https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-22.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-27 08:19:492024-08-17 16:53:57سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۴
382نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
(((همینطور که من دارم محصولم رو از زمین کشاورزیم برداشت می کنم ، به همسرم نگاه می کنم و صفا و سادگی همسرم رو حس می کنم.
ولی میدونی ؟ … همین چیزا هست که برای یه آمیش مثل من خیلی دوست داشتنی و خوبه و من از چیزای تجملی مثل برق بدم میاد و ازشون دوری می کنم.
ساعت چهار و نیم صبح من گاو ها رو می دوشم و جبدیه به مرغها غذا میده و یعقوب هم شخم می زنه .
گاهی من اینقدر گاوها رو می دوشم و شخم می زنم که حزقیل حتی فکر می کنه که عقل از سرم پریده.
من مرد میدانم و خیلی با نظم و انضباط و کار درستم
توی دستام کتاب مقدسه و روی صورتم ریش دارم
اگر من همه کارهام رو بکنم و تو هم همه کارهات رو تموم کنی امشب می خواهیم مثل سال ۱۶۹۹ جشن بگیریم
و این شعر رو با هم تو جشن بخونیم :
ما بیشتر عمرمون رو سپری کردیم توی یک بهشت آمیش
برای خودمون کره محلی درست کردیم تو یک بهشت آمیش
کار سخت و فداکاری کردیم توی یک بهشت آمیش
لحاف های دست سازمون رو با تخفیف زیاد فروختیم توی یک بهشت آمیش
هفته پیش یکی از بچه محلی های اینجا بهم لگد زد . ولی طرف دیگه رو هم چرخوندم سمتش و گفتم اگه می خوای اینطرفش رو هم بزن .
بخاطر اینکه من به این چیزها اهمیت نمیدم و براش بهترین هارو هم آرزو می کنم . چون من با اینکارا می خندم وسر بلندم انوقتی که اون داره توی جهنم می سوزه.
من هیچوقت توریست هایی که از ما دیدن می کنن و باعث آزار ما میشن رو آزار نمیدم و ضربه ای بهشون نمی زنم حتی وقتی حقشونه!
آمیش و نگرش و برخورد منفی و تند ؟!… می دونین که کسی تابحال همچین رفتاری از یه آمیش ندیده و نشنیده.
من هیچوقت به لباس هام دکمه نمی زنم . ولی کلاه باحالی دارم و خونوادم همه با من موافقن که رنگ سیاهش خیلی بهم میاد .
اگر میایین که ما رو ببینین باید بدونین که اینقدر براتون کسالت باره که اشکتون در میاد
ما سیصد ساله اصلا صورت حساب تلفن نپرداختیم و تلفنی نداریم
ولی ما عجیب و عقب افتاده نیستیم . پس لطفا به ما خیره نشین و با تعجب نگاه نکنین. ما فقط با تکنولوژی و هرچی مربوط به اونه مشکل داریم. همین.
نه تلفنی ، نه چراغی ، نه وسیله موتوری .نه هیچ چیز لوکس و لاکچری و تجملاتی . درست مثل داستان رابینسون کروزوئه تو اون جزیره گمشده . همونقدر با امکانات اولیه و ضروری .
ما بیشتر عمرمون رو سپری کردیم توی یک بهشت آمیش
ما فقط آدم های صاف و ساده ای هستیم توی یک بهشت آمیش
ما وقتی برای گناه و کارهای اشتباه نداریم توی یک بهشت آمیش
ما جنگ و دعوا نداریم و به زیبایی بازی می کنیم توی یک بهشت آمیش
رسیدن به اسب و درشکه ها و آماده کردن یه عالمه کره و انبار غله برافراشته شده تو روز دوشنبه و بزودی یکی دیگه هم برپا می کنم .
فکر می کنی خیلی آدم درستکاری هستی ؟ فکر می کنی خیلی قلبا مخلص و پاکی ؟
خوبه . ولی من یک میلیون بار متواضع تر و خاکی تر از تو هستم.
من مرد پرهیزگاری هستم که شب و روز روی زانوهام مشغول دعا و عبادت میشم و برای زندگی بعد از مرگم صواب جمع می کنم و پسر بچه آمیش های کوچولو می خوان که مثل من باشن
پس برادر من ! بیخود مغرور نباش و ناله هم نکن یا هرچیزی شبیه این نباش وگرنه ممکنه مجبور بشم شکنجه های قرون وسطایی مسیحیت رو ، روی تو اعمال کنم
ما بیشتر عمرمون رو سپری کردیم توی یک بهشت آمیش
ما همه آمیش های دیوانه ای هستیم که زندگی می کنیم توی یک بهشت آمیش
پلیس و افسر و چراغ راهنمایی ای نیست در زندگی توی یک بهشت آمیش
ولی تو احتمالا فکر می کنی آزار دهنده هست زندگی در یک بهشت آمیش.)))
سلام به همه دوستان ???
گفتم بذار این بار رو با ترجمه آهنگ آخر فایل شروع کنم که خانم شایسته عزیز با حسن سلیقشون انتخاب کرده بودن و خیلی هم جالب زندگی آمیش ها و باورها و اعتقاداتشون رو توضیح میده.
اولا تشکر کنم از خانم شایسته و استاد که به ما این امکان رو میدن که با فرهنگ ها و نکات و اتفاقات جالبی که در اونجا هست آشنا بشیم و خدا رو شکر می کنم بخاطر تکنولوژی و اینترنت که چنین امکانی رو فراهم کرده .
می دونم بسیاری از هموطنان خودمون که شاید ساکن همون پنسیلوانیا و اوهایو هستن شاید هنوز اسم آمیش ها رو نشنیدن و شاید هرگز چیزی ازشون متوجه نشن ولی ما به برکت این سایت و محبت و نکته سنجی خانم شایسته و استاد عزیز می تونیم از همین ایران با چیزهای جالبی در دل آمریکا آشنا بشیم و امیدوارم خدا قوت و طول عمر بده بهتون و ما رو با چیزهای جالب تر بیشتری آشنا کنین .
همیشه دوست داشتم بتونم سفرهای بسیار برم ، مسافرت کنم و آدم ها و فرهنگ ها و اتفاقات جدید رو ببینم و خیلی خوشحالم بابت اینکه اگر هنوز امکانش برام فراهم نشده ولی به مدد نگاه تیزبین خانم شایسته و دل مهربونشون و پشتیبانی و همراهی استاد عزیز با ایشون و با وجود اینترنت می تونم از راه دور حداقل تجربشون کنم . این خودش یعنی باید قدر تکنولوژی و اینترنت رو بدونم و سپاسگزارشون باشم و یادم باشه که کم نعمتی نیستن.
اما میرم سراغ نکات این فایل از اول :
? اولین نکته ای که به ذهنم میرسه اینه که چرا توی همچین دوره زمونه ای چنین انسان هایی هستند ؟
اعتقادات مذهبی و اطرافیان و قضاوتشون چکار کرده با این آدم ها ؟
مگه چه تناقضی هست بین استفاده از دستاوردهای علمی و فناورانه با آموزه های دینی ؟
واقعا تو سر این آدم ها چی می گذره که استفاده از تکنولوژی رو و آسان گرفتن زندگی رو متناسب با گناه و جهنم رفتن می بینن و فکر می کنن باید همه چی در بدوی و اولیه ترین شکل ممکن باشه ؟
واقعا چکار می کنه نوع اعتقادات و باورها و جهان بینی یک انسان با اون آدم.
واقعا خود من چقدر از باورها و اعتقاداتی که توی کله ام هست رو از محیطم و پدر و مادرم و اطرافیانم و جامعه و مذهبم بهم تزریق کردن ؟
واقعا چقدر از چیزهایی که توی سرم کردن درسته ؟
? به این فکر می کنم ک خب هرکس با هر آیین و نگرش و اعتقاداتی فکر می کنه اونها درست ترین و شاید تنها ترین روش درست رو دارن زندگی می کنن . اگر آمیش ها فکر می کنن پاک ترین و بهترین بندگان هستن و اونها رهروان حقیقت اند و من هم همین فکر رو دارم و پیروان آیین های دیگه هم همین باور رو راجع به دین و اعتقاداتشون دارن پس حقیقت چیه ؟
حقیقت بنظرم این میاد که انسان آزاده . آزاده تا جایی که به دیگران صدمه نمی زنه به سبک خودش زندگی کنه و انسان ها هم باید به انتخاب هم احترام بذارن .
ما این حق رو نداریم که بگیم فقط اونچه من می فهمم درسته و من راه حقیقت رو پیدا کردم و فقط روشی که من میگم درسته .
یک لحظه وقتی فکر می کنم که اگر مثلا حکومت آمریکا دست آمیش ها باشه و اونها بخوان به همه بگن از این به بعد آیین رسمی آمریکا آمیش هست و باید همه قوانین مارو رعایت کنن اصلا مو به تنم سیخ میشه .
فکر کن انتخاب و آزادی این همه مردم سلب میشه و نمی تونن سبک زندگی خودشون رو داشته باشن و نمی تونن از دستاوردهای علمی استفاده کنن . یک سبک زندگی سخت و پر از کارهای فیزیکی.
? واقعا باور و نگاه و اون ذهنیت های یک انسان همه چیزه . آشنایی با آمیش ها به من بیشتر از قبل ثابت کرد که باور و اعتقاد تو همه چیزه . نگاه تو ، برداشت تو ، تفسیر و قضاوت تو همه چیزه و تو طوری زندگی می کنی که درک کردی و باور کردی .
البته درک کردن خودت خیلی بهتر از اینه که چیزی رو از همون بچگی توی سرت فرو کرده باشن و شستشوی مغزی شده باشی . اگرم چیزی رو انتخاب می کنی و اون اعتقاد اشتباهم باشه ولی اگر با تحقیق و تفکر بهش رسیده باشی باز هم خیلی بهتر از چیزی هست که از نیاکان و اطرافیان و جامعه بهت تحمیل شده باشه .
? نکته بعدی که به ذهنم رسید بحث “تعصب”هست . واقعا تعصب از کجا میاد ؟
مطمئنا این آمیش ها روی دینشون و باورهاشون تعصب دارن. توی ترجمه همون آهنگ هم معلومه که خودشون و راهشون رو پاک ترین و بهترین راه می دونن . فقط خوبیشون اینه که واقعا زندگی خودشون رو می کنن و کاری به کار بقیه ندارن . برای همینم هست که تو آمریکا بهشون اجازه میدن زندگیشون رو کنن و خودشون باشن و مکتبشون هم اینه که به کسی هیچ اخم و ترش رویی حتی نکنن و این قابل تحسینه . ولی تعصب چی ؟… یهو اومد تو ذهنم که ببین تعصب چیز مزخرفیه !
درسته همین ها الان اعتقادشون اینه ولی تعصب باعث دیکتاتوریه! …
اینها تعدادشون بسیار کمه . کلشون رو هم سیصد هزار نفر نمیشه . اگر جمعیت خیلی خیلی بیشتری داشتن چی؟…اگر نصف یا یک سوم آمریکایی ها آمیش بودن چی ؟… آیا بازهم همین سبک و بی ازار و آروم زندگیشون رو می کردن ؟ آیا سهمی از قدرت نمی خواستن ؟ … آیا سعی نمی کردن بخاطر تعصبشون نوع نگاه و اعتقادشون رو به کل کشور دیکته و تحمیل کنن ؟ … ایا نمی گفتن همه باید به اعتقاد ما که درست ترین روش هست دربیان ؟… اونوقت فکرش رو کن امریکا دیگه این آمریکا می شد ؟ … فکر کن مردم رو از علم و تکنولوژی محروم می کردن . بجای دانشگاه ها پر می شد فقط از کلیساها . شکنجه های قرون وسطایی برمیگشتن . کارخانه ها و شرکت ها یکی یکی ورشکسته و جمع می شدن . صنایع یکی یکی شکست می خوردن . همه باید کشاورزی و دامداری می کردن اون هم به شیوه قدیمی و بدون ابزار مدرن . بجای ماشین های اخرین سیستم باید ارابه ها و گاری ها همه جا رو پر می کردن و همه چیز پسرفت می کرد به عقب
واقعا اونچه از آمریکا برام خیلی قابل تحسینه وجود قانون شهروندی توی این کشوره . اینکه اونچه داره کشور رو اداره می کنه تعصبات دینی و مذهبی نیست . به مردمش تا جایی که میشه سعی می کنه متعصبانه و نژادی و مذهبی نگاه نکنه . شاید کشوری هست با نگاه سرمایه داری . ولی حداقل از نظر شخصی انسان ها تا جایی که مزاحمتی ایجاد نکنن و نگاهشون و اعتقاداتشون رو دیکته نکنن به کسی آزادن که سبک زندگی خودشون رو داشته باشن و کسی هم حق توهین و مقابله و بی احترامی و آزار اونها رو نداره و قانون حقوق شهروندی برای همه هست و ازشون دفاع می کنه .
یکبار دیگه برای من ثابت شد که نباید تعصب داشت . نه روی جهان بینی و اعتقادات خودت ، نه روی دین و مذهب خودت ، نه روی نژاد و ژن خودت ، نه روی شهر و و محله و کشور خودت . تو می تونی اینها رو دوست داشته باشی و حتی بهشون افتخار کنی و ازشون جلوی بی حرمتی ها دفاع کنی ولی حق این رو نداری خودت و دوست داشتنیهات و اعتقاداتت رو به دیگران تحمیل کنی و ادعای بالاتر و بیشتر بودن و بیشتر فهمیدن از دیگران کنی و یا بخوای به دیگران توهین و بی حرمتی کنی. راز با آرامش زندگی کردن آمریکایی ها کنار همدیگه همین قانون شهروندی هست که هرکس می تونه اعتقاد و سبک زندگی خودش رو داشته باشه ولی کسی حق دیکته کردن نگاه خودش و یا بی حرمتی به نگاه و اعتقادات دیگران رو نداره.
? قضیه آمیش ها به من درس دیگه ای داد . گاهی شاید تو اعتقادی داری و مطمئنی درسته و داری بهترین راه رو میری که اصلا مورد رضایت خداست . مورد رضایت ترین . ولی از کجا معلوم ؟ … شاید اتفاقا اصلا داری خلاف مسیر آفرینش حرکت می کنی ؟ … آیا تکنولوژی که از علم الهی میاد و برای راحتی زندگی انسان ، فقط انسان رو از خدا دور می کنه و باعث گناهه؟ … با خودم میگم از این به بعد هروقت تعصب پیدا کردی روی یه موضوع و اعتقادی یک آن به خودت بیا ! … با خودت بگو نکنه یه درصد حتی ممکنه اشتباه می کنم ؟ نکنه اینطور که من باور کردم اشتباه باشه ؟ بر چه مبنایی دارم همچین فکری می کنم ؟ ریشش از کجاست ؟ بهم تحمیل شده یا خودم بهش رسیدم ؟ و خیلی سوالات و بررسی های دیگه .
?نکته دیگه و اما متفاوت اینکه همین الانشم نباید تعصب داشته باشم . یعنی قضاوت نکنم آمیش هارو . واقعا خب دارن اشتباه می کنن و باورهای اشتباهی دارن . ولی اما من جای یکی از اونها بودم تابحال؟ … اگر من هم در خانواده ای آمیش به دنیا اومده بودم چی ؟ … مگه الان مسلمانی و شیعه بودن من رو خودم انتخاب کرده بودم ؟ … پس کافیه به انتخابشون احترام بذارم و قضاوت نکنم و سعی نکنم نگاهم رو تحمیل کنم . فکرش رو کن مثلا یه آمیش بخواد از نگاه دین خودش من رو امر به معروف و نهی از منکر کنه و دائم بیاد باهام حرف بزنه و توضیح بده. گیر بده که مثلا حق نداری و نباید از تکنولوژی استفاده کنی ؟ … پس همینطور که اون برای من آزار دهنده هست ،توضیحات من به اونها هم همینطوره براشون . پس نباید حق دخالت به خودم بدم . ضمن اینکه درست مثل همون مثالی که خانم شایسته زدن از اون دختری که قیام کرد برای زندگی خودش و نپذیرفت هرچی بهش گفته بودن و تا دکترا ادامه داد ، هرکس دیگه ای هم می تونه تعقل کنه و به اونچه باور داره عمل کنه و شجاعت لازمش رو داشته باشه که طوری که صحیح می دونه و بادرکی که بهش رسیده زندگی کنه و لازم نیست ما دخالت کنیم.
? نکته دیگه اینکه میگن حتی چیز خوب رو از دشمنت هم که هست یاد بگیر . آنچه مشهوده آمیش ها انسان های خوبی هستن و آزارشون به کسی نمی رسه و مثل یک گروه مزاحم برای کسی نیستن و قدرت طلب هم نیستند و دارن زندگی خودشون رو می کنن . شاید هم بخاطر جمعیت کمشون باشه ولی به هرحال الان اینطورند . توی همون ترجمه آهنگ من نکات مثبتی به چشمم خورد . اینکه مثلا ب چهره همسرش توی زمین کشاورزی نگاه می کنه و صفا می کنه از صاف و ساده بودن همسرش . اینکه لذت می بره از دوشیدن شیر گاوها و شخم زدن زمین و غذا دادن به مرغ و خروس ها . اینکه یک زندگی مینیمالیستی و ساده دارن و بدور از تجملات و حرف و قضاوت مردم و برای دل و اعتقاد خودشون زندگی می کنن ، اینکه کسی رو آزار نمیدن و اخلاقی زندگی می کنن واقعا نکات مثبت و آموزنده ای هست که میشه ازشون یاد گرفت . حتی گاهی دور شدن و کم کردن استفاده از تکنولوژی و آشتی با طبیعت و نزدیک شدن به سبک زندگی روستایی و وقت گذراندن بیشتر با خانواده چیز بدی نیست ، منتهی آمیش ها توی این قضیه دچار تفریط هستن و افراط و تفریط توی هیچ چیز بنظر خوب نیست و هرچیزی بجای خود. ولی به هرحال همین آمیش ها و همین سبک زندگیشون هم نکات مثبت زیادی داره . اینقدر دارن در صلح با خودشون و بدور از اهمیت دادن به چیزهای بی ارزش و حرف دیگران سبک زندگی خودشون و ددک خودشون رو انجام میدن و این خودش ارزشمنده.
?نکته دیگه درس صبوری و گذشت و احترام هست . خود آمیش ها انسان های بدی نیستن و آزارشون به کسی نمی رسه ولی بعضی کارهاشون با دنیای امروز نمیخونه . مثلا اینکه درشکه ای بیاد تو خیابون و ترافیک ایجاد کنه . ولی با این حال بازم می بینیم که اینقدر فهم و درک متقابل اونجا بالاست که بازهم احترام میذارن با صبوری ، بخشش ، بزرگواری و صبر و گذشت . چون میدونن که از عمد نمی کنن و قصد آزار ندارن و این نگاهشون و اعتقادشون هست.
?یه چیز دیگه که تو ذهنم جرقه زد این بود که ببین ؟!… تو شاید تو ایرانی و غر می زنی که چرا مثلا آمریکا نیستم و ذهنت تو این قضیه اذیتت کنه یا مثلا میگه اونجا فقط میشه زندگی کرد و اونجا مهد امکانات و تکنولوژی و اینهاست و اینجا نمیشه و اینها . ولی ببین در دل همون امریکا کسایی هستن که حتی پشت کردن به این چیزها و حتی از برق هم استفاده نمی کنن و باز دارن چقدر از زندگیشون لذت می برن . اگر میخوای بری آمریکا هم بیشتر بخاطر همین قانون شهروندی و احترامی که به عقاید هم میذارن بخواه اونجارو . وگرنه می بینی که همونجاشم خیلیا مینیمالیستی و ساده زیستی رو انتخاب کردن . حتی در این حد!
? وقتی استاد کتاب رو سمت دوربین گرفتن که روش نوشته بود عروسی آمیش ها سریع یک نکته ای رو یادم اومد . دوستی داشتم که با دختری آشنا و بهم بشدت علاقمند شده بودن و بخاطر تفاوت مذهبی خانواده ها که خانواده دختر اهل سنت بود و پسر زرتشتی حتی تهدید به قتلش کردن و این ازدواج سر نگرفت و هردو افسرده شدن و مجرد هستن و مشکلات زیادی پیدا کردن . الان هم دوستی دارم که بشدت بهم علاقه دارند ولی دختر از خانواده های مذهب اهل حق هست و پسر شیعه و دختر حتی جرات نداره که با خانواده اش مطرح کنه و میگه صد در صد جواب منفی هست و تازه ابروی خودم هم میره که چرا از چارچوب خانوادگی و سنت ما خارج شدی و فقط باید با اهل حق ازدواج کنی . حالا هردو موندن که چکار کنن . خلاصه اینکه کاش آدم ها آزاد بودن در همه جا و این تعصبات نبود . به هرحال همه ی ما انسانیم . چرا باید برای یک نسل و بجای اونها تصمیم گرفت . عنوان این کتاب من رو یاد این دوتا ماجرا انداخت .
? نکته دیگه اینکه زندگی آمیش ها به من ثابت کرد هر زمانه ای ویژگی های خودش رو داره . نمی تونی خیلی متفاوت از زمانه باشی . بقول استاد باید خود رو آداپت کنی و کنار بیای . باید همگام زمانه در سطح جهان بود . باید با مناسبات حرکت کرد و بعضی چیزها دیگه اصلا غیر قابل اجتناب هست توی دنیای امروز . اونوقت بخوای اجتناب کنی وضعیت خنده داری پیدا می کنی . میگی تکنولوژی نباشه ولی مجبوری سوار درشکه بشی که خودش هم به هرحال در زمان خودش تکنولوژی محسوب می شده . اصلا خود چرخ یک اختراع بوده . و خنده دار تر اینکه باید درشکت چراغ راهنما داشته باشه . یا از دوچرخه استفاده می کنی ولی خودت رو گول می زنی که اگه رکابش رو بردارم دیگه امروزی نیست . یا خودت رو فریب میدی که لباس های امروزی و با کیفیت پارچه ی امروزی می پوشم ولی دکمه نمی زنم . یا مغازه دارم و اجناست رو می فروشی ولی دستگاه کارت خوان که ته تکنولوژی هست رو داری. واقعا همراه نشدن با روند جهان و پیشرفتش محکوم به شکست هست و خب اگر هم پافشاری باشه یه همچین پارادوکس هایی دیده میشه که یه آدم می بینی زندگیش شده جمع تناقض ها و اعتقادات متناقض و مختلف . و بسیاری از آدم ها تو همین کشور خودمونم گیر کردن بین نگاه مذهبی و روشنفکری و تکنولوژی و پیشرفت و سنت و مدرنیته و دچار مشکلات روانی بسیاری شدن . با خودم گفتم یبار بشین و سعی کن نگرش و اعتقاد خودت رو انتخاب کنی و تعادلی ایجاد کنی بین دیدگاه های ذهنیت که شبیه معجونی از چند چیز مختلف و متناقض شده . صد البته که این سایت و آموزه هاش تونسته یک سرهم بندی و تعادل و همسویی ایجاد کنه بین نگاه به موفقیت و شادی و قرآن و مذهب اسلام و ثروتمند شدن و تکنولوژی و دیگه از اون تناقضات خبری نیست و حالا آرامش بیشتری دارم و اینها رو مقابل هم نمی بینم .
? و نکته آخر و شاید مهمترین نکته ای که گرفتم این بود که تو آزادی . تو آزادی تحقیق کنی و بقدر آنچه فهمیده ای عمل کنی . تو آزادی وقتی فهمیدی و درکت این بود که مسیری که تا بحال می رفتی اشتباه بوده بخوای مسیر جدیدی که درک کردی رو بری . اونچه جلوی تو رو گرفته باورهای منفی و اشتباهه توئه . باورهایی مخرب و دورکننده از چیزی که حس می کنی درسته ولی در لباس اعتقادات مذهبی و سنت ها و نژادپرستی ها و قوانین زمینی و یا من درآوردی . اگر چیزی روی می خوای که فکر می کنی درسته و حق طبیعیت هست و مخالف قوانین هستی و الهی هم نیست ، باید شهامت و شجاعتش رو داشته باشی که بتونی بایستی . بتونی روی حرفت و نگاهت بایستی و آزاده باشی . حتی اگر شاید تهش ب قیمت جونت تموم بشه. محرم نزدیکه . خیلیا فقط لباس مشکی می پوشن و گریه و ماتم می گیرن ولی پیام حسین (ع) رو نگرفتن . حسین ایستاد روی چیزی که مطمئن بود حق هست و درست هست . اگر پس از تحقیق و تفکر و جستجو و بررسی های زیاد به این نتیجه رسیدیم چیزی می خواهیم که حق هست ، غیر الهی هم نیست و ظلم و ستم و آزار هم نمیده کسی رو و خواسته ی ما هم هست باید یاد بگیریم در مقابل قانون های من درآوردی و زمینی انسان ها و تعصبات بیجای دینی و رسم و رسوم های پوچ و نژاد پرستی و غیره و ناحق بایستیم و حق رو طلب کنیم و ازادگی رو.
