سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 65 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-09 08:10:202024-07-31 11:45:42سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خالق یکتا
.. سلام به استاد عزیز ومریم جون بینظیر وهمفرکانسی های عزیزم ….
تمام قسمتهای این سفر واس من درس داشت ازهر قسمت درسهای متفاوت ومجزایی گرفتم،واقعا خییییلی سخته که از این همه زیبایی بتونی یکیشو انتخاب کنی ،کلا این همه مسائل مثبت رو توی تمام عمرم یکجا ندیده بودم،توی این سایت چیزهایی رو دیدم که هیچ جای دنیا انصافا ندیدم،چطور میشه از عطمت وزیبایی آبشار نیاگارا گذشت!چطور میشه از اون دریاچه ها وجنگلهای سرسبز وبی نظیر گذشت!چطور میشه از اون خونه آبشار بینطیر گذشت!و چطور میشه از همه قسمتهای این سفر گذشت آدم دلش نمیاد بین اینهمه زیبایی یکی رو انتخاب کنه؟؟؟؟!!!! پس من ترجیح میدم راجع به درس بزرگی که ازمسائل کوچک وروزمره گرفتمو واستون بنویسم(نه به خاطر اینکه توی این مسابقه شرکت کنم،بخاطر دل خودم این کامنت روگذاشتم)میخاستم به همه دوستان بگم چشمها رو واقعا باید شست،،،،،من همیشه فکر میکردم ادمهای ثروتمند خیلی از کارهای روزمره وتکراری رو انجام نمیدن،چن ثروتمندن دیگه وقتشونو واس امورات روزمره نمیگدرونن!! .استادعزیز ازوقتی سفرنامه رو از قسمت اول دنبال کردم دیدم،شناختم،باورم،و،،،،،خیلی چیزای دیگه رو اینقد عوض کردین که باورم نمیشه،بایکسری کارها ومسایل جزعی روزمرتون(که ما همیشه با اکراه واز سراجبار انجام میدیم که زنده بمونیم!!!!)وقتی میبینم شما تمام کارهاتون رو شخصا خودتون انجام میدین چقد تحسینتون کردم،از شستن اتوبوس زیباتون،عوض کردن باطری،تخلیه حمام ودستشویی( آروی) و خیلی کارای دیگه که مریم جون انجام میدن از غذاهای خوشمزه گرفته تا نظافت و….،غیره ازمایک که اتیش روشن میکنه،از اینکه هر کدومتون باعشق کارهارو واس هم انجام میدین ،بدون هیچ منت وچشمداشتی!!واینکه حتی یک ثانیه فکر کنید طرف مقابلتون وظیفه شه که اون کارو انجام بده!خییییلی درس گرفتم. من هیچوقت هیچکدوم ازهمین کارهای ساده رو باعشق انجام ندادم اصلا نمیدونستم میشه ازاین دید نگاه کرد!!استاد عزیز بهترین درسی که گرفتم ازقسمت۵ سفرنامه بود.اینکه مسایل رو با راحت ترین شیوه واز همه مهمتر با عشق(بدون غرزدن،وگلایه کردن)انجام میدین ومسائل روحل میکنین،لذت بردم وبسیاردرس گرفتم و منو تکون داد که وای خدای من ،من چقد غافل بودم احساس میکنم تاالان اصلا زندگی نکردم فقط زنده بودم!!من خواب بودم در خواب غفلت!من همیسه فکر میکردم حل مسئله یعنی اینکه ادم یه چالش بزرگ رو حل کنه !اصلا نمیدونستم زندگی روچطور باید زندگی کرد!(خدایا شکرت بابت این آگاهی ها وقوانین بینظیرت).هر وقت مسایل کوچیک رو حل میکردم حتی متوجه نمیشدم که حل شده!!!!!!!!! از لدت بردنتون از اتفاقات کوچیک مث نشستن روی زمین وبه پرنده ها غدا دادن ازاین لذت کوچیک کنار اون آبشار با عظمت!!!! از اینکه از پیش پا افتاده ترین مسئله واتفاق لذت میبرین وازش نمیگدرین!از ساده گی وبی ریابودنتون،از افتادگیتون !!حالا میفهمم باتمام وجودم که توی یک فایل گفتین آدم هرچی ثروتمندتر بشه افتاده تر میشه یعنی چی!!دست مریزاد ،دمتون گرم،که از هیچ چیز نمیگذرین ونهایت استفاده رومیکنین!! منم از همین امروز تصمیم گرفتم مث شما از کوچکترین موارد لذت ببرم و لذت بردن رو به تعویق نیندازم و به آینده موکول نکنم. خدارو صد هزاربار شاکرم که با شما آشنا شدم وهدایت شدم به راه راست…. ممنون که م ا روهم درین سفر رویایی شریک کردین?? وممنون از خانم شایسته عزیزم??? ومرسی که هستین?????? شاد وسربلند باشید در دنیا وآخرت?????
