سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۱ - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

568 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ستاره چترائی گفته:
    مدت عضویت: 1472 روز

    خداروشکر❤

    خداروهزار مرتبه شکر برای این مسیر بی‌نظیر،فرکانس عالی،احساس خوب و زیبایی های طبیعت و زندگی شما دوعزیزِدوست‌داشتنی❤

    عاشقتونم با همه وجود،این رابطه بی‌نظیر و این صمیمیت بین شما و استاد رو با همه وجود تحسین می‌کنم

    مهم‌تر از هرخواسته‌ای که توی این سفر برای من شکل گرفت،مهم‌تر از خواسته آزادی مالی برای چنین سفری،دیدن زیبایی‌های طبیعت و… ، خواسته‌ای در من شکل گرفته که به خودم تعهد دادم هرگز به کمتر از اون راضی نشم.و اون خواسته ، ایجاد چنین رابطه‌ عاشقانه در زندگی‌م هست که به جرات می‌تونم بگم چنین عشقی با این میزان یکدلی و همراهی در هیچ کجای دنیا ندیدم

    اونجا که استاد با همه وجود به مریم‌جان میگن عاااااااشقتم من نفس😍به شدت توجه من رو جلب کرد و به این خواسته در من قدرت داد🥰

    هزاران بار خدا رو شکر می‌کنم که من هم در این مدار قرار گرفتم تا چنین زیبایی‌هایی رو ببینم و بشنوم و احساس کنم و هرلحظه حال خودم رو بهتر و بهتر کنم

    عمیقا و قلبا از شما مریم‌جان مهربون ممنون و سپاسگزارم که این لحظات بی‌نظیر رو با ما به اشتراک می‌گذارید و حتی از ثبت صدای زیبای جیرجیرک‌ها با دوربینتون ، نمی‌گذرید❤

    عااااااااشتقتونم من 😊❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1932 روز

    سلام بر عزیزانم

    تاثیرگذارترین قسمتهای سفر به دور امریکا تا قسمت ۳۱:

    استاد عزیز و خانم شایسته عزیز واقعا تمام قسمتهای این سفرنامه تا اینجا برام لذت بخش بوده اما این قسمتایی که نام میبرم تاثیرات شدیدی در من گذاشتن

    قسمت ۷= اون پروانه های زیبا و فوق العاده که از دیدنشون شدیدا ذوق کردم و لذت بردم چقدر دلم میخواست اونجا بودم و پروانه هارو از نزدیک لمس میکردم .یه نکته جالب در این قسمت این بود که این قسمت برای من مصادف شد با قسمت ۶۸ زندگی در بهشت یعنی من اول قسمت ۶۸ زندگی در بهشتو دیدم اون پروانه که روی ذغالا نشسته بود کلی لذت بردم و تحسینش کردم و دقیقا بعد از اینکه تموم شد قسمت ۷ سفر به دور امریکا رو دیدم و به نظر خودم چون یه پروانه رو تحسین کردم خداوند در مدت زمان کوتاهی پروانه های بیشتر و زیباتری رو بهم نشون داد و احساس خوب و لذت من بیشتر شد و این اتفاق ایمان من رو نسبت به قانون بیشتر کرد

    قسمت۱۱= وقتی اون چند نفری رو دیدم که دارن میرقصن یه لحظه با خودم گفتم ای کاش من هم در همچین موقعیتی قرار بگیرم و خودمو به چالش بکشم و بین آدمای غریبه برقصم .من اینو گفتمو دقیقا دو روز بعدش در جایی که اصلا و اصلا توقعش رو نداشتم در چنین موقعیتی قرار گرفتم شاید باورتون نشه منی که انقدر خجالتی بودم پا شدم بین اون همه آدم رقصیدم هیچکی روش نمیشد بیاد وسط من رفته بودم بالا و پیش دی جی میرقصیدم و به بقیه میگفتم بیایید برقصید اصلا خودمم باورم نمیشد دارم اینکارو میکنم😃 انقدر رقصیدم که کف پاهام درد گرفت. دقیقا وقتی داشتم رو به روی آدما میرقصیدم تصویر این قسمت داشت در ذهنم تداعی میشد و اون روز انقدر حالم عالی بود که نمیتونم توصیفش کنم فقط میتونم بگم خدایا شکرت برای اینهمه تغییر