این قسمت هم اینقدر پر بار بود که کلی ازم زمان برد . ولی زمانی که واقعا ارزشمند گذشت و چیزهای زیادی بهم آموخت.
بسیار تشکر می کنم از شما خانم شایسته و استاد عزیز و همچنین تشکر از سایر دوستان بخاطر کامنتهای پربارشون که بازهم نکات جدیدی همیشه درشون بچشم میخوره که از دید من پنهان می مونه ?
احسون عزیز امروز هدایت شدم به این قسمت تامل برانگیز
بهترین حال و بهترین کامنت و بهترین خوراکی بود که در جواب درخواستم خدا میتونست تو این لحظه بهم بده, چقدررر عالی که وقت گذاشتی و زیبا درک کردی و زیبا نوشتی …
من واقعا تحسینت میکنم
خداروشکر به خاطر سایت به خاطر قوانین ثابت الهی سپاس گزارم سپاس گزارم سپاس گزارم خدایااا
خدایا شکرت به خاطر امریکای فوق العاده قانونمند با شهروندی فوق العاده اش
و البته که چقدر راحت میشه مهاجرت کرد به این کشور ثروتمندترین و بزرگ با زباننی عالی و شیرین و مردمی فوق العاده با فرهنگ و ستوده … یوهوووو
امریکا امریکاا امریکاا ما دارییم میاییم ما داریم میاییم ..
دیدی چقدر راحت استاد جان و مریم و ماکی هدایت شدند برن امریکا .. دیدی .. یک زندگی چقدر میتونه زیبا باشه و متفاوت .. میبینیی انسانیت را .. اوهه خدای من شکرتت
وقت قهوه رسیده بریم که یک قهوه بزنیم و بریم سر پست (سربازی)
من باید شاد باشم
من باید از داشته هام لذت ببرم
منن باید بتوم خدا را در همه چیز و همه جا ببینم
خداا خدااا خدااا تنها نیروی موجود در جهان …
عاشقتممم
عاشقتیمممم
ربی تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم مرا هدایت کن به راه راست به راه راستی که به آن ها نعمت روز افزون اعطا میکنی و نه گمراهان.
من واقعا تحسینت میکنم عزیزم، وقتی که واسه این کامنت ارزشمند گذاشتی و فکر کردی و ندای درونت را گوش دادی و عمل کردی و این چنین با این ریز بینی، واقعا تحسین برانگیز و من از خدا سپاس گزارم به خاطر وجود ارزشمندت دوستِ مهربون و زیبارو و در صلحِ ارزشمند من
خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمندت خداروشکر و خداجونِ را تحسین میکنم اصلا به خاطر خلقت هدف دار شگفت انگیزت عشق جان
نکته های فوق العاده و به این ریزی فقط از یک ذهن ثروتمند تراوش میکنه.
خوشحالم و سپاس گزارم
خداروشکر
واست بهترین ها را آرزو میکنم، چه قلمِ فوق العاده ای را هم داری ماشاا. تازه از اینکه متن این آهنگ را هم ترجمه کردی و واسه ما اعضای گرم و صمیمی ات به اشتراک گذاشتی واقعا سپاس گزارم عزیز دلم.
عاشقتــــــم
الهی که هر جا هستی در زمان و مکان مناسب باشی و بی نهایت در حال لذت بردن از داشته هات باشی و سپاس گزار.
سپاس فراوان از این دیدگاه کامل و ارزشمند..واول ازهمه سپاس فراوان بخاطر ترجمه ی متن اهنگ..چقدرلذتبخش بود ودقیقا زمانی که به این اهنگ گوش میدادم دلم میخاست یکی راحت میگفت حرفاش و به زبون فارسی…..خیلی لذت بردم…و دیگه اینکه سپاس از وقتی که گذاشتین و انقدر کامل وزیبا همه چیزو توصیف کردین…حس میکردم دارم یه مقاله ی امریکایی رو میخونم…انقدر که فضای این قوم رو زیبا توصیف کردین…سپاس فراوان ازشما..بهترینهارو واستون ارزو دارم…و دراخراینکه چقدربه نوع نوشتنتون میاد که مقالات بین المللی بنویسین…عالی بود بی نهایت ..باارزوی بهترینها برای شما
بنظرم یک چیزی از درون انسان های هم مدار بهم وصله و بدون اینکه بفهمند پیام هایی رو از هم دریافت و الهام می کنن و ناخودآگاه انجامش میدن . من تابحال آهنگ خارجی ترجمه نکرده بودم . ولی اینبار با اینکه وقت و حتی حوصله اش رو هم نداشتم ولی نیرویی قدرتمندی از درون من رو می برد به سمت اینکه اینبار رو ترجمه کن . وقتی رفتم آهنگ رو پیدا کردم دیدیم خودش کلا در مورد آمیش هاست و اصلا کلی اطلاعات داخلش هست از سبک زندگی آمیش ها و یه جورایی خیلی مجاب شدم که هرطور هست ترجمش کنم.
جالب تر اینه که چندین بارشده که بهم گفتن تو نویسندگی و بیانت خیلی خوبه و می تونی کاری تو این زمینه ها کنی و یا اینقدر نکته سنجی که می تونی تو کارهای تحقیقاتی مقالات خیلی خوبی بدی . این پیام شما برای من نشونه ای بود انگار و چراغی تو دلم روشن کرد . امیدوارم خدا هدایتم کنه به این سمت اگر بدرد چنین کارهایی می خورم. همین پیام ها و بازخورد مثبتی که ازکامنت شما و سایر دوستان می گیرم برام مایه ی دلگرمیه . مرسی بخاطر انرژی مثبتی که بهم دادین ??
خدا رو شکر می کنم بابت آگاهی هایی که دارم ولی در عین حال این رو هم می دونم که با عمل به این آگاهی ها هنوز فاصله زیادی دارم . یک زمانی خیلی جاهل بودم ولی الان خوشحالم که در ابتدای راه دانستن هستم و هنوز راه بسیار هست تا اینکه این اگاهی ها ملکه ی ذهن بشن . تا رسیدن به نفس مطمئنه راه بسیار است . خیلی تمرین و تکرار و مراقبه نیاز هست ?
همین پیام های پر انرژی و تشویق کننده و انگیزه بخش شما برای من یکی از پاداش هایی هست که من ازاین کار می گیرم و برام مایه ی دلگرمی و حال خوب بیشتر هست. وقتی می بینم بازخورد مثبتی داره حس خوب بیشتری می گیرم از این کار .سپاس از توجهتون ?
سلام دوست عزیزم خداقوت این کامنت هم مثل این فایل سفر نامه پر بار بود در ضمن مرسی که اهنگو ترجمه کردی خیلی دوست داشتم بفهمم اهنگ تو فایال چی میگه تشکر بی پایان
سلام به احسون عزیز : دوست عزیز و همسفرم در این سفرنامه توحیدی ، چقدر از خواندن دیدگاه شما لذت بردم و چقدر تحسین کردم شما رو که این چنین موشکافانه به زندگی آمیش ها نگاه کردین واقعا با تمام وجودم می گم که با کامنت بسیار زیبای شما کیفیت این فایل برای من چندین برابر شد چرا که من فقط از دیدن آمیش ها و سبک زندگی و لباس شون لذت بردم و در دلم گفتم ببین تو در این سر دنیا هستی ولی انگار در آمریک داری زندگی می کنی ، در صورتی که من مطمئنم حتی نزدیکترین اعضای خانواده ام اونجا بودن از یک همچین زندگی خبردار نمی شدن ، این شد که شروع به خواندن کامنت طولانی و جذاب شما کردم و دیدم که شما چقدر موشکافانه تحلیل کردین و نگاه تون یک نگاه عمیق بود واقعا شما رو تحسین می کنم که با خواندن کامنت زیبای تان دید مرا به آنچه که می بینم گسترده تر کرد
به نظر من این نشانه ی یک ذهن ثروتمنده که دامنه ی اندیشه و استدلالاتش تا چنان حد و مرزی گسترده شده است که این چنین زیبا یک واقعیت را تحلیل کند
واقعا تشکر می کنم از این کامنت شما احسون عزیز من داشتم قبل از دیدن فایل کامنت منتخب رو می خواندم که از شما بود آنقدر تحسین برانگیز نوشته بودی که آمدم گشتم پیدات کردم لایک وامتیاز و یک نوشته برای تو گذاشتم وبه این دلیل که وقت گذاشتی هم خودنون رو بالاتر بردین در مدار موفقیت و هم زمان من ارزشمندتر گذشت و باورم و مدارم بالاتر رفت.
واقعا تحسین می کنم خودم زو چون چنین دوستان فهمیده با باورهای خوبی رو دارم و هم تحسین می کنم شمارو که چنین قلم شیوا و گیرای داشتین
…چقدر لذت بخشه که امروز فایل سفرنامه چشمهای منتظر مارو پراز شوروشوق کرد…چقدر دیروز دلتنگ بودم و چشم براه… ..وچه لحظات نابی بود ازمون دیروز…که بعداز یک ترم…شده بود واسه ی من جلسه ی امتحان…..وچه لذتها بردم من از این امتحان…وخداروسپاس که چه استادو شایسته ای داریم که انقدر عالی تدریس میکنن و من بدون استرس و با عشق دیروز برگه ی امتحانم رو به خدا دادم……وبا احساس خوب فوق العاده ای که داشتم…با زیبابینتر شدن لحظه به لحظه ی نگاهم..با سکوت کردن در مقابل وسوسه شدن برای انتقاد و قضاوت…با اعراض از ناخاسته هام…با تمرکز وسپردن عاشقانه ی خاسته هام به خداوند ورها کردنش…و..با فقط لذت بردن از کاری که عاشقشم اونم در بهشتی که زندگی میکنم …با دیدن نشونه های عالی از اینکه…تومسیر درستم.. از هدایت خداوند و عشق و لذت بردن من…از رهاشدن در اغوش خداوند و بی نیاز شدن از هروابستگی….با سپاسگذاری….چه لذتها که نبردم ……..
وای ی…… .استاد چه ازمونی بود دیروز واسم و چه نمره ی عالی رو از خدای خودم گرفتم…چقدر دیروز خداشمارو توی قلب من تحسین کرد…چقدر به من تاکید کرد…انکس که تورا تعلیم دهد..تورا بنده ی خویش ساخته…استاد عزیزم…چقدر دیروز من ازشما به خدا گفتم…چه پرسش و پاسخی بود..که همه به هدایت الهی وصل بود..که همه به اصل تکیه داشت.. استاد عزیزم……چقدر خداوند من رو به اوج احساس خوب رسوند..و گفت الحق که شاگرد خوبی بودی در مکتب عباسمنش…..وچه نشونه های نابی رو از اجابت خاسته هام سرراهم گذاشت……استاد عزیزم گمان مبر که کلامت دردل و جانم اثر نمیکند…سخنان الهیت برده طاقت و قرارازمن…دل رمنده ام شده عاشق درگه رب .. ..چه شمعها که روشن شده در محضرش با کلام خداگونه ات…چه کرده ای با قلب کودکانه ام…که چنین شیدا و سرخوش شب وروزم پراز اجابته درگهش شده……چگونه سپاس گویم محضر استادیت را که چنین خداگونه کرده مرا که دمی نتوان جداشدن…..استادعزیزم اشکهای ذوق و سپاس من از خدای درونم و خدای درون شما صبر وقرار از من ربوده….الان میفهمم که چرا زلیخا وقتی به یوسف رسید…دیگه اون عشق و ندید چون خدارو دیده..بود…….ومن استاد امروز هنوز فایل و ندیدم فقط دارم مینویسم چون نشد که ننویسم…نشد ننویسم که استاد عزیزم دیروز در غیاب تون و سفرنامه من خدارو پیدا کردم…من …بالا رفتن مدارم رو به چشم دیدم…من با عزت نفس امتحان دادم…با توکل..با مرور تمام درسهای شما…استاد عزیزم ایمان دارم که امروز سفرنامه پراز هزاران نکته ی زیبا و درس الهیه دیگست که ترجیح دادم سپاسگذاری کنم پیشاپیش از حضور دوباره ی شماوببینم این دقایق الهی رو…شایسته ی شایسته ام تشکر عاشقانه و خالصانه ام رو از اعماق قلبم که فقط جایگاه خداونده….هزاران بار تقدیمت میکنم..سپاس فراوان..
سلطااااان ??اینجا هرکی خوش تیپه و عکس های قشنگی میزاره زیر عکسش مینویسن سلطاااااااان ?منم دلم خواست واسه استاد و مریم جانم بنویسم واقعا سلطانی برازنده استاد جانم چه در قوانین و چه در ثروت و اما عشقققق?خدای من این سفر نامه که خودش یه لاو استوریه داستان عشق بندگان خوب خدا با خدا داستان لحظه ای زیبای عشق بازی با خدا داستان زیبا و فقط زیبا و بس مریم جان ازت سپاسگزارم که این لحظه های زیبای عشق بازی با خدا تو برای ما به اشتراک میزارید یادمه تو یه فایلی فکر کنم مصاحبه ها بود استاد گفتن بچها پرسیدن چطور عبادت میکنی نماز میخونی و استاد گفت مثل اینکه من بگم چطور از آب خوردن لذت میبرم یا چطور از عشق بازی با عشقم لذت میبرم و راستش منم خیلی دلم میخواست بدونم استاد با خدا چطور رابطه برقرار میکنم ولی از اول این سفرنامه تمامش عشق بازی استاد با خدا عشق بازی مریم جان باخدا مگه عبادت خدا چیزی بجزسپاسگزایه مگه عبادت خدا چیزی بحز توکل و طلب هدایت و در آرامش بودنه مگه عبادت خدا چیزی بجز صدق بالحسنی هست من که در این فایل ها چیزی بجز عبادت ندیدم چیزی بجز خدا ندیدم اصلا و خودم هم تمام لحظه های که مشغول تماشا بودم و مشغول کامنت موندن محو خدا بودم و بس خدای من اصلا میخاستم چیز دیگه ای بنویسما ?خدایا شکرت استاد جان بابت اون فایل های جزیره که هنوز دارم مدهوش میشم وقتی اون ابرهارو دیدم که انکار دستمو دراز میکردم میکرفتمشون اون غروب زیبای نارنجی رنگ اون صدای آب اون موج ها که حس میکردم به پاهام میخوره سپاسگزارم و اما این فایل که نشون میده جهان هرروز درحال گسترشع وکساسی که با اون همراهن کیفیت بهتری رو تجربه میکنن (نه اینکه بگم اون گروه از قافله عقبن ویا غلطه کارشون )اگر من همراه باشم فکر میکنم زندگی راحتی رو تجربه خواهم کرد عین چسبیدن من به عقاید کهنمه که اگر بچسبم باید هنوز هم به سختی پول در بیارم با دست لباس بشورم اما اگر منم حرکت کنم لذت های بیشتری از زندگی تجربه میکنم (البته اونا فکر میکنم از همین زندگیشون خیلی هم لذت میبردن)من روی سخنم فقط با خودم هست اینکه چقدر آدمها به درو از رنگ و نژاد و بی حدود مرز آزادانه کنار هم زندگی میکنن بسیار زیباس و اینکه به عقاید هم احترام میزارن گذشته من هرکس با من هم عقیده و همراه بود درست میگفت و من دوسش داشتم اما هرکس عقیده دیگه ای داشته دین دیگه کشور دیگه من باش مخالف بودم اما الان دارم یاد میگرم در صلح بودن با خود یعنی پذیرش تنوع فکر و عقیده در جهان پذیرش رنگ و نژاد و سبک زندگی این طبیعی زندگی کردن اون گروه بسیار زیباس و اینکه چقدر یه کشور با اون عظمت به راحتی اجازه میده هر کس هر طور که دوس داره زندگی کنه بسیار زیباس و اینکه من دارم این زیبایی هارو میبینم بازهم زیبای میتونستم مثل گذشته خودم فقط از آمریکا اینو بدونم که جنگ قتل و تجاوز و نازیبایی اما چون در مدار هستم چیزی بجز زیبایی نمیبینم اول فایل ها خانم شایسته گفتن حتی به زیبایی ها نچسبیم چیز های قشنگترین در راهن دیروز که فایل نیومد رو سایت گفتم ای وای پس اینو خیلی نگا کنم که فعلا خبری از سفر نامه نیست ولی با خودم گفتم قراره نچسبیمااااا و امروز که فایل زیباتری و پر از نکته اومد خدایا شکرت چه مناظر دلنشینی واقعا از دیدن این همه سرسبزی به وجد میام و چیزی جز خدا نمیبینم جلوه جمال خدا یعنی همین و استاد همیشه گفتن هرقستمی از خدارو باور کنی به همون شکل توی زندگیت میاد خوشحالم که خدارو زیبا و ثروتمند و صاحب فضل عظیم باور کردم خوشحالم که خدا و مهربان و بخشنده باور کردم و خوشحالم که شما باعث شدید که من این طور خدارو ببینم و سپاسگزار شما همستم و از خدا شاکر وسپاسکزارم که منو به مسیر کسانی هدایت کرد که به ایشان نعمت داده دلم نیومد کامنت نزارم بعد برم سر کار با اینکه باید زودتر میرفتم ولی یه حسی گفت اول مدارتون ببر بالا بعد برو خدایا شکرت عاشقتونم استاد جان و مریم جان ??????به زودی در آمریکا میبینمتون ?اینو به خودم قول دادم ?در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت منتظر فایل بعدی هستیم ?
عزززززیزم ممنون بابت توجه مهربونم سپاسگزارم که وقت گذاشتی و مطالعه کردی این نشون میده من در مدار بالاتر قرار گرفتم سپاسگزار خداوندم به خاطر دوستای عزیزی چون شما در آمریکا میبینمت دوست خوبم ????????
سلام به خانم شایسته نازنینم و استاد گلم و دوستان فوق العاده ام
??????????????
جریان هدایت جریانی که تمام مسیر زندگی استاد عباس منش را به بهترین شکل خودش هدایت کرد جریانی که درونش جنس ایمان و توکل به خود خداست، وقتی که جریان هدایت را به خدا بسپارید نه تنها به خواستت میرسی بلکه به بهترین شکل ممکن به خواستت میرسی و این مسیر لذت بخش ترین مسیر زندگیت میشه حست عالیه ،اتفاقات خوب برات میوفته و ایمانت بیشتر میشه و این چیزیه که دقیقا مسیر زندگی شما را از بقیه متفاوت کرده و واقعاً به معنای واقعی کلمه شما منطقه خودتون آف کردید و به ندای قلبتون، به ندای درونتون که جایگاه خداست trustکردید و اینجاست که همه چیز تغییر میکنه حتی اگر شرایط سخت باشه ،تضاد باشه، نقطه عطف زندگی تو رقم می خوره، چون دقیقا اینجاست که تو باید به خداوند اعتماد کنی شجاعت نشون بدی و برخلاف بقیه مردم زندگیت را بسازی و واقعاً برای رسیدن به موفقیت هیچ بهانه ای قابل قبول نیست و نکته جالب اینکه آدمها با هر عقاید و دیدگاه و روشی می تواننددر کنار همدیگه به بهترین شکل ممکن زندگی کنندو همدیگر را قضاوت نکنند، اصلاً میدونی فلسفه قضاوت کردن چیه وقتی که ما قضاوت میکنیم چشممون را به زیبایی جهان هستی می بندیم به نکاتی تمرکز می کنیم که ناخواسته زندگی ماست و انقدر این روال جریان پیدا میکنه توی زندگیمون که می بینی یه آدم مفلس و بدبخت شدیم که حتی به کوچکترین آرزوهاش تو این دنیا نرسید پس بیایید فقط شاد باشیم ،لذت ببریم از هرگونه تفاوت و هر مسیری که خداوند در جریان مسیر زندگیم قرار داده و اینجاست که زندگی آن روی سکه را به ما نشون میده و جریان زندگی ما میشه جریان زندگی استاد عباس منش و خانم شایسته آزاد و رها و به دور از هر قید و بندی که توسط بشر ایجاد شده و تنها و تنها با قوانین تغییر ناپذیر خداوند زندگی می کنند و به معنای واقعی کلمه این دنیا را بهشتی میسازند برای ساختن بهشتی در دنیای دیگر و در پایان کلامم سوره حجرات آیه ۱۲ را می آورم
به نام خداوندِ هدایتگر مطلق .. خدا .. واقعا تا حالا فکر کردی خدا خودش اسمِ خدا زیباترین کلمه میتونه باشه؟! هووم واو، اوکی
سلام سلام سلام به عزیز دلم سمیه جونِ مهربونم
دیروز که باهات صحبت کردم و باعث افتخار منه البته و البته میدونم این حس و عشق و دوستی دو طرفه است … چون وقتی توی مسیر درست با باورهای درست باشی این خداست که داره با خودش صحبت میکنه … چقدر میشه تصدیق کرد این نوشته را که یک سالِ پیش نوشتی و الانی که هستی .. واقعا واقعا واقعا .. تو به من گفتی محمد جان، تو واقعا متعهد هستی و عمل میکنی اما من فکر میکنم چون خودت این کار را خیلی خوب خودت اانجام دادی و داری میکنی در کسی دیگه هم دیدی. ( نشانه اشم الان ریسه ی ال ای دیم همین الان که روی جای جای دیوار زده بودم افتاد!!! چسبش کنده شده حتما .. که رها شده حالا ..))
من خواستم ازت تشکر کنم و واقعا به خاطر وجود ارزشمندت از خدا جون سپاس گزاری کنم و خدا را تحسین کنم اصلا به خاطر خلقت هدف دارِ بینظیرت … تو خیلی خوب خودت را پیدا کردی .. آفرین آفرین
میدونی من عاشقِ این شادیـــــت هستم اینکه واسه خودت تولدت میگیری و دوستات را دعوت میکنی از سرتاسر دنیا و بعد میری تولد هم میری تهران میری شمال میری سفر میری اصفهان میری .. خلاصه همیشه در شادی و عشق و تفریح هستی و من چقدر واقعا بهت افتخار میکنم.
این نوشته ی خودت را بیا دوباره با هم بخوانیم میدونم میخوای بازم بگی اگر محمد اون وقتش بشه که کتاب را بنویسی بمب بمب بمببببببببب دنیااا منفجر میشه .. و منم بازم با ایمان و اعتماد به نفس هیولا واری میگم آره آره آره درسته چون رسالتمه … من اومدم که اون کتاب را برای بشریت به جا بذارم …
حس عجیبی دارم میدونی .. یک حس مثل Awe درموردش تحقیق کن.
یک حسی که میدونی انگار اومدم این دنیا عشق کنم صفا کنم بخندم شاد باشم و ساده بگیرم ..
بابا بخدا بغضی تو گلومه .. میدونی
اگه آدما بدونن که کی هستن واقعا و چه قدرتی دارند و بدونند که همه اومدیم اینجا و دقیقا همه یکی هستیم و هیچ کسی برتر از کسی دیگه نیست میدونی اون صلحِ اون عشق بی قید و شرط که خیلی خوب یادش گرفتم و بدون انتظار میورزم به دنیا و برام مهم نیست که پس میگیرم یا نه .. چون اون لحظه ام مهمه که با عشق بگذرونمش با لذت با شادی با زیباترین زیباییی هااا با صاحب تمام صفات نیکو
….. آره رب العالمین ….. که جونم به جونشه .. و من اینجام تو اینجایی ما اینجاییم به خاطر خودش و ما چقدر خوشبختیم که میفهمیم .. چقدر ما خوشبختیم که پیامبر زمانه امون را درک کردیم و لبیک گفتیم و پامون را روی رد پاش میذاریم … ما واقعا خوشبختیم ما واقعا حالمون خوبه از درون ما واقعا داریم حولِ محور اصل میچرخیم توی مدار خودمون و مدام داریم بهتر میشیم با تقویت باورهامون با همین شادی ها .. .. آره زندگی واقعا زیباست همیشه راستش این سناریوی نوشته ام را دوسش دارم اینکه مینویسم مینویسم و آخرش میرستم به اینکه ما خوشبختیم و و چقدر این دنیا زیباست
راستی
خداروشکر خداروشکر خداروشکر
دوست دارم دوست مهربانم ..
میبینمت قطعا در زمان و مکان مناسب ..