سفر نامه زندگیه منو تغییر داد با این فایل کلی اشک ریختم …. می خوام میشود هر روز کلی مشتری جدید میاد از سرتا سر جهان …کلی ازم خرید میکنن … من از عرفان خوشم میاد (رپر) باورتون نمیشه دوست یکی از مشتری ها بود جلوم درومد دیدمش بغل کردیم همو …
سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز و میکاییل دوست داشتنی و تمامی عزیزان اعضای سایت
متاسفانه من در نوشتن بسیار تنبل هستم اگر امکان ارسال ویس برای افرادی مثل من پیش میامد خیلی خوب میشد چندین و چند بار برای ارسال جواب در عقل کل اقدام کردم ولی وسط مطالب حوصله ام سر میرفت یا رشته کلام از دستم خارج میشد که دیگه ادامه نمیدادم
سفر به دور آمریکا با جمع هزاران نفره اعضای سایت ، شادابی و طراوتی خواص به زندگی من داده ، لذتی که هنگام نگاه کردن به مناظر زیبا ، با آرامشی که جمع سه نفره با توصیف دلنشین خانم شایسته و صدای روح انگیز استاد و خندهای معصومانه میکاییل عزیز شروع صبح زیبایی را برایم نوید میدهد
چند روز پیش صبح یکی از قسمتهای سفرنامه را نگاه میکردم که خانم شایسته بعد از باران ، پیچکهای جنگلی و آهویی که در آنجا بود را به منظره کشید ، همان روز در محفل دوستانه ایی بودیم که در مورد موضوعات کتاب خوانی و مطالب مشابه صحبتهایی شد و من انجا پیشنهادی به دوستان کردم که بیایید بجای هدیه دادن کتاب به هم و ترویج عقاید خود به دیگران ، بهم از این به بعد ، گلدان یا نهالی برای کاشت هدیه بدهیم ، تا با گسترش طبیعت و زیبایهای آن ، انرژیهای مثبت و درسهایی که انسانها میتوانند از طبیعت بردارند را فزونی ببخشیم لذت و آرامشی که طبیعت زیبا و سرسبزی به انسانها میدهد خود راه گشای بسیاری از چالشهای زندگی است
ذهن آرام ، راه کارهای تمامی مشکلات را پیدا میکند و آن در بستر طبیعت امکان پذیر است
پایندگی و سلامت ، سعادت برای خانواده استاد عباسمنش
و با آرزوی بهترینها برای تمامی عزیزان
سلام دوست من
چه ایده جالبی
ایده اهدا نهال
بهترین ایده ممکن
به نام خداوند زیباییها
سلام بر استاد گرامی وخانم شایسته عزیز
من از وقتی با شما اشنا شدم زندگیم متحول شد و هر روزی که میگذره ایمانم قویترمیشودو همیشه یک حسرت دارم و اون اینه که ای کاش کسی بود که از بچگی این حرفا رو به من یاد میداد که الان با دید بازتری جهان را میدیدم ولی بازم از خدا وشما ممنونم که دید منو نسبت به زندگی تغییر دادین من عاشق اون قسمت از سفرنامه ام که خانم شایسته اون اهو رو دیدن و واقعا من از دیدن اون قسمت از زیبایی لذت بردم واون منظره تو ذهنم هک شد و یا اون قسمتی که خانم شایسته با استاد در شب صحبت میکردن و صدای جیرجیرکها را برای ما ضبط کردن من امیدوارم این فایلهای سفرنامه ای تا ابد ادامه داشته باشه چون من با کلی ذوق اونا رو دنبال میکنم و با دیدنشون حال دلم خوب میشه امیدوارم که حال دلتون همیشه خوب باشه همونطور که به ما انرژی میدین من دارم خدا رو با دیدن این فایلها احساس میکنم واین بهترین حس دنیاست که حاضر نیستم اونو با هیچ حسی در دنیا عوض کنم خدایا شکرتتت که بواسطه بندگانت حال ما رو خوب وخوبتر کردی….