    قسمت۱۶= یه احساس عجیبی داشتم اون قسمتی که خانم شایسته از اون آهو فیلم میگرفت احساس خیلی خیلی خیلی عجیبی داشتم نسبت به اون پیچکا و اون گلهای پیچکها و مهمتر از همه اون بادی که پیچکارو تکون میداد واقعا نمیتونم توضیح بدم رنگ آسمون و بادی که در پیچکها میپیچید یه حسی رو به یادم انداخت حسی که انگار من قبلا در همون مکان بودم و اونجا شدیدا برای من آشنا بود ( ایالت تنسی حتما باید به اینجا سفر کنم)

    قسمت۲۱= چقدر من با دیدن اون سگ احساساتی شدم و با تمام وجود اشک ریختم. اصلا نمیدونستم اشکم از سر ناراحتیه یا خوشحالی اما همون لحظه از خدا خواستم که منو به جایی برسونه که مثل اون خانم و آقا انقدر قوی شم تا بتونم با این مسائل به راحتی کنار بیام

    قسمت ۲۲= از مادر خانم کتی بی نهایت احساس امید و انگیزه گرفتم و از ته دل تحسینشون کردم و از خونه شون اون قسمتی که نشسته بودین و صحبت میکردین خیلی لذت بردم اونجا خیلی قشنگ بود

    قسمت ۲۴ و ۲۵و ۲۶= وای که من چقدر غرق زیبایی های آبشار نیاگارا شدم انقدر احساسم عالی بود انقدر احساسم عالی بود که واقعا نمیتونم با کلمات بگم، بی نهایت لذت بردم بی نهایت. اصلا من فکرشو نمیکردم آبشار نیاگارا انقدر زیبا باشه این قسمت انقدر به من احساس فوق العاده ای داد که با تمام وجودم خواستم که به اینجا سفر کنم. عشق کردم وقتی رنگین کمونو دیدم و اون قسمت آخرش که استاد عزیزم نشسته بودن وسط راهو به سنجابه ذرت میدادن اصلا داشتم کیف میکردم از این حرکت استاد و لذت میبردم وقتی میدیدم سنجابه و پرنده ها چه طوری به استاد اعتماد میکنن و میان جلو و غذا میگیرن و اونجایی که استاد گفتن اینا مرغ دریایی هستن وای نمیدونید چقدر احساساتی شدم وقتی اسم جاناتان رو آوردن من عاشق داستان جاناتان هستم حتی این کتابو با صدای خودم صوتیش کردم استاد شما فوق العاده هستین که حتی حیوانها هم عاشقتون میشن😍

    قسمت ۳۱= این قسمت هم یه نکته خیلی جالب برام داشت اینکه دقیقا قبل از اینکه این قسمت رو ببینم قسمت ۸۴ زندگی در بهشت رو دیدم که خانم شایسته تنهایی میرن بیرون خونه و با نور موبایلشون توضیح میدن چه طوری به ترس از تاریکیشون غلبه کردن و دقیقا در این قسمت هم در تاریکی میرن بیرون و با نور موبایلشون درمورد ترسشون صحبت میکنن و من این دو قسمت رو دقیقا در یک زمان دیدم و این همزمانی خیلی برام جالب بود.

    قسمتهای دیگه هم مثل قسمت ۱۹ که اون عمارت خاص و زیبا رو دیدم هم لذت بردم اما مهمتریناش همونایی بود که گفتم

    خانم شایسته عزیز بی نهایت ازتون سپاسگذارم برای تمام قسمتهای سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت واقعا پر از نکات مفید و زیباییه واقعا شما دارید لطف میکنید که این ویدئو هارو برامون آماده میکنید براتون آرزوی بهترین هارو میکنم

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم براتون بهتر از اینهارو آرزو میکنم شما فوق العاده هستین😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    یوسف احمدی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2527 روز