: 💞💞💞💞💞💞🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
جریان هدایت جریانی که تمام مسیر زندگی استاد عباس منش را به بهترین شکل خودش هدایت کرد جریانی که درونش جنس ایمان و توکل به خود خداست، وقتی که جریان هدایت را به خدا بسپارید نه تنها به خواستت میرسی بلکه به بهترین شکل ممکن به خواستت میرسی و این مسیر لذت بخش ترین مسیر زندگیت میشه حست عالیه ،اتفاقات خوب برات میوفته و ایمانت بیشتر میشه و این چیزیه که دقیقا مسیر زندگی شما را از بقیه متفاوت کرده و واقعاً به معنای واقعی کلمه شما منطقه خودتون آف کردید و به ندای قلبتون، به ندای درونتون که جایگاه خداست trustکردید و اینجاست که همه چیز تغییر میکنه حتی اگر شرایط سخت باشه ،تضاد باشه، نقطه عطف زندگی تو رقم می خوره، چون دقیقا اینجاست که تو باید به خداوند اعتماد کنی شجاعت نشون بدی و برخلاف بقیه مردم زندگیت را بسازی و واقعاً برای رسیدن به موفقیت هیچ بهانه ای قابل قبول نیست و نکته جالب اینکه آدمها با هر عقاید و دیدگاه و روشی می تواننددر کنار همدیگه به بهترین شکل ممکن زندگی کنندو همدیگر را قضاوت نکنند، اصلاً میدونی فلسفه قضاوت کردن چیه وقتی که ما قضاوت میکنیم چشممون را به زیبایی جهان هستی می بندیم به نکاتی تمرکز می کنیم که ناخواسته زندگی ماست و انقدر این روال جریان پیدا میکنه توی زندگیمون که می بینی یه آدم مفلس و بدبخت شدیم که حتی به کوچکترین آرزوهاش تو این دنیا نرسید پس بیایید فقط شاد باشیم ،لذت ببریم از هرگونه تفاوت و هر مسیری که خداوند در جریان مسیر زندگیم قرار داده و اینجاست که زندگی آن روی سکه را به ما نشون میده و جریان زندگی ما میشه جریان زندگی استاد عباس منش و خانم شایسته آزاد و رها و به دور از هر قید و بندی که توسط بشر ایجاد شده و تنها و تنها با قوانین تغییر ناپذیر خداوند زندگی می کنند و به معنای واقعی کلمه این دنیا را بهشتی میسازند برای ساختن بهشتی در دنیای دیگر
استاد عزیزم… خانم شایسته عزیز… فایل های زیادی از شما بارها و بارها من رو به چالش کشیده. اما جنس چالشی که این فایل برای ذهن من ایجاد کرد واقعا متفاوت بود.
من تا حالا اسم «آمیش» به گوشم نخورده بود و وقتی شما اول فایل داشتید در موردشون صحبت میکردید یه عالمه تصویر اومد جلوی چشمم. انتظار داشتم یه سری آدم خیلی عجیب و غریب رو ببینم. ذهن قضاوت گر من یکسره مشغول حرف زدن بود.
بعد که فایل تموم شد باز هم نجواهای ذهن قضاوت گر ادامه پیدا کرد. آیا شیوه زندگی اینها درسته؟ آیا باورهاشون درسته؟ آیا اینها آدمهای خوبی هستن؟ آیا اینها زندگی خوبی دارن؟
تو همین فکرها بودم که جملات قسمت 6 «آرامش در پرتوی آگاهی» از جلوی چشمم رد شد. همون فایل فوق العاده در مورد قضاوت که میگه:
قضاوت، ارزیابی مداوم هر چیز به درست و غلط یا خوب و بد است. این ارزیابی های مداوم، طبقه بندی ها، نام گذاری ها و تجزیه تحلیل ها گفتگوی درونی تو را به شدت آشفته میکنند. قضاوتهای تو چیزی نیست جز قیل و قال نفس که یکسره در حرافی است و نمیگذارد تو آرام باشی. قضاوتهای تو تحت تأثیر درون تو هستند نه بیرون تو.
وقتی با چیزی روبرو میشوی هیچ لزومی ندارد که قضاوتش کنی. لزومی ندارد که تعیین کنی این گل زیباست یا زشت، این آدم که پاره ای از وجود خداست، خوب است یا بد، یا کار آن دیگری درست بود یا غلط… قضاوت نکن.
نفس مدتی دست و پا می زند که حرافی کند و عاقبت از پا میافتد… و تو آرام میشوی. کار تو این است که فقط باشی، فقط باش و تماشا کن و این آن چیزی است که باید یاد بگیری. مثل آن گل که فقط هست و تماشایت میکند و قضاوت را حتی نمیشناسد. و خشم را و کینه را و حسادت را… تمام آنچه که او تجربه میکند آرامش است، و در آرامش خود به دریا وصل است… به اصل خود… و این همان است که تو در درونیترین لایههای وجودت همیشه به دنبالش بوده ای.
قضاوت های تو محدودت میکنند. وقتی قبل از مواجهه با چیزی قضاوتش میکنی در حقیقت از تجربیات گذشتهات استفاده میکنی… یعنی همیشه مثل گذشتهات هستی، همیشه در قالب گذشته ات زندگی میکنی… محدودی… محدود.
قضاوت نکن! نفس حراف تو عاقبت ساکت میشود و خود متعالی تو فرصتی برای آرامش مییابد. فرصتی برای سکوت، فرصتی برای گوش کردن به اصلش، گوش کردن به خدا…
و حالا من دارم مینویسم تا این نفس حراف را ساکت کنم. دارم مینویسم تا به خودم یادآوری کنم که هیچ انسانی کامل نیست و همه ما ملغمه ای از باورهای درست و غلط هستیم. این جهان عالمِ سیاه و سفید و صفر و یک نیست.
آیا خود من میتونم ادعا کنم که همه باورهام درسته؟ آیا خود من میتونم ادعا کنم که در عصر روشنفکری و تکنولوژی هنوز باورهای اشتباه نیاکانم رو مثل گاری به خودم نبستم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که دارم از زندگیم لذت میبرم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که از همه امکاناتی که در اختیارم هست دارم بهترین استفاده رو میکنم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که میتونم به راحتی و در صلح در کنار افرادی با عقاید متفاوت زندگی کنم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که خودم رو از دیگران برتر نمیدونم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که به عقاید دیگران احترام میزارم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که دنبال تحمیل عقایدم به دیگران نیستم؟ آیا من با خودم و جهانم در صلحم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که دارم به اندازه آمیش ها از توانایی هام استفاده میکنم و با حداقل امکانات پول میسازم؟
چند وقت پیش تو یه سریال این جمله زیبا رو شنیدم: «اینکه جنس اشتباهات دیگران با جنس اشتباهات ما فرق میکنه لزوماً به این معنی نیست که ما انسان های بهتری هستیم.» پس میشه چشم قضاوت رو بست و از هر شخص، از هر تجربه و از هر چیزی آموخت.
میشه از آمیش ها به «سبک شخصی» زندگی کردن و اهمیت قائل نشدن به قضاوت های دیگران را یاد گرفت. میشه ثروت ساختن با حداقل امکانات رو یاد گرفت.
توی ویکی پدیای فارسی و انگلیسی در مورد آمیش ها نوشته: «آمیش ها از مزایای تأمین اجتماعی بهره نمیگیرند، بیمه نمیشوند و هیچگونه کمک مالی دولت را نمیپذیرند.»
اگر این توحید نیست پس چیه؟ اگر این حساب نکردن روی دیگران نیست پس چیه؟ اگر این عزت نفس نیست پس چیه؟ اگر این توکل نیست پس چیه؟ واقعا خود من ایمان و جرأت حساب نکردن روی دیگران و انتخاب چنین مسیری رو برای زندگی خودم دارم؟
به نظرم میشه عظمت خدا رو هم تو یه خودروی تسلا یا یه فضاپیما دید و هم تو یه درشکه و اسبش. میشه با کشیدن بچت به دنبال خودت با یه دوچرخه پایی بهش عشق ورزید. هم میشه خدا رو در تاریکی پیدا کرد هم در روشنایی. مگه ما از فایل های سفرنامه ای که تو شب ضبط میشن به اندازه فایل هایی که تو روز ضبط میشن لذت نمیبریم؟ پس تاریکی زیباست یا نور؟
به نظرم میشه از هزاران راه به خدا رسید و به معنی واقعی «انسان» شد و چقدر باارزشه اگه اون راه رو آگاهانه انتخاب کنیم، نه صرفا بر اساس تقلید و آنچه از نیاکانمون به ارث بردیم…
ممنون که با این فایل بهم یادآوری کردید که هنوز با وجود همه ادعاهام دچار قضاوت میشم و چقدر بیشتر باید روی خودم کار کنم تا ذهن قضاوت گر حرافم رو ساکت کنم…
سلام دوست عزیز . بخاطر دیدگاه زیباتون بهتون تبریک میگم ، ازتون تشکر میکنم بخاطر این کامنت زیباتون ، بسیار بسیار در من تاثیر گذاشت و تکون اساسی بهم داد ، وقتی در مورد قضاوت حرف زدید .
واقعا دیدگاه شما تاثیر این فایل رو در من صدها برابر بیشتر کرد ،
از شما ممنونم و بهترینها رو براتون از خدا تقاضا میکنم !??
سلام دوست خوبم چقدر پر محتوا و ریز بین نکات رو نوشتی خیلی لذت بردم مخصوصا اون قسمت آرامش در پرتو آگاهی رو این قیمتشو فکر میکنم من نگاه نکردم حتما میرمو میبینم بسیار زیبا بود این که خوب و بد وجود نداره فقط تماشاچی باشه سپاسگزارم دوست خوبم سپاسگزارم که در کنار دوستان خوبی چون شما هستم که اگر نکته از چشم من جا میمونه شما ها باعشق انتشار میدید و این آگاهی منو بالا میاره سپاسگزار خداوندم عاشقانه دوستتون دارم ??
می شود در آمریکا زندگی کنی و با همان سبک قدیمی و سنتی خودت باشی
می شود در آمریکا زندگی کنی و همان عقاید قدیمی را داشته باشی و پیرو عقاید قدیمی و گذشته ات باشی
می شود در آمریکا زندگی کنی و با همان عقاید سنتی و قدیمی ات باشی و نتوانی پتانسیل های رشد را ببینی
می شود در آمریکا زندگی کنی و هر لحظه پول بسازی
می شود در آمریکا زندگی کنی و به عقاید و اعتقادات هر قشری هان گونه که هستند احترام بذاری
می شود در هر جایی پول سازی کنی محدودیتی وجود نداره
می شود ذهنت را با باورهای قدیمی به زندگی کردن عادت بدی
می شود باورهای قدیمی و کهنه ات را داشته باشی ولی پول سازی نکنی
میتوانی می شود باورهایی ثروت سازی را بسازی به جای ماندن با باروهای کهنه ات می توانی باورهای قوی و قدرتمند کننده بسازی و لذت زندگی را دو چندان کنی.
می توانی دوچرخه ای سوار بشی که رکاب نداره و تازه یه بچه رو هم سوار کنی و با پا اون رو حرکت بدی و تازه لذت هم ببری.
خلاصه این تویی که تصمیم میگیری با باورهای قدیمی زندگی کنی یا نه اینکه مثل همون خانم در همون شرایط زندگی کنی و خودت رو متحول کنی و کتابت بشه پر فروش ترین کتاب نیویورک.
چند وقتی هستش که برای عادت قدیمی خودم برای روند قدیمی خودم عجیب اتفاقاتی می افته چند وقتی هست برای روند قدیمی ام اتفاقاتی می افته از جنس هدایت خداوندی که بابا یه لحظه به خودم میام میگم من فلان چیز رو می خواستم بیا اینم همون چیزی که توی ذهنت بود .
استاد من شاگرد فایل های رایگانتم . امروز داشتم نظراتی که لایک شده بود رو می خوندم دیدم که نظر من رو هم لایک زدید اصلا منو دیدی ذوق زده شدم .دوباره با جان دل نظر خودمم رو خوندم .بعضی وقتا شاید فکر کنیم نظرات ما کارهایی که انجام میدیم برای کسی مهم نباشه این افکار ریشه داره این ها ریشه هایی محدودی داره و باید و باید همگی ما این موارد رو رفع کنیم .
بخدا وقتی خواستم که این نظر رو بنویسم گفتم خدایا خودت هدایتم کن خودت بشو دستان من که تایپ می کنم . اونقدر تو این روزها جریان دستان خداوند و هدایت خداوند رو می بینیم که روندی قدیمی عادت های من شگفت زده میشه ولی خودم که با آگاهی دارم این موارد رو می بینیم واقعا چقدر حس و حال خوبی دارم و به خودم میگم بله این انتخاب من بوده .
خدایا شکرت
استاد ممنونم ازت
خانم شایسته عاشق انگلیش حرف زدنتون هستم
مایک عزیز با اون لهجه خاصش وقتی حرف میزنه همه فکر میکنن مایک امریکا به دنیا اومده .
آره امروز 2000 روزه شدم و از بودن کنار عزیزانی، هم پاره های ارزشمندم چون شما و لیلا جان و بی نهایت دوست ارزشمند و دُر و گران بها و الماس دارم امروزم را جشن میگیرم. یوهــــو
عاشقتمونمممم ( شما و لیلا دیگه بابا، معمولا این موقعا بغل میکنن همدیگر رو – خنده و چشمک و شادی و رقص و کنار دریا و ساحل و جوجُ و آتش و گیتار و قهوه و سروبساط دیمبلو بمبول .. سخت بود نوشتنش هاا .. هه هه آره دیگه خلاصه . میگما من چرا صداتو نشنیدم تا حالا!! صداتون را .. چرا زنگ نمیزنم بهتون عَـــه پسر .. میرم تو کارش)
خُب این نوشته ات بینظیره واقعا
مثل خودت فریدون جان جیگر طلای من
به خاطر لطفی که به من داری عشقی که به من داری سپاس گزارم همه را اعتبارش را به خدا میدم مثل همین نوشته ها ..
توی این نوشته ی شما فهمیدم که میشه:
| الان که دارم این سفرنامه را هر روز یک قسمت دنبال میکنم، فکر کنم که واقعا یک محصولِ بینظیر ارزشمندِ 106 قسمتی هست با بی نهایت کامنت ارزشمند و واقعا هست. سپاس گزارم که نگاهم را بزرگتر کردی
| نشونم دادی که ذهنی که من دارم آره خودشه زدی به هدف | Nail it! دقیقا! من ذهنِ کنجکاو و پرسشگری دارم و وقتی هم هدف داشته باشی و تو بری دنبال کنی .. نشانه ها هم بهت گفته میشه انرژیت بیشتر میشه انگیزه ات بیشتر میشه. و این ارزشمند و بودن در مسیر درست خداروشکر
| میخوام سومی را از ربان مبارک خودت بنویسم:
از این فایل یاد گرفتم فردا که از خونه اومدم بیرون دیگه از روی لباس و مدل ماشین و محله زندگی و عقاید آدم ها باهاشون
رابطه برقرار نکنم.اگه یه نفر ثروتمند بود و با دوچرخه میگرده یا یک نفر نداره و ماشین خوب سوار میشه من باهاش در صلح
باشم…چون همه از خداییم.
و اینم برای خودت میخوام بنویسم که نوشتی:
این نوشته من یه شهات نامه است.برای خودم…برای فریدونی که تا سه چهار ماه پیش کسی جرات نداشت اسم عباس منش
رو بیاره و همسر و فرزندش با ترس فایلهاش رو گوش میکردن.
این رو مینویسم که رد پا بمونه که توی چهار ماه با زندگی من چه کردید.
اینم میتونم که الان بزنم روی موجِ عمو حسن شپ پره که گیتارم را گذاشت واسم ..
آره بریم بهشتِ نیما کلی خوش بگذرونیم ..
ولی میدونی دیشب خدا چه درسی بهم داد؟
دیشب دوستم از روسیه اومده بود .. و با هم رفتیم خونه ی دوستمون
خلاصه هم من میخواستم رضا را ببینم هم نسیم و بنیامین را ببینم هم اونا ماا را خلاصه همه ی ما به خواسته امون رسیدیم .. ولی فقط چند لحظه کافی بود که من پُر بشم از دیدن ها ..
میدونی بهم گفت که لحظه ی حال را لـــذتِ حال را به زمانِ رسیدن به خواسته ات هر چقدرم معنوی و مقدس باشه، واااا مگذذذارررر
میخوام بگم همین که من الان به یادت میافتم و وقتی اسم عمو فریدونم میاد وقتی اسم لیلا میاد .. وقتی اسم هر دوست هم فرکانسی میاد همین که به یادش میافتم و سپاس گزاری میکنم به خاطر وجود ارزشمندش و .. اون اون اونننن دقیقاا لبخندمم که میاد .. اون لبخند تا بنا گوشم همین که میگم آره خدایا شکرت به خاطر این هم پاره ی ارزشمندم خدایا شکرت همین همین چطوری بگم! اووم همون لذت است .. همون لذت است .. همین را ادامه بدیم میشه میاد اون روزها هم میاد .. فرق مااا با نگاه اکثر جامعه همینه .. ما ایمان داریم به اون روز هااا به اون موعودها ما ایمان به غیب داریم .. چرا که همواره ما حالمون خوبِ .. تلاشمون نگاهمون زندگیمون همینه که بخوایم از هر کاری لذت ببریم از هر کاری لذت ببریم تا بیشتر بیشتر توی احساس خوب بمونیم
تبریک میگم بهت برای این درک زیباتون وتحسینتون میکنم که درعرض ۴ ماه چه تغییری کردید وچقدر زیباوقشنگ مینویسید انصافا که لایک سبز استاد گوارای وجودتون
چقدر باخوندن کامنتهای شما امیدوار میشم که من هم میتونم به این رویام برسم که کل خانواده م باهم آموزشهای سایت رو دنبال کنیم ودرباره قوانین زیبای جهان هستی حرف بزنیم
ممنونم دوست عزیز
خدارو شکر که با خوندن کامنت دوستان هررویایی دست یافتنی میشه خدایا شکرت
سلام و درود به استاد خوبم و مریم خانم شایسته و تشکر ویژه به خاطر این فایل ارزشمند
نکات خوبی رو به ما یادآوری کردین
اول این که نمیشه مقاومت صد در صد در مقابل عصر و دوره ی خودمون داشته باشیم ؛ به هر حال این گروه هر چقدر هم که بخوان طبیعی زندگی کنن ؛ ولی باز هم یه جاهایی از علم پیشرفته روز بهره مند میشن ؛ ساختن همون خونه ها و خیابون های اسفالت شده که توش زندگی میکنند نیاز به تکنولوژی داره ………..
وقتی این قسمت رو کنار قسمتی که یک خانواده کانادایی فوتبال بازی میکردند بذاریم خیلی خوب میشه معنی آزادی عقیده رو درک کرد ؛ هر کس با هر پوششی که بهش معتقد هست ؛ زندگی میکنه ؛ توی کشوری که همه می تونند هر جور لباسی بپوشند ؛ پوشیدن لباسهای به این سادگی نشون میده که هر کس میتونه به سبک شخصی خودش زندگی کنه و مورد قضاوت قرار نگیره ……….
واقعا باید درس بگیریم ؛ درس احترام گذاشتن به عقاید همدیگه ؛ درس قضاوت نکردن دیگران ؛ درس پایبند بودن به هر چیزی که بهش معتقد هستیم ؛ درس نترسیدن از حرف بقیه ، درس دوست داشتن شیوه زندگی خودمون و محترم شمردن شیوه زندگی افراد دیگه ………..
این فایل درس های زیادی توش هست ؛ که نیاز داریم تمرین کنیم تا یاد بگیریم ، یاد بگیریم هیچ کس رو به اجبار نمیشه مثل خودمون بکنیم ؛ یاد بگیریم ؛ سعی نکنیم بقیه رو هم مثل خودمون بکنیم و بگیم فقط شیوه ی زندگی ما درسته پس شما هم باید مثل ما زندگی کنید ………….
از این فایل یاد گرفتم
هر کس سطح درک و آگاهیش از جهان هستی با دیگری متفاوته و برای همین سبک های مختلف زندگی به وجود میاد ؛ و قشنگی دنیا در همین هست که هر کس به سبک خودش زندگی کنه بدون اینکه به دیگران آسیب بزنه یا آزار برسونه و
اینکه نخوایم شبیه بقیه باشیم ؛ نخوایم مثل اکثریت مردم باشیم تا پذیرفته بشیم ؛ به چیزی عمل کنیم که بهش واقعا اعتقاد داریم ………..
یه روز یکی از افراد فامیل ؛ من رو به یک مهمانی دعوت کرد ؛ آخرش هم بهم گفت ؛ با این پوشش بیا ؛ ( یعنی همون پوششی که خودش و مهمان هاش می پسندیدند و البته با چیزی که من بهش معتقد بودم خیلی تفاوت داشت ) من نه تنها به اون مهمونی نرفتم بلکه کلا” با اون شخص قطع رابطه کردم و بهش گفتم :
من همینی هستم که می بینی ؛ اگر دوست داری باهام رفت و آمد کن ؛ این سبک زندگی منه و من با آگاهی انتخابش کردم و برای جاهای خاص و آدمهای خاص تغییرش نمیدم ؛ من همیشه همین طوری هستم ………
البته اون زمان با این سایت آشنا نبودم ؛ ولی حالا متوجه میشم که خیلی درست رفتار کردم …………
ممنونم از شما استادان گرامی که هر روز به درک بیشتر ما از جهان هستی کمک میکنید و آرامش بیشتری رو به زندگی هامون وارد میکنید ……….. سپاس سپاس سپاس
بین ما ایرانی ها فال حافظ خیلی باب هست و در طولانتی ترین شب سالمون در کنارمون حضور داره و اکثریت در این شب از سال به فال حافظ رجوع میکنن حالا فال حافظ من شده سایت گروه تحقیقات عباس منش.
خیلی از ما ها میریم و استخاره میگیرم و موضوع خودمون با استخاره که از قرآن اومده به فال نیک میگیریم و انجام میدیم حالا استخاره من شده گروه تحقیقات عباس منش
دیدی وقتی توی بورس سرمایه گذاری میکنی نمیتونی یک لحظه هم ازش غافل بشی و مدام باید چک کنی و در جریان عملیات بورس قرار بگیری الان من هم توی بورس سرمایه گذاری کردم با این تفاوت که بورس من ارزش مادی و معنوی خیلی بالاتری با بورس رایج داره چون بورس من دغذغه ای که داره آگاهی من هست چون داخل سرمایه گذاری من صفر تا صد و دو سر سود هست
از طریق هماهنگی فرکانس ها برات دعوت نامه فرکانسی میفرسته و بدون کوچیکترین معطلی در سایتش با کلی احترام ثبت نامت میکنه
تمام واژه های داخل سایت گروه تحقیقاتی عباس منش برات در و گوهر هست که یک لحظه هم نمیتونی ازش غافل بشی و جالب تر این هست که هر روز به موجودی و سرمایه گذاریت اضافه میشه
مثل الماسی گران بها با تو رفتار میشه
آمیشها اگر سال های سال هم کتاب میخوندم مطمئن بودم که با آمیش ها و باورها و آداب و رسوم و فرهنگ هاشون آشنا نمیشدم چون یاد نگرفته بودم که فرهنگ کشورهای دیگه هم مطالعه کنم و پا فراتر از جهانی که هستم بزارم
تمام فرهنگ آمیش ها از نوع لباس پوشیدن و دوچرخه بدون رکابشون برام جالب بود مثل دوچرخه های خودمون بود توی دوران بچگی که به صورت پلاستیکی بود و معمولا هم اسب و یا فیل میشد به رنگ قرمز
درشکه ها و اسب هاشون من برد به اصفهان خودمون که چقدر با همین درشکه در میدان نفش جهان پول میسازن اینم جزو دروس تالار بورس من هست که میگه از تفاوت ها پول بساز برای درشکه سواری توی میدان نقش جهان باید کلی تو صف وایستی (باور فراوانی )
لباس های که بانوان پوشیدن بودن چقدر اون مدل لباس الان توی ایران خودمون باب شده بین خانم ها لباس آستین مچی و دامن پیلی دار البته با دکمه
حالا توی این تالار بورس لحظه به لحظه یاد میگیرم که تفاوت ها چقدر میتونه زیبا بشه چقدر میتونه برات ایده ثروت ساز باشه
توی این تالار بورس یاد گرفتم قضاوت نکنم به همه احترام بزارم با هر قومیت و ملیت چون بهم آموزش داده شده هیچ انرژی بدون پاسخ نمیمونه و بازگشت هر انرژی افراشته شده از ما به سوی خود ماست
در مقابل آمیش ها که به تکنولوژی اعتقادی ندارن به خانم شایشه و استاد رسیدم که چقدر از تکنولوژی روز دارن بهینه استفاده میکنن
خانم شایسته میاد با زبان تصویر بهت فرهنگ کشورهای دیگه رو یاد میده – غذا و آشپزی ساده و لذیذ با صرف وقت کم در دل طبیعت یادت میده- بودن روزی و برکت در فروشگاه ها و مراکز خرید یاد میده- بهت نشان میده در اکثر فروشگاه ها نیاز به نیروی کار هست به قدرت خداوند باور داشته باش- باغچه پر از گل های رنگی رنگی خانم بورلی رو بهت نشان میده و درونت را بیدار میکنه که توام باغچه خودت داشته حتی اگر کوچک باشه طبیعت انرژی داره و دریافت کننده انرژی طبیعت باش- زیبایی های شب بهت نشون میده گل شبو هیچ کم از لاله قرمز نداره- زیبایی ها آب و زلالی آب به تصویر میکشه زیبایی های آبشاری که در آن واحد میتونی باهاش همسفر بشی و از عمق تصویر خیس شدن خودت از وجود قطرات داخل آبشار احساس کنی- یادت میده وقتی رفتی به رستوران اگر قرار شد منتظر بمونی شکر گزاری کن و با کمال میل بپذیر و به باور فروانی لبخند بزن و از لحظه بودنت لذت ببر گوشی موبایلتو بر دار و بزن به اطراف رستوران و زیبایی ها رو ثبت کن چون تو به سمت زیبایی ها هدایت میشی- با زبان تصویر بهت میگه یه شخص هر چند در زمینه کاری خودش حرفه ای باشه تو از درون ستایش و تحسینش کن بزار بشه هیولای کار خودش
میتونست تمام اینها وجود نداشته باشه میتونست یک شخص عادی باشه و از این تکنولوژی به نحوی دیگر استفاده کنه میتونست تنها عکس بگیره و توی اینستا به اشتراک بزاره و فقط برای جذب فالور
(سلامی بر شما و نام زیبای زیبای شما از برجسته ترین چهره های اسطوری ایران)
این سایت هم جز تکنولوژی هست که ما هم داریم به درستی ازش استفاده میکنیم و اینکه میتونیم باهم بدون هیچ تعصبی دیدگاه به اشتراک بزاریم و سوال مطرح کنیم و جواب سوالات همدیگرو بدیم به نظر من این استفاده کاملا هوشمندانه از یک تکنولوژی هست که روشنگر راه خیلی از جویندگان موفقیت هست. کاملا حق باشماس اگر این سایت نبود ما هم الان اینجا گرد هم نیامده بودیم و باهم تبادل نظر نداشتیم احسنت بر هوش و درایت استاد بابت طراحی این سایت با امکانات بالا
خدایا شکرت که هدایتت آشکاراست و من میتونم درکت کنم و حست کنم واقعا خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت که الان بیشتر از همیشه پی بردم و باور کردم که من واقعا خالقِ زندگیم هستم و تو بیشتر از من میخوای که به خواسته های ارزشمندم برسم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
سلام میکنم به عزیز دلم، مینا جان مهربان و دوست داشتنی و عزیز جانم و عاشقم
خداورشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمند و پرگوهرت .. عشقم عزیزم
تو نشونه شدی واسم .. تا الانم تا اینجای کامنت محشر و متفاوتت خواندم که نشان از اتصال قوی و احساس خوشبختی و خلاقیت و نوآوری و ذهنِ واقعااا فراا ثروتمندت میده .. ” چون داخل سرمایه گذاری من صفر تا صد و دو سر سود هست ” ..
