سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-09 08:10:202024-07-31 11:45:42سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه ی همسفرای عزیزم
این اولین باریه که میخوام توی مسابقه شرکت کنم بدون اینکه برام مهم باشه نتیجه و جایزه اونم به این دلیل که با تمرکز و توجه به همین آگاهی ها و همسفر شدن با همین فایل ها از تقریبا هیچی رسیدم به درآمدی که بیشتر از مبلغ این مسابقه اس و توی این زمان با حس فوق العاده عالیی میتونم از این فایل ها و نکات و نتایجش صحبت کنم چون این بار نتیجه دستمه چون این بار همراه ایمانی که بوجود اومده عمل به همراه داشتم چون این بار من جواب نمیدم نتایجم جواب میدن
اجازه بدین قبل انتخاب فایل بگم که کامنت قبلی من این بود که تا نتیجه نگیرم دیگه کامنتی نمیذارم و یه مدت طولانی شد کامنت نذاشتنم اما دلیلش این نبود که نتیجه نمیرفتم دلیلش این بود که نتیجه رو نمیدیدم چون که همه ی اون نتایج شده روند عادی و طبیعی زندگیم و با شروع سفر به دور امریکا تلاشمو بیشتر کردم که بتونم کنترل بیشتری روی ذهنم داشته باشم و کمتر از یه هفته بعد نتایج بزرگ و بزرگتر شد . با شروع سفر خواسته یی درونم شکل گرفت مثل اینکه کار میخوام با درآمد فلان و از طرفی دوس دارم که همیشه در حال رفت و آمد چرخیدن باشم . طبق معمول ذهن شروع میکنه که چجوری هم خدا میخوای هم خرما اما تمرکز بر نکات مثبت میگف چجوریش کار تو نیست و یه هفته بعد به کاری هدایت شدم که همه ی عوامل دست به دست هم داد و افراد زیادی دستای خدا شدن که هم توی مسیر هستم و لذت میبرم هم سر کار میرم و مطمئنم از این بهتر رو خواهم داشت به شرط ایمان و عمل صالح .
نکته ی جالبی که کارم برام داشت درآمدی بود که من با شروع سال همراه با فایل تولد استاد برای خودم در نظر گرفته بودم و در آمد دقیقا همونه . حس خوب همه ی اون چیزیه که باید براش تلاش کرد .
نکات مثبت زندگی من توی مدت این سفرنامه خیلی خیلی زیاد شده و نتایج روز به روز بهتر .
یادمه با شروع دوره ی 12 قدم میگفتم یعنی میشه من دوره رو داشته باشم الان دیگه میدونم که میتونم داشته باشم ولی این بار با اطمینان میگم خود قانون خودشو برام تهیه میکنه نه هیچ عامل دیگه . این بار میدونم لیاقتشو دارم چون ایمانم از حرف مفت داره به عمل آوردن میرسه . این بار رها و آروم فارغ از هر مسابقه و نتیجه و انتظار رسیدن پول از آسمون منتظرم خود قانون هدایتم کنه به مسیر آسونتر و دلنشین تر .
رسیدن به حس خودباوری بهترین نتیجه ای بوده که توی این چند روز سفر برام به امغان آورده این حسو برا همه خواستارم
اما انتخاب یک فایل از بین این همه فایلی که گویای یک اصل بوده که اینبار با آگاهی کامل متوجه بودم که همین اقدامات باعث نتیجه ی منه برای من آسون بود . یعنی اصلا فکری نکردم من بلافاصله با خوندن سوال کل فایل اومد جلو چشام . اما این به این دلیل هست که اون روز و قبل اومدن اون فایل دقیقا داشتم روی خودم کار میکردم که به هر نحو احساسم فقط خوب باشه و داشتم یادآوری میکردم با خودم که تنها کار مفید زندگیم اینه که ذهنمو به زیبایی ها هدایت کنم همین . و دقیقا چند دیقه بعدش فایل اومد و من نتیجه ی کار کردن روی ذهنمو خیلی زود و راحت دیدم . فایل 26 ام سفر به دور امریکا مثل همه ی فایل ها گویای همه ی قوانین از همه ی ابعاد به طور کامل و یکجا بود . نوشتن تک تک نکاتش طولانیه اما به نظرم هم تمرینیه برای من و یادآوری برای بقیه .
بزرگترین یادآوری از طرف آبشار بود. عظمتش دل آدمو قرص میکرد به خالقی که این عظمتو با این ظرافت نقاشی کرده و اشک شوق آورد به چشم من با این یادآوری که اونی که این عظمتو انقدر دقیق و عالی از چیزی آفریده که به چشم وقتی دیده میشه که کنار هم قرار میگیرن و با جاری شدن روی هر چیزی زیبایی بیشتری رو به رخ میکشه خیلی راحت تر از اون چیزی که توی ذهن کسی بگنجه میتونه همه ی عواملو جوری کنار هم بچینه که من موفقیت خودمو عینا ببینم من ثروتو و سلامتی و روابط عالی و معنویتو راحت ببینم . فک کردم به اینکه آبی ک بی رنگه و از عناصری ساخته شده که به دلیل کنار هم قرار گیری به همچین ترکیب جالبی تبدیل شده که چشم همه رو جذب خودش میکنه، بیشتر از قبل تونستم درک کنم و باور کنم که این خدا قدرتش بی نهایته و خیلی راحت میتونه از جایی که فکرشو نمیکنم عوامل لازم رو کنار هم قرار بده دقیقا مثل عناصر آب .
بعد از اون رها بودن آب فکر منو مشغول خودش کرد . انگار خودشو سپرده بود به دست مسیری که بهش هدایت میشه هر لحظه شاید به همین دلیله که دیدن آبشار حس خیلی عمیقتری میده به من تا دیدن یه دریاچه ی ساکن یا لااقل ساکن از دید چشمای من . آبشار به من ثابت کرد که اصلا مهم نیست که کی باشی چقدر باشی بزرگ یا کوچیک حجمت زیاد باشه یا کم یا اصلا کجا باشی ، وقتی بخوای و رها باشی و خودتو بسپری به هدایت الهی زیبایی و ارزشمندی میسازی که هیچ دریایی و هیچ کسی هر چقدر بزرگ نمیتونه اون زیبایی رو داشته باشه . یادآوری مهم دیگه ای که آبشار داشت این بود که با تداوم و اجازه ی طی شدن قانون تکامل با لذت و به راحتی توی بهترین حالت به هر خواسته ای میرسی . تداوم باعث میشه توی هر شرایطی راهی پیدا کنی به سمت خواستت همینطور که آب از بین سنگ ها راهی پیدا میکنه و سنگ ها هم یادآوری میکنن که مسئله توی زندگی اومده که تورو رشد بده و به سمت زیبایی بیشتر ببره دقیقا مضمون ان مع العسری یسری را رو تداعی میکنه اگه سنگ نبود این همه زیبایی آبشار رو نمیدیدیم بنظرم اگه بتونیم به مسائل زندگیم به دید همین سنگ نگاه کنیم دیگه کلا سختی و مشکل و ناراحتی معنایی نداره توی زندگی دقیقا همون مسئله رو از زاویه ای میبینیم که زیبایی رو نشونون بده یعنی نکته ی مثبت رو میبینیم
یه قسمت دیگه ای که تاثیر خیلی عمیقی گذاشت روی من همون قسمتی بود که به سنجاب و مرغ دریایی غذا دادین اولین موضوعی که ذهنمو درگیر کرد این بود که خداوند به شجاعان پاسخ میده اول شجاعت استاد که خیلی راحت فارغ از هر فکر و خیال و ترسی نشست و پاپ کورن رو میداد به سنجاب و مرغ دریایی ، دوم شجاعت سنجاب و اعتماد به خدایی که استاد رو سر راهش قرار داد تا روزی شو بهش بده به همین دلیل سنجاب خیلی راحت تر از مرغ دریایی به غذاش رسید و برای من دلنشین تر هم بود چون شجاعت داشت و اعتماد کرد به هدایت درونیش و رها بود پس سریع تر پاسخ گرفت و به روزی بیشتری رسید
موضوع دیگه خانوم و آقایی بودن که وایسادن و عکس گرفتن از غذا خوردن سنجاب . سادگی و انرژی مثبتشون رو من حس میکردم و ذهنمو به سمتی هدایت کرد مطمئن شدم تمرکز روی نکات مثبت خودبخود آدمو به سمت نکات مثبت بیشتری هدایت میکنه .
روی زمین نشستن استاد هم انرژی فوق العاده ای رو منتقل کرد از راحتی توی هر لحظه از رها شدن از قید و بند نگاه بقیه و از لذت بردن از همون لحظه . انگار آینده ای نبود هر چی بود همون لحظه بود .