با درود به همه دوستان، حسین آقای عباسمنش عزیز و تهیه کننده نازنین پشت صحنه. من با اجازه استاد عباسمنش نازنین خواستم بعنوان پاسخ مسابقه بخشی از صحبت های یک استاد نازنین دیگه رو در اینجا بیارم. امیدوارم جان کلام و پاسخ مسابقه رو با متن زیر رسونده باشم. دوست تون دارم و از توجهتون سپاسگزارم: ???
چشم بسته بپر!
اگر هنوز کنترل می کنید، بدانید که هر کنترلی مانع پیشرفت است. بدون کنترل باش. به امان جهان هستی رهایش کن. تا جهان هستی ترا در پناه خود بگیرد. تا تو امرت را به جهان هستی واگذار و رها نکنی، او امور ترا کنترل نخواهد کرد. اگر کنترل در دست خودت باشد او دور میایستد. وقتی عنان همه چیز را رها کردی او فورا کنترل امور ترا بدست میگیرد. آنوقت متعجب خواهی شد، جهان هستی همه چیز را در دست خود خواهد گرفت. آنوقت زندگی باشکوه میشود. آنوقت هرلحظه شور نشاطی دارد که شخص حتی خیال آنرا نمی توانست بکند. زیرا قابل تصور نیست. اما این اتفاق هنگامی می افتد که شما از میانه برخیزید. و وقتی شما از میانه ناپدید میشوید که کنترل شما از میانه برخیزد. «اشو» ???
——————
? یعنی اینکه ما براساس ذهنیات نادرست مون(که ساخته و پرداخته جامعه است) مدام در حال کنترل کردن همه چیز و همه کس هستیم. چونکه ذهن ما پر از خطر و آسیب و ترس و راههای جلوگیری از این خطرات و آسیب هاست. بهمین خاطر در هر از لحظه زندگی مون بجز زمانی که در خواب هستیم در حال کنترل همه چیز و همه کس از طریق همین ذهن منفی و بدبین و پر از ترس مون هستیم. در حالیکه همه اینها دروغ هایی بوده اند که جامعه به خورد ما داده است. اشوی عزیز میگه “بی کنترل باش”! یعنی اینکه به حرف ذهنت گوش نده. از او پیروی نکن. هرچقدر که تا حالا پیروی کردی بسه. آیا نتیجه ای داده اینهمه سال از او پیروی کردن و او رو دنبال کردن؟ نه. پس همین الان و همین جا تمومش کن. نترس. با شجاعت باش. ?هروقت که ذهنت ترسوندت، بگو هیچ اتفاق بدی نخواهد افتاد. به ذهنت بگو هزاران بار منو از اتفاقات بد ترسوندی و هیچ اتفاق بدی نیافتاد، فقط منو از پیش رفتن در مسیر موفقیت و رشد و لذت بردن از زندگی، و از زندگی حقیقی که جشن و سرور و رقصه، باز داشتی. دیگه به حرفت گوش نمیکنم! ?
و اشوی عزیز میگه اگه اینکار رو بکنی و دست از کنترل کردن برداری، اونوقت با جهان هستی همنوا و همسو و هماهنگ و هم فرکانس میشی. یعنی بگذار جریان رودخانه زندگی تو رو با خودش ببره. و هی دستت رو با کنترل کردن به علف های کنار رودخونه بند نکن. همه چیز رو بدست زندگی بسپار. و اون وقته که زندگی باشکوه از راه میرسه. و هرلحظه چنان شور و نشاطی با خودش بهمراه میاره که حتی تصورش رو هم نمیتونستی بکنی. ???? ???
اما این اتفاق زمانی رخ میده که تو از میانه برخیزی. و هنگامی تو از میانه ناپدید میشوی که دست از کنترل کردن برداری.
جان من دست از کنترل کردن بردار. تو در امان جهان هستی هستی. هیچکس و هیچ چیزی قصد آسیب زدن به تو و ضرر رسوندن به تو رو نداره. هرچیزی که بعنوان خطر و ضرر در ذهن توست، دروغی بیش نیست.
و باز بقول اشو : گمراهتان کرده اند، و رنجی که میکشید گواه آنست و بهیچ گواه دیگری نیاز نیست.
???