این کلمه ی صفر تا 100 را من نشانه واسه چیزی گذاشته بودم که الان نشونم داده شده که بله خداوند میخواهد که اون چیز را تهیه کنم. خدایاااا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
مینا جان من ازت ممنونم عزیزم
درست در زمان و مکان مناسب هستی
تو چقدر محشری نه به خاطر خود این نوشته هااا
نه!
بلکه به خاطر ایمانت به خدا .. این آررامشت را بخدا میتونم همین الان بگیرم همین لبخند شیرینی که روی لبت داری .. عاشقتم عاشقِ .. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
واقعا به خاطر وجود ارزشمندت از خدا جونمون سپاس گزارم از استاد جونمون سپاس گزارم از بچه ها سپاس گزارم از مریم جانم سپاس گزارم
خدایا چقدر ما خوشبختیم …
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت ..
عاشقتم خدا جون ..
الهی که مینا جان عشقم، همیشه متصل باشی همیشه عالی باشی همیشه عاشق باشی همیشه عاشق باشی همیشه قلبت از عشقِ خودش که به خداوندی خودش کافی ترینِ پر باشه .. قلبت از خودش . ذهنت از هر ناپاکی .. خدایاا شکرت ..
ادامه بدیم .. با هم .. برای یک هدف به امید خدا .)))
چقدر جمله اول کامنتت بهم حس عالی داد خدایا شرکت که هدایتت آشکاراست و من میتونم درکت کنم و حست کنم
چقدر زیبا گفتی درک کردن و حس کردن
خیلی خوشحالم که تونستم جواب نشانه ات برای ادامه راهت.
چقدر خوب تونستی آرامش من درک کنی و لبخند من حس کنی دقیقا وقتی داشتم کامنتتو میخوندم لبخند بر لب بودن و به این جای کامنتت که رسیدم لبخندم بیشتر شد.
همیشه کامنت هاتو دنبال میکنم
قلمت و احساسی که از قلبت نشات میگیره و به جملاتت میده رو خیلی دوست دارم
بابت دعای زیبایت در حقم یک دنیا سپاسگزارم واقعا رسالت این روزهای من هست که برسم به خدای درونم و بتونم صدای ندای درون خودم بشنوم. خیلی عالی گفتی همیشه متصل باشی
خیلی ممنونم ازت که بهم انرژی مثبت ارسال کردی و این زیباترین هدیه که هر انسان میتونه دریافت کنه .
در تک تک لحظات برات قلبی پر از آرامش و لبانی پر از لبخند از خدا میخوام.
خوشحالم که تونستم خوشحالی و لبخند به روی لبتان برای چند لحظه هم که شده بیارم وقتی کامنت شما رو خوندم باور میکنی این خوشحالی رو توی واژه های که به کار بردی لمس کردم سپاسگزارم از اینکه برام آروزی خوبی کردی خداوند راه گشای مسیرت باشه خیلی شیرین و دلچسبه برام چی بهتر از این که دوستت برات این چنین بخواد.
انگار توی مرز شدن و نشدن گیر کردم.ذهنم از تعجب دهنش بازموند!
و واقعا دیدم که ذهن چقدر میتونه آماده خورباشه! یعنی چقد میتونه فقط چیزهایی رو ببینه که بهش نشون دادن یا بهش گفتن.
آخر فیلم حرف قشنگی زدید.گفتیدبا تغییر باورامون همه کار میتونیم بکنیم وهیچ محدودیتی وجود نداره…
فقط موندم که باوجودپیشرفت تکنولوژی چطور آمیشا میتونن مقاومت کنن؟ باخودشون چی فکر میکنن؟؟
متوجه نمیشم.
فقط میدونم که من توی مسیرم.یه مسیر شگفت انگیز که فقط بایدبه دقت نگاه کنم.فعلا باید ذهنم آماده کنم برای اینکه بدون هیچ قضاوتی فقط نگاه کنه.وبادیدن فیلمهای سفرنامه انگار هربار درهای جدیدی به روم باز میشه و من تو درتو وارد فضاهای متفاوتی میشم و داستانها مثل زمزمه های درگوشی هستند که منو به چالش میکشونن…
من باید ذهمنو آزاد بذارم و اجازه بدم تفاوتها، بودن نبودنها،باید و نبایدها خودشونو نشون بدن.
البته نکته ای که توجهمو خیلی جلب کرد احترام متقابلیه که بطور چشمگیری وجود داره…ومن سعی میکنم آموزه هایی که تابه حال از استادعباسمنش داشتمو در زندگی روزمره ام بکار بگیرم. مثل توجه به نکات مثبت، توجه به زیباییها، کنار رفتن از سر راه خدا، وهمینطور احترام متقابل..
رعایت همین نکات کم کم مدار منو تغییر میده.من باید تمرین اگاهی داشته باشم، تمرین درخواست و تمرین سپاسگزاری… و منتظر معجزات بمونم. بقولی باید مشاهده گر باشم و درمسیر باقی بمونم ذهنمو پذیرای تفاوتها کنم و فکر کنم که اومدم توی یه موزه..فقط باید نگاه کنم و سعی کنم زیباییهارو درک کنم و ازشون لذت ببرم.
بازم از مریم جان عزیز کمال تشکر رو دارم که واقعاً زحمت میکشن.دستت طلا مریم جانم.?
دو تا نکته توی این نوشته بسیار عمیقِ و قابل تامل ( تازه الانم آهنگ های Cosmic روی شافلِ واسم و یک هم زمانی خاصی به این نوشته داده خداروشکر این نشان میده که من همواره در زمان و مکان مناسب هستم ): نوشتی عزیزم,
” … رعایت همین نکات کم کم مدار منو تغییر میده. من باید تمرین اگاهی داشته باشم، تمرین درخواست و تمرین سپاسگزاری… و منتظر معجزات بمونم. بقولی باید مشاهده گر باشم و درمسیر باقی بمونم ذهنمو پذیرای تفاوتها کنم و فکر کنم که اومدم توی یه موزه..فقط باید نگاه کنم و سعی کنم زیباییهارو درک کنم و ازشون لذت ببرم. ”
| مشاهده گری … موزه … درک زیبایی ها … سپاس گزاری … نداشتنِ وابستگی و دل بستگی به هیچ زیبایی …
توی این مشاهده گری قطعا به خاطر ماهیت این دنیای دو قطبی .. تو شاهدِ شدید تفاوت ها خواهی بود … و باید خودت را همسو با قوانین این دنیا کنی که یکیش پذیرفتن اینکه تفاوت ها هست و تو خودت را دریابی از درون ببینی کی هستی؟ واسه چی اومدی اینجا؟ هدفت چیه؟ کجا میخوای بری؟ چکار میخوای بکنی؟ و بعدش … از بین این همه تفاوت ها سبک شخصی خودت را دریابی و همینطوری که برای خودت ارزش فراوان قائلی همینطور که برای خودت احترام قائلی خودت را دوست داری به خودت عشق میورزی و همین هم توی دنیای توست، میای و طبق این اصول دریافته شده از خود آآیی که سپس به خدایی رسیدی که همه چیز و خودِ خودِ ثروتِ .. میای و به همه و سبک و سلیقه ها و تفاوت ها احترام میذاری …
چون در این جهان هر فرکانسی بفرستی واسش، همون را در میابی …
دوست عزیزم، راستش وقتی تنها مخاطبم خدا باشه اصلا کار سختی نیست که همه را عشقم و یا محبوبم یا نفسم، حتی همه کسم صدا بزنم و بگم که چقدر از تهِ دل عاشقتم عاشقتم با تمام وجودم/
دوست دارم فرشته جان .. تو تمام وجود تحسین برانگیزی عزیزم.
الهی که قلبت با عشقِ خودت همیشه پر بشه و ثابت قدم باشی در این مسیر الهی.
بسیار زیبا مینویسی فرشته جان . با خوندن دیدگاهت درهای جدیدی در ذهنم باز شد دیدگاههای قبلیت رو هم خوندم . همشون عااالیه . بااینکه مدت زیادی از عضویتتون در سایت نمیگذره ولی کل داستانو خیلی زود گرفتین ??.ممنون ازشما که آگاهیهاتو با ما به اشتراک میذاری?
(((همینطور که من دارم محصولم رو از زمین کشاورزیم برداشت می کنم ، به همسرم نگاه می کنم و صفا و سادگی همسرم رو حس می کنم.
ولی میدونی ؟ … همین چیزا هست که برای یه آمیش مثل من خیلی دوست داشتنی و خوبه و من از چیزای تجملی مثل برق بدم میاد و ازشون دوری می کنم.
ساعت چهار و نیم صبح من گاو ها رو می دوشم و جبدیه به مرغها غذا میده و یعقوب هم شخم می زنه .
گاهی من اینقدر گاوها رو می دوشم و شخم می زنم که حزقیل حتی فکر می کنه که عقل از سرم پریده.
من مرد میدانم و خیلی با نظم و انضباط و کار درستم
توی دستام کتاب مقدسه و روی صورتم ریش دارم
اگر من همه کارهام رو بکنم و تو هم همه کارهات رو تموم کنی امشب می خواهیم مثل سال ۱۶۹۹ جشن بگیریم
و این شعر رو با هم تو جشن بخونیم :
ما بیشتر عمرمون رو سپری کردیم توی یک بهشت آمیش
برای خودمون کره محلی درست کردیم تو یک بهشت آمیش
کار سخت و فداکاری کردیم توی یک بهشت آمیش
لحاف های دست سازمون رو با تخفیف زیاد فروختیم توی یک بهشت آمیش
هفته پیش یکی از بچه محلی های اینجا بهم لگد زد . ولی طرف دیگه رو هم چرخوندم سمتش و گفتم اگه می خوای اینطرفش رو هم بزن .
بخاطر اینکه من به این چیزها اهمیت نمیدم و براش بهترین هارو هم آرزو می کنم . چون من با اینکارا می خندم وسر بلندم انوقتی که اون داره توی جهنم می سوزه.
من هیچوقت توریست هایی که از ما دیدن می کنن و باعث آزار ما میشن رو آزار نمیدم و ضربه ای بهشون نمی زنم حتی وقتی حقشونه!
آمیش و نگرش و برخورد منفی و تند ؟!… می دونین که کسی تابحال همچین رفتاری از یه آمیش ندیده و نشنیده.
من هیچوقت به لباس هام دکمه نمی زنم . ولی کلاه باحالی دارم و خونوادم همه با من موافقن که رنگ سیاهش خیلی بهم میاد .
اگر میایین که ما رو ببینین باید بدونین که اینقدر براتون کسالت باره که اشکتون در میاد
ما سیصد ساله اصلا صورت حساب تلفن نپرداختیم و تلفنی نداریم
ولی ما عجیب و عقب افتاده نیستیم . پس لطفا به ما خیره نشین و با تعجب نگاه نکنین. ما فقط با تکنولوژی و هرچی مربوط به اونه مشکل داریم. همین.
نه تلفنی ، نه چراغی ، نه وسیله موتوری .نه هیچ چیز لوکس و لاکچری و تجملاتی . درست مثل داستان رابینسون کروزوئه تو اون جزیره گمشده . همونقدر با امکانات اولیه و ضروری .
ما بیشتر عمرمون رو سپری کردیم توی یک بهشت آمیش
ما فقط آدم های صاف و ساده ای هستیم توی یک بهشت آمیش
ما وقتی برای گناه و کارهای اشتباه نداریم توی یک بهشت آمیش
ما جنگ و دعوا نداریم و به زیبایی بازی می کنیم توی یک بهشت آمیش
رسیدن به اسب و درشکه ها و آماده کردن یه عالمه کره و انبار غله برافراشته شده تو روز دوشنبه و بزودی یکی دیگه هم برپا می کنم .
فکر می کنی خیلی آدم درستکاری هستی ؟ فکر می کنی خیلی قلبا مخلص و پاکی ؟
خوبه . ولی من یک میلیون بار متواضع تر و خاکی تر از تو هستم.
من مرد پرهیزگاری هستم که شب و روز روی زانوهام مشغول دعا و عبادت میشم و برای زندگی بعد از مرگم صواب جمع می کنم و پسر بچه آمیش های کوچولو می خوان که مثل من باشن
پس برادر من ! بیخود مغرور نباش و ناله هم نکن یا هرچیزی شبیه این نباش وگرنه ممکنه مجبور بشم شکنجه های قرون وسطایی مسیحیت رو ، روی تو اعمال کنم
ما بیشتر عمرمون رو سپری کردیم توی یک بهشت آمیش
ما همه آمیش های دیوانه ای هستیم که زندگی می کنیم توی یک بهشت آمیش
پلیس و افسر و چراغ راهنمایی ای نیست در زندگی توی یک بهشت آمیش
ولی تو احتمالا فکر می کنی آزار دهنده هست زندگی در یک بهشت آمیش.)))
سلام به همه دوستان ???
گفتم بذار این بار رو با ترجمه آهنگ آخر فایل شروع کنم که خانم شایسته عزیز با حسن سلیقشون انتخاب کرده بودن و خیلی هم جالب زندگی آمیش ها و باورها و اعتقاداتشون رو توضیح میده.
اولا تشکر کنم از خانم شایسته و استاد که به ما این امکان رو میدن که با فرهنگ ها و نکات و اتفاقات جالبی که در اونجا هست آشنا بشیم و خدا رو شکر می کنم بخاطر تکنولوژی و اینترنت که چنین امکانی رو فراهم کرده .
می دونم بسیاری از هموطنان خودمون که شاید ساکن همون پنسیلوانیا و اوهایو هستن شاید هنوز اسم آمیش ها رو نشنیدن و شاید هرگز چیزی ازشون متوجه نشن ولی ما به برکت این سایت و محبت و نکته سنجی خانم شایسته و استاد عزیز می تونیم از همین ایران با چیزهای جالبی در دل آمریکا آشنا بشیم و امیدوارم خدا قوت و طول عمر بده بهتون و ما رو با چیزهای جالب تر بیشتری آشنا کنین .
همیشه دوست داشتم بتونم سفرهای بسیار برم ، مسافرت کنم و آدم ها و فرهنگ ها و اتفاقات جدید رو ببینم و خیلی خوشحالم بابت اینکه اگر هنوز امکانش برام فراهم نشده ولی به مدد نگاه تیزبین خانم شایسته و دل مهربونشون و پشتیبانی و همراهی استاد عزیز با ایشون و با وجود اینترنت می تونم از راه دور حداقل تجربشون کنم . این خودش یعنی باید قدر تکنولوژی و اینترنت رو بدونم و سپاسگزارشون باشم و یادم باشه که کم نعمتی نیستن.
اما میرم سراغ نکات این فایل از اول :
? اولین نکته ای که به ذهنم میرسه اینه که چرا توی همچین دوره زمونه ای چنین انسان هایی هستند ؟
اعتقادات مذهبی و اطرافیان و قضاوتشون چکار کرده با این آدم ها ؟
مگه چه تناقضی هست بین استفاده از دستاوردهای علمی و فناورانه با آموزه های دینی ؟
واقعا تو سر این آدم ها چی می گذره که استفاده از تکنولوژی رو و آسان گرفتن زندگی رو متناسب با گناه و جهنم رفتن می بینن و فکر می کنن باید همه چی در بدوی و اولیه ترین شکل ممکن باشه ؟
واقعا چکار می کنه نوع اعتقادات و باورها و جهان بینی یک انسان با اون آدم.
واقعا خود من چقدر از باورها و اعتقاداتی که توی کله ام هست رو از محیطم و پدر و مادرم و اطرافیانم و جامعه و مذهبم بهم تزریق کردن ؟
واقعا چقدر از چیزهایی که توی سرم کردن درسته ؟
? به این فکر می کنم ک خب هرکس با هر آیین و نگرش و اعتقاداتی فکر می کنه اونها درست ترین و شاید تنها ترین روش درست رو دارن زندگی می کنن . اگر آمیش ها فکر می کنن پاک ترین و بهترین بندگان هستن و اونها رهروان حقیقت اند و من هم همین فکر رو دارم و پیروان آیین های دیگه هم همین باور رو راجع به دین و اعتقاداتشون دارن پس حقیقت چیه ؟
حقیقت بنظرم این میاد که انسان آزاده . آزاده تا جایی که به دیگران صدمه نمی زنه به سبک خودش زندگی کنه و انسان ها هم باید به انتخاب هم احترام بذارن .
ما این حق رو نداریم که بگیم فقط اونچه من می فهمم درسته و من راه حقیقت رو پیدا کردم و فقط روشی که من میگم درسته .
یک لحظه وقتی فکر می کنم که اگر مثلا حکومت آمریکا دست آمیش ها باشه و اونها بخوان به همه بگن از این به بعد آیین رسمی آمریکا آمیش هست و باید همه قوانین مارو رعایت کنن اصلا مو به تنم سیخ میشه .
فکر کن انتخاب و آزادی این همه مردم سلب میشه و نمی تونن سبک زندگی خودشون رو داشته باشن و نمی تونن از دستاوردهای علمی استفاده کنن . یک سبک زندگی سخت و پر از کارهای فیزیکی.
? واقعا باور و نگاه و اون ذهنیت های یک انسان همه چیزه . آشنایی با آمیش ها به من بیشتر از قبل ثابت کرد که باور و اعتقاد تو همه چیزه . نگاه تو ، برداشت تو ، تفسیر و قضاوت تو همه چیزه و تو طوری زندگی می کنی که درک کردی و باور کردی .
البته درک کردن خودت خیلی بهتر از اینه که چیزی رو از همون بچگی توی سرت فرو کرده باشن و شستشوی مغزی شده باشی . اگرم چیزی رو انتخاب می کنی و اون اعتقاد اشتباهم باشه ولی اگر با تحقیق و تفکر بهش رسیده باشی باز هم خیلی بهتر از چیزی هست که از نیاکان و اطرافیان و جامعه بهت تحمیل شده باشه .
? نکته بعدی که به ذهنم رسید بحث “تعصب”هست . واقعا تعصب از کجا میاد ؟
مطمئنا این آمیش ها روی دینشون و باورهاشون تعصب دارن. توی ترجمه همون آهنگ هم معلومه که خودشون و راهشون رو پاک ترین و بهترین راه می دونن . فقط خوبیشون اینه که واقعا زندگی خودشون رو می کنن و کاری به کار بقیه ندارن . برای همینم هست که تو آمریکا بهشون اجازه میدن زندگیشون رو کنن و خودشون باشن و مکتبشون هم اینه که به کسی هیچ اخم و ترش رویی حتی نکنن و این قابل تحسینه . ولی تعصب چی ؟… یهو اومد تو ذهنم که ببین تعصب چیز مزخرفیه !
درسته همین ها الان اعتقادشون اینه ولی تعصب باعث دیکتاتوریه! …
اینها تعدادشون بسیار کمه . کلشون رو هم سیصد هزار نفر نمیشه . اگر جمعیت خیلی خیلی بیشتری داشتن چی؟…اگر نصف یا یک سوم آمریکایی ها آمیش بودن چی ؟… آیا بازهم همین سبک و بی ازار و آروم زندگیشون رو می کردن ؟ آیا سهمی از قدرت نمی خواستن ؟ … آیا سعی نمی کردن بخاطر تعصبشون نوع نگاه و اعتقادشون رو به کل کشور دیکته و تحمیل کنن ؟ … ایا نمی گفتن همه باید به اعتقاد ما که درست ترین روش هست دربیان ؟… اونوقت فکرش رو کن امریکا دیگه این آمریکا می شد ؟ … فکر کن مردم رو از علم و تکنولوژی محروم می کردن . بجای دانشگاه ها پر می شد فقط از کلیساها . شکنجه های قرون وسطایی برمیگشتن . کارخانه ها و شرکت ها یکی یکی ورشکسته و جمع می شدن . صنایع یکی یکی شکست می خوردن . همه باید کشاورزی و دامداری می کردن اون هم به شیوه قدیمی و بدون ابزار مدرن . بجای ماشین های اخرین سیستم باید ارابه ها و گاری ها همه جا رو پر می کردن و همه چیز پسرفت می کرد به عقب
واقعا اونچه از آمریکا برام خیلی قابل تحسینه وجود قانون شهروندی توی این کشوره . اینکه اونچه داره کشور رو اداره می کنه تعصبات دینی و مذهبی نیست . به مردمش تا جایی که میشه سعی می کنه متعصبانه و نژادی و مذهبی نگاه نکنه . شاید کشوری هست با نگاه سرمایه داری . ولی حداقل از نظر شخصی انسان ها تا جایی که مزاحمتی ایجاد نکنن و نگاهشون و اعتقاداتشون رو دیکته نکنن به کسی آزادن که سبک زندگی خودشون رو داشته باشن و کسی هم حق توهین و مقابله و بی احترامی و آزار اونها رو نداره و قانون حقوق شهروندی برای همه هست و ازشون دفاع می کنه .
یکبار دیگه برای من ثابت شد که نباید تعصب داشت . نه روی جهان بینی و اعتقادات خودت ، نه روی دین و مذهب خودت ، نه روی نژاد و ژن خودت ، نه روی شهر و و محله و کشور خودت . تو می تونی اینها رو دوست داشته باشی و حتی بهشون افتخار کنی و ازشون جلوی بی حرمتی ها دفاع کنی ولی حق این رو نداری خودت و دوست داشتنیهات و اعتقاداتت رو به دیگران تحمیل کنی و ادعای بالاتر و بیشتر بودن و بیشتر فهمیدن از دیگران کنی و یا بخوای به دیگران توهین و بی حرمتی کنی. راز با آرامش زندگی کردن آمریکایی ها کنار همدیگه همین قانون شهروندی هست که هرکس می تونه اعتقاد و سبک زندگی خودش رو داشته باشه ولی کسی حق دیکته کردن نگاه خودش و یا بی حرمتی به نگاه و اعتقادات دیگران رو نداره.
