا تو زندگیم برام مهم نباشه میخام خدا رو درک کنم………
خدایاشکرت
استاد و مریم بانو خیلی دوستون دارم عاشقتونم از راه دور میبوسمتون بغلتون میکنم ماچ بوس بغل به امیددیدار تو پرادایس
خدایا شکرت بخاطر امروز که بهمون اجازه زندگی کردن و خلق زندگیمون رو دادی
خدایا شکرت به ما تن و جسمی سالم دادی
خدایا شکرت که بهم همسری فوقالعاده عالی و با درایت دادی
خدایا شکرت که به ما خانه ای زیبا و خوش نقشه دادی دقیقا همون چیزی که با عشق دلم نوشتیم سه خواب روبه نما پارکینگ و انباری اختصاصی آفتابخور و…
خدایا شکرت به ما مغازه ای خوش نقشه تو بهترین موقعیت تجاری دادی
خدایا شکرت که به ما گوشی، لپتاپ، هندزفری، دفتر و خودکار دادی
خدایا شکرت بخاطر شغلمون
خدایا بخاطر فن بیانمون و بخاطر تحصیلاتمون
خدایا شکرت بخاطر مشتری هامون
خدایا شکرت که خانواده هامون سالم و سلامت هستند و سایه اشون بالای سرمون هست
خدایا شکرت بخاطر همه چی حتی بخاطر چیزیهایی که هنوز بهمون ندادی و باید تو مدارشون باشیم
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
خداایی که همه چیزم از آن اوست
سلام به استاد عزیز و مریم جان خوش سلیقه و مهربون و دوستانم در سایت
بعد از چند روز ندیدن سفرنامه دوباره تصمیم گرفتم جز برنامه های روزانه ام حتما باید گذاشته بشه و حداقل یه پارت یا دو پارت از سفرنامه و همینطور سریال زندگی در بهشت رو ببینم و رد پای خودمو مثل فایلهای دانلودی حتما بزارم ….
چقدر خوبه که آدم وقتی سفر میره از همون ابتدا خودشو به خداوند بزرگ بسپاره سفری که با تسلیم به خداوند آغاز میشه، سفری است که از همون ابتدا معنا و آرامش درونی را با خود به همراه دارد. وقتی که خود را به دستان پر مهر خداوند میسپریم قلبمان از ترسها و نگرانیها خالی میشه و جای اون رو اطمینان و امید پر میکنه….
در این سفر، ما نه تنها به دنبال مقصدی فیزیکی هستیم، بلکه در جستجوی معنویت و هدایت الهی نیز هستیم. هر قدمی که برمیداریم، با توجه به نشانههایی که خداوند در مسیرمان قرار میدهد، میتوانیم به بهترین مکانها و بهترین انسانها هدایت شویم.
تسلیم به خداوند این آزادی را به ما میدهد که بدون دغدغه و با اطمینان کامل، از زیباییهای دنیا لذت ببریم و در هر گوشهای از این سفر، عشق و مهربانی او را حس کنیم. این سفر، سفری است که نه تنها ما را به مقاصد مادی میرساند، بلکه روح ما را به سوی بهترین مسیرها و تجربیات معنوی هدایت میکند.
مرررسی مریم جان که هربار یه آگاهی بی نظیر با متن فوقالعاده زیباتون به ما میدید همینطور با نکته هایی که توی فیلمها بیان میکیند ما رو به سمت آگاهی و خداوند هدایت میکنید…..( خوشبختی مثل همین جریان آب است)
درست میگی مریم جان عزیزم، خوشبختی دقیقاً مثل جریان آب است؛ آرام، روان و همیشه در حرکت. همانطور که آب با جریان خود، زندگی را به هر جایی که میرود هدیه میدهد، خوشبختی هم با حضور خود، زندگی ما را سرشار از طراوت و معنا میکند. آب، حتی در سادهترین شکل خود، عمیقترین نیازهای ما را برآورده میکند و خوشبختی هم در کوچکترین لحظهها، بزرگترین شادیها را خلق میکند.
جریان آب به ما یادآوری میکند که خوشبختی همیشه در جریان است؛ گاهی آرام و گاهی پرتلاطم، اما همیشه در حرکت. همانطور که آب به سمت دریا میرود، خوشبختی هم به سمت قلبهایی میرود که آمادهی دریافتش هستند. وقتی یاد میگیریم که در جریان زندگی، خودمان را به خداوند بسپاریم و به نشانههای او اعتماد کنیم، خوشبختی به شکلی طبیعی و زیبا، مسیر زندگی ما را روشن میکند.
پس بیاییم مثل آب باشیم؛ روان، صبور و همیشه در جستوجوی تعادل. بیاییم به جریان زندگی اعتماد کنیم و بدانیم که خوشبختی، همانطور که آب همیشه راهش را پیدا میکند، به سمت ما هم خواهد آمد.
خدایا شکرت برای امروز که با حس خوب و عالی و با دیدن سفرنامه و زندگی در بهشت شروع شد از همون ابتدای صبح …. خدایا خیلی دوستت دارم ….
بنام خالق زیبایی ها بنام رب تنها قدرت جهان
سلام به استاد ومریم جون وسلامی هم به مایک مهربان..
هدایت ومهمتراز آن اعتماد به جریان هدایت وسرسپردگی درمقابل آن شاه کلید تجربه ی زیبایی های بیشتر وفراوانی بیشتر..