    سلام سلام سلام

    این دیگه فایل من بود، عشقم اینه که گفتگوا بین خودتون رو بشنوم و ببینم، قشنگ فرکانس حرفاتون رو میشد گرفت که چقدر واقعی ان و چقدر ب قانون عمل میکنید و چقدر دیدتون قشنگه، لحظه به لحظه حرفاتون و دیدگاهتون و تحلیلتون رو با جدیت جدیت نگاه میکردم و این تفسیرتون از هوا و شب و حرفای عاشقانتون، رو کل سلولا بدنم تاثیر داشت، چقدر شما خودتونید و ادم احساس راحتی میکنه باهاتون و بخدا من هم انگار اونجام و تو سفرم، بعد فایل میبینم پای گوشی ام. از صبح که بیدار میشم واسه تمریناتم مرتب تلگرام رو چک میکنم که ببینم کی فایل سفرنامه اومده و بعد اون حسم میگه بدو برو کامنت بزار و تشکر کن از این همه زیبابی و آرامشی که خانم شایسته با عشق به اشتراک میزاره واست. خانم شایسته خواهر عزیزم واقعا کارت قابل تحسینه که تا استاد از آرامش شب و صدای جیرجیرک ها و اون نسیم عالی صحبت کرد رفتی بیرون که ما رو هم ببری تو اون فضا و الحق که هنرمندانه تونستی. از وقتی این فایلا شروع شدن واقعا منی که خیلی اهل سفر نبودم با کل وجودم عاشق سفر شدم و همین دیشب یکی از مشتریام اومد ساندویچ ببره و گفت دارم میرم مسافرت یه طوری من از سفر رفتن و حس و حالش تعریف کردم که میگفت مگه چند ساله نرفتی سفر که اینطور برات لذت بخشه…

    خدا رو شاکرم که تو این مجموعم و اینقدر دارم اتفاقات خوب رو با شما عزیزای دلم تجربه میکنم و اینقدر دیدم و کل وجودم از شما تاثیرات خوب گرفته و رو عملکردم تاثیر مثبت گذاشته?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    محمد بردبار گفته:
    مدت عضویت: 3415 روز

    سلام به شما و استاد عزیز.

    فقط می‌تونم بگم ممنونم که با این سادگی، پاکی و صمیمیت تصاویر رو با ما به اشتراک میذارید و اینقدر عاشقانه، احساس یکی بودن می‌کنیم. قطعا به قول شما و استاد، اگر در فرکانسش نباشیم نمی‌تونیم دسترسی به این فایل‌ها داشته باشیم،

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی/گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    عادله گفته:
    مدت عضویت: 2496 روز

    سلام

    یکی از چیزهای خوبی که من دارم یاد میگیرم نچسبیدن به انسان هاست و دادن حس آزادی به اونا.

    من مجرد هستم ولی با این حال داشتم فکر میکردم شاید اگر یک خانم دیگه بود به هزار بهونه همسرشو به بهونه ترس راضی میکرد که همراهش بیاد تا خودش خواسته شو عملی کنه.یعنی اجبار دیگران برای هم مسیری باخودت.چیزی که خیلی زیاد تو خانواده ها دیده میشه ومعمولا بیشتر از سمت خانم هاست.

    ولی خانم شایسته بدون هیچ آزاری رفت کار خودشو انجام داد و برگشت.

    تازه اینطوری آدم جذاب ترم میشه پیش طرف مقابلش.

    کاش روزی بشه که آدم ها اینطوری و با اعتماد کامل در کنار هم زندگی کنن.فقط با عشق بدون ذره ای شک و تردید و نگرانی.

    چقدر خداروشکر میکنم که قبل از تاهل دارم اینها رو میبینم و باور میکنم که میشه این مدلی هم زندگی کرد و خوشبخت ترین بود.

    خیلی خوبه،عدم وابستگی یعنی همین.

    گاهی آدم ها برای رسیدن به اهداف خودشون به زور دیگران و با خودشون هم مسیر میکنن و در واقع اونها رو وسیله میکنن که به خواسته شون برسن.

    ولی اینجا هرکس مشغول خواسته خودشه بدون رسوندن هیچ آزاری به دیگران.

    این برای من قابل تحسینه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مرضيه ابدالى گفته:
    مدت عضویت: 2578 روز

    خدایاشکررررررررررررررررت ? بخاطر همه چیز و هدایتم دراین مسیر زیبا و دلنشین که هر لحظه اش عاشق تر میشوم و دیوانه وار به سوی هدایت الهى ت پرواز مى کنم ?

    سلام بر استاد عزیز و مریم بانوى مهربون و شایسته که زیبنده این شایستگى هستید و در کنار مراد خود که مرید و سراپا عشق شده اید و مایک دوست داشتنى که همگى در یک مدار و فرکانس قرار گرفته اید .