? قضیه آمیش ها به من درس دیگه ای داد . گاهی شاید تو اعتقادی داری و مطمئنی درسته و داری بهترین راه رو میری که اصلا مورد رضایت خداست . مورد رضایت ترین . ولی از کجا معلوم ؟ … شاید اتفاقا اصلا داری خلاف مسیر آفرینش حرکت می کنی ؟ … آیا تکنولوژی که از علم الهی میاد و برای راحتی زندگی انسان ، فقط انسان رو از خدا دور می کنه و باعث گناهه؟ … با خودم میگم از این به بعد هروقت تعصب پیدا کردی روی یه موضوع و اعتقادی یک آن به خودت بیا ! … با خودت بگو نکنه یه درصد حتی ممکنه اشتباه می کنم ؟ نکنه اینطور که من باور کردم اشتباه باشه ؟ بر چه مبنایی دارم همچین فکری می کنم ؟ ریشش از کجاست ؟ بهم تحمیل شده یا خودم بهش رسیدم ؟ و خیلی سوالات و بررسی های دیگه .
?نکته دیگه و اما متفاوت اینکه همین الانشم نباید تعصب داشته باشم . یعنی قضاوت نکنم آمیش هارو . واقعا خب دارن اشتباه می کنن و باورهای اشتباهی دارن . ولی اما من جای یکی از اونها بودم تابحال؟ … اگر من هم در خانواده ای آمیش به دنیا اومده بودم چی ؟ … مگه الان مسلمانی و شیعه بودن من رو خودم انتخاب کرده بودم ؟ … پس کافیه به انتخابشون احترام بذارم و قضاوت نکنم و سعی نکنم نگاهم رو تحمیل کنم . فکرش رو کن مثلا یه آمیش بخواد از نگاه دین خودش من رو امر به معروف و نهی از منکر کنه و دائم بیاد باهام حرف بزنه و توضیح بده. گیر بده که مثلا حق نداری و نباید از تکنولوژی استفاده کنی ؟ … پس همینطور که اون برای من آزار دهنده هست ،توضیحات من به اونها هم همینطوره براشون . پس نباید حق دخالت به خودم بدم . ضمن اینکه درست مثل همون مثالی که خانم شایسته زدن از اون دختری که قیام کرد برای زندگی خودش و نپذیرفت هرچی بهش گفته بودن و تا دکترا ادامه داد ، هرکس دیگه ای هم می تونه تعقل کنه و به اونچه باور داره عمل کنه و شجاعت لازمش رو داشته باشه که طوری که صحیح می دونه و بادرکی که بهش رسیده زندگی کنه و لازم نیست ما دخالت کنیم.
? نکته دیگه اینکه میگن حتی چیز خوب رو از دشمنت هم که هست یاد بگیر . آنچه مشهوده آمیش ها انسان های خوبی هستن و آزارشون به کسی نمی رسه و مثل یک گروه مزاحم برای کسی نیستن و قدرت طلب هم نیستند و دارن زندگی خودشون رو می کنن . شاید هم بخاطر جمعیت کمشون باشه ولی به هرحال الان اینطورند . توی همون ترجمه آهنگ من نکات مثبتی به چشمم خورد . اینکه مثلا ب چهره همسرش توی زمین کشاورزی نگاه می کنه و صفا می کنه از صاف و ساده بودن همسرش . اینکه لذت می بره از دوشیدن شیر گاوها و شخم زدن زمین و غذا دادن به مرغ و خروس ها . اینکه یک زندگی مینیمالیستی و ساده دارن و بدور از تجملات و حرف و قضاوت مردم و برای دل و اعتقاد خودشون زندگی می کنن ، اینکه کسی رو آزار نمیدن و اخلاقی زندگی می کنن واقعا نکات مثبت و آموزنده ای هست که میشه ازشون یاد گرفت . حتی گاهی دور شدن و کم کردن استفاده از تکنولوژی و آشتی با طبیعت و نزدیک شدن به سبک زندگی روستایی و وقت گذراندن بیشتر با خانواده چیز بدی نیست ، منتهی آمیش ها توی این قضیه دچار تفریط هستن و افراط و تفریط توی هیچ چیز بنظر خوب نیست و هرچیزی بجای خود. ولی به هرحال همین آمیش ها و همین سبک زندگیشون هم نکات مثبت زیادی داره . اینقدر دارن در صلح با خودشون و بدور از اهمیت دادن به چیزهای بی ارزش و حرف دیگران سبک زندگی خودشون و ددک خودشون رو انجام میدن و این خودش ارزشمنده.
?نکته دیگه درس صبوری و گذشت و احترام هست . خود آمیش ها انسان های بدی نیستن و آزارشون به کسی نمی رسه ولی بعضی کارهاشون با دنیای امروز نمیخونه . مثلا اینکه درشکه ای بیاد تو خیابون و ترافیک ایجاد کنه . ولی با این حال بازم می بینیم که اینقدر فهم و درک متقابل اونجا بالاست که بازهم احترام میذارن با صبوری ، بخشش ، بزرگواری و صبر و گذشت . چون میدونن که از عمد نمی کنن و قصد آزار ندارن و این نگاهشون و اعتقادشون هست.
?یه چیز دیگه که تو ذهنم جرقه زد این بود که ببین ؟!… تو شاید تو ایرانی و غر می زنی که چرا مثلا آمریکا نیستم و ذهنت تو این قضیه اذیتت کنه یا مثلا میگه اونجا فقط میشه زندگی کرد و اونجا مهد امکانات و تکنولوژی و اینهاست و اینجا نمیشه و اینها . ولی ببین در دل همون امریکا کسایی هستن که حتی پشت کردن به این چیزها و حتی از برق هم استفاده نمی کنن و باز دارن چقدر از زندگیشون لذت می برن . اگر میخوای بری آمریکا هم بیشتر بخاطر همین قانون شهروندی و احترامی که به عقاید هم میذارن بخواه اونجارو . وگرنه می بینی که همونجاشم خیلیا مینیمالیستی و ساده زیستی رو انتخاب کردن . حتی در این حد!
? وقتی استاد کتاب رو سمت دوربین گرفتن که روش نوشته بود عروسی آمیش ها سریع یک نکته ای رو یادم اومد . دوستی داشتم که با دختری آشنا و بهم بشدت علاقمند شده بودن و بخاطر تفاوت مذهبی خانواده ها که خانواده دختر اهل سنت بود و پسر زرتشتی حتی تهدید به قتلش کردن و این ازدواج سر نگرفت و هردو افسرده شدن و مجرد هستن و مشکلات زیادی پیدا کردن . الان هم دوستی دارم که بشدت بهم علاقه دارند ولی دختر از خانواده های مذهب اهل حق هست و پسر شیعه و دختر حتی جرات نداره که با خانواده اش مطرح کنه و میگه صد در صد جواب منفی هست و تازه ابروی خودم هم میره که چرا از چارچوب خانوادگی و سنت ما خارج شدی و فقط باید با اهل حق ازدواج کنی . حالا هردو موندن که چکار کنن . خلاصه اینکه کاش آدم ها آزاد بودن در همه جا و این تعصبات نبود . به هرحال همه ی ما انسانیم . چرا باید برای یک نسل و بجای اونها تصمیم گرفت . عنوان این کتاب من رو یاد این دوتا ماجرا انداخت .
? نکته دیگه اینکه زندگی آمیش ها به من ثابت کرد هر زمانه ای ویژگی های خودش رو داره . نمی تونی خیلی متفاوت از زمانه باشی . بقول استاد باید خود رو آداپت کنی و کنار بیای . باید همگام زمانه در سطح جهان بود . باید با مناسبات حرکت کرد و بعضی چیزها دیگه اصلا غیر قابل اجتناب هست توی دنیای امروز . اونوقت بخوای اجتناب کنی وضعیت خنده داری پیدا می کنی . میگی تکنولوژی نباشه ولی مجبوری سوار درشکه بشی که خودش هم به هرحال در زمان خودش تکنولوژی محسوب می شده . اصلا خود چرخ یک اختراع بوده . و خنده دار تر اینکه باید درشکت چراغ راهنما داشته باشه . یا از دوچرخه استفاده می کنی ولی خودت رو گول می زنی که اگه رکابش رو بردارم دیگه امروزی نیست . یا خودت رو فریب میدی که لباس های امروزی و با کیفیت پارچه ی امروزی می پوشم ولی دکمه نمی زنم . یا مغازه دارم و اجناست رو می فروشی ولی دستگاه کارت خوان که ته تکنولوژی هست رو داری. واقعا همراه نشدن با روند جهان و پیشرفتش محکوم به شکست هست و خب اگر هم پافشاری باشه یه همچین پارادوکس هایی دیده میشه که یه آدم می بینی زندگیش شده جمع تناقض ها و اعتقادات متناقض و مختلف . و بسیاری از آدم ها تو همین کشور خودمونم گیر کردن بین نگاه مذهبی و روشنفکری و تکنولوژی و پیشرفت و سنت و مدرنیته و دچار مشکلات روانی بسیاری شدن . با خودم گفتم یبار بشین و سعی کن نگرش و اعتقاد خودت رو انتخاب کنی و تعادلی ایجاد کنی بین دیدگاه های ذهنیت که شبیه معجونی از چند چیز مختلف و متناقض شده . صد البته که این سایت و آموزه هاش تونسته یک سرهم بندی و تعادل و همسویی ایجاد کنه بین نگاه به موفقیت و شادی و قرآن و مذهب اسلام و ثروتمند شدن و تکنولوژی و دیگه از اون تناقضات خبری نیست و حالا آرامش بیشتری دارم و اینها رو مقابل هم نمی بینم .
? و نکته آخر و شاید مهمترین نکته ای که گرفتم این بود که تو آزادی . تو آزادی تحقیق کنی و بقدر آنچه فهمیده ای عمل کنی . تو آزادی وقتی فهمیدی و درکت این بود که مسیری که تا بحال می رفتی اشتباه بوده بخوای مسیر جدیدی که درک کردی رو بری . اونچه جلوی تو رو گرفته باورهای منفی و اشتباهه توئه . باورهایی مخرب و دورکننده از چیزی که حس می کنی درسته ولی در لباس اعتقادات مذهبی و سنت ها و نژادپرستی ها و قوانین زمینی و یا من درآوردی . اگر چیزی روی می خوای که فکر می کنی درسته و حق طبیعیت هست و مخالف قوانین هستی و الهی هم نیست ، باید شهامت و شجاعتش رو داشته باشی که بتونی بایستی . بتونی روی حرفت و نگاهت بایستی و آزاده باشی . حتی اگر شاید تهش ب قیمت جونت تموم بشه. محرم نزدیکه . خیلیا فقط لباس مشکی می پوشن و گریه و ماتم می گیرن ولی پیام حسین (ع) رو نگرفتن . حسین ایستاد روی چیزی که مطمئن بود حق هست و درست هست . اگر پس از تحقیق و تفکر و جستجو و بررسی های زیاد به این نتیجه رسیدیم چیزی می خواهیم که حق هست ، غیر الهی هم نیست و ظلم و ستم و آزار هم نمیده کسی رو و خواسته ی ما هم هست باید یاد بگیریم در مقابل قانون های من درآوردی و زمینی انسان ها و تعصبات بیجای دینی و رسم و رسوم های پوچ و نژاد پرستی و غیره و ناحق بایستیم و حق رو طلب کنیم و ازادگی رو.
این قسمت هم اینقدر پر بار بود که کلی ازم زمان برد . ولی زمانی که واقعا ارزشمند گذشت و چیزهای زیادی بهم آموخت.
بسیار تشکر می کنم از شما خانم شایسته و استاد عزیز و همچنین تشکر از سایر دوستان بخاطر کامنتهای پربارشون که بازهم نکات جدیدی همیشه درشون بچشم میخوره که از دید من پنهان می مونه ?
احسون عزیز امروز هدایت شدم به این قسمت تامل برانگیز
بهترین حال و بهترین کامنت و بهترین خوراکی بود که در جواب درخواستم خدا میتونست تو این لحظه بهم بده, چقدررر عالی که وقت گذاشتی و زیبا درک کردی و زیبا نوشتی …
من واقعا تحسینت میکنم
خداروشکر به خاطر سایت به خاطر قوانین ثابت الهی سپاس گزارم سپاس گزارم سپاس گزارم خدایااا
خدایا شکرت به خاطر امریکای فوق العاده قانونمند با شهروندی فوق العاده اش
و البته که چقدر راحت میشه مهاجرت کرد به این کشور ثروتمندترین و بزرگ با زباننی عالی و شیرین و مردمی فوق العاده با فرهنگ و ستوده … یوهوووو
امریکا امریکاا امریکاا ما دارییم میاییم ما داریم میاییم ..
دیدی چقدر راحت استاد جان و مریم و ماکی هدایت شدند برن امریکا .. دیدی .. یک زندگی چقدر میتونه زیبا باشه و متفاوت .. میبینیی انسانیت را .. اوهه خدای من شکرتت
وقت قهوه رسیده بریم که یک قهوه بزنیم و بریم سر پست (سربازی)
من باید شاد باشم
من باید از داشته هام لذت ببرم
منن باید بتوم خدا را در همه چیز و همه جا ببینم
خداا خدااا خدااا تنها نیروی موجود در جهان …
عاشقتممم
عاشقتیمممم
ربی تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم مرا هدایت کن به راه راست به راه راستی که به آن ها نعمت روز افزون اعطا میکنی و نه گمراهان.
امین
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدای شادی آفرینـــ
سلام بر احسون جانِ عزیزِ ارزشمند مهربونِ ثروتمند
من واقعا تحسینت میکنم عزیزم، وقتی که واسه این کامنت ارزشمند گذاشتی و فکر کردی و ندای درونت را گوش دادی و عمل کردی و این چنین با این ریز بینی، واقعا تحسین برانگیز و من از خدا سپاس گزارم به خاطر وجود ارزشمندت دوستِ مهربون و زیبارو و در صلحِ ارزشمند من
خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمندت خداروشکر و خداجونِ را تحسین میکنم اصلا به خاطر خلقت هدف دار شگفت انگیزت عشق جان
نکته های فوق العاده و به این ریزی فقط از یک ذهن ثروتمند تراوش میکنه.
خوشحالم و سپاس گزارم
خداروشکر
واست بهترین ها را آرزو میکنم، چه قلمِ فوق العاده ای را هم داری ماشاا. تازه از اینکه متن این آهنگ را هم ترجمه کردی و واسه ما اعضای گرم و صمیمی ات به اشتراک گذاشتی واقعا سپاس گزارم عزیز دلم.
عاشقتــــــم
الهی که هر جا هستی در زمان و مکان مناسب باشی و بی نهایت در حال لذت بردن از داشته هات باشی و سپاس گزار.
یوهــــو
الحمدلله رب العالمین
سلام دوست عزیزم
سپاس فراوان از این دیدگاه کامل و ارزشمند..واول ازهمه سپاس فراوان بخاطر ترجمه ی متن اهنگ..چقدرلذتبخش بود ودقیقا زمانی که به این اهنگ گوش میدادم دلم میخاست یکی راحت میگفت حرفاش و به زبون فارسی…..خیلی لذت بردم…و دیگه اینکه سپاس از وقتی که گذاشتین و انقدر کامل وزیبا همه چیزو توصیف کردین…حس میکردم دارم یه مقاله ی امریکایی رو میخونم…انقدر که فضای این قوم رو زیبا توصیف کردین…سپاس فراوان ازشما..بهترینهارو واستون ارزو دارم…و دراخراینکه چقدربه نوع نوشتنتون میاد که مقالات بین المللی بنویسین…عالی بود بی نهایت ..باارزوی بهترینها برای شما
ممنون آذر بزرگوار
بنظرم یک چیزی از درون انسان های هم مدار بهم وصله و بدون اینکه بفهمند پیام هایی رو از هم دریافت و الهام می کنن و ناخودآگاه انجامش میدن . من تابحال آهنگ خارجی ترجمه نکرده بودم . ولی اینبار با اینکه وقت و حتی حوصله اش رو هم نداشتم ولی نیرویی قدرتمندی از درون من رو می برد به سمت اینکه اینبار رو ترجمه کن . وقتی رفتم آهنگ رو پیدا کردم دیدیم خودش کلا در مورد آمیش هاست و اصلا کلی اطلاعات داخلش هست از سبک زندگی آمیش ها و یه جورایی خیلی مجاب شدم که هرطور هست ترجمش کنم.
جالب تر اینه که چندین بارشده که بهم گفتن تو نویسندگی و بیانت خیلی خوبه و می تونی کاری تو این زمینه ها کنی و یا اینقدر نکته سنجی که می تونی تو کارهای تحقیقاتی مقالات خیلی خوبی بدی . این پیام شما برای من نشونه ای بود انگار و چراغی تو دلم روشن کرد . امیدوارم خدا هدایتم کنه به این سمت اگر بدرد چنین کارهایی می خورم. همین پیام ها و بازخورد مثبتی که ازکامنت شما و سایر دوستان می گیرم برام مایه ی دلگرمیه . مرسی بخاطر انرژی مثبتی که بهم دادین ??
سپاس فراوان ازاینکه دیدگاه من رو خوندین……بهترینهاروبراتون ازخداوند ارزودارم…
سلام دوست عزیزم
واقعا عالی بود . ????
از این فایل نکته هایی رو بیرون کشیدی که من به شخصه هنوز مدارم بالاتر نرفته که بخوام پیداش کنم ، ولی شما خیلی ریز و نکته سنج تمرکز کرده بودین.
خیلی خیلی لذت بردم از دیدگاه و نگرشتون .
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و پر رزق و روزی باشید.
ممنون صانیای عزیز
خدا رو شکر می کنم بابت آگاهی هایی که دارم ولی در عین حال این رو هم می دونم که با عمل به این آگاهی ها هنوز فاصله زیادی دارم . یک زمانی خیلی جاهل بودم ولی الان خوشحالم که در ابتدای راه دانستن هستم و هنوز راه بسیار هست تا اینکه این اگاهی ها ملکه ی ذهن بشن . تا رسیدن به نفس مطمئنه راه بسیار است . خیلی تمرین و تکرار و مراقبه نیاز هست ?
بخاطر زمانی که گذاشتید ممنون واقعا زیبا بود
سپاس. مطمئنا زمانیه که ارزشش رو داشته ?
بسیار لذت بردم از خوندن کامنت شما . چقدر خوب تحلیل کردین و چقدر صبورانه توضیح نوشتین ؛ چقدر ریزبینانه همه چیز رو دیدین و بازش کردین . سپاس
ممنون زهرای عزیز
همین پیام های پر انرژی و تشویق کننده و انگیزه بخش شما برای من یکی از پاداش هایی هست که من ازاین کار می گیرم و برام مایه ی دلگرمی و حال خوب بیشتر هست. وقتی می بینم بازخورد مثبتی داره حس خوب بیشتری می گیرم از این کار .سپاس از توجهتون ?
سلام دوست عزیزم خداقوت این کامنت هم مثل این فایل سفر نامه پر بار بود در ضمن مرسی که اهنگو ترجمه کردی خیلی دوست داشتم بفهمم اهنگ تو فایال چی میگه تشکر بی پایان
ممنون از توجهت محمد عزیز . مایه ی دلگرمیه که می بینم بازخورد خوبی داشته و کمک کرده ?
سلام به احسون عزیز : دوست عزیز و همسفرم در این سفرنامه توحیدی ، چقدر از خواندن دیدگاه شما لذت بردم و چقدر تحسین کردم شما رو که این چنین موشکافانه به زندگی آمیش ها نگاه کردین واقعا با تمام وجودم می گم که با کامنت بسیار زیبای شما کیفیت این فایل برای من چندین برابر شد چرا که من فقط از دیدن آمیش ها و سبک زندگی و لباس شون لذت بردم و در دلم گفتم ببین تو در این سر دنیا هستی ولی انگار در آمریک داری زندگی می کنی ، در صورتی که من مطمئنم حتی نزدیکترین اعضای خانواده ام اونجا بودن از یک همچین زندگی خبردار نمی شدن ، این شد که شروع به خواندن کامنت طولانی و جذاب شما کردم و دیدم که شما چقدر موشکافانه تحلیل کردین و نگاه تون یک نگاه عمیق بود واقعا شما رو تحسین می کنم که با خواندن کامنت زیبای تان دید مرا به آنچه که می بینم گسترده تر کرد
به نظر من این نشانه ی یک ذهن ثروتمنده که دامنه ی اندیشه و استدلالاتش تا چنان حد و مرزی گسترده شده است که این چنین زیبا یک واقعیت را تحلیل کند
براتون آرزوی بهترین ها رو دارم
سلام به دوست فوق العاده خوش نویس و نکته بردار
واقعا تشکر می کنم از این کامنت شما احسون عزیز من داشتم قبل از دیدن فایل کامنت منتخب رو می خواندم که از شما بود آنقدر تحسین برانگیز نوشته بودی که آمدم گشتم پیدات کردم لایک وامتیاز و یک نوشته برای تو گذاشتم وبه این دلیل که وقت گذاشتی هم خودنون رو بالاتر بردین در مدار موفقیت و هم زمان من ارزشمندتر گذشت و باورم و مدارم بالاتر رفت.
واقعا تحسین می کنم خودم زو چون چنین دوستان فهمیده با باورهای خوبی رو دارم و هم تحسین می کنم شمارو که چنین قلم شیوا و گیرای داشتین
همیشه در دستان هادی جهانیان الله یکتا باشین
با سلام دوست خوبم
تحسینتون میکنم بابت ترجمه روانی که از این ترانه زیبا داشتید.بسیار از خوندنش لذت بردم
تحلیل مو شکافانه خوبی از زندگی آمیش ها داشتید.نکات خوبی رو بررسی کردیدبسیار استفاده مفیدی کردم و از شما بابت این نکته بینی ها
بی نهایت سپاسگذارم
سلام به استادعزیزم وشایسته ی شایسته ام
…چقدر لذت بخشه که امروز فایل سفرنامه چشمهای منتظر مارو پراز شوروشوق کرد…چقدر دیروز دلتنگ بودم و چشم براه… ..وچه لحظات نابی بود ازمون دیروز…که بعداز یک ترم…شده بود واسه ی من جلسه ی امتحان…..وچه لذتها بردم من از این امتحان…وخداروسپاس که چه استادو شایسته ای داریم که انقدر عالی تدریس میکنن و من بدون استرس و با عشق دیروز برگه ی امتحانم رو به خدا دادم……وبا احساس خوب فوق العاده ای که داشتم…با زیبابینتر شدن لحظه به لحظه ی نگاهم..با سکوت کردن در مقابل وسوسه شدن برای انتقاد و قضاوت…با اعراض از ناخاسته هام…با تمرکز وسپردن عاشقانه ی خاسته هام به خداوند ورها کردنش…و..با فقط لذت بردن از کاری که عاشقشم اونم در بهشتی که زندگی میکنم …با دیدن نشونه های عالی از اینکه…تومسیر درستم.. از هدایت خداوند و عشق و لذت بردن من…از رهاشدن در اغوش خداوند و بی نیاز شدن از هروابستگی….با سپاسگذاری….چه لذتها که نبردم ……..
وای ی…… .استاد چه ازمونی بود دیروز واسم و چه نمره ی عالی رو از خدای خودم گرفتم…چقدر دیروز خداشمارو توی قلب من تحسین کرد…چقدر به من تاکید کرد…انکس که تورا تعلیم دهد..تورا بنده ی خویش ساخته…استاد عزیزم…چقدر دیروز من ازشما به خدا گفتم…چه پرسش و پاسخی بود..که همه به هدایت الهی وصل بود..که همه به اصل تکیه داشت.. استاد عزیزم……چقدر خداوند من رو به اوج احساس خوب رسوند..و گفت الحق که شاگرد خوبی بودی در مکتب عباسمنش…..وچه نشونه های نابی رو از اجابت خاسته هام سرراهم گذاشت……استاد عزیزم گمان مبر که کلامت دردل و جانم اثر نمیکند…سخنان الهیت برده طاقت و قرارازمن…دل رمنده ام شده عاشق درگه رب .. ..چه شمعها که روشن شده در محضرش با کلام خداگونه ات…چه کرده ای با قلب کودکانه ام…که چنین شیدا و سرخوش شب وروزم پراز اجابته درگهش شده……چگونه سپاس گویم محضر استادیت را که چنین خداگونه کرده مرا که دمی نتوان جداشدن…..استادعزیزم اشکهای ذوق و سپاس من از خدای درونم و خدای درون شما صبر وقرار از من ربوده….الان میفهمم که چرا زلیخا وقتی به یوسف رسید…دیگه اون عشق و ندید چون خدارو دیده..بود…….ومن استاد امروز هنوز فایل و ندیدم فقط دارم مینویسم چون نشد که ننویسم…نشد ننویسم که استاد عزیزم دیروز در غیاب تون و سفرنامه من خدارو پیدا کردم…من …بالا رفتن مدارم رو به چشم دیدم…من با عزت نفس امتحان دادم…با توکل..با مرور تمام درسهای شما…استاد عزیزم ایمان دارم که امروز سفرنامه پراز هزاران نکته ی زیبا و درس الهیه دیگست که ترجیح دادم سپاسگذاری کنم پیشاپیش از حضور دوباره ی شماوببینم این دقایق الهی رو…شایسته ی شایسته ام تشکر عاشقانه و خالصانه ام رو از اعماق قلبم که فقط جایگاه خداونده….هزاران بار تقدیمت میکنم..سپاس فراوان..