سلام دوستای خوبم من این اکانتی که باز کردم به نام بچه آیندمه چون من سوره یاسین رو خیلی دوست دارم و تو روزای سخت زندگی با خوندن چهل شب اون و درک معنیش به خداوند نزدیک تر شدم
اگه همسرم موافق این اسم نباشه من با اون مخالفت نمیکنم و این نام قرآنی رو براش انتخاب کردم.
و تربیت یاسین انسانی که توسط من و به خواست خدا پا به این دنیا میذاره برام مهمه.
حالا اینو برای این گفتم که من تو یکی از قسمتای سفر به دور آمریکای خانواده آقای عباس منش یه چیزی نظرمو خیلی جلب کرد.
اینکه پسر ایشون میکائیل جان کله صبح از خواب پاشده بود روز بعد اینکه اونا داشتن مشکل فنی ماشینو برطرف میکردن همون قسمتی که پای منقل ایستاده بود و اون مشکل فنی رو برطرف کرد و گفت تکنولوژی به کمک ما اومد.
اولن که این نشون میده با اموزشا و رفتارای صحیح خودشون کمک کردن این باور برای یه نوجوون ساخته بشه که تلاش تو بی نتیجه نمیمونه تو راهای زیادی داری تا بتونی مشکلتو حل کنی و این راهها و هزاران راه دیگه دستان خداونده
و اینجا تکنولوژی به کمک ما اومد.
منه نوعی اگه بخام ببینم چه مسیری درسته و چه مسیری غلط میام کلیات رو بررسی میکنم اگه پدری که خودش تو نوجوونی با دمپایی میرفته مدرسه و یکسال تو خیابونا بخاطر هر مسئله ای اصلن … زندگی میکرده
و الان داره میگه من از طریق قوانین الهی که بر اثر مطالعه مخصوصن قرآن اینارو کشف کردم و حتا اگه این طرز فکر رو به بابام بگم با بیل میفته دنبالم.
من از بیرون گود بدون هیچ قضاوتی نگاه کنم میبینم ایشون تونسته خودشه از اون شرایط برسونه به این مداری که فرزندمشو آگاه بار بیاره با وصل شدن و ایمان به منبع فراوونی نه تنها کتونی پای بچش بکنه بلکه بتونه دور آمریکا بگردونتش نه برای عذر میخام مفت خوری بلکه برای تفریح در کنار حل چلنجهای مختلف
بدون این ایمان قوی که این همه تو قرآن اشاره شده میتونست اونروز قرآنو از پنجره کشتی پرت کنه بیرون و مثل خیلی جونای امروزی بگه دستاوردهاشو تو کشورمون دیدیم چه کشکی…
ولی به ندای دلش گوش میده میگه اینو اخه یبار تو خوندی؟؟
ما که این همه کتاب اجباری میخونیم از بچگی چرا یبار نیایم راجب موضوع به این مهمی مطالعه نکنیم چرا یه کتاب که فقط خدا فرستاده رو مطالعه نکنیم
اگه یه پسر جوون از قم و بندعباس با این روش تونسته و میگه قانوتش مثل فرمول ساخت کشتی ثابته
با یادگیری این فرمولها و قوانین تونسته به جای یک پدری که بخاد با خریدن هزاران اسباب بازی کمبودهای کودکیشو برای بچش جبران کنه
بجای اینکه بگه بذار بچه اس بخابه تا ظهر ما کله صب پاشدیم چی شد یا بره بزور بچرو کله صب بیدار کنه که اهای عمرت حروم شد پاشو
مثل همون قسمت سفر به دور آمریکا که گفتم بچه بیدار شده کله صبح ولی کمی خابالوعه خیلی عاشقانه و عاقلانه یه آهنگ زیبا از سیاوش میذاره به اون انرژی میده میرقصه و با هم صبحونه ای که خانم اماده کرده میخان بخورن.