نکته ی دیگه تمرکز کردن روی باور فراوانی بود جدا از جمله خود استاد که بی نهایت نعمت هس بخورید و خداوند رو سپاس گذار باشید . نه سنجاب و نه مرغ دریایی برای رسیدن به نیازشون زجر نکشیدن ، بلکه در کمال راحتی و زیبایی علاوه بر اینکه زیبایی رو به ما نشون دادن و قوانین خدا رو بهمون یادآوری کردن ، به روزی خودشون رسیدن خیلی راحت و آسون . خدای من و خدای اون یکیه . با این تفاوت که خدای ما جهان رو مسخر ما کرده ، وقتی اون انقد راحت به خواسته هاش میرسه من که اشرف مخلوقاتشم تو یک چشم به هم زدن میتونم به همه چی برسم اگه مث اون شجاع باشم ایمان داشته باشم به هدایت الهی و عمل کنم بهش .
یه موضوع دیگه که برا همه ی فایل ها هست و برای من دوس داشتنیه متن اخر فایله که یادآوری میکنه و تاکید میکنه که اگه به همه ی آنچه گفته میشه عمل کنیم جریانی از ثروت و نعمت وارد زندگیمون میشه این یادآوری هم خیالمو راحتتر میکنه و منو به عمل کردن به شنیده هام راهنمایی میکنه موضوع دیگه ای که میشه بهش توجه کرد اینه که هر چقدر زیبایی رو ببینیم و هر چقدر هم تمرکزمون بر نکات مثبت باشه همیشه بهتر از اون هست همینطور که از هر زاویه ای آبشار رو میدیدیم باز هم زاویه ها قشنگتری بود و هر بار روح آدمو به پرواز در میاره .
چیز دیگه ای که توجه منو جلب کرد آدمایی بودن که اونجا حظور داشتن . آدمای شاد و ساده و راحت . همه ی اینها منو مطمئن میکنه که آدمایی به سمت زیبایی های بیشتر هدایت میشم که همواره زیبایی رو میبینن آگاهانه و با خودشون در صلحن
و وقتی آدم بخواد زیبایی رو ببینه فارغ از هر نوع شرایط و موقعیتی همه چیز دست به دست هم میده که هی از اون زیبایی بیشتر رو ببینه . اینجوری میشه که رنگین کمان میاد توی تصویر و باقی زیبایی ها رو چند برابر میکنه . اینجوری میشه که پرنده میگذره و هی فضا زیباتر میشه . اینجوری میشه که آدمی که از کنارت رد میشه بهت لبخند میزنه . اینجوری میشه که همه ی زیبایی ها کنار هم قرار میگیرن برامون .
اگر بخوام تک به تک و دونه به دونه بنویسم برای هر فایل 10 دقیقه ای میشه صدها صفحه نوشت و یک کتاب چاپ کرد .
اما چیزی که باید همواره یادمون باشه اینه که کل فایل ها یه چیزیو به واضح و کامل بهمون یاد میدن ، اونم اینه که روی خودمون کار کردن شاخ غول شکستن نیس . تمرکز بر نکات مثبت جادو جنبل خاصی نداره . با همین اتفاقات ساده و دیدن نکات مثبت هر اتفاق و هر لحظه میشه به حس بهتر رسید . ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستیم . تنها کاری که باید انجام بدیم ارسال فرکانس خواسته هامونه . ارسال این فرکانس از مسیر لذتبخشی میگذره . کار من در هر لحظه توجه بر نکات مثبت اون لحظس . زندگی توی همین لحظه امکان رسیدن به این اصل رو میده .
رسیدن به خواسته ها بها میخواد باید بهاشو بپردازیم . چه بهایی بهتر از توجه بر نکات مثبت من اینو درست انجام بدم بقیه ی کارا با خداست دیگه .
بهتون پیشنهاد میکنم خواسته هاتونو یجا بنویسین چون واقعا با این روش یجوری به خواسته هاتون میرسین که جزء بدیهیات زندگیتون میشه نوشتنش کمک میکنه که یادتون بمونه برای رسیدن به اون خواسته از چه مسیری گذشتین پس رسیدن به هر خواسته ای از همون مسیر میگذره .
شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند باشیم توی دنیا و آخرت .
سلام ب همگی خداقوت
ممنون از استاد و خانم شایسته بابت تهیه ی این فایل های بسیار آموزنده و خداروشاکرم که منو هدایت میکنه و حمایت میکنه هر لحضه تا در فرکانس بالاتری باشم
پاسخ ب سوال استاده عزیزم من همه ی فایل هارو خیلی دوست داشتم ولی برای من فایل ۳۰ام سفرنامس ب این دلایل که:
اول از همه با دیدنش بسیار بسیار احساس خوب و ارامش بهم دست داد تا حدی که با ذوق وشوقی راجع بهش با دوستم که اونم دنبال میکنه سفر و تعریف کردم که حد نداشت
در ابتدای فایل خانم شایسته میگه ما هیچ نشونه ای رو از قلم نمیندازیم یادمه تو ی فایلی استاد میگفت اگ ب الهامات توجه نکنی تا ی مدتی باهات قهر میکنن و این حرف خانم شایسته من و یاد اونـحرف استاد انداخت و یاد گرفتم که هیچ نشونه ای رو از قلم نندازم
جمله ای که روی دستشویی نوشته شده بود چقدر با عشق و احترام بود مامانم با عشق این دستشویی رو تزئین کرده لطفا دست نزنید
ی چیزی ب ذهنم رسید وقتی این جمله رو شنیدم باخودم گفتم دستشویی نمادی از بخشی از زندگیمه و من چقدر برای خودم ارزش قائلم و دستشویی های زندگیمو زیبا میکنم؟؟و اینکه میتونم حتی دستشویی های زندگیمو جوری زیبا کنم که از دیدنش سره ذوق بیام و عشق کنم(منظور از دستشویی های زندگیم اون جاهایی از زندگیمه که شاید ب ظاهر کمی متفاوتن و زیبا نبودن در درونم و بعد تجلیش در بیرونم )
فضای بسیار آرامش بخشی و اونا دارن از تولیدات خودشوون پولدر میارن این نشون میده که ما میتونیم از تولیدات خودمون و استعداد ها و توانایی هامون کلی پول بسازیم این نشون دهنده فراوانیه فراوانی پول و فراوانی مشتری در همه جای دنیا حتی در روستاها
و باز هم هدایت خدا چی بگم دیگه ،اون خانم ادرس ی جای زیبا رو داد ب استاد و استاد تو مپ سرچ زد و … و ی درس جالب داشت :پیاده۲۳روز با دوچرخه۷روز و با ماشین۲۸روز دوستان من این درس و گرفتم که جهان چقدر پیشرفت کرده از گذشته تا الان که مسیره ۲۳روزه رو الان ما میتونم خیلی راحت تر و آسون تر و سریع تر طی کنیم و این نمادی از حرفه استاد که میگه جهانـ همواره درحال پیشرفته و رشده و همه چی آسون تر داره میشه وبهتر خدایاشکرت بخاطره اینهمه رشد و پیشرفت
استاد میگه انشالله همه جا میریم و خانم شایسته میگه اره هدایت میشیم و این مکالمه ب من اینو یاد میده که اعتماد کنم ب خدا و رها باشم تا هدایت شم
همه جا راجع ب ایران حرف میشه هم که قانون همزمانی بود دیگه استاد که چی بشه تلویزیون ببینن داشتن اینو میدیدن و همونجاهم داشتن فیلم میگرفتن واقعا اینا یعنی همزمانی برای لذت بیشتر
و در نهایت حمایت خداوند که استادو خانم شایسته با ماشین آبی رنگ زیبا میان جای آروی و عشق و علاقه ای که استاد ب مایکـ داره و رابطه زیبای این پدر و پسر که نشونه ای از هماهنگی با خودشونه و من میتونم یاد بگیرم که در آینده با فرزندم چطور برخورد کنم بقول استاد داشتن یک الگوی خوب یا الگوهای خوب یکی از مهمترین عوامل پیشرفته در هر زمینه ای
این ها بخشی از احساس من و یادگیری های من بود از این فایل و واقعا یکی از پررنگـترین نکات اینـ سفر حامی و هادی بودنه خداونده
خدایا ممنونم بابت اینهمه زیبایی و فراوانی و عشق
ممنون از همگی
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته نازنینم و به تمام دوستان همفرکانسی خودم
تمام این سفر برای من پر از زیبایی و لذت هست و بینهایت با دیدن هر قسمت ذوق میکنم و با هر صحنه و زیبایی شکرگزار پروردگارم هستم.
قسمت 26 رو خیلی خیلی دوست دارم به دلایل زیر:
1- زیبایی در جهان هستی فراوانه و آبشار نیاگارا یکی از این زیباییهای جهانه که باید در لحظه حال بینهایت ازش لذت برد و غرق در شادی شد.