یا رب العالمین
سلطااااان ??اینجا هرکی خوش تیپه و عکس های قشنگی میزاره زیر عکسش مینویسن سلطاااااااان ?منم دلم خواست واسه استاد و مریم جانم بنویسم واقعا سلطانی برازنده استاد جانم چه در قوانین و چه در ثروت و اما عشقققق?خدای من این سفر نامه که خودش یه لاو استوریه داستان عشق بندگان خوب خدا با خدا داستان لحظه ای زیبای عشق بازی با خدا داستان زیبا و فقط زیبا و بس مریم جان ازت سپاسگزارم که این لحظه های زیبای عشق بازی با خدا تو برای ما به اشتراک میزارید یادمه تو یه فایلی فکر کنم مصاحبه ها بود استاد گفتن بچها پرسیدن چطور عبادت میکنی نماز میخونی و استاد گفت مثل اینکه من بگم چطور از آب خوردن لذت میبرم یا چطور از عشق بازی با عشقم لذت میبرم و راستش منم خیلی دلم میخواست بدونم استاد با خدا چطور رابطه برقرار میکنم ولی از اول این سفرنامه تمامش عشق بازی استاد با خدا عشق بازی مریم جان باخدا مگه عبادت خدا چیزی بجزسپاسگزایه مگه عبادت خدا چیزی بحز توکل و طلب هدایت و در آرامش بودنه مگه عبادت خدا چیزی بجز صدق بالحسنی هست من که در این فایل ها چیزی بجز عبادت ندیدم چیزی بجز خدا ندیدم اصلا و خودم هم تمام لحظه های که مشغول تماشا بودم و مشغول کامنت موندن محو خدا بودم و بس خدای من اصلا میخاستم چیز دیگه ای بنویسما ?خدایا شکرت استاد جان بابت اون فایل های جزیره که هنوز دارم مدهوش میشم وقتی اون ابرهارو دیدم که انکار دستمو دراز میکردم میکرفتمشون اون غروب زیبای نارنجی رنگ اون صدای آب اون موج ها که حس میکردم به پاهام میخوره سپاسگزارم و اما این فایل که نشون میده جهان هرروز درحال گسترشع وکساسی که با اون همراهن کیفیت بهتری رو تجربه میکنن (نه اینکه بگم اون گروه از قافله عقبن ویا غلطه کارشون )اگر من همراه باشم فکر میکنم زندگی راحتی رو تجربه خواهم کرد عین چسبیدن من به عقاید کهنمه که اگر بچسبم باید هنوز هم به سختی پول در بیارم با دست لباس بشورم اما اگر منم حرکت کنم لذت های بیشتری از زندگی تجربه میکنم (البته اونا فکر میکنم از همین زندگیشون خیلی هم لذت میبردن)من روی سخنم فقط با خودم هست اینکه چقدر آدمها به درو از رنگ و نژاد و بی حدود مرز آزادانه کنار هم زندگی میکنن بسیار زیباس و اینکه به عقاید هم احترام میزارن گذشته من هرکس با من هم عقیده و همراه بود درست میگفت و من دوسش داشتم اما هرکس عقیده دیگه ای داشته دین دیگه کشور دیگه من باش مخالف بودم اما الان دارم یاد میگرم در صلح بودن با خود یعنی پذیرش تنوع فکر و عقیده در جهان پذیرش رنگ و نژاد و سبک زندگی این طبیعی زندگی کردن اون گروه بسیار زیباس و اینکه چقدر یه کشور با اون عظمت به راحتی اجازه میده هر کس هر طور که دوس داره زندگی کنه بسیار زیباس و اینکه من دارم این زیبایی هارو میبینم بازهم زیبای میتونستم مثل گذشته خودم فقط از آمریکا اینو بدونم که جنگ قتل و تجاوز و نازیبایی اما چون در مدار هستم چیزی بجز زیبایی نمیبینم اول فایل ها خانم شایسته گفتن حتی به زیبایی ها نچسبیم چیز های قشنگترین در راهن دیروز که فایل نیومد رو سایت گفتم ای وای پس اینو خیلی نگا کنم که فعلا خبری از سفر نامه نیست ولی با خودم گفتم قراره نچسبیمااااا و امروز که فایل زیباتری و پر از نکته اومد خدایا شکرت چه مناظر دلنشینی واقعا از دیدن این همه سرسبزی به وجد میام و چیزی جز خدا نمیبینم جلوه جمال خدا یعنی همین و استاد همیشه گفتن هرقستمی از خدارو باور کنی به همون شکل توی زندگیت میاد خوشحالم که خدارو زیبا و ثروتمند و صاحب فضل عظیم باور کردم خوشحالم که خدا و مهربان و بخشنده باور کردم و خوشحالم که شما باعث شدید که من این طور خدارو ببینم و سپاسگزار شما همستم و از خدا شاکر وسپاسکزارم که منو به مسیر کسانی هدایت کرد که به ایشان نعمت داده دلم نیومد کامنت نزارم بعد برم سر کار با اینکه باید زودتر میرفتم ولی یه حسی گفت اول مدارتون ببر بالا بعد برو خدایا شکرت عاشقتونم استاد جان و مریم جان ??????به زودی در آمریکا میبینمتون ?اینو به خودم قول دادم ?در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت منتظر فایل بعدی هستیم ?
با نام خدای عزیزم
زهرا جان تحسینت میکنم عزیزم
خیلی زیبا مینویسی و احساست رو با عشقی وافر نشون میدی .
سپاسگزارم ازت بای نشر آگاهی وعشق زیبای من .
برات بهترین ها رو آرزو دارم که همه لایق بهترین زندگی ها هستیم .
از زندگیت کلی لذات قشنگ ببری .
خیلی خس خوبی از کامنتت گرفتم و دلم نیومد ازت تشکر نکنم عاشقتم منم آمریکا میبینمت عزیزم.
در پناه خدای خوب و ثروتمندم
عزززززیزم ممنون بابت توجه مهربونم سپاسگزارم که وقت گذاشتی و مطالعه کردی این نشون میده من در مدار بالاتر قرار گرفتم سپاسگزار خداوندم به خاطر دوستای عزیزی چون شما در آمریکا میبینمت دوست خوبم ????????
(هرقستمی از خدارو باور کنی به همون شکل توی زندگیت میاد)
سپاسگزارم عزیزم برای یادآوری نکات خوبت
خدایا شکرت
شاد و ثروتمند و سلامت باشی در پناه خداوند ???
ممنون از توجهت دوست خوبم
درود بر شما به خاطر این نگاه زیباتون ???
به نام الله یکتا
سلام به خانم شایسته نازنینم و استاد گلم و دوستان فوق العاده ام
??????????????
جریان هدایت جریانی که تمام مسیر زندگی استاد عباس منش را به بهترین شکل خودش هدایت کرد جریانی که درونش جنس ایمان و توکل به خود خداست، وقتی که جریان هدایت را به خدا بسپارید نه تنها به خواستت میرسی بلکه به بهترین شکل ممکن به خواستت میرسی و این مسیر لذت بخش ترین مسیر زندگیت میشه حست عالیه ،اتفاقات خوب برات میوفته و ایمانت بیشتر میشه و این چیزیه که دقیقا مسیر زندگی شما را از بقیه متفاوت کرده و واقعاً به معنای واقعی کلمه شما منطقه خودتون آف کردید و به ندای قلبتون، به ندای درونتون که جایگاه خداست trustکردید و اینجاست که همه چیز تغییر میکنه حتی اگر شرایط سخت باشه ،تضاد باشه، نقطه عطف زندگی تو رقم می خوره، چون دقیقا اینجاست که تو باید به خداوند اعتماد کنی شجاعت نشون بدی و برخلاف بقیه مردم زندگیت را بسازی و واقعاً برای رسیدن به موفقیت هیچ بهانه ای قابل قبول نیست و نکته جالب اینکه آدمها با هر عقاید و دیدگاه و روشی می تواننددر کنار همدیگه به بهترین شکل ممکن زندگی کنندو همدیگر را قضاوت نکنند، اصلاً میدونی فلسفه قضاوت کردن چیه وقتی که ما قضاوت میکنیم چشممون را به زیبایی جهان هستی می بندیم به نکاتی تمرکز می کنیم که ناخواسته زندگی ماست و انقدر این روال جریان پیدا میکنه توی زندگیمون که می بینی یه آدم مفلس و بدبخت شدیم که حتی به کوچکترین آرزوهاش تو این دنیا نرسید پس بیایید فقط شاد باشیم ،لذت ببریم از هرگونه تفاوت و هر مسیری که خداوند در جریان مسیر زندگیم قرار داده و اینجاست که زندگی آن روی سکه را به ما نشون میده و جریان زندگی ما میشه جریان زندگی استاد عباس منش و خانم شایسته آزاد و رها و به دور از هر قید و بندی که توسط بشر ایجاد شده و تنها و تنها با قوانین تغییر ناپذیر خداوند زندگی می کنند و به معنای واقعی کلمه این دنیا را بهشتی میسازند برای ساختن بهشتی در دنیای دیگر و در پایان کلامم سوره حجرات آیه ۱۲ را می آورم
الحجرات
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ
ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺍﺯ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﮔﻤﺎﻥ ﻫﺎ [ ﺩﺭ ﺣﻖّ ﻣﺮﺩم ] ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ ; ﺯﻳﺮﺍ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﮔﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﺗﻔﺤﺺ ﻭ ﭘﻲ ﺟﻮﻳﻲ ﻧﻜﻨﻴﺪ ، ﻭ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻏﻴﺒﺖ ﻧﻨﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﺁﻳﺎ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﮔﻮﺷﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ ؟ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ [ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ]ﻧﻔﺮﺕ ﺩﺍﺭﻳﺪ ، ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﻮﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(١٢)
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید ?????
به نام خداوندِ هدایتگر مطلق .. خدا .. واقعا تا حالا فکر کردی خدا خودش اسمِ خدا زیباترین کلمه میتونه باشه؟! هووم واو، اوکی
سلام سلام سلام به عزیز دلم سمیه جونِ مهربونم
دیروز که باهات صحبت کردم و باعث افتخار منه البته و البته میدونم این حس و عشق و دوستی دو طرفه است … چون وقتی توی مسیر درست با باورهای درست باشی این خداست که داره با خودش صحبت میکنه … چقدر میشه تصدیق کرد این نوشته را که یک سالِ پیش نوشتی و الانی که هستی .. واقعا واقعا واقعا .. تو به من گفتی محمد جان، تو واقعا متعهد هستی و عمل میکنی اما من فکر میکنم چون خودت این کار را خیلی خوب خودت اانجام دادی و داری میکنی در کسی دیگه هم دیدی. ( نشانه اشم الان ریسه ی ال ای دیم همین الان که روی جای جای دیوار زده بودم افتاد!!! چسبش کنده شده حتما .. که رها شده حالا ..))
من خواستم ازت تشکر کنم و واقعا به خاطر وجود ارزشمندت از خدا جون سپاس گزاری کنم و خدا را تحسین کنم اصلا به خاطر خلقت هدف دارِ بینظیرت … تو خیلی خوب خودت را پیدا کردی .. آفرین آفرین
میدونی من عاشقِ این شادیـــــت هستم اینکه واسه خودت تولدت میگیری و دوستات را دعوت میکنی از سرتاسر دنیا و بعد میری تولد هم میری تهران میری شمال میری سفر میری اصفهان میری .. خلاصه همیشه در شادی و عشق و تفریح هستی و من چقدر واقعا بهت افتخار میکنم.
این نوشته ی خودت را بیا دوباره با هم بخوانیم میدونم میخوای بازم بگی اگر محمد اون وقتش بشه که کتاب را بنویسی بمب بمب بمببببببببب دنیااا منفجر میشه .. و منم بازم با ایمان و اعتماد به نفس هیولا واری میگم آره آره آره درسته چون رسالتمه … من اومدم که اون کتاب را برای بشریت به جا بذارم …
حس عجیبی دارم میدونی .. یک حس مثل Awe درموردش تحقیق کن.
یک حسی که میدونی انگار اومدم این دنیا عشق کنم صفا کنم بخندم شاد باشم و ساده بگیرم ..
بابا بخدا بغضی تو گلومه .. میدونی
اگه آدما بدونن که کی هستن واقعا و چه قدرتی دارند و بدونند که همه اومدیم اینجا و دقیقا همه یکی هستیم و هیچ کسی برتر از کسی دیگه نیست میدونی اون صلحِ اون عشق بی قید و شرط که خیلی خوب یادش گرفتم و بدون انتظار میورزم به دنیا و برام مهم نیست که پس میگیرم یا نه .. چون اون لحظه ام مهمه که با عشق بگذرونمش با لذت با شادی با زیباترین زیباییی هااا با صاحب تمام صفات نیکو
….. آره رب العالمین ….. که جونم به جونشه .. و من اینجام تو اینجایی ما اینجاییم به خاطر خودش و ما چقدر خوشبختیم که میفهمیم .. چقدر ما خوشبختیم که پیامبر زمانه امون را درک کردیم و لبیک گفتیم و پامون را روی رد پاش میذاریم … ما واقعا خوشبختیم ما واقعا حالمون خوبه از درون ما واقعا داریم حولِ محور اصل میچرخیم توی مدار خودمون و مدام داریم بهتر میشیم با تقویت باورهامون با همین شادی ها .. .. آره زندگی واقعا زیباست همیشه راستش این سناریوی نوشته ام را دوسش دارم اینکه مینویسم مینویسم و آخرش میرستم به اینکه ما خوشبختیم و و چقدر این دنیا زیباست
راستی
خداروشکر خداروشکر خداروشکر
دوست دارم دوست مهربانم ..
میبینمت قطعا در زمان و مکان مناسب ..
: 💞💞💞💞💞💞🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
جریان هدایت جریانی که تمام مسیر زندگی استاد عباس منش را به بهترین شکل خودش هدایت کرد جریانی که درونش جنس ایمان و توکل به خود خداست، وقتی که جریان هدایت را به خدا بسپارید نه تنها به خواستت میرسی بلکه به بهترین شکل ممکن به خواستت میرسی و این مسیر لذت بخش ترین مسیر زندگیت میشه حست عالیه ،اتفاقات خوب برات میوفته و ایمانت بیشتر میشه و این چیزیه که دقیقا مسیر زندگی شما را از بقیه متفاوت کرده و واقعاً به معنای واقعی کلمه شما منطقه خودتون آف کردید و به ندای قلبتون، به ندای درونتون که جایگاه خداست trustکردید و اینجاست که همه چیز تغییر میکنه حتی اگر شرایط سخت باشه ،تضاد باشه، نقطه عطف زندگی تو رقم می خوره، چون دقیقا اینجاست که تو باید به خداوند اعتماد کنی شجاعت نشون بدی و برخلاف بقیه مردم زندگیت را بسازی و واقعاً برای رسیدن به موفقیت هیچ بهانه ای قابل قبول نیست و نکته جالب اینکه آدمها با هر عقاید و دیدگاه و روشی می تواننددر کنار همدیگه به بهترین شکل ممکن زندگی کنندو همدیگر را قضاوت نکنند، اصلاً میدونی فلسفه قضاوت کردن چیه وقتی که ما قضاوت میکنیم چشممون را به زیبایی جهان هستی می بندیم به نکاتی تمرکز می کنیم که ناخواسته زندگی ماست و انقدر این روال جریان پیدا میکنه توی زندگیمون که می بینی یه آدم مفلس و بدبخت شدیم که حتی به کوچکترین آرزوهاش تو این دنیا نرسید پس بیایید فقط شاد باشیم ،لذت ببریم از هرگونه تفاوت و هر مسیری که خداوند در جریان مسیر زندگیم قرار داده و اینجاست که زندگی آن روی سکه را به ما نشون میده و جریان زندگی ما میشه جریان زندگی استاد عباس منش و خانم شایسته آزاد و رها و به دور از هر قید و بندی که توسط بشر ایجاد شده و تنها و تنها با قوانین تغییر ناپذیر خداوند زندگی می کنند و به معنای واقعی کلمه این دنیا را بهشتی میسازند برای ساختن بهشتی در دنیای دیگر
استاد عزیزم… خانم شایسته عزیز… فایل های زیادی از شما بارها و بارها من رو به چالش کشیده. اما جنس چالشی که این فایل برای ذهن من ایجاد کرد واقعا متفاوت بود.
من تا حالا اسم «آمیش» به گوشم نخورده بود و وقتی شما اول فایل داشتید در موردشون صحبت میکردید یه عالمه تصویر اومد جلوی چشمم. انتظار داشتم یه سری آدم خیلی عجیب و غریب رو ببینم. ذهن قضاوت گر من یکسره مشغول حرف زدن بود.
بعد که فایل تموم شد باز هم نجواهای ذهن قضاوت گر ادامه پیدا کرد. آیا شیوه زندگی اینها درسته؟ آیا باورهاشون درسته؟ آیا اینها آدمهای خوبی هستن؟ آیا اینها زندگی خوبی دارن؟
تو همین فکرها بودم که جملات قسمت 6 «آرامش در پرتوی آگاهی» از جلوی چشمم رد شد. همون فایل فوق العاده در مورد قضاوت که میگه:
قضاوت، ارزیابی مداوم هر چیز به درست و غلط یا خوب و بد است. این ارزیابی های مداوم، طبقه بندی ها، نام گذاری ها و تجزیه تحلیل ها گفتگوی درونی تو را به شدت آشفته میکنند. قضاوتهای تو چیزی نیست جز قیل و قال نفس که یکسره در حرافی است و نمیگذارد تو آرام باشی. قضاوتهای تو تحت تأثیر درون تو هستند نه بیرون تو.
وقتی با چیزی روبرو میشوی هیچ لزومی ندارد که قضاوتش کنی. لزومی ندارد که تعیین کنی این گل زیباست یا زشت، این آدم که پاره ای از وجود خداست، خوب است یا بد، یا کار آن دیگری درست بود یا غلط… قضاوت نکن.
نفس مدتی دست و پا می زند که حرافی کند و عاقبت از پا میافتد… و تو آرام میشوی. کار تو این است که فقط باشی، فقط باش و تماشا کن و این آن چیزی است که باید یاد بگیری. مثل آن گل که فقط هست و تماشایت میکند و قضاوت را حتی نمیشناسد. و خشم را و کینه را و حسادت را… تمام آنچه که او تجربه میکند آرامش است، و در آرامش خود به دریا وصل است… به اصل خود… و این همان است که تو در درونیترین لایههای وجودت همیشه به دنبالش بوده ای.
قضاوت های تو محدودت میکنند. وقتی قبل از مواجهه با چیزی قضاوتش میکنی در حقیقت از تجربیات گذشتهات استفاده میکنی… یعنی همیشه مثل گذشتهات هستی، همیشه در قالب گذشته ات زندگی میکنی… محدودی… محدود.
قضاوت نکن! نفس حراف تو عاقبت ساکت میشود و خود متعالی تو فرصتی برای آرامش مییابد. فرصتی برای سکوت، فرصتی برای گوش کردن به اصلش، گوش کردن به خدا…
و حالا من دارم مینویسم تا این نفس حراف را ساکت کنم. دارم مینویسم تا به خودم یادآوری کنم که هیچ انسانی کامل نیست و همه ما ملغمه ای از باورهای درست و غلط هستیم. این جهان عالمِ سیاه و سفید و صفر و یک نیست.
آیا خود من میتونم ادعا کنم که همه باورهام درسته؟ آیا خود من میتونم ادعا کنم که در عصر روشنفکری و تکنولوژی هنوز باورهای اشتباه نیاکانم رو مثل گاری به خودم نبستم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که دارم از زندگیم لذت میبرم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که از همه امکاناتی که در اختیارم هست دارم بهترین استفاده رو میکنم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که میتونم به راحتی و در صلح در کنار افرادی با عقاید متفاوت زندگی کنم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که خودم رو از دیگران برتر نمیدونم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که به عقاید دیگران احترام میزارم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که دنبال تحمیل عقایدم به دیگران نیستم؟ آیا من با خودم و جهانم در صلحم؟ آیا من میتونم ادعا کنم که دارم به اندازه آمیش ها از توانایی هام استفاده میکنم و با حداقل امکانات پول میسازم؟
چند وقت پیش تو یه سریال این جمله زیبا رو شنیدم: «اینکه جنس اشتباهات دیگران با جنس اشتباهات ما فرق میکنه لزوماً به این معنی نیست که ما انسان های بهتری هستیم.» پس میشه چشم قضاوت رو بست و از هر شخص، از هر تجربه و از هر چیزی آموخت.
میشه از آمیش ها به «سبک شخصی» زندگی کردن و اهمیت قائل نشدن به قضاوت های دیگران را یاد گرفت. میشه ثروت ساختن با حداقل امکانات رو یاد گرفت.
توی ویکی پدیای فارسی و انگلیسی در مورد آمیش ها نوشته: «آمیش ها از مزایای تأمین اجتماعی بهره نمیگیرند، بیمه نمیشوند و هیچگونه کمک مالی دولت را نمیپذیرند.»
اگر این توحید نیست پس چیه؟ اگر این حساب نکردن روی دیگران نیست پس چیه؟ اگر این عزت نفس نیست پس چیه؟ اگر این توکل نیست پس چیه؟ واقعا خود من ایمان و جرأت حساب نکردن روی دیگران و انتخاب چنین مسیری رو برای زندگی خودم دارم؟
به نظرم میشه عظمت خدا رو هم تو یه خودروی تسلا یا یه فضاپیما دید و هم تو یه درشکه و اسبش. میشه با کشیدن بچت به دنبال خودت با یه دوچرخه پایی بهش عشق ورزید. هم میشه خدا رو در تاریکی پیدا کرد هم در روشنایی. مگه ما از فایل های سفرنامه ای که تو شب ضبط میشن به اندازه فایل هایی که تو روز ضبط میشن لذت نمیبریم؟ پس تاریکی زیباست یا نور؟
به نظرم میشه از هزاران راه به خدا رسید و به معنی واقعی «انسان» شد و چقدر باارزشه اگه اون راه رو آگاهانه انتخاب کنیم، نه صرفا بر اساس تقلید و آنچه از نیاکانمون به ارث بردیم…
ممنون که با این فایل بهم یادآوری کردید که هنوز با وجود همه ادعاهام دچار قضاوت میشم و چقدر بیشتر باید روی خودم کار کنم تا ذهن قضاوت گر حرافم رو ساکت کنم…
با نام خدای عزیزم
سلام الهام عزیزم خیلی دوستت دارم دختر اگاه وفهمیده خیلی ارزشمندی دوست گلم ?? واقعا از این همه درک بالا لذت میبرم .
واقعا هر وقت به کامنت های شما میرسم لبخند میزنم و تا ته میخونمشون نوش جونت بازم لایک های سبز رنگ خدایی .
خیلی آگاهی منتشر کرد خدای درونت خدایا شکرت .
سپاسگزاری مرا با عمق جانم پذیرا باش .
برات بی انتهای خوشبختی ها رو آرزو دارم که همین الان در اون بز انتها غرق شدی عزیز دلم ??
در پناه خدای ثروتمند وقدرتمندم
سلام دوست عزیز . بخاطر دیدگاه زیباتون بهتون تبریک میگم ، ازتون تشکر میکنم بخاطر این کامنت زیباتون ، بسیار بسیار در من تاثیر گذاشت و تکون اساسی بهم داد ، وقتی در مورد قضاوت حرف زدید .
واقعا دیدگاه شما تاثیر این فایل رو در من صدها برابر بیشتر کرد ،
از شما ممنونم و بهترینها رو براتون از خدا تقاضا میکنم !??
بسیار زیبا مینویسی الهام جان ،این حجم از آگاهی مبارکت باشه ،منتظر دلنوشته های زیبای بعدیت هستم??
سلام دوست خوبم چقدر پر محتوا و ریز بین نکات رو نوشتی خیلی لذت بردم مخصوصا اون قسمت آرامش در پرتو آگاهی رو این قیمتشو فکر میکنم من نگاه نکردم حتما میرمو میبینم بسیار زیبا بود این که خوب و بد وجود نداره فقط تماشاچی باشه سپاسگزارم دوست خوبم سپاسگزارم که در کنار دوستان خوبی چون شما هستم که اگر نکته از چشم من جا میمونه شما ها باعشق انتشار میدید و این آگاهی منو بالا میاره سپاسگزار خداوندم عاشقانه دوستتون دارم ??
?
الهام جان از دل نوشته ات لذت بردم چقدر آموزنده و خدایی بود ،من برای خودم به عنوان یه متن عالی سیوش کردم
سپاسگزارم ???