و تو همون قسمت روز قبلش که دارن قسمتی از ماشینو تعمیر میکنن میگن که درست میشه ما راهشو بلد نیستیم و با؟اطمینان میگه این قاااانونشه ،،، هرچیزی راهی داره ما میگردیم پیداش میکنیم
بجای اینکه معمولن ادما چون تو خوشی هستن مثلن یه سفر یا در کل توی زندگی چون داره بهشون خوش میگذره یه چلنجی که براشون پیش بیاد مثل خود سابق من میگن ااااه ای باباااا …
و در خوشی تحمل حل مشکلو ندارن و اونجاست که بجای شکرگزاری بابت اون همه نعمت دیگه بقول استرهیکس وقتی به مشکل برمیخوری تازه میفهمی چی نمیخای و چی میخای
و برات روشن میشه چی میخای
ولی اکثر ادما تو اون چلنج با هم دعوا میکنن دنبال مقصر میگردن
ولی این پدر با مطالعه اون چه که تو زندگی بهش کمک میکنه به قول ایه ۷ ال عمران ام الکتابه نه اینکه بره دنبال نخود سیاه ای الان اذان صبحه یالا پاشو نمازتو بخون الان اذان ظهره تیک اف کنه ماشینو با عجله مسجد و کسایی که بااون همسفرن و به درک نماز نرسیدن رو اسیر کنه و بدتر اونارو زده کنه
میاد این قوانین رو از همون کتاب خدا که سوره های نمازم از همون برمیاد پیاده میکنه
و من با یه قسمت تنها یا یه جمله تحت تاثیر و متحول نشدم ولی منی که فقط چندماهه با این اصول اشنا شدم و همیشه دنبال مشاور یا فال بودم تا مواقع بحرانی بدونم چکار کنم ضمن اینکه از همون وقت ته دلم میگفت تو بافال و دعاهای دعانویسان داری از کسی غیر خدا کمک میگیری و من بهش حس خوبی نداشتم
وقتی اینارو مثل پازل میچینم کنار هم و وقتی اون قسمت جذاب سفر به دور امریکارو بعنوان یک نتیجه از ماحصل اون اتعالیم میبینم
نه من هرکسی که فقط یکم تعقل کنه میفهمن این روش که استاد عباس منش میگن همون ایمان قوی و صراطی باشه که از بچگی فکر میکردیم فقط برای پیامبرا و اماماست
جذابیت با یک و دو قطعه پازل دیده نمیشه که بگم دقیقن کدوم قسمت جذاب تر بود
ولی تمام اینارو که کنار هم میچینم یه تصویری میبنم از آینده خودم و یاسین و خانوادم که با قوانین و ایمان بی قید و شرط بخدا( امروزم که عید مبارک قربانه در این حد ایمان بی قید و شرط که چاقو رو گلوی بچه گذاشتن میخاستم بگم گذاشتم ولی نتونستم )
کجا میتونم باشم
و بی ایمان و کنترل ذهن و استفاده از قوانین کجا میتونم باشم
این پازل زیبا جذابترین و شفاف ترین تصویره در مدار فعلی من که بهم انگیزه میده و بهم ایمان میده که توام میتونی دست خداروبگیر و بلندشو اگه یکی تونسته تو ام میتونی.
و هممون میتونیم چون این قوانین ثابت وبدون تغییر همون عدل خداونده
اگه میخاست برای استاد دلسوزی کنه یا بری ایکس و ایگرگ تلافی کنه پس ثابت عمل نمیکرد و اگه ثابت نبود با عدل مهربان خدای من در تضاد بود.
من این متن رو کپی میکنم و هر روزی که دچار تردید داشتم میشدم میخونم که تو این عید عزیز قربان (ایمان) چه انگیزه ای داشتم.
مرسی از همتون که وقت گذاشتین و حس منو تا حدودی فهمیدین.
عید بزرگ ایمان مبارک ???????
سلام.به استادگرامی وخانمه شایسته…من۴سال پیش بافایلااستاداشنا شدم..مثله استاد همه گفتن فلانی شیشه میزنه وفلان..فقط وفقط صحبتهایه این مرد بزرگ توگوشم بود..واقعا ممنونشم..وخداروبه قوله خودش صدهزارمرتبه شکرمیکنم..ازاین ارامشی که دارم….واگه بخوام بگم ازاتفاقاتم ودستانه خداوند..که همشو مدیونه کلامه این مردودسته خداوندم..دریاهاباید مرکب بشن ودرختان قلم…واین سفرنامه کجاشو بگم.که همش خداوندواحساس میکنی..واحساسه این مردبزرگو.وارامششو…ودستانیکه برایه خدمت کردنش ازطرفه خداوند به سمتش میان..ممممنننووونننتتتم…مردبزرگ??
و خداوند بی نهایت است
اما…
به قدر نیاز تو فرود می آید و
به قدر آرزوی تو گسترده می شود و
به قدر ایمان تو کارگشاست
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و به تمام اعضاء این خانواده
خدارو سپاسگزارم که آفریده هایی همچون شما داره که زندگی کردن رو به من آموختید نه زنده بودن رو
آگاهانه زیستن با باورهای زیبا رو آموختید
من واقعا راز گل سرخ رو دیدم که فقط هست و تماشایمان می کند و قضاوت را حتی نمی شناسد.