خدایاشکرت هرچقدر از زیبایی های اینجا بگم کم گفتم اصلا چیزی غیر از زیبایی نیست اینجا فقط تاچشم کار میکنه زیبایی هست وشادابی وسرسبزی وطراوت وحال خوب وفراوانی وعشق
ما تو این نشنال پارک اینترنت نداریم اما… اما… از اونجایی که استاد عباسمنش دربست دراختیار جریان هدایت هس خداوند هم همه جوره هواشو داره وهدایتش میکنه. زیرا خداوند استاد برنامه ریزی هاست..
استاد از اونجایی که یه جای خفن پیدا کرده برای دسترسی به اینترنت دوچرخه هامونو باد میکنیم وراه میفتیم،، هم ورزش میکنیم وهم از زیبایی ها لذت میبریم..
خدای من شکرت از خوشحالی استاد وذوقی که توصورتشون هویدا شده معلومه که اوضاع اینترنت بروفق مراد هس… خیلی هم خوب…
خداروشکر برای این ویوی زیبا این کوهای پوشیده از درخت اون آسمون زیبا واون ابرای خامه ای. که هرکسی و دیوونه میکنه خصوصا مریم جون که چشمای زیبابینی دارن وبرای دیدن زیبایی ها کسی به گَردِپاش هم نمیرسه..
خدایاشکرت واسه دستای توانمند مریم جون با تایپ ده انگشتیش که اینم یه موهبت بزرگ هس…
خدایاشکرت قسمت بعدی سفرنامه رو آپلود کردیم واما تو راه برگشت بازم هدایت شدیم به یه رودخونه زیبا که اسبای زیبایی قطاری از تو رودخونه رد میشدن.. خدایاشکرت زیبایی ها انتهایی نداره خدایا صد هزارمرتبه شکرت..
خدایاشکرت اون خانمه که با مایک صحبت میکرد چقدر زیبا بود..
خدایا شکرت چقدر اسبای قشنگی با اون یال وکوپال زیباشون..
از اونجایی که جایزه دادن های عزیزدل واستاد به خودشون تمومی نداره یه جایزه ی باحال دیگه که برای خودشون وبرای ما همسفرای عزیز درنظر گرفتن رفتن به رودخونه هس..
خدایاشکرت چه صندلی های خفنی هم دارید استاد، جالیوانی هم داره مجهز به الله اکبر.
خدایا شکرت واسه صندل های راحتی استاد که باب رودخونه هس.
خدایاشکرت واسه اون قلب زیبای سنگی یا سنگ زیبای قلبی.. خدایاصدهزارمرتبه شکرت چه کیفی میکنه مایک تو آب رودخونه خدایاشکرت این فضا چقدر روحانی هس چقدر صدای جریان آب شنیدنی هس خدایاشکرت واسه آدمها ی مهربون که با دیدن دوربین مریم جون دست تکون میدن.. خدایا شکرت چقدر اینجاها شبیه شمال ایران هس خدایاشکرت شکرت واسه اینهمه زیبایی ونعمت واسه اینهمه فراوانی وثروت.. خدایا شکرت واسه جهان زیبات که میشه تو جای جایش توقدم به قدمش وتو لحظه به لحظه ش حضورگرم تورو احساس کرد.. توجریان آبش.. تو لبخند آدماش.. تو بازی کردن بچه هاش.. تو عظمت کوه هاش.. تو فراوونی جنگل هاش.. تو پیشرفت وگسترشش.. تو راحت تر شدن زندگی که هرروز داره بهتر وبهتر میشه.. تو ایده های خلاقانه که هرروز داره کارهارو ساده تر میکنه..
خدایا صدهزار مرتبه شکرت چقدر دنیا باوجود تو زیباتره چقدر خوب شد که تو رو قبل مرگم پیدات کردم چقدر خوب شد. چقدر خوب شد.
خدایاصدهزا مزتبه شکرت شکرت شکرت
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید
سلام به دوستای عزیزم
یکماه بخاطر مشکلات کاری زیادی که برام پیش اومد از سایت دور شدم
و خیلی منفی شده ام ، هرکاری میکردم نمیتونستم فایل استاد گوش بدم ، امروز بخودم گفتم انقد داری فکر منفی میکنی داری منفجر میشی ، بیا بزن روی نشانت و دوباره شروع کن
نمیدونم باورم و ایمانم به اینکه همه چیز فرکانسه از دست دادم ، انقدر مشکلات واقعی تو زندگیم اومده که از حل کردنشون ناتوان شدم ، میگم خب من چجور با فرکانسم اینارو خارج کنم
و تمام حرفهای استاد به یاد دارم به چجور فکر نکن و دوباره استارت بزن ، فقط مثبت فکر کن
درونم پر از ترس و شرک شده ، حرفهای شیطانی ، خدا بیکاره بشینه همه مشکلات تورو حل کنه ، ذهنم بسیار شلوغ شده
و باور به اینکه همه چیز فرکانسه از دست دادم و ذهنم به طرز عجیبی در برابرش داره مقاومت میکنه
میخوام برا اینکه دوباره بلند بشم با شکرگذاری شروع کنم ، تا اتفاق های خوب بیافته و بتونم باورمو بسازم
و این فایل نشانه اش این بود برای من رها کن و تسلیم کن و بسپار ، خود به خود هدایت میشی
خدای عزیزم به من و همه دوستام کمک کن در مسیر درست باشیم
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز
قسمت سیزدهم سفر به دور آمریکا
قسمت سیزدهم چه همزمان شده برای من با قسمت 12 مهاجرت به مدار به بالاتر که مهم تسلیم بودن در مقابل خداوند و تسلیم نشدن در مقابل مشکلات استاد توضیح داد
واقعا خداروشکر عجبم که چجور داره ردیف میشه این سفر به دور امریکا با فایلهایی که قبلش گوش میدم
یه نکته مثبت جالب بگم من هر بار که میزدم سفر به دور آمریکا را ببینم اینترنت وای فای قطع وصل میشد و من مجبور میشدم نت گوشیم بزنم که بتونم راحت ببینم هر قسمت بعد نکتش اینجاست که امشب میخواستم این قسمت را ببینم اینترنت وای فای جواب داد اصلا هیچ گونه قطع وصلی نداشت و من این قسمت را با وای فای دیدم
خداروشکر استاد ببین اینترنت منم وصل شد دقیقا همزمان شد با وصل شدن شما به اینترنت.