    و سلام بر همفرکانسى هاى نازنین که ما خانواده ى صمیمى هم در این مدار و فرکانس زیبا جایگاه خودرا پیدا کرده و هر چه را در دنیا دوست داریم خلقش مى کنیم ?

    خدایا شکرررررررررت چقدر به آرامش رسیدم با دیدن این فایل که قابل توصیف نیست خدایا پیدات کردم عاشقانه و خالصانه ?

    چه فایل زیبایى بود ان هم در دل شب ? سکوت ? سکوت و آرامش الهى ?

    صداى جیر جیرک ها و اون نور چراغ قوه که درخت پر صلابت الهى رو که همه ى این ها نمادى از شکرگزارى الله یکتا هستند ? چه زیبا در دل تاریکى ها جلوه گرى مى کرد ند ?

    سخنان زیبا و صادقانه دو دلداده که هر کدام دریایى از مهر و آگاهى و باور و ایمان و یقین بود خروشان و جارى و روان همچون آبشار نیارگارا مارو با خود مى برد و مى برد تا هرگز دچار گنداب و مرداب و واماندگى نگردیم ?

    خدایا شکررررررررررت هر کدام زیباتر و عالى تر از قبل ?

    واقعاً که بینظیره همه چیز از فایل ها و همراه کردن ما در این سفر زیبا و کم نظیر که شاهد و ناظر این همه دیدنیها و شنیدنیهاى عالى و درس آموز هستیم که اگر روزى ان شاءالله گذرمون باون دیار افتاد باور داریم که چه راحت همه جا میتونیم بریم چون قبلاً همه را دیده و مشاهده کردیم و راه بلدیم و مخصوصاً آبشار نیاگارا رو که تا حالا به این زیبایى توصیف و تعریف و دیدنش رو از زبان دیگران نشنیده و عکس ها و فیلم هایى به این زیبایى تا حالا ندیده بودم که روح رو به پرواز در مى آورد و به عالم ملکوت و سپاسگزار خداى غفور و رحیم و کریم ?

    خدایا شکرررررررررت که درس رها بودن و نچسبیدن و مقاومت نداشتن و فقط و فقط بخودت وصل شدن ، به ما آموختى با دستان بینهایتت ، چون از خودت هستیم و بخودت بر مى گردیم ( انّا لله و انّا الیه راجعون ) ?

    خدایا شکرررررررررررت که این خانواده با سعه ى صدر و قلبى گشاده مارو با اشتیاق و انگیزه در ساده ترین و راحت ترین لحظات زندگى خود سهیم مى کنند ، و واقعاً ما رو با جون و دل عضو خانوده ى صمیمى خو د مى دانند ?

    خدایا شکررررررررررررررررت تا ابدیّت ?

    در پناه خداى مهربان و الله خیر الحافظون ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    علی هاشم بیکی گفته:
    مدت عضویت: 2971 روز

    سلام و درود

    امروز میخوام نوشته ام را بسپارم به خدا و هر چی سر زبانم اومد را بنویسم

    خدا را سپاس

    اشکمو در آوردید نمیدونم چرا اما از اونجایی شروع شد که استاد وقتی از خداوند صحبت میکرد چشماش پر از اشک شد.

    من قبلا گریه ای که میکردم از بدبختیهام بود از اشتباهات زندگی از احساس گناه از نابود کردن خودم و دیگران اما اشک امروزم از خوشحالی بود از اینکه دارم با خدا رفیق میشم، از اینکه سوار بر دوش خداوند میشم همانند کودکی که بر دوش پدرش سوار میشود و با خیال راحت بازیگوشی میکنه و مطمئنه که پدر هواش رو داره و بدون هر دغدغه ای بدون هر حاشیه ای و بدون هیچ ترسی.

    آره من اینو میخوام و دارم بهش میرسم خیلی خوب دارم مسیر را طی میکنم. من که نه، من هیچم خود خدا اونه که منو هدایت میکنه ومن فقط ازش خواستم.

    هر روزم شده سر زدن به سایت دانلود سفرنامه و اینکه جلسه بعدی قدم ۵ اومده که دانلود کنم و از اونور چه اتفاقات زیبایی می افته به اندازه ساخت باورهای من زندگیم داره قشنگ میشه ارتباطات، سلامتی، ثروت، معنویت خدایا سپاس

    این قسمت سفرنامه فرقش با قسمتهای دیگه سادگیش بود اینکه خود خودتون بودین فقط عشق و زیبایی بود حضور خداوند را از اینجا حس میکردم.