سلام الهام جان عالی بود
مرسییی بابت این همه اگاهی هایی که بهمون دادی
ممنون میشم اگه وقت کردی به سوالی که در پیام قبلی ازت چند روزه پیش کردم جواب بدی مرسیییی
متشکرم از وقتی که برام میزاری دستت طلا
سلام دوست عزیزم
چقدرزیبا بوددیدگاهتون ..پراز خودازمایی… وسپاس بخاطر مرور فایل ارامش در پرتو اگاهی…..ویاداوریه قضاوتها..سپاس فراوان….باارزوی بهترینها برای شما
احسنت . خیلی نکات بیشتری از این فایل با کامنت شما برام روشن تر شد
می شود در آمریکا زندگی کنی و با همان سبک قدیمی و سنتی خودت باشی
می شود در آمریکا زندگی کنی و همان عقاید قدیمی را داشته باشی و پیرو عقاید قدیمی و گذشته ات باشی
می شود در آمریکا زندگی کنی و با همان عقاید سنتی و قدیمی ات باشی و نتوانی پتانسیل های رشد را ببینی
می شود در آمریکا زندگی کنی و هر لحظه پول بسازی
می شود در آمریکا زندگی کنی و به عقاید و اعتقادات هر قشری هان گونه که هستند احترام بذاری
می شود در هر جایی پول سازی کنی محدودیتی وجود نداره
می شود ذهنت را با باورهای قدیمی به زندگی کردن عادت بدی
می شود باورهای قدیمی و کهنه ات را داشته باشی ولی پول سازی نکنی
میتوانی می شود باورهایی ثروت سازی را بسازی به جای ماندن با باروهای کهنه ات می توانی باورهای قوی و قدرتمند کننده بسازی و لذت زندگی را دو چندان کنی.
می توانی دوچرخه ای سوار بشی که رکاب نداره و تازه یه بچه رو هم سوار کنی و با پا اون رو حرکت بدی و تازه لذت هم ببری.
خلاصه این تویی که تصمیم میگیری با باورهای قدیمی زندگی کنی یا نه اینکه مثل همون خانم در همون شرایط زندگی کنی و خودت رو متحول کنی و کتابت بشه پر فروش ترین کتاب نیویورک.
انتخاب با توئه .
استاد جونم عباس منش عزیز
چند وقتی هستش که برای عادت قدیمی خودم برای روند قدیمی خودم عجیب اتفاقاتی می افته چند وقتی هست برای روند قدیمی ام اتفاقاتی می افته از جنس هدایت خداوندی که بابا یه لحظه به خودم میام میگم من فلان چیز رو می خواستم بیا اینم همون چیزی که توی ذهنت بود .
استاد من شاگرد فایل های رایگانتم . امروز داشتم نظراتی که لایک شده بود رو می خوندم دیدم که نظر من رو هم لایک زدید اصلا منو دیدی ذوق زده شدم .دوباره با جان دل نظر خودمم رو خوندم .بعضی وقتا شاید فکر کنیم نظرات ما کارهایی که انجام میدیم برای کسی مهم نباشه این افکار ریشه داره این ها ریشه هایی محدودی داره و باید و باید همگی ما این موارد رو رفع کنیم .
بخدا وقتی خواستم که این نظر رو بنویسم گفتم خدایا خودت هدایتم کن خودت بشو دستان من که تایپ می کنم . اونقدر تو این روزها جریان دستان خداوند و هدایت خداوند رو می بینیم که روندی قدیمی عادت های من شگفت زده میشه ولی خودم که با آگاهی دارم این موارد رو می بینیم واقعا چقدر حس و حال خوبی دارم و به خودم میگم بله این انتخاب من بوده .
خدایا شکرت
استاد ممنونم ازت
خانم شایسته عاشق انگلیش حرف زدنتون هستم
مایک عزیز با اون لهجه خاصش وقتی حرف میزنه همه فکر میکنن مایک امریکا به دنیا اومده .
خدایا شکرت
عالی عجب دیدی شما بی نظرید
ممنونم به قول استاد ما با آگاهی کامل به این دنیا اومدیم فقط داریم دوباره بخاطر میاریمش.
خدارو هزاران بار شکر که من هم جزو افرادی هستم که خودم انتخاب کردم مسیر و راهمو
هزاران بار شکرت
هزاران بار شکر از تحسین شما
سلام دوست خوبم وهم فرکانسی خیلی بااین متن هم لذت بردم وهم ذهنم به جاهای خوب بردازشما سپاسگزارم
خدا رو هزاران بار شکر با این همه لطفش که شامل حال من شده
دوست عزیزم ممنونم از سپاسگذاری تون
خدایا هزاران بار شکرت
استاد عزیز و خانم شایسته مهربون
سلام
تا اینجای سفرنامه که منتظر میشدم بیاد و ببینم و قوانین توی ذهنم حک بشه…یه ضرب المثل هست یادم رفت چی بود
نرود میخ آهنی به دیواری که سنگ است یا نمیدونم …مهم نیست.منظورم اینه که بیرون کردن باورهای غلط و محدود کننده
از ذهن کار خیلی سختیه و به قول خودتون یه دکمه نیست بزنیم عوض شه.
تازه دارم میفهمم این سفرنامه عین یه پازل هستش و این دو نفر دارن میگردن تیکه های پازل رو کنار هم میگذارن تا آخرش
بزنن به دیوار دلشون.
این نوشته من یه شهات نامه است.برای خودم…برای فریدونی که تا سه چهار ماه پیش کسی جرات نداشت اسم عباس منش
رو بیاره و همسر و فرزندش با ترس فایلهاش رو گوش میکردن.
این رو مینویسم که رد پا بمونه که توی چهار ماه با زندگی من چه کردید.
آخه شما بدون برنامه ریزی این همه زیبایی درست میکنید….اگه برنامه ریزی کنید چه هیولاهایی بشید.
من در این تاریخ شهادت میدهم که تا نفس دارم از این راه برنگردم.این همه به این در و اون در زدیم..این همه خدا رو صدا زدیم
خدا وکیلی اینجوری جواب نداد.
حالا میفهمم معنی حرکت رو………….حالا ما که حرکتی نکردیم.
یعنی چی میخاد بشه خدای من.
شک رو یه جایی باید بوسید و گذاشت کنار…باز چند بار نگاه کردم که داستان این فایل چیه؟
نه بابا…نقل این حرف ها نیست….صحبت زندگیه..زندگی…زندگیه معمولی
عباس منش دیگه زوری نمیزنه واسه لذت بردن،واسه عشق وورزیدن،واسه ثروت سازی
داره میگه بابا زندگی کنید…عشق کنید…عاشقی کنید
کسانی که میگید اینها برای جذب مخاطبه…من بیسواد ندیدم این مدل جذب مشتری…هنوز یه جاهایی به من برمیخوره که
استاد میگه من واسه همه حرف نمیزنم..من نمیخام هر کسی بیاد توی سایت من.تو دیگه کی هستی.خود خودتی
عاشق آدم هایی هستم که خودشونن…همیشه فکر میکردم این آدم ها تو زندگیشون ضرر میکنن…این باور هم تو مغز من کردن.
داشتم به توضیحات استاد گوش میدادم …دقت کردید مایک اومد رد شد رفت تو آروی؟!بی تفاوتی رو دیدید؟!عین پدر گرامی!!
پسر کو ندارد نشان از پدر.انگار نه انگار که از جلوی دوربینی داره رد میشه که هزاران عاشق منتظر دیدن این لحظات هستن..
واقعا اون کتاب رو با خودتون آورده بودید؟! خانم شایسته میدونی از شروع سفر چه تغییری در من ایجاد کردی؟
همه اش دنبال یه نشونه ام….صبح که از خونه میزنم بیرون تا بخوابم انگار یه دوربین دستمه و دنبال زیبایی ها میگردم که نکنه
از دستم در بره.
وقتی شرح حال این آمیشا رو تعریف کردید منتظر بودم که ببینم نظرتون چیه…و میخواستم کلی بگردم ببینم این آدم ها چرا این
عقیده رو دارن و مگه دیوانه ان که با توجه به دسترسی به این همه امکانات آخه چرا اون خانوم با زحمت پا شو میزنه زمین و
بچه اش رو دنبال خودش میکشه و اینکه چی و چی و چی… ولی دیدم شما فقط نگاه کردید ، قضاوت نکردید.
معنی مدار داره برام روشنتر میشه . یعنی ناخودآگاه قوانین رو رعایت کردن.آمیش توی این فایل برای من حاشیه بود.با هم در
صلح بودن.باخودمون در صلح بودن.چرا باید چشم به در باشیم تا یه نفر صلح و آشتی رو برامون به ارمغان بیاره.بیاییم همیشه
در صلح وآشتی باشیم.بیاییم همدیگه رو محکم در آغوش بگیریم.
از این فایل یاد گرفتم فردا که از خونه اومدم بیرون دیگه از روی لباس و مدل ماشین و محله زندگی و عقاید آدم ها باهاشون
رابطه برقرار نکنم.اگه یه نفر ثروتمند بود و با دوچرخه میگرده یا یک نفر نداره و ماشین خوب سوار میشه من باهاش در صلح
باشم…چون همه از خداییم.
نشونه ها و ایده ها به ذهن های کنجکاو و پرسشگر نشون داده میشن…نه به آدم هایی که کنج خونه لم میدن و چشمشون
به در هستش تا یکی در بزنه و یه جعبه نشونه براش بیاره.
این سفرنامه ها رو اگه بعنوان محصول روی سایت میگذاشتید بیشتر آموزنده بود…این رو گفتم چون خیلی شنیدم که میگن
محصولات شما قیمتش بالاست.
من اگه الان اینجام چون در مدار فایلهای رایگانم.خدا به همه ثروت بده.
عاشقانه دل نوشته های بچه ها رو میخونم که خودشون کلی نکته و درس داره.
عاشقتونم
مراقب خوبیهاتون باشید
به نام خدای شادی آفرینِ روزی رسان بی حساب
آره امروز 2000 روزه شدم و از بودن کنار عزیزانی، هم پاره های ارزشمندم چون شما و لیلا جان و بی نهایت دوست ارزشمند و دُر و گران بها و الماس دارم امروزم را جشن میگیرم. یوهــــو
عاشقتمونمممم ( شما و لیلا دیگه بابا، معمولا این موقعا بغل میکنن همدیگر رو – خنده و چشمک و شادی و رقص و کنار دریا و ساحل و جوجُ و آتش و گیتار و قهوه و سروبساط دیمبلو بمبول .. سخت بود نوشتنش هاا .. هه هه آره دیگه خلاصه . میگما من چرا صداتو نشنیدم تا حالا!! صداتون را .. چرا زنگ نمیزنم بهتون عَـــه پسر .. میرم تو کارش)
خُب این نوشته ات بینظیره واقعا
مثل خودت فریدون جان جیگر طلای من
به خاطر لطفی که به من داری عشقی که به من داری سپاس گزارم همه را اعتبارش را به خدا میدم مثل همین نوشته ها ..
توی این نوشته ی شما فهمیدم که میشه:
| الان که دارم این سفرنامه را هر روز یک قسمت دنبال میکنم، فکر کنم که واقعا یک محصولِ بینظیر ارزشمندِ 106 قسمتی هست با بی نهایت کامنت ارزشمند و واقعا هست. سپاس گزارم که نگاهم را بزرگتر کردی
| نشونم دادی که ذهنی که من دارم آره خودشه زدی به هدف | Nail it! دقیقا! من ذهنِ کنجکاو و پرسشگری دارم و وقتی هم هدف داشته باشی و تو بری دنبال کنی .. نشانه ها هم بهت گفته میشه انرژیت بیشتر میشه انگیزه ات بیشتر میشه. و این ارزشمند و بودن در مسیر درست خداروشکر
| میخوام سومی را از ربان مبارک خودت بنویسم:
از این فایل یاد گرفتم فردا که از خونه اومدم بیرون دیگه از روی لباس و مدل ماشین و محله زندگی و عقاید آدم ها باهاشون
رابطه برقرار نکنم.اگه یه نفر ثروتمند بود و با دوچرخه میگرده یا یک نفر نداره و ماشین خوب سوار میشه من باهاش در صلح
باشم…چون همه از خداییم.
و اینم برای خودت میخوام بنویسم که نوشتی:
این نوشته من یه شهات نامه است.برای خودم…برای فریدونی که تا سه چهار ماه پیش کسی جرات نداشت اسم عباس منش
رو بیاره و همسر و فرزندش با ترس فایلهاش رو گوش میکردن.
این رو مینویسم که رد پا بمونه که توی چهار ماه با زندگی من چه کردید.
دوست دارم …
سلام عشق من
سلام زیباترین صدای خدا
من دیگه به دنبال تو نمیگردم
من تو رو پیدا کردم
دیگه خیلی به کالبد جسمی آدما کاری ندارم
تو صورت ماه خدایی که هر وقت بخوام توی آسمون شب زل میزنم ومیبینم
تو صدای خدایی که هر وقت بخوام باهات حرف بزنم به صدای باد گوش میکنم ، به صدای جیرجیرکها
تو هستی
بیشترین زمانی که فرکانست رو دریافت میکنم
زمانی هست که دارم قهوه میخورم
به لیلا میگم یه قهوه به عشق مارکو بزنیم.
من عاشقتم جلوه زیبای خدا
هر وقت دوست داشتی بزنگ
من همیشه آنلاینم خخخخخخخخخخ
به قول الا
جوجوجوجوجوجوجوجوجوننننننننننن
بچه ها منتظرت هستن
میای خودت
وای
یه شب بیای
باهم بریم بهشت نیما
سکوت
آسمون پرستاره
کوچه باغهای خلوت
جوج بزنیم
از این بلند گوها دارم با میکروفون
تاصبح
بزنیم و برقصیم و
ذکرمون رو هم بگیم
آهان
قهوه یادم رفت
حالِ عجیبی دارم …
بسمِ نور السماوات و الارض ..
مادرم 3 متر اون ور تره منه ..
خواهر کوچکم که 7 سال از من بزرگتره روبه روی مادرم و روبه روی من..
خواهرم با فرزندی که به دنیا آورده و الان 6 روزه اشه با خواهر جانش که 8 سالشه اینجان و دارن بچه را میخوابونن .. اونا هم کنارم هستن ..
و من گوشه و کنج اتاق پای پی سی ..
صبحم با دعای کمیل شروع شد .. بدنم میلرزید .. احساس میکردم چه فرکانسی دارم میفرستم ..
از این ور روی باور ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست …
از این ورم همین الان دو تا کامنت بینظیر بگم چی بگم؟!
خودت بخون
abasmanesh.com
abasmanesh.com
و بعد اینجا ..
حس عجیبیه .. دوست دارم دوباره تنهای تنها باشم .. گاهی دوست دارم با جمع باشم ..
ولی در هر صورت دوست دارم با خدای خودم باشم
هر کجا … با هر قهوه و نوشیدنی .. در هر صورت با خدا با یاد خدا …
هیچ راهی را نمیبینم جز اینکه ادامه بدیم …
تو را قرآن ادامه بدیم …
ما نوریم ..
ادامه بدیم ..
دست داشتی و نداشتی ادامه بده ..
سفید و سیاه بودی ادامه بده ..
بالا بری پایین بری بازم ادامه بده ..
حسِ دوست داشتنی را دارم تجربه میکنم خداروشکر .. حالم خوبه .. احساسم خوبه …
اینم میتونم که الان بزنم روی موجِ عمو حسن شپ پره که گیتارم را گذاشت واسم ..
آره بریم بهشتِ نیما کلی خوش بگذرونیم ..
ولی میدونی دیشب خدا چه درسی بهم داد؟
دیشب دوستم از روسیه اومده بود .. و با هم رفتیم خونه ی دوستمون
خلاصه هم من میخواستم رضا را ببینم هم نسیم و بنیامین را ببینم هم اونا ماا را خلاصه همه ی ما به خواسته امون رسیدیم .. ولی فقط چند لحظه کافی بود که من پُر بشم از دیدن ها ..
میدونی بهم گفت که لحظه ی حال را لـــذتِ حال را به زمانِ رسیدن به خواسته ات هر چقدرم معنوی و مقدس باشه، واااا مگذذذارررر
میخوام بگم همین که من الان به یادت میافتم و وقتی اسم عمو فریدونم میاد وقتی اسم لیلا میاد .. وقتی اسم هر دوست هم فرکانسی میاد همین که به یادش میافتم و سپاس گزاری میکنم به خاطر وجود ارزشمندش و .. اون اون اونننن دقیقاا لبخندمم که میاد .. اون لبخند تا بنا گوشم همین که میگم آره خدایا شکرت به خاطر این هم پاره ی ارزشمندم خدایا شکرت همین همین چطوری بگم! اووم همون لذت است .. همون لذت است .. همین را ادامه بدیم میشه میاد اون روزها هم میاد .. فرق مااا با نگاه اکثر جامعه همینه .. ما ایمان داریم به اون روز هااا به اون موعودها ما ایمان به غیب داریم .. چرا که همواره ما حالمون خوبِ .. تلاشمون نگاهمون زندگیمون همینه که بخوایم از هر کاری لذت ببریم از هر کاری لذت ببریم تا بیشتر بیشتر توی احساس خوب بمونیم
دوستون دارممم دوست دوست دوست.
بیا ادامه بدیم ..
اما اما تسلیم تر از همیشه ی رب
خودش فقط خودش، آقا فقط خودش .. بیا بیا ..
خدایا شکرت
زبونم بند اومده محمد
الله اکبر
کامنت ساناز رو همین دیروز خوندم و براش کامنت گذاشتم،هنوز تائید نشده……خدای من…خدای من
کامنت نعمت الله رو هم با عشق میخونم و لبریز میشم از خود خود خدا
من تسلیمم
———————————–
We let the waters rise
ما گذاشتیم تا آب بالا بیاد
We drifted to survive
ما برای زنده ماندن اجازه دادیم آب مارو ببره
I needed you to stay
من میخواستم که تو بمونی
But I let you drift away
اما من گذاشتم ازم دور بش
My love where are you?
عشق من کجایی؟
My love where are you?
عشق من کجایی؟
Whenever you’re ready, whenever you’re ready
هر وقتی که آماده ای (هر وقت که آماده ای)
Whenever you’re ready, whenever you’re ready
هر وقتی که آماده ای (هر وقت که آماده ای)
Can we, can we surrender?
آیا میتونیم، آیا میتونیم تسلیم بشیم؟
Can we, can we surrender?
آیا میتونیم، آیا میتونیم تسلیم بشیم؟
I surrender
من تسلیم میشم
No one will win this time
کسی این دفعه پیروز نخواهد شد
I just want you back
من فقط میخوام برگردی
I’m running to your side
من به سوی تو می دوم
Flying my white flag, my white flag
پرچم سفیدم به اهتزاز در می آید (من تسلیمم)، پرچم سفید من
My love where are you?
عشق من کجایی؟
My love where are you?
عشق من کجای ؟
Whenever you’re ready, whenever you’re ready
هر وقتی که آماده ای (هر وقت که آماده ای)
Whenever you’re ready, whenever you’re ready
هر وقتی که آماده ای (هر وقت که آماده ای)
Can we, can we surrender?
آیا میتونیم، آیا میتونیم تسلیم بشیم؟
Can we, can we surrender?
آیا میتونیم، آیا میتونیم تسلیم بشیم؟
I surrender
من تسلیم میشم
I surrender
من تسلیم میشم
We let the waters rise
ما گذاشتیم تا آب بالا بیاد
We drifted to survive
ما برای زنده ماندن اجازه دادیم آب مارو ببره
I needed you to stay
من میخواستم که تو بمونی
But I let you drift away
اما من گذاشتم ازم دور بشی
My love where are you?
عشق من کجایی؟
My love where are you?
عشق من کجایی؟
Whenever you’re ready, whenever you’re ready
هر وقتی که آماده ای (هر وقت که آماده ای)
Whenever you’re ready, whenever you’re ready
هر وقتی که آماده ای (هر وقت که آماده ای)
Can we, can we surrender?
آیا میتونیم، آیا میتونیم تسلیم بشیم؟
Can we, can we surrender?
آیا میتونیم، آیا میتونیم تسلیم بشیم؟
I surrender
من تسلیم میشم
No one will win this time
کسی این دفعه پیروز نخواهد شد
I just want you back
من فقط میخوام برگردی
I’m running to your side
من به سوی تو می دوم
Flying my white flag, my white flag
پرچم سفیدم به اهتزاز در می آید (من تسلیمم)، پرچم سفید من
My love where are you?
عشق من کجایی؟
My love where are you?
عشق من کجای ؟
Whenever you’re ready, whenever you’re ready
هر وقتی که آماده ای (هر وقت که آماده ای)
Whenever you’re ready, whenever you’re ready
هر وقتی که آماده ای (هر وقت که آماده ای)
Can we, can we surrender?
آیا میتونیم، آیا میتونیم تسلیم بشیم؟
Can we, can we surrender?
آیا میتونیم، آیا میتونیم تسلیم بشیم؟
I surrender
من تسلیم میشم
I surrender
من تسلیم میشم
———————————-
حتما شنیدی آهنگش رو
به عشق خودش
به عشق تو
به عشق همه
انالله و اناالیه راجعون
سلام عمو فریدون عزیز
هنوزم میگم عمو فریدون چون هنوز خوبیای عمو فریدون بیادمه حتی اگر عمو فریدون دیگه عمو فریدون نباشه توی زندگیم
ولی عمو فریدون، عمو فریدونه چه باشه چه نباشه :))
واوو تحسینتون میکنم بخاطر این حجم از تغییر توی عرض چندماه
داستان همیشگی خداست که اینجا توی این سایت شنیدمش
اینکه به محض اینکه تصمیم بگیری برگردی در بازه، نه قفل بوده نه قفلش کردن نه کسی میتونه قفلش بکنه بلکه همیشه بوده و بوده و خواهد بود
خداروشکر بخاطر فرکانس این کامنت، خب دیگه بگم من حال کردم با این کامنت و کلی خوشحال و شاد شدم پس بر این شد که کامنت بذارم برای انرژی این کامنت
در پناه خدا باشید عمو فریدون عزیز :)
سلام مریم جان
هنوزم برام مریم جانی
ممنون از محبتت که برام نوشتی
همین ها رو هم که دارم مینویسم هزاران کلمه تو مغزم پیچید که چی برات بنویسم
باز رسیدم به اینکه هر چی فکر کنم کتابی میشه
پس دلی برات مینویسم
چقدر حال کردم که گفتی عمو فریدون چه باشه چه نباشه تو زندگیم
میدونی
ما آدمها قرار نیست بمونیم جایی
ما اومدیم که بریم
حالا این وسط هر لحظه یه جا هستیم
ولی الان باز بیشتر میفهمم که ما یک فرکانسیم
فرکانس ضعیف میشه ولی از بین نمیره
توی این لحظه افتادم توی طول موج مریم درویشی
قرار نیست ببینمش یا صداش رو بشنوم، الان هست
هر جا و در هر شرایطی هست الان ما در یک فرکانسیم
دختر پرانرژی و دوست داشتنی بینهایت ازت ممنونم که نوشتی و من رو مجبور کردی ساعتها فکر کنم و ببینم با خودم چند چندم.
یه چیزی به ذهنم رسید
استاد میگه از حال بد به حال خوب زمان کمتری میبره ولی برای اینکه حالتون بد بشه و اتفاقات بد زیادی براتون بیوفته خیلی زمان میبره
پس خیلی خودمون رو سرزنش نکنیم برای چند روزی که حالمون خیلی خوب نبود
اشکال نداره
ما آدم هستیم با کلی ایراد و نواقص
اشکالی نداره که اگر کامل بودیم جای ما توی این جهان نبود
مراقب خودت و خوبیهات باش دختر مهربون و ………………..
سلام داداش فریدون عزیز ودوست داشتنی
تبریک میگم بهت برای این درک زیباتون وتحسینتون میکنم که درعرض ۴ ماه چه تغییری کردید وچقدر زیباوقشنگ مینویسید انصافا که لایک سبز استاد گوارای وجودتون
چقدر باخوندن کامنتهای شما امیدوار میشم که من هم میتونم به این رویام برسم که کل خانواده م باهم آموزشهای سایت رو دنبال کنیم ودرباره قوانین زیبای جهان هستی حرف بزنیم
ممنونم دوست عزیز
خدارو شکر که با خوندن کامنت دوستان هررویایی دست یافتنی میشه خدایا شکرت
سلام لیلای عزیز
اینجا زمان معنی خودش رو از دست میده.
دیگه اینجا جنسیت و قومیت معنی نداره.
اینجا من عشقی دارم که فقط 14 سال داره.
مگه میشه جایی پیدا کرد اینجوری
عشقی دارم که اونور دنیاست و خودش نمیدونه که فقط میخونم و اشک میریزم
مگه مهمه بدونه
من دارم با همه عشق بازی میکنم
خیلیهاشون نمیدونن
اینجا دریاست
میگم خدایا هدایتم کن امروز برم سراغ کدومشون
بهم بگو حرفی که باید بشنوم از زبان کدومشون جاری میشه و به این دریا میریزه
تا من بیام و بنوشم از این شرابهای بهشتی
سلام بر عمو فریدون نازنینم
یعنی من عاشقتونم
دیوونه ی این جمله ی محشرتون شدمممم که گفتین«میگم خدایا هدایتم کن امروز برم سراغ کدومشون
بهم بگو حرفی که باید بشنوم از زبان کدومشون جاری میشه و به این دریا میریزه
تا من بیام و بنوشم از این شرابهای بهشتی»
عاشق این باورای نابتونم
عاشق این تمرکز بروی نکات مثبتتونممممم
چقدر عالی درک کردین قانون من چقدر دارم ازتون یاد میگیرممم از دقتتون از منبع خبرای خوبتون
از بی نهایتتتت صلح با خودتون از تحسین کردنتون
بی نهایت معرکه این
فوق العاده
عاشقتونممممممم
براتون بهترین هاو میخواممممممممممممممممممم
الا عزیزم
یک نکته
اصلا بچه ها همگی……یک نکته
بیایید حتی شده یک کلمه بنویسم برای هم
چون ما وقتی اینجا با یک احساسی یک مطلبی مینویسیم، خودمون اون لحظه نمیدونیم داریم چی مینویسیم
و تنبلی هم میکنیم کامنت خودمون رو نمیخونیم.
الان که کامنت تو رو خوندم دیدم واقعا این جمله چقدر کمکم میکنه و باور نکردم خودم گفتم
رفتم بالا دیدم آره من گفتم
ولی یادآوری تو باعث شد که اینکار رو جدی تر بگیرم.
و هر روز بیام سراغ یکیتون.
خیلی برام عزیزی
عاشق عاشق بودنت هستم به خودت
تو فقط بیا بنویس
که همه ازت یاد بگیریم
زیبایی هامون تکراری نشن
قیزیم خخخخخخخخخخ
سلام و درود به استاد خوبم و مریم خانم شایسته و تشکر ویژه به خاطر این فایل ارزشمند
نکات خوبی رو به ما یادآوری کردین
اول این که نمیشه مقاومت صد در صد در مقابل عصر و دوره ی خودمون داشته باشیم ؛ به هر حال این گروه هر چقدر هم که بخوان طبیعی زندگی کنن ؛ ولی باز هم یه جاهایی از علم پیشرفته روز بهره مند میشن ؛ ساختن همون خونه ها و خیابون های اسفالت شده که توش زندگی میکنند نیاز به تکنولوژی داره ………..
وقتی این قسمت رو کنار قسمتی که یک خانواده کانادایی فوتبال بازی میکردند بذاریم خیلی خوب میشه معنی آزادی عقیده رو درک کرد ؛ هر کس با هر پوششی که بهش معتقد هست ؛ زندگی میکنه ؛ توی کشوری که همه می تونند هر جور لباسی بپوشند ؛ پوشیدن لباسهای به این سادگی نشون میده که هر کس میتونه به سبک شخصی خودش زندگی کنه و مورد قضاوت قرار نگیره ……….
واقعا باید درس بگیریم ؛ درس احترام گذاشتن به عقاید همدیگه ؛ درس قضاوت نکردن دیگران ؛ درس پایبند بودن به هر چیزی که بهش معتقد هستیم ؛ درس نترسیدن از حرف بقیه ، درس دوست داشتن شیوه زندگی خودمون و محترم شمردن شیوه زندگی افراد دیگه ………..
این فایل درس های زیادی توش هست ؛ که نیاز داریم تمرین کنیم تا یاد بگیریم ، یاد بگیریم هیچ کس رو به اجبار نمیشه مثل خودمون بکنیم ؛ یاد بگیریم ؛ سعی نکنیم بقیه رو هم مثل خودمون بکنیم و بگیم فقط شیوه ی زندگی ما درسته پس شما هم باید مثل ما زندگی کنید ………….
از این فایل یاد گرفتم
هر کس سطح درک و آگاهیش از جهان هستی با دیگری متفاوته و برای همین سبک های مختلف زندگی به وجود میاد ؛ و قشنگی دنیا در همین هست که هر کس به سبک خودش زندگی کنه بدون اینکه به دیگران آسیب بزنه یا آزار برسونه و
اینکه نخوایم شبیه بقیه باشیم ؛ نخوایم مثل اکثریت مردم باشیم تا پذیرفته بشیم ؛ به چیزی عمل کنیم که بهش واقعا اعتقاد داریم ………..
یه روز یکی از افراد فامیل ؛ من رو به یک مهمانی دعوت کرد ؛ آخرش هم بهم گفت ؛ با این پوشش بیا ؛ ( یعنی همون پوششی که خودش و مهمان هاش می پسندیدند و البته با چیزی که من بهش معتقد بودم خیلی تفاوت داشت ) من نه تنها به اون مهمونی نرفتم بلکه کلا” با اون شخص قطع رابطه کردم و بهش گفتم :
من همینی هستم که می بینی ؛ اگر دوست داری باهام رفت و آمد کن ؛ این سبک زندگی منه و من با آگاهی انتخابش کردم و برای جاهای خاص و آدمهای خاص تغییرش نمیدم ؛ من همیشه همین طوری هستم ………
البته اون زمان با این سایت آشنا نبودم ؛ ولی حالا متوجه میشم که خیلی درست رفتار کردم …………
ممنونم از شما استادان گرامی که هر روز به درک بیشتر ما از جهان هستی کمک میکنید و آرامش بیشتری رو به زندگی هامون وارد میکنید ……….. سپاس سپاس سپاس
سلام بر شما و تمامی همسفران
بین ما ایرانی ها فال حافظ خیلی باب هست و در طولانتی ترین شب سالمون در کنارمون حضور داره و اکثریت در این شب از سال به فال حافظ رجوع میکنن حالا فال حافظ من شده سایت گروه تحقیقات عباس منش.
خیلی از ما ها میریم و استخاره میگیرم و موضوع خودمون با استخاره که از قرآن اومده به فال نیک میگیریم و انجام میدیم حالا استخاره من شده گروه تحقیقات عباس منش
دیدی وقتی توی بورس سرمایه گذاری میکنی نمیتونی یک لحظه هم ازش غافل بشی و مدام باید چک کنی و در جریان عملیات بورس قرار بگیری الان من هم توی بورس سرمایه گذاری کردم با این تفاوت که بورس من ارزش مادی و معنوی خیلی بالاتری با بورس رایج داره چون بورس من دغذغه ای که داره آگاهی من هست چون داخل سرمایه گذاری من صفر تا صد و دو سر سود هست
از طریق هماهنگی فرکانس ها برات دعوت نامه فرکانسی میفرسته و بدون کوچیکترین معطلی در سایتش با کلی احترام ثبت نامت میکنه
تمام واژه های داخل سایت گروه تحقیقاتی عباس منش برات در و گوهر هست که یک لحظه هم نمیتونی ازش غافل بشی و جالب تر این هست که هر روز به موجودی و سرمایه گذاریت اضافه میشه
مثل الماسی گران بها با تو رفتار میشه
آمیشها اگر سال های سال هم کتاب میخوندم مطمئن بودم که با آمیش ها و باورها و آداب و رسوم و فرهنگ هاشون آشنا نمیشدم چون یاد نگرفته بودم که فرهنگ کشورهای دیگه هم مطالعه کنم و پا فراتر از جهانی که هستم بزارم
تمام فرهنگ آمیش ها از نوع لباس پوشیدن و دوچرخه بدون رکابشون برام جالب بود مثل دوچرخه های خودمون بود توی دوران بچگی که به صورت پلاستیکی بود و معمولا هم اسب و یا فیل میشد به رنگ قرمز
درشکه ها و اسب هاشون من برد به اصفهان خودمون که چقدر با همین درشکه در میدان نفش جهان پول میسازن اینم جزو دروس تالار بورس من هست که میگه از تفاوت ها پول بساز برای درشکه سواری توی میدان نقش جهان باید کلی تو صف وایستی (باور فراوانی )
لباس های که بانوان پوشیدن بودن چقدر اون مدل لباس الان توی ایران خودمون باب شده بین خانم ها لباس آستین مچی و دامن پیلی دار البته با دکمه
حالا توی این تالار بورس لحظه به لحظه یاد میگیرم که تفاوت ها چقدر میتونه زیبا بشه چقدر میتونه برات ایده ثروت ساز باشه
توی این تالار بورس یاد گرفتم قضاوت نکنم به همه احترام بزارم با هر قومیت و ملیت چون بهم آموزش داده شده هیچ انرژی بدون پاسخ نمیمونه و بازگشت هر انرژی افراشته شده از ما به سوی خود ماست
در مقابل آمیش ها که به تکنولوژی اعتقادی ندارن به خانم شایشه و استاد رسیدم که چقدر از تکنولوژی روز دارن بهینه استفاده میکنن
خانم شایسته میاد با زبان تصویر بهت فرهنگ کشورهای دیگه رو یاد میده – غذا و آشپزی ساده و لذیذ با صرف وقت کم در دل طبیعت یادت میده- بودن روزی و برکت در فروشگاه ها و مراکز خرید یاد میده- بهت نشان میده در اکثر فروشگاه ها نیاز به نیروی کار هست به قدرت خداوند باور داشته باش- باغچه پر از گل های رنگی رنگی خانم بورلی رو بهت نشان میده و درونت را بیدار میکنه که توام باغچه خودت داشته حتی اگر کوچک باشه طبیعت انرژی داره و دریافت کننده انرژی طبیعت باش- زیبایی های شب بهت نشون میده گل شبو هیچ کم از لاله قرمز نداره- زیبایی ها آب و زلالی آب به تصویر میکشه زیبایی های آبشاری که در آن واحد میتونی باهاش همسفر بشی و از عمق تصویر خیس شدن خودت از وجود قطرات داخل آبشار احساس کنی- یادت میده وقتی رفتی به رستوران اگر قرار شد منتظر بمونی شکر گزاری کن و با کمال میل بپذیر و به باور فروانی لبخند بزن و از لحظه بودنت لذت ببر گوشی موبایلتو بر دار و بزن به اطراف رستوران و زیبایی ها رو ثبت کن چون تو به سمت زیبایی ها هدایت میشی- با زبان تصویر بهت میگه یه شخص هر چند در زمینه کاری خودش حرفه ای باشه تو از درون ستایش و تحسینش کن بزار بشه هیولای کار خودش
میتونست تمام اینها وجود نداشته باشه میتونست یک شخص عادی باشه و از این تکنولوژی به نحوی دیگر استفاده کنه میتونست تنها عکس بگیره و توی اینستا به اشتراک بزاره و فقط برای جذب فالور
دقیقا
دقت کردید که این سایت بود و ما اینجا نبودیم و نمیدونستیم که همچین فضایی هست.
حالا هر چی میری جلوتر دریچه هایی باز میشن
که میگیم ا
این هم بود و ما نمیدونستیم
موفق باشید
سلام دوست عزیز?
دقیقا و جالب اینجاست که امکانات سایت هم همیشه رو به افزایشه و همیشه شاهد تکنولوژی و راحتی بیشتر هستیم.
امروز هم دیدم دفترخاطرات من هم اضافه شده.????
خدایا شکرت برای این سایت و تکنولوژی و اینترنت و استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته ی گل ?و هم فرکانسیهای دوست داشتنی??????
سلام دوست عزیز
(سلامی بر شما و نام زیبای زیبای شما از برجسته ترین چهره های اسطوری ایران)
این سایت هم جز تکنولوژی هست که ما هم داریم به درستی ازش استفاده میکنیم و اینکه میتونیم باهم بدون هیچ تعصبی دیدگاه به اشتراک بزاریم و سوال مطرح کنیم و جواب سوالات همدیگرو بدیم به نظر من این استفاده کاملا هوشمندانه از یک تکنولوژی هست که روشنگر راه خیلی از جویندگان موفقیت هست. کاملا حق باشماس اگر این سایت نبود ما هم الان اینجا گرد هم نیامده بودیم و باهم تبادل نظر نداشتیم احسنت بر هوش و درایت استاد بابت طراحی این سایت با امکانات بالا
شاد و موفق باشی در تمام لحظات زندگیت دوست عزیز
دقیقا دوست خوبم
آفرینننننننننننننن
خدایا شکرت که هدایتت آشکاراست و من میتونم درکت کنم و حست کنم واقعا خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت که الان بیشتر از همیشه پی بردم و باور کردم که من واقعا خالقِ زندگیم هستم و تو بیشتر از من میخوای که به خواسته های ارزشمندم برسم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
سلام میکنم به عزیز دلم، مینا جان مهربان و دوست داشتنی و عزیز جانم و عاشقم
خداورشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمند و پرگوهرت .. عشقم عزیزم
تو نشونه شدی واسم .. تا الانم تا اینجای کامنت محشر و متفاوتت خواندم که نشان از اتصال قوی و احساس خوشبختی و خلاقیت و نوآوری و ذهنِ واقعااا فراا ثروتمندت میده .. ” چون داخل سرمایه گذاری من صفر تا صد و دو سر سود هست ” ..
این کلمه ی صفر تا 100 را من نشانه واسه چیزی گذاشته بودم که الان نشونم داده شده که بله خداوند میخواهد که اون چیز را تهیه کنم. خدایاااا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
مینا جان من ازت ممنونم عزیزم
درست در زمان و مکان مناسب هستی
تو چقدر محشری نه به خاطر خود این نوشته هااا
نه!
بلکه به خاطر ایمانت به خدا .. این آررامشت را بخدا میتونم همین الان بگیرم همین لبخند شیرینی که روی لبت داری .. عاشقتم عاشقِ .. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
واقعا به خاطر وجود ارزشمندت از خدا جونمون سپاس گزارم از استاد جونمون سپاس گزارم از بچه ها سپاس گزارم از مریم جانم سپاس گزارم
خدایا چقدر ما خوشبختیم …
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت ..
عاشقتم خدا جون ..
الهی که مینا جان عشقم، همیشه متصل باشی همیشه عالی باشی همیشه عاشق باشی همیشه عاشق باشی همیشه قلبت از عشقِ خودش که به خداوندی خودش کافی ترینِ پر باشه .. قلبت از خودش . ذهنت از هر ناپاکی .. خدایاا شکرت ..
ادامه بدیم .. با هم .. برای یک هدف به امید خدا .)))
میبینمت )))
سلام محمد جان
امیدورام هر جا هستی حال دلت عالی عالی باشه
چقدر جمله اول کامنتت بهم حس عالی داد خدایا شرکت که هدایتت آشکاراست و من میتونم درکت کنم و حست کنم
چقدر زیبا گفتی درک کردن و حس کردن
خیلی خوشحالم که تونستم جواب نشانه ات برای ادامه راهت.
چقدر خوب تونستی آرامش من درک کنی و لبخند من حس کنی دقیقا وقتی داشتم کامنتتو میخوندم لبخند بر لب بودن و به این جای کامنتت که رسیدم لبخندم بیشتر شد.
همیشه کامنت هاتو دنبال میکنم
قلمت و احساسی که از قلبت نشات میگیره و به جملاتت میده رو خیلی دوست دارم
بابت دعای زیبایت در حقم یک دنیا سپاسگزارم واقعا رسالت این روزهای من هست که برسم به خدای درونم و بتونم صدای ندای درون خودم بشنوم. خیلی عالی گفتی همیشه متصل باشی
خیلی ممنونم ازت که بهم انرژی مثبت ارسال کردی و این زیباترین هدیه که هر انسان میتونه دریافت کنه .
در تک تک لحظات برات قلبی پر از آرامش و لبانی پر از لبخند از خدا میخوام.
به نام الله یکتا
سلام بر دوست عزیزو دوست داشتنی ام
مینای عزیزم
این نکته هایت آنقدر مرا با عمق این ماجرا یکی کرد آنقدر زیبا درک کردم که نمیتونم چطور خوشحالی ام را ابراز کنم
وایییییییی که چقد ما خوشبختم خدایا شکرت
چقد فراوانی پره تو دنیا که حتی
امیش های عزیزمون خودش یه جور خاصی لذت میبرن از این فراوانی… و واقعا ببین جهان خداوندمون چقدر بزرگه…آره عزیزم هدایت میشی…
به بهترین ها
به زیباترین ها
و به نظر من آمیش هام یکی از زیبایی های خلقت خداوندن
که خداوند داره نشون میده جهانم اینقدر متفاوت و شگفت انگیزه
ممنونم مینای عزیزم به خاطر به اشتراک گذاشتن آموخته خهایت دوست عزیزم
خداوند راه گشای مسیرت باشه عزیزم
در پناه الله یکتا
سلام الهام زیبا
خوشحالم که تونستم خوشحالی و لبخند به روی لبتان برای چند لحظه هم که شده بیارم وقتی کامنت شما رو خوندم باور میکنی این خوشحالی رو توی واژه های که به کار بردی لمس کردم سپاسگزارم از اینکه برام آروزی خوبی کردی خداوند راه گشای مسیرت باشه خیلی شیرین و دلچسبه برام چی بهتر از این که دوستت برات این چنین بخواد.
الهام عزیزم تمام لحظاتت پر از آرامش الهی
با نام خدای ثروتمندم
سلام مینا جان
بهت تبریک میگم که دریچه نگاه زیبایی تو مرا شکفت زده کرد و از این همه توصیف فقط میتونم بگم خدایا شکرت عاشقتم برای خودت و بندگان از گل بهترت.
خیلی سپاسگزارم که به حرف خدای درونت گوش دادی و این کامنت ارزشمند رو نوشتی .
خدایا شکرت هر کسی داره از پنجره نگاه خودش داره برداشت ها رو مینویسه برامون و چقدر لذت بخش خوندن این زیبایی های نگاه های عشق الهی ??
برات بهترین ها آرزومه عزیززززززززززززم
چون لایق بهترین هایی.
در پناه خدای عشق وثروت
سلام طیبه عزیزم
متشکرم عزیزم از پیام تبریکت و متشکرم از نگاهی که به دیدگاه من داشتی و زمان گذاشتی و خوندی
گلم من برای شما بهترین ها رو آرزومندم هر چیزی که در زندگی آرامش درونیتو بیشتر کنه
سلام دوست خوبم بابت این متن زیبا خیلی بهم انژزی مثبت داد واقعا سپاسگزاری بزرگتر نعمت است که خداوند بهم عطا کرده سپاسگزارم ازشما
سلام علی نازنین
سپاسگزارم از نگاه پر مهرت هر جا و در هر نقطه از این کره خاکی هستی برات آرزوی سعادت و سلامت و خیر و برکت روزافرون از خدای متعال دارم
سلام استاد
یکم این فایل برام سنگین بود.
انگار توی مرز شدن و نشدن گیر کردم.ذهنم از تعجب دهنش بازموند!
و واقعا دیدم که ذهن چقدر میتونه آماده خورباشه! یعنی چقد میتونه فقط چیزهایی رو ببینه که بهش نشون دادن یا بهش گفتن.
آخر فیلم حرف قشنگی زدید.گفتیدبا تغییر باورامون همه کار میتونیم بکنیم وهیچ محدودیتی وجود نداره…
فقط موندم که باوجودپیشرفت تکنولوژی چطور آمیشا میتونن مقاومت کنن؟ باخودشون چی فکر میکنن؟؟
متوجه نمیشم.
فقط میدونم که من توی مسیرم.یه مسیر شگفت انگیز که فقط بایدبه دقت نگاه کنم.فعلا باید ذهنم آماده کنم برای اینکه بدون هیچ قضاوتی فقط نگاه کنه.وبادیدن فیلمهای سفرنامه انگار هربار درهای جدیدی به روم باز میشه و من تو درتو وارد فضاهای متفاوتی میشم و داستانها مثل زمزمه های درگوشی هستند که منو به چالش میکشونن…
من باید ذهمنو آزاد بذارم و اجازه بدم تفاوتها، بودن نبودنها،باید و نبایدها خودشونو نشون بدن.
البته نکته ای که توجهمو خیلی جلب کرد احترام متقابلیه که بطور چشمگیری وجود داره…ومن سعی میکنم آموزه هایی که تابه حال از استادعباسمنش داشتمو در زندگی روزمره ام بکار بگیرم. مثل توجه به نکات مثبت، توجه به زیباییها، کنار رفتن از سر راه خدا، وهمینطور احترام متقابل..
رعایت همین نکات کم کم مدار منو تغییر میده.من باید تمرین اگاهی داشته باشم، تمرین درخواست و تمرین سپاسگزاری… و منتظر معجزات بمونم. بقولی باید مشاهده گر باشم و درمسیر باقی بمونم ذهنمو پذیرای تفاوتها کنم و فکر کنم که اومدم توی یه موزه..فقط باید نگاه کنم و سعی کنم زیباییهارو درک کنم و ازشون لذت ببرم.
بازم از مریم جان عزیز کمال تشکر رو دارم که واقعاً زحمت میکشن.دستت طلا مریم جانم.?
استاد ممنون که منو دعوت کردید تا همسفر شما باشم.
قلباً و باتمام وجود سپاسگزارم.
خیر پیش.
به نام خدای هدایتگر مطلق …
دو تا نکته توی این نوشته بسیار عمیقِ و قابل تامل ( تازه الانم آهنگ های Cosmic روی شافلِ واسم و یک هم زمانی خاصی به این نوشته داده خداروشکر این نشان میده که من همواره در زمان و مکان مناسب هستم ): نوشتی عزیزم,
” … رعایت همین نکات کم کم مدار منو تغییر میده. من باید تمرین اگاهی داشته باشم، تمرین درخواست و تمرین سپاسگزاری… و منتظر معجزات بمونم. بقولی باید مشاهده گر باشم و درمسیر باقی بمونم ذهنمو پذیرای تفاوتها کنم و فکر کنم که اومدم توی یه موزه..فقط باید نگاه کنم و سعی کنم زیباییهارو درک کنم و ازشون لذت ببرم. ”
| مشاهده گری … موزه … درک زیبایی ها … سپاس گزاری … نداشتنِ وابستگی و دل بستگی به هیچ زیبایی …
توی این مشاهده گری قطعا به خاطر ماهیت این دنیای دو قطبی .. تو شاهدِ شدید تفاوت ها خواهی بود … و باید خودت را همسو با قوانین این دنیا کنی که یکیش پذیرفتن اینکه تفاوت ها هست و تو خودت را دریابی از درون ببینی کی هستی؟ واسه چی اومدی اینجا؟ هدفت چیه؟ کجا میخوای بری؟ چکار میخوای بکنی؟ و بعدش … از بین این همه تفاوت ها سبک شخصی خودت را دریابی و همینطوری که برای خودت ارزش فراوان قائلی همینطور که برای خودت احترام قائلی خودت را دوست داری به خودت عشق میورزی و همین هم توی دنیای توست، میای و طبق این اصول دریافته شده از خود آآیی که سپس به خدایی رسیدی که همه چیز و خودِ خودِ ثروتِ .. میای و به همه و سبک و سلیقه ها و تفاوت ها احترام میذاری …
چون در این جهان هر فرکانسی بفرستی واسش، همون را در میابی …
دوست عزیزم، راستش وقتی تنها مخاطبم خدا باشه اصلا کار سختی نیست که همه را عشقم و یا محبوبم یا نفسم، حتی همه کسم صدا بزنم و بگم که چقدر از تهِ دل عاشقتم عاشقتم با تمام وجودم/
دوست دارم فرشته جان .. تو تمام وجود تحسین برانگیزی عزیزم.
الهی که قلبت با عشقِ خودت همیشه پر بشه و ثابت قدم باشی در این مسیر الهی.
دوست دارم ..
سلام گل
زنده باشی. خیلی دیر جوابتو دادم. معذرت.
برام دعا کن.
بسیار زیبا مینویسی فرشته جان . با خوندن دیدگاهت درهای جدیدی در ذهنم باز شد دیدگاههای قبلیت رو هم خوندم . همشون عااالیه . بااینکه مدت زیادی از عضویتتون در سایت نمیگذره ولی کل داستانو خیلی زود گرفتین ??.ممنون ازشما که آگاهیهاتو با ما به اشتراک میذاری?
آذر عزیز
هرکی درد بیشتری کشیده باشه و دعای بیشتری کرده باشه جوهر قلمش غلیظ تره و نگاهش تیزبین تر.
ممنون بخاطر نگاه دقیقی که به نوشته ها داری. ازدل برمیاد،لاجرم به دل هم مینشینه.
عزیزی.مراقب خودت باش.
تبریک میگم این سرعت پشرفت رو. چه فرکانسی.
سلام دوست خوبم بسیارسپاسگزارم خیلی عالی نوشته بود
سلام علی جان
ممنون از توجهی که به مطالب داری.
تو لایق بهترینی.
درپناه خدا باشی.
دقیقا به نتیجه ای که من رسیدم.
میخوام تموم که شد بهترین دل نوشته ها رو یه مجموعه کنم و بارها بخونم.