موضوع بعدی که برام سوال شد وقتی داشتید از اسب ها توی استبل فیلم میگرفتید من برام سوال شد که این اسب ها چرا نگران این نیستن که باسنشون پیداست؟
حالا شاید بخندید از سوالم ولی نخندید حالا خواستید هم بخندید ولی خدایی چرا هیچ کدومشون هیچ گونه عذاب وجدان و احساس گناهی نداشتن که مثلا ادمها باسنشون میبینن یا بقیه اسب ها باسن هم دیگه رو میبینن
سوالی بود که منو کنجکاو کرد
موضوع بعدی این عشقتون تحسین میکنم
من عاشق این عشقتون شدم
سنگ قلبی هم عشق رو بهتون نشون داد
مثلا قبلا یه همچین چیزی باهاش روبرو شدم
یه بار متوجه شدم توی سیب زمینی ها یه سیب زمینی هست که شبیه قلب، دقیقا خود قلب بود
خانم شایسته این تایپ کردن شما رو تحسین میکنم منم میتونم تایپ کنم بدون این که به کیبورد فقط من با گوشی این کار میتونم انجام بدم
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هرجا دلت خواست
که هرجا برد بدون ساحل همونجاست
اون سرسبزی پشت اون ساختمون واقعاااااا تحسین میکنم چقدرر سرسبز بود چقدر زیبا بود
خدایا این کشور چقدر سرسبزه چقدر درخت داره چقدر غنی از سرسبزی
از روبروی دوربین یه خانواده با 3 تا بچه رد شدن این خانواده دوست بودنشون نشون میده
بارها توی زندگی بهشت دیدم خانواده هایی که دوستای شما بودن حداقل 3 تا بچه داشتن و این نشون میده چقدر این ها اعتقاد دارن به داشتن محیطی امن و سالم مثل خانواده
عاشقتونم
با ایمان
مریم درویشی
سلام استاد عزیزم و سلام خدمت خانم شایسته عزیز
بابت این ویدیو زیبا و جذاب ازتون سپاسگزارم بشدت این نشنال پارک منو تحت تاثیر قرار داد.انرژی بالاشو حس کردم و از امکانات و آرامشی که موج میزد لذت بردم و بهتون تبریک میگم بابت این فرکانس عشق و لذتی که دارید تجربه میکنید و نوش جونتون رابطه عاشقانه ای که استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز با هم دارید.تحسینتون میکنم و ازتون الگو میگیرم.
این فایل رو من از طریق نشانه امروز من دیدم و پیغام امروز برای من این بود که نشانه ها هر لحظه وجود دارن و مارو هدایت میکنن ولی همه انسانها این نشانه هارو دریافت نمیکنن و حتی به این حرفها اعتقادی ندارن.
من درک کردم که باید با جریان هستی هم مسیر باشم بدون مقاومت اجازه بدم که جهان منو هدایت کنه و راه رو نشونم بده.
تو حوزه کاری خودم امروز هدایت شدم و با قلبی باز از خدا خواستم تا کمکم کنه دیدن این ویدیو هم یه نشانه بود قدم اول رو برمیدارم با ایمان و توکل و باور به اینکه نیروی برتری داره راه نشانم میده چون از همینجایی که هستم قابل انجام و به راحتی میشه قدم اول رو برداشت.اقدام میکنم و خودمو به جریان هدایت خداوند برای مرحله بعدی میسپارم و ایمان دارم که قدم بعدی به من گفته میشه همواره و همواره.
ممنون بابت این هدایت و سپاسگزارم که این آگاهی رو با عشق با ما به اشتراک میذارید و من در مدار دریافت این آگاهی ها بودم و دریافت کردم.
همه عزیزان رو به دستان پر نعمت و پر برکت الله یکتا میسپارم….
بنام خداوند الهامات و هدایت ها
سلام به استاد و خانم شایسته عزیزم
و سلام به همه ی دوستان
من قبلا فایلهای سفر به دور آمریکا رو جسته و گریخته دیده بودم و یا اگر برای نشانه ی روزم میومد میدیدم ، اما الان مدتی میشه که شروع کردم از اول قسمت به قسمت ببینم ، قشنگ تایم بزارم چند صفحه کامنت ها رو بخونم و خلاصه انگار یه روز یه دفعه یه حسی بهمگفت الان نیاز دارم که برای منی که عاشق دیدن و تجربه کردن جاهای جدیدم بیام و این فایلها رو ببینم
و چقدر خدارو سپاسگزارم که به این موضوع عمل کردم
الان هرروزی که قسمتی از سفر رو میبینم در تمام اون زمان فایل از فضایی که هستم جدا میشم و انگار من وارد همون زمان ک مکان ویدئوِ میشم و این برام حسابی حال خوب به ارمغان میاره
الان هم نمیدونم به محض تموم کردن فایل یه دفعه دوست داشتم بیام و تجربه ام از دیدن از فایل رو بنویسم با اینکه مدت ها میشد که نتونسته بودم دست به نوشتن بشم ولی امروز قدرت ، انرژی و میزان حس و حال خوبم انقدر خوب شد که زورش چربید به اون ننوشتنه و چقدر خوشحالم از این بابت :)
این فایل برای من مروری بود بر اون درس بزرگ اعتماد و سرسپردگی ، مروری بود بر اون زمان هایی که وقتی رها کردم وقتی با تمام قلب و وجودم بهش سپردم و نچسبیدم چقدر قشنگ بهم جواب داد اما امان ، امان از اون وقتایی که اسیر نجواها شدم و نتونستم رها کنم خودمو و خب به طبع اون جواب ، جواب دلخواهم نشد
دوست دارم یکی از جریانهایی که برام رقم خورد وقتی که سرسپردگی ام رو نشون دادم اینجا به عنوان ردپا برای خودم بزارم :
مدتی پیش من برای رشد و پیشرفت در کارم در یه کلاس آپدیت ثبت نام کردم تا لول دیگه ای از کارم رو یاد بگیرم اولین اتفاق مثبت این بود که من برای پیدا کردن مُدرسم اصلا سخت نگرفتم و خیلی رها گفتم خدایا تو شرایط منو میدونی من فقط روزهای جمعه میتونم برم کلاس پس خودت کسی رو بهم نشون بده که با این موضوع موافقت کنه
الان که یادم میافته باز احساسی میشم از این حجم از برنامه ریزی و همزمانی ها
به سمت یکی از بهترین دستان خدا هدایت شدم همون اولین نفری که هدایتی پیداش کردم و وقتی با اون فرد آشنا شدم غیر از اینکه کاملا با شرایط من موافقت کردن ، همون روز برای کلاسشون یه تخفیف گذاشته بودن که اصن من هنگ بودم از این اتفاق که خدای من ، همه ی فکرمن این بود که به غیر از هزینه کلاس من باید مقداری هم داشته باشم برای خرید متریال و فکر و ذهنم مشغولش بود اما اون تخفیف هرچند کم اما باعث شد من بتونم یه کوچولو وسیلهی بیشتری تهیه کنم.
این از اولین پاسخ وقتی سپردم بهش
دومین و برای شخص من یکی از خفن ترین پاسخ ها زمانی بود که من بعد از پرداخت بیعانه ، مابقی مبلغ رو باید زمان شروع کلاس واریز میکردم اما زمانی که روز کلاس داشت نزدیک و نزدیک تر میشد ذهن نجواگر داشت منو خفه میکرد خب حالا میخوای چیکار کنی ، تو هنوز n تومن از مبلغ رو نداری ، اگه کلاس رو کنسل کنه و بگه چون پول رو نداری کنسله چی ، و هزاران هزار حرفای نشخواری دیگه…
اما یه روز وسط اون بُهبوهه رفتم تو بالکن محل کارم شروع کردم اول سر اون ذهن نجواگر داد زدن و یادآوری زمان هایی که در اوج ناباوری من ولی همه چیز اوکی شده و یکم تونستم ساکتش کنم بعد رفتم سراغ صحبت با خدای خودم بهش گفتم ببین تو منو هدایت کردی به سمت این فرد ،خدای اون فرد که تو باشی کاری کرد که دل بده به شرایط من و اوکی باشه ، تو این راه رو به من نشون دادی برای رشد کردن پس این درگیری ها چیه این ذهن شلوغ پلوغ این چند روز چیه که همه ی زندگی منو مختل کرده و نمیزاره تمرکز کنم
ببین دیگه میخوام تمومش کنم این جنگ و
تو منو هدایت کردی تو گفتی برو من هستم تو همه چیز و همه شرایط رو به سادگی فراهم کردی منو به سمت خرید متریال با کیفیت و خفن فرستادی پس الان این مابقی پولی که من میخوام به عهده ی توعه ، من نمیدونم چجوری قرار بشه ولی من دیگه نمیخوام درگیرش بمونم میخوام رهاشم ازش ، میخوای از طریق اون کسایی که ازشون پول میخوام بهم بده ، میخوای از طریق اینکه وقتی به اون فرد میگم من الان انقدر از پول رو که دارم میزنم مابقی اش رو طی هفته آینده و اون اوکی بده ، خلاصه که نمیدونم میخوای چیکار کنی ولی خودت ردیفش میکنی خودت ساده میکنی همه چیز رو خودت دلی رو اگر قراره نرم میکنی
دیگه به من ربطی نداره من قسمت خودم رو انجام دادم اینجای کار باتوعه
و بعد از این گفتگو دیگه رها کردم ، رها کردم تا رسیدم به یه روز قبل از شروع کلاس و در اوج اون زمزمه ی ترسناک ته ذهنم که صداش کم شده بود اما قطع نه !
وقتی که به اون شخص گفتم که شرایط اینجوریه ممنون میشم باهام همکاری کنین در کمال ناباوری بهمگفت که میخواستم اطلاع بدم کلاس یه هفته عقب میافته و من درک میکنم هممون تو زندگی یه موقع هایی اینجوری میشیم اصن خودت رو نگران نکن !
(الان در بغضی ترین و احساسی ترین حالتم هستم از خوشحالی از حال خوب از این جریان هدایت و از این رها بودن و شدن ها)
و من فقط به اون یه هفته زمان نیاز داشتم تا پولم کامل بشه و شد و من چند روز قبل کلاس تسویه کردم ، با قلب آروم با خنده ی رو لبم از این شدن از اینکه من رها کردم سپردم و اون به قشنگترین شکل برام چید و انجام داد
از اون روز به بعد همه ی تلاشم رو دارم میکنم که بتونم این تجربه ی واقعی رو در همه جای زندگیم تعمیم بدم و باید اعتراف کنم هنوز خیلی خیلی جای کار دارم و خیلی جاها از دستم در میره ولی قول دادم به خودم که نازنین هرجا دیدی نمیشه این یادآوری برای ذهنت بیار و تو تلاش کن رهاش کنی و اعتماد کنی و هرچی هم که شد حتی اگر خلاف چیزی که تو ذهن تو بود اما الخیر فی ماوقع رو ببینی و حالت رو خوب نگه داری :)
دیدن این قسمت از سفر برای من یادآوری بود
یادآوری قشنگی که کلی حالم رو خوب کرد و دوباره تکرار این قانون شد برام
و زبانم قاصر از به جا آوردن شکر و سپاسگزاری از خدا اونجور که باید و شاید ، اما خداجونم منم نازنینت ازت ممنونم و بی نهایت سپاسگزارم برای اینکه هستی ، مراقبمی ، هدایتم میکنم ، با همه ی اشتباه و خطاهام باز وقتی به سمتت دست بلند میکنم دستم رو میگیری بی منت بی کینه ،
شکرت شکرت شکرت ، دوست دارم ،شکرت برای بودنم در این مسیر و این سایت آگاهی بخش :)
سلام به استاد بزرگوارم و مریم جون یار بحق بهترین استادم.
سلام به همه عزیزان همفرکانسی
چقدر این فایل صحنه های زیبا داره . من هر شب قبل خواب برای دیدن مناظر و گرفتن انرژی مثبت سفربه دور امریکا رو میبینم و کلی انرژی میگیرم
اینقدر این صحنه ها زیبا و واقعی بودن که حسابی خودمو توی اون فضا احساس کردم مخصوصا صحنه توی آب نشستن چون من عاشق صدای آب هستم .
چقدر امکانات Rv کامله و آدم لذت میبره از اینهمه نکات مثبت و زیباییش خدایا شکرت .
واسم دوچرخه هایی که جمع میشدن تا فضای کمی رو اشغال کنن قابل تحسین بود و اینکه چقدر استاد به قول قدیمیها مرد عمله و هزار ماشاالله از همه چیز سر در میاره و همه فن حریفه واقعا شما دوتا زوج حرفه ای برازنده هم هستید دوتا آدم فعال . کاری . حرفه ای و با ذوق واقعا عشقتون پایدار انشاالله .
خدا رو شاکرم که حس فوق العاده گرفتم از این فایل زیبا .
مریم جون صندلیتون خیلی خوشرنگه و تایپ 10 انگشتیتون فوق العاده ست واقعا تبریک میگم به شما زوج خوشبخت .
سلام حضور دوستان عزیز استاد و مریم عزیزم
امیدوارم هرجایی این عالم که هستین شاد باشین
الان تقربیا 1 هفته هست که به یه تضاد برخودم
البته تضاد که نیست یه موضوع تکرار شونده که هر چند وقت یک بار برام پیش میاد
یه وقتایی شدیدِ یه وقت های خفیف
این چند روز خیلی سعی کردم که مثبت باشم
به خیرش فکر کنم نگاهم بهش مثبت باشه و درسشو بگیرم
اما انگار که خسته شدم بریدم از این همه لح شدن نادیده گرفتن خودم
من نمیخوام مثل قبل باشم دوست ندارم دوباره عزتم رولح کنم خودم رو زیر پا بزارم
انگار یه جنگی بین ذهن و قلبم شکل گرفته
میدونم قلبم حقیقت رو میگه اما نجوای ذهنم خیلیه و زورم بهش نمیرسه خیلی میترسونم خیلی من تمام این سالها بخاطر همین ترس ها کوتا اومدم
میدونم که اگه کوتا بیام دوباره بر میگردم سر جای اولم و تکرار دوباره این جریان
این قدر که در این سالها این چرخه برام تکرار شده و هر دفعه با کوتاه اومدن من تمام شده که
دیگه برام مزه ای نداره و بی حوصلم کرده منم که کتک خورم ملس و انگار که قرار نیست درس بگیرم شکل زندگی کردنم تعققیر بدم
و از اونجایم که جهان بر پایه لیاقت و عزت نفسه ول کن من نیست که نیست
در گوشم میگه یا مثل بچه آدم خوت میای تو راه یا اینقدر ضربه ها سنگینی از طریق اطرافیان بهت میزنم که به خودت بیایی
من خودم خوب میدونم دلیل این چرخه اشتباه نداشتن عزت نفس خود باوری و ترسه
ترس های واهی نگرانی های الکیه که هیچ پایه و اساسی نداره و فقط تصورات ذهنیه برای تعقییر نکردن
هر دفعه که این موضوع پیش میاد
ذهنم بخاطر اینکه من کوتاه بیام و بر گردم سر جایی که بودم همون ترس ها همیشگی ولی به یه شکل دیگه ای رو نمایش میده تا از تعقییر من جلو گیری کنه
اما الان دیگه شرایطم خیلی فرق کرده خیلی
من دیگه اون دختر
قبل نیستم
من شاگر عباس منشم
من فایل های عباس منش رو گوش میدم و
میبینم که بی واهمه و ترس و با ایمان جسارت ماشینش
رو در جنگل میزاره میره
2 ساعت پیاده روی میکنه حتی وسایل بیرون ماشین رو هم جمع نمیکنه
تنها در دل جنگل چند روز میمونه
بدونه ذره ای ترس
حتی در جریان این قضیه هم هست که جنگل انتها نداره تا کیلومتر ها هم آدم داخلش پیدا نمیشه حیوانات خطر ناکی هم داره
اصلان این 2 انسان شریف بخاطر همین فضا اومدن به این جنگل با این آگاهی که شرایطش اینه
اومدن لذت ببرن کیف کنن ته اینکه هی بترسن هی افکار منفی پرورش بدن
دیدن قسمت171و 170 سفر به درو آمریکا خیلی به من کمک کرد خیلی
که بتونم بخودم و شرایط حالم کمک کنم
توکلم بیشتر بشه ترسم کمتر
اینا لطف خدا ست
خداجون ممنونم
دیشب نصف شب خیلی بهم فشار اورد فکر کردن به این موضوع
صبح رفت پیاده روی کمی ذهنمو مرتب کردم برگشتم خوابیدم اما فایده نداشت نجواها
بیشتر شد
بلند شدم یه چایی برا خودم دم کردم
گفتم خدایا بهم یه نشون بده کمکم کن بهت نیاز دارم
امدوم داخل سایت داخل فایل های سفر به دور امریکا شروع کردم به گشتن ببینم کدوم قسمت رو ببینم
که قسمت 13 به چشم خورد عکس استاد دیدم که روی صندلی نشسته داخل رود خونه
گفتم خودشه
پلیش کردم بدونه اینکه بخوام زوم کنم ببینم چه دستگیرم میشه به دیدن فایل ادامه دادم
اینه سه کلمه به گوشم خورد
((((((نشانه ها ،هدایت خودتو بسپر جریان هدایت خداوند))))
حسم گفت همینه همینه
نشانه ها هدایت
خودتو بسپر به جریان زندگی
خداروشکر
خداجونم اینا بهترین و بدرد بخور ترین کلمه های بودکه با شرایطم الان بهش نیاز داشتم.
ممنونم خدا جونم که کنارمی و بهم میگی نشانه هارو دنبال کن من از طریق نشانه ها هدایتت میکنم
و تو هم با عمل کردن به همین هدایت ها راهتو پیدا میکنی
پس با ایمان و توکل خودت رو بسپر به جریان زندگی که من همیشه کنارتم
ممنونم خداجونم
ممنونم که استاد رو سر راهم قرار دادی
ممنونم استاد ممنونم دوستان
ممنونم مریم عزیز
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی گل
من چقدر خوشبختم که به این سایت هدایت شدم
از وقتی تو این سایت هستم کلی هر روز اتفاقات قشنگ برام رخ میده هر چقدر خدا رو شکر کنم بازم کمه
چقدر زیبایی چقدر آب زیبا وتمیز چقدر سرسبزی محیط که روح آدمو جلا میده
حالم خیلی خوبه با این سریال
استاد من یکی دوماهی میشه این سریال رو شروع کردم قبلش هم زندگی در بهشت روهممیدیدم ولی دو هفته ای میشه شروع کردم هر شب قبل خواب یه قسمت از سفر به دور آمریکا رو ببینم و کامنت هم بزارم و حتما کامنت بچه ها رو هم بخونم
استاد من از قانون سلامتی و فایل های رایگان سایت خیلی نتایج گرفتم نمیدونم چطوری ازتون تشکر کنم . بابت هدیه 25 درصد کیف پولم همممنونم . دوستتون دارم ممنون ممنون ممنون.
《به نام خداوند بخشنده مهربان》
ایاک نعبد و ایاک نستعین، خدایا من هرچی دارم از آنِ توس، خدایا من هیچی از خودم ندارم، خدایا هرخیری که از جانب تو بمن برسه باز من فقیر تو هستم، خدایا هرگز مارا به حال خودمون رها مکن، خدایا من بدون تو نمیتونم، خدایا من هیچی نمیدونم تو بگو چیکار کنم…
سلام سلام سلام همگی سلام :)))))
سلام به استاد و بانوی عشق عاشقتونم، امیدوار حال دلتون همیشه شاد باشه. ازتون خیلی سپاسگزارم
دوستای عزیزم همسفرای مهربون دوستون دارم امیدوارم حال دل شما هم عالی باشه
خدایا شکرت که یباره دیگه تونستم روی تعهدم بایستم و این قسمت رو ببینم و کامنت بذارم، داشتم پیش خودم میگفتم چی بنویسم نمیدونم چی بنویسم گفتم بیام هرچی خودش گفت رو مینویسم وسلام ؛)
خب اول از همه اون متن زیبای بانو رو خوندم چقدر بهم حس خوبی داد، یاد صبح افتادم که گفتم خدا من تسلیم تو هستم تو هدایتم کن من غلط بکنم که با کله خودم برم جلو اصلا من چی دارم که بخوام روش حساب کنم من چیکار میتونم انجام بدم من نمیدونم من خودم رو امروز سپردم به خودت، میدونید چقدر امروز حالم از درون خوب بود حالم از ته ته قلبم عالی بود یه حس آرامش یه حس خیال راحتی یه حس تو بیخیال خودش درست میکنه بود، این حسا از بعد این حرفام و نوشتن خواسته هام شروع شد البته بگمااااا دیروزش اصلا اینجوری نبودم خیلی داشتم کنترل میکردم ولی امروز عجیب بود چون از درون تسلیم شدم سرسپردم به خدا سرمو جلوی خدا انداختم پائین سرخم کردم پیش خدا گفتم خدایا من انسانی ضعیف، رنجور، ناتوان، ضعیف، ذلیل و خاروخاکسارم درمقابل تو و امروزم پُر شد از اتفاقات قشنگی که اگه خودم میخاستم خلقشون کنم با عقل خودم عمرا عمرا عمرا میتونستم من چی دارم که بخوام روش حساب کنم خدایا من هیچی نیستم درمقابل تو….. خدایا شکرت
واقعا خدا برنامه ریز حرفه ای
از صبح که نماز صبح رو خوندم سعی کردم به نشانه هام توجه کنم مثلا داشتم شکرگزاری قبل خواسته نوشتنم رو مینوشتم که یهو یه حسی گفت برو متن جلسه اول کشف قوانین رو بخون منم سریع گفتم چشم رفتم خوندم و بکل نوع نگارشم تو خواسته نوشتن عوض شد و سعی کردم همون چیزی که بانو شایسته نوشته رو بنویسم منظور از ساده نویسیش بود اومدم چند تا درخواست ساده و قابل باور نوشتم و بعدش شکرگزاری کردم و برای هرکدوم از خواسته هام تصویر ساختم، روشون فکر کردم و…. همون چیزهایی که توی جلسه یک کشف قوانین استاد و بانو گفتن رو با دقت رعایت کردم و صبحم رو شروع کردم
اتفاق بعدی این بود که عشق دلم صبحا نمیاد سرکار اینبار اومد و کلی باهم کلی راجع به قانون حرف زدیم و بعدش اون وقت باقی مونده رو مشتریامو پیگیری کردم بعدش اومدیم خانه و راجع به تمرینات جلسه اول دوره لیاقت کلی حرف زدیم تمریناتش رو با دقت لیزری انجام دادیم ینی مو رو از ماست کشیدیم بیرون وااای واااای چقدر حالمون خوب شد چقدر احساس سبکی کردیم حالا اتفاقات خوبتر از زمانی شروع شد که عصر رفتیم مغازه که داخل پاساژ داریم دیدیم دوتا از مغازه داران منشی گرفتند حالا میپرسی چه ربطی به ما داشت خب نکتش اینجاس که من مدیر اون پاساژم و چون خودم میخاستم با عقل ناقصم اونجارو مدیریت کنم و هی زور میزدم مغازه ها فعال باشند و درب مغازه ها باز بمونه و خیلی این کار سخت پیش میرفت و واقعا کلافه شده بودم امروز بعداز تسلیم شدنم دربرابر خدا و گفتم خدایا تو امروز سکان زندگیمو دست بگیر من هیچی نمیدونم خب این اتفاقی که من ماه ها بدنبالش بودم خدا توی یه چشم بهم زدن ردیف کرد و مغازه هایی که بسته بودن از فردا باز میکنند و فعال میشن خداروشکر خداروشکر خداروشکر خب حالا متوجه شدم تسلیم بودن ینی داداش به فکر حل مسائل نباش خود خدا در زمان مناسب و مکان مناسب خودش درستش میکنه ؛) عاشقتم خدااا
اتفاق مثبت بعدی امروز گوشیم خیلی زنگ خورد و همه مشتری برای خرید ملک بود چیزی که من دنبالش بودم و میگفتم چرا نمیتونم مشتری جذب کنم
مثلا امروز به نشانه بعدی که توجه کردم این بود یه زمینی برای فروش داشتم یه حسی گفت به فلانی و فلانی زنگ بزن منم گفتم چشم زنگ زدم معرفی کردم حالا چه نتیجه بده چه نتیجه نده من به نشانه ها عمل کردم به قول استاد تو انجام بده قدم بعدی بهت گفته میشه…
همش با عقل ناقصم میخاستم کار خدارو خودم انجام بدم آخه یکی نیس بگه آقا بشین سرجات تسلیم باش اعتماد کن سربسپار بخدا اینقدر دودوتا چهارتا نکن باخودت تو سمت خودت رو درست کن خدا سمت خودشو ردیف میکنه جوری که برات غیرقابل باور و تصور میشه…. اگه بدونید من الان مثل سقراط شدم یافتم یافتم یافتم.. این قانون تغییر ناپذیر خداوند، خدایا شکرت چقدر همه چی خوبه! خدایا شکرت چقدر زندگی آسونه!
خدایا شکرت چقدر قانون دقیق کار می کنه! خدایا شکرت چقدر من خوشبختم که دارم قانون را یاد می گیرم.
خدایا شکرت چقدر من خوشبختم که به این آگاهی ها هدایت شدم.
خدایا شکرت چقدر این دقت قانون به من آرامش داده
خدایا شکرت چقدر دیگه من عجله ای ندارم که به خواسته ای خاص برسم چون می تونم بعدا خلقش کنم
خدایا شکرت چقدر احساس خوب من بی نیاز شده از هر عامل بیرونی یا داشتن یک نعمت خاص… خدایا شکرت
خب بریم سراغ این قسمت و زیبایی هاش و هدایتهای خداوند
خدایا شکرت
چقدر زیباس که خودتو میسپاری به خدا که اون زندگیت رو بسازه و تو فقط لذت ببری چیزی که استاد داره مو به مو انجام میده تو زندگیش مثلا همینی که خیلی وقت بود اینترنت نداشتن که فایلها را آپلود کنند و اجتزه دادند خدا براشون اینترنت ردیف که و اونم چقدر عالی وسط middle of no where ی که داخل یه بهشت خارقالعاده که اگه استاد میخاست با عقل خودش دنبال اینترنت باشه و ذهنشو درگیر کنه بخدا عمرا میتونست پیدا کنه یا اگه هم پیدا میکرد معلوم نبود چقدر ذهنش درگیر بود و خسته میشد و هیچ لذتی هم نمیبرد و شاید هم با اون حسی که باید آپلود میکرد هیچوقت آپلود نمیکرد این میشه تسلیم بودم که از جاده آسفالتی سوت-زنان بری لذت ببری سمت خودتو درست کنی خدا هم سمت خودش رو درست میکنه تازه این تسلیم بودن چقدر خوبه باعث میشه برای رفتن از دوچرخه استفاده کنند و تو راه برگشت اون تور اسب سواری رو ببینند اگه تسلیم نمیشد استاد با ماشین میرفتند و اون تور رو نمیدیدن یا اگه هم میدیدن جایی برای توقف پیدا نمیکردند و یه حسرت بزرگ تو دلشون میموند….. استاد تحسینتون میکنم که چقدر به خدا و الهاماتش و نشانه های خداوند توجه میکنید و خودتون رو در عمل تسلیم خدا کردید دم غیرتت گرم
بانو شایسته گلم خیلی ازتون سپاسگزارم که وسط middle of no where دارید تایپ ده انگشتی با سرعت موشک برامون انجام میدید واقعا من یکی برگام ریخت که ماشالله چه سرعتی توی تایپ داشتید تازه احساس کردم یکم اونجا مسلط نبودید ینی اگه روی میزکارتون بودید که سرعت تایپتون هزار برابر میشد… خیلی دوستون دارم نمیدونم چطوری ازتون سپاسگزاری کنم که توی هر شرایط برامون فایل آماده میکنید و از تفریحتون میزنید برای نشون دادن به ما که بگید باید تسلیم بود و لذت برد از زندگیتون و شکرگزار خدا باشیم، بانو سپاسگزارم ازتون
ببیننننننن ینی من عاشق رنگ قرمزم و خدا هم عاشق رنگ قرمز میدونی چرا چون بغل صندلی بانو شایسته یه قلب بزرگ سنگی خوشرنگ جلا خورده گذاشته و با زبون بی زبونی با زبانه نشانه ها میگه مریم جانم این قلب با عشق تقدیم تو و همه همسفراتون منم عاشق رنگ قرمزم….. چقدر ترکیب این رنگ با قلب خدا با اون دریاچه همیشه درجریان تو اون جنگل وسیع زیبا شده خدایا شکرت
چقدر این بچه ها هوشمندانه خودشون رو سپردن به جریان هدایت آب همون جریان هدایت الهی و در مقابل خدا تسلیم بودن و میدونستن که این جریان پایانش خوشی و شادی پایانش زیباس چون خدا براشون مقدر کرده چون تسلیم هستند.. این کارشون من یاد این شعر انداخت
باید پارو نزد و وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبرتت هرجا که دلش خواست
هرجا برد بدون ساحل همونجاس
خدایا شکرت
چی میشه من تو زندگیم اینجوری تسلیم خدا باشم اینجوری وااا بدم اینجوری دل رو بخدا بسپارم و از خدای خودم هدایت بخوام.. خیلی وقتها تجربه کردم و چقدر لذت بردم دوستدارم بازهم تجربه کنم ولی اینبار life time همون مادامالعمر باشه دوستدارم روی شونه خدا بشینم و خدا منو ببره هرجا که دوستداره و من فقط لذت ببرم همین…. مگه ما چی میخایم از این جهان که تو خدایی خدا یافت نمیشه واقعا مگه من چی میخام؟؟!؟! من خود خدا رو میخام من میخام به جایی برسم که از پول و ثروت به راحتی بگذرم و هیچی جز وجود خدا تو زندگیم برام مهم نباشه میخام خدا رو درک کنم………
خدایاشکرت
استاد و مریم بانو خیلی دوستون دارم عاشقتونم از راه دور میبوسمتون بغلتون میکنم ماچ بوس بغل به امیددیدار تو پرادایس
خدایا شکرت بخاطر امروز که بهمون اجازه زندگی کردن و خلق زندگیمون رو دادی
خدایا شکرت به ما تن و جسمی سالم دادی
خدایا شکرت که بهم همسری فوقالعاده عالی و با درایت دادی
خدایا شکرت که به ما خانه ای زیبا و خوش نقشه دادی دقیقا همون چیزی که با عشق دلم نوشتیم سه خواب روبه نما پارکینگ و انباری اختصاصی آفتابخور و…
خدایا شکرت به ما مغازه ای خوش نقشه تو بهترین موقعیت تجاری دادی
خدایا شکرت که به ما گوشی، لپتاپ، هندزفری، دفتر و خودکار دادی
خدایا شکرت بخاطر شغلمون
خدایا بخاطر فن بیانمون و بخاطر تحصیلاتمون
خدایا شکرت بخاطر مشتری هامون
خدایا شکرت که خانواده هامون سالم و سلامت هستند و سایه اشون بالای سرمون هست
خدایا شکرت بخاطر همه چی حتی بخاطر چیزیهایی که هنوز بهمون ندادی و باید تو مدارشون باشیم
خدایا شکرت
ایاک نعبد و ایاک نستعین
خدایا شکرت