    دوستتون دارم هر سه ی شما را و امیدورم و مطمئنم که در آغوش خوب خدایید.

    من را هم در گوشه ای از قلبتون یاد کنید.

    سفر به سلامت

    یاحق?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    فرشته جمیلی گفته:
    مدت عضویت: 2206 روز

    مریم عزیز سلام ?

    گفتی:

    “هرچیزی رو که تحسین کنیم تو زندگیمون اتفاق میفته…”

    بازم یه تلنگر بهمون زدی که:

    “دیده بگشا ای برادر..تیره گیها را مپرور”

    مریم جان

    همه ی ما و حتی استاد عباسمنش ازت ممنونیم که مارو تو لحظات زندگیت سهیم میکنی و حتما آنقدر از زیباییها لبریزی که میتونی اونارو به دیگران هم ببخشی.

    دستت طلا بانو.

    دیدی که استاد گفتند من زیاد حال و حوصله ی سفر و اینچیزارو نداشتم و اگه بخاطر شما نبود حتما این اتفاقات ثبت نمیشد.

    مریم جان

    یادآور شدی که تصویرهای ذهنمون به واقعیت میپیونده.همونطوری..همون شکلی که تصور کردیم!

    و استاد گفتن قوانین هستن و ثبات دارن و ما میتونیم خالق باشیم و چه لذتی داره خلق کردن…

    راستی استاد

    مریم جون گفتند که این اتفاقای خوب بخاطر هم فرکانس بودن با شماست..

    راست میگن.

    چون من قبلا تلاش میکردم ولی اتفاقی برام نمیفتاد!!

    اما الان نمیدونم چی شده که یه احساس توانمندی و انرژی زیادی حس میکنم . مخصوصا توی دستهام.

    من زانو درد دارم و یکم مجبورم از فعالیتهام کم کنم. چند وقت پیش، قبل از وردم به سایت از خدا خواستم که خدایا، هنر دستهای منو به من نشون بده.حالا که نمیتونم زیاد رو پاهام بایستم، دستهای منو به کار بنداز….

    بعدشم اتفاقی وارد سایت شدم، ثبت نام کردم و تونستم فیلمهار ببینم.

    استاد

    باورتون میشه من بعداز سااااالها شروع کردم به کشیدن نقاشی ، خیلی اتفاقی به یکی از دوستام برخوردم و ازم دعوت کرد که برم و مربی کوتاهی کلاسش بشم (و هنر دستهامو به نمایش بذارم).امروزم یکی از دوستای دیگم بهم پیشنهاد کار داد که برم و کارای طراحی سالنشو بعهده بگیرم….

    و من هردو کارو قبول کردم.

    میخوام بگم، مگه من چه فرقی بایکماه پیش کردم؟ هیچی!

    جز اینکه فقط وارد مدار شما شدم و بقول خودتون حتی کسانی که فیلنامه های سفرو میبینن با شما در یک مدار قرار گرفتن…

    فقط مسیر ذهنم عوض شده و میتونم آزادانه به چیزایی که دوست دارم فکر کنم و نترسم!

    الهی شکرت

    خدایا ممنونتم

    استاد و مریم عزیز و حتی مایک..ازتون سپاسگزارم.

    میدونم که چقدر از موفقیتهای ما شاد میشید.

    سپاس

    سپاس

    سپاس…

    من حس آزادی میکنم…بعد از سالهاااااااا….