”
تکامل رو دیدم که باید دودستم رو تو دست خدا بزارم و به قول حضرت حافظ که می گه “حافظ وظیفه تو دعا کردن است و بس , در بند آن نباش که شنید یا نشنید” فقط دعا کنم .
و هدایت بشم به سمت عظمت لایتناهی
“این است رنگ آمیزی الهی و کیست بهتر از خدا در نگار گری؟و ما تنها اورا عبادت می کنیم ” سوره بقره آیه 138
بهترین ها را برایتان آرزو می کنم .
سلام و روز بخیر خدمت شما استاد عزیز و همسرشون خانم شایسته شاید همیشه تو نوشتن مشکل دارم و کامل نمیتونم احساس ام رو به تفصیل بیان کنم به طور کلی این سفرنامه تصویری خیلی نکات برای ماداشت ولی مهم ترین نکته اینه که تصوری که به صورت ناخودآگاه از آدمای موفق داریم بی دغدغه بودن و آسایش تمام وقت این افراد است چون تصور میکنیم چون اینا پولدارن پس همه چیز حله و به اون نقطه امن میرسیم ولی این تکرار و اهمیت و تلاش استاد که تو همه جنبه های زندگی اش میذاره برای من جذاب بود و اون قسمت که کلی از وقتشان رو گذاشتند تا بتواند آتیش رو روشن کنند و مقدمات را غذا رو فراهم کنند واقعاا برام جالب بود! اینکه آدم در تمام لحظاتش به تمام جنبه ها توجه داشته باشه
سلام آقای عباسمنش و مریم شایسته عزیزم امیدوارم همیشه صحیح و سلامت وو خوش و خرم باشید. من متاسفانه نمیتونم مثل دوستان عزیز دیگه خیلی شیوا و فصیح بنویسم ولی حرف دلم رو مینویسیم یکی از محبوبترین قسمتهای سفر به دور آمریکا قسمت آبشار نیاگارا هستش که خیلی لذت بردم و دقیقا خودم رو اونجا حس کردم ، واقعا احساس رهایی، لذت خیس شدن زیر آب و شنیدن صدا خروشان ریزش آب همگی چنان جذبه ای برای من داشت که بارها نگاهش کردم، حسی که به من دست داد حس افسوس ، غصه و حس تباه شدن زندگیم بعد از ۶۰سال عمریکه از خدا گرفتم بود که چنین جذابیتهای رو حتی الان با وجود این تمارین و ورودیهای خوب دور از دسترس میبینم ولی با دیدن چند باره و اینکه نباید حس بد داشته باشیم موفق شدم خودم رو زیر آبهای آبشار و در حال خیس شدن ببینم و حتی بعد از لحظه ای حس سرمای بعد از بیرون آمدن از زیر آب بهم دست داد.
بقدری ساده و طبیعی به تصویر کشیده شد این صحنه ها که از اونروز هر وقت سر هر موضوعی تا میخوام ناراحت بشم یاد رها شدن و به دست امواج شادی سپردن و لذت بردن از لحظه ها میافتم و نمیکنن بلافاصله ولی باور کنید حداقل ۵۰درصد اوکی میشم.
نمیدونم چه کاری در درگاه خداوند انجام دادم که خداوند منو به این مدار هدایت کرد که با شما آشنا بشم وخداشاهده شاید هنوز نتایج دلخواهم رو نگرفته باشم ولی آرامشی که در مقابله با مشکلات پیدا کردن به تمام دنیا میارزه.
نماز خوندنم که واقعا تغییر کرده واقعا حس میکنم
خداوند لطف کرده و اجازه داده که من بتونم حمد و سپاسش رو بگم و شکر که اجازه شکر کردن بهم داده.
من فکر میکنم قسمت آبشار نیاگارا بهترین قسمت توی این قسمتهای هست چون علاوه بر اینکه بسیار زیبا. جذابه خیلی حس رها شدن، آزاد شدن،لذت از لحظه لحظه زندگی و آرامش بعد از رها شدن رو به همه القا میکنه.
باز هم از از مریم عزیز سپاسگزارم که با لطافت و سلامتی تمام خطاهای زیباست رو با ما به اشتراک میزارت.
خداوند در تمام مراحل زندگی زیباتون بار و باورتون باشه سپاس سپاس سپاس