2- ما به دنیا آمدهایم تا شکرگزار زیباییها باشیم و آنها را با چشمانمان ببینیم و طوری ذوق زده شویم که گویا تنها آن زیبایی در جهان وجود دارد.
3- صمیمیت فوقالعاده در رفتار استاد با مایک که به ما میگوید برای همراه شدن با فرزندان باید خنده بر لبهای فرزندمان بیاوریم، شوخی کنیم، از ته دل بخندیم و رفیق باشیم به تمام معنا.
4- عظمت آبشار نیاگارا که من تماما خودم را آنجا حس میکردم، صدای بینظیر آب، برخوردش با سنگها، برخورد قطرات آب با لنز دوربین.
5- انسانهای زیادی که برای دیدن آبشار آمدهاند به ما میگوید ببین چقدر نعمت و ثروت در جهان وجود دارد و این همه آدم آمدهاند تا زیبایی این آبشار را نظارهگر باشند.
6-جسور بودن مایک که میرود جلوی آبشار به ما میگوید که این جسارت را استاد از کودکی به مایک داده و او حالا انقدر با شچاعت میرود جلوی آبشار تا آن لحظه حال را برای خودش لذت بخش کند.
7- شکرگزار بودن استاد و مریم جان از دیدن زیباییهای آبشار و بر زبان آوردن مکرر این سپاس گزاری که باعث میشود خداوند از این دست زیباییها بسیار سر راهشان قرار دهد.
8- برخورد آب با سنگها که به سمت پایین بعد از آن روانه میشود و به من میگوید ببین از دل سنگ هم که عبور کنی باز هم به زیبایی و عظمت پروردگار وصل میشوی.
9- و باز هم ذوق فراوان استاد و مریم جان از دیدن سنجاب زیبا که مخلوق خداست و از قشنگیهای طبیعت.
10- آسان گرفتن سفر و با خود در صلح بودن استاد عزیزم که بر روی زمین نشست و به پرندگان غذا داد و کلی 3 نفری کنار هم این لحظات را خندیدند و شاد بودند.
11- و اینکه خود من عاشق طبیعت هستم و با قسمتهایی که زیبایی و عظمت آبشار نیاگارا را به تصویر کشیدید کلی کیف کردم و نیاگارا را با تمام زیبایی و شکوهش دیدم و خالقش را بارها و بارها شکر کردم که باز هر چه شکر بگویم کافی نیست برای این همه نعمت.
از دست و زبان که بر آید/ کز عهده شکرش به در آید.
سلام خدمت استاد گرامی ،خانم شایسته ی عزیز و مایک دوست داشتنی و همه ی اعضای خانواده ی مهربانم یعنی خانواده ی بزرگ عباسمنشیها میدونم که ساعت از ۲۳ گذشته و زمان ارسال نظر برای شرکت در مسابقه پایان یافته ولی چون دو روزه که در سفر خارج از ایران هستم و با توجه به اینترنت پرسرعت اینجا خوشبختانه تونستم تمام قسمتهای سفر نامه رو ببینم و الان رسیدم خونه که اینترنت دارم ولی زمان رو از دست دادم ولی دلم نیومد نظر ندم و مینویسم….به نظر من همه ی قسمتها زیبا و عالی بودن و انتخاب بین قسمتهای مختلف مثل انتخاب یک گل زیبا و خوش بو در بین یک سبد گل زیباست ولی بنا به درخواست استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان که با دستان توانا و چشمان زیبا بین مرا هم با خود به سفر بردند من قسمت ۲۶ را انتخاب میکنم زیرا دیدن آبشار نیاگارا آرزوی من بوده و همیشه فکر میکردم اولین بار از سمت کانادا موفق به دیدن این همه زیبایی بشوم ولی از امریکا اونو دیدم .لذت دیدن این تصاویر کمی از لذتی که شما عزیزان بردین نیست.من تونستم خودمو اونجا ببینم و همون کاور نایلونی رو پوشیدم و به آبشار خیره ماندم .هوای لطیف و وزش باد رو که قطرات اب رو به صورتم میزد حس میکردم وقتی از پله ها بالا رفتم و به اطرافم نگاه کردم دقیقا خودم رو ذره ای کوچک بر روی پستی و بلندیهای کره ی زمین دیدم که در سطح وسیعی از اب احاطه شده بودم و سپس متوجه جاذبه ی زمین شدم که چگونه بر من و همه ی این حجم آب اثر گذاشته بود و مانع از این میشد که در فضا رها شویم بلکه بر روی زمین زیبا ماندگار شدیم و جاری و من خودم را دیدم که همچون آبشار روان شدم و چشم به آسمان زیبا دوختم و ابرهای سفید پنبه ای را دیدم و مانده بودم که چگونه میتوانم از یک آبشار به آبشار دیگر سفر کنم؟و غرق در این همه زیبایی بودم که ناگهان خداوند حجت را بر من تمام کرد و رنگین کمان زیبا را پلی ساخت برای گذر از ایندو ..و من و رنگین کمان و آبشار و سبزه و گل و آسمان و …در هم آمیختیم و آنجا بود که فهمیدم اگر با ذات خدا یکی شوی همه ی خلقت زیباست .آنقدر زیباست که نمیشود تفکیک کرد و با صدای آسمانی و پر از طنین عشق استاد که فریاد میزد :خدا رو شکر به خود آمدم و بی اختیار من هم با او همنوا شدم و فریاد برآوردم که خدایا شکرت برای آفرینش این همه زیبایی،این همه نعمت،چشمانی که به من دادی تا ببینم و استاد عزیزی که سر راه من قرار دادی تا هدایت کند مرا،و اما عزیزی را سر راه من قرار دادی تا هر چه را که میبیند و لذت میبرد با این همه ظرافت و شور و عشق به چشمان من هم برساند و مرا هم چون خود غرق لذت کند و خدا رو شکر برای داشتن شما عزیزان و اما انتخاب موزیک متن که واقعا عالی بود و تمام مدت یاد آوری میکرد که از همه چیز لذت ببر و پس از آبشار اون سنجاب سیاه کوچک و مرغان دریایی که دریافتند استاد عباسمنش میتواند خیلی روان و راحت با همه ارتباط برقرار کند و از دستان او قوت راه گرفتند وپر کشیدند ولی مطمئنم که آنها هم متوجه فراوانی شدند و این همه راحتی استاد منو شگفت زده کرد .واقعا براش مهم نیست که کی چی فکر کنه؟روی زمین نشست و با خیال راحت به پرندگان و سنجاب کوچولو غذا داد و بعضی از رهگذران این صحنه ی زیبا رو ثبت کردند .و در پایان باید بگویم که استاد عزیز برای تمامی آموزش هایتان سپاسگزارم آنقدر تغییر در زندگیم رخ داده که وقتی به عکسهای گذشته ام نگاه میکنم خودم را نمیبینم و فقط عاشق همین الانم همین منی که ساخته شده تا جهان رو جای زیباتری برای خود و دیگران کند و از خانم شایسته ی عزیز واقعا از لطفتون سپاسگزارم چون مت هم مانند شما عاشق گرفتن فیلم و عکس و ثبت لحظات زیبا هستم ولی هیچگاه به این فکر نکرده بودم که ممکن است برای دیگران هم جالب باشد و کار شما علاوه بر حس لذت و همسفر بودن با شما عزیزان،انگیزه ی دیگری در من ایجاد کرد که لذت سفرهای خودمو با دیگران تقسیم کنم .متشکر
با سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته و مایک و دوستان هم فرکانسی
اگ قرار براین باشه که بخوام جذاب ترین قسمتو من بگم باید من کل قسمتارو تعریف کنم براتون ولی ناچارا باید یکیو انتخاب کنم . در کل من هر قسمت از سفرنامه دور آمریکا روی سایت میومد من هرکدوم رو 3بار میدیدم بعد میرفتم سراغ قسمت بعدی …از بین 31 قسمت بعد از جمع بندی سخت گیرانه the best انتخاب شد قسمتی نیست جز 16
اولین چیزی که به چشم میخوره پاکی و لطافت سنگ فرش های خیابونا و اندازه چمناست زیبایی درختاست این هم بخاطر باور ثروتمند مردم آمریکاست بخاطر مالیاتی که میدن و باور فراوانی که دارن. واقعا هر لحظه از این فایل نکات مثبته ، زیایی مطلقه فقط باید خیره بشم به صفحه لپ تاپم تا چیزی از قلم نیوفته . وقتی خانوم شایسته از پنجره به بیرون نگاه کردم یه لحظه فکرکردم تابلو نقاشیه اینقدر این فضا شفاف بود اینقدر این درختا و طبیعت خودشون بودن ، اینقدر که خود واقعیشون بودن زیبا بودن ، نخواستن ماسکی بزارن نخواستن شبیه چیز دیگه باشن فقط خواستن خود طبیعیشون باشن برای همین اینقدر گیرا و جذاب هستن که آدم دلش نمیاد چشماشو برداره از این زیبایی ها ولی ولی وای ما یاد گرفتیم به هیچ چیز نچسبیم حتی زیبایی ها …من عاشق قسمتایی هستم که خانوم شایسته آشپزی میکنه یعنی دییونه میشم که با چه ظرافتی عین یه بوم نقاشی نعمتای خداوند رو میریزه داخل دیگ و مثل کشیدن یه طرح زیبا دلمه ، سیر ، پیاز رو میریزه توی دیگ تا یه طرح زیبا دربیاد و بعد چند ساعت یه هیولای ماداگاسکار از دیگ میزنه بیرون .خخخخخ. (معلومه که چرا استاد هر روز تپل تر میشدن) ….این درآمیختن نعمتای خوشمزه توی دیگ این باور رو به ما القا میکنه که هرچه ثروتمندتر شوی بیشتر از نعمتای خدا میتونی استفاده کنی درنتیجه خدارو بیشتر از پیش میتونی حس کنی بچشی طعم خوشمزه خدارو درنتیجه شکرگزارتر میشی . با چه هیجانی استاد و پسرش دارن ایکس باکس بازی میکنن …من عاشق ایکس باکسم …داشتن مورتال کمبت بازی میکردن و چه فشاری هیجانی رو مایک داشت تحمل میکرد (از حرکات بدن و ماهیچه های صورتش معلوم بود که دارن چه لذتی میبرن ولی استاد بیخیال داشت بازی میکرد ولی از درون اون لذت رو داشت )…خب ناهار هم اماده شد و بازم یه فضای بی نظیر و یه ناهار خوشمزه البته با نوشابه های بدون شکر (استااااااد نخووور خوب نیست ولی استاد همچنان مشغول نوشیدن نوشابه خخخخخ) مایک که معلوم بود از ته دیگ های اون غذا که شبیه ته چین مرغ بود به وجد اومده بود یه ناخونک ریز زد ازش که تست کنه غذارو ((ای شکمو …کمال همنشین (استاد)در تو اثر کرد)) اون نوشته ای روی پیراهن مایک هست جلب توجه میکنه (love for ever) و فکرشو بکنین دارین یه ناهار تپل میزنین همزمان بارون بیاد اونم باروووووووووونا بارونی که همه درختا و چمن و خیابونا دارن فریاد میزنن آخیییییش چه حالی میده . اگه به استاد نگاه کنیم واقعا دارع هر لحظه از نعمت هایی که دور و برشه لذت میبره و با کلام سپاسگذاری از خدا اون هارو به زبون میاره و باعث میشه که به مسیرهای زیباتری هدایت بشه و همینطور نعمتای زندگیش بیشتر شه (شکر نعمت ، نعمتت افزون کند) یه شکلک باحال هم روی پیراهن استاده که از نظر تپل بودن مثل استاده خخخخ .وقتی خانوم شایسته از درون RV داشت بیرون رو فیلمبرداری میکرد اون صدای بارون که میخورد به سقف rv داشت روحمو نوازش میکرد چشمامو بستم و با روحم عشق بازی کردم واای چه عالی بود . خودتون تصور کنید این صحنه رو… صدای چهچه پرندگان ، طبیعت به شدت سبز و خوشگل ، بخار کم و بیش هوا ، آب بارون که روان و جاری است و صدای نرم و سبکی داره وقتی جاریه ، پیچک ها >>>>>>>بهشت
اون لحظه ای که خانون شایسته داره از درون فریاد میزنه اون صحنه های زیبارو و وقتی فریاد میزنه بعد دیدن اون آهوی خوشگل و صداش میزنه ، آهویی که روی پیچک ای خوشگل و مرتب و سرسبز نشسته و بدور از همهمه و هیاهو آرام گرفته رو من شاید باورتون نشه هزار بار دیدم وقتی میگه heeey heeello bia baaala وااای عاشق این جملشم . آهنگ آخر فایل ک اصلا دیوانه کننده بود انگار این آهنگو واسه این فایل ساختن … هرچی از این زیبایی بگم کم گفتم انگشتام قادر به بیان این همه زیبایی نیست واقعا چقدر نعمت ، چقدر فراوانی و زیبایی خداییییی من . استاد که با چه دقت و تمرکزی در حال رانندگیه و جمله منم عاشقتم به عزیز دلشون هیچ وقت از زبونش نمیفته حتی در حال رانندگی . با کلمه نفس استاد به عزیز دلشون قسمت 16 خاتمه پیدا کرد .
خدایا سپاسگذارم که بهم گفتی و نوشتم … دوستتون دارم در پناه الله یکتا شاد ثروتمند سلامت و پیروز باشید .
سلام به همه عباسمنشی های عزیز
و به ویژه استاد عباسمنش باحال
و خانم شایسته مهربون
من همسفرتونم از همون قسمت اول که تا روی سایت قرار گرفت زودی دیدمش و کامنتی که حسم بود رو گذاشتم و بدون اینکه توقع این همه توجه و لایک رو داشته باشم(برعکس دفعات قبل)، کامنتم لایک سبز رو خورد و اومد اولین کامنت شد ،خیلی خوشحال شدم خیلی حسم خوب بود اما جالب بود برام که انگار طبیعی میدونستمش با اینکه منتظرش نبودم ،نمیدونم میدونید چه حسیه یا نه؟!
وااااای فک کنم فهمیدم قانونشوووو
طبق حسم عمل کنم، اما توقع هم نکنم، نمیدونم شایدم باید بیشتر فکر کنم اما همین الان یه زنگی تو گوشم خورد… خدایا عاشقتم که اینجوری قشنگ داری هدایتم میکنی??
خب خب خب
از سفر به دور آمریکا بگم که من عاشقشم مثل فیلم سریالی معتادش شدم، دوست دارم هی بیشتر و بیشتر از سفرتون،خوشی هاتون ،مردم آمریکا، اون همهههه فراوانی ببینم و عشق کنم، اصلا انگار اون دقایقی که دارم لذت میبرم مخصوصا از بعضی از ویدیوها، مثل اون قسمت که آهو رو دیدین یهویی، یا اون قسمتی که رفتین زیر آبشار نیاگارا از عمرم حساب نمیشه، غرق زیباییش میشم و اصلا متوجه گذر زمان نمیشم و بارها و بارها میبینشون، جالبه که بگم انقدر حسم به سفرتون و آبشار نیاگارا قوی بود که همین چند روز پیش خیلی یهویی یه سفر کم هزینه با مادرم رفتیم و من غرق صدای آب شدم، استخر پرورش ماهی بود و من تا شب کنار اون فواره هایی که باید برای ماهی ها روشن میموند نشسته بودم و فقط لذت میبردم از صدای آب، جالبه که من یه هفته ای بود که حسم بد شده بود و کنترلش انگار از دستم خارج بود ، ترس و دلهره تو دلم اومده بودو بیرونم نمیرفت،
خدا رو شکر که این سفر یهویی دوباره ترس و نگرانی رو از دلم بیرون کرد و خدا رو آوورد سر جاش( البته باید بیشتر حواسم بهش باشه) و هم اینکه مصمم تر شدم که داره قانون جواب میده، مخصوصا از دیروز صبح که داشتم همین فایلتونو گوش میکردم توی مسیر کارم، و یهو گفتین که کسایی هم بودن که بعد از آبشار نیاگارا هدایت شدن به جایی که آب بوده اصلا اونجا ذهنم گفت دییییییینگ?
تو هم تجربه اش کردی بابا ، برای تو هم جواب داده،
دیدی این جواب داد پس بقیه هم جواب میده، کم کم
میدونم که باید صبر داشته باشم.
داستان هدایت بشدت پر رنگه توی این ویدیوها و من کلی چیز دارم یاد میگیرم ازتون
واقعا که چه خوبه که خانم شایسته دستی از دستان خدا شدن برای ما که ببینیم این همه زیبایی و کارکرد قوانین رو خانم شایسته باید بگم که تکاملتون رو خیلی خوب دارید توی هم فیلم برداری و هم توی ادیت طی میکنید ، من از تکامل شما هم دارم درس میگیرم، چون من هم آدم کمال گرایی هستم و یکم باید بیشتر ببینم و بفهمم تکامل رو که بهتر یادش بگیرم و عجله نکنم،
مرسی که هستین ،مرسی که این همه زیبایی رو به زیباترین شکل ممکن بهمون نشون میدین.
مرسی استاد عباسمنش که این همه چیز یاد گرفتین و عمل کردین و زندگیتونو انقدر زیبا ساختین و دارید به ما هم یاد میدید و الانم که نمایش میدید عاااالیه
خدا رو شکر که انقدر دست باحالی داره، خیلی لذت میبرم که انقدر خودتونید، دارم ازتون یاد میگیرم که من هم این همه عزت نفس داشته باشم و بتونم همه جا خود خودم باشم، من فعلا دارم آرایش کردنم رو کم میکنم، واقعا که اعتماد به نفس همه چییییزههههه
اینم بگم که این ویدیو ها انقدر ارزشمنده که من گاهی تو ذهنم میاد که نکنه پولیش کنید ?
خیلی مشخصه که تو بحث پول و ثروت ترمز دارم، که الکی نگران میشم?
خلاصه که من قسمت های ۲۶ که بالاتر گفتم و اون قسمتی که آهو رو دیدین رو دوست داشتم
اما اگر بخوام بینشون انتخاب کنم شاید نیاگارا قسمت ۲۶ باشه
که توش کلی فراوانی آب بود که من قبلا ها ،باور کمبودشو داشتم خیلی برام لذت بخش بود دیدن اون همه آب، اون قسمتی که رفتین با دوربین زیر آب عالی بود، اصلا فکر نمیکردم که بشه رنگین کمان رو انقدر نزدیک دید دوست داشتم اونجا میبودم و لمسش میکردم اصلا،
و مردمی که شادن و کنار هم دارن لذت میبرن با هر تفاوتی،
اون سنجاب فسقلی سیاه که میدویید میومد و فکر کنم پاپکرن میگرفت و میرفت اون ور تر میخورد خیلی بامزه بود و بعدشم مرغ دریایی ها که عالی بودن محبت معجزه میکنه
کلا این قسمت هر لحظه اش سرشار از زیبایی بود برای من??
ممنونمممم ازتونننن خدااایاااا شکرت به خاطر این همه نعمت که بهمون دادی?
سلام با عشق وپر از محبت به این خانواده پر از عشق و ارامش وموفق به استاد مریم جون و مایک عزیزم واقعا به شخصه لذت می برم از این که واقعیت خودتون را نشان میدید بدون نقش بازی کردن چقدر زیباست آدمها خودشان باشند سپاسگزارم از خدای خودم وشما عزیزان که خودتون هستید وتمام زیبایئ ها را به ما نشان میدید تا انگیزه ای باشه برای ما بدونیم که این زندگی هم هست خیلی فراتر از حد تصورات ماست واین که خداوند چقدر زیبا خلق کرده که زبان انسان قاصره برای گفتن وکم میاره برای نوشتن خدا را شکر این مسیر خیلی زیباست درش باشی همه چی داری انشا الله همه بتوانند به خوبی از این مسیر لذت ببریم آرزوی سلامتی موفقیت عشق ثروت وسعادت دارم برای همه اعضای سایت وفکر کنم اون فایلی که استاد گفتن این رود خانه من را یاد گذشت وایران انداخت حس خوبی بهش دارم ومریم جان توی اون فایل آبشار نیا گارا که زیباترین جا بود دیدم واون جمله ای که گفتند برای مصاحبه آمدن به آمریکا حرفهای بین من وخدایم ردوبدل شد که هیچ محدودیتی وجود نداره وخواستی در ایران بدنیا بیایی حالا خواستی در امریکا زندگی کنی حس زیبایی بود یاد اون لحظه ها با آرزوی بهترینها ?
درود به همه دوستان گلم همسفران عزیزم استاد گرامی مریم عزیز که چنین فایلهای بینظیری رو آماده میکنن و ما رو با خودشون همراه میکنن. راستش بخاطر مشغله زیاد جدیدا متأسفانه کمتر فرصت میکنم به اینجا بیام ولی امروز دوست داشتم نظرم رو درباره قسمتی که خییییلی روی من تأثیر زیبایی گذاشت بگم.
قسمت نوزدهم که مریم جون درباره معماری ارگانیک و اون بنای زیبا توضیح دادن که اصلا نمیدونم در وصف زیباییش چه لغتی رو بکار ببرم بهتر میتونه توصیفش کنه. ??? راستش من اصلا اطلاعاتی در زمینه معماری ندارم و هیچوقت هم نمیدونستم که این دست از خونه ها و البته گاهی هم هتلها که تصاویرشون رو خیلی زیاد در جاهای مختلف دیده بودم در واقع سبکی از معماری ارگانیک هستن ولی واقعا بینظیرن. و از نظر من نه تنها بین جسم و روح ارتباط برقرار میکنن بلکه ارتباط محکمی بین روح و منبع هستی و منبع زیبایی ها برقرار میکنن. اصلا انگار وقتی در چنین محیطی قرار میگیری خودت و خدای خودت رو یکی میبینی و به وجد میای و تازه میفهمی وقتی خدای مهربون میگه من از روح خودم در جسم انسان دمیدم یعنی چی. در یک آن با تمام هستی و با تمام زندگی و گیاه و حیوان و طبیعت یکی میشی انگار روح اون درخت رو با روح خودت یکی میبینی و میخوای به خاک بیفتی و از این احساس خوبی که پیدا میکنی سپاسگزاری کنی. همونطور که گفتم توصیف احساسش واقعا سخته و در غالب کلمات نمیگنجه ولی دوستان هم فرکانسی که این لحظات ناب رو تجربه کردن با بند بند وجودشون درک میکنن که از چه حس زیبایی صحبت میکنم. مریم عزیز ازتون سپاسگزارم که با تهیه این ویدیوی زیبا این حس قشنگ رو دوباره در من ایجاد کردید. طبیعت نعمتی از خدای مهربونه که به ما یادآوری میکنه که غیر از اون نیستیم. و چه زیباست وقتی به این درک میرسیم. ای خدااااااااای قشنگم شککککررررت????????
و در پایان این شعر قشنگ رو که متأسفانه نمیدونم از کیه ولی عاشقشم هدیه میکنم بهتون
سالها پرسیدم از خود کیستم؟
آتشم، شورم، شرابم چیستم؟
دیدمش امروز و دانستم کنون
او بجز من، من بجز او نیستم
پاینده و پیروز باشید???
سلام خدمت شما استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی و همینطور خانواده صمیمی عباسمنش:
من برای اولین بار است که در سایت کامنت میذارم یکی از دلایلی که باعث شده تا این چند وقت کامنت نزارم این بوده که من در زندگی بیشتر اهل عمل هستم تاصحبت،و هر وقت که خواستم این کار را بکنم ،ی چیزی میگفت که این رو به بعداً موکول کنم، اما اینبار که داشتم قسمت ۳۲ فایل سفرنامه رو میدیدم همه اش ی چیزی بهم میگفت که الان موقع اش هست که بری توی سایت وکامنت بزاری ومن هم گوش دادم ،می خواهم قبل از اینکه در مسابقه نظر بدم ،قصه ی زندگیم و نحوه آشنایمو با شما شرح بدم
به لطف خدای مهربان حدود یکسال و دوماهی میشه که با شما آشنا شدم البته نه ازطریق سایت، بلکه از طرف یک کانالی که برنامه ها و کارهای استاد رو با نام جعلی خودش قرار میداد و اون هم طی یک پروسه ای از هدایت خداوند به من فهمانده شد و من همزمان با اون به برنامه های شما در سایت هدایت شدم و از فایل های رایگان شما استفاده کردم قبل از دریافت این لطف از خداوند وآشنایی با شما ما در شرایط بسیار سختی از زندگی بسر می بردیم (البته این تعبیر برای زمان قبل آشنایی بود، اما الان اینها رو چالش هایی برای پخته شدن و هدایت شدنمون میدونم و هیچوقت از یاد آوری اون روزها، حالم یا احساسم بد نمیشه بلکه از خداوند سپاسگذارم که آنها را برای هدایت شدنمان قرار داد) دختری دارم که بسیار زیبا و خوشچهره و در عین حال خیلی باشعور است و در این سن کم (۷سال) ،حتی خیلی قبل تر از آن چیزهایی رامیفهمید وبیان میکرد جوری که من خودم هاج و واج میموندم و این نعمت فرزند را نیز از لطف خدای مهربان میدانم.دخترم از یک بیماری خاصی (نقص سیستم ایمنی) رنج می برد و به تعبیر دکترها بیماری اش پیشرونده بود یعنی این نوع بیماران روز به روز وضعیتشون بدتر میشه و همچنین عمر کوتاهی دارند .
به خاطر بیماریش،قبلا” یعنی تا حدود چند ماه پیش، همیشه در بیمارستان بستری میشد و بعد از ترخیص شدن هم بعد از دوسه روز ،دوباره حالش بد میشد.من ۶ سال تمام شبانه روز در حال نگهداری از او بودم و دیگه تحمل زجر کشیدن و درد کشیدن او را نداشتم حتی در این اواخر یعنی یکسال قبل آشنایی با شما دو بار در شرایطی قرار گرفت که دکترها قطع امید کردندو من مرگ را با چشمانم دیدم
در این چند سال تمام زندگیمان را ،خرج درمان او کردیم و او را پیش هر دکتری که میشناختیم بردیم و حتی به تهران هم بردیم اما دکترها قطع امید کردندو بعد از آن چون چیز دیگری نداشتیم و هیچکس از اطرافیان هم کمکی به ما نمیکرد تمام حقوق ماهیانه همسرم را ،برای خرج درمان می دادیم و هیچ پولی حتی برای خوراک و پوشاک مان واجاره نمیماندو…
من و همسرم از این بابت خیلی غصه میخوردیم و بیشتر از اینکه غصه پول را داشته باشیم غصه وضع بد دخترم را داشتیم .اصلا” خودمان و زندگیمان را فراموش کرده بودیم و تمام هم و غم ما، این کودک و دیدن حال بدش بود و دست و پنجه کردن این جسم نحیفش با بیماری ،خیلی عذابمان میداد و ما کاری جز گریه و زاری نداشتیم .ماه ها و ماه ها گذشت و وضع روحی ما بدتر وبدتر شد
در این مسیر به یکسری تضادهایی در مورد خدایی رسیدیم که تا به امروز به ما خورانده بودندو بدنبال آن ،منکر شدن آن خدا و ترک نماز و روزه، به آن صورتیکه قبلاً به ما گفته بودند شد و همه اش میگفتیم که این خدا بی رحم و خشمگین است و از عذاب کشیدن این کودک معصوم لذت می برد…
تا اینکه در این مسیر یکسری الهاماتی به ما شد و بعد از آن یک جوری به سمت استاد هدایت شدیم وحرفهای استاد رو شنیدیم، انگارمنتظر بودیم که یکی بیاید واز این جنس حرفها به ما بگوید، تازه در بعضی از جاها ،ما از قبل تر ،حرفهای استاد رو درک کرده بودیم وبعد این حرفها را از استاد میشنیدیم و هیچ مقاومتی هم نداشتیم
ما تشنه این حرفها و صحبت ها بودیم و خدا میداند که این جنس حرفها چقدر به ما آرامش می داد بر عکس حرفهای اطرافیان ،که سعی می کردند ما را دلداری بدهند و بگویند این جزء سرنوشت شما است وخدا خواسته که شمارا امتحان کند پس باید با آن کنار بیایید،حرفهای استاد به ما انگیزه و آرامشی فوق العاده می داد و ما از آنجا بود که دوباره خدارا پیدا کردیم ، دقیقا” به همان چیزی که در شعر قیصر امین پور درباره گم کردن خدای قبلی و رسیدن به خدای جدید آمده بود رسیدیم و آن را تجربه کردیم و فهمیدیم که ،مقصر خودمان هستیم و ما خودمان با افکار مریضمان این بیماری را ناخواسته به زندگیمان آوردیم پس سعی کردیم که بعد از آن با افکار مان همه چیز را درست کنیم
بعد از آن، این فایلها همدم من شد و من شبانه روز و حتی زمانهایی هم که در بیمارستان بودم به گوش دادن این فایلها وکار کردن روی خودم پرداختم و آن زمان هنوز دلیل بودنمان در بیمارستان را ،نتیجه فرکانس های قبلی خود میدانستم وایمان داشتم که این فرکانس هایی که الان دارم میفرستم به زودی زود نتیجه اش را نشان میدهد وهمسرم هم بخاطر شغلش ومحدودیت زمانی که داشت هر زمان که فرصتی گیر می آورد به فایلها گوش میدادو… ما با جدیت پیش رفتیم و این فرکانسها چون از طرف هر دویمان بود خیلی قوت گرفت و در زمان خیلی کوتاهی کمتر از شش ماه، نشانه ها یکی بعد از دیگری، در زندگی مان دیده شد و نتیجه آن اینطور شد که الان حال دخترم بسیار خوب است ونسبت به بیماران هم نوع خود در شرایط خیلی خیلی خیلی بهتری بسر می برد و گویی معجزه ای رخ داده است .من این را مدیون خدای مهربان وممنون استاد که دستی از دستان خداونداست می دانم و شبانه روز سپاسگذار خداوند هستم که دخترم را دوباره به من بخشیده
الان اوضاع روحی ما سه تا بقدری خوب است که انگار تمام دنیا و سرمایه هایش را باهم، به ما داده باشند ما الان معنی شاد بودن و شاد زندگی کردن را میدانیم و به آن جمله استاد که همیشه میگویند در همین لحظه و در جایی که هستی شاد زندگی کن، نگو که هر وقت پولدار شدم شاد زندگی میکنم ،رسیدیم .
شایدما از دید دیگران انسانهای دیوانه و الکی شادی بنظر میرسیم چون به گمان آنها ما هیچ چیزی در زندگی نداریم.اما ما الان خدایی رو داریم که منشا و منبع همه خیر و خوبیهاست و داشتن او برای ما کافیست و میدانیم خدایی که ما را از بیماری نجات داده، آنهم یک بیماری لاعلاج، خود او همه چیز دیگر را هم به ما میدهد ما الان در شرایطی هستیم که به هیچ وجه نگران آینده نیستیم و به خدای خود ایمان داریم که آینده ی ما (به شرطی که همینطور روی خودمان کار کنیم)آینده ای بسیار روشن، از نظر ثروت، سلامتی و روابط خواهد بود
به لطف خدا توانستیم بسته روانشناسی ثروت را تهیه کنیم و با کار کردن روی خودم توانستم یک کسب و کار کوچکی در خانه راه بیاندازم و البته درامد همسرم هم خیلی بهتر شد قبلاً چون همه درآمدش را صرف هزینه های پزشکی میکردیم درآمدمان منفی بوده اما الان این هزینه ها خیلی ناچیز شده و درآمدش گویی مثبت شده و اینها همه نتیجه کار کردن روی باورهای مان می باشد
من از استاد عزیز نهایت تشکر را دارم چون خداوند ایشان را وسیله ای برای هدایت کردن ما قرار داده و همچنین از خانم شایسته عزیز بابت زحماتی که برای تهیه فایل سفرنامه می کشند،ما با دیدن هر قسمت از سفرنامه خیلی شاد می شویم و انگیزه ی فوق العاده ای برای ادامه راه پیدا می کنیم و در حین دیدن فایل اصلاً متوجه گذر زمان نمی شویم.
من به شخصه از همه قسمت های فایل سفرنامه لذت میبرم و خدارو شاکر هستم بخاطر دیدن این همه زیبایی ،اما قسمتی که مرا بیشتر تحت تآثیر قرار داده قسمت ۲۹ام هست
چون در این قسمت خانم شایسته به الهاماتش که رفتن به سمت خانم بورلی و احوالپرسی کردن با ایشان است توجه میکند وچون خداوند برای شما برنامه داشته و خواسته زیبایی های بیشتری را در ابتدای روز به شما نشان دهد و حالتان را بهتر کند و خانم شایسته هم به الهاماتش گوش داده و عمل کرده و به سمت آن باغ پر از گل هدایت شدید و بعد از آن خانم بورلی آدرس آن فروشگاه محلی را میدهد تا شما به آنجا بروید و از آن فروشگاه محلی با آن دکور سنتی که مخصوص همان منطقه بود دیدن کنید ولذت ببریدو خرید کنید
این هدایت شدنها و این گوش دادن به راهنمای درون، برای من خیلی تکراری وشیرین بود از جنس همان هدایت هایی بود که ما هر روز داریم تجربه اش میکنیم و بهش عمل میکنیم و نتیجه فوق العاده ای رو در زندگیمون میگیریم ،من آنروز با دیدن این قسمت از فایل خیلی احساس شادمانی کردم و بخاطر این راهنمایی که به شما شده بود همش خدارا سپاسگذاری می کردم انگار که این هدایت به خود من شده باشد و من شخصاً این لذت ها را درک کرده باشم، تازه حتی بعدازظهر هم که خوابیدم همه اش احساس میکردم که در خواب دارم از خدا برای اینکارش سپاسگذاری میکنم و در همان حالت سپاسگذاری بیدار شدم نمی دانید احساسم چه طور بود…
هر چقدر که بیشتر میگذرد من بیشتر این نیرو رو درک میکنم یک نمونه اش که دقیقاً بعد از دیدن قسمت ۲۹ برام اتفاق افتاد این بود که چند روزی بود که پول اندکی بدست ما رسیده بود و قرار گذاشتیم تا با این پول یک زمینی برای خودمون دست و پا کنیم تا از اجاره نشینی در بیایم، اما اگر با عقل منطقی خودمون میخواستیم به این قضیه بپردازیم این کار غیر ممکن بوده واین پول خیلی خیلی ناچیز به نظر میآمد، اما ما با ایمانی که بخدا داشتیم و از این جور توکل ها که تو زندگی می کردیم و نتیجه می گرفتیم به جلو رفتیم و به نشانه ها توجه کردیم ما در این دو سه روزه همه اش به بنگاه برای دیدن زمین مراجعه می کردیم اما زمین هاییکه پیشنهاد میشد خیلی قیمتشان بیشتر از پولی بود که ما داشتیم یا در جایی نامناسب خارج از شهر قرار داشت ولی ما ناامید نمی شدیم و همه اش ،ی چیزی به ما میگفت که ما، بالاخره موفق میشیم یک روز که برای دیدن یک زمین راهی شدیم اما آدرس دقیق آن را نمیدانستیم مجبور شدیم از یک خانمی آدرس رابپرسیم و اون خانم ما رو به زمین دیگری ،هدایت کرد که در همان اطراف بود و تقریباً قیمتش با پولی که ما داشتیم برابر بود و آن زمین هم در منطقه ای مناسب که ما انتظارش را داشتیم قرار داشت اصلاً حرفهایی که اون خانوم اون روز اونجا به ما گفت و راهنمایی که درباره خرید ملک به ما کرد خیلی عجیب بود و در آخر صحبت اش هم به ما گفت مبارک باشه، انگار که می دانست ما این زمین را میگیریم و پیشاپیش به ما تبریک گفت، همه این ها بارهاو بارها در ذهنم مرور میشود ودائماً سپاسگذار خداوندم که حرفهای خود را از دهان این زن به ما گفت و ما در شورف خریدن این زمین قرار گرفتیم در صورتی این لحظه آرزوی ما بوده و ما هیچوقت فکر نمیکردیم که به آن برسیم و اینجاست که وقتی به الهاماتمون عمل میکنیم و ایمانمون رو قوی میکنیم همچین نتایجی می گیریم و از این جور هدایت ها و نشانه هادر این یکسال خیلی خیلی زیاد در زندگی ما رخ می دهد و من آنروز با دیدن این فایل بسیار خوشحال شدم و به همسرم هم نشان دادم وبه او گفتم : ببین زندگی هر روز ما هم مثل زندگی استاد پیش می رود و…
نوشتن این کامنت هم خود یک الهام بود و من خواستم فقط احساسم را با شما در میان بگذارم،ممنون از شما و دوستان که وقت گذاشتید و کامنت منو خوندید،ببخشید که خیلی طولانی شد…
سلام زهره ی عزیزم اشک شوق و سپاسگزاری از رب مهربانم جاری شد.خدارو هزاران مرتبه شکر که این همه اتفاقات خوب براتون افتاده.برای شما و خانوادتون آرزوی سلامتی دارم.چیزهایی که نوشتی حرف هایی بود که رب عزیزم برای حل مشکل من به من میزنه.او از قلم تو با من حرف زد.شکر الهی شکر
ممنونم یاسمین عزیزم، خداروشکر میگم برای اینکه روز به روز بنده هاشو هدایت میکنه و چقدر خوشحالم از این بابت که در همفرکانسی با دوستان عزیزی مثل شما قرار گرفتم با آرزوی سلامتی و خوشبختی بیشتر برای شما دوست عزیز??
تبریک میگم بهتون دوست عزیزبرای این ایمان واراده قوی که درونتون ساختین چقدرخوب تونستین نجواهای ذهنتون رودرشرایط سخت کنترل کنین احسنت این نشان دهنده ایمان قوی شماست. من ازکامنتتون خیلی انگیزه وانرژی گرفتم. واسه دخترکوچولوی نازتون آرزوی سلامتی وشادی دارم. موفق وسربلندباشین دوست عزیز
سپاسگذارم دوست عزیزم، من هم برای شما در پناه الله یکتا آرزوی سعادت و کامیابی دارم
سلام زهره عزیز
آرزوی سلامتی روز افزون برای دخترت دارم .به قول استاد همیشه شاد ،ثروتمند و سعادتمند باشی.
سلام دوست عزیزم، سپاسگذارم من هم برای شما آرزوی سعادت و کامیابی دارم???
زهره ی عزیزم، در هر لحظه از خواندن داستانت خوشحالو سپاسگزار بودم؛ با چشمانی خیس!
خوشحال میشوم وقتی شخصی به این دیدگاه از خدا میرسد، نمیدانی چقدر لذتبخش است که انسان به اصل خود نزدیک شده و با او منطبق شود.
من خدارا کم کم فهمیدم، و زمانی که منطبق با او بودم قلبم در ظرف وجودم جا نمیشد،دلم میخواست پرواز کنم، فقط بروم و کامل خدا شوم.
این نگاه زیبا به مسائل زندگی بسیار گرانقدر است، و نشانه ای جهت طی کردن تکامل..
آه خدااا تو چقدر مهربانی،
چه زیباست که از کودکی تو را از خودمان نگیریم.
ولی باز عیبی ندارد، حالا که داریمت برایمان معجزه ها آسان میشود.
?هر لحظه ات از خدا سرشار??
ممنونم باران عزیز واقعاً چه زیبا احساست را گفتی،با نظرت موافقم، ولی همین حالا ما باید سپاسگذار او باشیم که وقتی که در این کره ی خاکی هستیم هدایت شدیم چه بسیارند افرادی که این قانون و این هدایت را نفهمیدند و چشم از این جهان گشودند من هر وقت در این احساس قرار میگیرم که کاش زودتر از اینها هدایت میشدم،خودم را در جایگاه این افراد قرار میدهم که نا دانسته و هدایت نشده از این دنیا رفتند و الان چقدر آرزوی این را دارند که دوباره به این کره ی خاکی بیایند تا درست زندگی کنند آنوقت که به این فکر میکنم خیلی خیلی خیلی… سپاسگذارتر می شوم که خدایم مرا در این سن هدایت کرده
اگر اینجور به قضیه نگاه کنیم هیچوقت حسرت نمیخوریم، ما همین الان هم فرصت زیادی برای زندگی داریم
سلام دوست همفرکانسی عزیزم نمی تونم حالم و در زمانی که داشتم کامنت شما و می خو اندم توصیف کنم نمی دونم چه کلمه ای بنویسم که نشون بده چقققققدر از خواندن کلمه به کلمه نوشته های که خواندم لذت بردم خییییللللی خوشحالم که تونستی به مشکلات غلبه کنی بهت تبریک می گم باید اعتراف کنم که تو خییییلی از من در درک قوانین جلوتری واز صمیم قلب از رب العامین بهترین روزها و بهترین رزق و سلامتی و می خواهم ان شاالله همیشه موفق و تندرست باشی ???
ممنونم دوست عزیزم،خدا را سپاسگذارم بخاطر پیدا کردن دوستان خوبی مثل شما،
از خداوند برای شما سعادت دنیا و آخرت را خواستارم??
به نام خدای جهانیان
سلام به خدای وهاب
سلام به خدای رزاق
سلام به خدای هدایتگر
سلام به خدایی که هر لحظه در این سفرنامه خودش رو به ما نشون میده …
من خدا رو دارم توی این سفرنامه میبینم میشنوم لمس میکنم ، خدایی که به هر شکلی که میخوایم در میاد، راه میشه ، دوست میشه، غذا میشه ، گُل میشه ، آب میشه ، لبخند میشه…
اگه خدا نباشه که این سفرنامه اینجوری پیش نمی ره، بقول استاد توی” دوره ۱۲ قدم” اصلا مگه میشه اینوربط بدیم به باهوشی خودمون؟؟!!
اصلا مگه میشه این اتفاقات خوب دائما تکرار بشه برای یک انسان یا انسان هایی که جزء بسیار بسیار کوچکی از این جهان بیکران هستن؟ ??
غیر از اینه که این خانواده دوست داشتنی از خدا خواستن و تسلیم شدن در برابر قدرت خداوند …
غیر از اینه که پارو نزدن و رها کردن و همه چی رو به خدا سپردن
غیر از اینه که روی دوش خدا سوار شدن و لذت بردن و عشق کردن، خدا هم جواب صدق بالحسنی شون رو داد .
این خانواده دوست داشتنی حتی به زیبایی ها هم دل نبستن، چون ایمان داشتن خداوند زیبایی های بیشتر رو بهشون نشون میده .
….
همه ی این سفرنامه ثانیه به ثانیه اش درس داره برای من، همه اش حضور خدا س ..
وقتی شما میتونی و میبینم که میتونی از آشپزی که یه کار همیشگی هست لذت هیولایی ?ببری و توی چشماتون چراغونی میشه موقع خوردن غذا ..پس منم تمرین میکنم این سبک رو به کار ببرم، چرا من نتوانم حال خودمو اینقدر ساده خوب کنم ..
توی دوره” قانون آفرینش” اینو گفتین و من اینجا دیدم
شما حتی اگه درنزدیکی تون نتونید وسیله شادی و تفریح داشته باشید ، پا می شید با ماشین میرین دنبال تفریح و شادی ، چرا نرید ؟؟ وقتی میشه از یه چرخ و فلک هیجان انگیز لذت برد و حال کرد ، چرا این تجربه خوب رو از دست بدین
اون موقع که یه وسیله ساده اما راحت برای شستشوی RV گرفتین و اینقدر تعریف و تمجید میکنید ، میدونی من واقعا لبخند خدا رو حس کردم از وجود این بنده تا این حد سپاسگزار و شاکر
میشه همه چیز خیلی ساده و آسون توی زندگی ما بیاد اگه هر صبح بلند شی و تا موقع آماده شدن صبحونه یه کنسرت خصوصی واسه خانواده ات داشته باشی و بگی و بخندی و شاد باشی بخاطر یه صبح تازه و زندگی تازه تر
من ایمان آوردم که اگه مسیرت درست باشه اگه تمرکزت روی خوبی ها باشه ، خدا همزمانی ها رو برات بوجود میاره در این حد که دوربین تو دقیقا زمان از پیله دراومدن یه پروانه رو شکار میکنه و ثبت اش میکنه و باز ایمانت قوی تر میشه و باز وارد یه سیکل از زیبایی ها میشی و میری به سمت فراوانی ها و ثروت جهان و افرادی که ثروت ساختن و در جهان مشهور شدن با نوشابه های خوشمزه و متنوع و باز فراوانی میبینی ، هدایت میشی
به رستوران ایرانی در آمریکا و آدم های بسیار زیادی که منتظر و در صف هستن برای غذای ایرانی که ما هر روز خودمون داریم میخوریم ? آدم هایی که زمان انتظارشون نه غُر میزنن نه ناراحت و عصبی هستن بلکه میرن توی یه کنسرت زنده و شادی میکنن و میرقصن تا نوبت شون برسه
واآااای استاد من عاشق مسائل ام شدم ، من بادیدن این سفرنامه فهمیدم وقتی شما قبلا میگفتی مسائل و تضادها دوست شما هستن و اومدن تا شما به وضوح خواسته هاتون رو پیدا کنید یعنی چی؟؟!
همون موقعی که خودتون نشستین و نقش یه تعمیر کار حرفه ای رو بازی کردین و مشکل هماهنگی روشن و خاموش شدن چراغ های RV و ماشین تون رو حل کردین ، و بعدش هم به همون راحتی قضیه اینترنت پرسرعت در پارکی که بودین رو حل کردین …..
بازم اینجا انتظار میرفت از این اتفاق به ظاهر ناخواسته ناراحت بشین یعنی من انتظارم این بود ،اما با این آرامش تون ???….واآااای خدای من ، تمام معادلات ذهن من رو بهم ریختین…
دیدم اینجا …من دیدم ایمان شما به خدا رو …که بهتون الهام کرد راه درست رو ، یعنی اون آرامشی که داشتین و اون حال خوبه باعث شد که فضا برای دریافت اون الهام بوجود بیاد ، توی شلوغی و همهمه و ترس و نجواهای شیطان ذهن که نمیشه الهام رو دریافت کرد و به سادگی مسئله رو حل کرد ،
با اینکه اینو بارها توی “دوره راهنمای عملی” گفتین توی دوره” شیوه حل مسائل” گفتین اما من دقیقا همینجا فهمیدم منظورتون چیه و بعد از دیدن سفرنامه اس که دارم با نگه داشتن حال خوبم مسائل ام رو بدون ناراحتی حل میکنم.
چه راحت و چه آسان می گیرید تربیت و آموزش فرزندتون رو ، به راحتی با واگذار کردن کار شستن و تمیزی ماشین بهش مسئولیت پذیری یاد میدین، با انجام یه بازی و شوخی و وارد کردن دیگران به بازی بهش یاد میدین که میشه به راحتی پول درآورد و مهم تر اینکه شرط بندی کردن و از دست دادن پول سر چیزای بیخود اشتباس…نه فقط مایک منم دیگه هیچوقت یادم نمی ره که شرط بندی نکنم با این بازی جالب بدون نیاز به نصیحت و سرزنش های خسته کننده و بدون بوجود آوردن هیچ مقاومت و حس سرکشی و انقلابی در فرزندتون
انرژی های همسان همدیگه رو جذب میکنن قطعا مریم جان یه زمانی خواسته که خانه آبشار رو ببینه و چقدر عالی این اتفاق براش بصورت یه سورپرایز رخ داد ، و باز تحسین و سپاسگزاری این آبشار و باز هدایت شدن به سمت یه آبشار بزرگتر از جنس نیاگارا ??
این قدرت این توانایی خدایی که میگه آسمان ها و زمین رو به تسخیر شما درآوردم، و من این به تسخیر درآوردن رو توی دوربین شما دیدم ، در کنار این حجم از بزرگی و قدرت چه ساده گی و رها بودن هست در جریان بودن و همیشه خروشیدن ، خدای من چه درس های بزرگی در طبیعت تو هست که من باید کشف اش کنم
ساده گرفتن زندگی ، از لباس پوشیدن تون ، از مهمونی رفتن تون …اینا نمونه های عزت نفس
قرار گرفتن آدم های فوق العاده سر راهتون و پیدا کردن دوستانی که اینچنین اصرار دارن که به شما کمک کنن ، راه ها رو بهتون نشون بدن ،گُل ها و باغچه های زیبا بهتون نشون بدن، براتون شیرینی بگیرن و دعوت تون کنن به خونه شون، در حالیکه شما هیچ کاری برای اون ها انجام ندادین که ، چیزی که من دیدم این بود که شما فقط حالتون با خودتون خوبه و دارین لذت میبرین و خیلی جالبه بقیه هم میخوان هی این لذت ها رو برای شما بیشتر کنن بدون هیچ تلاشی از جانب شما?? خدایی این دیگه آخرشه ….
این اصل برانگیختگی روابط به همین راحتی و خوشمزگی …
این توی روابط دو نفره تون هم خیلی زیاد دیده میشه ، همش از همدیگه تعریف میکنید همش خوبی های بیشتر از هم دریافت میکنید همش جملات قشنگ تر ، دوست داشتن بیشتر ، عزیز دل تر ??
رزرو کردن پارک هایی که تا یک سال آینده رزرو شده اما چون شما از خدا خواستین در لحظه براتون جور میشه ، کار نشد نداره واسه کسی که بخشنده اس و میگذره ،دیدم وقتی که ببخشی و یادت بره که بخشیدی ( مایک به یادتون آورد که انعام صد دلاری به گارسون دادین یه زمانی) خدا هم در مواقع دیگه برات جبران میکنه چرا که خودش گفته جبران میکنه
اون شادی بی اندازه استاد از خریدن یه چاقو، من اینو تو همون قسمت هم گفتم برام خارق العاده بود!! من اگه صدتا کتاب میخوندم راجع به توجه به داشته ها و لذت بردن از اونا نمی تونست به اندازه این چند دقیقه شادی استاد منو متوجه کنه که چطور لذت ببرم ?
….
توجه به شادی و لذت آدم ها توی تمام قسمت ها هست و تحسین و تاییدشون، نه فقط آدم ها حتی حیوانات هم ، تحسین یه آهو ، یه سنجاب ، یه خرگوش، مرغ های دریایی ، یه سگ که بیمار شده و شما با توجه نشون دادن بهش چقدررر صاحبش رو خوشحال کردین ….
وقتی توی فایل های آرامش در پرتو آگاهی گفتین همه چیز پاره ای از خداس و پاره ای از توست …شما اینجا نشون دادین که روابط تون با این پاره های خدا چقدر خوبه و دارین بهش عمل میکنید دارین عمل میکنید ..
استاد عزیزم مریم نازنینم و مایک دوست داشتنی شما من با دیدن این سفرنامه اطمینان پیدا کردم که شما حالتون با خودتون خوبه ، حالتون با تمام آفریده های خدا خوبه ، برای همینه زندگی رویایی و زیبا دارین ??????
هدایت هدایت هدایت ، شما مصداق اون افرادی هستین که خدا توی قرآن میگه بر ماست هدایت شما و من دارم میبینم و دارم ایمان میارم …
???
سلام دوست عزیزم
سمیه نازنینم من عجیب شما رو دوست دارم نمیدونم چرا ؟؟؟؟؟؟عکستون شبیه به یکی از دوستای خیلی خیلی خوبم هست.
هر جا هستید شاد و سلامت و ثروتمند و پر انرژی باشید .
سلام الهه مهربون
سپاسگزارم دوست عزیزم
????