    توی قفسه ی سینه من همون باد خنکی که از پنجره ی شما عبور میکنه، احساس میشه…

    دست خدا بهمراهتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    رضا پورهاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2819 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم . اوست پایدار … از شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیز تشکر میکنم که فقط و فقط تمرکزتون روی خداوند قران و خودتونه و روزهایی که نتایج فوق العادتون رو آدم میبینه مثلا ماشین های عالی زندگی لوکس و رها از قیل و قال های بازار به قول استاد ریشه ها رو آدم باید ببینه و این نمونه ایست از ریشه ها …اینکه هر لحظه یعنی هر لحظه با خودتن و در خودتون هستید و نقش خودتون رو در هر زمان و مکان بازی میکنید عاشقتونم و خدارو شکر گذارم که هر جا که میرم و بعد میام خونه بعد فایلها رو تو ذهنم مرور میکنم و یاد قران میوفتم و خودم رو مرور میکنم میگم آها اینه …اوکی …. همینه‌..تو هیچ زمینه ای نه غول داریم نه شاخ … چه تو زمینه مذهب نه تو زمینه علم و رشته تحصیلی و ورزشی و شغل و ..اره دلش میخواد لاغر باشه دلش میخواد چاق باشه تهرانی باشه شیرازی باشه کرد باشه لر باشه ترک باشه عرب باشه گیلک باشه بلوچ باشه سابقه کاریش بالا باشه …حرفهای قلبمه سلبمه بزنه به اصطلاح خیلی حرفهای trend بزنه یا نه نزنه update باشه یا نباشه …پزشک باشه وکیل باشه مهندس باشه بازاری باشه مدیر کل باشه مدیر عامل باشه رئیس شرکت باشه …اسمش بزرگ باشه گمنام باشه پوستش قشنگ باشه یا چروک باشه یا کچل باشه گوشیش چی باشه ماشینش چی باشه ساکت باشه پر حرف باشه یا……………………… اصلا مهم نیست چی؟ اصلا مهم نیست ؟ تکرار کنیم باهم ..چی؟؟ اصلا مهم نیییییست چون واقعا مهم نیست ؟ مهم منم مهم تویی … اگر من قدر خودمو ندونم تقصیر تو نیست و نمیتونم بیام یقتو بگیرم …( گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست) اره استاد عزیزم به خاطر دیدگاهت بهت تبریک میگم و داری نتیجشو میگیری مبارکت ایشالا … و از این به اشتراک گذاشتن این بزرگترین درسیه که میگیرم اتفاقا کامل منطبق هست باقران … از خانم شایسته واقعا کمال قدر دانی و تشکر رو دارم به خاطر همه چی …به خاطر این تدوین این فایلها و به اشتراک گذاشتن و عدم حسادت و رقابت و کل کل رها و راحت آفرین آفرین … انشالا که ماهم بتونیم نقش خودمون رو بازی کنیم بدون استرس بدون واهمه بدون اینکه نکنه کی کجا چطوری چی گفت …چون یکبار اومدیم پس …?زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست? هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود? صحنه پیوسته بجاست ?خرم ان نغمه که مردم بسپارند به یاد? .‌ انشالا در پناه الله قران الله آسمانها الله تولد و مرگ الله شب و روز اللله زمین درختان ماهی ها حیوانات پرندگان و ملائک باشیم و برا خودمون زندگی کنیم انشالا . ????????????????????????????????????????????????????????????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    حسین ملک زاده گفته:
    مدت عضویت: 3078 روز

    مریم خانووم به گمانم شما دو نفر تصمیم گرفتین که بعضی از ماهارو دیوانه کنین منو هم که دیوانه تر کردین فقط راجه به این فایل احساسم رو میگم ،امیدوارم خدا کمکم که کلمات قدرتشو داشته باشن از لحظه تماشای این فایل فقط اشگ شوق ریختم چراشو نمیدونم فقط متوجه شدم که میگم خدااااااایا شکرت که اینهمه زیبایی رو برا ما خلق کردی و رابطه تون با استاد با اون صمیمیت که چی بگم خودتون بهتر از همه میدونین و در آخر فایل که گفتی بچه ها این صدای شبه که میشنوین تا حالا متوجه صدای شب نشده بودم و در وسط صحبتهات که به استاد گفتی مهمتر از آرامش شب فرکانساسش قویه من حالا متوجه شدم که چرا در شب در سکوت احساس آرامش میکنم نگو که اونجاهم قضیه فرکانسه، بخدا من این فایل رو نگاه نکردم بلکه اونجا زندگی کردم خدارو هزاران مرتبه شکر که وسایلشو فراهم کرده و مهمتر از وسایلش فوت و فنشو بهم یاد داده که در وسط روز در تبریز نشسته ام و لذت زندگی در تاریکی شب در آمریکارو تجربه میکنم ، مریم جان هم از تو و هم از استاد شیرین سخن ممنونم که دستی از دستان خدا شدین و باعث میشین که این روزها خیلی گریه کنم گریه کنم و بگم خدااااااااایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: